ماهنامه معیشت: از منظر بسیاری از کارآفرینان، شروع و اجرای کسب و کاری موفق در طول زندگی شغلی شان، چالشی نسبی محسوب می شود. با وجود این کارآفرینان سریالی می گویند (کسانی که به راه اندازی، اجرا و اغلب فروش کسب و کارهای متعدد می پردازند) هیجان دوران استارت آپ چنان است که فقط یک بار بدان مبادرت می ورزند.
این بنیان گذاران، به هنر رشد یک کسب و کار از ابتدا تسلط دارند و بنابراین، کارآفرینان فعلی و مشتاق را از دانش خود بهره مند می کنند.
هانیبال بالدوین
بنیانگذار و مدیرعامل سایت زئوس (Site Zeus) (شرکت پیشین- بالدوین بیچ کپیتال): «من معتقدم که موفقیت کارآفرینی مترقی ریشه در شناسایی و درک از بین بردن شکاف های ارزشی، طراحی یا فناوری سیستمی برای رفع شکاف و اطلاعات مالی و کسب و کار به منظور اجرا یا سرعت راهبردی داشته باشد.»
مدیرعامل IDDS گروپ (IDDS Group) (شرکت پیشین- مدیریت TSG): «طرز فکر کارآفرینان سریالی مشابه دیگران نیست؛ آنها استرویدهای کارآفرینی هستند. اخلاق کاری «انجام کار» ضروریترین ویژگی است. شروع کسب و کار مستلزم شرایط مالی، عاطفی و فیزیکی است. شرع یک کسب و کار مستلزم آن است که به لحاظ فکری «آستین های تان را بالا بزنید». ارزیابی این شرایط، کاری است که اکثر کارآفرینان سریالی موفق انجام می دهند.
مدیرعامل تیرستای (Thirstie) (شرکت های پیشین- مشارکت iThinkLabs، Tailfin، 30Seven Design): «من از کودکی شاهد تاسیس کسب و کار پدربزرگم یعنی شرکت گاتهام باتن (Gotham Button) بودم که پدربزرگم خود کسب و کارش را ایجاد کرد.
او عاشق کارش بود و افرادی هم در این کار به او کمک می کردند. آنچه که خوب به یاد دارم آن بود که او همیشه در تلاش برای انجام بهتر امور بود. می دانستم که مسیر کارآفرینی به آسانی هموار نمی شود و فرصت های موفقیت بسیار ناچیز بود، اما این را هم می دانستم که این همه راهی بود که می خواستم و نیاز داشتم در آن به تلاش ادامه دهم. هر فردی می تواند ایده ای بزرگ در سر داشته باشد اما جامعه عمل پوشانیدن به آن ایده و اجرای آن از زمین تا آسمان تفاوت دارد. از منظر هر کارآفرینی، غیرممکن وجود ندارد مادامی که به سختی تلاش کند و چشم انداز و تیمی کاردرست برای خود ایجاد کند.»
بنیانگذار و مدیرعالم پکیج کانسرج (Package Cncierge) (پیشتر دو کسب و کار تاسیس نمود و به صنعت انبوه سازی مسکن فروخته بود): «به خود متکی باشید. شبکه شما می تواند معرفی ارزشمند برای شما باشد و مشارکت مالی و از همه مهم تر مشاوره ای تجربی و واقعی را برای شما به ارمغان آورد. من در گذشته با کارکنان، همکاران، مدیران و دیگر افراد بانفوذ در فضاهای خانوادگی چنین ارتباطی داشتم و حتی اکنون ایده های کسب و کار خود را با آن ها در میان گذشته و به چالش می کشانم.»
رییس و مدیرعامل کَپی فای (Capify) (بیشتر آمری مرچنت (AmeriMerchant) (قبلا بنیان گذار ارتباط رسانه ای نیویورک بود): «شما مدام باید به فکر ارتقا و رشد کسب و کارتان باشید زیرا رقبایتان هم مشغول هستند). به یادداشته باشید که شکست انتخابی نیست و هنگامی که در موقعیت های پرتنش هستید، باید به فکر راه هایی برای پیشبرد و غلبه بر موانع باشید. اگر کارآفرینی آسان بود، در نتیجه هر کسی می توانست یک کارآفرین باشد. بهترین کارآفرینان افرادی انعطاف پذیر هستند.»
مدیرعامل بریثومیتر (Breathometer) (شرکت های پیشین، چاترفلای ((Chatterfly، پروبادی (ProBuddy): «در جوانی دریافتم که باید دست از تلاش برندارم، به جلو حرکت کنم و چیزهای جدید تجربه کنم. اینکه شنونده خوبی باشم و یاد بگیرم به بازخوردها توجه کنم و از کسانی که به آن ها احترام می گذارم مشاوره بگیرم، تا حد زیادی به من کمک کرد. با بریثومیتر (که شرکتی مهم بود)، من با افرادی مواجه شدم که همیشه آرزو داشتم- مارک کوبان، ریچارد برانسون و افرادی که رهبرانی بزرگ داشتند.»
مدیرعامل بُل اند برنچ (Boll & Branch) (شرکت های پیشین- red5Capital, Funtank): «از نظر ما آدم های موفق پرتنش ترین و جدی ترین افراد محسوب می شوند. بنا به تجربه من، اصلا این گونه نیست. رهبران بزرگ از دیگران می خواهند خود را مهم بپندارند. شما م یتوانید ترس و خشم را به خود القا کنید، اما در نهایت برج قدرت شما متزلزل خواهد بود. همه چیز را اصولی پیش ببرید، زیرا این مبنای آشکار به شما نزدیک تر است.
هنگامی که لازم است جدی باشید، این تغییر در واقع نشانه بزرگ ناگفته ای برای تیم تان است و آن هنگام، زمان دست و پنجه نرم کردن است. با وجود این، همیشه لبخند بر لب داشته باشید- زیرا باعث می شود احساس بهتری داشته باشید و مردم نیز دوست دارند که بیشتر اطراف شما باشند.»
بن وانگ
نائب رییس بازاریابی در بیندو (Bindo) (شرکت های پیشین- ورسد (Versed)، نیاسولوو (NiaSolvo)، باشگاه سرمایه گذاری KCL): «هیچ چیز هیجان انگیزتر از شروع یک کسب و کار جدید- فرآیندها، تیم و محصول نیست. فراگیری چیزهای جدید به واقع ما را به جلو سوق می دهد و من بر این عقیده ام که هنگامی که می خواهید کسب و کارتان را شروع کنید هرچه یاد بگیرید باز هم کم است. من دریافتم که برداشتن گام های سریع برای استارت آپ ها و ارتکاب اشتباه آزادانه و پذیرش مسئولیت آن ها، ترسناک ولی بسیار هیجان انگیز است. لازم است هیچ وقت شخصیت خود را رها نکنید. نباید از سرگردانی در قلمرویی ناشناخته هراس داشته باشید بلکه باید چیزهای جدیدی یاد بگیرید.»
مدیرعامل کلییراسکای دیتا (ClearSjy Data) (شرکت های پیشین « کلاودسوییچ (CloudSwitch، نتزا (Netezza)): «هیات مدیره و تیمی کاملا اجرایی بسازید. شرکای قوی سازمانی قدرتمند می سازند. [استارت آپ شما نیز] باید از چندین لایه افراد با معلومات، از تیم مهندسی گرفته تا تیم فروش و بازاریابی تشکیل شده باشد. تیم خود را از میان بهترین ها و برجسته ترین ها بسازید... تا مهارت و دانش ژرف برای سازمان به ارمغان آورید.
مدیرعامل B2R Finance و مدرس ارشد دانشکده مدیریت کورنل (شرکت های پیشین- هنگیت HangIt، ریوولوشن مانی (Revolution Money): «کارآفرینان سریالی کنجکاوی فکری را پرورش می دهند. من دوست دارم به آن از منظر نوآوی به جای حلاقیت نگاه کنم. زیرا نوآوری با ایده های موجود بهبود می باید و خلاقیت شروعی تازه است. خواسته های اجتماعی دائما در حال تغییر است و فناوری به صورت مستمر در حال پیشرفت است.
با وجود این،در اعمال نفوذ تغییرات فناوری به صورت صحیح به خواسته های جدیدی می رسیم. مقامات زمان زیادی برای پاسخ سریع به این تغییرات ندارند زیرا با سیستم های قدیمی و فرایندهای ثابتی مواجه هستند که برای خدمت به مصرف کننده طراحی شده است. ر عین حالف کارآفرینان سریالی بر خلاقیت و اعمال نفوذ بر فناوری ها به منظور ایجاد راه حل های جدید بهینه سازی شده برای پرداختن به نیازهای بازار متمرکز شده است.»
بنیانگذار و مدیرعالم تیم چت/ وی باروو (Teamchat/ Webaroo) (شرکت پیشین- Elance): «پس از نخستین استارت آپم، دیگر عنان اختیار خود را از عواطف گرفتم. در استارت آپ ها، برترین ها برتر هستند و پایین ترها پایین- نوسانات عاطفی می تواند شما را به مرز دیوانگی بکشاند. من یاد گرفتم که به هر صورتی در صدر باقی بمانم، حتی اگر زمان زیادی طول بکشد.»
استفان برادلی
مدیرعامل Authorbee (پیش تر به ایجاد مشارکت های رسانه ای موفق کمک کرده بود): «هیجان شروع کار با این دید که در کنار یکدیگر قرار می گیرید و به ماهیتی تبدیل می شوید که ویژگی خودش را دارد. با وجود این، کسب و کارتان را زمانی شروع کنید که واقعا بتوانید برای آن مایه بگذارید. منظور من ایجاد کسب و کارهای چندگانه نیست بلکه ایجاد یک کسب و کار واحد است. ممکن است به جایی برسید که با خود بگویید باید بنا به دلیلی به کار دیگر بپردازم، اما تا آن زمان تمام تمرکز خود را به کار بگیرید. همیشه باید آمادگی شکست را داشته باشید. اگر یک بار موفق شدید دلیل بر این نیست که بار دیگر نیز همین گونه خواهدبود. باید انعطاف پذیر باشید و از این راه لذت ببرید.
کارآفرینی یک فرایند غیر قابل پیش بینی است چرا که نمیتوانید تضمین کنید برنامه ای که ایجاد کرده اید به درستی انجام میشود یا خیر. اما اگر اجازه دهید ترس وجود شما را فرا بگیرد و مانع پیشرفت کار شود، همه چیز را از دست خواهید داد. برای اینکه بتوانید به عنوان یک کارآفرین موفق باشید باید با ترسهای خود مواجه شوید و با آنها مبارزه نمایید. در این مقاله قصد داریم شش مورد از ترسهای کارآفرینان را با هم مرور کنیم و نحوه مقابله با آن را توضیح دهیم. پس همراه ما باشید.
شما هرگز احساس آماده بودن نخواهید کرد. ستارهها، ماه و سیارات هیچ وقت نشانههایی را برای شما ارسال نمی کنند و زمان شروع کار را بیان نخواهند کرد. خودتان باید دست به کار شوید. ممکن است احساس کنید هنوز زمان واقعی فعالیت شما فرا نرسیده است. این کاملا طبیعی است. واقعیت این است که زمان عالی برای شروع کار وجود ندارد. این شما هستید که شرایط را تعیین میکنید. خودتان باید زمان عالی را بسازید و آن را با فعالیتهای به موقع به موفقیت تبدیل کنید. موفقیت محصول فعالیت و عمل است. قدرت لحظهها را دریابید تا مطمئن شوید همیشه به سمت اهدافی که در ذهن دارید حرکت میکنید. اگر اقدامی کردید و در حین انجام آن دچار اشتباه شدید، اصلا مهم نیست. نگران نباشید. شکست بخشی از کار است. شما میتوانید از اشتباهات خود درس بگیرید. از خودتان بپرسید که اگر بترسم چه اتفاقی خواهد افتاد؟
این موضوع اصلا تقصیر شما نیست که مردم چه طرز فکری در مورد شما و کسب وکارتان دارند. با آن مواجه شوید و از بروز چنین اتفاقاتی نهراسید. همه افراد روی زمین نمیتوانند شما را دوست داشته باشند. اگر بخواهید همه افرادی که در اطرافتان قرار دارند را راضی نگه دارید موفق نخواهید شد. در چنین شرایطی باز هم افرادی وجود خواهند داشت که از طرز فکر شما انتقاد میکنند پس برای خودتان زندگی کنید. زمانی که برای اعتقادات و باورهای خود میجنگید، عقاید و نظرات افراد هیچ ربطی به شما نخواهد داشت. برخی از رهبران تاثیرگذار جهان با مخالفتهای شدید افراد مواجه بوده اند اما هرگز دست از دیدگاههای خود برنداشتهاند. بسیار طبیعی است که خانواده یا دوستان شما فکر کنند رویای شما احمقانه است.آنها فقط میخواهند شما را از خطرات موجود در مسیر محافظت کنند اما باید به اهداف خود ایمان داشته باشید. استیو جابز در این باره میگوید: افرادی که به اندازه کافی جرات تغییر جهان را داشته باشند میتوانند این کار را انجام دهند. پس در برخی از موارد دیوانه بودن و به قول برخی از افراد حماقت هدیه ای از طرف خداوند است.
این موقعیت ممکن است واقعیت داشته باشد اما هرگز توسط شما انجام نشده است. چیزی که رهبران واقعی را از افراد معمولی متمایز میکند اصالت نیست بلکه اعتبار و هویتی است که این افراد دارند. به عنوان مثال صنعت تناسب اندام با محتوای یکسانی اشباع شده است اما هنوز هم رهبران جدیدی در این عرصه ظهور میکنند. چرا ؟ چون رهبران موفق توانایی انجام کارها و ایجاد ارزش را به یک شیوه متفاوت دارند و میتوانند کارهای مشابه را به روش دیگری انجام دهند. اصالت چیست؟ تقریبا هر چیزی که ما می دانیم ترکیبی از اطلاعات است که از افراد دیگر یاد گرفته ایم. این افراد نیز اطلاعات را از سایرین دریافت کرده اند. بله برخی از کارها قبلا انجام شده است اما شما چشماندازهای خاص خود را دارید.هیچ کس نمیتواند طرز فکری همانند طرز فکر شما داشته باشد. از خودتان بپرسید چگونه میتوانم به تنهایی ارزش بیشتری به جهان بیفزایم؟
بیشتر افراد از مدارک، کتاب های راهنما یا سمینارها استفاده میکنند تا در نهایت خود را برای دستیابی به رویاهایشان آماده سازند. آموزش یک موضوع عالی است اما نمی توان همه چیز را یاد گرفت. شما باید از اطلاعاتی که هم اکنون دارید استفاده کنید. فقط به این فکر کنید که اگر با دانش و اطلاعاتی که هم اکنون دارید کاری را شروع کنید زندگی شما چگونه خواهد بود. به عنوان مثال اگر غذاهای سالم بخورید و تمرینات ورزشی را به صورت منظم انجام دهید اندام خوبی خواهید داشت. زمانی که از دانسته های خود استفاده میکنید قادر خواهید بود زندگی را تغییر دهید. با همین اطلاعات دست به کار شوید و به مسیر خود ادامه دهید. در این مسیر میتوانید اطلاعات بیشتری به دست آورید. از خودتان بپرسید: با وجود اطلاعاتی که دارم چگونه میتوانم تفاوتهای زیادی ایجاد کنم؟
به دنبال رویاها بودن نیازمند طی مراحلی است. در این مسیر باید بتوانید پلهها را یکی یکی طی کنید و نردبانی برای رسیدن به موفقیت ایجاد کنید. در این فرآیند، حتما اشتباهاتی انجام خواهید داد. شکست تنها نشان دهنده این است که شما باید مسیر خود را اصلاح کنید و فعالیتهای خود را بهبود ببخشید. والت دیزنی و مایکل جردن بعد از شکست هرگز ناامید نشده اند. آنها به راه خود ادامه داده اند زیرا هر شکستی مرحله ای برای رسیدن به دستاوردهای بزرگ تر است. از شکستهای خود درس بگیرید و آن را به عنوان یک هدیه ببینید. افرادی که از شکست پرهیز میکنند به موفقیت نمیرسند. از خودتان بپرسید: اگر نتوانم کار قابل ملاحظه ای در زندگی انجام دهم زندگی من چه ارزشی خواهد داشت؟
همیشه لازم نیست مسیر رسیدن به مقصد را به طور کامل بشناسید. فقط باید شروع کنید. فعالیت خود را بر اساس دانشی که دارید آغاز کنید. اگر کارآفرینانی را دیدید که به نتایج مدنظر شما دست یافته اند به کارهایی که این افراد انجام داده اند توجه کنید. در لیست ایمیل این افراد قرار بگیرید، محصولاتشان را بخرید، نحوه مدیریت کسب وکارشان را رصد نمایید و سپس مدلی منحصر به فرد برای خود بسازید.اگر مسائلی وجود دارد که نمیدانید چگونه باید انجام دهید فقط زمانی را برای آن اختصاص دهید. اگر خودتان قادر به انجام آن نبودید بهتر است برون سپاری کنید و از افراد دیگر کمک بگیرید. افرادی در سرتاسر جهان وجود دارند که میتوانند کارهای شما را انجام دهند. از خودتان بپرسید: از چه مدلی میتوانم استفاده کنم تا دیدگاههای خود را زنده نمایم؟
هرچقدر بیشتر با ترسهای خود مواجه شوید، قدرت آنها بر روی شما کاهش پیدا میکند. شما قدرتمندتر از چیزی هستید که تصور میکنید. پس خطرپذیر باشید و به تواناییهای خود اعتماد کنید. همانطور که قبلا نیز بیان کردیم، کارآفرینی یک فرایند غیر قابل پیش بینی است. با ترسهای خود مواجه شوید و مسیر پیش رو را به خوبی طی کنید.
آیا خصوصیت خاصی وجود دارد که در میان تمامی کارآفرینان مشترک باشد؟
پس از سال ها تجربه شخصی و مربیگری، دریافتم که کارآفرینان خصوصیات مشابهی دارند که باعث موفقیت آنان می شود. خوشبختانه تمامی این خصوصیات را می توان یاد گرفت. این به شما بستگی دارد که با دقت قدرت های خود را بررسی و خود را وقف یادگیری کنید. چگونه این خصوصیات با شما هماهنگ می شوند؟
آن کارها چیستند؟
2- درستی و امانت داری
دومین خصوصیتی که کارآفرینان موفق باید دارا باشند، درستی و امانت است.
شاید ارزشمندترین و محترم ترین ویژگی ای که می توانید پرورش دهید. شهرت در مورد درستی و امانتداری محض است. در هر کاری که انجام می دهید و هر معامله ای که می کنید و در هر فعالیتی کاملا صادق باشید. هرگز درستی و امانتداری خود را مورد مصالحه قرار ندهید.
به خاطر داشته باشید که حرفتان سند است و وقتی بحث کسب و کار است، احترامتان همه چیز است. همه کسب و کارهای موفق مبتنی بر اعتماد است.
3- استقامت
سومین خصوصیتی که تمامی کارآفرینان باید داشته باشند، استقامت است. استقامت همان کیفیت آهنین شخصیت است. استقامت برای انسان همچون کربن برای فولاد است. این کیفیتی لازم و ضروری است که همپای تمامی موفقیت های بزرگ در زندگی پیش می آید.
این است راز بزرگ استقامت تا موفقی: از قبل در ذهن ناخودآگاه خود برای استقامت در مواجهه با موانع و ناامیدی ها برنامه ریزی کنید به این ترتیب که گویی قصد دارید راه خود را تا موفقیت ادامه دهید.
از قبل تصمیم بگیرید که هرگز تسلیم نمی شوید. مهم نیست چه اتفاقی بیفتد. شهامت استقامت در رویارویی با موانع و ناامیدی ها تنها خصوصیتی است که بیش از هر چیز موفقیت تان را تضمین خواهدکرد.
برزگ ترین دارایی تان، خواستن پایداری بیشتر از هر شخص دیگری است. درواقع، پیداری شما معیار واقعی باورتان به خود و توانایی موفقیت تان است.
چهارمین خصوصیتی که تمامی کارآفرینان موفق باید داشته باشند، حس هدایت روشن است.
به دلیل نوسانات و تغییرات سریع بازار امروز، بسیاری از صاحبان کسب و کار، به اجرای روز به روز روی آورده اند که تقریبا شبیه کار آتش نشان هاست.
تمام فکر آنان به مشکلات کوتاه مدت و نیاز به فروش و سود کوتاه مدت معطوف شده است. آنها قصد دارند زمان تفکر و برنامه ریزی بیشتری را برای آینده مصرف کنند، اما به نظر می رسد نمی توانند به آن بپردازند.
5-مصمم و عمل گرا
آخرین خصوصیتی که تمامی افراد موفق باید دارا باشند این است که مصم و عمل گرا باشند. آنها باید به سرعت فکر کنند و تصمیم بگیرند. آنها خود را موظف می کنند که دست به کار شوند و تصمیمات خود را به اجرا درآورند. اگر دریابند که اشتباه کرده اند، به سرعت خود را اصلاح می کنند و کار دیگری را امتحان می کنند.
کلید موفقیت، تلاش است. افراد موفق مصمم هستند و چیزهایی بیشتر از افراد دیگر را امتحان می کنند. وقتی راه های مختلفی را برای موفقیت امتحان می کنید، ناگهان راه درست را در زمان درست می یابید.
دوست دارم با رهنمودی برای سهیم شدن با دوستانتان با شما خداحافظی کنم. «کارآفرینان موفق بینشی روشن برای خود، شرکت شان و کارمندان شان می سازند.»
وبسایت آی بازاریابی: بهطورکلی دودسته مختلف از کارآفرینان وجود دارند. یک دسته آنهایی هستند که بهطور مستقیم کسبوکار خود را آغاز کرده و پیش از آن سابقه کار و فعالیت در فضای بازاریابی و فروشندگی ندارند و دسته دیگر آن نوع از کارآفرینان هستند که برای مدتی در این فضا کارکرده و سپس به راهاندازی کسبوکار خودشان پرداختهاند.
به نظر ما اگر شما جزء دسته دوم این نوع از کارآفرینان باشید، که پیش از راهاندازی کسبوکار خودشان برای مدتی مشغول کار در یک محیط دفتری دیگر و برای یک کسبوکار دیگر بودهاند و البته این شغل اول آنها در حوزه فروش بوده اســت، بهترین حالت و شرایط لازم برای وارد شدن به حوزه کارآفرینی دارند.
دلایل مختلفی هم برای این موضوع در نظر دارید که به شش مورد از این دلایل در ادامه این مطلب اشارهکردهایم:
اولین چیزی که حرفه فروش به ما آموزش میدهد، شناخت مردم و اشارهها یا هر نوع سیگنال و علامتی از طرف آنهاست که آنها از خود بروز میدهند و مبنی بر تمایل آنها به یک محصول یا تمایل به نهایی شدن فروش از طرف آنها تفسیر میشود.
2- روبرو شدن با موضوع عدم پذیرش
یک موضوع تلخ که شما از حرفه و تجربه فروش میتوانید یاد بگیرید، روبرو شدن با مسئله عدم پذیرش از طرف مشتری اســت. فروشندگان در هر صنعتی بهخوبی میدانند که هر 10 بار تلاش تنها یک موفق به فروش کالای خود میشوند یا اینکه حداقل بهخوبی از نرخ تبدیل مراجعهکننده به مشتری برای خود اطلاع داشته و از عدم پذیرفته شدن پیشنهاد خود توسط مشتری ناراحت نمیشوند. در کسبوکار شما ممکن اســت بارها و بارها با عدم پذیرش خود و پیشنهاد خودتان از طرف مشتری روبرو شوید و باید همواره پذیرای شرایط بوده و با آن کنار بیایید.
3- کنار آمدن با استرس ناشی از محیط
زمانی که به پایان ماه نزدیک میشود و باید به هدف فروش خود دست پیدا کنید، بهخوبی باید یاد بگیرید که چگونه بر استرس خود مسلط شده و به آن اجازه افزایش پیدا کردن ندهید. همچنین باید بدانید که چه حرکتهای خلاقانهای در هر برخورد میتواند منجر به تبدیلشدن یک مراجعهکننده به مشتری برای شما شود. ازاینرو، مدیریت استرس و فشار هنری اســت که یک فروشنده در شغل خود آن را بهخوبی یاد میگیرد.
4- شناخت و درک بهتر بازار
یک فروشنده همواره از اصول اولیه و ابتدایی بازاریابی اطلاع دارد و این هم تنها به دلیل حضور همیشگی وی در بازار و اطلاع از فعالیتهای رقبا اســت، اینکه باید چهکاری در برابر رقبا انجام دهند، نیازها و خواستههای مشتریان وی چه مواردی هستند و توانایی اصلی و واقعی شرکت و کسبوکار وی چیست؟ درحالیکه یک فروشنده همیشه در بازار حضور دارد، از زیروبم محصول و خدمات خود بهخوبی اطلاع داشته و بازار را بهخوبی درک میکند.
5- ملاقات و آشنایی با افراد جدید
بهعنوان یک فروشنده، شما باید همواره با افراد و مراجعین جدیدی آشنا شده و تعامل داشته باشید، فروشندگان جدید را ملاقات کنید، شرکای جدید در کانال پیدا کنید و در کل باید همواره در جستجوی افراد جدیدی باشید. این موضوع هم به این دلیل اســت که مثلاً مشتریان فعلی شما ممکن اســت از شما خرید داشته باشند و این خرید هم همواره تکرار شود، اما بالاخره درهرصورت این خرید محدودیتی داشته و تا زمانی ادامه پیدا میکند.
6- ریسکپذیری
هر کسبوکاری همواره شامل پذیرش ریسک و مسئولیتهایی منطقی میشود. اینگونه اســت که من میگویم همواره هر فروشنده باید یک محاسبهگر باشد و به محاسبه و ارزیابی افراد و مخاطبین بپردازد. فروشندگان همیشه هدف و مخاطب هدف خود را بهخوبی میشناسند و فعالیتهای موردنیاز برای ارتباط برقرار کردن با آنها را هم بهخوبی میشناسد.
7- مهارتهای ارتباطی
هیچ فروشندهای درواقع بدون داشتن مهارتهای ارتباطی کامل نیست. فروشندگان عموماً بهعنوان افرادی باهوش شناخته میشوند و برای موفقیت هم درواقع باید باهوش باشند، چراکه برای تفهیم محصول و ایده خود شاید تنها چند دقیقه وقت در اختیار داشته باشند.
بنابراین این افراد بهخوبی هدف خود را شناخته و بهخوبی میدانند که چگونه باید برای دستیابی به هدف خود باید مفهوم موردنظر خود را به مشتری انتقال دهند. پس اهمیت ارتباط خوب را بهخوبی درک میکنند.درمجموع مزیتهای فعالیت داشتن در یک بخش فروش برای یک کارآفرین ثابتشده اســت، حتی اگر قصد شروع کارآفرینی با یک محصول دیجیتال را داشته باشد.
هفته نامه تجارت فردا - انیس سجادی: از آن زمان که ایرانی متاع مشروطه را زیبنده ارکان خانه وطن یافت، تبریز سرحدی شد برای انتقال این متاع گرانسنگ به مام وطن و تجار آن در جرگه حاملان و حافظان این مفهوم نوباوه دیریافته بودند. این وظیفه خطیر تجار تا بدانجا پیش رفت که خاطره تجارتشان در سایه مسلک و فعالیتهای سیاسیشان در غبار فراموشی مدفون گشت. مروری میکنیم بر زندگی و زمانه جمعی از کارآفرینان تبریزی که در حوزه تجارت چای و تولید کبریت و اسلحه فعالیت داشتند.
کارخانه کبریت سازی تبریز
حاج مهدی کوزهکنانی؛ تاجر چایی که ابوالمله نام گرفت
او مقارن با ایام مشروطهخواهی از تجار سرشناس و فعال در تجارت چای در تبریز بود (ناهیدی آذر، 19 /5 /1393: کد خبر 819917). از آنجا که تجارت چای در این شهر بر پایه واردات از هندوستان استوار بود، گمان میرود که وی نیز به تجارت چای از این مسیر میپرداخته اســت.
وی به همراه حاجعلی کوزهکنانی و دیگر برادرانش از جمله تجار و صرافانی بودند که در همکاری با خاندان اتحادیه و در سال 1305 اقدام به تاسیس شرکت اتحادیه کردند (ترابیفارسانی، 1384: 75 و نیکنفس، 5 /3 /1383).
در این ایام، صرافان بسیاری در پی گسترش دامنه فعالیتهای اقتصادی و کسب درآمد به عرصه تجارت شدند. اما مقدر بود که نام حاجمهدی کوزهکنانی بیش از هر چیز به مشروطیتخواهی تبریزیان پیوند خورد و خانهاش در جنب بازار تبریز، چنان که روزی مشروطهخواهان و استبدادستیزان را در خود جای داده بود، امروز نیز منزلگاه خانه مشروطه تبریز باشد.
وی متولد کوزهکنان در شهرستان تبریز بود و با شروع جنبش مشروطیت بهرغم کهولت سن به جرگه طرفداران این جنبش پیوست و از بنیانگذاران انجمن عدالتطلبان تبریز شد. حاجمهدی در ماجرای مقاومت محمدعلی میرزا -در ایام ولایتعهدی- در برابر مشروطهخواهان به حمایت مالی گسترده از مشروطهخواهانی پرداخت که در سال 1285 و در اعتراض به اقدامات ولیعهد و حکومت مرکزی در مسجد صمصام و کنسولگری انگستان متحصن شدند.
انجمن عدالتطلبان تبریز با وکلای آذربایجان در مجلس اول شورای ملی در ارتباطی پیوسته بود و حتی پیش از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلیشاه قاجار، با سیدحسن تقیزاده و دیگر وکلای مشروطهخواه آذربایجان به مکاتباتی در خصوص لزوم استحکام ارکان مشروطه و تبادل اطلاعات در زمینه رخدادهای سیاسی جاری و نگرانی از تقویت قوای استبدادی میپرداخت (امیرخیزی، 2536: 93-91). با به توپ بستن مجلس و خروج جمعی از این وکلا از ایران، تبریز یگانه سنگر دفاع از مشروطه در داخل شد. با فروپاشی انجمن عدالتطلبان تبریز توسط قوای استبدادی، لزوم سازماندهی هدفمند مبارزه علیه قوای حکومتی مجاهدان تبریز را به فکر ایجاد انجمن ایالتی تبریز انداخت (همان، 162).
انجمن ایالتی در برابر انجمن موسوم به اسلامیه که سنگر استبدادطلبان تبریز به رهبری میرزا هاشم دوهچی بود، به حمایت از قیام ستارخان و مجاهدان این شهر در برابر قوای استبدادی میپرداخت (کسروی، 1356: 816) و با انجمن سعادت استانبول و تجار ایرانی مشروطهخواه مقیم این شهر مکاتبات بسیاری داشت (همان، 193). در تمام این ایام، حاجمهدی کوزهکنانی مهردار انجمن بود و جلسات آن در خانه وی تشکیل مییافت. مجاهدتهای وی در حمایت از قیام مشروطهخواهان تبریز چنان محبوبیتی برای وی ایجاد کرد که به واسطه کهولت سن و احترام ویژهای که مجاهدان برای وی قائل بودند به ابوالمله ملقب شد.
خاندان کلکتهچی؛ تجار چایی که بانی خیر شدند
ریشه خاندان کلکتهچی به حاجزینالعابدین کلکتهچی برمیگردد. وی دارای چهار پسر به نامهای حاجمحمد، حاجعلی محمد، حاجحسینقلی و حاجمحمدباقر و یک دختر به نام حاجیه خدیجه بود. این خاندان از اواخر دوره قاجار به تجارت چای، ریسندگی، بافندگی و فرشبافی پرداختند. از آنجا که عمده تجارت این خاندان بر چای کلکته متمرکز بود، نام خانوادگی «کلکتهچی» را بر خود نهادند. در دوره پهلوی اول بعضی از افراد این خاندان برای تجارت چای به کلکته و دارجیلینگ رفته و در آنجا اقامت گزیدند.
در همین راستا، پارهای سفرهای تجاری به منظور رتق و فتق امور کارخانه ریسندگی و بافندگی و سایر امور تجاری، به شهرهای کراچی و مسکو و کشور آلمان صورت گرفت. در این دوره، کلکتهچیها اراضی محدودی را در کلکته برای کشت چای در مالکیت خود داشتند و این تجارت خانوادگی را در سرای میراسماعیل نزدیک مسجد جامع تبریز و سرای دلگشا واقع در میدان ارگ و سرای چیتساز تهران پیش میبردند. با آغاز جنگ جهانی دوم، بخشی از افراد این خاندان به تهران مهاجرت کردند.
این خانواده یکی از قدیمیترین کارخانجات ریسندگی و بافندگی را در کوی فیروز کنونی در مالکیت خود داشتند. درون این کارخانه، کارگاههای متعددی برای شعربافی وجود داشت. با گذشت چندین دهه، فرشهای اهدایی این کارگاهها هنوز در بارگاه امام حسین(ع)، مسجد کلکتهچی، مسجد ایکی قالا و مقبره نادرشاه افشار در مشهد موجود اســت.
کوزهکنانی تاجری که خانهاش خانه مشروطه شد
یکی از مهمترین افراد این خاندان، حاجمحمدعلی کلکتهچی بود که فعالیتهای قابل توجهی در امور خیریه داشت. از جمله اقدامات وی میتوان به مشارکت در تاسیس پرورشگاه پسران و دختران و تیمارستان تبریز و تاسیس کتابخانه مسجد جامع تبریز اشاره کرد (بینا، 24 /1 /1395: کد خبر 367788).فرد شاخص دیگر این خاندان حاجمحمدباقر خوئی کلکتهچی بود که همانند سایر اعضای این خاندان فعالیتهای مهمی را در زمینه عمران شهری با تمرکز بر امور فرهنگی صورت داد.
از جمله اقدامات وی میتوان به مشارکت در ساخت بخشهای دیگری از مسجد جامع تبریز، تعمیر و نوسازی مدرسه طالبیه و احداث کتابخانه دیانت در آن مدرسه، ایجاد قنوات و تامین آب شرب برای زائرین حرم امام علی بن موسی الرضا(ع) از طریق ایجاد سقاخانه، اهتمام در لوله کشی مسجد گوهرشاد، ایجاد چاه آب و لوله کشی آب در محله ایکی قالا و اختصاص دادن بخشی از مالالتجاره خود به امر رفع نیازهای آموزشی اردبیل اشاره کرد (عقیقی بخشایشی، ج 4، 1378: 2362 و 2363). در سال 1385 مدرسه دخترانه شادروان مهندس محمد کلکتهچی ـ طبق وصیت آن مرحوم که از نوادگان مرحوم حاجعلی محمد بودهـ توسط وصی ایشان و با همکاری جهاد مدرسهسازی استان افتتاح شد.
مسجد کلکتهچی نیز که در راسته کوچه (میدان ویجویه) واقع شده اســت، مربوط به دوره قاجار بوده و از دیگر آثار کلکتهچیها به شمار میرود. از دیگر آثار بازمانده از این خاندان میتوان به تعدادی خانه در میدان ویجویه در بند کلکتهچی اشاره کرد که مشتمل بر چندین باب خانه بزرگ و کوچک اســت که از طریق دالانهای متعدد با یکدیگر ارتباط داشتهاند (بینا، 24 /1 /1395: کد خبر 367788).
حسین آقا فشنگچیتبریزی؛ صرافی که روی به تجارت اسلحه و انتشار روزنامه نهاد
حسین تبریزی، معروف به کربلایی حسین آقا فشنگچی در تبریز متولد شد و در همان شهر به تحصیل پرداخت.
وی پیش از دوران مشروطیت، در راسته بازار تبریز دکانی برای صرافی داشت ولی به واسطه اشتغال همزمان به خرید و فروش اسلحه کمری و فشنگ به فشنگچی معروف شد (طاهرزاده بهزاد، 1334: 427). با آغاز مشروطیت به خیل فراگیر طرفداران این جنبش در تبریز پیوست و با به توپ بستن مجلس شورای ملی و قیام آذربایجان همگام با دیگر مجاهدان مشروطه در صف مبارزه با قوای استبدادی قرار گرفت. وی در بحبوحه مبارزه استبدادیان و مشروطهخواهان تبریز، با همکاری عدهای دیگر اقدام به تاسیس انجمن حقیقت در محله امیرخیز کرد.
این انجمن که در پی حمایت از مجاهدان تبریز در برابر قوای استبداد صغیر بود، ستارخان را به عضویت افتخاری خود پذیرفت (امیرخیزی، 2536: 30 و 31). فشنگچیتبریزی به حزب اجتماعیون عامیون وابستگی داشت (طاهرزاده بهزاد، 1334: 427).
وی از پنجمین شماره روزنامه تبریز صاحب امتیاز و ناشر این روزنامه شد و از شماره سیزدهم آن مدیریت آن را که سابق بر این بر عهده اسماعیل یکانی بود، عهدهدار شد. وی با تصدی این سمت از هر روزه شدن نشریه و دگرگونی محتوایی آن خبر داد که الحاق یک فصل ادبی، ثبت اهم وقایع تاریخی، عنایت بیشتر به مسائلی در باب اخلاق و معارف و نظام و مالیه و امور خارجه و پرهیز از تمجیدات بیهوده از اشخاص را شامل میشد.
با این حال، تمامی این وعدهها محقق نشد. انتشار این نشریه از این پس به سه شماره در هفته افزایش یافت. این روزنامه، نشریهای محافظهکار و مشروطهخواهی میانهرو بود و یکی از مهمترین جراید ملی و آزاد تبریز محسوب میشد. مضامین این روزنامه، به استثنای مقالات آن اغلب جنبه خبری داشت و در آن به ندرت از زبان بومی استفاده میشد. با اشغال تبریز توسط قوای روس در سال 1290، در ذیالحجه همین سال روزنامه تبریز پس از انتشار پنج شماره در سال دوم انتشار خود تعطیل شد. در این بازه زمانی حسین تبریزی از تبریز خارج شد و با مراجعت به این شهر بار دیگر اقدام به انتشار این روزنامه کرد.
حاج غفار فکتوری سازنده اولین کبریت ایرانی
نخستین شماره از دوره دوم در 28 جمادی الاول 1337 هـ. ق. منتشر شد و این دوره نیز در پی تغییرات سیاسی پی در پی در اواخر دوره قاجاریه در 20 شعبان 1338 مصادف با 19 اردیبهشت 1299 مجدداً تعطیل شد. نخستین شماره دوره سوم روزنامه تبریز در 19 دی 1303 با اضافه شدن شخصی به نام اصناف به ترکیب مدیریت این روزنامه و در مقام مدیر مسوول منتشر شد. از اواخر سال 1307 ه. ش. این روزنامه به استثنای ایام تعطیل و سوگواری و اعیاد به صورت یومیه انتشار یافت. با اشغال ایران توسط قوای متفقین انتشار تبریز مجدداً دچار وقفه شد.
چهارمین دوره آن از 1322 ه. ش. تا آذر 1324 ه. ش. طبع گشت تا اینکه توسط حکومت خودمختار آذربایجان در همین تاریخ توقیف شد. با سقوط این حکومت در 13 دیماه 1325، انتشار آن از سر گرفته شد. در این دوره حسین امید سردبیری این نشریه را عهدهدار بود. سرانجام حسین تبریزی در خردادماه 1343 پس از 50 سال روزنامهنگاری در گمنامی درگذشت و انتشار روزنامه تبریز تا نیمههای دهه 1340 شمسی یعنی چند سال پس از وفات وی ادامه یافت (قدسیزاد، ج 6، 1393).
خاندان خوئی؛ پیشگامان کبریتسازی در ایران
مصرف رو به افزایش سیگار و نحوه آتش زدن آن، خاندان کارآفرین خوئی را به فکر ساخت کبریت در ایران انداخت. بدین ترتیب، با بهرهگیری از مهارتهای صنعتگران روسی، حاجغفار فکتوری که بعدها به رحیمزاده خوئی تغییر نام داد، با همکاری حاجاحمد آقا خویلو، حاجزین العابدین، حاجمحمدباقر و حاجمحمدتقی خوئی کبریتسازی را در ایران بنیان نهادند.
در آن هنگام چوب کبریت را از درخت تبریزی و با چاقو میتراشیدند و آن چوبها را لای دو تکه تخته به نام «لوحههای دستی» قرار داده و به مواد محترقه آغشته میکردند. قوطی کبریت نیز از ورقههای بسیار نازک چوب درخت تبریزی ساخته میشد. در این زمان، میرزا حسن مخترع نخستین ماشین دستی را برای تهیه ورق کبریتسازی اختراع کرد.
با این اختراع، مراحل ساخت تا تولید کبریت با سرعت بیشتری انجام میشد. بدین ترتیب، کارخانه «کبریت ممتاز تبریز» در سال 1300 ه.ش. با وسایل و تجهیزات بسیار ابتدایی تولید خود را آغاز کرد. روزنامه حقیقت در شماره 66 مصادف با 4 ثور 1301 در این باره چنین آورده اســت: «...تمام ماشینها و لوازماتش در خود تبریز با زحمت استادهای ایرانی ساخته شده اســت. در این کارخانه به واسطه قوه دستی روزی شصت هزار قوطی کبریت تهیه میشود... ما درباره نفع و ضرر این کارخانه نسبت به مالیه امروز اظهار عقیده نمیکنیم.
اما موسسین کارخانه را در این کار خیر تبریک گفته، به اولیای امور و وکلای مجلس یادآوری میکنیم که باید برای تشویق تمام تجار و متمولین ایران پیشنهاد آقایان را به زودی تحت نظر دقت بیاورند و نسبت به تبعههای خارجه به ایشان گذشت مهم و عملی کنند و سایر تجار را نیز توصیه میکنیم برای حفظ آزادی و استقلال مملکت، برای ترقی ملت، تاسی به آقایان فوقالذکر کرده، برای سایر قسمتهای لازمه به فکر تاسیس کارخانجات بیفتند و دولت را نیز تذکر میدهیم نوعی کنند که امتیازات در روی کاغذ نماند».
(رئیسنیا، 1378: 387) این کارخانه در سال 1306 با اخذ امتیاز از دولت، ماشینآلات نیمه اتوماتیک را از آلمان خریداری کرد و توانست 70 درصد مصرف کبریت کشور را تامین کند. در این زمان، حدود 20 نوع مواد شیمیایی لازم از روسیه و سپس از کشورهای اروپایی نظیر سوئد خریداری و وارد کشور میشد.
در سال 1323 هـ. ش. حاجرسول خوئیلر جانشین پدر در امر مدیریت کارخانه شد. وی در سال 1299 هـ. ش. در تبریز متولد شد. او تحصیلات خود را پس از اخذ مدرک سیکل متوقف کرده و در فاصله 20 تا 23سالگی در حجره پدری به کسب تجربه پرداخته بود. با تصدی وی بر اریکه مدیریت روزانه 60 کارتن هزار جعبهای کبریت به بازار مصرف تحویل داده میشد. در ایام فعالیت این کارخانه، سهام آن از پدر به فرزندان و از آنان به فرزندانشان انتقال یافت و اکنون این کارخانه، 173 سهامدار دارد. این مدیریت تا 56 سال ادامه یافت.
از سال 1342، ساخت تخته نئوپان به منظور پیشگیری از هدر رفتن ضایعات چوب در کبریتسازی، با تولید سالانه 120 هزار ورق آغاز شد. در سال 1373 به منظور گسترش و توسعه صنعت، کارخانه جدیدی در مشکینشهر و به نام کبریت مشکین تاسیس و تولید خود را آغاز کرد (حسنزاده، 22 /3 /1385).
کتابنامه:
امیرخیزی، اسماعیل، قیام آذربایجان و ستارخان، بیجا: کتابفروشی تهران 2536.
بینا، «یادگار کلکته در تبریز احیا میشود.»، کد خبر 367788، قدس آنلاین، 24 /1 /1395.
ترابیفارسانی، سهیلا، تجار مشروطیت و دولت مدرن، تهران: نشر تاریخ ایران 1384.
حسنزاده، رضا، پیشگامان اقتصاد آذربایجان: حاجرسول خوئیلر، دو هفتهنامه دارالصفا، 22 /3 /1385.
رئیسنیا، رحیم، آخرین سنگر آزادی، تهران: شیرازه 1378.
طاهرزادهبهزاد، کریم، قیام آذربایجان در انقلاب مشروطیت ایران، بیجا: شرکت نسبی حاجمحمدحسین اقبال و شرکاء 1334.
عقیقیبخشایشی، مفاخر آذربایجان، ج 4 «شهیدان و نیکوکاران»، تبریز: دفتر نشر نوید اسلام 1378.
قدسیزاد، پروین، «تبریز، روزنامه»، ج 6، دانشنامه جهان اسلام، تهران: بنیاد دایرهالمعارف اسلامی 1393.
مجتهدی، مهدی، رجال آذربایجان در عصر مشروطیت، به کوشش غلامرضا طباطباییمجد، تهران: زرین 1377.