اختلالات اضطرابی اغلب افسردگی را نیز به دنبال خود دارند
اختلالات اضطرابی اغلب افسردگی را نیز به دنبال خود دارند و توصیه کارشناسان سلامت روان بر این است که هر دو به طور همزمان درمان شوند.
در واقع این دو اختلال دو روی یک سکه هستند به طوری که نیمی از افراد مبتلا به افسردگی با درجاتی از اضطراب دست و پنجه نرم می کنند.
افراد با اختلالات اضطرابی از قبیل اختلال اضطراب اجتماعی، اختلال اضطراب منتشر، اختلال وسواس، و … تلفات عاطفی بزرگ ناشی از افسردگی را تجربه می کنند.
با این حال برای هر دو شرایط پزشکی راه های درمان مناسب و اقدامات کنترلی وجود دارد:
درمان و مشاوره: یک درمان گر حرفه ای می تواند یک طرح برای درمان اضطراب و افسردگی را در یک زمان ارائه دهد. برخی از انواع درمان ها می تواند به تنظیم افکار و اعمال، برقراری ارتباط بهتر، مهارت های حل مساله، و مدیریت علائم بیماری کمک کند.
دارو: پزشک شما ممکن است داروهای ضد افسردگی را که هر دو اختلال افسردگی و اضطراب را درمان می کند، از جمله مهار کننده های انتخابی بازجذب سروتونین و مهارکننده بازجذب نوراپی نفرین و یا داروهایی از قبیل بوپروپیون، و میرتازاپین را تجویز کند.
فعالیت بدنی منظم، یک درمان قطعی برای افسردگی های خفیف تا متوسط است
برخی از انواع مهارکننده های بازجذب سروتونین از این قرارند: سیتالوپرام، فلوکستین، فلووکسامین، پاروکستین، سرترالین و برخی از نمونه های بازجذب نوراپی نفرین عبارتند از دولوکستین، ونلافاکسین و …
پزشک شما با توجه به تمام علائم تان تصمیم به تجویز بهترین نوع داروها می گیرد. به خاطر داشته باشید که ممکن است چند هفته و یا چند ماه برای نتیجه گرفتن از درمان های پزشکی نیاز باشد. اما دارو درمانی پایان درمان افسردگی و اضطراب توامان نیست و شما نیاز به تغییرات گسترده در زندگی روزمره خود برای جلوگیری از ابتلا یا عود این دو اختلال دارید:
ورزش: ثابت شده که ورزش تقویت کننده خلق و خوی است و عزت نفس و اعتماد به نفس را افزایش می دهد. فعالیت بدنی منظم، یک درمان قطعی برای افسردگی های خفیف تا متوسط است. حتی یک پیاده روی سریع می تواند میزان اندورفین، هورمون مرتبط با احساس خوب را افزایش دهد. هدف انجام 3 تا 5 بار ورزش متوسط تا شدید در هفته است.
تکنیک های تمدد اعصاب: یوگا، مدیتیشن و ورزش تای چی را برای رفع علائم افسردگی و اضطراب امتحان کنید. انجام این ورزش ها فقط به میزان 15 دقیقه در روز و متمرکز بر تنفس عمیق و تصویرسازی ذهنی، می تواند اضطراب را کاهش داده و خلق و خوی را بهبود بخشد.
بررسی رژیم غذایی: کربوهیدرات های ساده و تصفیه شده، “نشانه های اضطراب و افسردگی” را هدف قرار می دهند. پس سعی کنید انواع کربوهیدرات های پیچیده، پروتئین های بدون چربی و میوه ها و سبزیجات را وارد رژیم غذایی خود کنید، از الکل به شدت پرهیز کنید و قند و کافئین را محدود نمایید.
نوشتن احساسات: اینطور ثابت شده، افرادی که هنگام ناراحتی، عمیق ترین احساساتشان را روی کاغذ می آورند، کمتر از کسانی که همه چیز را در ذهن حفظ می کنند، دچار اضطراب و افسردگی می شوند و آنها به طور کل به زندگی نگاه مثبت تری دارند. روزانه 15 دقیقه به خودتان وقت دهید و به سوال هایی از این قبیل پاسخ دهید: چرا این موضوع تا این حد مرا ناراحت کرد؟ یا ترجیح می دادم چه اتفاقی پیش بیاید؟ و غیره.
کمکهای داوطلبانه: کمک به دیگران موثرترین روش بالا بردن روحیه و رهایی از افسردگی است. نوع دوستی و داوطلب شدن در یاری رساندن به دیگران احساس تان را نسبت به خود خوب کرده و شما را از روزمرگی نجات میدهد.
منبع: سلامت نیوز
زنان مسن نیز بیش از مردان مسن در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند
زنان به دلیل شرایط ویژه روحی، بیش از مردان در مقابل ابتلا به افسردگی آسیب پذیر هستند
در روز غربالگری افسردگی که از سال ۱۹۹۱ در آمریکا تعیین شد، هر ساله در حدود نیم میلیون نفر مورد ارزیابی سلامت روحی قرار میگیرند.این برنامهها به طور کلی شامل بسته آموزشی حاوی فرم ارزیابی سلامت، جزوههای آموزشی و راهنمای کلینیکی، و دسترسی رایگان به منابع آنلاین از جمله تستهای تشخیص این بیماری است و سالیانه از سوی نهادهای بیشماری برعهده گرفته میشوند. برای مثال در سال ۲۰۱۲، بیش از هزار سازمان در برگزاری ۲۸۰ برنامه مرتبط در سطح این کشور سهیم بودند.
زنان به دلیل شرایط ویژه روحی و سبک زندگی خاص، بیش از مردان در مقابل ابتلا به افسردگی آسیبپذیر هستند. ابتلای زنان به افسردگی از دیگر سو افراد دیگر در خانواده را نیز درگیر میکند و لذا توجه به این بخش از مبتلایان به افسردگی حائز اهمیت ویژه است.
بسیاری از زنان به ندرت درصدد شناخت بیماریهای روحی خود برمیآیند و این در حالی است که آگاهی از ویژگیهای افسردگی و کم و کیف درمان آن، میتواند در تشخیص به هنگام این بیماری و اقدام برای درمان آن بسیار مؤثر باشد.
انواع افسردگی
به طور کلی افسردگی دارای سه نوع حاد، مزمن، و خفیف است. گونه حاد و مزمن این بیماری دارای فراوانی بیشتری است. در نوع حاد، زندگی فرد دچار اختلال جدی میشود، توانایی فرد برای کار کردن، خوابیدن، مطالعه، صرف غذا، و لذت بردن از تفریحات همیشگی، کاملاً از بین میرود و رفتار وی دچار حالتی غیرعادی میشود. به طور کلی، هر فرد تنها یک بار دچار افسردگی حاد میشود؛ اگرچه در برخی افراد این حالت ممکن است عود کند.
در افسردگی نوع مزمن، علائم طولانیمدت افسردگی برای مدت دو سال یا بیشتر به طور خفیفتری از نوع حاد آن بروز میکند. اگرچه زندگی فرد در اثر این وضعیت مختل نمیشود، اما رفتار وی ممکن است دچار اعوجاج گشته و احساس خوبی در زندگی نخواهد داشت. افراد مبتلا به این نوع افسردگی احتمالاً در آینده در معرض ابتلا به نوع حاد آن نیز هستند.
در افسردگی نوع خفیف، علائم مشابه دو نوع دیگر به صورت خفیف تر و گذراتر بروز مییابد. در شرایط بسیار ویژه، ممکن است فرد دارای علائمی باشد که در دو نوع دیگر افسردگی مشاهده نمیشود.
دستهبندیهای دیگری نیز از انواع افسردگی وجود دارد. برای مثال، در افسردگی روانی، فرد دچار حالات روانپریشی همچون علائم بویایی، شنیداری، و دیداری متفاوت و باورهای توهمی به برخی مسائل غیرواقعی میشود. همچنین، در افسردگی فصلی که با آغاز زمستان رخ میدهد و با فرارسیدن بهار برطرف میشود، نوردرمانی برای بیمار توصیه میگردد.
علائم افسردگی
علائم کلی افسردگی که میتواند از فردی به فرد دیگر متغیر باشد، عبارتند از:
1. حس غم، عصبیت، و خلأ دائمی
2. حس ناامیدی و/ یا بدبینی
3. حساسیت، ناآرامی، عصبیت
4. احساس گناه، بیارزشی و ناامیدی
5. بیعلاقگی به فعالیتهای لذتبخش سابق از جمله رابطه جنسی
6. کم انرژی بودن و خستگی
7. اختلال در تمرکز، حافظه و تصمیمگیری
8. بیخوابی، خوابهای مقطع و خواب بیش از حد
9. پرخوری یا بیاشتهایی
10. فکر و تلاش برای خودکشی
11. درد، سردرد، گرفتگی و سوءهاضمه ممتد که با درمان برطرف نمیشود.
عوامل افسردگی در زنان
عوامل متعددی از جمله عوامل ژنتیکی، هورمونی، بیولوژیکی، شیمیایی، محیطی، روانی، و اجتماعی میتواند در ابتلای زنان به افسردگی مؤثر باشد.
عوامل ژنتیکی
چنانچه در سابقه خانوادگی افسردگی مشاهده شود، احتمال ابتلای فرد به افسردگی دور از ذهن نیست. البته میتوان گفت زنانی هستند که بدون وجود سابقه خانوادگی افسرده شده و زنانی هستند که با وجود سابقه خانوادگی به این بیماری مبتلا نشدهاند. بنابراین، ژنتیک نمیتواند صریحاً تعیینکننده باشد، بلکه تلفیق این عامل با سایر عوامل، میتواند عامل ایجاد افسردگی تلقی شود.
عوامل شیمیایی و هورمونی
دستگاههای مدرن همچون ام آر آی نشان میدهد که مغز افراد مبتلا به افسردگی با مغز افراد سالم متفاوت است. به این معنی که در افراد مبتلا به افسردگی، بخشهای مربوط به تنظیم خلق و خو، فکر کردن، خوابیدن، اشتها، و رفتار درست عمل نمیکند. علاوه بر این، ناقلهای عصبی مسئول برقراری ارتباط نیز در این افراد دچار اختلال میشوند.
دانشمندان در حال حاضر در تلاش برای یافتن پاسخ این سؤال هستند که آیا هورمونهای زنانه و تغییرات آن، میتواند عاملی در ابتلا به افسردگی باشد یا خیر؟ از آنجا که هورمونها قادر به تغییر ترکیب شیمیایی مغز هستند، میتوانند به راحتی بر احساسات و خلق و خوی فرد تأثیر گذارند. لذا، دورههای خاص در زندگی زنان همچون بلوغ، دوره پیش از قاعدگی، قبل، بعد و طول دوران بارداری، و آستانه و دوره یائسگی، از این منظر مورد توجه دانشمندان است.
استرس
تجربیات تلخ، از دست دادن عزیزان، روابط سخت و شرایط استرسزا، چه خودخواسته و چه ناخواسته، مقدمه افسردگی محسوب میشوند. کار اضافی، مسئولیتهای زندگی، مراقبت از کودکان و سالمندان خانواده، تجربه سوءاستفاده و بدرفتاری، و فقر میتواند از جمله این عوامل باشد.
از آنجا که عملکرد زنان نسبت به اینگونه موقعیتها بهگونهایست که برای مدت طولانیتری آنها را در شرایط استرس نگه میدارد، بیشتر از مردان در معرض ابتلا به افسردگی هستند. البته، همه زنان در اثر این شرایط دچار افسردگی نمیشوند.
بیماری های همزاد افسردگی در زنان
افسردگی غالباً با بیماریهای دیگری همراه میشود که اطلاع و آشنایی با آنها میتواند به درمان همزمان آن کمک کند. متأسفانه این همراهی بیماریها در زمان افسردگی، در زنان بیشتر مشاهده میشود و میتواند شامل اختلال هاضمه، اختلالات عصبی، و فوبیهای اجتماعی، باشد.
افزایش مصرف بیرویه الکل و موادمخدر نیز میتواند در اثر ابتلا به افسردگی در زنان مشاهده شود. بیماریهای قلبی، سکته، سرطان، ایدز، دیابت، پارکینسون، اختلالات تیروئیدی، و تصلب شرائین، سایر بیماریهای همزاد افسردگی هستند. برای کمک به درمان اینگونه افراد، بهتر است درمان افسردگی و بیماری همزاد آن به طور همزمان پیگیری شود.
افسردگی در دختران
ابتلای به افسردگی در دختران و پسران غیربزرگسال به یک میزان مشاهده میشود، اما با ورود به بزرگسالی، افسردگی در میان دختران شایعتر میگردد. علاوه بر تغییرات هورمونی و شیمیایی دوران بلوغ، حساسیت در مقابل سختیها و مشکلات، تردیدهای شخصی و کاهش اعتماد به نفس در حل مشکلات و نیاز به تأیید و کسب موفقیت در دختران بزرگسال، از عوامل آسیبپذیری آنها به افسردگی در این سنین شناخته شدهاند.
از طرف دیگر، دختران بیش از پسران در معرض آسیبهای اجتماعی همچون فقر، تحصیلات ناموفق، تجاوزات جنسی دوران کودکی، و تروما هستند. طبق یکی از مطالعات انجام شده، بیش از ۷۰٪ دختران مبتلا به افسردگی پیش از ابتلا دارای یک دوره پر استرس در زندگی بودهاند؛ حال آنکه این میزان در میان پسران مبتلا تنها ۱۴٪ بوده است.
افسردگی در زنان مسن
زنان مسننیز بیش از مردان مسن در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند که این وضعیت بعد از یائسگی کاهش مییابد. در این دوران، افسردگی بیشتر در زنانی رخ میدهد که در گذشته به آن مبتلا بودهاند. بنابراین، نمیتوان افزایش سن را در ابنلای زنان مسن به افسردگی دخیل دانست.
مرگ همسر، بازنشستگی، بیماریهای مزمن، همگی میتواند باعث سرخوردگی شود و بعد از گذشت دوره لازم، زنان مسن ممکن است یا سلامتی خود را بازیابند و یا دچار افسردگی شوند. این وضعیت میتواند ناشی از آن باشد که افراد مسن کمتر قادر به بیان احساسات خود بوده و احتمالاً علائم کمتری را نیز بروز میدهند.
در افراد مسنی که برای اولین بار افسردگی را تجربه میکنند، این علائم میتواند شامل تغییرات جسمانی و مغزی همچون کاهش جریان خون و سفتی رگها و نتیجتاً انسداد عروقی و سکته باشد.
افسردگی در زنان باردار
برخلاف تصور قدیمی، زنان باردار نیز همچون سایر زنان در معرض ابتلا به افسردگی هستند، به خصوص در صورتی که سابقه این بیماری را در پرونده داشته باشند. در اکثر موارد، عود بیماری به دلیل توقف مصرف داروها در دوران بارداری رخ میدهد
متخصصین معتقدند مصرف داروهای افسردگی مثل SSRIs در طول بارداری میتواند منجر به سقط یا اختلال در رشد جنین شود. دستهای دیگر معتقدند جنینی که در سه ماه آخر بارداری در معرض این داروها قرار میگیرد، ممکن است با اختلالاتی نظیر اختلالات تنفسی، حساسیت، سوءتغذیه، عصبانیت، و کاهش قند خون متولد شود.
متخصصین بر اساس تأثیرات مصرف داروهای افسردگی و یا قطع مصرف در دوران بارداری که میتواند منجر به عود بیماری در مادر و یا اختلال در تولد نوزاد شوند، توصیههایی را با در نظر گرفتن عوامل محیطی به مادران ارائه میکنند.
مصرف داروهای افسردگی در دوران شیردهی
مواد ضدافسردگی داروها به مقادیر کمی قادر به راهیابی به شیر مادر بوده و لذا مواد دریافتی در خون نوزاد غالباً به قدری ناچیز است که در تستهای آزمایشگاهی خود را نشان نمیدهد. به هرحال، برای مصرف این داروها لازم است تا سلامت مادر و نوزاد همزمان در نظر گرفته شود.
اثرات جانبی مصرف داروهای ضدافسردگی در زنان
سردرد، تهوع، بیخوابی و عصبانیت، حساسیت، مشکلات در روابط جنسی نظیر بیمیلی جنسی، خشکی دهان که با نوشیدن مایعات بیشتر برطرف میشود، یبوست که با مصرف میوه، سبزیجات و لبنیات مرتفع میشود، مشکلات مثانه از جمله کاهش شدت ادرار، تاری دید، گیجی در طول روز که میتواند مانع رانندگی شود و ضرورت مصرف شبانه داروها را بیشتر میکند؛ همگی از عوارض جانبی مصرف داروهای ضدافسردگی هستند.
مصرف داروهای ضدافسردگی و درمانهای جایگزین
پژوهشی در ۲۰۰۴ نشان داد ۴٪ از نوجوانانی که داروهای ضدافسردگی مصرف کردهاند، اقدام به خودکشی نمودهاند. درحالی که این تعداد در میان مبتلایانی که قرصهای شکر (پلاسبو) مصرف کرده بودند تنها ۲٪ بود.
در ۲۰۰۵، سازمان غذا و داروی ایالات متحده نسبت به عوارض مصرف این داروها در این دسته سنی هشدار داد و در ۲۰۰۷ تمامی تولیدکنندگان ملزم به قرار دادن این پیام هشدار برای کودکان و جوانان تا سقف ۲۴ سالگی بر روی ظرفهای دارو شدند
از سوی دیگر، پژوهشی بلندمدت نشان داد که تأثیرات مطلوب این داروها بر عوارض نامطلوب آن غلبه دارد. جوشانده و مخمر موسوم به سنت جان یکی از داروهای گیاهی پرمصرف برای مبتلایان به افسردگی خفیف و مزمن در ایالات متحده و اروپاست. با این حال، مطالعات مختلف نشاندهنده تلقینی بودن تأثیر این دارو و اثرات خنثیکننده آن بر سایر درمانها ازجمله داروهای ایدز و پیوند عضو بوده است. روان درمانی و شوک الکتریکی نیز از دیگر روشهای رایج درمان افسردگی هستند.
کمکهای جانبی برای درمان افسردگی
چنانچه کسی در میان نزدیکان و بستگان شما مبتلا به افسردگی مزمن یا خفیف است، میتوانید به روشهای خاصی به کاهش علائم این بیماری در وی کمک کنید؛ حمایت عاطفی، وادار کردن وی به صحبت کردن، خودداری از بیاعتبار کردن به گفتههای توهمآلود وی و در عوض تلاش برای فهماندن واقعیت به فرد، تشکیل جمعهای دوستانه و ترتیب دادن برنامههای تفریحی بدون وادار کردن وی به هیچیک از آنها، و امیدواری دادن برای بهبودی.
کمک به درمان افسردگی خود
چنانچه مبتلا به یکی از “انواع افسردگی” هستید این روشهای درمان بخش را امتحان کنید: انجام تمرینات ورزشی سبک و منظم، تعیین اهداف واقعبینانه برای زندگی، تغییر کارها و مسئولیتهای سنگین به بخشهای کوچکتر و قابل مدیریت، صرف زمان برای همنشینی با سایرین، کمک برای بهبود درازمدت و نه آنی خلق و خو، به تعویق انداختن تصمیمات مهم برای بعد از بهبودی، و اعتماد به نفس برای تفکر مثبت.
منبع: خبرگزاری مهر
با اینکه افسردگی بیشتر در نوجوانان دیده می شود اما این مشکل می تواند در هر سنی شروع شود. ممکن است فرزندتان نتواند با کلمات، افسردگی اش را توضیح دهد. در اینجا شمایید که باید حواستان به برخی علائم باشد. در ادامه می خواهم این نشانه ها را برایتان توضیح دهم.
افسردگی دوران کودکی تمرکز را سخت می کند بنابراین گوش دادن به صحبت های معلم و یا انجام مرتب تکالیف برای کودک سخت خواهد شد. اگر فرزندتان که معمولا نمره های خوبی می گرفت، ناگهان افت محسوسی در نمرات داشت باید بررسی کنید که چه چیزی ممکن است پیش آمده باشد.
۱۳ نشانه افسردگی کودکان که هر پدر و مادری باید بداند
بسیاری از عدم تمرکز و حواس پرتی گله می کنند و به حالت غم و اندوه اشاره ای نمی کنند. کودک احساس گیجی می کند و یک کار را باید بارها و بارها تکرار کند، حس می کند ذهنش به درستی کار نمی کند.
فرزندتان می خوابد اما باز هم خسته است
نوجوانان معمولا دیر می خوابند، اما یک تغییر نامتعارف در عادت خوابیدن می تواند نشانه افسردگی باشد. بعضی کودکان می خواهند کل بعدازظهرشان را به چرت زدن بگذرانند. افرادی که افسردگی دارند، معمولا زود از خواب بیدار می شوند و نمی توانند دوباره به خواب روند.
خوابشان تقویت کننده نیست، یعنی مهم نیست چقدر می خوابند، روز بعد همچنان احساس ناتوانی می کنند. این خستگی ممکن است در مسیر زندگی آموزشی و اجتماعی کودکان قرار بگیرد. معمولا کودکان و نوجوانان، احساس خستگی و آشکار شدن تاثیر آن را گزارش می کنند. به کارهایشان دیر می رسند یا به کل فراموششان می کنند یا تکالیفشان را به خاطر خوابیدن زیاد انجام نمی دهند، بنابراین نحوه زندگی شان دچار مشکل می شود.
کودک اظهار بی ارزشی می کند
اگر کودکتان جملاتی مانند ” هیچکس مرا دوست ندارد ” یا ” من بی ارزشم ” را به کار برد، باید نگران شوید. در چنین مواقعی یک مشاور می تواند کمک کند این افکار منفی از کودکتان دور شود. پیدا کردن علت ناهنجاری های عامل افسردگی و یافتن راهی بهتر برای بهبود آنها می تواند کمک کننده باشد.
کودکتان با دیگر هم سالان خود رابطه ندارد و برایش هم مهم نیست
افراد افسرده بیشتر متمایل به مجزا کردن خود از دیگران هستند. کودکان ممکن است دیگر به سمت آن هم سال خود که افسرده است نروند. در چنین مواقعی ممکن است کودک تنها شده، زیاد به روی خودش نیاورد و حتی ابراز علاقه نکند که با همسالانش در ارتباط باشد. اما این بدان معنا نیست که از این شرایط لذت می برد. دور ماندن کودک از همسالان، می تواند او را اجتماع گریز و افسرده کند.
فرزندتان برنامه های جالب را قبول نمی کند
با وجود استرس کارهای مدرسه، قهر با دوستان، عملکرد در ورزش و دیگر موارد، این طبیعی است که گاهی فرزندتان احساس بی حالی کند. اما اگر کارهایی که استرس او را رفع می کنند، دیگر نتوانند شادش کنند باید نگران شوید.
ما با دوستانمان به تفریح و گردش می رویم چون چنین فعالیت هایی روحیه مان را بهبود می بخشد. افراد افسرده به این کارها واکنش خوبی نشان نمی دهند یا حس می کنند خوشی آنها را ناراحت می کنند چون می خواهند طوری واکنش نشان دهند که دیگران می خواهند، اما نمی توانند.
تمام بحث ها تنش زا هستند
ناراحتی در افراد بالغ از نشانه های افسردگی است اما در کودکان ممکن است رفتار پرخاشگرایانه باشد، به همین خاطر تشخیصش سخت است. ممکن است یک کودک بعد از مدرسه کمی بهم ریخته باشد اما بعد از مدتی دوباره حالش خوب شود. در این مورد با یک تغییر خلق و خوی ساده روبرویید اما اگر کودک به خاطر کوچک ترین چیزی تحریک شد و رفتاری پرخاشگر داشت باید به دنبال دیگر “نشانه های افسردگی” باشید.
خاطرات خوش، کودکتان را به وجد نمی آورد
بعضی کودکان به صورت مزمن شاد نیستند، اما از نظر بالینی افسردگی ندارند. برای اینکه تفاوت را بسنجید، ببینید وقتی از خاطرات خوش صحبت می کنید کودکتان چه واکنشی نشان می دهد. فردی که ناراحت است، وقتی از دورانی خوش یاد می کنید حالش بهتر می شود اما یادآوری، کودکان افسرده را شاد نمی کند.
اگر درباره خاطره ای خوش صحبت شود دوباره حال خوب را به نوعی تجربه می کنیم اما پاسخ یک فرد افسرده به این خاطرات چنین است: به خاطر نمی آورم، این برای زمانی دیگر بوده!
کودکتان بیش از هر زمان دیگری گریه می کند
گریه کردن یکی از راه های سالم بیان احساسات است. اما اگر فرزندتان که بیشتر مواقع آرام است بیش از هر زمان دیگر گریه کرد، ابتدا مواردی که باعث تحریک او می شوند را بسنجید. اگر حس کردید مشکلی وجود دارد، آن را نادیده نگیرید.
موارد دیگر مانند علاقه نشان ندادن به کارهایی که قبلا دوست داشته، می تواند دلیل بر “افسردگی کودک” باشد.
فرزندتان نمی خواهد دلداریش دهید
احساس ناراحتی داشتن طبیعی است. مخصوصا بعد از یک اتفاق ناراحت کننده. اما افراد عادی دوست دارند در دوران سختی که می گذرانند حمایت شوند. یک کودک افسرده ممکن است با در آغوش گرفته شدن، از خودش ناراحتی نشان دهد چون می داند این کار غصه هایش را از بین نمی برد.
در آغوش گرفتن افراد ناراحت و دلداری دادنشان با پاسخ متشکرم همراه است، اما یک فرد افسرده شاید بگوید این کارت باعث می شود حالم بدتر شود، من دوست دارم بهتر شوم ولی نمی توانم.
کودکتان مرتب تحت معاینه قرار می گیرد
اگر کودکتان افسردگی داشته باشد ممکن است دردهای فیزیکی مانند معده درد و سردرد، خود را نشان دهند. اگر کودکتان به صورت غیرمعمول و بیش از همیشه به خاطر چنین مشکلاتی تحت معاینه قرار بگیرد، می تواند نشانه خطر باشد.
کودکتان به نظر بی تفاوت می آید
بی علاقه شدن به کلاس فوتبالی که او را در آن ثبت نام کردید، فقط یک نشانه است. افسردگی می تواند باعث شود یک کودک به هیچ چیز اهمیت نشان ندهد، از رفتن به مدرسه گرفته تا وقت گذراندن با دوستانش. افسردگی فقط یک چیز را در زندگی هدف قرار نمی دهد بلکه همه چیز را تحت تاثیر خود قرار می دهد.
کودکتان الگوی غذایی جدیدی پیدا کرده است
تغییر در اشتها می تواند از نشانه های افسردگی باشد. ممکن است ناگهان کودک کم غذایتان شروع به پرخوری و خوردن غذاهای شیرین کند یا اگر خوب غذا می خورده حالا کم خوراک شود. رابطه کودک با غذا همگام با بزرگ شدنش به صورت طبیعی دچار تغییر می شود اما اگر این تغییر، با دیگر نشانه های افسردگی همراه بود باید نگرانش شوید.
کم خوراک شدن یا پرخور شدن به خودی خود می تواند دلایل زیادی داشته باشد، پس با دیدن تنها یک نشانه برچسب “افسردگی” روی فرزند خود نزنید.
در خانواده، سابقه افسردگی دارید
با اینکه برخی بدون پیشینه خانوادگی دچار افسردگی می شوند اما متخصصان می گویند این مورد ( سابقه خانوادگی ) در ابتلا به افسردگی تاثیر دارد. پس اگر در خانواده سابقه ابتلا به افسردگی دارید، کودکتان بیشتر در خطر است.
منبع: کرمانی