پاسخ مشاور: درباره مهارتهای مدیریت منابع مالی و چگونگی پس انداز کردن در ادامه به نکاتی اشاره میکنم که امیدوارم مفید باشد:
۱- بهتر است منابع مالی خود را بار دیگر فهرست کنید. همین طور فهرستی از خرج و مخارجتان تهیه و این بار با توجه به توان مالی خود و منابع مالی در دسترس، برای خرید مایحتاج برنامه ریزی کنید. لازم است تمامی این مراحل مکتوب باشد چرا که شما قصد دارید آنچه را که در انتها جمعآوری کردهاید به طور عملی تمرین کنید.
۲- بسیار مهم است که در تمامی مراحل زندگی و تصمیماتی که اتخاذ میکنید، مسئولیت آن را بپذیرید و به میزانی که در تصمیمات سهم دارید تلاش کنید تا در راستای بهبود آن گام بردارید.
۳- انتقال تجربیات به فرزندان و اطرافیان همیشه در بعد مثبت اتفاق نمیافتد گاهی لازم است آنچه را خودمان در حال تمرین آن هستیم و همچنین آنچه را که در این مسیر به دست آوردهایم در اختیار عزیزانمان بگذاریم تا راه گشای آنها نیز باشد. تکرار تجربیات دیگرانگاه قیمت گزافی دارد که بزرگترین آن از دست دادن زمان و فرصت هاست.
۴- توصیه میکنم اگر تاکنون اقداماتی برای عملکرد بهتر در صرف و خرج هزینههایتان انجام دادهاید، بار دیگر آن اقدامات را بررسی کنید و نقاط ضعفش را شناسایی و مجدد اجرا کنید.
۵- در رابطه با پیشنهادی که ارائه کردهاید (واگذاری مدیریت مالی به فرزند ۲۰ سالهتان) بهتر است معایب و مزایای این تصمیم را به خوبی بررسی کنید. پاسخ به چند سوالی که در ادامه میآید، میتواند شما را برای اتخاذ یک تصمیم منطقی یاری کند:
الف:
چه مهارتها و قابلیتهایی در فرزندتان سراغ دارید؟ با توجه به اینکه شما به عنوان والدین (به گفته خودتان) هنوز نقصهایی در عملکردتان در مدیریت منابع مالی دارید آیا میتوانید به مهارتها، مدیریت و تصمیمات فرزندتان اعتماد کنید؟
ب:
آیا تاکنون در موقعیتهایی این مهارت را در فرزندتان آزمودهاید؟ توصیه میشود در موقعیتهایی مدیریت بخشی از هزینهها را به عهده فرزندتان بگذارید. در نظر داشته باشید این گونه موقعیتها به گونهای باشد که در صورت به دست نیاوردن نتیجه مطلوب ضرر زیادی را متحمل نشوید.
پ:
فرزندتان پول هفتگی یا ماهانه خود را چطور مدیریت میکند؟ و یا صرف چه چیزهایی میکند؟ آیا از عملکرد وی رضایت دارید؟ به نظرتان توانایی مدیریت هزینههای یک زندگی را داراست؟
با این حال به نظر میرسد واگذار کردن این مسئولیت به صورت کامل به فرزندتان علاوه بر فشار و استرسی که به او وارد میکند، ممکن است باعث بروز مسائل و مشکلات دیگری نیز بشود. هرچند لازم است فرزندتان این مهارت را آموزش ببیند ولی لازم است شما به عنوان والدین، مسئولیتهای خود را شخصاً انجام دهید. (سیمین قربانی - کارشناس ارشد مشاوره خانواده/خراسان)
302
پاسخ مشاور: میتوانیم این مسئله را در سه محور اصلی بررسی کنیم.
۱ - تجربه احساسات عاشقانه:
دوست داشتن و دوست داشته شدن از نیازهای اساسی هر انسان و یکی از ارکان بنیادی هر ازدواجی است. ولی نه شروع ازدواج با عشق تضمین کننده تداوم آن در زندگی است و نه نبود آن در ماهها و حتی سالهای نخست زندگی دلیلی بر محرومیت از تجربه این احساس غنی است. برای به وجود آوردن و تداوم عشق، تلاش و پشتکار لازم است.
مسلماً زمانی که هر دو طرف رابطه برای دستیابی به چنین هدفی تلاش میکنند، مسیر هموارتر است. با این حال حتی اگر همسرتان، شما را در این مسیر همراهی نمیکند، ناامید نشوید. در نظر گرفتن برخی نکات میتواند رغبت کافی را در همسرتان به وجود آورد.
شناخت ویژگیهای همسر، احترام گذاشتن به وی، خودداری از توهین، توجه به ویژگیهای مثبت یکدیگر و بیان کردن آنها، فهمیدن علاقه مندیهای همسر و پیدا کردن موارد مشترک، وقت گذراندن با هم و انجام فعالیتهای مشترک خوشایند، شوخ طبعی و خوشرو بودن، قدردانی کردن از یکدیگر و رفتار صادقانه از مواردی است که باعث برقراری رابطهای پایدار همراه با محبت و احترام میشود.
۲ - به رفتارهای همسرتان با دقت بیشتری بنگرید:
توجه به این نکته ضروری است که سبک برقراری رابطه در افراد مختلف با هم متفاوت است. بنابراین گاهی ما برداشتهایی از رفتارهای دیگران داریم، در حالی که قصد و هدف آنها چیز دیگری بوده است. دقت نداشتن به تفاوتها در ابراز احساسات و راههای اختصاصی نشان دادن توجه، باعث میشود که همسران احساس ناکامی کنند. در صورتی که اگر ما قادر به شناخت شیوههای اختصاصی ابراز علاقه همسرمان شویم، در بسیاری موارد درمییابیم که همسرمان خیلی بیشتر از آنچه ما تصور میکردیم به ما علاقهمند است و توجه دارد.
درست است که گاهی این شیوهها از نظر ما ناکافی و نامناسب است ولی این موضوع را در نظر داشته باشید که نادیده گرفتن این شیوهها و انتقاد کردن مداوم از آنها، باعث ایجاد دلسردی در همسرتان میشود و زمانی که او احساس کند با وجود تلاشهایش از سمت شما پذیرفته نمیشود، دست از تلاش میکشد و از شما فاصله میگیرد. برعکس زمانی که شما احساسات همسرتان را درک میکنید و وی را همان گونه که هست میپذیرید و از او به خاطر نشان دادن توجه و ابراز احساساتش قدردانی میکنید، این امر باعث ایجاد احساس مثبت در او میشود و در نتیجه تلاش بیشتری برای به دست آوردن دل شما خواهد کرد.
۳ - بیان کردن خواستهها آخر راه نیست:
درست است که بیان کردن آنچه از رابطه و طرف مقابل میخواهیم مهم است ولی باید به یاد داشته باشیم که این همه ماجرا نیست. گاهی خود این بیان کردن ممکن است باعث ایجاد حس ناتوانی و بیکفایتی در طرف مقابل شود.
در واقع وقتی به همسرمان میگوییم که این رفتار تو اشتباه است و تو مرا ناراحت میکنی، به نوعی وی را محکوم میکنیم. در چنین حالتی موضع دفاعی گرفتن از سوی همسرمان طبیعی به نظر میرسد و ما شاهد بیتوجهی وی و حتی رفتارهایی از قبیل مسخره کردن خواستههایمان میشویم.
راهکار مناسب برای چنین موقعیتهایی این است که به جای انتقاد کردن به بیان ویژگیهای مثبت یا رفتارهایی بپردازیم که در همسرمان میپسندیم. این مسئله باعث میشود همسرمان متوجه شود که او از نظر ما فردی شایسته و با اهمیت است و اگر گاهی از برخی رفتارهایش انتقاد میکنیم، قصد زیر سوال بردن وی و بیارزش شمردن رفتارهایش را نداریم.
از سوی دیگر جمله بندی مناسب نیز در این زمینه بسیار مهم است. سعی کنید به جای به کار بردن جملاتی از قبیل «تو هیچ وقت به من اهمیت نمیدهی» یا «تو همیشه آبروی مرا میبری» از جملاتی مثل «وقتی به من توجه نمیکنی، احساس تنهایی میکنم» یا «وقتی در حضور دیگران به اشتباه من میخندی، احساس میکنم بیارزش شدهام» استفاده کنید. (پرک نارویی - کارشناس ارشد روانشناسی بالینی/خراسان)
191
پاسخ مشاور: اینکه هر کدام از ما در گذشته زندگی کنیم یا نگران فرداهای نیامده باشیم، فقط و فقط باعث میشود که زندگیمان را که در حال حاضر جاری است و میتواند بهترین لحظات ما باشد از دست بدهیم.
با افکار ناکارآمد مقابله کنید
در گذشته بعضی از ما انسانها یا نزدیکانمان مانند همسرمان اتفاقاتی افتاده است که هر وقت به آنها فکر میکنیم، دچار حالتهای ناخوشایندی میشویم، اما راه مقابله با آنها این است که با تغییر روش زندگیتان و انجام فعالیتهای مفید مانند ورزش، تفریح، مطالعه، کنترل افکار ناکارآمد، برقراری ارتباط بهتر با شوهرتان و تأکید بر جنبههای مثبت او با افکار مزاحم مقابله کنید. توجه داشته باشید که همیشه برای خوب بودن و موثر بودن زمان وجود دارد.
درجه اهمیت گذشته شوهرتان را کاهش دهید
آدمها بعد از ازدواج (که یک تعهد مهم است)، اگر تغییر کرده باشند همین تغییر اهمیت دارد و مهم این نیست که در گذشته چگونه زندگی کردهاند بلکه مهم آن است که در حال حاضر چگونه میاندیشند، احساس میکنند و رفتارشان چگونه است. بنابراین حالا که به گفته خودتان باور دارید که شوهرتان به شما علاقه دارد، بپذیرید که گذشته برای شوهرتان تمام شده است و همان طور که میگوید از گذشتهاش بیزار است تا اهمیت گذشته شوهرتان در ذهنتان کمتر شود.
از دلایل شوهرتان آگاه شوید
شما به دلایل شوهرتان برای دور نینداختن هدیههای قدیمیاش، هیچ اشارهای نکردهاید. با این حال، بهتر است در یک زمان مناسب با او در این باره گفتوگو کنید تا از دلایل او آگاه شوید. سپس باتوجه به دلایل شوهرتان، و بررسی همه جوانب، تلاش کنید بهترین عکسالعمل را در این باره نشان دهید. (دکتر مسعود خاکپور - کارشناس و مشاور خانواده/خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
83
زن جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و در خصوص علت آن به قاضی گفت: همسرم مدتی است که عاشق خواهرم شده و این موضوع باعث شده که مرتب مرا آزار دهد. او میگوید هیچ علاقهای به من ندارد و میخواهد با خواهرم ازدواج کند.
این زن جوان ادامه داد: من تازه پی به علاقه شوهرم به خواهر خودم بردهام. او بشدت عاشق خواهرم شده است و خودم هم متوجه شدهام که دارد رفتاهایی از خود نشان میدهد تا من با پای خودم به دادگاه بیایم و از او جدا شوم.
وی افزود: از وقتی متوجه علاقه او به خواهرم شدم به شدت مریض شدم و هر روز در بیمارستان بستری میشوم. اصلا باورم نمیشود که شوهرم با من چنین کاری کرده باشد. او با پررویی تمام در چشمانم نگاه کرد و گفت که هیچ علاقهای به من ندارد و میخواهد با خواهرم ازدواج کند. من اصلا از احساس خواهرم به او خبر ندارم و فقط میدانم که شوهرم به خواهرم علاقهمند شده است. الان هم دیگر تحمل ندارم و تصمیم به جدایی گرفتهام.
قاضی برای تصمیمگیری درباره این پرونده، دستور داده است که شوهر زن به دادگاه احضار شود. (باشگاه خبرنگاران)
394
اگر چه به او اطمینان کامل داشتم، او مرد سر به زیر و متینی است، اما گاهی فکر میکردم شاید پای زن دیگری در میان باشد.
بتازگی کمی تنبل هم شده بود و بموقع سرکارش حاضر نمیشد. میترسیدم تاخیرها و مرخصیهای بیموردش از کار بیکارش کند. مدام در گوشهای از اتاق کز میکرد و با تلفنهمراه و لپ تاپش سرگرم میشد؛ هر بار که از او انتقاد میکردم، عصبانی میشد و پرخاش میکرد.
چند باری جیبهایش را گشتم و تلفن همراه و رایانهاش را هم چک کردم، اما به چیز مشکوکی برخورد نکرده بودم تا اینکه چند روز پیش متوجه پسورد یکی از فایلهای شخصیاش شدم. از سر کنجکاوی منتظر فرصتی بودم که وارد آن فایلها شوم. دیروز زمانی که در حمام بود این کار را کردم، متاسفانه در کمال ناباوری با صحنههایی مواجه شدم که ...
تصاویر اغواگرانه زنان و فیلمهای مستهجن همچون پتکی بر سرم بود که مرا از خواب بیدار کرد. حالا دست همسرم رو شده و فهمیدهام ماجرا از چه قرار بوده است.
از سادگی خودم و اطمینان بسیار به همسرم دلگیرم، دیگر او را نمیشناسم، حس میکنم سالهای جوانیام با این مرد هدر رفته و زندگیام بر فناست. هیچ وقت فکر نمیکردم همسرم به من خیانت کند و به پای تماشای چنین فیلمها و تصاویر بنشیند. حالا متوجه میشوم که چرا همسرم روز به روز از من دورتر میشود!
* * *
پاسخ مشاور: در سالهای اخیر، به واسطه پیشرفت فناوری و ورود بسیاری از اسباب تصویری و ارتباطی، برخی از افراد بویژه جوانان به تماشای تصاویر و فیلمهای پورنوگراف گرایش پیدا کردهاند. جذابیتهای دیداری هوسناک پورنوگراف با توجه به تنوع اسباب عرضه آن (عکس، فیلم، کتاب و...) براحتی در دست همگان قرار میگیرد و به آثار سوئی منجر میشود که گاه برخی از افراد متاهل را که تعهد به همسر از جمله وظایف زناشوییشان است، وسوسه کرده و در مرداب متعفن خود چنان غرق میکند که لذات مجازی، موقت و بیهدف با شرکای جنسی خیالی را بر ارتباط مشروع و بحق زناشویی ترجیح میدهند و در مسیری که ره به جایی ندارد و ویرانی خود و خانواده از کمترین آثار آن است، سوق میدهد.
متاسفانه این رخداد مرد و زن نمیشناسد، آلودگی هر دو جنس امکانپذیر است، هر چند دادههای تجربی و بالینی نشان داده است مردان بیش از زنان در معرض پورنوگراف قرار دارند؛ اما روانشناسان معتقدند نتیجه این رفتار مخرب یکی از زوجین بر بنیان خانواده بیش از توزیع جنسی این مساله مهم است؛ زیرا هیچ یک از اعضای خانواده (همسر، فرزندان) از آثار سوء آن در امان نبوده و هر یک به نحوی متضرر خواهند شد.
به همین دلیل، با توجه به اهمیت موضوع و شیوع آن در برخی خانوادهها، در این نوشتار سعی شده است با ذکر دلایل بروز این اتفاق و چگونگی برخورد درست و موثر، بر این عادت ناپسند همسران که گاهی بوی اعتیاد به خود میگیرد و به بروز بسیاری از مشکلات زناشویی منجر شده و بر آتش نفاق و دوری زن و شوهران دامن میزند، بپرداریم.
گاهی فقط کنجکاوی مطرح است
شرایط شما کاملا قابل درک است! شما، همسرتان را در حال مشاهده پورنو دیدهاید، فکرتان مغشوش شده و هزاران فکر ناخوشایند به ذهنتان راه یافته و همچنان هم افکاری مشوش در سر میپرورانید و بابت آنها احساس یاس و نومیدی میکنید. مدام گمان میکنید زندگیتان دچار بحران شده و دیر یا زود از هم خواهد پاشید.
افسار عنانگسیخته افکارتان را به دست گیرید و آرامشتان را حفظ کنید. صبر داشته باشید، احتمال دیگری هم وجود دارد، شاید افکارتان کاملا درست نبوده و شدت خطر پیشبینی شده کمتر از میزان برآورد شما باشد، ممکن است برخلاف اندیشه شما، زندگیتان هنوز از دست نرفته و امیدی به آن باشد. پیش از آن که همه چیز را تمام شده بدانید و کاسه «چه کنم چه کنم» به دست بگیرید، توصیه میکنیم در جستجوی علت ماجرا باشید و بدانید این مساله تا کجا پیش رفته است.
گاهی مشاهده تصاویر پورنو کنجکاوی ساده یا تفریحی موقت است که بعد از فروکش کردن حس کنجکاوی، در مدت زمانی بسیار کوتاه برای همیشه متوقف شده و تکرار نخواهد شد. هرچند این احتمال هم هست که کنجکاوی شکل عادت به خود گیرد و ترجیح فرد بر تجربه لذت طبیعی رابطه زناشویی شود، که بحران پورنو در همین نقطه اتفاق میافتد.
توجه داشته باشید این مساله به تاهل و جنسیت ارتباطی ندارد و در هر سن و سالی و در شرایط تاهل و تجرد میتواند زنان و مردان را دچار سازد. مداومت بر کنجکاویهای پورنوگراف در افراد مجرد میتواند آنان را برای همیشه از ازدواج گریزان کند یا در صورت تاهل، جایگاه رابطه جنسی مشخص نخواهد بود و به صورت امتناع، بیمیلی یا تمایل اندک به برقراری رابطه جنسی تظاهر خواهد یافت.
به همین دلیل، در اولین گام پیشنهاد میکنیم پیش از آن که ماجرا را بزرگ جلوه داده و آن را به بحران تبدیل کنید، بکوشید میزان وابستگی همسرتان را به تصاویر و فیلمهای پورنو بسنجید و دریابید که همسرتان در چه شدت از وابستگی است و در چه مرحله از این مسیر رو به انحطاط قرار دارد. با کشف میزان پیشرفت همسرتان، میتوانید با تدابیری به کمک او شتافته و او را از ادامه راه بازدارید.
همسر معتاد را شناسایی کنید
با مشاهده چند فیلم یا تصاویر غیراخلاقی در فایلهای خصوصی رایانه، همراه و... همسرتان، بسرعت در مسند قضاوت ننشینید، همسرتان را محاکمه نکرده و برچسب نزنید. به جای عکسالعملهای ناشیانه که از خشمتان نشات میگیرد سعی کنید با آرامش بسیار خودتان را کنترل کرده و به بررسی بیشتر شرایط بپردازید و در جستجوی نشانههای بیشتری باشید.
شما زمانی مجاز هستید همسرتان را به اعتیاد پورنو متهم کنید که همچون دیگر اعتیادها، دریابید وابستگی شدیدی به این موضوع پیدا کرده و امکان رهایی از آن ندارد. شدت این وابستگی حائز اهمیت است. اگر وابستگی تا به آنجاست که همسرتان حاضر میشود زمان کمتری را برای بودن با خانواده سَر کند و بیهیچ توجهی به کار و زندگی، شما و فرزندتان ساعتهای زیادی از شبانهروز را بدون خستگی، صرف تماشای تصاویر پورنو کند، از برقراری رابطه جنسی با شما امتناع میکند یا تعداد دفعات آن نسبت به گذشته کاهش شدیدی یافته است، یا آن که درخواستهای ناموجهی از شما دارد که منافات بسیاری با رابطه جنسی طبیعی دارد و گاه حتی ممکن است برای به دست آوردن اسباب مورد نیاز، رفتارهای پرخطر، بیمبالات و آسیبرسانی همچون پرداخت مبالغ هنگفت، درگیر شدن با مراجع غیرقانونی و... متوسل شود این نشانهها میتواند شما را به این اطمینان سوق دهد که احتمالا همسرتان معتاد به پورنو شده است.
از نزدیک شدن به شما امتناع میکند؟
بنابر اعتقاد روانشناسان، بسیاری از مشکلات افراد در بزرگسالی، ریشه در دوران کودکیشان دارد، بیتردید گرایش و تمایل افراطی به تصاویر و فیلمهای مستهجن و مبتذل پورنو نیز از این قاعده مستثنا نیست. اگر همسری «سرد و بیروح» دارید که تمایل چندانی به رابطه زناشویی نشان نمیدهد یا آنکه هنگام برقراری رابطه جنسی (از معاشقه و پیشنوازی گرفته تا انجام رابطه جنسی) دچار ترس و هراس، اضطراب، احساس گناه، خشم و... میشود، لازم است اندکی تامل کنید و علت این حادثه ناخوشایند را در گذشتههای دور همسرتان جستجو کنید.
روانشناسان و متخصصان جنسی معتقدند گاه مشاهده آگاهانه یا ناآگاهانه برخی تصاویر پورنو یا احیانا مشاهده رابطه جنسی برخی آشنایان نزدیک در دوران کودکی، میتواند علت بنیادین دل نگرانی و اضطراب و متعاقب آن تمایل نداشتن به رابطه یا کاهش عملکرد جنسی امروز فرد باشد.
پیش از بلوغ، مشاهده هر نوع تصاویر جنسی، باعث تحریک جنسی فرد نمیشود و از آنجا که کودک هیچ اطلاعی از ارتباط جنسی ندارد و از توانایی درک وجود این روابط نیز عاجز است، ممکن است بیشتر در جهت کنجکاوی پیش رود یا آن که صحنههای مشاهده شده را به عنوان نوعی خشونت علیه یکی از طرفین (بویژه جنس مونث) تصور کند.
مشاهدات جنسی کودک، در صورت فعال شدن در بُعد کنجکاوی، میتواند به بیداری زودهنگام امور جنسی در کودک منجر شده و حتی او را تا مرز سوء استفاده جنسی نیز پیش ببرد. اما اگر کودک، رفتار جنسی مشاهده شده را، به عنوان خشونتی که نسبت به یک قربانی وارد میشود، معنا کند؛ ممکن است نسبت به فرد آزاردیده حس ترحم یا حس انزجار از فرد آزاردهنده در ذهنش حک شود که این احساسهای نابجا و به اشتباه نهادینه شده در روان کودک، بعدها در بزرگسالی، در مرتبه عمل فرد، باعث احساس گناه، اضطراب، اشتغال ذهنی با تصاویر دیده شده، انزجار جنسی، سردی و بیمیلی جنسی یا حتی ترس و درد از رابطه جنسی شود.
با توجه به این مهم، اگر در گفتوگوهای همسرتان متوجه چنین مشکلی در سابقه زندگی او شدید یا با توجه به رفتارها و عکسالعملهای همسرتان به وجود این مساله در رابطههای گذشته او شک کردید، توصیه میکنیم با یک روانشناس مشکل را در میان بگذارید تا از حتمی بودن شناسایی علت مشکل همسرتان اطمینان حاصل کنید؛ زیرا این عامل تنها یکی از علتهای اختلال در رفتارهای جنسی به شمار میآید و بسیاری از افراد صرفا به این دلیل، در جهت تماشای تصاویر پورنوگراف برانگیخته نشده و به آن گرایش پیدا نمیکنند.
فکری که با شما نیست
گاهی سوابق دوران نوجوانی همسر، زندگی مشترک امروزتان را به چالش میکشاند. دیدن صحنههای پورنو در نوجوانی یا بعد از بلوغ و ارضای غریزه جنسی با مشاهده تصاویر یا خیالپردازیهای متعاقب آن میتواند تاثیرات منفی ماندگاری را بر روان فرد بگذارد؛ و این دقیقا اشتباهی است که بسیاری از نوجوانان مرتکب آن میشوند و بعدها زندگی مشترکشان را دچار آسیب میکنند.
مشاهده تصاویر پورنو در نوجوانی هرگز به این معنا نیست که نوجوان گرایش جنسی ناسالمی دارد بلکه به این معناست که او در معرض خطر قرار دارد و انحراف جنسی، هر آن ممکن است اتفاق بیفتد.
درست است که کنجکاوی درباره مسائل جنسی، بخش مهمی از ذهن نوجوان را به خود جلب میکند، اما ناآگاهی و شناخت نادرست از مسائل جنسی که اغلب با مخفی کردن سوالات از والدین یا افراد دیگر به دلیل حجب و حیا اتفاق میافتد، باعث میشود نوجوان صرفا به خاطر کنجکاوی و پاسخگویی به سوالات خود، به دیدن پورنو متمایل شود تا شاید از این طریق اطلاعات جنسیاش را بالا ببرد، اما تکرار مشاهده صحنههای پورنو برای ارضای کنجکاوی، عادتی میشود که نه تنها اطلاعات جنسی نوجوان را افزایش نمیدهد بلکه ذهن را در مسیری غیرطبیعی پیش میبرد و از فرمانی که مغز برای عمل جنسی در یک مسیر معین شده صادر میکند، منحرف میسازد به گونهای که فرد با خودارضایی و تصور خیالات جنسی با فردی مجازی و نامعلوم که میتواند هر لحظه چهرهای دلخواه و متنوعی نیز داشته باشد، به تسکین غریزه جنسی بپردازد.
گرفتاری همسر در تصاویر نادرست و آزاردهندهای که ارمغان کنجکاوی نوجوانی است یا گاهی شکست عشقی او در گذشته، باعث میشود همسرتان حتی بعد از ازدواج نیز، نتواند جسم و روانش را متعلق به شما گرداند و رها از تعلقات مجازی یا حقیقی سابق شود. با این حال توصیه میشود پیش از اطمینان یافتن از اصل موضوع، از زدن هر برچسبی به او بشدت خودداری کنید.
برای درمان همسرتان دست به کار شوید
در مواجهه با همسرتان یا هر فرد دیگری که بکرات از ابزارهای پورنو استفاده میکند، باید در اولین گام، انگیزه فرد را از این تمایل مشخص کنید. بدانید که چرا او سراغ چنین رفتاری رفته است. آیا او کاملا آگاهانه وارد این جریان شده یا ناآگاهانه؟ آیا همسرتان را یک کنجکاوی به دیدن پورنو کشیده ؟ آیا در روابط جنسیاش با شما دچار مشکل شده است؟ آیا مشکلات زندگی و خانوادگی باعث کاهش روابط عاطفیاش با شما شده؟ علت هر چه باشد شما میتوانید با یک گفتوگوی صریح و بیپرده به شناسایی انگیزهها و رفع مشکل بپردازید.
نکته: درست است که پورنو میتواند به سردی روابط زناشویی و کمرنگ شدن عاطفه مثبت بین زوجین منجر شود، اما ممکن است سردی میان شما به دلایل دیگری ایجاد شده باشد که با گفتوگو با یک مشاور میتوانید مشکل اصلی را پیدا کنید، شاید مقصر این فاصله خود شما هم باشید.
* عوامل تقویتکننده این رفتار را جستجو کنید. آیا دوستانش او را ترغیب به این کار کردهاند؟ آیا تنهایی و بیکاری موجب این گرایش شده است؟ و...
* عوامل کاهشدهنده رفتار را بشناسید. مثلا خلوت شبانه یا روزانه او را با حضور خود پر کنید، اوقات فراغت شادی را برای او فراهم کنید، در جمعهای خانوادگی و دوستانه بسیار شرکت کنید، رابطه عاطفی خود و همسر را تقویت کنید، او را تشویق به کار کنید و...
* ترغیب همسر و افزایش انگیزه درونی، بهترین راه برای ترک این رفتار است. پیشرفت در مسائل کاری و اجتماعی، بهبود شرایط خانوادگی و عاطفی، در نظر گرفتن پاداش برای ترک این رفتار و... میتواند میزان تمایل او را برای کنار گذاشتن این عادت افزایش دهد.
* عواقب این اعتیاد را برای همسرتان روشن کنید. به او گوشزد کنید که این رفتار چه پیامدهای ناگواری دارد و میتواند آسیب جدی برای او، شما و فرزندانتان داشته باشد و در نهایت به او بگویید در صورت ادامه این رفتار، او را ترک خواهید کرد و هرگز باز نخواهید گشت.
* نقش مذهب را برای او پررنگ کنید. یکی از مهمترین عوامل در پیشگیری یا توقف استفاده از ابزارهای پورنو، گرایشهای اخلاقی و معنوی است. هر اندازه اعتقاد به ارزشهای اخلاقی و مذهبی در یک فرد بالا باشد احتمال گرایش به این رفتار کاهش مییابد و حتی عاملی برای کاهش انگیزه ارتکاب مجدد (تماشای پورنو) نیز میشود. (نسرین صفری- مشاور خانواده/ چاردیواری، ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
299
پاسخ مشاور: با توجه به اینکه ممکن است تفسیرهای منفی و سوء برداشتهای دیگران درباره شما و زندگی مشترکتان واقعیت نداشته باشد و باعث ایجاد حالتهای غمگینی و افسردگی در شما شود بنابراین در شرایط کنونی قبل از هر چیز، لازم است تمرین مثبت اندیشی کنید؛ زیرا در شرایطی که اشاره کردهاید، شما حتی نگاههای معمولی دیگران را نیز ممکن است معنیدار بدانید. پس اولین قدم باید واپسزنی افکار منفی و دیدن ویژگیهای مثبت خودتان باشد.
در محیطهای کوچک معمولا سرک کشیدن و فضولی کردن در کار دیگران وجود دارد و شما نیز نمیتوانید برای رفع این مشکل، بتنهایی اقدام موثری انجام دهید بنابراین بهتر است که به آن توجهی نکنید و بر اساس وضعیت موجود رفتار کنید.
بدانید که این مشکل مختص شما نیست بلکه هر فرد دیگری نیز ممکن است با این معضل روبه رو شود. با این حال و برای بهبود اوضاع توجه شما را به چند نکته که در ادامه مطرح میشود، معطوف میکنم.
بهانه دست دیگران ندهید
بیشتر مراقب رفتارتان باشید و خود را در جایگاه اتهام قرار ندهید. همان طور که میدانید در شهرهای کوچک معمولا بیشتر ساکنان همدیگر را میشناسند و این امر در کنار مزیتهایی که دارد، معایبی نیز دارد و یکی از این عیوب، همین اطلاع از زندگی شخصی دیگران، فضولی کردن در کارها و زندگی دیگران و همچنین زیر ذره بین قرار دادن امورات شخصی افراد است و طبیعی است که اگر میخواهید از حرفهای مردم در امان باشید باید به گونهای رفتار کنید که بهانه دست دیگران ندهید.
بعد از اینکه شما مراقبت لازم از رفتار خود را به عمل آوردید و زمینه را برای بیان کردن تهمت به خودتان فراهم نکردید، مطمئن باشید موارد زیادی از حرف و حدیثها کم خواهد شد و برای موارد باقی مانده، هم فقط کافی است بیتوجه و بیتفاوت باشید و به افرادی که برایتان خبررسانی میکنند نیز روی خوش نشان ندهید تا این بیمحلی اثر مثبت خود را در کاهش موارد مورد نظر داشته باشد.
دنبال آرامش خانوادهتان باشید
به آرامش خود و خانوادهتان بیندیشید. اگر بخواهید همه حرفهایی را که دیگران میگویند همیشه به یاد داشته باشید و آنها را برای خودتان تفسیر کنید یا حتی پاسخ بدهید، دقیقا همان کاری را کردهاید که بد خواهان شما انتظار داشتهاند. پس اگر میخواهید کسانی که پشت سر شما حرف میزنند به هدف خود نرسند لازم است که انرژی خود را صرف حفظ آرامش خود و خانوادهتان کنید و یکی از راههای این کار، کم توجه بودن و اهمیت ندادن به حرفهای افراد فضول است.
همه مردم در زندگی خود مشکلاتی دارند و حال که مشکل شما این گونه نمود پیدا کرده، شایسته است که ضمن توکل به خدا، وقار و متانت خود را حفظ کنید و در عین حال صبر پیشه کنید تا گذشت زمان هم به حل مشکل شما کمک کند. (حسین محرابی - کارشناس ارشد روانشناسی/خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
452
پاسخ مشاور: با توجه به اینکه گفتهاید از روزهای اول زندگیتان این مشکل وجود داشته است به نظر میرسد که شما نیز به اندازه همسرتان در به وجود آمدن این شرایط نقش داشتهاید زیرا فراگیری مهارتهای ارتباطی و زناشویی یکی از مهمترین تکالیف زوجین است و از همه مهمتر اینکه فرزندآوری باید زمانی انجام گیرد که زن و مرد روحیه مسئولیت پذیری و آمادگی لازم برای این کار را کسب کرده باشند و به نظر میرسد که شما و همسرتان قبل از کسب آمادگی لازم دارای ۲ فرزند شدهاید. با این حال و ضمن اینکه باید بدانید که طلاق راه حل مشکل شما نیست، توجه شما را به نکاتی که در ادامه مطرح میشود جلب میکنم.
مهارتهای زندگی را فرا بگیرید
شما به هر شکلی که میتوانید باید زمینه را برای فراگیری مهارتهای زندگی برای همسرتان فراهم کنید و در این فرآیند دانش خودتان را نیز افزایش دهید. همچنین تدوین یک برنامه ریزی روزانه یا هفتگی و تفکیک وظایف به همراه یک برنامه ریزی اصولی و تقسیم کار در منزل، میتواند بخشی از بیمسئولیتی همسرتان را به او یادآوری کند؛ بنابراین به جای انجام وظایف همسرتان که به آن اشاره کردهاید، سعی کنید مشکل را به صورت ریشهای حل کنید و برای این کار توصیه میشود ضمن ترغیب همسرتان به شرکت در کارگاههای آموزش خانواده از یک مشاور خانواده نیز کمک بگیرید.
همچنان از همسرتان طرفداری کنید
سعی کنید در یک گفتوگوی منطقی و یک فرصت مناسب انتظارات خود را به همسرتان بگویید و از او نیز بخواهید انتظاراتش را بیان کند. شاید این رفتارهای او اعتراضی در برابر برآورده نشدن توقعهای او از شما باشد. لطفا بدون پیشداوری این موضوع را پیگیری کنید. گفتهاید که تا امروز از همسرتان طرفداری کردهاید. این را بدانید که حفظ آبرو و طرفداری زوجین از یکدیگر امری پسندیده و مثبت است منتهی توجه داشته باشید که فقط با این کار چیزی تغییر نمیکند و شما در عین گذشت و حمایت از همسرتان باید توجه بیشتری را معطوف اصلاح رفتار وی بکنید و برای این کار گاهی لازم است که مراتب نارضایتی خود را نیز به او اعلام کنید.
آینده فرزندانتان را مد نظر قرار دهید
توجه داشته باشید که فرزندان برای رشد فکری و جسمی صحیح و متعادل، توجه و همراهی پدر و مادر را با هم نیاز دارند و در صورتی که هر یک از والدین در این خصوص کوتاهی کند باعث احساس کمبود عاطفی در فرزندان خواهد شد. شما ۲ فرزند دارید و در تصمیم گیریهایتان باید آینده آنها را هم مدنظر قرار دهید.
به دنبال رضایت از زندگی باشید
میزان رضایت از زندگی، نسبی است و یقینا هر زن و شوهری که در زندگی زناشویی بر اساس اصول مشترک و طبق یک برنامه ریزی هدفمند سعی کنند مشکلات پیش رو را بردارند و در صدد رفع نواقص یکدیگر باشند میزان بیشتری از این رضایت را تجربه خواهند کرد و بر همین اساس توصیه میکنم از همین امروز یک تصمیم جدی برای ایجاد تغییرات اساسی در روند زندگیتان بگیرید و ضمن پرهیز از باج دادن و روزمرگی و فکر کردن به جدایی، میزان رضایتمندی خود را از زندگی مشترک بالا ببرید. (حسین محرابی، کارشناس ارشد روانشناسی/خراساان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
857
او اضافه کرده است: عبور کردن از مسائلی که بازدارنده در زندگی و اهداف است درسی بود که از بزرگترها یاد گرفتم .
عزیزان میدانم بعضی از شما سئوال و پرسشهایی بابت حواشی که صحت نداشته از من دارید . پس برای شما میگویم . و این بزرگواری و متانت شما را محترم می شمارم که دیگر وقت گرانبها و ارزشمند خودتان را صرف حواشی و دغدغه هایی که باعث می شود از زندگی و اهدافتان دور شوید ، نکنید .
من مهناز افشار با آنچه بوده و خواهم بود با عشق بدون هیچگونه شرط و شروط کذب و ١٠ شاخه گل نرگس به عقد همسرم درآمدم و افتخار می کنم مردی در کنار من است که برای در کنار من بودن ایستادگی کرد و انتخاب کرد و محافظ من شد و شد پدر دخترم و شریک شادی و غمهایم .
ممنون از تک تک شما و متانت و صبوری که کردید .
او افزوده است: به احترام شما و زندگیم دیگر سئوالی در این زمینه پاسخ نخواهم داد . وقتمان را صرف کارهایی بکنیم که نتیجه بهتری داشته باشد و آرامش بیاورد نه حرص و خشم و حتی درد ممنونم. (جام جم سرا)
پاسخ مشاور: به طور کلی میتوان گفت که دوران جوانی چه در افراد متاهل و چه مجرد، هم درخانمها و هم در آقایان، دوران فعالیت، پویایی، رشد و پیشرفت و به خصوص هیجان خواهی محسوب میشود. در این دوران نیازهایی علاوه بر نیازهای دوران بلوغ به وجود میآید که به واسطه خلق و خوی دوران جوانی و البته با توجه به ویژگیهای شخصیتی افراد، باید به آنها پاسخ داد. در واقع فلسفه و هدف نهایی ازدواج برآورده شدن تمام این نیازها در کنار هم است.
گرچه شما از سن و جنسیت خود سخنی نگفتهاید، اما مطالبی که گفته خواهد شد درباره شما که به احتمال قوی خانم هستید و بتازگی ازدواج کردهاید، صدق میکند. امیدوارم با مرور این بحث در کنار همسرتان بتوانید به صورت کاربردی از آن استفاده کنید.
در سوال شما دو مسئله مهم بیان شده است، یکی علاقه شدید همسرتان به شما و دیگری مخالفت وی با استقلال و آزادی سالمتان، حتی برای تفریح است.
در نگاه اول این دو مقوله مترادف هم به نظر میرسد و گویی هر دو یک معنا را به ما القا میکند و آن دوست داشتن شماست، اما بگذارید کمی دراین باره بیشتر صحبت کنم.
علاقه شدید، وابستگی یا دلبستگی
یکی از ابعاد مهم در ابتدای آشنایی برای ازدواج، بعد هیجانی عاطفی است که سبب انس گرفتن دو جنس مخالف و احساس خوب بین آنها میشود. همین مسئله سبب میل افراد به یکدیگر شده و در نهایت به ازدواج ختم میشود.
اغلب روانشناسان معتقدند که رابطه و علاقه عاطفی در ابتدای آشنایی و سپس در ازدواج باید کنترل شود و خیلی شدت و حدت نداشته باشد. از دیدگاه روانشناسی علاقه بسیار شدیدی که در همسرتان به شما وجود دارد، میتواند در بعد عاطفی از کنترل خارج و به وابستگی شدید منجر شده باشد. بگذارید در همین جا بین دو مقوله مهم وابستگی و دلبستگی تفاوت قائل شویم.
در بحث وابستگی، فرد در فکر برآوردن نیازهای خود است (چه نیازهای مادی و چه نیازهای عاطفی)، بنابراین طاقت دوری شما را به هیچ عنوان ندارد و دوست دارد شما را برای خود و در کنار خود نگه دارد و از این طریق نیاز به تعلق و توجه خود را اقناع کند و به آرامش برسد؛ حتی در مواردی این مسئله به قیمت ناراحت کردن شما نیز تمام میشود.
اما دلبستگی معنای خاص عشق، عطوفت، وفاداری و خواستن را به همراه دارد. فردی که دلبسته همسرش است، تمام تلاشش بر این است که نیازهای او را تا حد امکان پوشش دهد که این کار در مواردی به قیمت ناراحتی خودش نیز تمام میشود، اما به خاطر لطف و محبتی که به همسرش دارد، از خواستههای خود میگذرد. در واقع دلبستگی بنوعی نقطه مقابل وابستگی است و علاقه شدید میتواند اولاً شکننده باشد و ثانیاً به دلیل وابستگی باشد.
آزادی حریم شخصی؛ یکی از نیازهای اساسی زوجین
ویلیام گلاسر در نظریه نیازهای خود، پنج نیاز اساسی را برای زوجین جوان مطرح کرده است که یکی از آنها «نیاز به آزادی و حریم شخصی» است.
او میگوید: «زوجین هرقدر هم که به هم علاقه دارند و دوست دارند که کنار هم روزگار خوشی را بگذرانند، اما باید برای تامین نیازهای همسر خود از جمله نیاز به حریم شخصی (نیاز به تنها بودن موقت و لحظاتی با خود و برای خود بودن) احترام قائل شوند و این همان معنای دوست داشتن و دلبستگی است.»
البته باید توجه داشت که این آزادی در قالب شرایط مناسب و حریم و مصلحت خانواده زوجینی باشد و از منافع و مصالح خانواده فراتر نرود و از قاعده تمکین یا احترام به یکدیگر عدول نکند. همچنین طلب آزادی از سوی شما بیقید و شرط و بیحد و مرز نباشد.
با این حال، به شما توصیه میکنم برای آگاهی بیشتر و کاربردیتر از مطالب گفته شده، کتابهایی درباره وابستگی ودلبستگی، ارتباط مؤثر و نیز کتاب تئوری انتخاب ویلیام گلاسر را مطالعه کنید. (علی کاظمی دلویی- کارشناس ارشد روانشناسی/ خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
1006
پاسخ مشاور: با توجه به نکات قابل تاملی که ذکر کردهاید، امیدوارم راهکارهایی که ارائه میکنم برای رفع مشکل شما موثر واقع شود.
کمتر درخانه بمانید
سعی کنید زمانی را که میخواهید در کنار همسرتان وقت بگذرانید و با یکدیگر باشید، کمتر در منزل پدر خانمتان بمانید و بیشتر وقت با هم بودنتان را به بودن در خارج از منزل یا در فضایی غیر از منزل پدر همسرتان که به نظر میرسد تنش در آنجا بالاست، سپری کنید. از آنجا که دلیل تندخوییهای خواهر همسرتان مشخص نیست، این راه حل به شما کمک میکند تا در شرایط فعلی که هر ۲ خواهر در عقدند، با مشکلات کمتری مواجه شوید.
هر دو، سکوت کنید
در یک فرصت مناسب، لازم است با همسر خود در این باره به طور جدی صحبت کنید. در فضایی صمیمانه و غیر قضاوتی تلاش کنید برای همسرتان توضیح دهید که او را دوست دارید، نگران زندگیتان هستید و در نهایت، او را مجاب کنید که برای پیشگیری از دخالت دیگران بخصوص خواهرش بهتر است در برابر اظهار نظرهای ناخواسته اطرافیان، هر دوی شما سکوت اختیار کنید و صحبت بر سر مواردی را که اختلاف نظر دارید در زمانهایی انجام دهید که با همسرتان تنها هستید.
اینکه در جمعهای خانوادگی به بررسی مشکلاتتان بپردازید، نتیجهای به غیر از دخالت آنها و سختتر شدن تصمیم گیریهایتان نخواهد داشت.
با باجناق و خواهر همسرتان رقابت نکنید
اشتباه بزرگتر از اشتباه خواهر خانم شما که ظاهرا در امور شخصی مربوط به شما و همسرتان اظهار نظر و دخالت میکند، آن است که شما هم به رفتارهای غلط او واکنش نشان دهید. این واکنش البته هم میتواند مثبت باشد و هم منفی. انتظار میرود اگر در صدد کاهش مشکل هستید تحت تاثیر این اظهار نظرها با آنها رقابت نکنید چرا که اشتباهترین کار آن است که بخواهید به دیگران ثابت کنید رفتارهایشان اشتباه است. توجه داشته باشید که این امر نه تنها مشکلی را برطرف نمیکند بلکه طرف مقابل را به رقابتی پرشورتر و اشتباهتر فرا میخواند.
علاقهتان را به همسرتان ثابت کنید
علاقه و حسن نیت خود را به همسرتان ثابت کنید. شما برای بهتر شدن اوضاع باید به همسرتان نشان دهید که او را دوست دارید و تمام تلاشتان را میکنید که زندگیتان از هم نپاشد. میتوانید برای او هدیه بخرید، به او بگویید دوستش دارید و به طور کلی در گفتار و عمل این عشقتان را به او ثابت کنید. (پریسا غفوریان، دانشجوی دکترای روانشناسی/ خراسان)
476