مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

بیوگرافی سینا حجازی و پدرش صدرالدین حجازی +عکس همسر و اینستاگرام

بیوگرافی سینا حجازی و پدرش صدرالدین حجازی +عکس همسر و اینستاگرام

سینا حجازی متولد ۱۳۶۱ در شهر رضا اصفهان، خواننده است

دانشجوی انصرافی رشته مدیریت دولتی است، می گوید  ترم هشتم درحالی‌ که فقط شش واحد برایم باقی مانده بود، به این نتیجه رسیدم که تنها چیزی که از دانشگاه یاد گرفتم، این است که باید از آن‌جا بزنم بیرون، چون هیچ چیز در دانشگاه یاد نمی‌ گیرید

همسر میترا حجار همسر صدرالدین حجازی همسر سینا حجازی خانواده سینا حجازی خانواده بازیگران بیوگرافی صدرالدین حجازی بیوگرافی سینا حجازی اینستاگرام سینا حجازی اینستاگرام خوانندگانسینا حجازی مهمان برنامه خندوانه و رامبد جوان در شبکه نسیم

شروع موسیقی از رو کتاب !

همه چیز را خودم یاد گرفتم و تئوری موسیقی را از روی کتاب‌ های آموزشی آموختم

البته به‌صورت پراکنده کلاس‌هایی رفتم که تجربه ناموفقی بود  مثلا در جلسه دوم کلاس آواز با استاد دعوا کردم و در جلسه سوم کلاس پیانو به استاد گفتم چیزهایی را که درس می‌ دهید، نمی‌خواهم. شما طبق قواعد و اصولی پیش می‌ روید که به درد من نمی‌ خورد

 

عکس سینا حجازی و میترا حجار

پدر بازیگر پسر خواننده

سینا با قدرت می‌ گوید که فرزند صدرالدین حجازی (بازیگر سینما و تلویزیون) است و هرگز از پارتی و رانت برای به شهرت رسیدن استفاده نکرده جالب است که در این سال‌ها، صدرالدین حجازی هم هرگز برای پسرش متوسل به پارتی‌ بازی نشده و او نیز روش کاری پسرش را می‌ پسندد

همسر میترا حجار همسر صدرالدین حجازی همسر سینا حجازی خانواده سینا حجازی خانواده بازیگران بیوگرافی صدرالدین حجازی بیوگرافی سینا حجازی اینستاگرام سینا حجازی اینستاگرام خوانندگان

بازیگری با پدر

سینا تجربه بازیگری رو نیز دارد و در فیلم از بلور خون بعنوان با پدرش هم بازی بوده است

 

معروف شدن سینا حجازی!

با خواندن تیتراژ سریال مسیر انجرافی بر سر زبان ها افتاد و  با ترانه لیلی وجه یه خواننده رسمی را به خود گرفت و محبوب شد، اولین آلبوم وی در سال ۱۳۹۴ بنام رویا منتشر شد

 

طنز موسیقی سینا حجازی

مشکل طنز است همین که خیلی‌ ها طنز من را درک نمی‌ کنند و به آن می‌ خندند، در حالی‌که ظاهر قضیه خنده‌ آور است و بعضی از کارهای من به‌ شدت غم‌ انگیز است

سبک سینا حجازی

می گوید قالب اصلی برای من رگه است، پاپ رگی بعنوان نوع سبک خوانندگی وی نام برده میشود

او توانایی تخصصی در زدن ساز کوبه ای رو هم دارد، به موزیک های آمریکا جنوبی علاقمند است و باب مارلی و جیسون مراز خواننده های مورد علاقه اش میباشد

 

ازدواج و همسر سینا حجازی

سینا حجازی با میترا حجار بازیگر زن معروف ازدواج کرده و صاحب یک پسر می باشد.

همسر میترا حجار همسر صدرالدین حجازی همسر سینا حجازی خانواده سینا حجازی خانواده بازیگران بیوگرافی صدرالدین حجازی بیوگرافی سینا حجازی اینستاگرام سینا حجازی اینستاگرام خوانندگان

instagram sinahejazi

صدرالدین حجازی (متولد ۱۳۲۷) بازیگر تئاتر، سینما، تلویزیون ایرانی است.

فیلم های سینمایی صدرالدین حجازی

  • گیس بریده (۱۳۸۵)
  • رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳)
  • مزاحم (۱۳۸۰)
  • مثلث آبی (۱۳۷۸)
  • روز شیطان (۱۳۷۳)
  • سه مرد عامی (۱۳۷۲)
  • از بلور خون (۱۳۷۱)
  • جدال بزرگ (۱۳۶۹)
  • تفنگ‌های سحرگاه (۱۳۶۷)
  • شاخه‌های بید (۱۳۶۷)
  • ناخدا خورشید (۱۳۶۵)
  • زنجیرهای ابریشمی (۱۳۶۴)

سریالهای تلوزیونی صدرالدین حجازی

  • ۱۳۹۴- کیمیا به کارگردانی جواد افشار
  • ۱۳۹۲-۱۳۹۳ – هفت‌سنگ به کارگردانی علی‌رضا بذرافشان (بازیگر مهمان)
  • ۱۳۹۰ – نابرده رنج به کارگردانی علی‌رضا بذرافشان
  • ۱۳۸۸-۱۳۸۹ – چاردیواری به کارگردانی سیروس مقدم
  • ۱۳۸۸ – مرد دوهزارچهره به کارگردانی مهران مدیری
  • ۱۳۸۵ – زیر زمین به کارگردانی علیرضا افخمی (در نقش یکی از همسایگان)
  • ۱۳۸۹ – ۱۳۸۳ مختارنامه به کارگردانی سید داود میرباقری (در نقش خولی از عاملین کربلا)
  • ۱۳۷۷-۱۳۸۱ – تفنگ سرپر به کارگردانی امرالله احمدجو
  • ۱۳۷۴-۱۳۷۵ – صید در پی صیاد به کارگردانی صادق هاتفی
  • ۱۳۷۰ – روزی روزگاری به کارگردانی امرالله احمدجو (در نقش «مخور»)
  • ۱۳۶۷ – تهران ۵۳ به کارگردانی هوشنگ توکلی

سینا حجازی که به تازگی به جمع خوانندگان مجاز پیوسته و آلبومش هم روانه بازار شده است، یکی از خوانندگانی است که با ارائه سبکی متفاوت خیلی زود به چهره‌ای محبوب و پرطرفدار تبدیل شده و حالا که به جایگاه قابل‌توجهی دست پیدا کرده، با قدرت می‌گوید که فرزند صدرالدین حجازی است و هرگز از پارتی و رانت برای به شهرت رسیدن استفاده نکرده. جالب است که در این سال‌ها، صدرالدین حجازی هم هرگز برای پسرش متوسل به پارتی‌بازی نشده و او نیز روش کاری پسرش را می‌پسندد. در یکی از روزهای بهاری در استودیوی شخصی سینا حجازی ‌مهمان این پدر و پسر هنرمند شدیم؛ پدر و پسری که با بیش از ۳۰ سال اختلاف سن خیلی خوب یکدیگر را درک می‌کنند و یک‌جور تله‌پاتی جالب میان آنها جریان دارد!

ما از نسل‌های متفاوت هستیم!

     آقای حجازی اگر سینا پسر شما نبود، باز هم کارهای او را گوش می کردید؟

صدرالدین: وقتی از هنر در عرصه‌های مختلف اعم از شعر، نقاشی، موسیقی و. . . صحبت می‌کنیم یعنی خلاقیت، بدعت و به عبارتی نوآوری؛ به همین خاطر هنر و هر شاخه‌ای که آدمی تازگی و بدعت درآن نداشته باشد، ماندگار نیست. این پویایی و به روز بودن هنرمند است که باعث بالندگی او می‌شود. به هر حال من از نسل دیگری هستم و با جاذبه‌های خودش از موسیقی بزرگ شده‌ام اما بی‌تعصب و نگاه به این رابطه پدر و پسری کارهایش را می‌شنوم و دوست دارم. درست است که سبک و سیاق موسیقی سینا در نسل من متعارف نبوده اما وقتی می‌بینم مانند سایرین نیست و به نوعی هویت خاص خودش را دارد و مولف است برایم جذاب می‌شود.

     با همین نگاه بی‌طرفانه این حرکت مستقل او را رو به موفقیت می‌بینید؟

صدرالدین: مهم‌ترین وجه کار سینا این است که روی پای خودش ایستاده و تا اینجای کار پیش آمده است. روزی که تصمیم گرفت مستقل شعر بگوید، کار بسازد و آن را اجرا کند احساس کردم آدم موفقی خواهد شد. چون در این عرصه اگر چشم به راه حس آدم دیگری باشید بخشی از موفقیت شما تحت تاثیر آن قرار می‌گیرد. ممکن است شاعری شعر بسیار خوبی هم بگوید اما آن شعر خوب با حس سینا همخوان و همسو نباشد. وقتی سینا خودش شعر کارش را می‌گوید و آن را می‌سازد و می‌خواند، در کارش احساس تضاد و غریبگی نمی‌بینید و متوجه می‌شوید چقدر همه عناصر کار همجنس است.

     پس شما شکل متفاوت و تازه کارهای سینا را دوست دارید؟

صدرالدین: بله و به نظرم راهش را درست انتخاب کرده است. وقتی نوآوری درست باشد، خوشایند است؛ چه در عرصه خارجی و چه داخلی ابداعات خلاقانه جالب توجه بوده‌اند؛ مثلا حتی در موسیقی سنتی کشور ما آنها که یکنواخت کار نمی‌کنند و به سمت تلفیق آمده‌اند، بیشتر به موفقیت رسیده‌اند. نمونه‌های خوبی داریم، مثلا ایرج خواننده بزرگی است اما پسر ایشان، احسان با کارهای جدیدش موفق‌تر شد یا آقای شجریان نیز یک نمونه دیگر است اما همایون با کار اخیرش که برای فیلم «آرایش غلیظ» اجرا کرد اتفاق جذاب و خوبی را خلق کرد. این تنوع و تکثر باید باشد.

آدم‌های همفکر جذب هم می‌شوند

     سینا جان شما هنگامی که شروع به این سبک کار کردید چقدر به جنس مخاطب کارهای‌تان فکر می‌کردید؟

سینا:
من اصلا به فکر مخاطب نبودم؛ وگرنه مانند خیلی‌های دیگر کار می‌کردم. این را همیشه گفته‌ام مخاطب انتخاب نکرده‌ام. به نظرم آرتیست باید کاری را که می‌خواهد ارائه بدهد. همیشه یکسری آدم که هم‌عقیده و هم‌احساس تو هستند شما را پیدا می‌کنند. کسانی که شاید اگر قرار بود خواننده شوند به این شکل کار می‌کردند اما شاید به علت‌های مختلف مثلا تامین معیشت زندگی‌‌شان نتوانسته‌اند خواننده شوند. حالا من شرایطش را داشتم که خواننده شوم. همین حس و فکر مشترک باعث می‌شود که آدم‌ها از نوع خودشان را پیدا کنند. همیشه این مخاطب است که آرتیست را پیدا می‌کند. به نظرم اگر قرار باشد به خاطر مارکت دنبال مخاطب باشی هیچ وقت نمی‌توانی مخاطب مناسبی پیدا کنی چون مخاطب تغییر می‌کند اما آرتیست نباید تغییر کند. معتقدم آرتیست باید خط مشی داشته باشد. چون درنهایت آدم‌های همفکر جذب هم می‌شوند.

     شما اصلا نخواستید به سمت کار پدرتان بروید کما اینکه موقعیت آن نیز برای شما مهیا بود؟

سینا:
نه، دوست نداشتم. به نظرم دنیای موسیقی عمیق‌تر است. من بهترین فیلمی را که دوست داشتم شاید درنهایت ۴ بار دیده باشم اما موزیکی را که دوست داشتم یک عمر شنیده‌ام. شاید نظر پدرم برعکس باشد اما به عقیده من موسیقی
ماندگارتر است.

همسر میترا حجار همسر صدرالدین حجازی همسر سینا حجازی خانواده سینا حجازی خانواده بازیگران بیوگرافی صدرالدین حجازی بیوگرافی سینا حجازی اینستاگرام سینا حجازی اینستاگرام خوانندگانسینا حجازی در کنار مادرش (همسر صدرالدین حجازی)

     موسیقی عمیق‌تر است یا شخصی‌تر؟

سینا: خب وقتی شخصی بشود عمیق‌تر هم می‌شود؛ برای مثال من ممکن است با شنیدن یک موسیقی در تنهایی‌ام هزاران خاطره را زنده کنم اما این اتفاق با تماشای یک فیلم نمی‌افتد. در فیلم شما شاهد سرگذشت شخصیتی هستید که همه چیز آن از پیش مشخص شده است. این در حالی است که وقتی مثلا یک موسیقی را از من می‌شنوید ممکن است یاد خاطره یا آدمی بیفتید که ربطی به آن فضای موسیقی ندارد.

     شاید چون انتزاعی‌تر است. . .

سینا:
این ویژگی موسیقی من است که اصلا در کارم به شما تصویری نمی‌دهم. تصویرسازی نمی‌کنم و این شما هستید که روی موسیقی من تصویر می‌گذارید. در واقع کارگردان فیلمی که در ذهن شما با موسیقی من است، خود شما هستید.

     یعنی شما متریال را می‌دهید و باقی‌اش با من شنونده است. . .

سینا: قطعا؛ مثلا من آهنگی را می‌خوانم که در آن به رویاپردازی پرداخته‌ام با یکسری لحن، اشعار و سازهایی که حس عاشقانه می‌دهد و این شما هستید که با معشوق خود در آن آهنگ زندگی می‌کنید. من نمی‌آیم عاشق و معشوقی را در کادر آن موزیک بگذارم و بگویم همین است. به نظر من این حس و حال موسیقی خیلی باحال‌تر است و بیشتر دوستش داشتم تا حضور در سینما و فیلم.

    جهان هستی براساس موسیقی است

     شما تنها پسر خانواده هستید؟

سینا: خیر، یک برادر دارم که سمت کارهای هنری نیامد.

     آقای حجازی شما این نگرانی را نداشتید که تنها یک پسر شما جذب هنر شد و او هم راه شما را ادامه نداد و در بخش دیگری از هنر مشغول شد؟

صدرالدین: اینکه دلم می‌خواست نام حجازی‌ها در بازیگری ادامه پیدا کند این‌طور نبود؛ هرچند شرایط برای سینا سهل‌الوصول بود. اما خب او کششی به این وادی نداشت و یادم هست از همان بچگی هم موسیقی را دوست داشت. ضمن آنکه در تایید حرف سینا که می‌گوید موسیقی ماندگارتر است می‌گویم که موسیقی برای مخاطب سهل‌الوصول‌تر است. شما می‌توانید موسیقی را در هر شرایطی و هر جایی گوش کنید؛ به همین خاطر با آدم‌ها عجین‌تر و نزدیک‌تر است. ضمن آنکه هنر نمایش هم باز نیاز به موسیقی دارد و اگر موسیقی نباشد آن اثر چیزی کم دارد.

موسیقی حسی‌تر و در عین حال عملی‌تر است. نگاه کنید حتی هزینه ساخت یک آلبوم به مراتب بسیار کمتر از تهیه یک فیلم است. حتی به این موضوع دقت کنید که شما می‌توانید در یک آلبوم مثلا ۱۰ موضوع را در ۱۰ ترک عنوان کنید اما در سینما شما فقط می‌توانید یک موضوع و حرف را بیان کنید.

     در واقع موسیقی پیشروتر و پیشگام‌تر از سینماست. . . ؟

صدرالدین: بله، زمانی که سینما نبود، موسیقی وجود داشت. اصلا موسیقی با آفرینش و خلقت درآمیخته است. جهان هستی براساس موسیقی است.  حتی همین راه رفتن ما هم براساس ریتم است. همه اتفاق‌های دنیا هارمونی دارد و به همین علت موسیقی دارای اعتبار ویژه‌ای است.

    پدر برای فرزندش یک الگوست

     جناب حجازی به نظر شما سینا هنرمند است؟

صدرالدین: سینا را منهای کارش در این عرصه اساسا به خاطر منشی که دارد هنرمند می‌دانم. در واقع منش هنرمندانه او برای من جذاب است چون حتی اگر کار موسیقی نمی‌کرد و در حرفه بازیگری حضور داشت آن را هنرمندانه انجام می‌داد. به فرض اگر قرار بود مجتمعی را بسازد آن را هم هنرمندانه می‌ساخت. این حس هنری در وجود اوست.

     این حس را شما در تربیتش به او منتقل کردید؟

صدرالدین: به نظرم اگرچه بحث ژن مطرح است اما بخشی از آن هم اکتسابی است. این خیلی طبیعی است. پدر برای بچه‌اش یکی از الگوهاست. ارتباط پدر با فرزند، دیالوگ‌هایی که بین آنها برقرار می‌شود؛ محیط زندگی و. . . تاثیرگذار هستند. وقتی سینا می‌بیند که پدرش به شعر علاقه دارد ناخودآگاه او هم کنجکاو می‌شود؛ همان‌طور که من علاقه به شعر را از پدرم دارم.

     پدرتان شعر هم می‌گفتند؟

صدرالدین: بله اما ایشان در واقع روحانی بودند. من هم از پدرم تاثیر گرفتم. به یاد دارم ۱۳ ساله بودم که بالای منبر رفتم.

     وقتی با این زمینه خانوادگی وارد هنر شدید مخالفت نکردند؟

صدرالدین: اتفاقا ایشان ذهن روشنی داشتند و بسیار مرا تشویق کردند. یادم نمی‌رود که به من گفتند اگر بتوانی بازیگر خوبی شوی خیلی بهتر از آن است که یک واعظ معمولی باشی. او معتقد بود که من با بازیگری می‌توانستم اثرگذارتر باشم و تشویق‌های ایشان خیلی به من کمک کرد.

     شما هم همین رویه را در رابطه با سینا در پیش گرفتید؟

صدرالدین: حتما همین‌طور بود. این مسیری بود که سینا خودش انتخاب کرد و من هم همیشه حمایتش کردم. البته گاهی مخالفت‌هایی بود اما به شکل منطقی قانع می‌شدم؛ مثلا در مورد شیوه شروع کارش دنبال چیزی بود که من مخالف بودم اما بعد دیدم این از اشراف او بر شرایط ناشی می‌شود و اتفاقا نظرش درست بود و جواب هم داد؛ مثلا من می‌گفتم بهتر است با تیتراژ تلویزیون شروع کنی اما او با تک‌آهنگ‌های اینترنتی موافق بود. البته شیوه او درست بود.

     و پذیرفتید که درست عمل می‌کند؟

صدرالدین: بله. به نظرم رابطه پدر و پسری که در یک مسیر هستند، حالا در شاخه‌های مختلف، می‌تواند به رابطه مرید و مرادی هم بدل شود که گاهی جای آنها می‌تواند تغییر کند. یعنی جایی که می‌بینم که اطلاعات و جهان‌بینی پسرم نسبت به حرفه‌اش از من بیشتر است، مرید او می‌شوم.

     اینکه پسرتان جاهایی اطلاعاتی بیشتر از شما داشته باشد باعث احساس خجالت در شما نمی‌شود؟

صدرالدین: اتفاقا این باعث افتخار من می‌شود. جاهایی بوده که من به سینا تاسی کرده‌ام.

همسر میترا حجار همسر صدرالدین حجازی همسر سینا حجازی خانواده سینا حجازی خانواده بازیگران بیوگرافی صدرالدین حجازی بیوگرافی سینا حجازی اینستاگرام سینا حجازی اینستاگرام خوانندگان

همیشه ریتم را دوست داشتم

     سینا جان چه زمانی بود که خیلی جدی به سمت موسیقی رفتید؟

سینا: دانشجو بودم و درس می‌خواندم که دکتر یا مهندس بشوم. ترم ۸ بودم و ۶ واحد مانده بود که درسم در رشته مدیریت دولتی تمام شود. بعد دیدم دانشگاه به تو یاد می‌دهد که این مدرک به هیچ دردی نمی‌خورد. برای همین درس را رها کردم و آمدم سمت موسیقی گرچه این علاقه همیشه در من بود و یک دفعه ایجاد نشد.

     شما در موسیقی به سبک رگه پرداخته‌اید؛ در ذهن من نخستین چیزی که از این سبک شکل می‌گیرد نام باب مارلی است. شما هم با دیدن تصویر باب مارلی بود که خواستید دنبال این سبک بروید؟

سینا: من همیشه ریتم را دوست داشتم و نخستین‌سازی که شروع کردم تنبک بود. بعد دیدم ‌سازی ایرانی است که من نمی‌توانم در آن کار خاصی انجام بدهم چون تا دلتان بخواهد در این زمینه مشاهیر داریم. برای همین سراغ تومبا رفتم. دوره نوجوانی من با تومبا و پرکاشن و. . . گذشت. نقطه طلایی این سازها در موسیقی رگه و آمریکای لاتین است یعنی از علاقه‌ای که به آن نوع موسیقی داشتم و می‌خواستم ببینم چطور این سازها را می‌نوازند درگیر این سبک موسیقی شدم.

     یعنی سازبندی کارهای‌شان شما را جلب کرد؟

سینا: درواقع اول آن ریتم بود که یقه من را گرفت و ریتم هم ساز شد و ساز هم رسید به موسیقی آمریکای جنوبی. کارهای کارلوس سانتانا را می‌شنیدم که عموما بی‌کلام بودند و بعد از آن پله پله به کارهای وکال مانند باب مارلی رسیدم.

     آن موقع می‌دانستید نام آن سبک رگه است؟

سینا: نه اینکه نشناسم. به هر حال شما وقتی دنبال سبک خاص از موسیقی برای شنیدن هستید اول از هر چیزی می‌خواهید بدانید سبکش چیست اما به شکل دقیق و کامل نمی‌دانستم رگه چیست. یعنی طوری نبود که به راحتی رگه را بین ریتم‌های آمریکای لاتین تشخیص بدهم. این پایه علاقه من به موسیقی به این شکل است.

     این جذابیت باعث شد بخواهید آن را دنبال کنید؟

سینا: عموم ملودی‌هایی که ما شنیده‌ایم شرقی است. برای همین این ملودی‌ها در ذهنم بود. آشنایی با آن سبک موسیقی باعث شد اینها را با هم تلفیق کنم و از دل آن ریتم ها و ضد ضرب‌ها و ملودی آشنای شرق خودمان رسید به این جنس از کار. همین حالا اگر تنظیم را از روی کارهای من ‌بردارید خط ملودی‌اش ایرانی است.

     چرا سراغ کارهای باکلام رفتید که مجبور شوید به آن رنگ و بوی ایرانی بدهید؟

سینا: برای آنکه حرف داشتم. به نظرم و در نگاه من این‌طور است که هرکسی که به سمت موسیقی می‌آید حرفی برای گفتن دارد و می‌خواهد چیزی را بیان کند؛ مثلا من همیشه می‌خواستم درباره فاصله طبقاتی حرف بزنم. خب موسیقی مورد علاقه من هم این سبک است؛ برای همین در ترک «دیدی داری» آنها را با هم تلفیق کردم تا با شکل موسیقی محبوبم حرف دلم را بزنم. اگر حرف داشته باشی با موسیقی بدون کلام نمی‌توانی اغنا شوی و آن را بگویی.

     می‌توانیم بگوییم خواستید متفاوت باشید و کارهای متفاوت انجام بدهید که خودتان را برتر نشان بدهید؟

سینا: این اصلا نگاه و قضاوت صحیحی نیست چون من اصلا نمی‌خواستم بگویم موزیسین متفاوتی هستم. این سبکی بود که دوستش داشتم. اتفاقا الان شما در هر جای دنیا صحبت از رگه کنید می‌گویند خدا بیامرزدت؛ دوران طلایی آن تمام شده تو تازه می‌خواهی رگه کار کنی؟!! اما چون در مملکت ما این سبک نبود به آن انگ متفاوت بودن می‌زنند.

     البته این مساله یکه‌تاز بودن، سودهایی هم دارد. . . !

سینا: بله اما این‌طور نبود که من بخواهم مثلا از یک خط سیری بیرون بروم و بگویم همه مشکی پوشیده‌اند و در یک مسیر هستندپس من لباس قرمز بپوشم و از مسیر مخالف بروم.

    عنوان کرده‌اید که محسن چاووشی الگوی شما بوده اما من حس می‌کنم سبک کار شما بیشتر به کارهای سیروان خسروی نزدیک است. . .

سینا: من این را در مصاحبه‌های قبلی هم گفته‌ام که این شباهت‌ها را که می‌گویید نمی‌فهمم. گاهی انگار ما می‌ترسیم به کسی که ملاقاتش می‌کنیم بگوییم چهره‌ات جدید است، می‌گوییم مثلا پسرعمو یا دوستی دارم که خیلی شبیه شماست. انگار وحشت داریم یک سبک، یک آدم یا یک کار جدید بیاوریم و بپذیریم. این پذیرش در فرهنگ ما کم است. خواننده جدید که می‌آید باید بگوییم شبیه یک نفر قبلی است. نه ریتم آهنگ‌های من شبیه سیروان است و نه نوع خواندنم شبیه محسن چاووشی. به نظرم نه‌تنها شباهتی وجود ندارد بلکه با این شکل نگاه به خصوص در رسانه‌ها باعث می‌شویم آرتیست‌ها شبیه هم شوند.

     اگر شباهتی وجود ندارد پس چرا از سوی افراد مختلف مطرح می‌شود؟

سینا: به همین علت که گفتم. ضمن آنکه برای نخستین بار و از سمت شماست که می‌شنوم کارهایم شبیه کارهای سیروان خسروی است. او کارهایش الکترونیک است. حتی خوانش ما مثل هم نیست. شاید از نظر کاراکتری شبیه باشیم اما کارهای من ریتمیک نیست و برعکس سیروان ضدضرب است.

     در تیپ و ظاهر چقدر سعی کردید متفاوت باشید؟

سینا: راستش این کار را کردم. من به این مساله زیاد دقت می‌کردم که بعضی چهره‌ها هستند وقتی شابلون آنها را روی دیوار می‌زنند بسیار قابل تشخیص هستند یعنی از روی همان تصویر شابلونی می‌توانید آن شخص را بشناسید. انگار حتی شابلون تصویرشان امضای آنهاست. از آنجا که خدا به من موهای فری داده سعی کردم تمرکزم بیشتر روی آنها باشد که مثلا اگر روزی یک نفر شابلونی از من زد از روی موهای فرش مشخص بشود من هستم.

همسر میترا حجار همسر صدرالدین حجازی همسر سینا حجازی خانواده سینا حجازی خانواده بازیگران بیوگرافی صدرالدین حجازی بیوگرافی سینا حجازی اینستاگرام سینا حجازی اینستاگرام خوانندگان

     روحیه انتقادی تان به غیر موسیقی انگار دامن خانواده را هم گرفته!؟

سینا: بله. البته انتقاد نبود و تعریف بود؛ مثلا آهنگ ماما که برای مادرم خواندم. شوخی‌هایی هم کردم که مثلا یکی از آنها را پاک کردم. مثلا در آلبومم نوشته بودم این کار را تقدیم می‌کنم به پدر و مادرم که زحمت به دنیا آمدن مرا کشیدند ولی چون حس کردم در ارشاد حذف می‌شود آن را پاک کردم.

    یک فرزند در هر سنی باشد برای پدرش همیشه بچه است!

     آقای حجازی شما این رویه سینا را می‌پسندید؟

صدرالدین: من دوست نداشتم سینا را در حرفه خودمان بیاورم چون خودم هیچ وقت حس خوبی نسبت به دوستانی که بچه‌های خودشان را وارد کار می‌کردند، نداشتم. خدا خسرو شکیبایی را رحمت کند؛ هنگام فیلمبرداری یک کار با هم در شهرستان همخانه بودیم. آن زمان جمعیت ایران حدود ۶۵ میلیون نفر بود. به او گفتم خسرو من ایمان دارم در این جمعیت ۶۵ میلیون نفری دست کم ۱۰ یا ۱۵ میلیون نفر مثل من و تو وجود دارد که استعداد و ذوق بازیگری را دارند اما حالا براساس شانس و تلاش و. . . شرایطی به وجود آمده که ما اینجا هستیم و ۳۰ سال جلوی دوربین رفتیم.

چه بسا اگر این اتفاق برای آنها هم رقم می‌خورد الان یا جای ما بودند یا در کنار ما. برای همین مخالفم کسی بچه خودش را وارد عرصه کند چون همیشه احساس می‌کنم حضور این بچه جای یکی از آن ۱۵ میلیون نفر را می‌گیرد. چون پسر من امکانش را داشت که دست کم در یک کار به خاطر پدرش بازی کند و خودش را نشان دهد اما آن پسر ندارد. راستش بچه من اگر خودش با علم، دانش، استعداد و تلاش خودش هم به این عرصه بیاید مردم باور نمی‌کنند و همیشه این فکر وجود دارد که پدرش او را وارد کرده است. البته سینا هم خودش این اکراه را داشت. حتی یک زمانی اتفاق افتاد که نقش یک داستان را برایش در نظر گرفتند آن هم با کارگردانی اهل نام و مولف اما خودش احساس کرد که این کار را دوست ندارد.

     پس تنها تجربه مشترک بازیگری شما همان کار «از بلور خون» بود که سینا نقش فرزند شما را داشت؟

صدرالدین: بله و چقدر هم تجربه خوبی شد. من و مصطفی طاری در نقش دو خلافکار بودیم. در بخشی از داستان من با همسر و فرزندم که سینا نقش آن را داشت درگیر می‌شوم، فرزندم در آن سکانس خون گریه می‌کرد تا جلوی درگیری من را بگیرد. شاید اگر الان کسی آن فیلم را ببیند بگوید بازیگری در خون سینا بود و باید حتما آن را دنبال می‌کرد و به خاطر همین ذوق ذاتی سیناست که می‌پندارم می‌توانیم ۴۸ ساعت با هم صحبت کنیم و خسته نشویم.

گاهی جای مراد و مرید بین ما عوض می‌شود. شما زمانی کسی را دوست دارید که از او چیزهایی هم یاد می گیرید و من با افتخار می‌گویم از سینا چیزهای زیادی یاد گرفته‌ام. حتی اگر ۶۰ سالش بشود باز هم بچه من است اما این سن یک عدد است مهم دانش اوست.

     آلبوم را پدرتان هم شنیده و نظر داده؟

سینا: بله ما کارها را بارها و بارها با هم شنیده‌ایم اما راستش من در نهایت حرف خودم را می‌زنم و کارم را می‌کنم.

     از آلبوم راضی هستید؟ می‌خواهم بدانم چقدر در آن جبر و مسائل مجاز شدن دخیل بوده و تو را از آن سینا حجازی که خودت دوست داشتی جدا کرده است؟

سینا: به هر حال وقتی مجوز می‌گیرید یعنی باید از فیلترهایی عبور کنید. اما من همه تلاش خودم را کردم که این اتفاق نیفتد که مخاطب بگوید حالا که مجاز شده نمی‌تواند مانند قبل حرف‌هایش را بزند و به همین خاطر کارش جذابیت قبل را ندارد. اما معتقدم خودم نباید نظری درباره آلبوم بدهم چون کار اشتباهی است. درنهایت این آلبوم نتیجه فکر و تلاش و احساس من است یا به عبارتی همان که همه هنرمندان می‌گویند، فرزند من است، اینکه بلند یا کوتاه، زشت یا زیباست مهم نیست؛ من دوستش دارم. مهم این است مردم خوششان بیاید.

     برای تیتراژ برنامه‌ای دارید؟

سینا: فعلا نه و البته رغبتی هم ندارم.

     اما به نظر می‌آید موفق بودید و حتی در جشن دنیای تصویر، نامزد جایزه هم شدید…

سینا: بله کاندیدا شدم اما در واقع من آن آهنگ را چهار سال قبل از سریال «مسیر انحرافی» ساخته بودم و سازندگان آن کار چون دیدند به موضوع کارشان می‌خورد پارت اول آهنگ را برداشتند و استفاده کردند. به نظر کار سفارشی هیچ وقت خوب نمی‌شود. بقالی که نیست بگویند پنیر داری و تو بگویی دارم یا ندارم.

     کدام وجهه سینا و کارش را دوست دارید؟

صدرالدین: به نظرم سینا قائم به خودش است، بعد از خدا و خواست او که در آن شک نداریم سینا خودش حرکت کرد. اگر قرار بود برود دنبال مجوزش منتظر من نمی‌ماند. حتی من بارها زنگ زده‌ام که بخواهم کاری برایش انجام بدهم اما او نپذیرفته و من به این روحیه‌اش خیلی افتخار می‌کنم.

جاهایی بوده که حضور من به سریع‌تر و ساده‌تر انجام شدن کارش کمک می‌کرد اما خودش با سعی و سختی آن را انجام داد و این برای من خیلی لذت‌بخش بود. متکی بودن به خودش بی‌نظیر است. من خودم هم همین‌طور بودم. وقتی از یک جای کوچک برای کار به شهر آمدم کسی حمایتم نکرد و در همه این سال‌ها هم کسی پشتم نبوده است اگرچه خودم بارها دست خیلی‌ها را گرفتم اما شده وقتی چند سال بیکار بودم کسی نپرسیده حالت چطور است. به نظرم مهم است افرادی که در این وادی قدم برمی‌دارند روی پای خودشان بایستند و تلاش کنند چون در این صورت خیلی موفق‌تر هستند تا اینکه روی دیوار کسی یادگاری بنویسند.

همسر میترا حجار همسر صدرالدین حجازی همسر سینا حجازی خانواده سینا حجازی خانواده بازیگران بیوگرافی صدرالدین حجازی بیوگرافی سینا حجازی اینستاگرام سینا حجازی اینستاگرام خوانندگان

رابطه پدر و پسری ما متفاوت است!

     پسرتان با شما روراست است؟

صدرالدین: خیلی زیاد و این رک بودنش را دوست دارم. رابطه ما طوری است که یک ساعت با هم از خنده ریسه می‌رویم و یک دفعه هم اشک هم را درمی‌آوریم. گاهی سینا جلوی جمع حرفی را زده که شاید اگر پدر دیگری بود حالش بد می شد. منظورم بی‌احترامی نیست. منظورم این است که همه چیز حتی اشتباه شما را همانجا مقابل شما عنوان می‌کند. این برای من لذت‌بخش است و نشان می‌دهد پسرم مراقبم است و جایی اگر اشتباهی بکنم حواسش جمع است.

     این نگاه پدر باعث شده با ایشان راحت باشید؟

سینا: اتفاقا من این راحتی را از بابا دارم.

     شما این شکل رابطه را دوست دارید؟

سینا: خیلی زیاد چون من پدر و پسر با این شکل و حد از رفاقت خیلی کم دیده‌ام.

     کدام کار پدر را دوست ندارید؟

سینا: این سوال سختی است چون به هر حال پدرم هستند و کارهای‌شان را دوست دارم اما بوده کارهایی که فکر می‌کنم می‌توانست بهتر باشد و مثلا گفته‌ام این نقش و بازی‌تان آنقدر پررنگ نبود اما طوری نبوده که کل کار را نفی کنم.

     کاری از پدرتان است که ندیده باشید؟

سینا: خیلی زیاد. البته به علل مختلفی؛ مثلا اینکه بعضی کارهای بابا برای زمان قبل از تولد من است و بیشترشان پیدا نمی‌شود؛ مثل همان کاری که در آن بازی هم کردم. پدرم در مدت۵۰ سال نزدیک ۳۰۰ کار بازی کرده است. البته این را می‌گویم که همیشه مراقب بودم کسی رابطه پدر و پسری ما را نداند.

     چرا؟

سینا: شما می‌دانید که نیکلاس کیج، برادرزاده فورد کاپولا است ولی چون نمی‌خواست کسی بگوید از رانت عمویش استفاده می‌کند نامش را عوض کرد. به نظرم اگر ننه صمد هم خاله کاپولا بود الان آنجلینا جولی شده بود. هیچ وقت دوست نداشتم مردم بگویند طرف چون در این کار است پسرش را می‌خواهد وارد کند و. . . از این نگاه و اعتبار قرض کردن بدم می‌آمد. سعی کردم کسی متوجه آن نشود. الان دیگر مرا به شکل مستقل می‌شناسند و آلبومم در مراحل انتشار است. الان دیگر ابایی ندارم بگویم پسر صدرالدین حجازی هستم. چون بیل‌هایم را خودم جای دیگری زدم تا از اعتبار پدرم استفاده نکنم.

اینستاگرام خوانندگان اینستاگرام سینا حجازی بیوگرافی سینا حجازی بیوگرافی صدرالدین حجازی خانواده بازیگران خانواده سینا حجازی همسر سینا حجازی همسر صدرالدین حجازی همسر میترا حجار


ادامه مطلب ...

بیوگرافی آریا عظیمی نژاد ،مهمان برنامه خندوانه +عکس خانواده

بیوگرافی آریا عظیمی نژاد ،مهمان برنامه خندوانه +عکس خانواده

آریا عظیمی‌نژاد Arya Aziminejad (متولد ۵ اردیبهشت ۱۳۵۲ در تهران) موسیقی‌دان، آهنگ‌ساز و نوازندهٔ سه‌تار ایرانی است.

مهمانان خندوانه خانواده آریا عظیمی نژاد پوپک عظیمی نژاد بیوگرافی نیما عظیمی نژاد بیوگرافی جمشید عظیمی نژاد بیوگرافی آریا عظیمی نژاد Arya Aziminejad

آریا عظیمی نژاد مهمان برنامه خندوانه و رامبد جوان در شبکه نسیم

آریا عظیمی‌نژاد در خانواده‌ای هنری متولّد شد. او فرزند جمشید عظیمی نژاد است که خود سالها در زمینه کودکان و نوجوانان فعال بود و او را عمدتا با برنامه محبوب وی خانه عروسکها که در سالهای اول انقلاب از تلویزیون پخش می شد می شناسند. سه‌تار را نزد پدربزرگ خود فرا گرفت و سپس از محضر اساتیدی چون جلال ذوالفنون، محمود تاجبخش و علی‌اصغر زندوکیل بهره برد.

نیما عظیمی‌نژاد آهنگساز، نوازندهٔ سه تار و صدابردار ، برادر آریا عظیمی نژاد است.نیما از سن هشت سالگی (۱۳۶۵) فراگیری موسیقی را زیر نظر پدر و برادر خود با ساز سه تار آغاز کرد و از محضر اساتیدی چون فرهاد فخرالدینی، محمدرضا لطفی، پشنگ کامکار و کیوان میرهادی بهره برد.

مهمانان خندوانه خانواده آریا عظیمی نژاد پوپک عظیمی نژاد بیوگرافی نیما عظیمی نژاد بیوگرافی جمشید عظیمی نژاد بیوگرافی آریا عظیمی نژاد Arya Aziminejad

نیما عظیمی نژاد و همسرش بیتا ملاحسینی

آریا عظیمی نژاد در سال ۷۲ در رشتهٔ موسیقی دانشگاه آزاد واحد هنر و معماری پذیرفته شده و نزد اساتیدی چون فرهاد فخرالدینی و مصطفی‌کمال پورتراب به فراگیری اصول موسیقی پرداخته است. کار حرفه‌ای ساخت موسیقی را از سال دوّم دانشگاه با موسیقی تئاتر آغاز کرد و خیلی زود توانست در جشنواره‌های بین‌المللی تئاتر، نامزد دریافت بهترین موسیقی متن گردد. این موفّقیت‌ها سبب ورود او به سینما و تلویزیون گردید و آثار قابل توجّهی را خلق کرد.

عظیمی‌نژاد با ساخت موسیقی فیلم «میم مثل مادر» در سینما و «او یک فرشته بود» در تلویزیون توانست به جمع آهنگ‌سازان برتر ایران راه یابد که حاصل آن نامزدی بهترین موسیقی متن در جشنواره بین‌المللی فیلم فجر و جایزهٔ خانه سینما برای فیلم‌های چون «میم مثل مادر»، «طلا و مس» و «فرزند خاک» است.

عظیمی‌نژاد در سال ۲۰۰۴ میلادی توانست مقام دوّم در جشنوارهٔ موسیقی بریتانیا را در رشتهٔ موسیقی فولکلوریک بین‌المللی با تکنوازی سه‌تار به‌دست‌آورد.

آشنائی او با جاسلین پوک آهنگساز شهیر بریتانیائی سبب همکاری او در چندین پروژهٔ موسیقی فیلم شد.

ساخت موسیقی برای خوانندگان سرشناس ایرانی از دیگر فعّالیت‌های حرفه‌ای او می‌باشد. علاقهٔ او به موسیقی فولکلوریک ایرانی سبب شد تا مجموعه‌ای از موسیقی نواحی ایران را جمع‌آوری کرده و از آنها در ساخت موسیقی فیلم تأثیر گیرد.

مهمانان خندوانه خانواده آریا عظیمی نژاد پوپک عظیمی نژاد بیوگرافی نیما عظیمی نژاد بیوگرافی جمشید عظیمی نژاد بیوگرافی آریا عظیمی نژاد Arya Aziminejad

آریا عظیمی نژاد و پسرش

instagram aryaaziminejad

 

آریا عظیمی نژاد با انتشار عکس زیر در اینستاگرامش نوشت :

مهمانان خندوانه خانواده آریا عظیمی نژاد پوپک عظیمی نژاد بیوگرافی نیما عظیمی نژاد بیوگرافی جمشید عظیمی نژاد بیوگرافی آریا عظیمی نژاد Arya Aziminejadعاشق ترم اى پسر ز خسرو
نیکو ترى اى پسر ز شیرین

آریا عظیمی نژاد شش سال داشت، در کنار پدر (جمشید عظیمی نژاد) و خواهرش (پوپک) به ایفای نقش می‌پرداخت. در برنامه «خانه عروسک‌ها» شخصیت‌های عروسکی چون بدجنس، نابغه، مهربون، پلیس، زبون دراز، روشن سر و … هم حضور داشتند.

مهمانان خندوانه خانواده آریا عظیمی نژاد پوپک عظیمی نژاد بیوگرافی نیما عظیمی نژاد بیوگرافی جمشید عظیمی نژاد بیوگرافی آریا عظیمی نژاد Arya Aziminejadجمشید عظیمی نژاد در کنار فرزندانش

این برنامه ویژه کودکان و نوجوانان با نویسندگی، کارگردانی و تهیه‌کنندگی زنده یاد جمشید عظیمی نژاد سال‌های ۵۸ و ۵۹ روی آنتن می‌رفت که پخش سری دوم آن یک باره قطع شد.

مهمانان خندوانه خانواده آریا عظیمی نژاد پوپک عظیمی نژاد بیوگرافی نیما عظیمی نژاد بیوگرافی جمشید عظیمی نژاد بیوگرافی آریا عظیمی نژاد Arya Aziminejad

آلبوم‌های آریا عظیمی‌نژاد:

«جادوی ایران‌زمین» نام نخستین آلبوم رسمی از آهنگ‌های ساخته شده توسط «آریا عظیمی‌نژاد» است که در اکتبر سال ۲۰۰۲ منتشر شده است. آلبوم دوّم منتشر شده از «آریا عظیمی‌نژاد» «میم مثل مادر» نام دارد. «آلبوم ساقیِ سر مست» سوّمین کار او می‌باشد. در سال ۱۳۹۲ مجموعهٔ دوّم از «جادوی ایران‌زمین» به صورت پخش دیجیتال برروی iTunes منتشر شد.

تئاترها

  1. آن سوی آیینه (کارگردان: آزیتا حاجیان)
  2. گرگ و میش (کارگردان: آزیتا حاجیان)
  3. تلخ‌بازی قمر در عقرب (کارگردان: شهره لرستانی)
  4. سه سال و نیم (کارگردان: امیر آقایی)
  5. اژدهاک (کارگردان: وحید عیوضی)
  6. هُتل عروس (کارگردان: سیما تیرانداز)

سریال‌ها

  1. پزشکان (کارگردان: مسعود کرامتی)
  2. کاکتوس‌های بی‌شخصیّت (کارگردان: نیما فلاح)
  3. زنگِ آخر (کارگردان: نیما فلاح)
  4. این راهش نیست (کارگردان: مسعود کرامتی)
  5. کمین (کارگردان: مسعود کرامتی)
  6. خانه ما (کارگردان: مسعود کرامتی)
  7. روزهای اعتراض (کارگردان: حسین سهیلی‌زاده ۱۳۸۴)
  8. نیمکت (کارگردان: محمد رحمانیان ۱۳۸۴)
  9. او یک فرشته بود (کارگردان: علیرضا افخمی ۱۳۸۴)
  10. آخرین گناه (کارگردان: حسین سهیلی‌زاده ۱۳۸۵)
  11. مروارید سُرخ (کارگردان: مسعود رسام ۱۳۸۳)
  12. آوای ماه (مستند موسیقی نواحی ایران) (کارگردان: مسعود امینی تیرانی ۱۳۸۴)
  13. در جستجوی سایه (مستند قطب جنوب) (کارگردان: حمید خداشناس)
  14. پریدخت (کارگردان: سامان مقدم ۱۳۸۶)
  15. باز آی (مستند حضرت مولانا) (کارگردان: سهیل نصیری ۱۳۸۶)
  16. روز حسرت (کارگردان: سیروس مقدم ۱۳۸۷)
  17. رستگاران (کارگردان: سیروس مقدم ۱۳۸۸)
  18. چاردیواری (کارگردان: سیروس مقدم ۱۳۸۹)
  19. زیر هشت (کارگردان: سیروس مقدم ۱۳۸۹)
  20. جراحت (کارگردان: محمدمهدی عسگرپور ۱۳۸۸)
  21. پایتخت (کارگردان: سیروس مقدم)
  22. تا ثریّا (کارگردان: سیروس مقدم ۱۳۹۰)
  23. مثل یک کابوس (کارگردان: شهرام شاه‌حسینی ۱۳۹۰)
  24. چک برگشتی (کارگردان: سیروس مقدم ۱۳۹۱)
  25. راه طولانی (کارگردان: رضا کریمی ۱۳۹۱)
  26. بیدار باش (کارگردان: احمد کاوری ۱۳۹۱)
  27. دیوار (کارگردان: سیروس مقدم ۱۳۹۱)
  28. پایتخت ۲ (کارگردان: سیروس مقدم ۱۳۹۲)
  29. دودکش (کارگردان: محمدحسین لطیفی ۱۳۹۲)
  30. پایتخت ۳ (کارگردان: سیروس مقدم ۱۳۹۳)
  31. میکائیل (کارگردان: سیروس مقدم ۱۳۹۴)
  32. پایتخت ۴ (کارگردان: سیروس مقدم ۱۳۹۴)
  33. قرعه (کارگردان: برزو نیک‌نژاد ۱۳۹۵)

مهمانان خندوانه خانواده آریا عظیمی نژاد پوپک عظیمی نژاد بیوگرافی نیما عظیمی نژاد بیوگرافی جمشید عظیمی نژاد بیوگرافی آریا عظیمی نژاد Arya Aziminejad

فیلم‌های سینمایی

  1. عروس خوش‌قدم (کارگردان: کاظم راست‌گفتار)
  2. نقاب (کارگردان: کاظم راست‌گفتار ۱۳۸۳)
  3. من و دبورا (کارگردان: سید ضیاءالدین دری ۱۳۸۴)
  4. عروسک فرنگی (کارگردان: فرهاد صبا ۱۳۸۴)
  5. صحنه جرم، ورود ممنوع! (کارگردان: ابراهیم شیبانی)
  6. چند کیلو خرما برای مراسم تدفین (کارگردان: سامان سالور ۱۳۸۴)
  7. میم مثل مادر (کارگردان: رسول ملاقلی‌پور ۱۳۸۵)
  8. پارک وی (کارگردان: فریدون جیرانی ۱۳۸۵)
  9. پرنده شاهین (تله فیلم ۱۳۸۶)
  10. همیشه پای یک زن در میان است (کارگردان: کمال تبریزی ۱۳۸۶)
  11. فرش ایرانی اپیزود فرش زمین (کارگردان: کمال تبریزی)
  12. فرزند خاک (کارگردان: محمدعلی باشه آهنگر ۱۳۸۶)
  13. آن سوی رودخانه (کارگردان: عباس احمدی مطلق ۱۳۸۷)
  14. سایه‌های آرزو (تله فیلم) (کارگردان: ابراهیم سلطانی فر ۱۳۸۷)
  15. طلا و مس (کارگردان: همایون اسعدیان ۱۳۸۸)
  16. نفوذی (کارگردان: احمد کاوری و مهدی فیوضی ۱۳۸۷)
  17. آدمکش (کارگردان: رضا کریمی ۱۳۸۸)
  18. بیداری رؤیاها (کارگردان: محمدعلی باشه آهنگر ۱۳۸۸)
  19. بهشت اینجاست (کارگردان: حمیدرضا سلیمیان ۱۳۸۹)
  20. فیلم تلویزیونی زنگار (عباس احمدی مطلق ۱۳۸۹)
  21. زندگی خصوصی (کارگردان: محمدحسین فرح‌بخش ۱۳۹۰)
  22. کاغذ خروس‌نشان (کارگردان: مریم میلانی ۱۳۹۰)
  23. چک (کارگردان: کاظم راست‌گفتار ۱۳۹۰)
  24. خواب‌زده‌ها (کارگردان: فریدون جیرانی ۱۳۹۲)
  25. تراژدی (کارگردان: آزیتا موگویی ۱۳۹۲)
  26. مستانه (کارگردان: محمدحسین فرح‌بخش ۱۳۹۳)
  27. گینس (کارگردان محسن تنابنده ۱۳۹۳)
  28. ع ش ق (کارگردان: قاسم جعفری ۱۳۹۳)
  29. شاهزاده روم (کارگردان هادی محمدیان ۱۳۹۳)
  30. در مدت معلوم (وحید امیرخانی ۱۳۹۳)
  31. نیم(بهمن کامیار ۱۳۹۴)
  32. پرونده‌ای برای سارا (نادر مقدس ۱۳۹۴)
  33. آب‌نبات چوبی (کارگردان: محمدحسین فرح‌بخش ۱۳۹۴)
  34. ژانویه خونین (محصول کشور جمهوری آذربایجان؛ کارگردان: وحید مصطفایف سال ۱۳۹۴)
  35. هلن (علی اکبر ثقفی ۱۳۹۴)
  36. خوب، بد، جلف (کارگردان: پیمان قاسم‌خانی ۱۳۹۵)

فیلم کوتاه

  1. سه خواهر
  2. کیف
  3. درس آخر
  4. پشت‌سر باد نمی‌آید
  5. آن
  6. زرد، آبی قرمز (کارگردان: علی کریم ۱۳۸۵)[۲۰]

مستند

  1. مستند «وقتی ابرها پایین می‌آیند» (کارگردان: معین کریم‌الدّینی ۱۳۹۰)
  2. مستند آتلان (کارگردان: معین کریم‌الدّینی ۱۳۹۳)
  3. مستند به پشت تابلو نگاه کن (کارگردان: محسن برمهانی)
  4. مستند لبیک (پیاده‌روی اربعین) (کارگردان: وحید امیرخانی ۱۳۹۱)

موسیقی پاپ

  1. مقدمهٔ «بر آتش»، «مرو ای دوست»، «مُناجات» (موسیقی آوایی) و نوازندگی سه‌تار در آلبوم «برکت» محمد اصفهانی
  2. «غزال» در آلبوم بی واژه (با صدای محمد اصفهانی برای امام هشتم)
  3. «شکایت هجران» (خواننده:محمد اصفهانی) آلبوم نون و دلقک
  4. «رستگاران» (خواننده: محمد اصفهانی)
  5. «تا ثریّا» (خواننده: محمد اصفهانی)
  6. «زیر هشت» (خواننده: محمد اصفهانی)
  7. «زائر بهار (خواننده: محمد اصفهانی)
  8. نوازندگی سه‌تار در آلبوم «حال منِ بی‌تو» (علیرضا عصار)
  9. نوازندگی سه‌تار در آلبوم «غریبه» (فریدون آسرایی)
  10. نوازندگی سه‌تار در آلبوم «راه بی‌پایان» (پویا نیک پور) دیگر کارها:
  11. موسیقی تیتراژ «سینما یک»
  12. موسیقی ویدئوکلیپ «لحظه‌های ماندگار» (کارگردان: حسین ستاره)
  13. موسیقی ویدئوکلیپی برای حضرت علی
  14. دراین قطعه از بهشت (با مداحی استاد کریم خانی برای امام هشتم)
  15. «سمت خدا» موسیقی برنامه ویژه ماه مبارک رمضان (کاری از محمد صالح‌علا)
  16. «نان و ماه» موسیقی برنامه ویژه ماه مبارک رمضان (کاری از باران صالح‌علا)
Arya Aziminejad بیوگرافی آریا عظیمی نژاد بیوگرافی جمشید عظیمی نژاد بیوگرافی نیما عظیمی نژاد پوپک عظیمی نژاد خانواده آریا عظیمی نژاد مهمانان خندوانه


ادامه مطلب ...

بیوگرافی مریم سعادت (بازیگر) +عکس ،مصاحبه و فیلمها

بیوگرافی مریم سعادت (بازیگر) +عکس ،مصاحبه و فیلمها

مریم سعادت (متولد ۱۳۳۷ در تهران) و دارای لیسانس تئاتر عروسکی از دانشکده هنرهای دراماتیک می باشد.

مریم سعادت بازیگر سریال “قرعه” که از شبکه سه پخش می شود و همچنین درباره نقش خود در «دردسرهای عظیم ۲» بیان کرد که حساسیت هایی که برای زندگی دخترش در این سریال دارد برگرفته از واقعیت های جامعه و زیاد شدن طلاق در جامعه امروز است و از سر بدجنسی نیست.

همسر مریم سعادت عکس جدید بازیگران سریال دردسرهای عظیم خانواده بازیگران بیوگرافی مریم سعادت بازیگران سریال قرعه

مریم سعادت درباره بازی این روزهای خود در سریال «دردسرهای عظیم ۲» که از شبکه سوم سیما روی آنتن می رود و اختلافاتی که در نقش مادر بهار با دامادش دارد، گفت: فیروزه زنی رنج کشیده است که برای بهار زحمات زیادی را متحمل شده است و از این حیث نگرانی های زیادی برای دخترش دارد.

بازیگر مجموعه «باغ سرهنگ» ادامه داد: او خودش به نوعی پدر هم هست و سرپرستی منزلش را بر عهده دارد بنابراین حساسیت بیشتری روی بهار دارد. او پیش از این مخالفت هایی با ازدواج بهار و لطیف داشت که حالا چون مشکلات آنها زیاد شده است حساسیت های مادر هم بیشتر می شود.

سعادت درباره سخت گیری هایی که به عنوان مادر بهار و زندگی او با لطیف دارد، توضیح داد: فیروزه زن بدجنسی نیست بعضی ممکن است اشتباه کنند اما اگر او را از زاویه دید عمومی تری نگاه کنند به او به عنوان یک مادر حق می دهند. او تا حدودی با ازدواج لطیف و بهار راضی است اما به دنبال دلایل محکمه پسندی برای زندگی دخترش با لطیف می گردد.

بازیگر مجموعه «آرایشگاه زیبا» درباره اینکه دغدغه های فیروزه از یک مادر واقعی در جامعه امروزی گرفته شده است، یادآور شد: این روزها در جامعه ما طلاق زیاد شده است و داستان این سریال هم مطابق با مسایلی که در جامه وجود دارد پیش می رود به همین دلیل فیروزه با منطق خود به دنبال نوعی محکم کاری است.

همسر مریم سعادت عکس جدید بازیگران سریال دردسرهای عظیم خانواده بازیگران بیوگرافی مریم سعادت بازیگران سریال قرعه

وی در پایان با اشاره به قسمت هایی که این روزها در حال تصویربرداری آن هستند، عنوان کرد: حجم کار زیاد است و همه عوامل زحمت می کشند تا ساعات خوبی را برای مخاطبان رقم بزنند و من فکر می کنم به دلیل حجم کار تا آخرین روزهای ماه مبارک رمضان درگیر تصویربرداری باشیم.

همسر مریم سعادت عکس جدید بازیگران سریال دردسرهای عظیم خانواده بازیگران بیوگرافی مریم سعادت بازیگران سریال قرعه

«دردسرهای عظیم ۲» که داستان آن به نوعی در ادامه سری قبل است به کارگردانی برزو نیک نژاد هر شب ساعت ۲۱ از شبکه سوم سیما روی آنتن می رود، البته قسمت هایی از سریال نیز به دلیل رقابت های والیبال روی آنتن نرفت و این سریال تا بعد از ماه مبارک رمضان ادامه پیدا خواهد کرد.

نصیحت نمیکنم

مریم سعادت : من صاحب پسر هستم. حس مادری حس کم نظیری است که شما نظیر آن را در جایی دیگر تجربه نمیکنید. رابطه من و پسرانم بسیار دوستانه است و سعی میکنم بیشتر از اینکه رابطه مادر و پسری با یکدیگر داشته باشیم با هم رفیق باشیم. گاهی دوستانم به من میگویند به شاگردانت چه نصیحتی میکنی، میگویم من اهل نصیحت کردن نیستم حتی پسر خودم را هم نصیحت نمیکنم چون معتقدم نسل امروز کم حوصلهتر از این حرفهاست که حوصله شنیدن حرفهای ما را داشته باشند به همین خاطر ترجیح میدهم تنها راه را به آنها نشان دهم تا چگونگی طی کردن مسیر را به آنها آموزش بدهم.

همسر مریم سعادت عکس جدید بازیگران سریال دردسرهای عظیم خانواده بازیگران بیوگرافی مریم سعادت بازیگران سریال قرعه

هنوز عروسک بازی می‌کنم 

مریم سعادت : من شیفته دنیای عروسکها هستم و با وجود اینکه سن و سالی از من گذشته اما هنوز با دیدن عروسکها سر ذوق میآیم شاید بخشی از این علاقه به این خاطر باشد که من تحصیلکرده این رشته بودم و هدفم از ورود به این حرفه کار برای بچه ها در حوزه عروسکی بود، اما متاسفانه به دلیل محدودیتهایی که در این حرفه وجود داشت بعد از گذشت مدتی مجبور شدم در حوزه های دیگر هم کار کنم. به هر حال، اگر کار عروسکی رونق بگیرد، فعالیت در همه حوزه ها را رها میکنم و با عشق و علاقه خاصی صرفا در این فضای عروسکی کار میکنم.

برای این‌که این مادر را واقعی نشان دهید تا برای مردم واقعی و ملموس باشد، چه تمهیداتی اندیشیده‌اید؟

من خودم مادر هستم هر چند دختر ندارم ولی براین باورم که مشکلات جوانان عین هم است و پسران من هم همین مشکلات را دارند. من دیده‌ام مردمی که دختران دم‌بخت دارند با چه مشکلاتی روبه‌رو هستند و چه انتظاراتی از ازدواج آنها دارند. اتفاقا این مادر به لحاظ انسانیت دامادش را پذیرفته ولی مساله معاش و آینده او مساله‌ای است که بر آن تاکید دارد. من همین مادران را که نمونه‌های زیادی از آنها را در جامعه دیده‌ام الگو قرار دادم و نقش فیروزه را بازی کردم.

 همسر مریم سعادت عکس جدید بازیگران سریال دردسرهای عظیم خانواده بازیگران بیوگرافی مریم سعادت بازیگران سریال قرعه

مریم سعادت در خندوانه

مریم سعادت از علاقه‌اش به تیم پرسپولیس و نحفیف و شکننده بودنش در کودکی که به گفته خودش باعث موذی‌گری‌اش شده بود گفت.

به گزارش جی پلاس، شامگاه سه‌شنبه بیست‌و‌چهارم اسفند مریم سعادت بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون، عروسک‌گردان و صداپیشه عروسک، مهمان برنامه «خندوانه» شد.

مریم سعادت که این روزها در سریال «پنچری» با بازیگرانی چون حمید لولایی، یوسف تیموری و مهران غفوریان جلوی دوربین برزو نیک‌نژاد است در مورد چگونگی ورودش به دنیای نمایش عروسکی گفت: «دیپلم من هنرهای تجسمی است و دوست داشتم طراحی صحنه بخوانم. روزی که برای گرفتن کارت حضور در جلسه رفتم متوجه شدم اشتباه کرده‌ام و آن روز، روز امتحان بوده نه توزیع کارت. پشت در ایستاده بودم، یک بند در می‌زدم و هر چه قدر بقیه می‌گفتند ان‌شااله سال بعد! گوش نمی‌دادم. آن قدر در زدم که رئیس دانشگاه دنبالم فرستاد. وقتی دیدمش بغضم ترکید و او گفت فردا بروم و با بچه‌های عروسکی امتحان بدهم. بعد هم قول داد اگر پذیرفته شدم کمکم کند تا ترم اول تغییر رشته بدهم و بروم طراحی صحنه.»

بازیگر «قصه‌های تا به تا» (زی زی گولو) ادامه داد: «از بین دو هزار متقاضی، فقط چهار نفر می‌خواستند و من هم یکی از آن چهار نفر بودم. یک ترم که خواندم دیدم چه دنیای گسترده و عجیب و غریبی است و ماندگار شدم.»

صداپیشه عروسک نوک طلا در «خونه مادربزرگه» در مورد این که چطور از نمایش عروسکی به بازیگری کشیده شد توضیح داد: «سال ۶۹ مرضیه برومند دوست صمیمی و معلم همیشگی‌ام مشغول ساخت «آرایشگاه زیبا» بود و من مشغول ساخت عروسک و کارگردانی. او به همراه رسول نجفیان و احمد بهبهانی فیلمنامه سریالش را می‌نوشت که من پیشنهاد دادم اگر نقش کوچکی باشد بازی کنم و یکی از دخترهایی شدم که رضا بابک به خواستگاریش می‌رفت.»

مریم سعادت با اشاره به درگذشت دنیا فنی‌زاده گفت: «به جرات می‌گویم دنیا یکی از بهترین عروسک‌گردان‌های این مملکت بود و جایش خیلی خالی است.»

بازیگر فیلم‌های «آقا یوسف» با اشاره به برادرش که خبرنگار و عکاس تیم پرسپولیس بوده است گفت: «یادم است هر موقع پرسپولیس مسابقه داشت مادرم تسبیح به دست دعا می‌کرد که برنده شود. الان هم اگرچه بازی‌ها را نمی‌بینم اما حتما نتایج را دنبال می‌کنم و برایم مهم است.»

کارگردان نمایش عروسکی «کنسرت حشرات» در مورد دوران کودکی‌اش افزود: «من بچه‌ای بسیار ریز، نحیف و شکننده بودم طوری که همیشه همه نگران بودند مبادا مریض شوم یا از دست بروم. من هم فکر می‌کردم باید همیشه جلوی بقیه ساکت و آرام باشم. شاید همین باعث شد کمی موذی شوم. هر وقت هم کاری می‌کردم آنقدر قیافه‌ام مظلوم بود که کسی باورش نمی‌شد کار من باشد.»

مریم سعادت در پایان قول داد برای پنج تا ۱۰ نفر از حاضران در استودیو «خندوانه» ورکشاپی سه تا پنج روزه در مورد نمایش عروسکی بگذارد.  

همسر مریم سعادت عکس جدید بازیگران سریال دردسرهای عظیم خانواده بازیگران بیوگرافی مریم سعادت بازیگران سریال قرعه

فیلمهای سینمایی مریم سعادت

  1. پدر آن دیگری (۱۳۹۳)
  2. متولد ۶۵ (۱۳۹۳)
  3. عملیات مهد کودک (۱۳۹۱)
  4. چک (۱۳۹۰)
  5. آخرین سرقت (۱۳۸۹)
  6. آقا یوسف (۱۳۹۰)
  7. از ما بهترون (۱۳۸۷)
  8. کلاغ پر (۱۳۸۶)
  9. قاعده بازی (۱۳۸۵)
  10. یک بوس کوچولو (۱۳۸۴)
  11. در به درها (۱۳۸۳)
  12. ماهی‌ها عاشق می‌شوند‍ (۱۳۸۳)
  13. تارزن و تارزان (۱۳۸۰)
  14. شهر زنان (۱۳۷۷)
  15. کارآگاه ۲ (۱۳۶۷)
  16. میهمان ناخوانده (۱۳۶۷)

سریال های تلویزیونی مریم سعادت

سالنامسمتکارگردانتوضیحات
۱۳۹۴-۱۳۹۵قرعهبازیگربرزو نیک‌نژاددر نوروز ۱۳۹۵ از شبکه ۳ پخش شد.
١٣٩۴دردسرهای عظیم ٢بازیگربرزو نیکنژاد
۱۳۹۳دردسرهای عظیمبازیگربرزو نیک‌نژادشبکه ۳
۱۳۹۲باغ سرهنگبازیگرفلورا سامدر نقش «روح‌انگیز»
۱۳۹۱آب‌پریابازیگر مهمانمرضیه برومنددر نوروز ۱۳۹۲ از شبکه ۲ پخش شد.
۱۳۹۱«تعطیلات دوست‌داشتنی»بازیگرسیدوحید حسینیاین «مینی‌سریال»، در ۴ قسمت پخش شد.
۱۳۹۱تله‌فیلم «ضیافت‌نامه»بازیگرآرش معیریان
۱۳۹۱تله‌فیلم «به سلامت بانو»بازیگرمرتضی متولی
۱۳۹۱تله‌فیلم «آد»بازیگرکمال مقدم
۱۳۹۱تله‌فیلم «زن‌ها نمونه‌اند»بازیگرمصطفی خانلقی
۱۳۹۰تله‌فیلم «گنج پنهان»بازیگربابک محمدیمحصول صدا و سیمای مرکز کیش[۱]
۱۳۹۰نقطه سر خطبازیگرسعید آقاخانی
۱۳۸۹تله‌فیلم «شغل شریف»بازیگرسید احمد حسنی‌مقدم
۱۳۸۶آرزوهای شیرینبازیگرسید وحید حسینیدر نقش «عمه مهین»
۱۳۸۵کتابفروشی هدهدبازیگرمرضیه برومند
۱۳۸۴تله‌فیلم «اسب»بازیگربابک محمدیاین فیلم تلویزیونی، از محصولات «سیمافیلم» است.[۲][۳][۴][۵]
۱۳۸۳مجموعه عروسکی «ماجرای تقی جان»بازیگرمرضیه محبوب
۱۳۸۳باجناق‌هابازیگرفرهاد آئیششبکه تهران
۱۳۸۳خوش‌غیرتبازیگرعلی شاه‌حاتمیشبکه ۱
۱۳۸۲بانکی‌هابازیگرمهدی مظلومیدر نقش «مادر» و «معاون بانک» / شبکه ۲
۱۳۸۱خوش‌رکاببازیگرعلی شاه‌حاتمیدر نقش «همسر تقی»؛
در نوروز ۱۳۸۲ از شبکه ۱ پخش شد.
۱۳۸۱دیوانه در شهربازیگرغلامرضا رمضانی
۱۳۸۱بدون شرحبازیگرمهدی مظلومیشبکه ۳
۱۳۸۰کارآگاه شمسی و دستیارش مادامبازیگرمرضیه برومندبازی در اپیزود «روح سرگردان»
۱۳۸۰رستوران خانوادگیبازیگرحسین سهیلی‌زادهدر نقش «عمه خانم» / شبکه تهران
۱۳۷۹داستان‌های نوروزبازیگرمرضیه برومندشبکه ۱
۱۳۷۹کمینبازیگرمسعود کرامتیدر ۱۳ قسمت از شبکه ۳ پخش شد.
۱۳۷۹کلبه سپیدبازیگرمهرداد رایانی مخصوص
رحمان سیفی‌آزاد
۱۳۷۹خانه نیکوبازیگرمسعود کرامتیتابستان ۱۳۷۹ از شبکه ۲ پخش شد.
۱۳۷۷-۱۳۷۸دانی و من (سری دوم)بازیگرعلی عبدالعلی‌زادهشبکه تهران
۱۳۷۶سلام زندگیبازیگرمسعود شاه‌محمدی
۱۳۷۶این زمینی‌هابازیگرمسعود شاه‌محمدیشبکه تهران
۱۳۷۶یک مرد آبیبازیگرمحسن شاه‌محمدیاز برنامه «سیمای خانواده» پخش می‌شد.
۱۳۷۵-۱۳۷۶تهران ۱۱- ۵۹۵ ج ۴۸بازیگرمرضیه برومندبازی در اپیزود «تصادف»
۱۳۷۵-۱۳۷۶سیاه، سفید، خاکستریبازیگرسیامک شایقیشبکه ۲
۱۳۷۵مدرسه مادربزرگ‌هابازیگرغلامرضا رمضانیشبکه تهران
۱۳۷۵فروشگاهبازیگراحمد بهبهانیشبکه ۳
۱۳۷۵فرزندم بزرگ شدهبازیگرغلامرضا رمضانیشبکه تهران
۱۳۷۳-۱۳۷۴قصه‌های تابه‌تابازیگر
عروسک‌گردان
مرضیه برومنداز برنامه کودک و نوجوان شبکه ۲ پخش می‌شد.
۱۳۷۳دوستان خوببازیگرفریدون حسن‌پوراز برنامه کودک و نوجوان شبکه ۲ پخش می‌شد.
۱۳۷۰-۱۳۷۱بازگشایی مدارسکارگردان هنریمریم سعادتنمایش‌های عروسکی گوناگون، ویژه بازگشایی مدارس، که از
برنامه کودک و نوجوان شبکه ۱ پخش شد.
۱۳۷۰بچه‌های عروسکیکارگردان عروسکیژاله صدری
مریم سعادت
برنامه کودک و نوجوان شبکه ۱
۱۳۶۹آرایشگاه زیبابازیگرمرضیه برومند
۱۳۶۸سلامتی چه خوبه!بازیگرعلی‌رضا خمسه
۱۳۶۷عطر و گلاب بپاشید!عروسک‌گردان
صداپیشه
ایرج طهماسبدر دهه فجر ۱۳۶۷ از برنامه کودک و نوجوان شبکه ۱ پخش شد.
۱۳۶۶خونه مادربزرگهصداپیشهمرضیه برومندگویندگی بجای «نوک طلا»

ساتین

بازیگران سریال قرعه بیوگرافی مریم سعادت خانواده بازیگران سریال دردسرهای عظیم عکس جدید بازیگران همسر مریم سعادت


ادامه مطلب ...

بیوگرافی پریتی زینتا (بازیگر زیبای هندی) +عکس همسر آمریکایی اش

بیوگرافی پریتی زینتا (بازیگر زیبای هندی) +عکس همسر آمریکایی اش

پریتی زینتا Preity Zinta متولد ۱۹۷۵ (۴۲ ساله)  بازیگر فیلم‌های هندی است. او را میتوان جز تنها کسانی دانست که با مربع قدرت (شاهرخ خان ، سلمان خان ، امیر خان ، ریتیک روشن) بازی کرده اند دانست. او دانش آموخته رشته روانشناسی است اما به دلیل زیبایی و اعتماد به نفس بالا ابتدا کار خود را به عنوان مجری شروع کرده و سپس به بازیگری روی آورد او در بیش از شصت فیلم بازی کرده و برنده چندین جایزه برای بهترین بازیگر نقش اول و بازیگر نقش مکمل را دریافت کرده است . او همچنین در چند آهنگ نیز به همخوانی پرداخته است.

همسر پریتی زینتا نام بازیگران زن هندی با عکس بیوگرافی پریتی زینتا بازیگران هندی و همسرانشان بازیگر زیبای هندی Preity Zinta Gene Goodenough

پریتی زینتا سال ۳۱ ژانویه ۱۹۷۵ در شیملا می‌باشد و در رشته روانشناسی جنایی تحصیل کرده است.

او سنین نوجوانی و جوانی چندین بار در گزینش بازیگری شرکت کرد اما هر بار به دلیلی موفق به انتخاب نشد. پس از ناامید شدن از بازیگری به مانکنی رو آورد و به خاطر چهره جذاب و فیزیک بدنی مناسب ظرف مدت کوتاهی جزو بهترینهای این شغل شد.

همسر پریتی زینتا نام بازیگران زن هندی با عکس بیوگرافی پریتی زینتا بازیگران هندی و همسرانشان بازیگر زیبای هندی Preity Zinta Gene Goodenough

پس از مدتی بازی در فیلم (ازاعماق دل…) Dil Se در کنار هنرمندانی مانند شاهرخ خان به او پیشنهاد شد. او در این فیلم علی‌رغم نداشتن نقشی کلیدی با ارائه بازی زیبا مورد توجه قرار گرفت و بعد از آن با پیشنهادهای متعددی روبرو شد. از آن پس اکثر فیلمهای او با فروش خوبی در گیشه همراه بوده‌است.

 

پریتی روزنامه‌نگار هم هست و در بی‌بی‌سی می‌نویسد.

همسر پریتی زینتا نام بازیگران زن هندی با عکس بیوگرافی پریتی زینتا بازیگران هندی و همسرانشان بازیگر زیبای هندی Preity Zinta Gene Goodenoughپریتی زینتا در سال ۲۰۱۶ با جین گوودنو (Gene Goodenough) ازدواج کرده است.

به سابقه کاری پریتی زینتا یک نگاهی بیندازید.

پریتی تنها بازیگریست که تا به حال دوبار نقش مادر بدون شوهر را بازی کرده است. یکبار در اوایل شروع کارش در فیلم Kya Kehna و بار دوم اواسط کارش در حرفه بازیگری بود .درفیلم Salaam Namaste نقش دختری جسور را ایفا کرد و Jhoom Barabaar Jhoom نیز آخرین فیلمی است که پریتی در آن ایفای نقش کرده است.
پریتی همیشه عنوان کرده است که بعد از ازدواجش دیگر به کارش در سینما ادامه نخواهد داد.

“به یکباره از این کار کناره گیری می کنم.”این جمله را چندین بار تکرار کرد.
مسئله دیگری نیز که بهتر است درباره پریتی بدانید، این است که وی همچنان نسبت به عقاید و باورها و اهدافش ثابت قدم و استوار است و کاملا می داند در زندگی چه هدفی دارد و از اهدافش دور نمی شود. پریتی انسان اجتماعی ای است. وی طور خاصی فکر می کند و حتی حرف می زند. او نیز مثل آبیشک پیشنهاد بازی در هر فیلمی را قبول نمی کند و در انتخاب فیلم هایش خیلی هم سختگیر است.

همسر پریتی زینتا نام بازیگران زن هندی با عکس بیوگرافی پریتی زینتا بازیگران هندی و همسرانشان بازیگر زیبای هندی Preity Zinta Gene Goodenough

آیا پریتی همچنان نس وادیا را ملاقات می کند؟ البته! و مطمئنا این عشق را از روی خجالت پنهان نخواهد کرد. پریتی دوست دارد که همیشه عاشق باشد و نیازی نیست که عشق اش را پنهان کند اما خوب انگار دوست ندارد که کلا درباره زندگی خصوصی اش صحبت کند و رازهای زندگی شخصی اش را بازگو کند .
پریتی می گوید: “این درست نیست که همه دنیا بدانند که من در طول روز چه کارهایی انجام می دهم. هر کسی دوست دارد که زمانی با خودش خلوت کند و در تنهایی به خودش فکر کند و دوست ندارد که کسی خلوت اش را برهم بزند.

فیلم‌های پریتی زینتا

سال ساختنام فیلمبازیگر همراه
۱۹۹۸ازاعماق دل…شاهرخ خان
۱۹۹۸سربازبابی دئول
۲۰۰۱دل میخواهدعامر خان
۲۰۰۱دزدکی – یواشکیسلمان خان و رانی موکرجی
۲۰۰۰هر دلی که عاشق میشهسلمان خان و رانی موکرجی
۲۰۰۰چه بگوییم!!سیف علی خان
۲۰۰۰ماموریت کشمیرهرتیک روشن
۲۰۰۱این راه عشق استآجی دوگان
۲۰۰۲دل مال تو استماهیما
۲۰۰۳آرمانآمیتاب بچن و آنیل کاپور
۲۰۰۳کسی را پیدا کردمهرتیک روشن
۲۰۰۳شاید فردایی نباشد (فیلم)شاهرخ خان
۲۰۰۴ویر-زاراشاهرخ خان
هرپالشاینی آهوجا
Gene Goodenough Preity Zinta بازیگر زیبای هندی بازیگران هندی و همسرانشان بیوگرافی پریتی زینتا نام بازیگران زن هندی با عکس همسر پریتی زینتا


ادامه مطلب ...

بیوگرافی هلیا امامی (بازیگر) +عکس خانواده و اینستاگرام

بیوگرافی هلیا امامی (بازیگر) +عکس خانواده و اینستاگرام

هلیا امامی Helia Emami متولد ۱۳۶۶ در تهران ،بازیگر سینما و تلویزیون می باشد. او دوره بازیگری را زیر نظر استاد حمید سمندریان گذراند و از همان جا به خانم چیستا یثربی معرفی شد و در نمایشنامه ای که برای جشنواره تئاتر فجر کار میکردن نقشی ایفا کرد.

همسر هلیا امامی عکس جدید بازیگران دختر زیبا ایرانی چشم زیبا بیوگرافی هلیا امامی بازیگران سریال لژیونرها بازیگران زن زیبا بازیگران خوشگل اینستاگرام هلیا امامی Helia Emami

بعد از آن ٢ سال فقط تئاتر بازی کرد. ٢ تله فیلم به نام های غزل و بزرگراه سینمایی شیرین به کارگردانی داوود توحید پرست و ساکن کلبه چوبی به کارگردانی حسین لیالستانی.  سینمایی تقدیر نهایی به کارگردانی محسن توکلی را در کارنامه ی بازیگری خود دارد.

همسر هلیا امامی عکس جدید بازیگران دختر زیبا ایرانی چشم زیبا بیوگرافی هلیا امامی بازیگران سریال لژیونرها بازیگران زن زیبا بازیگران خوشگل اینستاگرام هلیا امامی Helia Emami

امامی در فیلم سینمایی موارد مشکوک به کارگردانی محسن توکلی با بازیگرانی همچون پوریا پور سرخ ، نیما شاهرخ شاهی ، مونا فرجاد و صدف طاهریان همبازی بوده است

 

هلیا امامی با انتشار تصویر زیر در اینستاگرامش نوشت : 

برادرت که پشتت باشه ترسی نداری که یه عالم مقابلت باشن خیالت راحته که کسی نمیتونه بهت صدمه بزنه 🌺🌺🌺عزیزه دلم روز میلادت بهترین اتفاق زندگیه منه بهترینم تولدت مبارک

همسر هلیا امامی عکس جدید بازیگران دختر زیبا ایرانی چشم زیبا بیوگرافی هلیا امامی بازیگران سریال لژیونرها بازیگران زن زیبا بازیگران خوشگل اینستاگرام هلیا امامی Helia Emami

هلیا امامی و برادرش امیرپوریا

همسر هلیا امامی عکس جدید بازیگران دختر زیبا ایرانی چشم زیبا بیوگرافی هلیا امامی بازیگران سریال لژیونرها بازیگران زن زیبا بازیگران خوشگل اینستاگرام هلیا امامی Helia Emami

حلقه ازدواج هلیا امامی

instagram heliaemami

همسر هلیا امامی عکس جدید بازیگران دختر زیبا ایرانی چشم زیبا بیوگرافی هلیا امامی بازیگران سریال لژیونرها بازیگران زن زیبا بازیگران خوشگل اینستاگرام هلیا امامی Helia Emamiهلیا امامی در سریال لژیونر ها

همسر هلیا امامی عکس جدید بازیگران دختر زیبا ایرانی چشم زیبا بیوگرافی هلیا امامی بازیگران سریال لژیونرها بازیگران زن زیبا بازیگران خوشگل اینستاگرام هلیا امامی Helia Emami

هلیا امامی در کنار مادربزرگش

همسر هلیا امامی عکس جدید بازیگران دختر زیبا ایرانی چشم زیبا بیوگرافی هلیا امامی بازیگران سریال لژیونرها بازیگران زن زیبا بازیگران خوشگل اینستاگرام هلیا امامی Helia Emami

عکس های جدید هلیا امامی

همسر هلیا امامی عکس جدید بازیگران دختر زیبا ایرانی چشم زیبا بیوگرافی هلیا امامی بازیگران سریال لژیونرها بازیگران زن زیبا بازیگران خوشگل اینستاگرام هلیا امامی Helia Emami

عکس های جدید و پشت صحنه هلیا امامی ، بیوگرافی و زندگینامه هلیا امامی بازیگر

عکس های دیده نشده هلیا امامی ، بیوگرافی کامل

Helia Emami اینستاگرام هلیا امامی بازیگران خوشگل بازیگران زن زیبا بازیگران سریال لژیونرها بیوگرافی هلیا امامی چشم زیبا دختر زیبا ایرانی عکس جدید بازیگران همسر هلیا امامی


ادامه مطلب ...

بیوگرافی آزیتا رضایی و همسرش مجتبی ظریفیان +ماجرای ازدواج

بیوگرافی آزیتا رضایی و همسرش مجتبی ظریفیان +ماجرای ازدواج

بیوگرافی و ماجرای ازدواج خاله رویا و همسرش عمو مهربان

آزیتا رضایی و سید مجتبی ظریفیان قبل از آن که زن و شوهر باشند یک زوج هنری هستند که بچه‌های ایران آنها را با نام خاله رویا و عمو مهربان می‌شناسند.

همسر مجریان همسر مجری زن همسر مجتبی ظریفیان همسر آزیتا رضایی فرزند عمو مهربان بیوگرافی مجتبی ظریفیان بیوگرافی آزیتا رضایی بارداری خاله رویا ازدواج مجریان
رضایی در رشته ادبیات فارسی تحصیل​کرده و سال‌ها سابقه کار تئاتر کودک را در کارنامه حرفه‌ای‌اش دارد.

ظریفیان نیز دامپزشکی خوانده و پس از سال‌ها کار تئاتر سال ۸۷ وارد تلویزیون شده و بازی و اجرای برنامه‌های پرمخاطبی چون «موتور امداد»، «صبح به خیر بچه‌ها» و «یه لقمه خنده» را برعهده گرفته است.

این زوج هنری همچنین اجراهای مشترکی را در برنامه‌های «آبرنگ»، «شکوفه‌های بهاری» و «رستوران کودکان» و …با یکدیگر داشته​اند آنها با همکاری هم  می‌کوشند خاطراتی خوش، در ذهن کودکان از خود برجای گذارند.

از اینکه مجتبی ظریفیان و آزیتا رضایی متولد چه سالی هستند اطلاعاتی در دسترس نیست.

گفتگو با عمو مهربان و خاله رویا
ابتدا بگویید چطور با یکدیگر آشنا شدید؟
آزیتا: سال ۸۱ قرار بود تئاتر «شهر خوب بچه‌ها» را نویسندگی و کارگردانی کنم و از مجتبی دعوت کردم در آن کار بازی کند. او هم قبول کرد. بعد کم‌کم دستیار کارگردان و شاعر کار شد و چند تئاتر با هم کار کردیم. سال ۸۷ نامزد شدیم و سال ۸۸ هم ازدواج کردیم.

همسر مجریان همسر مجری زن همسر مجتبی ظریفیان همسر آزیتا رضایی فرزند عمو مهربان بیوگرافی مجتبی ظریفیان بیوگرافی آزیتا رضایی بارداری خاله رویا ازدواج مجریان

عمو مهربان: سال ۸۰ بود که ‌در دانشگاه آزاد کرج در رشته دامپزشکی تحصیل میکردم و از آنجا‌ که خیلی شر‌و شیطون بودم، یک روز یکی از هم‌کلاسی‌هایم گفت ‌برای تئاتری در کرج بازیگر‌ میخواهند، تست میدهی؟ ‌

چون در گذشته تئاتر کار کرده‌ بودم، قبول کردم و بعد از تست ‌دادن در نمایش‌نامه‌‌ای به نام «چهارصندوق» که کاری از بهرام بیضایی بود، نقش اول را به من دادند.

حدود ۹ ماه برای آن تئاتر تمرین کردم تا این‌که قرار شد ۱۵ روز آن را اجرا کنیم. در یکی از ‌‌روزهای اجرایمان، خانم آزیتا رضایی که کارگردان تئاتر کودک بود، بین تماشاچیها حضور داشت و برای نخستین‌بار کارم را آنجا دید‌.

چند روز بعد ایشان‌ تلفن زد و به من برای بازی در یک تئاتر کودک پیشنهاد داد که قبول کردم و آشناییمان رقم خورد.
خاله رویا: دلیل حضور من برای دیدن تئاتر چهار صندوق بهرام بیضایی، این بود که در آن سال میخواستم تئاتری به نام «شهر خوب بچه‌ها» را که یک تئاتر آموزشی بود، کارگردانی کنم، به‌ همین دلیل دنبال بازیگری بودم که بتواند نقش بازیگر بچه را خوب در بیاورد.

در آن تئاتر، از کار ۲ نفر خیلی خوشم آمد که یکی از آن‌ها، آقای ظریف‌نیا بود. چند روز بعد وقتی تلفنی به ایشان پیشنهاد کار دادم، قبول کرد و این شروع آشنایی ما شد.

توسط مجتبی با طنز آشنا شدم

خاله رویا:‌ پدرم مسئول نور تالار وحدت بود و ‌اکثر‌ زمان‌هایی که به آن‌جا میرفت، من را هم که آن زمان فقط ۹ سال داشتم، با خود میبرد، به‌همین دلیل از همان ایام‌ عاشق تئاتر شدم و به هر زحمتی بود، پدرم را راضی کردم من هم تئاتر بازی کنم. ‌

البته متن‌های زیادی هم تابه‌حال نوشته‌ام که بیشترشان ‌بزرگسالانه بوده و اغلب ‌کمی تلخ هستند. ‌

در اصل قبل از آشناییام با مجتبی، نمیتوانستم کار طنز انجام دهم اما از زمانی که با مجتبی آشنا شدم و همکاریمان را شروع‌ کردیم، ورودم به دنیای طنز آغاز شد و از نوشته‌های طنز مجتبی، خیلی چیزها یاد گرفتم.

همسر مجریان همسر مجری زن همسر مجتبی ظریفیان همسر آزیتا رضایی فرزند عمو مهربان بیوگرافی مجتبی ظریفیان بیوگرافی آزیتا رضایی بارداری خاله رویا ازدواج مجریان

به دلیل همسرم این شغل را انتخاب کردم

عمو مهربان: سال ۸۱‌، سال خاصی برای من بود. واقعا سر چند راه مختلف قرار گرفته‌ بودم و تصمیم‌گیری خیلی برایم سخت بود، چون ۴‌ انتخاب مختلف داشتم؛ یکی ادامه رشته دانشگاهیام که دامپزشکی بود، دوم رفتن دنبال ورزش و رشته ورزشیام بود (چون در آن سال عضو یک تیم دسته اولی فوتبال بودم و آقای گل دانشگاه آزاد کرج‌‌)، سومین کارم در ارتباط با مزارع شترمرغ بود و در آخر هم تئاتر. ولی آشنایی من با خانم رضایی، باعث شد از فکر بقیه دربیایم و ‌این راه را برای ادامه زندگیام انتخاب کنم!

معیارتان برای ازدواج چه چیزهایی بود؟
آزیتا: درستکاری و راستگویی برایم مهم بود نه این که یک شخص بخواهد از خود تصویری دروغین بسازد.

مجتبی: این که بتوانم به او اعتماد کنم و به اصطلاح خیالم از همه نظر راحت باشد.

چه ویژگی خاصی در همسرتان دیدید که با او ازدواج کردید؟
آزیتا: یکرنگی
آزیتا رضایی (خاله رویا ) از تلخ وشیرین زندگی با همسرش می گوید
مجتبی: آزیتا صورت معصومی داشت و شخصیتی محکم. در ضمن او خیلی اجتماعی و کاربلد بود.

همسرتان چقدر در پیشرفت شما موثر بوده؟
آزیتا: زیاد. گاهی می‌شود که دوست ندارم کاری را بپذیرم، اما مجتبی اصرار می‌کند و کمکم می‌کند بعد می‌بینم چه خوب شد که قبول کردم.

مجتبی: خیلی. من تئاتر، فوتبال و درس خواندن را دوست داشتم. همسرم باعث شد تصمیم نهایی را بگیرم و تئاتر را انتخاب کنم و داشته‌هایش را بی‌منت در اختیار من گذاشت.

در کارها چقدر با هم مشورت می‌کنید؟
آزیتا: زیاد مشورت می‌کنم، اما تصمیم نهایی را خودم می‌گیرم.

مجتبی: چون همکار هستیم، باید مشورت کنیم. ما مکمل هم هستیم ولی حق رای خود را داریم.

دست پخت‌تان چطور است؟
آزیتا: به نظرم بد نیست. (با خنده)‌

غذای مورد علاقه شما چیست؟
آزیتا: غذاهای گیاهی و البته هر غذایی که با بادمجان درست شده باشد.

مجتبی: گراتنی که آزیتا درست کند، خورش بادمجان مامانم و لازانیای خاله مریم را دوست دارم.

همسر مجریان همسر مجری زن همسر مجتبی ظریفیان همسر آزیتا رضایی فرزند عمو مهربان بیوگرافی مجتبی ظریفیان بیوگرافی آزیتا رضایی بارداری خاله رویا ازدواج مجریان

چقدر با هم روراست هستید؟
آزیتا: صد درصد. تا به حال سعی کرده‌ایم حتی یک بار هم به یکدیگر دروغ نگوییم.

مجتبی: بالای نود درصد. ما همه چی‌مان رو است. چیز قایمکی نداریم.

چقدر به گذشت و فداکاری در زندگی اعتقاد دارید؟
آزیتا: بدون گذشت که اصلا زندگی امکان‌پذیر نیست. خوب است در قبال اشتباهات همسرمان از جمله طلایی «اشکالی نداره» استفاده کنیم.

مجتبی: به نظر من گذشت کلید خوشبختی است. آدم هر قدر گذشت کند، همان اندازه گذشت می‌بیند، بسیاری مسائل را که ما بزرگ می‌کنیم، با گذشت حل شدنی است.

اولین هدیه‌ای که از همسرتان گرفتید، چه بود؟
آزیتا: یک سرویس ظرف صنایع دستی با نقاشی روی شیشه.

مجتبی: کتاب شازده کوچولو

همسر مجریان همسر مجری زن همسر مجتبی ظریفیان همسر آزیتا رضایی فرزند عمو مهربان بیوگرافی مجتبی ظریفیان بیوگرافی آزیتا رضایی بارداری خاله رویا ازدواج مجریان

آخرین باری که همسرتان را غافلگیر کردید، کی بود؟
آزیتا: روز تولدش بود.پانزده اسفند سال گذشته.

مجتبی: روز تولدش بود. با همکاری مادر و خواهر و دوستش مونیکا برایش جشن گرفتیم.

اهل قهر کردن هستید؟
آزیتا: نه. توانش را ندار​م چون کار سختی است، اما گاهی سرسنگین می‌شوم.

مجتبی: نه به خدا. نمی‌توانم با آزیتا قهر کنم.
فکر می‌کنید چه عواملی باعث موفقیت در زندگی مشترک می‌شود؟
آزیتا: زن‌ها و مردها اصلا شبیه هم نیستند و دو دنیای کاملا متفاوت دارند، حالا قرار است بیایند و در کنار هم زندگی کنند و اگر قلق یکدیگر دست‌شان بیاید خوب زندگی می‌کنند. شناخت کلیدهای ورودی مانند احساسات طرف مقابل، خانواده‌اش، رفتار سنجیده داشتن، بخشنده بودن و درس گرفتن از اشتباهات گذشته عوامل مهمی است.

مجتبی: به نظر من درک متقابل، حمایت خانواده‌ها و کینه‌ای نبودن.

بهترین تفریح شما چیست؟
آزیتا: منچ بازی‌کردن.

مجتبی: با پسرخاله‌هایم پلی‌استیشن و فوتبال بازی کنم.

ارزشمندترین چیزی که در زندگی دارید، چیست؟
آزیتا: همدیگر رو.

مجتبی: خانواده‌ام، خواهرانم و خواهر خانمم.

چه آرزویی برای همسرتان دارید؟
آزیتا: شاد بودن.

مجتبی: بتوانیم در کنار هم برای بچه‌ها برنامه‌های خوبی بسازیم که لایق چشم‌های معصوم‌شان باشد.

با مشکلات زندگی چطور کنار می‌آیید؟
آزیتا: کار سختی است، اما با فکر و درایت مشکلات را پشت سر می‌گذاریم.

مجتبی: الان مشکلات اقتصادی بیشتر شده و این مختص یک قشر خاص نیست مال همه مان است، شاید بهتر باشد صبوری کنیم و کمتر سختگیری کنیم تا راحت تر بگذرد.

رابطه‌تان با کارهای خانه چطور است؟
آزیتا: اصلا خوب نیست. کار خانه را دوست ندارم، اما انجام می‌دهم. دلم می‌خواهد کسی باشد که کمکم کند. به نظر من خانه‌داری یک شغل است، اما شغل من نیست. در ضمن از اتوکردن لباس خیلی بدم می‌آید.

مجتبی: فاجعه است. البته گاهی خانه را جارو می‌کنم.

کدام یک از شما بیشتر اهل پول خرج کردن است؟
آزیتا: در امور مربوط به خانه من بیشتر خرج می‌کنم چون درایت اقتصادی بیشتری دارم. مجتبی بیشتر ولخرجی می‌کند از بس که مهربان است عاشق این است که ببیند کی چی دوست دارد و برود برایش بخرد خیلی هم هله و هوله می‌خرد.

مجتبی: فکر می‌کنم پنجاه ـ پنجاه خرج می‌کنیم. البته خانم‌ها بهتر مدیریت اقتصادی بلدند. من زیاد حساب جیبم را ندارم.

اوقات فراغت را چه می‌کنید؟
آزیتا: اوقات فراغتی به آن صورت نداریم. اگر وقتی باشد با خانواده‌هایمان می‌گذرانیم، تئاتر می‌رویم. من عاشق خواهرزاده‌ام هستم و بیشتر با او بازی
می‌کنم.

مجتبی: من عضو تیم فوتبال هنرمندان هستم. با بچه‌ها به نفع خیریه بازی برگزار می‌کنیم. چندی پیش برای کمک به زلزله‌زدگان آذربایجان بازی کردیم.

چه پستی دارید؟
مجتبی: فوروارد و هافبک وسط.

اهل مطالعه هستید؟
آزیتا: مطالعه را خیلی دوست دارم. بیشتر در زمینه شعر و ادبیات و روان‌شناسی کودک مطالعه دارم.

مجتبی: مطالعه تخصصی کم دارم، اما به شعر طنز و کتاب کودک علاقه‌مندم.

بزرگ‌ترین آرزوی شما چیست؟
آزیتا: رسیدن به یقین و فرزانگی. دوست دارم به مرتبه‌ای برسم که با خودم، خدا و جهان پیرامونم در صلح و آشتی کامل باشم.

مجتبی: همیشه شاد و سالم زندگی کنم.

همسر مجریان همسر مجری زن همسر مجتبی ظریفیان همسر آزیتا رضایی فرزند عمو مهربان بیوگرافی مجتبی ظریفیان بیوگرافی آزیتا رضایی بارداری خاله رویا ازدواج مجریان

فعلا با بچه‌های فامیل سرمان گرم است!

خاله رویا: نمیدانم چرا، اما تعلق‌خاطر زیادی به کل کودکان جهان هستی دارم. هر کسی کودک را به‌گونه‌ای تعریف کرده اما به‌نظر من که بچه‌ها پایه هر چیزی در جهان هستند. ‌خود من یک خواهرزاده کوچک دارم که وقتی پیشم میآید، با تمام وجود با هم بازی میکنیم. بچه‌های امروز خیلی متفاوت‌اند و واقعا باید برایشان انرژی بگذاری تا قانع ‌شو‌ند، وگرنه دست از چراگفتن برنمیدارند!

البته من و مجتبی هنوز تصمیم نداریم بچه‌دار شویم، چراکه با این ‌محیط‌زیست آلوده، به‌نظر‌م‌ فعلا بچه‌دار شدن، شاید آنچنان کار درستی ‌نباشد، به همین خاطر و با وجود علاقه‌ شدیدی که به بچه‌ها داریم، سعی میکنیم سرمان را با بچه‌های فامیل گرم کنیم! به‌نظرم ‌لزوما، این قانون نیست که همه زوج‌ها خیلی زود ‌بچه‌دار شوند چون همه بچه‌های دنیا، بچه‌های ما هستند.

یک جمله یادگاری به ما بدهید.
آزیتا: زندگی بدون شادی ارزشی ندارد. شاد باش و شادی‌ها را تقسیم کن.

مجتبی: شاد بودن هنر است/ شاد کردن هنری والاتر/ لیک هرگز مپسندم به خویش/ که چو یک شکلک بی‌جان شب و روز/ بی‌خبر از همه خندان باشم / بی‌غمی عیب بزرگی ست که دور از ما باد.

 

 

ازدواج مجریان بارداری خاله رویا بیوگرافی آزیتا رضایی بیوگرافی مجتبی ظریفیان فرزند عمو مهربان همسر آزیتا رضایی همسر مجتبی ظریفیان همسر مجری زن همسر مجریان


ادامه مطلب ...

بیوگرافی نصرت الله وحدت + مصاحبه و عکس قدیمی

بیوگرافی نصرت الله وحدت + مصاحبه و عکس قدیمی

نصرت‌الله وحدت (متولد ۱۳۰۴ – اصفهان) بازیگر تئاتر و سینمای ایران است.

وحدت یکی از پایه گذاران تئاتر اصفهان بود و از ۱۸ سالگی در تئاتر حرفه‌ای حاضر شد. شیرینی بیان و کلامش دلها را شاد و مجذوب خویش می‌کرد و سر انجام به دنیای شیرین کمدی و شادی آفرینی روی آورد. نخستین نمایش او «خلیفه یک روزه» در تئاتر المپ بود و پس از آن سال‌ها به همراه رضا ارحام صدر در این تئاتر و تئاتر سپاهان فعالیت کرد.

همسر نصرت الله وحدت قدیمی ها فرزندان نصرت الله وحدت عکس قدیمی بازیگران بیوگرافی نصرت الله وحدت بازیگران قبل از انقلابنصرت الله وحدت در جشن تولد محمدعلی کشاورز

وی پس از مدتی وارد سینما شد. او می‌گوید: «از زمانی که به عرصه سینما راه یافتم روزها روی صحنه فیلمبرداری بودم و شب‌ها ساعت ۶ به تئاتر می‌رفتم و تا ساعت ۸ تمرین می‌کردم که ساعت ۸ موقع اجرای عمومی بود» وحدت علاوه بر بازیگری در عرصه کارگردانی نیز موفق بود در بسیاری از فیلم‌ها کارگردانی سناریو را به عهده داشت.

وحدت در بیش از ۴۳ فیلم حضور داشته‌است. فیلم عروس فرنگی ساخته سال ۱۳۴۳ یکی از برترین کارهای اوست. این فیلم این اولین فیلم ایرانی بود که در جشنواره آسیایی موفق به دریافت جایزه دلفین طلایی شد. او می‌گوید: «این تندیس را چندین سال قبل به موزه سینما اهدا کردم.»

وحدت در آخرین سال فعالیتش در سینما (۱۳۵۷) دربارهٔ خنداندن تماشاگران گفت: «خنداندن مردم مشکل شده‌است دیگر با این همه گرفتاری نمی‌توان مردم را سر شوق آورد. خندیدن زمینه مستعد روحی می‌خواهد، وقتی کسی روحیه شادی داشته باشد و به سینما بیاید و با یک حرف یا یک حرکت خنده دار قهقهه سر می‌دهد؛ اما وقتی به فکر هزار گرفتاری است چه طور می‌تواند بخندد» وی در مورد فعالیت‌های هنری خود در سی سال اخیر گفت: «متأسفانه بعد از انقلاب ۵۷ فعالیت هنری چندانی نداشتم. تنها فعالیتم محدود به اجرای دو، سه نمایش خارج از ایران می‌شود و تقریباً در طول این سال‌ها خانه‌نشین شده‌ام و مشغول نوشتن خاطرات خود هستم.» حضور در مراسم بزرگداشت رضا ارحام صدر که پس از مرگ او در اواخر آذر ماه سال ۱۳۸۷ برگزار شد یکی از فرصت‌هایی بود که مردم وحدت را دیدند و همین موضوع موجب ابراز احساسات مردم نسبت به وی در طی مراسم تشییع شد. وی پس از انقلاب در تهران زندگی می‌کند.

همسر نصرت الله وحدت قدیمی ها فرزندان نصرت الله وحدت عکس قدیمی بازیگران بیوگرافی نصرت الله وحدت بازیگران قبل از انقلاب

ماه چهره خلیلی، همایون و نصرت الله وحدت

همسر نصرت الله وحدت قدیمی ها فرزندان نصرت الله وحدت عکس قدیمی بازیگران بیوگرافی نصرت الله وحدت بازیگران قبل از انقلاب

فرانک میرقهاری، نصرت الله وحدت ، بهشته و زنده یاد ایرن زازیانس

همسر نصرت الله وحدت قدیمی ها فرزندان نصرت الله وحدت عکس قدیمی بازیگران بیوگرافی نصرت الله وحدت بازیگران قبل از انقلاب

عکس عروسی نصرت الله وحدت و همسرش

همسر و فرزندان نصرت الله وحدت

من ۵ تا بچه دارم که هیچ‌کدام وارد این عرصه نشدند. یکی از پسرهایم در مونترال کانادا استاد دانشگاه است. پسر دیگرم در لس‌آنجلس چاپخانه بزرگی دارد. دخترهایم نیز هر سه ایران هستند. همسرم بازیگر نبود اما خواهر ایشان سرور رجایی آن زمان، هم در تئاتر و هم در سینما فعالیت داشتند که در حال‌ حاضر در انگلستان زندگی می‌کنند. ایشان همان زمان چند فیلم هم با خود من داشتند.

فیلمهای نصرت‌الله وحدت

کارگردانی و بازیگری

  1. یک اصفهانی در سرزمین هیتلر (۱۳۵۶)
  2. شوهرجونم عاشق شده (۱۳۵۵)
  3. نقص فنی (۱۳۵۵)
  4. شوهر کرایه‌ای (۱۳۵۳)
  5. فرار از بهشت (۱۳۵۳)
  6. خوشگذران (۱۳۵۲)
  7. کی دسته گل به آب داده؟ (۱۳۵۲)
  8. ناخدا باخدا (۱۳۵۲)
  9. تولدت مبارک (۱۳۵۱)
  10. زندگی وارونه (۱۳۵۰)
  11. شوهر پاستوریزه (۱۳۵۰)
  12. اجل معلق (۱۳۴۹)
  13. تاکسی عشق (۱۳۴۹)
  14. دو دل و یک دلبر (۱۳۴۸)
  15. شکار شوهر (۱۳۴۷)
  16. ماجرای شب ژانویه (۱۳۴۷)
  17. نیم وجبی (۱۳۴۶)
  18. یک قدم تا بهشت (۱۳۴۵)
  19. زبون بسته (۱۳۴۴)
  20. مردی در قفس (۱۳۴۴)
  21. عروس فرنگی (۱۳۴۳)
  22. مسافری از بهشت (۱۳۴۲)
  23. مرغابی سرخ کرده (۱۳۴۰)
  24. آسمون جل (۱۳۳۸)
  25. پنجمین ازدواج (۱۳۳۴)

فقط بازیگری

  1. روزهای بی‌خبری (۱۳۵۶)
  2. مشکل آقای اعتماد (۱۳۵۶)
  3. لج و لجبازی (۱۳۵۱)
  4. یک اصفهانی در نیویورک (۱۳۵۱)
  5. عشقی‌ها (۱۳۵۰)
  6. نوبر اصفهان (۱۳۴۹)
  7. سرود زندگی (۱۳۴۸)
  8. مردی از اصفهان (۱۳۴۶)
  9. دنیای پول (۱۳۴۴)
  10. صفرعلی (۱۳۳۹)
  11. عروسک پشت پرده (۱۳۳۹)
  12. روزنه امید (۱۳۳۸)
  13. شانس و عشق و تصادف (۱۳۳۸)
  14. قاصد بهشت (۱۳۳۷)
  15. نردبان ترقی (۱۳۳۶)
  16. خورشید می‌درخشد (۱۳۳۵)
  17. دختر سر راهی (۱۳۳۲)

وقتی صحبت از روزگار شد، یک واژه مرحوم و زنده یاد جلوی نام هنرمندان سابق و بعضی همدوره ای هایش جا گرفت. نصرت اله وحدت این روزها در کنار دوری ۳۸ ساله از سینما با خاطرات آن زندگی می کند. هنرمندی که می رود پا به سن ۹۰ سالگی بگذارد و در همین ملاقات اول وقتی تعجب ما را دید با حاضرجوابی اصفهانی گفت:«می دانم دنبال وحدت فیلم های سینمایی هستید، من پدر آن وحدت هستم!» شوخی ظریفی که این گفت و گو به بهانه آن شروع شد.

خوانندگان نشریه خیلی دوست دارند بدانند نصرت اله وحدت در تمام این سال ها که در سینما نبوده، چه کار می کرده؟

گوشه خانه نشسته بودم. البته باید بگویم که در این سال ها بیشتر سفر می رفتم. اغلب به اصفهان یا دیدن بچه ها در خارج از کشور می رفتم.

شما مثل سایر همکاران تان مانند ناصر ملک مطیعی، شاهرخ نادری و… دنبال شغل آزاد نرفتید؟

همین طور است.

مثل روال سایر گفت و گوها بهتر است از بیوگرافی شما شروع کنیم.

همسر نصرت الله وحدت قدیمی ها فرزندان نصرت الله وحدت عکس قدیمی بازیگران بیوگرافی نصرت الله وحدت بازیگران قبل از انقلاب

من نصرت اله وحدت، بچه خاک پاک اصفهان و متولد سال ۱۳۰۶ هستم.

از دوران نوجوانی خود خاطره دارید؟

زمان قدیم محله ما در اصفهان، محله چهارسوق شیرازی ها بود. محله ای سمت دروازه تهران که به هوای سینما از آن می گذشتیم و راهی پایتخت می شدیم.

چطور شد به سمت سینما رفتید؟

در آن زمان سرگرمی بیشتر مردم سینما رفتن بود. من هم در کودکی با پدرم به سینما می رفتم و همیشه محو نور آپارات می شدم که روی صحنه رو به ور می افتاد. یادم هست فیلم که تمام می شد فکر می کردم بازیگران آن در آپاراتخانه هستند. یک بار که داخل آپاراتخانه سرک کشیدم، پدرم گفت، دنبال چه می گردی؟ پرسیدم آن همه بازیگر کجا رفتند که می خندید. گفت بزرگ که شدی خودت تشخیص می دهی این آدم ها کجا رفتند.

چطور شد به بازیگری علاقه مند شدید؟

این علاقه از دوران دبیرستان در من پیدا شد. دوره ابتدایی را در مدرسه ثروت بودم و بعد به هنرستان ثروت اصفهان رفتم تا در رشته فنی تحصیل کنم. همان جا با زنده یاد رضا ارحام صدر آشنا و متوجه شدیم هر دو علاقه مند به بازیگری هستیم.

دیگر همه جا با هم بودید؟

بله. این همراهی باعث شد بیشتر فیلم های طنز و کمدی را دنبال کنیم. البته سریال تارزان هم بود اما من و رضا بیشتر دنبال فیلم های باستر کیتون و شلی بودیم تا ادای آنها را دربیاوریم.

همسر نصرت الله وحدت قدیمی ها فرزندان نصرت الله وحدت عکس قدیمی بازیگران بیوگرافی نصرت الله وحدت بازیگران قبل از انقلاب

شلی کیست؟

آن زمان در اصفهان به چارلی چاپلین شلی می گفتند.

چطور شد به آرزوی خود رسیدید؟

یک روز با رضا ارحام صدر در چهارباغ قدم می زدیم که به یک آگهی برخوردیم. روی آن نوشته بود تئاتر فرهمند، هنرجو می پذیرد. با سرعت خودمان را رساندیدم و دیدیم مرحوم فرهمند با عده ای مشغول تمرین نمایش حاکم یک روزه هستند. یکی دو نفر از اعضا نمی توانستند نقش را حفظ کنند.

همان جا آقای فرهمند من و رضا را صدا کرد که هنر خود را نشان دهیم. رضا شد خلیفه و من هم نقش میرزابنویس را گرفتم. دیالوگ نداشتم اما باید به همه تعظیم می کردم. یادم هست حین اجرا برای تماشاچیان باید یک نفر با الاغش وارد صحنه می شود. من هم برای مرد و هم برای الاغش تعظیم کردم و سالن از خنده منفجر شد.

بعد از تئاتر فرهمند کجا رفتید؟

قرار بود اتللو را اجرا کنیم. فرهمند نقش اتللو را به من داد که پانزده روز آن را تمرین کردم و دست آخر خودش آن را گرفت و به من گفت یاگو را بازی کنم. من ناراحت شدم و بیرون آمدم. نمی دانم چرا آن کار را کرد. او استاد بود قابل احترام. برای همین هیچ وقت نپرسیدم چرا این کار را کرد. به هر حال با رضا به تئاتر المپ و از آنجا به تئاتر سپاهان رفتیم. این تئاتر سپاهان هم حکایت خودش را دارد.

چطور؟

ارحام صدر یک پسرعمو داشت به نام علی صدری که کامیونش را فروخت تا یک سالن تئاتر بسازد. من و رضا از ذوق و خوشحالی مان خیلی کمک کردیم تا سالن زودتر ساخته شود. آن سالن به تئاتر سپاهان مشهور شد. تئاتر که فرهمند هم بیکار نماند و با انتخاب اسم تئاتر اصفهان با ما رقابت می کرد. یادم می آید در آن سال ها یک نمایش با عنوان جاده زرین سمرقند اجرا کردیم که با استقبال رو به رو شد و من در آن نقش حسن قناد را بازی می کردم.

همسر نصرت الله وحدت قدیمی ها فرزندان نصرت الله وحدت عکس قدیمی بازیگران بیوگرافی نصرت الله وحدت بازیگران قبل از انقلاب

پوری بنایی و نصرت الله وحدت

جاده ای که در نهایت به تهران ختم شد.

دقیقا همین طور است. یک روز معز دیوان فکری از تهران برای تماشای نمایش به اصفهان آمده بود که با دیدن جاده زرین سمرقند از من دعوت کرد این نمایش را در تهران هم اجرا کنم. نمایشی که در تهران آقایان سارنگ، تابش، مصدق، محتشم و بانو شهلا ریاحی هم در آن بازی می کردند. همان روزها آقای صدری هم سالن سپاهان را به حاج میرزا کازرونی فروخت و راهی تهران شد تا تئاتر فردوسی را ایجاد کند که همین هم شد.

بهانه ای هم برای ماندن شما شد؟

من آمده بودم سه ماه بمانم که شد شش ماه و بعد از آن هم با کمک دوستان از اداره ای که در آن شاغل بودم انتقالی گرفته و برای همیشه به تهران آمدم.

کدام اداره؟

من کارمند اداره نان و غله وزارت دارایی بودم که به تهران منتقل شدم تا در کنار آن به کارهای هنری هم برسم.
رضا ارحام صدر چه شد؟

آن زنده یاد در اصفهان ماند و هیچ وقت راضی به ترک آن خاک پاک نشد. البته گهگاه برای بازی در فیلم ها به تهران می آمد اما ترجیح داد در همان اصفهان زندگی کند.

داستان سینما از کجا شروع شد؟

از تهران شروع شد. یک روز گفتند آقایی به نام نوربخش با من کار دارد. همدیگر را که دیدیم پیشنهاد کرد با تهیه کنندگی او فیلم وسوسه ازدواج را بسازم. قبول کردم و اتفاقا به خاطر آشنایی با دوربین و دکوپاژ فیلم خوبی شد.

بازیگری چطور؟

بازیگری با پیشنهاد سردار ساکر هندی بود که به همراه چند هندی دیگر در کار سینما بودند.

کدام فیلم؟

خورشید می درخشد که بعد از وسوسه ازدواج دومین کار من در سینما بود. یادش به خیر سردار ساکر با لهجه هندی و فارسی دست و پا شکسته دیالوگ ها را می گفت و من تنظیم می کردم.

پوری بنایی بازیگر فیلم عروس فرنگی تعریف می کند که به واسطه شما وارد سینما شده؟

درست می گوید. او بازیگری را دوست داشت و وقتی نقش بازیگر عروس فرنگی را به او دادم موهایش را کوتاه کرد تا نقش را بگیرد.

حواس تان هست در سال های اخیر این فیلم دوباره با نام «مهمان» ساخته شد؟

بله می دانم و اتفاقا به کارگردان کار پیغام دادم که کپی کردن ایران ندارد، لااقل به خودمان خبر می دادید سر کار حاضر شویم و نقطه ضعف ها را بگوییم تا بهتر ساخته شود.

یک شایعه دیگر درباره دلخوری تان از زنده یاد ایرج قادری بود.

دلخوری نبود. اتفاقا آن زنده یاد هم یکی از هنرمندان خوب آن زمان بود. یک سری انتقاد از قدیمی ها داشت که به ایشان پیغام دادیم این انتقادها خوب نیست.

شما پس از فیلم های زبون بسته، شب ژانویه و مهدی اجل به سراغ ساخت یک سری فیلم کمدی خانوادگی رفتید که بازیگر نقش اول آن خودتان بودید.

در این باره باید بگویم که این اتفاق بعد از تاسیس استودیو «نقش جهان» بود. استودویی که در خیابان جامی بود و بعد از انقلاب آن را به باران فیلم دادند. من در این استودیو پلاتو زده بودم. استودیویی دوبله داشتم و خلاصه تمام کارهای یک فیلم در آنجا انجام می شد. یادمه آقایان شرافت و مقبلی اداره استودیو دوبله را بر عهده داشتند و در کنار کارهای خودمان دیگر فیلم ها را هم دوبله می کردیم.

از فیلم های خودتان نگفتید.

ما یک سری فیلم داشتیم. سالی یک فیلم طنز برای خانواده ها می ساختیم. شعار ما همین بود.

جالب اینجاست که خودتان بازیگر طنز بوده اید و از دیگر هنرمندان طنز هم در کنار خود استفاده می کرده اید.

نگرانی نداشتم که این دوستان جای خودم را بگیرند. هدف من شاد کردن مردم بود. با زبان طنز به خانواده ها پیغام می دادیم که مواظب زندگی خود باشید.

صفرعلی آخرین کار شما در ژانر روستایی بود؟

در آن زمان به خاطر مهاجرت اکثر روستایی ها به شهر این گونه فیلم ها طرفدار خود را داشتند. زنده یاد مجید محسنی کارگردان صفرعلی و پرستوها به لانه بر می گردند بود که با استقبال خوبی رو به رو شدند.

در فیلم پرستوها به لانه بر می گردند آذر شیوا بازی می کرد که بعدها به بهانه اعتراض به مسائل سینما و پشت پرده آن جلوی دانشگاه مشغول سیگارفروشی شد و قید بازیگری را زد.

همین طور است. هر چند خیلی زود آمدند و از او خواستند این کار را نکند.

از سینما فاصله بگیریم. درباره خانواده خود صحبت می کنید؟

زنده یاد علی محمد رجایی، به عنوان استاد تئاتر به اصفهان آمد. من افتخار می کنم شاگردی ایشان را داشتم و بعد هم با دختر ایشان ازدواج کردم. خانم سرور رجایی که در اکثر فیلم های دهه پنجاه نقش مادر و مادرزن من را بازی می کرد، خواهرزنم است که بعد از انقلاب مقیم انگلستان شد. خانم رجایی در فیلم های شوهر کرایه ای نقش مادرم را دارد.

چند فرزند دارید؟

پنج فرزند دارم. پسر بزرگم دکترای زبان شناسی دارد و پسر کوچکم مهندس راه و ساختمان است. دو تا از دخترهایم هم ازدواج کرده اند که شوهر هردوی آنها دکتر است. یکی از بچه ها هم با خودمان زندگی می کند.

با علی خادم عکاس هم رفاقت داشتید؟

استودیوی عکاسی زنده یاد خام در میدان فردوسی بود که گهگاه سری به او می زدم. یک بار که از خیابان می گذشتم یکی با دیدن من گفت ما فکر کردیم شما مرده اید. گفتم مطمئن باش تا حلوای تو را نخورم نمی میرم.

در ایام انقلاب خانه نشین شدید؟

همین طور است. یک بار آمدم خانه دیدم عده ای بدون حکم و مجوز به داخل خانه ریخته اند و دارند خانه را می گردند. با آنها درگیر و بعد بی هوش شدم. آنها هم جیبم را زده بودند. آن زمان رهبر انقلاب امام خمینی (ره) پیغام داده بودند که مزاحم هنرمندان نشوند. البته یک تعهد هم گرفتند که ما کار سینمایی نکنیم.

خاطره خاصی با هنرمندان قدیمی به یادتان مانده است؟

خاطره که زیاد است. با پیروز خطیبی، خارج از تهران حوالی شهریار کار می کردیم. یک شب که از کار بر می گشتم به خاطر نداشتن چراغ جلوی ماشین یک معلق با ماشین زدم که هیچی نشد و به راهم ادامه دادم. البته بگویم جاده خاکی و پردست انداز بود. برای هر فیلم از بهترین کمدین ها مانند زنده یاد میری، یا اصغر سمسارزاده دعوت به کار می کردم.

دوره کار با آنها خاطرات خودش را داشت. یک بار هم مرحوم فریدون گله به استودیو آمد و گفت یک فیلم نامه دارم. او یک ورق سفید را باز کرد و داستان را می خواند؛ بی آنکه چیزی در کاغذ نوشته شده باشد. درباره یک سری صحنه ها هم باید بگویم در همین خانه خودم پلاتو زده و فیلم برداری می کردیم.
با هنرمندان جدید رابطه ای دارید؟

کارها را دنبال می کنم. می دانم اصغر فرهادی بزرگترین افتخار یعنی اسکار را برای سینمای ما آورد. کیومرث پوراحمد هم از اصفهان کارش را شروع کرده و کارهای خوبی دارد.

شما دو فیلم هم در خارج از کشور ساخته اید.

بله؛ دو فیلم به نام های یک اصفهانی در نیویورک و یک اصفهانی در سرزمین هیتلر که دومی داستانش واقعی بود. داستان درباره دختری به نام منیژه بود که با فرار از آلمان به تهران قصه اش را برای مجله ها گفت. آنها را به اسم تحصیل در رشته هتل داری به آلمان برده بودند ولی ماجرا چیز دیگری بوده و آنجا از آنها سوءاستفاده می شده. پس از افشای ماجرا سفارت ایران در آلمان به آن رسیدگی کرد.

آن زمان فیلم های ایرانی در خارج هم اکران می شدند؟ امکانات لازم را داشتید؟

خیلی ابتدایی بود. یک دوربین و یک دکور بود مثل حالا نبود که برای هر چیز یک مسئولی هست. آن موقع ها با دوربین هایی فیلم می گرفتیم که سروصدای خودش را داشت و حالا جزو عتیقه ها شده است.

با کدام هنرمند قدیمی در ارتباط هستید؟

بیشتر با ناصر ملک مطیعی و شاهرخ نادری تماس دارم.

دل تان برای سینما تنگ نشده است؟

مگر می شود دلتنگ نوشم. تمام آن ایام خاطره شده. بعضی از دوستان وقتی من را می بینند می گویند آقای وحدت ما هنوز تصور همان وحدت فیلم های تان را از شما داریم. می گویم من پدر آن وحدت هستم.

بازیگران قبل از انقلاب بیوگرافی نصرت الله وحدت عکس قدیمی بازیگران فرزندان نصرت الله وحدت قدیمی ها همسر نصرت الله وحدت


ادامه مطلب ...

بیوگرافی سروش جمشیدی (قیمت دورهمی) +عکس فرزند و اینستاگرام

بیوگرافی سروش جمشیدی (قیمت دورهمی) +عکس فرزند و اینستاگرام

تاکنون اطلاعاتی از سروش جمشیدی در ویکی پدیا درج نشده است ولی بیوگرافی از زبان خودش : من سروش جمشیدی ۳۶ ساله, متولد تهران ( اصالتا یزدی)، یه اسفندماهی( همه اسفندیا)، یه ادم (تا حالا سعی کردم باشم) که عاشق کمدی ام, ایفاگر نقش نادر در سریال ”در حاشیه ” به کارگردانی مهران مدیری ( مردی که همیشه ممنون و مدیونشون خواهم بود که بی هیچ منتی بهم اعتماد کردن و اجازه دادن خودمو ثابت کنم, همیشه بهترینها رو براشون ارزو میکنم)

همسر سروش جمشیدی سریال عطسه سروش جمشیدی زرتشتی بیوگرافی سروش جمشیدی بیوگرافی بازیگران بازیگران دورهمی اینستاگرام سروش جمشیدی

نام: قیمت (در برنامه طنز دورهمی)

شغل: دستفروش

تحصیلات: خط تیره

رنگ چشم: عسلی

عرض شانه: ۳۲

محل تولد: بیمارستان

پدر،مادر: از کارافتاده

همسر: مفقودالاثر

همسر سروش جمشیدی سریال عطسه سروش جمشیدی زرتشتی بیوگرافی سروش جمشیدی بیوگرافی بازیگران بازیگران دورهمی اینستاگرام سروش جمشیدیinstagram soroush.jamshidy


از سال ۱۳۷۷ هم رادیو بودم, هم تاتر, هم تلویزیون( قابل توجه دوستانی که پرسیدن یا نپرسیدن تو دلشون بود که من تا حالا کجا بودم و یهو از کجا سبز شدم)، ولی خب تو این سالها اون اتفاق خوبی که باید میافتاد , نیافتاد و نشد اونی که باید میشد تا در حاشیه.
امروز دلم میخواد از همه شما خوبان که تو این مدت کم منو شناختین, کنارم بودین و بهم عشق دادین, بهم دلگرمی دادین و کارم رو دوست داشتین, با همه وجودم تشکر کنم.

همسر سروش جمشیدی سریال عطسه سروش جمشیدی زرتشتی بیوگرافی سروش جمشیدی بیوگرافی بازیگران بازیگران دورهمی اینستاگرام سروش جمشیدی

سروش جمشیدی و پسرش سیاوش

سروش جمشیدی ، هنرمندعرصه نمایش ، سینما و تلویزیون در مجموعه جدید مهران مدیری با عنوان ” عطسه ” در شبکه های نمایش خانگی حضور دارد.
این مجموعه که نخستین قسمت آن در روز سه شنبه چهاردهم مهرماه در فروشگاههای محصولات فرهنگی پخش شده است همانند دیگر آثار مهران مدیری با مضمون طنز اجتماعی بوده و همانند سریال ” شوخی کردم ” شامل آیتمهای مختلف طنز می باشد.

سروش جمشیدی که پیش از این و برای نخستین بار ، جلوی دوربین مهران مدیری در سریال تلویزیونی ” در حاشیه ” و در یک سکانس قرار گرفته بود ، در ” عطسه “حضور پر رنگ تری را تجربه می کند.
این هنرمند در قسمت نخست این مجموعه در دواپیزود ” استعدادیابی” و ” پیج فروشی ” در کنار مهران مدیری و نصراله رادش به هنرنمایی پرداخته است.

همسر سروش جمشیدی سریال عطسه سروش جمشیدی زرتشتی بیوگرافی سروش جمشیدی بیوگرافی بازیگران بازیگران دورهمی اینستاگرام سروش جمشیدی

گفتنی است که مجموعه جدید مهران مدیری همانند دیگر آثار این کارگردان مطرح طنز با حضور بازیگرانی ازجمله : مهران غفوریان ، جواد رضویان ، سیامک انصاری ، نصراله رادش ، فلامک جنیدی و ……… همراه است. سرپرستی نویسندگان این مجموعه نیز برعهده امیر مهدی ژوله است.

سروش جمشیدی متولد ۲۰ اسفند ۱۳۵۸ در تهران است

دانشجوی انصرافی رشته برق دانشگاه آزاد اسلامی است، اصالتا یزدی است و پدرش از فعالان حرفه در تئاتر بود، مدتی در تهران مدارش نمایش کودک نیز کار کرده، او بسیار احساساتی است

 

اولین باری که روی صحنه رفتم، حدوداً ۶ ساله بودم

آن زمان پدرم در حرفه تئاتر کار می‌ کرد و برای یکی از نمایش‌ هایش، به یک پسر بچه نیاز داشت که از من خواست این نقش را اجرا کنم، اتفاقی که برای من در ۶ سالگی رخ داد، باعث شد که به تئاتر علاقه‌ مند شوم و سال‌ های بعد عمرم را با عشق و علاقه به بازیگری سپری کنم.

من حتی در ۸ سالگی، یک نمایشنامه ۵ دقیقه‌ای نوشتم و آن‌ را با هم‌کلاسی‌ هایم در مدرسه اجرا کردم، اولین فیلمم را در دوره راهنمایی بازی کردم و جلوی دوربین فیلمی به نام فرشته‌ی سلامتی رفتم

آن زمان عوامل فیلم به مدرسه ما آمدند و از کسانی که توانایی بازیگری داشتند، تست گرفتند و من را به همراه چند نفر دیگر برای آن فیلم انتخاب کردند

من کنکور با رتبه ۹ وارد دانشگاه آزاد یزد شدم

اتفاقاً در رشته برق که انتخاب اولم بود، پذیرفته شدم، یک ترم را با درس‌ های عمومی طی کردم تا این‌که در ترم ۲ متوجه شدم روحیم فنی نیست و همچنان تمام فکر و ذکرم بازیگری بود در نهایت با پاس کردن ۹۰ واحد و گرفتن فوق دیپلم دانشگاه را رها کردم

در زمان دانشجویی‌ در سال ۷۷، یکی از مجریان و تهیه‌کنندگان تلویزیون یزد کار تئاتر مرا دید و به یک برنامه‌ تلویزیونی دعوتم کرد برنامه او از جمله برنامه‌ های ترکیبی تلویزیون بود که آیتم‌های نمایشی داشت

من کارم را در آذرماه همان سال ۱۳۷۷ در تلویزیون یزد با آن برنامه نمایشی آغاز کردم که می‌شود گفت آن کار اولین فعالیت رسمی و حرفه‌ای من بود

رادیو و شهرت در یزد

رادیو هم بودم و حتی نمایش‌ های رادیویی نوشتم و اجرا کردم و در تلویزیون‌ هم علاوه‌ بر بازیگری، دستیار کارگردان هم بودم، خیلی خوب کار می‌ کردم و در یزد چهره بودم

یادم می‌ آید یک کاری به نام ماجراهای آقای پیله انجام دادیم که خیلی دیده شد ۹ ماه هر شب آن مجموعه را به روی آنتن می‌ بردیم مردم یزد بعد از آن اتفاقات، هنوز هم من را به اسم آقای پیله می‌ شناسند

تهران و شروع زندگی جدید

بعد از درجا زدن در صدا و سیما یزد تصمیم گرفتم به تهران بروم، ریسک بزرگی کردم و دو سال دور از خانواده‌ام به تهران آمدم و پیش مادر بزرگم زندگی کردم

زمانی که من به تهران آمدم، مادر بزرگم کسالت داشت و من باید علاوه‌بر کارهای خودم، به او هم می‌رسیدم. آن زمان من کار و بار درست حسابی نداشتم و برای آن‌که بتوانم امرار معاش کنم، نزدیک ۳،۴ سال در مدارس نمایش کودک کار می‌کردم

سریال رضا عطاران

بعد از حضور در چند تله فیلم و تئاتر چند سکانسی را در سریال متهم گریخت رضا عطاران ایفای نقش کرد، سپس بعنوان صداپیشه عروسکی بنام میدونه در مجموعه شادونه در سرزمین دونه ها و صداپیشه کلاغ در شادونه در سرزمین پرندگان فعالیت می کرد، بعد از ان هم چندین نقش در سریال ها و فیلم های بازی کرد اما زیاد به چشم نیامد

یک مدتی تدوین هم می‌ کردم و یک‌سالی هم منشی صحنه بودم

آن زمان منشی صحنه مرد خیلی کم پیدا می‌شد و خیلی از کار من استقبال هم کردند. سعی می‌کردم کارم را درست انجام بدهم و به همین خاطر، خیلی پر کار شده بودم

آشنایی با مهران مدیری

در تله فیلم وحید حسینی دستیار خانم درخشان بودم که چون کار کمدی وروجک‌ ها را از من دیده بود، به من گفت که آقای مدیری می‌خواهد یک کار تلویزیونی به نام در حاشیه بسازد و برای یک‌ سری از نقش‌ های جدید آن به بازیگر جدید احتیاج دارد، اگر مایل باشی من می‌توانم تو را به دستیار آقای مدیری معرفی کنم، چندان انگیزه‌ ای نداشتم اما صحبت‌ های خانم درخشان باعث شد که این کار را انجام دهم.

همسر سروش جمشیدی سریال عطسه سروش جمشیدی زرتشتی بیوگرافی سروش جمشیدی بیوگرافی بازیگران بازیگران دورهمی اینستاگرام سروش جمشیدی

ازدواج سروش جمشیدی

سروش جمشیدی ازدواج کرده و متاهل است و صاحب یک پسر بنام سیاوش است

گریه های سروش جمشیدی برای مهران مدیری

جمشیدی در برنامه حالا خورشید رضا رشدپور با دیدن تصویر مهران مدیری بغضش ترکید و گفت : مهران مدیری یک مرد به معنای واقعی کلمه است

من تا آخر عمر کاری خود مدیون او هستم. او تنها کسی است که من را باور کرد. خیلی‌ های بازی من را می‌ دیدند و می‌گفتند خیلی خوبی ولی او به من اعتماد کرد و من را باور کرد (فیلم این ماجرا در آخر پست می باشد)

اتفاقی بازیگر نشدم

معتقدم اگر قرار باشد نقش خوبی به من پیشنهاد شود باید در نوبت بمانم و همیشه از خدا می‌ خواهم که حواسش به من باشد که در نوبتم و اگر قرار است اتفاق خوبی برایم رخ دهد، زیاد دیر نشود ! ‌

معتقدم اگر قرار باشد اتفاقی در زندگی‌ ما رخ دهد، حتما می‌ افتد اما به شانس اعتقاد چندانی ندارم چون در حرفه‌‌ ام هیچ وقت شانس در خانه‌ ام را نزده و اتفاقی بازیگر نشده‌ ام

فیلمهای سروش جمشیدی

● سریال تعطیلات دوست داشتنی
● سریال عاروس
● سریال خروس
● فیلم زیر نیم‌کاسه
● سریال عطسه
● سریال در حاشیه ۲
● مجموعه دورهمی
● طنز سه شو
● در قصه‌ ها زندگی می‌ کنند

● و …

بعضی از سایت ها ادعا کرده اند که دین سروش جمشیدی ،زرتشتی است.

اینستاگرام سروش جمشیدی بازیگران دورهمی بیوگرافی بازیگران بیوگرافی سروش جمشیدی سروش جمشیدی زرتشتی سریال عطسه همسر سروش جمشیدی


ادامه مطلب ...

بیوگرافی و فیلمهای ساعد هدایتی +همسر و فرزندانش

بیوگرافی و فیلمهای ساعد هدایتی +همسر و فرزندانش

ساعد هدایتی Saed Hedayati (متولد ۱۲ فروردین ۱۳۳۴) بازیگر است.

ساعد هدایتی متاهل است و قبلا کارمند بیمارستان بوده است.

او کارش را از سال ۱۳۴۹ با استودیو پارس فیلم شروع کرد و در فیلمهایی چون «آب نبات چوبی» و «جنگجویان کوچولو»، نقش‌هایی را ایفا کرد. سپس بعد از وقفه‌ای طولانی در فعالیتهای هنری، در سال ۱۳۷۸ و به دنبال بستری شدنِ پدرِ مهران مدیری در بیمارستان محل کارش، با مهران مدیری آشنا شد و در آنجا از سابقه کار خود در دهه پنجاه با مدیری سخن گفت. این آشنایی به اولین همکاری آنها در تلویزیون انجامید و او اولین کار تلویزیونی مشترک خود با مدیری به نام «پلاک ۱۴» را بازی کرد.

همسر ساعد هدایتی همسر بازیگران بیوگرافی ساعد هدایتی بیوگرافی بازیگران

ساعد هدایتی را همه ما بیشتر با کارهای مهران مدیری می‌شناسیم. او کار تلویزیونی خود را با سلام آشنا شروع کرد و بعد از بازی در مجموعه‌های نود شب و پلاک ۱۴ هم این کار را ادامه داد و از مجموعه طنز پاورچین یکی از بازیگران ثابت کارهای مدیری شد و همچنان به صورت حرفه‌ای این فعالیت را دنبال می‌کند.
لج و لج‌بازی، ۲ شبانه‌روز، هر چی تو بخوای، سر تو بدزد رفیق، قلقلک، توکیو بدون توقف، پاورچین، نقطه‌چین، جایزه بزرگ، شب‌های برره، باغ مظفر و… بخشی از کارنامه کاری اوست.ساعد هدایتی در ارتباط با حادثه‌ای که در زندگی‌اش رخ داده است، می‌گوید: ساعت ۴ بعدازظهر یکی از روزهای سال ۸۵ بود که برای رفتن به بانک سوار ماشینم شدم و در میان راه ماشینم پنچر شد، داخل کیفی که قرار بود به بانک ببرم ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار‌تومان وجه‌نقد و همچنین وسایل قیمتی و ارزشمند زندگی‌ام بود که متاسفانه زمانی که جلوی پنچری رسیدم و رفتم که به صاحب مغازه خبر بدهم بیاید پنچری را بگیرد وقتی برگشتم دیدم کیفم نیست و کیفم را دزد زده است.او ادامه می‌دهد: آن لحظه تنها بودم و دچار شوک شدم و تپش قلب گرفتم و تا الان هم اصلا از آن آقا دزده و وسایل‌ هیچ خبری نشده که نشده است.

فیلم های ساعد هدایتی

سینما

سالنامسمتکارگردان
۱۳۹۰بازگشت به آیندهبازیگرعلی عبدالعلی‌زاده
۱۳۸۹آژانس ازدواجبازیگرمحمد درمنش
۱۳۸۸لج و لج‌بازیبازیگرسید مهدی برقعی
۱۳۸۷شبانه روزبازیگرکیوان علی‌محمدی
امید بنکدار
۱۳۸۵هر چی تو بخوایبازیگرمحمد متوسلانی
۱۳۸۴سرتو بدزد رفیقبازیگرعلی عبدالعلی‌زاده
۱۳۸۴قلقلکبازیگرمسعود نوابی
۱۳۸۱توکیو بدون توقفبازیگرسعید عالم‌زاده
۱۳۵۲جنگجویان کوچولوبازیگراسماعیل کوشان
۱۳۵۱آبنبات چوبیبازیگرامان منطقی

سریال تلویزیون

سالنامسمتکارگردانتوضیحات
۱۳۹۳در حاشیهبازیگرمهران مدیریشبکه ۳
۱۳۹۳آخرین بازیبازیگرحسین سهیلی‌زادهشبکه تهران
۱۳۹۲تله فیلم «از بچه‌ها چه خبر»بازیگراسماعیل فلاح‌پورشبکه آموزش
۱۳۹۲تله فیلم «بجنب، دیر شد!»بازیگرمهدی فارغی
۱۳۹۱تله فیلم «ماشین مش ممدلی»بازیگرحمیدرضا شرفیشبکه ۱
۱۳۹۱تله فیلم «تلاش نهایی»بازیگرحمیدرضا بنایی
۱۳۹۰تله فیلم «تلاقی»بازیگرحجت ذیجودیشبکه ۱
۱۳۹۰تله فیلم «آوا»بازیگرفربد شکرایی
۱۳۹۰مسیر انحرافیبازیگربهرنگ توفیقیفروردین ۱۳۹۱ از شبکه ۳ پخش شد.
۱۳۹۰تله فیلم «پاسگاه»بازیگرعباس رافعیشبکه ۱
۱۳۹۰سایه روشنبازیگرآرش معیریان
۱۳۸۹ساختمان ۸۵بازیگرمهدی فخیم‌زاده
۱۳۸۹ورود زنده‌ها ممنوعبازیگرجواد مزدآبادی
۱۳۸۹تله فیلم «همه چی روبراهه»بازیگرحجت ذیجودیشبکه ۱
۱۳۸۸به کجا چنین شتابانبازیگرابوالقاسم طالبیدر نقش((دستیار ویژه فریدون))
۱۳۸۸تله فیلم «میش»بازیگرمجید صالحی
۱۳۸۷تله فیلم «یه آسمون آبی سقف اتاق منه»بازیگرمجتبی چراغعلی
۱۳۸۶مرد هزارچهرهبازیگرمهران مدیریدر نقش «قاضی دادگاه»
در نوروز ۱۳۸۷ از شبکه ۳ پخش شد.
۱۳۸۵باغ مظفربازیگرمهران مدیریدر نقش ((پاچه خوار اعظم))
۱۳۸۴شب‌های بررهبازیگرمهران مدیریدر نقش «جان نثار»
۱۳۸۳جایزه بزرگبازیگرمهران مدیریدر نقش «پدرام»
در نوروز ۱۳۸۴ از شبکه ۳ پخش شد.
۱۳۸۲-۱۳۸۳نقطه چینبازیگرمهران مدیریدر نقش «دستیار کارآگاه»
۱۳۸۱پاورچینبازیگرمهران مدیریدر نقش «سعید»
۱۳۸۰دردسر والدینبازیگرمسعود نوابیشبکه ۳
۱۳۷۹-۱۳۸۰نیستانبازیگرحسین مختاریشبکه ۳
۱۳۷۹نود شببازیگرمهران مدیریشبکه ۳
۱۳۷۸-۱۳۷۹پلاک ۱۴بازیگرمهران مدیریشبکه ۳
۱۳۷۳سلام آشنابازیگرمحمد حسینی‌خواهدر نوروز ۱۳۷۴ پخش شد.

شبکه خانگی

سالنامسمتکارگردانتوضیحات
۱۳۹۴عطسهبازیگرمهران مدیری
۱۳۹۲شوخی کردمبازیگرمهران مدیری
۱۳۸۹-۱۳۹۰قهوه تلخبازیگرمهران مدیریدر نقش «دواءالملک» (پزشک سلطنتی)
۱۳۸۶گنج مظفربازیگرمهران مدیریدر نقش «پرویزخان» (رئیس جمشید پورلک)؛
نمایش آن از مهر ماه ۱۳۹۲ از طریق شبکۀ
نمایش خانگی آغاز شد.

تاکنون چند پکیج از این کار وارد بازار شده و کارهای مهران مدیری نشان داده که در هر مجموعه هر چه کار پیش می رود جا افتاده تر و همه گیر می شود.

اینها صحبت های ساعد هدایتی بود در مورد همکاری با مهران مدیری. وقتی سر صحنه شوخی کردم به سراغش رفتیم روبروی اتاق گریم ایستاده بود و با بازیگران دیگر مجموعه در حال خوش و بش کردن بود. وقتی پیشنهاد ما برای مصاحبه را شنید بدون درنگ قبول کرد و با ما به اتاقی که جهت پذیرایی از هنرمندان آماده شده بود آمد و با صبر و حوصله به سوالات ما پاسخ داد. می گوید: «من همیشه گفته ام که از سال ۵۰ شروع به کار سینمایی کرده ام و آغازش هم با ژانر جدی بود که خودم هم خیلی دوست دارم.

ژانر جدی را به این خاطر دوست دارم که خودم برخلاف شخصیت و ظاهرم اصلاً جدی نیستم و بسیار شوخ طبع هستم.» در پایان مصاحبه هم گفت: «فراموش نکنید که از من یک عکس خوب چاپ کنید.»

همسر ساعد هدایتی همسر بازیگران بیوگرافی ساعد هدایتی بیوگرافی بازیگران

متولد خطه شمال کشور هستید، کمی از خودتان برایمان بگویید؟

پدرم اصالتا آستارایی بود و مادرم اهل رشت. خودم متولد شهر رشت هستم. پدرم کلاه‌فروش بود و مادرم خانه‌دار. ۲۰ فروردین ۱۳۳۴ متولد شدم. بچه سوم خانواده بودم، یک پسر و یک دختر قبل از من بودند و یک پسر بعد از من به دنیا آمد. تا هفت سالگی در رشت زندگی می‌کردیم، بعد پدرم شغل شرکتی گرفت و ما به تهران آمدیم و از کلاس دوم دبستان در این شهر بودم تا الان. اما اصالتم را حفظ کرده‌ام و وقتی به رشت می‌روم، گیلکی صحبت می‌کنم. (می‌خندد)
دعوت همکاری مدیری

ما نپذیرفتیم بلکه این افتخار را داشتیم که در کار ایشان باشیم. من چهارده سال است که در این گروه فعالیت دارم و عضو تیم آقای مدیری هستم. کار جدیدی را که شروع می کند دور از انتظار نیست که من جزئی از آن باشم.

کارهای مدیری با ویژگی های متفاوت

هر کاری ویژگی خودش را داشته، از نوروز ۷۷، ببخشید شما و… گرفته تا شب های برره و تولیدی های سینمای خانگی شان. همه، کارهایی متفاوت از هم هستند البته باید بگویم به نظر من جنس تمام کارهای مهران مدیری یکی است با قصه ها و شخصیت های متغیر، جنس کارش مردمی و اجتماعی است که مشکلات آنها را با نگاه طنز بیان می کند.

بازیگری به دور از کلیشه

یکی از ویژگی های بازیگر طنز که در کارهای مهران مدیری رعایت می شود این است که بازیگر طنز نباید کلیشه باشد چون دیگر برای مردم جذابیتی ندارد. این ویژگی در کار او کامل دیده می شود که شخصیت پردازی در هر کار متفاوت است.

پاچه خواری نمی کنی…

(تعریف از مهران مدیری تملق و پاچه خواری نیست!) اگر دوستان یا خوانندگان مجله صحبت های من و سایر دوستان را درباره آقای مدیری بخوانند ممکن است بگویند اینها تملق می کنند، در حالی که ما چهارده سال است که واقعاً با هم دوست هستیم و صمیمیت زیادی داریم.
مهران مدیری در کار کارگردانی به خصوص کارگردانی طنز درجه یک است. کار کردن با او خیلی راحت است و آدم اصلاً از کار خسته نمی شود.

طنز و تکیه کلام ها

در کارهای طنز تکیه کلام ها همیشه سرزبان ها می افتد، به خصوص کارهای مهران مدیری. هنوز من تکیه کلام های طنز پاورچین مثل پاچه خواری را از زبان مردم می شنوم چون با دقت انتخاب شده بود. واژه پاچه خواری به گونه ای است که همه در همه جا می توانستند از آن استفاده کنند و راحت بر زبان می چرخید. در برخی کارها الفاظی استفاده می شود که کاربرد چندانی ندارد و در زبان ما ملموس نیست.

همسر ساعد هدایتی همسر بازیگران بیوگرافی ساعد هدایتی بیوگرافی بازیگران

حال و هوای عیدی دادن

من دو فرزند دارم که ازدواج کرده اند اما هنوز نوه ندارم. پس نمی توانم حس پدربزرگ ها را نسبت به عید و عیدی دادن توصیف کنم. ولی عید نوروز در خانه ما مانند روزهای دیگر است و حتی بچه هایم را هم این گونه پرورش داده ام.

نوروز باید مثل روزهای دیگر باشد و نیاز به بریز و بپاش اضافه ندارد، تنها تفاوتی که باید ایجاد کرد چیدن یک سفره ساده به دور از تجملات است. زیبایی نوروز به همان سنتی و سادگی اش است. دور سفره بنشینی، دعای تحویل سال را بخوانی و برای سالی که تحویل می شود آرزوهای زیبا و خوب داشته باشی! بعد هم روبوسی و یک عیدی کوچک داده می شود. باور کنید اگر عید را این گونه برگزار کنیم خیلی دلنشین تر است. این طور، خصوصیات نو شدن سال را بهتر می توان درک کرد.

خانواده من یا خانواده همسرم؟!

خانواده من در شمال کشور زندگی می کنند و خانواده همسرم در تهران ساکن هستند برای همین هر ساله ابتدا به دیدن خانواده همسرم می رویم.
البته همسرم مشتاق این موضوع هست که اگر خانواده من در تهران بودند اول به دیدن آنها برویم. برای همین فکر نمی کنم اگر هر دو خانواده در تهران بودند این اختلاف نظر پیش می آمد که اول به دیدن کدام برویم.

نوروز دوران کودکی

در دوران کودکی، ما همیشه منتظر آمدن عید بودیم. چون آن شیرینی عیدی گرفتن و لباس و کفش نو خیلی لذت بخش بود و شور و حال زیادی داشت اما الان حدود چهل و پنج سال از آن دوران گذشته و خیلی فرق کرده. حال و هوای کودکی با دوران نوجوانی و جوانی خیلی فرق دارد.

حالا هم که تشکیل خانواده داده ایم و خود صاحب فرزند شده ایم موضوع خیلی فرق کرده.

نوروز خیلی دور از زمستان نیست، مثلاً در دوران کودکی و نوجوانی، ما برف را خیلی دوست داشتیم. وقتی صبح از خواب بیدار می شدیم و می دیدیم برف باریده بسیار ذوق می کردیم ولی گاهی می دیدیم که بزرگترها از این موضوع زیاد خوشحال نیستند. چون باید دنبال نفت که آن زمان صفی بود می رفتند. حالا آنها را درک می کنیم مثلاض بچه هایم که کوچک بودند از برف که خوشحال می شدند از بحثنعمت الهی بودنش و تامین آب و پاکی هوا که بگذریم ما ماتم می گرفتیم که وای امروز چطور به مدرسه ببرمش، چطور بیارمش. ای وای الان خیابان ها ترافیک می شود و خیلی چیزهای دیگر و الان، حال آن دوران پدر و مادرم را درک می کنم.

حس رضایتمندی از زندگی را در چه چیزهایی می‌بینید؟

مهم‌ترین نکته‌ای که نقش اساسی در داشتن حس خوب زندگی دارد؛ شریک خوب است؛ همسری که در کنار او آرامش داشته باشی.

زمانی که تصمیم به ازدواج می‌گیری باید معیارهایی را مشخص کنی و تلاش کنی همه آنها یا بیشترشان مورد تائید قرار گیرند که خوشبختانه این اتفاق برای من افتاد و خدا همسری به من داد که بیشتر از ۳۰ سال است در اوج خوشبختی با یکدیگر زندگی ‌می‌کنیم.

همسرم خیلی قانع است و من آدم آرامی هستم و اصل مهم زندگی‌مان بر اساس عشق و دوست داشتن بنا شده است. هیچکداممان «من» نیستیم و در تفاهم کامل با هم زندگی می‌کنیم. تلاش کرده‌ایم بچه‌ها را درست و آرام تربیت کنیم.

رضایتمندی واقعی داشتن خانواده‌ای آرام است که برای آن اصلا لازم نیست مثلا خانه‌ای آنچنانی و ماشین آخرین مدل داشته باشی. حتی در یک اتاق هم می‌توان خوشبختی را احساس کرد به شرط این‌که آرامش داشته و خانواده‌ات را عاشقانه دوست داشته باشی. وقتی بیرون هستم دوست دارم زود کارم تمام شود تا بتوانم به خانه‌ام برگردم. خانواده‌ام مهم‌ترین سرمایه و منشاء آرامش و خوشبختی‌ام هستند.

بیوگرافی بازیگران بیوگرافی ساعد هدایتی همسر بازیگران همسر ساعد هدایتی


ادامه مطلب ...

بیوگرافی قدرت الله ایزدی (آقا رشید) +عکس همسر و فرزندان

بیوگرافی قدرت الله ایزدی (آقا رشید) +عکس همسر و فرزندان

قدرت‌الله ایزدی معروف به رشید (متولد ۱۳۳۵ در گز) کمدی و هنرپیشه اهل ایران است.

او در سال ۱۳۵۸ به عنوان دبیر و آموزگار در وزارت آموزش و پرورش استخدام شد و مدتی هم ناظم بوده‌است. وی در سال ۱۳۶۴ از طریق صدا و سیما وارد دنیای بازیگری شد و در سال ۱۳۷۵ اولین تئاتر خود را به روی صحنه برد. ایزدی در کنار فعالیت هنری به شغل معلمی نیز ادامه داده‌است.

همسر قدرت الله ایزدی همسر بازیگران فرزندان قدرت الله ایزدی بیوگرافی قدرت الله ایزدی اندازه قد قدرت الله ایزدی

از جمله فیلم‌های او می‌توان به کارآگاه رشید، رشید فراری، الم شنگه، بازگشت لوک خوش شانس، رشید حرفه‌ایی و سریال شمعدانی اشاره نمود.

همسر قدرت الله ایزدی همسر بازیگران فرزندان قدرت الله ایزدی بیوگرافی قدرت الله ایزدی اندازه قد قدرت الله ایزدی

فیلمهای

بازیگری و کارگردانی تئاتر

  • «یک در دو هزار دردسر» اصفهان، تالار فرشچیان
  • «تئاتر در صحنه» اصفهان، شبکه تهران؛ ۱۳۸۰
  • «افسانه» اصفهان، سینما تئاتر چهارباغ؛ ۱۳۷۷
  • «عروس نمایشگاه» اصفهان، تئاتر چهارباغ؛ ۱۳۷۶
  • «رؤیای ژاپن» اصفهان سینما تئاتر چهارباغ؛ ۱۳۷۵
  • «خواستگاری» اصفهان؛ ۱۳۶۵

سینمایی

  • سفر به‌خیر (۱۳۷۳)
  • اتل متل توتوله (۱۳۷۰)
  • بازگشت لوک خوش شانس (۱۳۹۱)

تلویزیون

بازیگری:

  • شمعدونی (کارگردان: سروش صحت)؛ تهران؛ ۱۳۹۴
  • “رشید فراری” (کارگردان: رحیم مرادیان)؛ اصفهان؛ ۱۳۸۷
  • “بخاطر من” (کارگردان: اکبر منصور فلاح)؛ اصفهان ـ تهران، شبکه ۲؛ ۱۳۸۶
  • “سکسکه بی بی” (کارگردان: رنجبر)؛ اصفهان ـ تهران، شبکه دو؛ ۱۳۸۶
  • “کاراگاه رشید” (کارگردان: موسویان)؛ اصفهان، تهران ـ شبکه ۳؛ ۱۳۸۵
  • “اینجا خانه من است” (کارگردان: منصور اکبر فلاح)؛ اصفهان؛ ۱۳۸۵
  • “یکی بود یکی نبود” (کارگردان: محمد روضاتی)؛ اصفهان؛ ۱۳۸۳
  • “ارثیه پدری” (کارگردان: حسین احمدی)؛ اصفهان ـ تهران، شبکه ۱؛ ۱۳۸۱
  • “سفر سبز” (کارگردان: محمود صفایی)؛ اصفهان ـ تهران؛ ۱۳۸۰
  • “خشت اول” (کارگردان: حسین احمدی)؛ اصفهان؛ ۱۳۷۷
  • “گردو (کارگردان: محمد روضاتی)؛ اصفهان؛ ۱۳۷۵
  • سریال “برای آخرین بار” (کارگردان: مرتضی هرندی شبکه اول ۱۳۷۴
  • “دنیای آینده” (کارگردان: جغتایی)؛ تهران؛ ۱۳۷۰

کارگردانی فیلم و سریال

  • «فیلم کوتاه مروارید» اصفهان – ۱۳۸۹
  • «سریال الم شنگه» اصفهان ـ ۱۳۸۸

در طول سالیان اخیر، نمایش‌نامه‌های زیادی از تلویزیون پخش شد، اما باید قبول کرد که هیچ یک از آنان، نتوانست مانند نمایش‌‌نامه‌های رشید با بیننده‌های تلویزیونی ارتباط برقرار کند، کاراکتر شخصیتی او و بازی زیبا و شیرینش در نقش‌های بامزه باعث شد که وی بتواند به راحتی جای خود را در تلویزیون باز کند،

رشید که البته باید او را با نام اصلی‌اش مخاطب قرار دهیم، (قدرت‌ا… ایزدی) نیم قرن از خداوند عمر گرفته است، شاید شما تصور هم نمی‌‌کردید که آقا رشید تلویزیون، دارای عروس و داماد و نوه باشد، اما وی یک خانواده پرجمعیت دارد. دو دختر و دو پسر حاصل ازدواج او می‌‌باشند، او یک نوه پسر شیرین زبان به نام <محمد پارسا> دارد که او را بسیار دوست می‌‌دارد، رشید تلویزیون، انسانی بسیار خاکی از شهر اصفهان است. او می‌‌گوید اصفهان نصف جهان است و بهترین خاطرات زندگی‌ام در این شهر شکل گرفت، به بهانه پخش مجموعه <کارآگاه رشید> که البته چندی پیش پایان یافت با این بازیگر خوب، توانا و مهربان کشور در جمع خانواده پرجمعیتش به گفتگو نشستیم…

همسر قدرت الله ایزدی همسر بازیگران فرزندان قدرت الله ایزدی بیوگرافی قدرت الله ایزدی اندازه قد قدرت الله ایزدی

_ متولد چه سالی هستید و در کجا به دنیا آمدید؟

ایزدی: متولد چهارم تیرماه ۱۳۳۵ هستم و در (گز و برخوار) اصفهان به دنیا آمده و از دو سالگی به همراه پدر و مادرم در محله <پشت باروی> اصفهان ساکن شدیم.

_ شغل پدر چه بود و چند فرزند بودید؟
ایزدی: پدرم، سنگبری می‌کرد و من هم در طول سال به همراه برادرانم پیش او کار می‌کردیم، ما سه تا برادر و دو تا خواهریم که من فرزند دوم خانواده بودم، به یک نکته جالب هم اشاره کنم، تنها قد من در بین فرزندان کوتاه است.

_ میزان تحصیلات شما؟
ایزدی: تحصیلات خود را تا دیپلم در رشته ادبیات ادامه دادم و سپس، در سال ۱۳۵۸ به خدمت آموزش و پرورش در آمدم البته من دیپلم شبانه گرفتم، چرا که به خاطر مخارج زندگی کار می‌کردم و فرصتی برای تحصیل نداشتم.

_ در آموزش و پرورش معلم بودید یا نه؟
ایزدی: ابتدا به مدت ده سال معلم کلاس اول دبستان بودم، پس از آن مدت، معاون مدرسه شدم، همان زمان‌ها بود که تازه رو به کارهای نمایشی آوردم.

_ و از آن زمان خاطره‌ای هم به یاد دارید؟
ایزدی: به طور حتم، آن زمان نمایشی از تلویزیون اصفهان پخش می‌شد که نامش <ثبت‌نام> بود. فردای آن روز که به مدرسه رفتم، بچه‌ها همه دورم جمع شدند و شروع کردند به سوال کردن و دست گرفتن و از این جور حرف‌ها. سر زنگ تفریح همه را به صف کردم و به حالت جدی گفتم: ببینید، بچه‌ها، ما دو تا برادریم، یکی اهل شوخی و این جور حرف‌هاست، اما من بسیار جدی هستم و از بی‌نظمی هم خوشم نمی‌آید، پس سعی کنید که با من شوخی نکنید، اگر بچه‌های خوبی باشید، برادرم رشید را به مدرسه می‌آورم که البته تا امروز می‌خواهم او را به مدرسه ببرم. البته پس از مدتی بچه‌ها همه متوجه شدند که اصل قصه چیست؟ راستی تا یادم نرفته بگویم که اول مهرماه امسال هم بازنشسته آموزش و پرورش شدم.

_از این‌که قدتان کوتاه است، ناراحت نیستید؟
ایزدی: با قسمت مگر می‌شود مبارزه کرد. تازه این ضرب‌المثل هم درباره ما صدق نمی‌کند که دو برابر قدش توی زمین است، تا قبل از این‌که بپرسی خودم جوابتان را بدهم.

همسر قدرت الله ایزدی همسر بازیگران فرزندان قدرت الله ایزدی بیوگرافی قدرت الله ایزدی اندازه قد قدرت الله ایزدی

_ در چه سالی ازدواج کردید و چگونه با همسرتان آشنا شدید؟
ایزدی: در سال ۱۳۵۸ ازدواج کردم و همسرم را که با من یک نسبت دور فامیلی دارد، در یکی از مهمانی‌های فامیلی دیدم. البته در آن زمان مثل الان برای شناخت دختر و پسر و آشنایی بیشتر، آزادی وجود نداشت، ولی از آنجا که خصوصیات ایشان را از فامیل شنیده بودم، با یک شناخت نسبی از ایشان، زندگی مشترکمان را آغاز کرده و الحمدا… بسیار هم راضی هستم.

_روز خواستگاری از قد کوتاهتان ایراد نگرفتند، مادر خانمتان، پدر خانمتان چیزی نگفتند؟
ایزدی: راستش را بخواهید از آن جا که پدر خانم من دو متر و پنج سانت قد داشت، مادرخانم بنده ابتدا کمی تعجب کرد، اما از آنجا که عاشق همسرم شده بودم، عزمم را جزم کردم که هر طور شده ازدواج کنم و همین طور هم شد. روز اولی که عقد کردیم، شب را می‌خواستم در خانه پدرخانم سر کنم، اما پیژامه‌ای برای قدم پیدا نمی‌شد، مجبور شدم با همان شلوارم بخوابم.

_ و همسرتان، او ایراد نگرفت؟
ایزدی: نه، برای چه ایراد بگیرد، او هم مرا دوست داشت، پس از ازدواج هم، عشق هر دویمان نسبت به یکدیگر بیشتر شد، تا جایی که او مشوق من برای بازیگری شد. البته در اوایل ازدواج همسرم فکر می‌کرد که من کمی از این وضعیت ناراحت هستم، اما از آن جا که طبع شعر دارد و کمی هم شوخ است، یک روز در همان اوایل ازدواج برایم شعری سرود که من با خواندن آن جا خوردم.
ای رشید، ای رشید که در حسن لطافت ماهی
هر چند کوتاه قدی، اما دلخواهی
بهر کوتهی قد خودت، غصه مخور
تو عمر منی، از این جهت کوتاهی

_ چه فعالیت‌هایی غیر از بازیگری انجام می‌دهید؟
ایزدی: کارگردانی را هم دوست دارم، ولی چون در این زمینه تحصیلاتی ندارم، هرگز به خود اجازه نمی‌دهم کارگردانی یک فیلم یا مجموعه را به عهده بگیرم؛ ولی در اکثر کارها تا جایی که امکان دارد به عوامل پشت صحنه کمک می‌کنم و حتی ایده‌های خوبی را هم ارایه می‌دهم. البته مدتی سهمی از یک پیتزافروشی در اصفهان داشتم که به خاطر مشکلات مالی آن را فروختم، البته در حال حاضر یک تالار پذیرایی در اصفهان به نام تالار رشید باز شده است که البته من سهمی در آن ندارم، ولی از آنجا که از نامم استفاده شده است، درصدی به من می‌دهند.

_ چگونه وارد عرصه بازیگری شدید؟
ایزدی: در کودکی وقتی برنامه‌ای از تلویزیون پخش می‌شد سعی می‌‌کردم مثل بازیگرهای آن فیلم رفتار کنم تا این‌که یک روز در سال ۱۳۶۴ با یک موتور گازی از کنار جمعی که مشغول تصویربرداری بودند رد شدم ناگهان ایستادم و از روی کنجکاوی جلو رفتم، موضوع فیلم در رابطه با مردی بود که دقایق زیادی در تلفن عمومی همه را معطل خود کرده بود. کارگردان از افراد انتخابی می‌خواست که جلو بروند و با مرد مورد نظر دعوا کنند. هیچ‌کس این کار را درست انجام نمی‌داد تا این‌که من رفتم جلو و با حالت جدی گفتم: آقا بیا بیرون همه را معطل کرده‌ای. او بیرون آمد و گفت: تو چی می‌گی. با حالت طنز جواب دادم! آقا بفرمایید بیرون همه معطل شما هستند. در آن لحظه همه خندیدند و کارگردان خیلی خوشش آمد و از من درخواست کرد به صدا و سیما بروم و تست بازیگری بدهم و از آن وقت بود که من وارد عرصه بازیگری شدم.

_ شغل آموزگاری، جدیت و جذبه خاصی را می‌طلبد، از طرفی شما دارای شخصیتی شوخ‌طبع هستید، چگونه با این مسئله کنار آمده‌اید؟
ایزدی: درست است که من شخص شوخ‌طبعی هستم، ولی در محیط کار با جدیت رفتار می‌کنم، کسی که می‌خواهد کار طنز انجام دهد باید در جامعه جدی برخورد کند، تا همه بدانند که آن مسایل مربوط به صحنه نمایش و بازیگری است. من در محیط کار بسیار جدی هستم و همه فکر می‌کنند من و شخصیتی که در تلویزیون ظاهر می‌شود، دو برادر دوقلو هستیم و جالب اینجاست که با دیدن سریال <کارآگاه رشید>، این فکر به باور تبدیل شد.

_ شغل بازیگری را بیشتر دوست دارید یا آموزگاری را؟
ایزدی: من به هر دو حرفه بازیگری و آموزگاری از کودکی علاقه‌مند بودم و هر دو را به خاطر این‌که دو خصیصه در آنها به طور مشترک وجود دارد، دوست دارم. یکی آموزش دیدن و آموزش دادن و دیگری برای دیگران خدمت کردن… من وقتی موفقیت دانش‌آموزانم را می‌بینم، بسیار خوشحال می‌شوم و وقتی با خنداندن مردم، آنها را شاد می‌کنم نیز غرق لذت می‌شوم.

_ کار کدام یک از بازیگرهای طنز ایران را بیشتر می‌پسندید؟
ایزدی: از بازی <سیامک انصاری> خیلی خوشم می‌آید. او به طور حتم در آینده، موفق‌تر از حال خواهد بود و کارهای بهتری را از او شاهد خواهیم بود. در اصفهان هم از کار <محمود شانه‌ای> بسیار لذت می‌برم.

_ بهترین خاطره‌ای که در حال اجرای نقش داشته‌اید چیست؟
ایزدی: بهترین خاطره و بهترین لحظات زمانی بود که با پسرم کمال (در نقش راننده تاکسی) در سریال کارآگاه رشید بازی کردم. ما با یک فهم و درک متقابل بدون این‌که از قبل هماهنگی کنیم، ناخودآگاه می‌دانستیم که چگونه با یکدیگر صحبت کنیم و هماهنگی و ارتباط خوبی میان ما برقرار شد.

_ آیا شما نقش‌هایتان را با هماهنگی قبلی و به صورت از پیش تعیین شده بازی می‌کنید یا آن‌که کارها و به اصطلاح اصفهانی‌ها، تیکه‌های طنز را فی‌البداهه انجام می‌دهید؟
ایزدی: من اکثر کارهایم را فی‌البداهه انجام می‌دهم و اکثر کارگردان‌ها هم با توجه به شناختی که از کار من دارند، مرا در کار آزاد می‌گذارند و اتفاقا همیشه هم صحنه‌ها خوب از آب درمی‌آید. همکارانی که در نمایش‌های ما در پشت صحنه هستند، همیشه از این مسئله متعجب می‌شوند که دیالوگ‌ها و برخی از کارهای ما هر شب با شب قبل تفاوت دارد.

_ از بازی در تئاتر بیشتر لذت می‌برید یا سینما و تلویزیون؟
ایزدی: بازی در تئاتر را بیشتر دوست دارم و آن هم به خاطر همان مسئله فی‌البداهه کار کردن در نمایش است؛ چرا که در تلویزیون وقتی با تمرکز فکر، کاری را انجام می‌دهی و فی‌البداهه جملاتی را می‌گویی که خیلی خوب از آب درمی‌آید، ناگهان به علتی کارگردان کات می‌دهد و با تکرار زیاد آن صحنه، خود به خود روح کار از بین می‌رود.

_ نظرتان راجع به ارحام صدر چیست؟

ایزدی: <ارحام صدر> شخصیت بی‌نظیری است که در تاریخ نمایش اصفهان مانند او نداشته‌ایم. من برای ایشان احترام خاصی قایلم و امیدوارم موقعیتی پیش آید تا جوان‌هایی که به طنز علاقه دارند، تحت نظر ایشان آموزش ببینند.

_ چه چیزی باعث شد که اسم شما در اکثر کارهایتان رشید باشد؟
ایزدی: در اولین کارهای ما در شبکه اصفهان، من خودم نویسنده اکثر برنامه‌ها بودم و هنگامی که با یکی از دوستان داشتیم روی فیلمنامه کار می‌کردیم، به ذهنم رسید که نامی را برای خودم انتخاب کنم که متضاد شکل ظاهری من باشد و آنجا بود که اسم <رشید> به ذهن من خطور کرد.

_ بدترین خاطره و بهترین خاطره‌ای که از آن سال‌ها به یادتان می‌آید چیست؟
ایزدی: خوب، ما هم مانند بسیاری از جوان‌های امروزی عاشق کار کردن بودیم و در این راه تلاش زیادی کردیم. یادم می‌آید زمانی که اولین گروه نمایش را تشکیل داده بودیم به اداره ارشاد مراجعه کردیم و تقاضای مجوز برای اجرا را به آنان ارایه دادیم. قرار بر این شد که گروهی برای بازدید کار ما به سالن نمایش بیایند، در روز نمایش، ما با ذوق فراوان یکی از کارهایی که بعدها مورد توجه بسیاری از مردم قرار گرفت را اجرا کردیم که اتفاقا به خاطر انگیزه فراوانی که داشتیم همه نقش خودشان را خیلی خوب اجرا کردند. زمانی که نمایش تمام شد، برای پذیرایی مدعوین به سالن رفتیم، ولی متاسفانه آنها بدون خداحافظی سالن را ترک کرده بودند و بعد هم مسئولان محترم اداره ارشاد آن زمان به ما گفتند که برای گروه شما مجوز صادر نمی‌شود، این بدترین خاطره من در آن سال‌ها بود. بهترین خاطره من هم زمانی بود که با همان گروه در حال تمرین بودیم و شخصی پیشنهاد داد که روزی از ارحام صدر دعوت کنیم که برای دیدن نمایش ما به سالن بیاید. این پیشنهاد با مخالفت من روبه‌رو شد و من به همه گفتم که ایشان برای دیدن نمایش گروه گمنامی مثل ما به اینجا نمی‌آید و در کمال تعجب ارحام صدر در روز مقرر به آنجا آمد و پس از آن هم با گرمی و ذوق زیادی ما را تشویق و نکاتی را به عنوان راهنمایی به ما گوشزد کرده و تجربیات خود را در اختیار ما قرار داد.

_ رابطه شما با ورزش چطور است؟
ایزدی: من بسکتبال و والیبال زیاد بازی می‌کنم و فکر می‌کنم این را از قدم متوجه شده باشید. (می‌‌خندد)

_ آیا به فوتبال هم علاقه‌مند هستید؟
ایزدی: بله، ما در محله‌مان یک تیم فوتبال تشکیل داده بودیم و یادم می‌آید در اولین روزی که من در این تیم بازی کردم توپ را به درون دروازه خودمان کوبیدم و تیم مقابل شروع به شادمانی کردند و من هم فکر کردم کار درستی انجام داده‌ام، در حالی که داشتم شادمانی می‌کردم، با مشت و لگدهای بازیکنان خودی به خود آمدم.

_ استقلالی هستید یا پرسپولیسی؟
ایزدی: استقلالی هستم. همه جا آبیته.

_ بزرگ‌ترین آرزو و بزرگ‌ترین حسرت زندگی شما چیست؟
ایزدی: بزرگ‌ترین آرزویم این است که آقا امام زمان(عج) با قدوم مبارکشان حق را از باطل جدا و بدی‌ها را از دنیا پاک کنند و بزرگ‌ترین حسرت زندگیم کوتاهی قدم می‌باشد.

_ جدیدترین خبری که در اختیار خوانندگان قرار می‌دهید چیست؟
ایزدی: متاسفانه دیشب دندان نیشم افتاده است، البته خواهش می‌کنم این را ننویسید چون مردم فکر می‌کنند خدای ناکرده کار مشت‌های خانم عزیزم بوده!

_ آخرین سریالی که بازی کرده‌اید؟
ایزدی: سریالی به نام <غریبه> با بازی رامتین خداپناهی، مهدی امینی‌خواه، پری کربلایی، اکبر کربلایی و پسرم علیرضا که نقش برادرم را در این سریال به عهده دارد.

_ آیا بازی کردن دو نقش جدی و طنز در کنار یکدیگر در سریال رشید مشکل نبود؟
ایزدی: به خدا خیلی مشکل بود و من بعضی وقت‌ها قاطی می‌کردم که باید جدی باشم یا طنز.

_ آیا نقش‌های جدی را راحت‌تر بازی می‌کنید یا طنز را؟
ایزدی: بازی نقش‌های جدی برایم سخت است و برعکس نقش‌های طنز را بسیار راحت بازی می‌کنم. البته در سریال کارآگاه رشید سعی من بر این بوده که نقش جدی من هم خواه ناخواه دارای طنز خاصی باشد.

_ بهترین دوست زندگی شما چه کسی است؟
ایزدی: همسرم، بهترین دوست من است.

_ بهترین سرگرمی شما چیست؟
ایزدی: در حال حاضر بهترین سرگرمی من بازی با نوه عزیزم <پارسا> است. خانه که می‌آیم تا پارسا را نبینم، هیچی نمی‌خورم، کمی با او بازی می‌کنم تا از نفس بیفتم.

_ راستی احساس پیری نمی‌کنید، عروس و داماددار شده‌اید، نوه دارید؟
ایزدی: زمانی که نوه‌ام، مرا <باباچی( >به زبان اصفهانی یعنی بابا کوچولو)، صدا می‌کند، دیگر متوجه می‌شوم که پیر شده‌ام، به هر حال نیم قرن از زندگی‌ام گذشته است، اما زمانی که در نمایشنامه‌هایم به خواستگاری می‌روم، احساس جوانی می‌کنم.

_ آیا به غیر از شما در خانواده‌تان کسی وارد عرصه بازیگری شده است؟
ایزدی: برادران و خواهرانم هیچ‌یک در این زمینه فعالیتی ندارند، ولی کمال و علیرضا پسرانم در امر بازیگری فعالیت دارند.

_ میانه شما با موسیقی چطور است؟
ایزدی: موسیقی اصیل ایرانی را خیلی دوست دارم، به‌خصوص عاشق صدای <علیرضا افتخاری> هستم؛ چون هر وقت ایشان در اصفهان کنسرت دارند من مجانی وارد کنسرت‌هایشان می‌شوم.

_ و در پایان ؟
خاک پای تمام هنرمندان ایران هستم، جا دارد از دوستان عزیزم آقایان فیروز حسن‌خانی و غفور فصوحی که در طی سالیان سال در کنارم بودند، تشکر کنم.

همسر رشید: او در همه سریال‌ها زن می‌گیرد!
_ رفتار دوستان و آشنایان با شما چگونه است؟
حاتمیان: خیلی خوب، ولی همیشه از من می‌پرسند تو ناراحت نمی‌شوی آقای ایزدی در همه تئاترها و سریال‌ها می‌خواهد زن بگیرد.

_ حال ناراحت می‌شوید یا خیر؟
حاتمیان: اصلا، من خودم بودم که به او پیشنهاد دادم با آوردن بازیگر زن در صحنه تئاتر، به آن جنبه خانوادگی بدهند.

_ ایزدی مثل شخصیت رشید، همیشه شوخ‌طبع است؟
حاتمیان: بله، اوایل زندگی خیلی زیاد، ولی الان با مشغله‌های فراوان کم‌تر شوخی می‌کنند، من هم کم‌تر او را می‌بینم.

_ از هنر ایشان راضی هستید؟
حاتمیان: بله، چون معتقدم کسانی که باعث می‌شوند لبخندی بر لبی بنشیند بسیار مورد توجه خداوند قرار می‌گیرند.

_ چگونه خودتان را با کار ایشان وفق داده‌اید؟
حاتمیان: شاید از اخلاق خوب خودشان بوده که من توانسته‌ام با هنر او کنار بیایم.

_ یکی از بهترین برنامه‌های ایزدی که محبوب شماست؟
حاتمیان: ایشان هیچ نمایشی را مثل <رویای ژاپن> بازی نکرد، گرچه سر همان صحنه از روی سن افتاد و پایش شکست.

_ همسرتان از چه غذایی خوششان می‌آید؟
حاتمیان: قورمه سبزی.

_ چه صحبتی با مردم دارید؟
حاتمیان: دوست دارم از مردم خواهش کنم فرزندان یک هنرمند هم می‌خواهند در جامعه زندگی کنند، آنها دوست دارند مانند مردم عادی به گردش یا سینما یا شهربازی و… بروند، ولی با لطفی که همیشه مردم به هنرمندان داشته‌اند فرزندان هنرمندان را از این موهبت محروم می‌کنند، دوست دارم بگویم مراعات حال خانواده یک هنرمند را بکنید تا آنها هم بتوانند در آرامش و راحتی به سر ببرند.

فرزندان کارآگاه رشید را بشناسید

_ کمال فرزند اول (راننده تاکسی در سریال کارآگاه رشید:)
در بسیاری از تئاترها و سریال‌ها در کنار پدر هنرنمایی می‌کند. او معتقد است که پدر الگویی مناسب در زندگی و بازیگری برای اوست و بازی در کنار او را افتخار می‌داند. به موسیقی علاقه‌مند است و در این زمینه فعالیت می‌کند و دوست ندارد بازیگری را به طور جدی دنبال کند تا در زندگی مشترکش مشکلاتی به وجود نیاید، در ضمن او از بازی پرویز پرستویی لذت می‌برد. همسر او از اقوام است، عروس رشید، نوه دایی رشید است.

_ علیرضا پسر دوم (پسر حبیبی در سریال کارآگاه رشید:)
او می‌گوید: با پدرم همیشه دوست و هم عقیده هستم و افکارمان به هم خیلی نزدیک است.
او در رشته کامپیوتر تحصیل می‌کند و به کار مونتاژ آشنایی دارد و تصمیم دارد در آینده تدوینگر شود. رابطه او با همه افراد خانواده خوب است به جز خواهرش، سارا که همیشه با او سر جنگ دارد.

_ کتایون دختر اول
متاهل و دارای یک فرزند پسر که برای پدربزرگ بسیار عزیز است. او دوست ندارد فردی مشهور باشد تا بتواند با آرامش و راحتی خیال زندگی کند. همسرش مجتبی خسروی از ازدواج با کتایون راضی است، چون اخلاق خوب پدرش را در همسرش حس می‌کند، آن دو ابتدا در مرکزترولوژی که ارتباط به علوم آزمایشگاهی دارد با یکدیگر همکار بودند و سپس ازدواج کردند.کتایون می‌‌گوید: فرزند دوم خانواده است، متولد ۱۳۶۱ و دیپلم هنر دارم و هرازگاهی دستی به سه‌تار می‌برم. چهار سال است که ازدواج کرده‌ام و پسری دو ساله به نام محمد پارسا دارم. به خاطر تربیتش فعلا از کارم استعفا داده‌ام، پسرم هم مثل ما عاشق برنامه‌های پدر است.
در کودکی وقتی به دیدن برنامه‌های پدر می‌رفتیم مدام در این فکر بودم که کی برنامه تمام می‌شود و پدر به خانه برمی‌گردد و از آن موقعیت کاملا ناراضی بودم ولی بزرگ‌تر که شدم وقتی برای دیدن تئاتر پدر می‌رفتم واقعا لذت می‌بردم، به خاطر داشتن پدری هنرمند افتخار می‌کنم.
در سال ۱۳۷۶ در جشنواره تئاتر دانش‌آموزی ناحیه، بازیگر و طراح صحنه بودم که جایزه بهترین طراح صحنه را گرفتم، در ضمن موسیقی تئاترمان هم کار برادرم کمال بود که در همان سال جایزه بهترین موسیقی را گرفت و وقتی از من دعوت شد که در جشنواره تئاتر استانی شرکت کنم به شدت مخالفت کردند و فعالیت تئاتر من همانجا کات خورد. از آن به بعد فعالیتم را در زمینه طراحی و نقاشی ادامه دادم که جا دارد از حمایت‌های بی‌دریغ و از خودگذشتگی‌های مادرم برای رشد من در این رشته تشکر کنم و بعد از همسرم که همچنان مشوق من هستند.
وی درباره پدرش می‌گوید: با وجود این‌که زمان کمی در کنار ما هستند ولی سعی می‌کنیم در همین زمان کم، از وجود و نظراتشان نهایت استفاده را ببریم.
ایشان برای ما نه تنها پدری مهربان و نمونه بلکه یک دوست هستند که مصاحبت با ایشان برایمان لذت‌بخش است امیدوارم خداوند به ایشان طول عمری همراه با سلامتی عطا بفرماید و داماد رشید می‌گوید: همه بسیار کنجکاو هستند که بدانند من از چه طریق با ایشان آشنا شدم.
برخی می‌پرسند که آیا با آقای ایزدی آشنایی داشتم و بعد از دختر ایشان خواستگاری کرده‌ام و از این قبیل سوال‌ها ولی من به شکلی بسیار عادی و در محیط کار با ایشان آشنا شدم. ما همکار بودیم و پس از مدتی به خواستگاری ایشان رفتم و فکر می‌‌کنم در مراسم خواستگاری و ازدواج هر پسری دچار استرس و نگرانی است و من به خاطر برخوردهای خوب و صمیمانه پدر خانم واقعا این دوره را راحت پشت سر گذاشتم و از این حیث واقعا خوشحالم و حالا هم هر وقت که به منزل ایشان می‌آیم واقعا به من خوش می‌گذرد.

_ سارا دختر دوم
مثل خواهر و برادرهایش دوست ندارد فردی مشهور باشد، به رشته گرافیک علاقه دارد و دوست دارد در این رشته تحصیل کند.

مادر رشید: او بازیگوش بود
مادر ایزدی: قدرت خیلی به مدرسه علاقمند بود او هنوز هفت ساله نشده بود که به مدرسه می‌رفت و ساعت‌ها بچه‌ها را تماشا می‌کرد.
هر روز این کار تکرار می‌شد به حدی که پدرش از دست او خیلی عصبانی می‌شد و هر وقت که او این کار را انجام می‌داد مورد تنبیه و بازخواست پدر قرار می‌گرفت ولی باز هم به کارش ادامه می‌داد.
بازی مورد علاقه قدرت یک چرخ بود که با یک تکه چوب حرکت می‌کرد. یک روز سر همین موضوع کتک مفصلی خورد چون در حال بازی چرخ به پیرمردی برخورد می‌کند و باعث می‌شود او به زمین بیفتد پیرمرد هم با عصا حسابی قدرت را کتک می‌زند.
_ آیا طنز از زمان کودکی هم در پسرتان وجود داشت؟
مادر ایزدی: بله این مسئله به شکل بارزی در او بود و حتی بسیاری از وقت‌ها که ما از مسائل کم‌اهمیت و کوچک ناراحت می‌شدیم با یک شیرین‌کاری ما را می‌خنداند و باعث می‌شد زندگی برایمان شیرین شود.

اندازه قد قدرت الله ایزدی بیوگرافی قدرت الله ایزدی فرزندان قدرت الله ایزدی همسر بازیگران همسر قدرت الله ایزدی


ادامه مطلب ...