بچهی همسایه را میشناسید، همان که به نظر نمیرسد با هیچ چیزی آرام بگیرد؟ آیا پدر و مادرش چیزی را میدانند که شما نمیدانید؟
بچهی همسایه را میشناسید، همان که به نظر نمیرسد با هیچ چیزی آرام بگیرد؟ آیا پدر و مادرش چیزی را میدانند که شما نمیدانید؟ کارشناسان در پاسخ میگویند احتمالا نه، اما پیشنهاد میکنیم شما برای دور ماندن از بیماریها، از 6 رفتار بچههای سالم استفاده کنید.
1- دستتان را تمیز نگهدارید
شستن
دستها به طور منظم، گرفتگیهای تنفسی و بیماریهای معده و روده را به
طرز چشمگیری کاهش میدهند. بنابراین به بچههایتان عادت بدهید زمانی که
مهدکودک یا کلاسهایشان را ترک میکنند، بعد از هربار بازی کردن و قبل
از غذا خوردن دستانشان را بشویند (یا از ضدعفونیکنندههای دست استفاده
کنند). یک ترفند کلیدی این اسـت که به فرزندانتان یاد بدهید قبل از آغشته
کردن دستهایشان به مایع تا قبل از شستن آنها، به مدت 15 تا 20 ثانیه سرود
«تولدت مبارک» را بخوانند.
2- زیاد بخوابید
اطمینان
حاصل کنید که بچهها زود بخوابند. خیلی از نوزادان تقریبا به 14 ساعت خواب
در روز و پیشدبستانیها به 11 تا 13 ساعت خواب در روز نیاز دارند.
3- هر روز فعال باشید
مطالعات
نشان میدهد ورزش منظم و ملایم میتواند 25 تا 50 درصد از سرماخوردگیها و
آنفلوآنزاهایی را که در طول یکسال اتفاق میافتند را کاهش دهند. آن هم
احتمالا با تقویت گردش خونی که حاصل سلول های مبارزه کننده با عفونت هستند.
ورزش بهتر از هر درمان مطمئن یا معجزه اسـت.
4- مصرف یک رژیم غذایی متعادل و سالم
وعده
های غذایی با مقدار زیادی از میوه ها و سبزیجات رنگارنگ به تقویت سیستم
ایمنی بدن کودکتان کمک میکند. از جمله مواد غذایی سرشار از ویتامین C کلم
بروکلی، توت فرنگی و پرتقال هستند و موادغذایی سرشار از ویتامین D شامل
ماهی تن، شیر غنی شده،غلات و حبوبات میشوند. مصرف ماست پروبیوتیک هم
میتواند به محافظت از بدن کمک کند.
5-به صورتتان دست نزنید
ویروس
سرماخوردگی و آنفلوآنزا از طریق بینی، چشمها و دهان وارد بدن میشوند پس
نگذارید فرزندتان به این نواحی دست بزند. البته این کار در عمل میتواند
بسیار سخت باشد چون شستن دستها در لحظات حساس، از مهمترین کارها اسـت.
به فرزندتان یاد بدهید که هرگز نی، لیوان و مسواکش را بهطور مشترک با
دیگران استفاده نکند.
6- واکسن آنفلوآنزا بزنید
محققان و پزشکان میگویند که بهترین راه برای جلوگیری از ابتلا به آنفلوآنزا، تزریق واکسن آن اسـت.
بیتوته
کمرویی و گوشهگیری کودکان به این شکلها بروز میکند:
بیمیلی اجتماعی: کودک اشتیاقی برای بازی با همسالان خود (آشنا و ناآشنا) ندارد و زمانی که با کودکان اسـت، ترجیح میدهد به تنهایی بازی کند و شیءگراست تا مردمگرا و نکته مهم این اسـت که در این حالت از تعامل با همسالان ترس ندارد و در صورت اجبار، وارد فعالیت گروهی میشود و بخوبی با دیگران تعامل میکند.
ناظر و تماشاچی: کودک تمایل دارد با کودکان و همسالان خود بازی کند ولی به دلیل اضطراب اجتماعی، از نزدیک شدن به کودکان اجتناب میکند و گوشهای میایستد و فقط نظارهگر بازی کودکان میشود.
انزوای اجتماعی: کودک نهتنها تمایل به تنها بازی کردن ندارد بلکه از بازی کردن با دیگران نیز گریزان اسـت و رفتارهای او از لحاظ بالینی، با خجالت شروع و با خشم و گاهی افسردگی همراه میشود.
برای درمان ابتدا باید مشخص شود، علت کمرویی کودک و نوع آن کدام اسـت. علاوه بر آن، از روشهای رفتاردرمانی برای شکلدهی کودک استفاده میشود. توجه به این نکات در روند درمان ضروری اسـت و مراقبان و والدین باید این نکات را در نظر بگیرند:
ـ از واژههای تمسخرآمیز مانند ترسو، خجالتی، دست و پاچلفتی و بیعرضه استفاده نکنید.
ـ از سرزنش کودک به دلیل بازی نکردن با همسالان بپرهیزید.
ـ او را با دیگران مقایسه نکنید و اجتماعی بودن اطرافیانش را به رخ او نکشید.
ـ در کودک احساس امنیت ایجاد کنید و از دیگران او را نترسانید.
ـ به کودک برچسب خجالتی بودن نزنید و اگر سوم شخصی در یک جمع از شما پرسید، آیا کودکتان خجالتی اسـت، بلافاصله پاسخ دهید: خیر، کمی زمان نیاز دارد تا به موقعیت جدید عادت کند.
ـ به کودک مسئولیتهای کوچک بدهید و اعتماد به نفس او را تقویت کنید.
ـ رفتار مثبت و واقعی در کودک پیدا کنید و آنها را برجسته کنید و تشویقش کنید.
ـ در هفته دوبار کودک را به محل بازی کودکان ببرید.
ـ فرزندتان را همان طور که هست، بپذیرید و توقع و انتظار بیمورد و بیش از حد نداشته باشید.
ـ درباره تجربیات خوب فرزندتان با همبازیهایش صحبت کنید.
ـ متناسب با سن و توانایی فرزندتان یکی دو هنر و تردستی به او بیاموزید (نظیر بازی با طناب یا حلقه پلاستیکی). این کار به کودک کمک میکند برای نشان دادن خودش به همسالانش فرصت داشته باشد.
ـ داستانهای مفهومی و مشارکتی برای کودک بخوانید.
ـ بازیهای دستهجمعی که در آنها بزرگسالان با کودکان مشارکت میکنند انجام دهید.
دکتر مهرنوش دارینی
روانشناس و مشاور
مقایسههای مستقیم باعث عصبانی شدن بچهها میشود. وقتی برایشان مشخص میشود که به اندازه کافی خوب نیستند نسبت خواهر و برادر و یا دوست حس ناراحتی و عصبانیت در آنها ایجاد میشود.
مقایسه کردن کودکان با سایر دوستان وی یا کودکان اقوام و حتی خواهر و برادرهای وی کمکی به فرزند شما نمیکند، بلکه بر عکس میتواند اثرات منفی ای بر رفتار وی داشته باشد.
مقایسه، اعتمادبه نفس آنها را به شدت
خدشهدار کرده و باعث میشود احساس حقارت کنند. باوجود این، بسیاری از
والدین وقتی میبینند فرزندشان به خوبی بچههای دیگر نیستند، دست از
مقایسه کردن نمیکشند و مدام کودکشان را با کودکان دیگر در کفه ترازوی
سنجش و مقایسه قرار میدهند. برای رهایی از این رفتار غلط کافی اســت، به
خود بقبولانید که فرزند شما، موجودی مستقل و آزاد اســت که راه رشد و شیوه
زندگی خودش را دارد و خواهد داشت.
بعضیها، این اصل را همان روزی که روی صفحه مانتیور سونوگرافی، جنسیت کودکشان معلوم میشود، میپذیرند. این کودک قرار نیست همه خواستههای شما را مو به مو اجرا کند؛ همانطور که شما، خواستههای والدینتان را مو به مو انجام ندادید. بنابراین با این رفتار و حرکت با دست خود به فرزندتان آسیب نرسانید.
در زیر به دلایل مهمی اشاره میکنیم که به شما نشان میدهد مقایسه کردن کودکان با یکدیگر کار درستی نیست و چه عواقبی میتواند در پی داشته باشد.
مقایسه باعث خشم کودک میشود
مقایسههای
مستقیم باعث عصبانی شدن بچهها میشود. وقتی برایشان مشخص میشود که به
اندازه کافی خوب نیستند، نه تنها حس تلخی و ناراحتی نسبت به شما پیدا
میکنند بلکه نسبت به آن خواهر و برادر و یا دوست هم همین حس ناراحتی و
عصبانیت در آنها ایجاد میشود.
مقایسهکودکان با یکدیگر باعث عصبانی شدن آن ها میشود
مقایسه باعث خودخواهی میشود
برعکس
این مقایسهها هم همینطور اســت. عاقلانه اســت که فرزندتان را به طریق مثبت
هم با دیگران مقایسه نکنید. دوست دارید فرزندتان طوری بزرگ شود که تصور
کند از بقیه آدمها برتر اســت؟ تحسین کردن بچهها کار خوبی اســت اما باید
مراقب باشید که به طور مداوم به آنها نگویید که از بقیه بچهها بهتر و
بالاتر هستند.
اگر بخواهید آنها را خودخواه و متکبر بار بیاورید هیچ لطفی در حقشان نکردهاید. مقایسه کردن فرزندتان با دیگران تصویری منفی از خودشان به آنها میدهد. پدر یا مادر بودن یک مسابقه نیست و لازم نیست به بقیه والدین نشان دهید که فرزندتان چقدر بهتر از بقیه اســت
مقایسهکردن، باعث دروغگویی کودکان می شود
انتظار
و توقع بیش از حد از کودکان و مقایسه آنها با دوستان و همسالان در
زمینههای گوناگون، یکی از علتهای دروغگویی محسوب میشود. والدینی که
انتظارات بیش از حد توان و استعداد کودکان داشته باشند و آنان را زیر فشار
قرار دهند، کودکان را به دروغگویی وامیدارند. والدین باید توجه داشته
باشند که مقایسه کردن بچهها، در هر سنی، کار غلطی اســت که سبب خودکمبینی
کودک شده و سرخوردگی ایجاد میکند و این باعث میشود کودک، برای فرار از
مقایسه شدن، در حقیقت، از والدینش فرار کند و این یعنی خطر! پس، باید به
یاد داشته باشید که هرگز، بچهها را با هم مقایسه نکنید.
روزنامه قانون /برترین ها
کارشناسان درباره غذاهایی که باعث آرامش کودکان بیش فعال می شود، تحقیقاتی کرده اند و در این زمینه به والدین پیشنهادهایی داده اند.
کدام دسته از مواد غذایی، کودکان بیش فعال را آرام می کند؟
کارشناسان درباره غذاهایی که باعث آرامش کودکان بیش فعال می شود، تحقیقاتی کرده اند و در این زمینه به والدین پیشنهادهایی داده اند. سوالی که پیش می آید، این اســت که چگونه ممکن اســت غذا روی رفتار فرزند تاثیر بگذارد؟ کودکانی که غذاهای سرشار از شکر و نشاسته مانند برنج سفید و فرآورده های آرد سفید مصرف می کنند، می توانند با کاهش مصرف قند روحیه خود را بهبود بخشند.۲) ماست کم چرب یا پنیر کم چرب مخلوط شده با میوه یا آب میوه غلیظ.
۳) تخمه یا میوه مغزدار مانند بادام، بادام زمینی، بادام هندی، گردو، تخمه آفتاب گردان، تخمه کدو و سویا.
۴) میوه های تازه و خشک.
۵ ) کراکرهای سبوس دار با پنیر کم چرب، کره بادام زمینی، کره بادام.
۶ ) غلات سالم با حداقل ۳ گرم فیبر، شیر کم چرب، بستنی تهیه شده از میوه تازه و شیرینی های خانگی را که سالم تر اســت جایگزین شیرینی جات ناسالم کنید، از مصرف مواد غذایی فرآوری شده حاوی افزودنی ها، نشاسته و قند، شکلات، کیک، نوشابه گازدار و... خودداری کنید.قبل یا نزدیک به ساعت خواب، کودکان باید از مصرف کافئین، شکلات، نوشیدنی با میزان قند بالا و بستنی خودداری کنند و به جای آن شیر کم چرب، فرآورده های سویا، کره بادام زمینی و پنیر مصرف کنند تا خواب آرامی داشته باشند.
بیتوته
دکتر تقی بغدادی، فوقتخصص جراحی ارتوپدی اطفال و رئیس انجمن جراحان ارتوپدی اطفال در گفتوگو با جامجم با اشاره به نتایج آزمایشها روی کودکان دارای مشکلات استخوانی میگوید: نتایج این بررسیها نشان میدهد تعداد زیادی از کودکان بویژه در شهرهای بزرگی مثل تهران، کمبود ویتامین D دارند.
وی با تاکید بر این که در کودکان پوکی استخوان وجود ندارد، مگر در شرایط خیلی خاص که تغذیه بسیار نامناسب باشد و مواد معدنی، مواد عالی و ویتامینهای غیرمعدنی در بدن وجود نداشته باشد، میافزاید: پوکی استخوان به کمبود مواد معدنی در استخوانها گفته میشود و علائم و اثرات آن در کودکان در حال رشد که صفحه رشد استخوانی آنها باز اسـت نسبت به افراد بالغ متفاوت اسـت، اما نکته مهمی که والدین باید توجه داشته باشند آن اسـت که معمولا کمبود مواد معدنی در سنین رشد، موجب نرمی استخوان میشود که اثرات آن بیشتر در نزدیکی صفحات رشد دیده میشود.
بیماری پنهان در بزرگسالی
بیشک، کودکانی که به واسطه کمبود ویتامین D و اختلال جذب کلسیم در معرض نرمی استخوان قرار میگیرند و کمبود این ویتامین در آنها بسرعت تشخیص داده نشده و درمان نمیشوند، در سالهای بعدی زندگی به پوکی استخوان مبتلا خواهند شد.
رئیس هیات مدیره انجمن جراحان ارتوپدی اطفال با اشاره به پوکی استخوان به عنوان بیماری پنهان شایع در ایران توضیح میدهد: البته این بیماری در افراد بالغ و بخصوص در بانوان بیشتر اسـت و ضرورت دارد خانمها برای بهتر شدن ساختار استخوان تغدیه مناسب و ورزش کافی داشته باشند.با وجود برخی تصورات غلط در بانوان مبنی بر کافی بودن تغذیه مناسب و مصرف ویتامین D برای پیشگیری از پوکی استخوان، در صورتی که خانمها از فعالیت فیزیکی مناسب برخوردار نباشند، ساختار استخوانی آنها اشکال پیدا خواهد کرد.
فرزندانی با استخوان محکم
خوب اسـت بدانید شایعترین بیماری استخوانی در اطفال، نرمی استخوان اسـت که این نرمی استخوان به طور معمول به دلیل کمبود ویتامین D اسـت.
دکتر مجتبی ملک، فوقتخصص غدد با تاکید بر این که منبع اصلی تامین ویتامینD نور آفتاب اسـت که متاسفانه کودکان ما به دلایل مختلف قادر به تامین آن نیستند به جامجم میگوید: گرچه منابع تغذیهای بویژه لبنیات، تخممرغ و غذاهای دریایی نیز منابع خوبی برای تامین بخشی از ویتامین D مورد نیاز روزانه کودکان محسوب میشود، اما در مجموع منابع غذایی ما غنی از این ویتامین نیستند و به این ترتیب چارهای جز تامین این ویتامین از طریق مصرف مکمل دارویی آن وجود ندارد.
این متخصص تاکید میکند: البته در مناطقی که هوا پاکیزهتر اسـت ما با عوارض کمبود این ویتامین ازجمله نرمی استخوان در اطفال کمتر مواجه هستیم. متاسفانه در حال حاضر 70 درصد مردم ما از کودکان گرفته تا بزرگسالان با کمبود ویتامینD مواجهند که بسته به میزان کمبود این ویتامین (از طریق آزمایش خون باید مشخص شود) باید مکمل دریافت کنند. با این حال باید بدانید هر فرد به طور روزانه باید از طریق منابع مختلف 400 تا 800 واحد ویتامین D دریافت کند.
آلودگی هوا، دشمن استخوانها
دکتر بغدادی نیز با اشاره به نقش آلودگی هوا در افزایش نرمی استخوان اطفال میافزاید: در حال حاضر در شهر تهران تعداد زیادی از کودکان با مشکلات استخوانی مراجعه میکنند و آزمایشات انجام میدهند که در بیشتر موارد نتیجه این آزمایشها کمبود ویتامین D را در آنها مشخص میکند. به همین دلیل بسیاری از متخصصان اطفال برای کودکان از ماههای چهارم و پنجم به بعد و در دورههای شیرخواری مصرف این ویتامین را تجویز میکنند.
وی تاکید میکند: آلودگی هوا مانع رسیدن اشعههای مفید آفتاب و برخورد مستقیم آن با پوست میشود و به همین دلیل نیز تحقیقات نشان میدهد که در طول زمستان آثار کمبود ویتامین D بیش از تابستان و بهار اسـت. به همین دلیل حداقل، 50 درصد اطفالی که آزمایش ویتامین D میدهند زیر وضعیت طبیعی هستند. از آنجا که کمبود این ویتامین در بروز بیماریهایی نظیر اماس نیز موثر اسـت باید این مساله مورد توجه جدی قرار بگیرد.
کودکانیکه باید قرص ویتامینD بخورند
ویتامین D از ویتامینهای محلول در چربی اسـت که برای جذب کلسیم از روده و استحکام استخوانها لازم اسـت.
به گفته دکتر ملک، نوزادان و کودکان تا دو سالگی ویتامین D مورد نیازشان را از طریق قطره خوراکی دریافت میکنند، اما در سنین بالاتر میزان مورد نیاز روزانه را باید از طریق مصرف روزانه لبنیات غنی از ویتامین D، تخممرغ و ماهی (حداقل دو تا سه بار در هفته) و قرار گرفتن در معرض آفتاب مستقیم به مدت 20 دقیقه در روز دریافت کنند. وی تاکید میکند: از آنجا که تامین 400 تا 800 واحد ویتامین D روزانه از طرق فوق معمولا مقدور نیست، مصرف قرص این ویتامین در کودکان با توجه به میزان کمبودشان ضروری اسـت که برای این منظور به طور معمول باید مصرف یک قرص 50 هزار واحدی در هفته به مدت دو تا سه ماه صورت بگیرد.
کمبود ویتامین D با ما چه میکند؟
در اثر کمبود ویتامین D در بدن، نرمی استخوان ایجاد میشود.
در اثر کمبود ویتامین D، جذب کلسیم از رودهها متوقف میشود و مشکلات استخوانی بروز میکند.
دندانهای کودک دیر درمیآیند و دچار پوسیدگی زودرس میشوند.
بچهها دیرتر راه میافتند.
بد شکل شدن لگن بویژه در دخترها بروز میکند که میتواند سبب تنگی لگن در آنها شود.
افراد، کوتاه قد میشوند.
پونه شیرازی
شروع از دوران نوزادی
نکته مهم آن اســت که مسواک زدن برای کودک را از همان نوزادی شروع کنیم. انجمن دندانپزشکان آمریکا پیشنهاد کرده که دهان نوزاد را از همان روزهای اول بعد از تولد تمیز کنید. البته در این زمان او هنوز دندانی ندارد و مسواکی هم لازم نیست اما میتوانید بعد از هر وعده غذا یا شیر مادر، با یک گاز یا دستمال مرطوب، لثههای او را تمیز کنید.
این کار سه فایده دارد: اول اینکه پلاکی را که روی لثه جمع شده برمیدارد. پلاک، ماده چسبناکی اســت که از باکتریها، خردههای غذا و مخاط تشکیل شده اســت. برداشتن آن مانع از رشد باکتریهای متعدد روی لثه کودک میشود. دوم اینکه موجب میشود کودک به داشتن یک دهان تمیز و عاری از پلاک عادت کند و در نتیجه مرحله بعدی که مسواک زدن اســت، برای او سادهتر خواهد شد. سوم اینکه این مساله موجب میشود که کودک شما به اینکه کسی در دهانش دست ببرد، عادت کند. در این صورت در آینده، مسواک زدن و یا معاینه دندانپزشک برای او آسانتر خواهد شد.
اولین دندان کودک در حدود شش ماهگی تا یک سالگی در میآید. در این زمان میتوانید از یک گوش پاککن برای تمیز کردن دندان وی استفاده کنید به تدریج با زیادتر شدن تعداد دندانها، میتوان از یک مسواک نرم کوچک کمک گرفت.
با وجود اینکه شاید کودک شما این امر را دوست نداشته باشد و با شما بجنگد اما مهم اســت که پلاک میکروبی از روی دندانهایش پاک شود. در سنین کودکی پوسیدگی دندانها سریعتر پیشرفت میکند و با مسواک زدن میتوانیم عامل اصلی پوسیدگی را از بین ببریم. به مساله این طور نگاه کنید: پوسیدگی دندان یک بیماری اســت! نه فقط یک سوراخ در دندان.
تا حدود سن ۶ تا ۷ سالگی، شما مسوول پاکیزه نگهداشتن دندانهای کودک خود هستید. تا قبل از شش سالگی، حتی اگر فکر میکنید کودک شما قادر به مسواک زدن دندانهایش اســت اما لازم اســت باز هم شما بر کار او نظارت داشته باشید. کودک باید بداند که دندان هم مانند بقیه قسمتهای بدنش باید تمیز شود. به او بگویید همانطور که تو دستهایت را میشوری، باید دندانهایت را هم تمیز کنی!
چه باید کرد؟
راه اصلی برای علاقهمند کردن کودکان به مسواک زدن این اســت که این کار را برای آنها جالب نشان دهیم. از همین امروز شروع کنید و به دنبال راههای جذاب برای تشویق او باشید. بهتر اســت که کودک احساس کند مسواک زدن یک سرگرمی جالب اســت نه یک اجبار!
یک روش موثر این اســت که به کودک اجازه دهید که او دندانهای شما را مسواک بزند. شما در طول این مدت باید بخندید و نشان دهید که او چه کار جالبی انجام میدهد. سپس اجازه دهید خود او دندانهایش را مسواک بزند و در نهایت خود شما دندانهای او را تمیز کنید.
کار دیگری که میتوان انجام داد، این اســت که کودک را تشویق کنید تا به طور مثال دندانهای عروسک خود را مسواک بزند. اجازه بدهید کودک مسواک و خمیر دندان خود را انتخاب کند (البته بانظارت شما). این کار او را به مسواک زدن علاقهمند میکند.
هنگام مسواک زدن دندانهای کودک، سعی کنید این کار را به آرامی و بدون عجله انجام دهید تا لثههای او آزرده نشود و لطفا هرگز تهدید نکنید که اگر مسواک نزنی تو را پیش دندانپزشک میبرم! در بسیاری از موارد، ریشه ترس کودکان در همین تهدیدها نهفته اســت. مهم اســت که همه قسمتهای دندان تمیز شوند.
به طور معمول حدود دو تا سه دقیقه زمان برای مسواک زدن توصیه میشود که البته اغلب افراد، حتی بزرگسالان، کمتر از یک دقیقه را صرف انجام آن میکنند. اینکه کودک را وادار کنیم دو سه دقیقه مسواک را در دهانش تحمل کند، کار سختی اســت. برای این کار میتوانید آهنگی را با هم گوش کنید و یا آهنگی را که حدود دو دقیقه اســت، برایش بخوانید تا سر او گرم شود.
هنگام مسواک زدن، بیشتر وقت را صرف دندانهای عقب کنید زیرا پوسیدگی در این دندانها بیشتر ایجاد میشود. سپس نوبت به دندانهای جلو میرسد. هنگامی که کودکان خودشان مسواک میزنند، اغلب فقط سطوح جونده را تمیز میکنند. باید به آنها آموخت که سطوح داخلی و خارجی را هم مسواک کنند. به کودک بیاموزید که دهانش را با آب بشوید و سپس آن را تف کند.
خمیر دندان، خوب یا بد؟
نکته مهم آن اســت که تا وقتی کودک یاد نگرفته آب دهانش را خالی کند، باید از خمیر دندان (آنهم به مقدار زیاد) استفاده کرد. تا حدود دو سالگی مسواک خالی همراه با آب یا خمیر دندانهای فاقد فلوراید کافی اســت. زیرا قورت دادن خمیردندانهای حاوی فلوراید میتواند موجب بروز مشکلاتی در کودک شود.
بعد از سن دو سالگی هم به اندازه یک نخود خمیر دندان کافی اســت. زیرا مقادیر بیشتر آن موجب ایجاد کف زیاد در دهان میشود و ممکن اســت آزاردهنده باشد. اندازه مسواک هم مهم اســت.
مسواکهای کودکان باید سرکوچکی داشته باشد که به آسانی داخل دهان کودک جا شود. موهای آن هم باید نرم باشد. سطح زبان را هم تمیز کنید.
زبان میتواند محل مناسبی برای رشد و تکثیر انواع باکتریها باشد که موجب ایجاد بوی بد دهان میشود. نخ کشیدن میان دندانهای کودک هم مهم اســت. البته اغلب دندانهای شیری، بهخصوص دندانهای جلو، از هم فاصله دارد و چندان لزومی به تمیز کردن فاصله میان آنها نیست. اما دندانهای عقب به تدریج به هم نزدیک میشود و سپس به هم میچسبد. در این زمان باید نخ کشیدن را شروع کرد.
نخ دندانهای گوناگونی در بازار وجود دارد که بعضی از آنها مخصوص کودکان اســت. هنگام نخ کشیدن هم باید مواظب باشیم که نخ را با فشار و محکم وارد فضای میان دندانها نکنیم زیرا سبب ایجاد زخم در لثه میشود.
در نهایت باید گفت که کودک در همه زمینهها از پدر و مادر تقلید میکند. اگر شما مساله مسواک زدن و بهداشت دهان را جدی بگیرید، مطمئن باشید کودک هم علاقهمند میشود از شما پیروی کند.
تکلیف بچهها چه میشود؟ بچههایی که یک عمر آرزوی داشتنشان را داشتهاید و سالها مراقبتشان کردهاید تا به اینجا برسند و دوست داشتهاید جلوی چشم شما بزرگ شوند. حالا این گلهای کوچک در میانه توفانی که خودتان بهپا کردهاید گرفتار شدهاند و هر لحظه به سویی کشیده میشوند. قطعا شما و همسرتان، نگران بچهها هستید اما شاید ندانید که چگونه میتوانید میزان آسیبپذیری بچهها را در این اتفاق شوم به حداقل برسانید.
تأثیرات طلاق بر فرزندان
طلاق و مجموعه مشکلات قبل و بعد از آن یکسری اثرات نامناسب بر روح و روان فرزندان میگذارد که باید با شناخت دقیق آنها برای کاهششان برنامهریزی کرد. احساس ناامنی و هراس از آینده، ترس از ترکشدن، احساس طردشدگی، احساس گناه و مقصر بودن در اختلاف بین پدر و مادر، بلاتکلیفی، اندوه، اضطراب، تنهایی، خشم و افسردگی اثرات کلی طلاق بر فرزندان اسـت. به دلایل مختلف این نشانهها در پسرها بیش از دختران بروز میکند. اما این اثرات را میتوان در دورههای سنی مختلف فرزندان نیز تفکیک کرد. در هر دوره سنی، پارهای از مشکلات شدیدتر و محتملتر هستند که درزیر آنها را بررسی میکنیم.
2 تا 6 سالگی :
بچهها در این سنین بیشتر با خشم و افسردگی نسبت به طلاق والدین واکنش نشان میدهند. آنها همچنین افسرده و ناراحت بهنظر رسیده و زود به گریه میافتند و گاهی در رفتارهایشان زیاده خواهی و لجبازی به چشم میخورد.
بسیاری از دخترها در این سنین عصبی و تندخو میشوند اما عدهای دیگر رفتارهای بزرگسالانه در پیش میگیرند. این دسته از بچهها بیش از حد مراقب رفتارها و نظافت خود هستند و دیگر بچهها را مانند بزرگترها سرزنش و تنبیه میکنند و گاه آنها را پند و اندرز میدهند. پسرها ناآرام و خشن میشوند و رفتارهای شیطنتآمیز آنها بیشتر میشود. این کودکان بیشتر ترجیح میدهند تنها باشند و شوقی به بازی نشان نمیدهند و در محیطهای جمعی مثل مهدکودک، به جای بازی و همراهی با دیگران لجبازی میکنند و اخلال و بینظمی بهوجود میآورند.
7 تا 11سالگی:
بچههای 8 - 7 ساله معمولا پس از جدایی دچار افسردگی شدید میشوند. پسرها معمولا شدیدتر واکنش نشان میدهند و خیلی زود به گریه میافتند.
با بالاتر رفتن سن بچهها افسردگی و غم، جای خود را به خشونت و انتقامگیری میدهد. بچههای 9 تا 11ساله پس از جدایی واکنشهای خشمگینانه شدیدی از خود بروز میدهند و درگیریهایی در مدرسه با معلمین و اولیای مدرسه پیدا کرده و کارکرد آموزشیشان پایین میآید. پسرها از ملاقات با پدر استقبال نمیکنند و بهشدت در مدرسه دچار مشکل میشوند.
12تا 17سالگی (نوجوانی):
نوجوانان در این سنین به نسبت بچههای کوچکتر، سازش بیشتری با مسئله طلاق نشان میدهند. این ممکن اسـت بهدلیل حس استقلالطلبی و نداشتن ارتباط نزدیک با والدین در این سنین یا بهدلیل درک بیشتر آنها نسبت به مشکلات میان پدر و مادر باشد. آنها در این شرایط معمولا خود را از پدر و مادر دور نگه میدارند و تلاش میکنند برنامه و چارچوب زندگی مستقل و متفاوتی را دنبال کنند. پارهای از آنها در دوران ابتدای جدایی احساس فریبخوردگی کرده و واکنشهای خشمگینانهای از خود بروز میدهند و سعی میکنند تا حد ممکن از خانه و پدر و مادر دور باشند.
چطور فرزندان را از تصمیم طلاق با خبر کنیم؟
هرچند بچهها از اختلافات شما باخبرند اما احتمالا اعلام صریح این موضوع که شما قصد دارید از یکدیگر جداشوید یکی از سختترین کارهایی اسـت که در زندگیتان قرار اسـت انجام بدهید. احتمالا بچهها از شنیدن این موضوع شوکه خواهند شد و شما باید مراقبت و دقت زیادی در این مرحله از کار داشته باشید. این یکی از سختترین مراحل زندگی بچههاست. پس دقت داشته باشید تا در شرایط دشواری نباشند یا آمادگی لازم را برای شنیدن آن داشته باشند. زمان تغییر مدرسه یا مهدکودک، بیماری، عید نوروز، امتحانات مدرسه و یا زمانهایی از این دست به هیچ وجه زمان مناسبی برای شنیدن چنین خبری نیست.
اگر چند فرزند در خانه دارید بهتر اسـت این یک جلسه دسته جمعی باشد و همه فرزندان حضور داشته باشند. احتمالا بچهها پس از شنیدن این خبر مدتی سکوت خواهند کرد و پس از آن سؤالات زیادی از شما و همسرتان خواهند داشت. سعی کنید با آرامش به سؤالات آنها پاسخ دهید.
بچهها در هر سنی که باشند حق دارند بدانند والدینشان به چه دلیل نمیخواهند با هم زندگی کنند. البته با بچهها با زبان خودشان صحبت کنید. آنها باید 2 چیز را بدانند: آنچه اتفاق افتاده و اینکه چرا اتفاق افتاده.
مهمترین پیامی که باید به بچهها منتقل کنید این اسـت که «مامان و بابا قرار اسـت در خانههای جداگانه زندگی کنند».
مهم اسـت که فرزندانتان یکباره و ناگهانی در جریان حرفهای شما قرار نگیرند.
به بچهها اطمینان بدهید که هروقت بخواهند میتوانند با هردوی شما صحبت و سؤالاتشان را مطرح کنند.
مهمترین کاری که شما میتوانید در این لحظات برای آنها بکنید این اسـت که بدانند هر دوی شما آنها را دوست دارید و دوست خواهید داشت و برای برنامههای مربوط به آنها با هم همکاری خواهید کرد و هر وقت که بخواهند میتوانند هرکدام از شما را ببینند.
فهرستی از تصمیماتی که باید بگیرید
فهرست زیر به شما کمک میکند تا همچنان که به جدایی و مشکلاتتان فکر میکنید، بچهها و مسائل مربوط به آنها را هم درنظر داشته باشید.
قوانین و تدابیری که برای زندگیتان اندیشیدهاید، چه تأثیری بر دیدارهای شما با فرزندانتان و مراقبت از آنان خواهد داشت؟
بچهها باید به دیدن کدامیک از اعضای خانواده و بستگان بروند؟
آیا بچهها هر وقت بخواهند میتوانند به والدین خود دسترسی داشته باشند؟
چه موقع بچهها میتوانند با والد دیگر خود ملاقات کنند؟
آیا تدابیری که برای زندگیتان درنظر گرفتهاید ثابت و از پیش تعیین شده هستند یا به اقتضای زمان تغییر میکنند؟
تعهدات و محدودیتهای مالیتان کدامند؟
بچهها در زمان تعطیلات مدرسه چه خواهند کرد؟
برای برگزاری جشنها و اعیاد، مانند روزهای تولد و عید، چه تدابیری اندیشیدهاید؟
والدین تا چه اندازه نزدیک هم زندگی خواهند کرد؟
برای انجام دادن کارهای خانه چه روش مؤثری درنظر گرفتهاید؟
آیا بچهها میتوانند با دوستان و بستگان در ارتباط باشند؟
کدام یک از فعالیتهای خارج از مدرسه بچهها ادامه خواهد داشت و چهکسی بر آنها نظارت میکند؟
کدام یک از والدین قصد دارد در جلسات مدرسه حضور داشته باشد؟
بچهها چگونه میتوانند ارتباط خود را با والدی که با آنان زندگی نمیکند، حفظ کنند؟
بچهها چگونه میتوانند ارتباط خود را با سایر بستگانشان حفظ کنند؟
سؤالاتی که باید برای آنها آماده باشید
در این مرحله احتمالا بچهها سؤالات زیادی از شما خواهند داشت. ما سعی کردهایم تعدادی از مهمترین این سؤالات را برای شما فهرست کنیم. دقت کنید که بچهها در هر سنی که باشند شما باید با زبان خودشان و با صبر و شکیبایی به سؤالاتشان پاسخ دهید. البته شما ممکن اسـت پاسخ بعضی از سؤالات را ندانید یا نتوانید برای آنها توضیح دهید. این را صادقانه به آنها بگویید، احتمالا آنها درک خواهند کرد.
چه موقع میتوانم پدر/ مادر را ببینم؟
مادر، وقتی من در خانه هستم، آیا اجازه میدهید که شبها تا دیروقت بیدار بمانم، مثل زمانی که در خانه پدر هستم؟
نظر مادربزرگ در اینباره چیست؟
اگر من قول بدهم که تا آخر عمرم واقعا بچه خوبی باشم، با هم آشتی میکنید؟
پدر/ مادر چرا ما را ترک میکنید؟
آیا پول توجیبی من تغییر خواهد کرد؟
چرا شما بهخاطر اشتباهات و مشکلات خودتان میخواهید ما را عذاب بدهید؟
زمان تعطیلات آیا باز هم به مسافرت خواهیم رفت؟
وقتی قرار اسـت از هم جدا شوید، چطور میتوانید بگویید که ما را دوست دارید؟
آیا من میتوانم انتخاب کنم که با چهکسی زندگی کنم؟
چهکسی در انجام دادن تکالیف مدرسه به من کمک میکند؟
طلاق پیشنهاد کدامیک از شما بود؟
چهکسی مقصر اسـت؟
کارهایی که پس از گفتن خبر طلاق باید انجام دهید
در این شرایط اهمیت دانستن اینکه شما بچهها را دوست دارید دوچندان میشود. پس سعی کنید با انواع گفتار و رفتار این موضوع را به آنان نشان دهید. زمانی را برای تنها بودن با بچهها، بازی کردن یا گردش رفتن با آنها اختصاص دهید و بیشتر مراقب احساسات آنها باشید.
سعی کنید به بچهها تفهیم کنید که طلاق شما قطعی اسـت و امکانی برای بازگشت وجود ندارد. احتمال بازگشت به زندگی پدر و مادر در ذهن بچهها باعث احساس بلاتکلیفی و وضعیت احساسی نامناسبی میشود که شما با تفهیم قطعیت طلاقتان میتوانید از این احساس نامناسب جلوگیری کنید.
به خاطر داشته باشید که بههرحال شما از همسرتان جدا شدهاید و دیگر زندگی گذشته شما پایان یافته، اختلافات را کنار بگذارید و برای تربیت صحیح فرزندانتان با یکدیگر همکاری کنید. البته توجه داشته باشید که شما باید در برابر بچهها، رفتاری محترمانه اما جدی داشته باشید. رفتار صمیمانه شما با هم به امیدواری بیهوده بچهها به زندگی مجدد شما با هم میانجامد و آنها را دچار بلاتکلیفی میکند.
بار ذهنی طلاق شما بر دوش بچهها سنگینی میکند. برای اینکه این بار را از دوش بچهها بردارید، به آنها تأکید کنید که هیچ نقشی در طلاق شما نداشتهاند برای نرسیدن اوضاع به چنین وضعی هیچ کاری نمیتوانسته بکنند و طلاق تصمیمی اسـت که شما و همسرتان شخصا به آن رسیدهاید.
با معلمین و اولیای مدرسه یا مهدکودک در تماس باشید. اکثر آنها با درک گرفتاری شما، خوشحال خواهند شد تا ایدهها و نظرات خود را با شما در میان بگذارند. آنها همچنین میتوانند اطلاعات خوبی در مورد رشد کودک و مسائل و مشکلات او پس از طلاق در اختیار شما بگذارند.
در اسرع وقت هر دو خانه را مرتب و آراسته کنید و سعی کنید زندگی به روال عادی برگردد. بچهها در هر سنی که باشند به قوانین مشخص برای زندگی و تربیت احتیاج دارند. سعی کنید زندگی را به روال گذشته برگردانده و این قوانین را اجرا کنید.
به بچهها اجازه بدهید احساساتشان را بیان کنند و در برابر احساسات آنها نسبت به والد دیگر موضعگیری نکنید. به هیچ وجه از همسرتان بدگویی نکنید و او را بهعنوان پدر یا مادر فرزندتان محترم بشمارید.
بچهها باید بدانند در هر شرایطی چگونه میتوانند به شما یا همسرتان دسترسی داشته باشند و مطمئن باشند که هر وقت بخواهند، هرچند با تأخیر، اما میتوانند پدر یا مادر خود را ببینند.
لطفا این اشتباهات را مرتکب نشوید
بدترین کاری که شما میتوانید بکنید این اسـت که یک روز صبح که فرزند دلبندتان از خواب برمیخیزد به او بگویید پدر یا مادرش از این خانه رفته و دیگر برنمیگردد. در چنین موقعیتی کودک علاوه بر اینکه علت رفتن پدر یا مادر را نمیداند دیگر اطمینانی هم به ماندن والدی که در کنار اوست هم نمیتواند بکند؛ یعنی به لحاظ روحی امنیت ذهنی داشتن پدر و مادر، هر دو را توأمان از دست میدهد و این ضربه بزرگی به کودک وارد میکند. اشتباهات دیگری که شما باید سعی کنید مرتکب آنها نشوید اینهاست:
- پرسیدن سؤال از فرزندانتان، مخصوصا درباره زندگی شخصی همسر سابقتان - لغو قرارهای ملاقات با بچهها بهگونهای که فکر کنند برای شما مهم نیستند.
- برگزاری مناسبتهای ویژه و جشنهای مهم با همان سبک و آیین قدیمی، بهگونهای که غیبت یکی از والدین بیشتر به چشم بیاید.
- خریدن هدایایی که میدانید همسر سابقتان را ناراحت میکند و بچهها را در وضعیت دشواری قرار میدهد.
- قرار دادن همسر سابقتان در مقابل بچهها یا ابراز خصومت و دشمنی نسبت به او
- استفاده از بچهها بهعنوان پیامآور و جاسوس
- استفاده از بچهها بهعنوان سنگ صبور و محرم اسرار
- سختگیری نسبت به دیدن پدر یا مادری که دور از فرزند زندگی میکند.
بهخاطر این چشمان معصوم
به چشمهای فرزندتان نگاه کنید. این چشمها، آن چشمهایی نیستند که شما میخواستید از او ببینید. به زندگی دو پاره شده او دقت کنید. قطعا این آن چیزی نیست که شما بخواهید برای پاره جگرتان بسازید. یکبار دیگر و با نگاهی جدید نگاه کنید؛ بهخاطر چشمان اشک بار دخترکتان؛ بهخاطر غرور جریحهدار شده پسرتان؛ بهخاطر مهری به نام «فرزند طلاق» که تا ابد بر پیشانی فرزندانتان خواهد خورد.
آیا از همه ظرفیتهای اطرافتان استفاده کرده اید؟ آیا از بهترین مشاوری که میتوانستهاید به آن دسترسی داشته باشید کمک گرفتهاید؟ آیا از صمیم قلب به خدا و ائمه اطهار متوسل شدهاید؟ آیا از کمک خانوادهها استفاده کردهاید؟ یکبار دیگر نگاه کنید. شاید هنوز راهی باقی مانده باشد. شاید هنوز چراغ امیدی در این شرایط سخت روشن باشد.
ایمان داشته باشید که پشت دروازههای طلاق هم زندگی آرمانی چشمانتظار شما نیست و سختیها یکباره از بین نخواهند رفت. یکبار دیگر از نو شروع کنید؛ بهخاطر این چشمان معصوم...
یکی از مهمترین اختلالات، مربوط به عیوب انکساری چشم اســت که موجب میشود به دلیل یک نقص فیزیکی چشم کانون تصویر دقیقا روی پرده شبکیه چشم قرار نگیرد و باعث تار دیدن شخص شود. عیوب انکساری چشم میتواند دوربینی، نزدیکبینی یا آستیگماتیسم باشد. کوچک بودن کره چشم موجب دوربینی چشم و بزرگتر بودن کره چشم سبب نزدیکبینی میشود و اگر کره چشم کروی نباشد، آستیگماتیسم ایجاد میشود. در نوزادانی که تازه متولد شدهاند، کره چشم بسیار کوچکتر از سالهای بعدی زندگی خواهد بود. بنابراین شیوع دوربینی به دلیل کوچک بودن کره چشم در این گروه سنی شایع اســت. این دوربینی طی دوران کودکی بتدریج با رشد کره چشم کاهش مییابد و تا زمان بزرگسالی اگر مکانیسم رشد و تکامل چشمها درست و صحیح اتفاق بیفتد، کمکم از بین میرود و به حالت طبیعی میرسد. حدود 80 درصد کودکان در سنین دو تا شش سالگی دوربین هستند، ولی به این معنی نیست که 80 درصد کودکان در این گروه سنی نیاز به عینک دارند. در بسیاری از موارد (حدود 60 درصد از کل 80 درصد دوربینی) این دوربینی فیزیولوژیک بوده و با فعالیت ماهیچههای داخلی چشم جبران میشود و کودک نیاز به استفاده از عینک ندارد، ولی در مواردی (حدود 20 درصد) نیاز اســت تا برای اصلاح این دوربینی، عینک مناسب برای کودک شما تجویز شود. مقادیر کم تا متوسط دوربینی در اغلب موارد نیاز به تجویز عینک ندارد، ولی زمانی که میزان دوربینی قابل توجه اســت بهطوریکه میتواند موجب سردرد، ناراحتیهای چشمی، تنبلی چشم، انحراف چشم و بهطور کلی آسیب به سیستم بینایی کودک شما شود، اپتومتریست پس از بررسی دقیق بینایی کودک و عیوب انکساری وی این مقدار دوربینی را برای کودک تجویز میکند.
بیشتر والدین در دانستن مقدار نمره عینک یا عیب انکساری چشم کودکشان اصرار دارند و زمانی که میشنوند کودکشان دارای مثلا دو شماره دوربینی اســت ولی لازم نیست عینک استفاده کند، دچار سردرگمی میشوند. چون این مقادیر را با نمره عینک بزرگسالان مقایسه میکنند که این مقایسه درست نیست و اصول رسیدگی به مشکلات بینایی کودکان با بزرگسالان متفاوت اســت. معاینه چشم کودکان با هدف بررسی عیوب انکساری چشم اصول خاص خود را دارد و ممکن اســت گاهی پس از معاینه اولیه لازم باشد کودک با ریختن قطرههای خاص چشمی مانند قطرههای ««سیکلوپلژیک» دوباره تحت اندازهگیری عیوب انکساری چشم قرار گیرد. میزان عیب انکساری دوربینی چشم کودک شما در اندازهگیریهای مختلف ممکن اســت متفاوت بهدست آید که این اختلافات در زمان استفاده از قطرههای سیکلوپلژیک بسیار اندک میشود. آنچه مهم اســت تحلیل درست در تصمیمگیری برای تجویز یا عدم تجویز عینک برای کودک اســت.
غالبا عیب انکساری دوربینی تا حدود سه تا چهار دیوپتری با بزرگ شدن کودک و رشد کره چشم کمکم کاهش یافته و تا بزرگسالی به وضعیت طبیعی و بدون نیاز به تجویز عینک میرسد. ولی عیوب انکساری دوربینی بیش از چهار دیوپتری با رشد کودک و بزرگ شدن طول محوری کره چشم بهطور کامل از بین نمیرود و تا بزرگسالی میماند.
گاهی کودکان برای اصلاح دوربینی، تلاش تطابقی میکنند که این مساله موجب انحراف چشم کودک به طرف بینی میشود و یکی از مواردی که حتما باید دوربینی کودک با عینک اصلاح شود همین موارد اســت. همچنین در مواردی که دوربینی وجود دارد، ولی تجویز نمیشود این دوربینی بتدریج با بزرگ شدن کره چشم کودک، خود به خود اصلاح میشود.
دکتر علی میرزاجانی
دانشیار گروه اپتومتری دانشگاه علوم پزشکی ایران
آیا تغذیه و رشد کودکتان برایتان اهمیت دارد؟ آیا با بی اشتهایی کودکتان درگیرید یا کودکتان از تغذیه های تکرای خسته شده و دنبال ایده ای نو می گردید؟ ما در اینجا شما را با غذاهای خوشمزه و مقوی برای کودکان آشنا خواهیم کرد.
آیا تغذیه و رشد کودکتان برایتان اهمیت دارد؟ آیا با بی اشتهایی کودکتان درگیرید یا کودکتان از تغذیه های تکرای خسته شده و دنبال ایده ای نو می گردید؟
برای تهیه غذای کودکتان ایدههای جدید را به کار گیرید. ما در اینجا شما را با غذاهای خوشمزه و مقوی برای کودکان آشنا خواهیم کرد.
عسل، کره بادام زمینی و موز
دو تکه از نان سبوس دار را بردارید و کره بادام زمینی را روی آن بمالید. روی یکی از تکهها را با عسل بپوشانید (برای کودکان بالای 1 سال از عسل استفاده کنید) سپس موزهای خرد شده را روی آن قرار دهید. در آخر تکه دیگر نان را روی مواد آماده شده بگذارید و آن را به کودک خود دهید.
گلابی و آواکادو
½ آواکادو را له کنید. کمی آب لیمو تازه و نمک و فلفل به آن بیافزایید. آواکادو را روی دو تکه نان بمالید. گلابیها را خرد کنید و روی یکی از نانها بچینید. تکه دیگر نان را به آرامی روی آن قرار دهید. در صورت تمایل میتوانید به جای گلابی از دانههای انار استفاده کنید.
سیب، پنیر چدار و کره بادام زمینی
یک نان سبوسدار بردارید و روی آن را با کره بادام زمینی بپوشانید. پنیر چدار سپس تکههای سیب را روی آن قرار دهید و در آخر نان دیگر را روی آن بگذارید و به آرامی فشار دهید.
توت فرنگی و پنیر خامهای
یک عدد مافین بردارید و به آرامی آن را به دو قسمت تقسیم کنید. هر تکه را با پنیر بپوشانید. کمی مربای توت فرنگی سپس توتفرنگیها را روی آن بریزید و آن دو را روی قرار دهید و به آرامی فشار دهید تا به هم بچسبند.
پاسخ پرسش دیروز ( روزانه به چند ساعت خواب نیاز داریم؟):
برنامه زمانی محققان برای میزان خواب روزانه افراد به شرح زیر اسـت:
نوزاد (تا 3 ماه): در حالت ایدهآل باید بین 14 تا 17 ساعت در شبانهروز بخوابد، هرچند ممکن اسـت 11 تا 13 ساعت هم کافی باشد.
نوزاد (4 تا 11 ماه): میزان توصیه شده بین 12 تا 15 ساعت و در کمترین حالت، 10 ساعت اسـت .
کودک نوپا (تا 2 سال ): باید بین 9 تا 14 ساعت بخوابد.
پیشدبستانیها (3 تا 5 سال): 10 تا 13 ساعت خواب مفید، کمتر از 8 یا بیشتر از 14 ساعت مناسب نیست.
کودکان در سنین مدرسه (6 تا 13 سال): به توصیه بنیاد خواب ملی آمریکا 9 تا 11 ساعت خواب، کمتر از 7 یا بیشتر از 12 ساعت خواب مطلوب نیست.
نوجوان (14 تا 17 سال): خواب مناسب برای این گروه 8 تا 10 ساعت اسـت.
جوان (18 تا 25 سال): برای این گروه 7 تا 9 ساعت خواب مناسب اسـت.
بزرگسال (26 تا 64 سال): 7 تا 9 ساعت خواب توصیه میشود.
بازنشسته (65 سال به بالا): در این سن 7 یا 8 ساعت خواب در شبانهروز مناسب اسـت. خواب نباید از 5 ساعت کمتر یا از 9 ساعت بیشتر شود.