وب سایت تک شات: هم اکنون، کمپانی گوگل یکی از بزرگترین شبکه های تبلیغاتی آنلاین جهان را در دست دارد و تقریباً در هر وبسایتی می توانید بنرهای تبلیغاتی را که توسط این شرکت مدیریت و اجرا می شوند، مشاهده کنید. از این رو، ممکن است کلاهبرداران سایبری از این شیوه برای دستیابی به اهداف خرابکارانه و یا خلاف قوانینی که گوگل در این زمینه تنظیم کرده است، استفاده کنند.
گفتنی است یکی از روش هایی که خرابکاران سایبری، از آن برای فریب دادن کاربران اینترنتی استفاده می کنند، "بارگذاری بدافزار" نام دارد. به طوری که در این روش، پیغام هشداری جعلی مبنی بر آلوده شدن سیستم کاربر به بدافزار برای وی به نمایش در می آید و از کاربر خواسته می شود تا برای رفع این مشکل، بر روی یک بنر که همان آگهی تبلیغاتیست کلیک کند.
به گفته گوگل، این شرکت در سال 2016 بالغ بر 112 میلیون مورد از این شیوه خرابکارانه را شناسایی کرده است که در مقایسه با سال 2015، تا 6 برابر افزایش یافته است. همچنین، مهندسان گوگل در سال میلادی گذشته، بالغ بر 68 میلیون تبلیغات مرتبط با محصولات سلامتی را که از لحاظ قانونی صلاحیت تبلیغ نداشتند را بلاک کرده اند.
و در پایان باید گفت که این شرکت، سیاست های سخت گیرانه ای را برای مقابله با انتشار اخبار کذب و جعلی در فضای وب اتخاذ کرده است که پس از بررسی 500 وب سایت مظنون به انتشار چنین محتوایی، حدود 340 وب سایت از دسترس خارج شدند.
یکی از معضلات گوگل، وجود سودجویانی است که سعی دارند در محیط آنلاین به شیوهی نامشروع، تبلیغات و کسب درآمد کنند.
تبلیغات سطحی و بیمحتوا در سرتاسر اینترنت وجود دارند و گوگل تمام تلاش خود را میکند تا مانع از فریب خوردن کاربران خود توسط آنها شود. بنا به گزارش اخیر در این خصوص، این غول جستجو در سال ۲۰۱۶ توانسته است ۱.۷ میلیارد تبلیغات زائد را حذف کند که این تعداد در مقایسه با سال قبل دو برابر بوده است. این تبلیغات شامل ۶۸ میلیون مورد درباره محصولات دارویی غیر قانونی، ۸۰ میلیون محتوای غیر مرتبط و فریبدهنده و ۱۱۲ میلیون تبلیغی بود که از ترفند افزایش کلیک استفاده میکردند.
ضمن اینکه گوگل در این میان ۶۰۰۰ سایت و ۶۰۰۰ حساب کاربری را که به تبلیغ کالاهای تقلبی میپرداختهاند، حذف کرده است. مشکلی که بهشدت گریبانگیر فیسبوک و اینستاگرام هم شده است. با وجود این تلاشها، گوگل میداند کلاهبرداران همچنان به تلاش خود برای فریب کاربران ادامه میدهند تا از آنها سوء استفاده کنند. از اینرو باید در کلیک کردنهای خود احتیاط بیشتری به خرج دهیم.
به دنبال فضاهای موجود برای تبلیغات هستید؟ شاید بتوانید در هرجایی بیلبوردهای تبلیغاتی را اجاره کنید اما این روش برای رقیبان شما هم در دسترس است پس اگر به دنبال راهکارهای جایگزین مناسبی هستید با ما در ادامه این مقاله همراه شوید:
به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ درگذشته بیلبوردها، تبلیغات تلویزیونی و برنامههای رادیویی، تبلیغات چاپی و بستههای پستی مستقیم به آدرس مخاطبین همه و همه گزینههایی بود که بهعنوان یک مدیر تبلیغات برای بازاریابی و فروش در اختیار داشت. اما این روشها در عمل به تاریخ پیوستهاند، هرچند که همچنان بسیاری از این روشها استفاده میکنند.
امروزه دیگر پرسش این نیست که “کجا باید تبلیغ کنم؟”، بلکه پرسش این است که “کجا نباید تبلیغ کنیم؟!”
خواه در یک آژانس تبلیغات کار میکنید، یا اینکه خدمت و یا محصولی در اختیاردارید که نیاز به تبلیغ و ترویج آن دارید، به این نه نقطه غیرمعمول برای فضای تبلیغات خود بی اندیشید؛ و البته هرگز این فکر را به ذهن خود راه ندهید که اجرای چنین تبلیغی شدنی نیست. زمانهایی بود که هیچکس به فکر استفاده از نقاط غیرمعمول به عنوان فضای تبلیغات نبود؛ اما امروز اینچنین تبلیغات دیگر نوعی نرم بهحساب آمده و کاملاً طبیعی است. مثلاً نیازی نیست که یادآوری کنم امروزه تبلیغ در توالتهای عمومی یکچیز کاملاً معمول است و اگر میبینید در بازار شما چنین کاری صورت نمیپذیرد، شما آغازگر آن باشید.
امروزه مردم همواره در پی تحصیل پول با سرعت و با راههای آسان هستند. حتی اغلب پیدا میشوند افرادی که حاضرند در این راهکارهای عجیبوغریب هم بکنند. یکی از این روشها تاتو کردن لوگو یا آدرس وبسایت خودتان بهصورت دائم یا موقت بر روی قسمتی از بند آنهاست.
امروزه بودجه تهیه و تولید بازیهای ویدئویی برابر با فیلمهای سینمایی بسیار بزرگ و مطرح است و دقیقاً همانند آنها، تهیهکنندگان بازیهای ویدئویی همواره به دنبال راههایی برای تأمین بودجه لازم برای تهیه این بازیها هستند. استفاده از تبلیغات در این بازیها همچنین کمک میکند تا فضای بازیها بسیار امروزیتر به نظر برسد. به نظر شما برند شما میتواند در فضای یک بازی ویدئویی حضورداشته باشد؟
شهرها هم به دنبال راههایی برای تحصیل پول جهت کمک به متعادل کردن یا به حداقل رساندن میزان بودجه دریافتی هستند. پوشش کانالهای زیرزمینی تأسیسات و زیرساخت فرصتهایی بسیار عالی برای جلبتوجه مردم ناآگاه در اختیار برندها قرار میدهد، خصوصاً در شهرهای بزرگ.
نقاله چمدانها در فرودگاه عموماً با افراد بسیار زیادی احاطهشده است که اغلب هیچ کاری غیر از ایستادن و نگاه کردن ندارند و کیف و چمدانهای زیادی هستند که بر روی آنها حرکت میکنند. هر زمان که دنبال مخاطبی چنین شیفته و بیکار نیاز داشتید، حتماً و حتماً از این فرصت کمال استفاده را ببرید.
این مورد هم مشابه با مورد قبل محلی است که موردتوجه و دقت صدها و یا شاید هزاران نفر در هرروز قرار دارد و اگر این کار در صدها مغازه مختلف تکرار شود، در دید هزاران هزار نفر قرار میگیرد.
چه کسی ته کفش دیگری را نگاه میکند؟ خوب، طبیعی است که همه نگاه میکنند. اغلب مردم در زمان استراحت یک پای خود را بر روی پای دیگر قرار میدهند، یا پای خود را بلند کرده و بر روی میز قرار میدهند، یا یک پای خود را بر روی زانو پای مخالف خود قرار میدهند. به این موضوع همفکر کنید، آیا این محل، میتواند محل مناسبی برای معرفی محصول یا برند شما باشد؟ توجه داشته باشید که این محل، درواقع قدرت میخکوب کردن و نگاه کردن مردم عادی را دارد و باوجود گوشیهای هوشمند که امروزه استفاده از آنها بسیار رواج پیداکرده است، همه و همه با دیدن آدرس وبسایت شما در کف کفش بغلدستی خودشان سریع میتوانند بازدید از وبسایت شما داشته باشند.
زمانی که یک عابر پیاده در کنار خیابان در انتظار ایستاده تا چراغ عابر سبز شود و وی عبور کند، حداقل 10 ثانیه یا شاید هم بیشتر را باید صبر کند و در عمل قادر به انجام کاری نیست و این لحظه و مکان فرصت بسیار مناسبی برای نشان دادن تبلیغ محصول یا خدمت شما به وی است.
روزانه هزاران هزار خودرو از جلوی چشم هر فردی عبور میکند که با استفاده از یک تابلو کوچک مغناطیسی میتوانید آن را تبدیل به یک تابلو یا بیلبورد متحرک برای محصول یا خدمت خود کنید.
شاید حداقل در فضای اینترنت و در همین یک هفته اخیر با حداقل یک تصویر امنیتی روبرو شده باشید. منظورم یکی از همان فضاهای کوچکی است که برای نشان دادن به یک وبسایت که شما یک انسان هستید، مجبور به تایپ کردن عدد یا حروفی در داخل آن میشوید. این عبارات را میتوانید حتی به موضوع یا نکتهای جالب و سرگرمکننده هم تبدیل کنید، یعنی این عبارت میتواند نام برند شما یا خدمت شما باشد. پس به آن به عنوان یک نمونه فضای تبلیغات بیشتر فکر کنید.
متوجه فریبکاری در تبلیغات باشید، چون مشتری متوجه میشود
همه ما محصولاتی را دیده ایم که نسبت به تبلیغاتش کیفیت بسیار پایین تری داشته باشد اما دلیل این امر چیست؟ آیا با فریبکاری در تبلیغات میتوان به فروش مناسب پایدار رسید؟
به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ مسئله فریبکاری در تبلیغات موضوعی است که اغلب بسیاری از مشتریان و مصرفکنندگان در مورد آن شاکی هستند، اما هیچ کاری نمیتوانند در برابر آن بکنند. بااینوجود مسئله به اینجا ختم نمیشود. هرچند که آنها در عمل در مورد فریبکاری در تبلیغات به دلیل عدمحمایت قانون نمیتوانند کاری بهپیش ببرند، اما این روش بههرحال در درازمدت اثر خودش را بر روی برند و میزان سودآوری آن میگذارد. بنابراین اطلاع داشتن از اینکه چه مواردی میتواند مصداق فریبکاری قرار بگیرید، برای هر کسبوکار لازم و ضروری است.
پس پیش از آنکه بخواهیم به جزئیات فریبکاری در تبلیغات بپردازیم، بهتر است نگاهی به تعریف آن داشته باشیم:
بهطور خلاصه، موضوع فریبکاری عمل تبلیغ کردن کالاهایی است که در عمل یک معامله فوقالعاده و یا سوداگرانِ برای مشتری جلوه کند، اما در پشت پرده قصد و هدف فروشنده جایگزین کردن محصول تبلیغشده با یک کالای پَست یا گرانتر در زمان خرید است. درواقع پیشنهاد باورنکردنی ارائهشده در تبلیغات “طعمه” است، دقیقاً مانند یک مگس یا کرم که در سر قلاب بهعنوان طعمه قرار میگیرد. این پیشنهاد برای جلب کردن شما مورداستفاده قرارگرفته، اما بجای ارائه یک محصول یا خدمت فوقالعاده به شما، یک محصول یا خدمت کاملاً متفاوت به شما ارائه میشود که یا محصولی بیکیفیت بوده یا اینکه محصول تبلیغشده را باقیمتی بسیار بالاتر به شما ارائه میکنند.
این شیوه تبلیغات اغلب در فعالیت های فروش و بازاریابی کالاهای الکترونیک مانند تلویزیون، پخشکنندههای بلورِی، تجهیزات صوتی و کامپیوتر، دوربینهای دیجیتال، لنز و لوازم جانبی این محصولات استفاده میشود. اما این موضوع به این معنا نیست که شما مثلاً در حوزههای دیگر با این نوع فریبکاری مواجه نمیشوید. مثلاً یک وعدهغذا، یک جفت کفش یا حتی نوع خدمات اینترنتی که به شما فروخته میشود نیز میتواند با استفاده از این تکنیک به مشتری ارائه شود.
در این روش مدیر یا مسئول تبلیغاتی تبلیغی را طراحی میکند که کالا و یا خدمتی را به قیمتی بسیار پایینتر از ارزش بازار پیشنهاد میکند؛ بهعنوانمثال، مثلاً فروش یک دستگاه تبلت 10 اینچی اندرویدی به قیمت 150 هزار تومان، درحالیکه قیمت اصلی آن در بازار چیزی در حدود یکمیلیون تومان است.
هرچند که اتفاق افتادن چنین فروشی از محالات است و خیلی فوقالعاده، اما درواقع فقط یک طعمه برای جلبتوجه شماست. سپس این مشتری به فروشگاه مراجعه میکند و با یکی از گزینههای زیر روبرو میشود:
یعنی تبلت ارائهشده در فروشگاه به آنها قدری کوچکتر است و نسبت به نمونه معرفیشده در تبلیغ از هر نظر پایینتر است و البته قیمتی هم دو برابر دارد. خریدار در حالی مسافتی را برای رسیدن به فروشگاه طی کرده که درواقع طعمه یک فریبکاری قرارگرفته است. اما اغلب مردم برای اینکه دستخالی به منزل برنگردند، بهراحتی تن به خرید این نمونه دوم میکنند.
در این وضعیت یک نمونه دیگر به خریدار معرفی میشود و اعلام میشود که نمونه فعلی فقط قدری با نمونه تبلیغشده متفاوت است یا اینکه آن نمونه فقط و فقط برای دو مشتری اول موجود بوده است. بههرحال اینجا دیگر تصمیمگیری بر عهده خریدار است که آیا همان تبلت را به قیمتی دو یا سه برابر قیمت اعلامشده خریداری کند یا نه!!! برخی از فروشندگان حرفهای در اینگونه موارد میتوانند بهراحتی فروش را نهایی کنند.
در این حالت نمونه تبلت موجود در فروشگاه، نمونهای پستتر از نمونه تبلیغشده است، مثلاً نمونهای غیر اصل یا حتی کپی کاری شده، یا حتی نمونهای که به دلیل یک ایراد از یک مشتری دیگر تحویل گرفتهشده و مورد تعمیر قرارگرفته است. این مورد در بسیاری از موارد در رابطه با دوربینهای دیجیتال اتفاق میافتد که در آن فروشنده اقدام به معرفی یک دوربین به نیمی از قیمت خردهفروشی آن دوربین در بازار میکند، اما پس از مراجعه مشتری اقدام به فروش یکقلم کالا از بازار موازی و غیر اصل میکند. به عبارتی آن تبلت برای فروش در آن بازار خاص تهیه و تولید نشده، دارای گارانتی نیست و اغلب توسط مسافر از بازاری دیگر به این بازار واردشده است.
مواردی که در ادامه میآید جزء نمونههایی است که مصرفکنندگان اغلب از آنها تصور فریبکاری دارند، اما تنها نمونههایی از بدشانسی، اشتباه یا روشهای هنرمندانه (اما قانونی) تبلیغاتی است:
این مورد بهمراتب عامل ایجادکننده بیشترین تعداد از شکایات و اعتراضها میباشد، خصوصاً با توسعه و افزایش سایتهای بازاریابی و فروش آنلاین تعداد این موارد هم نسبت به گذشته بسیار افزایشیافته است. مثلاً یک مدیر تبلیغاتی یا فروشنده ممکن است محصولی مانند یک تلویزیون LCD 60 اینچی را به قیمت باورنکردنی 50$ در سایت معرفی میکند. این درواقع یک اشتباه در قیمتگذاری است، چراکه اگر درست باشد، آن فروشگاه خردهفروشی پس از فقط چند نمونه فروش از آن محصول شاید چندین هزار دلار به دلیل عمل کردن به قول خودش متضرر شود. بااینوجود معمولاً ممکن است سایت موردنظر سفارش شمارا قبول کرده و نهایی کند، اما پس از چند روز با ارسال یک ایمیل لغو شدن سفارش شمارا اعلام کند و پول پرداختشده از طرف شمارا مسترد کند. در اینگونه موارد مشتریان ممکن است اعتراض کنند و بگویند این فریبکاری است، اما موضوع این نیست. بلکه این تنها یک اشتباه است و خود مشتری باید بهتر از هر شخص دیگری این موضوع را متوجه شود.
مورد دیگری که موجب بهاشتباه افتادن مصرفکنندگان از روی ناآگاهی میشود، تعداد محدود موارد موجود از کالاها برای عرضه شدن است. در این مورد فروشگاه خردهفروشی درواقع اقدام به تبلیغ کالایی با 90% تخفیف میکند، اما امکان عرضه آن را تنها به 10 مشتری اول محدود میکند. پسازآن، هر مشتری دیگری باید قیمت معمول برای آن کالا را پرداخت کند. این مورد هم درواقع جزء موارد فریبکاری در تبلیغات بهحساب نمیآید، مگر اینکه مسئول تنظیمکننده تبلیغ اطلاعات کامل در رابطه با شیوه عرضه محصول را بهطور کامل ارائه ندهد. این سناریو اغلب در حراجهای آخر سال مطرح میشود اما نمیتواند بهعنوان نوعی فریبکاری در تبلیغات مطرح باشد. بهعبارتدیگر میتوان آن را بهعنوان یک استراتژی قیمتگذاری باقیمت بسیار پایین برای جلب مشتری جهت خرید یک کالا باقیمت پایین و همچنین دیگر کالاها در فروشگاه باقیمت معمول در نظر گرفت.
تشخیص این مورد آخر به دلیل نامشخص بودن دقیق مرز آن تا حدودی سخت و مشکل است، اما اگر بهصورت صحیح انجام شود، درواقع شیوهای از بکار بردن هوشمندانه کلمات برای ایجاد جذابیت بیشتر در متون تبلیغاتی است. بهعنوانمثال، اگر یک نویسنده متن تبلیغات در متن تبلیغاتی تهیهشده خودش بگوید، “تمام پخشکنندههای بلورِی تا سقف 90% شامل تخفیف میشوند!” شما بهیکباره تکانی شدید خورده و با خود میگویید که تمام دستگاههای پخشکنندههای بلورِی شامل تخفیف بسیار زیادی شدهاند. اما درواقع اینگونه نیست. اگر یک دستگاه پخشکنندههای بلورِی در مغازه نیز با تخفیف 90% به فروش برسد، این طراحی کننده تبلیغ بازهم به پیشنهاد و متن تبلیغ خود وفادار مانده است. به عبارتی یک دستگاه پخشکنندههای بلورِی با 90% تخفیف فروختهشده و بقیه دستگاهها میتوانند تنها با 5% تخفیف به فروش برسند و نمونهای که شامل تخفیف بسیار زیادی شده بوده، میتواند یک نمونه شکسته، نمونه ویترین، قدیمی، نمونه دوباره بستهبندیشده یا اشکالدار باشد. روشهای دیگر استفاده از کلمات به این صورت میتواند شامل موارد زیر شود:
“فقط برای فروش آنلاین، پیشنهاد در تمام شعب معتبر نیست، قیمت نمایندگیهای مختلف باهم فرق دارند”. این مورد هم باوجوداینکه خوشایند مصرفکننده و خریدار نیست، اما جزء موارد فریبکاری در تبلیغات بهحساب نمیآید.
شیوههایی که تحت عنوان فریبکاری در تبلیغات محسوب میشوند، عموماً در برخی از کشورها غیرقانونی هستند، اما در تمام کشورها جزء روشهای فاقد استاندارد و اصول اخلاقی کسبوکار محسوب میشوند. بنابراین هیچگاه نباید برای استفاده از آنها وسوسه شوید.
وبسایت مدیر سبز: قدرت متوقف کردن یعنی اینکه بتوانید با تبلیغ و سایر ارتباطات بازاریابی مردم را از رفتن بازدارید و آنها را وادار کنید که بنشینند و به شما توجه کنند.
مشتریان هرروز با هزاران پیام بازاریابی، علاوه بر پیام شما، بمباران میشوند. این تراکم بالای پیامهای ارسالی در حیطهی بازاریابی باعث میشود که اغلب تلاشها برای برقراری ارتباط ناکام بماند و به اکثر تبلیغات هیچ توجهی نشود.
از مردم بخواهید ۵ مورد از آگهیهایی را که شب پیش از تلویزیون دیدهاند، به یادآورند (اگر تلویزیون تماشا کرده باشند، حتماً تبلیغات زیادی دیدهاند). به واکنشهایشان دقت کنید. وقتی با درماندگی سعی میکنند به یادآورند که چه چیزهایی باید دیده باشند، نگاهی سردرگم بر چهرهشان نقش میبندد.
کمی بعد احتمالاً میگویند: «بله… آن آگهی بامزه که مرده…» و به همین شکل چندین آگهی را به خاطر میآورند. البته اگر مجموعه آگهیهای دیشب جالب بوده باشد؛ و از میان اینها شاید نام یک یا دو محصول تبلیغشده را نیز به یاد داشته باشند؛ اما بهندرت تمام نامها را به یاد دارند.
اگر همینطور ادامه بدهید و این بار دربارهی تبلیغات چاپی سؤال کنید، مثلاً در مورد مجله، روزنامه، بروشور، یا نامههای الکترونیکی، بسیار احتمال دارد که فهرستتان کاملاً خالی بماند. خیلیها حتی یک آگهی تبلیغاتی در مجلهای که دیروز خواندهاند را به یاد نمیآورند. مگر آنکه فعالانه آنها را به پاسخگویی ترغیب کنید. اگر در مورد تبلیغات رادیو هم بپرسید، با همین مشکل مواجه میشوید.
این فعالیت ساده اهمیت قدرت متوقف کردن را آشکار میکند. تبلیغات شما باید بیشتر از تبلیغات دیگران قدرت متوقف کردن داشته باشد، زیرا حتماً میخواهید افراد بسیار زیادی به محصول شما فکر کنند و آن را در خاطر نگهدارند!
اصول متوقف کردن
۱.تبلیغ باید درونمایهای ذاتی داشته باشد تا هرکسی را بهسوی خود بکشد. همچنین باید افراد زیادی خارج از حیطهی مخاطبان موردنظرش را جلب کند. اگر بچهها تبلیغی را که هدفش بزرگسالان اسـت دوست دارند و بالعکس، معلوم میشود که در ساخت این تبلیغ از اصل قوی پیروی شده اسـت.
۲. تبلیغ باید مخاطبان را به مشارکت و همکاری وادارد. همچنین باید مردم را به انجام دادن فعالیتی بکشاند، چه آن فعالیت گرفتن یک شماره باشد، چه رفتن به فروشگاه، یا قهقهه زدن و یا صرفاً به فکر چیزی افتادن. یک آگهی، باقدرت متوقفسازی، هرگز اجازه نمیدهد مخاطب نقش منفعلی داشته باشد.
۳.تبلیغ باید واکنشی احساسی برانگیزد. این اصل باید حتماً لحاظ شود، حتی اگر جذابیت شما از نوع عقلانی باشد. تبلیغ همیشه باید دارای نیازهای بنیادی آدمی باشد و احساسات افراد را برانگیزد.
۴. تبلیغ باید کنجکاوی را تحریک کند. مخاطبان باید طالب شوند که بیشتر بدانند. این میل آنها را متوقف میکند و به بررسی تبلیغ وامیدارد و باعث میشود به دنبال اطلاعات بیشتری باشند.
۵. تبلیغ باید مخاطبان را شگفتزده کند. عنوانی تکاندهنده، تصویری غیرمنتظره، ترفندی غیرعادی در افتتاحیهی عرضهی محصولات یا داشتن ویترینی عجیب در فروشگاه همه این قدرت را دارند که مردم را بر جای خود میخکوب کنند و به شگفت آورند.
۶. تبلیغ باید اطلاعات بدیهی را منتقل کند- به شکلی هرظتنم ریغ. (نکته: سعی کنید این کلمهی عجیب را برعکس بخوانید). پیچشی خلاقانه یا راهی جدید برای بیان یا دیدن یکچیز باعث میشود که مسئلهای بدیهی به امری غیرمنتظره تبدیل شود. اطلاعات بدیهی یعنی اینکه مارک محصول شما چیست؟ چگونه و برای چه کسانی مفید اسـت؟ اما اگر این کار را به شکلی بدیهی انجام دهید ارتباطی برقرار نمیشود و توجه کسی را جلب نمیکند و مخاطبان تبلیغ شما را نادیده میگیرند.
۷. گاهی لازم اسـت تبلیغ از قواعد و شخصیت محصولتان و مقولهای که در آن میگنجد فراتر رود. محصول باید برجسته باشد. توجه مردم به اموری جلب میشود که خارج از الگوهای رایج باشد (و در بازاریابی هم بیشک الگوهایی وجود دارد). پس یک راه این اسـت که تبلیغی درست کنید که بسیار متمایز از آن چیزی باشد که مشتریان دربارهی مقولهی محصول شما انتظار دارند.
برای مثال اگر شما برای خدمات نظافت ادارات بازاریابی میکنید، حتماً تبلیغات صفحات زرد را بخرید و آگهیهایی تهیه کنید و فهرست قیمت خود و نظر مثبت و رضایتآمیز مراجعهتان را در آن بگنجانید. برای تکمیل این تلاشهای معمول بازاریابی، با پست برای مشتریان احتمالیتان اسفنجی بفرستید که یکطرف آن نام و شماره تلفن شما و طرف دیگر آن این پیام نوشته شده باشد: البته اگر هنوز معتقدید که بدون کمک ما باید نظافت کنید، این اسفنج به دردتان میخورد.
برای تبلیغی که داستان داشته باشد و این داستان باعث شگفتی افراد شود، از الگوهای مرسوم تجاوز کند و مسایل بدیهی را به شکلی غیرمنتظره مطرح کند، شما به خلاقیت نیاز دارید. این راز موفقیت شماست و فقط به اتکای خلاقیت اسـت که قدرت متوقف کردن پیدا میکنید.
خبرگزاری آریا - ظاهراً مایکروسافت اشتیاق فراوانی برای استفاده کاربران از اپلیکیشن ها و سرویس هایش دارد. علاوه بر تبلیغات همیشگی اپ ها در منوی استارت ویندوز 10، حالا کاربران مرورگر کروم در این سیستم عامل می بایست پیام های پی در پی مبنی بر دعوت به نصب اپلیکیشن همیار خرید این شرکت را تحمل کنند.
ظاهراً این پاپ آپ تبلیغاتی زمانی ظاهر می شود که آیکون گوگل کروم را به تسک بار ویندوز خود بیاورید (تصویر زیر). در این پیام از کاربر دعوت می شود تا اپلکیشن همیار خرید «Personal Shopping Assistant» مایکروسافت را امتحان کند.
این سرویس از حدود یک سال قبل بر روی مرورگر گوگل در دسترس بوده، اما آپدیت جدید این پاپ آپ تبلیغاتی را فعال کرده است. نکته جالب اینجاست که صفحه اختصاصی این اپ در «Web Store» مرورگر کروم مملو از اعتراضات کاربران نسبت به نواقص این سرویس و البته ترفند تازه سازنده آن شده است.
نگرانی اصلی آن است که در آینده توسعه دهندگان مستقل هم به چنین قابلیتی در ویندوز 10 دست پیدا کنند و آن وقت است که صفحه دسکتاپ سیستم عامل شما از پیام های ریز و درشت این چنینی پر می شود.
اگر چنین فرضی به حقیقت بپیوندد، هیچ بعید نیست که در آینده مایکروسافت نسخه بدون تبلیغات ویندوز 10 را با دریافت هزینه ای جداگانه در اختیار کاربران خود قرار دهد. این همان مسیری است که گوگل با سرویس «YouTube Red» و آمازون در گجت های کیندل خود در پیش گرفته اند.
وب سایت دی جی رو - وحید علیپور: ماه اگوست سال گذشته بود که اینستاگرام قابلیت استوری (Story) را به اپلیکیشن خود اضافه کرد. از آن زمان تاکنون این قابلیت هر روز بهتر شده و به کاربران آن افزوده شده است، تا جایی که در حال حاضر بیش از 150 میلیون کاربر بصورت روزانه از این قابلیت استفاده می کنند. رسیدن به این تعداد کاربر تنها در پنج ماه موفقیت بسیار بزرگی برای اینستاگرام و فیسبوک بوده است.
برای مثال ابزار کسب و کار اینستاگرام (Instagram Business Tools) به کاربران اجازه می دهد تا اطلاعات بیشتری در مورد بینندگان استوری های خود به دست آورند. در صورتی که شرکت ها حساب کاربری خود را به حالت کسب و کار (Business) تبدیل کنند می توانند از قابلیت های جدید اینستاگرام استفاده کنند. مدت زمانی که کاربران استوری را مشاهده کرده اند و تعداد کل بازدیدکنندگان آن در این ابزار قابل مشاهده است. همچنین کاربران می توانند نظرات و احساسات خود در مورد این استوری ها را ابراز کنند.
یکی دیگر از ویژگی های جدید اینستاگرام اضافه شدن تبلیغات به استوری هاست. این قابلیت فعلا طی چند هفته آینده برای 30 کمپانی مثل نایک، نتفلیکس، جنرال موتورز و کانتاش در دسترس خواهد بود و در صورت موفقیت به صورت عمومی عرضه خواهد شد.
این تبلیغات به صورت تصاویر 5 ثانیه ای یا ویدئوهای 15 ثانیه ای هستند، البته خوشبختانه کاربران می توانند با یک بار ضربه زدن به صفحه این تبلیغات را رد کنند.
هنوز مشخص نیست که اضافه شدن تبلیغات چه تاثیری روی تعداد کاربران اینستاگرام خواهد گذاشت، اما به نظر می رسد که این ویژگی سرعت رشد کاربران این اپلیکیشن را کاهش دهد.
دیدن تبلیغات تلویزیونی و اخیراً تبلیغات اینترنتی برای خیلی ها جذاب و برای بعضی ها آزاردهنده است اما آیا تبلیغات میتواند آثار منفی در جامعه داشته باشد؟
به گزارش آلامتو و به نقل از ibazaryabi.com؛ برخی معتقدند که در فرایند بازاریابی و فروش، تبلیغات بیش از آنچه سود میرساند، ضرر دارد. آیا واقعاً چنین است؟ برخی مطالعات ما را به سمت این باور سوق میدهد که پیوّسته توسط پیامهای تبلیغاتی بمباران میشویم. درواقع برخی از تخمینها از تعداد بیش از 20000 پیام تبلیغاتی در هرروز برای ما خبر میدهند. البته بهطور مشخص میتوان گفت که این عدد هیچ مبنای عقلانی ندارد. چراکه ما حداقل 6 ساعت در روز را میخوابیم و این یعنی در 18 ساعت یا 64800 ثانیه میتوانیم این پیامها دریافت کنیم، که میشود یک تبلیغ در هر 3 ثانیه و اصلاً منطقی نیست.
البته، بله ما بسیاری از پیامها را در طی روز بهصورت ناخودآگاه دریافت میکنیم، اما تعدادی که بهصورت آگاهانه به آنها توجه میکنیم و متوجه آنها میشویم، چیزی شاید نزدیک به این عدد هم نباشد. بهطور دقیقتر میتوان گفت تعدادی از پیامها که در روز بهطور آگاهانه به آن توجه میکنیم و متوجه آنها میشویم، شاید درنهایت چیزی در حدود چند 100 مورد باشد که به حدود یکچهارم از آنها توجه میکنیم.
باز با این حساب هم به این نتیجه میرسیم که در روز حداقل در معرض دیدن چیزی در حدود 50 پیام تبلیغاتی هستیم که بهطور آگاهانه به آنها توجه هم میکنیم . . . اما سؤال اینجاست که آیا آنها واقعاً اثر زیانباری بر روی ما دارند؟
آنها که در جواب به این پرسش پاسخ مثبت میدهند، دلایل و نگرانیهای قابل توجیهی را بیان میکنند. اولازهمه اینکه این پیامهای تبلیغاتی تصویر ذهنی ما از خودمان را خراب میکند. اغلب مردان نشان دادهشده در این تبلیغهای بدنی مخروطی شکل با شکمی چندتکه دارند و دندان و موهای آنها هم کاملاً سالم است. این موضوع در رابطه با خانمها از این هم بدتر است، چراکه استاندارد مطرحشده درباره آنها فراتر از به استهزاء گرفتن آنهاست. یعنی خانمها در این تبلیغات بهگونهای نشان داده میشوند که در عمل عروسکهای باربی به آنها حسادت میکنند.
تبلیغات بهطورکلی محصولاتی را به معرفی و ما را مجاب به خرید آنها میکنند، که در عمل هیچ نیازی به آنها نداریم. این محصولات از انواع خودرو و دستگاههای پخش موسیقی گرفته تا آخرین انواع خوراکیها و …، یعنی درواقع ما را مجاب به خرید محصولاتی میکنند که پیش از آن اصلاً اطلاعی از نیاز خودمان نسبت به آنها هم نداشتهایم.
تبلیغات عموماً از خشونت و جذابیت جنسی برای جلب مخاطب به محصولات و خدمات موردنظر استفاده میکنند، خصوصاً اگر گروه هدف موردنظر از میان جوانان و نوجوانان باشند.
تبلیغات بهطورکلی، و خصوصاً تبلیغات سیاسی، میتوانند مسیر حرکت یک ملت را از طریق ارائه اطلاعات غلط و اشتباه و حتی گول زدن مخاطب تغییر دهند. نمونههای آنها تبلیغاتی است که در دورههای انتخابات در هر کشوری ازجمله آمریکا و . . . شاهد آن هستیم.
به این موارد باید درهموبرهمی که آنها در زندگی و امور روزمره ما وارد میکنند را هم بیافزائیم که درمجموع میتوان گفت تبلیغات موجب پژمرده شدن جامعه میشود.
اما صبر کنید . . .
همانند بسیاری از مشاغل، تبلیغات هم مانند یک شمشیر دو لبه است. بله تبلیغات میتواند مضر باشد، اما میتواند راه و روشی فوقالعاده قدرتمند برای نشر آگاهی در رابطه با یک موضوع از قبیل احتیاطهای لازم درباره ایدز، نظارت و چکابهای لازم برای دیابت، خطرات استفاده از تنباکو و الکل و دیگر موارد مرتبط با سلامتی هم باشد.
کسبوکارهای کوچک و نوپا بدون استفاده از تبلیغات چه امیدی به موفقیت دارند؟ آنها همواره نیاز به یافتن راهی برای اطلاعرسانی درباره محصولات و خدماتی دارند که عرضهکننده آنها هستند، که برخی از آنها برای شیوه زندگی ما بسیار لازم و حیاتی هستند.
کسبوکارهای بزرگ چگونه میتوانند در رابطه با محصولات خلاقانه یا هرگونه تغییر کیفی و … در محصولات قدیمی خود اطلاعرسانی کنند؟
بدون تبلیغات، آیا میدانید چگونه باید بین گوشیهای تلفنی که استفاده میکنید، اتومبیلهایی که میرانید و حتی کانالهای تلویزیون که تماشا میکنید، تمایز قائل شوید؟ آیا اصلاً میدانید که چه انتخابهایی در برابر شما وجود دارد یا اصلاً چه انتخابهای وجود دارد؟
تبلیغات همچنین موجب کاهش پیدا کردن هزینهها برای مصرفکنندهها میشود. مثلاً وقتی یک شرکت ارائهکننده خدمات موبایل یک طرح خاص خودش را باقیمت X ریال معرفی میکند، رقبای آنها این اطلاعات را از طریق تبلیغات میبینند، و چهکاری میکنند؟ مطمئناً برای از دست ندادن بازار یا طرح جدید ارائه میکنند یا قیمتهای خود را کاهش میدهند.
پس تبلیغات تنها ابزاری برای نشان دادن خشونت، جذابیت جنسی و . . . و مردان و زنانی با ویژگیهای فیزیکی غیرمعمول در جامعه نیست! و اما پاسخ به سؤال مطرحشده در عنوان مطلب: آثار تبلیغات در زندگی اجتماعی چیست؟ درواقع باید گفت که پاسخی ساده و کوتاه به این پرسش وجود ندارد، اما بهطور خلاصه میتوان گفت مزایای آن مطمئناً بیشتر از مضرات مطرحشده برای آن است.
بدون شک تبلیغات یکی از آزار دهنده ترین جنبه های اینترنت می باشند، حتی اگر این آگهی ها بر اساس الگوریتم هوشمند گوگل و با توجه به علایق شما شخصی سازی شده باشند! در گذشته راه های مختلف حذف تبلیغات و پاپ آپ را برایتان شرح داده بودیم اما اینبار قصد داریم منحصراً درباره تبلیغات گوگل صحبت کنیم. خوشبختانه گوگل یک قسمت تنظیمات را نیز برای آگهی های خود در نظر گرفته است تا کاربران قادر باشند در صورت عدم تمایل به مشاهده این تبلیغات، آنها را غیر فعال کرده یا دسته بندی هایشان را تغییر دهند. با ما همراه باشید تا بصورت کامل با نحوه این کار آشنا شوید.
اینبار قصد داریم درباره غیر فعال کردن این تبلیغات از طریق صفحه وب و در داخل مرورگر دسکتاپ صحبت کنیم. اما همین کار را می توان در داخل مرورگر اندروید نیز انجام داد. البته برای اندروید یک راه ساده تر هم وجود دارد که در پست های بعدی سایت ترفندها، به شرح آن خواهیم پرداخت.
خُب، اول از همه نیاز است که به صفحه حساب من گوگل وارد شوید. اگر از قبل وارد اکانت خود شده بودید که مستقیماً به این بخش دسترسی خواهید داشت در غیر اینصورت نیاز است تا اطلاعات اکانت گوگل خود را وارد نمایید.
در وسط صفحه گزینه ای به نام Ads Settings را مشاهده خواهید کرد. بر روی آن کلیک کنید تا وارد قسمت تنظیمات آگهی ها شوید.
برای ورود به قسمت اصلی این تنظیمات نیاز است بر روی لینک Manage Ads Settings کلیک کنید.
در این صفحه اطلاعات کاملی درباره تبلیغات گوگل و مدیریت آنها نمایش داده می شود. برای مثال می توانید مطالعه کنید که بعد از غیر فعالسازی این تبلیغات، چه اتفاقی رخ می دهد. اما برای غیر فعال کردن یا انتخاب دسته بندی تبلیغات نیاز است بر روی دکمه روشن (ON) در گوشه بالا سمت راست صفحه کلیک کنید.
باز هم شرایط و عواقب این کار برایتان نمایش داده می شود و کافیست بر روی دکمه Turn off کلیک کنید.
گوگل باز هم دست بردار نیست و بعد از خاموش کردن قابلیت تبلیغات هم به توضیحات بیشتری می پردازد. کافیست روی Got it کلیک نمایید.
یک کار اضافه بر سازمانی که می توانید انجام دهید نصب افزونه DoubleClick opt out بر روی مرورگر گوگل کروم، فایرفاکس یا اینترنت اکسپلورر می باشد. این افزونه شما را از شر کوکی های دوبل کلیک که برای آگهی های گوگل استفاده می شود خلاص خواهد کرد. شما می توانید افزونه مربوطه را از این لینک یا با استفاده از لینکی که در صفحه Ads Personalization حساب گوگل شما موجود است، دریافت و نصب نمایید.
شما همچنین می توانید در داخل بخش Your topics به انتخاب دسته بندی های موردنظر جهت تبلیغات گوگل بپردازید. برای مثال شاید علاقه داشته باشید تا آگهی های مربوط به ورزش را مشاهده کنید اما خیلی موارد دیگر را نه! همچنین توجه داشته باشید که ممکن است موضوعاتی که در حساب من و تصویر زیر مشاهده می کنید با حساب شما متفاوت باشد.
امیدوارم که از این ترفند بسیاری کاربردی نهایت استفاده را برده باشید و همچنین مطلب بعدی ما درباره ترفند غیر فعال سازی تبلیغات گوگل در دستگاه های اندرویدی را از دست ندهید.
هدف
هدف اصلی تبلیغات مقایسهای تثبیت و معرفی خدمت یا محصولی است که شرکت شما ارائهکننده آن است و شرکت رقیب شما آن را ارائه نمیکند. اصولاً شما برای مشتریان چیزی فراهم میآورید که جدای از خود محصول قادر به اشاره و معرفی کردن آن هستید. مثلاً غیر از اشاره به بهترین کیفیت یا کیفیت خوب، میتوانید به طول عمر بیشتر مواد استفادهشده برای تولید محصول خود نسبت به مواد مصرفی رقیب خودتان اشارهکنید. برای موفقیت در این رابطه باید به ویژگی یا کیفیتی اشارهکنید که مشتریان به آن اهمیت میدهند.
تبلیغات مقایسهای همیشه منطقی به نظر نمیرسد. یک برند قهرمان یا یک برندی که بیش از هر برند دیگر در بازار و بین مخاطبین خودش شناختهشده است، اغلب باید از این رویکرد دوری کند. بااینوجود، یک برند چالش گر که به رقابت با یک برند شناختهشده در بازار از این طریق میپردازد اغلب میتواند از این استراتژی مزیتهای زیادی به دست آورد. از طریق برند خودتان با یک برند برتر و شناختهشده، شما اغلب این موضوع را میخواهید به مخاطب خود نشان دهید که برند شما از چه جنبههایی یک برند مطرح و شناختهشده در بازار مطرح میشود. اما اگر پیشازاین رویکرد شما خودتان بهعنوان یک رهبر در بازار شناختهشده باشید، از طریق مقایسه خودتان با یک برند دیگر که کمتر شناختهشده است، در عمل از ارزش و اعتبار خودتان در بازار کم میکنید.
مثال
اگر مثلاً مدیریت یک شرکت کنترل آفات را بر عهدهدارید، میتوانید در این رابطه اقدام به مقایسه کیفیت، قیمت و تضمین محصول یا اعتبار خدمات خودتان با برند برتر و رهبر بازار کنید. مثلاً میتوانید در تبلیغات خود بگوئید که شما همان محصول و همان کیفیت را باقیمتی معادل 10% کمتر از شرکت x عرضه میکنید. یا مثلاً یک فروشگاه محلی عرضهکننده محصولات لبنی میتواند اعلام کند که ماست یا بستنی ما قند کمتری نسبت به ماست یا بستنی شرکت x دارد. درواقع هدف دادن دلیلی روشن و منطقی به مشتری برای خرید کردن از شماست.
خطرات یا مشکلات
در این رابطه رعایت جانب احتیاط بهمنظور اجتناب از خطرات قانونی بسیار لازم و ضروری است. اولازهمه باید توجه داشته باشید که اگر در تبلیغات مقایسهای خود در مورد یکی از برندهای رقیب که اعتبار و طرفداران بسیار زیادی در بازار برخوردار است، چیزی بگوئید که از اعتبار وی کاسته شود، بازار ممکن است نسبت به برند شما عکسالعمل خوبی نشان ندهد. همچنین باید توجه داشته باشید که با نام بردن از برند رقیب در تبلیغات خود توجه مخاطبین و بازار را به آن برند معطوف میکنید.
همچنین باید توجه کنید که چیزی را در این تبلیغات عنوان نکنید که بهانهای برای اعتراض و شکایت آن برند از شما باشد. همچنین باید توجه داشته باشید که در پاسخ به تبلیغات مقایسهای شما برند رقیب هم ممکن پیامی را در انتقاد از برند شما در بازار منتشر کند.