مسعود عرب هاشمی اظهار کرد: اگر مخابرات بخواهد مشتریان خود را حفظ کند لازم است قطعا موضوع ارتقائ کیفیت خدمات خود را مورد توجه قرار دهد.
وی با بیان اینکه اکنون در حال حاضر محدودیتهایی در واگذاری اینترنت وجود دارد، گفت: با وجود این محدودیتها ارائه خدمات به شرکتهای مختلف اینترنتی ادامه داشته و تاکنون حدود ۴۷۰ هزار پورت ظرفیت سازی شده است.
مدیرمخابرات منطقه تهران با بیان اینکه عمده درآمد مخابرات از حوزه ADSL تامین میشود، اظهار کرد: بر همین اساس به دنبال آن هستیم که در این حوزه هرچه سریعتر ظرفیت سازی لازم را انجام دهیم.
عرب هاشمی درباره مشکلاتی که در حوزه واگذاری تلفن ثابت وجود دارد نیز عنوان کرد: طبق تاکید رگولاتور تلاش داریم در حداقل زمان ممکن با توسعه شبکه، کمبودهایی که در این حوزه وجود دارد را برطرف کرده و واگذاری تلفن ثابت را تسریع بخشیم.
وی در پاسخ به این مطلب که گفته میشود مخابرات در واگذاری تلفنهای ثابت تخلف کرده و به جای دریافت مبلغ در اقساط ۳۶ ماهه فروش را به صورت نقدی انجام میدهد تاکید کرد: چنین رویهای بر اساس خواست مشترکان انجام گرفته و در صورتی که مشترکی مایل به خرید نقد خط تلفن ثابت باشد، از تخفیف ۲۰ درصدی بهرهمند خواهد شد.
مدیر مخابرات منطقه تهران در بخشی دیگر از صحبتهای خود نیز در ارتباط با تاثیر تغییر تعرفه تلفن ثابت بر درآمدزایی این شرکت اظهار کرد: با توجه به سرمایهای که شرکت مخابرات برای توسعه خود نیاز دارد شاید درآمدی که از این راه حاصل میشود، رقم چندان زیادی نبوده و ناچیز باشد اما به هر صورت نمیتوان تاثیر این بخش را نادیده گرفت.
اجرای طرح انضباط شهری با هماهنگی شهرداری تهران، نیروی انتظامی، ستاد مبارزه با مواد مخدر و بهزیستی از آذر ماه سال گذشته شروع شد.
به گزارش مشرق، همزمان با ورود مددجویان به کمپ ها و درمان، مددکاران سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران با حضور در کمپ ها تلاش داشتند تا مراکز بهاران را به عنوان مراکز کارآموزی و توانمندسازی معرفی کنند. در این مراکز که به مدت 6 تا 9 ماه پذیرای مددجویان هستند قرار است تا با حضور کارآفرینان مهارت های دست ورزی و زودبازده آموزش داده شود.
بر اساس گزارش های غربالگری مددجویان کمپ ها که برای حضور در مراکز بهاران اعلام آمادگی کردند، از مجموع 2 هزار و 461 مددجوی مستقر در کمپ ها حدود 28 درصد یعنی 680 نفر هستند.
اگر قرار باشد مددجویان را براساس رده سنی بررسی کنیم خواهیم دید که گروه سنی 33 تا 39 ساله ها با 27 درصد و 40 تا 46 ساله ها نیز با فراوانی 25 درصد بالاترین فراوانی را در جمعیت مددجویان به خود تخصیص داده اند.
این غربالگری همچنین حاکی است 30 درصد این افراد دارای تحصیلات ابتدایی یا کمتر، 42 درصد دارای تحصیلات راهنمایی و 28 درصد دارای مدرک دیپلم و بالاتر هستند.
همچنین براساس آمارهای موجود 47 درصد از مددجویان بی خانمان و 22 درصد در خوابگاه یا شلتر زندگی می کنند. مابقی نیز در خانه پدری، خانه شخصی و استیجاری مستقر هستند.
ضمناً تهرانی ها 54 درصد و شهرستانی ها 46 درصد از مددجویان را تشکیل می دهند و تاکنون حدود 650 نفر به مراکز بهاران منتقل شده اند.
داده های این گزارش همچنین بیانگر آن است که هروئین و بعد از آن شیشه پرمصرف ترین مواد مخدر محسوب می شوند.
جام جم سرا: در سه ماه نخست سال جاری یعنی از اول فروردین تا 20 خرداد 11 هزار و 133 نفر جان خود را از دست دادهاند که 6 هزار و 437 نفر از آنها مرد، 4 هزار و 294 نفر زن و 402 نوزاد بودند. در سه ماه نخست سالجاری، کمترین فوتشدگان (از نظر سنی) در گروه 5 تا 9 سال، 60 نفر و بیشترین فوت شدگان از نظر سنی شامل افراد 65 سال به بالا، 6 هزار و 106 نفر بوده است. این در حالی است که سال گذشته در گروه سنی 5 تا 9 سال 288 نفر و در گروه سنی 65 سال به بالا 29 هزار و 58 نفر فوت کردند. تعداد فوتشدگانی که سال گذشته خارج از سازمان بهشتزهرا دفن شدند، 15 هزار و 758 نفر و تعداد فوتشدگان داخل این سازمان 36 هزار و 566 نفر بودند، این درحالی بود که تعداد افرادی که در سه ماه نخست سال جاری خارج از سازمان دفن شدند 3هزار و 440 نفر و تعداد افرادی که در این مدت داخل سازمان دفن شدند 7هزار و 693 نفر بوده است. کمترین علت فوت در سال گذشته بهدلیل بیماری «سل» دستگاه تنفسی بود که جان یک مرد را گرفت و بیشترین علت فوت بهدلیل ایست قلبی بود که جان 6 هزار و 620 نفر را در این مدت گرفته است. کمترین علت فوت در سه ماه نخست سالجاری نیز بیماری آسم بود که جان یک نفر را گرفت، اما ایست قلبی همچنان بهعنوان بیشترین علت فوت معرفی شده است که بر اساس آن در سه ماه نخست امسال جان یکهزار و 370 را نفر را گرفته است. تسنیم نوشت؛ کمترین متوفیان سال گذشته نیز با تعداد 275 نفر در منطقه 22 شهرداری تهران و بیشترین تعداد متوفیان با تعداد 2 هزار و 516 نفر در منطقه 4 بوده است، اما در سه ماه نخست سالجاری کمترین متوفیان با تعداد 51 نفر در منطقه 22 و بیشترین متوفیان با تعداد 625 نفر در منطقه 10 بوده است. اسفند سال گذشته اعلام شده بود که از ابتدای سالجاری تا امروز یک میلیون و ۳۴۹ هزار و ۵۶ نفر به جمعیت کشور افزوده شده که این رقم نسبت به سه ماه گذشته ۳۶۷ هزار و ۲۷۴ نفر افزایش داشته است. در این بین پسرها با ۳۲ هزار و ۳۷۶ تولد بیشتر از تعداد متولدین دختر پیشتازند و تعداد آنها از ابتدای سالجاری تا امروز به ۶۹۰ هزار و ۷۱۶ نفر رسیده، این درحالی است که تعداد دختران متولدشده نیز در همین مدت به ۶۵۸ هزار و ۳۴۰ نفر رسیده است.(آرمان)
جام جم سرا: محمد پرورش درباره تغییر برنامه اولیه پیش بینی شده در پایتخت برای قطع آب مشترکان پُرمصرف و تعیین مهلت یکماهه برای اصلاح الگوی مصرف که باعث ایجاد تصور عقب نشینی آبفا از موضع اولیه خود شده است گفت: ما از برنامه ریزی صورت گرفته عقب نشینی نکردیم و اگر پس از اتمام مهلت تعیین شده یکماهه که قبل از نیمه شهریورماه به پایان می رسد به موضوع قطع آب مشترکان پُرمصرف ورود نکنیم، به معنای عقب نشینی خواهد بود.وقتی یکنفر تخلفی را انجام می دهد ابتدا به صورت شفاهی و سپس کتبی به وی هشدار داده می شود و در مرحله بعد اقدامات بعدی انجام می شود.
پرورش با تاکید بر اینکه تاکنون کسی در تهران به این موضوع ورود پیدا نکرده است گفت: پس از اعلام برنامه قطع آب مشترکان پُرمصرف، تماس های فراوانی با آب و فاضلاب از سوی مردم برقرار شد و عنوان کردند که از این موضوع اطلاع نداشتد و ابراز نگرانی کردند.
این مقام مسئول در آبفای استان تهران بیان داشت: ما در حال حاضر، مشترکان با مصرف 50 مترمکعب در ماه زیاد داریم و برای اینکه بتوانیم یک زمانی را برای مشترکانی که بین 50 تا 200 مترمکعب در ماه آب مصرف می کنند در نظر بگیریم، بحث مهلت یکماهه مطرح شد. برای مشترکانی که ماهیانه بالای 200 مترمکعب آب مصرف می کنند دیگر نیاز به فرصت نبود و ما در این زمینه اقدام به قطع آب کردیم.
مدیرعامل آبفای استان تهران با بیان اینکه اینگونه مشترکان در منازل خود دارای فضای سبز هستند و استفادههای فراوانی از آب می برند اظهارداشت: درباره نحوه آبیاری فضای سبز شهر تهران نیز تاکنون چندین جلسه با مسئولان شهرداری برگزار کرده ایم و مباحث در حال نتیجه دادن است.(مهر)
جام جم سرا به نقل از مهرخانه: وقوع انقلاب اسلامی آغاز تحول نگرشی و سبک زندگی در میان توده مردم بوده که فهم آنان از عناصر اصلی مناسک دینی و عزاداری متحول و خود این مناسک را با تغییرات محتوایی و صوری بسیاری مواجه نموده است. بهگونهای که از اواخر دهه ۷۰ اشکال جدید هیئتهای دینی و مداحی گسترش یافته که ساختار و عناصر هویتی آنها با انواع سنتی تفاوت بسیار دارد.
در این پژوهش با استفاده از روش پژوهش کمی و کیفی ویژگیهای گونههای مختلف هیئتهای مذهبی زنان و ویژگی اجتماعی– فرهنگی شرکتکنندگان آن بررسی و مطالعه شده است. به طور کلی سه شکل از هیئتهای زنانه از هم تمیز داده شده و ویژگیهای هر شکل مورد بررسی قرار گرفته است.
مناسک به عنوان یک عمل دینی و فرهنگی، مبتنی بر مجموعهای از نظام باورها و اعتقادات بوده که حامل فرهنگ دینی و نمادهای قدسی است، و میتواند وضع فرهنگ و اجتماع را به خوبی بازنمایی کند. به گونهای که با بررسی مناسک دینی میتوان ارتباط گفتمان دینی غالب در میان زنان با زمینههای اجتماعی و فرهنگی و مکانیسمهای تأثیر و تأثر متقابل آنها با یکدیگر را فهمید.
هیئتهای مذهبی با ساختار دوگانه خود که همواره مرکب از موعظه و مداحی بودهاند، مهمترین کانون در میان توده مردم برای انجام مناسک عزاداری و اشاعه و تبلیغ منابع نظری اعتقادات شیعی بوده و این خود تا حدود زیادی متأثر از ساختارهای اجتماعی و تکوین تاریخی شیعیان و به ویژه نوع نگاه دستگاه حکومت و اقبال آنان به جریان شیعه بوده است. به همین دلیل هم علیرغم نقشی که در بازتولید هویت شیعی به طور عام و هویت زنانه به طور خاص (که هر دو آمیزهای از هویت دینی و بیشتر ملی هستند) دارد، همیشه جریانی از تغییر و تحول را در بطن خویش داشته است؛ تغییر و تحولاتی که بیش از همه تحتتأثیر تحول زندگی مردم و نگرشها و ذهنیتشان از عناصر اصلی مناسک دینی است.
در دهههای اخیر به واسطه وقوع انقلاب اسلامی و پس از آن جنگ و بازسازی، تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بسیاری در کل جامعه، و در جامعه زنان به طور خاص، روی داده که به دنبال آن هیئتهای جدید به نحو بسیار وسیعی شروع به رشد کردند. سبک جدید مداحی و عزاداری ابتدا در کل جامعه و به دنبال آن در صور دینداری زنان در این دوران گسترش یافت.
از سوی دیگر در اثر گسترش نوگرایی و نوسازی در عرصههای جهانی، تحولاتی در زمینههای فرهنگی و ساختاری از جمله در جامعه ما نیز روی داد که سبب دگرگونی نقشهای اجتماعی و آگاهیهای زنان و نیز تغییر نگرش آنان نسبت به الگوهای سنتی اخلاقی و اعتقادی در بسیاری از حوزههای زندگی خصوصی و اجتماعی گردید. به همین دلیل هیئتها و مجالس مذهبی سنتی به عنوان یک نهاد دینی و مذهبی در جهت حل مسئله معنا و به عنوان مبنایی برای ایمان مذهبی در مورد این افراد، کارکرد اصلی خود که تثبیت و تقویت اعتقادات و نیز ایجاد آرامش و اطمینان است را از دست داده و دیگر پاسخگوی نیازهای آموزشی، اخلاقی و روانی آنها نیستند و همین امر سبب شد تا این افراد هیئتهایی مطابق با سلیقه و نیاز خود برپا کنند.
از این رو در نیمه دوم دهه ۷۰ با گسترش چشمگیر این هیئتها با دگرگونی کیفی بسیاری در عناصر هویتی آنها مواجه بودهایم. در این پژوهش میخواهیم بدانیم گونههای مختلف هیئتهای مذهبی زنان در جامعه فعلی تهران کدامند و هر یک از این گونهها چه ارتباطی با ویژگیهای فرهنگی ـ اجتماعی زنان دارند؟
روششناسی
این پژوهش به روش میدانی و با استفاده از تکنیکهای مشاهده آزاد، پرسشنامه (برای تعیین ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی شرکتکنندگان)، مصاحبه نیمهساختمند با مداحان و شرکتکنندگان انجام گرفته است. در بخش بررسی ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی شرکتکنندگان؛ سن، میزان تحصیلات، طبقه اجتماعی و شغل، ویژگیهای موردنظر بودند.
هیئتهای مورد مطالعه در این پژوهش شامل کلیه مجالسی است که تحت عنوان هیئت فعالیت دارند و یا مجالس پراکنده مداحان معروف و برجسته در سطح بخشهای مختلف شهر (شمال، جنوب، شرق و مرکز) تهران است که به طور دورهای و زمانبند برگزار میگردد.
نمونهها براساس شهرت و معروفیت مداح و یا خود هیئت انتخاب شدهاند تا مخاطبین بر اساس شناختشان از نوع مجلس، در مراسم شرکت کرده باشند.
طبق تعریف موجود در اساسنامه ثبت هیئتهای مذهبی سازمان تبلیغات اسلامی، «هیئت، تشکیلات مردمی است متشکل از اقشار مختلف مردم اعم از زن و مرد که اساساً با محوریت ترویج فرهنگ قرآن و عترت و برگزاری مراسم در مناسبتهای مذهبی در اعیاد و وفیات ائمه معصومین(ع) و یا با هدف زنده نگه داشتن سنت عزاداری در طول سال و به صورت خاص در ایام شهادت سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله حسین(ع) تحت ساختار مردمی فعالیت مینماید. فعالیت هیئت مذهبی غیر حزبی و غیر انتفاعی است». و مداحی یعنی: «اجرای برنامهای که محتوای آن عبارت از روضهخوانی، مناجاتخوانی، ادعیهخوانی، مرثیهخوانی و مولودیخوانی در هیئتها و مجالس مذهبی است.»
سنخشناسی هیئتهای زنان در تهران
در مجموع با توجه به موقعیت اجتماعی، فرهنگی زنان، سه شکل از هیئتهای مذهبی زنانه شناسایی شده و مورد پژوهش قرار گرفتهاند: هیئتهای سنتی، هیئتهای عامهپسند نوین و هیئتهای معرفتگرا.
هر یک از این هیئتها و سبکهای مناسکی به سبب ویژگیهای متفاوت دینورزان آنها، رویکردهای متفاوت به دین داشته و در نتیجه گفتمانهای دینی و اخلاقی گوناگونی پدید آمده است.
دستهای از هیئتها که ویژگیها، ارزشها و سازمان گروهیشان از سنت مرسوم در هیئتهای جاافتاده و قدیمی پیروی میکنند، «هیئتهای سنتی» نامیده میشوند. این دسته از هیئتها اگرچه با سلیقه و نیاز بخش زیادی از متن و عامه مردم همخوانی دارد، اما به جهت خصلت نخبهگرا و واجد اجتناب از هر گونه تغییر و تنوع در صورت و محتوا و نیز پیروی از چارچوبهای حاکم بر اشکال قدیمیتر هیئتها، سنتی نامیده شدهاند. تعیین حدود چارچوبهایی که معیارها و هنجارهای اصلی این هیئتها را میسازند بر عهده نخبگان دینی بوده و ذائقه مردم نقش چندانی در ویژگیهای این چارچوب ندارد. بلکه برعکس افراد برای شرکت در این هیئتها اغلب هنجارها و ضوابط خاص از پیش تعیینشده را مراعات میکنند.
سازمان:
این هیئتها زمانمند و باثباتاند و اغلب در تمام طول سال به صورت دورهای یا دههای دایر هستند و در منازل و حسینیههای شخصی برگزار میشود. اگرچه امروزه هیئتهایی از این نوع در برخی مساجد و حسینیهها نیز برگزار میگردد.
هیئتهای سبک سنتی، در قیاس با دیگر گونهها، از نظم و ثبات بیشتری، هم به لحاظ محتوای مجالس، آداب و قوانین؛ و هم به لحاظ سازمان و تقسیم کار، برخوردار بوده و بر خلاف مراسم هیئتهای سنتی عمومی (مردانه) که به دلیل تکلف زیاد در طول سال استمرار ندارند و منحصر به مقاطع مشخص و محدود از سال هستند، اغلب هیئتهای زنانه با برنامه زمانبندی مشخص در تمام طول سال دایرند.
این مراسم دارای ساختار سخنران/مداح بوده و ادعیهخوانی و سخنرانی بخش اعظم مراسم را تشکیل میدهد. مداحی و مرثیهخوانی (روضهخوانی) به عنوان بخش حاشیهای این مراسم محسوب میشود. در بخش ادعیهخوانی ادعیهای که خوانده میشود بسته به مناسبت زمانی مراسم شامل دعای توسل، سوره انعام، زیارت عاشورا، حدیث کساء و... است. اما دعای توسل و حدیث کساء و عاشورا به جهت کارکردی که در جهت قضای حوائج دارند از کاربرد بیشتری برخوردار هستند.
در سخنرانیها نیز اغلب به بیان احکام و مسائل فقهی و شرعی و اخلاقی پرداخته میشود. بیان احکام و مسائل شرعی مربوط به همسرداری و احکام زنان، از جمله فراوانترین موضوعات مطروحه در این مناسک هستند. رویکرد این سخنرانان به مسائل مذکور یک رویکرد کاملاً سنتی و اغلب عوامانه است. این نوع هیئتها کاملاً مناسکی هستند؛ به این معنا که بخش اعظم برنامه آنها به خواندن نمازها مثل نماز قضا، نماز صاحبالزمان و... همچنین ذکر صلوات یا خواندن ادعیه گوناگون اختصاص دارد. در میان انواع سهگانه هیئتهای زنانه، سبک سنتی رویکرد سیاسیتری دارد.
مخاطب:
اغلب مداحانی که مورد مصاحبه قرار گرفتند قائلند به این که این قشر (مخاطبانشان) اغلب خانهدار، کمسواد تا تحصیلات متوسطه و مسنند و بیشتر طالب مراسم روضه و سوگواری بوده و به شعرهای سنگین و عرفانی سطح بالا و نیز سخنرانیهای سنگین و عمیق معرفتی، رغبت نشان نمیدهند و بسته به محل هیئت، خاستگاه طبقاتی مخاطبان هم متفاوت است.
حضور و مشارکت جوانان در این هیئتها به شکل چشمگیری کمرنگ است؛ مگر مراسمیکه در مدارس و بنا به دعوت متولیان آن برگزار میشود. با اینکه حضور جوانان در مراسم جشنها و مولودیخوانی در مقایسه با روضهها بیشتر است، اما واکنشهای احساسی زنان در مراسم سوگواری و عزاداری به مراتب بیشتر است. از آنجا که ادعیه به زبان عربی و یا خارج از فهم و حوصله برخی زنان مسنتر و کمسوادتر است، بسیار اتفاق میافتد که برخی از شرکتکنندگان هنگام وعظ و یا خواندن ادعیه به کارهای دیگر مثل ذکر صلوات یا تسبیح و یا صحبت با یکدیگر مشغول هستند؛ به طوری که اغلب این جلسات با سر و صدای بسیاری از سوی مخاطبان همراه است.
نوع پوشش زنان در این نوع هیئتها اغلب پوشش سنتی (چادر) و بسیار ساده، یکنواخت و بدون آرایش است. به دلیل توجه زیاد مخاطبان به فقه و اصول دینی، چنانچه کسی این هنجارها را رعایت نکند مورد انتقاد قرار میگیرد. بخشی از زنان به انگیزه ثواب و امر دینی در این مناسک حضور دارند، اما بسیاری دیگر به جهت پر کردن اوقات، دید و بازدید با دوستان و همسایگان، و انجام مراودات اجتماعی و... به این اماکن میآیند. بویژه که اغلب، زنان مسنی هستند که به اقتضای سن و سالشان مسئولیت بچهداری و خانهداری چندانی هم نداشته و بیش از هر چیز به گپ زدن با همسن و سالان خود نیاز دارند و این مکان برای این دسته از زنان فرصت خوبی فراهم میکند تا ضمن یک مشارکت اجتماعی مجاز و مقبول فرهنگی در یک جمع همفکر و همرنگ به تجدید قوا بپردازند و احتمالاً با مشارکت در فعالیتهای خیریهای مثل تهیه جهیزیه و جمعآوری اعانه برای مستمندان، فعالتی فراتر از زندگی روزمرهشان داشته باشند.
مداحی:
مداحان این مراسم اغلب خانهدار و برخی مدرس یا آموزشگر قرآن و آموزشدیدگان دروس ابتدایی حوزه بوده و سطح سواد اغلبشان پایین است، اما در میان آنها، به ویژه آن دسته که مورد تأیید سازمان تبلیغات هستند، برخی تا سطوح متوسط حوزه سواد دینی دارند.
برخلاف مداحی سنتی مردان که در آن فرآیند آموزش، نقش محوری دارد، در هیئتهای سنتی زنانه آموزش مداحی جایگاه چندانی ندارد. داشتن مختصری صدای رسا و مناسب و آشنایی با متون روایی و دینی کافی است تا شخصی به مداحی بپردازد. در واقع مداحی بنوعی برای آنها یک شغل و حرفه و در معدود مواردی یک علاقه و تبریکجویی محسوب میشود. در اکثر این مجالس سخنران و مداح یکی است. شیوه ها و سبکهای مداحی اغلب تقلیدی از مداحان معروف مرد است؛ اگرچه در سالهای اخیر کلاسهایی جهت آموزش مداحی گذاشته شده که علاقهمندان را آموزش میدهد، اما این آموزش مباحث خاصی در خصوص دستگاهها و الحان آوازی را شامل نشده و صرفاً دربرگیرنده روانخوانی و صوت و لحن قرآن و ادعیه و تفسیر آنها، کتب احادیث و روایات و سیره پیامبر(ص) و ائمه(ع) و «مکارم الاخلاق» و کتب «مقتل» و اشعار مرثیه و مدیحه و مولودیخوانی و سرود است.
ادبیات:
در این مجالس به دلیل نوع مخاطبان، در بخش مداحی و مولودیخوانی بیشتر اشعار ساده و تصنیف و اشعاری که توسط ناشران مذهبی و سازمان تبلیغات چاپ شده، خوانده میشود؛ اگرچه به علت افزایش کلی سطح آگاهی و بینش زنان، اشعار غنیتر و پرمحتواتر هم مطرح میشود.
در مولودیخوانیها اشعار و غزلیات یا تصنیفهای محلی سنتی و قدیمی شاد با تغییراتی در اسامی و القاب، با طنینهای ضربی ترکیب شده و موسیقی شادی را ایجاد میکند که مخاطبان با کف و کِل با آن همراهی میکنند. از ادوات موسیقی خبری نیست و آن را مذموم شمرده و در شأن مجالس دینی و اهل بیت نمیدانند.
در مراسمیکه به طور پیوسته و ماهانه برگزار میشود، ادعیهخوانی و نماز امام زمان، نماز قضا و مناجاتخوانی، قسمت اعظم مراسم را شامل شود. وجه عاطفی غالب در این مجالس، سوگواری و عزاداری بوده و متضمن اشعاری حاوی ذکر مصیبت اهلبیت، رفع حوائج و مشکلات و دعا برای گرفتاریها و توسل به ائمه برای مشکلات است.
به گفته خود مداحان، قشری که آنها برایشان مداحی میکنند بیشتر خانهدار، کمسواد تا تحصیلات متوسط و مسنند و اغلب طالب مراسم روضه و سوگواری هستند؛ اگرچه برگزاری مولودیخوانی در مقایسه با سالهای قبل (قبل از سالهای ۱۳۷۰) بیشتر شده است.
قالب مداحیهای سنتی زنانه، به ویژه مراسم سوگواری، ضمن آنکه در کلیت خود شباهت بسیاری با قالب مداحی کلاسیک و حرفهای مردان دارد، تفاوتهایی نیز دارد. در مداحی سنتی مردانه از ادبیات آیینی استفاده میشود که به جهت تصریح ساختار الفاظ و درونمایه انحصاریاش از آن جز در مقام معصوم نمیتوان استفاده کرد و اغلب قالبهای شعری مانند غزل، مثنوی و قصیده رواج دارد. چنین قالبهای شعری در مداحیهای زنانه نیز کم و بیش مشاهده میشود، اما در مداحیهای زنانه، از قدیم متداول بوده (و هست) که در مراسم جشنها و مولودیخوانیها مداح در وصف ائمه و شخصیتهای دینی برخی قسمتهای تصنیفها یا ترانههای خوانندگان مجاز یا غیرمجاز را تغییر داده و با همان آهنگ و مضمون اجرا میکند (همان شیوهای که امروزه در هیئتهای مردانه تحت عنوان مداحی عامهپسند معروف است).
همچنین در ادبیات کاربردی مداحیهای زنانه، عبارات و بندهایی که تکیهکلامهای زنانه محسوب میشوند و در ادبیات مداحیهای کلاسیک مردانه کاربرد ندارند، بسیار مشاهده میشوند مانند «دورت بگردم»، «فدات بشم» و... (البته امروزه در ادبیات مداحان عامهپسند مرد نیز این خصایص وارد شده است).
شاید بتوان گفت که یکی از وجه تمایزات مهم مداحی سنتی مردانه با مداحی عامهپسند، ورود همین خصایص مداحیهای زنانه به ادبیات هیئتهای مردانه است. چنین پدیدهای در مراسم زنانه کاملاً متداول و ملموس بوده و با کف و در مواردی با کِل شرکتکنندگان شادی و شعف مجلس دو چندان میشود. تفاوت دیگر این است که در مناسک عزاداری خصوصاً در مقوله عاشورا، ادبیات و درونمایه اشعار مداحیهای مردانه اغلب از دو عنصر تراژدی و حماسه تشکیل شده است، اما در مداحیهای زنانه حتی در مورد واقعه و نبرد عاشورا نیز عنصر تراژدی رنگ غالب را دارد و بخش حماسی آن بسیار کمرنگ است. این ویژگی در ادبیات مداحان عامهپسند نیز وارد شده است.
بخش دیگری از هیئتها از این شکل جاافتاده و قدیمی عدول کرده و اشکال و الگوهای نوینی را صورتبندی کردهاند که متأثر از اوضاع روزمره زندگی شهری و روند نوگرایی در فرهنگ مردم و تحت تأثیر سلیقه بازار (به معنای کلاسیک عرضه و تقاضا) هستند و از حیث جلب مخاطب شمولیت بیشتری دارند؛ چراکه هنجارها و قواعد تعیینشده هیئتهای سنتی را نداشته و طیف وسیعی از علائق و سلائق را در خود جای میدهند. این دسته هیئتها «عامهپسند نوین» نامیده شدهاند. در این ۲ گونه هیئت، بعد عاطفه مناسک اهمیت اولیه را دارد.
سازمان:
اینگونه هیئتها زمانبندی منظم داشته و به صورت ماهانه یا دههای است و در حسینیههای شخصی و منازل برگزار میشوند و به دلیل تناقض نوع و کیفیت این مجالس با اصول و معیارهای حاکم بر مساجد و حسینیهها، این مجالس در این مکانها برگزار نمیشوند.
معروفترین مداحان این سبک در سازمانها و نهادهای خیریه دولتی با برگزاری برنامههای دایمی و زمانمند و به مدیریت خود سازمان یا نهاد، جهت مصارف خیریه برنامه اجرا میکنند.
در این مراسم مداح کارتهای تبلیغی خود را توزیع و اغلب آمادگی خود را جهت اجرای برنامههای مذهبی و غیرمذهبی (مثلاً در جشنها و عروسیها و...) اعلام میکند. ساختار مرسوم وعظ/مداحی در هیئتهای سنتی در این دسته از هیئتها به مداح/نوازنده تغییر شکل میدهد.
وجه غالب عواطف در اینگونه از مجالس با این شعار که «خداوند دوست دارد دلهای مؤمنان شاد شود» جشن و شادی بوده و اغلب مجالس، مولودیخوانی است؛ با این حال در مناسبتهای عزا و سوگواری نیز این هیئتها فعالند. در اینگونه مراسم مداح علاوه بر مدیحهسرایی، تصنیفخوانی و ترانهخوانی نیز اجرا میکند. در این مراسم مداح یا نوازندگان با توزیع کارتهای تبلیغی آمادگی خود را جهت اجرای برنامههای مذهبی و غیرمذهبی (مثلاً در جشنها و عروسیها و...) و یا آموزش اعلام میکنند.
مخاطب:
برخلاف نمونههای سنتی و مسجدی، دایره مخاطبان هیئتهای عامهپسند زنانه، طیفهای گستردهای از اقشار و طبقات مختلف و سنین را در برمیگیرد؛ اعم از پیر و جوان، خانهدار و شاغل و با سطح تحصیلات متفاوت و بسته به محله برگزاری هیئت، طبقات اجتماعی متفاوت در اینگونه هیئتها مشارکت دارند؛ اگرچه به علت هزینههای بالای این نوع مراسم، طبقات پایین اجتماعی کمتر بانی چنین مراسمی هستند.
مسائل و احکام فقه و شرع در این نوع دینداری نه تنها مطرح نیست، بلکه در برخی موارد بر ضد شریعت نیز هست. در این شکل هیئتها هم همانند هیئتهای سنتی وجه اعتبار بسیاری از مناسک و اعتقادات نقلی است؛ اما نه نقل سنت یا واعظ |
همچنین برخلاف هیئتهای عامهپسند مردانه که مخاطبان اصلی آن جوانان و نوجوانان هستند، در نمونههای زنانه این هیئتها سنین مختلف یکسان قابل مشاهدهاند. شرکتکنندگان اغلب حجاب غیر سنتی و پوشش غیر چادر دارند. ضمن آنکه تیپ و ظاهر آنها بسیار مد روز، متنوع و رنگارنگ است که چندان شباهتی با هنجارهای متداول در مجالس سنتی ندارد.
حضور زنان باحجاب و پوشش چادر در مجالس و هیئتهای عامهپسند بسیار کمتر از سایر هیئتهاست. سطح سواد و تحصیلات در مخاطبان این قشر از پراکندگی بسیاری برخوردار است. اغلب زنان مخاطب خانهدار هستند. اما زنان شاغل نیز تا حدودی (کمتر) در این مراسم حضور دارند. در این مجالس نیز انگیزههای متفاوتی زنان را گرد هم میآورد، که با انگیزه زنان در هیئتهای سنتی مشابهت زیادی دارد.
مداحی:
یکی از اساسیترین وجه تمایزات مداحی در این گونهها با هیئتهای سنتی، شخصیت دینی- فرهنگی مداح و نیز اجرای مداحی است. بهگونهای که وجه نمایشی و توجه به ابعاد زیباییشناسانه مراسم بسیار قابل توجه است. از شاخصهای اینگونه مجالس جذابیت زیاد، نوآوری، لباسهای نمایشی مداح و گروه نوازنده، هیجان بالا و جذابیت مراسم، ورود سازهای مختلف مثل دف، تنبک، دایره، فلوت، گیتار در مراسم مولودیخوانی و در مراسم عزاداری دف، سنج و نی و نیز دستمزد بالای مداح است.
مخاطبان اغلب به صورت فعال و هیجانی در مراسم شرکت میکنند. در هیئتهای عامهپسند نوین برنامه اصلی مراسم مداحی بوده و هدف اولیه مداح ایجاد شور و هیجان به ویژه در مناسبتهای جشن و شادی است و اغلب با ذکر ائمه و یا ذکرهای مقدس، شور هیجان و احساسات بسیار بالایی برانگیخته میشود. به همین دلیل در این مداحیها بهویژه در مولودیخوانیها آهنگهایی با طنین ضربی اهمیت خاصی دارند؛ چراکه با این نوع آهنگها احساسات بسیاری در مخاطبان برانگیخته میشود.
برای اغلب مداحان این فعالیت شغل و حرفه بسیار پردرآمد است و در این راه با رقیبان بسیاری مواجه هستند. به همین دلیل سعی میکنند برای جذب مخاطب و مشتری بیشتر و گرمتر کردن مجالس، نوآوریهای بیشتری را، هم در زمینه هنری (اغلب) و هم در زمینه انجام مناسک و آیینهای جدید دینی (مثل سفره علی و...)، به کار گیرند.
یکی از این برنامهها جشن عروسی عروسان بهزیستی است که در آن یک یا چند دختر خانم نیازمند که لباس عروس پوشیدهاند، در میان مجلس روی صندلی مینشینند و بعد مداح همراه با اجرای دف زنان و یا سایر نوازندگان، با خواندن اشعاری متناسب، برای جهیزیه آنها ابتدا کالاهای مورد نیاز و سپس پول و در آخر برای آنها طلا و زیورآلات جمعآوری میکند. بخش سخنرانی در این مراسم مشهود نیست و اگر هم باشد مربوط به موضوعاتی غیر از احکام، مسائل فقهی و اعتقادی است و متن ادعیه هم گذرا و سطحی و فقط برخی قسمتهای دعا خوانده میشود.
ادبیات:
وجه غالب ادبیات در هیئتهای عامهپسند همانند هیئتهای سنتی، عاطفی و احساسی است. با این تفاوت که در هیئتهای عامهپسند نوین اشعار به گونهای انتخاب میشوند که جنبه هنری و نمایشی مراسم رعایت شود. اشعار ریتمداری که بتوان به صورت آواز و همراه گروه نوازنده خواند، کاربرد بیشتری دارند. به ویژه ترانههای معروف و محبوب عمومی و تصنیفهای محلی و قدیمی را با اشعار و اسامی دینی ترکیب کرده و در مداحیها به کار میگیرند. اگرچه این تکنیک در کار مداحان سنتی هم از قدیم به چشم میخورد، اما درهیئتهای عامهپسند این کاربرد چشمگیرتر بوده و حد و مرز چندانی ندارد.
اشعار مداحیها نیز شامل اشعار و ترانههای خوانندگان (مجاز یا غیرمجاز) تصنیفهای معروف محلی و قدیمی، با ترکیبهای جدید دینی و همراه با الفاظ و اسامی مقدس، اشعار عامهپسند مداحان مرد و حتی آیات قرآن در قالب شعرهای شاد و برخی اشعار که به نام ادعیه (مثل حدیث کساء) معروف هستند، و همراه با آهنگهای ضربی و شاد اجرا میشوند.
بخش زیادی از اشعار و ادبیات انتخابی در این مداحیها، تقلیدی و متعلق به مداحان مرد معروف و محبوب است. به همین دلیل از همان ویژگیها مانند بهرهگیری از ادبیات به اشکال محاورهای، سلطنتی، و عرفانی و یا اذکار عربی، برخوردار است، اما تمایزاتی نیز دارد مثلاً واژهها و لحنهای حماسی و پهلوانی در آن اغلب وجود ندارد. همچنین از لحاظ درونمایه شعری نیز از واژههای غالیانه، تأکید بر جنونمندی، واژهها و صفات دور از شأن شیعیان مثل سگ (کلب)، دیوانه و نظایر آن کمتر استفاده میشود. وجه تشابه مداحیهای سنتی و عامهپسند، توجه به ابعاد ظاهری و عاطفی وقایع و شخصیتهای مقدس است.
گفتمان دینی:
در گفتمان دینی این هیئتها، دین در حب و عشق و ارادت و توسل به ائمه خلاصه میشود و اینگونه مجالس برای شرکتکنندگان نوعی تجربه دینی محسوب میشود که اغلب برای توسل به جهت رفع حوائج و نیازهای آنها کارکرد دارد و موجب غلیان احساسات و عواطف مذهبی آنها شده و نیازی هم به پشتوانههای عقلی و دینی ندارد. به همین دلیل بخش سخنرانی که همیشه برای آشنایی توده مردم با احکام دین و معارف بوده، به دلائل مختلف نادیده گرفته میشود.
مسائل و احکام فقه و شرع در این نوع دینداری نه تنها مطرح نیست، بلکه در برخی موارد بر ضد شریعت نیز هست. در این شکل هیئتها هم همانند هیئتهای سنتی وجه اعتبار بسیاری از مناسک و اعتقادات نقلی است؛ اما نه نقل سنت یا واعظ؛ بلکه نقل یک رؤیای صادقه. نمونهای از این مراسم که به اعتبار یک رؤیا در بسیاری از این هیئتها مرسوم شده است سفره حضرت علی است که دختر جوان ناشنوایی آن را در عالم رؤیا دیده است. مراسم سفره حضرت علی شامل سفرهای سبزرنگ است که نام چهارده معصوم روی آن نوشته شده و روی آن دو پارچ آب به رنگ آبی، یک عدد قرآن، یک مفاتیح، ظرفی که داخل آن نذورات ریخته میشود و چند عدد شمع روشن گذاشته میشود. زنان در اطراف آن حلقه زده و با ذکر یا علی به صورت بلند و شورانگیز برای حوائج خود نذر میکنند و مبلغی هم پیشتر میپردازند و چنانچه حوائج آنها برآورده شود مبلغ دیگری را میپردازند.
چنانچه مجلسی تحت عنوان یکی از ائمه و با محوریت مناسک خاصی (از قبیل ادعیهخوانی یا قرائت قرآن و...) برگزار شود، دعای مربوطه در مقایسه با مداحی و مرثیهخوانی کاملاً در حاشیه قرار میگیرد. در نتیجه این هیئتها مناسکی هم نیستند. مذهب در این قسم هیئتها امری کاملاً فردی و بیتفاوت نسبت به امر به معروف و نهی از منکر است. به همین دلیل در این قبیل هیئتها اغلب هنجار رفتاری خاصی وجود ندارد و بیشترین تنوع در مخاطب، سبک ظاهر و شکل را در خود میپذیرد.
دسته سوم هیئتها، که برخلاف دو گونه پیشین بعدشناختی و معرفتی مناسک اهمیت بیشتری دارد، «هیئتهای معرفتگرا» نامیده شدهاند. در اینگونه از هیئتها نیز ساختارهای از پیش تعیینشده هیئتهای سنتی به طور کامل رعایت نمیشود. ضمن آنکه دایره مخاطبان و سلائق آنها به افرادی محدود میشود که از حیث دانش و معرفت واجد سرمایهای باشند.
عناصر این هیئتها تلفیقی از دو گونه پیشین بوده، اما در برخی از موارد نیز با آنها متفاوت است. به نحوی که سبب شده تا این هیئتها تقسیمبندی جداگانهای را به خود اختصاص بدهند. از جمله ساختار و محتوای جلسه، نوع ادبیات مورد استفاده در مداحی، ویژگیهای فرهنگی- اجتماعی مداح و مخاطبان و گرایش دینی آنها در این مجالس، کاملاً متفاوت از دو نوع قبلی است.
از یک سو پررنگ بودن بخش سخنرانی و مناسکی آن وجه تشابه آن با هیئتهای سنتی است و از سوی دیگر به دلیل حضور آلات موسیقی و نحوه اجرا و ترکیب تیم اجرای مداحی (در جشنها و مولودیها) که مرکب از مداح و دفزنان است، با هیئتهای عامهپسند نوین تشابه دارند.
فراوانی این هیئتها در مقایسه با دو گونه قبلی به دلائلی کمتر از دیگر هیئتهای زنانه است. مخاطبانی که این نوع هیئتها جذب میکنند، زنانی هستند که اغلب تحصیلات عالی (یا دانش و آگاهیهای خاصی از قبیل آشنایی با ادبیات عرفانی و اشعار مولانا و حافظ) دارند. از سوی دیگر مداحان بسیار کمی، به دلیل نداشتن سواد کافی، برنامه ارائه میکنند؛ چراکه آشنایی با ادبیات عارفانه و اشعار عرفانی شعرای برجسته، لازمه ورود به این حیطه بوده و این در حالی است که اکثر مداحان به دلیل سواد کم و نیز بازار پررونقتر مداحی در دو گونه دیگر، جهتگیری فعالیتهایشان در این راستا نیست.
سازمان:
زمانمندی این نوع هیئتها برخلاف دو گونه قبلی دورهای و ماهانه نیست، بلکه اغلب به مناسبتهای خاص مانند ایام فاطمیه، لیالی قدر، ایام محرم و... برگزار شده و مکان برگزاری آنها اغلب ثابت و در حسینیههای شخصی و منازل است.
ترتیب و شعائری که به طور سنتی در هیئتهای مذهبی زنانه انجام میشود، در این مجالس نیز رعایت میگردد. با این تفاوت که در ابتدای مراسم، غیر از تلاوت آیات قرآن، اشعار عرفانی از برخی عرفا نیز خوانده میشود.
ساختار مراسم در مجالس عزاداری به صورت سخنران/مداح و در جشنها ساختار سهگانه سخنران/مداح/دفزن است که در آن، بخش سخنرانی و ادعیهخوانی بخش غالب بوده و مداحی در حاشیه مجلس است.
وجه عاطفی غالب این هیئتها مانند هیئتهای سنتی سوگواری است. یکی از همین مداحان میگوید: «مخاطبان ما در زندگیشان شادی و رفاه دارند، و در جستجوی آن نیستند. اینان به دنبال معنا و معرفت هستند که آن را در مناسبتهای مذهبی مثل ایام محرم، فاطمیه، عرفه و لیالی قدر جستجو میکنند که این مناسبتها اغلب سوگواری و هنگام مناجات است و نه شادی».
مناسک با کارکردهای دینی حضور قابل توجهی در این دسته دارد و انواع دعاها، زیارتنامهخوانیها و نمازها در این هیئتها برگزار میشوند. به همین دلیل این هیئتها مناسکی هستند.
مخاطب:
مخاطبان این نوع جلسات به لحاظ سنی و نوع پوشش و وضعیت ظاهری شباهت بسیاری با مجالس عامهپسند دارند. از تمام گروههای سنی و اغلب با حجاب مانتو هستند. اگرچه زنان بسیاری نیز با حجاب کامل سنتی (یا چادر) در این جمع حضور دارند.
اغلب مخاطبان (بیش از ۶۰ درصد) دارای تحصیلات لیسانس و بالاتر بوده و همچنین زنان شاغل در ردههای شغلی بالا مانند وکیل، استاد، پزشک و حتی هنرپیشه نیز در میان آنها مشاهده میشود و بیشتر آنها از طبقه اجتماعی بالا و متوسط به بالا هستند.
مخاطبان این نوع جلسات دینی اغلب از اعضای کلاسهای خاصی مثل تفسیر عرفانی قرآن و نهجالبلاغه و مثنویخوانی هستند که با مفاهیم قرآنی و اشعار عرفانی آشنایی دارند. استقبال مخاطبان از بخش سخنرانی و مناسک بیشتر از مداحی است. به همین دلیل میتوان گفت که انگیزه اصلی مخاطبان بیشتر کسب دانش، معرفت دینی و عرفانی است تا انگیزههای دیگر از قبیل مشارکت اجتماعی، اهداف اقتصادی و یا به جهت دعا برای حوائج.
گفتمان دینی:
این هیئتها اگرچه از لحاظ ساختار و محتوا مشابهتهایی با هیئتهای سنتی دارند، اما قرائت متفاوتی از دین و دینداری در بین آنها به چشم میخورد که فاصله آنها را با رویکرد عوامانه و احساسی هیئتهای سنتی نشان میدهد.
مناسک با کارکردهای دینی حضور قابل توجهی در آن دارد و انواع دعاها و زیارتنامهخوانیها و نمازها در این هیئتها برگزار میشود. اما بر وجه عقلانی و معرفتی دین بیشتر از وجوه عاطفی آن تأکید میشود.
منابع سخنرانیها در این هیئتها اغلب قرآن، حدیث، نهجالبلاغه و... با رویکرد عرفانی است. در قرائت دینی اینان نیز دین فردی بوده و احکام و شریعت اگرچه انکار نمیشوند، اما مطرح هم نمیگردند.
مداحی:
در هیئتهای معرفتگرا مهارت مداح در آشنایی با اشعار مختلف عرفا و شعرا در زمینههای مختلف دینی مهم است؛ چراکه مهمترین وجه تمایز این مداحان با مداحان عامهپسند همین مهارت بوده و اغلب خود مداح در مقایسه با مداحان عامهپسند و یا سنتی، از پایگاه تحصیلی، فرهنگی و اقتصادی بالاتر برخوردار است.
از سوی دیگر نحوه حضور شخص مداح و نیز تیم موسیقی که شامل دفزنان میشود، (در جشنها و مولودیها) همانند هیئتهای عامهپسند، بسیار امروزی بوده و از طرحهای نو و امروزی و نیز از شاخصها و جنبههای زیباییشناسانه روز استفاده میشود.
در یک نمونه از این هیئتها خلق نمادهای جدیدی مشاهده شد. به این صورت که در مجالس شادی اغلب شرکتکنندگان پیراهن زرد و سفید و آبی میپوشیدند. که در این راستا به کارکردهای روانی و عاطفی آن توجه داشتند؛ پیراهن زرد و آبی به نشانه شادی و رنگ سفید برای ایجاد آرامش و اطمینان روحی کاربرد دارد. این اولین جلوه حضور نمادها در هیئتهای زنانه است که یک نماد فردی، نامتعارف و بیسابقه نیز هست. در اینگونه جلسات گاهی به جای مداحی، اشعار به صورت دکلمه و بدون لحن هم خوانده میشود و یا مخاطبین برخی از اشعار مداحی را به صورت کُر اجرا میکنند.
ادبیات:
جدای از برخی تشابهاتی که میان اشعار این هیئتها با سایر هیئتهای زنانه وجود دارد، از قبیل استفاده از ترانهها و تصنیفهای قدیمی و محلی؛ در هیئتهای معرفتی اغلب اشعار عرفانی شعرای مشهور با آهنگهای ابتکاری و در مواردی تقلیدی خوانده میشود. ابعاد وقایع تاریخی و زندگی ائمه از زاویه متعالی و معرفتیتر مورد توجه قرار میگیرد. همچنین جایگاه زنان مقدس در این اشعار متعالیتر و نقش آنها فعالتر و مستقلتر است.
حدیث شریف کساء به روایت سه هیئت زنانه
شاید اگر بخواهیم گفتمان دینی این سه گونه دینداری را معرفی کنیم بهترین شاخص نحوه اجرای این دعای معروف است که در بسیاری از هیئتهای دینی زنانه با اشکال و مضامین مختلف خوانده میشود و در هر هیئتی بسته به میزان بهرهمندی از معرفت و درک دینی مخاطبان و خود مداح (این دو هریک تابعی از دیگری هستند) به شکل خاصی اجرا میشود.
در هیئتهای سنتی اغلب تنها متن عربی این دعا روخوانی میشود و در هر بخش که به نام هر یک از اهل کساء که پنج تن هستند، میرسند به زبان حال، با روضههایی آن شخصیت دینی را برای حوائج و نیازها به شفاعت میخوانند. در واقع چنانچه مخاطب با زبان عربی آشنا نباشد (که بیشتر آنها هم به دلیل سطح سواد اندکشان آشنا نیستند) آنچه سبب میشود مخاطب با این دعا ارتباط برقرار کند همان نامها و اسامی آشنا در متن دعا و روضههایی است که مداح میخواند.
در هیئتهای معرفتگرا نیز حدیث روخوانی میشود، اما از آنجایی که اعضای هیئت سواد بالاتری دارند، ترجمه دعا خوانده نمیشود؛ بلکه فرازهایی از دعا تفسیر شده و شرح داده میشود.
در هیئتهای عامهپسند اصولاً متن حدیث کساء خوانده نمیشود، بلکه آنچه به عنوان این دعا خوانده میشود قطعه شعری است که مداح به همراه اجرای دف نوازندگان و کفزدن مخاطبان با شور و احساسات بسیار بالا میخواند. ضمن آنکه پس از ذکر نام پنج تن اهل کساء، حضرت ابالفضل نیز در انتها وارد این جمع میشود و یا تعبیری که از شخصیت امام علی(ع) دارند در گونههای مختلف تفاوت دارد.
همچنین در پاسخ به این پرسش که چرا زنان بیش از سایر ائمه متوسل به حضرت علی (ع) میشوند، مداح سنتی اظهار میکند: چون امام علی (ع) ابوالائمه است، اما همین معنا در هیئتهای معرفتگرایانه به دلیل آن است که امام علی (ع) پیر طریقت بوده و در هیئتهای عامهپسند دامادی پیامبر بیش از دو خصلت دیگر مورد توجه است.
لازم به ذکر است این پژوهش با عنوان کامل «گونهشناسی هیئتهای مذهبی زنانه در تهران»، توسط ابراهیم فیاض، عباس کاظمی و مژگان دستوری انجام شده و سال ۱۳۸۸ در نامه علوم اجتماعی منتشر شده است.
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود. تصاویر استفاده شده در این گزارش نیز، تزئینی است.
جام جم سرا: این دختر جوان که مدیرفروش یک شرکت بازرگانی خارجی بود در حالی شاکی پرونده شد که خودش طراح اصلی نقشه اسیدپاشی بود. او در خیابان خلوت اسیدسولفوریک را روی خودرواش پاشیده بود تا نمایش اسیدپاشی به راه اندازد.
ساعت ١٦:٣٠ روز یکشنبه وقتی راننده خودروی ٢٠٦ وحشتزده به کلانتری ١٣٩ مرزداران رفت و خبر از تکرار سوءقصد اسیدپاشی داد، هیچکس تصور نمیکرد او خودش طراح این سناریو هولناک باشد.
در حالی که تحقیقات برای رازگشایی از این ماجرای اسیدی آغاز شده بود، دختر جوان به کارآگاهان گفت: «در مسیر رفتن به خانهام بودم که تلفنهمراهم زنگ خورد. در کنار خیابان توقف کردم و با تلفنهمراهم صحبت میکردم که یک موتورسیکلت با ٢سرنشین از کنار ماشینم عبور کرد. ناگهان ترکنشین موتور یک قوطی به سمت خودرو من پرتاب کرد شیشه خودرو بالا بود و محتویات قوطی به داخل ماشین نفوذ نکرد؛ این در حالی است که هر ٢سرنشین موتورسیکلت، کلاهایمنی بهسر داشتند و من نتوانستم چهره آنها را ببینم. زمانی که از ماشین پیاده شدم، متوجه شدم که بطری پرتاب شده به سمت شیشه حاوی اسید بوده است. وحشت کرده بودم و به همین خاطر بلافاصله موضوع را به پلیس اطلاع دادم.»
گمراه کردن پلیس
پس از تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «اسیدپاشی» و به دستور قاضی حسینپور، بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی پایتخت، کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی تحقیقات خود را برای رازگشایی از این اسیدپاشی ناکام آغاز کردند. در ادامه تحقیقات هم این دختر جوان وقتی در مقابل قاضی حسینپور ایستاد دست به دفاع از خود زد و گفت: «من و خواهرم مسئول فروش یک شرکت خارجی هستیم، شرکت ما رقبای زیادی دارد. از مدتی پیش با تعدادی از رقیبان شرکت دچار اختلاف شدیم و از همان زمان به بعد بود که من پیامکهای تهدیدآمیز دریافت کردم. حتی مدتی قبل افراد ناشناسی خودروام را آتش زده بودند، که هنوز پرونده شکایت این آتشسوزی در دادسرای ناحیه ٢ تهران در حال پیگیری است. با این حال همچنان پیامکهای تهدیدآمیز از افراد ناشناس دریافت میکنم. آنها مرا تهدید کردند که چهرهام را با اسید خواهند سوزاند.»
متهمی که اسید نپاشید
با توجه به ادعاهای این دختر جوان، کارآگاهان با انجام اقدامات پلیسی موفق به شناسایی مرد ٢٥سالهای به نام سعید در منطقه خلیج شدند. با شناسایی این متهم بلافاصله ماموران او را دستگیر و به اداره پلیس آگاهی منتقل کردند.
این پسر جوان که از بازداشتش شوکه شده بود در ابتدا قصد داشت با داستانسرایی کارآگاهان را از مسیر اصلی پرونده دور کند اما وقتی در برابر مدارک بهدست آمده از داخل خانهاش، قرار گرفت به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: «حدود یکسال پیش به واسطه ارتباط کاری که با این دختر جوان پیدا کرده بودم، به او علاقهمند شده و تصمیم گرفتم تا با او ازدواج کنم اما او با پیشنهاد ازدواج من مخالفت کرد. از او کینه به دل گرفته بودم، همین موضوع انگیزه ایجاد مزاحمت شد و به همین خاطر یک بار خودرواش را آتش زدم. اما از موضوع اسیدپاشی اطلاع ندارم و هرگز این کار را انجام ندادهام.»
شاکیای که متهم شد
با توجه به تحقیقات گسترده پلیسی و بررسی اظهارات متهم پرونده حریق خودرو، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که سعید هیچگونه نقش و مشارکتی در پرونده اسیدپاشی نداشته است. در ادامه رسیدگی به پرونده اسیدپاشی، کارآگاهان برای رازگشایی از این ماجرای پیچیده دوباره تحقیقات خود را از دختر جوان آغاز کردند تا اینکه اینبار اعترافات عجیب شاکی پرونده پرده از راز این جنایت اسیدی ناکام برداشت.
این دختر جوان که هرگز تصور نمیکرد در تله پلیسی گرفتار شود به کارآگاهان گفت: «زمانی که تهدیدهای فرد ناشناس درخصوص اسیدپاشی آغاز شد، ترسیدم که اینبار نیز همانند تهدید به آتش زدن خودروام، او این کارش را هم عملی کند. به همین علت و با اطلاع از حساسیت ایجاد شده درخصوص موضوع اسیدپاشی تصمیم گرفتم تا با طرح دروغین اسیدپاشی، توجه پلیس را به موضوع جلب کنم.»
سناریوی اسیدپاشی چگونه رخ داد؟
دختر جوان درخصوص نحوه اجرای سناریوی اسیدپاشی، به کارآگاهان گفت: «با خرید اسید به محله خلوتی در منطقه مرزداران رفتم و در خلوتی خیابان اقدام به ایجاد صحنه اسیدپاشی روی خودرو ۲۰۶ خود کردم؛ پس از آن با پلیس تماس گرفتم و مدعی شدم که سرنشینان یک موتورسیکلت اقدام به اسیدپاشی کرده و از محل متواری شدهاند.»
سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران با اعلام این خبر گفت: «با توجه به اعتراف متهم پرونده حریق خودرو، قرار قانونی برای او صادر شد و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار پلیس آگاهی قرار گرفت. اما درخصوص شاکی پرونده اسیدپاشی، با توجه به اعتراف او درخصوص طرح شکایت دروغین در پرونده اسیدپاشی و ارایه اظهارات کذب، از سوی مقام محترم قضایی قرار قانونی برای دختر جوان صادر شد.» (شهروند)
معاون درمان اداره کل درمان تامین اجتماعی استان تهران در پاسخ به اینکه چه داروهایی در صدر تجویز بیرویه نسخ پزشکان تهرانی قرار دارند گفت: بیشتر داروهای آنتی بیوتیکی، کورتنها و آزمایشهای متعدد و مکرر که گاه الزامی هم برای انجام آنها نیست در صدر تجویزهای بیرویه قرار دارند.
سیروس شهنی دانش ادامه داد: یک تیم کارشناسی و علمی شامل متخصصان و فوق تخصصها برای این منظور در این اداره کل مستقر هستند و اگر مشخص شود تداخل دارویی در نسخهای وجود دارد و یا دفتر اسناد پزشکی در نوع بیماری با توجه به داروهای تجویزی ابهام داشته باشد، پزشک مربوطه فراخوانده میشود گفت: به عنوان مثال ممکن است پزشکی ۱۰ دارو برای یک بیماری نوشته باشد که باید مشخص شود این ۱۰ قلم برای تشخیص و درمان چه بیماری نوشته شده است، اگر تیم تخصصی قانع شد مشکلی وجود ندارد، در غیر این صورت پزشک باید یک بازنگری در تجویز دارو داشته باشد.
وی درباره نحوه برخورد با پزشکان خاطی افزود: تامین اجتماعی با پزشکان قرارداد منعقد میکند، میتوانیم قرارداد خود را منوط به ارائه خدمات مطلوب، علمی و کیفی کنیم و آنها باید برای ادامه قرارداد خود ملزم به رعایت شرایط علمی تجویز دارو باشند.
او گفت: آزمایشهایی به صورت متعدد و مکرر تجویز میشود که لزومی به انجامش نیست؛ به عنوان مثال سنجش تراکم استخوان زیاد مشاهده میشود. سنجش تراکم استخوان را نباید برای هر بیماری تجویز کرد. اگر سنجش تراکم استخوان را در نسخه یک بیمار جوان ببینیم باید به پزشک مربوط تذکر بدهیم زیرا معمولا این آزمایش برای افراد مستعد پوکی استخوان در سنین بالا تجویز میشود. (ایسنا)
دکتر بشیر نازپرور افزود: در ۱۱ ماهه امسال ۲۲۵ نفر در استان به دلیل سوختگی جان خود را از دست دادهاند که این تعداد در مقایسه با مدت مشابه سال قبل که تعداد فوت ناشی از سوختگی ۲۴۷ نفر اعلام شده بود ۸/۹ درصد کاهش یافته است. از کل فوت شدگان ناشی از سوختگی در ۱۱ ماه گذشته نیز ۱۴۴ نفر مرد و ۸۱ نفر زن بودهاند.
وی با اشاره به نزدیک شدن چهارشنبه آخر سال و خطراتی که با آتش بازی و استفاده از مواد محترقه در کمین شهروندان است گفت: با توجه به اینکه خطرات این روز بیشتر متوجه کودکان و نوجوانان است به والدین توصیه میشود تا برای حفظ سلامت فرزندان خود مراقبت و نظارت بیشتری بر آنها داشته باشند و مواد آتشزا را از دسترس آنها دور نمایند.
او همچنین توصیه کرد در صورت بروز هرگونه حادثهای ضمن حفظ خونسردی سریعاً کودکان و افراد مسن را از محل حادثه دور کرده و به جای امن منتقل نمایند و در اسرع وقت با مراکز امدادی تماس بگیرند.
مدیر کل پزشکی قانونی استان تهران در خاتمه ابراز امیدواری کرد تا مردم با رعایت نکات ایمنی در روزهای آخر سال باعث کاهش این قبیل حوادث برای خود و دیگران شوند. (مهر)
389
سه شنبه 25 فروردین 1394 ساعت 15:31
جام جم سرا- فرو ریختن ناگهانی کف حیاط مدرسهای در جنوب غرب تهران موجب سقوط سه دانشآموز به داخل گودال و مصدومیت آنان شد.
به گزارش تسنیم، دکتر بابک زمانی در مراسم رونمایی از داروی ایرانی سکته مغزی، صرع، اختلال دوقطبی و تشنج «دپاکین» اظهار کرد: سکته مغزی در برخی از کشورهای پیشرفته به چهارمین علت مرگ تبدیل شده است، حال آنکه حتی در برخی مناطق دنیا مانند شمال اروپا و برخی از مناطق آفریقا حتی به پنجمین عامل مرگ و میر تبدیل شده است، و این حاکی از آن است که پیشگیری و درمانهای هوشیارانه ای در این کشورها در این باره در حال انجام است، حال آن که در کشور ما همچنان سومین علت مرگ و میر سکته مغزی است و نخستین یا دومین علت ناتوانی افراد هم همین بیماری به شمار میرود.
زمانی در ادامه اظهار کرد: از میزان مبتلایان به سکتههای مغزی در ایران آمار دقیقی وجود ندارد و آنچه میگوییم در مقایسه با کشورهای دیگر است که از نظر نژادی به ما شبیهتر هستند.
این متخصص مغز و اعصاب تصریح کرد: بر اساس استانداردهای دنیا بهطور متوسط برای تهران با حومهاش با 15 میلیون نفر جمعیت، روزانه 200 نفر سکته میکنند. پس در کشور 85 میلیونی ما روزانه هزار نفر سکته مغزی میکنند که این آمار بالا و در عین حال نگران کننده است.
زمانی ادامه داد: اکثر افراد دچار سکته مغزی نمیمیرند و تعداد خیلی کمی از آنها در مرحله حاد فوت میکنند، یعنی از آن هزار نفر زیر 10 درصدشان فوت میکنند و 90 درصد این جمعیت زنده میمانند، اما متأسفانه دچار ناتوانی و متحمل دردهای زیادی میشوند و هزینههای زیاد درمان را برای خانواده و جامعه نیز بههمراه دارند.
بهگفته رئیس انجمن سکته مغزی، شیوع سکته مغزی بین افراد 20 تا 40 ساله است و افرادی که در این سن دچار سکته مغزی میشوند تعدادشان 2 برابر مبتلایان به اماس است، یعنی شیوع سکته مغزی دو برابر آمار ابتلا به اماس است.
زمانی همچنین افزود: درمانهای موجود برای سکته مغزی درمانهای مدرن و فوق العاده مؤثر است و قدرت تأثیر آن از نظر آماری در سطح دانش بین المللی حتی از درمانهایی که برای اماس استفاده میشود نیز قاطعتر است.
بهگفته این متخصص مغز و اعصاب، حدود 30 درصد افراد دچار سکته مغزی در صورت انتقال سریع از طریق آمبولانسهای اورژانس به بیمارستانها بهطور کامل بهبودی مییابند، اما بقیه بیماران بهدلیل دیر رسیدن و از دست دادن فرصت طلایی درمان، با مشکلات جدی روبهرو هستند.
زمانی یادآور شد: نکته مهم آن که در کشور ما درمان سکته مغزی حاد بهشکل سیستماتیک صورت نمیپذیرد زیرا درمان سکته مغزی در مرحله حاد به یک برنامه ریزی دولتی با امکانات مطلوب نیاز دارد که ارگانهای مختلف را با هم هماهنگ کند.
وی عنوان کرد: در راستای پیشگیری از سکته مغزی و درمان سریع بیماران خوشبختانه از سوی وزارت بهداشت در ماههای اخیر اقدامات خوبی آغاز شده است که امیدواریم برنامه ریزیها بهسوی راه اندازی بخشهای ویژه نگهداری و درمان بیماران مبتلا به سکته مغزی و فراهم شدن امکانات لازم در آمبولانسها برای خدمت رسانی بهینه به بیماران دچار سکته مغزی پیش رود.
بهگفته زمانی، برای بهبود شرایط بیماران سکته مغزی باید اقدامهای مناسب در بیمارستانها، سیستم حمل و نقل، سیستم بیمه؛ سیستم نگهداری بیماران بعد از دوران نقاهت بهطور جدی صورت پذیرد، ضمن اینکه رسانهها نقش جدی و اساسی در فرهنگسازی و آگاهی رسانی به مردم دارند.
وی افزود: همه باید دست به دست هم دهند تا افراد دچار سکته مغزی در یک ساعت اول پس از سکته به بخشهای مراقبتی و درمانی منتقل شوند و با وجود اینکه راه اندازی بخشهای درمان این بیماران خرج زیادی هم ندارد اما متأسفانه تاکنون در کشور ما اتفاق نیفتاده است. اما امیدواریم با تحرکات جدی آغاز شده در وزارت بهداشت و درمان و ورود مستقیم وزیر بهداشت به این موضوع بسیار حائز اهمیت شاهد تحولات جدی در آینده نهچندان دور برای نجات جان بیماران سکته مغزی باشیم.
زمانی در خاتمه با اشاره به موفقیت ایران در تولید داروی «دپاکین» برای بیماران مبتلا به سکته مغزی و سایر اختلالات اعصاب و روان خاطرنشان کرد: تولید داروی باکیفیت «دپاکین» در کشور بدون شک موفقیت ارزندهای به شمار میرود و موجبات آرامش خیال بیشتر میلیونها هموطن نیازمند به داروی باکیفیت و ارزانقیمت را فراهم میکند.