مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

۶ روش برای افزایش خودباوری و اعتماد به نفس

پاسخ مشاور: داشتن روابط اجتماعی سالم، یکی از مهم‌ترین قسمت‌های زندگی ماست و تقویت مهارت‌های اجتماعی نیز یکی دیگر از موارد مهمی است که هر فردی باید یاد بگیرد. اعتماد به نفس یک کلید حیاتی برای موفقیت در هر قدم از زندگی است. افراد دارای اعتماد به نفس بالا بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرند. آن‌ها راحت‌تر از دیگران به اهداف خود دست پیدا می‌کنند. در مقابل افراد با اعتماد به نفس پایین، اغلب در پایان کار بازنده هستند.


راهکارهایی برای افزایش اعتماد به نفس

۱. موسیقی آرامش بخش گوش دهید
قبل از اینکه شب در مهمانی شرکت کنید، یا قبل از یک امتحان یا جلسه مهم، قبل از هر چیزی که ممکن است اعتمادبه نفستان را کمی سست کند، می‌توانید از موسیقی آرامش بخش برای تقویت روحیه استفاده کنید.


۲. نقشه بکشید و بعد آن را دنبال کنید
این یکی از مهم‌ترین و موثر‌ترین راه‌های ایجاد اعتمادبه نفس دائم است. وقتی تصمیم می‌گیرید کاری انجام دهید و از آن عقب نمی‌کشید و آن را پیش می‌برید، خودتان را به خودتان ثابت می‌کنید و اینجاست که اعتمادبه نفستان بالا می‌رود.


۳. ورزش کنید
ورزش منظم و همیشگی سطح انرژی شما را بالا می‌برد و مواد شیمیایی مختلفی تولید می‌کند-مثل تستسترون و اندروفین- که حالت مثبت تری به شما می‌دهد. به نظر می‌رسد ورزش به طور خودکار اعتمادبه نفس افراد را بالا می‌برد و رویکرد شما را نسبت به زندگی تغییر می‌دهد و راهی عالی برای بالا بردن اعتمادبه نفس است.


۴. تا زمانی که اعتمادبه نفس پیدا نکرده‌اید وانمود کنید که دارید
یک راه برای بیرون آمدن از محدودیت‌هایی که برای خودتان درست کردید، این است که یک قدم بیرون از منطقه آرامشتان بگذارید. ممکن است غیرعملی به نظر برسد. انگار فقط به خودتان دروغ می‌گویید اما موضوع همین است. این راهکار کاملاً عملی است. اگر احساس اعتماد به نفس نمی‌کنید، حداقل تظاهر کنید و طوری رفتار کنید که انگار به خودتان و توانایی‌هایتان کاملاً مطمئن هستید و طبق آن رفتار کنید. خیلی زود می‌بینید که احساس اعتمادبه نفس می‌کنید، اعتمادبه نفس واقعی.


۵. از محیطتان استفاده کنید
یک راه موثر برای تغییر خودتان این است که محیطتان را برحسب آن کسی که دوست دارید باشید، تغییر دهید. اگر می‌خواهید اعتمادبه نفس بیشتری داشته باشید، زندگینامه‌های افراد بااعتمادبه نفس را مطالعه کنید. همچنین سعی کنید با کسانی رفت وآمد کنید که اعتمادبه نفس بالایی دارند.


۶. مهارت‌های اجتماعیتان را تقویت کنید
روابط یکی از مهم‌ترین قسمت‌های زندگی ماست و تقویت مهارت‌های اجتماعی یکی از مهم‌ترین مواردی است که هر فردی باید یاد بگیرد. بهتر کردن نتایجی که در این زمینه می‌گیرید و به دست آوردن اطمینان بیشتر به مهارت‌های اجتماعیتان، اعتمادبه نفستان را به طور کلی بالا خواهد برد، در ضمن این سه نکته کلیدی را هم فراموش نکنید:
الف) مثبت بیندیشید.
ب) خودتان را با خودتان مقایسه کنید، نه با دیگران.
پ) خودتان را دوست داشته باشید. (نسیم احمدی- کار‌شناس ارشد روان شناسی/خراسان)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...

6 نشانه افراد با اعتماد به نفس ضعیف

به گزارش جام جم سرا، امیر خجسته کاشانی در گفت‌و‌گو با باشگاه خبرنگاران جوان، اظهار کرد: در بررسی سلامت روان افراد یکی از فاکتورهای مهم بررسی اعتمادبه نفس افراد است.

وی افزود: افرادی که فاقد اعتمادبه نفس هستند در مواجه با مشکلات و مسایل روزمزه زندگی بسیار شکننده، آسیب‌پذیر و ناقص هستند.

خجسته کاشانی عنوان کرد: نشانه‌های عینی افرادی که اعتمادبه نفس ضعیفی دارند، متعدد بوده که به 6 نشانه بسیار مهم و عینی آن‌ها، اشاره می‌کنیم.

روانشناس و مدرس دانشگاه اذعان داشت: این افراد جمله‌هایشان را ناقص گذاشته و کامل کردن آن را به مخاطبان وا می‌گذارند.


وی نشانه دیگر افراد با اعتمادبه نفس ضعیف آن است که این افراد همواره از یک نوع لباس با حداقل تغییرات و تنوع استفاده می‌کنند.

این روانشناس تاکید کرد: این افراد در هنگام سخنرانی بیش از آنکه به سخنرانی فکر کنند به واکنش مخاطبان توجه می‌کنند.

خجسته کاشانی افزود: همچنین افراد با اعتمادبه نفس ضعیف، نیازهای خود را همواره با نوعی تردید و شک بیان کرده ،همچنین نظرات ومخالفت خود را نمی‌توانند به خوبی ابراز کنند.


ادامه مطلب ...

تکنیک ژاپنی ۵ دقیقه ای شگفت انگیز برای مبارزه با نگرانی،ترس،عصبانیت،نارحتی،کمبود اعتماد به نفس

تکنیک ژاپنی ۵ دقیقه ای شگفت انگیز برای مبارزه با نگرانی،ترس،عصبانیت،نارحتی،کمبود اعتماد به نفس

پورتال وهاران در این مقاله روش جالب و البته موثر را برای درمان اختلالاتی مانند استرس و اضطراب با استفاده از ترفند ژاپنی سنتی را به شما خوبان آموزش می دهد.

روش استفاده از تکنیک ژاپنی

درسته که کمی استرس در زندگی نرمال و لازمه اما استرس زیاد هم در فعالیت های روزانه تاثیر میزاره و زندگی شخصی و سلامت مون رو به خطر میندازه. برای درمان استرس پیشنهاد میکنیم از این تکنیک سنتی ژاپنی که فقط ۵ دقیقه طول میکشه و در هر مکانی قابل انجام هست استفاده کنید.

هر انگشت بیانگر احساسی متفاوت هستن.

تکنیک ژاپنی 5 دقیقه ای شگفت انگیز برای مبارزه با نگرانی،ترس،عصبانیت،نارحتی،کمبود اعتماد به نفس

انگشت شست

به مبارزه با نگرانی کمک می کند.

انگشت اشاره

به مبارزه با ترس کمک می کند.

انگشت میانی

به مبارزه با رنجش و عصبانیت کمک می کند.

انگشت انگشتری

این انگشت به شما کمک می کند با افسردگی و ناراحتی مبارزه کنید و قاطعانه تر عمل کنید.

انگشت کوچک

اضطراب را درمان و خوش بینی و اعتماد به نفس را بالا می برد.

تکنیک ژاپنی 5 دقیقه ای شگفت انگیز برای مبارزه با نگرانی،ترس،عصبانیت،نارحتی،کمبود اعتماد به نفس

برای هم آهنگ کردن انرژی در بدن انگشت را با دست دیگر بگیرید و تمام انگشت ها به همراه شست را دور آن بپیچید. انگشت را به مدت ۱ الی ۲ دقیقه بگیرید و زمانی که نبض را احساس می کنید تاثیر آن را هم متوجه می شوید.

برای آرام کردن ذهن کف دست را با انگشت شست دست دیگر به آرامی به مدت ۱ دقیقه فشار دهید.

این تمرین را برای تعادل و ایجاد آرامش هر روز انجام دهید.

همچنین بخوانید:  اس ام اس تسلیت شهادت امام حسن مجتبی (ع) آذر 95

گردآوری: پورتال وهاران www.vaharan.ir

(Visited 1 times, 1 visits today)


ادامه مطلب ...

دلایل، نشانه ها و راه های درمان مشکل عدم اعتماد به نفس در زندگی کدامند؟

«ملانی گرینبرگ»، روانشناس و نویسنده چندین کتاب روانشناسی در رابطه با ریشه عدم اعتماد به نفس در افراد توضیحاتی بیان داشته که می توانید در ادامه این مطلب مطالعه نمائید.

به گفته ی وی، ریشه ترس های انسان ها به سه موضوع کلی مربوط می گردد که با شناختشان، می توان با موفقیت بر آنها فائق آمده و اعتماد به نفس خود را دوباره زنده کرد.

عدم اعتماد به نفسعدم اعتماد به نفس

دلیل اول: شکست یا طرد شدن های اخیر

جدیدترین مطالعات دانشگاهی صورت پذیرفته در زمینه «شادی در وجود انسان»، ثابت کرده که میزان خوشحالی هر فرد، تا حداکثر ۴۰ درصد به رویدادهای اخیر زندگی وی بستگی دارد.

بر هم خوردن رابطه عاطفی، مرگ عزیزان، از دست دادن شغل و بیماری ها از جمله مواردی هستند که زیان بارترین تاثیرات را در زندگی افراد دارند.

از آنجا که عدم خوشحالی موجب می شود تا فرد ارزیابی صحیحی نسبت به رفتار خود نداشته باشد، بنابراین ممکن است در نتیجه تجربه چنین وقایعی، از میزان اعتماد به نفس وی کاسته شود.

روانشناسی به نام «گای وینچ»، در کتاب «کمک های اولیه احساسی» نوشته، افرادی که کمترین شناخت و اعتماد را به خود دارند، برای زمان های طولانی تری از شکست های خود آسیب خواهند دید. به طور مثال، هنگامی که ما کار خود را از دست می دهیم، ممکن است افکار کهنه ای همانند اینکه بی عرضه یا بی ارزش هستیم دوباره در وجودمان بیدار شده و دردهای ناشی از این تفکر تازه شوند.

بسیار مهم است درک کنیم که شکست، بخشی از زندگی است. آبراهام لینکلن، پیش از رسیدن به مقام ریاست جمهوری، کار خود را از دست داده بود و دو بار نیز در انتخابات مجلس با شکست مواجه شده بود. اگر فردی، ذهن خود را از شکست خالی کرده و فکرش را روی دستیابی به موفقیت متمرکز نماید، بدون شک قادر خواهد بود بر کمبود اعتماد به نفس خود غلبه کند.

چگونه بر عدم اعتماد به نفش ناشی از شکست غلبه کنیم؟

به خود فرصت دهید تا به شرایط جدید عادت کنید.
گوشه گیر و منزوی نشوید و در عوض، در اجتماع مانده و هر آنچه که موجب شادی و برانگیخته شدن حس کنجکاویتان می شود را دنبال کنید.
به جای فکرهای منفی، سعی کنید با دوستان یا اعضای خانواده خود صحبت کنید تا به شما حس امنیت بدهند.
در مورد شکست های خود با افرادی که به آنها اعتماد دارید، حرف بزنید.
هرگز از تلاش دست برندارید و همواره برای دستیابی به اهداف خود تلاش کنید.
آماده پذیرفتن روش ها و استراتژی های جدید باشید.

دلیل دوم: اضطراب اجتماعی

بسیاری از ما از موقعیت هایی که در آنها مجبور به صحبت با کسانی هستیم که شناختی از آنها نداریم، همانند مهمانی ها، جمع های خانوادگی یا مصاحبه های کاری، دچار اضطراب و نگرانی می شویم. هراس ما از این است که مبادا اطرافیان برداشت منفی از حرف های ما داشته باشند یا مثلا روی رفتارهای ناخوشایند ما متمرکز شوند. همین عوامل باعث می شود تا میزان نگرانی ما افزایش یافته و از فقدان اعتماد به نفس رنج ببریم.

تقریبا همه ما تعامل منفی با دیگران را تجربه کرده ایم – مورد بی توجهی اطرافیان خود قرار گرفته ایم، در مدرسه توسط هم شاگردی ها مورد تمسخر واقع شده ایم – و این مسائل موجب شده اند تا از برقراری ارتباط های اجتماعی ترس خاصی در وجود خود احساس کنیم و این امر موجب شده تا حس طرد یا مسخره شدن، حتی در بزرگسالی نیز همچنان در پس ذهن ما باقی مانده و موجب ترس از روابط اجتماعی بشود.

البته ریشه این ترس می تواند عمیق تر بوده و به والدین ما برگردد که احتمالا ما را به روشی غلط با همن سن های خود مقایسه کرده، ما را به باد انتقادهای دائمی گرفته و هرگز برای موفقیت هایمان ما را تشویق نکرده اند.

به عنوان یک قانون، این تجلی و ظهور عدم اعتماد به نفس از برداشت اشتباه ما از این است که نمی دانیم اطرافیانمان دقیقا به چه اندازه به شخصیت درونی ما علاقه مند هستند.

واقعیت این است که بسیاری از مردم به شدت در خود غرق هستند و به صورت کلی تقلیدی از شما و رفتارهای شما را نمایش می دهند که عموما نمی تواند منفی یا انتقادی باشد. هنگامی که کسی در مورد فردی دیگر قضاوت می کند، در واقع برای این است که از خود و رفتار خودش ارزیابی درستی ندارد. اینگونه قضاوت ها عموما بسیار سطحی هستند و فقط بر اساس ظاهر و رفتارهای ظاهری فرد صورت پذیرفته اند. بنابراین به هیچ عنوان اهمیتی نداشته و لازم نیست خودتان را برای آن ناراحت کنید.

چگونه بر ترس ناشی از تعاملات اجتماعی غلبه کنیم؟

با منِ منتقدِ درونی خود صحبت کنید. خوبی ها و صفت های مثبت خود را به وی یادآوری نمائید، مثلا اینکه انسان مهربان یا شوخی هستید و همه به عنوان یک دوست خوب از شما یاد می کنند. بدون شک هر انسانی ویژگی هایی دارد که به موجب آن می تواند به خود و وجود خود افتخار نماید.
اگر قصد مکالمه با کسی را دارید که به خوبی وی را نمی شناسید، موضوع هایی را انتخاب کنید که روی آنها تمرکز کافی داشته و می توانید در رابطه با آن اظهار نظر کنید.
اگر از ارتباط های اجتماعی دوری کنید، مسائل بدتر از آنچه تصور کنید، پیش خواهند رفت. حتی اگر تصور می کنید که فلان مهمانی یا قرار ملاقات موجب ناراحتی یا عصبی شدن شما می شود، باز هم در آنجا حاضر شوید زیرا غلبه بر چنین ترس هایی به تمرین و تجربه نیاز دارند.
برای خود اهداف واقعی تعریف کنید. یک مکالمه کوتاه با غریبه ها در یک مهمانی می تواند نخستین گام مثبت در این مسیر باشد.
به دیگران توجه کنید. خود را به جای طرف مقابل تان بگذارید و سعی کنید کشف کنید که آنها چگونه احساسات خود را بیان می کنند و چه می گویند. این باعث می شود تا در احساسات خود اسیر نمانده و راه های ارتباط برقرار کردن را از دیگران بیاموزید.

دلیل سوم: کمال گرائی

بعضی از افراد برای همه کارهای خود در زندگی، بالاترین استانداردها را تعیین می کنند. آنها خود را مجاب کرده اند که باید در همه کارها بهترین و موفق ترین باشند و بهترین چیزها را داشته باشند؛ باهوش ترین فرزند، زیباترین همسر، شغل پردرآمد و … اما این طرز فکر درست نیست، زیرا نه تنها همه رویدادهای زندگی مطابق خواسته های ما پیش نمی روند، بلکه به دست آوردن آنها هم فقط به ما بستگی ندارد و مسائل گوناگونی در پیشامدهای مختلف دخیل هستند.

در زندگی مسائلی وجود دارند که کنترل آنها از عهده ما خارج است: ژنتیک و ….

چگونه با حس کمال گرائی خود مبارزه کنیم؟

خود را بر اساس تلاش هایی که برای انجام یک کار انجام داده اید (با توجه به قدرت تشخیص و تغییر خود)، قضاوت کنید نه بر اساس نتیجه کارهای تان (زیرا برخی مسائل از دست شما خارج است).
از خود بپرسید: اگر در همه بخش های زندگی خود فقط ۱۰ درصد بهتر از این که هستید بودید، آیا می توانستید به نتیجه دلخواه خود دست پیدا کنید؟ اگر پاسخ شما منفی است، پس بیهوده وقت و انرژی خود را برای کسب آنها هدر ندهید.
کمال گرائی در نتیجه این طرز فکر ایجاد می شود که: «یا همه چیز یا هیچ». سعی کنید یاد بگیرید که نمی توانید زندگی را سیاه و سفید ببینید، زندگی حد وسط (توسی) هم دارد. آیا از اشتباه های خود درس عبرت می گیرید؟ آیا از شکست ها خود تجربه کسب می کنید؟
افراد کمال گرا عموما شخصیت ثابتی ندارند. آنها وقتی که همه مسائل طبق خواسته هایشان پیش می رود، بسیار خوشحال هستند و وقتی نمی توانند به خواسته های خود به صورت تمام و کمال برسند، بسیار از خود عصبانی خواهند شد. یاد بگیرید که در هر حالت – شکست یا پیروزی – خود را دوست داشته باشید.


ادامه مطلب ...

۹ کلید طلایی برای بدست آوردن و تقویت اعتماد به نفس

با سلام، مشکل بزرگ من کمبود اعتماد به نفس و خجالتی بودنه منه.

۹ کلید طلایی برای بدست آوردن و تقویت اعتماد به نفس

بنده در زمینه تحصیلی خیلی موفق بودم و یک رشته خوب و دانشگاه خوب تحصیل کردم و با رتبه تک رقمی کارشناسی ارشد هم قبول شدم و معدل اول بودم اما به دلیل ضعف در اعتماد به نفس هنوز موفق نشدم که به سر کار بروم.از صحبت کردن با افراد بالاتر از خود می ترسم و ضربان قلبم شدید میشود و کلا حال بدی پیدا میکنم .لطفا من را راهنمایی بفرمایید.

با تشکر

با سلام، دوست عزیز:

با توجه به گفته های شما منوط بر پیشرفت تحصیلی به نظر نمی آید که شما کمبود اعتماد به نفس داشته باشید. در واقع مشکل از عزت نفس پایین شماست. لازم است تفاوت این دو را بدانید.

تفاوت کمبود اعتماد به نفس و کمبود عزت نفس
اعتماد به نفس یعنی شما به توانایی‌ها و استعدادهای خود در انجام کارها بطور موفقیت‌آمیز اعتماد وباور دارید. عزت نفس یعنی باور و اعتقادی که شما نسبت به ارزش و  اهمیت خود دارید.

در واقع فردی که کمبود اعتماد به نفس دارد اصولا قادر به کسب پیشرفت تحصیلی مانند شما نیست. پس شما باید به این نکته توجه کنید که باید روی تقویت عزت نفس خود و ارزش و اهمیت خودتان کار کنید. در زیر به چند نکته اساسی برای تقویت عزت نفس اشاره میکنم.

۱-  با خود مهربان باشید و از جمله های مثبت راجع به خودتان استفاده کنید.

۲- هیچ وقت خودتان را با دیگران مقایسه نکنید.

۳- دنبال انحام دادن کارها به بهترین شکل و بی عیب و نقص نباشید.

۴- به خاطر اشتباهاتتان خودتان را ببخشید.

۵-  هر روز ورزش کنید.

۶-  روی چیزهایی که میتوانید در خود تغییر دهید تمرکز کنید.

۷-  به خاطر موفقیت های کوچکتان به خودتان جایزه بدهید.

۸- به دیگران کمک کنید و با ملاحظه باشید.

۹-  با افراد مثبت و حمایت گر معاشرت کنید.

با این راه کارها شما تا حد زیادی میتوانید عزت نفس خود را بالا ببرید.  به شما پیشنهاد می دهم، هدف مشخصی را برای خودتان تعیین کنید و در راستای آن تلاش و برنامه ریزی کنید، و برای رسیدن به آن مداومت داشته باشید.

در نظر داشته باشید گاهی اوقات تنها این روشها به تقویت عزت نفس نمی انجامد و لازم است ریشه کمبود عزت نفس پیدا شود. در این راستا، پیشنهاد میکنم که از متخصص روان شناس کمک بگیرید.


ادامه مطلب ...

اعتماد به شوهر در حد مرگ! + عکس

اعتماد به شوهر در حد مرگ! + عکس

اعتماد یک زن هندی به شوهرش جهانی شد. این زن حاضر است در یک شیرین کاری مرگ آور همسرش را همراهی کرده و گویا از اینکه جانش را از دست بدهد نمی‌ترسد.
زن و شوهر زن هندی اعتماد به همسر

آیا شما در همه مراحل زندگی به توانایی های همسرتان اعتماد دارید؟ یک زن هندی با اعتماد کامل به همسرش اجازه می‌دهد یک نارگیل را روی گردنش قرار دهد و آن را به وسیله یک شمشیر بزرگ و خطرناک با ضربه‌ای سنگین به دو نیم تبدیل کند.

ویدئوی منتشر شده از این زن و شوهر به سرعت جهانی شد و این خانواده به عنوان یکی از با استعدادترین افراد جهان شناخته شدند. این زوج عجیب و غریب این کار را به عنوان یک شیرین کاری برای سرگرمی مردم انجام می‌دهند و از این طریق درآمد دارند.

زن و شوهر زن هندی اعتماد به همسر

 احتمالا بسیاری از حاضران هنگام تماشای این نمایش خیابانی نفس‌شان حبس خواهد شد اما این جنس نمایش ها در کشور هند خیلی عجیب به نظر نمی‌رسد.

زن و شوهر زن هندی اعتماد به همسر

اعتماد به همسر زن هندی زن و شوهر


ادامه مطلب ...

فرح پهلوی : شاه به آدم‌های عوضی اعتماد کرد،آنچه هم در زمان ما رخ داد بد بود + عکس

فرح پهلوی : شاه به آدم‌های عوضی اعتماد کرد،آنچه هم در زمان ما رخ داد بد بود + عکس

فرح دیبا (پهلوی) در گفت‌وگو با روزنامه آلمانی «دی‌ولت»، از شاه انتقاد کرده که «بیش از حد سرگرم سیاست خودش بود. او به آدم‌های عوضی اعتماد کرد. دست بسیاری از ژنرال‌ها و کارمندان بلندپایه را باز گذاشت» و درباره شکنجه در دوران پهلوی گفته است: «ما اشتباه کردیم. آنچه هم در زمان ما رخ داد بد بود.»

همسر شاه عکس همسر شاه عکس خصوصی فرح پهلوی عاقبت فرح پهلوی رقص فرح پهلوی تاج فرح پهلوی

فرح در پاسخ به سؤالی درباره انتقادهای شاه از غرب گفت: «ما خیلی زیاد حرف زدیم و خیلی طولانی. بهتر بود دهانمان را می‌بستیم. با توجه به قدرت و نقش قوی غرب ما می‌توانستیم بیشتر بی‌شهامتی یا واقع‌گرایی نشان بدهیم.»

این گفت‌وگو که «تاریخ ایرانی» ترجمه متن آن را (با اندکی حذفیات) منتشر کرده، درباره زندگی شاه و خانواده‌اش در ایران و خارج از کشور و دیدار فرح با ملکه ثریا، همسر سابق شاه است که درباره‌اش می‌گوید: «او بخش مهمی از تاریخ ما بود و بعد‌ها زندگی راحتی نداشت.»

“فرح پهلوی آخرین شهبانوی ایران بود. او از زمان سقوط شاه در مهاجرت زندگی می‌کند. این گفت‌وگویی است پیرامون گناه و از دست رفتن قدرت (حاکمیت) همسرش.”

او نامی بر خود دارد که مثل تمام دوران زندگی‌اش سبب قطب‌بندی می‌شود: فرح پهلوی، ۷۶ ساله که زندگی افسانه‌ای یک شهبانو را در کنار شاه از سر گذرانده است. سپس سقوط از تخت پادشاهی، از کف دادن قدرت و میهن، مطرود شدن و خودکشی دو فرزند. سلطنت‌طلبان پهلوی‌ها را چون یک زوج جذاب می‌ستودند. دیگران هزاران قربانی شکنجه در زندان‌های شاه را بخاطر می‌آورند. انقلابی‌ها در سال ۱۹۷۹ قدرت را به دست گرفتند و آن‌ها را از کشور بیرون راندند. نگاه یک شهبانوی سرنگون‌شده به امپراتوری از کف داده.

ما در لابی یک هتل سر چای کیسه‌ای (تی بگ) نشسته‌ایم. فرض کنیم مهمانی شام در کاخ بِلوو (کاخ ریاست جمهوری آلمان در برلن) است، بر کارت روی میز شما چه چیزی نوشته شده بود؟
 
علیاحضرت شهبانو. تا زمانی که زنده‌ام این عنوان رسمی من باقی خواهد ماند. بسیاری مرا فرح دیبا صدا می‌زنند، در حالی که دیبا نام‌خانوادگی‌ (دختری) من‌ است و نه اسم دوم. در گذرنامه‌ام فرح پهلوی قید شده، به همین نام هم امضا می‌کنم؛ نام‌خانوادگی شاه. عنوان علیاحضرت کافی است.

جای شما در سلسله‌ مراتب رسمی خانواده‌های پادشاهی در کجا است؟
در میان سابق‌ها! (و می‌خندد) در ردیف دوم، در کنار پادشاهان سابق. مگر اینکه دربارهای پادشاهی دوست مثل موناکو، مراکش و یا بلژیک باشند که فرق می‌کند. اخیرا در میان پادشاهان سر کار در کنار شهبانوی ژاپن نشسته بودم. در پشت سر ما بر حسب سلسله مراتب هر کس که مدت زمان طولانی‌تری حکومت کرده بود.

همسر شاه عکس همسر شاه عکس خصوصی فرح پهلوی عاقبت فرح پهلوی رقص فرح پهلوی تاج فرح پهلوی

جایی که شهبانو پیاده می‌رود.
بله، در مقایسه با یک پادشاهی ۲۵۰۰ ساله در ایران، حکومت پادشاهی در دبی هنوز در قنداق است (در آلمانی در کفش بچگی). برای من این عنوان نقش شفابخش دارد: تا هر زمان و تا حدی که در توان دارم برای هم‌میهنانم باشم. این تکلیفی است که به سبب آن هنوز زنده مانده‌ام. مابقی مثل گلی است که چون نقش بر یک کاغذ دیواری کهنه رنگ می‌بازد.

شما مجبور شدید در سال ۱۹۷۹ ایران را ترک کنید و از آن زمان در مهاجرت زندگی می‌کنید. آیا هنوز خاطراتی از دوران شهبانویی در تهران دارید؟
من کاخ کوچک خودمان را به یاد دارم. زمانی که با چهار بچه این کاخ دیگر برایمان کوچک شده بود، به کاخ نیاوران در شمال تهران که در واقع مهمان‌خانه دربار بود نقل‌ مکان کردیم. در مجاورت آن یک کتابخانهٔ بسیار زیبا برای کتاب‌هایم ساختم. بعضی اوقات صبح زود پیش از رفتن به دفتر، شاه و من در آنجا چای صرف می‌کردیم. این روز‌ها، وقتی که به تنهایی در سالن منزلم در پاریس با تمام آن عکس‌هایی که دور و برم دارم، این تصاویر خانواده برایم زنده می‌شود. من حتی صدایشان را هم می‌شنوم. چند هفته پیش از این، در روز ولنتاین، بعد از چهار سال توانستم شوهرم را ببینم. من به مقبرهٔ او در قاهره رفتم…

چه چیزی این همه مدت مانع شما شده بود؟
بعد از بهار عربی سفر به مصر برای من خطرناک بود. هنگامی که ما آنجا دوران تبعید خود را می‌گذراندیم حسنی مبارک دوست نزدیک ما بود. صرفنظر از اتهاماتی که به او می‌زنند، من همیشه مناسباتم را با این خانواده حفظ خواهم کرد. این بار پیامی تلفنی دریافت و بلافاصله به آنجا پرواز کردم، کاملا خصوصی. هیچ کس از این سفر خبر نداشت. جهان سادات (همسر انور سادات رئیس‌جمهور اسبق مصر) مرا همراهی می‌کرد؛ خواهر بیوهٔ من. فقط متاسفانه سوزان مبارک (همسر حسنی مبارک) را نتوانستم ملاقات کنم. من به دلایل امنیتی از این کار منع شدم. ما همراه جهان سادات بر سر مزار همسرش انور سادات هم رفتیم. من یک دسته گلایول سفید خریدم، در مسجد رفاعی دستم را روی سنگ همسرم گذاشتم و دعا کردم.

به خودتان بپردازیم. پدر شما در مدرسه نظامی معروف Ecole Saint Cyr فرانسه درس‌خوانده بود. او در ارتش ایران قاضی لشگر بود. مادرتان در تهران یک خانهٔ بزرگ را اداره می‌کرد. شما تنها فرزند آن‌ها بودید.
که می‌بایست به جای یادگرفتن آشپزی در دانشگاه تحصیل کند. بله، مادر من زن فعالی بود. ایران یک کشور مدرن غرب‌دوست بود. من در پاریس معماری تحصیل کردم. هنوز یادم هست که آدم با یک گذرنامه ایرانی برای اروپا نیازی به روادید نداشت. من آن زمان در کشور خودم با دامن کوتاه بسکتبال بازی می‌کردم. ما در کنار دریا بیکینی می‌پوشیدیم و در میهمانی‌ها لباس‌های آخرین مد. اما امروز باید زنان در ایران حجاب را رعایت کنند.

در سال ۱۹۶۷ تاجگذاری شما به عنوان نخستین شهبانو سمبل برابر حقوقی زنان بود. شما خودتان هم خود را در این نقش می‌دیدید؟ در نقش فمینیست در خاورنزدیک؟
وقتی من ۹ ساله بودم پدرم به خاطر سرطان مرد. من خیلی زود یاد گرفتم که مستقل باشم. با یک مادر قوی بزرگ شدم. به این دلیل خودم را فمینیست نمی‌دانم. یک مرد باید در را برای من نگه می‌داشت، اما من ترس را نمی‌شناختم و می‌توانستم اغلب دیدگاهی را با شاه در میان بگذارم که با دیدگاه مشاورانش تفاوت داشت. اینطور بگویم او تاج را به عنوان نماینده همه زنان کشور بر سر من گذاشت و من آستین‌هایم را بالا زدم. موزه‌ها را تاسیس کردم، یک فستیوال تئا‌تر به راه انداختم و افراد خلاقی مثل وارهول، رابرت ویلسون، والنتینو و پیر گاردن را وارد کشور کردم.

همسر شاه عکس همسر شاه عکس خصوصی فرح پهلوی عاقبت فرح پهلوی رقص فرح پهلوی تاج فرح پهلوی

شما در افکار عمومی غرب برای مدت طولانی وجهه کاملا متفاوت دیگری هم داشتید: شاه به شما مثل پول بادآورده طلا می‌داد و شما همه چیز را می‌خریدید. ملکه‌ای که ثروتش را به رخ می‌کشید. امروز می‌توانید این انتقاد را درک کنید؟
این نگاه خیلی منفی است. اما درباره ثروت خصوصی عظیم ما حرف‌های بی‌معنی زیادی زده می‌شد. بله. پس این ثروت کجا بود؟ جمهوری اسلامی می‌خواست شهرت ما را خراب کند. من امروز با کمک کسانی زندگی می‌کنم که به من نزدیک هستند. البته با بالا رفتن قیمت نفت بود که توانستیم کمک‌های دولتی برای اشاعهٔ هنر تخصیص دهیم. برای نمونه من یک کلکسیون جمع کردم و هنرمندان معاصری چون ماکس ارنست، کرونینگ، پیکاسو را وارد ایران کردم، البته آثار شگفت‌انگیز هنرمندان ایرانی را هم از خارج به ایران بازگرداندم؛ در آن زمان چیزی در حدود ۱۰۰ میلیون دلار بود. امروز ارزش این کلکسیون در حدود ۵ میلیارد دلار تخمین زده می‌شود! پس از انقلاب در زیرزمین‌ها گم و گور شد. من ترس داشتم که نیست و نابود شوند.

چه بلایی سر این نقاشی‌ها آمده؟
یکی از پرتره‌هایی را که اندی وارهول از من کشیده با چاقو پاره پاره کرده‌اند. بقیه به لطف خدا دست‌نخورده باقی مانده ‌است. پس از این همه سال، دو سال پیش این مجموعه در تهران به نمایش درآمد. در این مورد به من احساس غرور دست می‌دهد. هنر ما همیشه نیرومند‌تر بوده است.

از هر پرتره‌ای که وارهول از شما و شاه کشیده دوتایشان امروز در اتاق نشیمن غول مستغلات فرانکفورتی آبی روزن میان پرتره‌های تولید‌کنندهٔ سریال تلویزیونی «داینستی»، داگلاس کرامر و رایمار کلائوسن، یکی از طراحان مُد دهه هشتاد که امروز در کنار دریاچه شویلوو (در شرق آلمان) زندگی می‌کند، آویزان است.
اسمش کلائوسن است؟ من او را نمی‌شناسم. اما عجیب است که وارهول ۱۲ پرتره از من و شاه کشیده است. در زمانی که هنوز وارهول در قید حیات بود هر کدام از این نقاشی‌ها، اولی‌اش ۲۵۰۰۰ دلار و مابقی ۱۵۰۰۰ دلار خرج برمی‌داشت. اما شاه هرگز این مبلغ را پرداخت نکرد، زیرا این پرتره‌ها مدت کوتاهی پیش از انقلاب تحویل داده شد.

همسر شاه عکس همسر شاه عکس خصوصی فرح پهلوی عاقبت فرح پهلوی رقص فرح پهلوی تاج فرح پهلوی

شما امروز شش ماه سال را در پاریس و شش ماه دیگر آن را نزد دو فرزند و نوه‌هایتان در آمریکا زندگی می‌کنید. بعد از این همه سال‌ حالا آنجا احساس بودن در خانه را دارید؟
من در بهترین جاهای دنیا جهان زندگی می‌کنم. اما آنجا وطن من نیست، احساسات یک تبعیدی را به سختی می‌توان در قالب کلام بیان کرد. از هم گسیختگی و احساس اینکه غربت هرگز وطن نمی‌شود و در وطن نیز احساس غربت می‌کنید در فرد ایجاد می‌شود. بسیاری بر اثر ضربه روحی مهاجرت اجباری در هم می‌شکنند. آیا شما تا حال خاک جمع کرده‌اید؟
 
منظورتان چیست؟
در اتاق نشیمن من در پاریس یک میز شیشه‌ای هست با یک جعبه خاک وطنم. من آن را نگه می‌دارم. جالب است که چنین چیزهایی چقدر می‌توانند اهمیت داشته باشند؛ یک مشت خاک. من متاسفانه تا امروز نمی‌دانم آدم چطور غذا می‌پزد. اما به یک غذای ایرانی خیلی علاقه دارم: آبگوشت. تنها عطر سوپ گوشت در حال پختن برای من وطن است.

تصاویر محو خاطره که آدم از آن تغذیه می‌کند.
آری، فرزندانم از بابت ترک میهن رنج بسیار کشیده‌اند.

دو تن از فرزندانتان خودکشی کرده‌اند. شاهزاده لیلا پهلوی در ماه ژوئن ۲۰۰۱ در هتلی در لندن بر اثر مصرف دارو و شاهزاده علیرضا پهلوی چهار سال پیش در بوستون با شلیک گلوله خودکشی کرد.
لیلا ۹ ساله بود که مجبور به ترک ایران شد. او وابستگی زیادی به پدرش داشت. او در این اواخر غمزده و مایوس شده بود. علیرضا کوچکترینشان بود. زمان هرگز زخم‌ها را التیام نبخشید. می‌دانید، برای درک بهتر کشور ما باید به خانه‌هایمان بروید. فرهنگ ما متاثر از احساس عمیق نسبت به خانواده و پیوند خانوادگی است. من دوستان زیادی در چهارگوشه جهان دارم، اما در غرب آدم در چهاردیواری خانه‌اش اغلب تنهاست.

همسر شاه عکس همسر شاه عکس خصوصی فرح پهلوی عاقبت فرح پهلوی رقص فرح پهلوی تاج فرح پهلوی

آیا تاکنون نسبت به خدا تردید به دل راه داده‌اید؟
یکی از دوستانم که بانوی مسیحی بسیار مومنی بود روزی در موقعیت بسیار سختی که داشتم به من گفت خدا تنها کسانی را که دوست دارد در چنین موقعیت‌های تنگی قرار می‌دهد. من بعضی وقت‌ها دلم می‌خواست بگویم: «ای خدا کمتر مرا دوست بدار». ورزش به من کمک کرد. موسیقی، من موسیقی را بسیار دوست دارم. هنر، نقاشی کردن. مدیتیشن، یوگا. من زیاد اهل آزمایش هستم. من واقعا هر چه را امتحان کرده‌ام تا بتوانم به زندگی ادامه دهم. فقط دو امکان وجود دارد: یا باید سعی کنم برخورد مثبتی به زندگی داشته باشم و یا خودم را بکشم. من اولی را ترجیح می‌دهم. من در برابر فرزندان و نوه‌هایم و تمام آن‌هایی که در این جهان مبارزه می‌کنند مدیونم. نه، چنین اتفاقی روی نمی‌دهد که بتواند مرا از پا درآورد. تا حال همیشه برپا ایستاده‌ام. شاید روزی من هم از پا بیافتم.

میهن شما اکنون مدت‌هاست که با تحریم زیر فشار قرار گرفته است. غرب می‌خواهد از این طریق مانع آن شود که ایران بمب اتمی بسازد. داوری شما درباره این سیاست چیست؟
تحریم‌ها طبعا به جمهوری اسلامی زیان می‌زنند، در عین حال ایرانی‌ها خیلی بیشتر از آن ضرر می‌بینند. شاه مناسبات خیلی خوبی با غرب داشت. به یقین جمهوری اسلامی حق دارد که انرژی هسته‌ای برای اهداف صلح‌آمیز در اختیار داشته باشد. فقط آدم هرگز نمی‌داند که آیا آن‌ها این را به صورت صلح‌آمیز به کار خواهند گرفت؟ غرب به حق از یک ایران اتمی ترس دارد. من هم می‌ترسم. با این همه آرزو می‌کنم که در مذاکرات اتمی فعلی با ایران تنها موضوع به انرژی هسته‌ای خلاصه نشود، بلکه همچنین بر سر حقوق بشر مذاکره شود.

از تلاش شما برای زنان چیزی باقی مانده؟
ما در آن دوران گام‌های اصلاحی برداشتیم از جمله حق حضانت فرزند در صورت طلاق و دستمزدهای عادلانه. این اصلاحات از بین نرفته است. حق رای زنان هنوز پابرجاست. منع چندهمسری متاسفانه دوباره لغو شد.
 
در سال ۲۰۱۳ حسن روحانی به صورت غافلگیرکننده‌ای انتخابات ریاست جمهوری را برد. احساس شما در این مورد چیست؟
وعده‌های توخالی. روحانی دوباره امید‌ها را بیدار کرد، اما نگه نداشت. ولی در ‌‌نهایت رئیس‌جمهور نمی‌تواند چیزی را تغییر بدهد.
 
تحت رژیم همسر شما هم آن زمان هزاران نفر شکنجه و تعقیب شدند.
بله. ما اشتباه کردیم. آنچه هم در زمان ما رخ داد بد بود. مشاوران همسر من، دولت و شخص شاه آلارم‌ها را ناشنیده گرفتند. شوهر من بیش از حد سرگرم سیاست خودش بود. او به آدم‌های عوضی اعتماد کرد. دست بسیاری از ژنرال‌ها و کارمندان بلندپایه را باز گذاشت.

ما در برلین هستیم. شهری که هنگام بازدید شاه در سال ۱۹۶۷ شاهد برخوردهای خشونت‌آمیز علیه او بود. شما امروز با چه احساسی اینجا نشسته‌اید؟
من اغلب به برلین می‌آیم. این شهر را دوست دارم. هرچند به خاطر مرد جوانی که در تظاهرات ضد شاه آن زمان به گلوله بسته شد، مدت‌ها سفر به این شهر برایم خوشایند نبود.

اسم او «بنو اونه زورگ» بود. یک دانشجو که در تظاهرات روز ۲ ژوئن سال ۱۹۶۷ مورد اصابت گلوله یک پلیس قرار گرفت.
من همواره در این مورد طوری مورد پرسش قرار گرفته‌ام که انگار من یا همسرم در این جنایت مقصر بوده‌ایم.

در این تظاهرات درگیری‌های خشونت‌باری میان مخالفان و هواداران شاه پیش آمد که اعضای ساواک خودشان را قاطی آن‌ها کرده بودند و با تخته و چماق به جان مخالفان افتادند، در حالی که پلیس ناظر خاموش صحنه بود.
اما مدت‌ها بعد شما در آلمان ناگهان کشف کردید که قاتل نه کمونیست، بلکه عضو سابق اشتازی (سازمان امنیت آلمان شرقی سابق) از برلین شرقی بوده که با بی‌رحمی مرتکب قتل شد تا بازدید شاه را خراب کند. او موفق به این کار شد.

همسر شما همچنان مثل گذشته به عنوان صاحب قدرتی مورد پشتیبانی واشنگتن دیده می‌شود که صرفنظر از همه تلاش‌هایش برای مدرنیزه کردن کشور پلیس مخفی خود، ساواک را علیه مردم به کار می‌گرفت. او خودش در فروریختن قدرت و تقویت [آیت‌الله] خمینی مقصر بود؟
بعد از انقلاب ما از خودمان می‌پرسیدیم ما چه اشتباهی کردیم. خیلی چیز‌ها مطرح می‌شد، فشاری که از طریق اصلاحات اجتماعی و اقتصادی شاه بر کشور وارد می‌شد. در کشور جریانات مختلفی وجود داشتند: کمونیست‌ها و روحانیت. فشار غرب هم بر این افزوده می‌شد. فشار آمریکایی‌ها، بریتانیایی‌ها و فرانسوی‌ها. آن‌ها ما را در افزایش قیمت نفت مقصر می‌دانستند و اینکه شاه از اوپک پشتیبانی می‌کند. غرب به این دلیل گذاشت ایران سقوط کند. وقتی که من امروز انتقاد رسانه‌ها و سیاستمداران غربی علیه جمهوری اسلامی را می‌شنوم باید بگویم: طبعا ما بی‌خطا نبودیم، اما ما نیت خوبی داشتیم. همسر من می‌خواست اول ایران را به لحاظ اقتصادی توسعه بدهد تا بعد به آزادی سیاسی برسد. ما به زمان زیادی نیاز داشتیم و به اشتباه افتادیم. ما کور شده بودیم.

همسر شما یک بار یک مصاحبه پرادعا کرد.
منظورتان چیست؟

او با خودپسندی نه تنها آنجا، بلکه همواره روی پیست اسکی سن موریتس تکرار کرد که غرب تقریبا در همه موارد اشتباه کرده است.
بله. ما خیلی زیاد حرف زدیم و خیلی طولانی. بهتر بود دهانمان را می‌بستیم. من در این مورد با شما موافقم. با توجه به قدرت و نقش قوی غرب ما می‌توانستیم بیشتر بی‌شهامتی یا واقع‌گرایی نشان بدهیم.

ظاهرا برای شاه روشن نبود که چه سونامی مذهبی‌ای از ناآرامی‌های اجتماعی سر بر خواهد کشید.
کاملا حق دارید.
 
اما چه شد که به رغم پلیس مخفی آموزش یافته از سوی اسرائیل هیچ کس متوجه آنچه داشت می‌آمد نشد؟
می‌دانید؟ من‌‌ همان زمان گفتم که پلیس مخفی وظیفه خودش را خوب انجام نمی‌داد، زیرا خطر برایش روشن نبود. همانطور که پیش‌تر گفتم، ما بیش از مذهبیون متعصب نگران کمونیست‌ها بودیم. من نمی‌دانم آن زمان چه بلایی به سر ما آمد. دشمن یک گام پیش بود و ما یک قدم عقب.

اسلام به سختی میان شیعیان و سنی‌ها تجزیه شده است. ایران قدرت رهبری‌کننده شیعیان را کسب کرده و عربستان سعودی در کنار سنی‌ها ایستاده است. آیا این برخورد می‌تواند تمام خاورمیانه را ویران کند؟
من نمی‌توانم بپذیرم که مسلمانان متقابلا یکدیگر را نابود کنند. من تنها می‌توانم آرزو کنم که ما در قرن بیست و یکم مثل قرون وسطی به جنگ‌های عقیدتی بازنگردیم. تراژدی آنجا است که اسلام‌گرایان توانسته‌اند از طریق اینترنت برخی از اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها را به جنگ برای دولت اسلامی متقاعد کنند.

آیا دموکراسی پاسخ تنش‌های خاورمیانه است؟
دموکراسی پاسخ است. منظورم دموکراسی واقعی است. در عین حال مشکل هم هست: تمام کشورهای منطقه نمی‌توانند به سادگی از امروز به فردا دموکراتیک شوند. خیلی‌ها به دقت اصلا نمی‌دانند دموکراسی یعنی چه. و اینکه کار به کجا می‌کشد را، می‌شد در به قدرت رسیدن اخوان‌المسلمین در مصر دید.
 
گروه‌های اپوزیسیون ایرانی زیادی در داخل و خارج از کشور وجود دارند. چرا این‌ها علیه رژیم متحد نمی‌شوند؟
کاراکتر ایرانی؟ زمانی که ما سلطه داشتیم متحد شدند، علیه شاه.

شما هرگز با دومین همسر شاه، ثریا دیداری داشته‌اید؟
یکبار، بله. در یک آرایشگاه پاریس و در دیور. من شنیدم که یک فروشنده گفت یور هاینس! چرخی زدم و ملکه ثریا را دیدم. ما متاسفانه هرگز با هم صحبت نکردیم. این خیلی غم‌انگیز است. او خوشبختی خود را دیگر هرگز نیافت.

ازدواج (شاه و ثریا) به خاطر بچه‌دار نشدن به جدایی انجامید. شاه اگر مدرن بود می‌توانست قانون را عوض کند و دخترش را از نخستین ازدواج خود ولیعهد بنامد. شما هیچ وقت در این مورد بحث کردید؟
من چطور می‌توانم ماه باشم و به خورشید پیشنهاد بدهم که شب بتابد؟ در این صورت خانواده من وجود نمی‌داشت. اما حرف شما کاملا هم نادرست نیست. سال‌های دهه ۵۰ بود. میان خانواده‌ها مشکلاتی وجود داشت. خانواده‌های سلطنتی غرب هم در آن زمان با زنانی مثل کیت میدلتون اینقدر باز نبودند. رفتار با ملکه ثریا ناخوشایند بود. او بخش مهمی از تاریخ ما بود و بعد‌ها زندگی راحتی نداشت.
 
آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که یکبار دیگر از وطنتان دیدن کنید؟
به درد چه کسی می‌خورد؟ فقط برای اینکه بازگردم؟ این خوراک مفت و مجانی برای آن‌ها خواهد بود. حکومت می‌داند که من چه فکر می‌کنم. به جز آن تعریف می‌کنند که تهران دیگر قابل بازشناخت نیست. تهران امروزی شهری شلوغ و کثیف است. مردم تغییر کرده‌اند، البته نه همه. من همچنان با کشورم در ارتباطم. چند نفر از بستگانم که هنوز در قید حیات‌اند، در تهران زندگی می‌کنند. به جز آن جماعت جوانان مشتاق علم و دانشی وجود دارد که برای من از ایران نامه می‌نویسند. من در پاریس تمام روز اخبار ایران را دنبال می‌کنم. میز کار و تمام اتاق ناهارخوری‌ام پر از فکس و ایمیل است. خیلی کار دارم. اما این هم مرا به حرکت وامی‌دارد. نه برنمی‌گردم، حتما مرا دستگیر می‌کنند و می‌اندازند زندان! به جای آن جمعه جشن نوروز، جشن سال نو ایرانیان را در نیویورک به همراه فرزندان و نوه‌هایم جشن می‌گیرم. پیش از آن هم از روی آتش می‌پریم. آن هم چطور!

منبع : فرارو

تاج فرح پهلوی رقص فرح پهلوی عاقبت فرح پهلوی عکس خصوصی فرح پهلوی عکس همسر شاه همسر شاه


ادامه مطلب ...

راههای بازگشت به رابطه تمام شده | راههای بازگشت اعتماد به نفس در رابطه زناشویی

راههای بازگشت به رابطه تمام شده | “راههای بازگشت اعتماد به نفس در رابطه زناشویی”

رابطه زناشویی

لزوم حل مسئله و برقراري ارتباط موفق بعد از شكست در رابطه بيشتر احساس می‌شود‎

 

در هر رابطه‌اي، هرقدر مهم و خوب و پايدار،گاهي مشكلاتي پيش می‌آيد كه هر دو طرف يا يكي از آنها آن‌قدر دلگير و دل‌شكسته می‌شود كه نمی‌تواند مانند قبل در رابطه بماند…

 

چراکه فكر مي‌كند احساساتش ناديده‌ گرفته شده،طرف مقابل او را درك نكرده يا به گونه‌اي به او توهين کرده است. معمولا هركس براي خود توجيهي دارد و از زاويه ديد خود به مشكل نگاه می‌كند و نیز كمتر كسي سهم خود را در بروز مشكل می‌پذیرد؛ به همین دلیل نه‌ تنها مشكل حل نمی‌شود،بلكه حس ناراحتي و دلشكستگي نيز بيشتر خواهد شد. اما در اين‌ مواقع چه بايد كرد؟

اگر نتوان به‌سادگي از رابطه خارج شد، چگونه بايد بار غم و غصه ناشي از مشكلات موجود را كمی ‌سبك‌تر كرد تا بتوان در فرصتي مناسب، تصميم درستي گرفت.

در اين‌ خصوص با دكتر دانيليان، روانشناس و مشاور،گفت‌‌وگو كرده‌ايم.

 

شكستن ديوارهاي اعتماد

وقتي رابطه‌‌اي به هر دليل با مشكل مواجه ‌شود،اولین چيزي كه ضربه می‌بيند، اعتماد و اطميناني است كه پايه‌هاي محكم يك رابطه را تشكيل می‌دهد و وقتي اين ديوارها آسيب ببينند يا فرو بريزند، نخستين چيزي كه براي بازسازي آن لازم است، زمان است. وقتي مشكلي در رابطه به‌وجود می‌آید، مثلا خيانت يكي از طرفين اتفاق می‌افتد، نمی‌توان از شخص آسيب‌ديده انتظار داشت خيلي زود مشكل را پشت‌سر بگذارد؛ چراکه زمان برای جبران و ترمیم این رابطه نیاز است.

 

همچنین بدانیم در مدتي كه طرفین به یکدیگر زمان می‌دهند، هرکس بايد به‌ شکل فردی، مشكل را بررسي كرده يا كسي را داشته باشد كه بتواند به او كمك كند. در اين مدت نيز روابط بايد‌عادي شود تا از شدت خشم و هيجان دو طرف، به‌ويژه شخص آسيب‌ديده، كم شود. دركنار آن لازم است به مشاور يا متخصص مراجعه شود؛البته اگرهر دو با هم به مشاور مراجعه کنند، قطعا نتيجه بهتري می‌گیرند والبته یادمان باشد كه گذشت زمان هم عامل بسيار مهمی ‌است.

 

افزايش مهارت‌هاي ارتباطي

“لزوم حل مسئله و برقراري ارتباط موفق بعد از شكست در رابطه” بيشتر احساس می‌شود؛ اينكه دو طرف مراقب ارتباط خود باشند و راه‌هاي مختلف براي رسيدن به نتيجه بهتر را امتحان كنند،بسيار مهم است. ولي وقتي مشكلي درارتباط به وجودمی‌آيد، حتما براي رويارويي با مشكل و به‌حداقل‌رساندن آسيب‌هاي جانبي آن به مهارت احتياج داريم؛خوب گوش‌كردن نیز يكي از مهارت‌هاي مهم اجتماعي است. وقتي ما حرف‌هاي طرف مقابل را فقط می‌شنويم، اما توجه لازم را نداريم، طبيعي است كه نتوانيم طرفمان را درك كنيم؛چون متوجه خواسته‌هاي واقعي او نمی‌شويم؛بهتر است سعي كنيم با توجه به شناختي كه از طرف مقابل داريم، متوجه رفتار او بشويم؛نه اينكه فقط تعبير خود را داشته باشيم.افراد بايد بتوانند معناي جديدي به گفته‌هايي كه از همسرشان می‌شنوند، بدهند و لزوما همان برداشت‌هاي قبلي را نداشته باشند.

 

رابطه زناشویی

دو طرف مراقب ارتباط خود باشند و راه‌هاي مختلف براي رسيدن به نتيجه بهتر را امتحان كنند‎

 

تمركز بر خود

بهتر است وقتي مشكلي پيش می‌آيد، همسران ابتدا بيشتر بر رفتارخود تمركز كنند، نه طرف مقابل تا شناخت بيشتري از خود داشته باشند.در واقع ما بايد ببينيم وقايع و اتفاقات چه تاثيري بر ما می‌گذارند وچه چيزي باعث می‌شود به‌اصطلاح از كوره دربرويم و حالمان بد شود.اگر بتوانيم بادقت و باحوصله جوابي براي اين سوالات پيدا كنيم،بهترو بيشتربانقاط ضعف و قوت خودآشنامی‌شويم و کمک زیادی به بهبود رابطه‌مان خواهیم کرد.

 

درواقع با اين روش ما توانايي پيدا می‌كنيم تا به مسائل بعدي بهتر بپردازيم و نیز قادریم معاني و مفاهيمی‌ را كه قبلا در ذهنمان نقش بسته و باعث آزار و اذيت ما ‌شده بود، تغيير دهيم؛ زيرا‌ گاهي ما پيش‌فرض‌ هايي در ذهن خود داريم كه نمی‌گذارند از زندگي لذت بيشتري ببريم و مدام ما را آزار می‌دهند.

 

پذيرش واقعيت

وقوع برخی حوادث در زندگي گاهي آن‌قدر سخت و دور از انتظار است كه پذيرش را براي ما بسيار سخت می‌كند،ولي بايد بدانيم كه هرقدر ديرتر آن را بپذيريم، ديرتر به نتيجه می‌رسيم؛ البته اين كار آسان نيست و بهتر است حتما از مشاور و متخصص در اين زمينه كمك بگیریم؛مثلا اگر مشكل ما در ارتباط، خيانت طرف مقابل باشد، حتما بايد روي عزت‌نفس خود بيشتر كار كنيم تا بپذيريم وقتي كسي به ما خيانت می‌كند، لزوما به اين معنا نيست كه ديگر ما را دوست ندارد يا ما به‌اندازه‌كافي خوب و دوست داشتني نبوده‌ايم و باید بدانیمگاهي بعضي افراد به دليل مشكلاتي كه خود دارند، دست به چنين كارهايي می‌زنند.

 

بازسازي و ترميم

اينكه زمان بازسازي و ترميم يك رابطه بعد از وقوع يك حادثه و شكست به چه شكل خواهد بود و چقدر طول می‌كشد، بستگي به عوامل بسياري دارد؛ميزان آسيب، زماني‌كه از آن گذشته، ميزان درگيري و شدت آسيبي‌كه به رابطه وارد شده و …مشخص می‌كنند كه تا چه حد می‌توان اعتماد را باز‌سازي كرد، اما این را هم فراموش نکنید که خواست افراد و تلاش دو طرف عامل بسيار مهمی‌در اثربخشي و نتيجه‌گرفتن ازيك رابطه خواهد بود. بعضي افراد خيلي دير به نتيجه می‌رسند، ولي شايد بتوانند‌با اعتمادي بيشتر از قبل به رابطه برگردند. اما شكست در بعضي خانواده‌ها هيچ راه بازگشتي براي آن‌ها باقي نمی‌گذارد و با فروپاشي ديوارهاي اعتماد، افراد دليلي براي ترميم آن نمی‌بينند.

 

پيشينه و واكنش نسبت به مشكلات

ميزان اعتماد افراد، معمولا رابطه مستقيمی‌ با تجربه و پيشينه‌اي دارد كه افراد ازقبل نسبت به مشكل موجود داشته و تجربه كرده‌اند؛ولو به شكلي متفاوت؛مثلا‌ شايد بعضي افراد از زمان كودكي فكر می‌كردند پدر و مادر در حق آن‌ها خيانت می‌كنند و اين واژه براي آن‌ها معاني مختلفي دارد؛يعني همين كه مادر و پدر به آن‌ها توجه لازم را نداشتند و به‌نوعي حقشان را ادا نمی‌كردند،آنان را در مقايسه با ديگران‌ آسيب‌پذيرترمی‌کرد و شاید هم ندیدن توجه کافی با واژه خيانت يا ترك و طرد در ذهن آن‌ها شكل گرفته و بدين ترتيب طبيعي است كه در ارتباط زناشويي گاهي هر بي‌توجهي و غفلت از نیازهای یکدیگر را خیانت تلقی کنند. رويارويي كساني كه وابستگي عاطفي زيادي به طرف مقابل‌ دارند نيز با اين موضوع سخت‌ترخواهد بود. درواقع وقتي ارتباط عاطفي محكمی‌ بين دو نفر وجود داشته باشد،وقوع هر نوع مشكل بيشتر آن‌ها را آزار خواهد داد.

 

مذاكره،بررسي دوجانبه و اطمينان

بعد از طي زماني‌ كه دوطرف به همديگر می‌دهند تا آرام‌تر شوند اگر به نتيجه رسيدند كه می‌توانند رابطه را ادامه دهند، بايد زماني را هم اختصاص دهند تا مشكل را با كمك يكديگر بررسي كنند. در اين هنگام بايد براي صبر و فرصتي كه براي ترميم رابطه به همديگر می‌دهند سپاسگزار باشند و همديگر را براي اتفاقات خوبي كه بعد از وقوع مشكل افتاده است، ستايش كنند؛همچنين در اين هنگام افراد به همدلي يكديگر نيز بسيار احتیاج دارند؛مثلا بايد به همديگر حق بدهيم و درك كنيم كه مشكل موجود تا چه حد توانسته باعث آزار ما شود.

 

افزايش اعتمادبه‌نفس نيز براي حل مشكل بسيار مهم است. وقتي شخص اعتماد‌ به‌ نفس و عزت‌نفس بالايي داشته باشد،هنگام بروز مشكل كمتر آسيب می‌بيند و بهتر‌می‌تواند با مسائل كنار بيايد. براي افزايش اعتماد به‌ نفس در رابطه، شخص بايدببيند چه چيزهايي باعث می‌شود نتواند به خودش اعتماد كند و درعوض هراس و بيم بر او چيره می‌شود. گاهي پيدا‌كردن اين مشكلات به‌تنهايي ممکن نیست و لازم است شخص حتما از متخصص، مشاور يا شخصي آگاه كمك بگيرد.

 

منبع: موفقیت


ادامه مطلب ...

چک ۵۰۰۰۰۰ دلاری یا موفقیت ناشی از اعتماد به نفس

روی نیمکتی در پارک نشسته بود و سرش را بین دستانش گرفته بود و به این فکر می‌کرد که آیا می‌تواند شرکتش را از ورشکستگی نجات دهد یا نه. بدهی شرکت خیلی زیاد شده بود و راهی برای بیرون آمدن از این وضعیت نداشت. طلبکارها دائماً پیگیر طلب خود بودند. فروشندگان مواد اولیه هم تقاضای پرداخت بر اساس قرارداهای بسته شده را داشتند.ناگهان پیرمردی کنار او روی نیمکت نشست و گفت: «به نظر میاد خیلی ناراحتی.»

میلیونر شدن راز موفقیت داستان موفقیت پولدار شدن

بعد از شنیدن حرف‌های مدیر، پیرمرد گفت: «من می‌تونم کمکت کنم.»

نام مدیر را پرسید و یک چک برای او نوشت و داد به دستش و گفت: «این پول رو بگیر. یک سال بعد همین موقع بیا اینجا و اون موقع می‌تونی پولی که بهت قرض دادم رو برگردونی.» بعد هم از آنجا دور شد.

مدیر شرکت در حال ورشکستگی، یک چک ۵۰۰۰۰۰ دلاری در دستش دید که امضاء جان دی. راکفلر داشت، یکی از ثروتمندترین مردان روی زمین.

با خود فکر کرد: «حالا می‌تونم تمام مشکلات مالی شرکت رو در عرض چند ثانیه برطرف کنم.»

اما تصمیم گرفت فعلاً چک را نقد نکند و آن را در جای امنی نگه دارد. همین که می‌دانست این چک را دارد، اشتیاق و توان تازه‌ای برای نجات شرکت پیدا کرد. توانست از طلبکاران برای پرداخت‌های عقب‌افتاده فرصت بگیرد. چند قرارداد جدید بست و چند سفارش فروش بزرگ دریافت کرد. در عرض چند ماه توانست تمام بدهی‌ها را تسویه کند و شرکت به سودآوری دوباره رسید.

دقیقاً یک سال بعد از اتفاقی که در پارک برایش پیش آمده بود، با چک نقد نشده به پارک رفت و روی همان نیمکت نشست. راکفلر آمد اما قبل از اینکه بخواهد چک را به او بازگرداند و داستان موفقیتش را برای او تعریف کند، پرستاری آمد و راکفلر را گرفت و فریاد زد: «گرفتمش!» بعد به مدیر نگاه کرد و گفت: «امیدوارم شما را اذیت نکرده باشد. این پیرمرد همیشه از آسایشگاه فرار می‌کند و به مردم می‌گوید که راکفلر است.»

مدیر تازه فهمید این پول نبود که شرایط او را تغییر داد بلکه اعتماد به نفس به وجود آمده در او بود که قدرت لازم برای نجات شرکت را به او داده بود.


ادامه مطلب ...

۹ کاری که افراد دارای اعتماد به نفس انجام نمی‌دهند

اعتماد به نفس یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های انسان‌های موفق است. آن‌ها این ویژگی مثبت را در راه رسیدن به موفقیت و پشت سر گذاشتن مشکلات و موانع به کار می‌برند و با کمک آن به اهدافی که برای خود ترسیم کرده‌اند، می‌رسند.

فهرستی از ۹ کاری که افراد دارای اعتماد به نفس انجام نمی‌دهند، ارائه شده است. در حالی که دیگران به طور مداوم در حال انجام این ۹ کار هستند، معمولا افراد دارای اعتماد به نفس از انجام آن‌ها خودداری می‌کنند.

من میتوانم موفق شوم من می توانم بهترین باشم متخصص روانشناسی راههای افزایش اعتماد به نفس راز موفقیت افزایش اعتماد به نفس در مقابل دیگران اعتماد به نفس چیست اعتماد به نفس بالا

خودبزرگ‌بینی و عدم اعتراف به اشتباه

افراد دارای اعتماد به نفس ترسی از اعتراف به اشتباه ندارند. آن‌ها اشتباه کردن را جزئی از سرشت و طبیعت انسان می‌دانند و به جای دفاع از اشتباهات، از آن‌ها درس گرفته و این اشتباهات را به عنوان یک تجربه که می‌توانند با دوری از آن مهارت‌ها، توانایی‌ها و جایگاه خود را ارتقاء بخشند، به کار می‌گیرند.

سخن گفتن و بی‌توجهی به دیگران

افرادی که اعتماد به نفس کافی دارند، توانایی شنیدن و گوش دادن به حرف‌های دیگران، پیش از آغاز سخن را دارند. آن‌ها با این کار بیشترین اطلاعات لازم را قبل از اظهار نظر کسب می‌کنند. آن‌ها به احساسات و واکنش‌های منفی اجازه تاثیر بر روند گفتگو را نمی‌دهند.

راحت‌طلبی

آن‌ها می‌دانند لمیدن در یک گوشه دنج و دوری از ریسک و ماجراجویی، رویاهایشان را با خطر عدم تحقق روبرو می‌کند، لذا به جای تسلیم شدن در برابر امر واقع، به دنبال راهی برای تحقق بخشیدن رویاهای خود می‌گردند.

کمک و نصیحت نگرفتن از دیگران

افراد دارای اعتماد به نفس، برخلاف دیگران، به ضعف‌های خود اعتراف کرده و ابایی از درخواست کمک، نصیحت و مشورت از دیگران ندارند؛ به ویژه از آن‌ها که در زمینه مورد نظر تجربه و مهارت بیشتری دارند.

مقایسه خود با دیگران و چشم و هم‌چشمی

به طور معمول سنجش و مقایسه نشانه ضعف و عدم اعتماد به نفس نسبت به داشته‌ها به شمار می‌رود. افراد دارای اعتماد به نفس دائما تنها در قالب یک رقابت سالم داشته‌ها و مکاسب خود را بررسی کرده و راه‌های به دست آوردن موفقیت‌های بیشتر را جستجو می‌کنند. این نوع از مقایسه سالم، برخلاف مقایسه‌های معمول که موجبات شکست را فراهم می‌کند، دائما افراد با اعتماد به نفس را در فهرست افراد موافق جای می‌دهد.

ترس از شکست

آن‌ها که اعتماد به نفس ندارند، دائما از شکست می‌ترسند. آن‌ها از این هراس دارند که دیگران آن‌ها را افرادی ناموفق و شکست‌خورده بنامند. این موضوع این افراد را از به دست آوردن موفقیت‌های مختلف در زمینه‌های فردی، کاری و اجتماعی باز می‌دارد. در نقطه مقابل، افراد با اعتماد به نفس ترسی از شکست ندارند و هر شکست را پلی برای یک پیروزی می‌دانند.

من میتوانم موفق شوم من می توانم بهترین باشم متخصص روانشناسی راههای افزایش اعتماد به نفس راز موفقیت افزایش اعتماد به نفس در مقابل دیگران اعتماد به نفس چیست اعتماد به نفس بالا

تسلیم زودهنگام

افراد دارای اعتماد به نفس می‎دانند مسیر موفقیت و پیروزی آکنده از موانع مختلف است و ممکن است در این مسیر، فرد با مشکلات و موانع مختلفی روبرو شود. آن‌ها می‌دانند برای رسیدن به پیروزی باید با کوشش، همت و اعتماد به نفس همه این موانع را پشت سر بگذارند. در نقطه مقابل افرادی که اعتماد به نفس کافی ندارند، با اولین مشکل جا زده و از ادامه مسیر باز می‌مانند.

مقصر دانستن دیگران

این افراد مسئولیت کارهای خود را بر عهده می‌گیرند و دیگران را مسئول اشتباهات خود معرفی نمی‌کنند. آن‌ها با گشاده رویی مسئولیت اشتباهات خود را پذیرفته و تلاش می‌کنند این اشتباهات را تکرار نکنند.

منتظر اجازه دیگران ماندن

افراد دارای اعتماد به نفس دارای روحیه رهبری هستند و این موضوع آن‌ها را برای اتخاذ تصمیم در زمان و مکان مناسب کمک می‌کند. آن‌ها منتظر کسب اجازه و مشورت از دیگران نمی‌مانند، مگر زمانی که این مشورت در حد نصیحت باشد.


ادامه مطلب ...