قانون اول: شلوار را ول کن، کت را بچسب
هنگام خرید کت و شلوار، هیچ وقت نباید شلوار را معیار اصلی قرار دهید. اگر شلوار به تن شما خوب و بیعیب باشد، دلیل خوش پوش بودن کت نیست. از سوی دیگر امکان دخل و تصرف، تنگ یا گشاد کردن شلوار به مراتب بیشتر از کت است به همین دلیل با انتخاب مدل کت شروع کنید و در مرحله بعد سراغ شلوار بروید.
قانون دوم: به شانهها دقت کنید
بعد از پوشیدن کت، در نخستین قدم به شانهها دقت کنید. مهمترین قسمت در یک کت مردانه شانه و سرشانه است که باید بیعیب باشد و بدون کشیدگی یا چین و چروک روی بدن قرار گیرد چراکه نمیتوان تغییری در آن ایجاد کرد.
قانون سوم: قد آستین کت را بررسی کنید
تعیین قد آستین کت کلاسیک اصولی دارد. آستین کت باید جایی تمام شود که مچ دست شروع میشود. پیراهن هم باید نیم سانت از آستین کت بیرون بیاید. میزان خروج آستین پیراهن از کت نباید از یک و نیم سانتی متر بیشتر شود. این نکته ظریف و ریزی در پوشیدن کت و شلوار کلاسیک است که بعضی آقایان نادیده میگیرند.
قانون چهارم: ترکیب کت و پیراهن باید متوازن باشد
ما بیشتر هنگام کنار هم چیدن کت، شلوار و پیراهن به هماهنگی آنها از لحاظ رنگ و طرح دقت میکنیم اما یادتان باشد تناسب آنها از نظر جنس هم ضروری و مهم است. کت و شلوار پشمی زمستانی را با پیراهن تمام نخ نپوشید. این ترکیب نامتوازن، زیبایی ست شما را برهم میزند. بنابراین اگر سراغ کت و شلوارهای تابستانی یا زمستانی رفتید، حتما از پیراهن مناسب آنها استفاده کنید.
قانون پنجم: کفش و جوراب هم باید ست شود
هنگام خرید کت و شلوار، باید دقتتان را تا انتخاب کفش و جوراب هم ادامه دهید تا ست کت و شلوار شما کامل و بینقص از آب دربیاید؛ به عنوان مثال برای کت و شلوارهای مشکی و رسمی بهترین انتخاب کفش مشکی رسمی است. در این شرایط حتما از جوراب مشکی استفاده کنید. در بقیه موارد و زمانی که از کت، شلوار و کفش رنگی استفاده میکنید، مطمئنترین روش هماهنگ کردن رنگ جوراب با شلوار است. (خراسان)
۱-یکی از جورابهایتان را که انتخاب کنید (بهتر است رنگی شاد داشته باشد) و در قسمت پنجه آن با دکمه دماغ و چشم بدوزید.
۲-کمی خاک مناسب را با تخم چمن مخلوط کرده در آن بریزد.
۳-ته جوراب را گره زده، قسمت اضافی را ببرید.
۴-آن را در ظرفی از آب گذاشته روی آن هم اندکی آب بریزید.
۵-چند روز بعد اولین رشته تیغهای سبز جوجهتیغی به شکل سبزه بیرون خواهد زد و میتوانید هنرنمایی خود را در سفره هفتسینتان به دیگران نشان دهید.
(جام جم سرا/ترجمه:زری حسینزاده/پینترست: تو بیشوات)
877
در خانههای امروزی با این همه سرگرمیهای جور واجور و متفاوت، از گوشیهای تلفن همراه و بازیهایشان گرفته، تا انواع و اقسام شبکههای تلویزیونی، اینترنت و کنسولهای پیشرفته بازی، دیدن کودکی که کتابی را در دست بگیرد و مشغول مطالعه شود از آن صحنههایی است که کمتر پدر و مادر خوشبختی میتواند به چشم ببیند، اما هر کاری راهی دارد و کتاب خوان کردن کودکان هم از این قاعده مستثنی نیست.
عادت به مطالعه، اکتسابی است
به نقل از تبیان، عدهای از والدین و مربیان تصور میکنند که عادت به مطالعه امری ذاتی و جزو خصلتهای شخصیتی افراد است که تنها بعضی از افراد به دلیل کنجکاوی، علاقه و... به آن روی میآورند و دیگران نمیتوانند اهل مطالعه باشند و شاید این والدین به همین دلیل، هیچ گونه تلاشی برای ایجاد عادت به مطالعه در فرزندان خود نمیکنند. اما پژوهشهای اخیر در زمینه تعلیم و تربیت ثابت کرده است که عادت به مطالعه یک امر اکتسابی است. یعنی همان طور که یک کودک، خواندن و نوشتن را یاد میگیرد، میتواند مطالعه را هم بیاموزد. پس باید روش مطالعه را به او آموخت و او را به خواندن عادت داد.
زیربنای شخصیتی مناسبی برای کودکتان پایه گذاری کنید
بسیاری از دانشمندان و روانشناسان معتقدند که اساس و زیربنای شخصیت انسان در سالهای اول زندگیاش پایه گذاری میشود و آموختههای این دوران، تاثیر عمیقی بر آینده زندگی او دارد. بنابراین اگر مطالب خواندنی مفید و سازنده در اختیار کودک قرار گیرد و از همان سنین کودکی به مطالعه عادت کند، راه و رسم زندگی را خواهد آموخت و تحت تاثیر داستانها و کتابهای آموزنده، به رشد و تعالی خواهد رسید و در آینده نیز برای حل مشکلات خود از کتاب کمک خواهد گرفت.
مطالعه زمینهساز تفکر و خلاقیت است
خواندن کتابها و داستانهای مختلف موجب شکل گیری ارزشهای گوناگون در ذهن کودک میشود. رضایتی که کودک از مطالعه به دست میآورد او را متکی به خود بار خواهد آورد. سؤالاتی که بر اثر مطالعه برای کودک مطرح میشود و مقایسههایی که او بین مسائل مختلف میکند، در مجموع موجب میشود که او فردی خلاق بار بیاید.
مطالعه غیر درسی باعث پیشرفت تحصیلی میشود
مطالعه کتابهای غیر درسی باعث بالا رفتن سطح فکر و فعال شدن ذهن کودکان میشود. وقتی سطح فکر دانش آموزی بالا رفت و ذهن او فعال شد، امکان فراگیری درسهای مدرسه برایش بهتر فراهم میشود یعنی ذهن او آمادگی بیشتری برای یادگیری ریاضی، ادبیات، تاریخ و... خواهد داشت. دانش آموزی که همگام با مطالعه درسی به طور جدی به مطالعه کتابهای غیر درسی نیز میپردازد ویژگیهای مفید دیگری نیز دارد:
-ذهنش برای فراگیری فعالتر میشود.
-گنجینه لغاتش کاملتر میشود.
-افقهای جدیدی پیش رویش باز میشود.
-آمادگیاش برای یادگیری درسهای مدرسه بیشتر میشود.
-به صورت جدیتر و قویتر در راه کسب علم گام برمی دارد.
توصیههایی برای تشویق کودکان به کتابخوانی
یکی از اولین کارهایی که میتوان برای داشتن کودکی اهل مطالعه و کتاب خوان در خانه انجام داد، اهمیت دادن به خواندن کتاب برای تمام اعضای خانواده است. والدین باید از بدو تولد هم زمان با اینکه کودک راه رفتن و سخن گفتن را آغاز میکند، کتاب را در معرض دید او قرار دهند. کودک باید شاهد مطالعه افراد خانواده باشد تا حس کنجکاوی و رغبت کافی برای رفتن به سوی کتاب در او به وجود آید.
به نقل از موفقیت، به کودکان ثابت کنید خواندن کتاب به خودی خود جالب و لذت بخش است. این کار میتواند از سنین خیلی پایین شروع شود و چند روش برای این منظور وجود دارد. موقع خواب، برای کودکانتان داستان بخوانید حتی اگر هر شب فرصت این کار را پیدا نمیکنید، هر زمانی که فرصت داشتید این کار را انجام دهید. در طول روز برای کودک نوار قصه بگذارید و به او اجازه دهید که از طریق نوار با قصه همراه شود.
همچنین بهتر است از سنین پایین به بچهها وسایل نوشتن بدهید. مداد، کاغذ و مداد رنگی در اختیارشان بگذارید تا روی کاغذ هر چه دلشان میخواهد بکشند. آنها به این تجربه اولیه برای نوشتن نیاز دارند.
یک داستان را بارها و بارها برای فرزندانتان بخوانید یا تعریف کنید. بچهها دوست دارند یک قصه را بارها بشنوند تا تمام جزئیات آن را بشناسند و احساس کنند که با آن آشنا هستند. هنگام خواندن قصه، گاهی کلام خود را قطع کنید و از فرزندانتان درباره قصه چیزهایی بپرسید. اگر کودک نتوانست پاسخ درستی بدهد، اشکالی ندارد مهم این است که با این پرسش، او را به فکر کردن و یافتن راه حل تشویق کنیم.
از سنین پایین سعی کنید که در مناسبتهای ارزشمند به بچهها کتاب هدیه دهید. با این شیوه آنها کم کم میآموزند که کتاب هدیهای ارزشمند است.
اگر کودکتان در موردی رفتاری نامناسب و پرخاشگرانه نشان داد، کتاب داستانی با همان موضوع یا موضوعهای مشابه درباره نافرمانیهای کودکان پیدا کنید و در محیطی امن و آرام، کتاب را برای او بخوانید و نظرش را درباره شخصیت اصلی قصه جویا شوید. به وسیله کتاب کودک را ترغیب کنید که مسائل و حرفهای خودش را بازگو کند چراکه در این صورت به تدریج کتاب را دوست خود تلقی میکند و در آینده نیز در برخورد با مشکلات یا به هنگام تصمیم گیریهای دشوار، به سراغ کتاب خواهد رفت.
روشهای دیگری برای کتابخوان کردن کودکان
راز موفقیت در کتابخوان کردن کودکان این است که به او بیاموزید مطالعه کتاب مملو از هیجان و مسائل سرگرم کننده است. برای پرورش این احساس باید راهکارهای مناسب را بشناسید. برای این منظور بهتر است به توصیههایی که در ادامه مطرح میشود، توجه ویژهای داشته باشید.
همچون شخصیتهای کتاب لباس بپوشید و با کودک بازی کنید: همچون شخصیت کتاب داستان مورد علاقه کودک خود، لباس بپوشید و مانند او رفتار کنید تا داستان کتاب را به دنیای واقعی بیاورید. حتی میتوانید دوستان فرزند خود را دعوت و نمایش خانگی برای آنها اجرا کنید.
پوستر الفبا برای او تهیه کنید: از کودک بخواهید حروف موجود در پوستر را بنویسد و سپس مجله یا کاتالوگی بیاورید و از او بخواهید همه اشکالی را که با حرف موردنظر شروع میشوند با قیچی برش دهد و آنها را روی پوستر حرف مرتبط بچسباند. به این ترتیب میتوانید با بازی، حروف الفبا را به فرزند خود بیاموزید.
از عروسکهای انگشتی برای بیان داستان کمک بگیرید: با عروسکهای انگشتی برای فرزندتان داستان بگویید یا حتی میتوانید یک تکه پارچه ساده دور انگشت خود بپیچید و با ماژیک روی آن تصویر شخصیت موردنظر خود را نقاشی کنید و به واسطه آنها داستان را برای فرزند خود تعریف کنید. همچنین میتوانید از خود کودک هم برای بازی نقش شخصیت داستان کمک بگیرید.
برای پاداش کودک را به کتاب فروشی ببرید: هربار که کودک کار خوب انجام میدهد به او بگویید فلان مبلغ را برایت کنار میگذارم و سپس با آن پول با هم به کتاب فروشی بروید و پولها را خرج کنید.
گردش کتابخوانی راه بیندازید: غذای مورد علاقه کودک را تهیه کنید و با کتاب مورد علاقهاش راهی پارک شوید. در کنار بازی و صرف غذا میتوانید کتاب نیز برایش بخوانید. (خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
41
اگر شما هم روزانه با این گونه سوالات و دغدغهها مواجهید و برای پوشیدن لباس لازم است چند دست از آنها را امتحان کنید، معلوم است که با قواعد ست کردن رنگها آشنایی ندارید. این مطلب را بخوانید و با اصول کار آشنا شوید تا از فردا صبح در چشم بر هم زدنی یک ست لباس هماهنگ بپوشید.
همه آنچه باید برای ست کردن رنگ لباستان بدانید
۱. رنگهای اولیه و ثانویه که در چرخه رنگ در کنار هم قرار گرفتهاند، در ترکیب با یکدیگر همخوانی دارند مثلا آبی با بنفش و سبز هماهنگی دارد و زرد با قرمز و نارنجی. این رنگها میتوانند با هم ترکیب شوند اما از نظر بصری، نور یکدیگر را بهشدت کاهش میدهند. ست کردن این رنگها خوب است ولی چندان چشمگیر نیست.
۲. به رنگهای اولیه و ثانویهای که در چرخه رنگ مقابل یکدیگر قرار گرفتهاند، رنگهای مکمل گفته میشود مثلا بنفش از ترکیب قرمز و آبی به وجود آمده و با رنگ اصلی زرد در تضاد است. رنگ سبز از ترکیب زرد و آبی به وجود آمده و با رنگ قرمز کنتراست دارد. این رنگها «کنتراست مکمل» نامیده میشوند چون همدیگر را کامل میکنند و وقتی در کنار هم قرار میگیرند، جلوه یکدیگر را قوت میبخشند و تاثیر رنگها بیشتر از زمانی است که به تنهایی استفاده میشوند. ترکیب این رنگها در یک ست لباس، زیبایی قابل توجهی خلق میکند.
۳. اگر لباسی دارید که از ترکیب چند رنگ طراحی و دوخته شده، اصل بر این است که با یکی از رنگها هماهنگسازی را انجام دهید؛ آن هم رنگی که بیشتر از همه در لباس به کار رفته است.
۴. پارچههایی که طرحهای مختلف دارند، برای ست کردن و پوشیده شدن در کنار هم توصیه نمیشوند. از نظر زیباشناسی ترکیب یک بلوز راهراه با دامن خالخالی جالب به نظر نمیرسد، البته طراحان از این ترکیب استفاده میکنند ولی آنها اصول حرفهایتری را میشناسند که نتیجه کار را دلنشین میکند. شما که نگاه حرفهای در زمینه لباس ندارید، بهتر است از این ترکیب پرهیز کنید یا ستهای کامل طراحان را به کار ببرید.
رنگشناسی واجب است
در اولین قدم باید با چرخه رنگ آشنا شوید؛ چون این دایره براساس هماهنگی و همخوانی رنگها چیده شده است و نشان میدهد که چگونه رنگها در کنار هم باعث افزایش و کاهش قدرت انعکاس یکدیگر میشوند. در نگاه اول کشف این چرخه کمی پیچیده به نظر میرسد اما واقعا کار سختی نیست. ابتدا رنگها را بشناسید:
الف- رنگهای اولیه:
زرد، قرمز و آبی
ب- رنگهای ثانویه (ترکیبی):
قرمز + آبی = بنفش
قرمز + زرد = نارنجی
زرد + آبی = سبز
پ- دنیای بیانتها
رنگهای درجه سوم از ترکیب رنگهای اولیه با رنگهای ثانویه به وجود میآیند که با رنگهای اولیه تشابه و هماهنگی خوبی دارند. در این بخش عامل تعیینکننده رنگ میزان استفاده از دو رنگ است و براساس اندازه ترکیبات میتوان نتایج مختلفی به دست آورد مثلا با سه ترکیب مختلف از دو رنگ ثابت میتوان سه رنگ مختلف به دست آورد:
سبز+ آبی = آبی فیروزهای
سبز+ آبی = سبز آبی (آبی آکواریومی)
سبز + آبی = لاجوردی
زرد + نارنجی = کهربایی
زرد + سبز = زمردی
زرد + سبز = لیمویی
آبی + بنفش = نیلی
آبی + بنفش = ارغوانی
آبی + بنفش = یاسی
قرمز + بنفش = زرشکی
سفید و سیاه؛ رنگهایی برای تمام فصول
سفید و سیاه را میتوانید در کنار هر رنگی استفاده کنید. از نظر متخصصان و طراحان، سفید و مشکی رنگی ندارند. سفید محصول نبودن ترکیبات رنگی با بیشترین درخشندگی است. در نقطه مقابل، سیاه از ترکیب تمام رنگها با بیشترین حد تیرگی بهوجود آمده است. این دو رنگ تنها رنگهایی هستند که با تمام رنگها هماهنگی دارند؛ درواقع استثناهایی هستند که قواعد ترکیب رنگ را به چالش میکشند. سفید در کنار هر رنگی قرار بگیرد، این قابلیت را دارد که رنگ را بارزتر کند و جلوه بیشتری به آن بدهد؛ در مقابل مشکی تندی و تیزی رنگها را میگیرد.
قرمز؛ جذاب اما خطرناک
قرمز قابلیت جور شدن با سفید، مشکی، قرمز، بنفش، نارنجی و سبز را دارد. وقتی میخواهید ست لباسی با رنگ قرمز بسازید، بهترین کار این است که از ترکیبات مختلف قرمز استفاده کنید یعنی رنگهایی مثل بنفش که قرمز در آن استفاده شده ولی حواستان باشد سراغ تیره و روشن قرمز برای ست کردن و ترکیب نروید. حواستان باشد قرمز را با آبی و زرد ست نکنید؛ این رنگها فقط زمانی با هم هماهنگ میشوند که آبی به سمت بنفش و زرد به سمت نارنجی متمایل شده باشد.
آبی؛ در ساحل آرامش
رنگ آبی با سفید، مشکی، آبی، سبز، بنفش و نارنجی هماهنگ میشود. رنگ مکمل آبی، نارنجی است و قرار گرفتن این دو رنگ در کنار هم نارنجی را تشدید میکند. دقت کنید آبی را با زرد و قرمز ست نکنید، فقط در صورتی میتوانید ست کنید که قرمزتان به بنفش و زردتان به سبز نزدیک باشد.
زرد؛ هشدارهای جدی در راه است
زرد با رنگهای سفید، مشکی، زرد، سبز، نارنجی و بنفش هماهنگی دارد اما در کل رنگ سختی برای ست کردن است چون تند و آتشین است. به شما توصیه میکنیم برای ست کردن از سایههای ملایمتر این رنگ استفاده کنید و به هیچعنوان سراغ زرد نئون یا شبرنگ نروید چون بهشدت مشکلزاست. رنگهای مشابه زرد، نارنجی و سبز هستند.
مکمل رنگ زرد، بنفش است اما کنار هم قرار دادن این دو رنگ، احتیاط و دقت زیادی میخواهد. هیچ کدام نباید از دیگری درخشانتر و تندتر باشد چون از لحاظ بصری، تاثیر نامطلوبی دارد.
سبز؛ صلح برای همیشه و همه جا
سبز با رنگهای سفید، مشکی، سبز، آبی، زرد و قرمز هارمونی دارد. در یک نگاه کلی، سبز رنگ پرکاربرد و به دردبخوری است به شرط اینکه از ترکیبات صحیح آن استفاده شود. اگر شما از ترکیبات سبزی استفاده کنید که در طبیعت یافت میشود مثل خاکی، زیتونی، زمردی و... این امکان را دارید که آن را با هر رنگی ست کنید.
رنگ مکمل سبز، قرمز است. این دو در کنار هم ترکیب ایدهآلی هستند اگر نخواهید از طیف تند و آتشین هر دو استفاده کنید. حواستان باشد سبز با بنفش و نارنجی هماهنگی ندارد مگر اینکه بنفش نزدیک به آبی و نارنجی نزدیک به زرد باشد.
بنفش؛ رنگ رویال و باشکوه
رنگ بنفش با مشکی، سفید، بنفش، قرمز، آبی و زرد هماهنگی دارد. رنگ بنفش با همان دستورالعملی که برای رنگ آبی گفتیم قابل استفاده است. اگر از سایههای تیرهتر بنفش استفاده میکنید، کارتان راحت است. طیفهای مختلف قرمز و آبی با بنفش هماهنگی دارند و میتوانید از تیره و روشن این رنگ برای کامل کردن یک ست استفاده کنید.
مکمل رنگ بنفش، زرد است ولی باید با یک درجه درخشندگی انتخاب شوند چون اگر تندی یکی از دیگر بیشتر باشد، باعث میشود جلوه دیگری گرفته و تصویر ناخوشایندی ایجاد شود؛ پس بهتر است ملایمها را با هم و تندها را با هم به کار ببرید.
نارنجی؛ با احتیاط نزدیک شوید
سفید، مشکی، نارنجی، قرمز، آبی و زرد، رنگهای هماهنگ با نارنجی هستند. نارنجی، یکی دیگر از رنگهای خطرناک در پوشش است چون بهشدت این توانایی را دارد که ستی نامتوازن ایجاد کند. برای فرار از این اتفاق پیشنهاد میکنیم به جای نارنجی تند از سایههای روشنتر و تیرهتر این رنگ استفاده کنید و آن را در کنار رنگهایی چون قرمز و نارنجی به کار ببرید.
قهوهای رنگی است که از نارنجی بهوجود آمده و به همین دلیل بهخوبی با آن ترکیب میشود. رنگ مکمل نارنجی، آبی است ولی از ترکیبات آبی استفاده کنید که نتیجه نهایی ست شما خیلی پر زرق و برق نباشد. (زندگی ایدهآل)
«صیصه ابودوح» زنی مصری است که پس از گذشت چند ماه از عروسی، به سبب مرگ شوهرش، در حالی که باردار بود، بیوه شد: «پس از مرگ همسرم در دهه هفتاد قرن گذشته، مشغول به کار شدم. عرف و شرایط حاکم بر جامعه، در آن زمان به گونهای بود که اجازه اشتغال به زن نمیداد و این کار را نه تنها هنجارشکنی؛ بلکه حتی جرم تلقی میکرد، به همین سبب تصمیم گرفتم لباس مردانه بپوشم و سر کار بروم».
وی افزود: با تغییر ظاهر دادن، مجبور شدم برخی از عادتها و رفتارهای مردان را نیز تقلید کنم تا بتوانم کار کنم، این مساله آن قدر ادامه یافت که برخی از مسائل در وجود من نهادینه شد. به عنوان مثال پس از سالها کار در آجرپزی و کارخانه سیمان، صدایم خش دار شد و اکنون دیگر صدایم برای همیشه خش دار و مردانه شده است.
صیصه که در داخل خانۀ محقر خود با پایگاه اینترنتی «دات مصر» گفتوگو میکرد، خاطر نشان کرد: هر روز ساعت شش صبح، لباس مردانه به تن میکنم و از خانه بیرون میزنم و در خیابانها در پی کار راه میافتم، گاهی عملگی میکنم و گاهی کفش واکس میزنم، تا بتوانم روزی دختر یتیمم را که حالا ۴۲ ساله است، تهیه کنم. زندگی تلخ است و برای سر کردن ِ زندگی تلخ در میان رجّالهها و مردنمایانی که مردانگی و اخلاق را به یک سو نهادهاند، چارهای جز این وجود ندارد که لباس مردانه بپوشی تا بتوانی زنده بمانی. پس از مرگ شوهرم، از مسئولان استانداری تقاضای کمک کردم، اما آنها به گونهای مرا در اوج بدبختی به حال خود رها کردند که گویی اصلا وجود نداشتم.
صیصه، با مشخص شدن هویتش از «عبدالفتاح سیسی» رئیس جمهور مصر خواست، مغازهای برای او فراهم کند تا در اواخر عمر بتواند کمی بیاساید و بار سنگین «کار مردانه» را زمین بگذارد و به «طبیعت زنانه» خود برگردد. (نیک صالحی به نقل از العالم)
95
روزی پسر نوجوانی به اسم دیوید را به من معرفی کردند که در اتاق انتظار منتظرم بود و باید او را معاینه و درمان میکردم.
به اتاق انتظار رفتم، دیوید بسرعت در حال راه رفتن بود و حتی یک لحظه هم آرام نمیگرفت. او را به داخل اتاقم راهنمایی کردم. پاییز بود و بوته یاس بنفشی که از پنجره پیدا بود، زرد و خشکیده شده بود. دیوید را به نشستن روی صندلی دعوت کردم. او نشست و من نگاهی به سراپایش انداختم. بارانی بلندی پوشیده بود و دگمههایش را تا گلو بسته بود. سرش را به پایین انداخته و با آن چهره رنگ پریده به پاهایش نگاه میکرد، در حالی که دستهایش را هم بشدت عصبی به هم میفشرد.
از او خواستم که کمی از خودش برایم صحبت کند و او گفت در کودکی پدرش را از دست داده و از آن به بعد همراه پدربزرگ و مادرش زندگی کرده. سال پیش، هنگامی که دیوید سیزده سال داشته پدربزرگش فوت کرده و مادرش هم در تصادف کشته شده. اکنون دیوید چهارده ساله بود و تنها تحت پوشش بهزیستی زندگی میکرد.
معلمش او را به من معرفی کرد. وی نامهای برایم نوشته و در آن ذکر کرده بود: «این پسر به نحو رقتانگیزی افسرده و مغموم است. کوچکترین میلی برای ارتباط برقرارکردن با دیگران ندارد و من خیلی نگرانش هستم. از شما خواهش میکنم کمکش کنید.»
در دو دیدار اولی که من و دیوید با هم داشتیم، او صحبتی با من نکرد. تمام وقت روی صندلیاش قوز کرده و به پایین چشم دوخته بود. فقط یک بار سرش را بالا کرد تا نقاشیهای بچهها را که من بر دیوار زده بودم نگاه کند. من بار دوم، هنگامی که او میخواست اتاق را ترک کند، دستی بر شانهاش گذاشتم. او شانه خالی نکرد، اما به چهره من هم نگاهی نینداخت. به او گفتم: میدانم برایت ساده نیست، اما سعی کن یک بار دیگر هم به من سر بزنی.
دیوید آمد. من به او پیشنهاد کردم که با هم شطرنج بازی کنیم و او پذیرفت. از آن به بعد، هر چهارشنبه بعدازظهر با هم شطرنج بازی میکردیم. او حتی برای لحظهای هم به من نگاه نمیکرد و بینمان سکوت مطلق جریان داشت. تقلب کردن در شطرنج سخت است، اما من از هر ترفندی که بلد بودم استفاده کردم تا او در بیشتر مواقع برنده شود.
اوضاع داشت کمکم بهتر میشد. او هر دفعه قبل از ساعت مقرر در آنجا حاضر میشد، صفحه شطرنج را از قفسه درمیآورد و پیش از آن که من حتی فرصت نشستن روی صندلی را پیدا کنم مهرهها را میچید. مشخص بود از زمانی که با هم میگذراندیم لذت میبرد، اما چرا حتی برای یک لحظه هم که شده بود به من نیمنگاهی نمیانداخت؟ احساس میکردم او احتیاج دارد با فردی راجع به رنجهایش بگوید و این را حس کرده که من به غصههایش احترام میگذارم.
یک روز اواخر زمستان همان سال هنگامی که وارد اتاقم شد، برای اولین بار بارانیاش را درآورد و سپس مشغول چیدن مهرههای شطرنج شد. در آن لحظات چهرهاش شادابتر به نظر میرسید و مشخص بود روحیه بهتری پیداکرده است.
چند ماهی گذشت و فصل شکوفاشدن یاسها رسید. یک بار من و دیوید مشغول بازی بودیم و من درحالی که حرکات او را زیر نظر داشتم با خود فکر میکردم که براستی علم ما در شفابخشی و درمان افسردگیها چقدر محدود است و براستی چرا نمیتوانستم به بهبود وضع این پسر کمک کنم؟ در این افکار بودم که دیوید برای نخستین بار سرش را بالا کرد، نگاهی به من انداخت و گفت: نوبت توست.
این شروعی برای صحبت کردن دیوید با من بود.
او در مدرسه دوست پیدا کرد و در گروه دوچرخهسواری ثبتنام کرد. از آن به بعد برایم مرتب نامه مینوشت و میگفت چه احساسات خوبی در درونش جوانه زدهاند. او از اهدافش تعریف میکرد و این که قصد دارد به دانشگاه برود و ادامه تحصیل دهد.
دیوید به سلامتی روحی رسید و زندگی خوبی برای خود تشکیل داد. اما درسهایی که در دوران با هم بودنمان به من یاد داد همواره در ذهنم باقی ماند. من آموختم که گذشت زمان همراه با چاشنی صبر و تلاش میتواند حتی بستهترین درها را هم بگشاید و بزرگترین غصهها را به زانو درآورد. درمان درد یک فرد افسرده و لطمه خورده این است: آغوشی گرم برای بغل کردن، شانهای برای سرگذاشتن و گریه کردن، دستی برای نوازش کردن، قلبی دلسوز برای تپیدن و گوشی برای شنیدن صدای غم و رنج. حتی زجردیدهترین افراد هم با این روشها درمان میشوند. (inspirationastories/ چاردیواری، ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
267
از دوران باستان، موسیقی به عنوان ابزار درمانی استفاده میشده است و در آن روزگار مراسم شفابخشی با اجرای اصوات و موسیقی در فرهنگهای بسیاری وجود داشته و در مورد قدرت شفابخشی موسیقی افسانههای بسیاری گفته شده است.
استفاده از موسیقی به عنوان درمان به طور مشخص در یونان در زمان ارسطو و افلاطون مشاهده شده و از آن زمان به بعد در درمان بیماریهای مختلف گاهی از موسیقی استفاده شده است، اما در قرن بیستم، استفاده از موسیقی برای درمان به شکل تخصصی و ویژه از زمان جنگ جهانی اول آغاز شد و پزشکان در کنار درمانهای استاندارد به وسیله موسیقی درمانی، فرآیند درمان را سرعت میبخشیدند؛ هرچند استفاده از این روش درمانی با مشکلاتی همراه بود، اما بتدریج با تحقیق بیشتر، موسیقیدرمانی نیز پیشرفت کرد و انجمنهای مختلفی تشکیل شد تا جایی که در سال 1944 در دانشگاه میشیگان برای اولین بار برنامه آموزش موسیقیدرمانی در جهان ارائه شد. سپس در سال 1950 انجمن موسیقی شروع به کار کرد و در سال 1985 فدراسیون جهانی موسیقیدرمانی در سطح بینالمللی تشکیل شد.
در یکی از کتابهای افلاطون در مورد اثر موسیقی روی ذهن انسان صحبت شده است. افلاطون از قول ارسطو مینویسد: «با کمک برخی ریتمهای خاص میتوان انسان را به داشتن زندگی هماهنگ و با شهامت تشویق کرد یا او را به حالتی از رخوت و اندوه فرو برد.» در دنیای مدرن نیز محققان پس از تحقیقهای متفاوت به این نتیجه رسیدند که موسیقی اثر مستقیمی روی ذهن انسان دارد و میتواند روی حالت روحی، شخصیت و سلامت او اثر بگذارد.
2 روش درمانی
در موسیقیدرمانی 2 روش فعال و غیرفعال وجود دارد. در روش غیرفعال بیمار با شنیدن موسیقیای در حال نواخته شدن درمان میشود و این روش بیشترین تاثیر را در برانگیختن واکنشهای عاطفی و ذهنی دارد، اما روش فعال دربرگیرنده نواختن و خواندن است که به دنبال آن واکنشهای مختلف عاطفی، ذهنی، جسمی و حرکتی دیده میشود. برنامههای موسیقیدرمانی متناسب با نیاز بیماران تنظیم میشود.
در موسیقیدرمانی 3 عامل مهم در نظر گرفته میشود:
* نوازنده حرفهای
* نیاز بیماران
* روشهای به کار گرفته شده در درمان
درواقع نوع موسیقیدرمانی باید براساس تجویز پزشک درخصوص نیاز بیمار صورت بگیرد.
نوع موسیقی در درمان
موسیقی انواع متفاوتی دارد و برخی از آنها آرام و برخی دیگر تند هستند. تاثیر موسیقیهای مختلف بر ذهن و سلامت انسان متفاوت است و نباید هر نوع موسیقیای را به کار گرفت، زیرا برخی موسیقیها علاوه بر اینکه نقش بهبوددهنده ندارند، برای عملکردهای مختلف مغز و همچنین حالت روحی انسان مضر هستند. هنگام درمان باید از قطعاتی از موسیقی که آرامش ذهنی و در عین حال عملکرد بهتر مغز را موجب میشود، استفاده کرد. این نوع موسیقی روی اراده و روحیه بیماران اثرات مطلوبی گذاشته و موجب درمان سریع آنها میشود.
موسیقی و بیمارهای روانی
بیماری شیزوفرنی همیشه موضوع تحقیقات متنوعی در کاربرد موسیقیدرمانی بوده است. در نهایت محققان به این نتیجه رسیدهاند که موسیقی میتواند برخی علائم و اختلالات این بیماران را درمان کند.
در یکی از این تحقیقات، 85 بیمار مبتلا به شیزوفرنی ـ البته با وضعیت بیماری خفیف و کسانی که تا حدی ثبات روحی در آنها دیده میشد ـ را تحت معالجه معمولی قرار دادند و برخی دیگر را با کمک موسیقی بین 8 تا 12 جلسه، هفتهای یک بار و هر بار 45 دقیقه درمان کردند.
پس از مدتی متوجه شدند افرادی که تحت موسیقیدرمانی قرار داشتند، بسیار بیشتر از کسانی که تحت درمان معمولی پزشکی بودند، علائم بهبود از خود نشان دادند.
درواقع این درمان باعث شد علائمی مانند افسردگی و اضطراب در آنها کم شده و حالات منفی شیزوفرنی مانند عقبنشینی احساسی از بین برود. بنابر نظر محققان، بیماران شیزوفرنی ممکن است نتوانند با کلمات وجود خود را ابراز کنند، اما با کمک مهارت درمانگرشان در به کار گرفتن موسیقی میتوانند با دیگران به روشی موثر، خلاق و فرحبخش ارتباط برقرار کنند.
موسیقیدرمانی و کودکان و نوجوانان
تحقیقات بسیاری نشان داده است که موسیقی میتواند افسردگی را در کودکان و نوجوانانی که دچار مشکلات رفتاری و عاطفی هستند، کاهش دهد. در این تحقیقات کودکان و نوجوانان مبتلا به افسردگی به روش موسیقیدرمانی بخوبی واکنش نشان دادند و از میزان افسردگیشان کاسته شد و حتی به طور کلی اعتماد به نفسشان افزایش پیدا کرد. در این روش درمانی از حرکات موزون و خواندن استفاده شد، البته برای اینکه روشهای درمانی با موسیقی بدرستی صورت بگیرد باید از افراد حرفهای چه در نواختن موسیقی و چه در تجویز نوع موسیقی بهره گرفت.درواقع ساختار موسیقی باید به صورت علمی به کار برده شود تا به بیماران برای غلبه بر یکسری از مشکلات عاطفی و جسمیشان کمک کند.
در درمان این بیماران چند موضوع زیر باید در نظرگرفته شود:
1ـ دسترسی به گذشته بیمار
2ـ منحصرا روی زمان حال متمرکز شدن
3ـ احساس آرامش و راحتی هنگام برگزاری جلسات موسیقیدرمانی
4ـ توجه به گفتهها و اشارات تصادفی بیمار نسبت به موضوعات مختلف
با در نظر گرفتن موارد فوق پزشک میتواند واکنشهای بیمار را بررسی کرده و راهحلهای مناسبی بیابد.
کاربرد موسیقی در توانبخشی
با توجه به اینکه پردازش موسیقی در مغز و در مناطقی متفاوت از جمله گفتارصورت میگیرد، امروزه از موسیقی درمانی در توانبخشی ذهنی و جسمی کمک گرفته میشود. همچنین از این روش درمان برای بهبود دقت شنیداری، توجه و تمرکز و در نهایت رشد مهارتهای گفتاری استفاده میشود. این درمان در کودکان مبتلا به اوتیسم یا اختلال یادگیری بسیار موثر است.
توانبخشی روانی ـ اجتماعی سالمندان یکی از مهمترین مشکلات در سلامت این افراد است. حدود یکچهارم افراد بالای 65 سال دچار مشکلات روحی و روانی میشوند، اما تجربه نشان داده است موسیقیدرمانی میتواند تاثیر مهمی در درمان این افراد داشته باشد. از طرفی موسیقی توانسته است به کسانی که به آلزایمر مبتلا شدهاند، کمک بسیاری کند و علائم بیماریشان را تا حدی بکاهد. افرادی که به آلزایمر مبتلا هستند، اغلب دچار افسردگی، خشم و دیگر مشکلات روانشناختی میشوند و موسیقیدرمانی اثر بسیار مثبتی در کاهش علائم بیماری دارد.
همچنین موسیقی به بهبود افرادی که قدرت تکلم یا عملکرد خوب حافظه خود را از دست دادهاند، کمک بسیاری کرده است. اهداف موسیقیدرمانی بر مبنای همکاری دوجانبه، بهبود حالات روحی و ابراز وجود خود، بهبود وضع عقلی و ذهنی و تحریک حسی و حرکتی در بیماران است.
همچنین موسیقی در درمان حافظه بیماران مبتلا به آلزایمر بسیار موثر است. بنابر گفته محققان، موسیقی احساس را تحریک میکند و احساس نیز میتواند با خود خاطرات را به یاد آورد. بیماران هنگام انجام دادن کارهایشان موسیقی گوش میکنند و به این ترتیب میتوانند ریتمی به وجود آورند که به آنها کمک میکند خاطرات مربوط به فعالیتهایشان را به خاطر بسپارند و بتدریج توانایی شناختیشان بهبود یابد.
موسیقی و ضربان قلب
اثر موسیقی روی ضربان قلب و فشار خون موضوع مورد تحقیق قرار گرفته است. براین اساس تحقیقات نشان داده موسیقی میتواند وضع قلب و عروق افراد را بهبود بخشد. درواقع میتواند مستقیما موجب تغییرات فیزیولوژی در بدن شده و به این ترتیب فشار خون، ضربان قلب و تنفس را تنظیم کند.
موسیقی و درمان دردهای ناشی از سرطان
سرطان یکی از مهمترین و گاه دردناکترین بیماریها در دنیاست. درد سرطان میتواند از خود سرطان یا معالجات سرطان همچون شیمیدرمانی، پرتودرمانی و جراحی ناشی شود. موسیقی میتواند درد، استرس و سطح نگرانی بیماران را کاهش دهد. درواقع موسیقی موجب ترشح اندورفین در خون میشود و به این ترتیب درد را کنترل میکند.
موسیقی و کیفیت خواب
بیخوابی مشکل بسیاری از مردم است که اگر ادامه پیدا کند، مشکلات سلامت بسیاری درکنار کمبود انرژی، خستگی مفرط، افسردگی و مشکل در یادگیری به وجود میآورد، اما تحقیقات نشان داده است موسیقی میتواند در به خواب رفتن فرد بویژه کودکان کمک بسیاری کند. درحقیقت موسیقی میتواند به اندازه داروهای خوابآور موثر باشد.
دکتر امیرهوشنگ احسانی افزود: بیشتر افراد به مواد شیمیایی موجود در رنگ موها حساسیت دارند و این آلرژی در موها بروز نمیکند بلکه در اطراف مو و در موارد شدید باعث التهاب و تورم چشم و اطراف آن میشود. این حساسیت پوستی باعث مشکلات پوستی در کنارههای گردن و ایجاد اگزوما در افراد میشود. خارش پوست سر، ناحیه پیشانی، گوش، پشت گردن و صورت نیز از دیگر عوارض افراط در مصرف رنگ موهاست.
این دانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران خاطر نشان کرد: بستن مو به مدت زیاد، دست زدن زیاد به مو، بافتن، سشوار و اتو مو در دراز مدت نه تنها باعث از بین رفتن مو بلکه در اثر از بین رفتن چربی مو باعث خشکی، شکنندگی، زبر شدن و مو خوره میشود.
احسانی با اشاره به اینکه بعد از استحمام و بین ۲۴ تا ۴۸ ساعت میتوان تشخیص داد که مو چه جنسی دارد و بر اساس آن عارضه را درمان کرد، تاکید کرد: برای درمان موخوره و کاهش عوارض مو با توجه به جنس مو میتوان از نرم کنندهها و شامپوها استفاده کرد. عدم استفاده از انواع ژلها و حالت دهندههای مو میتواند راهکار مناسبی برای درمان موخوره باشد.
وی با تاکید بر اینکه افرادی که موهای خود را به دفعات رنگ میکنند بیشتر از دیگران در معرض آسیب قرار دارند اظهار کرد: عدم افراط در شانه کردن موها، محکم نبستن و چرب کردن موها با روغنهای گیاهی بسیار کمک کننده است، اما اگر هیچ کدام از این روشها موثر نبود تنها راه از بین بردن مو خوره کوتاه کردن است. (ایسنا)
علیرضا خلیلیان اظهار کرد: به دلیل بازگشت اسید معده، بیمار دچار اسپاسم عضلات مری میشود که با درد قفسه سینه ظاهر شده و در بیشتر موارد با دردهای قلبی اشتباه گرفته میشود.
این متخصص گفت: ریفلاکس بیماری بسیار مزمن است که شایعترین بیماری دستگاه گوارش فوقانی در جامعه به شمار میرود و یکی از عوامل مهم در ایجاد سرطان در قسمت تحتانی مری است.
خلیلیان در خصوص علائم ریفلاکس معده اظهار کرد: حالت تهوع، بوی بد دهان که در صبحها ایجاد میشود، تلخی و طعم بد دهان، ترش کردن و سوزش سر دل همگی از نشانههای بیماری ریفلاکس معده است.
وی افزود: عوامل زیادی در ایجاد ریفلاکس معده نقش دارند؛ مهمترین علت این بیماری، چاقی است که متاسفانه یکی از معضلات عمده جامعه است. طبق آمار موجود بیش از 40 تا 45 درصد دانش آموزان ابتدایی چاق هستند و این امر موجب شل شدن عضلات شکم و دیافراگم میشود که بیماری ریفلاکس را تشدید میکند.
این فوق تخصص خاطرنشان کرد: خوردن غذاهای چرب موجب شل شدن اسفناکتر تحتانی مری شده و کندی حرکات و تخلیات معده را به همراه دارد. همچنین مصرف غذاهای تند و ادویهدار، میوههای ترش، مصرف سیگار و مشروبات الکلی همگی از عوامل ایجاد و تشدید ریفلاکس معده است.
خلیلیان گفت: خوردن سریع غذا و حرف زدن هنگام غذاخوردن باعث میشود در بین لقمههای غذا، هوا را هم بلع کنیم که این امر معده را تحریک کرده و موجب تشدید ترشح اسید معده و در نهایت برگشت اسید معده به داخل مری میشود. ریفلاکس معده در نوزادان هم دیده میشود اما ریفلاکس در نوزادان تا شش ماهگی طبیعی بوده و نیاز به درمان ندارد. ریفلاکس معده کودکان را هم دچار میکند که با ایجاد سرفه در بیمار موجب تشدید علائم آسم در کودکان میشود.
این فوق تخصص عنوان کرد: بهترین روش درمان این بیماری این است که عوامل ایجاد کننده را پیدا کنیم و بعد برای درمان تصمیم بگیریم. مثلا کودکان چاق مبتلا به ریفلاکس باید وزن خود را کاهش داده و از مصرف غذاهای چرب و فست فود خودداری کنند. ریفلاکس معده در صورت عدم درمان خطرناک است و عوارض زیادی را به دنبال دارد. افراد بلافاصله پس از خوردن غذا نباید دراز بکشند و حداقل میان خوردن غذا تا استراحت، سه ساعت فاصله اندازند، غذا را آهسته بخورند، به خوبی بجوند و بین لقمههای غذا صحبت نکنند و مصرف غذاهای فست فود و چرب را به حداقل برسانند. (ایسنا)
سرپرست بیمارستان شهید رجایی آران و بیدگل در این باره گفت: این خانم مبتلا به کیست تخمدان بود که به علت درد شدید و بزرگی شکم به بیمارستان مراجعه کرد و پس از انجام آزمایشهای متعدد مشخص شد تومور بدخیمی فضای شکم بیمار را فرا گرفته است. پس از باز شدن شکم این بیمار، تودهای به ابعاد ۱۵ در ۲۰ سانتیمتر در سمت چپ شکم وی با چسبندگی زیاد به کف لگن، دیوارههای لگن، رودهها و مثانه مشاهده شد.
دکتر فریبا مینایی با بیان اینکه کیست بظاهر بدخیم بوده و پزشک پاتولوژیست نیز آن را تأیید کرده بود، افزود: با وجود چسبندگیهای زیاد، جراحی این بیمار با موفقیت به پایان رسید.
سرپرست بیمارستان شهید رجایی آران و بیدگل یادآور شد: هماینک حال عمومی و شرایط پس از عمل بیمار رضایتبخش است و برای ادامه درمان تحت مراقبت پزشکان قرار دارد. (ایرنا)