خبرگزاری آریا -
از دست دادن شغل، تاثیر جدی بر تمام جنبه های زندگی فرد و خانوادگی می گذارد
در شرایط اقتصادی بد، شغل مثل گوهر است و اگر آن را ناگهانی از دست بدهید، بحرانی تمام عیار زندگی تان را تحت تاثیر قرار می دهد. به عبارت دیگر از دست دادن شغل، تاثیر جدی بر تمام جنبه های زندگی فرد و خانوادگی می گذارد.
تحقیقات نشان می دهد، بیکار شدن منجر به استرس بیش از حد شده و موجب پرخوری می شود. وقتی فردی شغلش را از دست می دهد، نه تنها درآمدش از بین رفته بلکه وضعیت روحی روانی اش هم به هم می ریزد. در این شرایط فرد گیج و عصبی بوده و حتی ممکن است وضعیت به وجود آمده را انکار کند. همه این شرایط می توانند سبب شوند که فرد ناامید و افسرده شده و شرایط را حتی بدتر از قبل کند.
در مطالعه جدیدی که در این زمینه صورت گرفت، متخصصان پس از بررسی اعلام کردند که امروز و حتی در این دوره هم، از دست دادن شغل برای مردان سخت تر از زنان است. آنها باور داشتند زمانی که مردی کارش را از دست می دهد، هنوز هم به این معناست که خانواده فقیرتر شده و از جنبه های مختلف آسیب می بیند.
حال باید پس از دست دادن شغل، چطور بار استرس را تحمل کرد و نگذاشت این شرایط منجر به ضعف سلامت جسم و روان شود. ما در این مطلب به شما کمک می کنیم اگر همین امروز از کار بی کار شده اید، خودتان را کمتر در معرض آسیب روحی و روانی قرار دهید.
دوباره می توانید کار پیدا کنید
اگر به تازگی شغل تان را از دست دادید، ناراحت نباشید. پیش از این هم توانستید کاری پیدا کنید، مطمئن باشید دوباره هم می توانید. شاید این اتفاق فرصتی تازه باشد که همیشه منتظرش بودید دست به کاری بزنید که واقعا دوست دارید. به جستجوی تان ادامه دهید، امیدتان را از دست ندهید و بدانید با سخت کوشی و باور به کاری که انجام می دهید، می توانید هر کار به ظاهر غیرممکنی را انجام دهید.
واقع بین باشید
شغل نقش مهمی در اعتماد به نفس افراد دارد. بنابراین کاملاً طبیعی است که پس از بیکار شدن، اعتماد به نفس هم کاهش یابد. به همین دلیل هم اغلب افراد پس از بیکاری احساس بی ارزشی می کنند؛ اما در این شرایط سعی کنید واقع بین بوده و علت اصلی از دست دادن کار خود را پیدا کنید. اگر به این نتیجه رسیدید که از دست دادن کارتان به دلیل بی مسوولیتی و اشتباهات شخصی بوده است، برای بهبود رفتارها و مهارت های شغلی خود تلاش کنید.
هزینه ها را کاهش دهید
یکی از دغدغه های مهم و اصلی پس از بیکار شدن، وضعیت مالی خانواده است. بنابراین سعی کنید تا حد امکان هزینه های زندگی را کاهش داده و تا یافتن شغلی جدید به نوعی شرایط مالی را کنترل کنید؛ البته فراموش نکنید که تمام اعضای خانواده در این راه باید با شما همراه شده و در کاهش هزینه ها کمک کنند.
کار و شغل افراد بخش مهمی از برنامه روزانه آنها خواهد بود، بنابراین وقتی کار خود را از دست می دهید، بسیار مهم است که به فکر تغییر برنامه روزانه تان باشید؛ البته بدون هیچ شکی، جستجوی شغلی جدید نیز وقت زیادی نیاز داشته و ساعت های زیادی را می گیرد، اما همه روزتان را پر نخواهد کرد. بنابراین سعی کنید تا جایی که ممکن است زندگی طبیعی و معمولی را ادامه دهید.
اغلب افراد پس از بیکاری احساس بی ارزشی می کنند
در این وضعیت موارد زیر را اعمال کنید:
1- آخرین سابقه کاری خود را با ثبت تمام مهارتها، تحصیلات و تجربیات خود تهیه کنید.
2- موضوع بیکاری خود را با تمام نزدیکان و آشنایانی که برای یافتن شغل جدید و یا حداقل کمک فکری، مفید هستند، در میان بگذارید.
3- از همه مهم تر اینکه، با جبران کسری های قبلی خود و بکارگیری حداکثر توان در به اتمام رساندن کارهای در دست اجرای خود در محیط کار قبلی، بکوشید تا بتوانید قدم هایی مثبت و درآمدزا، هرچند کم بردارید.
4- از همین حالا شروع کنید، در اینترنت و روزنامه ها، بدنبال کار باشید و رزومه ی خود را از طریق ایمیل، نمابر و حتی حضوری برای نیازمندهای استخدام، ارسال کنید.
5- پیشرو شوید و سبقت بگیرید، در این راه از تمام مهارتها، استعدادها و تجربیات خود برای تثبیت موقعیت خود استفاده کنید.
6- همواره شکرگزار باشید، یکی از رازهای موفقیت در انسانهای خوشبخت، قدردانی از نعمتها و توانانی های هر چند کم در زندگیست، با این تفکر و تمرکز برآن، مسیر خود را بسوی مقصود خود هموار می سازید و خواهید دید که چطور موفقیتهای غیرمترقبه و جدید ناخودآگاه در زندگیتان آشکار می شود.
ادامه دادن به زندگی خود
در شرایطی که به دنبال کار می گردید و با افسردگی مقابله می کنید باید تعادل بین کار وزندگی را حفظ کنید. نباید اجازه دهید یافتن شغل زمان زیادی از شما بگیرد که برای زندگی عادی خود وقت نداشته باشید. ساعاتی را به تفریح و استراحت اختصاص دهید. هم چنین:
- زمانی را به ورزش منظم اختصاص دهید. این کار به بهبود حال شما و کاهش استرس کمک می کند.
- خواب کافی برای افزایش بهره وری خود داشته باشید و میزان استرس و افسردگی را تحت نظر بگیرید.
- روشهای تمدد اعصاب مثل یوگا می تواند به کاهش استرس و داشتن آرامش کمک کند.
روش ویژه برای مقابله با افسردگی ناشی از بیکاری مواظبت از خود و اعتقاد به توانایی های خود است. تنها با نگاه مثبت می توان از شکست عبور کرده و یک شغل عالی به دست آورد.
تلنگر آخر
در این روزها از خودتان بپرسید، آیا ممکن بود، بدتر از این هم اتفاق بیافتد. آنچه در کل زندگی مهم است، از دست دادن شغل نیست، از دست دادن آبرو است. یادتان باشد، از دست دادن شغل، هر لحظه در کمین همه افراد است.صندلی ها جای خود باقی می مانند و آدمها می روند، مهم این است که در محل کارتان از شما به نیکی یاد کنند و شما ارتباطات تان را با این افراد حفظ کنید.
منبع: تبیان
برخورد و احترام به کودکان
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله:
«إذا سمّیتُمُ الولد»: وقتی نام فرزندتان را می برید:روایتی از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله در مورد رفتار با کودکان
در متون اسلامی نقل شده اسـت:محبت: مهمترین عامل سلامت روح کودک
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله:
«احبّوا الصّبیانَ»: کودکان خود را دوست بدارید.فرموده علی علیه السلام در مورد محبت به کودکان
وقتی طفل خردسالی بودم، پیغمبر مرا به دامان خود می نشاند، در آغوشم می گرفت، به سینه خود می چسباند، گاهی مرا در بستر خواب خود می خوابانید و از مودت، صورت بر صورت من می سایید و مرا به استشمام بوی لطیف خود وامی داشت.
خبرگزاری آریا -
از آنجا که ما در جهانی با ارتباطاتی سریع زندگی میکنیم، عادت کردهایم اینگونه فکر کنیم که هرچیزی به صورت آنی اتفاق میافتد. درواقع، میل به سرعت در فرهنگ کسبوکار امروز نفوذ کرده است به این ترتیب، امروزه برای مدیران تقریباً غیر قابل تصور است که کاری را به فردی واگذار کرده و به او بگویند که بطور مثال «برای این کار وقت بگذار» یا «فکر میکنی انجام این کار چقدر طول بکشد؟ زمان دقیق اتمام آن را به من اطلاع بده.» آنها به جای این کار، به صورت ناخودآگاه از افراد میخواهند که کار را به سرعت به تحویل دهند.
اگر چه این موضوع به یک کلیشه تبدیل شده است اما بسیاری از ما در زندگی روزمرهی خود گرفتار آن هستیم. همهی ما به سرعت راه میرویم، حرف میزنیم، و فکر میکنیم. کارهای مختلف را همزمان انجام میدهیم. در جلسات شرکت میکنیم و در ان واحد به ایمیلهای خود پاسخ میدهیم و با این که همزمان با خوردن غذایی که تقریباً هیچ چیز از آن نمیفهمیم با تلفن صحبت میکنیم.
دلایل و بهانههای زیادی برای این کار وجود دارد که موارد زیر میتواند برخی از آنها باشد.
"شرکتی که من در آن کار میکنم نتیجهی کار بسیار مهم است. اگر به طور پیوسته کار من نتایج مفیدی نداشته باشد. از آن شرکت کنار گذاشته خواهم شد".
سندروم عجله
"برای حفظ جایگاهم باید عجله کنم. من به فردی بسیار موفق مشهورم. فهرست کارهایی که باید انجام دهم هیچگاه تمامی ندارد. زمانی که کارهایی را که به اتمام رساندهام در فهرست حذف میکنم، حس خوبی پیدا میکنم. دوست دارم کارها را باضرباهنگ تندی پیدا کنم".
هرچند هیچ راهحل آسان و در دسترسی برای برخورد با سندروم عجله وجود ندارد، اما متخصصین دو راهکار کلی برای مقابله با این سندرم پیشنهاد میکنند:
به هرترتیب آنچه مسلم است، تعجیل و شتابزدگى موجب مىشود که تمام جوانب کار را نسنجیم و از این طریق، اسباب موفقیت را از کف بدهیم و در نتیجه به پیروزى مورد نظر دست نیابیم. ضمن آنکه تعجیل عامل برهمزنندهی تعادل میان دو کفه کار و زندگی است. مطالب زیادی در مورد تعادل میان کار و زندگی شنیدهایم و خیلی از ما تلاش میکنیم در زندگی شخصی و در کارمان به این تعادل دست یابیم. نکات زیر را در نظر بگیرید. و ببینید که سندروم عجله چگونه بر زندگی ما اثر میگذارد.
• هرچه قدر بیشتر تلاش کنید، مردم انتظار بیشتری از شما خواهند داشت.
• کارآیی بالا الزاماً به معنای کیفیت بالای کار نیست.
• اعتیاد به آدرنالین برای سلامتی انسان مضر است.
در ادامه نگاه دقیقتری به این موارد خواهیم انداخت و پیشنهادهای برای حل آنها ارائه میکنیم.
1. هرچهقدر بیشتر تولید کنید، مردم انتظار بیشتری از شما خواهند داشت.
این که فرد مفیدی برای سازمان باشید و مدیران همیشه بتوانند روی شما حساب کنند بسیار خوب است، اما باید دید حد میان موفقیت کاری و کار بیش از اندازه چیست. اگر گاهی اوقات حس میکنید انرژی لازم برای انجام کاری را ندارید، احتمالاً دچار فرسودگی شدهاید. اگر با کوچکترین تحریکی عکسالعمل شدیدی نشان میدهید دچار فرسودگی شدهاید. اینها نشان میدهد که شما دچار سندروم عجله شدهاید.
استراحت کنید. یک روز مرخصی بگیرید. فهرستی از وظایفی که میخواهید از عهدهی شما برداشته شود تهیه کنید. با مدیر و یا مشاور سازمان صحبت کنید و از آنها بخواهید در مورد شرح وظایف شما تجدید نظر کنند.
البته توجه داشته باشیم که آنچه همیشه تمامی منابع انسانی را تحت تاثیر گذارده حرکت در جهت شیب است و ممکن است با اتخاذ این رویکرد دچار عارضه دیگری بنام سندرم بطالت اجتماعی شده و بیهودهگذرانی را سرلوحه کار خود قرار دهیم. بیهودهگذرانی از جمله آسیبهای مطرح سازمانی است که این روزها از شیوع نسبتا بالایی برخوردار است. ویکتور هوگو، نویسنده شهیر در نکوهش بطالت و بیهودهگذرانی، آن را گرانترین رنج بشر و بزرگترین ستم انسان در حق خویش برمیشمارد. عواقب فردی و اجتماعی بیهودهگذرانی غیرقابل انکار است. در این رابطه روانشناسی بهنام مکس رینگل من ، آزمایشی جالب طراحی و اجرا کرد. وی در ابتدا از افراد خواست تا به تنهایی در رقابت طنابکشی شرکت کنند. مشاهدات رینگل من حاکی از آن بود که در مسابقات تکنفره هر نفر میتواند بیش از 63 کیلوگرم نیرو وارد کند. در مرحله بعد وی از سه نفر خواست تا در این مسابقه شرکت کنند. نتایج بسیار دور از انتظار بود، چرا که برخلاف تصور میزان نیروی وارده به 53 کیلوگرم کاهش یافت. رینگل من این آزمایش را با هشت نفر تکرار کرد و مشاهده کرد که هر فرد تنها 31 کیلوگرم نیرو به طناب وارد کرده است. پنهانسازی خود در لابلای فعالیتهای سازمانی و عدم وجود سیستم ارزیابی فردی در سازمانها موجب بروز رفتارهای مخرب میشود و از بهرهوری و همافزایی تیمهای کاری میکاهد. به علاوه این امر موجب شیوع سندرم بیهودهگذرانی در بدنه سازمان میشود و سازمان را دچار رخوت میکند.
2. کارآیی بالا الزاماً به معنای کیفیت بالای کار نیست.
فنآوری نوین این توهم را ایجاد کرده است که انجام دادن چندین کار به صورت همزمان مهارتی است که همهی ما باید بیاموزیم و به طور پیوسته از آن استفاده کنیم. پژوهشی که در دانشگاه استنفورد انجام شده است نشان میدهد که عکساین قضیه صادق است. افرادی که چندین کار را به صورت همزمان انجام میدهند، دقت و تمرکز کمتری دارند. بسیاری از افراد برای بالا بردن بهره وری خود سعی دارند تا حد امکان چند کار را با هم انجام دهند. در دنیایی که زندگی با سرعتی خیرهکننده پیش میرود کسانی که میتوانند چندین کار را همزمان انجام دهند عموما مؤثرتر و کاراتر به نظر میآیند، اما این قضیه همواره صادق نیست.
در واقع، انجام دادن چند کار به طور همزمان لزوماً ما را بهرهورتر نمیکند. تازه امکان دارد هنگام انجام همزمان چند کار با هم کیفیت کار ما بدتر شود. در واقع ممکن است اینکار به جای آنکه صرفه جویی در زمان باشد، زمان ما را از بین ببرد.
بنابراین، انجام دادن چندین کار در یک زمان باعث صرفهجویی در زمان نخواهد شد بلکه آن را هدر خواهد داد. زمانی که چند کار را با هم انجام میدهید باید مدام ذهن خود را تنظیم کنید و توجه و تمرکز خود را بازیابید. به عنوان مثال: اگر هنگام نوشتن مطلبی ایمیل خود را چک کنید و به پیامهای جدید پاسخ دهید، پس از بازگشت به حالت نوشتن ممکن است افکار مهم خود را به یاد نیاورید.
تلاش کنید تکنولوژی را کنترل کنید اجازه ندهید تکنولوژی شما را کنترل کند. زمانی که مشغول انجام دادن پروژههای خود هستید. هشداردهندهی ایمیل خود را غیر فعال کنید. یک روز در هفته ارتباط خود را با کامپیوتر، تبلت، و..... قطع کنید. (برای شروع میتوانید یک ساعت در روز این کار را انجام دهید)
3. اعتیاد به آدرنالین برای سلامتی انسان مضر است.
اعتیاد به آدرنالین به اندازهی اعتیاد به الکل و کوکائین جدی و البته برای جسم و روح انسان مضر است. با این وجود، از ان جایی که استفاده از آدرنالین باعث آرامش افراد میگردد، از آن استقبال میگردد. افرادی که به آدرنالین معتاد میشوند برای کسب آرامش و در نتیجه اثبات تواناییهای خود به آن پناه میبرند.
برای کنارگذاشتن اعتیاد به آدرنالین، مانند هر اعتیاد دیگری باید قبول کنید که مشکلی دارید . به کسانی که به آنها اعتماد دارید بگوئید که قصد دارید این عادت را کنار بگذارید. از آنها بخواهید در صورت بروز رفتارهای هیجانی از شما نخواهند که ادرنالین مصرف کنید.
اگر بتوانید بر سندروم عجله فائق آئید، نتایج ملموسی بدست خواهید آورد. عملکردتان به طور قابل ملاحظهای بهتر میشود. و مهارت تصمیم گیریتان تقویت میگردد، و مهمتر از آنها این که به انرژی دست می یابید که به شما آرامش مییابد نه اینکه نابودتان کند.
منبع:مجله درگی
، این مسئله که شما میتوانید در یک روز وزن کم کنید اصلا شوخی یا یک پدیده تبلیغاتی نیست. منتها مطلبی که وجود دارد این است که چه میزان وزن میتوان در یک روز کم کرد؟
متخصصان تغذیه، کاهش وزن اصولی را برای افرادی که اضافه وزن دارند، روزی 200 گرم و برای کسانی که مبتلا به چاقی مفرط هستند، 400 گرم و کمی بیشتر میدانند. پس ما هم به شما اطمینان میدهیم که با رعایت نکات زیر میتوانید این میزان از کاهش وزن خود را در یک روز شاهد باشید.
در این یک روز که قصد دارید وزنتان را کاهش دهید، باید سعی کنید در حدود 2 تا 3 لیتر آب بنوشید. بهترین موقع برای نوشیدن آب نیم ساعت قبل از غذا، اول صبح، آخر شب و میان وعدههای غذایی است.
چای و نوشیدنیهای بدون شکر را هم میتوانید جز این 2 لیتر محسوب کنید.
فعالیت بدنی
در این روز سعی کنید از روزهای قبل کمی بیشتر فعالیت بدنی داشته باشید. بعد از نهار و شام، به یک پیادهروی کوتاه بیست دقیقهای بروید.
به کارهای منزل بپردازید یا اگر سر کار هستید، بخشی از مسیر رفت و آمدتتان را پیادهروی کنید.
نمک و شکر
این دو ماده را به کلی از زندگیتان بیرون کنید، لااقل برای یک روز!! همین طور تمام مواد غذایی که از این دو ماده در آنها استفاده شده است، مانند شیرینی، نوشابه، کیک، شکلات، فست فود، کالباس و سوسیس. همچنین تمام چیزهایی که میخورید را از این نظر بررسی کنید.
نان و برنج
در این روز سعی کنید از نان و برنج کمتری استفاده کنید. خودتان را با مصرف غلات و نان سبوسدار سیر کنید. همچنین در وعدههای غذایی نهار و شام، از گوشت بدون چربی استفاده کنید.
سالاد
پیش از غذا حتما سالاد بخورید. سالاد باعث پر شدن حجم قابل توجهی از معده و در نتیجه سیر شدن میگردد، البته سالاد بدون سس!!
کاهو، کلم، بروکلی، گوجه فرنگی، هویج و آب لیمو را برای داشتن یک سالاد خوشمزه و کم کالری امتحان کنید.
صبحانه
برای یک صبحانه مقوی و مناسب میوه، بلغور جو دو سر، ماست کم چرب، املت سبزیجات و یک برش نان سبوسدار را امتحان کنید. این مواد تا نهار شما را سیر نگه میدارند.
ریزه خواری
در این روز خاص که قصد دارید شاهد کاهش وزن خود باشید، از هر گونه ریزه خواری خودداری کنید. غیر از صبحانه، نهار، شام مختصر و دو میان وعده در صبح و عصر هیچ چیز دیگری نخورید. الیته این به این معنا نیست که هر چه که هوس کردید را در وقت میان وعده بخورید. میان وعده فقط یک واحد میوه یا یک عدد سفیده تخم مرغ است همین.
دمنوش و اسموتی
چای سبز، چای دارچین، چای لیمو و اسموتیهای لاغری زیادی هستند که به شما در کاهش وزن کمک خواهند کرد. اگر میتوانید حتما در طی روز از آنها استفاده کنید. این نوشیدنیها تقریبا بدون کالری هستند و با موادی که دارند، سبب ایجاد احساس سیری و همچنین بالا رفتن میزان کالری سوزی و متابولیسم در بدن شما خواهند شد.
خبرگزاری آریا -
از دست دادن شغل، تاثیر جدی بر تمام جنبه های زندگی فرد و خانوادگی می گذارد
در شرایط اقتصادی بد، شغل مثل گوهر است و اگر آن را ناگهانی از دست بدهید، بحرانی تمام عیار زندگی تان را تحت تاثیر قرار می دهد. به عبارت دیگر از دست دادن شغل، تاثیر جدی بر تمام جنبه های زندگی فرد و خانوادگی می گذارد.
تحقیقات نشان می دهد، بیکار شدن منجر به استرس بیش از حد شده و موجب پرخوری می شود. وقتی فردی شغلش را از دست می دهد، نه تنها درآمدش از بین رفته بلکه وضعیت روحی روانی اش هم به هم می ریزد. در این شرایط فرد گیج و عصبی بوده و حتی ممکن است وضعیت به وجود آمده را انکار کند. همه این شرایط می توانند سبب شوند که فرد ناامید و افسرده شده و شرایط را حتی بدتر از قبل کند.
در مطالعه جدیدی که در این زمینه صورت گرفت، متخصصان پس از بررسی اعلام کردند که امروز و حتی در این دوره هم، از دست دادن شغل برای مردان سخت تر از زنان است. آنها باور داشتند زمانی که مردی کارش را از دست می دهد، هنوز هم به این معناست که خانواده فقیرتر شده و از جنبه های مختلف آسیب می بیند.
حال باید پس از دست دادن شغل، چطور بار استرس را تحمل کرد و نگذاشت این شرایط منجر به ضعف سلامت جسم و روان شود. ما در این مطلب به شما کمک می کنیم اگر همین امروز از کار بی کار شده اید، خودتان را کمتر در معرض آسیب روحی و روانی قرار دهید.
دوباره می توانید کار پیدا کنید
اگر به تازگی شغل تان را از دست دادید، ناراحت نباشید. پیش از این هم توانستید کاری پیدا کنید، مطمئن باشید دوباره هم می توانید. شاید این اتفاق فرصتی تازه باشد که همیشه منتظرش بودید دست به کاری بزنید که واقعا دوست دارید. به جستجوی تان ادامه دهید، امیدتان را از دست ندهید و بدانید با سخت کوشی و باور به کاری که انجام می دهید، می توانید هر کار به ظاهر غیرممکنی را انجام دهید.
واقع بین باشید
شغل نقش مهمی در اعتماد به نفس افراد دارد. بنابراین کاملاً طبیعی است که پس از بیکار شدن، اعتماد به نفس هم کاهش یابد. به همین دلیل هم اغلب افراد پس از بیکاری احساس بی ارزشی می کنند؛ اما در این شرایط سعی کنید واقع بین بوده و علت اصلی از دست دادن کار خود را پیدا کنید. اگر به این نتیجه رسیدید که از دست دادن کارتان به دلیل بی مسوولیتی و اشتباهات شخصی بوده است، برای بهبود رفتارها و مهارت های شغلی خود تلاش کنید.
هزینه ها را کاهش دهید
یکی از دغدغه های مهم و اصلی پس از بیکار شدن، وضعیت مالی خانواده است. بنابراین سعی کنید تا حد امکان هزینه های زندگی را کاهش داده و تا یافتن شغلی جدید به نوعی شرایط مالی را کنترل کنید؛ البته فراموش نکنید که تمام اعضای خانواده در این راه باید با شما همراه شده و در کاهش هزینه ها کمک کنند.
کار و شغل افراد بخش مهمی از برنامه روزانه آنها خواهد بود، بنابراین وقتی کار خود را از دست می دهید، بسیار مهم است که به فکر تغییر برنامه روزانه تان باشید؛ البته بدون هیچ شکی، جستجوی شغلی جدید نیز وقت زیادی نیاز داشته و ساعت های زیادی را می گیرد، اما همه روزتان را پر نخواهد کرد. بنابراین سعی کنید تا جایی که ممکن است زندگی طبیعی و معمولی را ادامه دهید.
اغلب افراد پس از بیکاری احساس بی ارزشی می کنند
در این وضعیت موارد زیر را اعمال کنید:
1- آخرین سابقه کاری خود را با ثبت تمام مهارتها، تحصیلات و تجربیات خود تهیه کنید.
2- موضوع بیکاری خود را با تمام نزدیکان و آشنایانی که برای یافتن شغل جدید و یا حداقل کمک فکری، مفید هستند، در میان بگذارید.
3- از همه مهم تر اینکه، با جبران کسری های قبلی خود و بکارگیری حداکثر توان در به اتمام رساندن کارهای در دست اجرای خود در محیط کار قبلی، بکوشید تا بتوانید قدم هایی مثبت و درآمدزا، هرچند کم بردارید.
4- از همین حالا شروع کنید، در اینترنت و روزنامه ها، بدنبال کار باشید و رزومه ی خود را از طریق ایمیل، نمابر و حتی حضوری برای نیازمندهای استخدام، ارسال کنید.
5- پیشرو شوید و سبقت بگیرید، در این راه از تمام مهارتها، استعدادها و تجربیات خود برای تثبیت موقعیت خود استفاده کنید.
6- همواره شکرگزار باشید، یکی از رازهای موفقیت در انسانهای خوشبخت، قدردانی از نعمتها و توانانی های هر چند کم در زندگیست، با این تفکر و تمرکز برآن، مسیر خود را بسوی مقصود خود هموار می سازید و خواهید دید که چطور موفقیتهای غیرمترقبه و جدید ناخودآگاه در زندگیتان آشکار می شود.
ادامه دادن به زندگی خود
در شرایطی که به دنبال کار می گردید و با افسردگی مقابله می کنید باید تعادل بین کار وزندگی را حفظ کنید. نباید اجازه دهید یافتن شغل زمان زیادی از شما بگیرد که برای زندگی عادی خود وقت نداشته باشید. ساعاتی را به تفریح و استراحت اختصاص دهید. هم چنین:
- زمانی را به ورزش منظم اختصاص دهید. این کار به بهبود حال شما و کاهش استرس کمک می کند.
- خواب کافی برای افزایش بهره وری خود داشته باشید و میزان استرس و افسردگی را تحت نظر بگیرید.
- روشهای تمدد اعصاب مثل یوگا می تواند به کاهش استرس و داشتن آرامش کمک کند.
روش ویژه برای مقابله با افسردگی ناشی از بیکاری مواظبت از خود و اعتقاد به توانایی های خود است. تنها با نگاه مثبت می توان از شکست عبور کرده و یک شغل عالی به دست آورد.
تلنگر آخر
در این روزها از خودتان بپرسید، آیا ممکن بود، بدتر از این هم اتفاق بیافتد. آنچه در کل زندگی مهم است، از دست دادن شغل نیست، از دست دادن آبرو است. یادتان باشد، از دست دادن شغل، هر لحظه در کمین همه افراد است.صندلی ها جای خود باقی می مانند و آدمها می روند، مهم این است که در محل کارتان از شما به نیکی یاد کنند و شما ارتباطات تان را با این افراد حفظ کنید.
منبع: تبیان
معمولا این هورمون زمانی که تحت فشار استرس هستید تولید می شود. به همین دلیل به کورتیزول هورمون استرس هم می گویند. تولید بیش از اندازه این هورمون به عضلات آسیب می رساند و روی متابولیزم بدن تاثیر منفی می گذارد و در نتیجه باعث چاقی شکمی می شود.
نشانه های کورتیزول بالا:
غذاهایی که نباید بخورید:
کافئین، الکل، غذاهای سرشار از شکر، شیرین کننده ها و پتاسیم.
غذاهایی که باید بخورید:
غذاهای سرشار از فسفاتیدیل سرین مثل شاه ماهی و پروتئین ها.
غذاهای سرشار از فنیل آلانین مثل، جوجه، تخم مرغ، برنج قهوه ای، بروکلی، کدو و کنگر فرنگی.
غذاهای سرشار از تریپتوفان مثل برنج، سویا، گوشت، تخم مرغ، شیر و مشتقات.
غذاهای سرشار از ویتامین B5 مثل خرما، بادام، شیر، سالمون و بلغور جو.
تعداد وعده های غذایی را بیشتر کنید: ۵ وعده در روز به مقدار کافی و مناسب غذا بخورید. هرگز سعی نکنید که یکی از وعده ها را حذف کنید چون این کار باعث افزایش تولید کورتیزول می شود.
ورزش کنید: ۳ بار در هفته ورزش کنید اما مدت آن بیشتر از ۵۰ دقیقه نشود. ورزش زیاد سطح کورتیزول را بالا می برد. هر ۷ روز هفته ورزش نکنید حتما ۲ یا ۳ روز از هفته را استراحت کنید.
خوب بخوابید: در روز ۸ الی ۱۰ ساعت استراحت کنید تا سطح کورتیزول کاهش پیدا کرده و بدن ریکاوری شود.
ریلکس باشید: در جستجوی تکنیک های ریلکسیشن و مدیتیشن باشید و در زندگی روزانه آن ها را به کار ببرید.
از محرک ها اجتناب کنید: نوشیدنی های انرژی زا، کافئین یا الکل مصرف نکنید.
قرص و مکمل های ضد استرس مصرف کنید: ویتامین C، B5، A، فولیک اسید، زینک، جین سینگ، شیرین بیان، کروم، منیزیم، کلسیم، بابونه و جو.
به مقدار کافی آب بنوشید: هر روز بدن تان را هیدراته نگه دارید. صبح ها ناشتا با شکم خالی و شب ها قبل از خواب یک لیوان آب بنوشید و این را به عادت تبدیل کنید.
، در بازار محصولات بهداشتی معمولا آنقدر تنوع وجود دارد که گاهی باعث سردرگمی مشتریان میشود. انتخاب شامپوی مناسب برای موها نیز از موارد دشواری است که مستلزم داشتن اطلاعات دقیق از نوع و جنس موهاست. از طریق انتخاب شامپوی مناسب میتوان در حفظ و بهبود سلامت موها کوشید.
شامپویی برای موهای چرب
اگر پوست سر و موهای چربی دارید و تاکنون شامپوهای مختلف نتوانستهاند در این میان راهگشا باشند، راههایی از جمله شستوشوی دو بار در روز توصیه میشود. از مصرف شامپوهای آبرسان، مرطوبکننده و نرمکننده و مخصوص موهای چرب خودداری کنید. این قبیل شامپوها رطوبت زیاد را در پوست چرب سر ایجاد میکند. در نقطه مقابل همیشه بهدنبال شامپوهایی با برچسب حجمدهنده، تقویتکننده و متعادلکننده باشید. این محصولات رطوبت کمتری در موها ایجاد میکنند و در از بین بردن چربی اضافی مؤثرتر عمل میکنند. از نرمکننده و حالتدهنده روی پوست سر نریزید بلکه از این مواد تنها روی ساقه موها استفاده کنید سپس بعد از چند دقیقه آبکشی کنید.
مراقب شکست موهای خشک باشید
موهای خشک معمولا با خارش پوسته سر، احساس خارش و حتی پوسهریزی همراه است که گاهی واقعا آزاردهنده میشود. بهخاطر داشته باشید از شامپوهای حجمدهنده و تقویتکننده برای موهای خشک استفاده نکنید. این شامپوها پوست سر را برای کسب رطوبت مورد نیاز میشکافند. برای موهای خشکی که پوستهریزی ندارند به دنبال شامپویی باشید که رطوبت پوست سر را تقویت کند و همچنین رطوبت موها و صاف یا مجعد کردن موها را همراه داشته باشد. اگر پوست سر بسیار خشکی دارید که معمولا با خارش و پوستهریزی همراه است، حتما از شامپوهای مخصوص موهای خشک استفاده کنید که حاوی موادی چون منتول و ترکیباتی هستند که به حفظ رطوبت موها کمک میکنند. از شامپوهای حاوی سولفات که پوست سر و موها را بشدت خشک میکند، خودداری کنید.
شامپو مناسب موهای صاف
معمولا موهای صاف در ظاهر کمپشت به نظر میرسند و در بیشتر مواقع بهدلیل صاف بودن موها، چربی پوست سر براحتی روی ساقه مو جریان مییابد. بسیاری از افرادی که موهای صافی دارند، دارای موهای چرب هستند؛ بنابراین پزشکان توصیه میکنند این افراد از شامپوهای مخصوص موهای چرب و شامپوهای حجمدهنده استفاده کنند.
شامپو مناسب موهای مجعد و فر
کسانی که موهای مجعدی دارند، غالبا از خشکی موهای خود شکایت دارند. در موهای فر بهدلیل پیچ و تابهایی که دارد، چربی پوست سر بدرستی روی ساقه مو جاری نمیشود و از اینرو اغلب اوقات موها بسیار خشک هستند. بنابراین پزشکان توصیه میکنند افرادی که موهای فر دارند باید از شامپوهای مخصوص موهای خشک استفاده کنند تا رطوبت و چربی از دست رفته را جبران کنند.
شامپو مناسب موهای رنگ کرده
موهای رنگ کرده بهدلیل تماسی که با مواد شیمیایی دارند معمولا خشکتر از موهای دیگر هستند و احتمال آسیبدیدگی آنها نیز بیشتر است. بهتر است افراد با موهای رنگشده از شامپوهای تثبیتکننده مو استفاده کنند.
همچنین استفاده از شامپوهای تقویت کننده نیز میتواند آسیب وارده به موها را ترمیم کند و حتی شکنندگی و خشکی ناشی از رنگ مو را نیز بهبود بخشد. شامپوهای تقویتکننده حاوی پروتئینهایی است که وضعیت آسیبدیده موهای رنگکرده را ترمیم میکند.
انتخاب اسم برای فرزندتان یکی از مهمترین و ابتدایی ترین تصمیماتی است که البته تا حد زیادی در آینده فرزندتان نیز تاثیر دارد پس سعی کنید در این رابطه تحقیق کنید.
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ دارید به اسمگذاری روی بچهتان فکر میکنید؟ به این فکر کنید که چه تأثیری روی زندگیاش خواهد داشت.
اسم من «فینیسیا دابسون حبیبیمعوض» است. نه؛ شوخی نمیکنم. این اسمی است که والدینم برای من انتخاب کردند؛ به خاطر این اسم است که من به استارباکس نمیروم [کافیشاپ معروف زنجیرهای که روی لیوان مشتری اسمش را مینویسد]. اسمی که برای فرزند انتخاب میکنید، از راههایی است که معلوم میکند شما چه جور والدینی خواهید بود. به نظر میرسد، بسیاری اسمهای مد شده را به اسمهای سنتی ترجیح میدهند. اما، وقتی با بیزاری فرزند بزرگشدهتان که در دوران کودکی بابت اسم غیرعادیش شرمساری و ناراحتی را تحمل میکرده روبرو میشوید، احتمالا آرزو خواهید کرد که کاش میتوانستید زمان را به عقب برگردانید.
«سخت» تعبیر ملایمی است، از تجربه من در زندگی با یک اسم غیرعادی. یک بار هم نشده که یک آشنایی جدید با یک اظهارنظر درباره اسمم یا تا حدی گیج شدن طرف مقابل همراه نشود.
مردم فکر میکنند که وقتی با یک اسم غیرمعمول روبرو میشوند، حق دارند نظر بدهند. بدترین حالتش وقتی است که یک غریبه، با فرض اینکه قاعدتا باید از این اسم در رنج باشم، احساس میکند باید به من دلداری بدهد. اسمم را «متفاوت» یا «بدیع» میخوانند. کمکم یاد گرفتهام که منظور مردم از این حرفها این است که اصلا نمیدانند چطور باید اسمم را بنویسند.
از زمان بچگی مرا هیبی صدا میکردهاند: خلاصه اسم وسطم. فکر میکنم این تلاش ضعیف مادرم بوده برای محافظت کردن از من در مقابل نامهربانیهای دنیای بیرون. در واقع فکر میکنم فیلم فانتزی سال ۲۰۰۶، «پنهلوپه»، درباره تلاشهای یک مادر درمانده برای کمک به حضور دخترش در جامعه بدون اینکه به عنوان یک آدم عجیب و غریب برچسب بخورد، میتوانسته بر اساس زندگی من باشد. فقط با این تفاوت که در داستان واقعی من یک اسم عجیب و غریب دارم نه یک دماغ خوکی؛ آخر ماجرا هم به جیمز مکاووی [بازیگر معروف] نمیرسم (حیف!).
همسنوسال های دوران بچگیام اسمم را مسخره میکردند؛ همینطور چندین نفر از معلمانم که آخرش من را هربی، هِب یا فیبی صدا میکردند. بدترین این مسخرهکردنها وقتی بود که در سال اول دبیرستان، یکی از معلمها جلوی همه کلاس پرسید «جیبی» کجاست. تا امروز هم نمیتوانم بفهمم یک آدم بزرگسال چطور میتواند از شرمنده کردن یک بچه جلوی چشم همسنوسالهایش لذت ببرد.
یک نکته آزاردهنده که آن را با بقیه بچههایی که اسمهای غیرعادی دارند شریکم، این بود که در هر تکلیفی که روی کامپیوتر نوشته میشد، خط قرمز پیچوتابدار غلط املایی را زیر اسمم میدیدم، انگار حتی تکنولوژی هم میفهمید فینیسیا هیبیبی دابسونمعوض نباید اسم باشد. کاش بیل گیتس [مدیرعامل مایکروسافت که سازنده نرمافزاری است که در اینجا از آن صحبت میشود] این را زودتر به پدر و مادرم میگفت.
البته به طرز غافلگیرکنندهای، توانستم نسبتا خوب با داشتن این اسم عجیب و غریب کنار بیایم. مادربزرگم هم چنین انتظاری نداشت، کسی که البته از دست او هم ناراحتم که جلوی پدر و مادرم را نگرفت و گذاشت تصمیم بگیرند که اضافه کردن یک خط تیره به یک نامخانوادگی حرفنویسی شده عربی کافی نیست و باید دو تا اسم دیگر از تمدنهای باستانی هم به آن اضافه کنند! [حرفنویسی بازنویسی کلمهای از یک خط به خطی دیگر است، مثل نوشتن اسامی انگلیسی به زبان فارسی.]
دلم میخواهد اینجا بگویم که یادگرفتهام که از اسم کاملم با همه مسخرگیاش راضی باشم؛ اما هر بار که با کندی دردناکی باید حرفبهحرف برای یک نفر هجیاش کنم، یا به یک غریبه توضیح کوتاهی درباره آنچه در سر پدرومادرم میگذشته بدهم، متوجه میشوم احساسم به این اسم همیشه کمی آزردگی خواهد بود.
عجیب است اما فکر میکنم چیزی که اجازه داده با این اسم کنار بیایم دیدن و شنیدن تقلای بقیه با آن است. گرچه عمیقا خجالتآور است، باز هم سرگرمکننده است. همیشه وقتی، مثلا یک نفر از خدمات پسازفروش یک شرکت، پشت تلفن اسمم را فونیکا تلفظ میکند، مجبورم خندهام را مخفی کنم. تازه، هیچوقت هم حرف کم نمیآورم؛ آن سکوت عجیبی که در حضور یک غریبه دارید، وقتی حرفی ندارید بزنید را تصور کنید. وقتی میتوانید ۱۵دقیقه درباره مبدأ غیرعادی اسمتان گپ بزنید، دیگر مجبور نیستند سراغ آبوهوا بروید. اما یکی دو تا مزیت جزئی در مقابل رنج و خجالت کودکی چندان مهم نیست. به همه والدین آیندهای که میخواهند یک اسم «منحصربهفرد» به فرزندشان بدهند این را میگویم. خواهش میکنم تأثیری که روی زندگیش خواهید گذاشت را در نظر بگیرید. این پنج قانون طلایی را هم از من داشته باشید:
آیا قبلا این اسم را شنیدهاید؟ اگر نه، بقیه هم همینطور خواهند بود.
بدون اینکه جایی در موردش خواندهباشید میتوانستید تلفظش کنید؟ چون اگر مجبور بودهاید تلفظ این اسم را جستجو کنید یا بپرسید، من با تجربه دست اول به شما میگویم که بین کسانی که فرزندتان با آنها آشنا خواهد شد، شما تنها کسی خواهید بود که حاضر است این زحمت را بکشد.
اسمها را ترکیب نکنید مگر اینکه تلفظ هر دویشان آسان باشد. دابسون؛ خوب است. معوض؛ خودش به اندازه کافی دردسر دارد. دابسونمعوض. نظری ندارم!
آیا یک بچه دبستانی میتواند این اسم را بگوید؟ اگر با تعجب به شما نگاه میکنند و میگویند «چی؟»، این را یک «نه» محکم حساب کنید.
یادتان باشد که اسم بچهتان فقط قرار است برای او راضیکننده باشد و بنا نیست به دنیا ثابت کند شما چقدر باحال و خلاقید. برای ثابتکردن این چیزها اینستاگرام هست. این را از کسی بشنوید که میداند دارد از چه حرف میزند. وگرنه بعد از یکی دو دهه زندگی، فرزند شما هم به اندازه من کلافه خواهد بود.
یکی از ترس هایی که بین بیشتر کودکان عمومیت دارد، ترس از تاریکی اسـت. معمولا این ترس بین سنین 3 -2 سالگی آغاز می شود و ضمن تداوم در سالهای بعد قدری کاهش می یابد، ولی تا حدود 10-12 سالگی نیز ادامه پیدا می کند. یکی از مواردی که منجر به ترس کودک از تاریکی می شود، زمانی اسـت که پدر و مادر و یا نزدیکان کودک به عنوان تنبیه از او می خوهند تا در اتاق تاریک مثل انباری، زیرزمین، و غیره که موجب ترس و وحشت او می شود، تنها بماند. نکته دیگر آن اسـت که فضای منزلی که کودک در آن زندگی می کند و یا اتاق آشنای کودک، در وضعیت های تاریک و روشن جلوه های متقاوتی دارد.
در بعضی موارد حتی فکر تنهایی در یک اتاق تاریک کودک را می ترساند. کودکانی که از تاریکی و تنهایی شدیدا دچار ترس، دلهره و اضطراب می شوند از آن فرار می کنند بیش از هر چیز نیازمند احساس امنیت و آرامش هستند که والدین و اعضای خانواده می توانند به آنها ببخشند.
در برخی موارد، ترس کودک از تاریکی، ناشی از تصورات ذهنی او درباره دزد و موجودات خیالی ای اسـت که از اطرافیان خود می شنود و یا گاهی خواب می بیند. از نظر یک کودک 6 ساله، تاریکی مظهر هیولاها، غول ها، دزدها و ... اسـت که می توانند به او صدمه بزنند. برای مثال زمانی که کودک به رختخواب می رود به یاد موقعیت ترسناکی که شب پیش در خواب دیده اسـت، می افتد و آن گاه خواب از سر او می پرد و شروع به خیال پردازی مجدد می کند.
راهکارهایی که منجر به کاهش ترس کودک از تاریکی می شود عبارتند از:
1- گاهی انجام برخی بازی ها و سرگرمی ها در تاریکی می تواند موجب کاهش ترس کودک از تاریکی بشود. به عنوان مثال پدر و مادر می توانند جلوی نور شمع به سایه بازی با انگشتان بر روی دیوار بپردازند و یا در تاریکی جایشان را تغییر دهند و از کودک بخواهند آنها را پیدا کند. هدف از انجام این بازی ها این اسـت که کودک به تاریکی عادت کند و در یابد که اشیاء در تاریکی هیچ تفاوتی یا زمانی که هوا روشن اسـت نمی کنند.
2- اگر کودک عادت دارد که نیمه های شب از خواب بیدار شود هیچ گاه او را به اتاق دعوت نکنیم زیرا ترک چنین عادتی دشوار و سخت اسـت.
3- علت اصلی ترس کودک را باید شناخت: برای مثال، پدر و مادر می توانند نسبت به رفتارها و رویدادهای روزانه فرزند خود حساس باشند و تغییرات محیطی او را اعم از خانه، مدرسه و دوستانش مورد بررسی قرار دهند، حتی می توانند علایق و انگیزه های جدید او را بشناسند. گاهی که کودک به شدت ترسیده اسـت و قادر به بیان کلامی ترس خود نیست، می توانیم از او بخواهیم که با رسم نقاشی، ترس خود را به تصویر درآورد.
آن گاه دقت کنیم که کودک چه می کشد و با چه رنگ هایی آن را رنگ آمیزی می کند. معمولا اضطراب ها و ترس ها با رنگ های تیره، مات و تاریک رسم می شوند و گاهی هم کودک با خط خطی کردن چهره ای که کشیده اسـت سعی در از بین بردن و محو کردن عامل ترس خود دارد. پس از نقاشی می توانیم با کودک درباره اثرش صحبت کنیم و با سئوالات ساده ای که از او می پرسیم، علت ترس او را جویا شویم. البته کودک را وادار به نقاشی از موضوعی که باعث ترس او شده اسـت نکنیم. اجازه دهیم که او ابتدا احساس امنیت و آرامش کند و در صورت تمایل تصویر خیالی خود را رسم کند.
4- زمان خواب کودک را می توان با تداعی های خوش و آرامش بخش همراه ساخت. برای مثال مسواک زدن، شب بخیر گفتن، پوشیدن لباس خواب، شنیدن داستانی ساده و یا خاطره ای از دوران کودکی می تواند دلهره و اضطراب کودک را کاهش دهد.
5- با روشن نگه داشتن یک چراغ کم نور و یا چراغ خواب می توان اتاق کودک را از تاریکی محض درآورد. دقت داشته باشیم، چراغ خواب را جایی قرار دهیم که نور آن موجب سایه وسایل اتاق بر روی دیوار نشود، زیرا کودکان با خیال پردازی های خود سایه ها را به صورت اشباح و موجودات خیالی تجسم می کنند و در مواردی نیز استفاده از یک چراغ قوه کوچک که کودک بتواند آن را زیر بالش خود بگذارد، به او آرامش خیال می دهد.
6- بعد از آن که چراغ اتاق را خاموش کردیم، چند دقیقه نزد کودک بمانیم و درباره روزی که گذارنده اسـت با او صحبت کنیم.
7- زمانی که کودک وحشت زده از خواب می پرد، سعی نکنیم با انتقاد و یا سرزنش کودک را مورد تحقیر قرار دهیم، بلکه صبورانه نسبت به ترس کودک و منشاء آن کنجکاوی به خرج دهیم و از او بخواهیم در صورت تمایل درباره ترسش و یا موجوداتی که در خواب دیده اسـت صحبت کند زیرا از این طریق ترس و وحشت کودک کاهش می یابد و راحت تر می تواند به مقابله با آن بپردازد.