ایالت کلرادو ششمین ایالت آمریکاست که این قانونِ خودکشی با کمک پزشک در آن رای مثبت آورده و اجرا میشود. این قانون مشابه قانونی است که ۲۰ سال پیش در ایالت اورگن به تصویب رسید و به بیماران اجازه میدهد از داروهای تجویز شده برای پایان دادن به زندگیشان مصرف کنند.
همچنین لازم است دو پزشک تعیین کنند که بیمار در شرایط سلامت روانی است اما به دلیل شدت بیماری جسمی، کمتر از شش ماه از عمرش باقی مانده است.
در واقع افراد مبتلا به هر نوع زوال عقلی از جمله بیماران آلزایمر مشمول این قانون نمیشوند.
به گزارش خبرگزاری یونایتدپرس، پیش از این، قانون "خودکشی کمکی" در ایالتهای اورگن، واشنگتن، ورمونت، مونتانا و کالیفرنیا تصویب شده بود.
خبرگزاری آریا -
خودکشی با یک مداخلهی بهجا و مناسب قابل پیشگیری است
اگر فرزندتان به شکلی نشان میدهد که به فکر خودکشی است، یا اگر حس غریزیتان به شما میگوید که ممکن است آنها به خود صدمه بزنند، سریع کمک بگیرید. فرزندتان را تنها به حال خود رها نکنید. حتی اگر وی انکار میکند «منظورش همان است»، پیش او بمانید. به او اطمینان خاطر مجدد بدهید. دنبال کمکهای تخصصی باشید. در صورت لزوم، وی را به اورژانس بیمارستان ببرید تا اطمینان حاصل کنید که تا زمانِ انجام کامل ارزیابیها و آزمایشات روانپزشکی مربوطه، او در محیطی امن قرار دارد.
انجمن ملی روانشناسان مدرسه، نماینده ی 22000 روانشناس مدرسه و تخصصهای مربوط به آن در سراسر ایالات متحدهی آمریکا و خارج از آن است. هدف این انجمن توسعهی محیطهای آموزشی و روانشناختی سالم برای تمام کودکان و جوانان است. به این منظور با اجرای برنامههای کارآمد مبتنی بر تحقیقات علمی، موجب پیشگیری از مشکلات و همچنین افزایش استقلال دانشآموزان، و توسعهی آموزش بهینه میشود. این امر از طریق به روزترین تحقیقات و آموزشها، پشتیبانی، ارزیابی مستمر برنامههای در دست اقدام و خدمات تخصصی مراقبتی انجام میشود.
مطلبی که در پی خواهد آمد شامل توصیههای این انجمن برای والدین و کارکنان مدارس در مواجهه با موضوع تمایل به خودکشی در کودکان و نوجوانان است. بیتردید با توجه به شرایط و امکانات هر کشوری، توصیههای مزبور میتوانند شیوهی اجرایی متفاوتی داشته باشند.
توصیههایی برای والدین و مدارس
تحقیقات نشان دادهاند کودکانی که با خشونت، رویدادهای تهدیدآمیز زندگی، و ناکامیهای آسیبزا مواجه هستند، بیشتر در معرض خطر افسردگی، سوءمصرف الکل و مواد مخدر، و خودکشی قرار دارند. به دنبال فجایعی چون حملهی تروریستی یازده سپتامبر، تیراندازی در مدرسه، بلایای طبیعی یا حتی بحران فردی، این احتمال وجود دارد که دانشآموزان، نشانههای هشداردهندهی تمایل به خودکشی بروز دهند. والدین و کارکنان مدرسه، خصوصاً باید نسبت به کودکان و جوانانی که به خاطر موقعیت و شرایط شخصی، آسیبپذیرتر هستند، هوشیارتر باشند. این موضوع شامل نوجوانانی میشود که مسائلی مانند ضرر و فقدان شخصی، آزار یا واقعهی آسیبزایی را قبلاً تجربه کرده اند یا آن دسته از جوانانی که از افسردگی یا دیگر بیماریهای روانی رنج میبرند. نوجوانانی که دارای این نشانههای مخاطرهآمیز هستند و آنهایی که فاجعهی دیگری را یا خود مستقیماً تجربه کرده با شاهد آن بودهاند، بیشتر آسیب پذیر هستند.
هر چند بیشتر کودکان و نوجوانانی که تمایل به خودکشی دارند، خودشان به متخصص مراجعه نمیکنند، اما علائم هشداردهنده را به همسالان خود، والدینشان و یا کارکنان معتمد مدرسه نشان میدهند. هرگز این نشانهها را نادیده نگیرید. خودکشی با یک مداخلهی بهجا و مناسب قابل پیشگیری است. علائم هشدار دهنده ممکن است خود را بلافاصله بعد از مصیبتِ پیشآمده نشان ندهند، بنابراین، در هفتههای پس از حادثهی ناگوار، والدین و کارکنان مدرسه باید شنوندگان و مشاهدهکنندگان دقیقی باشند. در زیر، رهنمونهایی به منظور مداخله در وضعیتِ دانشآموزانی که متمایل به خودکشی هستند، آورده شده است.
نشانههای هشداردهندهی خودکشی جوانان
1. یادداشتهای خودکشی: این یادداشتها نشانههای واقعی خطر هستند و باید جدی گرفته شوند.
2. تهدیدها: تهدیدها ممکن است مستقیم («من میخواهم بمیرم.»، «من خودم را میکشم.») یا متأسفانه، غیرمستقیم («دنیا بدون وجود من بهتر خواهد بود.»، «در هر صورت کسی دلش برای من تنگ نخواهد شد.») باشد. در نوجوانان، نشانهها و سرنخهای غیرمستقیم میتوانند از طریق جوک و شوخی یا از خلال منابع موجود در تکالیف مدرسه، بهخصوص در شکل نگارش خلاق یا آثار هنری، خود را نشان دهند. نوجوانان و افرادی که نگاهی عینیتر به دنیا دارند، ممکن است نتوانند احساساتشان را در قالب کلمات بیان کنند، در عوض احتمال دارد نشانههای غیرمستقیمی به شکل اقدام عملی، یعنی رفتار خشونتآمیزی که غالباً توام با تهدید به خودکشی یا دیگرکُشی است، از خود نشان دهند.
3. تلاشهای پیشین: اغلب بهترین پیشگوی آینده، رفتارهای گذشته است که میتواند نشاندهندهی یک روش مقابله با رویدادهای زندگی باشد.
4. افسردگی (ناامیدی/درماندگی): وقتی نشانههای افسردگی دربرگیرندهی افکار فراگیر ناامیدی و درماندگی باشد، به احتمال زیاد کودک یا نوجوان بیشتر در معرض خطر خودکشی قرار دارد.
5. افسردگی پنهان: رفتارهای پرخطر میتوانند شامل پرخاشگری، استفاده از اسلحه، مصرف الکل و مواد باشند.
6. تمهیدات نهایی: این رفتار شکلهای مختلفی دارد. مثلاً در نوجوانان، به شکل بخشیدن وسایلی که برای آنها بسیار باارزش است مثل جواهرات، لباس، مجلات یا عکس، صورت میگیرد.
7. تلاش برای آسیب رساندن به خود: رفتارهای مبتنی بر آسیب به خود در میان کودکانِ سنین دبستانی اتفاق میافتد. رفتارهای خود-مخربِ رایج، شامل دویدن جلوی ماشینهای در حال عبور، پریدن از بلندیها و خراشیدن/ بریدن/داغ کردن بدن میشود.
8. عدم توانایی در تمرکز یا تفکر عقلانی: مشکلاتی از این قبیل ممکن است در رفتارهای مربوط به کلاسِ درس کودکان، شیوهی انجام تکالیف مدرسه، عملکرد تحصیلی، کارهای روزمرهی خانه و حتی محاورات منعکس شود.
9. تغییرات در عادات فیزیکی و ظاهر: این تغییرات شامل عدم توانایی در خوابیدن یا مدام خوابیدن، اضافه کردن یا از دست دادن ناگهانی وزن، بیتوجهی به ظاهر و پاکیزگی و نظافت و غیره است.
10. تغییرات ناگهانی در شخصیت، دوستان و در رفتار: والدین، معلمان و همسالان اغلب بهترین ناظران و مشاهدهگران چنین رفتارهای ناگهانی در دانشآموزان مستعد خودکشی هستند. این تغییرات میتواند شامل کنارهگیری از مراودات اجتماعی عادی، افزایش غیبت از مدرسه، ترک فعالیتها یا علاقهمندیهای متدوال، و انزوا و کنارهگیری اجتماعی باشد.
11. موضوعات مرتبط با مرگ و خودکشی: این موضوعات ممکن است در نقاشیهای کلاسی، نمونه کارها، خاطرهنویسی و وقایعنگاریها یا در تکالیف مدرسه خود را نشان دهند.
12. طرح، شیوه، دسترسی: کودک یا نوجوان مستعد خودکشی ممکن است توجه بیشتری به تفنگ یا سایر انواع سلاحها از خود نشان دهد، دسترسیاش به سلاحها، قرصها، و غیره بیشتر شده، و یا ممکن است در مورد طرحی برای خودکشی صحبت کرده یا تلویحاً به آن اشاره کند. هر چه طرح بزرگتر باشد، احتمال آن نیز بیشتر میشود.
توصیههایی برای والدین
1. نشانههای هشداردهنده را بشناسید!
2. از گفتوگو با فرزندتان نگران نباشید. صحبت در مورد خودکشی با فرزندانتان، آنها را به فکر خودکشی نمیاندازد. در حقیقت، تمام شواهد موجود حاکی از آن است که گفتوگو با کودک، خطر خودکشی را کاهش میدهد. پیام این است: "کمک موجود است، خودکشی راه حل نیست."
3. ایمن سازی منزل در برابر خودکشی. چاقوها، قرصها، و مهمتر از همه، اسلحهها را از دسترس خارج کنید.
4. از منابع جامعه و مدرسه استفاده کنید. این منابع میتوانند شامل روانشناس مدرسه، کارکنان مداخلهگر در بحرانها ، گروههای پیشگیری از خودکشی یا خطوط مستقیم تلفنی، یا متخصصان خصوصی سلامت روانی باشند.
5. سریع اقدام کنید. اگر فرزندتان به شکلی نشان میدهد که به فکر خودکشی است، یا اگر حس غریزیتان به شما میگوید که ممکن است آنها به خود صدمه بزنند، سریع کمک بگیرید. فرزندتان را تنها به حال خود رها نکنید. حتی اگر وی انکار میکند «منظورش همان است»، پیش او بمانید. به او اطمینان خاطر مجدد بدهید. دنبال کمکهای تخصصی باشید. در صورت لزوم، وی را به اورژانس بیمارستان ببرید تا اطمینان حاصل کنید که تا زمانِ انجام کامل ارزیابیها و آزمایشات روانپزشکی مربوطه، او در محیطی امن قرار دارد.
6. به صحبتهای دوستان فرزندتان توجه کنید. آنها ممکن است به نگرانیهای خود در مورد دوستشان به شکلی جزئی اشاره کنند اما راحت نباشند که مستقیماً در این مورد با شما صحبت کنند. باز و راحت برخورد کنید. سوال بپرسید.
گفتوگو با کودک، خطر خودکشی را کاهش میدهد
توصیههایی برای معلمان
1. نشانهها و علایم هشداردهنده را بشناسید.
2. در مورد مسوولیتهای مدرسه آگاه باشید. در صورت عدم هشدار به موقع به خانوادهها یا عدم نظارت مناسب بر وضعیت دانشآموز مستعد خودکشی، مدارس از سوی دادگاه مسوول شناخته میشوند.
3. دانشآموزان را تشویق کنید که به شما اعتماد داشته باشند: اجازه دهید دانشآموزان بدانند که شما برای کمک، مراقبت و حمایت از آنها، آنجا هستید. آنها را تشویق کنید تا اگر خود یا فرد دیگری که میشناسند در فکر خودکشی است، نزد شما بیایند.
4. دانشآموز را فوری ارجاع دهید: دانشآموز را نزد روانشناس یا مشاور مدرسه نفرستید. خود شما شخصاً او را نزد اعضای تیم بحران مدرسه ببرید. اگر چنین تیمی هنوز تعیین نشده است، مدیر، روانشناس، مشاور، پرستار یا مددکار اجتماعی را مطلع کنید. (و هرچه زودتر درخواست بدهید که مدرسه یک تیم بحران تشکیل دهد!)
5. به تیم بحران ملحق شوید: شما اطلاعات ارزشمندی جهت کمک و همکاری دارید، بنابراین تیم بحران مدرسه قادر خواهد بود ارزیابی دقیق و صحیحی از خطر بهدست بیاورد.
6. از کودک حمایت و طرفداری کنید: بعضی اوقات مدیران، عوامل خطر و نشانههای هشداردهنده در یک دانشآموز خاص را کم برآورد میکنند. تا زمانی که مطمئن شوید کودک در امان است، از او حمایت و طرفداری کنید.
توصیههایی برای کارکنان مدرسه و اعضای تیم بحران
کودکان و جوانانی که با آسیبهای بسیار شدید، مثل حملات تروریستی در آمریکا یا تیراندازی در یک مدرسه مواجه بوده اند، ممکن است بیشتر در معرض خطر خودکشی باشند. این امر به ویژه در مورد نوجوانانی که فقدان شخصی، آزار یا حوادث آسیبزایی را در گذشته تجربه کردهاند یا از افسردگی و سایر بیماریهای روانی رنج می برند، صدق میکند.
طی هفتههای پس از یک بحران مهم، کارکنان مدرسه باید هوشیارتر بوده، دانشآموزانی را که ممکن است بیشتر در معرض خطر باشند شناسایی کرده و مراقب علایم هشداردهنده باشند.
توصیهها
1. با همکاران همکاری کنید. برخورداری از حمایت ومشاوره از سوی مدیر و یکی دیگر از کارکنان (شاید مربی بهداشت، مشاور، یا مددکار اجتماعی) هم اطمینانبخش و هم عاقلانه است.
2. یک گزارشگر ویژه تعیین کنید. مدارس باید یک یا چند نفر را مشخص کنند تا تمام گزارشهای معلمان، سایر کارکنان و دانشآموزان را در مورد دانشآموزانی که ممکن است تمایل به خودکشی داشته باشند، دریافت کرده و روی آنها کار کنند. این فرد اغلب روانشناس مدرسه، مشاور، پرستار یا مددکار اجتماعی است.
3. بر دانشآموز نظارت داشته باشید. بهترین راه این است که همیشه در تمام مراحل کار، دانش آموز را در مورد کاری که قصد انجام آن را دارید، مطلع کنید. در صورت لزوم، از دانشآموز بخواهید تا شما را همراهی و کمک کند. تحت هیچ شرایطی نباید به دانشآموز اجازه داده شود که مدرسه را ترک کند یا تنها بماند (حتی در دستشویی). دانشآموز را تا زمانی که والدین، متخصص سلامت روان یا نمایندهی مجری قانون مسئولیت وی را بپذیرند، زیر نظر داشته و از امنیت او اطمینان حاصل کنید.
4. یک سیستم حمایتی آماده کنید. بررسی سیستم حمایت دانشآموزان به ارزیابی میزان خطری که برای آنها وجود دارد، کمک میکند. اغلب، معقول آن است که فقط از دانشآموز سوال کنید "دوست داری چه کسی الان کنارت باشد، یا فکر میکنی چه کسی الان به خاطر تو اینجا خواهد بود؟" و آن وقت به او کمک کنید تا به حامی مورد نظرش دست یابد. برای وی مهم است که احساس کند تا حدی بر سرنوشتش کنترل دارد.
5. قرارداد «خودکشی- نه». قراردادهای «خودکشی- نه» نشان دادهاند که در پیشگیری از خودکشی جوانان مؤثر بودهاند. در مواردی که خطر خودکشی به اندازهای پایین ارزیابی شده که نیاز به درمان فوری نباشد (مثل زمانی که فقط ایدهی خودکشی وجود دارد و برای آن برنامهریزی نشده است)، باز هم وجود قرارداد خودکشی-نه، توصیه میشود تا در صورتیکه در آینده احتمال خطر خودکشی افزایش یافت، تدبیر و چارهای برای دانش آموز فراهم شود. چنین قراردادی یک توافقنامهی شخصی است که رفتارهای متمایل به خودکشی را تا زمانِ دریافت کمک، به تعویق میاندازد. این قرارداد همچنین میتواند به عنوان یک ابزار ارزیابی مناسب به کار برود. اگر دانش آموزی حاضر به امضاء قرارداد نباشد، تضمینی هم نیست که به خودش آسیبی نرساند. در این صورت، بلافاصله ارزیابی به سمت "خطر زیاد" صعود کرده و تا زمانی که والدین دانشآموز، مسئولیت اقدام فوری برای ارزیابی روانی او را به عهده بگیرند، باید تحت نظارت باشد.
6. محیط را در برابر خودکشی ایمن کنید. فرزند شما چه در خطر قریبالوقوع باشد و چه نباشد، توصیه میشود خانه و مدرسه را در برابر خودکشی ایمن کنید. بهتر است قبل از اینکه فرزند شما به خانه برگردد و پس از آن نیز، تمام سلاحها، سموم، داروها و وسایل تیز، برداشته شوند یا دور از دسترس قرار بگیرند.
7. با پلیس تماس بگیرید. تمام تیمهای بحران مدرسه باید یک نماینده از مجری محلی قانون داشته باشند. اگر دانشآموزی مخالفت و ایستادگی کرد، پرخاشجو شد یا سعی در فرار داشت، نیروی پلیس میتواند کمک بسیار ارزشمندی باشد. در برخی موارد آنها میتوانند مسوولیت «بازداشت 72 ساعته» را به منظور فراهم کردن امنیت فرد به عهده بگیرند، که در این صورت، فرد جوان به مدت سه روز در بازداشت حمایتی به منظور انجام مشاهدات روانپزشکی، قرار میگیرد.
8. مستند سازی. آموزش و پرورش هر منطقه باید یک فرم مستندسازی تهیه کند تا پرسنلِ پشتیبانی و اعضاء تیم بحران، اقدامات خود را در پاسخ به مراجعهی یک دانش آموز مستعد خودکشی، در آن ثبت کنند.
مدل مداخله در خودکشی
1. ارزیابی
اغلب از گزارشگران ویژه خواسته میشود که ظرف مدت زمان کوتاهی، احتمال خطر را برآورد کنند. بنابراین، ضروری است که پیشنویس برآورد احتمال خطر، واجد سؤالات مشخصی باشد تا به سرعت و به شکل قابل اطمینانی اطلاعات مورد نیاز را به دست بیاورد. سؤالات اغلب به موارد زیر اشاره میکنند:
چه نشانههای هشداردهندهای باعث مراجعه شده است؟
آیا دانشآموز به خودکشی فکر کرده است؟ (افکار یا تهدیدِ صرف، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، ممکن است حاکی از خطر پایین باشند).
آیا دانشآموز پیش از این سعی کرده است به خود آسیب برساند؟ (تلاشهای پیشین میتواند گویای خطر پایین باشد).
آیا در حال حاضر دانشآموز برنامهای برای آسیب به خود دارد؟
دانشآموز قصد دارد از چه شیوهای برای اجرای نقشهی خود استفاده کند و آیا به وسایل مربوطه دسترسی دارد؟ (این سؤالات میتوانند نشاندهندهی خطر بالا باشند).
چه سیستم حمایتیای این کودک را در بر گرفته است (برای تعیین کفایت سیستم حمایتی دانشآموز، حضور والدین در پروسهی ارزیابی خطر ضروری است)؟
2. وظیفه هشدار به والدین
تردیدی نیست که باید والدین را در جریان گذاشت. برای پرداختن به این جنبه از مداخله در خودکشی، باید به چهار پرسش بسیار مهم پرداخت.
اول، آیا والدین در دسترس هستند؟
دوم، آیا والدین در این زمینه کمک و همکاری میکنند؟
سوم، والدین چه اطلاعاتی در این زمینه دارند که میتواند به ارزیابی خطر کمک کند؟
چهارم، والدین چه بیمهی سلامت روانی (در صورتی که داشته باشند) در اختیار دارند؟
اگر والدین در دسترس باشند و مشارکت کنند و تشخیص حاکی از آن باشد که دانشآموز در معرض خطر بالا قرار دارد: روانشناس یا مددکار اجتماعی باید خانواده را با توجه به محل سکونتشان و بر مبنای وضعیت بیمهی بهداشت و درمانشان، به منابع اجتماعیِ قابل رجوع متصل کند. روانشناس مدرسه باید با اجازهی والدین با مراکز مورد نظر تماس گرفته، اطلاعات مربوط به مراجعه کننده را آماده کند و برای کسب اطمینان نسبت به رسیدن خانواده به مرکز، موضوع را پیگیری کند. در صورت لزوم، والدین را در انتقال دانشآموز به مرکز مربوطه همراهی کنید. روانشناس باید امضای والدین را در فرم انتشار اطلاعات دریافت کرده و به منظور توسعهی برنامهی حمایتی مدرسه، با کارکنان مدرسه در زمینهی کار با والدین همکاری کند. تمام فعالیتها باید مستند شوند.
اگر والدین در دسترس نباشند و تشخیص بر این باشد که دانشآموز در معرض خطر بالا قرار دارد: با مسوولیت مدیر مدرسه، دو تن از اعضای تیم بحران باید کودک را تا نزدیکترین اورژانس سلامت روانی همراهی کرده و تمام هماهنگیهای لازم را با خدمات اجتماعی مرکز مربوطه برای تماس با خانوادهی کودک انجام دهند. به عنوان پیشنهاد دیگر، میتوان از نمایندهی مجری قانون در مدرسه، پلیس محلی یا گروههای سیار ارائهی خدمات روانپزشکی درخواست کرد تا در انتقال جوان مستعد خودکشی کمک کنند.
برخی از والدین تمایلی ندارند که توصیههای تیم بحران مبنی بر انجام مشاورهی امن در خارج از مدرسه را برای کودک مستعد خودکشی تا آخر دنبال کنند و ممکن است که نشانههای هشداردهنده را ساده انگاشته یا دست کم بگیرند (برای مثال، کودک فقط به منظور جلب توجه این کار را میکند). مسایل فرهنگی و زبانی متعددی در این زمینه دخیل هستند.
به والدین فرصت مناسب داده و تشویقشان کنید تا پیش از همکاری با تیم بحران برای رفتن به مرحله ی بعدی، پروسه را تا به آخر ادامه دهند. اگر عدم تمایل والدین واقعاً از سر بیتوجهی بوده و زندگی کودک را به خطر بیاندازد، اعضاء تیم بحران مدرسه باید تصمیم بگیرند که چه زمانی مناسب است تا عدم همکاری والدین را به مراکز حمایت از کودک گزارش دهند.
چنانچه مشخص شود که والدین همکاری نمیکنند و خطر اقدام به رفتارهای متمایل به خودکشی در دانشآموز بالا است، باید با مجریان محلی قانون یا مراکز خدمات حمایت از کودکان تماس گرفته شود و بیتوجهی نسبت به کودک و در معرض خطر قرار داشتن او گزارش داده شود.
در صورتیکه والدین همکاری نکنند و احتمال خطر خودکشی دانشآموز پایین ارزیابی شود، توصیه میشود به منظور ثبت این که والدین را به موقع در جریان احتمال بروز خودکشی قرار داده بودید، آنها فرم مربوط به " هشدار در مورد مشاوره ی اضطراری" را امضاء کنند.
گاهی اوقات دانشآموز نمیخواهد والدینش مطلع شوند. وقتی کودکان در فکر آسیب به خود هستند، درست و منطقی فکر نمیکنند و بنابراین احتمالا نمیتوانند در مورد اینکه واکنش والدینشان چه میتواند باشد، بهترین قاضی باشند. تیم بحران باید تنها یک تصمیم بگیرد: آیا با مطلع کردن خانواده، کودک در شرایط خطرناکتری قرار میگیرد؟ در چنین وضعیتی، معمولا به مراکز خدمات حمایت از کودک اطلاع داده میشود. والدین همچنان باید مطلع شوند و دریافت واکنش حمایتی والدین میتواند چالشی برای کارکنان مدارس باشد.
والدین اغلب اطلاعات حساس و مهمی دارند که برای ارزیابی مناسب از میزان خطر لازم است. بنابراین لحاظ کردن والدین در ارزیابی احتمال خطر بسیار مهم است. این اطلاعات شامل پیشینهی کودک در مدرسه قبلی و تاریخچهی سلامت روانی، پویایی خانواده، حوادث آسیبزای اخیر در زندگی دانشآموز و سابقهی رفتارهای متمایل به خودکشی وی میشوند. مصاحبه با والدین به روانشناس کمک میکند تا نسبت به سیستم حمایتیای که دانشآموز را در برگرفته، ارزیابی مناسبی داشته باشد.
در نهایت، مهم است مشخص شود که والدین/خانواده از چه بیمهی سلامت روانی برخوردار هستند؟ این اطلاعات جهت ارجاعِ خانوادهها به مراکز اجتماعی مناسب، لازم است. همهی مصاحبههای امروزی مربوط به سلامت روان شامل سؤالاتی در خصوص پوشش بیمه هستند و کاملاً عاقلانه است که روانشناس مدرسه از انواع مراکز محلی که این پوشش بیمهای را فراهم میکنند، آگاه باشد. اگر دانشآموزی به کلینیک فوریتهای پزشکی فرستاده شود، ممکن است بعداً به انتقال فوری به یک مرکز ارائه کنندهی خدمات مربوط به "سازمان حفظ سلامت" نیاز پیدا کند. این مساله نه تنها ممکن است موجب آسیب بیشتر برای دانشآموز مستعد خودکشی شود (چرا که نقل و انتقالات اضطراری عمدتا باید با اعمال محدودیت و کنترل صورت گیرد) بلکه هزینهی مالی سنگینی نیز برای والدین در پی دارد. تردیدی نیست که منافع عالیهی کودک و خانواده ایجاب میکند که میزان آسیبهای مربوط به دانشآموزی که نیازمند اقدام اضطراری است محدود شود.
3. وظیفهی معرفی مراکزی برای مراجعه
لازم به تاکید است که قبل از وقوع بحران، باید مراکز خدمات اجتماعی شناسایی و با آنها همکاری شود. توصیه میشود جهت تهیهی اطلاعات درست و دقیقی که ممکن است توسط والدین از قلم افتاده یا فراموش شده باشند، نمایندهی تیم بحران مدرسه با مراکز مربوطه تماس بگیرد. مناطق آموزش و پرورش موظفند که یا مراکز خدماتی غیرخصوصی و یا کارمزدهای متغیرِ قابل تطبیق با درآمد خانواده را به آنها پیشنهاد دهند.
4. پیگیری و حمایت از خانواده
در پایان، برای کارکنان مدرسه مهم است که احتمالا با بهرهگیری از تیمهای مطالعاتی دانشآموزان، اصلاحات مستمری را در برنامههای آنها اعمال کنند.
منبع: سلامت نیوز
بامداد – وقتی کسی خودکشی می کند، از خود می پرسید چرا من متوجه نشدم او چنین خیالاتی را در سر می پرواند. چرا نتوانستم کمکش کنم؟ چرا نتوانستم درمان درد او باشم تا سهم ناچیزم را در زندگی او ادعا کنم. آیا درد اوچنان بی درمان بوده است که تصمیم گرفته در این سن کم به زندگی اش خاتمه دهد.
سازمان بهداشت جهانی تخمین می زند که هر سال حدود یک میلیون نفر در جهان به دلیل اقدام به خودکشی، می میرند. متخصصان می گویند خودکشی می تواند یک اتفاق مسری باشد اما آن ها معتقدند که اگر نشانه های خودکشی را بشناسید، می توانید قبل از آنکه یکی از عزیزانتان قربانی این موج شود، با هدیه دادن امید، او را به زندگی برگردانید.
خودکشی، نوعی اختلال و آسیب چندبعدی رفتاری است که عوامل متعددی از جمله عوامل روانی- عاطفی مانند افسردگی، ناامیدی، بیکاری، اعتیاد، فقر، مشکل های اقتصادی، احساس گناه و حتی در برخی از جوامع مانند جوامع غربی، مشکل های سیاسی هم در بروز آن دخیل هستند. درواقع، رسیدن به بن بست فکری، روانی و انگیزشی انسان باعث ایجاد فکر خودکشی در او می شود و این مساله به قطع امید وی از آینده بر می گردد. آنچه در ذیل می آید فهرستی از افکار و رویدادهایی است که می توانند به ایجاد حس خودکشی در افراد کمک کنند:
نه چهره یک نصیحت کننده را به خودبگیرید و نه نگاه عاقل اندر سفیه یک ناجی را به او داشته باشید. شما در این موقعیت برای او فقط یک همراه محسوب می شوید، همین!
۱- تنهایی، این حالت به تدریج این احساس را در شخص ایجاد می کند که کسی را ندارد و هیچ کس حقیقتا به زنده بودن یا مردن او اهمیت نمی دهد. فرد خودکشی گرا ممکن است به شدت احساس تنهایی و انزوا کند.
۲- حس ناامیدی و بی پناهی، در این شرایط فرد احساس می کند که شرایط از آنچه هست بهتر نخواهد شد و کسی نیز نمی تواند به وی کمک کند.
۳- حس بی ارزش بودن، در این حالت فرد احساس بیهودگی می کند؛ به همین دلیل هرگز قادر به پذیرش چیزی نیست و از نظر وی هرگونه توجه، علاقه و تشویق دیگران ناموجه و برمبنای یک فرض اشتباه است.
۴- افسردگی، کسانی که افسرده اند، معمولا از خود، دیگران یا شرایط موجود برداشتی منفی دارند. نه تنها بسیاری از احساسات ذکر شده در بالا در میان افراد افسرده شایع است بلکه از نظر آنها این احساسات کاملا درست و منطقی است.
۶- داشتن استرس در سطح بالا و نامناسب، این وضع در کسانی مشاهده می شود که به لحاظ شخصی و تحصیلی انتظاراتی بالا و غیرواقع بینانه از خود دارند. انتظارات بالای تحصیلی از دانشجویان می تواند در آنها استرس ایجاد کند.
۷- خشم، گاهی اوقات خودکشی در افرادی مشاهده می شود که به شدت خشمگین اند یا از خودکشی برای انتقام گرفتن استفاده می کنند.
۱۰- احساس درماندگی، وقتی فرد در برهه ای از زمان گرفتار مشکلاتی متعدد می شود- به عنوان مثال مشکلات تحصیلی، خانوادگی و همزمان با آنها پایان یافتن یک رابطه – در این حالت احساس درد و غم وی را درمانده و ناتوان می سازد.
به عقیده روان پزشکان، خودکشی کننده ها در روزهای آخر زندگی شان این نشانه ها را در رفتارهای خود ابراز می کنند:
– مدام صحبت کردن یا فکر کردن در مورد مرگ
– ابتلا به افسردگی بالینی که خود را با اندوه عمیق، از دست دادن علاقه و اختلال در الگوی خواب و تغذیه نشان میدهد.
– آرزوی مرگ کردن
– از دست دادن علاقه نسبت به چیزهایی که قبلا به آنها علاقه داشته
– بیان مداوم حرف های ناشی از ناامیدی، درماندگی یا بی ارزشی
– بیان مداوم جملاتی مثل «کاش به دنیا نیامده بودم»، «اگر من اینجا نبودم، بهتر بود» یا «با مدرنم همه راحت می شوند»
– از خودبیزاری، احساسات برآمده از بی ارزشی، گناه، شرم و نفرت از خود
– روی آوردن به رفتارهای مخرب مثل مصرف الکل یا مواد مخدر، رانندگی بی پروا و…
– چرخش ناگهانی خلق و خو و ناگهانی تبدیل شدن به آدم خوشحال و آرام
– فاصله گرفتن ناگهانی از آدم ها و منزوی شدن
اقدام به خودکشی در سال های نوجوانی، اتفاقی شایع است. نوجوانانی که اعتماد به نفس پایینی دارند، به خود شک دارند و با احساس بی ارزشی درگیر هستند، بعید نیست که قصد جان خود را بکنند. دیگر عوامل خطر برای خودکشی نوجوان عبارتند از:
– مورد سوءاستفاده قرار گرفتن در سال های کودکی
– رویدادی که اخیرا به او آسیب زده باشد
– برخوردار نبودن از شبکه حمایتی
– در دسترس قرار گرفتن ابزارهای خودشکی
– محیط اجتماعی یا تحصیلی خصمانه
– قرار گرفتن در معرض خودکشی نوجوان دیگر
نوجوانانی که می خواهند خودشکی کنند، اغلب این نشانه ها را در رفتارهایشان ابراز می کنند:
– تغییر قابل توجه در الگوی غذاخوردن و خواب
– فاصله گرفتن از دوستان، خانواده و قطع یک باره فعالیت های همیشگی
– ابراز رفتارهای خشونت آمیز، سرکشی یا فرار از خانه
– سوءمصرف مواد مخدر
– نرسیدن به ظاهر و کنار گذاشتن علایق شخصی
– خستگی مداوم، ناتوانی در تمرکز یا کاهش فعالیت های مرتبط با مدرسه
– شکایات مکرر در مورد علائم آزاردهنده جسمی که اغلب به صورت دل درد، سردرد، خستگی و… خود را نشان می دهد
– ناتوانی در تحمل ستایش یا انتقاد دیگران
جدی گرفتن نشانه هایی که گفتیم، اولین و مهمترین قدم در پیشگیری از این اتفاق است. اگر نشانه های گفته شده را در یکی از اطرافیانتان دیدید یا می خواهید با کسی که قصد خودکشی کردن را دارد، حرف بزنید، به این نکته ها توجه کنید:
همیشه به تنهایی نمی توانید این کار سخت را انجام دهید و چنین فردی را از تصمیمی که گرفته، منصرف کنید. اگر احساس کردید ناامیدی بیشتر از آنچه انتظار داشتید در وجود او خانه کرده، حتما از یک روان پزشک کمک بگیرید
نه چهره یک نصیحت کننده را به خودبگیرید و نه نگاه عاقل اندر سفیه یک ناجی را به او داشته باشید. شما در این موقعیت برای او فقط یک همراه محسوب می شوید، همین! اگر شما نشانه های گفته شده را در فردی می بینید، چاره ای جز حرف زدن با او برایتان باقی نمی ماند.
به جای اینکه به دنبال نصیحت کردن باشید، حرف هایش را بشنوید و بگذارید غم ها، ترس ها و نگرانی هایش را هرچقدر که می خواهد، بیرون بریزد.
بدون آنکه بخواهید، او را قضاوت کنید و حرف هایش را بی معنی و پوچ بخوانید، با او همدلی کنید. می توانید با گفتن این جملات حس بهتری را در او ایجاد کنید: « تو در این روزهای سخت تنها نیستی. من اینجا کنارت هستم.»
ناامیدی از بهبود شرایط احتمال خودکشی را چندبرابر می کند. شما در میانه گفت و گو می توانید با چنین جملاتی به فرد مقابلتان امید تزریق کنید: «شاید حالا که در این روزهای سخت هستی باور نکنی، اما ما واقعا می توانیم این شرایط را تغییر دهیم! کمی صبوری کن تا با هم به چنین روزی برسیم.»
همیشه به تنهایی نمی توانید این کار سخت را انجام دهید و چنین فردی را از تصمیمی که گرفته، منصرف کنید. اگر احساس کردید ناامیدی بیشتر از آنچه انتظار داشتید در وجود او خانه کرده، حتما از یک روان پزشک کمک بگیرید و همراه با او به مطب یک متخصص بروید.
روان شناسان معتقدند خودکشی با ضعف اعتماد به نفس و احساس پوچی در انسان مرتبط است. در این میان، امیان و اعقتاد به پروردگار می تواند در پیشگیری از خودکشی بسیار موثر باشد. این ایمان و اعتقاد، روح کمال و موثر بودن را در انسان می دمد و باعث می شود به این نتیجه برسد که برترین مخلوق آفرینش است که می تواند به بالاترین مقام ها برسد؛ تا جایی که در مقام جانشینی خدا در زمین باشد. در این صورت، فکر از بین بردن نفس هم کمتر به ذهن چنین انسانی خطور می کند.
توکل به خداوند یعنی اعتماد و تکیه کردن به قادر مطلقی که همه اختیارات و امکانات در ید قدرت اوست و مهربان ترین مهربان ها نسبت به انسان هاست. به تعبیر قرآن کریم، هر کجا که باشیم، او با ماست و هرگاه که اراده کنیم، می توانیم او را بخوانیم و بدون هیچ تشریفات و تکلفی با خدای خود رابطه برقرار کنیم.
خودکشی یک راه حل نیست و برای هر مشکلی راه حلی وجود دارد و این یک شعار نیست اما متاسفانه چون فردی که در فکر خودکشی است دچار دید تونلی می شود و نمی تواند این راه ها را ببیند، اما دید تونلی چیست؟ وقتی که بچه بودیم از توی یک لوله بیرون را نگاه می کردیم. دایره دیدمان خیلی کم و اطرافش تاریک بود. این دید را تونلی می گویند. اگر من این لوله را کنار بگذارم می بینم چقدر این دید وسیع است. افسردگی دید را تنگ و تاریک و فرد را نزدیک بین روانی می کند. به همین دلیل به افرادی که دچار این حالت می شوند می گویند به روان پزشک مراجعه کنند نه برای نصیحت شدن که برای کنار زدن این لوله!
منابع: ماهنامه همشهری تندرستی، هفته نامه سلامت
خودکشی سالانه جان تقریبا یک میلیون نفر را در جهان میگیرد. نوعی از مرگ که خودخواسته بوده و مقابله با آن معمولا سخت و طولانی مدت است.
بسیاری از مردم عادی توانایی درک خودکشی و جرات سخن گفتن از آنرا را ندارند. تصمیم برای خودکشی از عوامل و شرایط پیچیده روانی و محیطی نشات میگیرد. افسردگی شدید، اختلالات روانی و شکستهای پیاپی در زندگی میتواند تصمیم به خودکشی را در افراد جدی سازد. خودکشی شوکآور «رابین ویلیامز»، کمدین و بازیگر مشهور هالیوود باعث شد، برنامههای تلویزیونی قطع شوند تا این خبر را اعلام گردد و در همان لحظه ویلیامز همه شبکههای آنلاین را به تسخیر خود درآورد حتی اوباما هم تاثر عمیقش را بلافاصله ابراز کرد. همین امر دلیل بحثهای گسترده درباره راههای پیشگیری از خودکشی گردید.
خودکشی هیچ مرزی جمعیتی نمیشناسد و همه مردم را فارغ از جنسیت، نژاد، جایگاه اجتماعی- اقتصادی، فرهنگی، یا مذهب تحت تأثیر قرار میدهد. به گفته «بنیاد آمریکایی جلوگیری از خودکشی»، حدود یک میلیون نفر هر سال دست به خودکشی میزنند. طبق آخرین آمارگیری که در سال ۲۰۱۰ انجام شد ۳۸ هزار و ۳۶۴ آمریکایی در این سال دست به خودکشی منجر به مرگ زدند؛ یعنی یک خودکشی در هر ۱۳ دقیقه و هفت ثانیه. خودکشی دهمین عامل مرگ و میر در میان آمریکاییان و سومین عامل در میان جوانان ۲۴ـ ۱۵ساله است. برخلاف باقی عوامل مرگ و میر، تعداد افرادی که خودکشی میکنند، هر سال افزایش پیدا میکند.
در بسیاری از موارد افراد عادی روش صحیح برخورد و مواجه با این موضوع را نمیدانند و نسبت به آن آگاهی ندارند. در این مطلب سعی میکنیم یکی از بهترین واکنشهای فردی را، در مقابل افرادی که سخن از خودکشی میزنند بیان کنیم.
معیارهای ریسک خودکشی موجود است؛ ۹۰درصد افرادی که خودکشی میکنند در زمان مرگ از بیماریهای ذهنی رنج میبرند که اغلب شناسایی نشده و تحت معالجه قرار نگرفتهاند. دیگر معیارهای ریسک شامل اقدام قبلی برای خودکشی، سابقه خودکشی در خانواده، سابقه ضربه روحی و آزار دیدن، درد مزمن یا یک بیماری جدی میشوند. عوامل استرسزایی چون از دست دادن یکی از عزیزان، ضرر مالی، مشکلات قضایی و مورد ظلم واقع شدن میتواند پتانسیل خودکشی را در افراد بالا ببرد.
معمولا افرادی که در خودکشی جان خود را از دست میدهند، نشانههایی از خطر قریبالوقوع را از خود بروز میدهند. فردی که قصد خودکشی دارد ممکن است به اطرافیان خودبگوید، قصد خودکشی دارد. علائم هشدار دهنده دیگر میتوانند این موارد باشند: احساس ناامیدی، گیر افتادن، ناگزیری، تحقیر شدن و بیعلاقگی. برخی از افراد دچار بیخوابی میشوند، از خانواده و دوستانشان منزوی و بدخلق میشوند.
اگر شخصی درباره خودکشی صحبت میکند یا برای آن برنامهریزی میکند، این یک بحران است که باید سریعا به آن رسیدگی شود. شخصی که به خودکشی خود در آیندهای نزدیک اقرار میکند، به بستری شدن و یک فضای امن نیاز دارد تا زمانی که دیگر به خودکشی فکر نکند. افسردگی او باید با جدیت تحت درمان قرار گیرد و این کار را نمیتوان به صورت سرپایی انجام داد. وقتی شخص از خودکشی صحبت میکند یعنی افسردگی او بسیار جدی شده است.
براساس آمار وبسایت "بنیاد آمریکایی جلوگیری از خودکشی"، ۵۰ تا ۷۵ درصد افرادی که دست به خودکشی میزنند، حداقل یک نفر را از نیت خود با خبر میکنند. اگر شخصی علائم هشدار دهنده را از خود بروز دهد، باید او را جدی گرفت.
اگر علائم هشدار دهنده خودکشی را در شخصی که میشناسید مشاهده کردید، کارهای زیر را انجام دهید:
رئیس اداره سلامت روان و اعتیاد وزارت بهداشت، با اشاره به اینکه افراد بیکار در صدر آمار خودکشی هستند، گفت: بیشترین آمار خودکشی از طریق مسمومیت صورت گرفته، لذا از وزارت جهاد کشاورزی تقاضا داریم سموم شیمیایی را رقیق و مواد تهوعآور به آن اضافه کنند.
وی افزود: خودکشی در زنان شایعتر از مردان بوده، ولی موارد فوت ناشی از آن در مردان بیشتر از زنان است.
رئیس اداره سلامت روان و اعتیاد وزارت بهداشت از راهاندازی سیستم ثبت خودکشی در نظام سلامت کشور خبر داد و گفت: بر اساس ارزیابیهای انجامگرفته از لحاظ آمار خودکشی در مشاغل مختلف به تقریب بیشترین آمار خودکشی مربوط به افراد بیکار، دانشآموزان، دانشجویان، مشاغل آزاد، کارگران، کارمندان، کشاورزان و دامداران به وقوع پیوسته است.
حاجبی ادامه داد: بر اساس آخرین آمارها 30 درصد از خودکشیها مربوط به مناطق روستایی و 70 درصد مربوط به شهری است. همچنین بیشترین آمار خودکشی از لحاظ سطح تحصیلات مربوط به افراد دیپلمه و کمترین آمار در سطح تحصیلات فوقلیسانس و بالاتر است.
رئیس اداره سلامت روان و اعتیاد وزارت بهداشت افزود: خودکشی در افراد مجرد بیشتر است، ولی در سالهای اخیر در افراد متأهل نسبت به گذشته بیشتر شده است، همچنین بیماران افسرده و افرادی که دارای اختلالات روانپزشکی و افکار خودکشی هم بوده، یا تاریخچه خانوادگی خودکشی دارند جزو گروههای پرخطر به شمار میرود
وی بیان داشت: وزارت بهداشت بهعنوان متولی سلامت برنامه پیشگیری از خودکشی را اجرا کرده و ارتقای سطح آگاهی پرسنل بهداشتی در مورد مراقبت و پیشگیری رفتارهای خودکشی را مدنظر قرار داده است. همچنین ایجاد نگرش صحیح و ارتقا سطح آگاهی جامعه از دیگر اهداف وزارت بهداشت در کاهش خودکشی به شمار میرود.
رئیس اداره سلامت روان و اعتیاد وزارت بهداشت بیان داشت: در منطقه امرو و مدیترانه شرقی ایران تنها کشوری بوده که سیستم جمعآوری دادههای مربوط به خودکشی را دارد. همچنین در حال حاضر همه بیمارستانها موظفند هر کسی را که با اقدام خودکشی به آنجا ارجاع دهند قبل از ترخیص توسط روانشناس یا روانپزشک ویزیت کنند.
حاجبی بیشترین عامل خودکشی را مسمومیت از طریق مواد شیمیایی برشمرد و عنوان کرد: همکاری بین بخشها در کاهش آمار خودکشی بسیار مهم است لذا از وزارت جهاد کشاورزی درخواست داریم سموم را رقیق کرده و آنها را دارای مواد تهوعآور کند.
وی خاطرنشان کرد: شایعهترین سن خودکشی 15 تا 24 سال بوده و همکاری آموزش و پرورش در کاهش این معضل بسیار حائز اهمیت است. همچنین رسانهها در کاهش آمار خودکشی سهیم بوده و باید انعکاس خبرهای مربوط به خودکشی را با دقت منتشر کرده تا از طریق بزرگنمایی آن سبب افزایش خودکشی نشوند.
شرکت هواپیماسازی «بوئینگ» در حال ساخت نوعی تلفن هوشمند با نام «بوئینگ بلک» است. این شرکت از سال ۲۰۱۴ کار ساخت این گوشی را آغاز کرده که دارای ویژگی جالب است به طوری که این گوشی در هنگام خطر خود را از بین می برد.
درست است که این گوشی هوشمند با هدف استفاده در حوزههای دولتی ساخته و عرضه میشود اما از فنآوری دو سیم کارت نیز پشتیبانی میکند. بنابراین کاربر میتواند بدون نیاز به تعویض گوشی هم استفاده شخصی و هم کاری از «بوئینگ بلک» داشته باشد.
منبع : کلیک