مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

بیوگرافی حمیرا ریاضی و همسرش علی اوسیوند +عکس دخترش

بیوگرافی حمیرا ریاضی و همسرش علی اوسیوند +عکس دخترش

شایعه پیوستن حمیرا ریاضی به شبکه جم تی وی و کشف حجاب ، عکس و اینستاگرام و همسر و فرزندش

حمیرا ریاضی بازیگر ایرانی متولد ۱۳۴۶ تهران می باشد.

حمیرا ریاضی فعالیت خود را در تئاتر در سال ۱۳۶۹ شروع کرد.و سپس به تلویزیون و سینما راه یافت. او درسال ۱۳۷۸ با علیرضا اوسیوند (بازیگر) ازدواج کرد. حاصل ازدواج آنها دختری است به نام یاسمین اوسیوند.

یاسمین اوسیوند همسر علی اوسیوند همسر حمیرا ریاضی همسر بازیگران خانواده بازیگران بیوگرافی علی اوسیوند بیوگرافی حمیرا ریاضیحمیرا ریاضی و فرزندش یاسمین اوسیوند

مدارک تحصیلی حمیرا ریاضی

  • فوق لیسانس کارگردانی از دانشکده سینما و تاتر.
  • فارغ التحصیل کارگردانی تاتر از دانشکده هنرهای زیبا در سال ۱۳۷۴.

تئاتر

  • اسفندیار
  • مهرگیاه
  • لیرشاه
  • ایلیات»
  • چند و چون به چاه رفتن چوپان
  • بهرام چوبینه
  • هانچو

سریال های تلویزیونی حمیرا ریاضی

  • پهلوانان نمی‌میرند
  • هفت‌سنگ
  • عید آن سال‌ها
  • روزگار جوانی
  • طلسم شدگان 
  • کاشانه
  • وضعیت سفید

فیلم های سینمایی حمیرا ریاضی

  1. شرفناز (۱۳۹۳)
  2. نغمه (۱۳۸۰)
  3. رنگ شب (۱۳۷۹)
  4. زیر پوست شهر (۱۳۷۹)
  5. مثلث آبی (۱۳۷۸)
  6. هفت سنگ (۱۳۷۶)
  7. ساز ستاره (۱۳۷۳)
یاسمین اوسیوند همسر علی اوسیوند همسر حمیرا ریاضی همسر بازیگران خانواده بازیگران بیوگرافی علی اوسیوند بیوگرافی حمیرا ریاضی
instagram homeirariazi
علی اوسیوند (متولد ۱ آذر ۱۳۳۶ در مسجد سلیمان) بازیگر ایرانی سینما و تلویزیونمی‌باشد. او مدرک فوق لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشکده تربیت مدرس تهران دارد. وی همچنین همسر حمیرا ریاضی بازیگر سینما و تلویزیون می‌باشد.
اوسیوند دارای مدرک لیسانس بازیگری و فوق لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشکده تربیت مدرس است. وی فعالیت هنری اش را در زمینه بازیگری، دستیار تهیه و دستیار کارگردان در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شروع نموده. و بازیگری را با بازی در فیلم بازداشتگاه در سال ۱۳۶۲ آغاز کرد.

فیلم های سینمایی علی اوسیوند

  1. بازداشتگاه (۱۳۶۲)
  2. جستجو در شهر (۱۳۶۴)
  3. آری چنین بود (۱۳۶۷)
  4. پناهنده (۱۳۷۲)
  5. تعقیب (۱۳۷۴)
  6. بازی با مرگ (۱۳۷۴)
  7. هفت سنگ (۱۳۷۶)
  8. تونل ۱۸ (۱۳۷۶)
  9. قاعده بازی (۱۳۷۶)
  10. مردی از جنس بلور (۱۳۷۷)
  11. سهراب (۱۳۷۸)
  12. زیر پوست شهر (۱۳۷۹)
  13. رقص شیطان (۱۳۷۹)
  14. دیوانه‌ای از قفس پرید (۱۳۸۱)
  15. قدمگاه (۱۳۸۲)
  16. غروب شد بیا (۱۳۸۳)
  17. پیک نیک در میدان جنگ (۱۳۸۳)
  18. پل سیزدهم (۱۳۸۳)
  19. گزارش مریم (۱۳۸۴)
  20. به آهستگی (۱۳۸۴)
  21. پاپیتال (۱۳۸۵)
  22. اخراجی‌ها (۱۳۸۵)
  23. نیما یوشیج (۱۳۸۵)
  24. صبح روز هفتم (۱۳۸۷)
  25. افراطی‌ها (۱۳۸۸)
  26. زیگزاگ (۱۳۸۸)
  27. کنسرت روی آب (۱۳۸۹)
  28. سیزده ۵۹ (۱۳۸۹)
  29. پایان‌نامه (۱۳۸۹)
  30. پرنده باز (۱۳۸۹)
  31. فیلادلفی (۱۳۸۹)
  32. گلوگاه (۱۳۸۹)
  33. بوی گندم (۱۳۸۹)
  34. دوازده صندلی (۱۳۹۰)
  35. اختاپوس (۱۳۹۰)
  36. خرس (۱۳۹۰)
  37. مروارید (۱۳۹۱)
  38. دامنه‌های سفید (۱۳۹۱)

سریال های تلویزیونی علی اوسیوند

سالنامسمتکارگردانتوضیحات
۱۳۹۳دولت مخفیبازیگرراما قویدلشبکه ۲
۱۳۹۲زمانی برای عاشقیبازیگرمحمدحسین لطیفیشبکه تهران
۱۳۹۲تله‌فیلم «روز سرنوشت»بازیگرحسن هدایتشبکه ۱
۱۳۹۱تله‌فیلم «بیگانه با خود»بازیگرجمشید بیات‌ترک
۱۳۹۰نابرده رنجبازیگرعلی‌رضا بذرافشانشبکه ۳
۱۳۹۰تله‌فیلم «ملاقات»بازیگرحجت ذیجودیشبکه ۱
۱۳۸۹تله‌فیلم «رویای شیرین»بازیگرمحمدرضا رحمانیمحصول سیمای مرکز کرمانشاه
۱۳۸۸تله‌فیلم «سوء پیشینه»بازیگرمحسن آقاخان
۱۳۸۷تله‌فیلم «صبح روز هفتم»بازیگرمسعود اطیابیشبکه جهانی سحر
۱۳۸۵شکر تلخبازیگراحمد کاوریمحصول سیمای مرکز ایلام
۱۳۸۴بچه‌های هوربازیگرعبدالله باکیده
۱۳۸۱-۱۳۸۳دایره تردیدبازیگرامیر قویدل
خشایار الوند
شبکه ۱
۱۳۸۱بدون شرحبازیگر مهمانمهدی مظلومیشبکه ۳
۱۳۸۱نوعروسبازیگربیژن میرباقریشبکه ۲
۱۳۸۱جستجو در شهربازیگرحسن هدایتشبکه تهران
یاسمین اوسیوند همسر علی اوسیوند همسر حمیرا ریاضی همسر بازیگران خانواده بازیگران بیوگرافی علی اوسیوند بیوگرافی حمیرا ریاضی
حمیرا ریاضی گفت: به تازگی ساخت فیلم« ملکه » خاتمه یافته و حسن نجفی کارگردان آن سعی دارد فیلم را به جشنواره فیلم فجر برساند.
وی افزود:« ملکه » با حمایت و مشارکت صدا و سیمای مرکز همدان در ۹۰ دقیقه ساخته شده و ساختاری درام دارد.
ریاضی گفت: من به عنوان ملکه، نقش محوری فیلم را ایفا می کنم. ملکه، زنی است که درگیر کار و کارگاه های مبل سازی همدان می شود. داستان فیلم به نوعی روایتگر اقتصاد مقاومتی است.
بازیگر مجموعه های تلویزیونی پهلوانان نمی میرند، دختران، بچه های هور، هفت سنگ و وضعیت سفید گفت: پیش از آنکه دوست داشته باشم در جشنواره فجر برنده جایزه ای بشوم، دوست دارم که فیلم «ملکه» از سوی مردم دیده و پسندیده شود. چرا که نقشی ماندگار می شود که مردم پسند کنند.
ریاضی با بیان اینکه دوست دارد با همکاری مراکز استانی صدا و سیما بازیگری کند، تصریح کرد: من بازیگر شهری نیستم، خواستگاه من تئاتر است لذا دوست دارم نقش هایی از اقوام ایرانی و روستاهای مختلف بازی کنم، کما اینکه پیش از این هم نقش هایی بازی کرده ام.
وی ادامه داد: بازی در نقش ژوان که خانم معلمی در مدرسه ناشنوایان یکی از روستاهای کردستان بود نمونه ای از کارهای استانی من است. به عبارت بهتر بهانه دعوت من به جشنواره تولیدات مراکز استان ها نیز بازی در نقش ژوان بود.
بیوگرافی حمیرا ریاضی بیوگرافی علی اوسیوند خانواده بازیگران همسر بازیگران همسر حمیرا ریاضی همسر علی اوسیوند یاسمین اوسیوند


ادامه مطلب ...

ژیلا امیرشاهی: فکر می‌کردم صدای جذاب‌تری دارم +عکس همسرش

ژیلا امیرشاهی: فکر می‌کردم صدای جذاب‌تری دارم +عکس همسرش

«خیلی علاقه‌مندم برنامه‌‌هایی که مخصوص بانوان است را تهیه کنم، به‌عنوان مثال در مورد خانم‌‌هایی که فرهنگی، کارآفرین و… هستند.»

به گزارش خبرگزاری صبا، مجری یکی از پر مخاطب‌ترین برنامه سیماست، برنامه‌ای خانواده‌محور با سال‌ها سابقه، ژیلا امیرشاهی یکی از مجریان برنامه «به خانه برمی‌گردیم» است که دراین گفت‌وگو در مورد موضوعات گوناگونی پیرامون اجرا و برنامه‌های خانواده‌محور صحبت کرده‌‌ایم. در ادامه پاسخ‌های خواندنی او را می‌خوانید.
همسر مجریان همسر مجری زن همسر ژیلا امیرشاهی فرزندان ژیلا امیرشاهی بیوگرافی سید جمال الدین طبسی نژاد بیوگرافی ژیلا امیرشاهی
ژیلا امیرشاهی متولد فصل بهار در تهران می باشد
ژیلا امیرشاهی با نقاش مشهور سید جمال الدین طبسی نژاد ازدواج کرده است و حاصل آن ازدواج ۳ فرزند دختر می باشد.

بیوگرافی سید جمال الدین طبسی نژاد

جمال الدین طبسی نژاد متولد ۱۳۳۳ در کرمانشاه نقاش است

اصالتا  اهل طبس  و ساکن کانادا می باشد و نمایشگاه های انفرادی و گروهی فراوانی در اقصی نقاط دنیا برگزار نموده است و صاحب یک گالری بنام طبس در تهران  نیز می باشد

اجرا در حوزه خانواده و حضور برای سالیان متمادی در برنامه «به‌ خانه برمی‌گردیم» بنا بر علاقه خودتان بود یا این‌که به پیشنهاد دوستان و همکاران وارد این عرصه شدید و در آن باقی ماندید؟

من به پیشنهاد یکی از دوستان به این سمت‌وسو کشیده شدم، سال‌ها در رادیو گوینده برنامه‌های ادبی بودم و قصد آمدن به تلویزیون را هم نداشتم اما به‌واسطه اولین پیشنهاد حضور در برنامه «نغمه‌ها» که قرار بود گل‌های رادیو را به‌صورت تصویری به‌نمایش درآورند وارد تلویزیون شدم، بعد از این برنامه «حافظه برتر» را تجربه کردم که برنامه‌ای کاملا علمی و تخصصی بود، سپس به دعوت آقای پورمحمدی که در آن زمان تهیه‌کننده برنامه «سیمای خانواده» بودند و اصرار همکارم آقای شجاعی‌مهر به این برنامه رفتم؛ نه این‌که میلی به حضور در این برنامه‌ها نداشتم، نه! به‌طور‌حتم علاقه‌مندی وجود داشت که این حوزه را انتخاب کردم اما انتخاب خودم نبود و درواقع از جانب آن‌ها به این سمت کشیده شدم. حدود هفت‌ماه و کمتر از یک‌سال در «سیمای خانواده» بودم و بنا به دلایلی با اختیار خودم از آن بیرون آمده و وارد برنامه«به خانه برمی‌گردیم» شدم.

چند سال است که در «به خانه برمی‌گردیم» حضور دارید و مردم شما را به‌عنوان مجری این برنامه می‌شناسند؟

تاریخ دقیقی را نمی‌توانم بگویم، شاید ۱۷ سال از حضورم در این برنامه بگذرد اما هیچ‌وقت به‌خاطرم نمانده است که بخواهم زمان مشخصی را به شما بگویم، به‌طور قطع اواخر دهه ۷۰ بود که وارد «به خانه برمی‌گردیم» شدم.

طبق گفته خودتان حضور چندین ساله در «به خانه برمی‌گردیم» باعث نمی‌شود به تجربه دیگر حوزه‌های برنامه‌ای علاقه‌مند باشید؟

البته لازم است اشاره کنم که درحال‌حاضر در شبکه سلامت هم مشغول هستم. خیلی علاقه‌مندم برنامه‌‌هایی که مخصوص بانوان است را تهیه کنم، به‌عنوان مثال در مورد خانم‌‌هایی که فرهنگی، کارآفرین و… هستند. ساخت برنامه‌‌هایی از جنس زنان را در ذهن دارم اما تا به‌حال این فرصت در اختیار من قرار نگرفته است، اگر این اتفاق رخ دهد با کمال میل از تجربیات و علایقم که به‌طور قطع در وجود سایر همکارانم نیز وجود دارد استفاده می‌کنم. باور دارم بعد از سال‌ها تجربه و کار کردن می‌شود این تجربیات را در زمینه‌های دیگری به‌کار گرفت اما باید پیشنهاداتی در این راستا مطرح شود و راه را برای ما هموار کنند که هنوز این اتفاق روی نداده است.

با توضیحاتی که در مورد برنامه‌سازی ارائه کردید تا به‌حال طرحی را آماده داشته‌اید که برای ساخت آن اقدام کنید؟

درحال‌حاضر شرایط سازمان به‌علت بودجه‌بندی‌ای که وجود دارد در صورت پیشنهاد طرح و تولید یک برنامه باید اسپانسر معرفی شود. من با شرایط هنری‌تر پیش می‌روم و چندان برایم قشنگ نیست که بخواهم به دنبال اسپانسر باشم، البته نه این‌که تابه‌حال پیشنهادی در این خصوص مطرح نکرده باشم، خیر! شاید سال‌ها پیش این کار را کرده باشم اما در شرایط کنونی برنامه‌سازی مقداری به بودجه‌بندی سازمان مربوط می‌شود، از این نظر ترجیح دادم که جلو نروم و از طرفی فکر می‌کنم سیاست‌های سازمان صداوسیما قائدتا باید به‌گونه‌ای باشد که با تجربه‌ای که خودشان هزینه کرده و ما را به‌جایگاه کنونی رسانده‌اند (البته لیاقت‌های خود افراد و تلاش‌های آن‌ها را نیز نباید نادیده گرفت) می‌توان این پیشنهادات را مطرح و از وجود افراد باتجربه استفاده کرد اما عملا شاهد این اتفاق نبوده‌‌ایم.

همسر مجریان همسر مجری زن همسر ژیلا امیرشاهی فرزندان ژیلا امیرشاهی بیوگرافی سید جمال الدین طبسی نژاد بیوگرافی ژیلا امیرشاهی

شما با اجرای همزمان مجریان خانم و آقا در برنامه‌ها موافقید؟

صد‌درصد؛ هر دو صورت اجرا خوب بوده و دارای حال‌وهوای مخصوص به خود است، مسئله مهم این است که گروهی که با یکدیگر همکاری دارند چقدر بده‌بستان‌های کاری را می‌دانند و از پس کارهای گروهی به‌خوبی بر‌می‌آیند. مقصودم این است که هر مجری‌ای نخواهد در اصطلاح ساز خود را بزند، فرض کنید یک روز در برنامه من و همکارم آقای بی‌نیاز به‌دلیل نیامدن یکی از کارشناسان برنامه دو بخش را با گفت‌وگو گذراندیم، نه من مشکلی با ایشان دارم و نه آقای بی‌نیاز با من، فکر می‌کنم هر دوی ما کار گروهی را بلد باشیم و برهمین اساس توانستیم برنامه‌ای در خور را اجرا کنیم اما اگر قرار باشد مجری مرد، ساز خود را بزند و مجری زن هم همین‌طور در نتیجه نمی‌توانند با هم کنار بیایند، مهم تعامل در کار گروهی است که بایستی در یک برنامه تلویزیونی دو طرف با هم به چگونگی نحوه اجرا واقف باشند، در‌صورتی‌که این فاکتورها را بدانند، برنامه بسیار جذاب خواهد بود، بازهم می‌گویم اگر هرکس ساز خودش را بزند نه برنامه خوبی را شاهد خواهیم بود و نه بیننده از تماشای آن لذت کافی خواهد برد

پوشش ظاهری برای یک مجری چقدر حائز اهمیت است؟ شما جزو آن دسته از مجریان زن هستید که بسیار به پوشش خود توجه می‌کنید؛ چرا این موضوع برای شما اهمیت دارد؟

من به تنوع در لباس مجری باور زیادی دارم؛ اجازه دهید خاطره‌ای را در همین مورد برای شما بگویم، زمانی که در رادیو بودم نوع پوشش متفاوت بود اما اولین برنامه‌ای که قبل از «نغمه‌ها» به من پیشنهاد شد برنامه‌ای بود به‌عنوان «صدا در سیما» که پشت‌صحنه برنامه‌های رادیویی را به تصویر می‌کشید، خاطرم هست که در آن زمان اصرار می‌کردم به شرطی این برنامه را می‌پذیرم که هر ۱۳ قسمت برنامه را با یک دست لباس اجرا کنم، هرچه خانم تهیه‌کننده اصرار می‌کرد که تلویزیون با رادیو متفاوت است من در جواب می‌گفتم ما هویت برنامه‌های رادیویی را نشان می‌دهیم باید با همان پوشش ظاهر شوم و درنهایت هر ۱۳ قسمت را با همان یک دست لباس سورمه‌ای اجرا کردم اما بعدها که پا به تلویزیون گذاشتم، متوجه شدم عرصه تصویر بسیار فرق می‌کند و بیننده با جذابیت رنگ، تنوع لباس و پوشش البته از نوع اسلامی و با رعایت خط‌قرمزهایی که همه ما برای عفت و مرتب بودن یک خانم مدنظر داریم مواجه است. بنابراین باور زیادی به تنوع در رنگ و پوشش لباسی که انتخاب می‌کنم دارم چرا که می‌توان از آن الگو بردای کرد، همین‌طور تنوع رنگ‌ها و مدل‌ها می‌تواند به بیننده کمک کند تا منتظر چیز جدیدی باشد؛ هم حرف‌های تازه‌تر و هم پوشش و آراستگی بهتر.

خانواده در زمینه کاری چقدر همراه شما هستند؟

برای شروع کارم کمک‌های خانواده بسیار موثر بود، به‌خصوص در زمان فعالیتم در رادیو، صدای من را ضبط می‌کردند و من گوش می‌کردم، باورم نمی‌شد که صدای خودم را می‌شنوم فکر می‌کردم صدای جذاب‌تری دارم (باخنده) هم‌اکنون مثل هر موقعیت دیگری خانواده‌ام به همه این اتفاقات عادت کرده‌اند و من هم راه خود را پیدا کرده‌ام. طبق آمارهای موجود «به خانه برمی‌گردیم» بین تمام برنامه‌های خانواده و غیرخانواده پربیننده‌ترین برنامه رسانه ملی است؛ بنابراین شاید خانواده من مختص به همسر و دخترانم نیست بلکه بزرگ‌تر شده، من خانواده بزرگی به‌نام ایران دارم و به‌هیچ‌وجه این جمله را شعارگونه نمی‌گویم.

بازخوردهای مخاطبان چطور است؟

در مواقع معمول زندگی، در کوچه و خیابان افرادی را می‌بینم که با عشق و لبخند به‌سراغ من می‌آیند. این برخورد به معنای این است که من سرجای خودم هستم، چرا که با دیدن من روی خود را برنمی‌گردانند و به‌هرحال به‌عنوان کسی که هویت این برنامه است، با دیدن این برخوردها حس خوبی به من دست می‌دهد.

ویژگی اصلی «به خانه برمی‌گردیم» چیست که توانسته پر مخاطب‌ترین برنامه تلویزیون باشد؟

اولین تهیه‌کننده برنامه عقیده داشت که این کار باید یک دایره‌المعارف سیار و جامع باشد و بر‌همین اساس برنامه‌ها را با تنوع زیادی چیده بود؛ ورق زدن برنامه در بخش‌های متنوع، سرزندگی، شادابی و انتظار را برای بیننده به‌همراه داشت. جاری بودن یکی از نکات قوی و مثبت این برنامه است.

خودتان پیگیر برنامه‌های خانواده‌محور شبکه‌های دیگر سیما هستید؟

متاسفانه خیر، زیرا من سه روز در هفته صبح‌ها در شبکه سلامت هستم و از دیدن برنامه‌های صبح معذورم، سه روز هم در برنامه «به خانه برمی‌گردیم» اجرا دارم که برنامه‌های عصر را نمی‌توانم تماشا کنم. زمان‌‌هایی که منزل هستم را به تحقیق و مطالعه در مورد برنامه اختصاص می‌دهم، امکان ندارد بدون تحقیق در برنامه حاضر شوم. درباره برنامه تفکر می‌کنم، چراکه بسیار برایم باارزش است.

رابطه شما خارج از حیطه کاری با کدام‌یک از مجریان «به خانه برمی‌گردیم» صمیمی‌تر است؟

با هیچ‌کدام از آن‌ها روابط خارج از حوزه کاری ندارم اما در اجرا با آقای بی‌نیاز بسیار راحت هستم، ما هر دو قزوینی هستیم و به فضای ادبی علاقه‌مندیم، با او راحت‌تر برنامه اجرا می‌کنم.

ژیلا امیرشاهی با انتشار عکس زیر در اینستاگرامش نوشت:

همسر مجریان همسر مجری زن همسر ژیلا امیرشاهی فرزندان ژیلا امیرشاهی بیوگرافی سید جمال الدین طبسی نژاد بیوگرافی ژیلا امیرشاهی

چقدر من دیدنت را دوست دارم در خواب در غروب در همیشه ی هر جا هرجایی که بتوان تو را دید صدا کرد و از انعکاسِ نامت کِیف کرد ! چقدر من دیدنِ تو را دوست دارم. در نمایشگاه نقاشی خانم پریچهر سعودی همسر آقای دکتر دولتی متخصص پوست و مو که سالهاست از هنرجوهای همسرم هستند

بیوگرافی ژیلا امیرشاهی بیوگرافی سید جمال الدین طبسی نژاد فرزندان ژیلا امیرشاهی همسر ژیلا امیرشاهی همسر مجری زن همسر مجریان


ادامه مطلب ...

نیما مسیحا در کنار همسرش مریم مسیحا +عکس و بیوگرافی

نیما مسیحا در کنار همسرش مریم مسیحا +عکس و بیوگرافی

نیما مسیحا nima masiha در ۱۳ دی ۱۳۵۳ در تهران متولد شد. علاقه او به موسیقی و خواندن از همان دوران کودکی شکل گرفت. خانواده و پدرش که صدای خوبی هم دارد مشوق اصلی وی بودند، او فارغ التحصیل رشته ادبیات در مقطع لیسانس است و در سال ۸۲ با مریم مسیحا ازدواج کرده است. البته فیلم عروسی نیما مسیحا لو رفت و در کل ایران پخش شد.

همسر نیما مسیحا همسر خوانندگان مریم مسیحا بیوگرافی نیما مسیحا اینستاگرام نیما مسیحا

نیما مسیحا درسال ۶۹ و در پی یک فراخوان در روزنامه همشهری که تالار وحدت برای تکمیل گروه کر هنرجو می‌پذیرفت، شرکت کرد و بعنوان وکالیست تنوز شروع به خواندن کرد. او تا سال ۷۰ با گروه کر تالار وحدت بود و در این سال از این گروه جدا شد ولی تا سال ۷۸ تمرینات خود را شخصاً و انفرادی ادامه داد.

مسیحا زیر نظر حسین سرشار آواز و از گرگین موسیسیان تئوری موسیقی را آموخت، وی در پی آشنایی با بابک بیات در سال ۷۷، کار در زمینه‌ی موسیقی پاپ را آغاز کرد و با خواندن پروانگی در فیلم دست‌های آلوده‌ی سیروس الوند در سال ۷۸ کار را به طور رسمی دنبال کرد و این آهنگ باعث دیده شدن و شهرت وی شد.

همسر نیما مسیحا همسر خوانندگان مریم مسیحا بیوگرافی نیما مسیحا اینستاگرام نیما مسیحا

مسیحا با آهنگسازان مطرحی چون مجید انتظامی ،شهرداد روحانی، بابک بیات و … کار کرده است.

گرایش نیما مسیحا و جنس صدای او به موسیقی کلاسیک برمی‌گردد و موسیقی پاپ را با کلاسیک تلفیق کرده است.

بیماری نیما مسیحا

نیما مسیحا در برنامه‌ی دورهمی مهران مدیری بیان کرد که به علت ازدواج فامیلی مادر و پدر دچار بیماری چشمی مادرزادی فوندوس فلاوی ماکولاتوس است.

همسر نیما مسیحا همسر خوانندگان مریم مسیحا بیوگرافی نیما مسیحا اینستاگرام نیما مسیحا

آلبوم‌های نیما مسیحا

شب سربی

نام ترانهترانه سراآهنگسازتنظیم
شب سربیاکبر آزاداکبر آزادبهنام ابطحی
سبد سبدجهانگیر صبریجهانگیر صبریبهنام ابطحی
عاشقانهبابک روزبهعباس لطیفیعباس لطیفی
باغ خاکسترایرج جنتی عطاییعلی موثقیعلی موثقی
دریغجهانگیر صبریجهانگیر صبریپدرام مرندیز
غربتپیام پارساعلی موثقیعلی موثقی
نوبت عاشقیاکبر آزاداکبر آزادفیروز ویسانلو
مهتابجهانگیر صبریجهانگیر صبریپدرام مرندیز

توهم

نام ترانهترانه سراآهنگسازتنظیم
توهمبابک صحراییپوریا حیدریپوریا حیدری
بارون دلتنگیبابک صحراییامین قبادپوریا حیدری
احساسبابک صحرایینیکاننیکان
رگباربابک صحراییبابک بیاتباربد بیات
دلم گرفتهبابک صحراییمیلاد اکبریپوریا حیدری
بومیبابک صحراییامین قبادپوریا حیدری
گل مریمبابک صحراییامین قبادپوریا حیدری
دلواپسم نباشبابک صحراییامیرعباس حسن‌زادهپوریا حیدری
نازنینم خداحافظبابک صحراییبابک بیاتباربد بیات

تک آهنگها

نام ترانهترانه سراآهنگسازتنظیم
شب کویرآزیتا قاسمیداریوش تقی پورداریوش تقی پور
رگباربابک صحراییبابک بیاتباربد بیات
پروانگیپیام پارسابابک بیاتبابک بیات
احساس دل بستنداوود رحمت‌الهیعلیرضا افکاریمعین راهبر
رویاپویان بوترابیعلیرضا افکاریمعین راهبر
روایت عاشقانهمیثم یوسفیرامین عبدالهیرامین عبدالهی
یه لحظه از توافشین مقدمعلیرضا افکاریعلیرضا افکاری
اتفاقافشین مقدمفواد حجازیفواد حجازی
پرواز ممنوع با (حامی)بابک صحراییستار اورکیستار اورکی
کولاکبابک صحرایینیکاننیکان
از کی بپرسمبابک صحراییفرزاد فتاحیفرزاد فتاحی
بر فراز آسمانها (بازخوانی)؟شهرداد روحانیرضا تاجبخش
آذرخشبابک صحراییحمیدرضا یراقچیانحمیدرضا یراقچیان

همسر نیما مسیحا همسر خوانندگان مریم مسیحا بیوگرافی نیما مسیحا اینستاگرام نیما مسیحا

instagram nimamasihamusicofficial

اینستاگرام نیما مسیحا بیوگرافی نیما مسیحا مریم مسیحا همسر خوانندگان همسر نیما مسیحا


ادامه مطلب ...

آنچه از زندگی خصوصی مسعود فراستی نمیدانید +عکس همسرش

آنچه از زندگی خصوصی مسعود فراستی نمیدانید +عکس همسرش

مسعود فراستی از جمله منتقدانی است که نمی توان او را نادیده گرفت. تسلط و سوادش در سینما حتی برای کسانیکه لحنش را نمی پسندند نیز قابل احترام است اگرچه به خاطر همین لحن تند و تیزش که البته جذابیت های خاص خودش را هم دارد به او انتقادات زیادی می‌شود.

همسر مسعود فراستی منتقد سینما مجری برنامه هفت کافه مسعود فراستی فیلم های مورد علاقه مسعود فراستی پسر مسعود فراستی بیوگرافی مسعود فراستی بیوگرافی مرتضی آوینی

از سوی دیگر فراستی خود را از دوستداران شهید آوینی می داند و به گفته خودش به او عشق می ورزد، منتقد شکل حضور ما در جشنواره های خارجی است، روشنفکرها را بقول خودش می زند و…

پشت این صورت عبوس، این ریش های بلند و بور، پشت این عینک گرد و قیافه جدی، روحیه ای بازیگوش خوابیده. کسی که اگر به او میدان بدهید و ندهید، آتش می سوزاند. اگر «مسعود فراستی» را یک بار از نزدیک ببینید و مشغول گپ و گفت شوید، خیلی زود پی می برید او یک جور شیطنت تمام نشدنی دارد. یک جور شر بودن که از لابلای صحبت ها و شوخی هایش بیرون می زند. از خنده های پشت هم او که سرش را می گیرد رو به آسمان و بلند بلند می خندد؛ جوری که انگار این خوشی از ته دلش می آید. از همان جایی که وقتی تصمیم بگیرد جدی باشد، نمی توانید حریف او شوید چون او استاد مخالفت است. صریح است و با تمام قدرت از روی شما رد می شود و توانی برای مقابله باقی نمی گذارد. حاضر جواب است و با همین صراحتش زندگی می کند. حتی اگر عصبانی و ناراحت شوید و تصویر «آقای همیشه مخالف» از کاراکتر او در ذهن شما بماند. فراستی آدمی است با همین بی تعارفی ها|، پرشور بودن ها و شیطنت ها. با او در یکی از بعدازظهرهای شلوغ پاییزی گپ زدیم. وقتی کلاسش تازه تمام شده بود اما هنوز با انرژی بود. وقتی هنوز بعد از شنیدن هر سوال بلند بلند و رو به آسمان می خندید.

طولانی ترین روز زندگی تان کی بود؟

– روزهای مرگ پدرم و مرگ مرتضی [آوینی].

اگر آخرین بازمانده زمین باشید، چه کار می کنید؟

– اگر یک مخاطب هم داشته باشم، نقد می کنم و نقد می نویسم. اگر کسی نباشد، سعی می کنم فقط زنده بمانم و در جهت زنده ماندن کوشش کنم.
اگر امروز روز آخر زندگیتان باشد، از کی عذرخواهی می کنید؟ چرا؟

– از خیلی ها. از مادرم که این اواخر کم به او سر زده ام. از پدرم که در دو سه سال آخر کم به او سر زدم. و از خودم که کم دویدم و باید بیشتر می دویدم. باید بیشتر می خواندم، می دیدم و بیشتر زندگی می کردم.

همسر مسعود فراستی منتقد سینما مجری برنامه هفت کافه مسعود فراستی فیلم های مورد علاقه مسعود فراستی پسر مسعود فراستی بیوگرافی مسعود فراستی بیوگرافی مرتضی آوینی

هواپیمای شما دارد سقوط می کند. آخرین لحظه عمر چی از فکرتان می گذرد؟

– زندگی ام را یک دور کلی دوره می کنم. لبخند می زنم و می گویم «خوب بود دیگه!» زندگی کردم و چیزهایی هم فهمیدم، خیلی خوب بود.

اگر دوباره دنیا می آمدید همین مسیری را که الان طی کردید، انتخاب می کردید؟

– همین مسیر با دقت، شعور و سواد بیشتر و درصد خطای کمتر.

بزرگترین اشتباه زندگی شما چه بوده؟

– این اواخر، در سه چهار سال اخیر کم به خودم رسیده ام. باید بیشتر به خودم می رسیدم. بیشتر می فهمیدم که کمتر وقت تلفن کنم، بیشتر بفهمم، بیشتر محبت کنم و بیشتر نقد کنم.

فرض کنیم می خواهید به دوستتان پیامک بزنید «من به خسرو دروغ گفتم که پول ندارم» ولی پیامک را اشتباهی برای خسرو می فرستید. چه حسی پیدا می کنید؟

– می خندم! رفاقتم با خسرو نباید بهم بخورد چون اگر قرار است با یک اس ام اس این رفاقت بهم بخورد، همان بهتر که بهم بخورد!

تجربه اولین عشقتان چطور بود؟

– اولین عشقم در دوران دبیرستان بود. قلبم تند تند می زد! ولی فقط یک شوخی بود!

آخرین کسی که از شما انتقاد کرد؟

همسرم

قبول کردید؟

مگه می شه قبول نکرد و سریع چشم گفتم (خنده)

اولین کسی که از شما انتقاد کرد را به خاطر داری؟

اولین کسی که از من انتقاد کرد پدرم بود. پدر خدابیامرزم فردی بسیار قوی، معرکه و بی نظیر بود. از مرحوم خشونت ندیدم، اما قدرت زیادی داشت.

تا به حال شده از فیلمی هم تعریف کنید؟

فیلم خارجی «جاک» که هیچ جایزه ای نگرفت، اما فیلم خیلی خوبی بود که تعریف زیادی هم از فیلم کردم.

همسر مسعود فراستی منتقد سینما مجری برنامه هفت کافه مسعود فراستی فیلم های مورد علاقه مسعود فراستی پسر مسعود فراستی بیوگرافی مسعود فراستی بیوگرافی مرتضی آوینی

درباره کافی شاپی که دایر کردید برای مان بگویید.

در محدوده مهرشهر کرج کافی شاپی به نام«راندوو» دایر کردم و هفته ای دو جلسه، کلاس نقد کتاب و نقد فیلم داریم، این کافه درحقیقت در کنار محیطی دوستانه و صمیمی به یک محیط فرهنگی هم تبدیل شده است.

اهل فوتبال هم هستید؟

فوتبال ایرانی نمی بینم، اما والیبال ایرانی را دنبال می کنم.

نقد هم می کنید؟

پای تلویزیون بعضی وقت ها داد هم می زنم.

لطفا به این سوال پاسخ دهید و از بازیگر مورد علاقه تون نام ببرید.

فرهاد اصلانی منهای فیلم های پارسال و در بین بازیگران جوان تر هم بازی ترانه علیدوستی را قبول دارم.

از خانواده تان می گویید؟

دو تا پسر دارم به نام های ایلیا و دانیال که یکی ۱۴ ساله و دیگری ۲۴ ساله است که خوشبختانه هیچ کدام در رشته من نیستند و ترجیح هم می دهم که نباشند!!

آشپزی هم بلدید؟

بله خیلی خوب آشپزی می کنم. ماهی سفید و سبزی پلو و کوکو سبزی را خوب درست می کنم و تا به حال غذایی را نسوزوندم.

فرهادی گفت فیلم‌هایم شاد نیستند و این را با افتخار هم اعلام کرد.

اشکال ندارد. تا اینجا مشکل ندارم.

مشکلش از کجا شروع می‌شود؟

تو با تلخی چه طرفی می‌بندی و چه نسبتی برقراری می‌کنی؟

مثلاً راجع به «جدایی نادر از سیمین» صحبت کنیم که دیدیم.

دعوایی که با «جدایی نادر از سیمین» دارم این است که حرف اصلی فیلم چیست؟ خانم در دادگاه حاضر می‌شود و می‌گوید می‌خواهم طلاق بگیرم. صحنه اول فیلم. تا آخر هم همین‌ است. آخرش هم دو باره ادامه همین است. چرا می‌خواهی طلاق بگیری؟ می‌خواهم دخترم را نجات بدهم. از کجا و چه چیزی نجات بدهی؟ اینجا همه دروغ می‌گویند. می‌خواهم او را نجات بدهم. همه مردم ایران دروغگو هستند و تو می‌خواهی او را برداری و به ناکجاآباد ببری که دروغ نمی‌گویند؟ این چه تصوری از مملکت است؟ این نقد اجتماعی است؟

دوست دارید جای کدام کاراکتر داستان/ فیلم های عاشقانه باشید؟

– جای هیچ کاراکتری. در این دنیا فقط می توانم جای خودم بازی کنم.

دوست دارید کدام فیلم را دو نفره ببینید؟

– خیلی از فیلم های خوب عاشقانه را دو نفره می بینم. «سرگیجه» را اخیرا دو نفره دیدم. خیلی هم چسبید! «نامه ای از زن ناشناس»، فیلم اوفولس را هم همینطور.

فرض کنیم نزدیکترین دوستتان تا فردا می میرد، چه کار می کنید؟

– سعی می کنم بروم ببینمش و بخندم و بگویم «سرپا باش، سرپا برو». می نشینم فیلم «ساراباند» برگمان را هم با او می بینم.

اگر می توانستید یک نفر را در تاریخ بکشید، آن یک نفر کی بود؟

– حتما از بین هیتلر و استالین یکی را می کشم.

به نظرتان در تاریخ به کدام شخصیت ظلم شده و کی را تحویل گرفته اند؟ چرا؟

– خیلی ها را در چند دهه اخیر زیادی تحویل گرفته اند. حتما به خیلی ها هم ظلم شده. در دوره قدیم این واقعه ظلم شدن به کسی، کمتر و برعکسش هم کمتر اتفاق افتاده. هر چه جلوتر می آییم این اتفاق بیشتر می شود. تحویل گرفتن ها خیلی قلابی تر، سطحی تر و دو روتر شده و حتما ظلم ها هم با همان درجه شدت بالاتر رفته. امروزمان عصری سطحی و کوتوله است.

همسر مسعود فراستی منتقد سینما مجری برنامه هفت کافه مسعود فراستی فیلم های مورد علاقه مسعود فراستی پسر مسعود فراستی بیوگرافی مسعود فراستی بیوگرافی مرتضی آوینی

آیا خوابی می بینید که چندین بار تکرار شده باشد؟ چه خوابی؟

– قدیم ها بیشتر خواب تکراری می دیدم. خوابی که همیشه از آن می ترسیدم. خواب ترس از سقوط بود چون من از ارتفاع می ترسم.

اگر حق داشتید از خدا یک سوال بپرسید، چی می پرسید؟

– خیلی مخلصیم ولی یک جاهایی خیلی صبر داری، ما نمی فهمیم!

یک اعتراف کنید.

– مسیحی نیستم و اعتراف نمی کنم!

یک بلک لیست ۵ نفره بنویسید.

– موشک سوارهایی که بمب می اندازند! یاد فیلم کوبریک افتادم. فیلم «چگونه یاد گرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم» با کلاه وسترن بالای موشک نشسته و نعره می زند و دارد پرتاب می شود!

چیزی که دکمه عشقتان را فشار می دهد چی است؟

– یک چهره است، دو چشم، یک لبخند و قطعا یک صدا.

می توانید جایی/ کسی/ چیزی را نام ببرید که زندگی تان را به دو قسمت قبل و بعد تقسیم کرده باشد؟

– یکی اش که خیلی شخصی است و اگر آدرس بدهم لو می رود! دومی اش اما ماجرای خارج رفتنم است. من بچه بودم که رفتم. فقط ۱۹ سالم بود. رفتم ایتالیا که درس بخوانم. آنجا هم خیلی سریع هر چی که پشت بود زد بیرون و سوپرسیاسی شدم!

دوست داشتید استعداد چه کاری را داشته باشید که الان ندارید؟

– استعداد موسیقی را. خوب موسیقی گوش می دهم ولی استعداد نواختنش را ندارم. با اینکه ویولن سل ساز خیلی جدی است ولی دوست داشتم پیانو زدن را بلد باشم.

گل وصیت نامه تان چی است؟

– شاداب زندگی کنید. پشیمان نشوید. به کسی ظلم نکنید. مزاحم کسی نباشید و مهمترین اش هم این است که به خودتان خیانت نکنید.

می خواهید روی سنگ قبرتان چی بنویسند؟

– مسعود فراستی، متولد سال ۱۳۳۰، وفات سال ؟ به اضافه یک شعر عاشقانه از حافظ.

دوست دارید چطوری بمیرید؟

– قبل از مردن عزیزی را که دوست دارم، خاک کنم، عزاداری کنم و بعد بمیرم. بدون مزاحمت و مریضی.

به نظر شما آخرش چی می شه؟!

– من مانده ام که اولش چی می شود! آخرش که قرار است برویم و بعد یک جور دیگر ادامه بدهیم. وگرنه خیلی بی خودی است. قطعا نیهلیستی نخواهد بود. قرار است که اینجا چیزکی بفهمیم و آن طرف ادامه اش بدهیم.

در این سی و اندی سال کدام فیلمها را میتوانید مثال بزنید که ویژگیهایی که از آنها حرف زدیم را داشتند؟
جالب است وقتی یک نفر فیلم خوب میسازد و من از او تعریف میکنم تنم میلرزد، چون مطمئنم دومی را خراب میکند. اما فیلمهایی که من در این مدت دوستشان داشتم «بچه های آسمان»، «دیده بان»، «مهاجر»، «هور در آتش»، «سفر به چذابه»، «نیاز»، «قصه های مجید»، «شبهای روشن» و «طلا و مس» است. هرچه جلوتر می رویم انتخابها سختتر میشود.

مصداق این نکته که گفتید وقتی من از یک نفر تعریف میکنم فیلم دومش را خراب میکند، مسعود ده نمکی است؟
نه ، مصداقش خیلی های دیگر هم هستند، حاتمی کیا، مجیدی و خیلیهای دیگر هم هستند.

اما شما از «اخراجیهای ۱» حمایت کردید اما این اتفاق برای سری بعد فیلم نیفتاد…
بله، از سری اول آن حمایت کردم، هنوز هم میکنم. اصلا من حرفم را پس نمیگیرم. «اخراجیهای ۱» فیلم خوبی است.

مگر سری یک آن با دو و سه چه فرقی میکند؟
خیلی فرق میکند. در سینمای ایران من از فیلم به فیلمساز نمیرسم. یعنی نمیگویم چون این فیلم خوب است فیلمسازش هم درست و حسابی است. اگر سی تا فیلم بسازد میشود این حرف را زد، اما با یکی، دو فیلم نمیشود این نظر را داد. نکته دیگری که وجود دارد ما در این سینما مولف نداریم. اما مواردی از «اخراجیهای ۱» در سینمای ما بیسابقه است. کمدی جنگی این فیلم بیسابقه است، خیلی هم از کمدی «لیلی با من است» جلوتر است. دیالوگ نویسی کمیک آن عالی است، نکته سوم هم نگاه حاکم بر فیلم است که برای اولینبار میگوید ایران فقط برای کسانی نیست که جنگیدند. ایران برای همه است. این به نظرم خیلی حرف بزرگی است و من طرفدار این حرف هستم.

شما معمولا کجا فیلم میبینید؟
فیلم های جشنواره را که در سینما آفریقا دیدم. ولی معمولا به سینما فرهنگ که نزدیک خانه ام هست می روم.

مسعود فراستی (متولد ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در تهران) وی دانش‌آموخته فلسفه و نمایش از دانشگاه بولونیا، هنرهای تجسمی از دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس و جامعه‌شناسی اقتصاد سیاسی از دانشگاه پاریس فرانسه است.

در ۱۹ سالگی در امتحان اعزام محصل به خارج قبول شد وبه ایتالیا رفت و پس از یادگیری ایتالیایی در شهر “پرو جا” به “بولونیا” رفت و در رشته فلسفه و نمایش در دانشگاه بولونیا درس خواند. سپس به فرانسه رفت و در پاریس هنرهای تجسمی خواند و بعد به دانشگاه پاریس ۸ (ونسان) رفت جامعه شناسی و اقتصاد سیاسی خواند. لیسانس هنرهای تجسمی را از “بوزار” (هنرهای زیبا) گرفت. لیسانس جامعه شناسی و متریز اقتصاد سیاسی را با تز “سرمایه داری پیرامون در کشورهای جهان سوم” گرفت و در اسفند ۵۷ به ایران آمد.

از کارهای وی می‌توان به نگارش و تألیف آثار و مقالات هنری و سینمایی، تدریس در دانشکده‌های مختلف، تألیف و ترجمهٔ کتاب‌های گوناگون، مسئول بخش سینما و تلویزیون، عضو تحریریه مجلات سروش و سوره، سردبیری نقد سینما، دبیر هیئت تحریریه نقد سینما دوره تازه، عضو هیئت داوران سینمای دفاع مقدس، عضو هیئت مؤسس و رئیس دوره دوم انجمن منتقدان و سینماگران ایران، عضو هیئت رییسهٔ کانون منتقدان فیلم اشاره کرد. وی همچنین تهیه‌کنندهٔ برنامه‌های گفتگو با سینمای دفاع مقدس بود.

مسعود فراستی کارشناس و منتقد سینما با حضور در خبرگزاری فارس، به سوالات خبرنگاران این خبرگزاری پاسخ داد.

همسر مسعود فراستی منتقد سینما مجری برنامه هفت کافه مسعود فراستی فیلم های مورد علاقه مسعود فراستی پسر مسعود فراستی بیوگرافی مسعود فراستی بیوگرافی مرتضی آوینی

در این تصویر همسر فراستی نیز دیده می‌شود.

بیوگرافی مرتضی آوینی بیوگرافی مسعود فراستی پسر مسعود فراستی فیلم های مورد علاقه مسعود فراستی کافه مسعود فراستی مجری برنامه هفت منتقد سینما همسر مسعود فراستی


ادامه مطلب ...

ماجرای طلاق نصرالله رادش از همسرش +عکس مادر و پسرش

ماجرای طلاق نصرالله رادش از همسرش +عکس مادر و پسرش

بچه آبادان است و متولد سال ۱۳۴۵. نصرالله رادش اول بار سال ۷۱ با سریال «پنچری» هرمز هدایت وارد تلویزیون شد و با «پرواز ۵۷» مهران مدیری ادامه داد، اما آنچه نامش را بر سر زبان‌ها انداخت و به شهرتش رساند، بازی‌اش در «ساعت خوش» باز هم به کارگردانی مهران مدیری بود.
همسر نصرالله رادش همسر سابق نصرالله رادش مهمانان خندوانه مصاحبه بازیگران طلاق بازیگران خیانت همسر نصرالله رادش خانواده بازیگران بیوگرافی نصرالله رادش اینستاگرام نصرالله رادش Nasrollah Radesh
نصرالله رادش مهمان برنامه خندوانه و رامبد جوان در شبکه نسیم
وقتی قرار شد نصرالله رادش به بهانه سالروز تولدش مهمانمان باشد و می‌خواستیم به روال معمول، کیک و شمع تولدش را سفارش بدهیم، راستش خودمان هم از دیدن عدد شمع‌ هایی که باید روی کیک می‌گذاشتیم، تعجب کردیم. در این سال‌ها هنرمندانی بوده‌اند که آن‌قدر با خاطرات جمعی‌مان از گذشته تا حال گره خورده‌اند که بسختی می‌توانیم پا به سن گذاشتن‌شان را باور کنیم. نصرالله رادش هم یکی از همین افراد است. او در ۱۲ آذر پا به ۵۰ سالگی گذاشت، اما همچنان برای بسیاری، در نقش همان جوان پرشور «ساعت خوش» و دانشجوی عاشق «روزگار جوانی» شناخته می‌شود و یک بار دیگر این اصل را به یادمان می‌آورد که سن فقط یک عدد است و جوانی باید در ذات آدم باشد!
همسر نصرالله رادش همسر سابق نصرالله رادش مهمانان خندوانه مصاحبه بازیگران طلاق بازیگران خیانت همسر نصرالله رادش خانواده بازیگران بیوگرافی نصرالله رادش اینستاگرام نصرالله رادش Nasrollah Radesh

با همه این تعاریف نصرالله رادش دیروز ۵۰ ساله شد. او که به بهانه تولدش مهمانمان بود، از جوانی‌هایش برایمان گفت و روزگار جوانی و این‌که چرا به نسبت دیگر هم‌نسلانش کمی کم‌کارتر باقی مانده است. گفت‌وگویی صادقانه، صریح و پرانرژی که مشروحش را در ادامه خواهید خواند.

علت کم‌کاری؟

علت اصلی کم‌کاری‌ام در طول این سال‌ها، نوع ارتباط‌هایم بوده است. وقتی روزگار جوانی در ۱۸ سال پیش ساخته شد، یادم هست که محمدرضا شریفی‌نیا در جلوی دوربین یکی از برنامه‌ها حسابی از من تعریف کرد و واقعا ماندم که او چرا این لطف را به من می‌کند؛ یا یک بار دیگر در پشت صحنه معمای شاه مرا به ورزی نشان داد و گفت: «این رادش خیلی بازیگر خوبیه!» شریفی‌نیا پیش از این تئاترهای مرا هم دیده بود و در این سال‌ها همیشه به من لطف داشته است.

خیلی‌ها گفتند که ارتباطت را با او حفظ کن؛ او آدمی است که به این سادگی‌ها از کسی تعریف نمی‌کند. نمی‌دانم علت این قضیه از بی‌سیاستی‌ام است یا این‌که هنوز کودک مانده‌ام، مشکل این است که من هیچ‌گاه اهل روابط و این‌که خودم را دائم به دیگران معرفی کنم، نبوده‌ام. این کار را بلد نیستم. نمی‌خواهم بگویم آنهایی که پرکارند همه با روابطشان به جایی رسیده‌اند؛ هرگز. ولی خب مشکل اصلی‌ام این بود که همیشه از روابط و دوستی با آدم‌ها دوری می‌کردم و خیلی از پیشنهادهایی را که می‌رسید، قبول نمی‌کردم. برای مثال فیلم «کلید ازدواج» با حضور همان بچه‌های ساعت‌خوش ساخته شد که نقش اصلی‌اش را به من پیشنهاد دادند اما قبول نکردم و نقش به علیرضا خمسه رسید. در نتیجه این‌که بخشی از این کم‌کاری در اثر انتخاب‌های اشتباه خودم هم بوده است. یا حتی گاهی یادم می‌رفت زنگ بزنم و عید نوروز را به هم‌بازی‌های خودم تبریک بگویم! خب این قضیه هم تاثیر دارد.

 

همسر نصرالله رادش همسر سابق نصرالله رادش مهمانان خندوانه مصاحبه بازیگران طلاق بازیگران خیانت همسر نصرالله رادش خانواده بازیگران بیوگرافی نصرالله رادش اینستاگرام نصرالله رادش Nasrollah Radesh

نصرالله رادش و مادرش

روزگار دوستی و جوانی

راستش نمی‌دانم بگویم چه عاملی بیشتر باعث گل کردن «روزگار جوانی» شد. دلیلی که در ساعت خوش باعث دیده شدنم بود، سبک خاص بازی‌ام بود؛ من وحشی‌بازی می‌کردم؛ منظورم تعریف بد این واژه نیست، اما بازی‌ام خیلی انرژی داشت و پویا بود و دلیلش هم باز به خاطر همان الهام‌ها بود. بعدها کیهان ملکی یک بار به من گفت سبک بازی‌ات در ساعت خوش مثل راه رفتن روی نخ بوده، یعنی همان‌قدر که می‌توانستی موفق باشی، به همان اندازه امکان سقوطت هم بود و کار سختی را انجام دادی. این مدلی که کسی ناگهان در تلویزیون دیوانه بازی دربیاورد و فریاد بزند را تا قبل از ساعت خوش کجا داشتیم؟ روزگار جوانی هم حدی از این دیوانه بازی را داشت. دلیل دیگرش رابطه قشنگ ما در پشت صحنه بود. چندباری شد که رفتم پیش اصغر فرهادی و از او خواستم نقشم را کمتر کند، نگران بودم که نکند بیشتر دیده شوم. اصغر فرهادی از این رفتارم تعجب کرد و گفت تو اولین فردی هستی که این را می‌گویی. دلیلش همان رفاقت بود. در طول کار بارها شد که امین حیایی آمد، سرش را روی پایم گذاشت و برایم گریه و درد دل کرد. صمیمیت در پشت صحنه برایم خیلی مهم است و ۱۸ سال است که دوباره به دنبال همان فضا می‌گردم.

خسته از تکرار

یکی از ویژگی‌هایم این است که زود از تکرار خسته می‌شوم و به دنبال اتفاقات تازه می‌گردم. مدتی است که خودم یک کارگاه کوچک بازیگری راه انداخته‌ام، تعداد کمی هنرجو هم دارم و با این حال می‌توانم بگویم که بعد از مدت‌ها پس از ساعت خوش، این اولین بار است که این فضای خلاقانه را در بازی‌ها می‌بینم. الان تعدادی از این بچه‌ها در مجموعه «همسایه‌ها»ی مهران غفوریان، نقش‌های کوچکی را به عهده گرفته‌اند. این گام‌های اول است و امیدوارم اتفاقات خوبی را در این کلاس‌ها رقم بزنیم.

همسر نصرالله رادش همسر سابق نصرالله رادش مهمانان خندوانه مصاحبه بازیگران طلاق بازیگران خیانت همسر نصرالله رادش خانواده بازیگران بیوگرافی نصرالله رادش اینستاگرام نصرالله رادش Nasrollah Radesh

یک سوال بی‌پاسخ

از آخرین مجموعه‌ای که در تلویزیون بازی کردم (مسافران) هفت سالی می‌گذرد؛ نمی‌فهمم چرا مردم هنوز وقتی مرا در خیابان می‌بینند، می‌شناسند و اظهار لطف می‌کنند؟! دلیل این قضیه واقعا چیست؟ اهل تعارف نیستم. براحتی برایتان ده کمدین ایرانی را نام می‌برم که در سطحی جهانی، قابلیت رقابت با کمدین‌های خارجی را دارند. رضا شفیعی‌جم، مهران غفوریان، رضا عطاران، مهران مدیری…. اینها در سطح جهانی می‌توانند ستاره باشند. چرا تا وقتی این افراد در تلویزیون‌مان هستند، من باید شناخته شوم و مردم دوستم داشته باشند؟ و اگر دوستم دارند پس چرا این‌قدر کم‌کارم؟ چرا در هیچ کار سینمایی‌ای بازی نمی‌کنم؟ جواب این سوال را شما به من بگویید.

همکاری با مهران مدیری

بعد از اولین سکانسی که نقش حیف نون را در «گنج مظفر» بازی کردم، مهران مدیری مرا بوسید و گفت فوق‌العاده‌ای! نمی‌دانستم چه کار کنم. قبل از من حمید لولایی چنین نقشی را صد برابر بهتر بازی کرده و مردم هنوز در یادشان است. چند شبی مدام با خودم راه می‌رفتم و گریه می‌کردم تا نقش را پیدا کنم و بعد احساس می‌کنم که بر اثر یک الهام، شکل درستش را پیدا کردم. خودم از بیشتر کارهایی که با مهران مدیری تجربه کردم، راضی‌ام و فکر می‌کنم که در این کارها خوب بوده‌ام. این محبت او نسبت به من حتی تا همین «در حاشیه» هم ادامه داشته است.

پرواز تا ساعت خوش

یادم هست که در همان دوران کودکی خانه فرهنگی سر راهمان بود. گهگاهی می‌رفتم و تئاتری می‌دیدم، اما خیلی هم جذبش نمی‌شدم. از دوران دبیرستان به بعد کم‌کم احساس کردم بقیه به حرف‌هایم می‌خندند و هرچه می‌گویم ریسه می‌روند. از آنجا شروع به کار نمایش کردم و بعد در دوران سربازی هم این قضیه ادامه پیدا کرد. سپس در دوران دانشگاه با همسر مهربان و خوب سعید آقاخانی، خانم گلرخ حقیقی و دیگر دوستان چون فرهاد اصلانی، فرهاد جم، الهام پاوه‌نژاد، امیر آتشانی و نادر سلیمانی همکلاسی بودم. ما در آنجا یک جشن فارغ‌التحصیلی برگزار کردیم که فیلم این مراسم به دست مهران مدیری رسید. او کار را دید و خواست چند نفرمان برویم و در تست بازیگری‌اش شرکت کنیم. اولین کاری هم که در آنجا اجرا کردم،بر اساس متنی از مرحوم داوود اسدی بود که مورد قبول مدیری واقع شد و ما جذب تیم «پرواز ۵۷» و بعد «ساعت‌خوش» شدیم.

همسر نصرالله رادش همسر سابق نصرالله رادش مهمانان خندوانه مصاحبه بازیگران طلاق بازیگران خیانت همسر نصرالله رادش خانواده بازیگران بیوگرافی نصرالله رادش اینستاگرام نصرالله رادش Nasrollah Radesh

کودکی‌های یک بازیگر

اتفاقا در دوران کودکی‌ام هیچ علاقه‌ای به بازیگری نداشتم! دلم می‌خواست نقاش بشوم. با این حال همیشه در کوچه بچه‌ها را جمع و برایشان نقش‌هایی را اجرا می‌کردم. یک دندان پلاستیکی دراکولایی(!) هم داشتم که در دهانم می‌گذاشتم، بعد بچه‌های کوچک‌تر و حتی بزرگ‌تر از خودم را می‌خواباندم و با آن دندان‌ها مثلا می‌ترساندمشان. تا این‌که یک‌بار بزن بهادر اصلی کوچه‌مان بر اثر این اتفاق غش کرد! بعد از آن دیگر دعوایم کردند و نتوانستم آن بازی را تکرار کنم. در دوران کودکی‌ام اصلا پر شر و شور نبودم و شیطنت‌های معمول بچه‌های دیگر را نداشتم بلکه شیطنت‌های کلامی می‌کردم و اگر قرار بود با کسی کل‌کل کنیم، مرا می‌فرستادند که جواب طرف را بدهم!

دست تقدیر در کار است

معتقدم اتفاقات زیادی در این عالم وجود دارد که ما از خیلی‌هایشان بی‌خبریم و فقط می‌توانیم درخصوص اتفاقات عینی، ملموس و تجربی حرف بزنیم، اما خیلی وقایع دیگر هم هستند که منشأ ماورایی دارند و رخ دادنشان واقعا در دست ما نیست. من بشدت به این الهامات معتقدم. حتی در صورتک‌هایی هم که درست می‌کنم، خیلی وقت‌ها پیش می‌آید که روزها تلاش می‌کنم و حتی یک دانه دماغ هم نمی‌توانم بسازم، اما بعد ناگهان مثل شاعری که واژه‌هایش را پیدا کرده باشد، به آن چیزی که می‌خواهم می‌رسم. من اسم این قضیه را الهام می‌گذارم و بر این اساس از چند نقشی که براساس الهاماتم بازی کرده‌ام، دفاع می‌کنم؛ نقش‌هایی که توانسته‌اند مردم را هم بخندانند و شاد کنند.

خسته از شهرت

دیگر این که کسی مرا در خیابان بشناسد یا به من سلام کند برایم مهم نیست، نه. من در اوج جوانی، شهرتی عجیب و بی‌سابقه را تجربه کردم و بعد از این قضیه دیگر اشباع شدم. الان به‌دنبال جنبه‌های دیگری از شهرت و شناخته شدن و استفاده از آن برای مصارف مفید هستم. با شهرت می‌شود کارهای انسانی انجام داد. کارهایی هم کرده‌ام، البته هنوز راضی نیستم و توقعی که از خودم دارم بیشتر است؛ مثلا این‌که به بهزیستی و بچه‌های بی‌سرپرست سر می‌زنم و با آنها وقت می‌گذرانم. با این حال دوست ندارم اینها را کسی بفهمد و در بوق و کرنا بشود. اگر الگوی بهتری بودم قطعا استفاده‌های بهتری از شهرتم می‌کردم اما متاسفانه فعلا این‌گونه نیستم.

همسر نصرالله رادش همسر سابق نصرالله رادش مهمانان خندوانه مصاحبه بازیگران طلاق بازیگران خیانت همسر نصرالله رادش خانواده بازیگران بیوگرافی نصرالله رادش اینستاگرام نصرالله رادش Nasrollah Radeshنصرالله رادش و پسرش پرهام

نصرالله رادش Nasrollah Radesh (متولد ۱۲ آذر ۱۳۴۵ در آبادان) یکی از بازیگران مطرح فیلم‌ها و مجموعه‌های طنز سینما و تلویزیون ایران است.

وی با بازی در مجموعه «پرواز ۵۷» به کارگردانی «مهران مدیری» به تلویزیون آمد.

رادش با مجموعه «ساعت خوش» به شهرت رسید. پس از چند سال با ایفای نقش «حیف نون» در مجموعه «باغ مظفر» به کارگردانی «مهران مدیری» و مجموعه مسافران به کارگردانی ” رامبد جوان” نامش دوباره بر سر زبان‌ها افتاد.

نصرالله رادش در گذشته‌ای نه‌چندان دور مدتی در بیمارستان بستری بود و در طول مدت درمان همسرش نیز با برگه تقاضای طلاق حال‌اش را وخیم‌تر کرد. همه این‌ها دست‌به‌دست هم داد تا رادش چندسالی از عرصه تصویر دور باشد و حتی هیچ علاقه‌ای هم به برگشتن به این فضاهای، به‌قول خودش، «مسخره هنری» نداشته باشد و اگر دغدغه مالی نبود شاید کار دیگری پیش می‌گرفت. اما این‌که «به‌طور ناجوانمرادنه» در بدترین شرایط روحی از همه سو طرد شد، تنفرش را از فضای هنر و هنرمندان چندین برابر کرد. نصرالله رادش که هیچ‌وقت نمی‌شود صورت تکیده‌اش را نادیده گرفت، به این باور رسیده است که گذشته برنمی‌گردد. رادش نمونه انسانی است که اندوه‌اش قابل لاپوشانی نیست.

نصرالله رادش داستان جدایی از همسرش را در شب جشن تولد پنجاه سالگی اش روایت کرد.

دانلود فیلم مصاحبه نصرالله رادش (۱۰۸ مگابایت)

 

نصرالله رادش در برنامه خندوانه (اسفند ۹۵)  از جشن تولد ۵۰ سالگی‌اش و حسی که در این سن دارد گفت: «نمی‌خواهم برنامه را تلخ کنم، ولی به این فکر می‌کنم که چقدر از وقتم را به بطالت گذراندم و باید جبران کنم.»

او در ادامه خاطره بازی در یکی از تئاترهای قدیمی‌اش را تعریف کرد و از رابطه خوبش با پسرش گفت.

سپس بیژن بنفشه خواه هم به برنامه اضافه شد و رادش درباره او گفت: «بیژن خیلی من را دوست دارد و من هم او را خیلی دوست دارم ولی پنج سال یک بار هم با یکدیگر تماس نمی گیریم. ولی ذات خیلی خوبی دارد و رک است. بی‌تعارف طرف مقابل را نقد می‌کند.»

بنفشه خواه هم در همین راستا افزود: «بله متاسفانه اینطوری هستم و دارم روی خودم کار می‌کنم تا درست شوم. مثلا الان پشت دوربین اول که رادش رو دیدم گفتم چقدر شبیه قاتل‌ها شدی و بعد هم گفتم که رامبد چقدر چاق شده و از من هم گنده‌تر شده است.»

نصرالله رادش در ادامه درباره همسر تبریزی‌اش گفت: «خیلی ترکی صحبت می کند و همه کارهایش را به زبان ترکی انجام می‌دهد. از اینکه تو تبریزی هستی هم خیلی خوشحال است.»

Nasrollah Radesh اینستاگرام نصرالله رادش بیوگرافی نصرالله رادش خانواده بازیگران خیانت همسر نصرالله رادش طلاق بازیگران مصاحبه بازیگران مهمانان خندوانه همسر سابق نصرالله رادش همسر نصرالله رادش


ادامه مطلب ...

بیوگرافی سارا صوفیانی بازیگر سریال روزهای بیقراری +عکس همسرش

بیوگرافی سارا صوفیانی بازیگر سریال روزهای بیقراری +عکس همسرش

عکس های سارا صوفیانی و همسرش امیرحسین شریفی تهیه کننده سریال روزهای بی قراری که بازیگر نقش سارا با نام اصلی سارا صوفیانی در سریال روزهای بیقراری .

همسر سارا صوفیانی همسر بازیگران همسر امیرحسین شریفی عکس جدید بازیگران بیوگرافی سارا صوفیانی بیوگرافی امیرحسین شریفی بازیگران سریال روزهای بیقراری اینستاگرام سارا صوفیانی

سارا صوفیانی در سال ۸۹ با امیرحسین شریفی که از تهیه کنندگان سینما و تلویزیون می باشد ازدواج کرده است و متاهل است. وی دوران دبستان به بازیگری علاقه داشته تا اینکه در سال ۱۳۷۷ برای بازی در نمایش نگین انتخاب و وارد هنر می شود و با گذشت ۸ ماه از قعالیت هنری به هفدهمین جشنواره تئاتر فجر راه پیدا می کند.

سارا نازپرور صوفیانی علاوه بر فعالیت هنری تحصیلات خود را در رشته مورد علاقه اش تاریخ تمدن ادامه می دهد و پس از اخذ لیسانس در سال ۸۷ از دانشگاه آزاد اسلامی مشهد در آذر ماه سال ۸۸ با دفتر آفاق فیلم با مدیریت امیرحسین شریفی آشنا و با بازیگری در سریال خانه بی پرنده بازیگری را شروع میکند.

همسر سارا صوفیانی همسر بازیگران همسر امیرحسین شریفی عکس جدید بازیگران بیوگرافی سارا صوفیانی بیوگرافی امیرحسین شریفی بازیگران سریال روزهای بیقراری اینستاگرام سارا صوفیانی

وی با سریال روزهای بیقراری توانست به خوبی شناخته شود. او در این سریال نقش سار را ایفا می نماید که یکی از کاراکترهای اصلی داستان می باشد.

سارا ناز پرور صوفیانی متولد ۲۶ فروردین ماه ۱۳۶۴ صادره از مشهد ، وی تنها دختر و فرزند آخر خانواده می باشد که سه برادر بزرگتر از خود دارد، پدرش دبیر ریاضی ومادرش خانه داراست، او در دوران دبستان عاشق بازیگری شده و در سال ۱۳۷۷با بازی در نمایشنامه «نگین» نوشته اسماعیل بایگی پا به دنیای تئاتر گذاشت و ظرف کمتر از هشت ماه با همین نمایش به هفدهمین جشنواره تئاتر فجر راه یافت وی تحصیلات خود را در رشته علوم انسانی ادامه داده و مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۳۸۷ در رشته مورد علاقه خود تاریخ و تمدن از دانشگاه آزاد اسلامی مشهد گرفته و در سال ۱۳۹۰ با دریافت رتبه دوم کارشناسی ارشد در همان رشته در دانشگاه پیام نور تهران مشغول به تحصیل شد. و در حال حاضر در مقطع دکترا در همین رشته ادامه تحصیل می دهد.

همسر سارا صوفیانی همسر بازیگران همسر امیرحسین شریفی عکس جدید بازیگران بیوگرافی سارا صوفیانی بیوگرافی امیرحسین شریفی بازیگران سریال روزهای بیقراری اینستاگرام سارا صوفیانی

بیوگرافی امیرحسین شریفی

امیرحسین شریفی (متولد ۵ اردیبهشت ۱۳۳۶ – خاتون‌آباد، اصفهان) بازیگر و تهیه‌کننده سینما اهل ایران است.

بازیگر

  • آشوبگران (۱۳۷۷)
  • ضیافت (۱۳۷۴)
  • پری (۱۳۷۳)
  • قربانی (۱۳۷۰)
  • الماس بنفش (۱۳۶۸)
  • شب دهم (۱۳۶۸)

تهیه‌کننده

  • آوازهای سرزمین من (۱۳۹۳)
  • اشک سرما (۱۳۸۲)
  • آشوبگران (۱۳۷۷)
  • سیب سرخ حوا (۱۳۷۷)
  • قاصدک (۱۳۷۵)
  • ضیافت (۱۳۷۴)
  • مستاجر (۱۳۷۱
  • شب دهم (۱۳۶۸)

همسر سارا صوفیانی همسر بازیگران همسر امیرحسین شریفی عکس جدید بازیگران بیوگرافی سارا صوفیانی بیوگرافی امیرحسین شریفی بازیگران سریال روزهای بیقراری اینستاگرام سارا صوفیانی

عکس های سارا صوفیانی و همسرش امیرحسین شریفی

سریال های سارا صوفیانی

سریال روزهای بی قراری ( کاظم معصومی ، ۱۳۹۵ )
سریال زاویه هفتم (محمد علی سجادی ، ۱۳۹۳)
سریال مردنقره ای ( کاظم معصومی ، ۱۳۸۸ )
سریال خانه بی پرنده (کاظم معصومی ، ۱۳۸۹ )

فیلم های سارا صوفیانی

فیلم سینمایی کبریت سوخته (کاظم معصومی ، ۱۳۹۱ )
فیلم جاودانگی (محسن توکلی ، ۱۳۹۰ )

سارا صوفیانی با انتشار عکس های زیر در اینستاگرامش نوشت:

همسر سارا صوفیانی همسر بازیگران همسر امیرحسین شریفی عکس جدید بازیگران بیوگرافی سارا صوفیانی بیوگرافی امیرحسین شریفی بازیگران سریال روزهای بیقراری اینستاگرام سارا صوفیانیزندگی زیباست وقتی تو را در کنارم دارم
وقتی کسی رو که دوسش داری کنارش باشی

همسر سارا صوفیانی همسر بازیگران همسر امیرحسین شریفی عکس جدید بازیگران بیوگرافی سارا صوفیانی بیوگرافی امیرحسین شریفی بازیگران سریال روزهای بیقراری اینستاگرام سارا صوفیانیمادرم؛ ضربان قلبم هر لحظه که میزند مدیون وجود پاک توست

 

همسر سارا صوفیانی همسر بازیگران همسر امیرحسین شریفی عکس جدید بازیگران بیوگرافی سارا صوفیانی بیوگرافی امیرحسین شریفی بازیگران سریال روزهای بیقراری اینستاگرام سارا صوفیانیinstagram sarasoofiyani_official

اینستاگرام سارا صوفیانی بازیگران سریال روزهای بیقراری بیوگرافی امیرحسین شریفی بیوگرافی سارا صوفیانی عکس جدید بازیگران همسر امیرحسین شریفی همسر بازیگران همسر سارا صوفیانی


ادامه مطلب ...

مصاحبه نوروزی با گلوریا هاردی و همسرش ساعد سهیلی +عکس

مصاحبه نوروزی با گلوریا هاردی و همسرش ساعد سهیلی +عکس

حتی اگر یکی از زوجین مشهور و محبوب باشند هم کلی نگاه و کنجکاوی رسانه‌ای و مردمی متوجه آنها می‌شود، چه رسد به این‌که زن و شوهر هر دو هنرمند و مورد علاقه مردم باشند.

همسر گلوریا هاردی همسر ساعد سهیلی همسر بازیگران بیوگرافی گلوریا هاردی بیوگرافی ساعد سهیلی اینستاگرام گلوریا هاردی
حکایت ساعد سهیلی و گلوریا هاردی هم همین است؛ مردم هم کارهای این زوج محجوب و دوست‌داشتنی را دنبال می‌کنند و هم به محض دیدن آنها در جامعه و مراسم‌های سینمایی علاقه خود را نشان می‌دهند و هم در فضای مجازی و بویژه اینستاگرام، پیگیر عکس‌ها و مطالب آنها هستند.

برای این‌که پسر خوب سینمای ایران و بازیگر فیلم‌هایی چون گشت ارشاد و گشت۲، رخ دیوانه و چند مترمکعب عشق و بازیگر نقش رها در سریال «کیمیا» را برای یک گفت‌وگوی صمیمانه و نوروزی کنار هم داشته باشیم، کار خیلی سختی بود.

ساعد مدت‌ها سر صحنه فیلمی در جنوب کشور بود و خانم هاردی هم برای دیدار با خانواده در فرانسه به‌سر می‌برد. من البته به هرشکلی که بود ـ نمی‌گویم چطوری! ـ قصد و تلاشم را به نتیجه رساندم و ثمره‌اش مصاحبه‌ای شد که پیش روی شماست.

ساعد اولین تصویری که از عید نوروز یادت می‌آید چیست؟

اولین تصویر را دقیقا شاید به یاد نیاورم، اما احتمالا باید خانه‌تکانی و دیدن این‌که همه چیز برای نو شدن به هم می‌ریخت، باشد.

وقتی کوچک بودی، برای خانه‌تکانی کمک هم می‌کردی؟

آره، مجبور بودیم! (می‌خندد)

خانم هاردی، شما چطور؟ احتمالا تنها تصاویرتان از عید نوروز همین چهار سال زندگی مشترک با ساعد باشد. پس از شما می‌توانم معادل این سوال را بپرسم و بگویم اولین تصویری که از کریسمس دارید، چیست؟

فکر کنم از چهار سالگی متوجه حال و هوای کریسمس و سال نو شدم. همه چیز انگار فرق می‌کرد و هیجان‌انگیزتر از دیگر روزهای سال بود.

آن عید هیجان‌انگیزتر است یا عید نوروز؟ بابانوئل بامزه‌تر است یا حاجی‌فیروز؟!

هرکدام لطف خودش را دارد و زیباست. برای این‌که دعوا نشود، فکر می‌کنم بابانوئل و حاجی‌فیروز با هم دوست هستند. (می‌خندد) آنها خبر آمدن عید را به مردم می‌دهند.

زیباترین سنت و رسم عید نوروز را در چه می‌دانید؟

دید و بازدید خانواده‌ها از هم را خیلی دوست دارم. سنت سفره هفت‌سین هم زیباست، البته اگر مردم بعد از عید ماهی قرمزها را آزاد کنند و به طبیعت برگردانند، زیباتر هم می‌شود.

همسر گلوریا هاردی همسر ساعد سهیلی همسر بازیگران بیوگرافی گلوریا هاردی بیوگرافی ساعد سهیلی اینستاگرام گلوریا هاردی

ساعد، بچه‌ها عاشق عیدی گرفتن هستند. در خانواده یا فامیل بیشتر از همه منتظر آمدن چه کسی بودی تا بیشترین عیدی را از او بگیری؟

عیدی گرفتن به هر شکل و به هر مقدارش جذاب است. شاید رقم عیدی‌هایی که می‌گرفتم چندان هم چشمگیر نبود، اما همیشه بموقع دستم می‌رسید و برای خوراکی و خرید اسباب‌بازی حسابی به درد می‌خورد. در فامیل ما هم همیشه چندنفر بودند که بیشتر از بقیه عیدی می‌دادند، اما خودم همیشه بیشترین عیدی را از خانم‌های سالمندی می‌گرفتم که همسایه ما بودند!

معمولا بیشترین و لذتبخش‌ترین مسافرت خانوادگی شما در عید به کجا بود؟

معمولا در روزهای عید مشهد بودیم، اما برای گردش و تفریح به جایی به نام اَبَردِه می‌رفتیم که نزدیک مشهد است و حدود ۴۰ دقیقه با آن فاصله دارد.

چون ساکن شهر زیارتی و سیاحتی مشهد بودید، احتمالا اقوام و آشنایانتان از شهرهای دیگر مهمان شما می‌شدند و چندان راه فرار نداشتید.

(می‌خندد) نه، خوشحال می‌شدیم اتفاقا.

زیباترین بخش عید برایت چیست؟

همین که نسبت به ماه‌ها و روزهای دیگر سال لبخند بیشتری روی لبان مردم است و حال خوب و انرژی مثبتی را دارند، دوست دارم.

الان به سنی رسیدی که عیدی بدهی، نه؟

راستش اگر پول دستم برسد، چرا که نه؟! (می‌خندد)

در فامیل حتما بچه‌هایی دارید دیگر؟

بله، اما بچه‌های الان دیگر به همین راحتی‌ها به یک عیدی مختصر راضی نمی‌شوند. آن موقع ما با یک ۲۰۰ تومانی ناقابل کلی حال می‌کردیم. ولی الان اگر به بچه‌ها تراول هم بدهی، می‌گویند برو بابا این چیه!

در روزهای خوش عید، میانه‌ات با ضدحالی به نام پیک نوروزی چطور بود؟!

خیلی وحشتناک. پیک نوروزی کابوس شب‌های عید من بود.

تو هم از آن دانش‌آموزانی بودی که تازه یازدهم یا دوازدهم عید سراغ حل تکالیف می‌رفتی؟

حتی دیرتر.

خوش به حال خانم هاردی که احتمالا با چنین کابوسی آشنایی ندارند.

(می‌خندد) شاید چون ما تعطیلات طولانی مدتی برای عید نداشتیم و تکالیفمان را در مدرسه انجام می‌دادیم.

ساعد وقتی به روزهای آخر عید نزدیک می‌شدی و یاد مدرسه رفتن می‌افتادی، چه حالی پیدا می‌کردی؟

خیلی ناراحت بودم. الان که فکر می‌کنم، می‌فهمم چقدر ناشکرم. به خاطر این‌که در این سال‌ها هر روز تعطیلم و به مدرسه نمی‌روم اما خدا را شکر نمی‌کنم! این خودش یک نعمت است و نباید بسادگی از کنار آن گذشت.

یادآوری خوبی است که آدم از زندگی لذت ببرد! اگر یادت باشد همیشه بعد از تعطیلات نوروز یک موضوع انشای کلیشه‌ای هم داشتیم با این عنوان که «تعطیلات عید خود را چگونه گذراندید؟»

آخ‌آخ آره! با این‌که عنوان این انشا خیلی کلیشه‌ای بود، اما چون من علاقه به انشا و نوشتن داشتم، همیشه آن را جذاب و خنده‌دار می‌نوشتم، طوری‌که بچه‌های کلاس با صدای بلند به معلم می‌گفتند آقا! سهیلی بیاید و انشایش را بخواند. بیشترین درسی که در آن موفق بودم، همین انشا بود.

مجبور بودیم یک جمله کلیشه‌ای هم تهِ همه انشاها بنویسیم؛ «ما از این انشا نتیجه می‌گیریم که…» انگار اگر نتیجه نمی‌گرفتی، انشایت کامل نبود و نمره‌ات را نمی‌دادند.

نتیجه‌گیری زوری بود دیگر! (می‌خندد)

همسر گلوریا هاردی همسر ساعد سهیلی همسر بازیگران بیوگرافی گلوریا هاردی بیوگرافی ساعد سهیلی اینستاگرام گلوریا هاردی

عید نوروز متاهلی با عید نوروز مجردی فرق می‌کند؟

برای من فرقی نمی‌کند. همان بی‌خیالی قبلی را هنوز هم دارم!

تو با بازی در فیلم‌های پدرت شناخته شدی، اما از جایی به بعد تلاش خوبی کردی که هویت مستقلی برای خودت دست و پا کنی. به نظر می‌آید بیرون آمدن از سایه نام پدر مشهور کار سختی باشد که تجربه‌اش کردی، درست است؟

من به پدرم افتخار می‌کنم و تلاش نمی‌کنم از زیر سایه‌اش بیرون بیایم، ولی همیشه سعی کردم جدی گرفته شوم. اما ممکن است گاهی حرف‌هایی مثل این‌که هرچقدر هم تلاش کنی باز پسر فلانی هستی، تمرکز مرا به هم می‌زند، اما سعی می‌کنم خودم را جمع و جور کنم و بیشتر به فکر کارم باشم.

به هرحال فرزندان سینماگران مشهور که وارد سینما می‌شوند، همیشه با این اتهام روبه‌رو هستند که با پارتی و به‌واسطه شغل والدینشان به سینما آمده‌اند. فکر می‌کنی این طرز ورود برای همه مجاز باشد؟ آیا واقعا همه بازیگرانی که با این روش آمده‌اند، مستعد هستند؟

خیلی‌ها آمدند که اولین فیلمشان، آخرین فیلمشان هم شد و رفتند. حتی خیلی‌ها هم پافشاری کردند بمانند، اما مردم از بس قبولشان نکردند دیگر آبرو برایشان نماند. بالاخره اول و آخر و تصمیم‌گیرنده نهایی مردم هستند که چه کسی بماند و چه کسی برود. مهم ادامه کار و ماندگاری بازیگر است که به خودش و مردم بستگی
دارد.

تو نشان دادی که واقعا مستعدی و حضور و درخشش در سینما حق توست. حسنِ «گشت ارشاد» با این‌که باز حضور در فیلمی از پدرت بود، اما از استعدادت خبر می‌داد و سهم مهمی در دیده شدن و ادامه مسیرت داشت. به جز پدرت، کدام کارگردان نقش مهمی در کارنامه‌ات و تثبیت تو در سینما دارد؟

نمی‌شود فقط از کارگردان اسم برد، باید بگوییم در چه فیلمی دیده شدم. چون سینما یک کار گروهی است و دیده شدن یک بازیگر به همه عوامل یک فیلم بستگی دارد. فکر می‌کنم چند مترمکعب عشق، رخ دیوانه و گشت ارشاد، فیلم‌هایی بودند که مردم آنها را دوست داشتند، حتی فیلم ۵۰ کیلو آلبالو هم مورد توجه مردم قرار گرفت و فروش خیلی خوبی
داشت.

حاشیه‌هایی هم سر این فیلم به وجود آمد. تا به حال دو فیلم جنجالی و حاشیه‌ای در کارنامه داری؛ یکی همین و دیگری هم گشت ارشاد که به دلیل بعضی اعتراضات، خیلی زود از پرده سینما پایین کشیده شد. فکر می‌کنی این از بخت خوبت باشد یا از شانس بدت؟

مهم این است که فیلم‌ها دیده شود. خیلی دوست دارم فیلم‌هایم ارزش این را داشته باشند که تماشاگران دو یا سه بار برای دیدن آنها به سینما بروند.

خانم هاردی به نظر شما بهترین بازی ساعد در سینما مربوط به کدام فیلم است؟

من همه بازی‌های ساعد را دوست دارم، به ویژه همین فیلم‌هایی که از آنها اسم برد؛ چند مترمکعب عشق، رخ دیوانه و البته گشت ۱ و ۲.

ساعد برای بازی در فیلم‌ها و نقش‌های مختلف از شما هم مشورت می‌گیرد و با شما صحبت می‌کند؟

بله، من هم تا جایی که بتوانم سعی می‌کنم مفید باشم و نظراتم را به او بگویم. وقتی مشغول بازی در نقش رها و سریال «کیمیا» بودم، همیشه با ساعد تماس می‌گرفتم و او با این‌که خودش سر صحنه فیلم «مالاریا» بود، کمک‌های خوبی به من می‌کرد.

جوان اول‌های سینمای ایران در دهه‌های گذشته معمولا شمایل خاصی داشتند و بزن بهادر هم بودند. اما جوان اول‌های امروز سینمای ما باتوجه به اقتضائات سینما و تغییر فضای فیلم‌ها، متفاوت از تیپ‌های قدیم هستند. تو یکی از جوان اول‌های خوب و امروزی سینمای ایران هستی و به نوعی جوان امروزی کشور ما را با همه نقاط قوت و ضعفش بازتاب می‌دهی. دلیل اقبال مردم بویژه جوان‌ها به نقش‌ها و بازی‌هایت را در چه می‌دانی؟

سینما همیشه سعی می‌کند به جامعه نزدیک شود. جوان اول‌های سینمای گذشته شبیه آدم‌های آن روز جامعه بازی می‌کردند و برای همین با اقبال مردم مواجه می‌شدند و آن همه طرفدار داشتند. وقتی تماشاگر خودش را روی پرده سینما ببیند و حس کند که به آن شخصیت نزدیک است، راحت‌تر با نقش و آن بازیگر ارتباط برقرار می‌کند. فکر می‌کنم دلیل دوست داشتن نقش‌های من هم همین باشد که به شخصیت‌های جامعه نزدیک هستند.

خانم هاردی، ساعد الان به عنوان یکی از بازیگران خوب و جوان سینمای ایران شناخته می‌شود. فکر می‌کنید دلایل این موفقیت و محبوبیت چه باشد؟

ساعد خیلی برای نقش‌هایش زحمت می‌کشد و انرژی می‌گذارد و نتیجه‌اش را هم می‌بیند. خوشحالم که او در کارش موفق است. ضمن این‌که ساعد در عین موفقیت و محبوبیت، فروتنی‌اش را حفظ کرده است.

ساعد! سال گذشته دو فیلم مالاریا و پل خواب را در جشنواره داشتی و نقش‌های مرتضی و شهاب را خیلی خوب بازی کردی، اما این دو فیلم پس از گذشت یک سال هنوز اکران نشده است. این همه تاخیر در اکران فیلم خیلی به اثر ضربه می‌زند.

بله، دلم می‌سوزد که چرا هنوز اکران نشده‌اند. چون فکر می‌کنم یکی از بهترین بازی‌هایم در فیلم پل خواب بوده است. خیلی برای این نقش زحمت کشیدم.

قبول داری اگر این دو فیلم در زمان مناسبی اکران می‌شد، با پیشنهادهای خوب دیگری هم در این یک سال روبه‌رو می‌شدی؟

ممکن بود اتفاقات متفاوتی بیفتد. البته معتقدم فیلم خوب هر زمانی دیده خواهد شد و من از اتفاقات سالی که گذشت راضی‌ام.

تا به حال سه بار برای فیلم‌های گشت ارشاد، رخ دیوانه و گشت ۲ نامزد دریافت سیمرغ بلورین نقش مکمل مرد از جشنواره فیلم فجر شدی. بالاخره قرار است با چه فیلمی بزنی توی گوش سیمرغ؟!

(می‌خندد) راستش نمی‌دانم. هرچه قسمت باشد. به نظر من نباید در وهله اول به جوایز فکر کرد، باید بیشتر به فکر کیفیت کلی فیلم بود.

خانم هاردی فکر می‌کنید ساعد چه زمانی و برای بازی در چه نقشی برنده سیمرغ بلورین شود؟

نمی‌دانم، سوال سختی است. بازیگر نباید برای جایزه بازی کند، انشاالله می‌گیرد.

نه، سال بگویید و یک نقش خاص!

نمی‌دانم به‌خدا. سه سال بعد برای بازی در فیلم گشت۳! (همراه ساعد می‌خندند)

پیش‌بینی خوبی بود. حالا ساعد! قبل از این‌که هوایی شوی و درباره گشت ۳ و سیمرغ‌ات فکر و خیال کنی، کمی هم درباره گشت ۲ صحبت کنیم. هم گریمت خیلی خوب است و هم نقشت دشوارتر از قسمت قبلی بود. پیش‌بینی می‌کنی فیلم در اکران چه سرنوشتی پیدا کند؟

من خیلی به اکران این فیلم و استقبال تماشاگران از آن امیدوارم و فکر می‌کنم که مردم راضی از سالن سینما بیرون بیایند. امیدوارم این‌طور باشد و تماشاگران فیلم را دوست داشته باشند.

ماجراهای حسن و عطا و عباس قرار است تا کی ادامه پیدا کند؟

اگر مردم از قسمت دوم هم به اندازه قسمت اول راضی باشند، احتمالش زیاد است که قسمت سوم آن هم ساخته شود.

احتمالی در کار نیست، باید قسمت سوم آن را بسازید. چون خانم پیش‌بینی سیمرغ کردند برای شما.

آهان، بله. درآن‌صورت نشان می‌دهیم که می‌شود قسمت‌های دیگری هم برای فیلم‌ها ساخت که خوب شود.

کنایه خوبی به بعضی از فیلم‌ها بود.

کنایه نبود. معمولا قسمت‌های دوم و سوم فیلم‌ها در همه جای دنیا بخوبی قسمت اول نیست. خیلی استثنا پیش می‌آید که قسمت دوم هم مثل قسمت اول خوب باشد، یکی از این نمونه‌های استثنایی گشت ۲ است! (می‌خندد)

کمی هم از همین فیلم «ماهور» بگو که ۳ ماه تو را در بیابان‌های اهواز مشغول کرده است.

ماهور یک فیلم دفاع مقدسی است که حرف‌های تازه‌ای برای گفتن دارد. قصه فیلم در سه روز اول جنگ می‌گذرد.

چطور با دور بودن از همسر و خانواده کنار می‌آیی؟

به خاطر علاقه‌ای که به سینما دارم، سعی می‌کنم بتوانم تحمل کنم. همه ما سینمایی‌ها امیدواریم حداقل نتیجه این دور بودن‌ از خانواده، ساخت فیلم‌های خوب و ارزشمند باشد.

شما چطور با این شرایط کنار می‌آیید خانم؟

کنار آمدن با این شرایط سخت است، اما می‌دانم که این دوری به دلیل اقتضای شغل است.

یک نکته جالب درباره شما زوج هنرمند این است که هر دو بهمنی هستید. جالب‌تر این‌که آقای سعید سهیلی هم بهمنی هستند. «سهیلی‌های بهمنی، سینما را قرق کردند» هم تیتر خوبی‌است، نه؟

(می‌خندد) دامادمان هم مثل من متولد ۳۰ بهمن است. الان طوری است که وقتی خواستگار می‌آید، اول از او می‌پرسیم بهمنی است یا نه!

خانم قرار نیست شما را در یک فیلم مشترک ببینیم؟

دو پیشنهاد سینمایی در این باره داشتیم، اما به نتیجه نرسید.

ساعد حالا که به خاطر ازدواج، پایت به بوردو باز شده، کمی از آنجا برایمان بگو.

بوردو یکی از شهرهای زیبا و ساحلی فرانسه است و آب و هوای بسیار خوبی دارد. من هم به خاطر همسرم و دیدن خانواده و اقوام او زیاد به آنجا می‌روم.

خانم هاردی شما چطور؟ نظرتان درباره ایران چیست؟

مردم ایران را عاشقانه دوست دارم. بالاخره هر چه باشد، ایران و فرانسه هردو وطن من هستند.

فرانسه یکی از کشورهای پیشرو در سینماست و کلی چهره تحویل سینمای جهان داده. بازیگر محبوب فرانسویتان کیست؟

فرانسه بازیگر خوب و محبوب زیاد دارد. اما اگر بخواهم الان به عنوان نمونه از کسی اسم ببرم، به ماریون کوتیار و برنیس بژو اشاره می‌کنم.

ساعد، خانمت در مدت زمان کمی و با پشتکار و استعدادی که دارد، خیلی خوب فارسی را یاد گرفته و صحبت می‌کند. تو چطور؟ زبان فرانسه را بلدی؟

بلدم، اما هر جا هم کم بیاورم از بادی لنگوئج استفاده می‌کنم و کارم را راه می‌اندازم!

خانم هاردی یک بار گفت اگر در جام جهانی، تیم ملی فوتبال ایران با فرانسه بازی کند، دوست دارد بازی مساوی شود. تو چطور ساعد؟ اگر بازی تک‌حذفی باشد، دوست داری کدام تیم ببرد؟

من همیشه طرفدار آن تیمی هستم که ضعیف‌تر است و امکانات کمتری داشته.

خب، من جوابم را گرفتم!

ما با همین امکانات کم خیلی کارها در فوتبال کرده‌ایم. دم فوتبالیست‌های ما گرم.

در سال جدید چه آرزویی برای خودت و مردم داری؟

آرزو دارم همه مردم در این سال به آرزوهایی که دارند، برسند. برای خودم و خانواده ام نیز همین آرزو را دارم.

خانم هاردی شما هم از آرزوی خود در سال جدید بگویید.

من هم برای همه مردم آرزوی سلامت و شادی دارم و امیدوارم هیچ کس غم و مشکلی نداشته باشد.

 

منبع : علی رستگار – جام جم

اینستاگرام گلوریا هاردی بیوگرافی ساعد سهیلی بیوگرافی گلوریا هاردی همسر بازیگران همسر ساعد سهیلی همسر گلوریا هاردی


ادامه مطلب ...

سوال از زن متأهل در کنار همسرش: آیا به مرد دیگری علاقمندی؟! +فیلم

سوال از زن متأهل در کنار همسرش: آیا به مرد دیگری علاقمندی؟! +فیلم

مجری تی وی پلاس از زن متأهل در کنار همسرش سؤال می کند که آیا به مرد دیگری علاقمند است؟!

اعتراف بزرگ عروس ایرانی جلوی چشم همسرش

کلیپ جالب کلیپ با حال عشق خیابانی دختر عاشق دختر ایرانی دانلود کلیپ طنز دانلود کلیپ خنده دار خیانت همسر پربازدیدترین کلیپ


دانلود کلیپ

حجم : ۵۹ مگابایت

پربازدیدترین کلیپ خیانت همسر دانلود کلیپ خنده دار دانلود کلیپ طنز دختر ایرانی دختر عاشق عشق خیابانی کلیپ با حال کلیپ جالب


ادامه مطلب ...

خاطره فاطمه معتمدآریا از ماجرای ازدواج با همسرش

خاطره فاطمه معتمدآریا از ماجرای ازدواج با همسرش

فاطمه یا سیمین معتمدآریا نزدیک به سه دهه حضور در سینما توانسته کارنامه‌ای نسبتا قابل قبول از خود برجای گذارد.

معتمدآریا که اخیرا به هیأت مدیره خانه سینما هم راه یافته زندگی خانوادگی پایداری هم دارد؛ یک زندگی ۳۵ ساله با همسری به نام احمد حامد که در فیلمی با عنوان «بهمن» هم با معتمدآریا همبازی شد.

معتمدآریا که این روزها فیلم «آباجان» را روی پرده دارد در یکی از تازه ترین گفتگوهایش که با «فیلم» انجام شده ماجرای جالبی را درباره چگونگی ازدواجش با احمد حامد بیان کرده است. این بازیگر با فلاش بک به ۳۵ سال قبل  گفته است: خانه یکی از دوستانم بودم و دیدم شوهرم دارد با یکی پابرهنه توی حیاط بازی میکند. پرسیدم کیه؟ گفتند این تازه از سوئد اومده و باسواده…من هم گفتم ببینم چقدر سواد دارد و مقداری راجع به سینما و ادبیات حرف زدیم و چند روز بعد مادرم گفت یکی از دوستانت زنگ زده که صدایش مثل آلن دلون است.

 همسر فاطمه معتمد آریا همسر بازیگران همسر احمد حامد بیوگرافی فاطمه معتمد آریا بیوگرافی احمد حامد بازیگران فیلم آباجان ازدواج بازیگران

بازیگر «همسر» و «ناصرالدین شاه آکتور سینما» درباره چگونگی خواستگاری بیان داشته است: چند دفعه ای همدیگر را دیدیم و بعد از دو ماه به احد گفتم با من ازدواج میکنی؟ گفت من باید برگردم سوئد. گفتم ولش کن حالا بیا یک سال با هم زندگی کنیم لااقل کمیته ما را نمیگیرد. اگر نخواستی بعد از یک سال جدا میشویم.

وی ادامه داده است: احمد گفت فکر خوبیست. باید چه کنم؟ الان برویم پیش پدرت؟ گفتم برویم. یک موتور هوندا داشت؛ سوارش شدیم و آمدیم نیاوران. پدر من آدم منظم و بادیسیپلینی بود. ناگهان دید یک آدم ژولیده آمده جلوی در. گفتم دوست من میخواهد با شما حرف بزند. گفت بفرمایید. احمد گفت من آمدم خواستگاری دخترتان. پدرم گفت شما پدر و مادر ندارید؟ احمد گفت پدر نه اما مادر دارم. پدرم گفت پس تشریف ببرید و با مادر بیایید و بالاخره با احمد ازدواج کردم و الان ۳۵ سال است با هم زندگی میکنیم.

سیمین معتمدآریا با اشاره به دوام ازدواجش اظهار داشته است: من تمایلم به وابستگی و یکی شدن بود اما احمد مدام مرا تشویق میکرد که باید مستقل باشی. در طول ۳۵ سال شاید ۱۵ سال هم خانه نبودم و این شاید دلیلی است بر استحکام خانواده ما.

ازدواج بازیگران بازیگران فیلم آباجان بیوگرافی احمد حامد بیوگرافی فاطمه معتمد آریا همسر احمد حامد همسر بازیگران همسر فاطمه معتمد آریا


ادامه مطلب ...

چارلی چاپلین در کنار آخرین همسرش +عکس فرزندان

چارلی چاپلین در کنار آخرین همسرش +عکس فرزندان

چارلی چاپلین و همسر آخرش سال ۱۹۵۲ در کشتی ملکه الیزابت به همراه چهار فرزندشان

همسر چارلی چاپلین فرزندان چارلی چاپلین عکس قدیمی بیوگرافی چارلی چاپلین بیوگرافی اونا اونیل چاپلین charlie chaplin old charlie chaplin children charlie chaplin

اونا اونیل چاپلین (به انگلیسی: Oona O’Neill Chaplin) (زاده ۱۴ می ۱۹۲۵ – درگذشته۲۷ سپتامبر ۱۹۹۱) دختر یوجین اونیل نمایشنامه‌نویس شهیر آمریکایی و برنده جایزه‌ه اینوبل ادبیات و پولیتزر برای نمایشنامه‌نویسی و چهارمین همسر چارلی چاپلین بود.

همسر چارلی چاپلین فرزندان چارلی چاپلین عکس قدیمی بیوگرافی چارلی چاپلین بیوگرافی اونا اونیل چاپلین charlie chaplin old charlie chaplin children charlie chaplin

charlie chaplin children

فرزندان

جرالدین چاپلین
مایکل چاپلین
جوزفین چاپلین
ویکتوریا چاپلین
یوجین چاپلین
جین چاپلین
آنته چاپلین
کریستوفر چاپلین

همسر چارلی چاپلین فرزندان چارلی چاپلین عکس قدیمی بیوگرافی چارلی چاپلین بیوگرافی اونا اونیل چاپلین charlie chaplin old charlie chaplin children charlie chaplin

عکس چارلی چاپلی و فرزندانش

همسر چارلی چاپلین فرزندان چارلی چاپلین عکس قدیمی بیوگرافی چارلی چاپلین بیوگرافی اونا اونیل چاپلین charlie chaplin old charlie chaplin children charlie chaplin

charlie chaplin charlie chaplin children charlie chaplin old بیوگرافی اونا اونیل چاپلین بیوگرافی چارلی چاپلین عکس قدیمی فرزندان چارلی چاپلین همسر چارلی چاپلین


ادامه مطلب ...