بیشتر موارد بلوغ زودرس دختران همراه با علت خاصی نیست
بهمنظور بررسی دلایل بلوغ زودرس به سراغ دکتر محسن خوشنیت، فوق تخصص غدد درونریز و متابولیسم و عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران رفتیم. او به علل بلوغ زودرس اشاره کرد و افزود: بلوغ زودرس را باید از جنبههای مختلف بررسی کرد. یکی از این جنبهها علل آن است؛ زیرا ممکن است زمینه آن تومورها یا بیماریهای مادرزادی باشد که نیاز به درمان جدی دارند. ممکن است به دلیل تومور مغزی، تومور تخمدان یا تومور غدد فوق کلیوی، فرد دچار بلوغ زودرس باشد. گاهی تومورها خوشخیم و گاهی بدخیم هستند. گاهی هم ممکن است اختلال مادرزادی در ترشح هورمونها در غدد فوق کلیوی وجود داشته باشد. بنابراین به هر حال از لحاظ علت باید بررسی شود. بیشتر موارد بلوغ زودرس در دختران معمولاً همراه با علت خاصی نیست. پسران عکس این وضعیت را دارند و عموماً علت مشخصی برای بلوغ زودرسشان پیدا میشود.
کوتاهی قد و مشکلات روانی از عوارض بلوغ زودرس
خوشنیت با اشاره به عواقب بلوغ زودرس تصریح کرد: بلوغ زودرس باعث ایجاد جهش رشدی زودتر در دختران میشود. صفحات رشد نیز زودتر بسته و باعث میشود قد کودک کوتاه باقی بماند؛ گرچه اوایل رشد میکند اما به علت بسته شدن سریعتر صفحات رشد در سنین پایینتر، قد کودک کوتاه باقی میماند. بنابراین باید حتماً درمان شود. از طرفی بلوغ زودرس به لحاظ روانی برای کودک مشکلساز است؛ وقتی میبیند همسنوسالان خود علایم بلوغ را ندارند ولی یکسری علایمی در بدنش ایجاد شده که با دیگران فرق میکند، از لحاظ روانی برای کودک مشکلساز میشود و نیاز به درمان دارد.
8 سالگی؛ سن بلوغ زودرس
این فوقتخصص غدد در مورد نشانههای بلوغ بیان کرد: اولین علامت بلوغ در دختران جوانههای پستانی است که مادران باید به این نشانه اهمیت دهند. اگر دیدند جوانههای پستانی قبل از سن 8 سالگی در دختران ایجاد شد، بلافاصله به متخصص غدد مراجعه کنند. بعد از ایجاد جوانههای پستان، با فاصله حدود 6 ماه موهای ناحیه زیربغل و ناحیه تناسلی هم تدریجاً ایجاد میشود. شروع سن طبیعی بلوغ در دختران بهطور متوسط 10 تا 11 سالگی است. بلوغ قبل از 8 سالگی، بلوغ زودرس است. اگر بلوغی بعد از 8 سالگی اتفاق بیفتد ولی خیلی سریع پیش برود، بهطوریکه در فواصل کمتر از سه ماه مراحل بلوغ تغییر کند نیز باید درمان شود. بلوغ پنج مرحله دارد که در معاینه تخصصی مشاهده میشود. اگر ببینیم بلوغ سریعاً پیش میرود، آن را بهطور موقت متوقف میکنیم.
توقف نشانههای بلوغ تا سن نرمال آن
این عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات غدد و متابولیسم دانشگاه علوم پزشکی تهران درباره درمان بلوغ زودرس گفت: در زمینه درمان باید اول بررسی کنیم به چه علتی فرد دچار بلوغ زودرس شده است. با توجه به اینکه در بسیاری از مواقع در دختران علت پیدا نمیشود، داروهایی تجویز میکنیم که جلوی تغییرات هورمونی ایجادشده را بهطور موقت بگیریم. مصرف داروها در سن نرمال بلوغ، متوقف شده و زمانی که دارو قطع شود، تغییرات هورمونی دوران بلوغ به مرور برمیگردد. بنابراین لازم است گاهی چند سال داروها تجویز شوند. معمولاً داروها به صورت تزریقی است و ماهانه یا سه ماه یکبار تزریق میشود.
زنگ خطر بلوغ زودرس برای مسئولان
ازآنجاییکه بلوغ زودرس یک نوع اختلال در سلامتی فرد است و عموماً در سنینی رخ میدهد که کودک در مقطع دبستان یا پیشدبستان است، عملکرد 2 وزارتخانه بهداشت و آموزشوپرورش در این زمینه مهم است.
چندی پیش مهناز احمدیدستجردی، مدیرکل امور زنان وزارت آموزشوپرورش در این زمینه اظهار کرد که به دلیل بلوغ زودهنگام جنسی دختران، آموزشهایی که پیش از این در دوره راهنمایی ارایه میشد، به سال ششم ابتدایی انتقال یافته و مدارس مکلف به ارایه آموزشها هستند. این اقدام در آشنایی کودکان با بلوغ مؤثر است اما اقدامی نیست که منجر به پیشگیری از بلوغ زودرس شود.
از طرفی وزارت بهداشت هم برنامه مشخصی در زمینه پیشگیری و کنترل این اختلال ارایه نداده است؛ البته برخی دانشگاههای علوم پزشکی اعلام کردهاند که یکی از برنامههای واحدهای جوانان، نوجوانان و مدارس، معاینات دانشآموزان است که در شناخت زودرس اختلالات ودرمان بهموقع مؤثر است.
روند کاهش سن بلوغ و بروز بلوغ زودرس، زنگ خطری است برای مسئولان تا با اقدامات خود چه بهصورت معاینات تخصصی در مدارس و چه بهصورت فرهنگسازی برای اصلاح سبک زندگی، به کنترل سن بلوغ بپردازند.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از ایندیپندنت، این پژوهش که در دانشگاه برگن نروژ انجام شده است ثابت میکند که خوردن غذاهایی با چربی طبیعی همراه با محدود کردن مصرف کربوهیدرات ها ، کلسترول مضر خون را بالا نمی برد .
سیمون دانکل که رهبری این گروه تحقیقاتی را به عهده دارد میگوید ،بدن انسان به راحتی می تواند بخشی از انرژی های مورد نیازش را از این چربی های طبیعی تامین کند.
وی یادآور شد:باور مردم بر این است که با خوردن چربی های اشباع شده نمیتوان وزن را کم کرد اما باید گفت که خوردن چربی های طبیعی سوخت و ساز بدن را بالا می برد و تامین انرژی بدن با چربی یا کربوهیدراتها خیلی تفاوتی ندارد .
سیمون میگوید چربی های طبیعی همچون کره خامه و پنیر جزو چربی های مضر محسوب نشده و از ابتلا به بیماریهای مربوط به چاقی از جمله فشارخون و بیماریهای قلبی جلوگیری میکند.
دبیر اجرایی بیستوهفتمین کنگره انجمن فیزیوتراپی گفت: با توجه به پایین آمدن سن ابتلا به اختلالات اسکلتی - عضلانی؛ مشکلات گردن درد، شانه درد و کمردرد که ریشه در بیتحرکی و عادتهای غلط دارد و مربوط به سالمندان است به سنین نوجوانی و جوانی منتقل شده است.
مدیر بازآموزی دانشکده پرستاری
دانش > پزشکی - همشهری آنلاین:
مدیر بازآموزی دانشکده پرستاری مامایی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، گفت: ۲۰ تا ۴۰ درصد بیماران مبتلا به سرطان دچار کاهش وزن و بیاشتهایی میشوند.
به گزارش خبرگزاری مهر، دکتر مهناز ایلخانی در آستانه برگزاری سمینار یکروزه تغذیه در سرطان اظهارداشت: تغذیه نقش بسزایی در پیشگیری و بهبود وضعیت بیماران مبتلا به سرطان دارد. بیماران مبتلا به سرطان در دوره درمان به دلیل مصرف دارو، شیمی درمانی و رادیوتراپی دچار بیاشتهایی، کاهش وزن، تهوع و... میشوند به همین دلیل نیاز است تا بیماران، خانواده آنها و ارائه دهندگان خدمات درمانی نسبت به تغذیه سالم در این بیماران آشنا شوند.
این کارشناس ارشد پرستاری افزود: به تمام افراد و به خصوص بیماران مبتلا به سرطان توصیه میشود برای پیشگیری و بهبود وضعیت به مقدار فراوان میوه و سیزیجات تازه مصرف کنند.
ایلخانی در ادامه خاطرنشان کرد: مصرف حداقل ۵ وعده میوه و سبزی در روژ نقش بسزایی در کاهش احتمال بروز سرطان روده دارد.
مدیر بازآموزی دانشکده پرستاری مامایی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با توجه به افزایش شیوع ابتلا به سرطان در کشور، یادآور شد: اطلاع رسانی در خصوص اهمیت نقش تغذیه در سرطان میتواند نقش بسزایی در پیشگیری از آن دارد.
وی با بیان اینکه ۲۰ تا ۴۰ درصد بیماران مبتلا به سرطان دچار کاهش وزن و بیاشتهایی میشوند، عنوان کرد: کاهش وزن و بیاشتهایی موجب کاهش سیستم ایمنی بدن و توان مقابله بیمار در برابر بیماری میشود به همین دلیل نیاز است پزشکان از جمله پرستاران نسبت به نوع تغذیه بیماران مبتلا به سرطان آگاه باشند.
ایلخانی با توجه به برگزاری سمینار یک روزه تغذیه در سرطان، گفت: این سمینار ۱۸ آذر ۹۵ با هدف افزایش آگاهی پرستاران، ماماها و زیرگروهها در دانشکده پرستاری مامایی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی برگزار میشود.
جام جم سرا: براساس نتایج پژوهشها، ٧ نشانه ناکامی در ازدواج را میتوان این چنین برشمرد:
١. دعواهایتان بیشتر و بدتر شده
در حقیقت در چنین وضعیتی ترجیح میدهید به جای حرفزدن با هم، از یکدیگر ایراد بگیرید. این ایرادگیریها هم معمولا با نیت خوب انجام نمیشود و برای ناراحتکردن و رنجاندن طرف مقابل است. شما از روش سرزنش یکدیگر برای تخلیه ناراحتیهایتان استفاده میکنید. متاسفانه بیشتر جروبحثها درباره موضوعات مشابهی است، هر روز بیشتر از یکدیگر انتقاد میکنید و با هم جنگ و دعوا دارید و دیگر در این دعواها انصاف را رعایت نمیکنید.
البته جروبحثکردن به خودی خود اشکالی ندارد و حتی زوجهای موفق هم جروبحث میکنند، اما حقیقت این است که زوجهای موفق یادگرفتهاند چگونه «منصفانه» دعوا کنند. جروبحثهای آنها به توهینکردن نمیانجامد و تهاجمی نیست.
در ازدواجهای ناکام، برقراری ارتباط با یکدیگر کمتر و کمتر میشود. وضعیت بدتر هنگامی خواهدبود که درباره مشکلاتتان با یکدیگر صحبت نکنید. به صراحت باید گفت طرفین در یک ازدواج ناموفق توانایی و اشتیاق حل مشکلاتشان را از دست میدهند |
٢. احترامتان کمتر و بی احترامیهایتان بیشتر شده
در ازدواجهای ناموفق، بیاحترامی به یکدیگر مشاهده میشود. دلخوری و رنجش جای صبر و عشق را میگیرد. هر کدام از طرفین به راه خودش میرود تا مجبور نباشد در کنار دیگری حضور داشته باشد.
متاسفانه در این حالت هنگامی که همسرتان حضور ندارد، شادتر از زمانی هستید که در کنارتان است و تفریح با همسر به خاطرهای دور تبدیل میشود. هنگامی که احترام و درک دوجانبه از بین میرود، ازدواج در مسیر پایان یافتن است. در این مورد شک نکنید.
٣. ارتباطتان کمتر و ضعیفتر شده
برقراری ارتباط میان زن و شوهر برای سلامت یک رابطه موفق اهمیت بسیاری دارد. در ازدواجهای ناکام، برقراری ارتباط با یکدیگر کمتر و کمتر میشود. وضعیت بدتر هنگامی خواهدبود که درباره مشکلاتتان با یکدیگر صحبت نکنید. به صراحت باید گفت طرفین در یک ازدواج ناموفق توانایی و اشتیاق حل مشکلاتشان را از دست میدهند. آنها دیگر برای یکدیگر اهمیتی قایل نیستند.
هنگامی که ارتباط میان زن و شوهر به چنین وضعیتی برسد، دیگر نمیتوان امید چندانی برای ادامه زندگی مشترک داشت. هنگامی که افراد از ارتباط برقرارکردن با یکدیگر اجتناب میکنند، دیگر نه مشکلی حل میشود و نه شکافی را میتوان پر کرد.
٤. صمیمیت زناشوییتان کمتر شده
صمیمیت در رابطه زناشویی در ازدواج ناموفق پایین است. با ادامه اختلافات، صمیمیت جنسی کمتر و کمتر میشود و زن و شوهر مانند کسانی میشوند که فقط با هم در یک خانه زندگی میکنند (همخانه)، اما هیچ کدام از صمیمیتهای عاطفی زندگی مشترک بین آنها وجود ندارد. البته تحقیقات ٣ دهه گذشته نشان داده است گاهی تاکید بیش از حدی روی رابطه زناشویی بهعنوان نشانه ازدواج موفق میشود در حالی که عناصر دیگری هم در این موفقیت نقش دارند که به همان اندازه رابطه زناشویی اهمیت دارند یا حتی از آن مهمتر هستند.
اشتباه نکنید؛ «صمیمیت» چیزی بیش از یک رابطه زناشویی خوب است. صمیمیت ممکن است دست در دست هم راهرفتن، نوازش و بهطور کلی ابراز احساسات برای یکدیگر باشد.
٥. مشاجرههای مالی تان بیشتر شده
وقتی شما و همسرتان مدام در مورد موضوعات مالی جروبحث میکنید، روشن است که ازدواجتان دچار مشکل شده است. بسیاری از اختلافات زناشویی، ریشه در موضوعات مالی دارند و وقتی وضعیت بدتر میشود که کشف کنید همسرتان درباره پول یا سایر موضوعات مالی به شما دروغ گفته است. وقتی زن وشوهر درباره صورتحسابها، حسابهای بانکی، مخارج و بدهیها به یکدیگر دروغ بگویند، نشانه آشکاری از موفقنبودن ازدواج بروز کرده است.
زوجهای ناموفق، اصولا نحوه برقرارکردن ارتباط درست با یکدیگر را نیاموختهاند |
تردیدی نیست که همه زوجها در دوران ناپایداری اقتصادی، به زحمت میافتند و بیکاری، افزایش قیمتها، نگرانی درباره حقوق بازنشستگی و پساندازها و بالارفتن اجاره و قیمت خانه فشار زیادی به آنها وارد میکند. اما به یک حقیقت باید توجه کنید؛ زوجهای موفق این دوران فشار اقتصادی را از سر میگذرانند و به شکوفایی ادامه میدهند. زوجهایی که رابطه مستحکمی دارند، راههایی برای گذراندن موفق این بیثباتیهای اقتصادی، پیدا میکنند.
زوجهای ناموفق، یاد نگرفتهاند با مشکلات اقتصادی کنار بیایند، زیرا اصولا نحوه برقرارکردن ارتباط درست با یکدیگر را نیاموختهاند. اگر همه صحبتهایتان درباره مسائل مالی شده، ازدواجتان به خطر افتاده است.
٦. اعتمادتان کمتر شده
اعتماد، اساس هر ازدواج موفقی است. درواقع هیچ چیز در یک رابطه موفق، مهمتر از اعتمادکردن نیست. اگر نتوانید به همسرتان اعتماد کنید، چه کسی برای اعتمادکردن باقی میماند؟ اگر شما یا همسرتان به بیوفایی طرف مقابل فکر میکنید و طلاق گرفتن ذهنتان را اشغال میکند، مشکل در ازدواج شروع شده است. اگر میزان اعتماد دوجانبه به صفر برسد، دیگر امیدی برای تداوم زندگی مشترک وجود ندارد.
٧. مداخلههای خانوادگیتان بیشتر شده
برای بستگان و نزدیکانتان (از فرزندان و پدرومادرها و خواهر و برادرها گرفته تا اقوام دورتر) پادرمیانیکردن و واسطهشدن در مشاجرههای شما مشکل و مشکلتر میشود. اعضای دو خانواده شروع به طرفداری میکنند و بردن و باختن در این جنگ به قانون روزمره تبدیل و مصالحه و آشتی به فراموشی سپرده میشود.
در این حالت هر یک از شما، سعی میکند دیگری را از اعضای خانواده و دوستانش جدا و منزوی کند و «تفرقه بینداز و حکومت کن» به شعار روزانهتان تبدیل خواهد شد. متاسفانه باید گفت چنین ازدواجهای مشکل داری، باعث اختلاف و ازبینرفتن تفاهم سایر اعضای خانواده هم میشوند.
دشمنی خانوادگی نشانه یک ازدواج سالم نیست. شناختن نشانههای ابتدایی در معرض خطر بودن ازدواج و توجه دقیق به بروز این نشانهها بسیارمهم است. هنگامیکه این نشانهها بروز میکنند، باید اقدامهای اساسی انجام دهید تا رابطهتان با همسرتان نجات یابد. ازدواج سالم و شاد از دستاوردهای بزرگ زندگی است. هرگز برای نجات ازدواج دیر نیست.(سلامت)
جام جم سرا به نقل از سه نسل: شاید متوجه نباشید، اما شما بخش عمدهای از روزتان را در حالت خودکار هستید. مغزتان به گونهای برنامه ریزی شده تا نیازمند کمترین میزان تفکر در طول روز باشید. میدانید برای روشن کردن چراغ اتاق باید به چه سمتی بروید یا برای دور ریختن یک تکه کاغذ باید چقدر راه بروید؛ برای فرستادن یک پیام کوتاه چه دکمهای را بزنید و برای روشن کردن فر کدام دسته را بچرخانید. از آنجایی که سیستم یادگیری عادات شما بسیار کار آمد است، نیازی ندارید در مورد این فرآیندها تفکر کنید.
در عوض میتوانید بر روی موضوعات جالبتر زندگی خود تمرکز کنید. مثلا میتوانید کل برنامه صبح خود را اجرا کنید – از بیدار شدن تا مسواک زدن و لباس پوشیدن و سوار ماشین شدن- در حالی که برای کارتان برنامه ریزی میکنید و خودرا برای ملاقات با مشتری جدید آماده میکنید.
وقتی چیزی در زندگی به طور ناگهانی تغییر میکند، عادات شما دیگر کار نمیکند. بالاخره خانه رویاهایتان را میخرید، اما کلیدهای برق دیگر در آن جای همیشگی نیستند زیرا محیط ناآشناست! ماشین تازهای میخرید و دست و پای خود را گم میکنید، چرا که نمیدانید برف پاک کن چگونه کار میکند. یا با خرید گوشی جدید دیگر صفحه نمایش قدیمی را ندارید.
به طور خلاصه، بخشهایی از زندگیتان که تا به حال به صورت خودکار انجام میشدند، اکنون نیاز به تفکر دارند. تداخل در عادات موجب ناآرامی میشود. بدتر از آن در خلق و خوی شما هم تاثیر میگذارد. استرس ناشی از تفکر برای هر موضوع کوچکی باعث آزارتان میشود؛ باعث میشود تا حوصله مشکلات دیگر را نداشته باشید. تمام انرژی شما برای سپری کردن روزتان صرف میشود. خب، باید چه کرد؟
اولین کاری باید انجام دهید این است که از شر استرس خلاص شوید.
استرس ناشی از تغییرات تا ۶ هفته باقی میماند، تا وقتی که عادات جدید در ذهنتان جایگزین شوند. بعد از ۶ هفته میبینید که به راحتی به نامه روی میزتان رسیده و آن را باز کردهاید. میتوانید بلافاصله پس از شروع باران، برف پاک کن را روشن کنید. میدانید صندلی کارتان را چقدر عقب برانید تا به قفسه پشت سرتان برسید. وقتی این مرحله را بگذرانید، دیگر میتوانید انرژی فکریتان را در کارهای دیگری مثل خلاقیت کاری، دوستی بهتر بودن و لذت بردن کامل از غذاهایتان صرف کنید.
حالا که دلیل ناراحتی خود را دانستید و میدانید حدودا چقدر طول خواهد کشید، در این گونه مواقع به دیگران بگویید که مدتی عصبی خواهید بود تا وقتی که بتوانید کاملا جابجا شوید. پیشاپیش از دیگران عذرخواهی کنید که مدل بداخلاقتری از خودتان خواهید بود. اگر هم تمامی همکارانتان مثل شما به تازگی نقل مکان کردهاند، حداقل تجربه خود را با همکارانتان که آنها هم نگران و تحت فشار هستند در میان بگذارید –مثلا نمیدانند کجا یک نهارخوری مناسب پیدا میشود و یا چگونه به ایمیل خود دسترسی پیدا کنند.
آدم در سختی همیشه نیازمند همدم است. همیشه مایه مسرت است که ببینید شما تنها کسی نیستید که سختی میکشید. هروقت که لازم بود همدردی کنید. وقتی از کنار هم میگذرید با لبخندی نشان دهید که «آری، من میدانم». به خود اطمینان دهید که با این شرایط کنار خواهید آمد و همه چیز درست خواهد شد. زیرا بالاخره به این شرایط عادت میکنید و همه چیز درست خواهد شد.
پزشکان فنلاندی دریافتند مردانی که عادت به استفاده از سونا دارند، کمتر بر اثر ابتلا به بیماریهای قلبی جان خود را از دست میدهند. همچنین در صورتی که مردان در طول هفته به دفعات بیشتر و هر نوبت مدت زمان بیشتری از حمام سونا استفاده کنند خطر مرگ ناشی از بیماریهای قلبی در آنان کمتر میشود.
دکتر «پاول تامپسون» از بیمارستان «هارتفورد» گفت: با توجه به این مطالعه متخصصان باید در مورد نگرانی از قرار گرفتن بیماران قلبی در معرض گرمای موجود در حمام سونا تجدیدنظر کنند. همچنین به عنوان یک متخصص قلب مانع از آن نمیشوم تا این بیماران از حمام سونا استفاده کنند و شاید لازم نباشد بیمارانمان را خیلی محدود کنیم.
در حالی که در این مطالعه رابطه بین استفاده از حمام سونا و بهبود سلامت قلب مشاهده شد اما نمیتوان رابطه علت-معلولی بین این دو فاکتور را تایید کرد.
دکتر «الیوت آنتمن» سخنگوی انجمن قلب آمریکا گفت: هنوز مطمئن نیستیم که حمام سونا همچنین به طور قطع علت کاهش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی و عروقی در افرادی باشد که از آن استفاده کردهاند.
به نقل از هلثدی نیوز، در این مطالعه بیش از 2300 مرد میانسال از فنلاند شرقی مورد مطالعه قرار گرفتند. همچنین وضعیت سلامتی آنان برای مدت دو دهه ارزیابی و مشخص شد که استفاده مرتب از حمام سونا خطر مرگ ناشی از بیماریهای قلبی را کاهش میدهد. (ایسنا)
956
گروهی از پزشکان بتازگی اعلام کردهاند شواهد نشان میدهد سندرم خستگی مزمن به تغییرات خاصی در سیستم ایمنی ربط پیدا میکند. آنها اظهار کردهاند: این تغییر شامل افزایش میزان پیامبرهای شیمیایی میشود که واکنشهای ایمنی را تنظیم میکنند.
دکتر «مادی هورنیگ» نویسنده ارشد این مطالعه در دانشکده سلامت عمومی دانشگاه کلمبیا گفت: این مطالعه دربردارنده شواهدی است که سندرم خستگی مزمن در پی نارسایی در سیستم ایمنی ایجاد میشود و بنابراین میتوان آن را یک اختلال بیولوژیک به حساب آورد. سیستم ایمنی در بیماران مبتلا به سندرم خستگی مزمن قادر نیست واکنشهای دفاعی خود به یک عفونت را کاهش دهد یا آنها را به طور کامل متوقف سازد.
به نقل از هلث دی نیوز، پزشکان معتقدند که این بیماری باعث میشود سیستم ایمنی به تولید میزان زیادی از «سیتوکین»ها اقدام کند. سیتوکینها پیامبرهای شیمیایی هستند که واکنش بسیاری از انواع سلولهای سیستم ایمنی را هماهنگ میکنند.
دکتر هورنیگ افزود: سیستم ایمنی این بیماران در پاسخ به عفونت قادر نیست به حالت طبیعیِ اولیه بازگردد و افزایش تولید سیتوکین را تنظیم کند.
این پزشکان به دنبال افزایش سطح تولید این ماده شیمیایی در خون بیمارانی هستند که ممکن است به سندرم خستگی مزمن مبتلا باشند و بتواند به روند تشخیص بیماریشان کمک کند؛ چنان که هورنیگ گفته است: ممکن است به شرایطی دست پیدا کنیم که زمان تشخیص کوتاه شود و بتوان در مدت زمان کمتری روند درمان را آغاز کنیم. درمان به موقع این بیماری میتواند از عوارض آتی آن روی زندگی بیمار بکاهد.
بین ۸۳۶ هزار تا دو میلیون و ۵۰۰ هزار آمریکایی از سندرم خستگی مزمن رنج میبرند و در ۸۴ تا ۹۱ درصد از افراد مبتلا، این بیماری تشخیص داده نمیشود. سندرم خستگی مزمن بیشتر در دهه ۴۰ و ۵۰ سالگی اتفاق میافتد و بروز آن در زنان چهار برابر بیش از مردان است.
در این بررسی متخصصان به جمعآوری اطلاعات ۲۹۸ فرد مبتلا به این سندرم و ۳۴۸ فرد سالم در گروه کنترل پرداختند. همچنین نمونه خون این افراد به منظور بررسی وجود سلولها و مواد شیمیایی مرتبط با سیستم ایمنی مورد آزمایش قرار گرفت. همچنین مشخص شد که در بیماران مبتلا به سندرم خستگی مزمن سطح سیتوکین خون آنان برای مدت زمان کمتر از سه سال افزایش متمایزی داشته است. هرچند این افزایش در نمونه خون افراد سالم و بیمارانی که مدت زمان زیادی از شروع بیماریشان گذشته بود، مشاهده نشد. این تغییرات تنها در دوره اولیه این بیماری اتفاق میافتد و در بیمارانی که سالها قبل به آن مبتلا شدهاند ظاهر نمیشود.
به گفته هورنیگ نتایج این مطالعه نشان میدهد مراحل مختلفی از بیماری سندرم خستگی مزمن وجود دارد و بیمارانی که به تازگی به آن مبتلا شدهاند نسبت به بیماران دیگر شیوه درمانی متفاوتی نیاز دارند. (ایسنا)
956
تحقیقات جدید نشان می دهد زنان بیشتر از مردان دچار اختلالات و بیماری های دستگاه گوارش می شوند.
از آن جهت که مردان و زنان وضعیت و شرایط بدنی متفاوتی دارند، بررسی ها نشان می دهد که سیستم گوارشی به جهت ویژگی های مرتبط جنسی در مغز، رفتار متفاوتی در زنان از خود نشان می دهد.
«تانجا بابیک»، از مرکز پزشکی کالج هرشی ایالت پنسیلوانیا، به همراه گروه تحقیقاتی خود دریافت که سلول های عصبی که حرکت غذا را درون روده کنترل کرده در واکنش به نیروی مغزی در زنان بسیار کُندتر از مردان عمل می کنند.
او در ادامه عنوان می کند که علاوه بر این زنان در ساختار و عملکرد مغزی از جمله سطوح بالاتر GABA (اسید گاما آمینوبوتیریک)، انتقال دهنده بازدارنده عصبی، نیز نسبت به مردان متفاوت هستند. اسید گاما آمینوبوتیریک یک میانجی عصبی مهم در سیستم عصبی مرکزی پستانداران محسوب می شود که عموما موجب مهار تحریکات نورون ها یا تضعیف آنها می شود. اسید گاما آمینوبوتیریک ناقل عصبی اصلی به وجود آورنده IPSPs در نورون های مغز است و در نخاع نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
GABA فعالیت نورون هایی که مسئولیت کنترل هضم غذا را برعهده دارند، تحت تاثیر قرار می دهد. با توجه به این مسائل پژوهشگران شروع به بررسی فعالیت GABA در این سلول های عصبی در مردان و زنان مختلف کردند.
با توجه به یافته های بابیک، کنترل اعصاب روده در زنان تحریک پذیری کمتری داشته و سیگنال های مهارکننده بیشتری از مغز دریافت می کنند که می تواند یک توضیح قانع کننده برای مشکلات دستگاه گوارش و هضم غذا در زنان باشد که به طور معمول از مردان بیشتر است. در واقع این پژوهش ها و بررسی ها نشان می دهند که اختلالات در عملکرد دستگاه گوارش در زنان بیش از مردان شایع و معمول است .(مهر)