یکشنبه 19 مرداد 1393 ساعت 17:43
سقوط یک فروند هواپیمای مسافربری «ایران ۱۴۰» که از تهران عازم طبس بود اما به مقصد نرسید، افزون بر به جا نهادن کشته، مصدومانی داشت که بشدت دچار سوختگی شدهاند. در میان مجروحان تعدادی شهروند که در نزدیکی محل سانحه مشغول کار یا در حال گذر بودند نیز صدمه دیدند. جدیدترین تصاویر از حادثه، مصدومان و خانوادههای نگران آنها را در ادامه گرد آوردهایم.
جام جم سرا:آخرین آنتونوف 140 ایران سقوط کرد و 38 نفر از 48 خدمه و سرنشینش را به کام مرگ برد، حادثهای که گرچه اطلاعرسانی مناسبی از سوی رسانهها درباره آن صورت گرفت اما قطعا هیچ قلمی نمیتواند حال نزدیکان آن 48 نفری را که در هواپیما بودند شرح دهد. زمانی که اعلام شد 10 نفر از این حادثه جان سالم به در برده و به بیمارستانهای امام و پیامبران اعزام شدهاند بستگان تمام این 48 نفر راهی این دو بیمارستان شدند تا شاید از زنده بودن عزیزشان مطمئن شوند، امیدی که برای نزدیکان 38 مسافر هواپیما لحظهبه لحظه به سوی ناامیدی میرفت تا اینکه چند ساعت بعد، خود را کیلومترها دورتر از بیمارستان امام و پیامبران در مقابل نگهبانی ساختمان دو طبقه یافتند؛ مرکز تشخیص و آزمایشگاه پزشکی قانونی استان تهران در کهریزک.
همه امیدها ناامید شده بود ، چند خانواده دو شبانه روز را مقابل در ورودی این مرکز سپری کردند و باقی خانواده ها نیز مدام مسیر تهران تا کهریزک را طی میکردند ، هیچکس نمیتواند بگوید در آن ساعتها به خانوادههای جانباختگان آنتونوف 140 چه گذشت.
سهشنبه 21 مرداد، ساعت 10 شب: 60 ساعت گذشته است، چند خانواده همچنان پشت در ورودی مرکز تشخیص و آزمایشگاه پزشکی قانونی استان تهران در کهریزک نشستهاند، برخی پای تلفن پیگیر اوضاع هستند و برخی دیگر در مسیر کهریزک. کار شناسایی هویت اجساد تمام شد و موژان جهانگیری، مژگان استاد، علیاصغر منافی، سید ماشاءالله شکیبی ،حسین اکبری علویجه، محسن دری، فرزاد آزاده ،رضا بدری (قدری) ،علیرضا مولاپسندی ، نظرعلی ایزدپناه ، امیر برقیان ، مهدی پناهی ، غلامرضا عدالت، فرزاد خندهستانی ، سعید محمدیآرا، فرانک شیروانی مقدم ، قاسم قفانوری، غلامحسین قاسمی، رحمتالله حیدری ، آرمیتا یزدانی ، مهدی یزدانی ، مهدیه هوایی، مجید کاظمی، آوینا کاظمی ، عادله نریمانی ، محمد کاشانی ثابت ، شروین خسروی، عصمت خسروی، شیرین خسروی ، زهرا خسروی ، خدابخش خسروی ، نسرین بیطرف ثانی ،زینبالسادات طالبی ،سید محمد طالبی ، امیرعباس ناهید ، هادی مکتوبیان، حسین رفیعزاده و عصمت عرب شیبانی اسامی کشتهشدگانی هستند که هویتشان به تایید پزشکی قانونی رسیده است.
قرار است صبح روز چهارشنبه 22 مرداد تحویل اجساد به خانوادههایشان آغاز شود، اما کسانی که در محل حاضرند اصرار میکنند که اجساد را تحویل بگیرند ، گروهی دیگر نیز خود را به محل میرسانند و با موافقت قوه قضاییه اجساد در همان ساعت به خانوادههایشان تحویل داده میشود.
شناسایی
چند نفر از بستگان هر جانباخته وارد سالن مرکز تشخیص و آزمایشگاه پزشکی قانونی استان تهران میشوند کارهای اداری و روال قانونی انجام میشود ، حالا نوبت آخرین مرحله است ، خانوادهها باید چهره اجساد را ببینند هرچند که جز صورتی سوخته و جزغاله شده چیز باقی نمانده بود.
روبهروی در خروجی سالن انتطار ، پلههایی سفید رنگ که به سالن تشریح میرسد، دری میلهای و سفید رنگ در ابتدای پلهها قرار دارد و از مراجعین خواسته میشود که برای بالارفتن با حراست هماهنگ باشند ، مردی از بالا نام اولین نفر را میخواند و نزدیکانش باید 25 پله را طی کنند ، تا برای اولین بار پس از حادثه چهره عزیزشان از نزدیک ببینند، اینکار سختترین کار دنیاست ، تردیدی که در بالارفتن از پلهها وجود دارد به خوبی حس میشود ، مردی که بیش از 30 کیلومتر را از تهران طی کرده تا به کهریزک برسد در این 25 پله آخر دچار تردید میشود، پاهایش میلرزد و شاید در دلش آرزو می کند کاش برادرش نباشد ، شاید در دلش آرزو میکند که پزشکی قانونی اشتباه کرده باشد و برادرش زنده باشد ، اصلا شاید برادرش مسافر آن هواپیما نبوده و تنها اسمش به اشتباه در لیست پرواز بود ...
تمام این افکار در عرض طی کردن 25 پله به ذهن میآید ، 25 پلهای که شاید طولانیترین پلههایی باشد که تا آن روز طی کرده، بالاخره به بالا میرسد ، آمبولانس آماده است تا جسد را به مجتمع "عروجیان" ببرد تا غسلش کند. زیپ کاور باز میشود و مرد برای بار آخر با برادرش چهره به چهره میشود ، در یک لحظه ، خاطرات یک عمر از مقابل چشمانش رژه میرود و بعد نمیفهمد چه شد ، دو نفر زیر بغلش را گرفتهاند و او را از پلهها به پایین میآورند... .
این اتفاق 30 بار دیگر هم تکرارمیشود ، پدری چهره سوخته دخترش را میبیند و پسری با صورت سوخته شده پدرش روبهرو میشود ، ساعت نزدیک 2 بامداد است و دیگر کسی برای تحویل جسد به پزشکی قانونی نمیآید.
چهارشنبه 7 صبح: هشت نفر ماندهاند ، خانوادههای آنان برای شناسایی به پزشکی قانونی می آیند و دوباره همان 25 پله را طی میکنند، آخرین امید هم ناامید میشود و آنها باید مرگ عزیزشان را قبول کنند.
پیرمردی با پیراهن مشکی روی یکی از صندلیها نشسته است ، گوشش سنگین است و با صدای بلند صحبت میکند ، می گوید:" پسرش مهندس بوده وجزو کشتهشدههای هواپیماست". گریه نمی کند اما اوضاع خوبی ندارد، تلاشش برای فرو بردن بغض حالش را بدتر کرده است، از پسرش میگوید "رضا بدری"؛«پسرم مهندس بود همین یک بچه را داشتم و خرج زندگیام را میداد. زن و دو بچه هم داشت اما اجل امانش نداد. 78 سال از خدا عمر گرفتم تا عصای دستم زودتر از من بمیرد؟ مهندس بود و برای کار به طبس میرفت حالا جنازهاش را من تحویل می گیرم.»
تلاش پیرمرد برای کنترل بغضش بالاخره شکست می خورد ، اندام نحیفش میلرزد و با گریه چیزهایی زیرلب زمزمه میکند ، برای پسرش مرثیه می خواند ... پس از شناسایی جسد، در حالی که دو مرد زیر بازوان نحیفش را گرفتهاند به سمت غسالخانه میرود تا جسد پسرش را برای دفن به کرج ببرد.
جواد شکیبی ، برادر ماشاالله شکیبی ؛ نماینده مجلس پنجم و ششم هم برای تحویل جسد برادرش آمده، پسر مرحوم شکیبی هم آمده، مردی با پوشهای که نوشته مجلس شورای اسلامی روی آن خودنمایی می کند به او نزدیک می شود و از هماهنگی برای تشیع پیکر ماشالله شکیبی از مقابل مجلس خبر میدهد. جواد شکیبی میگوید: «قرار بود برادرم را در حرم مطهر اما هشتم در کنار پدر و مادرمان به خاک بسپاریم ، اما متوجه شدیم که وصیت کرده در یکی از امامزادههای طبس خاک شود ، او را به طبس خواهیم برد و یکشنبه هفته آینده مجلسی ختمی در مسجد جامع شهرک غرب برایش خواهیم گرفت». او از اینکه گروهی از نمایندگان مجلس ، تعدادی از نزدیکان حسن روحانی و سید محمد خاتمی درگذشت برادرش را تسلیت گفتهاند قدردانی میکند و بعد به سمت همان 25 پله میرود تا برای آخرین بار برادرش را از نردیک ببیند...
خانواده علیرضا مولاپسند ، دیگر قربانی حادثه شوم سقوط هواپیما هم آنجا حضور دارند ، آنها هم منتظرند تا نامشان از لیست خوانده شود تا پس از عبور از 25 پله آخرین دیدارشان را با این مسافر آنتونوف140 داشته باشند ، شرایطشان برای صحبت مناسب نیست و تنها میگویند که علیرضا مهندس و مجرد بود که برای کار به طبس میرفت ... .
ساعت 11 پیش از ظهر چهارشنبه: بیش از 72 ساعت از سقوط گذشته است ، تمامی اجساد به خانوادههایشان تحویل داده شدند، قربانیان آخرین پرواز آنتونوف امروز دیگر در خاک آرامیدهاند، هیچ کدام هفته پیش گمان نمیکردند که یک هفته بعد قرار است در یکی از آرامستانهای طبس ، تهران ، کرج ، اصفهان و ... آرام بگیرند.(ایسنا)
یکشنبه 26 مرداد 1393 ساعت 12:53
زتدگی در شرایط سخت، خانوادههایی که ناچار به کوه و صحرا زدند، بیآب، بیغذا، بیسرپناه، با کودکانی که محرومیت برایشان حسی غریب نیست... این روزها برای ایزدیها، خانواده یعنی آمیختن اشک با آه، یعنی خبر ناگهانی کشتن مردها، به کنیزی رفتن زنها، تجاوز به دختربچهها؛ زندگی با آهنگ ترس و ترس و ترس.
جام جم سرا: «من به هیچ وجه راضی نمیشوم که با خانواده تو در یک ساختمان زندگی کنم»، «بیا در خانهای کوچکتر و منطقهای معمولیتر زندگی کنیم ولی در خانه پدر و مادر تو نباشیم». این جملات در حالی بین زوجهای جوان مطرح میشود که در گذشتهای نه چندان دور، بعضی افراد پس از ازدواج بدون هیچ مشکلی با خانواده همسر خود در یک مکان زندگی میکردند اما امروزه و باگذشت زمان، تغییر نسلها و تفاوت در نگرش و توقعات جوانان امروزی، این موضوع به یک نگرانی برای زوجین تبدیل شده است.
هرچند برخی زوجین به دلایل مختلفی از جمله مسائل اقتصادی، حاضر میشوند در چند سال اول زندگی خود با خانواده همسرشان در یک ساختمان زندگی کنند، اما معمولا دختران و پسرانی که در ابتدای راه زندگی مشترک خود هستند، ترجیح میدهند در مکانی زندگی کنند که تا حد امکان چند خانهای با خانواده همسرشان فاصله داشته باشد.
ریشه چنین نگرشی را باید در باورهای غیرمنطقی زوجهای جوان درباره خانواده همسرشان جستوجو کرد. یکی از مسائل چالش برانگیز که بیشتر زن و شوهرها بخصوص در سالهای ابتدایی زندگی مشترک خود، به صورت مستقیم و غیر مستقیم با آن روبرو هستند، چگونگی ارتباط با خانواده همسر است.
زمانهایی پیش میآید که رابطه عروس یا داماد با خانواده همسر خود دستخوش تغییر میشود و اختلافات بالا میگیرد. به وجود آمدن چنین مشکلاتی میتواند به دلیل نداشتن مهارتهای برقراری ارتباط مؤثر و نداشتن مهارت حل مسئله به یک معضل بزرگ تبدیل شود. در ادامه به زوجها و والدینشان برای داشتن ارتباط مناسب و صمیمی با یکدیگر توصیههایی ارائه خواهد شد:
بدون پیش قضاوت در کنار خانواده همسر
افکار پیش زمینه ذهنتان را سر و سامان دهید. زندگی، مبتنی بر واقعیتهاست پس دلیلی ندارد ذهن خود را با افکار و الگوهای کهنهای که شاید هیچ وقت مصداق و واقعیتی نداشته است، پر کنید و از همه بدتر اجازه دهید این افکار در رفتارهایتان تاثیر بگذارد.
خانمها بخوانند:
اگر در طول زندگی، شاهد نارضایتی مادرتان یا زنان دیگری از خانواده همسرشان بودهاید و هرگز دلیل این نارضایتیها را منطقی ندیدید، دلیل ندارد شما همان الگوی آنها را پیش بگیرید. این الگوی نادرست شاید به دلیل اختلاف سنی یا اختلاف طبقاتی آنها بوده است.
شما باید با سیاستهای ظریف، همه جوانب را برای برخورد صحیح با مادرشوهرتان در نظر بگیرید. مردان در زندگی خود آرامش و رضایت بالاتر را با زنانی تجربه میکنند که خانواده همسر خود را میپذیرند و صمیمیتی ویژه را بین خود و آنها ایجاد میکنند. این به نفع شماست که ذهنیت خود را درباره خانواده همسر از منفی گرایی به مثبت اندیشی سوق دهید.
آقایان بخوانند:
اگر به دلایل مختلف پذیرفتید که برای سالهای اولیه زندگیتان در خانه پدر همسرتان زندگی کنید، دلیل ندارد هر روز لفظ «داماد سرخانه» را مرتب در ذهنتان تکرار کنید و مدام نگران این باشید که نکند رفتارهایم در ذهن خانواده همسرم این تفکر را ایجاد کند که من واقعا یک داماد سرخانه هستم. این احساس را میتوان با ۲ روش التیام بخشید:
اولا با خانواده همسرتان به طور روشن در رابطه با جبران لطفشان به هر شکلی که در توانتان است، صحبت کنید تا احساس مدیون بودن به آنها، شما را نیازارد. ثانیاً اگر آنها به هر دلیلی با این خواسته شما موافقت نکردند با خرید موارد جزئی از احتیاجات منزلشان یا خرید هدایایی در مناسبتهای مختلف جبران کنید. این نکته بسیار مهم است که رفتارهای شما طوری باشد که حداقل در خودتان احساس مدیون بودن، ایجاد نکند.
والدین بخوانند:
دختر و پسری که تشکیل خانواده دادهاند، اگرچه نیازمند راهنماییهای والدین خود هستند اما دارای غرور خاصی هستند که هرگاه احساس کنند از طرف شما زیر پا گذاشته میشود، ممکن است با شما دچار تعارض شوند. مطلوبترین راه این است که بین مسائل اساسی یک زندگی مشترک و مسائل درجه دو که فرزندتان و همسرش قادر به درک آنها هستند، تفاوت قایل شوید.
تعیین حریم روابط با خانواده همسر
برای زندگیتان حریم قایل شوید. اگر شما با خانواده همسرتان در یک ساختمان و در ۲ واحد یک آپارتمان باشید، ضروری است که حریمی را برای روابطتان در نظر بگیرید و آن را در مرحله اول به صورت غیر مستقیم با خانواده همسرتان در میان بگذارید. توصیه میشود که درباره این مرز و حریمها با همسر خود به توافق برسید تا از امتیاز همراهی همسرتان هم برخوردار شوید.
خانمها بخوانند:
اگر به هر دلیلی از خانواده همسر خود ناملایمات و رفتارهایی میبینید که شما را آزرده خاطر میکند، دلیلی ندارد همسر خود را مسئول تمام این مشکلات بدانید. مطمئنا او هم از اینکه بین شما و خانوادهاش اختلافی وجود داشته باشد، رنج خواهد برد. پس به این مسائل به عنوان یک چالش نگاه کنید که برطرف شدن آن، نیازمند همکاری شما و همسرتان است و به تنهایی قادر به رفع آن نخواهید بود. اگر به هر دلیلی همسرتان از زیر بار این همکاری شانه خالی کرد، آنگاه از طریق تقویت توانمندیهای شخصی میتوانید بر این تنشها غلبه کنید.
آقایان بخوانند:
توجه داشته باشید که هر کسی دارای حس تعلق و تعهد به خانواده خودش است بنابراین شما نمیتوانید همسر خود را مجبور کنید در تمامی مسائل با شما هم عقیده باشد. اگر درباره موضوعی با خانواده همسر خود مشکل دارید، میتوانید از طریق مذاکره منطقی با آنها، مشکل را حل کنید. به یاد داشته باشید زنان به طور ذاتی در برابر چالشهای هیجانی از این قبیل، مقاومت روانی قوی مانند شما ندارند.
والدین بخوانند:
به حریم زندگی فرزندتان و همسرش احترام بگذارید. اگر در مورد مسئلهای از شما راهنمایی نمیگیرند، این را به حساب بیادبی یا بیتوجهی آنها به خودتان نگذارید. آنها افراد بالغی هستند که قدرت تجزیه و تحلیل مسائل را تا حدی دارا هستند پس لزومی ندارد در مورد هر مسئلهای بخواهید آنها را راهنمایی کنید. از طرف دیگر رفتارهای احترام برانگیز شما، این حس را در آنها ایجاد میکند که میتوانند در مواقع بحرانی به شما اعتماد کنند و از کمکها و راهنماییهای شما بهرهمند شوند.
دلسوزی شما به فرزندتان و زندگیاش کاملا پذیرفتنی است اما ورود همه جانبه به مسائل زندگی آنها، مطمئناً در رابطه بین شما و عروس یا دامادتان ایجاد مشکل میکند.
توافق شفاف در زمینه مسائل مالی
برای امور اقتصادی و اموری که مشترک هستند، به توافق همه جانبه با همسر خود برسید تا بین همسرتان و خانوادهاش بدبینی یا سوء برداشت به وجود نیاید.
خانمها بخوانند:
برای قبضها، مخارج تعمیرات، خریدها و حتی مسافرتهایی که با خانواده خود میروید با پدرتان صحبت کنید و بخواهید که همه چیز را با همسرتان روشن، شفاف و از قبل تعیین شده پیش ببرد. سعی کنید به حس استقلال خواهی همسرتان و عزت نفس او در مقابل خانواده احترام بگذارید.
آقایان بخوانند:
درست است شما در منزل پدرتان زندگی میکنید اما دلیلی ندارد علاوه بر هزینههای توافق شدهای که جایگزین اجاره بها شده، تمامی مخارج مازاد خانوادهتان را نیز به دوش بکشید. این موارد را برای همسرتان شفاف کنید تا موجب بروز بدبینی یا سوءتفاهم در او نشوید.
والدین بخوانند:
مسائل اقتصادی جزو حریم خصوصی یک زن و شوهر محسوب میشود. هر گونه ورود به این حریم حتی با نیت خیرخواهانه مطمئنا در رابطه بین شما و همسر فرزندتان خدشه وارد میکند. بنابراین سعی کنید کمکهای مالی خود را با هر عنوانی به جز کمک کردن، زیر بال و پر گرفتن و عناوینی مانند اینها انجام دهید. عزت نفس فرزند شما و همسرش در احترامی است که شما به استقلال آنها به عنوان یک خانواده میگذارید. (جواد غفوری نسب - کارشناس ارشد مشاوره خانواده/ خراسان)
جامجمسرا: از زمان روی کار آمدن تیم مدیریتی جدید وزارت بهداشت، بحث جدی نگرفتن این طرح از سوی متولیان جدید نظام سلامت، نقل محافل کارشناسان سلامت بوده است، اما حالا وزیر بهداشت با صراحت اعلام کرده که اجرای این طرح، نهتنها منتفی نشده است، بلکه امسال در بسیاری از شهرها و روستاهای کشور هم اجرا میشود.
البته طرحی که از آن به عنوان ناجی نظام سلامت یاد میشود، حالا دوباره کارش به بنبست بیپولی خورده است.
سال گذشته، در حالی که قرار بود اعتباری حدود 2000 میلیارد تومان به طرح پزشک خانواده اختصاص پیدا کند، اما تا پایان سال 92 فقط 40میلیارد تومان از این اعتبارات به پزشک خانواده رسید.
حالا امسال هم گویا قرار است دوباره این داستان تکرار شود. وزیر بهداشت روز گذشته در گفتوگو با فارس، تاکید کرد: امسال برای اجرای پزشک خانواده، 2027 میلیارد تومان تصویب شده است که امیدواریم این اعتبار اختصاص پیدا کند.
دکتر حسن قاضیزاده هاشمی ابراز امیدواری کرده است که اگر اعتبار برنامه پزشک خانواده را بموقع بدهند، شاید بتوانیم امسال در برخی استانهایی که آمادهتر هستند، مثلا در برخی شهرها با جمعیت 50 تا صد هزار نفر هم برنامه پزشک خانوادهرا اجرا کنیم.
البته اجرای این طرح به این معنی نیست که امسال برای اولین بار این طرح انجام میشود، بلکه هماکنون در دو استان فارس و مازندران، تعداد زیادی از روستاها و برخی شهرهای زیر 20 هزار نفر نیز این طرح انجام میشود ولی قضیه اینجاست که حتی خود وزیر بهداشت هم بصراحت میگوید: آنچه تاکنون به این نام اجرا شده، برنامه پزشک خانواده نبوده است. یعنی حتی برنامههایی هم که تاکنون با عنوان پزشک خانواده اجرا شده، به اعتقاد وزیر بهداشت، فقط اسمش برنامه پزشک خانواده است و همچنان برنامههای پزشک خانواده واقعی در کشور عملیاتی نشده است.
همان زمان اخذ رای اعتماد نیز هاشمی بصراحت اعلام کرد اجرای کامل برنامه پزشک خانواده، ده تا 15 سال زمان میبرد، این اظهار نظر را اگر با بودجههای ناچیز اختصاص داده شده به این طرح طی سالهای اخیر مقایسه کنیم، متوجه میشویم که چرا وزیر بهداشت میگوید اجرای کامل این طرح، دستکم یکدهه طول میکشد. مشکلات بودجهای و ضعف مدیریتی که بر سر راه پزشک خانواده وجود دارد، مانع از آن شده است که طی سالهای اخیر، الگوی درستی از پزشک خانواده به اجرا دربیاید.
حال در چنین شرایطی وزیر بهداشت امیدوار است که امسال بتواند در صورت تخصیص اعتبار کافی، برنامه پزشک خانواده را در حاشیه شهرهای بزرگ، شهرهای کوچک و همچنین همه شهرهای دو استان فارس و مازندران، اجرا کند.
هاشمی خاطرنشان کرده اجرای این برنامه طی سال 93 در شهرهای زیر 20 هزار نفر متوقف نمیشود و در حاشیه شهرهای بزرگ که 8.5 میلیون نفر جمعیت دارند نیز در قالب خرید خدمت از بخش غیردولتی اجرا میشود.
مجلس؛ پیگیر اعتبارات پزشک خانواده
امسال وزارت بهداشت بشدت درگیر اجرای طرح تحول سلامت است؛ طرحی که انصافا توانسته است مشکلات زیادی را از چهره بیمارستانهای دولتی بزداید و رضایت نسبی بیماران بستری را فراهم کند.
پیشبینیها حاکی از آن است که دولت برای اجرای این طرح کلان، تا پایان سال نیاز به ده هزار میلیارد تومان اعتبار دارد که فعلا حدود 3000 میلیارد تومان از این اعتبار، اختصاص پیدا کرده است. از طرف دیگر، این وزارتخانه برای اجرای طرح پزشک خانواده هم دستکم 2000میلیارد تومان نیاز دارد.
یعنی اگر وزارت بهداشت بخواهد امسال هم طرح تحول سلامت و هم طرح پزشک خانواده را اجرا کند، دستکم نیاز به 9000 میلیارد تومان اعتبار دارد.
عبدالرحمان رستمیان، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با جامجم، ابراز امیدواری میکند مجلس بتواند در رایزنی با دولت، اختصاص اعتبار طرح پزشک خانواده را عملیاتی کند.
وی خبر میدهد که مجلس تا چند هفته دیگر با محمدباقر نوبخت، معاون رئیسجمهور، جلسهای برگزار خواهد کرد و در آن جلسه، مجلس تلاش خواهد کرد تا دولت، اعتبارات لازم برای اجرای طرح پزشک خانواده را تخصیص بدهد.
مشکل فقط تخصیص اعتبار نیست
در برنامه پزشک خانواده، هدف کلی این است که مراجعه مردم به بخشهای درمانی هدفمند شود. مثلا بیمار بهجای آنکه از همان اول به پزشک متخصص مراجعه کند، ابتدا به پزشک عمومی مراجعه کرده سپس در صورت نیاز، به پزشک متخصص ارجاع داده شود.
این کار باعث میشود که هزینههای درمان، هم برای بیمار و هم برای نظام درمان کاهش پیدا کند. همچنین در این برنامه، باید ابتدا همه مردم دارای پرونده پزشکی باشند سپس پزشک خانواده با در نظر گرفتن سوابق بیماری افراد، خدمات پیشگیری از بیماریها و خدمات درمانی را به بیمارش ارائه دهد.
این طرح در بسیاری از کشورهای توسعهیافته اجرا میشود و به دلیل نظاممند شدن فرآیند درمان و بالا رفتن اهمیت پیشگیری از بیماریها، این طرح در نهایت به ارتقای سلامت مردم منجر شده است.
فرزاد فرقان، عضو شورای عالی نظام پزشکی کشور نیز در گفتوگو با جامجم معتقد است: این طرح میتواند نظام سلامت ایران را متحول کند ولی بحث اینجاست که مشکل اجرای این طرح، فقط کمبود اعتبار نیست.
به اعتقاد فرقان، اجرای این طرح در وهله اول نیاز به فرهنگسازی بین مردم دارد و این فرهنگ باید بین بیماران رواج پیدا کند که برای هر بیماری، نیاز نیست به پزشک متخصص مراجعه کنند.
علاوه بر این، وی بر این باور است که الکترونیک شدن پرونده سلامت همه شهروندان و ارتقای جایگاه پزشک عمومی، پیشنیازهایی است که تا این کارها انجام نشود، پول ریختن به پای طرح پزشک خانواده، کمفایده است.
از سوی دیگر، هنوز برنامه خاصی برای آموزش پزشکان جهت اجرای طرح پزشک خانواده انجام نشده و همین مساله هم مشکل دیگری است که اجرای پزشک خانواده را با چالش جدی مواجه کرده است.
در حالی که بسیاری از کارشناسان نظام سلامت تاکید دارند باید به دانشجوی پزشکی در همان دوران تحصیل، آموزش اجرای طرح پزشک خانواده داده شود، اما هنوز هم کم نیستند پزشکانی که با نحوه صحیح اجرای این طرح کلان آشنا نیستند و نظام سلامت هم تاکنون برای آموزش آنها فکری نکرده است.
در حقیقت، جدای از مشکلات تخصیص اعتبار به طرح پزشک خانواده، هنوز وزارت بهداشت نتوانسته است پیشنیازهای لازم برای اجرای موفقیتآمیز این طرح مترقی را اجرا کند و همه این مسائل میتواند به این معنا باشد که امسال هم خیلی نمیتوان توقع داشت پزشک خانواده در کشور، رنگ و بوی اجرای واقعی بگیرد.
امین جلالوند - گروه جامعه
جام جم سرا: همه اینها خوب است و امکاناتی است که ابزارهای جدید برای زندگی شیرینتر به ما ارزانی میکند اما همین فناوریهای خوب همچون چاقویی دو لبه است که گاه به جان زندگی و خانوادهمان میافتد.
امروز دسترسی سهل و آسان به ابزارهایی چون وایبر روی تلفنهای همراه، نهاد خانواده را نشانه گرفته است و چون گردابی سهمگین ناخواسته ما را در خود میکشد.
بسیاری از زنان و مردان از طریق همین نرمافزارهای نوین به جای سخن گفتن با اعضای خانواده، با دوستان و آشنایان وایبری خود حرف میزنند و طلاق عاطفی آسمان زندگی آنها را ابری کرده است.
چه بسیار زنان و مردانی که از همین طریق با آشنایی آسان و فوری و حتی تصادفی با غریبهها ، هستی خانواده را نابود کرده و تن به خیانت و بیوفایی دادهاند.
امروزه آسیبهای ناشی ازفناوریهای جدید موجب از هم پاشیدگی خانوادهها شده است. باور ندارید، کافی است سری به راهرو دادگاههای خانواده بزنید تا با خیل بیشمار افرادی مواجه شوید که به همین دلیل دادخواست جدایی دادهاند.
خیانت، بیوفایی و طلاق عاطفی تنها مشکلات ناشی از این فناوریها و عضویت در شبکههای اجتماعی نیست. این ابزارها اعتیادآور است، همچون شیشه و کراک که وقتی به آن مبتلا شدیم، نمیتوانیم براحتی از شرش خلاص شویم.
وایبر وقت و زمان را برایمان میکشد و ما لحظهای چــشم میگــشاییم که به دلیل حضور بیحد و مرز و اعتیادگونه در وایبر و ... حتی فراموش کردهایم احوال پدر و مادر بیمارمان را بپرسیم. باور کنید این واقعیت تلخ این روزهای بسیاری از ماست.
خیانت همسران، بیتوجهی و بیمسئولیتی در قبال خانواده، حضور غریبهها در حریم خصوصی زندگی، چشم و همچشمی، انتشار اخبار دروغ و شایعات بیاساس که نگرانی و ترس را در جانمان میریزد، دوستیابیهای خطرناک نوجوانان، ازدواجهای بیپایه و اساس و ... از آسیبهایی است که به دلیل نبود فرهنگ استفاده صحیح و قانونمندانه از ابزارهای جدید فناوری بر ما و خانواده وارد میشود.
ما هر هفته در ضمیمه خانوادگی چاردیواری یکی از این آسیبها را واکاوی میکنیم و نسبت به آن هشدار میدهیم، این هفته به وایبر به عنوان سارق جدید زمان نگاهی افکندهایم.
ضمن این که تاکید میکنیم این نوشتارها بهمعنای نفی همه امکانات مثبتی نیست که ابزارهای نوین ارتباطی به ما عرضه میکنند، همه این ابزارها خوب است، مشروط به این که ما از آنها خوب بهره بگیریم. گزارش «وایبر، سارق جدید زمان» را در ضمیمه این هفته چاردیواری بخوانیدو دیگر موضوعات را هفتههای بعد دنبال کنید.
زهرا عرب - معاون سردبیر
جام جم سرا: سرهنگ محمد بخشنده با اشاره به عملیات اخیر پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ برای دستگیری یک باند خانوادگی قاچاق، تهیه و فروش انواع مواد مخدر به خصوص حشیش اظهار داشت: در پی ارجاع چندین فقره گزارش و شکایات مردمی مبنی بر توزیع مواد افیونی از نوع حشیش توسط یک باند خانوادگی در تهران، پروندهایی در این رابطه تشکیل شد.
وی با بیان اینکه ماموران معاونت عملیات ویژه پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ رسیدگی به این پرونده را در دستور کار خود قرار دادند، گفت: ماموران این معاونت با استفاده از گزارشهای مردمی و در تحقیقات اولیه خود دریافتند که اعضای این باند خانوادگی، یکی از گردانندگان اصلی باند توزیع مواد افیونی از نوع حشیش در شهر تهران هستند.
سرپرست پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ در ادامه افزود: در ادامه تحقیقات مشخص شد اعضای این باند علی رغم فعالیت در شهر تهران، در مخفیگاهی در حصارک کرج مستقر هستند که برای دستیابی به آدرس دقیق اعضای این باند، رصدهای اطلاعاتی پیچیدهای در دستور کار قرار گرفت و در نهایت ماموران توانستند محل دقیق اختفای این باند را رد یابی کنند.
بخشنده با تاکید بر اینکه اعضای این باند حرفهای برای شناسایی نشدن توسط ماموران، زندگی مخفیانهای داشتند گفت: پس از شناسایی محل اختفای اعضای این باند، اطلاعات به دست آمده طی گزارش مکتوبی به مقام قضایی منعکس شد که پس از اخذ نیابت قضایی، دستور بازداشت متهمان صادر گردید.
وی ادامه داد: ماموران پایگاه پنجم پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ پس از اخذ نیابت قضایی و دستور بازداشت اعضای این باند، با همکاری عوامل پلیس مبارزه با مواد مخدر استان البرز محل اختفای اعضای این باند را در محاصره درآوردند و در یک عملیات ضربتی و با رعایت کلیه موازین شرعی و قانونی وارد مخفیگاه متهمان شده و سه عضو این باند خانوادگی به نامهای «جلال»، «اردلان» و «زینت» را دستگیر کردند و در بازرسی از مخفیگاه آنها، مقدار ۲۷ کیلوگرم موادمخدر از نوع حشیش و ۱ کیلوگرم تریاک کشف و ضبط گردید.
سرپرست پلیس مبارزه با مواد مخدر پایتخت در پایان به نحوه فعالیت اعضای این باند اشاره و خاطرنشان کرد: جلال پدر این خانواده و اردلان یکی از پسرهای وی، وظیفه تهیه و توزیع مواد مخدر را داشتهاند و مواد تهیه شده را در منزل عروس دیگر خانواده نگهداری میکردند که پس از دستگیری اعضای این خانواده، متهمان به همراه مواد مکشوفه جهت سیرمراحل قانونی به پلیس مبارزه با موادمخدر استان البرز دلالت داده شدند. (تسنیم)
جام جم سرا: دروغ چیست؟ آشکار کردن، رواج دادن حرف یا فعلی که وجود و صحت نداشته باشد و مخفی کردن حرف یا فعلی که وجود داشته باشد.
حال اگر دروغگویی در چاردیواری خانواده و بین اعضای آن اتفاق بیفتد، قطعا بر بنیان خانواده اثرات سوء خواهد داشت و از اعتماد اعضا به یکدیگر خواهد کاست. در واقع میتوان گفت دروغگو شخصی است ترسو و ضعیفالنفس که بنا به هر علل و انگیزهای دروغ میگوید و یکی از نشانههای دروغگو بودن این است که از او درخواست قسم نکنند و او برای اثبات حرفهای خود سوگند یاد میکند ضمن اینکه کسانی که دروغ میگویند زیاد غیبت و بدگویی میکنند؛ چه درباره اعضای خانواده و چه درباره سایر افراد جامعه.
عوامل دروغ
عقده حقارت: کسانی که کمبود و حقارتهایی را در خود احساس میکنند برای اینکه این کمبودها را رفع کنند، به دروغ متوسل میشوند. پیامبر اکرم (ص): دروغگو دروغ نمیگوید مگر به سبب حقارتی که در نفس خود احساس میکند.
برای اینکه فرد به دامن دروغ نیفتد خانواده باتوجه به توانایی جامعهپذیری خود، باید فرد را قوی تربیت کند بهنحوی که احساس حقارت نکند.
از روی عادت: مانند لاف زدن، تزویر، ریا، حرف مفت، خالیبندی. اشخاصی که به نظر خودشان میخواهند در جمعی خودنمایی کنند و به قولی مجلس گرمکن باشند، به این موارد متوسل میشوند و رفته رفته دروغگویی به صورت عادت در آنها شکل میگیرد. برای جلوگیری از این امر، خانواده باید از ابتدا جلوی دروغگویی فرزندان را بگیرد تا دروغ برایشان عادت نشود.
از روی لجاجت: (مهار نکردن عصبانیت) گاه اتفاق میافتد، فرد برای نشان دادن لجاجت خود با پدر، مادر یا برادر و خواهر از سر لجبازی دروغ میگوید که خانواده باید متوجه این امر بود و با آن مبارزه کند.
ترس: هستند کسانی که از حقیقت وحشت دارند و از روی ترس دروغ میگویند و از دروغ تبعیت میکنند. در این مواقع وظیفه خانواده است که با مهارتهای تربیتی فرد را شجاع و راستگو تربیت کنند تا بتواند بر ترس خود غلبه کند.
نداشتن اعتماد به نفس: کسانی که به علت نداشتن اعتماد به نفس نمیتوانند موقعیت کسب کنند، برای توجیه کردن خود شروع به حرفسازی، لفاظی و به نوعی سفسطهگری میکنند.
بنای اعتماد به نفس فرد در خانواده و از طریق تائید والدین ریخته میشود. لذا خانوادهها وظیفه دارند در ارتباط با «نیاز به تائید» اعضای خود اقدامات درستی داشته باشند.
تلقین کردن: در افرادی که زمینه مستعدی برای دروغگویی دارند، این ویژگی تشدید میشود.
خلف وعده کردن: تحقق نیافتن وعدهها خود زمینه دروغگو شدن شخص ناکام مانده را ایجاد میکند.
به وعده عمل کردن و وفای به عهد و بدقولی نکردن به نوعی احترام گذاشتن به دیگران است. از این رو خانواده با عمل کردن به وعدههایی که به اعضای خود میدهد، آنها را طوری تربیت میکند که بدقول نباشند و خلف وعده نکنند.
مثلا پدری که به فرزند خود وعده میدهد اگر در امتحان پایان دوره تحصیلی قبول و ممتاز شود یک دوچرخه قشنگ برایش میخرد و فرزندش به این امید سعی و تلاش می کند و در امتحانات قبول و ممتاز میشود، اما پدر توانایی انجام وعده خود را ندارد و خلف وعده (بدقولی) میکند، همین عامل، زمینه دروغگو شدن فرزند را مهیا میکند.
معایب دروغ
انسان اشرف مخلوقات است یعنی دارای شعور و روح والا و اعتماد به نفس و اخلاق نیکوست. وقتی انسان از این صفات برخوردار باشد میتوان گفت قابل اتکاست و میشود به او اعتماد کرد و حرفهایش خریدار دارد چون موجودی عملگراست. در غیر این صورت با سایر حیوانات زنده یا انسان مرده فرقی نخواهد داشت. کسانی که دروغ میگویند دائما دلهره و ترس از این دارند که مبادا حقیقت رو شود، ولی غافلند از اینکه هیچوقت ماه پشت ابر نمیماند.
به هر حال خانواده با راستگو بودن عملا به اعضای خود راستگویی و با دروغ به آنها دروغگویی را آموزش میدهد. (ضمیمه چاردیواری)
محمدحسین جلالی
جام جم سرا: حقیقت این است که مردها اگر خانواده دوستتر از زنان نباشند در این زمینه کمتر از زنان هم نیستند. اما نمایش این خانواده دوستی در مردان و زنان بسیار متفاوت است.
مردها به آن اندازه که به نظر میآید، قوی نیستند. مردها هم مثل زنان، خیلی از نگرانیها را تجربه میکنند، ولی نشان نمیدهند و دربارهٔ آن حرف نمیزنند. شاید این رفتار نوعی ملاحظهٔ پنهانی باشد. زیرا در صورت ابراز، موجب نگرانیهای شدید زنان میشوند.
وقتی زنان مشکلاتشان را با همسرانشان در میان میگذارند و نگرانیها را گزارش میکنند، در واقع این پیام را منتقل میکنند که تو تکیهگاه زندگی و رافع مشکلات هستی. بدیهی است که چنین کسی درک خواهد کرد که نباید نگرانیهایش را بروز دهد.
مردها برای وفاداری به خانواده هزینه میکنند
شاید مهمترین دلیلی که باعث شده فکر کنیم مردها در حفظ خانواده خود کمهمتتر از زنانند، مسئله بیوفایی برخی از مردان خانوادهدار است. اما لازم به ذکر است که اگرچه مردان، بیش از زنان، به همسرانشان خیانت میکنند، باز هم از این حرف، پایداری زنان و سستی مردان نتیجه نمیشود. زیرا وضعیت زنان و مردان در جامعه با هم یکسان نیست تا بتوان عکس العملشان را با هم مقایسه کرد. باید دید آیا همان اندازه که مردان متاهل در معرض تحریک و وسوسه قرار میگیرند، زنان متاهل هم در معرض تحریک و وسوسه قرار دارند؟
کم نیستند زنانی که ابایی ندارند با یک مرد متاهل ازدواج کنند و چه بسا او را مجبور به ترک خانوادهاش نمایند اما مردها به زنان متاهل علاقهای نشان نمیدهند و به اصطلاح به چنین شکاری نمیروند. البته این توجیه و توضیح، از جرم مردان ستمکاری که خانواده خود را تباه کردهاند تا به عشقی کذایی برسند، نمیکاهد. اما مردان وفادار و خانواده دوستی که به خاطر حفظ خانواده خود، در مقابل وسوسهها ایستادهاند را میستاید.
مردها کمتر از زنان تقاضای طلاق میدهند
مردها کمتر از زنها تحت تاثیر هیجانات عاطفی تصمیم میگیرند. بنابراین کمتر به طلاق روی میآورند و مشکلات را کوچکتر از آن چیزی که زنان در نظر میگیرند، ارزیابی میکنند.
در کشور ما بیشترین متقاضیان طلاق (۸۲درصد)، زنان هستند. البته این آمار بیمشکل نیست. زیرا در کشور ما تقاضای طلاق از طرف مردها به لحاظ اقتصادی موجب ضرر ایشان است. به همین علت بعید نیست بگوییم مردها خیلی زیرکانه باعث تقاضای طلاق از طرف زنها میشوند تا از زیر بار مهریه و... فرار کنند. اما این مطلب توجیه کننده آمار ۸۲درصدی (تقاضای طلاق از طرف زنان) نیست؛ هرچند که آستانهٔ تحمل مردان با هم یکسان نیست.
بعضی از مردها که ضعیفتر هستند ممکن است خیلی زود به این نتیجه برسند که دیگر هیچ کاری از دستشان برنمی آید. اما باز هم تسلیم شدنشان به معنای مایل بودن به طلاق نیست. بلکه فقط تسلیم شدهاند. به همین جهت هم، در شرع مقدس ما حق طلاق به مرد داده شده است تا این اتفاق بد کمتر رخ دهد. اما همان طور که میبینیم متاسفانه امروزه اصرار زیاد زنان بر طلاق کار خودش را کرده است.
البته قصدمان از این گفتهها این نیست که زنان و مردان را با هم مقایسه کنیم تا طرف یکی را بگیریم یا دیگری را محکوم کنیم بلکه میخواهیم به بسیاری از بانوانی که نگران رفتارهای شریک زندگی خود هستند، بگوییم مردها را بهتر بشناسید و به آنها اطمینان بیشتری داشته باشید. معتقدیم اگر این باور جای خودش را در بین زنان باز کند، موجب آرامش، اعتماد و تفاهم بیشتری خواهد بود. (تبیان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا: چه در خانوادههای کم درآمد و چه پر درآمد، امکان اینکه بین زن و شوهر بر سر مسائل مالی اختلاف نظر باشد، وجود دارد. برای جلوگیری از اختلاف و مجادله در این باره توصیههای زیر میتواند مفید باشد.
۱ - وقتی در یک موضوع مالی، اختلافی پیش میآید به طور صریح و دوستانه درباره آن با همسر خود صحبت کنید؛ زیرا توضیحات شما و همسرتان میتواند اشتباه یا سوء تفاهمها را برطرف کند در حالی که صحبت نکردن درباره آن ممکن است آثار نامطلوب داشته باشد.
۲ - برای تنظیم برنامهای مناسب درباره میزان درآمد و خرج کردهایتان با همسرتان همکاری داشته باشید و با احساس مسئولیت، برنامه را اجرایی کنید.
۳ - اگر حساب بانکی مشترک یا حسابهای جداگانهای دارید، درباره اینکه هزینههای ماهانه مانند پرداخت قسطها و قبوض چگونه پرداخت شود، قرارهای لازم را بگذارید تا مشکلی به وجود نیاید.
۴ - بهتر است هر کدام که فرصت، آمادگی و تجربه بیشتری برای مدیریت مخارج خانه دارید، مسئولیت آن را بر عهده بگیرید.
۵ - همواره حواستان به مخارج و درآمدتان باشد و خریدهای خود را با در نظر گرفتن آن تنظیم کنید.
۶ - اگر همسر شما در برخی موارد خریدی بر خلاف نظر شما انجام داد، سختگیر نباشید و استقلال او را تا حد لازم و مقتضی رعایت کنید.
۷ - در مورد خریدهای عمده و تهیه لوازم گرانقیمت، با یکدیگر مشورت و توافق کنید.
۸ - در حضور دیگران درباره پول و مخارج زندگیتان بحث نکنید و از انتقاد از یکدیگر در جمعهای دوستانه و فامیلی خودداری کنید.
۹ - وقتی بچه شما چیزی را میخواهد که قیمت آن زیاد است، درباره آن با فرزند و همسرتان توافق کنید و حتی اگر همسر شما به دلایل غیر منطقی با آن مخالف است از تحریک فرزندتان علیه همسرتان خودداری کنید. (خراسان)