جام جم سرا: خانوادهها فقط در چنین محیطی میتوانند برای زندگیشان برنامه و اهداف بلند مدت ترتیب داده و با آرامش به موفقیت دلخواه خود دست پیدا کنند. این محیط سالم فقط موقعی ایجاد میشود که مردم از مسکن و تسهیلات مناسب زندگی، دسترسی به شبکههای حمایتکننده اجتماعی، سازمانهای قدرتمند در اداره امور مختلف اجتماع و مهمتر از همه امنیت در جامعه برخوردار باشند. برای اینکه یک جامعه بتواند رشد کند، خانوادهها باید چه در خانه و چه در بیرون و در محیطهای عمومی مانند محل کار، مدرسه ودانشگاه و... احساس امنیت کنند. خشونت چه در خانواده، چه در میان دوستان یا در همسایگی همیشه قربانی میگیرد. خشونت به شکلهای متفاوتی از دزدی گرفته تا حمله، تجاوز و مواردی که افراد جامعه را دچار ترس و وحشت میکند، وجود دارد.
خشونت فقط از سوی غریبهها صورت نمیگیرد، بلکه بسیاری از خشونتها از طرف فردی آشنا و حتی از اعضای خانواده است که به خشونتهای خانگی منجر میشود. متاسفانه دردنیای امروز در بیشتر جوامع خشونت در تمام شکلهایش به درون مدارس، محل کار و اماکن عمومی کشیده شده و از کیفیت زندگی مردم کاسته است و باید در این باره اقداماتی صورت داد.
روشهای بازدارنده خشونت
پیشگیری یکی از بهترین و موثرترین روشها برای ایمن کردن یک جامعه است. از طرفی یک تلاش جامع و چندجانبه برای خطاب قرار دادن ریشه عواملی که با خشونت در ارتباط هستند از جمله فقر، بیکاری، تبعیض، سوء استفاده، شکست تحصیلی، خانوادههای از هم پاشیده و سوءاستفادههای خانگی باید صورت پذیرد. این امر اتفاق نمیافتد مگر اینکه دولت و مردم به کمک یکدیگر آمده و برای خشکاندن ریشههای خشونت تلاش کنند.
معمولا برنامههای پیشگیری از خشونت از مدارس و تربیت کودکان و نوجوانان آغاز میشود و به دیگر سطوح جامعه میرسد.
در واقع مهمترین عامل برای کاهش خشونت در هر جامعهای راهنمایی و تربیت تک تک افراد جامعه است که باید از همان کودکی آغاز شود. با روشهای مختلف میتوان کودکی ملایم و به دور از خشونت تربیت کرد. از میان این روشها میتوان به برخی از آنها اشاره کرد:
1ـ ایجاد حس تعلق
کودکان باید از داشتن سرپرست خوب و حامی مطمئن باشند. همچنین تحقیقات نشان داده است که علاوه بر پدر و مادر، پدر و مادر بزرگ و اقوام نزدیک و سپس معلمان و مشاوران مدرسه تاثیر بسیار زیادی در تربیت فرزندان دارند. کودک وقتی حمایت اطرافیانش را داشته باشد هرگز گرفتار خشونت دیگران نمیشود یا خود دست به اعمال خشونتآمیز نمیزند.
2ـ رفتارهای مناسب
هرگز در برابر کودکان رفتار خشن نداشته باشید. آنها بلافاصله الگوبرداری میکنند. همچنین اگر رفتار نامناسبی از کودکتان سر زد او را بشدت تنبیه نکنید. رفتارهای خشن ما چه بدنی و چه کلامی باعث میشود آنها در آینده به افراد بی احساس و بیعاطفهای تبدیل شوند.
3ـ آموزش محبت
کودکتان را با محبت بار بیاورید. فرض کنید کودکتان هنگام بازی، کودک دیگری را کتک میزند. در این لحظه ممکن است او را مجبور کنید که صرفا عذرخواهی کند؛ اما یک عذرخواهی ساده باعث نمیشود کودک بفهمد چه کار بدی مرتکب شده است. به او کمک کنید تصور کند اگر او کتک میخورد چه حسی داشت. به این ترتیب میتوانید احساس دلسوزی را در کودکتان برانگیزید و بتدریج هوش عاطفی او را تقویت کنید.
4ـ ایجاد اعتماد به نفس
هرگاه کودکتان کارهای خود را بخوبی انجام داد، حتی کوچک، او را تشویق کنید و کاری کنید او احساس باارزش بودن کند و اعتماد به نفسش افزایش یابد. البته بی مورد او را تمجید نکنید که فقط باعث میشود خودبینی و غرور در وجودش شکل بگیرد. چنین غرورهایی در نهایت به خشونت منجر میشود. اما کودکی که به ارزش واقعی خود پی برده باشد هرگز در بزرگسالی رفتارهای خشن نخواهد داشت.
5 ـ روشهای آرامشسازی
بیشتر مردم وقتی ناراحت میشوند رفتارهای خشن از خود بروز میدهند، زیرا در کودکی یاد نگرفتهاند چگونه احساسات منفی خود را کنترل کنند. اگر از همان دوران کودکی تکنیکهای لازم در این باره به کودک یاد داده شود، او از همان دوران یاد میگیرد در زمان خشم و ناراحتی، رفتار خود را کنترل کرده و مناسبترین برخورد را نشان دهد.
آموزش صحیح به نوجوانان
نوجوانان در حساسترین سن خود قرار دارند که اگر به درستی هدایت نشوند ممکن است یا خود دست به خشونت بزنند یا گرفتار خشونت از ناحیه دیگران شوند. بنابراین لازم است به آنها نیز آموزشهایی داده شود. باید به نوجوانان مهارتهای لازم زندگی را آموزش داد و به آنها روشهای موفق شدن بدون اعمال خشونت را آموخت. در واقع مهارتهای زندگی به آن دسته از تواناییهای احساسی، اجتماعی و رفتاری گفته میشود که اگر افراد بویژه نوجوانان از آن برخوردار باشند دست به خشونت نمیزنند. آنها باید بیاموزند که مشکلات با دوستان خود را بدون خشونت حل وفصل کنند. همچنین باید از خطرات نوشیدنیهای الکلی و مواد مخدر آگاه باشند. بسیاری از افراد که به نوعی با این مواد سر وکار دارند بیشتر دست به خشونت میزنند یا گرفتار رفتارهای خشن اطرافیان خود میشوند.
اقدامات موثر
هرگز نمیتوان در جامعه و محلهای که پر از خشونت است، احساس امنیت کرد. تحقیقات نشان داده است در جوامع و محلههایی که افراد آن همه دست به دست هم داده و برای ایمن ساختن محل زندگی خود تلاش میکنند، موفقتر هستند. برای این کار به همسایههایتان بگویید که بدون همکاری آنها نمیتوانید کارموثری پیش ببرید:
* با همسایههایتان در مورد رفتارهای نامناسب کودکان و نوجوانانتان در محله صحبت کنید و البته با کمک کسانی که میتوانند مشاوره خوبی ارائه دهند راهی برای حل این مشکل پیدا کنید.
* اگر متوجه وجود خلافکاران، مثلا کسانی که دست به پخش مواد مخدر در محلهتان میزنند، بلافاصله پلیس را آگاه کنید.
* انجمنی تشکیل دهید تا هر وقت مشکل یا تهدیدی در محلهتان به وجود میآید با همفکری و جهتدهی صحیح آن مشکل را پیش از حاد شدن از میان بردارید.
دولت نیز برای رفع خشونت بخوبی میتواند با ارائه برنامههای صحیح اقدامات موثری انجام دهد:
*در اکثر جوامع متاسفانه خشونتهای زیادی علیه زنان دیده میشود که بیشترین این خشونتها از خشونتهای خانگی و از سوی همسران آنها دیده شده است؛ اما دولتهایی که توانستهاند قوانینی مناسب وضع کنند، به مقدار بسیار زیادی از این خشونت کاستهاند.
* دولت باید برنامه و تبلیغات گستردهای علیه خشونت ترتیب دهد و گروههای مختلفی را برای اجرای این برنامهها بهکار گیرد. همچنین با ایجاد کارگاههای رایگان به آموزش مردم برای بالا بردن مهارتهای اجتماعی آنها بپردازد و خطرات گسترده شدن خشونت در جامعه را به آنها یادآور شود. مردم با شرکت در چنین برنامههایی یاد میگیرند با روشهای مسالمت آمیز به اهداف خود دست پیدا کنند.
* در رفع بیکاری در سطح جامعه بکوشد. بیکاری به فقر منجر شده و فقر با خود بزهکاری میآورد. بنابراین جامعهای که افرادش بویژه جوانانش گرفتار بیکاری هستند احتمال اینکه دست به اعمال خشونتآمیز بزنند، بسیار وجود دارد. درضمن در کنار ایجاد اشتغال دولت باید به فکر برنامههای تفریحی و ورزشی جوانان نیز باشد.
* دولت باید برنامههایی ترتیب دهد تا جلوی هر نوع خشونت در اماکن عمومی چون مدرسه، محل کار و دیگر مکانها را بگیرد و جلوی هرگونه اعمال خشونت را گرفته و با آن با قدرت برخورد کند. با وجود چنین قدرتی کمتر کسی به فکر خشونت و بزهکاری علیه دیگران میافتد.
* رسانههای گروهی در این باره میتوانند بسیار موثر عمل کنند. مانند ساختن فیلم و سریالهایی عاری از صحنههای خشن که متاسفانه این روزها بشدت رایج شده است و صحنههای کشت و کشتار به وفور یافت میشود. بهتر است به جای ساخت این فیلمهای خشن، فیلمهایی که مهر و محبت را گسترش میدهد ساخته و نمایش داده شود.
کل افراد جامعه و مردم در کنار هم و با همیاری هم میتوانند جامعه و آیندهای عاری از خشونت داشته باشند.
lapdonline / مترجم:نادیا زکالوند
فکر میکردم این همه خستگیاش به خاطر آرامش من و فرزندم است؛ تلفنهای کاریاش هم زیاد بود، زیادتر هم شده بود، آنقدر به او اعتماد داشتم که اجازه بدبینی به خودم نمیدادم. تا این که کمکم متوجه شدم همسرم حتی وقتی به حمام و دستشویی هم میرود، گوشی تلفن را با خودش میبرد! یک بار وقتی خواب بود خواستم فهرست تماسهایش را چک کنم، اما تمام فهرست پاک شده بود و همین خالی بودن فهرست تماس بود که مرا از وجود نفر سوم مطمئن کرد. یک بار وقتی در اتاق ده دقیقه با تلفن حرف زد، به محض قطع تماس گفتم «گوشیت رو بده ببینم با کی حرف میزدی؟» گفت «تلفنِ کاری بود!» آنقدر پاپیچ شدم تا بالاخره گوشی را از دستش گرفتم و به شماره آخری زنگ زدم. حدسم درست بود... همسرم خیانت میکرد، آن هم نه یکی و دو ماه، بلکه دو سال یعنی از قبل از تولد فرزندم.
مدتی را با هم قهر بودیم، حتی نگاهش هم نمیکردم، فکر میکرد این رابطه تا ابد پنهان میماند و حالا که فاش شده بود میخواست جبران کند، چندین بار از من عذرخواهی کرده و اظهار پشیمانی میکند، میگوید زندگیمان را دوست دارد، مدام به جان تنها فرزندمان قسم میخورد که دیگر تکرار نمیشود، اما من هنوز بیاعتمادم.
هر وقت به فکر فرو میرود، با خودم میگویم حتما دارد به او فکر میکند، با هر زنگ تلفنش حس میکنم همان زن پشتخط است، همین که برایش پیامی میآید دلم میخواهد قبل از او، من پیامش را بخوانم. نمیدانم این ارتباط دو ساله تا کجا پیش رفته بود، تمام اتفاقات این دو سال را برای خودم یادآوری و هر بار تصور میکنم این زن در کجای این اتفاقات حضور داشته است. نکند فلان ماموریت کاری بهانهای بوده تا با هم به سفر بروند؟ نکند فلان روز که گفت به عروسی دوستش میرود، با او همراه بوده؟ نکند همان حرفهای عاشقانهای را که به من میگفته، برای او هم تکرار کرده باشد؟ نکند... زندگیام را دوست دارم، شوهرم را با وجود خیانتی که در حقم کرده دوست دارم، اما نمیتوانم او را ببخشم.
خیانت و بیوفایی علاوه بر ایجاد پیامدهای مخرب در رابطه بین زوجین، آسیبهای روانی عمیقی به فرد خیانتدیده میزند. معمولا کسانی که خیانت میبینند خود را سرزنش میکنند یا به دنبال نشانههایی مبنی بر وجود عیب یا مشکلی در خودشان میگردند. اینجا دیگر مشکل دو تا میشود؛ هم تحمل خیانت شریک زندگی و هم تحمل خویشتن به عنوان فردی که چندان خوب و قابل قبول نیست؛ شاید به همین دلیل باشد که بسیاری از خیانتدیدهها به گونهای افراطی دست به تغییر خود میزنند، رژیمهای عجیب و غریب میگیرند، آرایشهای افراطی میکنند و حتی دست به جراحیهای پرهزینه زیبایی میزنند. در حالی که هیچ کدام از این رفتارها راهکار مناسبی برای تخلیه خشم و انزجار فرد خیانتدیده، نیست. ما انتظار نداریم فرد خیانتدیده غمگین یا عصبانی نباشد، اما میخواهیم بگوییم راهحلهای دیگری هم برای برخورد با این اتفاق ناخوشایند وجود دارد.
این راهکارها را حتما آزمایش کنید: خیانتش را نادیده نگیرید
گاهی همسران فکر میکنند اگر مساله را به روی خودشان نیاورند، به تدریج این ارتباط قطع میشود و با این کار فشار سنگین عاطفی را به خود تحمیل میکنند که موجب آسیبهای جدی به جسم و روان میشود. بهتر این است که به او بفهمانید متوجه خیانتش شدهاید و دلیلش را جویا شوید. نادیده گرفتن سبب تشویق او به ادامه کارش میشود ضمن این که در آینده خیانتهای بیشتری از او خواهید دید.
نه او را از خانه بیرون کرده و نه خودتان خانه را ترک کنید
بنشینید و فکر کنید که اگر او را ترک کنید چه میشود و اگر با هم زندگی کنید چه؟ ممکن است آینده این زندگی چندان روشن و شفاف نباشد، اما این تنها یک احتمال است، اگر او اظهار ندامت کند و شما هم بتوانید او را ببخشید لااقل در خانه خودتان مساله را حل کرده و اجازه ندادهاید مسائل خصوصی زندگیتان به گوش دوست و آشنا برسد.
دست نگه دارید
هضم مساله خیانت، کار سادهای نیست که با واکنشهای عجولانه مساله را پیچیدهتر و سختتر کنیم. اقداماتی مثل تلفن زدن به والدین، دوستان یا همکاران فرد مقابل و بردن آبروی او در مقابل دیگران، راهانداختن دعوا و سروصدا در محل کار یا زندگی او نه تنها مشکل را حل نمیکند، بلکه ممکن است بعدها سبب پشیمانی و شرمندگی هم بشود. بنابراین با صبر دست به انتخاب آگاهانه بزنید، شخصیت و جایگاه خودتان را حفظ کنید و در اولین قدم به فکر حل مساله باشید، نه بغرنجتر کردن آن.
همه دلایل را به خودتان نسبت ندهید
گاهی همسران در مواجهه با خیانت سهم خودشان را بیش از حد بزرگ میکنند، «اگر من زیباتر بودم، اگر تحصیلات بالاتری داشتم، اگر از خودم درآمد داشتم، اگر اضافه وزن نداشتم، اگر ....» یادتان باشد در این اتفاق هر دو سهیم هستید؛ یکی کمتر و یکی بیشتر؛ اما قرار نیست سهم اشتباهاتتان را آنقدر بزرگ کنید که دچار خود کمبینی و ضعف اعتماد به نفس شوید. بهتر است اتفاقات گذشته را مرور و سهم خودتان را عادلانه قضاوت کنید.
با هر کسی صحبت نکنید
طبیعی است که بخواهید با کسی درباره این موضوع حرف بزنید یا مشورت بگیرید، اما لطفا با کسی که مشکلی شبیه مشکل خودتان داشته حرف نزنید؛ زیرا معمولا این حرفها تنها سبب همدردی میشود و تازه ممکن است فکرهای منفی دیگری را هم به افکار شما اضافه کند. کافی است او بگوید همسرش با نفر سوم به فلان مجلس رفته بود تا شما هم گمان کنید احتمالا همسر شما هم همین کار را کرده! برای مشورت کردن با دوستی نزدیک و مورد اعتماد یا یکی از اعضای خانواده که منطقی و آیندهنگر است حرف بزنید؛ کسی که سعی میکند مشکلتان را حل کند؛ نه این که بر شدت مشکل بیفزاید.
برای شناختن نفر سوم تلاش بیهوده نکنید
یکی از بدترین کارها این است که بخواهید جزئیات ارتباط با معشوقه همسرتان را کشف کنید یا این که در پی صحبت یا ملاقاتکردن با وی باشید. اگر همسرتان هم اظهار پشیمانی کرده و قصد بازگشت به زندگی را دارد، نبش قبر کردن اتفاقات گذشته نهتنها دردی را دوا نمیکند که راه بازگشت به زندگی دوباره را میگیرد. حتی اگر همسرتان قصد دارد جزئیات اتفاقات گذشته را بگوید و مثلا اعتراف کند، شما در این موقع بگویید «همینقدر که میدانی کارت خطا بود، کافی است. نیازی نیست برای من توضیح دهی، مهم این است که دیگر این اتفاق تکرار نشود چون من توانایی بخشش دوباره را ندارم!» این کار وجدان اخلاقی همسرتان را تقویت و علاقهاش را به حفظ زندگی و تعهدش را به شما بیشتر میکند و مهمتر این که از آسیبهای روحی ناشی از فهمیدن خطاها و جزئیات آن در امان میمانید.
از جنس مخالفی که جوان است مشاوره نخواهید
ممکن است این مشورت شما را در معرض خطر درگیری در رابطه دیگری قرار دهد که به احتمال زیاد منطقی و سنجیده نیست. معمولا در این مواقع دوستان همسرتان پیشنهاد کمک کردن به شما را دارند، بهتر است به جای آنان از یک مشاور متخصص کمک بگیرید یا این که با یک فرد میانسال یا همجنس که به تجربه و خردش اطمینان دارید، صحبت کنید.
ریشه خیانت
مریم ایزانلو، کارشناس ارشد روانشناسی معتقد است خیانت ریشهای درونی دارد و هر انسانی ممکن است مرتکب آن شود. طبق نظر ایزانلو بد نیست بدانیم هر آدمی یک خائن درون دارد که جایی کنار کودک درونش زندگی میکند و برخلاف کودک درون باید جلوی ابراز وجودش را گرفت. این یعنی هر آدمی ممکن است مرتکب خیانت بشود. پس این موضوع میتواند در هر خانوادهای رخ دهد و حتما لازم نیست دلایل پیچیدهای داشته باشد. موارد زیادی وجود دارد که خیانت به سبب مسائلی ساده و پیش پا افتاده رخ داده است.
در برخورد با خیانت چه کنیم؟ ایزانلو در پاسخ به این پرسش میگوید: در برخورد با هر مشکلی باید راهحل درست را انتخاب کرد، اما گاهی ما راهحلی را برمیگزینیم که به نظر خودمان درست بوده در حالی که ممکن است هیچ کمکی به حل مشکلات نکند. در برخورد با خیانت نکته مهم این است که بدانیم خیانت همیشه از جانب طرف مقابل نیست. ممکن است رفتار من از نظر خود و اطرافیان بیتعهدی نباشد، اما از نظر همسرم بیتعهدی و تاحدی خیانت باشد. گاهی اوقات خواسته یا ناخواسته ما وارد رابطهای میشویم که از نظر خودمان یک رابطه معمول کاری یا ارتباط صرفا دوستانه است، اما از نظر همسرمان خیانت است. در چنین مواردی قطع این ارتباط تصدیق نظر همسر و ادامه آن مداومت بر خیانت محسوب میشود. بهترین راه این است که زوجین با یکدیگر حرف بزنند و خطوط قرمز و چارچوب زندگیشان را مشخص کنند. زوجین عموما با ذهنیت قبلی و اصول تربیتی خانواده خود به زندگی یکدیگر وارد میشوند و بیآن که در این باره با هم گفتوگو کنند، توقع دارند طرف مقابلشان به اصول آنها عمل و ذهنیت آنان را پیشبینی کند بنابراین، فردی که خیانت دیده یا گمان میکند خیانت دیده است، باید مستقیما با همسر خود گفتوگو و مواضع خود را بهطور جدی مشخص کند.
ایزانلو دلیل پیچیدگی مقوله خیانت و عمق جراحت آن را در اعتماد تخریبشده میداند. او معتقد است: اعتماد از آن مقولههایی است که یکباره خراب و بهتدریج ترمیم میشود. خیانت، درد دارد و وقتی کسی از سوی همسرش مورد خیانت واقع میشود، به طور ناخودآگاه به دنبال عیوب و نقایص جسمی و روحی در خودش میگردد به همین دلیل اولین چیزی که در فرد خیانتدیده آسیب جدی میبیند عزتنفس اوست.
در برخی موارد فرد خیانتکار، بارها خیانتش را تکرار میکند و هر بار با عذرخواهی و واسطهتراشی و گاهی هم سادهتر از این حرفها دوباره به زندگی مشترکش باز میگردد، در ظاهر این زندگی مشکلی وجود ندارد، اما در عمق آن یک طرف در حال فرسودگی مکرر است. ایزانلو درباره تکرارشدن خیانت میگوید: معمولا یک فرد خائن زمانی به رفتار خود ادامه میدهد که کانون خانواده از سوی همسرش حفظ شود، بنابراین او بهای واقعی این خیانت را نمیپردازد و با خیال راحت این کارش را تکرار میکند. در هر خانوادهای احتمال لغزشهای عاطفی وجود دارد، ولی اصرار به ادامه آن در رابطه زناشویی قابل قبول نیست. با انتخاب راهکارهای درست و مشاورههای کاربردی نباید اجازه داد فرصت خیانتهای دیگر برای همسر خائن ایجاد شود، چرا که تکرار این مساله در نهایت ایجاد خانوادهای متشنج، مضطرب، افسرده و بیاعتماد را در پی دارد. گاهی مادر خانواده به امید اصلاح همسر و حفظ زندگی این وضع را تحمل میکند در حالی که در چنین فضایی فرزندان نیز دچار مشکلات عدیدهای خواهند شد. تنفر از پدر، بیاعتمادی یا حتی الگوبرداری از او حاصل تحمل این فضا و نادیده گرفتن این مساله است.
در مقابل این سهلگیری افراطی گاه با خانوادههایی مواجه میشویم که چارچوبهای تنگ و محدودی را برای همسران خود تعریف کردهاند. ایزانلو درباره این افراطیگری میگوید: در منازلی با مقررات شدید و محدودیت زیاد ممکن است خستگی رخ دهد. همسر محدودکننده، خستهکننده میشود و فضای این ارتباط یک طرف را دچار خفگی میکند. این در حالی است که فرصت دادن به همسر برای این که بتواند خودش را در مهمانیهای خانوادگی ابراز کند، بشدت کمککننده خواهد بود. برای خیلی از آدمها همینقدر خود ابرازگری کافی است که دست به ارتباطهای پنهانی نزنند. ضمن این که وقتی تمام دغدغه یک طرف، کنترل کردن طرف دیگر باشد، این نگرانی همیشگی به طور قطع سلامت روان را به خطر میاندازد. در زندگی مشترک هر دو طرف باید یک حریم شخصی تعریف شدهای داشته باشند و بتوانند به رشدهای فردی خود برسند.
این مشاور خانواده تاکید می کند که در چنین مواردی، بهتر است خانوادهها را درگیر مسائل نکنید هر کس از زاویه خودش از این اتفاق برداشت میکند و دخالتهای دیگران میتواند مشکلات بیشتری درپی داشته باشد. بهتر است این زوج از یک زوج درمانگر برای اصلاح رابطهشان کمک بگیرند.
شیما نادری / چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
یادتان باشد که شما آرایش میکنید تا زیبا شوید، نه برعکس! آرایشتان نباید آنقدر جلب توجه کند که خود شما دیده نشوید. در ادامه به 9اشتباهی اشاره شده که خانمها در آرایش خود انجام میدهند.
اشتباه شماره ۱: خط لب تیره و رژ لب روشن
استفاده از خط لب در آرایش شما باعث میشود که لبهایتان مشخص و حدود لبتان برای زدن رژ لب معلوم شود.
رنگ خط لب شما باید نزدیک به رنگ طبیعی لبهایتان باشد. ابتدا با یک خط لب به رنگ لبهایتان شکل لبهایتان را مشخص کنید و سپس رژ لب مورد علاقهتان را بزنید. اگر میخواهید طبق مد این روزها از رژ لب تیره، مثل قرمز، بنفش یا قهوهای پر رنگ استفاده کنید، میتوانید از خط لبی همرنگ با رژ لبتان استفاده کنید. اگر به عروسی و یا مهمانی شام میروید، آرایش لبتان را با یک برق لب تکمیل کنید.
اشتباه شماره ۲: استفاده زیادی از مداد ابرو
درست است که این روزها ابروهای پهن مد شدهاند، اما زیاده روی و ایجاد حالت غیر طبیعی در هیچ چیزی خوشایند نیست. اگر ابروهای پرپشتی دارید، به ویژه اگر ابروهایتان مشکی هستند، از کشیدن مداد در آنها جدا خودداری کنید و تنها با ژل ابرو به آنها فرم دهید.
چنانچه ابروهایتان کم پشت هستند بهتر است با استفاده از سایههای مخصوص ابرو به آنها شکل دهید. برسهای زاویه دار مخصوص این کار را به سایه ابرو آغشته کرده و قسمتهای کم پشت ابرویتان را پر کنید. اگر ابرویتان زیادی کم پشت است ابتدا با مداد ابرو به حالت هاشوری به آن شکل دهید و سپس از سایه ابرو استفاده کنید.
اشتباه شماره ۳: کشیدن خط چشمهای خیلی کشیده
چشمهای گربهای زیبا هستند، ولی به شرطی که زیادی کشیده نشوند. اگر تازه کار هستید از مداد استفاده کنید. خط چشم مایع، تمیزتر از آب در میآید و شیکتر است، اما نیاز به مهارت دارد و باید بتوانید جلوی لرزش دستتان را نیز بگیرید. یک خط از گوشه داخلی تا گوشه خارجی چشمتان بکشید و توجه داشته باشید که این خط روی ریشه مژههایتان کشیده شود. زمانی که به گوشه خارجی رسیدید این خط را تا حدود نیم سانت رو به بالا ادامه دهید (برای مناسبتهای خاص چند میلی متر کشیدهتر نیز میتواند باشد). توجه داشته باشید که هیچگاه نباید طول خط چشمتان از طول ابرویتان بیشتر باشد.
اشتباه شماره ۴: مژههای به هم چسبیده
برای مژههای بلند و جدا از هم قبل از زدن ریمل اضافههای آن را با لبه آن بگیرید، سپس از ریشه تا نوک تمامی مژههایتان را ریمل زده و قبل از اینکه خشک شود با یک مسواک قدیمی یا شانه مژه آنها را از هم جدا کنید. سپس اگر مایل بودید یک لایه دیگر ریمل زده و همین کار را تکرار کنید.
اشتباه شماره ۵: خط مشخص رژ گونه
برس کوچکی که داخل بسته بندی رژ گونهتان بوده است را دور بیندازید. یک برس بزرگتر برای رژ گونه لازم دارید که بتواند آن را به صورت یکسان روی صورتتان پخش کند. بعد از آغشته کردن برس به رژ گونه ابتدا با آن یک بار روی دستتان ضربه بزنید تا پودرهای اضافه گرفته شوند. سپس لبخند بزنید و رژ گونه را با ضربههای ملایم برس از قسمت برجسته گونه رو به بالا، به سمت گوشهایتان بر روی گونهها پخش کنید و با این کار رنگی طبیعی به گونههایتان بدهید.
اگر رنگ به دست آمده بیش از آن چیزی شد که میخواستید کمی پنکیک روی آن بزنید. توجه داشته باشید که استفاده زیادی از رژ گونه اصلا باعث زیبایی بیشتر شما نخواهد شد.
اشتباه شماره ۶: استفاده از ریملهای رنگ روشن
ریملهای رنگی بیشتر به درد نوجوانهای پر شر و شور میخورند. از طرفی ریملهای قهوهای و سورمهای رنگ برای خانمهای شیکی که بین بیست تا سی سال دارند نیز مناسب هستند. ریمل سورمهای رنگ سفیدی چشمان شما را درخشانتر خواهد کرد و به ویژه در زمان خستگی و وقتهایی که چشمهایتان قرمز شده باشند بسیار مفید خواهد بود و به همه رنگ چشمی هم میآید.
اگر خیلی اصرار دارید که از ریملهای رنگ روشن استفاده کنید، ابتدا ریمل مشکی به چشمانتان زده و سپس تنها در قسمت نوک مژههایتان از ریمل رنگی استفاده کنید.
اشتباه شماره ۷: خفه کردن پوست با کرم پودر
اینکه پوستتان را با لایههای فراوان کانسیلر و کرم پودر و پنکیک خفه کنید تنها باعث خواهد شد که توجه بیشتری به نقاط دارای مشکل در پوستتان جلب شود. به جای این کار از این حقهها استفاده کنید: کمی مرطوب کننده با کرم پودرتان ترکیب کنید تا از جمع شدن آن در لابلای خطوط صورتتان جلوگیری کنید. برای پوشاندن جوشها و لکههای صورتتان از لوازم آرایش با پایه معدنی استفاده کنید. بتازگی کرم پودرهای ژلهای توسط کمپانیهای معتبر مواد آرایشی و بهداشتی تولید میشوند که اگرچه قیمت بالایی دارند پوشانندگی بسیار عالی داشته و بسیار طبیعی جلوه میکنند؛ تا حدی که کسی متوجه اینکه از لوازم آرایشی استفاده کردهاید نخواهد شد.
اشتباه شماره ۸: خط کرم پودر روی چانه و فک
حتما برای شما هم این حالت پیش آمده که پس از زدن کرم پودر متوجه حالت ماسک مانندی روی چهرهتان شدهاید که ناشی از تفاوت رنگ صورتتان با زیر چانه و گردن است. برای اجتناب از این حالت مهمترین چیزی که باید مورد توجه داشته باشید این است که رنگ کرم پودرتان به رنگ طبیعی پوست خودتان نزدیک باشد.
برای این کار بهتر است هنگام خرید کرم پودر آن را روی صورتتان تست کنید و سپس ببینید در نور طبیعی چقدر به رنگ پوسستتان نزدیک است. هنگام آرایش کردن کمی از کرم پودرتان را با اسفنجهای آرایشی روی گردنتان نیز بمالید تا رنگی یکسان با صورتتان داشته باشد.
اشتباه شماره ۹: خط چشم نصفه و نیمه
درست است که یک خط چشم پهن که از نوک چشم تا انتهای آن کشیده شده باعث میشود چشمهایتان کوچکتر و نزدیک به هم به نظر برسند، اما یک خط چشم نصفه هم واقعا مسخره است. راه حل چیست؟ از گوشه داخلی چشمتان خط نازکی تا نزدیکی مردمک چشمتان بکشید و سپس این خط را کمی کلفتتر کرده و تا انتهای چشمانتان ادامه دهید. سپس با یک برس سایه آن را از گوشه خارجی به سمت گوشه داخلی کمی پخش کنید. (برترینها)
یکشنبه 17 اسفند 1393 ساعت 07:55
جام جم سرا: در آستانه آغاز فصل بهار، جشنوارهای با عنوان «هولی فستیوال»، یا جشنواره رنگها در ایالت اوتار پرادش هند برگزار شد. تصاویری از این رویداد شاد و فرحانگیز را در ادامه ببینید که حتی پیرزنها و پیرمردها نیز با جدیت در شور و شوق آن شرکت میکنند.
پنج شنبه 24 اردیبهشت 1394 ساعت 10:09
جام جم سرا- «وانگ شنگ ژیانگ»، یک پسر بچه ۶ ساله چینی است که سر و صورتش طی یک حادثه رانندگی منجر به آتش سوزی، بشدت دچار سوختگی شده است. او به تجویز پزشکان پوست مجبور است برای همیشه چهره خود را با ماسک بپوشاند. تصاویری از لحظات زندگی او را در ادامه ببینید.
بالغ بر ۸۰ درصد افراد دارای سابقه افسردگی در خطر ابتلای مجدد به این بیماری در آینده قرار دارند؛ با این حال، اطلاعات کمی در خصوص عوامل خاص که این افراد را در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار میدهد، وجود دارد.
محققان دانشگاه بینگ همتون نیویورک در تحقیقات خود ۱۶۰ زن را انتخاب کردند که ۶۰ نفر از آنها دارای سابقه افسردگی و ۱۰۰ نفر دیگر فاقد این سابقه بودند. به داوطلبان دو تصویر نشان داده شد که یک تصویر، صورت با حالت خنثی و صورت دیگر حالت خشم، ناراحتی یا شادی را نشان میداد.
به گزارش مهر،با استفاده از فناوری رهگیری حرکات چشم محققان دریافتند، زنان دارای سابقه افسردگی توجه بیشتری به چهره خشمگین دارند؛ همچنین زنان دارای سابقه افسردگی که تمایل به مشاهده چهره خشمگین دارند، در معرض خطر بالای ابتلای مجدد به افسردگی طی دو سال آینده قرار دارند.
این گروه از زنان طی مدت دو سال پس از این آزمایش، مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد، زنانی که توجه بیشتری به چهرههای خشمگین داشتند، در مدت کمتر از دو سال مجددا دچار افسردگی شدند.
پروفسور «براندون گیب» در این باره می گوید: «هنگام راه رفتن در خیابان، توجه افراد فقط به چیزهای خاصی معطوف میشود، یعنی تمایل هر فرد برای مشاهده برخی چیزها بیشتر است. در این مطالعه نشان دادیم، افرادی که توجه انتخابی به چهرههای خشمگین دارند، با خطر ابتلا به افسردگی در آینده مواجه هستند.»
دکتر مریم نعمتی در گفتگو با سلامانه در پاسخ به این سوال که کدام دسته از مواد غذایی در زیباتر شدن چهره جنین موثرند، گفت: اگر خانم بارداری تصور میکند با مصرف ماده غذایی یا میوه خاصی چهره نوزادش زیباتر میشود، این درست نیست. پس مواد غذایی نقش مستقیمی در زیبا شدن چهره نوزاد ندارند.
به گفته این متخصص زنان و زایمان، در این میان نقش ویتامینهای گروه ب و نیاسین، بیوتین و اسیدفولیک برای تقویت فاکتورهای ژنتیکی موثر است.
دکتر نعمتی در ادامه گفت: این ویتامین ها در مواد غذایی نظیر کباب برگ، تخم مرغ محلی، نخود، روغن زیتون، مویز، کدو، کلم، پیاز، خرما، عسل، انجیر خشک، طالبی، آلبالو، هویج، شلغم، توت، تخمه آفتاب گردان و... یافت میشود.
وی در پایان تاکید کرد: برخی از مواد نیز جذب ویتامین های ب را در بدن بیشتر میکنند؛ مثل سیب و توت فرنگی.
به گزارش جام جم سرا به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، کارشناسان دریافتهاند چهره افراد میتواند نشاندهنده خصلتهای روانی شخصیت آنها باشد.
گفتنی است، در یک تحقیق که توسط دانشگاه «بولدرکرادو» در جریان مسابقات فوتبال سال 2012 بر روی فوتبالیستها انجام شد این نتایج به دست آمد که افرادی که چهرههای بزرگ دارند و فاصله بین دو استخوان گونه آنها به صورت افقی از هم زیادتر از حد معمول است به ویژه مردان تمایل بیشتری به رفتارهای پرخاشگرانه دارند.
بررسیها نشان میدهند، کارشناسان بر این اساس دریافتند افرادی مانند فوتبالیست مشهور وین رونی دچار رفتارهای پرخاشگرانه بیشتری به نسبت افراد دارای چهره لاغر و کشیده هستند.
همچنین از نحوه قرار گرفتن انگشتان دو دست بر روی هم به صورت قلاب نیز میتوان شخصیت روانی افراد را تشخیص داد به این صورت که چنانچه انگشت شصت دست راست بر روی دست چپ قرار بگیرد، نشان دهنده کنترل نیمه راست مغز بر بدن و شخصیت خلاق و تخیلی در افراد است.
کارشناسان علوم روانشناسی اعتقاد دارند نوع چهره افراد و فاصله اجزای صورت از همدیگر نوعی پارامتر تشخیصی برای شناسایی خصوصیات روانی و شخصیتی افراد است.
به گزارش جام جم سرا به نقل از تسنیم، لیلا شیربیگی درباره راههای تولید خون صالح و صاف از دیدگاه طب سنتی اظهار داشت: گوشتها دارای طبیعت گرم و تر هستند بسیار کثیرالغذا و مولد خلط خون در بدن هستند.
به گفته وی، مویز، شیره انگور، تخم مرغ عسلی، ماءالحم (آب گوشت بدن تلیت کردن)، نخود آب و انجیر از جمله موادغذایی خونسازی هستند که در منابع طب سنتی بارها از آنها نام برده شده است، همچنین انجیر که خون بسیار خوب و رقیق تولید میکند و در زیبایی پوست بسیار موثر است.
نخود آب مقوی بدنهای ضعیف است
این متخصص طب سنتی افزود: نخود «آب منضج یا پزنده» خلط بلغم است، یعنی بلغم را در خون پخته و آماده دفع میکند. نخود آب مقوی بدنهای ضعیف است و در بیماریهای بلغمی و سوداوی بسیار موثر است، البته برای گرم مزاجان زیاد مناسب نیست.
شیربیگی درباره طرز تهیه نخودآب اضافه کرد: نخود 250 گرم برای هر نفر، یک عدد ماهیچه، نسبت نخود به برنج 8 به یک است، زیره، زردچوبه، زعفران و دارچین به این ترتیب که نخود نفخ گرفته با گوشت را کاملاً پخته شود سپس برنج را اضافه کرده و به پختن ادامه دهند یعنی همراه با نخود به مدت طولانی بپزند و در نهایت ادویه را اضافه کنند.
زعفران، فلفل، میخک برای انتشار خون در بدن و رفع غلظت بسیار موثر است
وی ادامه داد: برای انتشار خون در بدن و افزایش حرکت خون و رفع غلظت آن استفاده از ادویههایی مانند زعفران، فلفل، میخک در غذا بسیار موثر است. اگر خون به خوبی در بدن گردش داشته باشد، فرد انرژی بدنی بالا خواهد داشت.
ادویه زعفران لایه بردار خوبی برای پوست است
این متخصص طب سنتی افزود: ادویه زعفران، لایه بردار خوبی برای پوست است، زعفران شادی آور، مقوی و بدن و قوای قلبی است. مصرف شربت گلاب و زعفران بسیار به رفع بیماریهای عصبی کمک میکند.
شیربیگی خاطرنشان کرد: مربای هلیله رنگ چهره را زیبا میکند و برای تصفیه بدن از سودا و وسواس بسیار مفید است.
به گزارش جام جم سرا ، حتما برای شما هم پیش آمده که در عینک فروشی، میان ده ها مدل فریم هاج و واج بمانید.هر لحظه یک فریم را روی صورت تان بگذارید و بعد بگویید «نه، بهتر از بعدی را هم امتحان کنم.»ولی هر چه قدر مدل های فریم بیشتری را امتحان کنید، بیشتر گیج می شوید و انتخاب برایتان دشوارتر می شود. انتخاب فریم عینک اصولی دارد که در اینفوگرافی زیر به آن پرداخته ایم.