مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

واکنش جالب امیر تتلو به حجاب و آرایش زنان و دختران +عکس

واکنش جالب امیر تتلو به حجاب و آرایش زنان و دختران +عکس

امیر تتلو با انتشار عکس های زیر در اینستاگرامش نوشت :

همسر امیر تتلو بیوگرافی امیر تتلو بی حجاب اینستاگرام امیر تتلو amir tatalooi

دیروز با یه ایرانى سوئدى تو باشگاه راجع به حجاب و اینا حرف میزدیم و حرفاى دو سال پیش خودمو بهم میزد 😀 فهمیدم ایرانیاى خارج از کشور تنها فرقشون با ایرانیاى داخل کشور اینه که بیشتر فکر میکنن زرنگن 😉 اما میدونید که ☝🏻️ فقط فکر میکنن 😏٧

همسر امیر تتلو بیوگرافی امیر تتلو بی حجاب اینستاگرام امیر تتلو amir tatalooi

منظور من از حجاب ، یک حجاب معقول و سنگین و در شان یک دختر یا بهتر بگم یک فرشته ى ایرانى هست !! نه چیز اضافى و تظاهر بیخود !! تعادل !! منظور من از حجاب ، حجب و حیا و شعور و شخصیت و دور بودن از چشم بد و انرژیه منفى هستش !! منظور من از حجاب چیزى هست که براى خواهر و مادر خودم میخوام نه چیزى که براى دیگران و عشق و حال خودم !!!! مردم بى مهر ☝🏻️ اگه من واسه مجوز این حرفارو میزدم الان سه ساله که باید مجوز میگرفتم !!! پس چى شد ؟!؟!؟ یکم به خودمون بیایم !!!!!! بسه آقا واقعا بسه و زشته دیگه !! یکم عوض شیم ! خدا بگم این مجوز رو چیکار کنه که هر چى میکشیم و هر چى حرفو حدیث هست زیر سر این “مجوزه” !!! هیشکى جرات نداره حرف از اعتقاداتش بزنه که نگن واسه مجوز بود 😡جمعش کنید این مسخره بازى رو تو رو قرآن 👿٧٨

 

من هرچیزى که فکر میکنم درسته رو اینجا مینویسم 😉 هرچى که دلم بخواد 😀 راجع به هرچى دوست دارم حرف میزنم و از هر کى اشتباه کنه انتقاد میکنم حتى از نزدیک ترین رفیقام و خانوادم 😛 جراتشو دارم 🦁 حقش رو هم دارم چون عضوى از اینجام !! فقط و فقط هم معاملم با خود خداست و نه هیچ کس دیگه اى !!! لاتیش اینه که حرف درست و بزنى و استثنا هم قائل نشى اما یه سرى چاقال فقط بلدن زیر پُستاى ما و تو کامنتا لات بازى درارن و راجع به هرچى میگیم زر مفت بزنن با اینکه هم خودشون هیچى نیستن و هم هیچ کدوم از این صُحبتارو نمیفهمن و رعایت نمیکنن، اینجا جا نماز آب میکشن و کاسه ى داغتر از آش میشن !!! خوب همینه دیگه !! همیشه هم همون زیر میمونن و منو که میبینن میان عکسشونو میگیرن و احترام میذارن و میرن واسه دوستاشون تعریف میکنن👽 خدایا شکرت 🙏 هر وقت احساس کردى غرور منو گرفته یه جورى زیر پامو خالى کن که با مغز بیام رو زمین 😅 چون این حرفا از رو غرور نیست و میدونم چند چندیم و از رو دلسوزیه و خودتم میدونى 😜 راضیم به رضایتت 💙❤️🏆٧

 

instagram amirtatalooi

amir tatalooi اینستاگرام امیر تتلو بی حجاب بیوگرافی امیر تتلو همسر امیر تتلو


ادامه مطلب ...

امیر شهاب رضویان و مادرش رابعه مدنی در خندوانه +بیوگرافی

امیر شهاب رضویان و مادرش رابعه مدنی در خندوانه +بیوگرافی

امیر شهاب رضویان amirshahab razavian عزیز به همراه رابعه مدنی مادر گرامیشان در مراسم اکران خصوصی فیلم یک دزدی عاشقانه در سینما کورش به تماشای فیلم خود نشستند.

همسر بازیگران همسر امير شهاب رضويان خانواده بازیگران بیوگرافی رابعه مدنی بیوگرافی امیرشهاب رضویان

امیر شهاب رضویان فرزند سید میرزا رضویان و رابعه مدنی می باشد.

امیرشهاب رضویان Amir Shahab Razavian (متولد ۴ خرداد ۱۳۴۴ در همدان) کارگردان و فیلمنامه‌نویس ایرانی است. وی فیلمسازی را با ساخت فیلم‌های کوتاه شروع کرد از سال ۱۳۵۹ در سینمای آزاد همدان مشغول به کار شد.

وی حدود چهل فیلم کوتاه و شش فیلم بلند در کارنامه خود دارد. وی برای ساخت فیلم سومش مینای شهر خاموش برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی از بیست و پنجمن جشنواره فیلم فجر شده است. فیلم چهارم وی تابستان عزیز برنده پروانه زرین بهترین فیلمنامه، بهترین تصویربرداری، جایزه ویژه هیئت داوران و جایزه شورای شهر همدان از بیست چهارمین جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان همدان مهرماه ۱۳۸۹ و برنده تندیس سیمین چهلمین دوره جشنواره فیلم رشد آبان ماه ۱۳۸۹ شده است. فیلم ششم وی سفر زمان برنده پروانه زرین بهترین جلوه‌های بصری و برنده جایزه ویژه صندوق کمک به کودکان سازمان ملل متحد یونیسف یونیسف از بیست و هفتمین دوره جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان اصفهان مهرماه ۱۳۹۲ شده است.وی سابقه بازیگری در فیلم استراحت مطلق را نیز در کارنامه هنری خود دارد.

فیلمهای بلند امیر شهاب رضویان

  • سفر مردان خاکستری (۱۳۷۹, نویسنده و کارگردان)
  • تهران ساعت ۷ صبح (۱۳۸۱, طرح اولیه و کارگردان)
  • مینای شهر خاموش (۱۳۸۵, نویسنده، کارگردان، تهیه کننده)
  • تابستان عزیز- (۱۳۸۸)[۲]
  • روزی که مینا گم شد (۱۳۹۰)
  • سفر زمان (۱۳۹۱)
  • یک دزدی عاشقانه (١٣٩۴)

همسر بازیگران همسر امير شهاب رضويان خانواده بازیگران بیوگرافی رابعه مدنی بیوگرافی امیرشهاب رضویانامشب (۲۶ مرداد ۹۵) خندوانه میزبان اقای کارگردان و خانم بازیگر است (شهاب رضویان و مادرش رابعه مدنی)

روزنامه هفت صبح در مطلبی مدعی شد که یکی از دلایل مهم کنار گذاشته شدن رضویان ،آرایش سبیلهای امیر شهاب رضویان بوده است.

وحید سعیدی در بخشهایی از یادداشت خود نوشته است که چند سال قبل هم جیرانی نیز دلیل کناره گیری خود از هفت را درگیر بودن به خاطر ساخت سریال عنوان کرده بود و ترجیح داده جایش را به مجری دیگری بدهد.

همسر بازیگران همسر امير شهاب رضويان خانواده بازیگران بیوگرافی رابعه مدنی بیوگرافی امیرشهاب رضویان

دلیلی که بعدها ثابت شد و دلیل این جابجایی ،تصمیم مدیریتی بوده است .با گذشت چهار سال همین اتفاق برای شهاب رضویان می افتد و این بار هم اعلام شده که او می خواهد فیلم جدیدش را شروع کند اما آیا واقعا این دلیل را کسی باور می کند.

نویسنده این مطلب درادامه نوشته :یکی از دلایل مهم کنار گذاشته شدن رضویان ،آرایش سبیلهای امیر شهاب رضویان بوده است.تلویزیون کلا نسبت به آرایش سبیلهای مجریانش حساس است . آنها این نکته را از روز اول به رضویان متذکر شده بودند .

رابعه مدنی می‌گوید: این ایام به بچه‌ها می‌گفتم برایم کادو نیاورند و پیش از آن طی نامه‌ای به اولیا از آنها نیز این درخواست را داشتم. از بچه‌هایم می خواستم تا حسشان را برایم نقاشی کنند و این گران‌بهاترین کادویی بود که می‌توانستند به من بدهند.

«من از کودکی به سینما علاقه داشتم. مجبور بودم برای برادرم کارهای مختلف در منزل انجام دهم تا من را به همراه خود به سینما ببرد. این هنر برای من خیلی جلوه داشت. وقتی که امیرشهاب (رضویان) پسرم به سمت حرفه کارگردانی رفت بسیار خوشحال شدم. در آن زمان وقتی خودش یا حتی دوستانش می‌خواستند برای پایان‌نامه فیلم بسازند من به نوعی به آنها کمک می‌کردم. حتی وسایل منزلم را هم در اختیار آنها می‌گذاشتم. البته بازیگری هم به صورت افتخاری انجام می‌دادم» اینها صحبت‌های یک مادر مهربان است که هنوز طعم بازیش را در فیلم ها و سریال‌هایی چون شمس العماره، وضعیت سفید، بوسیدن روی ماه و این اواخر پایتخت ۲ به خاطر داریم. مدنی این بار از خاطرات شیرین دوران معلمی و مادر بودنش برای خبرنگار «نامه» گفت:

شما در فیلم بوسیدن روی ماه در نقش خاله فروغ بسیار خوش درخشیدید چه شد که برای بازی انتخاب شدید؟

من نابازیگر بودم و در حال حاضر هم هستم. امیر شهاب رضویان، پسرم، درباره حضور در این فیلم با من صحبت کرد و من همان زمان گفتم می‌ترسم و بلد نیستم. ایشان گفتند که بهتر است یک تست بازی بدهم، خوشبختانه تست به نتیجه رسید. خودم را واقعاً جای «خاله فروغ» گذاشتم و دیگر رابعه مدنی نبودم. من سالیان بسیاری در این حرفه بودم و در فیلم‌های کوتاه و بلند بسیاری حضور داشتم؛ ۶ فیلم برای امیرشهاب بازی کردم و ۲ فیلم کوتاه هم برای دوستش.

در دوران جنگ، خود شما برای اینکه فرزندانتان درکنارتان باشند چه کاری انجام می‌دادید و چه حسی داشتید؟

وقتی بچه‌هایم سرباز بودند و در کنار من حضور نداشتند، هر رزمنده‌ای را که می‌دیدم، هر دعای خیری که بلد بودم، بدرقه راهش می‌کردم تا همه عزیزشان به سلامت در کنارشان بازگردند.

شما قبلا این حس انتظار را تجربه کرده بودید؟

بله، ۲ سال شهاب در اوج جنگ به سربازی رفت و رنج بسیاری کشیدم. بعد از او نیز پسردومم برای سربازی به جنگ رفت و من با تمام وجودم این انتظار را حس کرده بودم. امیدوارم هیچ کس چشم انتظار نباشد چرا که تلخ‌ترین واقعه در زندگی است. آدم‌ها هیچ وقت نمی‌خواهند چشم انتظاری را بپذیرند و همیشه به خود امید می‌دهند.

چند فرزند دارید؟

۳ فرزند دارم، یک دختر و ۲ پسر

ارتباطتان با آنها چگونه است؟

خیلی خوب است و وقتی پیش آنها هستم هم‌سن آنها می‌شوم. در حال حاضر هم نوه دختریم پیش من است.

نوه‌هایتان وقتی بازی شما را در فیلم‌ها می‌بینند چه بازخوردی دارند؟

خیلی خوشحال می‌شوند و تشویقم می‌کنند.

گفتید که پیش از این معلم بودید؟

بله، من ۳۰ سال مربی کودک بودم و خیلی تجربه‌ها در مدت خدمتم به آموزش و پرورش، آموختم. معتقدم که یک معلم باید در حرفه خود موفق باشد. بعد از بازنشستگی وارد حرفه سینما شدم.

در چه مقطعی مشغول تدریس بودید؟

پیش دبستانی، زیباترین و مشکل‌ترین مقطع.

وقتی شاگردانتان را می‌بینید چه حسی دارید؟

شاگردان من الان همه برای خودشان مردان و زنانی هستند که بسیار موفقند. وقتی به همدان می‌روم شاگردانم مانند بچه‌هایم هوایم را دارند؛ آن‌ها دلخوشی من هستند. هرگز دلم نمی‌آید به آنها بگویم شاگردانم، چرا که تک تک آنها بچه‌هایم هستند. مقطع پیش دبستانی دوره‌ای است که بچه‌ها تازه از مادر جدا می‌شوند و تا به این شرایط عادت کنند ماه‌ها طول می‌کشد و در آن زمان معلم باید به واقع هم مادر باشد هم معلمی کند.

امروز، روز مادر است و فردا روز معلم؛ چه حسی دارید؟

از نظر من همه روزها زیباست و کلمه مادر وقتی می‌آید آن روز زیباتر هم می‌شود چرا که واژه مادر مقدس است و زیبایی و عاطفه درونی وجود مادر را در هیچ وجودی نمی بینید. معلم هم در کنار او چون شمعی است که می‌سوزد تا بچه‌ها از آن روشنی داشته باشند.


از دوران خدمت در آموزش و پرورش چه چیزی بیشتر از همه در ذهنتان باقی مانده است؟

همیشه یاد روزهایی می‌افتم که نزدیک این ایام به بچه‌ها می‌گفتم برایم کادو نیاورند و پیش از آن طی نامه‌ای به اولیا از آنها نیز این درخواست را داشتم. از بچه‌هایم می خواستم تا حسشان را برایم نقاشی کنند و این گران‌بهاترین کادویی بود که می‌توانستند به من بدهند.

هنوز هم این نقاشی‌ها را دارید؟

تا چند ساال پیش داشتم وهربار که آنها را نگاه می‌کردم تک تک بچه‌هایم را به خاطر می‌آوردم و با خاطره‌شان گریه می‌کردم.

همسر بازیگران همسر امير شهاب رضويان خانواده بازیگران بیوگرافی رابعه مدنی بیوگرافی امیرشهاب رضویان

اولین روزی که خودتان به مدرسه رفتید را هم به خاطر دارید؟

بله در آن زمان سن دختران را بیش از آنچه که بود در شناسنامه می‌گرفتند تا بتوانند زود ازدواج کنند. روز اولی که به مدرسه رفتم پایم به زمین نمی‌رسید، معلم من دختر جوانی بود به اسم خانم ابطحی که امیدوارم خداوند رحمتش کند او بسیار به ما محبت کرد و برایمان به مانند مادر بود.

روز اولی که به عنوان معلم وارد مدرسه شدید اولین چیزی که برایتان تداعی شد چه بود؟

همان لحظه‌ای که خودم رفتم مدرسه و زمانی که دیدم بچه‌ها گریه می‌کنند آنها را بغل کردم و آرامشان کردم و با تمام وجود برایشان مادر بودم. زیباترین دوره زندگی یک مادر وقتی است که معلم می‌شود مخصوصا در مقطع ابتدایی.

بهترین هدیه‌ای که از فرزندان و دانش‌آموزانتان گرفتید؟

نقاشی‌هایی که برایم می‌کشیدند بهترین هدیه شاگردانم بود، درمورد فرزندانم نیز بالاترین هدیه قبولی در دانشگاه بود.

و در آخر؟

امیدوارم همه انسان‌ها خوشبخت باشند و هیچ کس غم نبیند.

بیوگرافی امیرشهاب رضویان بیوگرافی رابعه مدنی خانواده بازیگران همسر امير شهاب رضويان همسر بازیگران


ادامه مطلب ...

دوستی امیر تتلو با شوهر مهناز افشار در زندان +تجربیاتش از زندان

دوستی امیر تتلو با شوهر مهناز افشار در زندان +تجربیاتش از زندان

امیر تتلو ساعتی بعد از آزادی از اوین پس از دو ماه بازداشت، می گوید که در اوین با یاسین رامین، همسر مهناز افشار که از ماه ها پیش به خاطر اتهامات مالی در بازداشت به سر می برد دوست شده است.

همسر مهناز افشار همسر امیر تتلو جرم و اتهام امیر تتلو ثروت یاسین رامین بیوگرافی محمد یاسین رامین بیوگرافی امیر تتلو اینستاگرام مهناز افشار اینستاگرام امیر تتلو amir tataloo instagramamir tataloo instagram

امیر تتلو، خواننده ی زیرزمینی که عاشق ورزش و خواندن است پس از آزادی در ویسی گفت: خیلی معذرت میخام که این دو ماه تنهاتون گذاشتم و نگران شدید واسم. میدونم ممکنه فکر کنید که توی این وویس مجبورم این چیزا رو بگم که پروندم خوب پیش بره. چیزایی که برام اتفاق افتاده رو میگم. سفر خیلی خوبی داشتم، شعرای خیلی خوبی نوشتم. اتفاقای خیلی خوبی برام افتاد. دوستای خوبی پیدا کردم، مثل یاسین رامین عزیز. کلی حرف زدیم و کمک فکری به هم دادیم و کلی فکر کردیم. دوستای خوب دیگه هم مثل هادی، سجاد، مصطفی و کلی با هم همفکری کردند و خیلی تجربه کسب کردم.

تتلو از دوره ی حبس در اوین گفت: یکی از اتفاقای خوب این بود که خب وقتم آزاد بود، کاملا آزاد و تا صدای اذون رو می شنیدم سر اذون نمازمو میخوندم. محرم رو توی حسینیه ی اوین عزاداری کردیم، منی که سالها بود دور شده بودم از این مسایل و به خاطر موقعیتم نمیتونستم به هیات امام حسین برم اما خداوند کاری کرد که جایی قرار بگیرم که بتونم به راحتی بدون هیچ دغدغه ی دیگه ای عزاداری کنم. احساس می کنم روحم خیلی پاکتر شده و اشتباهات قبلیمو تکرار نمی کنم. به خاطر این که اشتباه رو اگه تکرار نکنی و ازش درس بگیری دیگه اشتباه نیست، تجربه است.
تتلو تجربه های جالبی هم از این مدت تعریف کرد: پس کلی تجربه و درس یاد گرفتم، کلی قویتر شدم. لباسامو خودم شستم، قاشق چنگالامو خودم شستم، منی که خیلی وقت بود از این جور چیزا دور شده بودم. خیلی کارهای دیگه، احساس می کنم ورزش می کردم اما روحم نیاز به این ورزش داشت.
امیر تتلو یا همان «امیر مقصودلو» که مردادماه با اتهام ترویج فساد احضار شده بود و پس از واکنش های تندی که به ویژه به بازپرس پرونده از خودش نشان داده بود بازداشت شده، در ادامه گفت: از همه ی کسایی که شکایت کردند و باعث شدند من این سفر رو برم و به خدا نزدیکتر بشم و کلی تجربه کسب کنم، تشکر می کنم حتی. و باز هم ازشون معذرت خواهی می کنم، چون من واقعا قصدم اینه که به کشورم خدمت کنم و به لیگ برتر برسم و به همه ی جوونا بفهمونم که خواستن توانستنه. خلاصه میگه: منم و حبس، نبض، تند زدن نبض و استرس منم و یک صدا که میگه سفت بمون و بهش برس منم. و درس، درس، کلی درس زندگی و یک حس حرص!
البته تتلو قبل از این ویس، بلافاصله بعد از این که آزاد شد دو جمله توی شبکه های اجتماعی نوشته بود:
«۶٣ روز بعد … !! همین الان !! قویتر و پاک تر از همیشه. خیلى جاى گِلگى هست از خیلیا اما بخشش از بزرگان است و ما هم که تو این سفر کلى بزرگ شدیم به لطف پروردگار پس اصلا حرف منفى نمیزنم و از همین الان میچسبیم به کار و تلاش و راه قهرمانى خدایا شکرت که تو هر کارت هزارتا حکمت هست
خدا کارى کرد که دورو وَریامو بشناسم! شناختم! تنهاترم از همیشه ولى «قهرمان» تنها ولى وحشى و از قبلیا هیشکى نیست! هیشکى! مُفت برى تموم شد! فقط منم و مُربیام، اونم واسه اینکه لازمشون دارم واسه راه قهرمانى! همین! تو کوچه ى ما هم عروسى میشه …! میگى نه بشین تماشا کنبرای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

amir tataloo instagram اینستاگرام امیر تتلو اینستاگرام مهناز افشار بیوگرافی امیر تتلو بیوگرافی محمد یاسین رامین ثروت یاسین رامین جرم و اتهام امیر تتلو همسر امیر تتلو همسر مهناز افشار


ادامه مطلب ...

درگیری امیر غفارمنش با پدر همسر سابقش (پوپک گلدره) +فیلم

درگیری امیر غفارمنش با پدر همسر سابقش (پوپک گلدره) +فیلم

در این فیلم درگیری امیر غفار منش را با پدر همسر سابقش «پوپک گلدره » مشاهده می کنید.

دانلود

 امیر غفارمنش پس از گذشت ده سال از فوت پوپک گلدره به بیان خاطره از همسر سابقش پرداخت.

پوپک گلدره با نام کامل پوپک مرادعلی گلدره در ۸ مرداد ۱۳۵۰ در تهران به دنیا آمد.

فعالیت هنری را با بازی در نمایش «پل» آغاز کرد و در سال ۱۳۷۵ در نماهنگ (ویدئو کلیپ) «رؤیای زمین» ظاهر شد. او همچنین در مجموعه تلویزیونی ساعت خوش (۱۳۷۳) نیز بازی کرده بود.

همسر پوپک گلدره همسر امیر غفارمنش طلاق بازیگران بیوگرافی پوپک گلدره بیوگرافی امیر غفارمنش

پوپک گلدره که با مجموعه ساعت خوش وارد کار بازیگری شد، به سرعت توانست شایستگی‌های خود را در این عرصه نشان دهد که اوج آن با دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم سینمایی موج مرده، ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا رقم خورد.

ایفای هنر در فیلم سینمایی سیندرلا، آخر بازی، سریال‌های تلویزیونی دنیای شیرین دریا، تئاتر شکارگاه ممنوع، ساعت خوش و… را در کارنامه‌اش دارد.

پوپک بیشتر، حضور خود را مرهون بازی در سریال تلویزیونی «دنیای شیرین دریا» است.

بازی او در «موج مرده» تحسین منتقدین را برانگیخت و جایگاه او را در سینما تثبیت کرد. شروع از برنامهٔ طنز «ساعت خوش» تا دریافت دیپلم افتخار جشنواره سینمایی فجر راهی است بس دشوار که وی با پشتکار فراوان طی نمود.

حادثه رانندگی و درگذشت

همسر پوپک گلدره همسر امیر غفارمنش طلاق بازیگران بیوگرافی پوپک گلدره بیوگرافی امیر غفارمنش

آرامگاه پوپک گلدره در قطعه هنرمندان بهشت زهرا

او که شهریور ۱۳۸۴ در جریان یک حادثه رانندگی (در جادّهٔ نوشهر به نور -منطقه سیسنگان) به حالت کما رفته بود در بیمارستان مهر تهران بستری شد و در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۳۸۵ پس از ۸ ماه به‌سر بردن در کما درگذشت.

وی در قطعه ۸۸ (قطعه هنرمندان) بهشت زهرا به خاک سپرده شده‌است.

بیوگرافی امیر غفارمنش بیوگرافی پوپک گلدره طلاق بازیگران همسر امیر غفارمنش همسر پوپک گلدره


ادامه مطلب ...

ناگفته‌های امیر حاج رضایی از عمویش طیب حاج رضایی+ تصاویر

ناگفته‌های امیر حاج رضایی از عمویش طیب حاج رضایی+ تصاویر

همسر طیب حاج رضایی ، فخرالملوک مهاجر زنجانی بود. فخرالملوک روز یکشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۴ در یکی از بیمارستان‌های تهران درگذشت.

۱۱ آبان ماه سال ۱۳۴۲، طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی به جوخه اعدام رژیم پهلوی سپرده شدند. طیب حاج رضایی که روزگاری از بزن بهادرهای تهران بود، شب هنگام در معرض تیر سربازان قرار می گیرد تا به خاطر حمایت از امام خمینی (ع) که آن سالها آرام آرام نهضت انقلابی خویش را گسترده می نمود، تیرباران شود. اما چه می شود که چنین شخصیتی به گفته خودش، ندیده، خریدار امام (ره) می شود؟!

در ادامه روایتی درباره او را از زبان برادرزاده اش امیر حاج رضایی می خوانیم تا بیشتر با جزئیات این رویداد و حواشی زندگی وی آشنا شویم.
محمد عروس فرزندان طیب حاج رضایی عکس قدیمی عکس ایران قدیم شعبان جعفری بیوگرافی طیب حاج رضایی بیوگرافی امیر حاج رضایی بیژن حاج رضایی

امیر حاج رضایی

امیر حاج رضایی در گفتگو با اعتماد با بیان اینکه همیشه سعی کرده ام درباره طیب حاج رضایی صحبت نکنم و کنار این جریان باشم گفت: تعریف از طیب این شائبه را ایجاد می کند که به دنبال بهره برداری از آنچه بر او گذشته هستم و اظهارنظرهای منفی هم قطعاً مرا آزار می دهد.

وی در ادامه افزود : ابتدا باید این قشر را بشناسیم. زمان ما می گفتند «جاهل ها» که لفظ خوبی نبود. توی آن قشر آدم هایی بودند که ناجوانمرد بودند و آدم هایی هم بودند که جوانمرد بودند و از مال و ناموس مردم هم امانتداری می کردند. همه اینها را به یک چوب راندن، کار اشتباهی است. طیب در زمان جوانی که من به دنیا نیامده بودم یا سن خیلی کمی داشتم، آدم شری بود و زیاد دعوا می کرد اما وقتی به بندرعباس تبعید شد…

طیب یک مقطعی به میدان انبار گندم آمد و صاحب حجره شد و روابط عمومی اش هم خیلی خوب بود و به او اجازه واردات موز را دادند.

محمد عروس فرزندان طیب حاج رضایی عکس قدیمی عکس ایران قدیم شعبان جعفری بیوگرافی طیب حاج رضایی بیوگرافی امیر حاج رضایی بیژن حاج رضایی

حاج رضایی ادامه داد : در واقع طیب یک دوره جوانی داشت که شرور بود و نوخاسته بود و می خواست در آن عصر اسمی به هم بزند. در آن بخش، حبسی به حبس دیگر و کلی دعوا و ماجرا داشت. در بخش دوم که بخش نمونه زندگی اش بود، به رفاه در زندگی اش رسید و در آن دوره ساعت یک بعد از نیمه شب می رفت میدان، برایش بار می آوردند، ساعت ۹ صبح صبحانه می خورد و یک ساعت بعد خانه بود. این سیستم و ساعت کاری اش بود. بعد زمانی که ولیعهد به دنیا آمد، در پایین شهر چراغانی کرد و محله را آذین بندی کرد و با شاه سلام و علیک داشت.

محمد عروس فرزندان طیب حاج رضایی عکس قدیمی عکس ایران قدیم شعبان جعفری بیوگرافی طیب حاج رضایی بیوگرافی امیر حاج رضایی بیژن حاج رضاییوی در پاسخ به اعتماد مبنی بر اینکه آدمی که تازه از تبعید برگشته، چطور یکدفعه به لایه های بالای جامعه می رسد؟ گفت : به لایه های بالا نرسیده. این حاصل یک اتفاق است که ولیعهد در بیمارستان مادر چهارراه مولوی به دنیا می آید. نمی دانم شاید می خواستند طبقه پایین جامعه را جذب کنند. طیب هم محله را چراغانی می کند و اتفاقی چند بار با شاه روبه رو می شود. این اتفاق که تکرار نمی شود؛ که طیب را بخواهند که به دربار برود یا جاهای دیگر. پس او به لایه های بالا نرسیده بود. گذشته از این مسائل، طیب حاج رضایی دیدگاه مذهبی داشت. اینجا یک تضاد بزرگ وجود دارد. در واقع این آدم پر از پارادوکس و تضاد است. تمام دهه اول محرم را تکیه داشت و شب های تاسوعا و عاشورا هم خرج می داد و به این کارها اعتقاد داشت. آن پیراهن مشکی که تنش می کرد، به خاطر اعتقادش بود یا در عاشورا پابرهنه راه می رفت یا فرض کنید ۳ روز آخر را آب نمی خورد و نذر داشت که در اوج عزاداری تشنه باشد. خب شهرت زیادی پیدا کرد. این شهرت حاصل این بود که خیلی سخاوتمند بود، خانواده های زیادی را تحت پوشش خودش قرار داده بود و در جامعه خودش که حالا یا می گویند جاهلان یا لوطی ها یا عیارها – هرکسی هر اسمی می خواهد رویش بگذارد – با معیارهای آنها، به طیب نمره بالا می دادند. مثلاً می گفتند بین اینها چه کسی از همه بهتر بوده؟ یکی می گفت ناصر فرهاد، چون دعوایی بوده و خوب داد می زده. یکی می گفت حسین رمضان یخی. بعد یکی آمد یک مانیفست داد که چرا طیب از همه اینها بهتر و بالاتر است و در این جماعت، قهرمان المپیک است،آمد گفت؛ طیب تنها کسی است که لقب ندارد؛ طیب حاج رضایی از همه بیشتر حبس رفته… از همه بیشتر دعوا کرده… از همه بیشتر سفره انداخته… از همه بیشتر دست توی جیبش کرده… از همه بیشتر پول میز حساب کرده. حالا این وسط خاطراتی هم تعریف می کردند؛ کافه یی در بهارستان بوده به نام فیض که جاهل ها آنجا می نشستند و آخر شب طیب میز همه را حساب می کرد. یک بار یک بنده خدایی می رود پول میزش را حساب کند. صاحب آنجا بهش می گوید؛ «اگر در دکان من را می خواهی ببندی، پول میزت را بده، آنوقت خودت هم زنده بیرون نمی روی…» به هرحال از جهت مالی و اسم و رسم و شهرت هم شرایطش خوب بود و یک پایگاه در جنوب شهر میان مردم پیدا کرده بود؛ دوستش داشتند و اسمش را با احترام می آوردند. البته مخالفانی هم داشت تا اینکه رسید به ۱۵ خرداد و بخش پایانی زندگی اش.

حاج رضایی درباره منشاء این مخالفت ها اظهار داشت: یک چیزی می گفتند که من صحت آن را هنوز نمی دانم. می گفتند یک بار که در چهارراه مولوی این مراسم بوده، مشاجره یی بین عموی من و سپهبد نصیری ایجاد می شود. بعضی ها می گویند یکی از عوامل کشتن طیب، همین نصیری بوده که من هنوز مطمئن نیستم. به هرحال بعد از ماجرای ۱۵ خرداد دستگیر شد، ۶ ماه هم حبس شد و دو تا دادگاه تشکیل دادند؛ بدوی و تجدیدنظر و در هر دو حکم اعدام صادر شد. در دادگاه اول، ۷ نفر یا بیشتر به اعدام محکوم شدند و در دادگاه دوم ۲ نفر، عموی من و اسماعیل رضایی که هر وقت در دادگاه صدایش می زنند «حاج اسماعیل حاج رضایی»، اعتراض می کرد که من حاج رضایی نیستم و واقعاً هم نسبتی با عموی من نداشت. خیلی ها امیدوار بودند شاه با توجه به شناختی که از طیب دارد، حداقل یک درجه به او تخفیف بدهد و حکم اعدام تبدیل به حبس ابد شود اما…

محمد عروس فرزندان طیب حاج رضایی عکس قدیمی عکس ایران قدیم شعبان جعفری بیوگرافی طیب حاج رضایی بیوگرافی امیر حاج رضایی بیژن حاج رضایی

بیژن پسر طیب حاج رضایی

وی در رابطه با نگاه طیب به علما گفت : ببینید در دادگاه می گفتند شما دسته راه می انداختید و روی علم ها عکس آیت الله خمینی را می گذاشتید. طیب هم گفت؛ «من همیشه به مراجع تقلید اعتقاد داشتم و احترام می گذاشتم. قبلاً هم عکس آیت الله بروجردی را می گذاشتم و حالا هم عکس آیت الله خمینی را می گذارم و باز هم اگر باشم از عکس آنها استفاده می کنم.» این چیزهایی بود که من خودم در دادگاه شنیدم. به هرحال شنبه ۱۱ آبان، ساعت ۵ صبح این اتفاق افتاد و اعدام شد.

امیر حاج رضایی درباره اعدام طیب حاج رضایی نیز گفت : صحنه خیلی بدی بود. ما که در مراسم نبودیم اما آنها جسد را تحویل دادند. وقتی تحویل دادند و جسد را دیدم، بعد متوجه نشدم، چطور من را بلند کردند. چیزی حدود ۱۷، ۱۸ تا گلوله خورده بود و تمام رگ و پی اش زده بود بیرون. یعنی بدن تمامش شکافته شده بود و هنوز چشم هایش بسته بود. آن بنده خدا اسماعیل رضایی، افتاده بود و تیر خلاص را توی دهانش زده بودند اما عموی من با صورت خورده بود زمین و صورتش هم خون آلود بود که آن تیر را به شقیقه اش زدند و گفتند؛ تیر خلاص… من خودم آن صحنه را دیدم تا جایی هم که یادم می آید، غسال مدام پنبه توی این سوراخ ها می کرد. یعنی همه جای بدن سوراخ سوراخ شده بود. یک شمایل شهید گونه یی داشت. به هر حال من را بیرون آوردند و نفهمیدم چه کسی من را بیرون برد. نشسته بودم و می دیدم که دارند طبق وصیتش در شاه عبدالعظیم کنار مادرش، خاکش می کنند.

خب این هم قسمت هایی از زندگی طیب که در حافظه من بود. شاید اگر پدرم بود، کامل درباره همه چیز اطلاعات داشتم و حرف می زدم. اینها پدرشان چند تا زن داشت. فقط پدر من و عموی من، تنی بودند و از یک مادر، اسم های شان هم «طیب» و «طاهر» بود.

حاج رضایی درباره سرنوشت حسین رمضان یخی گفت: حاج رضایی؛ اول انقلاب یک گوشه مرد. اینها یکی یکی در انزوا و بی خبری و تنگدستی کارشان تمام شد چون دوره شان تمام شده بود. دوره یی شده بود که وقتی یکی از اینها حرف می زد، بهش می گفتند؛ «گنده شما که طیب بود، آن بلا سرش آمد، شما حرف حساب تان چیه؟»
با کشتن طیب، عصر این‌ها به پایان رسید.

تصاویری از دادگاه، بازداشت و اعدام طیب حاج رضایی:

محمد عروس فرزندان طیب حاج رضایی عکس قدیمی عکس ایران قدیم شعبان جعفری بیوگرافی طیب حاج رضایی بیوگرافی امیر حاج رضایی بیژن حاج رضایی

محمد عروس فرزندان طیب حاج رضایی عکس قدیمی عکس ایران قدیم شعبان جعفری بیوگرافی طیب حاج رضایی بیوگرافی امیر حاج رضایی بیژن حاج رضایی

محمد عروس فرزندان طیب حاج رضایی عکس قدیمی عکس ایران قدیم شعبان جعفری بیوگرافی طیب حاج رضایی بیوگرافی امیر حاج رضایی بیژن حاج رضایی

محمد عروس فرزندان طیب حاج رضایی عکس قدیمی عکس ایران قدیم شعبان جعفری بیوگرافی طیب حاج رضایی بیوگرافی امیر حاج رضایی بیژن حاج رضایی

محمد عروس فرزندان طیب حاج رضایی عکس قدیمی عکس ایران قدیم شعبان جعفری بیوگرافی طیب حاج رضایی بیوگرافی امیر حاج رضایی بیژن حاج رضایی


* روایتی از خاطرات سید ابوالفضل کاظمی درباره طیب

محمد آقا [محمد باقری معروف به محمد عروس] درباره آن روز [قیام خرداد ۱۳۴۲ در تهران] گفت: «بعد از اینکه شهربانی و ساواک ریختن و ما رو کت بسته بردن به شهربانی، حاج اسماعیل رضایی، حاج حسین شمشاد، حسین کاردی، عباس کاردی، حاج آقا توسلی، حاج علی نوری، حاج علی حیدری و مرتضی طاری هم قاتی ما بودن و دستگیر شدن. همه آنها، بارفروشهای میدان بودن و به خاطر آقای خمینی ریختن تو خیابون و به نفع او شعار دادند؛ اما سردمدار همه اینها، طیب بود.

محمد عروس فرزندان طیب حاج رضایی عکس قدیمی عکس ایران قدیم شعبان جعفری بیوگرافی طیب حاج رضایی بیوگرافی امیر حاج رضایی بیژن حاج رضایی

چند ساعت بعد از دستگیری ما، طیب حاج رضایی رو کت بسته آوردند و تو بند ما انداختن. وقتی ما رو به زندان باغشاه بردند، طیب هم همراهمون بود. من باهاش کاری نداشتم؛ چون همیشه دور و برش یک مشت چاقوکش بود. خودش هم از بزن بهادرها و لات‌های تهران بود و طرفدار شاه؛ جوری که وقتی فرح پهلوی بچه دار شد و پسر اولش ، رضا پهلوی را به دنیا آورد، طیب کوچه و محل را چراغونی کرد. رو همین حساب، تا طیب را دیدم، محلش نگذاشتم و پشتم را طرفش کردم. دستبند به دستش بود. سلام کرد و گفت: محمد آقا ! ما رفیق نامرد نیستیم.

جوابش را ندادم؛ اما می دونستم که ساواک از علاقه طیب به آقای خمینی سوء استفاده می کند. آنزمان، طیب با شعبان [ شعبان جعفری معروف به شعبان بی مخ ] سرشاخ شده بود . هر دو ، یکه بزن جنوب شهر بودند و حرفشان خریدار داشت. شعبان، ورزشکار بود و طرفدار شاه؛ طیب میدان‌دار و بارفروش و دست و دلباز و خیر و یتیم نواز. در حالی که همیشه شنیده بودیم او طرفدار و فدایی شاهه، یهو ورق برگشت و طیب شد بر ضد شاه. حالا تو دل طیب چه حال و احوال و انقلابی پیدا شده بود، خدا می‌دونه. سران مملکت جلسه گذاشتند که با طیب زد و بند کنند و وادارش کنند که بگه خمینی به من پول داده تا بارفروشها رو تیر کنم .

محمد عروس فرزندان طیب حاج رضایی عکس قدیمی عکس ایران قدیم شعبان جعفری بیوگرافی طیب حاج رضایی بیوگرافی امیر حاج رضایی بیژن حاج رضایی

آن روز در دادگاه، طیب رو به سرهنگ نصیری گفت: حرفهای شما درست؛ اما ما تو قانون مشتی‌گری، با بچه های حضرت زهرا در نمی‌افتیم. من این سید رو نمی شناسم؛ اما با او در نمی افتم.

عاقبت دادگاه شاه به اسماعیل حاج رضایی، طیب حاج رضایی، من و حاج علی نوری حکم اعدام داد و به برادران کاردی و شمشاد و بقیه، ده تا پانزده سال زندان دادند.

بعد از اعلام حکم، ما را به بندهامون منتقل کردند. نصف شب، مأمور شهربانی آمد و زد به در زندان و گفت: محمد باقری! حاج علی نوری! اعلاحضرت با یک درجه تخفیف، عفو ملوکانه به شما داده.

اینها را گفتند تا طیب تو بزنه و از ترس اعدام، حرفش رو پس بگیره و بگه آقای خمینی منو تحریک کرد؛ اما طیب که تو یک سلول دیگه زندانی بود، بلند گفت: این حرفها رو برای ننه‌ات بزن! یک بار گفتم، باز هم می‌گم، من با بچه حضرت زهرا در نمی افتم.

فردا شب، صدایی از سلول طیب آمد. فهمیدم دارن می برندشان برای اعدام. وقتی می‌رفتن،طیب زد به میله سلول من و گفت: محمد آقا! اگه یک روز خمینی رو دیدی، سلام منو بهش برسون و بگو خیلی‌ها شما رو دیدند و خریدند ، ما ندیده شما رو خریدیم.

نیم ساعت بعد، صدای رگبار اومد و معلوم شد که تیربارونشون کردن. طیب، رسم مردانگی رو به جا آورد و عاقبت به خیر شد. هنوز هم حیرون کار طیب هستم.»

محمد آقا هر وقت این قصه را برایم می گفت، به پهنای صورت اشک می ریخت و می گفت: هر وقت یاد آن شب می افتم، قلبم می گیره. خیلی طیب رو اذیت کردن تا از شاه طلب بخشش کنه؛ اما خدا اگر بخواد کسی رو بخره، می خره. اسم طیب و حاج اسماعیل رضایی تا قیامت موندگاره.

بعد از پیروزی انقلاب، محمد آقا با جمعی از مردان انقلابی خدمت امام خمینی رسیدند و با ایشان عکس یادگاری انداختند. وقتی محمد آقا پیام طیب را به امام گفت، امام فرمود: طیب، حُر دیگری بود.

منبع: کوچه نقاش‌ها، خاطرات سید ابوالفضل کاظمی، گفت و گو و تدوین راحله صبوری، ( چاپ اول، تهران: شرکت انتشارات سوره مهر وابسته به حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی – دفتر ادبیات و هنر مقاومت ، ۱۳۸۹ )، صفحات ۵۰ تا ۵۲.

بیژن حاج رضایی بیوگرافی امیر حاج رضایی بیوگرافی طیب حاج رضایی شعبان جعفری عکس ایران قدیم عکس قدیمی فرزندان طیب حاج رضایی محمد عروس


ادامه مطلب ...

امیر عباس هویدا ،مرموزترین نخست وزیر محمدرضا شاه +عکس همسرش

امیر عباس هویدا ،مرموزترین نخست وزیر محمدرضا شاه +عکس همسرش

امیر عباس «ممدوح» که بعدها نام خانوادگی خود را به «هویدا» تغییر داد در سال ۱۲۸۵ ش در تهران متولد شد. پدرش حبیب الله عین الملک و مادرش افسرالملوک، نتیجه عزت الدوله، تنها خواهر تنی ناصرالدین شاه بود. تنها برادر وی «فریدون» نام داشت که بعدها با خواهر حسنعلی منصور ازدواج کرد. هنگامی که علی محمد باب فتنه بابیت را در شیراز آغاز کرد از جمله افرادی که به حلقه‌ مریدان او پیوست میرزا رضا قناد، پدر حبیب الله عین الملک (پدر بزرگ امیر عباس هویدا) بود.

هویدا و هایده همسر امیرعباس هویدا محمدرضا شاه قبر امیرعباس هویدا فواد روحانی فرقه بهاییت فرزندان امیرعباس هویدا علی محمد باب عکس قدیمی زندگینامه ناصرالدین شاه زندگینامه حسنعلی منصور خواهر ناصرالدین شاه خانواده ناصرالدین شاه بیوگرافی لیلا امامی بیوگرافی عباس افندی بابیت آثار رضا امیرخانی
کودکی امیر عباس هویدا
(اولین نفر سمت چپ) در کنار خانواده

هم چنین پس از مرگ باب، میرزا رضا از جمله افرادی بود که«حسینعلی» بهاء ملقب به «بهاءالله» را تا عکا واقع در اسرائیل همراهی کرد. پس از مرگ بهاء و جانشینی «عباس افندی» وی همچنان از افراد نزدیک وی محسوب می شد و بارها از طرف وی مورد مدح قرار گرفت حتی برای مدتی هم فرزندانش نام خانوادگی «ممدوح» را انتخاب کرده بودند. میرزا رضا از جمله افراد ۹ نفری بود که هنگام قرائت وصیتنامه عباس افندی بالای سر او حاضر بودند.

هویدا و هایده همسر امیرعباس هویدا محمدرضا شاه قبر امیرعباس هویدا فواد روحانی فرقه بهاییت فرزندان امیرعباس هویدا علی محمد باب عکس قدیمی زندگینامه ناصرالدین شاه زندگینامه حسنعلی منصور خواهر ناصرالدین شاه خانواده ناصرالدین شاه بیوگرافی لیلا امامی بیوگرافی عباس افندی بابیت آثار رضا امیرخانیهویدا و هایده همسر امیرعباس هویدا محمدرضا شاه قبر امیرعباس هویدا فواد روحانی فرقه بهاییت فرزندان امیرعباس هویدا علی محمد باب عکس قدیمی زندگینامه ناصرالدین شاه زندگینامه حسنعلی منصور خواهر ناصرالدین شاه خانواده ناصرالدین شاه بیوگرافی لیلا امامی بیوگرافی عباس افندی بابیت آثار رضا امیرخانی
علی محمد باب- بهاءالله

 

 هویدا و هایده همسر امیرعباس هویدا محمدرضا شاه قبر امیرعباس هویدا فواد روحانی فرقه بهاییت فرزندان امیرعباس هویدا علی محمد باب عکس قدیمی زندگینامه ناصرالدین شاه زندگینامه حسنعلی منصور خواهر ناصرالدین شاه خانواده ناصرالدین شاه بیوگرافی لیلا امامی بیوگرافی عباس افندی بابیت آثار رضا امیرخانی

عباس  افندی

حبیب الله عین الملک هم راه پدر را در پیش گرفت و به سلک بهائیان پیوست و از طرفداران عباس افندی شد. امیر عباس دو ساله بود که پدرش به عنوان سر کنسول ایران در دمشق منصوب شد و خانوادگی به آن جا رفتند. این در سالی است که هنوز میرزا رضا قناد زنده است و عباس افندی هم آخرین سال عمرش را سپری می‌کند و این مأموریت با توجه به حضور بهائیان در عکا از موارد قابل تأمل است. حدود سه سال بعد پس از بازگشت به ایران و اقامت حدود هشت ماهه دوباره به همان پست مشغول شد با این تفاوت که این بار سرزمین فلسطین و هم چنین دفتر کنسولی ایران در بیروت هم به حوزه کارش اضافه شد.

امیر عباس تحصیلات ابتدایی خود را در دمشق آغاز کرد و پس از این که پدرش تصمیم گرفت ادامه‌ی کار خود را در بیروت انجام دهد در مدسه ی فرانسوی آن جا به ادامه ی تحصیلات پرداخت. او در این مدرسه به گروهی موسوم به تمپلرها(templar) پیوست.

هویدا و هایده همسر امیرعباس هویدا محمدرضا شاه قبر امیرعباس هویدا فواد روحانی فرقه بهاییت فرزندان امیرعباس هویدا علی محمد باب عکس قدیمی زندگینامه ناصرالدین شاه زندگینامه حسنعلی منصور خواهر ناصرالدین شاه خانواده ناصرالدین شاه بیوگرافی لیلا امامی بیوگرافی عباس افندی بابیت آثار رضا امیرخانی

از لحاظ تاریخی تمپلرها سلحشورانی بودند که در جنگ های صلیبی علیه مسلمین می‌جنگیدند. عده ای بر این عقیده اند که همین تمپلرها بودند که هسته ی اولیه ی فراماسونری را تشکیل دادند. این مدرسه شاخه ای بود از «آلیانس جهانی اسرائیل» که در جهت همدردی با یهودیان و رسیدگی به گرفتاری های آنان در سراسر جهان بر پا شده بود. هم چنین مدتی هم در مدرسه آمریکایی بیروت تحصیل کرد و تحت آموزش تعالیم امپریالیستی و صهیونیستی قرار گرفت.

هویدا و هایده همسر امیرعباس هویدا محمدرضا شاه قبر امیرعباس هویدا فواد روحانی فرقه بهاییت فرزندان امیرعباس هویدا علی محمد باب عکس قدیمی زندگینامه ناصرالدین شاه زندگینامه حسنعلی منصور خواهر ناصرالدین شاه خانواده ناصرالدین شاه بیوگرافی لیلا امامی بیوگرافی عباس افندی بابیت آثار رضا امیرخانی

هویدا پس از گذراندن مراحل اولیه تحصیلات، راهی اروپا شد. تنها کتابی که به همراه داشت «مائده های زمینی» نوشته آندره ژید بود که از کتاب های محبوب وی محسوب می شد.کتابی که نویسنده آن اعلام می‌کرد که «دیگر به گناه ایمانی ندارم». او آرزو داشت تا در دانشگاه فرانسه درس بخواند. ابتدا به انگلستان رفت و طی مدت یک سال زبان انگلیسی راتکمیل کرد و آماده بود تا برای دانشگاه به فرانسه برود که ناگهان در روابط بین ایران و فرانسه بحرانی حاصل شد و او نتوانست ویزا ی تحصیل در آن جا را بدست آورد و لاجرم به بروکسل رفت و در رشته ی علوم سیاسی به تحصیل پرداخت.

هویدا و هایده همسر امیرعباس هویدا محمدرضا شاه قبر امیرعباس هویدا فواد روحانی فرقه بهاییت فرزندان امیرعباس هویدا علی محمد باب عکس قدیمی زندگینامه ناصرالدین شاه زندگینامه حسنعلی منصور خواهر ناصرالدین شاه خانواده ناصرالدین شاه بیوگرافی لیلا امامی بیوگرافی عباس افندی بابیت آثار رضا امیرخانی

هم چنین حسنعلی منصور نیز از طرف وزارت خارجه برای مأموریتی به پاریس آمد. در این جا بود به دوستی بین حسنعلی منصور و امیر عباس شکل گرفت.دوستی که تاپایان عمر ادامه داشت. داستان از این قرار بود که در یکی از نشریات فرانسه کلمه «شاه» در فارسی را با کلمه ی «شا» در فرانسه به معنی گربه جناس شده بود و همین امر باعث شد تا رضاشاه سفیر ایران را از فرانسه احضار کند.
هویدا و هایده همسر امیرعباس هویدا محمدرضا شاه قبر امیرعباس هویدا فواد روحانی فرقه بهاییت فرزندان امیرعباس هویدا علی محمد باب عکس قدیمی زندگینامه ناصرالدین شاه زندگینامه حسنعلی منصور خواهر ناصرالدین شاه خانواده ناصرالدین شاه بیوگرافی لیلا امامی بیوگرافی عباس افندی بابیت آثار رضا امیرخانی

هویدا پس از پایان تحصیلات در سال ۱۳۲۱ شمسی به ایران بازگشت و به استخدام وزارت امور خارجه درآمد و در سمت کارمند اداره دفتر وزارتی مشغول به کار شد. وی همچنین در همین سال برای گذراندن خدمت وظیفه به دانشکده افسری رفت و پس از اتمام دوره ی یکساله ی آن به وزارت خارجه بازگشت و در سمت کارمند اداره اطلاعات مشغول کار شد. پس از مدتی به بیروت رفت تا مقدمات بازگشت مادرش به ایران را فراهم کند و در پس از بازگشت به تهران به عنوان وابسته ی سفارت ایران در پاریس در مرداد۱۳۲۴ ش به فرانسه رفت. هنگامی که امیر عباس در فرانسه بود فریدون هویدا(تنها برادر امیرعباس که چهار سال از او کوچک تر بود) در رأس هیأتی وارد پاریس شد. هم چنین حسنعلی منصور نیز از طرف وزارت خارجه برای مأموریتی به پاریس آمد. در این جا بود به دوستی بین حسنعلی منصور و امیر عباس شکل گرفت. دوستی که تاپایان عمر ادامه داشت. در این زمان مسئله مهمی که رخ داد داستان قاچاق بود .هنگامی که فرانسه درگیر جنگ جهانی دوم بود گروهی از ثروتمندان آنجا توانسته بودند که دارایی خود را به بانک‌های کشور سوئیس منتقل کنند و حال که اوضاع آرام بود در پی این بودن که اموال خود را به فرانسه بازگردانند. به همین دلیل به سراغ افراد دیپلمات می رفتند چرا که آن ها عنوان «پیک سیاسی» داشتند. افراد زیادی در این دام افتادند که از جمله آنها امیر عباس هویدا بود. رادیو پاریس اعلام کرد:«عده زیادی از ایرانیان مقیم پاریس بازداشت شده اند و جرم آنها قاچاق مواد مخدر بوده است. در میان بازداشت شدگان نام عده ای از اعضای سفارت دیده می شود.»

در گزارش ساواک اسم امیر عباس هویدا آورده شده است.

این واقعه تنها با تکذیب نامه هویدا و حسنعلی منصور پایان یافت که از جمله علل آن می توان به منصوب شدن انوشیروان سپهبدی به وزیر خارجه و هم چنین اوضاع آشفته داخلی ایران که دائما شاهد تغییر دولت ها بود اشاره کرد. در همین زمان عبدالله انتظام که هویدا را به عنوان پسرخوانده پذیرفته بود و هویدا هم او را «patron» یا ارباب خطاب می کرد به ریاست دفتر کنسولی ایران در اشتوتگارت منصوب شد. در نتیجه امیر عباس هویدا راهی اشتوتگارت گردید و حسنعلی منصور هم به آن جا آمد.

هویدا و هایده همسر امیرعباس هویدا محمدرضا شاه قبر امیرعباس هویدا فواد روحانی فرقه بهاییت فرزندان امیرعباس هویدا علی محمد باب عکس قدیمی زندگینامه ناصرالدین شاه زندگینامه حسنعلی منصور خواهر ناصرالدین شاه خانواده ناصرالدین شاه بیوگرافی لیلا امامی بیوگرافی عباس افندی بابیت آثار رضا امیرخانی

عبدالله انتظام

در سال ۱۳۲۸ شمسی با منصوب شدن عبدالله انتظام به عنوان وزیر مختار راهی لاهه شد و امیر عباس هم به ایران بازگشت. اوضاع کشور با توجه به فعالیت‌های مصدق و آیت الله کاشانی بحرانی بود. به همین سبب هویدا به فکر خارج شدن از کشور افتاد و توانست تا سمتی را در کمیسیون پناهندگان در ژنو برای خود بدست آورد و در سال ۱۳۳۰ش به آن جا رفت. «ارنست وان هک» که نقش اساسی در ایجاد لژهای فراماسیونی در ایران داشت حامی سر سخت او در این مأموریت بود.

هویدا و هایده همسر امیرعباس هویدا محمدرضا شاه قبر امیرعباس هویدا فواد روحانی فرقه بهاییت فرزندان امیرعباس هویدا علی محمد باب عکس قدیمی زندگینامه ناصرالدین شاه زندگینامه حسنعلی منصور خواهر ناصرالدین شاه خانواده ناصرالدین شاه بیوگرافی لیلا امامی بیوگرافی عباس افندی بابیت آثار رضا امیرخانی

پس از کودتای ۲۸ مرداد عبدالله انتظام به عنوان وزیر امور خارجه تعیین شد و تصمیم به بازگرداندن هویدا به ایران گرفت اما بنا به درخواست وان هک؛ هویدا تا سال ۱۳۳۵ش در تشکیلات سازمان ملل در ژنو باقی ماند. گروهی هویدا را از اعضای «شورای آمریکایی صهیونیزم» (AZL) می دانند که فعالیت های او در سازمان ملل پوششی بر عضویت او در این شورا بوده است.

هویدا و هایده همسر امیرعباس هویدا محمدرضا شاه قبر امیرعباس هویدا فواد روحانی فرقه بهاییت فرزندان امیرعباس هویدا علی محمد باب عکس قدیمی زندگینامه ناصرالدین شاه زندگینامه حسنعلی منصور خواهر ناصرالدین شاه خانواده ناصرالدین شاه بیوگرافی لیلا امامی بیوگرافی عباس افندی بابیت آثار رضا امیرخانی

در این سال زمینه از هر لحاظ برای بازگشت هویدا به ایران فراهم بود. حسنعلی منصور رییس دفتر نخست وزیر بود، عبدالله انتظام هم به دلیل خدماتش به کنسرسیوم به عنوان وزیر مشاور مشغول به کار بود تا برای ریاست شرکت ملی نفت آماده شود. هم چنین منصور هم به او گفته بود که باید ایران بازگردد چرا که رابطینش در آمریکا وعده کرده اند که «نوبت ما به زودی خواهد رسید». با این حال با کمک رجبعلی منصور – پدر حسنعلی- که سفیر ایران در ترکیه بود امیر عباس به آن جا رفته و به عنوان نفر دوم سفارت مشغول کار شد.

هویدا و هایده همسر امیرعباس هویدا محمدرضا شاه قبر امیرعباس هویدا فواد روحانی فرقه بهاییت فرزندان امیرعباس هویدا علی محمد باب عکس قدیمی زندگینامه ناصرالدین شاه زندگینامه حسنعلی منصور خواهر ناصرالدین شاه خانواده ناصرالدین شاه بیوگرافی لیلا امامی بیوگرافی عباس افندی بابیت آثار رضا امیرخانی

رجبعلی منصور

هویدا افرادی از هم مسلکان بهایی خود را گردآورد از جمله:

فؤاد روحانی» که از بهائیان تحصیل کرده در انگلستان بود که در زمان نخست وزیری هویدا مشاور عالی او بود و هم چنین هویدا قصد داشت او را دبیر کل سازمان همکاری منطقه ای ایران، ترکیه و پاکستان کند.

هویدا و هایده همسر امیرعباس هویدا محمدرضا شاه قبر امیرعباس هویدا فواد روحانی فرقه بهاییت فرزندان امیرعباس هویدا علی محمد باب عکس قدیمی زندگینامه ناصرالدین شاه زندگینامه حسنعلی منصور خواهر ناصرالدین شاه خانواده ناصرالدین شاه بیوگرافی لیلا امامی بیوگرافی عباس افندی بابیت آثار رضا امیرخانی

فواد روحانی

– «هوشنگ فرخان» تحصیل کرده در رشته مهندسی نفت در امریکا که از بهاییان بود و از اعضای لژ فراماسیون آفتاب و هم چنین مدیر عامل شرکت ملی گاز

هویدا و هایده همسر امیرعباس هویدا محمدرضا شاه قبر امیرعباس هویدا فواد روحانی فرقه بهاییت فرزندان امیرعباس هویدا علی محمد باب عکس قدیمی زندگینامه ناصرالدین شاه زندگینامه حسنعلی منصور خواهر ناصرالدین شاه خانواده ناصرالدین شاه بیوگرافی لیلا امامی بیوگرافی عباس افندی بابیت آثار رضا امیرخانی

– «یدالله شهبازی»، تحصیل کرده در رشته حقوق، که از بهاییان بود و از افراد مورد اعتماد افسران اسرائیلی که با دکتر المودی-فرماندار سابق تا آویو-رفت و آمد های نزدیک داشت.

– «وجیهه معرفت»؛ زنی که به علت ارتباطات خصوصی اش با مردان مختلف از نظر ساواک فردی منحرف بود و البته تا پایان عمر کاری هویدا همواره منشی مخصوص او بود.

هویدا و هایده همسر امیرعباس هویدا محمدرضا شاه قبر امیرعباس هویدا فواد روحانی فرقه بهاییت فرزندان امیرعباس هویدا علی محمد باب عکس قدیمی زندگینامه ناصرالدین شاه زندگینامه حسنعلی منصور خواهر ناصرالدین شاه خانواده ناصرالدین شاه بیوگرافی لیلا امامی بیوگرافی عباس افندی بابیت آثار رضا امیرخانی

پرویز راجی

– «پرویز راجی» که با اشرف پهلوی روابطی داشت و رییس دفتر هویدا در شرکت نفت و هم چنین نخست وزیری را برعهده داشت. او در ۱۳۳۸ با «ساواک‌» نیز مرتبط شد و به عضویت این سازمان درآمد. در ۱۳۴۰ ش. حسنعلی منصور به پیشنهاد امریکایی‌ها تشکیلاتی به نام «کانون مترقی‌» به وجود آورد. این تشکیلات که بعدها به حزب «ایران نوین‌» تغییر نام داد، با پوشش کمک به اصلاحات ارضی و اصلاحات اقتصادی و سیاسی در کشور به وجود آمده بود و در آن جمعی از نخبگان و تحصیل کردگان دانشگاه‌های امریکا و اروپا شرکت داشتند. هویدا نیز به دلیل سابقه دوستی با حسنعلی منصور از ابتدا وارد این تشکیلات شد. در آبان ۱۳۴۲ش به علت مخالفت انتظام با زیاده روی های اسدالله علم نخست وزیر، منوچهر اقبال به جای او برگزیده شد. رابطه ی وی با هویدا خوب نبود.

هویدا و هایده همسر امیرعباس هویدا محمدرضا شاه قبر امیرعباس هویدا فواد روحانی فرقه بهاییت فرزندان امیرعباس هویدا علی محمد باب عکس قدیمی زندگینامه ناصرالدین شاه زندگینامه حسنعلی منصور خواهر ناصرالدین شاه خانواده ناصرالدین شاه بیوگرافی لیلا امامی بیوگرافی عباس افندی بابیت آثار رضا امیرخانی

هویدا و همسرش

پس از این که حسنعلی منصور در هفدهم اسفند همین سال به نخست وزیری رسید هویدا هم به وزارت دارایی منصوب شد. هویدا با این که علاقه داشت در رأس وزارت خارجه قرار گیرد اما به وزارت دارایی رفت تا در گزارش های نفتی جانب اربابان خود را نگه دارد چرا که مأمور اصلی تهیه بیلان و فعالیت های کنسرسیوم بود. علاوه بر این به دلیل اختلافی که بین منوچهر اقبال و منصور بوجود آمده بود منصور او را وزیر دارایی کرد تا از نظر اداری اقبال زیر نظر او قرار گیرد. حدود ۴۲ روز قبل از صدور فرمان نخست وزیری منصور خبرگزاری آلمان خبر نخست وزیری او را مخابره کرد!

از جمله اقدامات هویدا در زمان وزارت دارایی تصویب لایحه دریافت۲۰۰ میلیون دلار وام و هم چنین خرید ۲۵ هزار تن ذرت از امریکا و خرید ۶۰ هزار تن گندم از شوروی بود. همچنین وی نظام کامپیوتری مدرنی در وزارت دارایی به راه انداخت.از جمله مواردی که در دوران وزارت دارایی هویدا باعث ایجاد تنش در جامعه شد مسئله گران کردن بنزین و نفت بود که می خواست با این کار مقدمات شکست منوچهر اقبال را در مذاکرات نفت فراهم کندتا بعدا خود در رأس شرکت نفت قرار گیرد.

هویدا و هایده همسر امیرعباس هویدا محمدرضا شاه قبر امیرعباس هویدا فواد روحانی فرقه بهاییت فرزندان امیرعباس هویدا علی محمد باب عکس قدیمی زندگینامه ناصرالدین شاه زندگینامه حسنعلی منصور خواهر ناصرالدین شاه خانواده ناصرالدین شاه بیوگرافی لیلا امامی بیوگرافی عباس افندی بابیت آثار رضا امیرخانی

عمر آشنایی منصور و هویدا حدود بیست سال بود. در ساعت ۱۰ صبح ۱/۱۱/۱۲۴۳ ش حسنعلی منصور توسط محمد بخارایی جلوی مجلس شورای ملی ترور شد و او را به بیمارستان پارس که رئیس آن دکتر منوچهر شاهقلی، پزشک بهایی و عضو مؤسس کانون مترقی بود بردند.این که چرا او را به نزدیک ترین مرکز درمانی نبردند از نکاتی است که باید بررسی شود. هنگامی که تیم پزشکی خبر مرگ منصور را به هویدا دادند در حالی که هنوز دکتر ها در اتاق پیش هویدا بودند او با شاه تماس گرفت و این خبر را به زبان انگلیسی به این نحو به شاه رساند: «Your majesty, he is dead »

هویدا و هایده همسر امیرعباس هویدا محمدرضا شاه قبر امیرعباس هویدا فواد روحانی فرقه بهاییت فرزندان امیرعباس هویدا علی محمد باب عکس قدیمی زندگینامه ناصرالدین شاه زندگینامه حسنعلی منصور خواهر ناصرالدین شاه خانواده ناصرالدین شاه بیوگرافی لیلا امامی بیوگرافی عباس افندی بابیت آثار رضا امیرخانی

شهید محمد بخارایی

هویدا اولین ارتباط خود را با «رنه دومان » شروع کرد که تا آخر عمر ادامه داشت. هم چنین هنگامی که در سال ۱۳۲۱ش به ایران بازگشت با زنی به نام «پروین» رابطه داشت که البته گویا با اولین مأموریت او به فرانسه رابطه اش با این زن قطع شد.هنگام اقامت در اشتوتگارت هم زنان زیادی با او در ارتباط بودند؛ اما اولین و آخرین همسر رسمی وی «لیلا امامی» نوه دختری وثوق الدوله، عاقد قرارداد ۱۹۱۹، بود که به طور رسمی ۵ سال با یکدیگر زندگی کردند .

هویدا و هایده همسر امیرعباس هویدا محمدرضا شاه قبر امیرعباس هویدا فواد روحانی فرقه بهاییت فرزندان امیرعباس هویدا علی محمد باب عکس قدیمی زندگینامه ناصرالدین شاه زندگینامه حسنعلی منصور خواهر ناصرالدین شاه خانواده ناصرالدین شاه بیوگرافی لیلا امامی بیوگرافی عباس افندی بابیت آثار رضا امیرخانی

*نامه امام خمینی(ره) به هویدا

امام خمینی در ۲۷ فروردین ۱۳۴۶ طی نامه‌ای به امیرعباس هویدا نخست‌وزیر وقت، خیانت‌ها، خطاها، وابستگی‌ها و جنایات رژیم شاه را بر شمرد و فجایع حکومت نسبت به دین و دنیای مردم را محکوم کرد:

بسم‌ الله‌الرحمن الرحیم – و لا حول و لا قوه ‌الا بالله العلی العظیم – ۵ محرم الحرام ۱۳۸۷

«جناب آقای هویدا! لازم است نصایحی به شماها بکنم و بعضی از گفتنی‌ها را تذکر دهم چه مختاردر پذیرش آن باشید یا نه. این مدت طولانی که به جرم مخالفت بامصونیت امریکایی‌ها که اساس استقلال کشور را در هم شکست، از وطن دور هستم و برخلاف قانون شرع و قانون اساسی در تبعید به سر می‌برم مراقب مصیبتهایی که به ملت مظلوم و بی‌پناه ایران وارد می‌شود بوده‌ام و ازآنچه به این ملت اصیل از ظلم دستگاه جبار می‌گذرد کم و بیش مطلع شده و رنج برده‌ام.

موجب کمال تأسف است که نغمه ناموزون اصلاحات شماها تقریباً از حدود تبلیغات رادیو و روزنامه‌های غیر آزاد و بعضی نوشته‌های مشحون به گزافه تجاوز ننموده و هر روز بر فقر و بیچارگی ملت افزوده می‌شود ورشکستگی بازار و بازرگانان محترم روز افزون است. نتیجه این همه هیاهو و تبلیغات سرتا پا گزاف بازار سیاه برای اجانب است و ملت را به حالت فقر و عقب‌افتادگی به اسم ملت مترقی نگهداشته است. حکومت پلیسی غیر قانونی شما و اسلاف شما به خواست آنان که می‌خواهند ملل شرق به حال عقب‌افتادگی باقی باشند حکومت قرون وسطائی، حکومت سرنیزه و زجر و حبس، حکومت اختناق و سلب آزادی، حکومت وحشت و قلدری است.
هویدا و هایده همسر امیرعباس هویدا محمدرضا شاه قبر امیرعباس هویدا فواد روحانی فرقه بهاییت فرزندان امیرعباس هویدا علی محمد باب عکس قدیمی زندگینامه ناصرالدین شاه زندگینامه حسنعلی منصور خواهر ناصرالدین شاه خانواده ناصرالدین شاه بیوگرافی لیلا امامی بیوگرافی عباس افندی بابیت آثار رضا امیرخانی
به اسم مشروطیت بدترین شکل حکومت استبداد و خودسری و با نام اسلام بزرگترین ضربه به پیکر قرآن کریم و احکام آسمانی است، با اسم تعالیم عالیه اسلام یک یک احکام اسلام را زیر پای گذاشته و اگر خدای نخواسته فرصت یابید خواهید گذاشت و با گزافه دعوی تعالی وترقی، کشور را به حال عقب‌افتادگی نگه‌داشته‌اید. اینها حقایق تلخی است که باید دنیا را مطلع کنم و انگشت روی بعضی بگذارم تا آنها که غافل هستند یا تغافل می‌کنند احساس وظیفه کنند و از ریاکاری‌ها و سالوس‌بازیهای شماها گول نخورند.

جشنهای غیر ملی که به نفع شخصی در هر سال چندین مرتبه تشکیل می‌شود و در هرمرتبه مصیبت‌های جان گداز برای اسلام و مسلمین و ملت فقیر پا برهنه ایران ببار می‌آورد، یکی از آنها است. با سر نیزه پلیس از مردم بیچاره بی‌پناه خرج‌‌های گزاف آنها گرفته می‌شود، یکی از جشنها که من نمی‌توانم اسمی روی آن بگذارم جز هوس و شهوت و بازی با احساسات ملت، گفته می‌شود چهار هزار میلیون ریال خرج شده است که نصف آن از خزانه ملت و نصف دیگر بی‌واسطه از بازار و غیره با زورو ارعاب اخاذی شده، خون دل فقرا خرج نامجویی و خودکامگی است و تا این ملت در این حال است و به وظیفه خود و حقوق خود آشنا نشده است هر روز برای شماها عید و شادی و برای ملت بدبختی و نکبت است.

توأم با این جشنهای نامیمون آن قدر هتک نوامیس مسلمین و اسلام بوده است که قلم را عاراست از ذکر آن. شماها در کاخ‌های مجللی که در هر چند سال تغییر مکان داده و با میلیونها تومان خرجهای گزاف که تصورش برای ملت ممکن نیست نشسته‌اید و مخارج آن را از کیسه این ملت بدبخت اخاذی نموده‌اید و ناظر فقر و گرسنگی ملت و ورشکستگی بازار و بیکاری جوانان فارغ‌التحصیل هستید، ناظر وضع اختلال فلاحت و زراعت، اختلال وضع بازار و تسلط اسرائیل بر شئون اقتصادی کشور بلکه به طوری که گزارش داده‌اند دخالت اسرائیل در فرهنگ می‌باشید.ناظر فقدان ضروریات اولیه زندگی در غالب دهات نزدیک به مرکز چه رسد به دهکده‌های دور افتاده از قبیل آب آشامیدنی سالم، حمام و وسائل بهداشت هستید.

هویدا و هایده

ناظر ترویج فساد اخلاق، سلب امانت و دیانت در اعماق دهکده‌ها هستید. ناظر تشکیل صندوق به اسم تعاون و اخاذی و غارتگری مأمورین از دهقان گول خورده و پشیمان هستید. بالاخره ناظر حبس‌ها و ارعابها و تهدیدهای غیر قانونی هستید و در خوشی و عیاشی و بازیهای خجلت‌آور غوطه‌ خورده و به قبرستانی که نامش ایران است فاتحه می‌خوانید. چه طور وجدان خود را راضی می‌کنید برای حکومت زودگذر این قدر چاپلوسی از اجانب کرده ذخایر ملت را به رایگان یا به مقداری ناچیز تسلیم آنها نموده و ظلم وستم به زیر دستان یعنی ملت بدبخت می‌کنید؟ چرا راضی می‌شوید حکومت خود و ملت خود و مملکت اسلام را عقب‌ افتاده به دنیا معرفی کنید؟ نقض قانون اساسی سند عقب‌افتادگی است. رفراندم غیر قانونی و در عین حال قلابی سند عقب ‌افتادگی است. آزاد نگذاشتن ملت برای انتخاب وکیل و نصب اشخاص معلوم‌الحال به دستور دیگران بی‌‌دخالت ملت دلیل ضعف و عقب‌افتادگی است. شماها می‌دانید اگر ملت سرنوشت خود را در دست بگیرد وضع شماها این نحو نیست و باید تا آخر کنار بروید.

و اگر ده روز آزادی به گویندگان و نویسندگان بدهید جرائم شما بر ملاء خواهد شد… تسلیم به خواستهای دولت پوشالی اسرائیل و به خطرانداختن اقتصاد مملکت، سند ضعف و نوکری است و سند خیانت به اسلام و مسلمین است.اعطای مصونیت به اجانب سند بزرگ عقب‌افتادگی و بی‌حیثیتی و تسلیم بی‌قید و شرط است… کوبیدن حوزه‌های علمیه و حمله مسلحانه به مدرسه فیضیه و صحن مطهر قم و کشتار دسته جمعی پانزده خرداد جز خدمت کورکورانه به صاحبان دلار چه اسمی دارد؟ فشار به مراجع اسلام و علمای اعلام و محصلین حوزه‌های علمیه و تاخت و تاز به دانشگاه جز خدمت به اجانب چه نتیجه داشت؟ آنها نمی‌خواهند قرآن کریم و احکام آن حاکم بر ملل اسلام باشد تا ذخائر آنها را به یغما ببرند و کسی حرفی نزند و در عوض آنها را مصونیت دهد. آنها نمی‌خواهند ما در بین ملت آزاد باشیم و گویندگان ما آزاد باشند و شماها مع‌الاسف مأمور اجرا هستید. مأمور چشم و گوش بسته. مأمور بی‌چون و چرا. .. چرا محصلین علوم دینیه را یک روز راحت نمی‌گذارید؟ چرا با دانشجویان در خارج و داخل این نحوه معامله می‌کنید؟ آقای هویدا من وظیفه دارم شماها را نصیحت کنم. شماها از این ملت و در این آب و خاک پرورش پیدا کرده و صاحب عناوین شده‌اید. اینقدر با حیثیت این ملت بازی نکنید. به جای این همه گزافه و جنجال، خدمتی به این سر و پا برهنه‌ها کنید یا لااقل اینقدر با بهانه‌های مختلف آنها را رنج ندهید…. از قهر خدا بترسید. از قهر ملت بهراسید، با احکام خدای تعالی به نام مترقی ‌بازی نکنید؛ با اسم قرآن به احکام اسلام لطمه نزنید، با حوزه دینیه به اسم سرباز وظیفه پوچ بی‌فایده و با خدمتگزاران به فرهنگ و ملت این نحو سلوک وحشیانه نکنید و بالاخره علمای امت را وادار نکنید که با شما به طور دیگر سلوک کنند. اینها شمه‌ای از فجایع شماها است نسبت به دین و دنیای ملت و گفتنی زیاد است، می‌گویم شاید شماها متنبه شوید و به خود آیید.

شاید مراجع اسلام و علمای اعلام و خطبا گرام احساس وظیفه کنند، شاید طبقه جوان و روشنفکر و اصناف مختلف بیدار شده احساس وظیفه کنند، شاید جوامع بشری و مدعیان بشردوستی احساس وظیفه کنند، شاید سازمان ملل و غیر آن بیش از این به نفع کشورهای بزرگ راضی نشوند ملل ضعیف پایمال شوند. شاید هیئت حاکمه و دستگاه جبارتا دیر نشده به خود آیند. (ان ربک لباالمرصادـ والله من ورائهم محیط والسلام علی من اتبع الهدی) –
روح‌الله الموسوی الخمینی

میرزا رضا قناد، پدر بزرگ هویدا دو پسر داشت؛ عین الملک و میرزا جلیل. پسران میرزا جلیل هویدا هم به وسیله ی همان دست هایی که امیر عباس را به قدرت رساندند به دیوان سالاری پهلوی راه یافتند. امیر عباس هم در سال ۱۳۲۱ ش پس از بازگشت به ایران شهرت خود را از «ممدوح» به «هویدا» تغییر داد و نام خانوادگی عموزاده های خود را دارا شد.

در سال ۱۳۴۱ ش که قرار می شود هویدا دارای سلاح کمری باشد ستاد ارتش برگه ای را تنظیم می کند که در آن آمده است:«طبق دستور شماره ۴۱۳۰۱/۵۹۶۷۹-۳/۹/۲۱[۱۳] اداره کل آمار،نام خانوادگی نامبرده از کلمه(ممدوح) به (هویدا) تغییر یافته است.» در این زمان بهائیان مأمور به تقیه بودند و مأمور بودند تا خود را ظاهرا مسلمان نشان دهند.به همین دلیل در فرم های استخدام دین خود را اسلام می نوشتند. هم چنین بزرگ بهائیان هم به تقیه در نماز جماعت اهل سنت شرکت می کرد. فعالیت های او در کمیسری عالی سازمان پناهندگان در ژنو را هم باید در راستای ایجاد دولت مورد علاقه اش، دولتی که تنها پادزهر سامی ستیزی باشد، دانست. دریکی از گزارش های ساواک اشاره شده است:

«… آقای امیر عباس هویدا به پشتیبانی بیت العدل اعظم مدت سیزده سال بر ایران حکومت کرد و جامعه بهائیت به پیشرفت های قابل توجهی رسید و افراد متنفذ بهایی پست های مهمی را در ایران اشغال کردند و پولهای مملکت را به خارج فرستادند. »


هویدا بهائیان را بر دیگران برتری داد و پس از رسیدن به منصب صدارت گروهی از وزرای بهایی را جایگزین گروهی دیگر کرد. از جمله فرخ رو پارسای را وزیر آموزش و پرورش کرد. هم چنین اظهارات حسن ارفع درباره انتقال هویدا از ترکیه نیز گویای این مطلب است. پس از ترکیه هویدا بسیار علاقه داشت تا به دمشق برود و در آن جا فعالیت کند تا تسهیلات بیش تری را برای بهائیان فراهم کند اما به شرکت نفت آمد تا تسهیلات لازم برای کنسرسیوم نفت اسرائیل را که کعبه مقصود بهائیان بود تأمین کند.

مرموزترین نخست وزیر شاه چه کسی بود

هویدا تا زمانی که در خارج از کشور بود خدماتش به بهائیان زیاد در داخل کشور بازتابی نداشت اما با ورودش به ایران و ادامه اقداماتش چشم های متعددی او را زیر نظر گرفتند. مثلا حسین کی استوان دخالت مستقیم هویدا در جلوگیری از مالیات دو میلیون تومانی صاحب پپسی کولا که حبیب ثابت پاسال از بزرگان فرقه بهائیت بود افشا کرد. و یا این که پس از تصادفی که در بازگشت از شمال با رانندگی لیلا امامی رخ داد فردی به نام قاسم اشراقی نامه ای به دکتر فرهنگ مهر ارسال کرد که در آن صراحتا به بهائیت هویدا اشاره شده است:«جناب آقای دکتر فرهنگ مهر معاون محترم دارایی به مناسبت پیشامدی که برای جناب آقای هویدا وزیر محترم دارایی رخ داده، خواهشمند است مراتب تأثر وتأسف اینجانب و برادرانم را به عموم هم مسلکان، بخصوص جناب آقای ثابت پاسال مدیر محترم تلویزیون ایران که بزرگترین خدمتگزار فرقه ما هستند، ابلاغ فرمایید. احترامات فائقه را تقدیم می دارم. قاسم اشراقی»

ماجرای خودکار ۵ ریالی چه بود؟

نقل است از امیر عباس هویدا که پس از انقلاب گفته که در دوران نخست وزیری من، قیمت خودکار بیک ۵ ریال بود و تا پایان آن که ۱۳ سال طول کشید ۵ ریال باقی ماند؛

طبق نظر کارشناسان تاریخی از جمله عبدالله شهبازی، خسرو معتضد و مسعود رضایی این حرف تنها شایعه ای است که نه مستند تاریخی دارد و نه با واقعیت تطبیق دارد،چرا که پس از انقلاب در جامعه گرانی مطرح نبود بلکه به دلایلی ارزانی آمد از جمله در مورد مسکن ، بنابراین دلیلی نداشت که وی چنین حرفی بزند.

هم چنین این حرف که یک کالا در ۱۳ سال افزایش قیمت نداشته باشد اصلا موضوعیت ندارد. علاوه براین در ایام نخست وزیری هویدا تورم از جمله در مورد مسکن وجود داشت. در سال ۵۵ بحران افزایش قیمت ها به بحرانی تبدیل شده بود که برای مقابله با آن «ستاد مبارزه با گرانی» ایجاد شد. برای بررسی کارنامه اقتصادی زمان هویدا باید به این موضوع توجه داشت که در زمان وی تا چه حد به زیرساخت های اقتصادی کشور توجه شده است، پول نفت در چه راهی خرج شده است، وضعیت بندرگاه ها چگونه بوده است، چه میزان راه آهن و جاده در کشور ساخته شده است. این ها مسائلی است که باید هویدا در برابر تاریخ به مردم ایران پاسخگو باشد.

*دستگیری صوری هویدا

رژیم تصمیم گرفت تا به شکل صوری گروهی از چهره های منفور را دستگیر کند تا عصبانیت مردم کاهش یابد.از جمله این افراد امیرعباس هویدا بود که در تاریخ ۱۷/۸/۵۷ دستگیر شد.

در تاریخ۱۸/۸/۵۷ در نوفل لوشاتو امام در جواب خبرنگاران در باره توقیف هویدا فرمودند:«توقیف هویدا هم اثری ندارد، این هم یک مانوری است که خیال می کنند برای اسکات مردم این گونه امور تأثیر دارد» همچنین فردای آن روز دوباره در جواب خبرنگاران دیگری فرمودند:«تمام این ها تشبثاتی است که هیچ کدام ارزش و واقعیت ندارد. هویدا از شرکاء شاه و یک شریک ضعیفی بود که در خیانت ها با شاه شرکت داشت و شاه ظاهرا هویدا را برای نجات خودش دستگیر کرده است. غرض این است ملت را فریب دهد که می خواهد اصلاحات کند.» و نیز در مصاحبه با روزنامه لبنانی النهار فرمودند:«گرفتن هویدا و امثال او که در دزدی و فساد شریک شاه بوده اند برای فریب مردم است، این ها هم تأثیری ندارد.»

هویدا

هنگامی که نیروهای ارتش اعلام بی طرفی کردن و نگهبانان هویدا که ساواکی بودند فرار کردند هویدا فرار نکرد و خودش را تحویل نیروهای انقلاب داد. وی به ظاهر می گفت که من که کاری نکرده ام که نگران باشم اما در واقع وی به این فکر بود که در کودتایی که شکل خواهد گرفت نیروهای انقلابی شکست خواهند خورد و او قدرت را در دست خواهد گرفت اما این نقشه او غلط از آب در آمد و این کودتا در ۲۱ بهمن ماه با درایت و تدبیر امام(ره) خنثی گردید .

هویدا

*محکومیت هویدا پس از انقلاب

هویدا پس از تشکیل دو دادگاه به ریاست آقای خلخالی در ۱۸فروردین ۵۸ به اعدام محکوم شد. روز ۲۴ اسفند ۱۳۵۷ دادستان دادگاه انقلاب اسلامی ایران با قرائت کیفرخواستی ۱۶ ماده‌ای علیه امیرعباس هویدا نخست‌وزیر مخلوع رژیم پهلوی، برای وی درخواست اعدام و مصادره اموال کرد .

بازپرسی از امیرعباس هویدا از بامداد ۲۲ اسفند در محل دادسرای انقلاب اسلامی ایران آغاز شد. هویدا که ۱۳ سال در مقام نخست وزیری و پس از آن در مقام وزارت دربار شاهنشاهی نبض اقتصادی ، سیاسی و کشاورزی ایران را در دست داشت و مسئول بسیاری از نابسامانیها در کشور شد ، با اوج گرفتن مخالفتهای مردم و تظاهرات پراکنده علیه رژیم به دستور شاه و توصیه کارتر از نخست وزیری کناره گرفت و جای خود را به جمشید آموزگار سپرد . شاه بعداً هویدا را به وزارت دربار منصوب کرد . اما هویدا در این مقام کماکان نفوذ تاثیرگذار خود را در دولت حفظ کرد و همین امر باعث اختلاف شدید بین او و آموزگار گردید . هویدا که با روی کار آمدن دولت نظامی ازهاری در خانه اش بازداشت شد و به یک آپارتمان خصوصی در محوطه زندان اوین انتقال یافت ، پس از پیروزی انقلاب توسط مردم بازداشت و به کمیته انقلاب اسلامی اعزام گردید . او از زمان انتقال به کمیته تحت بازجویی قرار گرفت و در فرصتهای مختلف ، به سئوالهای بازجویان کمیته انقلاب پاسخ گفت . بر اساس پرونده ای که از همین بازجوئیها تشکیل شد هویدا از صبح روز ۲۲ اسفند ۱۳۵۷ در دادگاه حاضر شد و به مدت دو روز به پرسشهای مختلف مسئولان دادگاه پاسخ داد . وی به بسیاری از مسائل و اتهاماتی که به وی وارد شده بود جواب داد اما هرگز خود را مقصر ندانست . هویدا در این محاکمات تصریح کرد هیچ کاری را بدون مشورت و بدون دستور شاه انجام نداده و در مقام نخست وزیری آلت دستی بوده تا فرامین شفاهی و کتبی شاه را اجرا کند .

متن کیفرخواست ۱۶ ماده‌ای دادستان دادگاه انقلاب اسلامی ایران علیه امیرعباس هویدا نخست‌وزیر مخلوع رژیم پهلوی به این شرح است :

دادگاه انقلاب اسلامی ایران ، تهران

آقای امیر عباس هویدا، فرزند حبیب الله، به شماره شناسنامه ۳۵۴۲ صادره از تهران، متولد ۱۲۹۵ وزیر سابق دربار شاهنشاهی منقرض و نخست وزیر اسبق شاه ساقط، تبعه ایران، متهم است به :
۱ – فساد در ارض
۲ – محاربه با خدا و خلق خدا و نایب امام زمان(ع)
۳ – قیام علیه امنیت و استقلال مملکت با تشکیل کابینه های دست نشانده آمریکا و انگلیس و حمایت از منافع استعمار گران
۴ – اقدام بر ضد حاکمیت ملی با حفظ سلطه سلطان دست نشانده آمریکا و دخالت در انتخابات مجالس قانون گذاری و عزل و نصب وزرا وفرمانداران با نظر و خواست سفارتخانه های خارجی
۵ – واگذار کردن بی قید و شرط منابع زیر زمینی از نفت و مس و اورانیوم و غیره به بیگانگان
۶ – گسترش نفوذ سیاسی و اقتصادی امپریالیسم آمریکا و همدستان اروپایی اش بر ایران، منجمله از طریق نابودی صنایع داخلی و تضعیف آنها در برابر رقبای خارجی و تبدیل ایران به بازار مصرف کالاهای خارجی
۷ – پرداخت درآمدهای ملی حاصل از نفت به شاه و فرح و نیز تسلیم این درآمدها به ممالک وابسته به غرب و سپس اخذ وام با نرخهای بالا و گزاف و شرایط اسارت بازار آمریکا و سایر دول غرب
۸ – نابود ساختن کشاورزی و دامپروری و از بین بردن جنگلها
۹ – شرکت مستقیم در فعالیت های جاسوسی به نفع غرب و صهیونیسم
۱۰ – دسته بندی با توطئه گران بین المللی در پیمانهای سنتو و ناتو و سرکوبی ملتهای ایران و فلسطین و ویتنام »
۱۱ – عضو فعال سازمان فرماسونری در ایران در لژ فروغی با توجه به اسناد موجود و اقرار شخصی متهم
۱۲ – شرکت در خفه کردن و ارعاب مردم حق طلب و استعمار شده ایران با دستگیری آزادیخواهان و کشتار مردم بی دفاع و ضرب و جرح و شکنجه و آزار آنان و نقض آزادی های اساسی انسانی مصرح در قانون اساسی وقت و قوانین موجود، از جمله اعلامیه حقوق بشر و قوانین الهی از جمله با توقیف روزنامه ها و اعمال سانسور در مطبوعات و کتب.
۱۳ – مؤسس و اولین دبیر کل حزب استبدادی رستاخیز ملت ایران
۱۴ – اشاعه فساد فرهنگی و اخلاقی و شرکت در تحکیم پایه های استعمار، از جمله شرکت در برقراری مجدد کاپیتولاسیون، یعنی ایجاد قضاوت کنسولی در مورد آمریکائیان
۱۵ – شرکت مستقیم در قاچاق هروئین در فرانسه، در معیت حسنعلی منصور
۱۶ – دادن گزارش خلاف واقع و اشاعه اکاذیب با انتشار روزنامه های دست نشانده و گماردن سردبیران جیره خوار در رأس نشریات و سانسور اخبار و انتشار اخبار و گزارشهای مجعول که تمام این اقدامات در اجرای توطئه استعمار گران بیگانه و سلطان دست نشانده به منظور اسارت و استثمار هر چه بیشتر ملت ایران بوده است، سلطانی که حسب اقرار متهم، به وسیله آمریکا روی کار آمده است….
نظر به صورت جلسات هیأت دولت و گزار شهای شورای عالی اقتصاد و مقالات و شکایت شاکیان و نویسندگان، از جمله آقای دکتر علی اصغر حاج سید جوادی و فتاوی علما و مراجع تقلید و مندرجات روزنامه ها و اسناد بدست آمده از ساواک و اسناد موجود در نخست وزیری و شهادت دکتر آزمون وزیر کابینه متهم و شهادت آقای جعفریان و آقای نیکخواه در همین دادگاه و اظهارات اقاریر شخصی متهم، چون وقوع جرایم منتسبه قطعی و محقق است، تقاضای رسیدگی و صدور حکم اعدام متهم و مصادره اموال وی را از پیشگاه دادگاه محترم دارم – دادستان دادگاه انقلاب اسلامی ایران

منابع :
– زندگی و زمانه هویدا ، ابراهیم ذوالفقاری ، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
– روزنامه اطلاعات ۲۳ و ۲۴ اسفند ۱۳۵۷
– روزشمار توصیفی تحلیلی جمهوری اسلامی ایران ، ۲۲ بهمن تا ۲۹ اسفند ۱۳۵۷ ، محسن غنی یاری ، جلد اول

آثار رضا امیرخانی بابیت بیوگرافی عباس افندی بیوگرافی لیلا امامی خانواده ناصرالدین شاه خواهر ناصرالدین شاه زندگینامه حسنعلی منصور زندگینامه ناصرالدین شاه عکس قدیمی علی محمد باب فرزندان امیرعباس هویدا فرقه بهاییت فواد روحانی قبر امیرعباس هویدا محمدرضا شاه همسر امیرعباس هویدا هویدا و هایده


ادامه مطلب ...

بیوگرافی مریم امیر جلالی +عکس خانواده و نوه‌هایش در کانادا

بیوگرافی مریم امیر جلالی +عکس خانواده و نوه‌هایش در کانادا

مریم امیرجلالی ، Maryam Amir Jalali (متولد ۱۳۲۶ در تهران) بازیگر سینما و تلویزیون ایران است. شهرت وی بیشتر به خاطر بازی در مجموعه‌های طنز سال‌های اخیر (دهه ۸۰ خورشیدی) می‌باشد.

در بسیاری از سایت ها و رسانه های خبری اینترنتی گفته شده بود که خانم امیر جلالی با مجید یاسر و همسرش نسبتی دارد و همسر مجید یاسر ، دختر امیر جلالی است . اما چند وقت پیش خانم امیر جلالی با انتشار عکس زیر در صفحه ی اجتماعی اش ، نوشت : دوستان ، من و آقای مجید یاسر و همسرشون فقط همکار هستیم و هیچ نسبتی با یکدیگر نداریم .

خانم مریم امیر جلالی برعکس چهره جوانی که دارد ۶۸ ساله است .۴ خواهر و ۴ برادر دارد و او فرزند یکی مانده به آخر خانواده ی امیر جلالی است .

همسر مجید یاسر کارت عروسی مریم امیرجلالی شوهر مریم امیرجلالی دختر مریم امیرجلالی خانواده مریم امیرجلالی بیوگرافی مریم امیرجلالی بیوگرافی مجید یاسر اینستاگرام مریم امیرجلالی Maryam Amir Jalaliمریم امیرجلالی در کنار مجید یاسر و همسرش

میزان تحصیلاتش فوق دیپلم حسابداری می باشد . و در کار دولتی ، رئیس تمرکز حساب ها در شهر و روستا بود که پس از بازنشسته شدن در سال ۷۸ و همزمان با انتشارات خوارزمی ، به عنوان مدیر مالی شرکت های ساختمانی سنگ و ستون مشغول به کار شد .

پدر او بازنشسته ی ارتش بود . مریم خانم دارای یک فرزند دختر و دو نوه می باشد .

مریم امیرجلالی در برنامه خندوانه گفت : من بارها گفتم که ملایری و اراکی و … نیستم و تنها مادر من متولد اراک بوده. او هم پس از ازدواج به تهران آمد و من نیز متولد همین جا هستم.

اولین بازی مریم امیر جلالی و سرآغاز شهرت او :

او از وقتی که در سریال های طنز شروع به بازی کردن کرد ، به شهرت فراوانی رسید . به خصوص در سریال های ماه رمضان رضا عطاران .

مریم امیر جلالی از سال ۷۳ وارد دنیای بازیگری شد که اولین مجموعه ی همکاری اش با خانم مینا جعفر زاده و آقای بهمن زرین پور بود که در سریال زیر گنبد کبود اولین نقش خود را ایفا کرد .

مریم امیرجلالی : من ۲۹ بهمن سال ۴۹ روز عیدغدیر ازدواج کردم. آن زمان عروسی ها خیلی ساده بود. مثل الان نبود که هزارتا چشم و هم چشمی و تجملات باشد. من سفره عقدم را خودم چیدم. سفره عقد خودم که سهل است حتی سفره عقد دخترم را هم که سال ها بعد بود (سال ۷۳) خودم چیدم. کارت عروسی هم نداشتم. همه مهمان ها را حضوری یا تلفنی دعوت کردیم. عروسی ساده و کوچکی بود. اصلا کارت عروسی هم مثل الان از واجبات عروسی نبود.

عکس های و پشت های مریم امیرجلالی در اینستاگرام
کمند خوشگلم با مادر بزرگ
همسر مجید یاسر کارت عروسی مریم امیرجلالی شوهر مریم امیرجلالی دختر مریم امیرجلالی خانواده مریم امیرجلالی بیوگرافی مریم امیرجلالی بیوگرافی مجید یاسر اینستاگرام مریم امیرجلالی Maryam Amir Jalali

اینم عکس منو نوه عزیزم که دلم براش یه ذره شده ..♥♥

مریم امیرجلالی و نوه های خارجی اش

همسر مجید یاسر کارت عروسی مریم امیرجلالی شوهر مریم امیرجلالی دختر مریم امیرجلالی خانواده مریم امیرجلالی بیوگرافی مریم امیرجلالی بیوگرافی مجید یاسر اینستاگرام مریم امیرجلالی Maryam Amir Jalali

مریم امیر جلالی در تورنتو کانادا

همسر مجید یاسر کارت عروسی مریم امیرجلالی شوهر مریم امیرجلالی دختر مریم امیرجلالی خانواده مریم امیرجلالی بیوگرافی مریم امیرجلالی بیوگرافی مجید یاسر اینستاگرام مریم امیرجلالی Maryam Amir Jalali

تاکنون هیچ عکسی از همسر مریم امیرجلالی منتشر نشده است

فیلم‌های سینمایی مریم امیرجلالی

  • چگونه میلیاردر شدم (۱۳۸۹)
  • افراطی‌ها (۱۳۸۸)
  • به دنبال خوشبختی (۱۳۸۸)
  • پوپک و مش ماشاالله (۱۳۸۸)
  • چراغ قرمز (۱۳۸۸)
  • غریبه‌ای در شهر (۱۳۸۸)
  • آقای هفت رنگ (۱۳۸۷)
  • مادر زن سلام (۱۳۸۵)
  • مهمان (۱۳۸۵)
  • نصف مال من، نصف مال تو (۱۳۸۵)
  • دم صبح (۱۳۸۴)
  • مربای شیرین (۱۳۸۰)
  • شب‌های تهران (۱۳۷۹)

سریالهای تلویزیونی مریم امیرجلالی

سالنامسمتکارگردانتوضیحات
۱۳۹۲بی‌قراربازیگرفلورا سامدر نقش «عصمت» (کارگر مسافرخانه) / شبکه ۱
۱۳۹۲اولین انتخاببازیگرمهدی صباغ‌زادهاین سریال در آغاز «دروازه بهشت» نام داشت.
۱۳۹۱تله فیلم «ماشین مش ممدلی»بازیگرحمیدرضا شرفیشبکه ۱
۱۳۹۰دختری به نام آهوبازیگرقدرت‌الله صلح‌میرزاییآغاز پخش از بهار ۱۳۹۱
۱۳۹۰توطئه فامیلیبازیگررامبد جوانشبکه ۱
۱۳۹۰تله فیلم «قبر مشترک»بازیگررضا درگزیشبکه ۳
۱۳۹۰راز و نیازبازیگرفلورا سامپخش در رمضان ۱۳۹۰
۱۳۹۰چهارچرخبازیگرجواد مزدآبادیشبکه ۳
۱۳۸۹تله‌فیلم «پسر ارشد من»بازیگرسعید اسدیشبکه ۳
۱۳۸۸چاردیواریبازیگرسیروس مقدمدر نوروز ۱۳۸۹ از شبکه ۱ پخش شد
۱۳۸۷جاده در دست تعمیربازیگرحسین تبریزی
۱۳۸۷پنهان، اما آشکاربازیگرسیدمحسن یوسفی
۱۳۸۷طلاق در وقت اضافهبازیگرسیدمحسن یوسفی
۱۳۸۶چارخونهبازیگرسروش صحتشبکه ۳
۱۳۸۵ترش و شیرینبازیگررضا عطاراندر نوروز ۱۳۸۶ از شبکه ۳ پخش شد
۱۳۸۴متهم گریختبازیگررضا عطاراندر رمضان ۱۳۸۴ از شبکه ۳ پخش شد
۱۳۸۳غنچه و خال‌جون کوکببازیگربهروز بقاییبرنامه کودک و نوجوان شبکه ۱
کارگردان تلویزیونی: «وحید حسینی»
۱۳۸۳رسم شیداییبازیگراکبر خواجویی
۱۳۸۳خانه به دوشبازیگررضا عطاراندر رمضان ۱۳۸۳ از شبکه ۳ پخش شد
۱۳۸۱دیوانه در شهربازیگرغلامرضا رمضانیدر نوروز ۱۳۸۲ از شبکه ۲ پخش شد
۱۳۸۱نوعروسبازیگربیژن میرباقریشبکه ۲
۱۳۸۱پشت کنکوری‌هابازیگرپریسا بخت‌آورشبکه تهران
۱۳۸۰–۱۳۸۱ستاره بارانبازیگرنوید محمدی
۱۳۷۹–۱۳۸۰چای قندپهلوبازیگرناصر هاشمی
۱۳۷۹داستان یک شهر – سری دومبازیگر مهماناصغر فرهادیشبکه تهران
۱۳۷۷–۱۳۷۸هتلبازیگرمرضیه برومند
۱۳۷۵–۱۳۷۶تهران ۱۱–۵۹۵ ج ۴۸بازیگرمرضیه برومندبازی در اپیزود «همسایه‌ها»
۱۳۷۴زیر گنبد کبودبازیگربهمن زرین‌پورشبکه تهران

تله فیلم

عنوان تله فیلمکارگردان
تاوانسیامک خواجه وند
بی ستارهبهمن گودرزی
از ما بهترون
چراغ قرمز

فعالیت در زمینه موسیقی

مریم امیر جلالی در مصاحبه‌ای با پایگاه خبری تحلیلی انتخاب در شهریور ۱۳۹۱، عنوان نمود که حرفه اصلیش، موسیقی است و مایل است دراین حرفه، بیش از پیش فعالیت نماید.

بازیگری به خودی خود جذاب است و از آن جذاب تر مسائل مربوط به بازیگران است. از این رو، سرک کشیدن به زندگی کسانی که در زمینه هنر فعالیت می کنند همیشه برای مردم واهالی مطبوعات جالب بوده است. در این شماره به منزل یکی از بازیگران محبوب تلویزیون رفتیم تا از سلیقه او در چیدمان منزل باخبر شویم. به محضو ورود به منزل مریم امیرجلالی با عکس های زیبایی روبه رو شدیم که یکی از عکاسان حرفه ای از لبخند ایشان در آتلیه گرفته بود.

کسانی که از نزدیک این بانوی بازیگر را می شناسند به خوبی می دانند که ایشان میزبان فوق العاده ای است و هیچ میهمانی از هم صحبتی با او سیر نمی شود. درضمن امیرجلالی همیشه روی میز پذیرایی اش خوردنی های خوشمزه ای برای میهمانانش به خصوص بچه ها دارد. در کل به قدری انرژی مثبت در فضای خانه این هنرمند وجود داشت که دل مان نمی آمد از ایشان خداحافظی کنیم. در این یکی دو ساعتی که میهمان ایشان بودیم از هر دری لب به سخن گشودیم. بهتر است باقی را از زبان خودشان بخوانید:

همسر مجید یاسر کارت عروسی مریم امیرجلالی شوهر مریم امیرجلالی دختر مریم امیرجلالی خانواده مریم امیرجلالی بیوگرافی مریم امیرجلالی بیوگرافی مجید یاسر اینستاگرام مریم امیرجلالی Maryam Amir Jalali

از بهار شیراز تا دیباجی

به خاطر این که منزل قبلی ام خیلی کوچک بود، اسفند سال گذشته به این منزل اسباب کشی کردم. ضمن این که اینجا همسایه های خوبی دارم و محیط آرامی هم دارد. اما به دلیل این که خیلی ساده بود، خودم طراحی کردم و کمی از سادگی درآوردمش. برای بالای شومینه و ستون کنار آشپزخانه و دیوار طراحی کردم تا جلوه زیباتری داشته باشد. یک پاسیو زیبا هم دارم که همه گل هایی را که به من هدیه می دهند در آنجا نگهداری می کنم.

اما متاسفانه هنوز عده ای فرهنگ آپارتمان نشینی ندارند و از بالا آشغال و خاک سیگار به داخل پاسیو می اندازند. به همین دلیل برای پاسیو سقف درست کردم. کسانی که خوب من را می شناسند می دانند چیزیکه همشه برای من مهم بود، اول زندگی و بعد کار است. به همین دلیل به نظافت و تمیزی منزل خیلی اهمیت می دهم. البته امیدوارم که بعضی کارها برای من پیش نیاید که بازی کنم و از روی مردم خجالت بکشم که در چنین کارهایی بازی می کنم.

در کلبه ما رونق اگر نیست صفا هست

من دختر یک درویش هستم. بنابراین از تجملات بیزارم. تنها چیزی که من از پدرم به خاطر دارم این است که تابلویی روی دیوار داشت که روی آن یک بیت شعر نوشته شده بود: «در کلبه ما رونق اگر نیست صفا هست هرجا که صفا هست در آن نور خدا هست» بنابراین به خاطر آرامشی که من در خانه ام دارم، احساس می کنم که هیچ کجا مثل خانه خودم راحت نیستم و آرامش ندارم. به نکته ای که خیلی در خانه اهمیت می دهم، تمیزی است.

حتی اگر شما سرزده به خانه من هروقتی بیایید مطمئن باشید که همیشه خانه ام تمیز است. چون خیلی آدم خوش خوراکی هستم، همیشه روی میز میوه و تنقلاب دارم. وقتی در منزل باشم با موسیقی احساس آرامش می کنم. با صدای استاد شجریان و خانم پریسا و علیرضا قربانی زندگی می کنم. بین خواننده های جوان تر هم صدای حمید طالب زاده و مازیار فلاحی را دوست دارم. در کل به موسیقی خیلی علاقه دارم و به من آرامش می دهد. بنابراین آرامشی را که سر کار ندارم در خانه ام با این چیزها دارم.

همسر مجید یاسر کارت عروسی مریم امیرجلالی شوهر مریم امیرجلالی دختر مریم امیرجلالی خانواده مریم امیرجلالی بیوگرافی مریم امیرجلالی بیوگرافی مجید یاسر اینستاگرام مریم امیرجلالی Maryam Amir Jalali

از بعضی ها گله دارم

از برخی تهیه کننده ها و کارگردانان گله دارم که چرا اجازه می دهند بازیگران هر کاری دل شان می خواهد مقابل دوربین انجام بدهند که در شأن یک ایرانی نیست و این گونه رفتارها باعث می شود که به کار سایر بازیگران لطمه بخورد. من بیشتر اوقات از شبکه «آی فیلم» سریال های گذشته را می بنم که چقدر خوب و پرمخاطب بودند و بسیار باآبرو بودند.

اما متاسفانه بیشتر سریال های ما به جای این که بهتر شود، بدتر و ضعیف تر می شود. به همین دلیل است که بعضی مردم به ماهواره روی آوردند و به جای سریال های خودمان سریال های ماهواره را دنبال می کنند. آن هم از شبکه هایی که دیدن برنامه هایش اصولا برای خانواده ها مضر است.

دم پختک باقالی با لیته

معمولا هرکسی که به منزل من می آید احساس راحتی و آرامش می کند. به خصوص نوه هایم که خیلی اینجا را دوست دارند. به هر حال خونه مادربزرگه است. ضمن این که من اهل چند رقم غذا درست کردن برای میهمان نیستم. چون هم اسراف است و هم اینکه میهمان احساس خودمانی و راحتی نمی کند. بنابراین هر زمان که میهمان داشته باشم از آنها می پرسم که چه غذایی را دوست دارند تا درست کنم تا از آمدن به منزل من لذت ببرند و احساس راحتی کنند. اتفاقا یک خاطره جالب هم دارم. از میهمانی هایی که ۱۰ رقم غذا درست می کنند و اهل تجملات و به رخ کشیدن یک سری مسائل هستند بیزارم. نه خودم این نوع میهمانی ها را دوست دارم و نه دوست دارم به این شکل میزبانی کنم.

همسر مجید یاسر کارت عروسی مریم امیرجلالی شوهر مریم امیرجلالی دختر مریم امیرجلالی خانواده مریم امیرجلالی بیوگرافی مریم امیرجلالی بیوگرافی مجید یاسر اینستاگرام مریم امیرجلالی Maryam Amir Jalali

آدم رک و صریحی هستم

من آدم خیلی رک وصریحی هستم و احساسم را نسبت به آدم ها بروز می دهم و برخلاف عده ای بیخودی نقش بازی نمی کنم. من ۳۰ سال در محیط اداری کار کردم ولی هرگز این رفتار و آداب اخلاقی را که از برخی همکاران در سینما و تلویزیون دیدم، در اداره از همکارانم ندیدم. عده ای را می بینم که به راحتی قربان صدقه یکدیگر می روند اما از پشت به هم خنجر می زنند که این گونه رفتارها باعث آزار من می شود. به همین خاطر در محیط کار آرامش ندارم.

کاش برخی دوستان بدانند که زندگی دیگر صحنه نمایش نیست که برای همدیگر نقش بازی می کنند. گرچه من معتقدم که بازیگران برخی از خصوصیات و بخشی از شخصیت شان رادر کار بروز می دهند و خوب که دقت کنید به راحتی می توانید پی به شخصیت آنها ببرید. دایره ارتباطات من بسیار محدود است و من در طول این سال ها تنها با عده خاصی در رفت و آمد هستم. مثل خانم امیرحمزه یا شهره سلطانی و بهاره افشاری و تعدادی دیگر از دوستان. چون به ندرت می توانم با کسی ارتباط برقرار کنم، مگر این که خوب بشناسمش.

سوغاتی های هند و فرانسه

از خرید وسایل اضافی به خصوص در سفر بیزارم. به همه کسانی هم که به منزل من می آیند گفتم که برای من هیچ وسیله ای نیاورند. تنها چیزی که علاقه دارم، گل و گلدان است. مثلا چندین ماه پیش خانم بهاره افشاری برای من یک ظرفی آورد که شبیه یک کبوتر است. گفت می دانم که از ظرف و چیزهای تزئینی خوش تان نمی آید، اما این را آوردم تا داخلش بیسکویت بریزید.

البته تا چند سال پیش هروقت که به سفر می رفتم، چیزهای تزئینی زیبایی می خریدم. اما الان از خرید بیزارم. وقتی سفر می روم، فقط برای تفریح می روم. اما خانم هایی را می شناسم که به هر جا می روند برای خرید می روند. اما من به جای خرید اسباب و اثاثیه ترجیح می دهم که با آن پول سفر بروم و در یک هتل خوب اقامت کنم. تا این که دائم کریستال و چیزهای دکوری بخرم. اما دکوری هایی که در ویترین دارم همه سوغات هند و آلمان و انگلیس و فرانسه و دوبی است که سال ها پیش رفته بودم و خریدم.

همسر مجید یاسر کارت عروسی مریم امیرجلالی شوهر مریم امیرجلالی دختر مریم امیرجلالی خانواده مریم امیرجلالی بیوگرافی مریم امیرجلالی بیوگرافی مجید یاسر اینستاگرام مریم امیرجلالی Maryam Amir Jalali

فست فود، هرگز!

من در کل خانه ام را خیلی دوست دارم و آرامش دارم. اما آشپزخانه را بیشتر از جاهای دیگر منزل دوست دارم و به آن اهمیت می دهم. منزل دخترم که می روم دائم در آشپزخانه هستم و غذاهای سنتی می پزم. چون بچه ها و همسرش خیلی دستپخت من را دوست دارند. شاید باور نکنید، اما با این که همیشه شاغل بودم، چه زمانی که کارمند بودم و چه حالا که بازیگرم، هیچ وقت سبزی آماده نخریدم.

خودم همیشه سبزی می خرم و پاک می کنم و خرد می کنم. از سبزی آماده خریدن بیزارم. هم برای خودم و هم برای دخترم این کار را انجام می دهم. البته دخترم خیلی اهل شیرینی پختن است. از غذای آماده هم بیزارم. حتی اگر برای من سرزده میهمان برسد، محال است که از بیرون غذا بگیرم. همیشه خودم غذا درست می کنم. به دخترم هم تاکید می کنم اجازه ندهد که بچه ها فست فود مصرف کنند. چون برای بچه ها سم است. بنابراین هیچ وقت در منزل من غذای آماده نخواهید خورد.

امان از چشم و هم چشمی ها

اصلا دوست ندارم مثل بعضی از این خانم ها که شش ماه یکبار تغییر دکوراسیون می دهند، کلی پول خرج کنم و مبلمان جدید بخرم که بخواهم به رخ کسی بکشم. الان ۸-۷ سال است که من این مبلمان را دارم و خیلی هم راحتند و دوست شان دارم. وقتی وسایل زندگی ام سالم است و قابل استفاده چرا باید کلی پول بیخودی خرج کنم و اسباب و اثاثیه جدید بخرم. به نظر من این کارها فقط برای چشم و هم چشمی است که بسیاری از زندگی ها را نابود می کند. چون آن کسی که دارد، می خرد. اما کسی که استطاعت مالی ندارد چه کار باید بکند؟ این پز دادن ها و چشم و هم چشمی هاست که باعث می شود اختلاف های بسیاری در خانه به وجود آید و زن و شوهرها با هم مشاجره کنند.

همسر مجید یاسر کارت عروسی مریم امیرجلالی شوهر مریم امیرجلالی دختر مریم امیرجلالی خانواده مریم امیرجلالی بیوگرافی مریم امیرجلالی بیوگرافی مجید یاسر اینستاگرام مریم امیرجلالی Maryam Amir Jalali

عکس و امضا در بهشت زهرا!

چند وقت پیش یکی از همسایه های قدیمی ام فوت شد و در بهشت زهرا هرکسی که من را می دید با من عکس می گرفت و از من امضا می گرفت. من هم بدون کوچکترین بی احترامی ای با آنها در آن شرایط گرم احوالپرسی می کردم. چون این مردم هستند که باعث شهرت و محبوبیت بازیگر می شوند و از انصاف به دور است که با آنها برخورد بدی داشته باشیم. ما مدیون این مردم هستیم. اما با چشم خودم دیدم برخی از بازیگرها را که با مردم برخورد بدی دارند و بی احترامی می کنند.

اگر این مردم نباشند ما برای چه کسانی فیلم و سریال بازی کنیم؟ اما نمی دانم چرا برخی از این بازیگرها این چیزها را نمی دانند و فقط به دنبال بازی کردن مقابل دوربین و پول و شهرت به دست آوردن هستند. یا این که پیش می آید که مردم نام یک بازیگر را نمی دانند و به اسم نقش هایی که بازی می کنند، می شناسند. مثلا من را به نام همسر هاشم آقا در سریال «متهم گریخت» می شناسند. من هم ناراحت نمی شوم. اما بعضی از این دوستان ناراحت می شوند.

–    از قسمت خوشمزه منزل که بگذریم، لوح های تقدیر شبکه سوم و دنیای تصویر و دانشگاه آزاد که روی شومینه بود نظر هرکسی را به خود جلب می کرد. همچنین دیوان حافظی که همیشه روی میز گرد کنار پذیرایی وجود دارد.

–    چندوقت پیش آقای خشایار راد به اتفاق خانواده شان میهمان من بودند. پرسیدم که چه غذای دوست دارند درست کنم. گفتند دم پختک باقالی با لیته. شاید باورتان نشود اما به قدری این غذا به آنها چسبید که منم خوشحال شدم که به میهمان هایم خوش گذشته.

Maryam Amir Jalali اینستاگرام مریم امیرجلالی بیوگرافی مجید یاسر بیوگرافی مریم امیرجلالی خانواده مریم امیرجلالی دختر مریم امیرجلالی شوهر مریم امیرجلالی کارت عروسی مریم امیرجلالی همسر مجید یاسر


ادامه مطلب ...

گنبد طلایی حرم امیر المومنین(ع) آماده شد

[ad_1]
گنبد طلایی حرم امیر المومنین(ع) آماده شد

خبرگزاری آریا-مرحله طلا کاری ، مرمت و نوسازی گنبد حرم علوی پایان یافت.
به گزارش خبرگزاری آریا،قرار است هفدهم ربیع الاول همزمان با سالروز ولادت پیامبر اکرم ( ص ) از گنبد طلائی حرم مطهر امیرمومنان (ع) رونمایی شود.
 ستاد بازسازی عتبات با نظارت آستان مقدس علوی از سال گذشته این امررابه عهده گرفت و هنرمندان ایرانی با صیقل دادن نه هزار و دویست و هفده خشت طلا، گنبد علوی را منور کردند.
یکصد و پنج کیلو طلای 24 عیار در تجدید و صیقل دادن خشت های طلای گنبد منو، به کار رفته است.
طلا کاری و نوسازی گنبد کنونی حرم امیرمومنان (ع ) که قدمتی 300 ساله دارد، در چهارده مرحله انجام شده و قرار است در روز هفده ربیع الاول همزمان با روز میلاد حضرت ختمی مرتبت (ص) مراسم پرده برداری از گنبد برگزار شود.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

اشعار محرم و صفر حضرت ابالفضل العباس عشرم خورشید آفـتاب از شرم خورشید آب شد، باران گرفت در گــلوی تـشـنه‌ی پروانه‌ها خون اشعار محرم و صفر حضرت ابالفضل العباس ع شرم خورشید آفـتاب از شرم خورشید آب شد، باران گرفت در گــلوی تـشـنه‌ی پروانه‌ها خون جان گرفت


ادامه مطلب ...

حمام سلطان امیر احمد در کاشان

[ad_1]

برترین ها: حمام سلطان امیر احمد در کاشان یک حمام عمومی متعلق به قرن شانزدهم میلادی است که در زمان حکومت صفویه ساخته شده است. مشخصه های این حمام، سقف طاقی، موزاییک کاری ها و نقاشی های نفیس است.

این ساختمان باشکوه یکی از زیباترین و بهترین حمام های تاریخی حفظ شده در ایران امروز است و توسط سازمان میراث فرهنگی ایران به عنوان یک میراث ملی در سال 1956 ثبت شده است. این مسجد به نام امامزاده سلطان امیر احمد که مقبره اش در این نزدیکی است این نام را گرفته است.

این حمام به شکل یک هشت ضلعی بزرگ با یک حوض هشت ضلعی بزرگ در وسط آن است که توسط هشت ستون که منطقه نشستن بیرونی را احاطه می کند جدا شده است. از زمان های قدیم حمام ها نقش مهمی در زندگی اجتماعی ایرانیان بازی می کرده اند. حمام ها نه تنها برای نظافت و آرامش بلکه برای دورهم جمع شدن، ملاقات ها، شایعه پراکنی و اعمال مذهبی کاربرد داشتند.

 

منطقه شستشوی اصلی یا گرمابه حمام سلطان امیر احمد شامل چندین حمام خصوصی آب داغ می شود. گرمابه توسط یک کریدور که چندین چرخش دارد (برای حداقل کردن تبادل حرارتی و رطوبتی بین دو ناحیه) به سربینه متصل می شود. داخل حمام، به خصوص سربینه با کاشی کاری های فیروزه ای و طلایی، گچ کاری، آجرکاری و هم چنین نقاشی های تزئینی آراسته شده است. سقف حمام از چندین گنبد ساخته شده که شامل یک شیشه محدب برای تامین روشنایی حمام می شود در حالیکه که آن را از بیرون پنهان می کند.

پدیده حمام در ایران از دوران پیش از اسلام وجود داشته است. پس از روی آوردن جمعیت ایران به اسلام، تطهیر و پاکی از طریق شستشوی بدن به یکی از الزامات زندگی مذهبی تبدیل شد و بنابراین حمام بخش جدایی ناپذیر زندگی شد. زمانی هزاران حمام در سراسر کشور وجود داشت. اما اکنون به دلیل وجود حمام های خصوصی در خانه ها، محبوبیت حمام های عمومی کاهش یافته و حمام های عمومی بسیار کمی وجود دارد که گردشگران را به سوی خود جلب می کند.

 

حمام سلطان امیر احمد در کاشان 

 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

کاشان ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادکاشانجغرافیا مکان‌نگاری شهر کاشان در شمال استان اصفهان و در میان کوه‌های کرکس نطنز و نگاهی به مسجد باشکوه سلطان قابوس در عمان آکاسفری کوتاه به مسجد سلطان قابوس در شهر مسقط، پایتخت کشور عمان، که تقابل معماری مدرن دکوراسیون حمام و دستشویی طرح جدید برای جلوگیری از مصرف زیاد آب در حمام نکات ضروری در نظافت حمام دکوراسیون مسجد و مدرسه آقا بزرگ کاشانمسجد و مدرسه آقا بزرگ کاشان بنای مسجد و مدرسه آقابزرگ یکی از باشکوهترین و زیباترین زندگینامه امیر کبیر محمد تقی خان فراهانیمیرزا محمدتقی خان امیرکبیر فرزند کربلایی قربان بیگ فراهانی در سال ۱۲۲۲ ق در هزاوه تمام چیزهایی که لازم است در خصوص یک عمل جراحی … توضیح فارسی برای این برنامه هنوز ارائه نشده است در صورت تمایل به الف کدام پادشاهان‌ ایران در کربلا دفن‌ شدند؟دوستان الف هر چند من اطلاع داشتم مدفن امیر کبیر شهیدمان کربلا بوده اما ممنونم که تبریز شهر آرزوها اماکن تاریخیبزودی بهره برداری از پروژه در حال احداث سازمان پارکها در ائل گولی آغاز می شودخلاصه تاریخ ایران جدول خلاصه تاریخ ایران جدول بهرام سوم، نرسی، هرمز دوم در حمله ای سخت اعراب را شکست می عکسهای تاریخی عکسهای قدیمی وزمان قاجارسلام دوستان افشین آرامی هستم ازشهر زیبا وتاریخی وهنر پرور شهرضا در این وبلاگ قصد دارم تور هوایی کربلا و بلیط نجف بلیط نجف مسیر هوایی نجف از جمله مسیرهای پروازیست که توسط پروازهای متعدد از ایران به شاه عباس بزرگ ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادشاهعباسبزرگشاه عباس در کودکی عباس میرزا نام داشت و در دو سالگی والی هرات شد مسیر عباس برای تکیه آشنایی با استان سمنان این استان از نظر مساحت ششمین استان کشور است وسعت آن حدود چهار برابر تهران می باشدمدیریت جهانگردی دانشگاه پیام نور شیراز ایران …دهشاهی بده سیم نما اولین سینمایی که در لاله زار تاسیس شد، خورشید بود که همان اوایل معجزه در دستان خود شماست ای ال اس ایرانسلام احمد عزیز اگه برای آزمایشات تکمیلی می خواهید مادر را به بیمارستان ببرید ببریدش شناخت ایران ایرانگردی مکانهای دیدنی ایرانتخت جمشید در فارس، ارگ بم در کرمان، سنگ‌ نبشته بیستون در کرمانشاه، میدان نقش جهان در گنجینه علوم اجتماعی شهرستان ششتمدکشتی خورشیدی سوئیسی در قالب سفر به دور دنیا از خطرناک ترین دریای جهان عبور کردراهنمای حل جدول رضا آقازاده کلیبر آ راهنمای حل جدول اطلاعات عمومی و لغات جدولی را در کلکسیون وبلاگ بنده ببینید مناطق دیدنی ایران عکس نمایی دیدنی در شب از محدوده برج میلاد تهران پل خواجو اصفهان آرامگاه سعدی شیراز


ادامه مطلب ...

سرگذشت یک بچه تنبل: خاطره امیر محمد نادری قشقایی (داستانک)

[ad_1]
مفیدستان:

ﮐﻼﺱ ﺍﻭﻝ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ، شیراز ﺑﻮﺩﻡ ﺳﺎﻝ ١٣٤٠، ﻭﺳﻄﺎﯼ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ اصفهان یک ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻨﺪ. ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻧﯽ ﺑﻮﺩﻡ، ﻟﻬﺠﻪ ﻏﻠﯿﻆ ترکی قشقایی، ﺍﺯ ﺷﻬﺮﯼ ﻏﺮﯾﺐ. ﻣﺎ ﮐﺘﺎﺑﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺍ اناﺭ ﺑﻮﺩ. ﻭﻟﯽ اصفهان ﺁﺏ ﺑﺎﺑﺎ. معضلی ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ، ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ.
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺗﻮ ﺷﻬﺮ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻫﻢ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﻧﺒﻮﺩ ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺳﺨﺘﯽ ﻭ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﺩﺭﺳﮑﯽ ﻣﯿﺨﻮاﻧﺪﻡ.
ﺗﻮ اصفهان ﺷﺪﻡ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺱ. خانم ﻣﻌﻠﻢ ﭘﯿﺮ ﻭ بی ﺤﻮﺻﻠﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺷﺪ ﺩﺷﻤﻦ ﻗﺴﻢ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻣﻦ! ﻫﺮ ﮐﺲ ﺩﺭﺱ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ می گفت : ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯼ ﺑﺸﯽ ﻓﻼﻧﯽ ﻭ ﻣﻨﻈﻮﺭﺵ ﻣﻦ ﺑﯿﻨﻮﺍ ﺑﻮﺩﻡ.
ﺑﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﺯﺣﻤﺖ ﺭﻓﺘﻢ ﮐﻼﺱ ﺩﻭﻡ. ﺁﻧﺠﺎ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺑﺨﺖ ﺑﺪ ﻣﻦ، ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻢ ﺷﺪ ﻣﻌﻠﻤﻤﺎﻥ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻪ ﮐﻼﺱ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﻫﻢ ﭼﻮﺑﯽ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﻡ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﺮﻭﺩ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﻢ!
ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﻢ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺗﻨﺒﻠﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ!
ﮐﻼﺱ ﺳﻮﻡ ﯾﮏ ﻣﻌﻠﻢ ﺟﻮﺍﻥ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺁﻣﺪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﺎﻥ. ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯼ ﻗﺸﻨﮓ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﺧﻼﺻﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﺎﺭ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻮﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻼﺱ ﻣﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ. ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻪ ﮐﻼﺱ ﻧﺸﺴﺘﻢ. ﻣﯿﺪوﻧﺴﺘﻢ ﺟﺎی من ﺍﻭﻧﺠﺎﺳﺖ!
ﺩﺭﺱ ﺩﺍﺩ، ﻣﺸﻖ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﯿﺎﺭﯾﻦ.
ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﻤﯿﺰ ﻣﺸﻘﻢ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻢ
ﻭﻟﯽ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺱ ﭼﯿﺴﺖ!
ﻓﺮﺩﺍﺵ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪ، ﯾﮏ ﺧﻮﺩﻧﻮﯾﺲ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﮔﺮﻓﺖ ﺩﺳﺘﺶ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﻣﻀﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺸﻖ ﻫﺎ. ﻫﻤﮕﯽ ﺷﺎﺥ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ. ﺁﺧﻪ ﻣﺸﻘﺎﻣﻮﻥ ﺭﺍ ﯾﺎ ﺧﻂ ﻣﯿﺰﺩﻥ ﯾﺎ ﭘﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻥ، ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺳﯿﺪ ﺑﺎ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪﯼ ﻣﺸﻘﺎﻣﻮ ﻧﺸﻮﻥ ﺩﺍﺩﻡ، ﺩﺳﺘﺎﻡ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﻗﻠﺒﻢ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻣﯽ ﺯﺩ.
ﺯﯾﺮ ﻫﺮ ﻣﺸﻘﯽ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ می ﻨﻮﺷﺖ. ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﺮﺍ ﻣﻦ ﭼﯽ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻪ؟
ﺑﺎ ﺧﻄﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﻧﻮﺷﺖ: ﻋﺎﻟﯽ!
ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﻦ ﺑﯿﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﺭﺩ ﺷﺪ ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺩﻓﺘﺮﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ﺑﻔﻬﻤﺪ ﻣﻦ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺳﻢ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺑﺎﺷﻢ.
ﺁﻥ ﺳﺎﻝ ﺑﺎ ﻣﻌﺪﻝ ﺑﯿﺴﺖ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺷﺪﻡ ﻭ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ ﺳﺎﻝ ﻫﺎﯼ ﺑﻌﺪ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻨﮑﻮﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﻧﻔﺮ ﺷﺸﻢ ﮐﻨﮑﻮﺭ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﻓﺘﻢ. ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻣﺮﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩ.
ﭼﺮﺍ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﻣﺜﺒﺖ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺩﺭﯾﻎ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ؟ ﺑﻪ ﻭﯾﮋﻩ ﻣﺎ ﭘﺪﺭﺍﻥ، ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ، ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ، ﺍﺳﺘﺎﺩﺍﻥ، ﻣﺮﺑﯿﺎﻥ، ﺭﺋﻴﺴﺎﻥ ﻭ...


ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ امیرمحمد نادری قشقایی - ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎسی ﻭ ﻋﻠﻮﻡ ﺗﺮبیتی ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻛﻨﺖ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ

نقل مطالب و داستانها با ذکر منبع ، رعایت اخلاق و امانتداری است.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

داستان های کوتاه پندآموز در شهری توریستی در گوشه ای از دنیا درست هنگامی که همه در یک بدهکاری بسر می برند و هر چهار ستاره مانده به صبحگل آقا؛ مهدی حجوانی نویسنده و پژوهش‌گر ادبیات کودک و نوجوان به‌تازگی کتابی را با نام داستان های کوتاه پندآموز ﮐﻼﺱ ﺍﻭﻝ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ، شیراز ﺑﻮﺩﻡ ﺳﺎﻝ ١٣٤٠، ﻭﺳﻄﺎﯼ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ اصفهان یک ﻣﺪﺭﺳﻪ چهار ستاره مانده به صبح عنوان کتاب این مگسِ وزوزو نویسنده عبّاس تَربُن تصویرگر رضا مکتبی تعداد صفحه ۲۴ صفحه


ادامه مطلب ...