جام جم سرا: روی کاناپه جلوی تلویزیون رها شدم، منتظر اخبار ساعت ۲۲:۳۰ بودم و گفتوگوی ویژه خبری و سپس یک خواب عمیق به امید رفع خستگی.
همسرم که هنوز داشت آن ماجرا را با آب و تاب تعریف میکرد با سینی چای کنارم نشست، حقیقتاً گوشهایم چیزی نمیشنید و فقط هر از گاهی نگاهم را از تلویزیون میگرفتم و لبخندی به همسرم میزدم و او صحبت کردنش را از سر میگرفت. همین طور در فکر کارهای فردا بودم که یکهو متوجه خاموش شدن تلویزیون شدم. یک لحظه فکر کردم تلویزیون سوخت، اما دیدم همسرم با عصبانیت کنترل تلویزیون را روی میز پرت میکند و میگوید: محمود! معلوم هست حواست کجاست؟ سه دفعه صدات کردم.
- آخ ببخشید یک لحظه حواسم پرت شد.
- میگم به نظرت چه کار کنم؟!
- چی رو چه کار کنی؟!
- کلاس یوگا رو دیگه! سه ساعته دارم برات صحبت میکنم، اصلاً گوش نکردی به حرفام؟!
- چرا عزیزم گوش کردم.
- پس چرا هیچی نمیگی؟
- خب چی بگم، حرفی واسه گفتن نداشتم، آخه...
- تو همیشه همین جوری هستی اگه منو دوست داشتی، باهام حرف میزدی، شوهرای دوستام کلی با زناشون حرف میزنن ولی تو همیشه ساکتی...
***
حالا که کار به جاهای باریک کشید بهتر است از زندگی خصوصی این زوج خیالی فاصله بگیریم و به واقعیت بپردازیم. واقعیت این است که بسیاری از آقایان نمیتوانند پا به پای همسرانشان صحبت کنند و در این مقوله که فوق العاده برای خانمها حیاتی است کم میآورند! کم آوردنی که از بیمهارتی آنان حکایت دارد.
دلایل کم حرفی همسر
رضا زیبایی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، شما را با دلایل احتمالی کم حرفی یکی از همسران بخصوص مردان بیشتر آشنا میکند:
نیاز به صحبت کردن و یا به عبارت دیگر توانایی بالاتر خانمها در «بیشتر صحبت کردن» و حتی «بهتر گوش کردن» یک خصوصیت زیستی - تکاملی است. به زبان ساده خانمها این گونه متولد شدهاند و در طول زمان طولانی و به دلیل نقش متفاوت آنها در قیاس با مردان در خصوص خانه و خانواده، این مهارتها در آنان تقویت شده است.
این مقدمه را به این دلیل طرح کردیم تا نگرش برخی مردان در زمینه این تفاوت زیستی - تکاملی زنان تصحیح شود ومتعاقب آن تلاش آگاهانه برای ارتباط کلامی بهتر و در حد توان با همسرشان را مد نظر قرار دهند و همین طور خانمها نیز تلاش کنند همسرانشان را بیشتر به وجد آورند تا به هم کلامی با آنها تشویق شوند.
در باب کم حرفی یکی از زوجین، حال چه مرد و چه زن، دلایل بسیاری وجود دارد که اولین و مهمترین آنها را به خصوص درباره مردان ذکر کردیم و دلایل دیگر عبارت است از:
۱ - وجود اختلافات:
وجود کدورتهای عیان وبه ویژه پنهان بین زوجین ناخودآگاه تمایل دو طرف را برای هم کلامی به شدت کاهش میدهد وحتی همان مقدار کم نیز از سر وظیفه و با سردی انجام میگیرد. برای مثال مردی که پس از مدتی زندگی با همسرش به دلایل درست یا نادرست به این نتیجه رسیده که انتخاب درستی نکرده است وعلاقهای به همسرش ندارد ممکن است کم حرف شود.
۲ - مشکلات شغلی:
یکی دیگر از دلایل شایع کم حرفی، بیحوصلگی، بدخلقی و حتی بیمیلیهای عاطفی در مردان، ریشه در موضوع شغل آنها دارد. بیکاری، نارضایتی شغلی، نداشتن امنیت شغلی و اضطراب تعدیل و اخراج شدن، بیمهارتی و ورشکستگی مالی، مشکل با شریک و در مجموع نگرانی دائم در باب شغل که انرژی مضاعفی از آنها میگیرد، میتواند باعث کم حرفی و در خود فرو رفتن و انزوا شود.
لذا تا علل ذکر شده، مشخص و حل و فصل نشود عوارض آن پا برجاست؛ البته ناگفته نماند تغییر شرایط این مردان در بیشتر مواقع کار سختی نیستگاه فردی که دچار نارضایتی شغلی است با تغییر نگرش (شناخت درمانی) به سازگاری بیشتر و بهتری با شغل خود میرسد و یا با افزایش مهارتهای حرفهای خود مانع ورشکستگی وترک شغل خود میشود.
۳ - مشکلات جسمی - روحی:
علل جسمی مانند پرکاری یا کم کاری تیروئید، وجود یک بیماری مزمن وگاه صعب العلاج، کم خونی شدید وضعف وخستگی پیاپی و این قبیل بیماریهای جسمی و یا برخی اختلالات روحی مانند افسردگی و... میتواند باعث کم حرفی شود که البته با مراجعه به پزشک یا روانپزشک و ارزیابی دقیق، علت بیماری مشخص و درمانهای متناسب دارویی یا تغذیهای ارائه خواهد شد.
مهارتهای ارتباطی با شوهر کم حرف
معمولاً نوع گفتوگوی زنان، گفتوگوی آزاد است و این موضوع اغلب باعث میشود که مردان دنبال حرف را نگیرند. همشهری با این توضیح مینویسد: برای اینکه شوهرتان با شما درد دل کند این راهبردها را به کار گیرید:
* زمان مناسبی را برای گفتوگو انتخاب کنید:
این مسئله بسیار مهم است. شما ممکن است که بسیار علاقهمند باشید که بعد از بازگشت از کار، با شوهرتان صحبت کنید، اما او در آن موقع به آرامش نیاز دارد. پس بهترین راه این است که بعداً گفتوگو کنید.
* در مقابل سکوت شوهرتان سکوت نکنید:
گاهی اوقات سکوت مرد باعث ایجاد احساس ناکامی و عصبانیت در زن میشود. برای اجتناب از این موقعیت، هنگامی که شوهرتان پاسخ نمیدهد سکوت نکنید. به او بگویید: «میتوانی به من بگویی چرا برای تو سخت است که به من بگویی به چه فکر میکنی؟» اگر او باز هم پاسخ نداد، راحت از کنار سکوتش رد نشوید. به او بگویید تمایل دارید درباره آینده صحبت کنید. او را متوجه کنید که شما انتظار شنیدن پاسخ دارید.
* جزئیات را بپرسید:
سؤالات دقیق بپرسید. این گونه سؤال نکنید که «امروز کار چطور بود؟»، زیرا او میتواند در یک کلمه جواب بدهد که عالی بود یا افتضاح بود. در مقابل، از جزئیات کارش سؤال کنید. مشخصتر شدن سؤال باعث میشود که او با احتمال بیشتری به سؤال شما به طور جزئی و با دقت پاسخ بدهد.
* مراقب اشارههای غیرکلامیتان باشید:
اگر هنگام صحبت کردن شوهرتان، کتاب ورق بزنید، کار را برای اینکه شوهرتان ساکت بماند آسان کردهاید. برای بهتر شدن گفتوگو سعی کنید حالت چهرهتان خنثی باشد، بدنتان آرام و لحن صدایتان نه بسیار بلند باشد، نه بسیار آرام. در ضمن تماس چشمی برقرار کنید.
* علایق مشترکتان را توسعه دهید:
زوجهایی که همه توجهشان را بر بچهها یا کارشان متمرکز میکنند اغلب درمی یابند که بسیار کم با همدیگر صحبت میکنند. شرکت در فعالیتهای متفاوت و جدید، از جمله پیاده روی ومسافرت همراه با همسرتان باعث میشود که شما به مقدار بسیار بیشتری با همدیگر صحبت کنید.
* با دقت گوش دهید:
هنگامی که شوهرتان صحبت میکند، به حرفهای او توجه کنید و اجازه ندهید ذهنتان منحرف شود. مهارتهای گوش فرادادن فعال را به کار ببرید. چیزی را که شوهرتان میگوید به بیان خودتان بازگو کنید. هنگام صحبت کردن او، مخالفت نکنید و وسط حرفهایش نپرید.
* منصفانه بحث کنید:
بسیاری از مردان تلاش میکنند به طور کلی از بحث کردن اجتناب کنند؛ زیرا میترسند که این بحث به یک مشاجره توان فرسا تبدیل شود. برای مقابله با این مسئله یاد بگیرید که سازنده بحث کنید. از به کار بردن الفاظ منفی و جملاتی که با «تو هرگز...» یا «تو همیشه...» شروع میشوند، ایجاد احساس گناه و دوباره مطرح کردن اشتباهات گذشته اجتناب کنید. در مورد اینکه اکنون چه احساسی دارید صحبت کنید و به نقشتان در بروز مشکل اشاره کنید و همه تقصیرها را به گردن شوهرتان نیندازید. (خراسان)
درس خواندن الگو ندارد
برای درس خواندن و آمادگی قبل از کنکور نمیتوان الگوی خاصی در نظر گرفت. این موضوع تا اندازه زیادی به نبوغ و استعداد فرد بستگی دارد. شخصی با یک ساعت مطالعه میتواند به کلیه مطالب مسلط شود اما شخص دیگری باید ۲ ساعت روی همان مطلب وقت بگذارد اما کسانی که توانستهاند در کنکور رتبههای خوبی به دست بیاورند بهطور متوسط بین ۷ تا ۸ ساعت در روز را به مطالعه اختصاص دادهاند. البته مدت زمان مطالعه در رشتههای مختلف و با توجه به حجم دروس و سختی مطالب با یکدیگر تفاوت میکند.
بدون برنامه جلو نروید
مهمترین کاری که یک داوطلب کنکور باید انجام دهد برنامهریزی معقول و در حد توان خود است. برنامهریزی باید به صورتی باشد که بتوانید از عهده انجام آن برآیید نه اینکه آنقدر سخت باشد که نتوانید آن را اجرا کنید. اگر در شروع برنامهای کوتاهمدت برای خود بگذارید اما آن را به صورت تمام و کمال اجرا کنید خیلی بهتر از یک برنامه بلندمدت و فشرده اما غیر قابل اجراست. با قدمهای کوچک قابل اجرا شروع و بتدریج برنامهتان را اصلاح کنید.
دو ماه قبل از کنکور مرور کنید
به نظر من حداقل به یک بار مرور تمامی مطالبی که خواندهاید نیاز است. اگر بتوانید طوری برنامهریزی کنید که ۱ یا ۲ ماه قبل از کنکور به مرور درسها بپردازید تأثیر زیادی در کیفیت آزمون خواهد گذاشت. حتی این موضوع از لحاظ علمی هم ثابت شده که برای داشتن بازدهی بیشتر ذهنی بهتر است به مرور آنچه که میخواهید بعداً به یاد آورید، بپردازید.
صبح درس بخوانید
زمان مطالعه نیز در کیفیت یادگیری تأثیر چشمگیری دارد. بهترین زمان برای بیشترین بازدهی از مطالعه صبحهاست چون در این ساعات فرد بیشترین انرژی را دارد. قسمت دوم مطالعه را نیز میتوان بعد از استراحت عصر شروع کرد و تا ساعت ۷ یا ۸ شب ادامه داد. البته این زمانها برای افراد مختلف ممکن است تغییر کند اما برای من بیشترین بازده یادگیری در صبح بود.
اوقات استراحت موزیک گوش میکردم
آن روزهایی که خودم را برای کنکور آماده میکردم برای هر یک ساعت و نیم درس خواندن نیمساعت استراحت در نظر میگرفتم. البته متاسفانه آن روزها فعالیت ورزشی انجام نمیدادم اما وقتم را با گوش دادن به یک موزیک آرام میگذراندم و به ذهن خودم استراحت میدادم.
به تکنیک تستزنی اعتقادی ندارم
من تا به حال از هیچ کلاسی که در رابطه با تکنیک تستزنی بوده استفاده نکردهام و مخالف این موضوع نیز هستم. در حال حاضر این نوع کلاسها برای خیلیها جا افتاده است. برای مثال در سطح آزمون دکترا کتابی وجود دارد با عنوان «روش حل ریاضیات مهندسی بدون دست بردن به قلم»؛ در این کتاب توضیح میدهد که چگونه با رد گزینههای غلط میتوان به جواب آزمون رسید. شاید افراد از این طریق به جواب درست هم برسند اما در آینده هیچ بار علمیای نخواهند داشت.
مفهومی درس خواندن باعث موفقیت در کنکور میشود
به نظر من اگر داوطلب به جای حفظ کردن مطالب به خواندن مفهومی دروس بپردازد میتواند نتیجه خوبی را به دست بیاورد. عدهای از دانشجویان میگویند چرا با وجود اینکه زیاد درس میخوانند نتیجه خوبی به دست نمیآورند. تجربه به من میگوید اگر شخصی بتواند خودش به تنهایی با دقت و تمرکز به خواندن مفهومی بپردازد نیازی به کلاسهای تکنیک تستزنی یا حتی کلاسهای آمادگی کنکور نخواهد داشت. سوالات کنکور بیشتر به صورت مفهومی است و تا شما مفهوم یک مطلب را درک نکنید نمیتوانید با تکرار طوطیوار آن در کنکور موفق شوید.
چالش فقط کنکور نیست
عدهای تنها به پشت سر گذاشتن آزمون فکر میکنند اما به نظر من تنها گذراندن کنکور مهم نیست و باید متوجه آنچه که بعد از کنکور اتفاق میافتد، باشیم. حتماً شما هم در جاهای مختلف با مراکزی روبرو شدهاید که کارهایی مانند پایاننامه دانشجویی حتی در مقطع دکتری را انجام میدهند که مشتریان خاص خودش را دارد. به نظر من این آینده کسانی است که بدون معلومات در کنکور پذیرفته شدهاند، افرادی که هیچ سواد و دانش علمیای ندارند. ما وارد دانشگاه میشویم که آینده شغلیمان را بسازیم اما اگر قرار باشد با روشهای غیرعلمی به جایی برسیم این موضوع باعث لطمه بزرگی به خودمان و جامعه خواهد شد.
همه میتوانند با این عامل موفق شوند
تلاش و داشتن پشتکار یکی از عوامل اصلی برای موفقیت در کنکور است. با این عامل حتی اگر شخصی استعداد ویژه ای را هم نداشته باشد میتواند با کمی تلاش و پشتکار در آزمون کنکور رتبه خوبی به دست بیاورد. علاوه بر این، آرامش قبل از کنکور تأثیر زیادی در کیفیت قبولی دارد. در دانشگاهی که تدریس میکنم، دانشجویانی هستند که در کلاس بسیار عالی عمل میکنند اما زمان امتحان برعکس آن هستند. وقتی از آنها دلیل این اتفاق را میپرسیم میگویند به دلیل استرس نمیتوانند در روز امتحان تمرکز کافی داشته باشند. هیچکس به اندازه خود داوطلب نمیتواند آرامش را در خود به وجود بیاورد. استرس تا یک اندازه معقول است. شما ماهها تلاش کردهاید و منتظر بازتاب تلاشتان هستید اما استرس در جایی که به عاملی بازدارنده تبدیل شود بسیار خطرناک است. (دکتر مرتضی اسمعیلی- استاد دانشگاه خوارزمی، دانشکده علوم ریاضی و کامپیوتر/ زندگی مثبت)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
به گزارش جام جم سرا ، تردیدی نیست زنان و مردان در بسیاری از موارد از جمله چگونه اندیشیدن، صحبت کردن و در نتیجه رفتارهای خود با یکدیگر متفاوتند، ولی برای برقراری یک ارتباط موفق و نتیجهبخش باید ببینیم چگونه میتوان با وجود تمام این تفاوتها، ارتباطی به دور از تنش و جر و بحث داشت. گاهی ما برای فهماندن منظور خود ناگزیر به مکالمه با همدیگر هستیم. پس باید بتوانیم گفتوگوی مناسبی با یکدیگر داشته باشیم و تکنیکهای چگونه حرف زدن را بیاموزیم.
تفاوت بین شنیدهها و گفتهها
همانطور که کیفش را روی مبل میانداخت، گفت: «مریمجان قبول کن حرف زدن با سعید هیچ فایدهای نداره... هر راهی رو بگی من امتحان کردم، ولی تاثیری نداشته. باور کن گاهی حرف همدیگر را نمیفهمیم. این جور مواقع درمونده میشم و نمیدونم چه کار باید بکنم. انگار اصلا به حرفهام گوش نمیده. همیشه داره کارهای خودش را میکنه و نظرش هم این است که من بیخودی غر میزنم! آخه به نظر تو، من اگر بخوام حرفم را بزنم یعنی اینکه دارم غر میزنم؟ واقعا این مردها چرا اینقدر با ما فرق میکنند ؟!... ما چه جوری باید بگیم چی میخواییم؟»
به نظر میرسد تفاوتهای زنان و مردان گاهی مشکلاتی را برای آنها به وجود میآورد که رابطه را با مشکل مواجه میکند و در این میان یکی از مهمترین جنبهها، حرف زدن آنها با یکدیگر است.
یکی از مهمترین ابزار برای برقراری ارتباط موفق، خوب گوش دادن به حرفهای یکدیگر است؛ گوش دادن درست یکی از مهارتهایی است که اگر بخوبی با آن آشنا باشیم، تنش کمتری در ارتباط خواهیم داشت؛ زیرا یکی از مشکلات و گلایههای ارتباط بین همسران این است که نمیدانند چطور درباره موضوعات مختلف صحبت کنند که به دعوا و دلخوری منجر نشود. بسیاری از افراد برای حل این مشکل دنبال راهکار و مهارت میگردند که حرف زدن درست و توام با آرامش را یاد بگیرند؛ غافل از اینکه بیشتر مواقع مشکلات ما در نحوه بیان جملات است؛ یعنی اغلب نحوه بیان ما باعث ناراحتی و آزار طرف مقابل میشود.
بنابراین همانگونهکه ارتباط، مهمترین پایه زندگی است، مشاجره هم مخربترین عامل پاشیده شدن آن است. زن و شوهر با مشاجره هم عواطف و محبتشان را جریحهدار کرده و هم ارتباط خود را با مشکل مواجه میکنند؛ یعنی همانگونهکه برقراری ارتباط خوب باعث میشود که دو طرف بیشتر به هم نزدیک شوند؛ مشاجره هم آن را خراب میکند و آدمها را از همدیگر دورتر و دورتر میکند. پس چه باید کرد؟
دکتر مریم نجابتیان، مشاور خانواده در این خصوص میگوید: به جرات میتوانیم بگوییم که شاید 10 درصد از ارتباطات کلامی که بین زن و شوهرها رد و بدل میشود، یک ارتباط سالم است. به این دلیل که وقتی رابطه صمیمانهای مانند ارتباط زناشویی بهوجود میآید، مسائل و مشکلاتی نیز بهدنبال خواهد داشت که همیشه یکی از طرفین میخواهد مساله و مشکل خود را مطرح کند.
به این ترتیب گاهی دو طرف وارد گردابی از سوءتفاهم و بحث و دعوا میشوند. همین موضوع هم اغلب مانع از طرح بحث اصلی میشود؛ یعنی وقتی دو نفر با هم بگو مگو دارند، ولی ارتباط عاطفی هم با هم ندارند، به محض اینکه اختلافی پیش میآید، کارشان به دعوا میکشد، اما زن و شوهرها معمولا هنگام دعوا و مشاجره خیلی ساده مشکلات را به ارتباط شخصی و خصوصی خود ربط میدهند. مثلا ممکن است بعضی صفات جزو خصوصیات شخصی یک فرد باشد، ولیچون هنگام دعوا به آن نقطه ضعفها اشاره میشود، همین موضوع باعث کدورت و ناراحتی آنها از همدیگر میشود.
نحوه بیان متفاوت
در دعوای بین همسران معمولا خود موضوع مورد اختلاف باعث ناراحتی همسران نمیشود؛ بلکه اغلب نحوه بیان این نظرات است که طرف مقابل را میرنجاند و باعث ناراحتیاش میشود. وقتی مرد از طرز صحبت کردن همسرش ناراحت میشود و فکر میکند او قصد رنجاندنش را دارد یا با صدای بلند با او صحبت میکند، چون قصد دارد با او دعوا کند؛ همه تلاش خود را به کار میبرد که ثابت کند حق با اوست. بنابراین در چنین موقعیتی به احساسات طرف مقابل توجهی نمیکند و به این ترتیب او را میرنجاند؛ در صورتی که مرد نمیتواند احساسات او را در ک کند و خیلی اوقات حتی حق ناراحتشدن را به همسرش نمیدهد. در چنین مواقعی زن هم چون احساس میکند همسرش او را درک نمیکند، واکنشی نشان میدهد که مرد را ناراحت میکند. مرد هم که علت واکنش زن را نمیداند، به جای اینکه لحنش را تغییر دهد؛ به تفسیر و توجیه منطقی کارهای خود میپردازد.
در این هنگام هر دو طرف نمیدانند که با این گونه حرفزدنهای خود درواقعدارند مقدمات یک جنگ و دعوای تمامعیار را پایهریزی میکنند. تصور مرد هم این است که زن قصد دعوا دارد؛ درحالی که زن هم از لحن تهاجمی همسرش آزرده خاطر میشود و میخواهد در برابر آن از خودش دفاع کند و فکر میکند توجیهات همسرش بیمورد است. به این ترتیب با شکلگیری بعضی سوءتفاهمات، نخستین اختلافات شکل میگیرند.
ریشهیابی اختلافات
دکتر نجابتیان میگوید: پژوهشها نشان دادهاند زن و شوهرها اغلب هنگام گفتوگو متوجه منظور همدیگر نمیشوند؛ به این صورت که زنها معمولا از کلمات بیشتری نسبت به مردان استفاده میکنند، زنها چیزی حدود 25 هزار کلمه و مردها 15 هزار کلمه در یک پروسه زمانی روزانه حرف میزنند.
مشکل اصلی هم در اینجاست که مردها این کلمات را قبل از اینکه از محل کار به خانه برگردند، استفاده کردهاند، در صورتی که خانمها معمولا شبهنگام دوست دارند صحبت کنند و داستانهای زیادی برای گفتن دارند. مثلا اگر شما از موی خانمی تعریف کنید شاید او بتواند درباره تمام جزئیات موضوع تعریف کند؛ درحالی که مردان بیشتر برای تبادل اطلاعات با یکدیگر حرف میزنند؛ یعنی درواقع با حرف زدن میخواهند واقعیات را رد و بدل بکنند و بیشتر هدفشان این است که اطلاعات همدیگر را محک بزنند.
به این ترتیب باید پذیرفت میزان بالایی از این اختلافات مربوط به جنسیت افراد است، اما این باعث نمیشود که ما فکر کنیم چون خیلی با هم تفاوت داریم، پس نمیتوانیم با یکدیگر ارتباط خوبی داشته باشیم. برای همین هم قبل از هر چیز باید نسبت به یکدیگر شناخت پیدا کنیم و خودمان را در بهترین موقعیتی قرار دهیم که میتوانیم ارتباط خوبی داشته باشیم و این مستلزم بخشش و داشتن انعطاف در مقابل یکدیگر است.
تفاوتهای آوایی
تفاوت آهنگ صدای زن و مرد نیز گاهی باعث توجه نداشتن آنها به حرفهای همدیگر میشود. آهنگ صدای زنها اغلب متغیرتر از مردان است و زنان از تنوع و گوناگونی بیشتری در آهنگ حرف زدنهایشان برخوردارند. به طور کلی زنها شنوندگان خوبی هستند؛ درحالی که مردان اینگونه نیستند.
دکتر نجابتیان در اینباره میافزاید: «برای زنها گفت و شنود و حرف زدن، وسیلهای برای همدلی و برقراری ارتباط عاطفی است؛ در صورتی که برای مردها گفتوگو بیشتر وسیلهای برای برقراری ارتباط و تبادل اطلاعات است.
مردها معمولا ترجیح میدهند با زبان بدن خود با همسرشان ارتباط برقرار کنند؛ در صورتی که زنان میخواهند با کلامشان با همسر خود ارتباط برقرار کنند. بنابراین با توجه به اینکه مرکز گویش زنها در دو نیمکره قرار دارد؛ به همین دلیل برای صحبت کردن نیز از هر دو نیمکره خود استفاده میکنند، درحالی که مرکز گویش مردان در نیمکره چپ قرار دارد و نسبت به مرکز گویش زنان کوچکتر است؛ برای همین هم هست که دختران از کودکی زودتر شروع به حرف زدن میکنند و پسرها دیرتر حرف میزنند.
زنان در برقراری ارتباط، گوش دادن و فراگیری زبان قویتر از مردان عمل میکنند، درحالی که مردان در برقراری ارتباط ضعیفتر هستند. این موارد تفاوتهایی هستند که در نحوه ارتباط کلامی بین مرد و زن وجود دارد.
برقراری مکالمه موفق؛ گوشهایمان را تیز کنیم
اما باید ببینیم با توجه به همه این اختلافات چگونه میتوانیم مکالمه خوبی داشته باشیم.
دکتر نجابتیان عقیده دارد یکی از مسائل مهم در این زمینه این است که توجه داشته باشیم افراد (بویژه مردان) وقتی میخواهند صحبت کنند انگار گوشهایشان را بستهاند و به حرفهای طرف مقابلشان زیاد گوش نمیکنند! بنابراین باید دید چگونه میتوان مردها را علاقهمند کرد که به حرفهای همسرانشان خوب گوش بدهند. یکی از مهمترین راههای آن هم این است که زنها شفاف و به طور مشخص و واضح حرف بزنند؛ نه در ابهام و با کنایه و داستانسرایی! یعنی بهترین کار این است که از ابتدا منظور و مفهوم نظر خود را بگویند.
شفاف و واضح سخن بگوییم
ما باید سعی کنیم تا جایی که ممکن است واضح و شفاف صحبت کنیم؛ یعنی هر چیزی را میگوییم، به آن اشاره میکنیم یا قصد داریم واقعا نتیجه درستی از آن بگیریم حتما دقیق بررسی کنیم. اگر طرف مقابل ما بدرستی متوجه منظور ما نشد؛ بهتر است آن را به طور کامل و موجز توضیح بدهیم، ولی بیش از حد موضوع را مهم و کسلکننده جلوه ندهیم. موضوع مهم دیگر آن است که بسیاری از اوقات طرف مقابل متوجه منظور اصلی حرفهاییکه ما میزنیم، نمیشود. بههمین خاطر ما باید نقطه ابهامی باقی نگذاریم و کاملا شفاف صحبت کنیم.
به حرفهای همدیگر توجه کنیم
گاهی افراد در خانوادههایی زندگی کردهاند که حرفهای والدینشان برای آنها چیزی جز تحقیر شدن، طعنه زدن و دستور دادن به همراه نداشته است؛ بنابراین سعی میکنند خودشان از صحبت کردن طفره بروند و این موضوع در مردان بیشتر از زنان دیده میشود، اما برای اینکه ما بتوانیم از اینگونه افراد، شنوندههای فعال و علاقهمندی بسازیم؛ یعنی آنها را ترغیب کنیم تا از گفتوگوی سالم و سازنده استقبال کنند؛ نخست باید ببینیم آنها از گفتههای ما چه برداشتی دارند و در واقع چه میشنوند.
گاهی ما حرفی میزنیم؛ درحالی که طرف مقابل ما متوجه حرفهای ما نمیشود و این نشاندهنده آن است که این ارتباط یکطرفه برقرار شده است. دلیل آن هم این است که بعضی افراد بویژه خانمها بیش از حد درباره یک موضوع حرف میزنند و به اصطلاح آن را کش میدهند؛ در صورتی که خودشان به حرفهای طرف مقابل گوش نمیکنند و توجهی به آنها ندارند.
دکتر مریم نجابتیان میگوید: گاهی فقط برایمان مهم است که خودمان حرفمان را بزنیم؛ بدون اینکه به دیگران توجهی داشته باشیم؛ یعنی باز هم میتوان گفت که لحن کلام در چگونگی ارتباط موفق بسیار مهم است. مثلا وقتی زنی با زبان امری و دستوری با همسرش صحبت میکند؛ چیزی که آن مرد میشنود، این است که همسرش دارد به او دستور میدهد. برای همین سعی میکند گوش خود را بر اینگونه حرفها ببندد. در این حالت باید تاکتیک و روش خود را عوض کنیم و به نوعی شیوه حرف زدنمان را تغییر دهیم. مثلا وقتی زنی تقاضایی دارد، باید خیلی محترمانه و واضح آن را مطرح کند و مطمئن شود که همسرش چه شنیده و در واقع نوع ارتباطشان باید کاملا مشخص شود و همچنین بایددیدکجاها نقاط ابهامی برایمان باقی مانده است.
توجه به انگیزههای یکدیگر
توجه داشته باشیم که ما چه خودمان گوینده باشیم و چه شنونده باید تمام حرفهایی که بین دو طرف رد و بدل میشود برای هر دو کاملا واضح و شفاف باشد، تا جایی که به انگیزهها و نیات همدیگر توجه داشته باشیم و بدانیم که واقعا هدفمان از درخواستهایی که از همدیگر داریم و هر پیامی که به همدیگر میدهیم، چیست.
مثلا زمانی که شوهرتان فکر میکند شما همیشه به گونهای آمرانه با او حرف میزنید و به این ترتیب او را آزار میدهید، شما نباید بسادگی از این موضوع بگذرید؛ بلکه باید ببینید پشت این کلمات چه چیزهایی پنهان شده که همسرتان را ناراحت میکند. یا زمانی که مردی اصلا به حرفهای همسرش گوش نمیدهد و ترجیح میدهد تلویزیون ببیند یا روزنامه بخواند، باید فهمید که پشت اینگونه رفتارها چه چیزی نهفته است؛ آیا به این دلیل نیست که از همسرش دلخور است یا احساس نمیکند زنش میخواهد او را کنترل کند یا حرف خودش را پیش ببرد.
همین موضوع باعث میشود ارتباط به این صورت بشود. وقتی متوجه انگیزههای واقعی همدیگر شویم، کمتر هم دچار سوءتفاهم میشویم و بیشتر به همدیگر توجه میکنیم.
به تفاوتهایمان توجه کنیم
زن و مرد در زندگی زناشویی تفاوتهایی با همدیگر دارند که حتما باید از آنها آگاهی داشته باشند.
مثلا یک زن یا شوهر باید بدانند با توجه به تفاوتهایی که دارند، میتوانند مکمل یکدیگر باشند. به نظر نجابتیان، اگر مردها در تکلم ضعیفترهستند وقتی با زنی ازدواج میکنند، درواقع میخواهند به نوعی خود را کاملتر کند و تبدیل به واحد کاملتری شوند. حتی گاهی این تفاوتها میتوانند جذابیت نیز داشته باشد، کمااینکه زن و مرد قبل از اینکه زیاد از زندگی زناشوییشان بگذرد و رنجشها و مسائلی پیش بیاید که این رابطه را مختل کند، گاهی از تفاوتها استقبال میکنند و آنها را مثبت میبینند؛ در صورتی که بعد از چند سال یا چند ماه همین موضوع برایشان نقطهای منفی و ضعف طرف مقابل قلمداد میشود. ما درواقع باید به یک موضوع بسیار مهم توجه کنیم و آن این است که در یک رابطه طولانیمدت؛ چیزی که باعث میشود مرد در لاک خود فرو برود و توجه زیادی به زنش نداشته باشد یا زن مدام غر بزند و در حال ایراد گرفتن باشد؛ درواقع این رنجشهایی است که بین آنها اتفاق میافتد، چون خیلی اوقات زن و مرد از مهارتهای لازم برای برقراری ارتباط موفق برخوردار نبودهاند.
دلایل خاموشی و سردی
ولی حالا چگونه میشود دو نفر که در آغاز حرفهایی زیادی با هم داشتهاند، بتدریج خاموش میشوند، کمکم حرف زیادی برای گفتن ندارند و رابطه آنها با سکوت توام میشود؟!
درواقع میتوانیم بگوییم یک رابطه زناشویی درست مانند مثلثی است که سه ضلع دارد؛ یکی از اضلاع آن شیفتگی یا اشتیاقی است که دو طرف به همدیگر دارند؛ یعنی دوست دارند هر لحظه در کنار همدیگر باشند و با هم صحبت کنند، چون برای همدیگر جذابیت دارند. ضلع دیگر آن تعهدی است که دو طرف نسبت به همدیگر دارند؛ زیرا شیفتگی و جذابیت منجر به ایجاد تعهد بین دو طرف میشود. همچنین کمکم نسبت به مسائل و مشکلات یکدیگر بیتفاوت نمیمانند.ضلع سوم نیز صمیمیتی است که بعد از مدتی بین دو نفر ایجاد میشود. بنابراین یک رابطه زناشویی خوب رابطهای است که سه ضلع شیفتگی، صمیمیت و تعهد به یک میزان در رابطه برقرار باشد، اما گاهی هم در روابط مشکلاتی پیش میآید که صمیمیت یا تعهد از بین میرود و درواقع با از بین رفتن یا کمرنگ شدن هر کدام از اضلاع، رابطه با مشکلاتی مواجه میشود. بنابراین اگر ما بتوانیم به گونهای رفتار کنیم که این سه بعد یا سه ضلع مهم در رابطه با مشکل مواجه نشود و همچنان این عوامل مهم پررنگ باقی بمانند، رابطه رو به سردی و خاموشی نمیگراید.
ولی گاهی افراد برای تامین بعضی از خواستههای خود، عوامل و اضلاع اصلی مثلث را نادیده میگیرند و نسبت به آنها بیتوجه میشوند؛ همین موضوع هم باعث میشود که رابطه کمکم با مشکلاتی همراه شود. در این صورت هر کدام از طرفین، تعابیر خاصی از رابطه برای خود خواهند داشت که در بسیاری از موارد هم برداشت درستی از کارهای یکدیگر ندارند و اغلب دچار سوءتفاهم میشوند. به این ترتیب افراد حتی گاهی نه حرفی برای گفتن با همدیگر دارند و نه اعتمادی به یکدیگر.
چه باید کرد؟
اما راهکارهای عملی برای تعدیل اینگونه موارد و برخوردار بودن از یک گفتوگوی سالم و موثر و خوب این است که به این نکات مهم توجه داشته باشیم:
در صحبت کردن زیادهروی نکنیم، دائم از هم ایراد نگیریم و انتقاد نکنیم و همیشه حق را به جانب خودمان ندانیم تا طرف مقابل هم بتواند درصدد دفاع از خود برآید. ضمن اینکه مظلومنمایی در رابطه نیز به نوعی گفتوگو را با مشکل مواجه میکند؛ زیرا طرف مقابل نمیتواند متوجه منظور اصلی ما شود. بهترین کار این است که پیام و منظور خود را به طرف مقابلمان بگوییم و روی حرف خودمان هم بمانیم تا او متوجه منظور واقعی ما بشود.
گاهی بعضی افراد (بویژه خانمها) اعتراض میکنند، ولی بعد از مدتی پشیمان میشوند؛ باید قبل از حرف زدن به نوع کلام خود فکر کنیم، پشیمانی گاهی سودی ندارد. مرز صمیمیت و بیاحترامی به همدیگر نزدیک است و ما معمولا آن دو را اشتباه میگیریم و فکر میکنیم چون با همسر خود صمیمی هستیم، میتوانیم هر گونه که میخواهیم با او صحبت کنیم؛ درحالی که این موضوع اصلا درست نیست و یکی از مهمترین دلایل انجام مکالمات ناموفق است.
یکتا فراهانی - چاردیواری
مهمترین دلایل ایجاد جوش
عظمائی با بیان اینکه معمولا بیشتر جوش ها با نارساییهای صفراوی و افزایش حرارت بدن ایجاد می شوند، اضافه کرد: استفاده از عرق کاسنی، شاتره، تخم شربتی و خاکشیر در پایین آوردن حرارت بدن نقش بسزایی دارد.
وی در خصوص سایر عوامل ایجاد جوش تصریح کرد: جوش های ناشی از عفونت به رنگ قرمز و جوشهای حاصل از اختلالهای هورمونی به رنگ قهوهای ظاهر میشوند. جوش های عصبی نیز به شکل نقطه های ریز قرمز بر روی مثلث بینی، اطراف دهان یا پیشانی بروز مییابند. همچنین جوشهای ناشی از تاخیر عادت ماهانه در خانم ها با ریزش مو و عصبانیت همراه است.
به گفته این محقق، یک سری جوش ها بر اثر خوردن غذاهای با طبع گرم، ادویهجات تند، دارچین و غذاهای سرخ کردنی بر روی صورت یا قسمتی از اطراف دهان و چانه تشکیل میشوند و نوع دیگری از جوشها به دلیل گرمی بیش از حد و افزایش ماده صفرا در کبد و قلب، ظاهر نامطلوبی به شانه ها و چهره میدهند.
روشهای طبیعی حذف جوشها
عظمائی تاکید کرد: حجامت صورت و زالو درمانی قویترین تاثیر را در طب سنتی برای از بین بردن جوش های پوستی دارد.
استفاده از آنتی بیوتیک های گیاهی مانند آویشن شیرازی، پونه، بابونه، مریم گلی هم به عنوان دم نوش و هم شستوشو دهنده موضعی جوش بسیار موثر است.
وی در رابطه با جوش های ناشی از کیست و اختلالات هورمونی استفاده از داروهای قاعدهآور را توصیه کرد که باعث کاهش استرس و حذف کامل جوش ها میشوند.
این پژوهشگر طب سنتی در خصوص جوشهای ناشی از افزایش صفرا اظهار داشت: نباید از غذا های سرشار از ادویه استفاده کرد. در عوض با عرق شاتره و کاسنی میتوان حرارت کبد را پایین آورد.
عظمائی در ادامه صحبتهایش اضافه کرد: میتوان از ترکیب سدر، بابونه، سفیداب به اندازه یک قاشق مرباخوری و 2 قاشق ماست و چند قطره لیمو ترش یک ماسک صورت معجزهآسا تهیه کرد.
به گفته این محقق، استفاده از داروهای گیاهی ضد جوش لایهبردار و ترمیمکننده پوست مانند کف دریا، مازو، گل ارمنی، گل انار، زاج و همچنین استفاده از عرقیجات و دمنوش عرق شاتره، کاسنی، بید، خارخاسک، کیالک، نیم ساعت قبل یا 2 ساعت بعد از مصرف داروها تاثیر بینظیری در فرآیند پاکسازی صورت دارد.
وی با تاکید بر مفید بودن میوه های با طبع خنک بر روی جوش بیان کرد: ماساژ دادن پوست صورت با لیمو ترش به دلیل خاصیت ضد عفونیکنندگی آن و ماساژ نواحی پرجوش با کدو حرارت این بخشهای صورت را تعدیل میکند. همچنین استفاده از خیار، خاکشیر و تخم شربتی بسیار کارساز است.
این پژوهشگر طب سنتی در خصوص درمان جوش های عصبی استفاده از مخلوط گیاهان آرامبخش نظیر گل گاوزبان، سنبلالطیب، بادرنجبویه همراه با لیمو را توصیه کرد.
عظمائی با تاکید بر نقش آنتیبیوتیک طبیعی در درمان جوش های عفونی گفت: استفاده از بابونه، آویشن و مریم گلی به صورت دمنوش و محلول شستشوی پوست به درمان جوش و سالک کمک شایانی میکند.
درد مزمن حس سادهای نیست و تحتتاثیر روشهایی است که مغز سیگنالهای درد را پردازش میکند.
درواقع، درد مزمن برحسب باورهای فرد درمورد سیگنالهای درد خود،
میتواند واکنشهای بسیار قوی احساسی، مثل ترس، اضطراب یا حتی وحشت، برانگیزد.
تنفس عمیق و ریلکسیشن نقاط شروع خوبی برای کنترل درد مزمنتان است.
تنها نقطه مثبت درد مزمن میتواند این باشد که مغز میتواند تا اندازهای نحوه کنترل
و کاهش حس درد را با استفاده از ترکیبی از تمرکز عمیق، تنفس و تکنیکهای تصویرسازی یاد بگیرد.
تنفس ساده و ریلکسیشن
قبل از هر چیز باید خودتان را ریلکس کنید. برای انجام یک تمرین ریلکسیشن، اول باید زمانی را در نظر بگیرید که میدانید در آن زمان هیچ مزاحمتی نخواهید داشت.
– خودتان را در یک وضعیت آرام (خوابیده یا به راحتی تکیه داده) در اتاقی تاریک قرار دهید.
یا چشمهایتان را ببندید و یا روی یک نقطه خاص متمرکز شوید. وضعیت قرارگیریتان باید حتماً راحت باشد.
– به این طریق تنفستان را کندتر کنید: عمیقاً از بینی نفس را داخل بکشید و درحالیکه به آرامی تا ۱۰ میشمارید،
با استفاده از قفسه سینه هوا را به داخل شکمتان بکشانید.
سپس درحالیکه لبهایتان را جمع کردهاید و تا ۱۰ میشمارید، به آرامی هوا را از دهان بیرون دهید.
– بعد از اینکه احساس کردید ریلکس شدهاید، شروع به استفاده از تکنیکهای تصویرسازی کنید.
وقتی ریلکس شدید، از تکنیکهای تصویرسازی زیر برای کنترل درد مزمن خود استفاده کنید:
تغییر تمرکز: در این تکنیک قدرتمند شما تمرکزتان را بر روی یک قسمت خاص از بدنتان که درد ندارد (مثل دست، پا و …) متمرکز میکنید
و حس آن قسمت از برن را تغییر میدهید. بعنوان مثال، تجسم کنید که دستتان گرم میشود. اینکار باعث میشود حواستان از منبع درد منحرف شود.
کوچک کردن توپ درد: در این تکنیک هم دردتان را به شکل یک توپ رنگی تجسم کنید (رنگی را تجسم کنید که یک رنگ استرسآور برایتان است مثل قرمز).
هر بار که نفس را داخل میکشید و بیرون میدهید، تصور کنید که «توپ» درد کوچکتر و کوچکتر میشود
و بهتدریج رنگ آن به یک رنگ آرامشبخشتر تبدیل میشود (بعنوان مثال برای خیلی از افراد این رنگ آبی یا سبز است).
همینطور میتوانید یک کیسه یخ آرامشبخش و خنککننده (یا کیسه گرم) را تجسم کنید که روی ناحیه درد قرار میدهید.
تصاویری را انتخاب کنید که برایتان آرامشبخش و تسکیندهنده باشد.
انتقال حس: از ذهنتان برای تولید حسهای متغیر، مثل گرما، سرما یا بیهوشی، در یکی از دستانتان که درد ندارد استفاده کنید
و آن دستتان را رو ناحیه دردناک قرار دهید. انتقال این حس خوشایند و لذتبخش را به ناحیه دردناک تجسم کنید.
حرکت درد: دردتان را از نظر ذهنی از یک ناحیه به یک ناحیه دیگر از بدنتان که تصور میکنید تحمل آن برایتان در آن ناحیه راحتتر است منتقل کنید
. مثلاً اگر نمیتوانید حتی یک دقیقه درد را در پایتان تصور کنید، دردتان را ذهنی از پایتان به کمرتان منتقل کنید.
حتی میتوانید درد را به خارج از بدنتان و به هوا حرکت دهید.
اینکار را میتوانید با تکنیک توپ درد هم انجام دهید. میتوانید توپ درد را در ذهنتان به خارج از بدنتان منتقل کنید.
این تکنیکها برای اینکه در کنترل دردتان موثر واقع شوند همه نیاز به تمرین دارند.
قبل از امتحان کردن تکنیکهای تصویرسازی، تمرین تنفس و ریلکسسازی را برای یک تا دو هفته انجام دهید
تا در آن حرفهای شوید. وقتی توانستید به وضعیت دیلکسیشن عمیق دست پیدا کنید، تمرینات تصویرسازی را اضافه کنید.
این تمرین را ۳ مرتبه در هفته هربار به مدت ۳۰ دقیقه انجام دهید.
با تمرین متوجه خواهید شد که قدرتتان روی درد افزایش مییابد و دستیابی به تسکین درد از شما انرژی ذهنی کمتری میگیرد.
همچنین میتوانید از یک متخصص روانشناس که در زمینه کنترل درد تخصص دارد کمک بگیرید.
منبع: مردمان
راهنمای مادران شاد
تکنیکهای پیشنهادی برای ایجاد شادیهای مادرانه
تاریخ انتشار : شنبه ۸ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۴۶
مادران شاد
روزنامه خراسان در شماره امروز خود در مطلبی تحت عنوان راهنمایی برای مادران شاد نوشت :
تنوع در ظاهر: به ظاهر خودتان اهمیت دهید. این هم به روحیه خودتان کمک میکند و هم به روحیه همسر و فرزندانتان. پوشیدن لباس خوب و مرتب، پاکیزگی، رنگ کردن موها و آرایشکردن و عطر زدن از جمله این موارد است. در نظر داشته باشید بچهها بسیار دوست دارند مادران خود را زیبا ببینند.
بیرون رفتن از خانه: حتما برای خودتان برنامه تفریحی بیرون از خانه در نظر بگیرید. در روزهای گرمتر پارک و فضای سبز و در روزهای سردتر اماکن تفریحی سرپوشیده ، مکان مناسبی برای قدمزدن با فرزند یا فرزندان است. این بیرون رفتن حتی میتواند بسیار کوتاه باشد اما بسیار ضروری است.
میهمانیهای دوستانه: داشتن چند دوست خوب که فرزندانی همسن و سال فرزندان شما داشته باشند، کمک میکند که گروههای دوستانهای برپا کنید و با یک پذیرایی ساده هم خودتان لذت ببرید و هم فرزندانتان از فرصت بازیکردن با بچههای همسن خودشان بهره مند شوند. بازی با همسالان هم لذتبخش است و هم به رشد شخصیتی آنها کمک میکند. شما هم چای مینوشید و گپ میزنید. بچه ها هم حین بازی با همسن و سالان خود درس زندگی را یاد می گیرند.
پرداختن به علایق شخصی: پرداختن به علایق شخصیتان به هیچ وجه خودخواهی نیست. اگر حتی زمان کوتاهی به دست میآورید خودتان را به یاد بیاورید و برای علایقتان وقت بگذارید. کتابخواندن، هنرهای دستی، آشپزی و... و یا هر کار دیگری که روحتان را آرام و شاد نگه میدارد.
ورزش کردن: ورزش کنید! کوتاه و در هر فرصت به دست آمده. میتوانید ورزشهایی را در خانه انجام دهید. مثل راهرفتن و حلقهزدن یا... اگر فرزندتان بزرگتر است، این ورزش را همراه او انجام دهید. این کار برای او بازی محسوب میشود.
تفریح دو نفره: تفریحات دونفره را فراموش نکنید. گاهی در ساعات کوتاهی کودک را به یک فرد مطمئن مثل مادربزرگش بسپارید و زمان را با همسرتان سپری کنید. چای بنوشید، گفت وگو کنید، بیرون از خانه قدم بزنید و...
بی خیالی انتخابی: داشتن فرزندان کوچک یعنی داشتن یک زندگی پر از شلوغی و به هم ریختگی. این آزادی در خانه برای رشد هوش فرزند شما ضروری است. پس انتخاب کنید که بیخیالتر از گذشته باشید. این بیخیالی در آرام کردن اعصابتان معجزه میکند.
داشتن مشاور: باید به جای صحبت با خانم همسایه و فلان فامیل، مشکلاتتان را با متخصص مطرح کنید. داشتن یک مشاور خوب در تربیت کودکتان و آرامش و شادی خودتان بسیار موثر است.
خواب و استراحت مفید: خیلی از مادران فرصت خوابیدن ندارند چون به محض خوابیدن فرزندشان باید به امور خانه برسند. سعی کنید کارهای اضافه را حذف کنید و تا حد امکان در زمانهای خواب کودکتان، شما هم بخوابید. یا او را در مواقعی به پدرش بسپارید و حداقل یک ربع دراز بکشید. خوابیدن به حد کافی، بر اعصاب شما اثر مثبت میگذارد و انرژیتان را برای فعالیت بهتر زیاد میکند.
بیان احساسات منفی: شاید خیلی از ماعادت داریم مدام ژست یک آدم راضی را به خودمان بگیریم. اما گاهی لازم است از عصبانیتها، خستگیها و خشمهایمان بدون سرکوب کردن آنها صحبت کنیم. این به ما کمک میکند که آرام شویم و به نقطه جوش نرسیم. این حقیقت را باور کنیم که مادری که عصبانی شده است مادر بدی نیست.
این هم فهرست دیگری از کارهایی که میتوانید انجام دهید تا شادتر باشید:
آشپزی و شیرینی پزی شاد، بازیهای خلاقانه با کودک، درستکردن کاردستی، گوش دادن به موسیقی خوب، دیدن فیلمهای خوب به جای سریالهای غمگین و تکراری، خواندن کتابهای خوب، عضویت در یک کانال تلگرامی خوب و مفید، دنبال کردن صفحات مفید و شاد در اینستاگرام و هزاران کار دیگر دوستداشتنیتان. مهمتر از همه این است که خودتان را از یاد نبرید.
مرجع : روزنامه خراسان
چه چیزی موجب اضطراب میشود؟
همان طور که قبلاً گفته شد استرس دلیل اصلی اضطراب همراه با عوامل دیگری مثل شرایط جسمانی، فشار اجتماعی و استفاده از داروها اســت. بدنتان بسته به حساسیت سیستم عصبی همدردانهی شما، به طور منفی یا مثبت به استرس واکنش میدهد. برای مثال وقتی شما کسی را شگفت زده میکنید، ضربان قلب شما بالا میرود و شما شروع به تفکر در مورد وضعیتهای بسیار نامعقول میکنید و این اغلب منجر به حملات ترس و وحشت میشود.روشهای تمدد اعصاب برای اضطراب :
تصدیق مثبت :
افرادی که از اضطراب رنج میبرند پر از تصدیقات منفی خود هستند. آنها از خود کم بینی شدید رنج میبرند. برای مقابله با اضطراب بسیار مهم اســت که این خود – تصدیقات منفی به خود – تصدیقات مثبت تغییر پیدا بکنند. مشکلات مربوط به این منفیات مربوط به سلامتی، اقتصاد، کارهای خانگی و یا روابط حرفهای خود را حل بکنید. این کار به شما کمک خواهد کرد تا ذهن خود را از تمام چیزهایی که منجر به استرس میشوند، خالی بکنید.مدیتیشن :
بر روی جنبههای مثبت زندگی تمرکز بکنید. چیز فردی کوچکی را که شدیداً نزدیک به قلب شما اســت بردارید. وقتی نفس خود را به آرامی و به طور عمیق به داخل و بیرون میدهید تمام توجه خود را به آن چیز جلب بکنید. باور داشته باشید که وقتی نفس خود را به داخل میدهید، به نیرو و قدرتی اجازه میدهید که ذهن شما را تصفیه کند و وقتی نفس خود را به بیرون میدهید، استرس و اضطراب از شما دور خواهد شد. در پایان این تمرین که 15 دقیقه طول میکشد تفاوت را در خود احساس خواهید کرد. اینها روشهای تمدد اعصاب و تنفس عمیق اثبات شده هستند.زمانی را برای تعطیل در نظر بگیرید :
در فعالیتهایی که باعث لذت شما میشوند شرکت بکنید. آن میتواند مثلاً نواختن آهنگ و یا گوش دادن به موسیقی، رقص، نقاشی، آواز خواندن، نوشتن، انجام ورزش دلخواه و غیره باشد. عامل رایج این اســت که همهی آنها فرمهایی از ابراز خود هستند. افراد مضطرب اغلب از چیزی یا کسی میترسند که باعث میشوند نسبت به ابراز احساسات مخفی و پنهان خود بیرغبت شوند. پذیرا شوید و داستان زندگی خود را از طریق فعالیت انتخابی خود بازگو کنید و این تعهدی اســت که برایتان شگفتی خواهد آفرید.ذکر بگویید :
مدیتیشن بهترین کاهندهی استرس اســت. در وضعیت راحتی بنشینید. لم ندهید و خمیده ننشینید. چشمان خود را ببندید و به طور عمیق نفس بکشید. به خود اجازه بدهید تا جایی که میتوانید به طور آرام نفس بکشید و آن را عمداً کنترل نکنید. حال تمام انرژی خود را بر روی نفس کشیدن متمرکز بکنید. همین طور که ادامه میدهید تمام افکار خود را مسدود بکنید و پنجرههای خیال و تصور خود را ببندید. حال نفس خود را به داخل بدهید و شکم خود را با هوا پر کنید. وقتی نفس خود را به بیرون میدهید تا جایی که میتوانید ذکر بگویید. 108 بار ذکر بگویید و سپس به آرامی چشمان خود را باز کنید تا خود را در آرامش بیابید.مهمترین دلایل ایجاد جوش
عظمائی با بیان اینکه معمولا بیشتر جوش ها با نارساییهای صفراوی و افزایش حرارت بدن ایجاد می شوند، اضافه کرد: استفاده از عرق کاسنی، شاتره، تخم شربتی و خاکشیر در پایین آوردن حرارت بدن نقش بسزایی دارد.
وی در خصوص سایر عوامل ایجاد جوش تصریح کرد: جوش های ناشی از عفونت به رنگ قرمز و جوشهای حاصل از اختلالهای هورمونی به رنگ قهوهای ظاهر میشوند. جوش های عصبی نیز به شکل نقطه های ریز قرمز بر روی مثلث بینی، اطراف دهان یا پیشانی بروز مییابند. همچنین جوشهای ناشی از تاخیر عادت ماهانه در خانم ها با ریزش مو و عصبانیت همراه اســت.
به گفته این محقق، یک سری جوش ها بر اثر خوردن غذاهای با طبع گرم، ادویهجات تند، دارچین و غذاهای سرخ کردنی بر روی صورت یا قسمتی از اطراف دهان و چانه تشکیل میشوند و نوع دیگری از جوشها به دلیل گرمی بیش از حد و افزایش ماده صفرا در کبد و قلب، ظاهر نامطلوبی به شانه ها و چهره میدهند.
روشهای طبیعی حذف جوشها
عظمائی تاکید کرد: حجامت صورت و زالو درمانی قویترین تاثیر را در طب سنتی برای از بین بردن جوش های پوستی دارد.
استفاده از آنتی بیوتیک های گیاهی مانند آویشن شیرازی، پونه، بابونه، مریم گلی هم به عنوان دم نوش و هم شستوشو دهنده موضعی جوش بسیار موثر اســت.
وی در رابطه با جوش های ناشی از کیست و اختلالات هورمونی استفاده از داروهای قاعدهآور را توصیه کرد که باعث کاهش استرس و حذف کامل جوش ها میشوند.
این پژوهشگر طب سنتی در خصوص جوشهای ناشی از افزایش صفرا اظهار داشت: نباید از غذا های سرشار از ادویه استفاده کرد. در عوض با عرق شاتره و کاسنی میتوان حرارت کبد را پایین آورد.
عظمائی در ادامه صحبتهایش اضافه کرد: میتوان از ترکیب سدر، بابونه، سفیداب به اندازه یک قاشق مرباخوری و 2 قاشق ماست و چند قطره لیمو ترش یک ماسک صورت معجزهآسا تهیه کرد.
به گفته این محقق، استفاده از داروهای گیاهی ضد جوش لایهبردار و ترمیمکننده پوست مانند کف دریا، مازو، گل ارمنی، گل انار، زاج و همچنین استفاده از عرقیجات و دمنوش عرق شاتره، کاسنی، بید، خارخاسک، کیالک، نیم ساعت قبل یا 2 ساعت بعد از مصرف داروها تاثیر بینظیری در فرآیند پاکسازی صورت دارد.
وی با تاکید بر مفید بودن میوه های با طبع خنک بر روی جوش بیان کرد: ماساژ دادن پوست صورت با لیمو ترش به دلیل خاصیت ضد عفونیکنندگی آن و ماساژ نواحی پرجوش با کدو حرارت این بخشهای صورت را تعدیل میکند. همچنین استفاده از خیار، خاکشیر و تخم شربتی بسیار کارساز اســت.
این پژوهشگر طب سنتی در خصوص درمان جوش های عصبی استفاده از مخلوط گیاهان آرامبخش نظیر گل گاوزبان، سنبلالطیب، بادرنجبویه همراه با لیمو را توصیه کرد.
عظمائی با تاکید بر نقش آنتیبیوتیک طبیعی در درمان جوش های عفونی گفت: استفاده از بابونه، آویشن و مریم گلی به صورت دمنوش و محلول شستشوی پوست به درمان جوش و سالک کمک شایانی میکند.
مهمترین دلایل ایجاد جوش
عظمائی با بیان اینکه معمولا بیشتر جوش ها با نارساییهای صفراوی و افزایش حرارت بدن ایجاد می شوند، اضافه کرد: استفاده از عرق کاسنی، شاتره، تخم شربتی و خاکشیر در پایین آوردن حرارت بدن نقش بسزایی دارد.
وی در خصوص سایر عوامل ایجاد جوش تصریح کرد: جوش های ناشی از عفونت به رنگ قرمز و جوشهای حاصل از اختلالهای هورمونی به رنگ قهوهای ظاهر میشوند. جوش های عصبی نیز به شکل نقطه های ریز قرمز بر روی مثلث بینی، اطراف دهان یا پیشانی بروز مییابند. همچنین جوشهای ناشی از تاخیر عادت ماهانه در خانم ها با ریزش مو و عصبانیت همراه اســت.
به گفته این محقق، یک سری جوش ها بر اثر خوردن غذاهای با طبع گرم، ادویهجات تند، دارچین و غذاهای سرخ کردنی بر روی صورت یا قسمتی از اطراف دهان و چانه تشکیل میشوند و نوع دیگری از جوشها به دلیل گرمی بیش از حد و افزایش ماده صفرا در کبد و قلب، ظاهر نامطلوبی به شانه ها و چهره میدهند.
روشهای طبیعی حذف جوشها
عظمائی تاکید کرد: حجامت صورت و زالو درمانی قویترین تاثیر را در طب سنتی برای از بین بردن جوش های پوستی دارد.
استفاده از آنتی بیوتیک های گیاهی مانند آویشن شیرازی، پونه، بابونه، مریم گلی هم به عنوان دم نوش و هم شستوشو دهنده موضعی جوش بسیار موثر اســت.
وی در رابطه با جوش های ناشی از کیست و اختلالات هورمونی استفاده از داروهای قاعدهآور را توصیه کرد که باعث کاهش استرس و حذف کامل جوش ها میشوند.
این پژوهشگر طب سنتی در خصوص جوشهای ناشی از افزایش صفرا اظهار داشت: نباید از غذا های سرشار از ادویه استفاده کرد. در عوض با عرق شاتره و کاسنی میتوان حرارت کبد را پایین آورد.
عظمائی در ادامه صحبتهایش اضافه کرد: میتوان از ترکیب سدر، بابونه، سفیداب به اندازه یک قاشق مرباخوری و 2 قاشق ماست و چند قطره لیمو ترش یک ماسک صورت معجزهآسا تهیه کرد.
به گفته این محقق، استفاده از داروهای گیاهی ضد جوش لایهبردار و ترمیمکننده پوست مانند کف دریا، مازو، گل ارمنی، گل انار، زاج و همچنین استفاده از عرقیجات و دمنوش عرق شاتره، کاسنی، بید، خارخاسک، کیالک، نیم ساعت قبل یا 2 ساعت بعد از مصرف داروها تاثیر بینظیری در فرآیند پاکسازی صورت دارد.
وی با تاکید بر مفید بودن میوه های با طبع خنک بر روی جوش بیان کرد: ماساژ دادن پوست صورت با لیمو ترش به دلیل خاصیت ضد عفونیکنندگی آن و ماساژ نواحی پرجوش با کدو حرارت این بخشهای صورت را تعدیل میکند. همچنین استفاده از خیار، خاکشیر و تخم شربتی بسیار کارساز اســت.
این پژوهشگر طب سنتی در خصوص درمان جوش های عصبی استفاده از مخلوط گیاهان آرامبخش نظیر گل گاوزبان، سنبلالطیب، بادرنجبویه همراه با لیمو را توصیه کرد.
عظمائی با تاکید بر نقش آنتیبیوتیک طبیعی در درمان جوش های عفونی گفت: استفاده از بابونه، آویشن و مریم گلی به صورت دمنوش و محلول شستشوی پوست به درمان جوش و سالک کمک شایانی میکند.