جام جم سرا: اما درک اینکه چرا این فعالیت اقتصادی در داخل کشور انجام نشده و با هزینه بالاتر نیروی کار و ریسک قاچاق چگونه امکان دارد تولید در ترکیه از نظر اقتصادی دارای مزیت رقابتی باشد، کمی دشوار است.
تحقیقات، طراحی و تولید کالای تکنولوژی بالا نیازمند سالها سرمایهگذاری و ایجاد زیرساختارها و شبکههای علمی و آزمایشگاههای پیشرفته و بسیاری عوامل مهم دیگر است که بالطبع برای نیروی انسانی نخبه مهاجرت به خارج از کشور را جذاب میکند، اما چه رخ داده است که در روند مهاجرت ثروتهای انسانی، نیروی کار ماهر ایرانی هم باید برای انجام فعالیت مولد به خارج از کشور برود، آن هم در صنعتی با سرمایهبری و تکنولوژی پایین که عوامل رشد و توسعه آن تا حدی وجود داشته و در صورت نیاز ایجاد هزینه و زمان بالایی را نمیطلبد.
نکته مهمتر اینکه بخش مهمی از تولیدات این نیروی کار، مورد نیاز مردم بوده و به کشور قاچاق میشود. لذا بدیهی است هیچگونه علتی جز فضای کسب و کار نامساعد و ضدتولید عامل خروج فعالیتهای تولیدی با سطح تکنولوژی پایین و کسبوکارهای نه چندان پیچیده (به همراه نیروی کار آنها) نمیشود.
از سال1358 امواج مصادره کارخانجات و واحدهای صنعتی بزرگ دامنگیر اکثریت قریب به اتفاق صنایع موفق نساجی و پوشاک داخلی نیز شد که پس از طی دوران جنگ، به تدریج آثار سوءمدیریت مدیران انتصابی آشکار و کارخانجات بزرگ نساجی کشور به زیاندهی کشیده شدند. در بحران دهه 70شمسی صنایع نساجی، مسوولان و مدیران وقت بهجای پذیرش اشتباهات، برای سلب مسوولیت و توجیه خطاهای خود با طرح ادعای واهی عقبماندهبودن صنعت نساجی، گناه را به گردن صنعت انداختند. در همین حال کشورهای دیگر از قبیل ترکیه و چین با حمایت و سرمایهگذاری در نساجی و پوشاک، پایههای صنعتی اشتغالزا و صادراتی خود را بنیان نهادند.
در کنار اضمحلال صنایع و برندهای نساجی کشور، در نظر نداشتن نیازهای طبیعی جامعه برای تامین پوشش مناسب و مطلوب و بهرسمیتنشناختن صنعت مــد بهعنوان نیروی محرکه تولید پوشاک منجر به پاککردن صورتمساله و نادیدهگرفتن آن شد و صنعت مهم پوشاک که در اغلب کشورهای منطقه، اسلامی و حتی توسعه یافته مورد توجه جدی قرار داشته و نقش مهمی را در اقتصاد آنها ایفا میکند، نهتنها بهعنوان یک صنعت به رسمیت شناخته نشد، بلکه بدون هیچ متولی و حمایتی به شکلهای گوناگون تضعیف شد. آمارهای رسمی حاکی از این است در حالی که کل صنایع کشور طی 20سال گذشته بیش از سهبرابر رشد داشته، صنعت پوشاک به اندازه یکسوم قبل کوچک شده است.
طی دهه اخیر در حالی که نرخ برابری ارز 40درصد افزایش یافت، دستمزدها 5/8 برابر شد و هزینههای تولید 3/9 برابر بالا رفت. تثبیت نسبی نرخ دلار و توام با آن افزایش شدید دستمزدها و هزینهها و از طرفی ثبات نسبی بهای پوشاک در جهان، بیتردید مهمترین علت کاهش قدرت رقابتی تولیدکنندگان داخلی و بیش از همه صنایع اشتغالزای نساجی و پوشاک شد.
واردات پوشاک کشور (رسمی، مناطق آزاد، بازارچههای مرزی، چمدانی و قاچاق) در سال۱۳۹۰ به بیش از ششمیلیارددلار (70درصد مصرف داخلی) بالغ شد. مطالعات انجامشده حاکی از این است که سیل واردات پوشاک منجر به ازدسترفتن حدود یکمیلیون شغل در کشور شده است.
پس از یکدهه روند نزولی صنعت، افزایش نرخ ارز در سال1391 و بالطبع افزایش بهای پوشاک وارداتی، فرصتی دوباره به صنایع نساجی و پوشاک کشور داد و توزیعکنندگان پوشاک بهجای سفارش تولیدات به تولیدکنندگان در چین و ترکیه، به تولید داخل رو آوردند. اما دوباره طی دوسال اخیر با توجه به کاهش نرخ تبدیل ارز، افزایش 50درصدی هزینههای تولید و ثبات قیمت پوشاک در بازارهای جهانی، صنایع پوشاک حدود 30 تا 40درصد از قدرت رقابتی خود را نسبت به کالای وارداتی از دست دادند.
رشد قاچاق پوشاک و از طرفی رکود بازار داخلی، موجب شد تا واحدهای تولیدی نساجی و پوشاک با زیاندهی مواجه شده و با کاهش تولید و تعطیلی واحدها و بیکاری کارگران آنها در سالجاری روبهرو شویم. در شرایطی که اغلب صنایع کشور مانند خودروسازی حتی تاب تحمل تعرفههای موثر واردات دو تا سهبرابر منسوجات و پوشاک را ندارند، هماکنون قاچاقچیان با ۲۰درصد هزینه، پوشاک را از مبدا استانبول در تهران تحویل میگیرند که با احتساب هزینه حمل و مالیات بر ارزش افزوده اعمالی بر واردات رسمی، تعرفه موثر در حدود پنجدرصد محاسبه میشود.
در اغلب کشورهای جهان تعرفههای وارداتی منسوجات و بهویژه پوشاک بیش از اقلام دیگر است. بهعنوان مثال در آمریکا حدود 10برابر متوسط کل تعرفهها (تا ۳۲درصد) و در چین بین ۱۴ تا ۲۵درصد است. از سوی دیگر در شرایطی که تولیدکنندگان داخلی با کمبود شدید نقدینگی روبهرو هستند، صادرکنندگان منسوجات و پوشاک در کشورهای همسایه اقدام به فروش مدتدار تا ششماه به خریداران ایرانی میکنند.
قدرت و سرعت عمل قاچاقچیان موجب شده تا هرنوع پوشاک را در استانبول تحویل گرفته و ظرف مدت کمتر از دو هفته در تهران تحویل دهند.
سوال این است: چه قدرت و نیرویی حامی پدیده شوم قاچاق منسوجات و پوشاک است که همچنان مانع از توقف روند مخرب آن میشود؟ اگر مرزهای غربی و جنوبی کشور صدها کیلومتر امتداد دارند و کنترل آنها مشکل و هزینهبر است، مسیر حمل محمولههای قاچاق از مرزهای جنوبی و غربی به تهران نیز صدهاکیلومتر طول داشته و دهها پست بازرسی نیروی انتظامی در طول مسیر آنها استقرار یافته و از طرفی مراکز توزیع کالای قاچاق در قلب تهران واقع شدهاند. اگر سازمانهای ذیربط در امر مبارزه با قاچاق، اندکی همت و جدیت به خرج داده و هزینه قاچاق را برای قاچاقچیان بالا میبردند، هیچگاه یک صنعت مهم و اشتغالزا چنین ضعیف و مضمحل نمیشد.
در مجموع موارد مزبور بههمراه عوامل عمومی نامساعد فضای کسبوکار و تولید، تضعیف توان تولیدی، مالی، طراحی، فنی و مدیریتی بخش پوشاک و در کنار آن ضعف عرضه مواد اولیه (پارچه و خرج کار) متنوع و مورد نیاز با کیفیت و بهای مناسب و مشکلات زنجیره عرضه، افت قدرت رقابتی را بهدنبال داشته که درنهایت منجر به عدمتوان جذب و تامین نیروی کار شده است.
در کنار اضمحلال تدریجی و خاموش صنعت پوشاک و رشد قاچاق و بهتبع آن نفوذ خردهفرهنگهای غربی و حتی نامطلوب، نحوه پوشش مردم به یکی از دغدغههای مهم و اصلی بسیاری از مسوولان تبدیل شده و هرروز تیرهای اتهام به سویی نشانه گرفته میشود. چرا و به چه دلیل باوجود توان بسیار بالای اجرایی و اطلاعاتی نیروهای ذیربط و بهخصوص قوهقضاییه و نیروهای انتظامی که بیش از دیگران دغدغه پوشش مردم را دارند، صرفنظر از ضربات و لطمات اقتصادی، جلوی هجوم فرهنگی کالای قاچاق پوشاک گرفته نمیشود.
اگر دستاندرکاران ذیربط اندکی از تلاش و توجهی را که برای برخورد با محصول سیاستگذاریها و اقدامات پراشتباه در بخش پوشاک یعنی معضل پوشش مبذول میکنند، صرف مقابله با قاچاق و حمایت از صنعت پوشاک که دارای بالاترین اشتغالزایی با کمترین سرمایهگذاری است کنند، ضمن ایجاد اشتغال و امکان صادرات و رشد اقتصاد ملی، بیتردید رشد صنعت و در کنار آن شکوفایی هنر و خلاقیت طراحی ملی در زمینه البسه، بسیاری از مسایل موجود را سامان خواهد داد.(احسان سلطانی - پژوهشگر/شرق)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا: ابراهیم پورفرج با اشاره به افزایش نرخهایی که در هتلها، حمل و نقل و غذا به وجود آمده است گفت: خدمات در ایران به طور کلی گران است، با این حال قیمت خدمات گردشگری در یک سال گذشته با برخی بازارهای منطقه قابل رقابت شده است؛ اما اگر اوضاع را کنترل نکنیم و اجازه بدهیم قیمتها بدون منطق افزایش یابد، گردشگرانی که اکنون به ایران روی آوردهاند را از دست میدهیم.
وی اضافه کرد: اکنون شرایط به گونهای است که نمیدانیم تا یکسال دیگر بازار گردشگری ایران چه میشود، برای همین برخی فکر میکنند باید از فرصت پیش آمده تا از بین نرفته، استفاده کنند.
او ادامه داد: در حال حاضر گردشگران براحتی به کشورهای جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و ترکیه سفر میکنند و هزینه دو هفتۀ سفر در این کشورها معادل هزینه یک هفته سفر در ایران میشود، همین مسئله باعث خواهد شد رقابت درهمشکسته شود و کشورهای منطقه همین تعداد گردشگری که به ایران آمدهاند را از ما بگیرند.
وی سپس به برخوردهای غیراصولی برخی مراکز خدماتی گردشگری در قیمتگذاری اشاره کرد و افزود: ما در یکی از هتلهای اصفهان برای گروهی از گردشگران خارجی مهمانی شام گرفتیم که هزینه غذا برای هر نفر 150 هزار تومان شد، در حالی که برای ورودیه سالن هم 2 میلیون تومان تقاضا کرده بود. بعضی از مراکز گردشگری واقعاً موقعیت پیش آمده در صنعت گردشگری را درک نمیکنند.
رئیس جامعه تورگردانان ایران گفت: حمل و نقل، هتل و آژانسها سه ضلع گردشگری هستند و منافع مشترکی در این صنعت دارند و باید به هم کمک کنند تا این شرایط پایدار بماند و بازار رقابتی ایران حفظ شود. باید تعادل در نرخگذاری کیفیت خدمات رعایت شود و با یکدیگر در اینباره مذاکره کنیم تا به نتیجه برسیم. اگر این سه ضلع از هم فاصله بگیرند، یقیناً در بازار رقابتی گردشگری شکست میخوریم. (ایسنا)
دوشنبه 18 خرداد 1394 ساعت 11:30
جام جم سرا- در انتخابات پارلمانی ترکیه که بتازگی در این کشور برگزار شده، چند عروس و داماد در آغاز زندگی مشترک خود از مراسم جشن عروسی به پای صندوقهای رای رفتند. تصاویری از آن را در ادامه ببینید.
“آندری ملنیچنکو” ششمین ثروتمند روسیه با حدود ۱۴ میلیارد دلار ثروت، روز گذشته با کشتی تفریحی سوپر لوکس خود در سواحل دهکده تفریحی”اولودنیز” در استان “موغلا” در جنوب غرب ترکیه (دریای اژه) لنگر انداخت و پس از چند ساعت شنا و حمام آفتاب و دراز کشیدن در پلاژ عمومی با پرداخت ۳۰ لیره (۱۰ دلار = ۳۵ هزار تومان) ورودیه پلاژ عمومی، ترکیه را ترک کرد.
به گزارش سی ان ان ترک حضور کشتی سوپر لوکس این میلیاردر روس در سواحل اولودنیز توجه ها را به سمت خود جلب کرد. او با ۵ محافظ شخصی خود از کشتی سوپر لوکس خود که در سال ۲۰۰۸ از یک شرکت سازنده آلمانی تحویل گرفته است، پیاده شده و به پلاژ عمومی آمد.
ملنیچنکو بلاروسی الاصل که موسس یکی از بزرگ ترین گروه های تجاری و صنعتی روسیه – MDM – و سهامدار اصلی چند شرکت بزرگ صنعتی دیگر است بابت چند ساعت تفریح خود در سواحل ترکیه تنها ۳۰ لیره به عنوان ورودیه عمومی پرداخت کرد.
این میلیاردر روس نام کشتی خود را به حرف نخست همسرش “الکساندرا” (A-HAMILTON) گذاشته است.
صدف طاهریان ۲۷ ساله که با سروصدای زیادی از ایران رفت و گفته شد میخواهد در سریال های شبکه جم بازی کند این روزها با اینستاگرامش حسابی خبرساز است.
طاهریان مدتی است عکس هایی را با “تکه اوزگور” بازیگر گمنام و نه چندان مطرح ترکیهای منتشر میکند که همین باعث حاشیه سازی های جدیدی برای او شده است.
تکه اوزگور بازیگر ترکیه ای ۳۷ سال سن دار و متولد ترابوزون ترکیه است. او در اینستاگرام فقط ۴۵۷۰۰ فالوور دارد.
ساناز زرین مهر بازیگر سابق کشورمان می باشد که چند روزی است شایعات زیادی درباره پیوستن او به شبکه جم منتشر شده است.
ساناز زرین مهر در ۳۱ خرداد ۱۳۶۶ در شیراز بدنیا آمده است.
در ادامه عکس هایی از ساناز زرین مهر قبل از کشف حجاب را مشاهده می کنید.
ساناز زرین مهر نقش های بسیار کوتاهی در ساختمان پزشکان، هشت بهشت و تلاقى بازی کرده و از کشف حجاب وسیله برای مشهور شدن و دیده شدن استفاده کرده است.
بعد از این باید منتظر انتشار عکس هایی که با لبخند ساختگی به لب دارد (یعنی در آنجا بهش خوش میگذره) و متن های فلسفی و سخنان بزرگان در اینستاگرامش باشیم.
در صفحه اینستاگرام منتسب به این بازیگر طی روزهای گذشته عکس های مختلفی از وی منتشر شده که نشان می دهد این بازیگر کشف حجاب کرده و مشغول بازی در سریالی تلویزیونی است.
با این حال و هرچند با توجه به تصاویر منتشر شده در صفحه اینستاگرام ساناز زرین مهر ( عکس های قدیمی و تصاویر جدید ) به نظر می رسد این صفحه مربوط به این بازیگر است اما صحت و سقم این خبر را صد در صد تایید نمی کنیم .
البته در میان عکس های منتشر شده توسط این صفحه عکس هایی از ساناز زرین مهر در کنار مانی کسراییان دیگر بازیگر مهاجرت کرده از ایران که در فیلم های شبکه جم نقش آفرینی میکند نیز مشاهده میشود که خبر کشف حجاب ساناز زرین مهر و پیوستن ساناز زرین مهر به شبکه جم را تا حدود زیادی تایید میکند .
عکس ساناز زرین مهر در ایران
عکس ساناز زرین مهر قبل از کشف حجاب
عکس ساناز زرین مهر
منبع : نیک صالحی
مهدی مظلومی، کارگردانی ایرانی که بیشتر آثار وی در ژانر کمدی خلاصه میشود، در خصوص وضعیت فعلی فیلمسازی خود در شبکه جم سخن گفت. او که بیشتر با سریالهایی نظیر «بدون شرح» و «کمربندها را ببندیم» در بین عموم مردم شناخته میشود، در حال حاضر مشغول ساخت چهارمین فیلم خود به نام «ساحل تا دریا» است.
«برنا» با این مقدمه گفتوگوی خود با این فیلمساز درباره علت مهاجرتش به شبکه جم، شرایط درآمدزایی، بحث کشف حجاب بازیگران زن ایرانی و … را منتشر کرده که در ادامه میخوانید:
خیلی از مخاطبان سریال «بدون شرح» یا «کمربندها را ببندیم» به این فکر میکنند که کمدیساز تقریبا موفقی همچون مهدی مظلومی به چه علت با تلویزیون جمهوری اسلامی ایران قطع همکاری میکند و شبکه جم ترکیه را برای ادامه فعالیتهای نمایشی خود انتخاب میکند؟
چند دلیل در این خصوص وجود داشت:
۱- نوع یا جنس کارهای من با سلیقه تیم جدید مدیریتی همخوانی نداشت (دلیل اصلی آن کمکاری بنده بود)
۲- در مواقعی هم که شرایط برای همکاری پیش میآمد نمیتوانستم کاری که دوست دارم را انجام دهم و مجبور بودم آثاری را به تصویر بکشانم که خیلی با نگرش فیلمسازی من فاصله داشت.
٣- واقعیت حاکی از این است که تلویزیون به دلایل زیادی (از جمله اعمال بیش از حد سلایق شخصی مدیران) مخاطب خودش را از دست داده است.
۴- جم شبکهای است که هم از مخاطب انبوه بهره میبرد، هم ابراز تمایل به استفاده از تجربه و تخصص من داشت و اینکه اجازه داشتم آنچه علاقه داشتم را انجام بدهم.
خب با در نظر گرفتن ۴ دلیل اصلی بالا، تصمیم به شروع همکاری با شبکه جم گرفتم. اما اصلیترین دلیل مهاجرت خودم بیشتر بیانگر این نکته است که جم به عنوان یک شبکه پربیننده ماهوارهای تولید نداشت و مجبور بود آثار تولیدی ترک را دوبله و پخش کند. با توجه به فاصله فرهنگی تولیدات شبکههای ترک فکر کردم حالا که جم تصمیم به تولید گرفته، ساخت آثاری توسط من به نوعی که به فرهنگ خودمان نزدیک است، میتواند نقش مهمی را در جایگزین کردن آثار ایرانی با آثار نمایشی ترکزبان ایفا کند.
اگر از آنتن جم آثار نزدیک به فرهنگ خودم روی آنتن برود، بهتر از آن است که فیلمهایی با فرهنگ کشور دیگری پخش شود. پس تصمیم به این کار گرفتم. تا الان هم بعد از پخش متوجه منظور من خواهید شد. آثاری را خواهم ساخت که بتوانم زیر پرچم آن بایستم. تنها بحث حجاب در این آثار مطرح بود که با توجه به خصوصیبودن شبکه جم و اینکه برای ادامه حیات خود اقتصادی به این هنر نگاه میکند، باید به گونهای مقابل دوربین برود که در کشورهای دیگر هم قابل ارائه باشد.
تصور من از ایرانیبودن و مسلمانبودن تنها معطوف به حجاب نمیشود بلکه مضامین و مفاهیم مهم دیگری هم هست که اکنون امکان عرضه و صدور آن به دیگر کشورها از طریق فیلم وجود دارد، پس قبول کردم که پوششها به فراخور قصهها و شخصیتها باشد.
در «پیادهروهای خالی» از نقش جنگ و شهدا در شکلگیری نسل بعد و پیشرفت دیپلماسی در جهان حرف زدم در «مگنولیا» از نقش زن در رفتار انسانی گفتم و اینکه کمارزشترین دارایی زن موی اوست. «در منو تنها نذار» هم از عواقب ارتباطات بدون فکر و فجایعی که رخ میدهد حرف زدم و اکنون در فیلم آخر خود «ساحل تا دریا» از نقش ما انسانها در بحرانها و نتیجه آن که نابودی کودکان است، صحبت میکنم.
«جم» برخلاف فضاسازیهایی که درباره آن صورت گرفته است دنبال اشاعه فرهنگ ایرانی در کشورمان است. البته اگر همه فرهنگ را فقط در حجاب خلاصه نکنیم. به زودی نمایش این فیلمها آغاز خواهد شد و مردم خودشان قضاوت خواهند کرد.
زمان همیشه عریانکننده واقعیت بوده است. امثال من با صبوری وظیفه خودشان را انجام میدهند. حتی اگر اشکالاتی هم مشاهده شود، فضا برای جبران وجود دارد چرا که فیلمساز بر اساس تواناییهای فکری و هنری خودش جایگاه پیدا میکند.
آیا باید با به وجود آمدن اختلافنظرها یا تنگنظریها در رابطه با نحوه مدیریت صداوسیما سریعا میدان را خالی کنیم یا کشور و شبکهای را برای ادامه فعالیت خود یا ساخت آثار نمایشی خود انتخاب کنیم که اساتید و نخبگان فرهنگی در داخل ایران معقتدند تماشای برنامههای آن به صلاح فرهنگ ایرانی نیست؟
این صلاح بر چه استدلالی است؟ آیا برنامههای در حال پخش صداوسیما بر اساس سبک زندگی اسلامی است؟ آیا برنامه دورهمی که بر پایه تحقیر آدمها بنا شده بر اساس سبک زندگی اسلامی است؟ در عصر امروز مرز وجود ندارد. مرز، تفکرات ماست. من در هر نقطه از جهان که امکان ساخت را ببینم باید فیلم بسازم.
در حال حاضر برای فعالیت خودتان به جغرافیای خاصی فکر نمیکنید. پس مطمئنا دیگر بازگشت و فعالیت در تلویزیون و سینمای جمهوری اسلامی ایران برای مهدی مظلومی موضوعیت ندارد؟
هرجایی که مفید واقع شوم فعالیت خواهم کرد.
خیلی از منتقدان بر این باور هستند که شبکه جم جولانگاه افرادی است که از جامعه تلویزیون و سینمایی جمهوری اسلامی ایران طرد یا پس زده شدهاند؟ خودتان چقدر این نظریه را قبول دارید؟
عرض کردم که زمان عریانکننده واقعیتهاست. به زودی با اسمهای دیگری هم برخورد خواهید کرد که سیستم نتوانسته از آنها درست استفاده کند.
بحث در خصوص دستمزد یا حمایتهایی که شبکه جم از هنرمندان ایرانی به عمل میآورد، در داخل ایران خیلی مطرح میشود. از شرایط و دستمزدی که از فیلمسازی در شبکه جم کسب میکنید، توضیح مختصری میدهید؟
دستمزدها در این شبکه اصلا عجیب غریب نیست. در جم شما میتوانید حرفهای که دوست دارید را در چارچوب محتوای مثبت انجام دهید. به جرات اعلام میکنم که جم از هیچ کجا حمایت مالی نمیشود و تنها بر اساس خلاقیت مدیرش از طریق درآمدهای خودش اداره میشود.
در خصوص مهاجرت هنرمندان به شبکه جم حرف و حدیثهایی نظیر وجود دلالهایی که از طرف این شبکه در ایران حضور دارند مطرح بوده است. صحبتهایی مبنی بر اینکه یکسری دلال در پشت صحنه آثار نمایشی حضور دارند و خود را به عنوان فرد نزدیک به این شبکه معرفی میکنند و با این واسطهگری شرایط را برای ارائه پیشنهاد و عزیمت آنها به جم مهیا میکنند. پروسه مهاجرت شما چگونه شکل گرفت و از طرف چه شخصی مستقیما پیشنهاد فیلمسازی در شبکه جم را دریافت کردید؟
شخص مدیر شبکه با من مذاکره کرد و بعد از گفتوگو به سرعت این سفر اتفاق افتاد. خیلی سریع فیلمنامهای که در ایران به تحریر درآورده بودم، امکان ساخت پیدا کرد. صحبتهایی که در خصوص وجود دلالها میشود جنبه خالهبازی دارد.
یعنی تمام بازیگرانی که شبکه جم را برای ادامه فعالیت خود انتخاب کردند، مستقیما با شخص اول شبکه جم صحبت کردند؟
بله، همه آنها با مدیر شبکه صحبت کردند چرا که درب اتاق مدیر همواره باز است و امکان گفتوگو با رئیس این شبکه همیشه وجود دارد.
یعنی باور کنیم؟
شک نکنید که دلالی در این خصوص وجود ندارد. اصلا نرخ دستمزدها در حدی نیست که فضا برای دلالی مهیا شود. مدیر شبکه به همه حقوق ماهیانه میدهد که باندبازی رخ ندهد.
به نظر میرسد حربه برداشتن پوشش اسلامی بازیگران زن ایرانی در آثاری که خود شما کارگردانی آن را بر عهده دارید برای جذب مخاطب است و صرفا اگر محتوا غنی هم نباشد با توجه به وجود چنین ویژگیای، مخاطب به تماشای آثار مینشیند؟
کشف حجاب به قصد پیدا کردن بیننده نیست چون جم بیننده خودش را دارد. کشف حجاب به فراخور زندگی واقعی در جغرافیایی مشخص است.
«سه بیگانه در سرزمین ناشناخته» به کارگردانی شما ساخته شده است. علیرغم اینکه پروانه نمایش این اثر سینمایی صادر شده ولی به نظر میرسد با توجه به مهاجرتتان از اکران عمومی این فیلم جلوگیری شود؟
من خیلی خبر موثقی در این خصوص ندارم اما اگر این اتفاق رخ بدهد چه مشکلی حل خواهد شد جز اینکه حق یک تهیهکننده ضایع شود، اعتماد او هم از سینما سلب شود و سرمایهاش جذب جای دیگری شود؟
حرف پایانی؟
ما ایرانی هستیم و به دور از تعصبات هر جا بتوانیم در راستای فرهنگ انسانی حرکت میکنیم. باید مسئولیتپذیر شویم و ای کاش یاد بگیریم زود قضاوت نکنیم.
سعید کریمیان (مدیر شبکه جم) ، چکامه چمن ماه و مهدی مظلومی
«برنا» در حاشیه این گفتوگو نوشت: آقای مظلومی به هر حال باید حضورش در شبکه جم را به شکلی توجیه کند ولی کافی است به لطمات جبرانناپذیری که این شبکه ماهوارهای به فرهنگ ایرانی وارد کرده را بررسی کنیم تا مشخص شود این کانال تلویزیونی دنبال هرچه باشد حداقل دغدغه فرهنگ ما را ندارد. در مورد بحث بودجه این کانال هم با عرض پوزش از آقای مظلومی، ما قانع نشدیم. چگونه میشود یک کانال تلویزیونی با کمترین میزان آگهی و درآمدهای متعارف کانالهای تلویزیونی بتواند تا این اندازه خاصهخرجی کند؟ البته حضور بازیگران درجه سه دلیلی بر مهاجرت احتمالی سایرین نمیشود اما با آقای مظلومی موافقیم که متاسفانه صداوسیما نتوانسته از داشتهها استفاده کند و امروز اگر اقبالی نسبت به کانالهای مخرب ماهوارهای وجود دارد به این دلیل است که صداوسیما نتوانسته مخاطب را راضی کند. لازم به ذکر است که این گفتوگو از طریق تلگرام و با شرایط خاص چنین فضایی صورت گرفته و امکان مباحثه جدی و به چالشکشیدن مصاحبهشونده خیلی وجود نداشته ولی این دلیل نمیشود که اغراق آقای مظلومی در این گفتوگو را منطقی بدانیم و آن را بپذیریم.
منبع : فرادید
نشریه “فوربس” با انتشار گزارشی در این باره نوشت : ثروت مراد اولکر که در بر آورد سال 2012 سومین مرد ثروتمند ترکیه بود ، در سال 2013 با افزایش 600 میلیون دلاری به بیش از 3 میلیارد و 700 میلیون دلار رسید.
مراد اولکر مدیر شرکت بزرگ “ییلدیز” ترکیه است و محصولات غذایی ” ULKER” که “برندی” نام آشنا در ترکیه و جهان است به بیش از 110 کشور جهان صادر می شود.
در سال گذشته شرکت اولکر که تولید کننده بیسکویت و شکلات و غذاهای کودک است، بیش از 1 میلیارد و 500 میلیون دلار صادرات داشته است.
اولکر از زمان مرگ پدرش ” صبری اولکر” بنیان گذار شرکت “اولکر” در ژوئن 2012 ، مدیریت شرکت بزرگ پدرش را به دست گرفت. شرکت اولکر بیش از 11 هزار کارمند دارد.
تولیدات این شرکت کلوچه، شکلات و نوشابه است. به هنگام عرضه محصول کولا ترکا توسط اولکر، کوکاکولا قیمت نوشابه خود را در ترکیه ۱۰٪ کاهش داد.
ماجرای سماجت جوان عاشق پیشه ایرانی و خواستگاری او از بازیگر ترکیه ای مدتی است که رسانه های ترکیه ای را به خود مشغول کرده و آنها دائما از درگیری این جوان و بازیگر ترکیه ای می نویسند. «عیسی – ک» جوان ۲۷ ساله ایرانی الاصل چهره پررنگ و خبرساز چند ماه اخیر رسانه های ترکیه است. او هواداری است که به نوشته رسانه های ترکیه، پا را فراتر از دنیای طرفداری گذاشته و به خواستگاری هنرمند مورد علاقه اش «حازال کایا» بازیگر نقش فریحا در سریال ترکیه ای رفته. برای سر در آوردن از این ماجرای جالب گزارش ما را از دست ندهید.
«هازل کایا» Hazal Kaya بازیگر ۲۷ ساله سریال های ترکیه، یکی از ستاره های سینمایی خبرساز این کشور است اما داستانی که در ماه های اخیر بیش از هر چیزی جلب توجه می کند، قضیه خواستگاری یک جوان ایرانی از فریحا و شکایت بازیگر ترک از خواستگار سمجش است.
این ماجرای جنجالی از زمانی فاش شد که فریحا با مراجعه به دادگاه خانواده استانبول از جوانی ایرانی الاصل با نام «عیسی – ک» به اتهام مزاحمت شکایت کرد. فریحا مدعی بود که این مرد جوان چند ماهی است آرامش شخصی اش را سلب کرده و باعث مزاحمتش شده تا جایی که تبدیل به کابوس شبانه اش شده است!
فریحا در توضیح شکایتش نوشت: «چندی پیش در صفحه اینترنتی توییترم با پیام های عاشقانه عجیب و غریبی با نام کاربری عیسی – ک مواجه شدم. ابتدا به این پیام ها اعتنایی نکردم و با خودم گفتم که او احتمالا یک هوادار افراطی است و به همین دلیل به سادگی از کنارش گذشتم اما متاسفانه داستان به اینجا ختم نشد.»
یا فریحا یا مرگ!
داستان عشق و هواداری جوان ایرانی سر درازی داشت و تب تند عشق جوان هوادار، ادامه دارتر از این صحبت ها بود. مرد جوان با ساختن صفحه ای در فیس بوک پیام های عاشقانه ای خطاب به فریحا پست می کرد. پست جنجال برانگیز این صفحه، پستی با محتوای «یا فریحا یا مرگ» بود که خانم بازیگر ترکیه ای را به وحشت انداخت.
«از طریق چند تن از دوستانم متوجه صفحه فیس بوکی شدم که پست های آن چیزی بیشتر از هواداری بود. البته این داستان را هم زیاد جدی نگرفته و به پای هواداری گذاشتم تا این که ماجرایی مرا به شدت وحشت زده کرد.»
وقتی قاضی دادگاه ماجرا از از او پرسید، دختر جوان گفت: «مدت زیادی از ماجراهای ابراز علاقه اینترنتی نگذشته بود که از طرف شرکت تهیه کننده فیلم هایم با من تماس گرفتند و از هدایا و بسته های زیادی که از طرف هواداران رسیده بود، خبر دادند. وقتی هدایا به دستم رسید، متوجه شدم که بیشتر آنها از طرف همان جوان مزاحم برایم ارسال شده است.»
عشقم، همسرم، خانمم!
بازیگر ترکیه ای ادامه داد: «بعد از این ماجرا با خودم گفتم که بی توجهی باعث می شود که مرد جوان دنبال زندگی خودش برود اما او دست بردار نبود: «مرد جوان در هدایای ارسالی بعدی اش یادداشت هایی هم ضمیمه هدایاش می کرد و در نوشته هایش خطاب به من از کلماتی چون عشقم، همسرم، خانمم استفاده می کرد. تمام این قضایا تا جایی قابل تحمل بود که او به سراغ خانواده ام نیامده بود اما وقتی او آدرس منزل شخصی ام را پیدا کرد و پدر و خواهرش را چند بار به منزلم فرستاد، دیگر به ستوه آمدم و تصمیم به شکایت گرفتم. آقای قاضی من از مزاحمت های این پسر و خانواده اش واقعا خسته شده ام و از دادگاه می خواهم با صدور حکمی مرا از دست مزاحمت های این جوان و خانواده اش نجات بدهد.»
می خواهم ازدواج کنم!
دادگاه استانبول بعد از شکایت فریحا از هوادار سمج، وی را به دادگاه فرا خواند. «جرم من این است که عاشق فریحا هستم و دوستش دارم، البته قبول دارم که به آدرس شرکت تهیه کننده فیلم هایش هم چندین بار هدایایی ارسال کرده ام اما به هیچ عنوان قصد مزاحمت نداشته و ندارم. در صفحه توییتر این خانم هم جز پیام های هوادارانه، چیزی ننوشته ام، نه حرف زشت و آزار دهنده ای نوشته ام و نه تهدیدشان کرده ام.
در صفحه کاربری فیس بوکم هم از شدت دوست داشتن به عنوان یک هوادار پروپاقرص، پیام هایی خطاب به وی نوشته ام که فکر نمی کنم جرم باشد. قصد من مزاحمت نیست بلکه ازدواج است. حتی در چندین نوبت خانواده ام را برای صحبت با خانواده اش فرستاده ام اما هر بار با برخورد سرد و مایوس کننده فریحا مواجه شده ام. حتی یک بار پدرم با پدرش در این رابطه صحبت کرده است! قصد ما مزاحمت و آسیب رساندن به این خانم نیست و از این که داستان و ماجرا به اینجا رسیده واقعا ناراحت و پشیمان هستم.» این خلاصه دفاعیاتی بود که مرد جوان در جلسه دادگاه بیان کرد.
حکم دادگاه؛ چهار ماه دوری!
قاضی دادگاه خانواده استانبول بعد از شنیدن صحبت های طرفین در نهایت رأی خود را اعلام کرد. در این حکم، مرد جوان و خانواده اش به مدت چهار ماه حق نزدیک شدن به محل کار و زندگی فریحا را نداشته و هر کدام در صورتی که از فاصله ۲۰۰ متری وی رد شوند، محکوم به پنج سال حبس می شوند! حکم قاضی دادگاه به اینجا ختم نشد و مرد جوان به تهدید فریحا و خشونت علیه زنان متهم شده و طبق حکم دادگاه در صورت تکرار چنین جرمی، وی به اتهام آزار و اذیت زنان، بازداشت شده و راهی زندان می شود.
اداره اتباع خارجی، مقصد دوم فریحا!
اما فریحا با این حکم قانع نشد و با مراجعه به اداره اتباع خارجی، خواهان رد تبعیت خانواده مرد جوان ایرانی و اخراج آنها از ترکیه شد. فریحا در شکایت خود مدعی شد: «با حضور این جوان سمج در ترکیه نه تنها آرامش روانی که حتی آرامش جانی ندارم و به شدت می ترسم. من از این که مرد جوان هر لحظه جلویم سبز شود و ماجرایی درست کند وحشت دارم. این ماجرا به کابوس شبانه من بدل شده است.»
کانون حمایت از زنان ترکیه هم که قصد داشت به هر نحوی نامش بر سر زبان ها بیفتد، با شنیدن شکایت ها و حکم دادگاه، با فریحا همگام شده و خواهان اخراج خانواده ایرانی از ترکیه شدند! اما به دلیل نداشتن دلایل محکمه پسند، اداره اتباع با این خواسته خانم بازیگر موافقت نکرد!
عاقبت جوان عاشق!
داستان هواداری این جوان سمج، شاید سر این دانشجوی ایرانی را به باد بدهد! طبق ادعای رسانه های ترکیه، جوان ایرانی که در دانشکده جراح پاشای ترکیه در رشته پزشکی تحصیل می کند، بعد از ماجراهای پیش آمده، دچار افسردگی شدیدی شده است!
اخبار رسانه های حاشیه ساز ترکیه روایت می کنند که پدر وی با مراجعه به شرکت تهیه کننده فیلم های فریحا، از مسئولان شرکت درخواست کرده هر چه سریع تر ترتیب دیداری را بدهند تا پسرش از نزدیک فریحا را ملاقات کند بلکه بتواند با حرف هایش بازیگر مطرح را قانع کند!
این مرد عنوان کرده: «پسرم اگر موفق به دیدار و صحبت با فریحا نشود، خودکشی می کند. اوضاع روحی پسرم به هیچ وجه مساعد نیست و افسردگی اش تا جایی پیش رفته که حتی در کلاس های دانشگاهش شرکت نمی کند.»
«حازال کایا» قصد دارد با فاصله گرفتن از دنیای بازیگری، رستوران داری کند و آشپزی را به لوکیشن های فیلمبرداری و حضور در سریال ها ترجیح بدهد
من آشپز می شوم!
اما در حالی که خبرهای مربوط به شکایت فریحا از جوان عاشق پیشه از سوی رسانه های ترکیه ای با ولع دنبال می شد، انتشار خبر دیگری درباره او باعث شد خبر قبلی کم اهمیت تر به نظر برسد. خبر حاکی از آن بود که «حازال کایا» قصد دارد با فاصله گرفتن از دنیای بازیگری، رستوران داری و آشپزی را به لوکیشن های فیلمبرداری و حضور در سریال ها ترجیح بدهد.
البته زمزمه های رستوران داری و آشپزی خانم بازیگر از مدتی قبل مطرح شده بود اما چند روز پیش این بازیگر با پیش بند آشپزی در حین آشپزی در رستورانش، توسط عکاسان رسانه های ترکیه ای شکار شد و با این عکس جنجالی، حسابی خبرساز شد و اکنون این سوال برای طرفداران او مطرح است که آیا فریحا برای همیشه از دنیای بازیگری جدا شده یا این جدایی مقطعی است و دنبال بازگشتی پرسروصدا و فرصتی طلایی است؟!
آموزش آشپزی برای رفع کنجکاوی
«لیلا حازال کایا» نام اصلی و کامل این بازیگر معروف ترکیه است که در سال ۱۹۹۰ در شهر گازان تپ در خانواده ای ثروتمند به دنیا آمد. پدر و مادرش که هر دو وکیل دادگاه هستند در هفت سالگی فریحا از یکدیگر جدا شدند و پس از طلاق، سرپرستی فریحا به مادرش واگذار شد.
اولین حضور حرفه ای اش در دنیای بازیگری به سریال «عشق ممنوع» با نقش نهال برمی گردد. سال ۲۰۱۱ با بازی در سریال فریحا، ستاره اقبالش درخشید و به یکی از ستاره های بازیگری در ترکیه مبدل شد.
حازال بعد از دو سال درخشش در سریال «فریحا» از فیلم جدا شد و بعد از تجربه ناموفق «عشق» با نقش آذر از دنیای بازیگری فاصله گرفت. دلیل این فاصله، علاقه شدید حازال به دنیای آشپزی بود. سال ۲۰۱۴ دوره ای چند ماهه در زمینه آشپزی سپری کرد اما با نقش اول سریال «مارال» دوباره به جعبه جادویی بازگشت. یک سال درخشش در سریال جدید، فریحا را از دنیای آشپزی دور کرده بود تا اینکه سریالش به اتمام رسید و این بار فریحا به شکل جدی تر به فکر آشپزی و گذراندن مهارت های حرفه ای آشپزی افتاد.
فریحا بعد از اتمام سریال «مارال» این بار با عزمی جزم تر سراغ آشپزی رفت و با ثبت نام در کلاس های آموزش آشپزی آکادمیک، شروع به گذراندن دوره آموزشی مفصلی کرد. بازیگر نقش های نهال و فریحا علنا در رسانه ها اعلام کرد که به دلیل حرفه ای و علاقه زیاد به این کار به مدت نامعلومی از دنیای بازیگری فاصله می گیرد.
ایتالیا را انتخاب کرد
فریحا در طول دوران آموزش آشپزی بارها و بارها از آرزوی بزرگش گفت. آرزوی فریحا زندگی در کشور ایتالیا و تاسیس رستورانی ایتالیایی در کشور هنرهاست. فریحا بارها اعلام کرد دنبال تحقق و دست یافتن به آرزوهایش است و به همین دلیل در کنار طی کردن دوره آموزشی، در تدارک کارهای مربوط به مهاجرت بود تا پس از اتمام دوره به ایتالیا مهاجرت کرده و رستوران دلخواهش را تاسیس کند. رستوران ایتالیایی و سرآشپز شدن در آن رستوران، آرزوی فریحا بود و سرانجام او بعد از اخذ مدرک آشپزی از مشهورترین آکادمی آشپزی ترکیه، راهی ایتالیا شد.
مالیات ایتالیا منصرفش کرد
فریحا راهی کشور آرزوهایش شد. خبر رسانه ها نشان دهنده این بود که او دنبال مکان مناسبی برای تاسیس و راه اندازی رستورانش است تا این که در کمال تعجب فریحا به ترکیه بازگشت! این بازیگر علت بازگشت را مالیات بالایی که برای راه اندازی و اداره رستوران باید به دولت ایتالیا پرداخت می کرد اعلام کرد و گفت آرزویش را در کشور خودش برآورده خواهد کرد.
شرکت در جشنواره آشپزی
فریحا در بازگشت پر سروصدایش این بار دوباره با آشپزی اش رسانه ای شد. او با شرکت در جشنواره آشپزی «گازانتپ و بلغار» در جلوی چشم شرکت کنندگان، آشپزی کرد.
رستوران داری، ایستگاه بعدی
بعد از جشنواره و درخشش فریحا، خبری از خانم بازیگر نبود تا این که چند هفته پیش رسانه های ترکیه این بازیگر را با پیشبند آشپزی در حال پخت و پز در یک رستوران شکار کردند و بعد از آن بود که اعلام شد این رستوران تازه تاسیس خانم بازیگر است که فریحا در کنار چند نفر دیگر سرآشپزی رستورانش را به عهده دارد.
فریحا دلیل رسانه ای نکردن افتتاح و راه اندازی رستورانش را اینگونه اعلام کرد: «آشپزی برای من، بیشتر از آن که کار و کسب باشد، یکی از مهم ترین تفریحات من است. معتقدم اگر داستان رستوران را رسانه ای کنم نمی توانم آنطور که باید و شاید، تفریح کرده و از آشپزی ام لذت ببرم. من دنبال جنجال نیستم و ترجیح می دهم در آرامش کار کرده و لذت ببرم.»