“بی میلی مردان نسبت به زنان” یکی از مشکلات مهم در زندگی زناشویی است. در این مقاله قصد داریم “دلایل اصلی بی میلی مردان به زنان” را معرفی کنیم.
آرایش بیش از حد
مقدار ملایمی آرایش اصلا بد نیست، اما گاهی آرایش فراتر از آنچه باید می رود. خانم های عزیز با تبدیل کردن صورت خود به یک اثر هنری نمی توانید یک مرد ( دقت کنید مرد ) را تحت تاثیر خود قرار دهید. آقایان آرایش ملایم را به آرایش بیش از حد ترجیح می دهند و در واقع هنگام صحبت با خانمی که آرایش ملایمی دارد راحت تر هستند. یکی از اشتباهات بزرگ خانم ها این است که از آرایش برای مخفی کاری استفاده می کنند در حالی که آرایش ملایم نقاط جذاب چهره را برجسته می کند و چیزی را پنهان نمی کند.
بوی بد بدن
این چیزی است که شاید خیلی ها به فکرش نیفتند چون بیشتر ما بو نمی دهیم. اما بو عرق دادن یک خانم برای آقایان دیگر خیلی غیر قابل هضم است به این شکل بگویم که مردها از خود این انتظار را دارند اما از شما نه!
موی صورت
یکی از کاری ترین ضرباتی که می تواند یک مرد را به زنی بی میل کند موی صورت است. برخی خانم ها به دلایل مشکلات هورمونی گرفتار این نوع موهای زائد هستند اما یک مرد چنین انتظاری را ندارد. این موضوع تا پس از ازدواج نیز ادامه دارد ( فکر نکنید بعد از ازدواج همه چیز تمام شده ) داشتن موی زیر بغل می تواند به سادگی شوهرتان را خنثی کند.
نرسیدن به ناخن ها و موها
آقایان به خانم ها معمولا به چشم موجوداتی پاکیزه نگاه می کنند و همانطور که بالا اشاره شد انتظار بوی عرق هم از یک خانم ندارند. شلخته و کثیف بودن موها ، نامرتب بودن ناخن و چرک بودنشان از موارد ظاهری است که می تواند یک مرد را بی میل کند.
بهداشت دهان
یک خانم برای تحت تاثیر قرار دادن یک مرد کارهای زیادی می تواند بکند اما کافی است کمی غذا بین دندانتان مانده باشد و یا بدتر از آن دهانتان بوی بد بدهد مطمئن باشید همه چیز را خراب کرده اید. مسئله بوی بد دهان حتی می تواند کاری کند که همسرتان از بوسیدنتان صرف نظر کند ( البته این مورد را هر دو طرف باید رعایت کنند بوی بد دهان واقعا آزار دهنده است ).
بد لباس بودن
روی مد بودن و خوش لباسی یک چیز است و پوشیدن لباس های عجیب و غریب چیزی دیگر. آقایان معمولا حس خوبی نسبت به خانم هایی که لباس های خیلی گشاد و یا خیلی تنگ می پوشند ندارند. لباس های به قول خودمان خانمانه بیش از هر چیز دیگری می تواند یک مرد را تحت تاثیر قرار دهد. گاهی ساده ترین لباس وقتی به صورت مرتب و تمیز استفاده شود بهترین تاثیر را در ظاهر می گذارد.
ظاهر ناسالم
درخشان و با طراوت نگه داشتن پوست تنها به سلامت کمک نمی کند بلکه می تواند توجه نیز به همراه بیاورد. پوست خانم ها بر اثر کار زیاد یا استرس خیلی سریع تغییر می کند. بنابراین خیلی سریع ممکن است حالتی مریض و بی حال به خود بگیرند. آقایان معمولا بیشتر جذب آن دسته از خانم هایی می شوند که ظاهری سالم و شاداب داشته باشند. چه کسی دوست دارد دائما یک چهره بی رنگ و بی حال را ببیند!
بد دهانی
از چیزهایی که یک مرد را ابتدا شگفت زده و سپس از شما دور می کند بد دهانی است. ظاهرتان هر چقدر هم که خوب باشد استفاده از الفاظ بد از جذابیتتان به شدت می کاهد. در این مورد هم درست مانند رسیدن به خود آقایان انتظارشان از شما بیشتر از خودشان است.
مردانه بودن
اصلی ترین دلایل متمایل شدن یک مرد به یک خانم زنانگی داشتن اوست. از مدل راه رفتنتان تا نگاه کردن و لباس پوشیدنتان همه اینها برای یک مرد مهم است و اگر هر کدام از اینها حالتی مردانه داشته اصلا خوشایند نیست. مردانه رفتار کردن باعث نمی شود یک مرد احساس راحتی بیشتری پیدا کند و کاملا برعکس جواب می دهد.
بیش از حد دراماتیک بودن
مردها تا جای ممکن از لحظات دراماتیک و ناراحت کننده فراری هستند و اگر خانمی دائما حالت افسرده و ناراحت داشته باشد سعی می کنند از او فاصله بگیرند. بله گاهی خانم ها برای رهایی از غمی که دارند می خواهند به نامزد یا همسر خود پناه ببرند اما زنی که دیدنش برابر باشد با یاد آوری غم و غصه برای یک مرد قابل تحمل نیست.
خانم هایی که سعی در تغییرشان دارند
بله عشق یک زن ، می تواند هر مردی را تبدیل به آدم بهتری کند اما این بدان معنا نیست که کاملا تغییر کند. مثلا مردها دوست ندارند به آنها گفته شود جای شلوار جین و تی شرت کت و شلوار بپوش. آقایان از مجبور شدن به انجام کاری خوششان نمی آید.
ادای روانشناس ها را در آوردن
دقت کرده اید وقتی شوهرتان به جای گوش دادن به مشکلتان دائما سعی می کند راه حل تحویل بدهد چقدر نفرت انگیز می شود؟ بله آقایان هم از این کار بدشان می آید. آقایان از خانمی که دائما در حال آنالیز کردنشان است و توصیه هایی ارائه می کند که اصلا از او درباره آنها چیزی نخواسته بدشان می آید. اگر می خواهید همسر، نامزد یا … چیزهای مهمی که برایش پیش آمده را برایتان بگوید گوش خوبی باشید و روانشناس بودن را کنار بگذارید.
سیگار کشیدن
زیباترین و با اخلاق ترین زن دنیا هم که باشید سیگار کشیدن می تواند همه چیز را تغییر دهد. حتی یک مرد سیگاری هم نسبت به خانمی که سیگار می کشد بی میل می شود. دلایل این عامل بی میلی باز می گردد به همان انتظارات یک مرد درباره بوی خوب و تمیز بودن.
داشتن ناخن های خیلی بلند
ناخن های خیلی بلند اصلا جذاب نیستند حتی اگر آنها را کاشته باشید و کلی طرح های جذاب رویشان کشیده باشید. از نظر یک مرد خانمی که چنین ناخن هایی دارد چنگک به خود وصل کرده و خطرناک است!
منبع : bedunim.ir
وجود دندان شکسته یا آسیب دیده میتواند باعث ایجاد تورم و التهاب در صورت گردد
از خواب بیدار میشوید و برای شستن دست و صورت خود به سراغ آب و آیینه میروید. ناگهان به چهره خود در آیینه نگاه میکنید و با یک صورت متورم و پف کرده روبرو میشوید. در حالیکه نوشیدن الکل یا اضافه وزن میتواند چهره شما را متورمتر از قبل نشان دهد اما دلایل دیگری نیز برای این موضوع وجود دارد. در این مقاله قصد داریم به همین موضوع بپردازیم و “دلایل متورم شدن صورت” را با هم مرور کنیم.
عفونت سینوسی:
اگر خطوط سینوسها(فضای بین چشم، پشت پیشانی ، بینی و استخوانهای گونه) ملتهب شده باشد یا عفونت کند، ممکن است با مخاط مسدود گردد. فشاری که در این شرایط ایجاد میگردد باعث میشود دردی در اطراف چشم ایجاد گردد و مایع زرد مایل به سبزی از بینی خارج شود. این شرایط حتی موجب سردرد نیز میشود. اگر چنین مشکلی داشته باشید با دیدن صورت پف کرده و متورم خود زیاد متعجب و شگفت زده نشوید. بیشتر اوقات، عفونت توسط ویروس ایجاد میشود. استراحت کنید، مایعات زیادی بنوشید و از آنتی هیستامین بدون نیاز به نسخه استفاده کنید. اگر شرایط بهبود نیافت با یک پزشک متخصص تماس بگیرید.
آبسه دندان:
وجود دندان شکسته یا اسیب دیده میتواند باعث ایجاد تورم و التهاب در آن گردد. در این شرایط باکتریهای متعدد وارد دندان میشوند و شروع به تکثیر مینمایند. در این شرایط التهاب و عفونت دهان را فرا میگیرد. ممکن است بعد از این موارد درد دندان یا تورمی را در آن احساس کنید. اگر چنین شرایطی داشتید به یک دندانپزشک مراجعه کنید. او میتواند با تجویز آنتی بیوتیک عفونت را درمان کند. استفاده از آب و نمک و نیز مسکن بسیار مفید خواهد بود.
سندروم کوشینگ:
حتما شما نیز با هورمون کورتیزول آشنا هستید. کورتیزول از دسته هورمونهای استروئیدی است که درغده آدرنال ترشح میشود. این هورمون به عنوان هورمون استرس شناخته شده است اما به تنظیم فشار خون، قند خون و سایر موارد نیز کمک میکند. زمانی که ترشح هورمون کورتیزول در بدن بیشتر از مقدار مورد نیاز باشد، منجر به بیماری کوشینگ میشود.
سندرم کوشینگ شرایطی است که در زنان بیشتر از مردان دیده میشود. این سندرم با صورت گرد و شبیه ماه شناخته میشود و پوست به راحتی کبود میشود. همچنین این شرایط در افرادی دیده میشود که از استروئیدهایی همچون پردنیزون برای درمان یک بیماری مثل بیماری خود ایمنی استفاده میکنند. اگر در حال درمان بیماری خود هستید ونشانههای موجود را در خود مشاهده کردید از یک پزشک کمک بگیرید. این شرایط را میتوان با دارو یا جراحی درمان کرد.
آلرژی:
واکنشهای آلرژیک به مواد غذایی، گرده گل، دارو یا هر ماده دیگری علاوه بر چشمان قرمز و آبریزش بینی ممکن است باعث التهاب در صورت شود. استفاده از داروهای بدون نسخه میتواند التهاب را کاهش دهد اما مدیتیشن را نیز امتحان کنید. تحقیقات انجام شده نشان میدهد که افراد پر استرس بیشتر از سایر افراد دچار التهاب و نشانههای مرتبط با آن میشوند.
سلولیت:
سلولیت عفونت باکتریایی پوست است که میتواند صورت شما را به سرعت ملتهب کند و نشانههای قرمز رنگی بر روی آن به جای بگذارد. اگر چنین نشانههایی را در خود مشاهده کردید(به خصوص اگر تورم در حال توسعه و گسترش بود) بهتر است به سراغ یک پزشک متخصص بروید. اگر این شرایط درمان نشده رها شود ممکن است باعث ایجاد مشکلات فراوان گردد و حتی منجر به مرگ شود.
اوریون:
شیوع این بیماری در میان بیشتر افراد دیده میشود. اگر چنین شرایطی دارید ممکن است سردرد، تب و درد عضلات را نیز تجربه کنید. اگر پزشک شما وجود بیماری اوریون را تشخیص داد باید منتظر بمانید تا داروهای موجود کارشان را به درستی انجام دهند. در بیشتر موارد این بیماری بعد از دو هفته بهبود پیدا میکند.
تیروئید:
غده پروانهای شکل در گلو هورمونهایی را ترشح می کند که برای تنظیم متابولیسم و دمای بدن ضروری هستند. اگر ترشح هورمون در آن کم باشد، تغییرات متابولیکی میتواند باعث متورم شدن بافتها شود. همچنین ممکن است احساس سرما و ضعف داشته باشید، پوستتان خشک شود یا عادت ماهیانه نامنظمی داشته باشید. در این شرایط با یک ازمایش خون ساده میتوان همه چیز را تشخیص داد. بر اساس همین آزمایش، پزشک قادر است داروهایی را برای درمان بیماری تجویز کند.
منبع:majalesalamat.com
«ما زندگی مان را با عشق شروع کردیم؛ پس چرا به اینجا رسیدیم؟» این سوال بیشتر افرادی است که در راهروهای دادسرا یا دفاتر ثبت طلاق سرگردانند؛ در حالی که چندی پیش با شوق فراوان به دنبال کارهای عروسی شان بودند، امروز دیگر نمی خواهند به این زندگی ادامه دهند. حال چرا این اتفاق رخ می دهد؟
طبق آخرین آمار در سال ۹۲ در کشور ما تعداد ۷۵۷ هزار و ۱۹۷ ازدواج در دفاتر ازدواج به ثبت رسید که این رقم در مقایسه با سال گذشته ۴٫۴ درصد کاهش داشته است؛ همچنین در همان سال ۱۵۸ هزار و ۷۵۳ مورد طلاق در دفاتر کشور ثبت شد که در مقایسه با سال قبل ۴٫۶ درصد افزایش داشت.
اما سوال اینجاست که چه شده است که در کشور ما علی رغم تبلیغات فراوان و تشویق جوان ها به ازدواج می بینیم تعداد ازدواج ها کاهش و تعداد طلاق ها افزایش یافته است. به ندرت پیش می آید که ازدواج یک شبه نابود شود.
در بیشتر مواقع این فرآیند به تدریج و در طول زمان اتفاق می افتد؛ بنابراین وقتی مشکلی بین شما و همسرتان پیش می آید بهترین کار این است که قبل از وخیم شدن اوضاع نسبت به موضوع واکنش نشان دهید. این بحران را حل و فصل کنید. می توانید با یکدیگر حرف بزنید و برای مشکل تان راه حلی بیابید و با کمک مشاور روی خودتان کار کنید.
طلاق به ذات اتفاق ناخوشایندی است اما وقتی همه چیز به بن بست رسید و دیگر راهی برای ادامه وجود نداشت باید به طلاق فکر کرد؛ اما طلاقی که کمترین آسیب را داشته باشد
طلاق دلایل متعددی دارد که مهم ترین آن ها از این قرار است:
– عده ای ازدواج می کنند چون می خواهند از طریق ازدواج مشکلات شان را برطرف کرده یا به نوعی از مشکلات خانه پدری خود فرار کنند. این افراد بی توجه و بی فکر ازدواج می کنند و تلاشی برای شناخت طرف مقابلشان نمی کنند؛ بنابراین اندکی پس از ازدواج متوجه انتخاب ناآگاهانه خود می شوند و نمی توانند با او ادامه دهند.
-دلیل دیگر، از بین رفتن شور و حال همسر است. وقتی فردی عاشق شور و نشاط و انرژی همسرش باشد و ببیند در سن بالا همسرش دیگر انرژی سابق را ندارد، از زندگی دلسرد می شود و حتی کار به طلاق می کشد.
– برخی هم به دلیل ادا نکردن مسئولیت های ازدواج و وظایف همسری به طلاق می رسند. – در برخی دیگر از زندگی ها دخالت خانواده ها، به خصوص پدر و مادر زوجین، کار را به جدایی می کشاند. – برخی دیگر از طلاق ها به دلیل بی وفایی یکی از طرفین صورت می گیرد.
– برخی پرخاش فیزیکی زیادی دارند. و در رابطه دیگران را مورد خشونت قرار می دهند. عده ای مورد خشونت قرار گرفتن را عامل طلاق می دانند.
– عده ای از افراد ازدواج می کنند تا نیازهای مالی شان را برطرف کنند، به خاطر سوءاستفاده مالی که سالها از آنها شده است، طلاق می گیرند.
– اعتیاد، به خصوص اعتیاد مرد، یکی دیگر از دلایل رایج طلاق است که زن ناچار می شود کار کند و خرج مواد همسرش را بدهد و چیزی که او را بیشتر نگران می کند این است که مبادا اعتیاد پدر به فرزندان نیز منتقل شود و فرزندان از پدرشان بیاموزند. کسی که در حد اعتیاد این مواد را مصرف می کند، برای رابطه مناسب نیست.
ممکن است این افراد در اوج مصرف با شما خوب و احساسی رفتار کنند، اما به اصطلاح وقت خماری شما روی دیگر سکه را خواهید دید. به این فکر هم نباشید که رابطه می تواند آن ها را نجات دهد.
– فساد اخلاقی یک یا هر دو طرف؛ چون ازدواج یک گره را از هم باز می کند.
چه زمانی به دادخواست طلاق فکر کنیم؟
زمانی زوجین نباید زندگی مشترک شان را ادامه بدهند که عوامل مفسده در زندگی بیش از حد باشند و ادامه این زندگی برای آن ها خطر و ضرری به دنبال داشته باشد. اما رسیدن به این نتیجه چیزی نیست که دو طرف به سادگی بتوانند به آن برسند. اینکه آیا ادامه این زندگی برای یک یا هر دو نفر خطرناک است یا نه، نیاز به مشاوره و دریافت راهنمایی از متخصصان و حتی بزرگان فامیل و والدین زوجین دارد.
– گاهی یکی از زوجین منبع درآمد درستی ندارد؛ مثلا دزد است یا منبع درآمد درستی ندارد و به هیچ وجه حاضر به ترک این کار نیست.
گاهی ادامه زندگی برای فرزندان خطرناک است اما اینکه یکی از همسران خیلی زود از کوره در می رود و عصبانی می شود و یا اینکه بیماری خاصی دارد، از جمله مسائلی هستند که تنها با مشاوره های تخصصی می توان در مورد آن به نتیجه قطعی رسید. به طور کلی زمانی به زوجین پیشنهاد طلاق داده می شود که ضرر با هم نبودنشان، کمتر از با هم بودنشان باشد.
طلاق خوب و بد
به باور برخی طلاق هم خوب است و هم بد. هر چند طلاق به ذات اتفاق ناخوشایندی است اما وقتی همه چیز به بن بست رسید و دیگر راهی برای ادامه وجود نداشت باید به طلاق فکر کرد؛ اما طلاقی که کمترین آسیب را داشته باشد. اما گاهی برخی طلاق ها مثل آنچه در خبرها خواندیم هزینه و آسیب های زیادی دارد و هولناک است. حالا سوال اینجاست که چه باید کرد که سرنوشت هولناک این زوج برای سایرین تکرار نشود؟
چنین افرادی اگر تحت آموزش های لازم قرار بگیرند هیچ وقت دست به چنین اقدامات هولناکی نمی زنند یا دست کم احتمال وقوع آن کمتر می شود. حال که شما مجبور شده اید، بین ماندن و رفتن، جدایی را انتخاب کنید و این فکرها مدام در سرتان می چرخد: «آیا قرار زندگی همین بود که تلاش کنم و زندگی را به جایی برسانم و بعد طلاق بگیرم و همه چیز تمام شود؟»، یادتان باشد اینجا نقطه پایان زندگی نیست. در مقاله بعد راهکارهایی را ارائه می دهیم تا بعد از طلاق بتوانید این درد را تحمل کنید و زندگی معنایش را از دست ندهد.
منبع: تبیان