جام جم سرا:
این پیشبینی با بررسی رقم رشد مصرف آب به میزان دو برابر رشد جمعیت دور از ذهن نخواهد بود. ایران بهدلیل موقعیت جغرافیایی و قرارگرفتن در منطقه خاورمیانه از کشورهای کم آب جهان بهشمار میرود اکثر مساحت ایران را نقاط کویری و بیابانهای خشک و سوزان فرا گرفته است و به جز باریکه سرسبز کناره دریای مازندران، میزان بارش در سایر نقاط آن در سطح پایین قرار دارد.
به نقل از آرمان، آبیاری زمین برای کشاورزی در کشورهایی نظیر ایران که از آب و هوایی خشک برخوردارند مقدار زیادی آب طلب میکند. در کشورهای درحال توسعه میزان آب مصرفی برای هر هکتار دو برابر کشورهای توسعهیافته میباشد.
بحران آب از نگاه وزیر نیرو
از اینرو وزیر نیرو با تاکید بر اینکه بحران آب در کشور جدی است، از دولت، مجلس، قوه قضائیه و مردم برای مدیریت مصرف آب کمک خواست. حمید چیتچیان گفت: موضوع آب برای کشور ما بسیار مهم بوده و ضروری است که از ابعاد مختلف به این موضوع پرداخته و آگاهیهای لازم به مردم داده شود. این درحالی است که مطالبی که درباره موضوع آب بیان میکنیم، بسیار عمیق و نگرانکننده است که راهکار هم دارد؛ اما کلید حل مشکل آب تنها در دست مسئولان نیست و تمام مردم شامل شهروندان،روستانشینان٬ صنعتگران و کشاورزان باید کمک کنند تا بتوان موضوع بحران آب را مدیریت کرد. وزیر نیرو افزود: بحران آب جدی است؛ چراکه در 10 سال گذشته میزان آب تجدیدشونده کشور 130 میلیارد مترمکعب بود؛ اما اکنون در اثر کاهش متوسط بارشها از سالانه 250 میلیمتر به 242 میلیمتر، حجم آب تجدیدشونده به 120 میلیارد مترمکعب کاهش یافته است. وی تصریح کرد: با این اتفاق، میزان آب در دسترس کاهش یافته و با افزایش جمعیت، رشد و توسعه صنعت و کشاورزی و توسعه شهرنشینی مصارف آب بهشدت بالا رفته است.
آب تجدیدشونده
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از مهر، چیتچیان با بیان اینکه در ابتدای انقلاب٬ سرانه آب تجدیدشونده هر ایرانی چهارهزار مترمکعب بود اما اکنون این رقم به کمتر از 1600 مترمکعب رسیده است، اظهار کرد: طبق استانداردهای موجود، مناطقی که کمتر از 1700 مترمکعب آب تجدیدشونده بهازای یک نفر داشته باشند، در معرض تنش آبی قرار دارند. وی افزود: اگر کشوری تا 40 درصد از آب تجدیدشونده خود را استفاده کند، قابل قبول است و بالاتر از 40 در وضعیت نگرانکننده و بالاتر از 60 در مرحله بحران آبی قرار میگیرد و این درحالی است که ما الان 80 درصد از آب تجدیدشونده را در کشور استفاده میکنیم.
خشکشدن دریاچهها
چیتچیان خشکشدن دریاچهها و تالابها را یکی از علامتهای بحران آب عنوان کرد و گفت: 298 دشت از مجموع 609 دشت کشور دارای بیلان منفی آب هستند و این 298 دشت وضعیتی مشابه دریاچه ارومیه را دارند اما چون زیر زمین است، کسی مشاهده نمیکند. وزیر نیرو افزود: شور شدن منابع آب زیرزمینی و کاهش جریان روانآبها از علامتهای بحران آب در کشور است. ضمن اینکه هماکنون از نظر مقدار سرانه آب در مرحله تنش آبی و از نظر میزان آب تجدیدشونده در مرحله بحران آبی هستیم.
چیتچیان سپس با اشاره به فعالیتهای صورتگرفته برای استحصال و مدیریت آب در کشور و ایجاد مخازن آبی، تصریح کرد: در سالهای گذشته، وزارت نیرو و صنعت آب کشور کارنامه درخشانی از نظر ایجاد تاسیسات استحصال و مدیریت آب دارند.
ظرفیت سدها
وی با بیان اینکه تاکنون در کشور 690 سد احداث شده است که توانایی تنظیم 39 میلیارد مترمکعب و ذخیرهسازی 49 میلیارد مترمکعب آب را دارند، اظهار کرد: سدهایی که تاکنون ساخته شده و یا در حال احداث است، افزونبر 76 میلیارد مترمکعب آب را تنظیم میکنند و این درحالی است که ما بیش از 46 میلیارد مترمکعب آب برای تنظیم نداریم.وزیر نیرو عنوان کرد: سد ساوه برای ظرفیت 130 میلیون مترمکعب آب ساخته شده اما بیش از 30 میلیون مترمکعب آب در خود ندیده است. همچنین سد کرخه با ظرفیت هفت میلیارد مترمکعب، تاکنون بیش از 7/2 میلیارد مترمکعب آب در خود ذخیره نکرده است و نیروگاه سد سیمره نیز بهدلیل کافی نبودن ذخیره آب، امکان راهاندازی پیدا نکرده است.
میزان بارشها
چیتچیان میزان بارشها و روانآبها در گذشته را بیشتر از زمان حاضر عنوان کرد و گفت: الان در اثر خشکسالیهای پیاپی و تغییر اقلیم، میزان بارشها و روانآبها کاهش یافته است و سدهایی که ساخته شده، براساس محاسبههای پیشین وضعیت منابع آبی کشور بوده است. وی افزود: ما باید با کمک دولت٬ مجلس، قوه قضاییه و مردم به مرحله مدیریت مصرف آب وارد شویم.
جام جم سرا:
این پیشبینی با بررسی رقم رشد مصرف آب به میزان دو برابر رشد جمعیت دور از ذهن نخواهد بود. ایران بهدلیل موقعیت جغرافیایی و قرارگرفتن در منطقه خاورمیانه از کشورهای کم آب جهان بهشمار میرود اکثر مساحت ایران را نقاط کویری و بیابانهای خشک و سوزان فرا گرفته است و به جز باریکه سرسبز کناره دریای مازندران، میزان بارش در سایر نقاط آن در سطح پایین قرار دارد.
به نقل از آرمان، آبیاری زمین برای کشاورزی در کشورهایی نظیر ایران که از آب و هوایی خشک برخوردارند مقدار زیادی آب طلب میکند. در کشورهای درحال توسعه میزان آب مصرفی برای هر هکتار دو برابر کشورهای توسعهیافته میباشد.
بحران آب از نگاه وزیر نیرو
از اینرو وزیر نیرو با تاکید بر اینکه بحران آب در کشور جدی است، از دولت، مجلس، قوه قضائیه و مردم برای مدیریت مصرف آب کمک خواست. حمید چیتچیان گفت: موضوع آب برای کشور ما بسیار مهم بوده و ضروری است که از ابعاد مختلف به این موضوع پرداخته و آگاهیهای لازم به مردم داده شود. این درحالی است که مطالبی که درباره موضوع آب بیان میکنیم، بسیار عمیق و نگرانکننده است که راهکار هم دارد؛ اما کلید حل مشکل آب تنها در دست مسئولان نیست و تمام مردم شامل شهروندان،روستانشینان٬ صنعتگران و کشاورزان باید کمک کنند تا بتوان موضوع بحران آب را مدیریت کرد. وزیر نیرو افزود: بحران آب جدی است؛ چراکه در 10 سال گذشته میزان آب تجدیدشونده کشور 130 میلیارد مترمکعب بود؛ اما اکنون در اثر کاهش متوسط بارشها از سالانه 250 میلیمتر به 242 میلیمتر، حجم آب تجدیدشونده به 120 میلیارد مترمکعب کاهش یافته است. وی تصریح کرد: با این اتفاق، میزان آب در دسترس کاهش یافته و با افزایش جمعیت، رشد و توسعه صنعت و کشاورزی و توسعه شهرنشینی مصارف آب بهشدت بالا رفته است.
آب تجدیدشونده
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از مهر، چیتچیان با بیان اینکه در ابتدای انقلاب٬ سرانه آب تجدیدشونده هر ایرانی چهارهزار مترمکعب بود اما اکنون این رقم به کمتر از 1600 مترمکعب رسیده است، اظهار کرد: طبق استانداردهای موجود، مناطقی که کمتر از 1700 مترمکعب آب تجدیدشونده بهازای یک نفر داشته باشند، در معرض تنش آبی قرار دارند. وی افزود: اگر کشوری تا 40 درصد از آب تجدیدشونده خود را استفاده کند، قابل قبول است و بالاتر از 40 در وضعیت نگرانکننده و بالاتر از 60 در مرحله بحران آبی قرار میگیرد و این درحالی است که ما الان 80 درصد از آب تجدیدشونده را در کشور استفاده میکنیم.
خشکشدن دریاچهها
چیتچیان خشکشدن دریاچهها و تالابها را یکی از علامتهای بحران آب عنوان کرد و گفت: 298 دشت از مجموع 609 دشت کشور دارای بیلان منفی آب هستند و این 298 دشت وضعیتی مشابه دریاچه ارومیه را دارند اما چون زیر زمین است، کسی مشاهده نمیکند. وزیر نیرو افزود: شور شدن منابع آب زیرزمینی و کاهش جریان روانآبها از علامتهای بحران آب در کشور است. ضمن اینکه هماکنون از نظر مقدار سرانه آب در مرحله تنش آبی و از نظر میزان آب تجدیدشونده در مرحله بحران آبی هستیم.
چیتچیان سپس با اشاره به فعالیتهای صورتگرفته برای استحصال و مدیریت آب در کشور و ایجاد مخازن آبی، تصریح کرد: در سالهای گذشته، وزارت نیرو و صنعت آب کشور کارنامه درخشانی از نظر ایجاد تاسیسات استحصال و مدیریت آب دارند.
ظرفیت سدها
وی با بیان اینکه تاکنون در کشور 690 سد احداث شده است که توانایی تنظیم 39 میلیارد مترمکعب و ذخیرهسازی 49 میلیارد مترمکعب آب را دارند، اظهار کرد: سدهایی که تاکنون ساخته شده و یا در حال احداث است، افزونبر 76 میلیارد مترمکعب آب را تنظیم میکنند و این درحالی است که ما بیش از 46 میلیارد مترمکعب آب برای تنظیم نداریم.وزیر نیرو عنوان کرد: سد ساوه برای ظرفیت 130 میلیون مترمکعب آب ساخته شده اما بیش از 30 میلیون مترمکعب آب در خود ندیده است. همچنین سد کرخه با ظرفیت هفت میلیارد مترمکعب، تاکنون بیش از 7/2 میلیارد مترمکعب آب در خود ذخیره نکرده است و نیروگاه سد سیمره نیز بهدلیل کافی نبودن ذخیره آب، امکان راهاندازی پیدا نکرده است.
میزان بارشها
چیتچیان میزان بارشها و روانآبها در گذشته را بیشتر از زمان حاضر عنوان کرد و گفت: الان در اثر خشکسالیهای پیاپی و تغییر اقلیم، میزان بارشها و روانآبها کاهش یافته است و سدهایی که ساخته شده، براساس محاسبههای پیشین وضعیت منابع آبی کشور بوده است. وی افزود: ما باید با کمک دولت٬ مجلس، قوه قضاییه و مردم به مرحله مدیریت مصرف آب وارد شویم.
جام جم سرا: گفته میشود 7 درصد از جمعیت عمومی جهان مبتلا به افسردگی هستند و تنها درصد کمی از بیماران اقدامات درمانی لازم را انجام میدهند. اگرچه افسرده بودن قرار گرفتن در یک شرایط منفی است و بطور جدی زندگی انسانها را تحت تأثیر قرار میدهد ولی همچنان آمار مبتلایان به آن، روز به روز در حال افزایش است. به همین خاطر روانشناسان برجسته دلایل متعددی را برای در آغوش گرفتن افسردگی عنوان میکنند زیرا پذیرش افسردگی یک گام بزرگ در غلبه بر بیماری است.
افسردگی کمک میکند به چیزهایی که واقعاً مهم هستند، تمرکز کنیم
افراد کمی متوجه جنبههای مهم زندگی شان هستند اما به محض اینکه افسرده میشوند سطوح مختلف زندگی را بطور عمیقی تجزیه و تحلیل میکنند. اغلب افراد تمایل دارند هر چیزی را بدون فکر کردن دربارهاش بدست آورند. برخی از انسانها بویژه کسانی که شخصیت هنری دارند هنگام افسردگی بیشتر روی مسائل اساسی زندگی تمرکز میکنند.
به عنوان مثال گفته میشود داروین از افسردگی مزمن رنج میبرد و این غم و اندوه عمیق به او کمک کرد همه چیز را تجزیه و تحلیل کند در واقع افسردگی ویژگیای بود که به داروین کمک کرد، نظریه تکامل را مطرح کند. بنابراین افسردگی برای برخی افراد ابزاری برای رسیدن به هدفهای مهم و بیشتر است اینکه فرد احساس کند به چیزهای بیشتری برای رسیدن به اهدافش نیاز دارد و تا قبل از آن حتی با وجود شادی و خوشحالی قادر به تغییرشان نبوده است در چنین شرایطی مهم و اساسی جلوه داده شده و قابل تغییر هستند.
افسردگی گاهی اوقات مادر خلاقیت میشود
گفته میشود برخی از بزرگترین نویسندگان و نقاشان زمانی که خلق افسردهای داشتند و احساساتشان بشدت صدمه دیده بود بهترین شاهکار دنیای هنر را خلق کردهاند.
این موضوع تقریباً قانون ناشناختهای در جهان است. هنگامی که انسان سطح بالایی از غم و اندوه و افسردگی را تجربه میکند تمایل زیادی به حرکت در مسیرهای پیچیده و جدید پیدا میکند.
این دقیقاً چیزی است که به عنوان پارادوکس بزرگ، باعث افسردگی میشود. برخی از این افراد اغلب با نداشتن تمرکز، اراده و انگیزه همراه هستند و به همین خاطر چند روز یا هفته را در رختخواب یا داخل خانه سپری میکنند و مسائل مهمی به ذهن شان الهام شده و فوران میکند.
افسردگی به بیماران کمک میکند واضح و آشکار فکر کنند
یکی دیگر از افسانههای شایع درباره افسردگی این است که این بیماری از فکر کردن درست و واضح جلوگیری میکند اما واقعیت این است که برخی افراد در چنین شرایطی با تمرکز بر محیط اطراف چیزها را کاملاً متفاوت میبینند. این جنبه از افسردگی بخصوص اگر افسردگی پس از یک رویداد دردناک مانند از دست دادن عزیزان اتفاق بیفتد، دیده میشود.
افسردگی گاهی بهترین محرک است
افسردگی معمولاً با اندوه عمیق و اضطراب همراه است. این نوع احساسات صفات اساسی افسردگی است. با این حال آنچه که اغلب ما درک نمیکنیم، این است که افسردگی یکی از مهمترین شرایطی است که به ایجاد انگیزه در فرد کمک میکند.
اگرچه این یک قاعده کلی نیست و تا حد زیادی از فردی به فرد دیگر متفاوت است (بستگی به شیوه هر فرد در فکر کردن و مقابله با مسائل دارد) افسردگی گاهی اوقات فرد را مجبور میکند شادی را پیدا کند و بیشتر از قبل ارزش شادی را درک کند.
به گزارش جام جم سرا، غم و اندوه فرد را ناتوان میکند به همین خاطر افسردگی این امکان را میدهد که شادی را بیش از پیش درک کنیم. همگی با عبارت «ارزش واقعی چیزها را نمیدانی تا زمانی که از دست شان ندادهای» آشنا هستیم، این عبارت نشان دهنده بروز افسردگی است و کمک میکند تا زیباییها را کشف کرده و از هر چیزی لذت ببرید و شادی کنید.
افسردگی و دلیل زندگی کردن را یاد بگیرید
از آنجا که افسردگی اغلب با فقدان میل به زندگی همراه است و یک فرد افسرده فقط سیاه و سفیدهای جهان را میبیند، افسردگی به او کمک میکند دلیل زندگی و ادامه مسیر را ببیند. مقاومت در برابر مشکلات زندگی مهم است، افسردگی این امکان را فراهم میکند تا با نگاه به گذشته وتجزیه و تحلیل گذشته نگرش انسان به زندگی تغییر کند مثلاً انسان به گذشتهاش نگاه میکند و میبیند که چه چیزی را اشتباه انجام داده است و چگونه میتوان همه چیز را بهتر انجام داد در این مفهوم افسردگی کمک میکند تا از اشتباهات گذشته درس بگیریم.
افسردگی و درک ارزش سلامتی و خانواده
وقتی افراد افسرده هستند به این باور تمایل دارند که هیچچیز خوبی در این دنیا وجود ندارد با این حال اغلب دوستان و خانواده حمایت واقعی شان را تا زمانی که به حضورشان نیاز است ، نشان میدهند. افسردگی یک آزمون خوب برای بهتر دیدن افرادی است که در کنار او می مانند و نخستین نشانههای ضعفاش را درک میکنند. افسردگی بدان معنی است که شما به حمایت معنوی و عاطفی نزدیکان و خانوادهتان نیاز دارید و سلامتی تان برای آنها مهم است. متأسفانه بسیاری از انسانها زمانی ارزش با هم بودن و حمایت معنوی و عاطفی دیگران را درک میکنند که دیگر خیلی دیر شده است.
افسردگی و تحریک قوه تحلیل
هنگامی که افسردگی به یک عامل خارجی مرتبط است معمولاً منجر به ترویج و تقویت قوه تحلیل در فرد میشود به این معنی که فرد در مورد عواملی که باعث افسردگی او شده فکر میکند و در نتیجه با مشاهده مسائل و مشکلات دست به تحلیل میزند. به عبارت دیگر به جای نگاه کردن به تصویر بزرگتر، مشکلات را به قطعات کوچکتر و ریز تقسیم و آنها را تحلیل میکنند که این امر به درک بهتر مشکلات کمک میکند. تحلیل مسائل پیرامونی نوعی مکانیزم است که اغلب افراد آن را به کار میگیرند و در مقابله با افسردگی فعالتر میشوند. به همین دلیل است که گفته میشود مبتلایان به بیماری افسردگی باید افسردگی را در آغوش گرفته و بهترین درسهای زندگی را از آن یاد بگیرند.
افسردگی چیزی نیست که کسی بخواهد آن را آرزو کند اما این بدان معنی نیست که افراد افسرده هیچ دیدگاه مثبتی در زندگی ندارند. کسانی که مبتلا به افسردگی هستند باید سعی کنند ذهن شان را باز نگه دارند و همه جوانب مثبت و منفی زندگی را در مقایسه با شرایط عینی شان بسنجند در چنین حالتی است که از نتیجه تجزیه و تحلیل هر دو شرایط شگفت زده خواهند شد و از پیشرفت بیماری جلوگیری به عمل خواهد آمد و از همه مهمتر آمار افسردگی مزمن روز به روز رشد نخواهد شد.(فریبا خان احمدی/ایران)
گروهی از پزشکان بتازگی اعلام کردهاند شواهد نشان میدهد سندرم خستگی مزمن به تغییرات خاصی در سیستم ایمنی ربط پیدا میکند. آنها اظهار کردهاند: این تغییر شامل افزایش میزان پیامبرهای شیمیایی میشود که واکنشهای ایمنی را تنظیم میکنند.
دکتر «مادی هورنیگ» نویسنده ارشد این مطالعه در دانشکده سلامت عمومی دانشگاه کلمبیا گفت: این مطالعه دربردارنده شواهدی است که سندرم خستگی مزمن در پی نارسایی در سیستم ایمنی ایجاد میشود و بنابراین میتوان آن را یک اختلال بیولوژیک به حساب آورد. سیستم ایمنی در بیماران مبتلا به سندرم خستگی مزمن قادر نیست واکنشهای دفاعی خود به یک عفونت را کاهش دهد یا آنها را به طور کامل متوقف سازد.
به نقل از هلث دی نیوز، پزشکان معتقدند که این بیماری باعث میشود سیستم ایمنی به تولید میزان زیادی از «سیتوکین»ها اقدام کند. سیتوکینها پیامبرهای شیمیایی هستند که واکنش بسیاری از انواع سلولهای سیستم ایمنی را هماهنگ میکنند.
دکتر هورنیگ افزود: سیستم ایمنی این بیماران در پاسخ به عفونت قادر نیست به حالت طبیعیِ اولیه بازگردد و افزایش تولید سیتوکین را تنظیم کند.
این پزشکان به دنبال افزایش سطح تولید این ماده شیمیایی در خون بیمارانی هستند که ممکن است به سندرم خستگی مزمن مبتلا باشند و بتواند به روند تشخیص بیماریشان کمک کند؛ چنان که هورنیگ گفته است: ممکن است به شرایطی دست پیدا کنیم که زمان تشخیص کوتاه شود و بتوان در مدت زمان کمتری روند درمان را آغاز کنیم. درمان به موقع این بیماری میتواند از عوارض آتی آن روی زندگی بیمار بکاهد.
بین ۸۳۶ هزار تا دو میلیون و ۵۰۰ هزار آمریکایی از سندرم خستگی مزمن رنج میبرند و در ۸۴ تا ۹۱ درصد از افراد مبتلا، این بیماری تشخیص داده نمیشود. سندرم خستگی مزمن بیشتر در دهه ۴۰ و ۵۰ سالگی اتفاق میافتد و بروز آن در زنان چهار برابر بیش از مردان است.
در این بررسی متخصصان به جمعآوری اطلاعات ۲۹۸ فرد مبتلا به این سندرم و ۳۴۸ فرد سالم در گروه کنترل پرداختند. همچنین نمونه خون این افراد به منظور بررسی وجود سلولها و مواد شیمیایی مرتبط با سیستم ایمنی مورد آزمایش قرار گرفت. همچنین مشخص شد که در بیماران مبتلا به سندرم خستگی مزمن سطح سیتوکین خون آنان برای مدت زمان کمتر از سه سال افزایش متمایزی داشته است. هرچند این افزایش در نمونه خون افراد سالم و بیمارانی که مدت زمان زیادی از شروع بیماریشان گذشته بود، مشاهده نشد. این تغییرات تنها در دوره اولیه این بیماری اتفاق میافتد و در بیمارانی که سالها قبل به آن مبتلا شدهاند ظاهر نمیشود.
به گفته هورنیگ نتایج این مطالعه نشان میدهد مراحل مختلفی از بیماری سندرم خستگی مزمن وجود دارد و بیمارانی که به تازگی به آن مبتلا شدهاند نسبت به بیماران دیگر شیوه درمانی متفاوتی نیاز دارند. (ایسنا)
956
معمولا میشنویم که یک انسان خوب اول به دیگران توجه میکند و بهتر است بیش از اینکه از دیگران انتظار داشته باشیم، به آنها کمک کنیم.
بسیاری از روانشناسان معتقدند رفتارهای خودخواهانه علاوه بر اینکه غیراخلاقی است برای روح و روان فرد در درازمدت هم بسیار مضر است و ضربالمثلی چینی نیز میگوید: «اگر یک عمر شادی میخواهید به دیگران کمک کنید.»
از طرفی در مطالب روانشناسی «خودیاری» بارها موضوعاتی درخصوص توجه به خود عنوان شده است و نگرش دیگری در این مورد ارائه میدهد و قبح خودخواهی را نقض میکند. روانشناسان ارائهدهنده این نگرش متفاوت، معتقدند باید هر کس سلامت جسمانی و روحی خود را در اولویت قرار دهد و با به کار بردن عادتهای خوب غذا خوردن، ورزش کردن، خواب مناسب داشتن، آرامشسازی و انجام دادن فعالیتهای لذتبخش به رفاه حال خود بیندیشد. طرفداران این اندیشه معتقدند که انسانها قبل از هرکس باید به خودشان توجه نشان دهند و وقتی به اندازه کافی در وضعیت خوبی قرار گرفتند، میتوانند از دیگران نیز مراقبت کنند.
درست مانند زمانی که مهماندار هواپیما به مسافران گوشزد میکند: «هنگام اضطرار برای مراقبت از همراهان کودک یا نیازمند کمک، ابتدا ماسک خود را بگذارید تا بتوانید مفید واقع شوید.»
معاملههای برد ـ باخت
پس خودخواهی ـ منظور توجه به خود ـ چه حکمی دارد؟ بد است یا خوب؟ البته بهتر است بپرسیم خوب برای چه چیزی یا برای چه کسی؟ در حقیقت چه کسی از خودخواهی سود میبرد؟
پاسخ ساده ـ اما غلط ـ به این سوال این است که رفتارهای خودخواهانه همیشه برای ما خوب و به ضرر دیگران است. در موارد بسیار، افراد میتوانند با سود بردن از دیگران از زندگی خود لذت ببرند و البته این نوع منفعت همیشگی نیست. مثال بارز این سودجویی زمانی است که آنها به دیگران خیانت کرده و سرشان کلاه میگذارند یا از آنها دزدی کرده، یا به آنها یورش میبرند. در واقع آنها با دیگران معامله برد ـ باخت میکنند که به موجب آن فرد خیانتکار چیزی را با حقه و ترفند یا زور از دیگری میستاند. رایجترین این معامله مربوط به احساسات و عواطف است. مثلا اینکه شما را به انجام دادن کاری که دوست ندارید مجبور کنند و چنانچه تن به آن کار ندهید، احساس گناه کنید یا با شما برخورد بدی داشته باشند. در این گونه مواقع دیگران برنده معامله هستند.
البته معاملههای یکطرفه یا برد ـ باخت همیشه خوب نیستند و عواقبی منفی با خود دارند که میتواند برای برنده از منفعت موقتی آن سنگینتر باشد. مثلا ممکن است کلاهبردارها در نهایت زندانی شده یا مجبور به پرداخت جریمه شوند یا خائنان و بدرفتارها دچار عذاب وجدان، ناراحتیهای روحی یا انتقام دیگران شوند. مهمتر از همه اینکه این افراد وجهه و اعتبار خود را نزد دیگران از دست میدهند و مردم با احتیاط به آنها نزدیک میشوند.
بدنام شدن، فرد را به انزوا میکشاند و هیچ کس در تنهایی و دور بودن از جامعه نمیتواند شاد باشد. برای شاد زیستن باید در میان گروههای مختلف مردم و کسانی که ما را دوست دارند و به ما احترام میگذارند، باشیم و داشتن چنین شبکهای از مردم رفتار منصفانه میطلبد. بنابراین میتوان نام معاملههای بد و یکطرفه را «خودخواهی بد» دانست، زیرا این رفتار در نهایت به دو طرف برنده و بازنده صدمه میزند.
خودخواهی خنثی
اما خودخواهی دیگری وجود دارد که میتوان آن را «خودخواهی خنثی» نامید. در این نوع خودخواهی فرد به مراقبت از خود میپردازد و در این مراقبت صرفا به خود توجه دارد. مثلا اگر شما 5 دقیقه در روز، دندانهایتان را مسواک بزنید تا دچار بیماریهای دهان و لثه نشوید، خودخواهی خنثی دارید، زیرا در این کار به دیگری نه فایدهای میرسانید و نه ضرری. همین موضوع نیز برای 10 دقیقه مدیتیشن در روز صادق است.
اما برخی حتی به خودخواهیهای خنثی نیز خرده میگیرند و معتقدند به جای وقت صرف کردن بر سر کارهایی که فقط رفاه شخصی را دربرمیگیرد، باید تمام و کمال وقت خود را صرف کمک به بیخانمانها و فقرا کنیم و معتقدند که هرقدر به افراد نیازمند کمک کنیم، بازهم زمان کم میآوریم.
بنابراین نباید کارهایی انجام دهیم که منفعت شخصی به دنبال داشته باشد، اما همان طور که اشاره شد، بنابر مباحث و جنبشهای خودیاری و مراقبت از خود، اگر ما از جسم و روح خودمان مراقبت نکنیم، هرگز نمیتوانیم به دیگران یاری برسانیم. مراقبت از خود، ما را در شرایط بهتر قرار میدهد و در آن صورت است که میتوانیم کارهایی به نفع دیگران انجام دهیم. بنابراین باید اذعان داشت که برخی از رفتارهای خودخواهانه تقریبا خنثی هستند و وجودشان ضروری است.
معاملههای برد ـ برد
علاوه بر این دو نوع خودخواهی، بد و خنثی، «نوعی دیگر از خودخواهی وجود دارد که میتوان نام آن را خودخواهی خوب» گذاشت. این خودخواهی هم به ما و هم به دیگران فایده میرساند. در واقع خودخواهی خوب، یک معامله دوسویه است؛ رد و بدلی که دو طرف معامله مشتاقانه برای به دست آوردن چیزی که برایشان ارزش دارد، تلاش میکنند و از آنجایی که هر دو طرف در این معامله سود میبرند، میتوان این معامله را برد ـ برد نامید.
واضحترین نمونه از این معامله در دنیای امروز ما، پرداخت پول در قبال خدماتی است که دریافت میکنیم. با این معامله برد ـ برد ما خدماتی را که لازم داریم دریافت میکنیم و فرد ارائهدهنده آن خدمات به پول خود میرسد، اما معاملات دوسویه چیزی فراسوی معاملات اقتصادی است. هرگاه ما کاری را انجام دهیم که دیگری را هم شریک خود در آن موضوع کنیم، دست به معامله دوسویه زدهایم. مثلا برای اینکه شاد باشیم، به همراه دوستمان به سینما یا هر مکان تفریحی دیگر میرویم. در اینگونه مواقع ما میخواهیم با بودن دوستمان در کنار خودمان، احساس شادی و لذت کنیم و در این حالت موجب شادی و لذت همراهمان نیز میشویم. برخی از برنامهها مانند تولیدات سینمایی، بازیهای ورزشی مانند فوتبال و بسکتبال و حتی شرکت در کارگاههای روانشناسی مثبتاندیشی، حضور بیش از یک فرد لازم است. مادامی که تمامی افراد حاضر در این برنامهها تمایل به انجام دادن کارشان داشته باشند و از سرمایهگذاری خود در هریک از آن فعالیتها سود مادی یا معنوی ببرند و چیزی باارزش به دست آورند، وارد معاملههای دوسویه شدهاند. تمام این برنامهها، خودخواهی خوب ـ که برای دو طرف منفعت دارد ـ محسوب میشوند.
با یک نگاه اجمالی به 3 نوع خودخواهی فوق براحتی میتوان حدس زد که برای افزایش شادی باید از خودخواهی بد دوری کرد، زیرا در طولانیمدت از شادیتان میکاهد. خودخواهیهای خوب و خنثی میتوانند سعادت و رفاه افراد را تامین کنند.
پس چرا اغلب اوقات ما را وادار به انتخاب یکی از دو نوع مورد خودخواهی و فارغ از خود بودن میکنند؟ 2 پاسخ خوشبینانه و بدبینانه برای این پرسش وجود دارد؛ پاسخ خوشبینانه این است که از ما خواسته میشود تا دست از خودخواهیهای بد برداشته و به گونهای رفتار کنیم که علاوه بر خودمان، دیگران هم سود ببرند. درواقع طرفدار معاملههای دوسویه باشیم.
اما پاسخ کمی بدبینانه به پرسش فوق این است که هرگاه به دلایل توجه به منفعت شخصی سرزنش میشویم، در حقیقت بوضوح از ما میخواهند منافع خودمان را کاملا فدای دیگران کنیم. درواقع این افراد با بیان ارزش فداکاری، ایثار و تشویق دیگران به انجام دادن این کار، از محبت دیگران به نفع خود سوءاستفاده میکنند. این افراد خود نیز گرفتار خودخواهیهای بد هستند که دیگران را وادار به ایثارگری میکنند.
افرادی هم که قصد دارند با حقه و نیرنگ، ما را وارد اعمال نادرست خود کنند، معمولا وادارمان میکنند که به انتخاب بین 2 ویژگی خودخواهی (سود بردن از دیگران) و ایثارگری (پرداخت هزینه به نفع دیگری) بپردازیم و با این کار سعی دارند به منافع خودشان برسند، اما خوشبختانه یک انتخاب دیگر وجود دارد و آن هم به کار بردن خودخواهی خوب است که در آن همه سود خواهند برد.