بامداد – محققان ژاپنی فناوری جدیدی را ابداع کردند که امکان تقویت اعتماد به نفس را از طریق دستکاری مغز فراهم می کند. این تکنیک جدید که «واکنش های عصبی رمزگشایی شده» نام دارد، برای اسکن، نظارت و تشخیص عملکرد مغز در هنگام وقوع الگوهای پیچیده خاص مربوط به فعالیت های افزایش دهنده اعتماد به نفس به کار گرفته می شود.
به نقل از ایرنا، محققان برای آزمایش کارآیی این شیوه از ۱۷ داوطلب خواستند که یک وظیفه شهودی ساده را انجام دهند و هربار که کار را با موفقیت انجام دادند و یکی از الگوهایی مرتبط با اعتماد به نفس شناسایی شد، به آنها مبلغی را به عنوان پاداش پرداخت کردند. بدین ترتیب اعتماد به نفس داوطلبان را به طور ناآگاهانه افزایش دادند و در طول آزمایش توانستند آن دسته از الگوهای مغزی داوطلبان را که با افزایش اعتماد به نفس ارتباط مستقیم دارند، شناسایی کنند.
محققان در این تکنیک از روش های مورد استفاده در هوش مصنوعی بهره بردند تا بتوانند با استفاده از الگوهای مغزی، وضعیت اعتمادبه نفس شخص را به طور دقیق تشخیص دهند. با وجود این، چالش اصلی استفاده بلادرنگ از اطلاعات به دست آمده از شناسایی الگوها به منظور افزایش اعتماد بنفس افراد در آینده است. اعتماد به نفس در موفقیت در زمینه های مختلف زندگی از جمله فعالیت های سیاسی، تجاری، اقتصادی و سایر جنبه های زندگی روزمره موثر است و یک جنبه مهم از بیماری های روانی از جمله افسردگی و آلزایمر محسوب می شود. گزارش کامل این تحقیقات در نشریه Nature Communications منتشر شده است.
سایت علمی بیگ بنگ
اینجا کارهایی است که میتوانید انجام دهید تا اعتماد به نفس دخترتان و انعطاف پذیریاش را برای سالهای سختِ پیش رو، بسازید:
۲. برای تعریف و تمجید از دخترتان، خاص باشید
وقتی
به دخترتان میگویید چقدر باهوش است، یعنی خیلی بیشتر از مثالهای
گسستهای که به کار میبرید و این کافی نیست. باید حرف بزنید، مثلا به او
بگویید: حافظه خیلی خوبی داری، یا : هی دختر، تو بینظیری تو این کار…
۳. تحسین شما باید با واقعیت سازگار باشد
یک
بچه کلاس سوم میداند که نابغه موسیقی نیست یا بهترین هنرمند زمین نیست،
اما اگر پیشرفتش را از ماهی به ماه بعد تحسین کند برایش خیلی قابل احترام
است.
۴. کاری کنید بداند چرا برخی مواقع تنها میماند
برای
دخترتان توضیح دهید که اگر به هر جشن تولد دعوت نیست یا برای هر بازی
نباید داخل شود، به معنی این نیست که توهینی به او شده. توضیح دهید که وقتی
بچه دیگر میگوید: تو نمیتونی دوست من باشی، بیشتر مربوط به اخلاق اون
بچه است تا مربوط به دختر شما.
۵. او را تشویق به رقابت کنید
برای تکالیف و کارهایش سریعا به او کمک نکنید، اگر کمک خواست از او بخواهید چند بار، چند دقیقه اول را خودش تلاش کند.
۶. تشویقش کنید تا اگر میخواهد ورزش کند
دختران
گزینههای ورزشی بیشتری از قبل دارند اگر دوست دارد ژیمناستیک یا فوتبال
بازی کند به او شانس دهید تا وارد بازی شود و بداند برای چه بازی تواناست
برایش تصمیم نگیرید که کدام ورزش مناسب اوست- خودش این را میفهمد.
۷. درباره نقاط قوت و ضعفش فرضیه نسازید
چونکه
بچه شما دختر است بدین معنی نیست که باید با کاستیها و نقصها دست و
پنجه نرم کند – یا باید آزمونهای خواندن را به سختی طی کند بعلاوه بدین
معنا نیست که نخواهد برود ماهیگیری یا برای لیگ کودکان تلاش نکند.
خواستههایش را دنبال کنید تا نقاط قوت او را تقویت کنید و روی ضعفهایش
کار کنید تا بهبود یابد.
۸. تصویری از بدن سالم را الگوی او کنید
وقتی
میپرسد که: من زیبام؟ با انرژی به او بگویید بله! وقتی ظاهرش را تحسین
میکنید، فعالیتهایش را هم پررنگ کنید: امروز توی ژیمناستیک عالی بودی یا:
روی صحنه چشمات برق میزد.
برای دختران بزرگتر هم خوب است بشنوند که مدلهای مجلات شکل زنان و دختران واقعی نیستند و عکسهایشان با فتوشاپ دستکاری شده تا لاغرتر و بی نقصتر از واقعیت به نظر آیند.
۹. او را برای جنسیت گرایی اماده کنید
حتی
امروزه برخی فکر میکنند دختران همان کارهای پسران را میتوانند انجام
دهند اگر دیدید دختران فیلمها و برنامههای تلویزیونی را تماشا میکند که
دختر در پس زمینه است ولی پسر زندگی را حفظ میکند، خاطر نشان کنید و با او
درباره چیزهای متفاوت در زندگی واقعی صحبت کنید.
۱۰. نقشهای مثبت زنها را خاطر نشان کنید
وقتی
اخبار میبینید یا روزنامه میخوانید هر شانسی را استفاده کنید تا به
دختران نشان دهید زنان- سناتورها و مربیان ورزشی و دکترها و ورزشکاران –
میتوانند هرکاری کنند.
کتابهایی دارای شخصیتهای زن قوی بخوانید، این راهی است تا بدون سخنرانی ایده را منتقل کنید، اگر نمیتوانید کتابهای اینگونه زیادی بیابید از کتابداری بپرسید – آنها معمولا لیستی از کتابها برای انتخاب دارند و پیشنهاد میدهند.
محققان دانشگاه UCLA توانستند با اسکن امواج مغز انسان، راه جدیدی برای افزایش اعتماد به نفس پیدا کنند.
به گزارش ایسنا به نقل از دیلیمیل، محققان دانشگاه UCLA آمریکا راهی جدید برای افزایش ناخودآگاه اعتماد به نفس افراد پیدا کردند.
این روش که "رمزگشایی بازخورد عصبی" نامیده شده است، با بررسی فعالیتهای مغزی افراد در حین کار، حالاتی که فرد با آنها بیشترین میزان اعتماد به نفس را احساس میکند، شناسایی میکند و در آن زمان به وی یک جایزه کوچک داده میشود و مغز به صورت شرطی این حالت را تکرار میکند.
این تکنیک میتواند به صورت عکس هم استفاده شود، به این صورت که در پایینترین وضعیت اعتماد به نفس به فرد جایزه داده شود، تا اعتماد به نفس وی کاهش پیدا کند.
در این تحقیق یک صفحه نمایش برای افراد نمایش داده میشود که یک سری نقاط متحرک در آن وجود دارد و از آنها خواسته می شود که تشخیص دهند تمرکز نقاط در کدام سمت صفحه بیشتر است.
سپس از آنها خواسته شد که میزان اطمینان خود را در هر بار اعلام کنند و ضمن بررسی میزان اطمینان و مقایسه آن با امواج مغزی افراد، در صورتی که میزان اعتماد به نفس آنها در وضعیت بالایی بود 10 سنت جایزه به آنها داده میشد و با هر بار جایزه گرفتن در طول آزمایش میانگین اعتماد به نفس این افراد افزایش پیدا میکرد.
محققان این پروژه اعلام کردهاند که این تکنیک میتواند برای درمان افسردگی، خجالتی بودن مفید بوده و در از بین بردن ترسها در افراد نیز استفاده شود.
این تحقیق در مرکز تحقیقاتی مشترک بین دانشگاههای UCLA و کیوتو انجام شده و نتایج آن در ژورنالهای معتبر علمی به چاپ رسیده است.
خبرگزاری ایرنا: محققان ژاپنی فناوری جدیدی را ابداع کردند که امکان تقویت اعتماد به نفس را از طریق دستکاری مغز فراهم می کند.
به گزارش از پایگاه یو پی آی، این تکنیک جدید که «واکنش های عصبی رمزگشایی شده» نام دارد، برای اسکن، نظارت و تشخیص عملکرد مغز در هنگام وقوع الگوهای پیچیده خاص مربوط به فعالیت های افزایش دهنده اعتماد به نفس به کار گرفته می شود.
محققان برای آزمایش کارآیی این شیوه از 17 داوطلب خواستند که یک وظیفه شهودی ساده را انجام دهند و هربار که کار را با موفقیت انجام دادند و یکی از الگوهایی مرتبط با اعتماد به نفس شناسایی شد، به آنها مبلغی را به عنوان پاداش پرداخت کردند. بدین ترتیب اعتماد به نفس داوطلبان را به طور ناآگاهانه افزایش دادند و در طول آزمایش توانستند آن دسته از الگوهای مغزی داوطلبان را که با افزایش اعتماد به نفس ارتباط مستقیم دارند، شناسایی کنند.
محققان در این تکنیک از روش های مورد استفاده در هوش مصنوعی بهره بردند تا بتوانند با استفاده از الگوهای مغزی، وضعیت اعتماد به نفس شخص را به طور دقیق تشخیص دهند.
با وجود این، چالش اصلی استفاده بلادرنگ از اطلاعات به دست آمده از شناسایی الگوها به منظور افزایش اعتماد بنفس افراد در آینده است.
اعتماد به نفس در موفقیت در زمینه های مختلف زندگی از جمله فعالیت های سیاسی، تجاری، اقتصادی و سایر جنبه های زندگی روزمره موثر است و یک جنبه مهم از بیماری های روانی از جمله افسردگی و آلزایمر محسوب می شود.
گزارش کامل این تحقیقات در نشریه Nature Communications منتشر شده است.
دانش > پزشکی - ایرنا نوشت: محققان ژاپنی فناوری جدیدی را ابداع کردند که امکان تقویت اعتماد به نفس را از طریق دستکاری مغز فراهم می کند.
این تکنیک جدید که «واکنش های عصبی رمزگشایی شده» نام دارد، برای اسکن، نظارت و تشخیص عملکرد مغز در هنگام وقوع الگوهای پیچیده خاص مربوط به فعالیت های افزایش دهنده اعتماد به نفس به کار گرفته می شود.
محققان برای آزمایش کارآیی این شیوه از 17 داوطلب خواستند که یک وظیفه شهودی ساده را انجام دهند و هربار که کار را با موفقیت انجام دادند و یکی از الگوهایی مرتبط با اعتماد به نفس شناسایی شد، به آنها مبلغی را به عنوان پاداش پرداخت کردند. بدین ترتیب اعتماد به نفس داوطلبان را به طور ناآگاهانه افزایش دادند و در طول آزمایش توانستند آن دسته از الگوهای مغزی داوطلبان را که با افزایش اعتماد به نفس ارتباط مستقیم دارند، شناسایی کنند.
محققان در این تکنیک از روش های مورد استفاده در هوش مصنوعی بهره بردند تا بتوانند با استفاده از الگوهای مغزی، وضعیت اعتماد به نفس شخص را به طور دقیق تشخیص دهند.
با وجود این، چالش اصلی استفاده بلادرنگ از اطلاعات به دست آمده از شناسایی الگوها به منظور افزایش اعتماد بنفس افراد در آینده است.
اعتماد به نفس در موفقیت در زمینه های مختلف زندگی از جمله فعالیت های سیاسی، تجاری، اقتصادی و سایر جنبه های زندگی روزمره موثر است و یک جنبه مهم از بیماری های روانی از جمله افسردگی و آلزایمر محسوب می شود.
گزارش کامل این تحقیقات در نشریه Nature Communications منتشر شده است.
۵۴۵۴
اعتماد به نفس کودکان سد محکمی است در برابر پیشامدهایی که کودک شما در مسیر زندگی با آن رو به رو میشود. با پاسخ درست به احساسات کودکتان،میتوانید از به وجود آمدن بسیاری از مشکلات شخصیتی که از عدم اعتماد به نفس ناشی میشود، جلوگیری کنید.
وقتی نوزادی درمییابد که سیگنالهای او مورد تایید قرار گرفته است و پاسخ درستی به آنها داده میشود؛ وقتی ناراحت است او را آرام میکنند و خوشیهایش را تقویت مینمایند. کم کم حس میکند که احساسات و حالتهای چهره او مهم هستند و برای آنها ارزش قائلند. او درمی یابد که به او توجه میشود. این شالوده ایجاد اعتماد به نفس است. ترکیبی از اینکه چه کسی هستید، چه احساسی نسبت به خودتان دارید و چه تصوری از توانایی بالقوه خود در آینده دارید.
بسته به نحوه برخورد شما با سیگنالهای لذت، علاقه و خوشی، و ارزش قائل شدن و توجه به این سیگنالها برای پاسخ به آنها (آشفتگی، عصبانیت، ترس، شرمندگی، تنفر و بیزاری از بوهای ناخوشانید)، اعتماد به نفس ریشه گرفته یا پژمرده میشود.
شما به عنوان پدر و مادر مهمترین فرد دنیای نوزادتان هستید. شما اولین تعاریف او از خودش را برایش فراهم میکنید. از طریق تمامی کلمات، حالتهای چهره و اعمالتان به او میگویید که چقدر مهم است و دنیای خارج، او را چگونه میبیند.
در ماهها و سالهای آتی با بزرگتر شدن کودکتان و بالغ شدن او، اعتماد به نفس او شبکه پیچیدهای از احساسات و افکار درهم تنیدهای درباره خودش میشود و نیز اینکه دنیا را چگونه میبیند و دنیا او را چگونه میبیند. کودکان در حال رشد و نیز بزرگسالان به طور معمول در طول ماهها و سالها بین سطوح اعتماد به نفس بالا و پایین نوسان میکنند. اما بنیان محکم اعتماد به نفس که پاسخهای درست به سیگنالهای کودک آن را میسازد و در طول دوران کودکی تقویت میشود، به اکثر مردم کمک میکند تا در طول فراز و نشیبهای زندگی اساساً دیدگاه مثبتی از زندگی و آیندهشان داشته باشند.
اکنون هدف شما در مورد نوزادتان باید این باشد که به ایجاد احساسی محکم و پایدار از خودش کمک کنید. با این کار به او اجازه میدهید تا در حالی که بزرگ میشود، استعدادها و تواناییهایش را درست ببیند، واکنشهای انعطاف پذیری نسبت به زندگی داشته و نگاه واقع بینانهای به اهداف و ظرفیتهایش داشته باشد.
البته، کلید اصلی این است که به همین ماهیت و جوهره کودکتان عشق بورزید. کودک را به خاطر خودش، به خاطر کسی که هست دوست داشته باشید و برای او ارزش قائل شوید. البته سخن گفتن آسانتر از عمل کردن است. مخصوصاً اگر که والدین در کودکی مورد عشق و محبت قرار نگرفته و برایشان ارزش قائل نبوده باشند. اما درک این سیگنالها میتواند کمکتان کند: بیشتر ماهیت کودک در علائق و لذتهای او پیچیده شده است؛ درک و توجه به سیگنالهای منفی میتواند به جلوگیری از چرخههای ناامیدی، آزار و عصبانیت که میتواند رابطه والد و فرزندی را آلوده کرده و دنیای درونی کودک را فرسوده سازد، کمک کند.
از روزهای اول زندگی نوزادتان میتوانید بنیان اعتماد به نفس او را از طریق پاسخ درست به سیگنالهای کودکتان برای درخواست کمک (آشفتگی، نگرانی و..) و تفریح (علاقه و لذت) پیریزی کنید. بسیاری از کارشناسان معتقدند که یکی دیگر از شالوده های مهم اعتمادبهنفس، تجربه کودک از شایستگی است. شایستگی در ابتدا در نتیجه قابلیت مغز در نظم بخشیدن به تمامی محرکهای دریافتی آشفته و بینظم، حاصل میشود. توانایی ذاتی نوزاد در شایستگی یافتن، شالوده مهارت پیچیدهتر آینده یعنی مهارت در تعامل با دنیا و مردم را پیریزی میکند که به نوبه خود میتواند حس اعتماد به نفس را در کودک خلقکند. یک بخش از این تکامل این است که کودک در حالی که بزرگ میشود، بداند که قادر است بر رویدادهای خارجی تسلط یابد. بخش دیگر از این تکامل این است که کودک در حین تعامل با محیط یاد بگیرد که چگونه به شیوه سالمی خودش را با ملزومات و انتظارات زندگی اجتماعی دنیا تطبیقدهد.
نوزادان وقتی احساس میکنند که علاقه خاصی به آنها دارید و مرکز جهان شما هستند، خوشحال میشوند. آنها برای ابراز گستره کامل احساساتشان از سیگنالهای ۹ گانهشان استفاده میکنند. وقتی نوزادی گریه میکند یا نق میزند یا جیغجیغ میکند، از شما انتظار دارد که به اندازه همان جدیت و اضطراب او نسبت به آنچه برایش اتفاق میافتد، به او پاسخ دهید. چیزی که والدین گاهی اوقات فراموش میکنند این است که از نظر نوزادان واکنشهای اضطراب به موقعیت بستگی دارند. عدم توانایی گرفتن توپی که به گوشهای غلط میخورد، از نظر او بسیار ناراحت کننده است! و با زبان بیزبانی از شما میخواهد که به او توجه کنید. او خودش را قادر به اصلاح موقعیت نمییابد. هر کاری کند هرگز نمیتواند به آن توپ دست یابد. بنابراین وقتی ناامید میشود، به تنها شیوهای که میتواند از شما کمک میخواهد؛ که از طریق قشقرق به پا کردن است. اگر با این کار نتواند ترحم و توجه شما را جلب کند، اگر به او پاسخی نداده و برای حل این مشکل به او کمک نکنید، کم کم تصور میکند که مشکلات او اصلاً برای کسی اهمیتی ندارد. در عوض در صورتی که از این فرصت برای توجه کردن به او، تایید و تصدیق احساسات و ادراکاتش استفاده کنید، در ایجاد اعتماد به نفس در او کمک میکنید.
پاداش و تحسین به همراه توجه به او، لازمه اعتماد به نفس کوکتان است. هرگز نباید فراموش کنید که کودکتان چقدر دوست دارد مانند شما باشد و او را دوست داشته باشید. کودکان نیاز دارند که بشنوند که آنها را تایید میکنید و فکر میکنید که اعجوبهاند. آنها دوست دارند برق تحسین را که حاکی از عشق و تایید او است، در چشمانتان ببینند. نباید تصور کنید که آنها میدانند که چه احساسی دارید. آنها احساس شما را نمیدانند. باید احساستان را بارها و بارها به آنها بگویید. در بلند مدت، پاداش و تحسین بهتر از ایجاد ترس و شرمندگی در او ایجاد انگیزه میکنند. البته هنگام پرداختن به رفتار او، همچنین مهم است جوانب مثبت و منفی، دلیل و منطق هر موضوع مورد بحثی را به او توضیحدهید.
تحسین کردن کودکتان را بر زبان بیاورید! آنها نیاز دارند حس خوب شما نسبت به خودشان را بارها و بارها بشنوند. این امر در بلند مدت باعث افزایش اعتماد به نفس او میشود.
در صورتی که کودک دنیا را تهدید آمیز یا خطرناک ببیند، تقریباً غیر ممکن است که احساس شجاعت و قوی بودن کند و بداند که میتواند در کاری موفق شود. اما وقتی در پاسخ به سیگنالهای منفی اضطراب و عصبانیت کودکتان، به او اجازه میدهید که این سیگنالها را بیان کند و سپس این محرکها را حذف میکنید، ابزار رویارویی با دنیا را به او دادهاید. در مورد حس اعتماد به نفس، هیچ چیزی مانند علم به اینکه او میتواند در رهایی از خطر و آشفتگی به شما تکیه کند، به نوزاد درماندهتان کمک نمیکند.
برخی از والدین با دخالت کردن یا بها ندادن به سیگنالهای علاقه و لذت کودکانشان سهواً اعتماد به نفس آنها را به تحلیل میبرند. با این کار باعث تحریک واکنش درونی و خودکار شرمندگی میشوید و شرمساری اعتماد به نفس او را از بین میبرند. پزشکان در برخی آزمایشات بالینی، با خانوادههایی کار میکنند که در آنها هم والدین و هم کودکان دارای انواع مشکلات مربوط به حس ضعف نسبت به خود و کمبود اعتماد به نفس هستند. بزرگسالان این خانودهها اغلب اثرگذاری احساسات و عواطف را درک نمیکنند. در نتیجه خانواده به خاطر عدم همخوانی میان نیازهای عاطفی کودک و توانایی والدین در دادن پاسخ درست به این نیازها، به موقعیت مسموم کنندهای دچار میشود. در نتیجه آن کودکان اغلب قادر به ایجاد درک مجزایی از خود – اینکه چه کسی هستند، چه چیزی را دوست دارند و چه چیزی را دوست ندارند، اعتماد به ادراکاتشان، احساساتشان و... - نخواهند بود. تنشی که میان مادر و فرزند یا پدر و فرزند ایجاد میشود، میتواند به از بین رفتن اعتماد به نفس او کمک کند. کودک ممکن است برآشفته شده، حالت تدافعی داشته، ناشکیبا و غیر قابل انعطاف یا منزوی، خود ویرانگر، حسود و ترسو شود. در واقع، انواع ویژگیهای ناخوشایند شخصیتی را میتوان به طور مستقیم به عدم ایمان فرد به ارزشهای اصلی خود دانست. احساس قلدری میکند، احساس ترس میکند، احساس افسردگی، به انتهای خط رسیدن و فرسوده شدن می کند. بخشی از این صفات متفاوت از فقدان اعتماد به نفس ناشی میشود.
این نوع گامهای غلط در تربیت کودک میتواند نتایج بسیار تاسفآوری دربرداشتهباشد. اما تربیت درست نتایج بسیار چشمگیری دارد. در نتیجه چنین تربیتی، شما و کودکتان میتوانید از همراهی همدیگر و عمق دوستیتان لذت ببرید و شما میتوانید به شیوهای مخصوص و شاد دست یابید، همانطور که دنیا به فرزندتان مینگرد.
شما همگام با کودکتان میآموزید. به مهارتهای تربیتیتان مطمئن میشوید. با گذر زمان بیشتر قادر خواهید شد که کودکی با اعتماد به نفس و بینظیر تربیت کنید و از آنجا که درک ثابتی از خود دارد، قادر خواهد بود روابط رضایت بخشی ایجاد کرده و استقلال سالم خود را حفظ کند.
مترجم: نغمه خالقی
وقتی قطعه موسیقی ملایمی را میشنوید بدون آن که متوجه شوید تنشها و نگرانیهای خود را در رود جاری صداهایی که میشنوید، میریزید و میگذرید. اینجا چه اتفاقی میافتد؟ در واقع به واسطه نقاشی یا موسیقی، قطعههای درهم و شلوغ پازل ذهن شما بار دیگر این فرصت را مییابند که جای خود قرار گیرند.
هنر، قدرت شگفتانگیزی دارد که هرکس بنا به استعدادی که در خود کشف کرده آن را به گونهای خلق میکند و تاثیر معجزهآسای آن را بر روح و روان خود مشاهده میکند. چرا یک سفالگر ساعتها خود را در اتاقی حبس میکند، پا میزند و پا میزند؟ سفالگر گرچه به گل سر و شکل میدهد، اما او انگار روحش را همراه با گل لطیف میکند. این همه عشق چرا و از کجا به وجود میآید؟ اگر قرار بود هنر ذهن و روان ما را مانند صدای بوق، هوای گرم و آلوده و ترافیک سنگین شهری آزار دهد، هرگز به سراغش نمیرفتیم، اما همه دوست داریم وقت آزادی نصیبمان شود تا دل بسپاریم به هنری که دوست داریم. انواع مختلف هنر که از جمله میتوان به نقاشی، موسیقی، بازی، سفالگری، کلاژ، ورزش و نظایر آن اشاره کرد، همگی در جهت بهبود بیماریهای روحی و روانی بسیار موثر عمل کنند. چندی است در این حوزه مطالعات بیشتری انجام میشود تا بتوان به قدرت شگرف هنر پی برد.
تجربه وسیع تماس با هیجان و شناخت
آدمی همواره برای رهایی از مشکلات و تنشهای زندگی به راهحلهای سازنده و کارآمد روآورده و سعی بر آن داشته تا با کمک مهارت حل مساله بتواند بحرانهای پیشرو را حل و فصل کند، اما یکی از روشهای بسیار کارآمد که امروزه برخی روانشناسان به آن استناد میکنند، هنردرمانی است؛ هنر با تلطیف روح آدمی به ذهن رسوخ و مسیر شکوفایی و تازهشدن را باز میکند. مارگارت نامبرگ را میتوان به عنوان مادر رشته هنردرمانی دانست که با استفاده از ایدههای فروید و یونگ این روش درمانی را مطرح کرد. دکتر علی زادهمحمدی، روانشناس در این باره بیان میدارد در طول تاریخ بشری اساسا هنردرمانی بر اساس نظریات روانشناسی شکل گرفته است. هنر کمک میکند فرد تجربه وسیعی برای تماس با میدانهای مختلف بدنی، هیجانی وشناختی به دست آورد و گشتالت ـ چرخش ـ های ناقص فکری و احساسی را که در ذهن او به وسیله مشکلات و آسیبها پیدا کرده است، ترمیم و بازسازی کند.
هنردرمانی گروهی، راه بازگشت اعتماد به نفس
آشنایی کلی از نحوه عملکرد هنردرمانی به شکل گروهی میتواند به افراد در ایجاد یک ذهنیت کلی کمک کند و آنها را برای امتحان این روش آمادهتر سازد. هنردرمانی گروهی، در ابتدا با آشنا شدن اعضای گروه و اصطلاحا با گرمکردن فضای ایجاد شده آغاز میشود. بعد از آن درمانگر با توجه به مشکلات اعضای گروه و اینکه چه نوع رویکرد روانشناسانهای را باید اتخاذ کند، تمرینات اصلی را شروع میکند. بنابراین ابتدا با معرفی اعضای گروه، نقاشی کشیدن و تکمیل یک شیء، جلسه راهاندازی شده و پس از آن به بررسی تنشها یا تقویت نگرشها توجه نشان داده میشود. افراد با کمک تکنیکهای هنری مختلف میتوانند برای اصلاح افکار غیرمنطقی، راه مقابله با نگرشهای منفی و غیرواقعبینانه اقدام کنند. در تمام مراحل درمانی درمانگر، نحوه تعامل افراد با یکدیگر، نحوه شروع کار و توجه آنها به هنر مورد نظر مثل نقاشی، مدت زمان شروع به کار و این که چه کسی اول کار را شروع میکند یا کدامیک از اعضای گروه بیشترین و کدام کمترین همکاری را در انجام مسئولیت خود داشتهاند مورد بررسی قرار میدهد و این اطلاعات به ثبت میرسد. در برخی جلسات هنردرمانی تکالیف منزل به افراد داده میشود که ادامه کار آنها در گروه به حساب میآید. این تکالیف باعث میشود اعضای گروه نسبت به فعالیت خود دلبستگی داشته و مهارت لازم برای تغییر نگرش و رفتار نامناسب را بیاموزند. بنا به گفته دکتر علی زادهمحمدی بعضی مراجعان در جلسات هنردرمانی از این که مبادا در معرض آزمایش یا تمرین هنری قرار بگیرند و نتوانند از انجام آن برآیند مثلا خوب نقاشی بکشند، نگران هستند و از شرکت فعال در جلسه دوری میکنند، بنابراین درمانگر باید از همان جلسه اول با بیان اعتماد برانگیز توضیح دهد که اصلا خوب و بد کشیدن نقاشی یا انجام کار هنری مطرح نیست و کسی قضاوت بر درستی و نادرستی نمیکند، بنابراین هر فعالیتی که در نهایت آرامش انجام گیرد میتواند ارزشمند باشد.
وقتی هشیاری و ناهشیاری به توازن میرسد
وقتی کنار یک کودک و حتی بزرگسال مینشینیم که شناخت چندانی از او نداریم و در حین آشنایی مشغول انجام یک کار هنری هستیم، مثلا با همدیگر سفال میسازیم یا یک اثر هنری خلق میکنیم، خود به خود دلهایمان به همدیگر نزدیک میشود. کمکم راجع به خودمان، خانوادههایمان، احساساتمان و سوابق شغلی و اجتماعی خود با یکدیگر بحث میکنیم. حتی در طول زمان، این آشنایی بیشتر میشود و به دوستی میانجامد. این معجزه هنر است؛ هنر ارتباط افراد با یکدیگر را تلطیف کرده، دلها را به یکدیگر نزدیک میکند و مقاومتهای درونی و ذهنی را از بین میبرد.
دکتر علی زادهمحمدی در این باره معتقد است: هنردرمانی دارای چند ویژگی اثرگذار است، یکی از آنها حس آرامش بخشی و ایجاد فضای امن برای افراد است. دوم آن که هنر فضای ناخودآگاهی دارد که فشار خودآگاه را کم میکند. شکل نمادین هنر باعث میشود پیامها کمتر خودآگاهانه شود و در نتیجه استرس و تنش روانی کاهش یابد. سوم آن که هنر باعث میشود افراد براحتی عواطف و احساسات خود را در میان بگذارند، بدون این که احساس گناه یا شرم داشته باشند. توازن میان ناهشیاری و هوشیاری از دیگر آثار هنردرمانی محسوب میشود. وقتی افراد مشغول انجام کار هنری میشوند، یک گفتوگوی درونی شکل میگیرد که مشکل و چگونگی حل آن برای فرد بازنمایی میشود. هنر محدوده سنی نمیشناسد، با هر سن و جنسیتی میتوان به وسیله هنر به بهترین راهحل رسید.
نقاشی، واسطهای میان کودکان و درمانگران
دنیای کودکان سرشار از شادی و خنده است. شاید بتوان به جرأت گفت آنها یکی از بهترین گزینهها برای بهره گرفتن از روش هنردرمانی هستند. کودکان خیلی سریع با هنر انس میگیرند و چنان غرق در آن میشوند که انگار به چیزی جز نقاشی کشیدن، لمسکردن و بازیکردن فکر نمیکنند. نیروی غیرکلامی هنر میتواند بسیاری از مشکلات و حتی خواستههای آنها را آشکار کند. بزرگسالان با استفاده از قدرت کلام و فهمشان از موضوع میتوانند مشکلات خود را با درمانگر در میان بگذارند، اما کودکان مخصوصا آنها که از یک بلای طبیعی جان سالم به در بردهاند، بسختی میتوانند راجع به بحران صحبت کنند، بنابراین برای بیان آنچه در ذهن دارند باید از روشی استفاده کرد که قدرت بیان آنها را به شکل غیرکلامی بالا ببرد و هنر از آن جمله است.
رفوی امید در بیماران لاعلاج
امید، کلید ادامه زندگی است. هر عاملی که باعث شود دستگاه ایمنی بدن برای رویارویی با بیماری مقاوم و نیرومندتر شود به بهبود بیماران کمک میکند. هنر از آن جمله است. موسیقی، نقاشی، بازی و نظایر آن به تقویت قوای بدنی افراد رو به مرگ کمک میکند، به طوری که با ترشح هورمون ضد استرس، طول عمر این افراد را بالا میبرد. مشکل جسمی بیماران، ضربه روحی سختی را بر آنها وارد میسازد و به دنبال آن خشم، عصبانیت و غم از واکنشهای احساسی رایج آنهاست. دکتر زادهمحمدی معتقد است: گاهی قطع عضو، بد شکلی اعضای بدن یا جدایی و فقدانها، ناامیدی، نداشتن کنترل و دردهای طولانی، سیستم روانی بیماران را متلاشی میکند. در این میان هنردرمانی، پریشانی این بیماران را کاهش میدهد و با امیدوار کردن و ابراز وجود، یکپارچگی بیمار را تقویت و به بیمار کمک میکند با استفاده از روشهای غیرکلامی احساسات و عواطف خود را بیان کند.
هنر و احترام به تفاوتهای بین فردی
متاسفانه یکی از عواملی که در جامعه ما روند بیاحترامی به یکدیگر را افزایش داده است، نپذیرفتن تفاوتها ی نگرشی و شخصیتی هر یک از افراد جامعه است. اگر بپذیریم دوستم، همکارم یا حتی یک شهروند با من تفاوت فکری، رفتاری و عقیدتی دارد، آن گاه به همدیگر توهین نمیکنیم، با لحن تمسخرآمیز با هم صحبت نمیکنیم و با وجود تمام اختلافات برای هم احترام قائل میشویم؛ اما در این میان هنردرمانی باعث میشود ما تفاوتهای یکدیگر را ببینیم و احترام بین فردی را نادیده نگیریم. دکتر علی زادهمحمدی در این رابطه بیان میکند: هنر میآموزد انسانها نگرشهای مختلف دارند و این که صرفا تصویر واحدی از اندیشه وجود ندارد و افراد هر یک به شیوه خود از واقعیات تاثیر میپذیرند و بر آن تاثیر میگذارند، خصوصا هنر ادبیات که با زمینههای شناختی ذهن سروکار دارد ، میتواند اذهان و فهم عامه را در جوانب مختلف زندگی و هستی گسترش دهد. (شکوفه شیبانی / جامجم)
وقتی قطعه موسیقی ملایمی را میشنوید بدون آن که متوجه شوید تنشها و نگرانیهای خود را در رود جاری صداهایی که میشنوید، میریزید و میگذرید. اینجا چه اتفاقی میافتد؟ در واقع به واسطه نقاشی یا موسیقی، قطعههای درهم و شلوغ پازل ذهن شما بار دیگر این فرصت را مییابند که جای خود قرار گیرند.
هنر، قدرت شگفتانگیزی دارد که هرکس بنا به استعدادی که در خود کشف کرده آن را به گونهای خلق میکند و تاثیر معجزهآسای آن را بر روح و روان خود مشاهده میکند. چرا یک سفالگر ساعتها خود را در اتاقی حبس میکند، پا میزند و پا میزند؟ سفالگر گرچه به گل سر و شکل میدهد، اما او انگار روحش را همراه با گل لطیف میکند. این همه عشق چرا و از کجا به وجود میآید؟ اگر قرار بود هنر ذهن و روان ما را مانند صدای بوق، هوای گرم و آلوده و ترافیک سنگین شهری آزار دهد، هرگز به سراغش نمیرفتیم، اما همه دوست داریم وقت آزادی نصیبمان شود تا دل بسپاریم به هنری که دوست داریم. انواع مختلف هنر که از جمله میتوان به نقاشی، موسیقی، بازی، سفالگری، کلاژ، ورزش و نظایر آن اشاره کرد، همگی در جهت بهبود بیماریهای روحی و روانی بسیار موثر عمل کنند. چندی است در این حوزه مطالعات بیشتری انجام میشود تا بتوان به قدرت شگرف هنر پی برد.
تجربه وسیع تماس با هیجان و شناخت
آدمی همواره برای رهایی از مشکلات و تنشهای زندگی به راهحلهای سازنده و کارآمد روآورده و سعی بر آن داشته تا با کمک مهارت حل مساله بتواند بحرانهای پیشرو را حل و فصل کند، اما یکی از روشهای بسیار کارآمد که امروزه برخی روانشناسان به آن استناد میکنند، هنردرمانی است؛ هنر با تلطیف روح آدمی به ذهن رسوخ و مسیر شکوفایی و تازهشدن را باز میکند. مارگارت نامبرگ را میتوان به عنوان مادر رشته هنردرمانی دانست که با استفاده از ایدههای فروید و یونگ این روش درمانی را مطرح کرد. دکتر علی زادهمحمدی، روانشناس در این باره بیان میدارد در طول تاریخ بشری اساسا هنردرمانی بر اساس نظریات روانشناسی شکل گرفته است. هنر کمک میکند فرد تجربه وسیعی برای تماس با میدانهای مختلف بدنی، هیجانی وشناختی به دست آورد و گشتالت ـ چرخش ـ های ناقص فکری و احساسی را که در ذهن او به وسیله مشکلات و آسیبها پیدا کرده است، ترمیم و بازسازی کند.
هنردرمانی گروهی، راه بازگشت اعتماد به نفس
آشنایی کلی از نحوه عملکرد هنردرمانی به شکل گروهی میتواند به افراد در ایجاد یک ذهنیت کلی کمک کند و آنها را برای امتحان این روش آمادهتر سازد. هنردرمانی گروهی، در ابتدا با آشنا شدن اعضای گروه و اصطلاحا با گرمکردن فضای ایجاد شده آغاز میشود. بعد از آن درمانگر با توجه به مشکلات اعضای گروه و اینکه چه نوع رویکرد روانشناسانهای را باید اتخاذ کند، تمرینات اصلی را شروع میکند. بنابراین ابتدا با معرفی اعضای گروه، نقاشی کشیدن و تکمیل یک شیء، جلسه راهاندازی شده و پس از آن به بررسی تنشها یا تقویت نگرشها توجه نشان داده میشود. افراد با کمک تکنیکهای هنری مختلف میتوانند برای اصلاح افکار غیرمنطقی، راه مقابله با نگرشهای منفی و غیرواقعبینانه اقدام کنند. در تمام مراحل درمانی درمانگر، نحوه تعامل افراد با یکدیگر، نحوه شروع کار و توجه آنها به هنر مورد نظر مثل نقاشی، مدت زمان شروع به کار و این که چه کسی اول کار را شروع میکند یا کدامیک از اعضای گروه بیشترین و کدام کمترین همکاری را در انجام مسئولیت خود داشتهاند مورد بررسی قرار میدهد و این اطلاعات به ثبت میرسد. در برخی جلسات هنردرمانی تکالیف منزل به افراد داده میشود که ادامه کار آنها در گروه به حساب میآید. این تکالیف باعث میشود اعضای گروه نسبت به فعالیت خود دلبستگی داشته و مهارت لازم برای تغییر نگرش و رفتار نامناسب را بیاموزند. بنا به گفته دکتر علی زادهمحمدی بعضی مراجعان در جلسات هنردرمانی از این که مبادا در معرض آزمایش یا تمرین هنری قرار بگیرند و نتوانند از انجام آن برآیند مثلا خوب نقاشی بکشند، نگران هستند و از شرکت فعال در جلسه دوری میکنند، بنابراین درمانگر باید از همان جلسه اول با بیان اعتماد برانگیز توضیح دهد که اصلا خوب و بد کشیدن نقاشی یا انجام کار هنری مطرح نیست و کسی قضاوت بر درستی و نادرستی نمیکند، بنابراین هر فعالیتی که در نهایت آرامش انجام گیرد میتواند ارزشمند باشد.
وقتی هشیاری و ناهشیاری به توازن میرسد
وقتی کنار یک کودک و حتی بزرگسال مینشینیم که شناخت چندانی از او نداریم و در حین آشنایی مشغول انجام یک کار هنری هستیم، مثلا با همدیگر سفال میسازیم یا یک اثر هنری خلق میکنیم، خود به خود دلهایمان به همدیگر نزدیک میشود. کمکم راجع به خودمان، خانوادههایمان، احساساتمان و سوابق شغلی و اجتماعی خود با یکدیگر بحث میکنیم. حتی در طول زمان، این آشنایی بیشتر میشود و به دوستی میانجامد. این معجزه هنر است؛ هنر ارتباط افراد با یکدیگر را تلطیف کرده، دلها را به یکدیگر نزدیک میکند و مقاومتهای درونی و ذهنی را از بین میبرد.
دکتر علی زادهمحمدی در این باره معتقد است: هنردرمانی دارای چند ویژگی اثرگذار است، یکی از آنها حس آرامش بخشی و ایجاد فضای امن برای افراد است. دوم آن که هنر فضای ناخودآگاهی دارد که فشار خودآگاه را کم میکند. شکل نمادین هنر باعث میشود پیامها کمتر خودآگاهانه شود و در نتیجه استرس و تنش روانی کاهش یابد. سوم آن که هنر باعث میشود افراد براحتی عواطف و احساسات خود را در میان بگذارند، بدون این که احساس گناه یا شرم داشته باشند. توازن میان ناهشیاری و هوشیاری از دیگر آثار هنردرمانی محسوب میشود. وقتی افراد مشغول انجام کار هنری میشوند، یک گفتوگوی درونی شکل میگیرد که مشکل و چگونگی حل آن برای فرد بازنمایی میشود. هنر محدوده سنی نمیشناسد، با هر سن و جنسیتی میتوان به وسیله هنر به بهترین راهحل رسید.
نقاشی، واسطهای میان کودکان و درمانگران
دنیای کودکان سرشار از شادی و خنده است. شاید بتوان به جرأت گفت آنها یکی از بهترین گزینهها برای بهره گرفتن از روش هنردرمانی هستند. کودکان خیلی سریع با هنر انس میگیرند و چنان غرق در آن میشوند که انگار به چیزی جز نقاشی کشیدن، لمسکردن و بازیکردن فکر نمیکنند. نیروی غیرکلامی هنر میتواند بسیاری از مشکلات و حتی خواستههای آنها را آشکار کند. بزرگسالان با استفاده از قدرت کلام و فهمشان از موضوع میتوانند مشکلات خود را با درمانگر در میان بگذارند، اما کودکان مخصوصا آنها که از یک بلای طبیعی جان سالم به در بردهاند، بسختی میتوانند راجع به بحران صحبت کنند، بنابراین برای بیان آنچه در ذهن دارند باید از روشی استفاده کرد که قدرت بیان آنها را به شکل غیرکلامی بالا ببرد و هنر از آن جمله است.
رفوی امید در بیماران لاعلاج
امید، کلید ادامه زندگی است. هر عاملی که باعث شود دستگاه ایمنی بدن برای رویارویی با بیماری مقاوم و نیرومندتر شود به بهبود بیماران کمک میکند. هنر از آن جمله است. موسیقی، نقاشی، بازی و نظایر آن به تقویت قوای بدنی افراد رو به مرگ کمک میکند، به طوری که با ترشح هورمون ضد استرس، طول عمر این افراد را بالا میبرد. مشکل جسمی بیماران، ضربه روحی سختی را بر آنها وارد میسازد و به دنبال آن خشم، عصبانیت و غم از واکنشهای احساسی رایج آنهاست. دکتر زادهمحمدی معتقد است: گاهی قطع عضو، بد شکلی اعضای بدن یا جدایی و فقدانها، ناامیدی، نداشتن کنترل و دردهای طولانی، سیستم روانی بیماران را متلاشی میکند. در این میان هنردرمانی، پریشانی این بیماران را کاهش میدهد و با امیدوار کردن و ابراز وجود، یکپارچگی بیمار را تقویت و به بیمار کمک میکند با استفاده از روشهای غیرکلامی احساسات و عواطف خود را بیان کند.
هنر و احترام به تفاوتهای بین فردی
متاسفانه یکی از عواملی که در جامعه ما روند بیاحترامی به یکدیگر را افزایش داده است، نپذیرفتن تفاوتها ی نگرشی و شخصیتی هر یک از افراد جامعه است. اگر بپذیریم دوستم، همکارم یا حتی یک شهروند با من تفاوت فکری، رفتاری و عقیدتی دارد، آن گاه به همدیگر توهین نمیکنیم، با لحن تمسخرآمیز با هم صحبت نمیکنیم و با وجود تمام اختلافات برای هم احترام قائل میشویم؛ اما در این میان هنردرمانی باعث میشود ما تفاوتهای یکدیگر را ببینیم و احترام بین فردی را نادیده نگیریم. دکتر علی زادهمحمدی در این رابطه بیان میکند: هنر میآموزد انسانها نگرشهای مختلف دارند و این که صرفا تصویر واحدی از اندیشه وجود ندارد و افراد هر یک به شیوه خود از واقعیات تاثیر میپذیرند و بر آن تاثیر میگذارند، خصوصا هنر ادبیات که با زمینههای شناختی ذهن سروکار دارد ، میتواند اذهان و فهم عامه را در جوانب مختلف زندگی و هستی گسترش دهد. (شکوفه شیبانی / جامجم)
جام جم سرا:
در حالی که متصدیان باجههای بانک در شعب مختلف، هرروز با انبوهی از اسکناسهای ریز و درشت سروکار دارند اما همیشه درصدی و احتمال خطایی هم در این کار وجود دارد؛ احتمال خطا از سوی متصدیان بانکی در ساعتهای پیک و اوج شلوغی بانکها و ازدحام مشتریان بیشتر است. هرچند برای هر خطای بانکی، راه تشخیص و برگشت وجود دارد اما اثبات برخی از خطاهای بانکی برای مشتریان کمی دشوار است؛ بهخصوص خطایی که نرمافزاری نباشد. یکی از همان خطاهایی که اثبات آن برای مشتریان سخت است، خطا در شمارش تعداد اسکناسهاست.
معمولا اسکناسها در بستههای صدتایی «بانداژ» میشود و در هر بسته صد اسکناس وجود دارد. اما یکی از وظایف تعریفشده برای متصدی بانک، این است که هر بسته یا هر مقدار پولی را که از مشتری دریافت میکند یا به مشتری تحویل میدهد، بشمارد تا از تعداد اسکناسها مطمئن شود. شمارش دستی وجه نقد وقتگیر است و حتی حرفهایهایش هم در مکانی شلوغ، تمرکز شمارش پول با انگشتانشان را از دست میدهند و تکرار آن هم وقت زیادی میخواهد. بنابراین متصدیان بانکها برای شمارش وجه نقدی که در بانک جابهجا میشود، از پولشمار استفاده میکنند. این دستگاه برای متصدیان بانکی، «پولشمار رومیزی» نام دارد. بسیاری از بانکها این امکان را برای مشتریان هم فراهم کردهاند و مشتریان هم میتوانند با «پولشمارهای ایستاده» از تعداد اسکناسها و مبلغ درست وجه نقدی خود مطمئن شوند. اما داستان از جایی شروع میشود که درصد خطای این پولشمارها که در برخی از برندها این درصد بسیار بالاست، حساب و کتابها را به هم میریزد.
مشاع، کارشناس امور بانکی، درباره خطای پولشمارهای بانکی در شمارش تعداد اسکناسها میگوید: «در بانکها از سه دستگاه پولشمار استفاده میشود؛ یکی برای متصدیان بانک است که به آن پولشمار رومیزی میگویند و یکی برای استفاده مشتریان است که پولشمار ایستاده نام دارد. معمولا درصد خطای این پولشمارها بسته به اینکه ساخت کدام کشور و شرکت باشند، چیزی بین ۱۰ تا ۲۰درصد است. اما پولشمار دیگری که در بانک استفاده میشود، پولشمار دستگاه ATM یا همان عابربانک هر شعبه است که کمترین درصد خطا متعلق به این دستگاه است.»
بانکها و شعب آنها از پولشمارهایی با برندهای مختلف استفاده میکنند. پس از نبود کارایی مورد قبول در پولشمارهای ایرانی، پولشمارهای چینی بازار ایران را قبضه کردهاند. مشاع در تشریح بیشترین خطای پولشمارها میگوید: «معمولا درصد خطای پولشمارها زمانی بالا میرود که در بسته اسکناس صدتایی، پولهایی با ضخامت کم و پارهشده یا اسکناسهای بدون گوشه وجود داشته باشد که در این صورت پولشمار، تعداد اسکناسها را کمتر از عدد صدنشان میدهد. در صورتی هم که اسکناسها چسبخورده باشند، ممکن است دستگاه آن اسکناس را دو بار بشمارد. بنابراین متصدی مجبور است برای کاهش درصد خطای پولشمار، اسکناسهای نو و سالم را از اسکناسهای فرسوده و پاره جدا کند.»
او با اشاره به استقبالنکردن بانکها از دستگاههای پولشمار ایرانی در بازار، ادامه میدهد: «مدتی پولشمارهای تولید ایران با برند یک شرکت در بازار عرضه شد اما بسیاری از شعبهها تنها پس از دوماه استفاده از این برند ایرانی، این دستگاهها را کنار گذاشتند و پولشمارهای چینی را که بهمراتب کیفیت بهتری نسبت به قبلی داشت، جایگزین آن کردند چون درصد خطای این پولشمارهای ایرانی حتی به ۵۰ درصد هم میرسید و همیشه مشکل فنی داشت و باعث اتلاف وقت میشد.»
علاوه بر جداکردن اسکناسهای سالم از اسکناسهای فرسوده، راهکار دیگری هم برای کاهش درصد خطای پولشمارها وجود دارد و آن هم این است که میزان سرعت شمارش اسکناس دستگاه پولشمار، روی سرعت کند تنظیم شود. معمولا دستگاههای پولشمار قابلیت تنظیم روی سرعت بالا، متوسط و کند را دارند. یکی از متصدیان بانک ملی در یکی از شعبههای تهران میگوید: «برای کاهش ریسک، بستههای اسکناس را چندبار با دستگاه میشمارم و چون امکان استفاده از پولشمار ایستاده برای مشتریان فراهم است، به آنها توصیه میکنم قبل از خروج از شعبه از تعداد اسکناسها مطمئن شوند.»
در حالی که راهکارهایی برای کاهش درصد خطای استفاده از پولشمارها وجود دارد، اما متصدیان بانکها همیشه شانس جلوگیری از بروز این اشتباهات را ندارند و بارها شاهد مراجعهکنندگان با شکایت از کسری تعداد اسکناسها بودهاند. در این صورت، کار برای متصدیان سخت میشود چراکه این متصدی است که تصمیم میگیرد با شواهد موجود ادعای مشتری را بپذیرد یا این مشتری را برنجاند و از دست دهد. اما مشتریانی که با این مشکل مواجه شدند، چندین راه برای اثبات ادعای خود دارند.
مشاع، کارشناس امور بانکی، در اینباره میگوید: «پولشمارهای دستگاه ATM کمترین میزان خطا را دارد و اگر هم خطایی رخ دهد، اشتباه مربوط به متصدی مسوول ATM بوده که احتمالا باکسها را در داخل دستگاه به طور مرتب نگذاشته است. هر باکسی برای یک اسکناس مشخصی در نظر گرفته شده است؛ یعنی یکی از باکسها تنها مختص به اسکناسهای پنجهزارتومانی و باکس دیگر مختص اسکناسهای ۱۰هزارتومانی است که متصدی باید این باکسها را در جای مشخص خود که در داخل دستگاه ATM تعبیه شده است، بگذارد؛ وگرنه ممکن است اسکناس پنجهزارتومانی به جای اسکناس ۱۰هزارتومانی به استفادهکننده از آن عابربانک داده شود.»
او ادامه میدهد: «اما اگر این خطا هم رخ داد و میزان پول دریافتی مشتری از آن مبلغ مورد نظر بیشتر یا کمتر شد، میتوان بهراحتی به این موضوع رسیدگی کرد چراکه اولا تمام عابربانکها از تمام فعالیت خود در طی ۲۴ساعت گزارش ارایه میدهند که اصطلاحا به آن زورنال میگویند و بنابراین مشتری میتواند با استناد بر آن گزارش ادعای خود را ثابت کند. دوما در تمام عابربانکها دوربین وجود دارد که فضای بیرونی ATM و خواسته مشتری و پول دریافتی آن را ضبط و ثبت میکند. بنابراین در این قسمت، مشکلات قابل پیگیری هستند.»
مشاع درباره رسیدگی به شکایات مبنی بر اینکه مبلغ دریافتی از متصدی در داخل شعبه کمتر از مبلغ ثبتشده باشد، تاکید میکند: «اولا مشتریان باید باند دور بستههای اسکناس دریافتی را به همراه داشته باشند چراکه مهر منحصربهفرد متصدیای که به امور بانکی مشتری رسیدگی کرده، روی آن باند ثبت شده است و تنها آن متصدی باید پاسخگوی شکایت مشتری باشد. علاوه بر نام متصدی میزان مبلغ وجه داخل بسته هم روی باند نوشته میشود اما در نهایت، برای حفظ اصول مشتریمداری، اگر مراجعهکننده از مشتریان معتمد و قدیمی باشد، بدون چون و چرا ادعای مشتری پذیرفته میشود.»
بهگفته این کارشناس امور بانکی، اگر مراجعهکننده مدعی این باشد که تفاوت وجه خواستهشده و تحویل دادهشده مبلغ قابلتوجهی باشد که متصدی این خطا را تهدیدی برای امنیت شغلی خود بداند، پس از پایان ساعت کاری و در زمانی که مدیر شعبه به اصطلاح صندوقها را میبندد، به این مشکل رسیدگی میشود. در ساعت شروع به کار، موجودی هر صندوق مشخص است و در پایان کار با توجه به رسیدهایی که وجود دارد، موجودی صندوقها حساب و کتاب میشود و اگر کسی چنین شکایتی را از باجهای داشته باشد، موجودی صندوق آن باجه با احتیاط بیشتری محاسبه میشود و اگر دارایی صندوق بیشتر از وجوهی باشد که در رسیدهای پرداختی آن روز به مشتریان داده شده، ادعای مشتری را قبول میکنند.»
هرچند راهکارهایی برای خطاهای بانکی وجود دارد اما مشتریان باید حساب جیب خودشان را داشته باشند و به تاکید تمام متصدیان، بهتر این است که مشتریان قبل از اینکه از شعبه خارج شوند، یکبار پولهای خود را بشمارند و از مبلغ وجه دریافتی از متصدی مطمئن شوند؛ چون همین که مشتری از شعبه خارج میشود، قبول ادعا برای بانکیها سختتر میشود.(نازیلا مهدیانی/شرق)
جام جم سرا:
در حالی که متصدیان باجههای بانک در شعب مختلف، هرروز با انبوهی از اسکناسهای ریز و درشت سروکار دارند اما همیشه درصدی و احتمال خطایی هم در این کار وجود دارد؛ احتمال خطا از سوی متصدیان بانکی در ساعتهای پیک و اوج شلوغی بانکها و ازدحام مشتریان بیشتر است. هرچند برای هر خطای بانکی، راه تشخیص و برگشت وجود دارد اما اثبات برخی از خطاهای بانکی برای مشتریان کمی دشوار است؛ بهخصوص خطایی که نرمافزاری نباشد. یکی از همان خطاهایی که اثبات آن برای مشتریان سخت است، خطا در شمارش تعداد اسکناسهاست.
معمولا اسکناسها در بستههای صدتایی «بانداژ» میشود و در هر بسته صد اسکناس وجود دارد. اما یکی از وظایف تعریفشده برای متصدی بانک، این است که هر بسته یا هر مقدار پولی را که از مشتری دریافت میکند یا به مشتری تحویل میدهد، بشمارد تا از تعداد اسکناسها مطمئن شود. شمارش دستی وجه نقد وقتگیر است و حتی حرفهایهایش هم در مکانی شلوغ، تمرکز شمارش پول با انگشتانشان را از دست میدهند و تکرار آن هم وقت زیادی میخواهد. بنابراین متصدیان بانکها برای شمارش وجه نقدی که در بانک جابهجا میشود، از پولشمار استفاده میکنند. این دستگاه برای متصدیان بانکی، «پولشمار رومیزی» نام دارد. بسیاری از بانکها این امکان را برای مشتریان هم فراهم کردهاند و مشتریان هم میتوانند با «پولشمارهای ایستاده» از تعداد اسکناسها و مبلغ درست وجه نقدی خود مطمئن شوند. اما داستان از جایی شروع میشود که درصد خطای این پولشمارها که در برخی از برندها این درصد بسیار بالاست، حساب و کتابها را به هم میریزد.
مشاع، کارشناس امور بانکی، درباره خطای پولشمارهای بانکی در شمارش تعداد اسکناسها میگوید: «در بانکها از سه دستگاه پولشمار استفاده میشود؛ یکی برای متصدیان بانک است که به آن پولشمار رومیزی میگویند و یکی برای استفاده مشتریان است که پولشمار ایستاده نام دارد. معمولا درصد خطای این پولشمارها بسته به اینکه ساخت کدام کشور و شرکت باشند، چیزی بین ۱۰ تا ۲۰درصد است. اما پولشمار دیگری که در بانک استفاده میشود، پولشمار دستگاه ATM یا همان عابربانک هر شعبه است که کمترین درصد خطا متعلق به این دستگاه است.»
بانکها و شعب آنها از پولشمارهایی با برندهای مختلف استفاده میکنند. پس از نبود کارایی مورد قبول در پولشمارهای ایرانی، پولشمارهای چینی بازار ایران را قبضه کردهاند. مشاع در تشریح بیشترین خطای پولشمارها میگوید: «معمولا درصد خطای پولشمارها زمانی بالا میرود که در بسته اسکناس صدتایی، پولهایی با ضخامت کم و پارهشده یا اسکناسهای بدون گوشه وجود داشته باشد که در این صورت پولشمار، تعداد اسکناسها را کمتر از عدد صدنشان میدهد. در صورتی هم که اسکناسها چسبخورده باشند، ممکن است دستگاه آن اسکناس را دو بار بشمارد. بنابراین متصدی مجبور است برای کاهش درصد خطای پولشمار، اسکناسهای نو و سالم را از اسکناسهای فرسوده و پاره جدا کند.»
او با اشاره به استقبالنکردن بانکها از دستگاههای پولشمار ایرانی در بازار، ادامه میدهد: «مدتی پولشمارهای تولید ایران با برند یک شرکت در بازار عرضه شد اما بسیاری از شعبهها تنها پس از دوماه استفاده از این برند ایرانی، این دستگاهها را کنار گذاشتند و پولشمارهای چینی را که بهمراتب کیفیت بهتری نسبت به قبلی داشت، جایگزین آن کردند چون درصد خطای این پولشمارهای ایرانی حتی به ۵۰ درصد هم میرسید و همیشه مشکل فنی داشت و باعث اتلاف وقت میشد.»
علاوه بر جداکردن اسکناسهای سالم از اسکناسهای فرسوده، راهکار دیگری هم برای کاهش درصد خطای پولشمارها وجود دارد و آن هم این است که میزان سرعت شمارش اسکناس دستگاه پولشمار، روی سرعت کند تنظیم شود. معمولا دستگاههای پولشمار قابلیت تنظیم روی سرعت بالا، متوسط و کند را دارند. یکی از متصدیان بانک ملی در یکی از شعبههای تهران میگوید: «برای کاهش ریسک، بستههای اسکناس را چندبار با دستگاه میشمارم و چون امکان استفاده از پولشمار ایستاده برای مشتریان فراهم است، به آنها توصیه میکنم قبل از خروج از شعبه از تعداد اسکناسها مطمئن شوند.»
در حالی که راهکارهایی برای کاهش درصد خطای استفاده از پولشمارها وجود دارد، اما متصدیان بانکها همیشه شانس جلوگیری از بروز این اشتباهات را ندارند و بارها شاهد مراجعهکنندگان با شکایت از کسری تعداد اسکناسها بودهاند. در این صورت، کار برای متصدیان سخت میشود چراکه این متصدی است که تصمیم میگیرد با شواهد موجود ادعای مشتری را بپذیرد یا این مشتری را برنجاند و از دست دهد. اما مشتریانی که با این مشکل مواجه شدند، چندین راه برای اثبات ادعای خود دارند.
مشاع، کارشناس امور بانکی، در اینباره میگوید: «پولشمارهای دستگاه ATM کمترین میزان خطا را دارد و اگر هم خطایی رخ دهد، اشتباه مربوط به متصدی مسوول ATM بوده که احتمالا باکسها را در داخل دستگاه به طور مرتب نگذاشته است. هر باکسی برای یک اسکناس مشخصی در نظر گرفته شده است؛ یعنی یکی از باکسها تنها مختص به اسکناسهای پنجهزارتومانی و باکس دیگر مختص اسکناسهای ۱۰هزارتومانی است که متصدی باید این باکسها را در جای مشخص خود که در داخل دستگاه ATM تعبیه شده است، بگذارد؛ وگرنه ممکن است اسکناس پنجهزارتومانی به جای اسکناس ۱۰هزارتومانی به استفادهکننده از آن عابربانک داده شود.»
او ادامه میدهد: «اما اگر این خطا هم رخ داد و میزان پول دریافتی مشتری از آن مبلغ مورد نظر بیشتر یا کمتر شد، میتوان بهراحتی به این موضوع رسیدگی کرد چراکه اولا تمام عابربانکها از تمام فعالیت خود در طی ۲۴ساعت گزارش ارایه میدهند که اصطلاحا به آن زورنال میگویند و بنابراین مشتری میتواند با استناد بر آن گزارش ادعای خود را ثابت کند. دوما در تمام عابربانکها دوربین وجود دارد که فضای بیرونی ATM و خواسته مشتری و پول دریافتی آن را ضبط و ثبت میکند. بنابراین در این قسمت، مشکلات قابل پیگیری هستند.»
مشاع درباره رسیدگی به شکایات مبنی بر اینکه مبلغ دریافتی از متصدی در داخل شعبه کمتر از مبلغ ثبتشده باشد، تاکید میکند: «اولا مشتریان باید باند دور بستههای اسکناس دریافتی را به همراه داشته باشند چراکه مهر منحصربهفرد متصدیای که به امور بانکی مشتری رسیدگی کرده، روی آن باند ثبت شده است و تنها آن متصدی باید پاسخگوی شکایت مشتری باشد. علاوه بر نام متصدی میزان مبلغ وجه داخل بسته هم روی باند نوشته میشود اما در نهایت، برای حفظ اصول مشتریمداری، اگر مراجعهکننده از مشتریان معتمد و قدیمی باشد، بدون چون و چرا ادعای مشتری پذیرفته میشود.»
بهگفته این کارشناس امور بانکی، اگر مراجعهکننده مدعی این باشد که تفاوت وجه خواستهشده و تحویل دادهشده مبلغ قابلتوجهی باشد که متصدی این خطا را تهدیدی برای امنیت شغلی خود بداند، پس از پایان ساعت کاری و در زمانی که مدیر شعبه به اصطلاح صندوقها را میبندد، به این مشکل رسیدگی میشود. در ساعت شروع به کار، موجودی هر صندوق مشخص است و در پایان کار با توجه به رسیدهایی که وجود دارد، موجودی صندوقها حساب و کتاب میشود و اگر کسی چنین شکایتی را از باجهای داشته باشد، موجودی صندوق آن باجه با احتیاط بیشتری محاسبه میشود و اگر دارایی صندوق بیشتر از وجوهی باشد که در رسیدهای پرداختی آن روز به مشتریان داده شده، ادعای مشتری را قبول میکنند.»
هرچند راهکارهایی برای خطاهای بانکی وجود دارد اما مشتریان باید حساب جیب خودشان را داشته باشند و به تاکید تمام متصدیان، بهتر این است که مشتریان قبل از اینکه از شعبه خارج شوند، یکبار پولهای خود را بشمارند و از مبلغ وجه دریافتی از متصدی مطمئن شوند؛ چون همین که مشتری از شعبه خارج میشود، قبول ادعا برای بانکیها سختتر میشود.(نازیلا مهدیانی/شرق)