جام جم سرا: خودش میگوید به خاطر اختلافات خانوادگی، در زندانم، هرچند که برگه حکم دادگاهش با اشاره به چند فقره سرقت منجر به تعزیر، استعمال مواد مخدر، غصب عنوان و قبول مال مسروقه و... خلاف ادعایش را ثابت میکند.
از زندگیات بگو؟
یک بار ازدواج کردم که منجر به طلاق شد و حالا با داشتن 2 فرزند، 8 ماهی است که در ندامتگاه «دماوند» دوران محکومیت خود را سپری میکنم .
چرا اقدام به اخاذی کردی ؟
ما سمت منطقه « آبسرد» یک باغ داریم که هنوز درگیر تعیین تکلیف انحصار وراثت آن هستیم . به همین دلیل با داییام سر این موضوع مشکل دارم . گاهی برای سرکشی به باغ آنجا تردد می کردم و متوجه شده بودم که شمار افغانیهایی که در آنجا زندگی میکنند، زیاد است. یک بار که برای سرکشی به باغ رفته بودم، متوجه شدم یک افغانی در حال بالا رفتن از دیوار باغ یکی از ویلاهاست؛ جلو رفتم و از او مدارک خواستم. وقتی از دیوار پایین آمد متوجه شدم مدرکی ندارد یا لااقل به من نشان نمیدهد؛ به همین دلیل او را تهدید کردم و اوهم چون مدرکی نداشت موتورش را جا گذاشت و فرار کرد. من هم وسوسه شدم و در حالی که او فرار می کرد، گفتم موتورت توقیف است!
چرا آن افغانی فرار کرد ؟
چطور دستگیر شدی؟
چند روز بعد این موضوع را برادر کوچکم برای داییام تعریف کرد . دایی ما هم که با ما مشکل داشت فرصت را غنیمت شمرد و به کلانتری منطقه رفت و قضیه را به پلیس اطلاع داد. ماموران که از قضیه مطلع شدند در آن منطقه «گشت» گذاشته بودند . من هم طبق روال چندین بار دیگر در همان حوالی باغ تردد داشتم که دستگیر شدم .
از کجا می دانی که داییات اطلاع داده است ؟
وقتی موقع دستگیری دیدم مامورها مرا به اسم میشناسند خوب معلوم است که کسی قبلا اطلاعات مرا به مامورها داده است! من هم فقط با داییام مشکل داشتم و فقط او این قضیه را میدانست. در کلانتری هم زن داییام را دیدم که تعدادی افغانی که به عنوان شاکی آمده بودند، همراهی میکرد .
بعد از دستگیری چه اتفاقی افتاد ؟
در کلانتری میگفتند همه اینها شاکی هستند و باید از همه رضایت بگیری. مرا 15 روز به اداره آگاهی فرستادند. من فقط یک فقره آن هم بدون آزار این کار را کرده بودم. سایر موارد را در کلانتری به دلیل اینکه بتوانیم موضوع را تمام کنم، گردن گرفتم!
یعنی شاکیان به دروغ شهادت دادهند؟
من خیلی از آنها را تا آن زمان حتی یک بار هم ندیده بودم، ولی آنها از من شکایت کرده بودند . مطمئن هستم که همه اینها به دلیل تحریک داییام بوده است.
با اموالی که از این راه بهدست آوردی، چه کار کردی ؟
فقط همان یک موتور بود که آن را هم فروختم . کلا این قضیه یک ماه و نیم طول کشید. هیچ چیز دیگری به دست نیاوردم.
موتور را چند فروختی ؟
100 هزار تومان
چه حکمی برایت صادر شده است ؟
جام جم سرا: وی با بیان اینکه در سال گذشته سه روز در چادر زندگی کرده است، گفت: آن موقع هم بهدلیل اینکه اجاره خانهام عقب افتاده بود، صاحبخانه از پول ودیعهام کم کرده بود که دیگر پولی برای خانه گرفتن نداشتم. بعد از کمک پنج میلیونی ارشاد توانستم جایی را اجاره کنم.
این بازیگر با بیان اینکه با مشکلات زیادی زندگی را میگذراند، ادامه داد: سال گذشته تصمیم گرفتم دو بار خودم را از بین ببرم و اقدام به این کار هم کردم اما موفق نشدم. الان کل دندانهایم را کشیدهام و هزینه درمان آنها را ندارم. برای گرفتن بودجهای برای زندگی به همهجا رفتهام. حتی چندی پیش بهسراغ همسر آقای انصاری که مالک بازار مبل هستند رفتم اما باز هم اتفاقی نیفتاد و نمیدانم این همه بودجه که در مملکت جابهجا میشود، چرا من بعد از این همه سال فعالیت هنری نباید سهمی از آن داشته باشم؟
به نقل از ایسنا، او برای خلاصی از مشکلات مالی مراجعاتی نیز به چند محل مرتبط داشته: به خانه سینما رفتم، گفتند خودمان ۵۰۰ میلیون تومان بدهی داریم و نمیتوانیم کمک کنیم. خانه پیشکسوتان هنر هم میگوید چون بهعنوان هنرمند درجه دو معرفی شدهام، نمیتوانند کمک کند. در صورتی که در فیلمهای زیادی نقش اول بازی کردهام. البته با صحبتهایی که با مسئولان آنجا شده قرار است ۱۵۰ هزار تومان به من بدهند. به وزارت ارشاد نامه نوشتم و درخواست کمک کردهام. زمانی آقای (عزت الله) انتظامی به ما کمک میکرد اما دیگر خسته شد و الان دیگر جواب تلفن را هم نمیدهد. اخیرا آقای ایوبی ماهی ۳۵۰ هزار تومان ماهیانه تعیین کردهاند و ۱۸۰ هزار تومان هم از طرح تکریم میگیرم اما این مبلغ حتی نصف اجاره خانهام هم نمیشود.
به گزارش جام جم سرا، این بازیگر همچنین بیش از ۱۰ سال است فعالیت بازیگری ندارد در آثار دیگری چون «نقطه ضعف»، «تصویر آخر»، «خواستگاری»، «نیش» و فیلم بهیاد ماندنی «ای ایران» ناصر تقوایی به ایفای نقش پرداخته است. «آواز قو» آخرین فعالیت سینمایی ثریا حکمت محسوب میشود.
پاسخ مشاور: معمولاً افراد برای تصمیمهای مهم زندگی خود، اهداف، انگیزهها، راهکارها و بخصوص معیارهای شخصی و خاصی را مدنظر قرار میدهند و سعی میکنند در چارچوب این معیارها، پیش بروند تا انتخاب درستی داشته باشند. ازدواج و تشکیل خانواده، یکی از این تصمیمهای مهم است و حتی بجرئت میتوان گفت که دیگر مسائل مهم زندگی مانند اشتغال، تحصیل، فرزندپروری، پیشرفت و رفع بیشتر نیازها را تحت تأثیر قرار میدهد.
افراد برای ازدواج معیارهایی را در نظر میگیرند و از نظر روانشناسی، باید هر فردی معیارهای شخصی و شخصیتی برای ازدواج و گزینش همسر آیندهاش داشته باشد و انتخاب خود را بر این اصل پایه ریزی کند. نداشتن معیارهای واضح و در دسترس و یا حتی اشتباه و یا معیارهایی که از طرف دیگران توصیه و اجبار شده است، میتواند در آینده زندگی زوجین را با تهدید روبرو کند.
حال مسئله این است که آیا از ابتدا همین رفتارها بین شما و همسرتان وجود داشته است یا خیر؟ در ادامه این مشکل را از دو زاویه بررسی میکنیم.
کشف عوامل، راه مقابله با مشکلات نوظهور
اگر از ابتدا همه چیز خوب شروع شده است؛ اولاً معیارهای فردی شما در همسرتان و معیارهای فردی او در شما وجود داشته است و ثانیاً ارتباط شما با هم از نظر گفتاری و رفتاری و همچنین ارتباط با خانوادهها مخصوصاً رابطه همسرتان با خانواده شما، خوب بوده است و مدتی پس از ازدواج دچار چالش شدهاید، باید به دنبال علت این تغییر رفتار بگردید؛ یعنی باید عوامل بروز این مشکلات را مورد بررسی قرار دهید و در صورت نیاز با مراجعه به مشاور خانواده به حل مسائل بپردازید.
زوج درمانی، راه حل معضلات قدیمی
چنانچه از ابتدای ازدواج این مشکلات وجود داشته است و در واقع معیارهای ازدواج بین شما و همسرتان و یا حتی خانوادهها، خیلی با هم همسانی و تطابق نداشته است؛ با توجه به گذشت ۷ سال از زندگیتان و رفع نشدن این مسائل، توصیه اکید ما مشاوره و زوج درمانی است. حتی پس از رفع اختلافاتتان، حضور خانوادهها برای مشاوره نیز لازم است.
شوخی و شوخطبعی بین همسران بسیار توصیه شده است؛ لیکن نوع شوخی و رعایت حد و مرز و حریم آن نیز مورد سفارش قرار گرفته است؛ به عنوان مثال شوخی نامتعارف در حضور فامیل یا حتی فرزندان، حریم شخصی و حریم خانواده را به هم میریزد و قبح برخی مسائل را از بین میبرد و میتواند آسیب روانشناختی، اجتماعی و خانوادگی را به همراه داشته باشد.
همچنین برخی شوخیهای غیر معمول (مانند نوع شوخیهای شوهرتان با شما) بجز مشکلات روانشناختی از نظر بدنی نیز آسیب زننده است.
اختلالات شخصیتی، زمینه ساز پرخاشگری
از آنجا که شوخی با پرخاشگری تضاد دارد؛ بنابراین شوخیهای همراه با عصبانیت یا با پرخاشگری فیزیکی میتواند نوعی اختلال یا ناهنجاری رفتاری محسوب شوند و نشانگر پیش زمینه مشکلات و اختلالات شخصیتی در فرد باشند. فحاشی و نداشتن ارتباط مناسب با خانواده همسر نیز این فرضیه را تأیید میکند.
با فرض اینکه رفتارهای شما درست است و عصبانیت شوهرتان را برنمیانگیزد و شما مهارتهای رفتاری خوبی دارید، این نوع رفتارهای همسرتان قطعاً به علت مشکلات روانشناختی فردی بروز میکند. در این خصوص توصیه میشود برای بهتر شدن تعامل زناشویی و خانوادگی به عنوان ضرورت و اولویت اول، با مشاوره بالینی، برای زوج درمانی و کشف علت اصلی این نوع رفتارهای همسرتان اقدام و آن را کنترل کنید و در قدم بعدی راهکارهای ارتباط بین فردی مؤثر (در قالب رعایت حریم و احترام متقابل) همراه با نشاط زناشویی را فرا گیرید و در زندگی به کار بندید. (علی کاظمی دلویی - کارشناس ارشد روانشناسی/ خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
114
به گزارش جام جم سرا به نقل از فرادید، تمام اعضای این خانواده 167 نفره در یک ساختمان چهار طبقه زندگی میکنند. ساختمانی که 100 اتاق داشته و در روستای کوهستانی در ایالت میزورام هند واقع شده است. گقتنی است این منطقه با برمه و بنگلادش مرز مشترک دارد.
زیونا چانا میگوید: «من در یک سال 10 بار ازدواج کردم.»
همسران این مرد 66 ساله از یک خوابگاه در مجاورت اتاق خصوصی زیونا به طور اشتراکی استفاده میکنند. افراد محلی میگویند که او تمایل دارد همیشه هفت یا هشت زنش در کنارش باشند.
پسران و همسرهایشان و تمامی فرزندانشان هم در اتاقهای اختصاصی خود در همان ساختمان زندگی میکنند، اما آشپزخانهی آنها مشترک است.
همسران این مرد به نوبت آشپزی میکنند. دختران او نیز همیشه مشغول نظافت خانه و شستن ظرفها هستند. مردان خانواده نیز کارهای خارج خانه نظیر کشاورزی و دامداری را انجام میدهند.
میزان مصرف مواد غذایی این خانواده نیز درخور توجه است؛ مصرف روزانه 90 کیلوگرم برنج و حدود 59 کیلوگرم سیب زمینی به طور قطع یکی از دغدغههای اصلی آنها است. البته آنها به منابع خودشان دل بستهاند و هرز گاهی نیز دیگران به آنها کمک میکنند.
زیونا میگوید: «حتی همین حالا هم آمادهام که خانوادهام را بسط دهم... من برای ازدواج حاضرم هر کاری انجام دهم. تعداد کسانی که باید از آنها مراقبت کنم زیاد است و به همین خاطر خودم را فردی خوششانس میدانم.» مسنترین همسر آقای چانا سه سال از او بزرگتر است.
آقای چانا در 17 سالگی با او آشنا شده بود. او یک فرقه مسیحیت به نام «چانا» را اداره میکند که چندهمسری را مجاز میداند. این فرقه که در ژوئن 1942 شکل گرفت، باور دارد که به زودی به همراه عیسی مسیح بر جهان حکومت خواهد کرد. گفتنی است حدود 400 خانواده در این فرقه عضویت دارند.