مرزهای شخصی به دیگران یاد میدهد چطور با شما رفتار کنند؛
چگونه برای خودمان مرزهای شخصی داشته باشیم؟ معیارهای خوب بودن مرز شخصی چیست؟
به گزارش آلامتو و به نقل از وبسایت مردمان؛ مهمترین چیز درمورد مرزهای شخصی این اسـت که این مرزها برای تنبیه یا کنترل کردن دیگران نیست. این مرزها برای این اسـت که به دیگران نشان دهید چه چیزهایی در زندگی شما قابل قبول اسـت و چه چیزهایی نیست. این مرزها به شما کمک میکند تعادل زندگیتان را حفظ کرده و از بدن، ذهن، احساسات و زمانتان درمقابل تقاضاهای زیانآور و نامطلوب دیگران محافظت کنید.
وقتی مرزهای شخصی تان چندان قوی نباشند، هم احترام خودتان و هم احترام اطرافیانتان به خطر خواهد افتاد. جای تعجب نیست که افراد سلطهگر، زورگو، نامحترم و آویزان را به زندگیتان جذب خواهید کرد.
– وقتی واقعاً میخواهید جواب «نه» بدهید، میگویید، «آره».
– وقتی به کسی «نه» میگویید، عذابوجدان میگیرید.
– برای به دست آوردن آرامش برخلاف ارزشهای واقعیتان عمل میکنید.
– وقتی کسی با شما بدرفتاری میکند، از خودتان دفاع نمیکنید.
– برای دوست داشتهشدن بیش از اندازه تلاش میکنید.
– به دیگران اجازه میدهید حرفهایی به شما بزنند یا کارهایی با شما بکنند که موجب ناراحتیتان اسـت.
– انتظار دارید که نزدیکترین افراد به شما، بدون اینکه چیزی بگویید از چیزهایی که ناراحتتان میکند باخبر شوند.
متاسفانه، بعضیها بخاطر این باور اشتباه که برای به دست آوردن دل و احترام دیگران باید همیشه در دسترس آنها باشند، برای خودشان مرزهای شخصی نمیگذارند. مشکل اینجاست که هر عمل موافقت، انکار نفس یا نیازمندی، احترام دیگران را از بین میبرد.
اگر به تطبیق دادن خودتان به دیگران عادت کردهاید، فرآیند ایجاد مرزهای شخصی به نظر غیرطبیعی و تهدیدآمیز میآید ولی اگر به آن پایبند شوید، متوجه میشوید که به مرور زمان همه چیز برایتان سادهتر میشود و بدون شک ارزشش را خواهد داشت!
ایجاد مرزهای شخصی سالم برای خود:
فرآیند ایجاد مرزهای شخصی با خودتان شروع میشود که اول قبول کنید که نه تنها لایق این هستید که این مرزها را داشته باشید بلکه وجود این مرزها برای مراقبت از خودتان ضروری هستند. دوم اینکه، باید قبول کنید که حق ایجاد این مرزها را دارید. شاید به نظرتان عجیب برسد ولی من کسانی را میشناسم که قلباً نمیدانستند که چنین حق انتخابی دارند.
درواقع، شما نه تنها حق دارید اینکار را بکنید، بلکه مسئولیت اینکه دیگران چطور با شما رفتار کنند هم بر عهده خودتان اسـت. مرزهای شما بعنوان فیلترهایی عمل میکند که مشخص میکند چه چیز در زندگی شما قابلقبول اسـت و چه چیز نیست.
البته زمانهای خواهد بود که کسی به کمک شما نیاز دارد و با احترام از شما کمک میخواهد. باید قبول کنید که زمان کمی تجربه کردن و شاید چند قدم اشتباه برداشتن میخواهد ولی بالاخره یاد میگیرید فرق بین یک درخواست قابلقبول و درخواستی که شما را در معرض خطر پسرفت قرار میدهد.
تشخیص اینکه کجاها به فضا، احترام، انرژی و قدرت شخصی بیشتری نیاز دارید، قدم دوم اسـت و برای آن باید زمان بیشتری صرف کنید تا آگاهیتان را نسبت به خود بیشتر کنید. با تشخیص الگوهای تکراری از موقعیتها و رفتارهایی شروع کنید که موجب خشم، بیانرژی کردن و یا افسرده کردنتان میشوند.
وقتی این موقعیتهای خاص را تشخیص دادید، آنها را در یک دفترچه یادداشت کنید. نگران توانایی نوشتن خود نباشید، این تمرین برای این اسـت که کمکتان کند بفهمید اوضاع از چه قرار اسـت. دلیل اهمیت آن این اسـت که خیلی وقتها ما بعضی چیزها را برای خودمان خیلی مهم میکنیم ولی در حقیقت اصلاً موضوع خاصی نیستند.
بعنوان مثال، ممکن اسـت میزان زیادی انرژی منفی روی خواهرتان صرف کنید چون عادت کرده اسـت بدون اینکه از قبل خبر دهد، بچههایش را پیش شما بیاورد تا از آنها مراقبت کنید. موضوع اصلی خواهرتان نیست، موضوع این اسـت که احساس میکنید به شما احترام گذاشته نشده و به اشتباه باور دارد که چون خواهر او هستید نمیتوانید به او «نه» بگویید. خوب خبر خوب این اسـت که، شما کاملاً حق دارید که برای خانوادهتان هم مرز تعیین کنید.
اگر قبلاً تجربهای در این زمینه نداشتهاید، توصیه ما این اسـت که از کم شروع کنید. اگر یک موضوع اسـت که عصبانیتان میکند، بهتر اسـت روی رفتار یا موقعیتی تمرکز کنید که چندان خطرساز و تهدیدآمیز نباشد تا بتوانید فرآیند تعیین کردن نیازها و بیان آنها را به راحتی انجام دهید.
اشتباهی که خیلیها وقتی میخواهند برای خود مرز تعیین کنند مرتکب میشوند این اسـت که از سر خستگی و خشم اینکار را شروع میکنند. با این روش مطمئناً با شکست یا مشاجره مواجه خواهند شد. ایجاد مرزهای قوی و باثبات به رفتار خودتان بستگی دارد، بنابراین بهتر اسـت با محبت برای دیگران و همچنین خودتان آن را انجام دهید.
بااستفاده از دفترچهتان، مرزها و همچنین رفتارهایی که برایتان قابلقبول اسـت و رفتارهایی که قابلقبول نیست را توصیف کنید. به عبارت دیگر، اینجا دقیقاً همانجایی اسـت که تصمیم میگیرد خطرهای مرزیتان را بکشید.
وقتی زمان اجرای مرزهای جدیدتان میشود، اجازه بدهید تجربه و سطح راحتیتان هدایتتان کند. یک راه برای انجام این کار این اسـت که از سناریوی معمول رفتار غیرقابلقبول استفاده کنید.
به مثال خواهرتان برمیگردیم. ازآنجاکه در گذشته آن رفتار را به رفتاری راحت تبدیل کردهاید، شاید ایده خوبی نباشد که یکدفعه در خانهتان را به روی او ببندید. کاری که میتوانید بکنید این اسـت که بچهها را قبول کرده بعد از او بخواهید که قبل از اینکه برود، چند دقیقه با او حرف بزنید. بعد برایش توضیح دهید که چقدر همیشه از دیدن او و فرزندانش لذت میبرید (حتی اگر نمیبرید، لبخند بزنید و تحمل کنید) ولی واقعاً دوست دارید اگر لازم باشد که از فرزندانش مراقبت کنید، از قبل به شما اطلاع داده شود. از زبان خودتان استفاده کنید، مهربان باشید ولی احساس نکنید که لازم اسـت خودتان را برای او توضیح دهید یا عذرخواهی کنید.
بعضیها کاری میکنند که احساس عذابوجدان کنید تا اینکه بتوانند به چیزی که میخواهند دست پیدا کنند. ولی اگر به خودتان ایمان داشته باشید و باور داشته باشید که کار درستی انجام میدهید، خواهید دید که مشکل خودشان اسـت، نه مشکل شما.
آماده باشید. باید آماده باشید که انتخابهای سختی برای تغییر سبکزندگیتان بگیرید و عذابوجدان متداولترین مانعی اسـت که وقتی میخواهید از خودتان محافظت کنید گرفتارش میشوید. فقط باید به خودتان یادآور شوید که اصلاً چرا این مرزها را برای خودتان مشخص کردید.
البته ممکن اسـت اطرافیانتان هم به حالت دفاعی بروند که البته به عذابوجدان شما اضافه خواهد کرد. ولی اکثر افراد به مرور زمان به این مرزهای جدید شما عادت خواهند کرد ولی بعضی ممکن اسـت با آن کنار نیایند. هیچ اشکالی ندارد چون مطمئناً نمیخواهید کسانی که ارزشها و احترام نفس شما را رعایت نمیکنند در زندگیتان جایی داشته باشند.
هیچکس بهتر از خودتان نمیداند که به چه چیزهایی نیاز دارید و به چه چیزهایی ارزش میگذارید. اجازه ندهید کسی این تصمیمات را برای شما بگیرد. مرزهای سالم به شما این امکان را میدهد که به تواناییها و فردیت خودتان و دیگران احترام بگذارید. محدودههای مشخص و قاطع برای خودتان مشخص کنید تا دیگران به آن احترام گذاشته و هر کاری که از دستشان برمیآید برای رعایت آن انجام دهند.
قبول کنید که این تغییر یک شبه اتفاق نمیافتد. جدا کردن خود از احساسات و باورهایی که باعث میشد مرزهای ضعیف را قبول کنید، نیاز به صبر و تمرین دارد.
خوشبختانه وقتی مرزهای شخصی را برای خودتان مشخص رده و آنها را اجرا کرید، احساس قدرت و اعتمادبهنفس بیشتری خواهید کرد چون با این روش ارزش خودتان را به همه نشان میدهید. هرچه برای متعهد شدن به مرزهای شخصیتان بیشتر تلاش کنید، عشق، احترام و حمایت بیشتری در زندگیتان پیدا خواهید کرد.
با تصویب هیات وزیران، یارانه دولتی به مراکز روزانه و شبانه روزی نگهداری معلولان، سالمندان، بیماران روانی مزمن و مبتلایان به اوتیسم حدود 10درصد افزایش یافت.
افزایش یارانه ها در سال 95 درحالی با تغییر 5ماهه تعیین و تصویب می شود که بر اساس ماده 10 قانون جامع حمایت از معلولان، "میزان کمک هزینه (یارانه) پرداختی سازمان بهزیستی کشور به مراکز غیردولتی (روزانه و شبانه روزی) بابت نگهداری، خدمات توانبخشی و آموزشی و حرفه آموزی معلولان همه ساله با در نظر گرفتن نرخ تمام شده خدمات و تورم سالانه مشترکاً توسط سازمان بهزیستی کشور و سازمان مدیریت و برنامه ریزی تهیه و قبل از خرداد ماه هر سال به تصویب هیأت وزیران کشور و وزارت بازرگانی خواهد رسید."
بر اساس این تصویب نامه که نسخه ای از آن نیز در اختیار مشرق قرار دارد، سازمان بهزیستی کشور مجاز است با در نظر گرفتن کیفیت خدمات ارائه شده در مراکز مذکور و با توجه به سقف اعتبارات مصوب مربوط، نسبت به پرداخت یارانه بر اساس درجه بندی مراکز اقدام کند.
مقایسه میزان یارانه پرداختی به مراکز نگهداری از سالمندان و معلولان در سال گذشته و امسال، حکایت از افزایش حدودا 10 درصدی میزان یارانه ها دارد، به نحوی که سازمان بهزیستی کشور در سال گذشته به مراکز روزانه درجه یک برای نگهداری از معلولان، سالمندان و بیماران روانی مزمن برای نگهداری یک ماهه از هر مددجود 340هزار تومان پرداخت می کرد که این رقم در سال جاری به 381هزار تومان در هر ماه افزایش یافته است.
همچنین یارانه مراکز روزانه درجه دو نیز با ماهیانه 40هزار تومان افزایش از هر ماه 300هزار تومان به ماهیانه 340هزار تومان رسیده است.
دراین تصویب نامه که به امضای معاون اول رئیس جمهوری رسیده است، یارانه نگهداری از معلولان، سالمندان و بیماران روانی مزمن در مراکز شبانه روزی درجه یک از ماهیانه 500هزارتومان برای هر مددجو به ماهیانه 560هزار تومان افزایش یافته و سازمان بهزیستی موظف است یارانه نگهداری از این افراد در مراکز شبانه روزی درجه دو را از ماهیانه 450هزار تومان به ماهیانه 510هزار تومان افزایش دهد.
بر همین اساس یارانه ارائه خدمات تخصصی توانبخشی در منزل نیز از ماهیانه 120هزارتومان به 134هزار تومان افزایش یافته و کارگاههای تولیدی حمایتی نیز بابت هر معلول ماهیانه 392هزارتومان است که نسبت به سال گذشته 42هزار تومان افزایش یافته است.
هیات دولت در این تصویب نامه که در تاریخ 31مرداد ماه توسط اسحاق جهانگیری جهت اجرا ابلاغ شده است، یارانه مراکز شبانه روزی نگهداری از معلولان و سالمندان فاقد سرپرست را نیز برای مراکز درجه یک 672هزار تومان و برای مراکز درجه دو 622هزار تومان در نظر گرفته است. این درحالی است که در یارانه پرداختی سال گذشته، تنها یک ردیف برای این دسته از مراکز در نظر گرفته شده بود و به هر مرکز برای نگهداری ماهیانه این افراد، 600هزار تومان پرداخت می شد.
مراکز شبانه روزی نگهداری از معلولان، سالمندان و بیماران روانی مزمن با نیازهای خاص مانند ایدز، هپاتیت،ام اس، آلزایمر و ضایعات نخاعی نیز ماهیانه به ازای هر نفر 672هزارتومان یارانه می گیرند که در مقایسه با سال گذشته 72هزارتومان رشد داشته است.
این تصویب نامه شامل حال بیماران اوتیسم هم می شود و مراکز روزانه نگهداری از افراد دارای اختلالات نافذ رشد (اوتیسم)، به ازای هر بیمار ماهیانه 403هزار تومان یارانه خواهند گرفت که نسبت به 360هزار تومان یارانه سال 94، چهل و سه هزار تومان رشد داشته است.
مدیرعامل دیتاسنتر ابری گفت: پس از اینکه تلگرام ملزم به انتقال سرور به ایران شد هماکنون دولت ایران چند ارائه دهنده خدمات دیتاسنتری خصوصی ایرانی را برای انتقال سرور به ایران تعیین کرده است.
هر کدام از ما در زندگی خود موفقیت ها و شکست هایی داشته ایم. گاهی اوقات اوضاع کاملاً مساعد پیش می رود، گاهی اوقات نیز همه چیز به بدترین شکل ممکن رقم می خورد.
جان اکاف، نویسنده ای موفق و سخنرانی پر طرفدار اسـت. او در تازه ترین کتاب خود به توصیف چهار گذار می پردازد که هر کسی در زندگی حرفه ای با آنها روبرو می شود و به سراغ چهار منبع لازم برای پشت سر گذاشتن هر یک از این چهار دوره نیز می رود. اکاف در میانه ی صحبت هایش در مورد شغل و زندگی حرفه ای، به نکات جالبی در مورد ۲ عامل کلیدی اشاره می کند که در نهایت برای موفقیت یا شکست هر کسی در زندگی شخصی و شغلی، تعیین کننده محسوب می شوند.
به اعتقاد اکاف، یکی از این دو عامل کلیدی، بهره مندی از نگرش مثبت به جای نگرش منفی اسـت. او می گوید: «نگرش منفی قاتل زندگی شغلی شماست. من به عنوان کسی که در گذشته نگرشی منفی داشته و به خاطر همین نگرش منفی حتی اخراج شده، این را از روی تجربه می گویم. به طور خلاصه، نگرش منفی، فرصت های مثبتی که همیشه در دسترس انسان های فوق العاده قرار دارند را از بین می برند».
این جمله ی آخر به طور قطع جمله ی تأمل برانگیزی محسوب می شود، چرا که نه تنها درست اسـت بلکه صحت آن می تواند به حوزه های دیگر زندگی نیز تعمیم یابد.
یکی از کارآمد ترین نکاتی که اکاف به آنها اشاره می کند تمایز قائل شدن میان انتخاب یک نگرش و تغییر آن اسـت.
او در این باره می گوید: «تغییر یک نگرش خیلی طول می کشد، اما در هر لحظه می توان نگرش تازه ای انتخاب و اتخاذ کرد. رمز این کار آن اسـت که هر روز آگاهانه نگرش مورد نظر خود را انتخاب کنید تا اینکه بالاخره نگرش مد نظر شما در وجودتان نهادینه شود».
جنبه ی دیگری که علی رغم اثرگذاری اش بر موفقیت یا شکست افراد در زندگی، اغلب مغفول واقع می شود انتظارات آنهاست. اکاف اظهار می کند همان گونه که باید هر روز نگرش مورد نظرمان را انتخاب کنیم، به تبع این نگرش باید دست به تعدیل انتظاراتمان نیز بزنیم.
او می گوید: «چالش موجود در این کار آن اسـت که در بسیاری از موارد، ما انتظارات ناگفته و نادانسته ای از شغل خود داشته و توقع داریم کارمان چیزی باشد که در واقع نیست. این برای هیچ کس چندان جالب نیست؛ نه شما، نه همکارتان، نه رئیس یا سازمانتان».
یکی از راهکار های پیشنهادی او برای تعدیل این عامل آن اسـت که انتظارات خود از شغل، زندگی شغلی و یا هر حوزه ی دیگری را دقیقاً شناسایی و تبیین کنید.
او در این باره می گوید: «صادقانه از خودتان بپرسید از کارتان چه انتظاراتی دارید؟ خواسته ی شما از شغلی که دارید چیست؟ پول؟ شهرت؟ انعطاف پذیری؟ تعامل با دیگران؟».
همان طور که هیچ کس نمی تواند به جای شما ورزش کند و وزن کم کند، هیچ کس هم نمی تواند به جای شما پاسخ این سؤالات را بدهد؛ خودتان باید این کار را انجام دهید. باید این سؤال ها را از خودتان بپرسید و صادقانه به آنها پاسخ دهید.
اکاف می گوید وقتی انتظارات خود از شغلتان را مشخص کردید می توانید قدم های لازم برای پر کردن خلاء های احتمالی را بردارید.
او در توضیح می افزاید: «برای مثال اگر شغلتان شما را منزوی می کند در حالی که واقعاً دوست دارید با دیگران در تعامل باشید، شاید بد نباشد خارج از حوزه ی مسئولیت های رسمی تان دست به فعالیت های داوطلبانه بزنید. مثلاً می توانید برای ارائه ی مشاوره به صورت نیمه وقت درون شرکت خود داوطلب شوید تا به این بخش از روحیات خود نیز توجه کرده باشید. اما قدم اول آن اسـت که انتظارات شخصی خود را صادقانه ارزیابی و درک کرده باشید».
با اینکه اکاف نگرش و انتظارات را در حیطه ی موفقیت های شغلی مطرح کرده، به راحتی می توان دریافت که این دو را می توان به تمام جنبه های زندگی تعمیم داد؛ بخش بزرگی از نارضایتی ها و ناراحتی های ما در زندگی از همین نگرش های نادرست و انتظارات نابجا ناشی می شوند.
به این ترتیب بازنگری در این دو بعد در هر حوزه ای، اعم از روابط شخصی، تعاملات خانوادگی یا دوستانه، می تواند برای هر کسی مفید واقع شود.
اگر می خواهید تغییر کنید اما نمی دانید از کجا باید شروع کنید، رجوع به یک مشاور مناسب یا دوست معتمد را مد نظر قرار دهید و در این باره با او صحبت کنید. تنها کاری که باید انجام دهید این اسـت که از شر انتظارات و نگرش های محدود کننده ی خود خلاص شوید.
به گزراش جام جم آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، بسیاری از مردم هنگامی که با یک زن باردار روبرو می شوند نخستین سوالی که از او می پرسند این اســت که فرزندش پسر اســت یا دختر، علاوه بر این خود والدین نیز علاقه دارند در روزهای اولیه از جنسیت کودکشان مطلع شوند به همین دلیل بسیاری از مادران باردار با کمک تست آمنیوسنتز و یا سونوگرافی از دختر یا پسر بودن جنین خود خبردار می شوند.
در اینجا به شما یک راه ساده و کم هزینه برای فهمیدن جنسیت کودک معرفی می کنیم. این تست به کمک جوش شیرین انجام می شود و در مورد این روش بارها در انجمن بارداری بحث شده اســت.
در این روش شما فقط به یک یا 2 قاشق غذاخوری جوش شیرین نیاز دارید.
مادر باردار ادرار خود را مانند آزمایشگاه در یک ظرف که جوش شیرین در آن وجود دارد بریزد البته بهتر اســت این آزمایش در صبح انجام شود زیرا ادرار در این زمان نسبتا رقیق بوده به همین دلیل نتیجه دقیق تری به دست می آید اگر پس از ترکیب شدن جوش شیرین و ادرار، حباب در ظرف مشاهده شد نشانه پسربودن جنین و اگر هیچ واکنشی اتفاق نیفتند نشانه دختر بودن آن اســت.
البته ناگفته نماند در برخی موارد به دلیل آن که در برخی زنان باردار تغییرات هورمونی زیادی اتفاق می افتد ممکن اســت که نتیجه دقیق مشاهده نشود.
یافتههای پژوهشی نشان میدهد؛
دانش > پزشکی - همشهری آنلاین:
مطالعه جدید نشان میدهد سال تولد شخص ممکن است پیشبینی کننده ریسک ابتلا به نوع آنفلوانزا باشد.
به گزارش خبرنگار مهر، محققان دریافتند افراد حاضر در این مطالعه که در سال ۱۹۶۸ به بعد به دنیا آمده بودند در مقایسه با کسانی که قبل از سال ۱۹۶۸ بدنیا آمده بودند کمتر در معرض ابتلا به آنفلوانزاهای معینی قرار داشتند چراکه این گروه مسنتر در دوران کودکی بیشتر در معرض گونههای مشابه آنفلوانزا قرار داشتهاند.
در این مطالعه محققان دادههای بیش از ۱۴۰۰ فرد که عمدتا در آسیا و خاورمیانه بودند و در هر زمانی از زندگیشان مبتلا به دو نوع آنفلوانزا موسوم به H۵N۱ و H۷N۹ شده بودند را مورد بررسی قرار دادند.
کاتلین گوستیک، سرپرست تیم تحقیق از دانشگاه کالیفرنیا، در این باره میگوید: «نتایج جدید نشان میدهد بسیاری از افراد در مقابل گونههای جدید آنفلوانزا ناشی از حیوانات مصون هستند اگر در کودکی در معرض گونه مشابه قرار گرفته شده باشند.»
در گذشته دانشمندان عنوان می کردند که سن فرد نقش تعیین کننده ای در تعیین ویروس تاثیرگذار بر ابتلا به سرماخوردگی دارد، بطوریکه معمولا کودکان و افراد بزرگسال جوان تحت تاثیر ویروس H۵N۱ و افراد مسن تحت تاثیر ویروس H۷N۹ هستند.
اما در این مطالعه محققان دریافتند که خط تقسیم کننده بین دو گروه سنی، سال ۱۹۶۸ است که به سال اپیدمی آنفلوانزا هنگ گنگ معروف است.
یافته های پژوهشی نشان می دهد؛
سال تولد ریسک ابتلا به آنفلوانزا را تعیین می کند
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۳۰
آنفلوانزا
مطالعه جدید نشان می دهد سال تولد شخص ممکن است پیش بینی کننده ریسک ابتلا به نوع آنفلوانزا باشد.
در این مطالعه محققان داده های بیش از ۱۴۰۰ فرد که عمدتا در آسیا و خاورمیانه بودند و در هر زمانی از زندگی شان مبتلا به دو نوع آنفلوانزا موسوم به H۵N۱ و H۷N۹ شده بودند را مورد بررسی قرار دادند.
کاتلین گوستیک، سرپرست تیم تحقیق از دانشگاه کالیفرنیا، در این باره می گوید: «نتایج جدید نشان می دهد بسیاری از افراد در مقابل گونه های جدید آنفلوانزا ناشی از حیوانات مصون هستند اگر در کودکی در معرض گونه مشابه قرار گرفته شده باشند.»
در گذشته دانشمندان عنوان می کردند که سن فرد نقش تعیین کننده ای در تعیین ویروس تاثیرگذار بر ابتلا به سرماخوردگی دارد، بطوریکه معمولا کودکان و افراد بزرگسال جوان تحت تاثیر ویروس H۵N۱ و افراد مسن تحت تاثیر ویروس H۷N۹ هستند.
اما در این مطالعه محققان دریافتند که خط تقسیم کننده بین دو گروه سنی، سال ۱۹۶۸ است که به سال اپیدمی آنفلوانزا هنگ گنگ معروف است.