جام جم سرا:
«منان موندال» که اکنون 50 ساله است از نوعی ضایعه نادر رنج میبرد که موجب شده غدد خوشخیم روی صورتش رشد کرده و چهرهای وحشتناک پیدا کند.اما با وجود اینکه جراحان هندی به او پیشنهاد کردهاند تا صورتش را به تیغ جراحی سپرده و چهره جدیدی به دست آورد، او از این کار امتناع میکند.
.
.
به نقل از انتخاب، وی اعلام کرده قصد دارد تا هزینههای عروسی دختر خود را از این چهره خاص و عجیب تامین کند.
شبکه بارکرافت گزارش داده که «موندال» در کلکته هندوستان متولد شده و از همان هنگام تولد از این ضایعه نادر در صورتش رنج میبرد. از همین رو یک گوش، یک چشم و بسیاری از دندانهای خود را به خاطر همین ضایعه از دست داده است. او سالهای بسیاری را در خیابان به سر برد اما در 18 سالگی عاشق شد و حاصل آن عشق هم چهار فرزند است.
وی با سفر به مکانها و معابد مقدس هند از مردم گدایی میکند تا هزینههای زندگی خانوادهاش را تامین کند.
پزشکان اعلام کردهاند این غدهها با وجود رشد مداوم روی صورت او سرطانی یا دردناک نیستند.
پژوهشگران دانشگاه ملی استرالیا که تحقیقات مفصلی در این حوزه انجام دادهاند نشان میدهد سلامت روحی و روانی مردان در آستانه به دنیا آمدن کودک در معرض خطر قرار میگیرد و پدران نیز به اضطراب و نگرانی مبتلا میشوند. آنها در این مطالعه، ۴۳ مطالعه تحقیقی جداگانه که در نقاط مختلف انجام شده بود را مورد بررسی قرار دادهاند و دریافتهاند اضطراب قبل و بعد از به دنیا آمدن کودک به قدری در مردان رایج است که از هر 10 پدر، یکی به آن مبتلا میشود.
با این حال نتایج مطالعات گوناگون با یکدیگر متفاوت بوده و کماکان دلایل اضطراب و نگرانی در آستانه به دنیا آمدن نوزاد جدید به روشنی مشخص نیست. پژوهشگران در نتایج برخی از این تحقیقات اشاره کردهاند علائم اضطراب و افسردگی در 20 درصد والدینی که بهتازگی کودکی به زندگی آنها قدم گذارده است مشاهده میشود.
علت بروز افسردگی در پدران
با وجود آن که پزشکان، بروز اضطراب و افسردگی پس از زایمان را در والدین تا حدودی طبیعی میدانند، اما میگویند چنانچه این اضطراب در درازمدت ادامه داشته باشد مشکلساز میشود و با بسیاری از فعالیتهای روزانه تداخل پیدا میکند.
دکتر بهروز بیرشک، دانشیار دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی ایران در گفتوگو با جامجم با اشاره به این که در کشور ما بحث افسردگی پس از تولد کودک آنقدر که در مورد مادران شایع است، در مورد پدران شیوع ندارد، در مورد این که چگونه میتوان با این این نوع افسردگی مقابله کرد، میگوید: اگر پیش از تولد کودک، آمادگی روحی و روانی در والدین برای صاحب فرزند شدن ایجاد شود و این که احساس حمایت از جانب اطرافیان و بویژه هر یک از همسران به یکدیگر منتقل شود، در این صورت بهتر خواهند توانست تولد فرزند (بخصوص فرزند اول) را به عنوان اتفاقی بزرگ در زندگی بپذیرند.
وی با اشاره به نوع خاص بروز افسردگی پس از تولد کودک در پدران میگوید: ممکن است احساس تردید برای پدر به وجود بیاید که آیا میتواند از عهده مسئولیت بزرگ کردن و تربیت کودک بر بیاد یا نه. گاهی برای پدر با مشاهده فرزند چند روزهاش ممکن است حس سرگشتگی رخ بدهد نسبت به این که برای بزرگ کردن این کودک اصلا چه باید بکند. همینطور ممکن است مدتی از تولد کودک بگذرد و پدر احساس کند اندکی از جانب همسرش کنار گذاشته شده و آن نقشی که قبلا در خانواده داشته و توجهی که به او میشد با تولد کودک جدید کمی دچار تزلزل شده است. البته در صورتی که یک شخص از نظر شخصیتی قوی باشد و به خودپنداری نیز رسیده باشد این نوع افسردگی بروز نمیکند، یا مدت بسیار کوتاهی رخ خواهد داد.
این روانشناس با اشاره به تفاوت علت بروز افسردگی پس از زایمان در مردان و زنان تصریح میکند: در مورد مادران تغییرات هورمونی و بیولوژیکی عامل اصلی افسردگی پس از زایمان محسوب میشود اما در مورد پدران این مساله بیشتر به صورت جنبههای ذهنی و روانشناسی است که البته کنترل و درمان میشود.
وقتی تازه پدر شده از خواب و اشتها میافتد
دکتر بیرشک درخصوص علائم ابتلا به افسردگی پس از تولد کودک برای پدران، کلیات آن را شبیه به تمام افسردگیهای رایج بیان میکند و میگوید: بیحوصلگی نسبت به انجام کارهای روزمره، کمبود انرژی روحی، افزایش ضربان قلب، تعرق شدید و کاهش علایق که میتواند بر مقدار خواب، اشتها و بر ارتباط با دیگران نیز اثر بگذارد، از مهمترین علائم افسردگی پدرانه است. این روانشناس تاکید میکند: البته کاهش اشتها از عوارضی است که باید جدی گرفته شده و نباید طولانی شود در غیر این صورت باید به فکر اقدامات درمانی بود. همینطور در این گونه موارد ممکن است آستانه عصبی و تحریکپذیری افراد نسبت به وقایع چالشبرانگیز روزمره پایین بیاید.
حمایت و همراهی همسر
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی ایران با اشاره به این که مدت زمان ابتلا به این نوع افسردگیها معمولا طولانی نیست درخصوص راهکارهای مقابله با این نوع افسردگی میگوید: بهترین کار این است که دیگر اعضای خانواده آمادگی قبلی لازم پیش از تولد کودک را در زوج جوان ایجاد کنند تا آنها حس کنند حمایت خانوادگی و دوستان را پس از تولد کودک دارند و به این ترتیب نگرانیهایشان مطرح شود و راهحل برایش پیدا کنند. اگر بیماری شدت پیدا کند، در این صورت مراجعه به روانشناس یا مشاور خانواده میتواند بسیار موثر باشد. خانمها حتما باید با یک روانشناس بالینی یا روانپزشک در این خصوص صحبت کنند. زیرا گاهی نیز ممکن است همسرشان احتیاج به مصرف دارو پیدا کنند و در این حالت حمایت و همراهی همسر به لحاظ روانی پدران را یاری خواهد کرد.
کاظم کوکرم
تلاشی برای فهم ماهیت تفاوتهای زندگی روزمرهی والدین و فرزندان
اشاره
مواجههی فرزندان با والدین یا به عبارت دیگر نسل جدید با نسل قدیم چگونه اسـت؟ از تمایزها و شکافهای جدی بین این دو نسل زیاد شنیدهایم. اختلافنظر و تفاوت سلیقه همواره بوده اسـت ولی چرا این تفاوتها امروزه تبدیل به مسئله و موجب نگرانی شدهاند. قبل از اینکه دربارهی چرایی رفتارهای نسل جدید قضاوتی بکنیم، باید ببینیم که اساساً این تمایزها و تفاوتها چیستند.مقدمه
این نوشتار برای ارائهی فهمی از سبک زندگی، به گفت و شنود دو نسل گوش فرا میدهد. دو نسل قدیم و جدید که همواره در طول تاریخ در کنار هم زیستهاند؛ والدین و فرزندان، پیران و جوانان، کودکان و پیران. در اینجا استعارهی پدر و پسر را برای توضیح وضع این دو به کار میگیریم. این دو نسل، علیرغم همگونی و همزیستی با همدیگر، به انحا و اشکال مختلف تمایزات دائمی داشته و دارند. به گونهای که ما غالباً تقابل این دو را در موقعیتهای مختلف زندگی روزمره در قالب جملاتی چون «حرف ما را گوش نمیدهند»، «نمیشنوند» و یا «آنها ما را درک نمیکنند»، میشنویم.تشابهات نسلی زندگی روزمره
مشخصههای عام زندگی روزمره، مشخصههای عصری اسـت که همگان با آن مواجه و دست به گریباناند. از جمله صفات عام سبکهای زندگی در جهان امروز، تغییر سرعت، تنوع و اهمیت فرم و مصرف اسـت.تغییر
در زندگی روزمره، «تغییر» نه تنها ممکن بلکه مطلوب اسـت؛ ممکن بودن تغییر یکی از ویژگیهای زندگی روزمره به حساب میآید. ظهور تغییر در زندگی روزمره به معنای ناپایداری امور اسـت. ناپایداری امور، کوتاه و زودهنگام بودن دورههای تغییر را نشان میدهد. این وضعیت حکایت از مُدگونگی و فصلی شدن سلایق و جهتگیریها را در اجتماع دارد. عنصر تغییر نیز در جست و جوی «چیز جدید» نهفته اسـت. با توجه به عنصر تغییر، «تنوع» نیز از دیگر مشخصههای عام زندگی روزمره شده اسـت. تنوع در زندگی روزمره به معنای امکان انتخابهای متعدد اسـت. تنوع علایق گوناگون از ابزارهای زندگی گرفته تا ارزشهای اجتماعی را گسترش داده اسـت. گزینههای بیشماری پیش روی افراد جامعه (خریدار کفش یا لباس یا وسایل آشپزخانه یا دکوراسیون خانه و غیره) وجود دارد. چنین تنوعی نشان از اولویت یافتن فرم اسـت؛ اشکال و گونههای متنوع اشیا و چیزها غالباً ماهیت ثابت و کارکردهای یکسان دارند. در واقع، تنوع بیشتر در شکل یک پدیده اسـت تا سرشت اشیا؛ بنابراین، سبکهای زندگی نیز دچار قدمت کم و انقطاعهای متعدد و مداوم شده اسـت.علایق مشترک و سلایق مختلف
از دیگر ویژگیهای عام زندگی روزمره، شکل گرفتن «علایق مشترک و سلایق مختلف» اسـت. شاید یکی از دلایل شکلگیری علایق مشترک، حاکمیت ابزار در زندگی روزمره اسـت. آنگونه که شاهد هستیم، استفاده از وسایل ارتباط جمعی، ماشین، موبایل، بین همگان جاذبه داشته یا ضرورت یافته اسـت؛ اما شکل و نحوهی استفاده از آن متفاوت اسـت، که به سلایق کاربر یا مصرف کننده برمیگردد. اهمیت یافتن سلایق، در طرح تنوعها و فرمهای مختلف زندگی روزمره، مؤثر واقع شده اسـت.سرعت
«سرعت» از جمله مهمترین ویژگی زندگی روزمره اسـت که متأثر از ابزاری شدن زندگی و ارزش یافتن تغییر اسـت. اقتضای زندگی امروز سرعت و شتاب اسـت. سرعت در جهان امروز بیقراری و دوندگی همگانی را باعث شده اسـت. پویایی مثبت اجتماعات، به اضطرابِ نرسیدن و یا دیررسیدن منجر شده اسـت. بنابراین، سرعت و عجله صفت زندگی امروز شده اسـت. مردمان امروز عشق سرعت و اضطرار دویدن دارند. سرعت تغییرات و تحولات، بیقراری را به همراه آورده اسـت. همگان میخواهند سریع برسند. در جهان پرشتاب، کسی حوصلهی اینترنت کم سرعت ندارد، کسی حوصلهی ماشین کم سرعت ندارد، 60 ثانیه چراغ قرمز سر چهارراهها به اندازهی 6 دقیقه میگذرد. گویی انسانها وقت ندارند و حوصله و صبرشان ته کشیده اسـت. شاید به این دلیل اسـت که متولیان انتظامات اجتماعی، سازوکارهایی برای کنترل سرعت تعبیه میکنند و سرعتگیر میگذارند.عامیانگی
از دیگر صفات زندگی روزمرهی امروزی «عامیانگی» اسـت. همگانی شدن امور، گرچه دامنهی مشارکت کنندگان را گسترانده اما عمق دانش و شناخت را کاهش داده اسـت. به طوری که در جامعه، همگان اقیانوسی به عمق یک بند انگشت شدهاند. چرا که میخواهند از حوزههای مختلف سردربیاورند یا در معرض اطلاعات حوزههای گوناگون قرار گیرند. انگیزهی مطلع شدن و سردرآوردن، اجتماعاتی را پرورانده که مهارت سرک کشیدن یافتهاند و بیشتر به مبادلهکنندهی اطلاعات تبدیل شدهاند تا صاحبنظر باشند. افراد خصلت ابزار گرفتهاند؛ یعنی به رسانه شبیه شده و انتقال دهندگی را از آن به عاریت گرفتهاند. با افراد مطلع بسیاری سروکار داریم که امکان بحث و گفت و گو در خصوص مسائل و موضوعات مختلف ممکن شده اسـت. امروزه اغلب افراد میتوانند با هم در زمینهی موضوعات مختلف گپ بزنند و گفت و گو کنند.زندگی روزمره و تمایزات نسلی
ویژگیهایی که گفته شد مشخصههای عام زندگی روزمره اسـت که با شدت و ضعف، اجتماعات امروز را با خود مشغول و کلیت زندگی را تحت تأثیر قرار داده اسـت. این ویژگیها بدون توجه به سبکهای زندگی، فرهنگها، جنس و سن، بر همگان تحمیل میشود و نوع بشر با آن عجین اسـت. در ادامه در تلاشیم با توجه به ویژگیهای مذکور، تمایزات دو نسل را مورد توجه قرار دهیم.پینوشتها:
1- دکتری علوم سیاسی از دانشگاه علامه طباطبایی.
2- الوین تافلر (1393) شوک آینده، ترجمهی حشمتالله کامرانی، تهران: فرهنگ نشر نو، ص 37.
3- همان: 38.
4- همان: 39.
5- همان: 40.
تلاشی برای فهم ماهیت تفاوتهای زندگی روزمرهی والدین و فرزندان
اشاره
مواجههی فرزندان با والدین یا به عبارت دیگر نسل جدید با نسل قدیم چگونه اسـت؟ از تمایزها و شکافهای جدی بین این دو نسل زیاد شنیدهایم. اختلافنظر و تفاوت سلیقه همواره بوده اسـت ولی چرا این تفاوتها امروزه تبدیل به مسئله و موجب نگرانی شدهاند. قبل از اینکه دربارهی چرایی رفتارهای نسل جدید قضاوتی بکنیم، باید ببینیم که اساساً این تمایزها و تفاوتها چیستند.مقدمه
این نوشتار برای ارائهی فهمی از سبک زندگی، به گفت و شنود دو نسل گوش فرا میدهد. دو نسل قدیم و جدید که همواره در طول تاریخ در کنار هم زیستهاند؛ والدین و فرزندان، پیران و جوانان، کودکان و پیران. در اینجا استعارهی پدر و پسر را برای توضیح وضع این دو به کار میگیریم. این دو نسل، علیرغم همگونی و همزیستی با همدیگر، به انحا و اشکال مختلف تمایزات دائمی داشته و دارند. به گونهای که ما غالباً تقابل این دو را در موقعیتهای مختلف زندگی روزمره در قالب جملاتی چون «حرف ما را گوش نمیدهند»، «نمیشنوند» و یا «آنها ما را درک نمیکنند»، میشنویم.تشابهات نسلی زندگی روزمره
مشخصههای عام زندگی روزمره، مشخصههای عصری اسـت که همگان با آن مواجه و دست به گریباناند. از جمله صفات عام سبکهای زندگی در جهان امروز، تغییر سرعت، تنوع و اهمیت فرم و مصرف اسـت.تغییر
در زندگی روزمره، «تغییر» نه تنها ممکن بلکه مطلوب اسـت؛ ممکن بودن تغییر یکی از ویژگیهای زندگی روزمره به حساب میآید. ظهور تغییر در زندگی روزمره به معنای ناپایداری امور اسـت. ناپایداری امور، کوتاه و زودهنگام بودن دورههای تغییر را نشان میدهد. این وضعیت حکایت از مُدگونگی و فصلی شدن سلایق و جهتگیریها را در اجتماع دارد. عنصر تغییر نیز در جست و جوی «چیز جدید» نهفته اسـت. با توجه به عنصر تغییر، «تنوع» نیز از دیگر مشخصههای عام زندگی روزمره شده اسـت. تنوع در زندگی روزمره به معنای امکان انتخابهای متعدد اسـت. تنوع علایق گوناگون از ابزارهای زندگی گرفته تا ارزشهای اجتماعی را گسترش داده اسـت. گزینههای بیشماری پیش روی افراد جامعه (خریدار کفش یا لباس یا وسایل آشپزخانه یا دکوراسیون خانه و غیره) وجود دارد. چنین تنوعی نشان از اولویت یافتن فرم اسـت؛ اشکال و گونههای متنوع اشیا و چیزها غالباً ماهیت ثابت و کارکردهای یکسان دارند. در واقع، تنوع بیشتر در شکل یک پدیده اسـت تا سرشت اشیا؛ بنابراین، سبکهای زندگی نیز دچار قدمت کم و انقطاعهای متعدد و مداوم شده اسـت.علایق مشترک و سلایق مختلف
از دیگر ویژگیهای عام زندگی روزمره، شکل گرفتن «علایق مشترک و سلایق مختلف» اسـت. شاید یکی از دلایل شکلگیری علایق مشترک، حاکمیت ابزار در زندگی روزمره اسـت. آنگونه که شاهد هستیم، استفاده از وسایل ارتباط جمعی، ماشین، موبایل، بین همگان جاذبه داشته یا ضرورت یافته اسـت؛ اما شکل و نحوهی استفاده از آن متفاوت اسـت، که به سلایق کاربر یا مصرف کننده برمیگردد. اهمیت یافتن سلایق، در طرح تنوعها و فرمهای مختلف زندگی روزمره، مؤثر واقع شده اسـت.سرعت
«سرعت» از جمله مهمترین ویژگی زندگی روزمره اسـت که متأثر از ابزاری شدن زندگی و ارزش یافتن تغییر اسـت. اقتضای زندگی امروز سرعت و شتاب اسـت. سرعت در جهان امروز بیقراری و دوندگی همگانی را باعث شده اسـت. پویایی مثبت اجتماعات، به اضطرابِ نرسیدن و یا دیررسیدن منجر شده اسـت. بنابراین، سرعت و عجله صفت زندگی امروز شده اسـت. مردمان امروز عشق سرعت و اضطرار دویدن دارند. سرعت تغییرات و تحولات، بیقراری را به همراه آورده اسـت. همگان میخواهند سریع برسند. در جهان پرشتاب، کسی حوصلهی اینترنت کم سرعت ندارد، کسی حوصلهی ماشین کم سرعت ندارد، 60 ثانیه چراغ قرمز سر چهارراهها به اندازهی 6 دقیقه میگذرد. گویی انسانها وقت ندارند و حوصله و صبرشان ته کشیده اسـت. شاید به این دلیل اسـت که متولیان انتظامات اجتماعی، سازوکارهایی برای کنترل سرعت تعبیه میکنند و سرعتگیر میگذارند.عامیانگی
از دیگر صفات زندگی روزمرهی امروزی «عامیانگی» اسـت. همگانی شدن امور، گرچه دامنهی مشارکت کنندگان را گسترانده اما عمق دانش و شناخت را کاهش داده اسـت. به طوری که در جامعه، همگان اقیانوسی به عمق یک بند انگشت شدهاند. چرا که میخواهند از حوزههای مختلف سردربیاورند یا در معرض اطلاعات حوزههای گوناگون قرار گیرند. انگیزهی مطلع شدن و سردرآوردن، اجتماعاتی را پرورانده که مهارت سرک کشیدن یافتهاند و بیشتر به مبادلهکنندهی اطلاعات تبدیل شدهاند تا صاحبنظر باشند. افراد خصلت ابزار گرفتهاند؛ یعنی به رسانه شبیه شده و انتقال دهندگی را از آن به عاریت گرفتهاند. با افراد مطلع بسیاری سروکار داریم که امکان بحث و گفت و گو در خصوص مسائل و موضوعات مختلف ممکن شده اسـت. امروزه اغلب افراد میتوانند با هم در زمینهی موضوعات مختلف گپ بزنند و گفت و گو کنند.زندگی روزمره و تمایزات نسلی
ویژگیهایی که گفته شد مشخصههای عام زندگی روزمره اسـت که با شدت و ضعف، اجتماعات امروز را با خود مشغول و کلیت زندگی را تحت تأثیر قرار داده اسـت. این ویژگیها بدون توجه به سبکهای زندگی، فرهنگها، جنس و سن، بر همگان تحمیل میشود و نوع بشر با آن عجین اسـت. در ادامه در تلاشیم با توجه به ویژگیهای مذکور، تمایزات دو نسل را مورد توجه قرار دهیم.پینوشتها:
1- دکتری علوم سیاسی از دانشگاه علامه طباطبایی.
2- الوین تافلر (1393) شوک آینده، ترجمهی حشمتالله کامرانی، تهران: فرهنگ نشر نو، ص 37.
3- همان: 38.
4- همان: 39.
5- همان: 40.