اعضای کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه با اعمال محدودیت برای دسترسی به بازی «کلش آف کلنز» موافقت کردند.
عصمت صفت لازمه مقام امامت و مورد تأکید آیات و روایات متعدد میباشد. لکن اهل سنت و کسانی که مقام امامان ادامه ...
برخی در انکار صفات فرابشری امامان میکوشند چنین وانمود کنند که امامان نیز خود را مصداق چنین صفاتی ندانسته ادامه ...
اگر به صفات فرابشری امامان نظیر علم غیب به همه امور و جزئیات گذشته و آینده قائل شویم، برخی از افعال و ادامه ...
کسانی که مقام امامت و امام را به حد حاکم و نهایت یک عالم دینی پایین آوردند شبهه در اعتبار علم غیب در ادامه ...
"مسئلهی یهود" هنوز هم وجود دارد. انکار آن بیفایده است....، در هر جایی که تعداد محسوسی یهودی زندگی ادامه ...
گرفته شعلهی صبرت عجیب صحرا را و آب کرده دل سنگهای خارا را به پیش میروی، از موج زخم بیمات نیست کنار ادامه ...
گرچه روزی تلختر از روز عاشورا نبود آنچه دیدیم جز پیشامدی زیبا نبود عشق میفرمود «باید رفت» میرفتند ادامه ...
چقدر آشنا مینمایی غریبه! بگو از کجا از جایی، غریبه در این شهر و این شب چه بی سرپناهی نداری مگر آشنایی ادامه ...
پس از تو آینهها حجمی از غبار شدند چه چشمههای زلالی که بی تو تار شدند پس از غروب تو ای آفتاب تا محشر ادامه ...
تبیان به نقل از گزارش خبرنگار مهر، متن زیر مشروح سخنرانی محسن اسماعیلی در جلسه اخیر شرح نهج البلاغه است که در ادامه می خوانید؛
بعد از آنکه حضرت ابوالحسن سلام الله علیه یادآوری فرمودند که رتبه مومنان بر اساس چگونگی انفاق و دیگر اعمال نیکی است که پیشاپیش برای آخرت خویش می فرستند، این جمله را نیز افزودند:«فَإِنَّکَ مَا تُقَدِّمْ مِنْ خَیْرٍ یَبْقَ لَکَ ذُخْرُهُ، وَمَا تُؤخِّرْهُ یَکُنْ لِغَیْرِکَ خَیْرُهُ». یعنی چه و چرا؟
به عنوان مقدمه ای لازم برای تشریح معنا و مقصود این جمله، و اینکه چه ربطی به جمله قبل دارد، باید به این نکته توجه کرد که معمولاً برخی وسوسه های مرموز و شیطانی مانع آن می شود که انسان مومن، از جان یا اهل یا مال خویش پیشکش داشته باشد.
وسوسه های درونی و بیرونی علیه عمل
گاهی می گویند: دنیا و لذت های آن قطعی هستند، اما آخرت و پاداش های آن مشکوک؛ و معلوم است که امر قطعی و یقینی را برای به دست آوردن وعده مشکوک و محتمل نباید فدا کرد.
گاهی هم می گویند: دنیا و لذت های آن نقد است، اما آخرت و پاداش های آن نسیه؛ و معلوم است که هر نقدی بهتر از نسیه است؛ سیلی نقد بِه از حلوای نسیه!
این در حالی است که قرآن کریم و عقل سلیم تاکید دارند که نه قیامت مشکوک است و نه هر نقدی بهتر از هر نسیه . اولاً؛ قیامت قطعی است. اما اگر مشکوک هم باشد؛ این احتمال به دلیل اهمیت مُحتَمَل مُنجّز است. ثانیاً؛ وعده های الهی نقد است؛ نه نسیه. ضمن آنکه نقد موقعی بهتر از نسیه است که کمّاً و کیفاً مثل هم باشند. آیا واقعاً سیلی نقد بِه از حلوای نسیه است؟! آیا لذت های آمیخته با رنج و زودگذر دنیا واقعاً بهتر از لذت های خالص و جاودان بهشت است؟!
قرآن تاکید می کند که مراقب باشید: نه فریب نقد بودن زندگی دنیا را بخورید و نه فریب قیاس های باطل و مع الفارق شیطان را؛ « إِنَّ وَعْدَ اللَّ هِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَلَا یَغُرَّنَّکُم بِاللَّ هِ الْغَرُورُ»؛ وعده های خدا حق، یعنی ثابت و محَقَّق یا به عبارت دیگر، قطعی و نقد است. اما دو چیز می تواند ما را نسبت به آنها فریب دهد؛ یکی حیات دنیا و دیگری غَرور. غَرور بر وزن فَعول یعنی آن کس که زیاد فریب می دهد؛ یعنی شیطان.
در جای دیگری می فرماید: « َمَا عِندَ اللَّ هِ خَیْرٌ وَأَبْقَی أَفَلَا تَعْقِلُونَ »؛ بدانید که آنچه به شما داده شده، متاع زندگی دنیا و زینت آن است؛ و آنچه نزد خداست بهتر و پایدارتر است؛ آیا اندیشه نمی کنید؟!
انسان مومن باید با تمام وجود باور داشته باشد که آنچه پیش می فرستد و انفاق می کند، هیچگاه از بین نمی رود و حتماً آن را خواهد دید، بر خلاف آنچه در همین دنیا به مصرف خود و دیگران می رساند که از بین می رود.
قرآن هم می فرماید همه کارهای خیری که انفاق می کنید(مَا تُنفِقُوا مِنْ خَیْرٍ) ، به طور کامل به شما بازگردانده می شود( یُوَفَّ إِلَیْکُمْ) و چیزی کم گذاشته نمی شود (وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُون).
قرآن تاکید می کند که مراقب باشید: نه فریب نقد بودن زندگی دنیا را بخورید و نه فریب قیاس های باطل و مع الفارق شیطان را؛ « إِنَّ وَعْدَ اللَّ هِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَلَا یَغُرَّنَّکُم بِاللَّ هِ الْغَرُورُ»؛ وعده های خدا حق، یعنی ثابت و محَقَّق یا به عبارت دیگر، قطعی و نقد است. اما دو چیز می تواند ما را نسبت به آنها فریب دهد؛ یکی حیات دنیا و دیگری غَرور. غَرور بر وزن فَعول یعنی آن کس که زیاد فریب می دهد؛ یعنی شیطان.
پاسخ علی (ع) به این وسوسه ها
امام علیه السلام نیز پس از آنکه به تقدیم بهترین ها و بهترین تقدیم ها برای آخرت توصیه فرمود، می خواهد جایی برای آن وسوسه های شیطانی باقی نگذارد. به همین جهت، بلافاصله می افزاید که: هر خیری که پیش فرستاده شود، ذخیره و پس اندازی برای خود انسان است. اما اگر همین «خیر» را تاخیر انداخته و انجام ندهد، دیگر «خیر» برای بازماندگان است؛ نه خود او. دیگران سودش را می برند و این عذاب و حسرتش را.
برای اینکه چنین اتفاقی نیفتد، حضرت یادآوری می کند و اطمینان می دهد که چیزی از دست نمی رود و گم نمی شود. این یادآوری لازم و ضروری را به شکل های دیگری هم بیان فرموده اند.
گاهی فرموده اند که تا می توانید و تا زنده هستید عمل صالح پیش فرستید و با دادن آنچه از بین رفتنی است؛ یعنی نفس و اهل و مال، آنچه را دائمی است به دست آورید. به عبارت دیگر، هزینه برای آخرت را زیان تلقی نکنید. اصلاً تعبیر به هزینه درست نیست. این، سرمایه گذاری است نه هزینه!
از خطبه های امام است که:« ای بندگان خدا از نافرمانی خدا بپرهیزید و با اعمال نیک خویش بر مرگتان پیشی گیرید، یعنی پیش از آنکه مرگ شما فرا رسد تا می توانید اعمال نیک بجا آورید. به وسیله چیزی که از دست شما می رود آنچه را برای شما جاودان می ماند خریداری کنید.»
هر خیری که از خود باقی می گذاریم، سودش به دیگران می رسد؛ و آنچه برای ما می ماند، فقط رنجِ «حساب» و «حسرت» آن است. این، تازه در صورتی است که آنچه بر جا می گذاریم، «خیر» باشد؛ وگرنه برجا نهادن مال حرام و فرزند نا صالح که، علاوه بر رنج «حساب» و «حسرت» ، درد «عتاب» و «عِقاب» را هم در پی خواهد داشت؛ ضمن اینکه برای بازماندگان و دیگران هم سودی نخواهد داشت. ضمیر در جمله « وَمَا تُوخِّرْهُ » به « خَیْرٍ » بر می گردد. «شرّ» حرف دیگری است.
در جای دیگر، به کسی که طلب موعظه کرد فرمود:« از کسانی مباش که ... برای دنیای فانی کوشش فراوان دارد ولی برای آخرت باقی مسامحه ً کار است. غنیمت را غرامت می بیند،و غرامت را غنیمت؛ یعنی آنچه در راه خدا انفاق می کند در نظر او ضرر است و آنچه در راه معصیت خرج می کند سود!»
گاهی نیز چنین تعبیر فرموده اند که اگر چیزی باقی بگذارید، سودش را دیگران خواهند برد. چرا می خواهید خود را محروم و دیگران را برخوردار سازید؟!
در دو جای نهج البلاغه، امام از چنین کسانی به عنوان «انباردار دیگران» نام برده است؛ یکی خطاب به همه مردم است، و دیگری هم خطاب به فرزند بزرگ و بزرگوارش.
به همه ما فرمود:« ای فرزند آدم هر چه بیش از مقدار خوراکت به دست آوری خزانه دار دیگران خواهی بود.»؛ و به امام مجتبی علیه السلام نیز فرمود که: « فَاسْعَ فِی کَدْحِکَ وَلاَ تَکُنْ خَازِناً لِغَیْرِکَ ... »؛ نهایت تلاش و کوشش را در دنیا داشته باش، اما ً خزانه دار دیگران هم نباش! یعنی از آنچه اضافه می آوری، انفاق کن و به این طریق بار سنگین خود را بر دوش دیگران گذار تا برای تو به قیامت بیاورند و تحویلت دهند!
نکته های لطیف و مهم در این جمله
با توجه به آنچه گفته شد، در این جمله اخیر به سه نکته مهم و ظریف اشاره شده است:
۱- هیچیک از فرستاده های ما گم یا فراموش نمی گردد. «مَا» در عبارت« مَا تُقَدِّمْ مِنْ خَیْرٍ...»؛ موصول و از ادات عموم است؛ یعنی مبادا گمان کنی ممکن است چیزی از آنچه می فرستی، گم یا فراموش می شود. مطمئن باش که «هرچه» پیش فرستی، به طور کامل برای تو ذخیره و به تو بازگردانده می شود. مگر می شود چیزی که به خدا سپرده شده، گم یا فراموش شود.
۲- آنچه پیش می فرستیم و به ما بازگردانده می شود، دیگر جاودانه و ابدی شده و از بین نخواهد رفت. « یَبْقَ لَکَ ...»؛ یعنی برای تو باقی می ماند و جاودانه می شود. هر استفاده و لذتی که در این دنیا از «نفس و اهل و مال» می بریم، مقطعی و از بین رفتنی است. فرض کنید بهترین غذا و میوه را خوردیم. معلوم است که اولاً آن «غذا و میوه» از بین می روند و دیگر باقی نمی مانند، و ثانیاً لذت ناشی از آنها هم پس از لحظاتی زایل و فراموش می شود. اما اگر همان «غذا و میوه» را برای خدا به فقیری بدهیم، «ذُخْر»، یعنی محصول و نتیجه آن برای ما باقی می ماند و پس انداز می شود؛ چرا که دیگر نزد ما نیست و به خدا سپرده شده است: « مَا عِندَکُمْ یَنفَدُ وَمَا عِندَ اللَّ هِ بَاقٍ ».
۳- هر خیری که از خود باقی می گذاریم، سودش به دیگران می رسد؛ و آنچه برای ما می ماند، فقط رنجِ «حساب» و «حسرت» آن است. این، تازه در صورتی است که آنچه بر جا می گذاریم، «خیر» باشد؛ وگرنه برجا نهادن مال حرام و فرزند نا صالح که، علاوه بر رنج «حساب» و «حسرت» ، درد «عتاب» و «عِقاب» را هم در پی خواهد داشت؛ ضمن اینکه برای بازماندگان و دیگران هم سودی نخواهد داشت. ضمیر در جمله « وَمَا تُؤخِّرْهُ » به « خَیْرٍ » بر می گردد. «شرّ» حرف دیگری است.
بامداد : حضرت آیت الله خامنهای در مورد اعمال پایان صفر ، مراجعه افراد با در دست داشتن شمع پشت درب مساجد همراه با کوبیدن به درب مساجد و خواندن اذکار توسل و طلب حاجات در شب اول ماه ربیعالاول یا همان تجمع پشت درب مساجد با شمع را شیوهای غیرقابل تایید دانستند.
به گزارش بامداد به نقل از ایسنا در مورد اعمال پایان صفر، حضرت آیت الله خامنهای در استفتاییهای عمل مراجعه افراد با در دست داشتن شمع پشت درب مساجد همراه با کوبیدن به درب مساجد و خواندن اذکار توسل و طلب حاجات در شب اول ماه ربیعالاول را عملی دانستند که مستند روایی ندارد و شیوهای قابل تایید نیست.
متن استفتا در مورد اعمال پایان صفر به شرح زیر است:
سوال: در شب اول ماه ربیعالاول از حدود نیمه شب تا اذان صبح افرادی با در دستان شمع در پایان ماه صفر تجمع پشت درب مساجد کرده و با کوبیدن به درب مساجد و خواندن اذکاری توسل جسته و حاجات طلب مینمایند، البته این عمل را تا ۷ مسجد ادامه میدهند و خصوصا این حال توسل درهنگام اذان صبح به اوج خود می رسد و معتقدند بدین وسیله اتمام ماه صفر و آمدن ماه ربیع الاول را خبر میدهند؛ نظر حضرتعالی در این باره چیست.
جواب: عمل مذکور مستند روایی ندارد و شیوهای قابل تایید نیست. اگرچه اصل اذکار و ادعیه و طلب حاجات از خداوند متعال عمل پسندیدهای است، لکن اشکال در شیوه عمل به نحو یاد شده است، آقایان علمای اعلام (دامت افاضاتهم) و مومنین (ایدهم الله تعالی) با پند و اندرز و موعظه و نصیحت از رواج چنین رفتارهایی که چه بسا ممکن است منتهی به وهن مذهب گردند، جلوگیری نمایند.
این آیات خیلی عجیب است! ممکن است شما بگویید بی سوادها چطور می توانند بخوانند؟ جواب این است: آن کتاب از نوع نوشته روی کاغذ نیست که بگوییم بی سواد چطور می تواند بخواند یا اگر مثلا به زبان عربی باشد غیر از عربی زبان ها کس دیگر نمی تواند بخواند. تمام مردم علی السویه آن کتاب را می خوانند، چرا؟ برای اینکه خطوط آن کتاب عین اعمالشان است نه یک صورتهای مکتوب، نه نوشته روی کاغذ. چون عین اعمال خودشان است که دارند قرائت می کنند همه آن سواد را دارند.
در حدیث است که – ظاهرا – امام صادق علیه السلام فرمود هر کسی وقتی که این کتاب را به او نشان می دهند و اعمال خودش را می بیند آنچنان برایش مجسم می شود که گویی همین ساعت عمل کرده. کاری را که انسان همین ساعت عمل کرده جزئیاتش یادش هست، اگر دو ساعت بگذرد، روز دیگر، ماه دیگر، سال دیگر جزئیاتش را فراموش می کند.
آنجا انسان تمام اعمالش را از کوچک و بزرگ، از اول تا آخر عمر به چشمش می بیند؛ مثل این است که همین الآن این کار از او صادر شده است. به او می گویند: «اقرأ کتابک» کتاب خودت را الآن بخوان، احتیاج به کس دیگر نیست که او بیاید برای تو بخواند، هر کسی خودش قاری کتاب خودش است. «کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا؛ خودت کافی هستی که امروز به حساب خود برسی» (اسراء/۱۴). این یک دفتر نیست که ماشین حساب و کامپیوتر یا یک محاسب خیلی دقیق بخواهد و بگویند دفترها را ببینیم، اعمال خوبمان چقدر است اعمال بدمان چقدر، بیاییم نسبتها را حساب کنیم، یکی بگوید من که حساب بلد نیستم چگونه اینها را حساب کنم؛ نه، هر کسی خودش کافی است، به سرعت می تواند به حساب اعمال خودش در آنجا برسد.
آن آیات هم نشان می دهد که نشئه قیامت نشئه ای است که در آن بطونها تبدیل به ظهور می شود، مخفیها آشکار می شود؛ یعنی کتابی از بیرون نمی آورند به گردن کسی بیندازند؛ وقتی که آنجا می آید، می بیند این به گردنش آویخته بوده و خودش نمی دیده است. در آنجاست که «لاتخفی منکم خافیه؛ هیچ چیز از شما مخفی نمی ماند». آنگاه فرمود: «فاما من اوتی کتابه بیمینه فیقول هاؤم اقروا کتابیه*انی ظننت انی ملاق حسابیه*فهو فی عیشة راضیه؛ (آن که کتابش از ناحیه راستش به او داده می شود) در نهایت ابتهاج افتخار می کند، به همه مردم می گوید بیایید این کتاب را بگیرید بخوانید؛ کانه بیایید مرا ببینید.
مثل آدمی که رفته امتحان داده و نمره های عالی گرفته است؛ وقتی کارنامه اش را به دستش می دهند دائم آن را به دست گرفته می خواهد به افراد نشان بدهد. بعد می گوید که خودم هم می دانستم که چنین می شود؛ یعنی من ایمان و اعتقاد و رجا داشتم، چنین و چنان بودم»، «فهو فی عیشة راضیة؛ در یک عیش بسیار خشنود و مورد خشنودی».
«فی جنة عالیه*قطوفها دانیة*کلوا واشربوا هنیئا بما اسلفتم فی الایام الخالیه؛ در بهشتی برین، که میوه هایش در دسترس است، بخورید و بنوشید، گوارایتان باد، به (پاداش) آنچه در روزهای گذشته پیش فرستاده اید» (حاقه/۱۸ تا ۲۴).
اینها همه اشخاصی هستند که کتابشان از ناحیه طرف راستشان به آنها داده می شود و یا به تعبیر رساتر – چون هرچه که داده می شود همان است که ظاهر می شود – خودشان را از ناحیه یمین خود می بینند؛ می بینند وجودشان از طرف راستشان گسترش پیدا کرده.
منبع:tahoorkotob.com
نوشته اعمال قیامت چگونه تجسم پیدا میکنند؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.
بامداد-با دقت در آیات قرآن کریم به این نکته بر میخوریم که روز قیامت برای سنجش اعمال آدمی از ترازو استفاده میشود و اگر ترازوی اعمال خوب انسان سنگینتر باشد، در آسایش خواهد بود و اگر ترازوی اعمال بد انسان سنگینتر باشد، در فلاکت و بدبختی و عذاب خواهد بود.
قرآن در این رابطه میفرماید: «وَ نَضَعُ الْمَوازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً[انبیاء-۴۷]؛ ما ترازوهاى عدل را در روز قیامت نصب میکنیم، لذا به هیچکس کمترین ستمى نمیشود».
همچنین در آیات دیگری فرمود: «فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ، فَهُوَ فِی عِیشَةٍ راضِیَةٍ، وَ أَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ، فَأُمُّهُ هاوِیَةٌ، وَ ما أَدْراکَ ما هِیَهْ، نارٌ حامِیَةٌ [قارعه-۶-۱۱]؛ (در آن روز) کسى که ترازوهاى اعمالش سنگین است، در یک زندگى خشنود خواهد بود و امّا کسى که ترازوهایش سبک است، جایگاهش «هاویه» (دوزخ) است و تو چه میدانى هاویه چیست؟ آتشى است سوزان».
اما به راستی منظور از این ترازو چیست؟
ترازو در این دنیا و در بین مردم به وسیله سنجش اشیاء گفته میشود؛ همان وسیلهای که دو کفه دارد و با آن مقدار اشیاء را اندازهگیری میکنند؛ امّا آیا در روز قیامت نیز چنین وسیلهای وجود دارد یا نه ، منظور چیز دیگری است؟
درباره چگونگى وزن اعمال در روز رستاخیز، بحث فراوانى در میان مفسران و متکلمان شده است و از آنجا که بعضى چنین تصور کردهاند که وزن و ترازو، در آن جهان، همانند وزن و ترازو در این جهان است و از طرفى اعمال انسان سنگینى و وزنى ندارد که بتوان آن را با ترازو سنجید، ناچار شدهاند از طریق تجسم اعمال و یا اینکه خود اشخاص را به جاى اعمالشان در آن روز وزن میکنند، مشکل را حل کنند.
ولى اگر زندگى آن جهان را با زندگى دنیا مقایسه نکنیم و توجه داشته باشیم که همه چیز در آن جا با این جا متفاوت است، (درست همانند تفاوتى که میان زندگى جنین در عالم رحم، با زندگى انسان در این دنیا وجود دارد) و نیز توجه داشته باشیم که در فهم معانى الفاظ نباید همیشه به دنبال مصداقهاى موجود و معین رفت، بلکه مفاهیم را از نظر نتیجه بررسى کنیم، مسأله «وزن در روز رستاخیز» کاملاً حل خواهد شد؛ آنچه مسلم است این است که در روز رستاخیز، اعمال انسان با وسیله خاصى سنجیده میشود، نه با ترازوهایى همانند ترازوهاى دنیا.[۱]
امّا در رابطه با اینکه به راستی منظور از این وسیله سنجش و ترازو چیست؛ بین مفسرین و علمای شیعه دو نظر وجود دارد؛ برخی منظور از آن را، نهایت و کمال خود اعمال میدانند، مثلاً نماز کامل و عالی ملاک و میزان تمام نمازهاست؛ در تمام اعمال نیز چنین است و ملاک عالیترین عمل از نوع خود همان عمل است.[۲]
برخی دیگر معتقدند ملاک و میزان در روز قیامت، اولیای الهی و عمل آنهاست، به این معنا که عمل و رفتار آنها میزان است و هر اندازه عمل سایر مردم از حیث اجزاء و شرایط و اخلاص و معنویت به عمل آنان نزدیکتر باشد، عمل آن شخص سنگینتر و هر اندازه دورتر باشد، عمل آن شخص سبکتر خواهد بود.[۳]
اگر به روایات معصومین(علیهمالسلام) رجوع کنیم، خواهیم دید آن بزرگواران نظر دوم را تأیید کرده و بیان کردهاند، این ترازو اولیای خاص الهی هستند.
به طور مثال از امام صادق(علیهالسلام) راجع به آیه «و نَضَعُ الْمَوازِینَ الْقِسْطَ» سوال شد، حضرت در پاسخ فرمودند: «موازین انبیاء الهی و اوصیای آنان هستند و کسانی که بدون هیچ درنگی وارد بهشت میشوند».[۴]
همچنین در روایات بسیاری بیان شده است امیر مۆمنان و امامان از فرزندان او(علیهمالسلام) ترازوهاى سنجشاند؛ به طور مثال ابن دراج میگوید از امام صادق(علیهالسلام) راجع به آیه پرسیدم حضرت فرمودند: «اَلرُّسُلُ وَ الأئِمَّةٌ مِنْ أهْلِ بَیْتِ مُحَمَّد(صلیاللهعلیهوآله)».[۵]
شیخ مفید(رحمهاللهعلیه) در شرح این روایات مینویسد: منظور از این روایات این است که آنان ملاک و میزان سنجش اعمال هستند، درست مانند کسی که میگوید سخن فلانی در نزد من، سند و ملاک است؛ لذا در روز قیامت نیز ملاک اعمال اهل بیت است و هر کسی باید بکوشد عمل خود را شبیه آنان قرار دهد.[۶]
البته این دو روایت حضرت، قابل جمع است، یعنی میتوان گفت میزان در روز قیامت هم پیامبران الهی هستند و هم ائمه اطهار(علیهمالسلام)؛ در امتهای پیشین یا مستضعفان فکری که اسلام و تشیّع به آنان نرسیده است، همان پیامبر خود آنها ملاک باشد و در اسلام و کسانی که اسلام را دیده و شنیدهاند، نبی اکرم(صلیاللهعلیهوآله) و ائمه اطهار(علیهمالسلام) ملاک و میزان باشند.
پینوشت ها:
[۱]. تفسیر نمونه، ج۶، ص ۹۲٫
[۲]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص ۱۱٫
[۳]. تفسیر نمونه، همان.
[۴]. الکافی، ج۱، ص ۴۱۹٫
[۵]. المناقب ج : ۲ ص ۱۵۱٫
[۶]. تصحیح اعتقادات الإمامیة، ص ۱۱۵٫
منبع: رهروان ولایت
نوشته در روز قیامت ترازوی اعمال چگونه است؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.
در حالی یک هفته قبل وزیر ارتباطات از کاهش ۵۰ درصدی تعرفه بینالملل بین ایران و عراق از ۱۸ آبانماه خبر داد که دیروز وزارت ارتباطات اعلام کرد این تخفیف از ساعت ۲۴ دیشب اعمال شده است.
محمود واعظی با اشاره به تصمیمات اتخاذ شده گفته بود: تعرفه تماس بینالملل بین ایران و عراق 50 درصد نسبت به روزهای عادی کاهش یابد که این کاهش تعرفه از صبح فردا (18 آبان)به مدت یک ماه اجرا میشود.
خواص آیات قرآن
یا علی! هر کس این هفت آیه را بخواند یا با خود دارد حق سبحانه و تعالی هفتاد هزار بدی را از نامه عمل او دور کند و هفتاد هزار حور نامه عمل او نویسد و هفتادهزار قصر در بهشت برایش بنا کند و هفتاد هزار حور و قصور و غلمان به او کرامت فرماید و هفتاد هزار حله از حریر و دیبای بهشتی به او بپوشاند چنان که صفت آنها را حق داند و دیگری نداند. یا علی! هر کس این هفت آیه را بخواند و به خود بدمد اگر نزد امراء و حکام رود البته عزیز و مکرم باشد اگر چه بر او خشم گرفته باشند، نرم گرداند. (و آن هفت آیه این است):
قُل لَنْ یُصیبَنا اِلاّ ما کَتَبَ اللهُ لَنا هُوَ مَوْلنا وَ عَلَی اللهِ فَلْیَتَوَّکَّلِ الْمُؤمِنُونَ.
(سوره توبه(۹)، آیه۵۱)
بگو هرگز نرسد ما را مگر آنچه را نوشت خدا بر ما، اوست صاحب اختیار ما و بر خدا توکل کنند گروندگان.
وَ اِنْ یَمْسَسْکَ اللهُ بِضُرًّ فَلا کاشِفَ لَهُ اِلاّ هُوَ وَ اِنْ یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلی کُلَّ شَیءٍ قَدیرٌ. (سوره انعام(۶)، آیه ۱۷)
و اگر برساند تو را خدای سختی پس نیست بازدارنده مر آن را مگر او و اگر برساند به تو نیکویی پس او بر هر چیزی تواناست.
وَ ما مِنْ دابَّهٍ فی الْأرْضِ اِلاّ عَلَی اللهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلُّ فی کِتابٍ مُبینٍ. (سوره هود (۱۱) آیه ۶)
و نیست هیچ جنبندهای در زمین مگر بر خداست روزی او و میداند قرارگاهش و آرامگاهش را به جملگی در کتابی روشن است.
اَنّی تَوَکَّلْتُ عَلَی اللهِ رَبّی وَ رَبَّکُمْ ما مِنْ دابَّهٍ اِلاّ هُوَ اخِذٌ بِناصِیَتِها اِنَّ رَبّی عَلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ. (سوره هود (۱۱) آیه ۵۶)
همانا من توکل کردم بر خدای پروردگارم و پروردگار شما نیست هیچ جنبندهای مگر که اوست گیرنده موی پیشانیش را همانا پروردگار من به راه راست است.
وَ کَاَیَّنْ مِنْ دابَّهٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَها اللهُ یَرْزُقُها وَ اِیّاکُمْ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ (سوره عنکبوت (۲۹) آیه۶۰)
و چه بسیار جنبنده ه برنمیدارد روزی خود را، خدا روزی میدهد او را و شما را و او شنوای داناست.
ما یَفْتَحِ اللهُ لِلنّاسِ مِنْ رَحْمَهٍ فَلا مُمْسِکَ لَها وَ ما یُمْسِکْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ. (سوره فاطر (۳۵) آیه۲)
آنچه گشاده گرداند خدا برای مردمان از رحمت، پس نیست بازگیرنده مر آنرا و آنچه را بازگیرد پس نیست فرستنده مر او را بعد از گرفتن او و اوست غالب درست کردار.
وَ لَئِنْ سَاَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمواتِ وَ الْأرْضَ لَیَقُولُنَّ اللهُ قُلْ اَفَرَاَیْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ اِنْ اَرادِنیَ اللهُ بِضُّرً هَلْ هُنَّ کاشِفاتُ ضٌرِّهِ اَوْ اَرادَنی بِرَحْمَهٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِکاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِیَ اللهُ عَلَیهِ یَتَوَکَلُّ الْمُتَوَکَلُّونَ (سوره زمر (۳۹) آیه ۳۸)
و اگر بپرسی از ایشان کی آفرید آسمانها و زمین را هر آینه خواهند گفت البته خداست. بگو خبر دهید که آنچه را میخوانید از غیر خدا اگر خواست به من خدای ضرری را آیا ایشانند دفع کننده ضررش یا اگر خواست به من رحمت و احسانی آیا ایشانند بازدارندگان رحمتش. بگو که بس است مر خدا بر او توکل میکنند توکل کنندگان
منبع: sadaf-ebase.iran.sc
نوشته با این آیات هفتاد هزار بدی از نامه اعمال انسان دور میشود اولین بار در بامداد پدیدار شد.