

جام جم سرا:علی اکبر محزون در گفتگو با مهر افزود: براساس آمار پایگاه اطلاعات جمعیت سازمان ثبت احوال، جمعیت کشور تا پایان خرداد 93، برابر با 77 میلیون و 769 هزار و 591 نفر بوده است.
وی اظهار داشت: آمار ثبت ازدواج در پایگاه اطلاعات جمعیت کشور نشان میدهد از کل 774 هزار و 513 ازدواج ثبت شده در سال گذشته، بیشترین ثبت ازدواج مردان بر حسب تحصیلات با 27.4 درصد مربوط به تحصیلات دیپلم یا پیشدانشگاهی و سپس 18.9 مربوط به تحصیلات دانشگاهی بوده است. بیشترین ثبت ازدواج زنان نیز به ترتیب با 24.8 و 19.7 درصد مربوط به همین سطوح تحصیلی بوده است.
محزون گفت: در 40.1 درصد ازدواجها سطح تحصیلات زوجین کاملاً برابر بوده و ازدواجهایی که در آنها سطح تحصیلات مردان بیشتر از زنان بوده 18.1 درصد و ازدواجهایی که در آنها سطح تحصیلات زنان بیشتر از مردان بوده 16.7 درصد بوده است؛ در بقیه ازدواجهای ثبت شده، تحصیلات حداقل یکی از زوجین نامشخص بوده یا به سواد خواندن و نوشتن مربوط بوده است.
مدیرکل دفتر اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال تاکید کرد: ازدواج آقایان با سطح تحصیلات دیپلم یا پیشدانشگاهی با خانمهای با سطح تحصیلات کمتر 7.2 درصد و ازدواج آقایانِ با سطح تحصیلات دانشگاهی با خانمهای با سطح تحصیلات کمتر 6.6 درصد بوده است.
محزون افزود: ازدواج خانمهای دیپلم یا پیشدانشگاهی با آقایان با سطح تحصیلات کمتر 5.9 درصد و ازدواج خانمهای با سطح تحصیلات دانشگاهی با آقایان با سطح تحصیلات کمتر نیز 7.4 درصد بوده است.
وی تاکید کرد: این ارقام نشان میدهد الگوی انتخاب همسر با سطح تحصیلات کمتر برای آقایان در سطح تحصیلات دیپلم یا پیشدانشگاهی بیشتر بوده و این الگو برای خانمهای در سطح تحصیلات دانشگاهی بیشتر بوده است.
به گفته محزون، همچنین در 3 ماهه نخست سال جاری، تعداد 358 هزار و 325 واقعه ولادت، 90 هزار و 105 واقعه فوت و 173 هزار و 903 واقعه ازدواج در کشور به ثبت رسیده است.
جام جم سرا به نقل از شهروند: اعتقاد به خرافه و انتقال سینه به سینه آن طی سالیان گذشته تا حدودی به فرهنگ خاص هرجامعه برمیگردد، فرهنگی که القا میکند میتوان با برخی نیروهای ماورای طبیعی همه امور را حلوفصل کرد. این مسائل که هیچ پایه و اساس علمی نداشته و امروزه بین مردم و حتی قشر تحصیلکرده هم رواج پیدا کرده است.
در سالهای اخیر و از میان انواع خرافات و فالهایی که مرسوم است، فال قهوه به طرز عجیبی رواج پیدا کرده است. حتی دختر و پسرهای تحصیلکرده هم به این نوع دستاویزها رجوع فراوان دارند و تلاش میکنند با این روش از آینده خود اطلاع پیدا کنند.
یکی از علتهایی که باعث شده این مسأله تا به این حد جدی شود، علاقه به آیندهبینی، بین جوانان است. شاید خیلیها تنها برای شوخی و سرگرمی به فالگیرها مراجعه کنند اما همین شوخیها رفتهرفته جدی میشود و این جدیشدن از زمانی اتفاق میافتد که برحسب تصادف چند موضوع درست از آب درمیآید.
متاسفانه فالگیرها و کسانی که در این حوزه ورود میکنند، هوش اجتماعی بالایی دارند. خیلی از آنها میتوانند با استفاده از این هوش حدسهایی درباره زندگی شما بزنند. همین حدسها مبنایی میشود برای اینکه پیشگوییهایشان جدی گرفته شود و هر روز مشتریهای بیشتری پیدا کنند. علت دیگری که باعث میشود تا افراد به سمت خرافات بروند، کمبود اعتماد به نفس است. کسانی که از نظر اجتماعی خلاق نیستند، معمولا به سمت فالگیرها رویمیآورند با این امید که چیزی از آینده، آنها را دلگرم کند. در اینجور مواقع فالگیرها چیزهایی میگویند که میتواند به فرد امید واهی بدهد و آنها را دلخوش کند و البته این دلخوشی بسته به اینکه فرد چقدر آن را مبنای زندگی خود قرار میدهد، میتواند به زندگی افراد ضربه بزند. اگر کسی واقعا منتظر رخ دادن اتفاقی باشد اما به نتیجهای که میخواهد نرسد، قطعا تبعات بدی برای او خواهد داشت که افسردگی یکی از آنهاست.
آنچه منطقی به نظر میرسد این است که باید هرچه سریعتر با پدیدهای به نام خرافات مقابله شود. بخشی از این مقابله به مراجع قانونی برمیگردد که باید بهطور جدی این موضوع را در دستور کار خود قرار دهند. برخی دیگر به اطلاعرسانی در این زمینه مربوط است. من همیشه از مراجعهکنندگانی که پیش من میآیند و به فالگیرها اعتقاد عجیبی دارند، تنها یک سوال میپرسم؛ اینکه اگر یک فالگیر میتواند با یک طلسم و جادو زندگی شما را تا این حد دگرگون کند چرا نتوانسته برای خودش کاری کند و از این طریق امرارمعاش میکند؟
همانطور که میدانید فالگیرها معمولا از طبقه بالای اجتماعی نیستند و معمولا مشکلات زیادی در زندگی خود دارند. مراجعهکنندگان معمولا نمیتوانند برای سوالم پاسخی پیدا کنند و سکوت میکنند. اینکه بخواهیم ثابت کنیم فالگیرها و اصولا خرافات تنها یک تلقین در زندگی افراد است و نمیتواند زندگی آنها را دگرگون کند، تنها با طرح چند مسأله و اطلاعرسانی درباره آن، ممکن است. به نظر میرسد باید در این زمینه کارهای بیشتری شود و هرچه زودتر با منطق و گفتوگو از رواج و همهگیرتر شدن خرافات جلوگیری شود. (زهره واحدی)
اما آیا مادران این دوره به اندازهای که باید برای تربیت بچههایشان وقت و انرژی میگذارند یا اینکه تربیت بچه چنانکه باید برایشان اهمیت ندارد؟ حال و هوا و دغدغههای مادران امروز را از چند نفر از آنها که درگیر تربیت نسل فردا هستند، پرسیدیم.
کودکان امروز را صبوری باید
«اکثر مادران امروز داغون و بیاعصاب هستند» مریم، مادر دو پسر دوقلو است که تقریبا ٢ سال و نیمه هستند. او میگوید: «متاسفانه تربیت بچه اولویت چندم مادران این دوره است نه اولویت اول. شاید امروز کارکردن، درسخواندن و خیلی کارهای دیگر اولویت اول زنان باشد و اکثرا وقت و انرژی زیادی برای تربیت کودک نمیگذارند. بهنظر من تربیت یعنی توجه و محبت پدر و مادر که کودکان این دوره صددرصد از آن برخوردار نیستند. قبول دارم که اقتضای شرایط زندگی امروز طوری شده که خیلی از زنان هم مجبورند پا به پای همسرشان کار کنند ولی مهمترین موضوع برای یک مادر تربیت درست بچه است که این تربیت صحیح هم نیازمند وقت گذاشتن و تمرکز است که مادران امروز ندارند.
مادران امروز در مواجهه با کودک و رفتارهای بچگانه بیحوصلهاند و خیلی زود عصبانی میشوند و پرخاش میکنند.
بچههای امروز تنها هستند؛ چون اکثرا تک فرزنداند و با همسن و سالان خودشان در همسایگی و فامیل هم ارتباط زیادی ندارند پس به توجه بیشتر پدر و مادر نیاز دارند. من خودم در تربیت پسرهایم، هم از راهنمایی قدیمیها استفاده میکنم و هم کتاب میخوانم و از مشاوره متخصص کودک استفاده میکنم. البته من از تجربه همدورهایهای خودم هم برای تربیت بچهها استفاده میکنم و از هر پیشنهاد منطقی استقبال میکنم. با این حال «صبوری» را کلید اصلی در تربیت بچه میدانم.
خودم خیلی صبوری میکنم. یعنی سعی میکنم با هر شرایطی خودم را وفق دهم و عصبانی نشوم و بچهها را دعوا نکنم. چون فکر میکنم اگر من خسته و کلافه باشم بچه که حال مرا درک نمیکند پس سعی میکنم حتی این حالتهای بد را در رفتارم به آنها نشان هم ندهم. تقریبا هر روز دوقلوهایم را بیرون میبرم؛ از پارک و پاساژ گرفته تا قدمزدن. کلا من عاشق سرو کلهزدن با بچهها هستم و این کار اصلا اذیتم نمیکند.»
نگرانم و از آینده هراس دارم
«فهیمه» مادر دو بچه است. او میگوید: «وقتی اولین بچهام به دنیا آمد خیلی نگران بودم چون همیشه با خودم فکر میکردم چه کار کنم که بچهام را از آن چیزهایی که درگذشته با آنها بزرگ شدهام و اذیتکننده بود یا به شخصیتم ضربهزد حفظ کنم. برای همین برای تربیت بچهام خیلی مطالعه میکردم اما راستش آن کتابها زیاد به دردم نخوردند، یعنی نه آنقدر که مثلا کمک گرفتن از کارشناسان بهطور مستقیم به من کمک کرد.
یک مادر: مادران امروز در تربیت بچهها کمحوصلهتر هستند. شاید این واکنش به زندگی امروزی و تنشهای فکری جامعه امروز است |
بیشتر کتابهایی که خواندم با مشکلات روزمره و واقعی بچهها فرق داشتند. بعد تصمیم گرفتم از مشاورهها کمک بگیرم و یک چیزهایی را هم به تجربههای خودم ارجاع دادم که چه چیزهایی میتواند برای یک کودک ضربه زننده باشد و چه چیزهایی نه. این روزها فکر میکنم مادر بودن سختتر از دوران مادران ما و قبلتر از آن است.
این روزها خیلی چیزها وجود دارند که قبلا مثلا نبود یا کمتر بود. الان اعتماد اجتماعی به مردم خیلی کم شده و خانوادهها کمجمعیت هستند و بچهها را یا باید به مهد سپرد یا در تنهایی بزرگ کرد که این هم هر دو جورش بد است. اگر مهد باشند که هر روز خبرهای بدی از اتفاقات در مهدها میرسد اگر تنها باشند هم مشکلات خاص خودشان را دارند. مدرسه هم همین جور.
پدر و مادرهای ما نمیدانستند که مدرسه در عین آموزش و امکان تحصیل چه آسیبهایی به روحیه و شخصیت بچهها وارد میکند. اما من که میدانم و از اینکه بچهام به زمان مدرسه برسد نگرانم. امروزه نگرانیهای من بهعنوان مادر بیشتر است و گاهی فکر میکنم همهما دچار وسواس شدهایم چون خودمان نتیجه تربیتهای غلط گذشته را دیدهایم و نمیخواهیم این اتفاقات برای بچههایمان بیفتد.
بر سر دوراهی
«غزاله» یک پسر ٦ ماهه دارد. در ٢٦ سالگی مادر شده و حالا بیش از هر زمان دیگری در مورد آینده دچار تردید است. بهخصوص درمورد شیوههای درست تربیتی پسرش دچار سردرگمی شده.
او درباره دغدغههای امروزش میگوید: «تربیتکردن بچههای امروزی به مراتب سختتر از زمانی است که ما خودمان بچه بودیم.
الان همهچیز خیلی مبهم شده. از یک طرف دوست دارم از تجربیات پدر و مادرها و بزرگترها استفاده کنم اما از گوشه و کنار میشنوم که شیوههای تربیتی آنها منسوخ شده و نباید در این دوره از آن روشها برای تربیت بچههای امروز که آنها هم با نسلهای قبل خیلی تفاوت دارند، استفاده کرد. از طرف دیگر مدام نگرانم که نتوانم روی بچهام تأثیر داشته باشم و به دلیل بالارفتن سرعت اطلاعات و تکنولوژی همیشه از او عقب بمانم و طوری رفتار کنم که او نتواند بهعنوان یک مادر روی من حساب کند. برای همین هم از قبل به دنیا آمدن پسرم مدام سعی کردم که اطلاعاتم را به روز نگه دارم و کتابهای روانشناسی زیادی درباره تربیت کودکان بخوانم.
سعی میکنم به روز فکر کنم و امیدوارم کتابهای روانشناسی و کودک بتواند یک الگوی درست برای تربیت بچهها به ما ارایه کند.»
«فاطمه» ٣ سالی است که بچهدار شده و تقریبا همه وقتش را با پسرش میگذراند. او میگوید: «مادران امروز با مادران دیروز خیلی فرق دارند. مادران این دوره سطح علم و دانش بالاتری نسبت به قبل دارند و این سطح علم و آگاهیشان هم مطمئنا در سبک زندگیشان تأثیر گذاشته است. بهطوری که امروز میبینیم کمتر مادری تماموقت خودش را وقف بچه میکند.
مادران امروز اکثرا شاغل هستند که مجبورند بچه را پیش مادران خود یا به مهدکودک بگذارند. پس نیمی از روز را بدون بچه میگذرانند. وقتی هم که به خانه میآیند انرژی و حوصله سر و کلهزدن و بازیکردن با بچه را ندارند. البته کلا مادران امروز در تربیت بچهها کمحوصلهتر هستند.
شاید این واکنش به زندگی امروزی و تنشهای فکری جامعه امروز است که مادران را کمحوصله کرده. خود من هم از این قاعده مستثنی نیستم با اینکه سرکار نمیروم ولی در رفتار با پسرم آنطور که باید صبور نیستم و زودجوش میآورم و پرخاش میکنم.
البته همیشه سعی کردهام از تجربیات مادرم برای تربیت فرزندم استفاده کنم و در کنارش مطالعه و جستوجو هم داشته باشم که خیلی هم به من کمک کرده. به نظرم اینترنت و کسب اطلاعات از طریق شبکه ابزاری است که مادران امروز برای هر موردی میتوانند به آن مراجعه و از نظرات بهروز کارشناسان تربیتی استفاده کنند.
دغدغه پرورش استعدادهای فرزند
«بشری» ٢ فرزند ١٠ و ٥ ساله دارد. برای او پرورش استعدادهای فرزندانش خیلی اهمیت دارد. بشری میگوید: «مادر امروزی بهخصوص کسانی که در شهرهای بزرگ زندگی میکنند، سعی میکنند از امکانات رفاهی مثل موسسات آموزشی و فرهنگی فراوان برای پرورش استعدادهای کودکشان استفاده کنند. در واقع از دغدغههای اصلی مادران امروز پرورش استعدادهای بچههاست.
سطح دانش آنها هم به دلیل حضور بیشتر در جامعه و دسترسی به اینترنت و اطلاعات روز در حوزههای مختلف پزشکی، مهارتهای زندگی و هنری بیشتر شده است، به عبارتی مادران این دوره سعی میکنند هر روز خود را به روز کنند و از آخرین مهارتها برای تربیت فرزندشان استفاده کنند. حال و هوای مادران امروزی به این برمیگردد که هنوز با سنتها و فرهنگ کشور در ارتباط باشند و از آموزههای مادرانشان برای تربیت بچهها استفاده کنند یا اینکه تحتتأثیر فرهنگ وارداتی غرب قرار گرفته باشند و از شیوههای تربیتی فرنگی بهره ببرند.
«مهدیه» شاغل است و یک دختر ٤ ساله دارد. ساعتهایی که خودش در خانه نیست، «آروشا» را هم به مهدکودک میسپارد. او از دغدغههای تربیت دخترش میگوید: «به نظر من کار مادران امروز بهخصوص اگر شاغل هم باشند خیلی سختتر است. البته بچههای امروز هم در این سختتر شدن روشهای تربیتی تأثیرگذارند؛ بچههایی که خیلی باهوشترند و برای هر چیزی باید برایشان دلیل منطقی بیاوری، قانع کردنشان اصلا راحت نیست.
مادران قدیم خیلی به آموزش بچهها اهمیت نمیدادند و بیشتر به همان مدرسه بسنده میکردند. اما حالا یکی از دغدغههای اصلی مادران بعد از ٣سالگی بچهها، آموزش است. در این میان تکنولوژی هم کمک کرده البته قبول دارم که تا حدودی استفاده بیش از حد از موبایل، تبلت و بازیهای رایانهای مخرب بوده ولی مدیریت استفاده از این وسایل هم دست خودمان است. اکثر مادران امروزی تحصیلات دانشگاهی دارند که این خودش نکته مثبتی در آگاهی نسبت به تربیت بچههاست ولی از طرفی چون بیشتر مادران امروزی وقت زیادی برای بچههایشان اختصاص نمیدهند، دغدغه دارند که مبادا بچهها از نظر عاطفی و روحی به مشکل بر بخورند.
من برای این مسأله از مطالعه، اینترنت و کلاسهای مشاوره مهدکودک کمک گرفتهام که معمولا هم خیلی مفید بوده و برای همه مسائل راهحل خوبی دریافت کردهام. مثلا وقتی میخواستم دخترم را از پوشک بگیرم ٢ کتاب خواندم و با روانشناس صحبت کردم چون شنیده بودم این موضوع روی اعتماد به نفس بچه تأثیر میگذارد. به نظر من مطالعه و کسب آگاهی برای مادران امروز در تربیت بچهها اجتنابناپذیر است.»
تجربه قدیمیها الگوهای عکس امروز
«شیوه تربیتی امروز با دورههای پیش خیلی تفاوت کرده چون بچههای این دوره قابل مقایسه با بچگیهای خود ما نیستند.» اینها را منیر که مادر کودکی ٥ساله است میگوید.
یک مادر: مادران این دوره سطح علم و دانش بالاتری نسبت به قبل دارند و این سطح علم و آگاهیشان هم مطمئنا در سبک زندگیشان تأثیر گذاشته است |
او تفاوتهای تربیتی را به تفاوتهای بچههای هر دوره مرتبط میداند و میگوید: «مادران دورههای پیش چالش زیادی با بچهها نداشتند چون بچهها حرف گوشکنتر بودند و تقریبا هر چیزی که پدر و مادر میگفتند، میپذیرفتند.
من تجربه هر ٢ دوره را دارم چون پسرم ١٧ ساله است و دخترم ٥ ساله. به خاطر همین میگویم روش تربیتی بچههای هر دوره زمین تا آسمان تفاوت دارد. بچههای امروز با هوشتر هستند، فکر میکنند، کنجکاوی میکنند و بدون دلیل و برهان هیچ چیزی را قبول نمیکنند و نهایتا کاری را انجام میدهند که خودشان تشخیص دهند، درست است.
اگر بخواهم الگوی تربیتی دورههای قبل با امروز را مقایسه کنم فقط میتوانم بگویم از روشهای قدیمی بهعنوان الگوهای عکس استفاده میکنیم. یعنی در دورههای کودکی ما، مادران رفتار تحکمی داشتند و اکثر بچهها بدون چون و چرا خواسته یا ناخواسته میپذیرفتند؛ اما امروز این روشها اصلا جواب نمیدهد و بچهها را عصبی و پرخاشگر میکند. مادران امروز باید بیشتر در تربیت بچهها حوصله کنند. این راهی است که من خودم نتیجه خوبی از آن گرفتهام. با ملایمت و حوصله هر چیزی را حتی چندینبار برای بچه با استدلال بیان میکنم تا بپذیرد.
البته یکی از مهمترین مشکلات تربیتی که مادران امروز با آن مواجه هستند تناقضها و عدم هماهنگی با همسران است که خودش مشکلساز میشود.»
متاسفانه تربیت بچه اولویت چندم مادران این دوره است نه اولویت اول. شاید امروز کارکردن، درسخواندن و خیلی کارهای دیگر اولویت اول زنان باشد و اکثرا وقت و انرژی زیادی برای تربیت کودک نمیگذارند. بهنظر من تربیت یعنی توجه و محبت پدر و مادر که کودکان این دوره صددرصد از آن برخوردار نیستند.
مادران امروز اکثرا شاغل هستند که مجبورند بچه را پیش مادران خود یا به مهدکودک بگذارند. پس نیمی از روز را بدون بچه میگذرانند. وقتی هم که به خانه میآیند انرژی و حوصله سر و کلهزدن و بازیکردن با بچه را ندارند. البته کلا مادران امروز در تربیت بچهها کمحوصلهتر هستند. شاید این واکنش به زندگی امروزی و تنشهای فکری جامعه امروز است. چون بیشتر مادران امروزی وقت زیادی برای بچههایشان اختصاص نمیدهند، دغدغه دارند که مبادا بچهها از نظر عاطفی و روحی به مشکل بر بخورند.
من برای این مسأله از مطالعه، اینترنت و کلاسهای مشاوره مهدکودک کمک گرفتهام که معمولا هم خیلی مفید بوده و برای همه مسائل راهحل خوبی دریافت کردهام. مثلا وقتی میخواستم دخترم را از پوشک بگیرم ٢ کتاب خواندم و با روانشناس صحبت کردم چون شنیده بودم این موضوع روی اعتماد به نفس بچه تأثیر میگذارد.(راضیه زرگری/شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.