رئیس اداره سلامت روان و اعتیاد وزارت بهداشت، با اشاره به اینکه افراد بیکار در صدر آمار خودکشی هستند، گفت: بیشترین آمار خودکشی از طریق مسمومیت صورت گرفته، لذا از وزارت جهاد کشاورزی تقاضا داریم سموم شیمیایی را رقیق و مواد تهوعآور به آن اضافه کنند.
وی افزود: خودکشی در زنان شایعتر از مردان بوده، ولی موارد فوت ناشی از آن در مردان بیشتر از زنان است.
رئیس اداره سلامت روان و اعتیاد وزارت بهداشت از راهاندازی سیستم ثبت خودکشی در نظام سلامت کشور خبر داد و گفت: بر اساس ارزیابیهای انجامگرفته از لحاظ آمار خودکشی در مشاغل مختلف به تقریب بیشترین آمار خودکشی مربوط به افراد بیکار، دانشآموزان، دانشجویان، مشاغل آزاد، کارگران، کارمندان، کشاورزان و دامداران به وقوع پیوسته است.
حاجبی ادامه داد: بر اساس آخرین آمارها 30 درصد از خودکشیها مربوط به مناطق روستایی و 70 درصد مربوط به شهری است. همچنین بیشترین آمار خودکشی از لحاظ سطح تحصیلات مربوط به افراد دیپلمه و کمترین آمار در سطح تحصیلات فوقلیسانس و بالاتر است.
رئیس اداره سلامت روان و اعتیاد وزارت بهداشت افزود: خودکشی در افراد مجرد بیشتر است، ولی در سالهای اخیر در افراد متأهل نسبت به گذشته بیشتر شده است، همچنین بیماران افسرده و افرادی که دارای اختلالات روانپزشکی و افکار خودکشی هم بوده، یا تاریخچه خانوادگی خودکشی دارند جزو گروههای پرخطر به شمار میرود
وی بیان داشت: وزارت بهداشت بهعنوان متولی سلامت برنامه پیشگیری از خودکشی را اجرا کرده و ارتقای سطح آگاهی پرسنل بهداشتی در مورد مراقبت و پیشگیری رفتارهای خودکشی را مدنظر قرار داده است. همچنین ایجاد نگرش صحیح و ارتقا سطح آگاهی جامعه از دیگر اهداف وزارت بهداشت در کاهش خودکشی به شمار میرود.
رئیس اداره سلامت روان و اعتیاد وزارت بهداشت بیان داشت: در منطقه امرو و مدیترانه شرقی ایران تنها کشوری بوده که سیستم جمعآوری دادههای مربوط به خودکشی را دارد. همچنین در حال حاضر همه بیمارستانها موظفند هر کسی را که با اقدام خودکشی به آنجا ارجاع دهند قبل از ترخیص توسط روانشناس یا روانپزشک ویزیت کنند.
حاجبی بیشترین عامل خودکشی را مسمومیت از طریق مواد شیمیایی برشمرد و عنوان کرد: همکاری بین بخشها در کاهش آمار خودکشی بسیار مهم است لذا از وزارت جهاد کشاورزی درخواست داریم سموم را رقیق کرده و آنها را دارای مواد تهوعآور کند.
وی خاطرنشان کرد: شایعهترین سن خودکشی 15 تا 24 سال بوده و همکاری آموزش و پرورش در کاهش این معضل بسیار حائز اهمیت است. همچنین رسانهها در کاهش آمار خودکشی سهیم بوده و باید انعکاس خبرهای مربوط به خودکشی را با دقت منتشر کرده تا از طریق بزرگنمایی آن سبب افزایش خودکشی نشوند.
جام جم سرا:
تا به حال فکر کردهاید چرا بعضی افراد این همه طرفدار دارند ومحبوب همه هستند اما بعضی دیگر انگار کسی دوست ندارد حتی نزدیکشان بشود؟ خب، دسته اول مهره مار ندارند – شما که به این جور خرافات اعتقاد ندارید؟! – بلکه خصوصیاتی دارند که باعث محبوبیتشان میشود، یا بهتر بگوییم فاقد خصوصیاتی هستند که آدمها را از آنها براند. چه خصوصیاتی باعث میشود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ مجله موفقیت این ویژگیها را برشمرده:
- دخترهایی که برای خودشان «مرد» شدهاند!
شمار این جور دخترها در دنیای امروز روبه افزایش است، و جالب اینجاست که آنها اصلا از دافعههای خودشان خبر ندارند و به «مردانگی» خودشان کاملا افتخار میکنند. آنها زنان دیگر را ضعیف، ناتوان، ظریف و وابسته میدانند و اصلا حاضر نیستند به عنوان جنس زن به آنها نگاه شود.
لباسهای مردانه، کارهای مردانه، بازوهای قوی و برجسته و صدای کلفت و مردانه از چیزهای مورد علاقه آنهاست که با آن فخر میفروشند.
زنان مردنما همان قدر برای دیگران بویژه مردها، دافعه دارند که مردان زن نما حالِ شما را بد میکنند. زن، زن آفریده شده و مرد، مرد؛ هر کدام از این دو جنس در قالب خصوصیات خودشان است که جذابیت دارد، قدرت دارد و میتواند کارهایش را راه بیندازد. البته این جور دختران میتوانند به خوبی جای پدر را برای بچههایشان پر کنند اما متاسفانه مجرد میمانند، چون پدر بچهها دنبال «همسر» خوبی برای خود میگردد!
- دخترهای خرافاتی
اگر پای دکه روزنامه فروشی میایستید و فال این ماهتان را در تمام مجلات میخوانید، اگر در کتابخانه اتاقتان انواع گوناگون کتابهای تعبیر خواب، فال قهوه، طالع بینی هندی، چینی، رومی، فرانسوی و … است، اگر به خودتان انواع سنگهای ضد چشم زخم، ازدیاد حافظه، مهره مار، سنگ ماه تولد، سنگ سیاره ژوپیتر و از این جور چیزها آویزان کردهاید و اگر پاتوق شما خانه معروفترین فال قهوه گیر شهر است که برای رسیدن به آرزوها و خواستههای مختلفتان نسخههای عجیب و غریب میپیچد، باید بگوییم که سرگرمی خوبی دارید اما خیالتان را راحت کنم: متاسفانه در طالع شما هیچ ازدواج موفقی دیده نمیشود!
میدانید چیست؟ متاسفانه مردها سر از اسرار ماوراءالطبیعه در نمیآورند و اصلا نمیتوانند شما را درک کنند. آنها واقع بین هستند و اکثرا همه چیز را از دید عقل و تجربه میبینند، به خاطر همین ذاتا از این جور کارها دل خوشی ندارند. البته که مهم نیست آنها چه فکری در مورد شما میکنند، اما… خواهش میکنم به خاطر خودتان هم که شده کمی منطقی باشید!
- دخترهای خانم معلم (اخلاقی افراطی و ایرادگیر).
من یکی از آنها را میشناسم. او مثل یک وجدان آگاه «اکسترنال» است که به من وصلش کرده باشند: مدام مسائل و باید و نبایدهای بهداشتی، روانشناختی، علمی، اجتماعی، سلامت، تغذیه و خلاصه هر چیز دیگری که راجع به آن مطالعهای داشته را به من گوشزد میکند. او مرتب یادآوری میکند که موقع ظرف شستن بهتر است دستکش بپوشم، موقع رد شدن از خیابان خیلی احتیاط کنم، بزرگترها را نباید به اسم کوچک صدا کنم، کلم بروکلی برای سلامتیمان خیلی خوب است، چت کردن کار بدی است، موقع کار با کامپیوتر باید صاف نشست، و هیچ وقت نباید از چراغ قرمز رد شد! و خدا نکند که من بخواهم دست از پا خطا کنم و این دستورات را نادیده بگیرم، مثلا خدای ناکرده بروم سینما و پفک و چیپس با سس تند بخورم!
البته او خیلی دختر خوب و شایستهای است، اما هیچ وقت نمیتوانم از بودن با او لذت ببرم. (بیچاره همسرش!) بد نیست بدانید که همه ما آدمها علاوه بر والد، بالغ و کودک درون، یک «معلم» درون هم داریم که اینها را به ما گوشزد میکند اما فرقش این است که گاهی میتوانیم خاموشش کنیم و کمی از شیطنتهایمان لذت ببریم. معلم بازی به شدت دیگران را از شما فراری میدهد.
- دخترهای پول پرست
نیازی به توضیح نیست که اینها چه جور دخترهایی هستند. این دخترها نشانههایی دارند که طرف مقابلشان خیلی زود آنها را میشناسد: آنها مدام در مورد مسائل مالی حرف میزنند، اولین سوالاتی که میپرسند در موردمیزان درآمد، مدل ماشین، محل زندگی، وضعی اقتصادی خانواده و این قبیل است و اگر در چشم انداز آینده یک رابطه احتمال بحران مالی یا احیانا اجبار به قناعت را ببینند بلافاصله محو میشوند!
قضیه خیلی ساده است، دختری که دنبال جیب طرف مقابلش است در روزهای سخت به درد نمیخورد. رابطه عاطفی با چنین دخترانی بینهایت شکننده و نامطمئن است وهمسرشان تحت استرس زیادی قرار دارد. اگر چنین دختری هستید متاسفانه طرفداری ندارید؛ پسرها هم میخواهند با کسی ازدواج کنند که آنها را به خاطر خودشان بخواهد، نه جیبشان (آنها هم دل دارند!)، همانطور که شما دوست دارید طرف مقابلتان شما را به خاطر خودتان بخواهد نه ظاهرتان.
- دخترهای انحصارطلب
دخترهای انحصارطلب خیلی خوبند، فقط یک ایراد بزرگ دارند: آنها روزگار همسرشان را سیاه میکنند! آنها میخواهند تمام زندگی طرف مقابلشان شوند و این اصلا منطقی نیست. همه خانمها دوست دارند در مرکز توجه مرد زندگیشان باشند اما این توجه حد و مرزی دارد که دخترهای انحصارطلب از آن بیخبرند.
آنها تنها زمانی شادند که احساس کنند تمام توجه مرد زندگیشان به آنهاست، و اگر او کوچکترین توجهی به دیگران یا به مسائل و جنبههای دیگر زندگیاش بکند اوقاتشان تلخ میشود. حتی ممکن است تبدیل به افرادی کنترلگر شوند و مدام همسرشان را چک کنند و مثل سایه دنبالش باشند. البته در ابتدای آشنایی خودبخود طرف مقابل ما تمام زندگیمان میشود اما اگر این روند بخواهد ادامه پیدا کند ما را از کار و زندگی میاندازد. هر فردی در کنار ازدواجش، که البته جنبه بسیار مهمی از زندگیاش است، لازم است به خانوادهاش، کارش، تفریحات و دوستانش و علایق دیگرش هم به اندازه خودشان توجه کند؛ همچنین به فردیت خودشبه عنوان یک انسان مستقل. این دخترها جلوی رشد و پیشرفت همسرشان را میگیرند، وهیچ مردی هم این را نمیخواهد.
- دخترهای خودباخته (مهر طلب).
دخترهای خودباخته را حتما میشناسید: آنها به خاطر رابطهشان از همه چیزشان میگذرند و حاضرند تمام زندگیشان را برای طرف مقابلشان فدا کنند. آنها از خود گذشتههایی هستند که همیشه در دسترسند، هرگز ناراحت و دلخور نمیشوند، همیه دنبال راضی کردن طرف مقابلند، هیچ اولویتی برای خودشان قائل نیستند، از نیازهای خودشان میگذرند تا به نیازهای مرد زندگیشان برسند، به فکر رشد و پیشرفت شخصی نیستند و بالاخره همه زندگیشان در رابطهشان خلاصه میشود.
این جور دخترها همه این کارها را به خاطر خشنود کردن طرف مقابل انجام میدهند، اما برعکس آنچه خودشان فکر میکنند به جای راضی کردن طرف مقابل او را از خود میرانند. آنها در نهایت به افرادی بیهویت و به شدت وابسته تبدیل میشوند که همه بار زندگیشان روی دوش همسرشان خواهد بود.
گاهی اینطور به نظر میرسد که دخترهای سر به زیر حرف گوش کن بیشتر مورد توجه هستند، اما آنها بعد از مدتی بینهایت کسل کننده میشوند. در واقع دخترهایی که در حد خودشان استقلال و هویت دارند و به دنبال رشد شخصی خودشان هم هستند برای همه جذابترند. پسه خود را ارزان نفروشید به قول مولانا: هر که او ارزان خرد، ارزان دهد گوهری طفلی به قرص نان دهد!
- دخترهای غرغرو
این آخرین مورد است اما بیشتر از تمام مواردی که تا اینجا خواندید آدمها را از شما فراری میدهد. واقعا چه کسی دلش میخواهد یک نفر مثل رادیوهای قدیمی مدام زیر گوش وزوز کند، آن هم از نوع غرغر؟! از نزدیکترین مردی که دم دستتان است سوال کنید چه چیز بیشتر از همه روی مخش میرود و او به شما خواهد گفت که یک آدم غرغرو. غرغروها انرژی آدم را تحلیل میبرند و واقعا روی اعصاب راه میروند و متاسفانه خودشان هم متوجه نمیشوند که چقدر این کارشان بیهوده است.
وقتی مدام غرغر میکنید دیگر کسی به حرفهای شما گوش نمیدهد و محتوای حرفهایتان را نمیفهمد؛ اگر هم تا به حال با غرغر توانستهاید به هدفتان دست پیدا کنید و کسی را مجبور به کاری بکنید فقط برای این بوده که از دستتان خلاص شوند و شما را از سر وا کنند، نه هیچ چیز دیگری. البته که شما حق دارید خواستههایتان را از دیگران بخواهید یا شکایتهایتان را مطرح کنید اما چطور است یک شیوه موثرتر و جذابتر برای این منظور پیدا کنید؟ شاید هم خواستههایتان نیاز به بازبینی داشته باشد. مطمئنم اصلا دوست ندارید کسی توی دلش به شما بد و بیراه بگوید.
جام جم سرا:
به گزارش ایسنا، مصطفی غفاری در جلسه هماندیشی دفتر مطالعات فرهنگی و اجتماعی شهرداری مشهد به ارائه نتایج تحقیق خود با عنوان «تجربهنگاری پدیده کافهنشینی در تهران» پرداخت و اظهار کرد: رشد قارچگونه پدیده کافهنشینی در ایران نشاندهنده این است که نیازی در جامعه وجود دارد و برخورد انتظامی با رویکرد پیشگیری یا مقابلهای با این پدیده موثر و پاسخگو نخواهد بود.
به نقل از بانکی، وی، کافهنشینی را یک پدیده فرهنگی- اجتماعی ناشی از توسعه شهرنشینی مدرن دانست و افزود: این پدیده به صورت امروزی از دهههای 30 و 40 قرن حاضر در ایران رواج یافته و در دهه 80 وارد دوران تازهای از حیات خود در جامعه ایرانی شده است.
غفاری افزود: کافهنشینی، رفتاری است که باعث میشود افراد همفکر در محلی جمع شوند، ساعاتی را در کنار یکدیگر بگذرانند و به بحثهایی اغلب بیمقدمه، طولانی و ناتمام در باره موضوعات سیاسی، اجتماعی و ادبی بپردازند.
این پژوهشگر اجتماعی، رهایی از فشار زندگی روزمره، رهایی از ناهنجاریهای پذیرفته شده عرفی یا قانونی و محل تلاقی رهبران و بدنه کنشگران اجتماعی را سه اهمیت کارکردی کافهها در ایران دانست و خاطرنشان کرد: سرگرمسازی و گفتوگوی محوری دو کارکرد مهم کافهنشینی محسوب میشود.
زنان به کافهنشینی تمایل بیشتری دارند
وی به سنخشناسی کافهنشینان تهرانی از نظر سن، جنس، تحصیلات، طبقه اجتماعی، سبک پوشش و سبکهای رفتاری و ارتباطی آنان در این تحقیق اشاره کرد و گفت: بیشتر کافهنشینان را جوانان زیر 35 سال و به ویژه بازه سنی 25 تا 30 سال تشکیل میدهند و زنان بیشتر از مردان به کافهنشینی رغبت نشان میدهند.
غفاری ادامه داد: اغلب مشتریان ثابت کافهها را جوانان مجرد شکل میدهند و قریب به اتفاق آنان دارای تحصیلات دانشگاهی حداقل در حد کارشناسی و بالاتر از آن هستند.
اهالی رسانه برجستهترین قشر اجتماعی کافهنشین
وی، برجستهترین قشر اجتماعی کافهنشین را اهالی رسانه، هنر و ادبیات دانست و بیان کرد: حضور دو قشر اجتماعی دانشجویان و بازاریان جدید نیز پررنگ به نظر میرسد.
این دانشجوی دکترای جامعهشناسی به تمایل کافهنشینان به مدهای متنوع روز اشاره کرد و گفت: این افراد در محیط کافه اغلب تمایل محسوسی به آزادتر بودن نسبت به معابر و اماکن عمومی دارند.
وی با بیان اینکه کافهها خدمات خاصی به مشتریان ارائه میدهند، تصریح کرد: امکان برگزاری جشنهای کوچک، ایجاد تارنمایی خاص در فضای مجازی، خدماتدهی در روزهایی مانند ولنتاین با هدایا و پذیراییهای ویژه از شایعترین این خدمات است.
غفاری در خصوص اینکه کافه چه زمانی به یک پاتوق تبدیل میشود، بیان کرد: مشتریان ثابت کافهها یا به عبارت دیگر کافهنشینان واقعی اغلب مایلند در پاتوق خود سطح بیشتری از آزادی عمل را نسبت به آنچه در عرف و قانون اجتماع به عنوان هنجار پذیرفته شده است، تجربه کنند و هر چه محیط یک کافه بیشتر بتواند این احساس را به آنان منتقل کند، بیشتر به عنوان پاتوق مطرح میشود.
وی، نزدیکی کافه به محل کار یا زندگی مشتریان را از دیگر عوامل موثر بر پاتوق شدن یک کافه دانست و اظهار کرد: جوانان تحصیلکرده امروزی که مشتریان اصلی کافهها هستند معمولا محیطهایی را که دور از هیاهو و منظر عابران باشد، به عنوان مکان ثابتی برای نشستن و گپ زدن ترجیح میدهند.
این پژوهشگر اجتماعی با اشاره به اینکه محیط کاملا بسته کافه، در فضایی کوچک باعث از بین رفتن فاصله اجتماعی میشود، یادآور شد: از این طریق مانع اولیه برای گفتوگو برداشته میشود و گاهی افراد ناآشنا مجبور به نشستن بر سر یک میز میشوند و باهم ارتباط برقرار میکنند.
وی با اشاره به اینکه کافهنشینی در اروپا تنها یک قشر خاص را شامل نمیشود، بلکه شامل تمام اقشار جامعه است، بیان کرد: در کشور ما هنوز این پدیده به این مرحله نرسیده است و کافهنشینی بیش از آنکه کارکرد گفتوگومحوری و اندیشهورزی داشته باشد، کارکرد سرگرمسازی به ویژه برای قشر خاصی دارد.
جام جم سرا:
علی اکبر محزون با اشاره به اینکه براساس نمودارهای جمعیتی قبل از سال 88 تعداد دختران در سن ازدواج که در طیف سنی 15 تا 29 سال قرار داشتند از تعداد پسران در سن ازدواج که در طیف سنی 20 تا 34 سال قرار داشتند بیشتر بود، افزود: این روند بعد از سال 88 تا سال 92 روند نزولی داشت و هرم سنی در نمودار به شکل متقارن درآمد، به این معنا که جمعیت دختران و پسران در سن ازدواج تقریبا برابر شد.
وی با اشاره به سالهای پس از 92، اظهار کرد: به مرور تعداد پسران در سن ازدواج نسبت به دختران در سن ازدواج افزایش خواهد یافت به گونهای که بر اساس نمودار پیشبینی میشود که اختلاف پسران نسبت به دختران در سن ازدواج تا سال 96 و 97 به دو میلیون نفر میرسد.
مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور تصریح کرد: منظور از افراد در سن ازدواج، کلیه افراد ازدواج کرده و ازدواج نکرده در طیفهای سنی 20 تا 34 سال برای آقایان و 15 تا 29 سال برای خانمهاست.
محزون با تاکید به اینکه افراد در سن ازدواج شامل کلیه طیف سنی 20 تا 34 سال برای آقایان و 15 تا 29 سال برای خانمها میشود، اظهار کرد: کلیه آقایان در سن ازدواج کشور با طیف سنی 20 تا 34 شامل 12 میلیون و 70 هزار نفر میشوند که از این تعداد 5 میلیون و 570 هزار نفر هرگز ازدواج نکردهاند.
وی افزود: بنابراین 46 درصد آقایان در سن ازدواج کشور هرگز ازدواج نکردهاند.
مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور همچنین با بیان اینکه کلیه خانمهای در سن ازدواج کشور با طیف سنی 15 تا 29 سال شامل 11 میلیون و 790 هزار نفر میشوند، گفت: از این تعداد 5 میلیون و 670 هزار خانم هرگز ازدواج نکردهاند.
محزون ادامه داد: بنابراین 48 درصد خانمهای در سن ازدواج کشور هرگز ازدواج نکردهاند.
مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور با اشاره به اینکه هماکنون 100 هزار خانم در سن ازدواج که هرگز ازدواج نکردهاند بیشتر از آقایان در سن ازدواج که هرگز ازدواج نکردهاند وجود دارد، گفت: بنابر آمار ارائه شده فوق همچنین تعداد 280 هزار آقا در سن ازدواج (شامل افراد ازدواج کرده و ازدواج نکرده) بیشتر از خانمهای در سن ازدواج وجود دارد.
وی در پاسخ به اینکه تعداد دختران و پسران ازدواج نکرده در سن ازدواج کشور با توجه به اختلاف دو میلیون نفری آنها طی سالهای 96 و 97 به چه میزان خواهد رسید، اظهار کرد: تنها اختلاف دو میلیون نفری تعداد پسران نسبت به دختران در سن ازدواج طی سالهای 96 و 97 قابل پیشبینی است، بنابراین مشخص نیست که چه تعداد دختر و پسر ازدواج نکرده در سن ازدواج طی آن سالها وجود خواهد داشت و تنها تعداد دختران و پسران در سن ازدواج کشور در سالهای آتی قابل پیشبینی است.
محزون همچنین در پاسخ به علل ایجاد اختلاف دو میلیون نفری پسران نسبت به دختران در سن ازدواج بر اساس پیشبینیهای انجام شده طی سالهای 96 و 97، عنوان کرد: علت اختلاف مربوط به دورهها و گروههای سنی قبلی است و به هر میزان که تاخیر در سن ازدواج بیشتر باشد خطر تجرد قطعی و نیز اختلافهای ایجاد شده مربوط به تعداد پسران و دختران در سن ازدواج بیشتر میشود.(ایسنا)
جام جم سرا:این دختران گاه خود مسبب از دست دادن شانسهای بموقع خود برای ازدواج هستند و گاه واقعا مورد مناسبی برای ازدواج به سراغشان نمیآید اما مشکل هرچه باشد، با گذر از ۳۰ سالگی رفتهرفته خطر بارداریهای توام با مشکلات درآنها بالا می رود و با رسیدن به دهه چهارم زندگی تخمکهایی که تولید میکنند ممکن است دستخوش تغییرات ژنتیکی شده باشد.
احتمال باروری در این سن نیز گاه تا یک دهم کاهش مییابد اما امروز علم پزشکی امکاناتی را برای کسانی که دیر ازدواج کردهاند یا کسانی که نمیتوانند به زودی بچهدار شوند فراهم کرده است و آن نگهداری از تخمک در سنینی است که بدن بهترین شرایط را برای باروری دارد
برای آگاهی بیشتر از چگونگی امکان باروری دختران مجرد به سراغ دکترمنصوره موحدین ،استاد دانشگاه تربیت مدرس و معاون پژوهشی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تربیت مدرس رفتیم.
گفتگو با او را که در شاخه جنین شناسی فعالیت دارد ، بخوانید.
قبلا در گفتگویی از امکان حفظ قدرت باروری برای سالهایی که ریسک این کار بالا می رود صحبت کرده بودید. آیا برای دخترانی که امکان ازدواج ندارند یا زیاد امیدوار نیستند که بزودی ازدواج کنند هم این امکان وجود دارد؟
شاید هنوز زود باشد که بگوییم این میتواند یک اقدام فراگیر و پیشگیرانه برای دختران باشد زیرا جامعه ما ملاحظات فرهنگی خاص خود را دارد در حالی که این تنها یک امکان علمی است و باید به تمام ابعاد آن توجه کرد؛ اما باید بگویم به لحاظ علمی برای دختران این امکان وجود دارد. دختران نیز میتوانند بافت تخمدان یا تخمک خود را فریز کنند و چند سال بعد از آن استفاده کنند.
استفاده از این تخمکها و بافت ذخیرهشده شرط خاصی هم دارد؟
بله چون در جامعه اسلامی ایران هدف ترویج خانواده و ترغیب به فرزند آوری در کانون کامل خانواده شامل پدر، مادر و فرزند است، ما نمیخواهیم پدیده مادران مجرد را که در غرب رواج یافته است در ایران به نوعی دیگر داشته باشیم و به همین دلیل استفاده مجدد دختر از بافت تخمدان یا تخمک نگهداری شدهاش، ازدواج است و تنها به شرط ازدواج میتوانند از این بافت استفاده کنند و در این زمینه از آنان تعهد کتبی میگیریم.
چه سنی بهترین سن برداشت تخمک است و چقدر میتوان آن را نگه داشت؟
زمان در این زمینه مقوله مهمی است. شاید بتوانیم سالها بافت را نگهداریم اما قرار نیست که یک نفر در ۶۰ سالگی بیاید و تخمک زمان ۳۰ سالگی خود را بگیرد و باردار شود.
ثابتشده هر مداخله علمی که از هنجارهای طبیعی خارج شود در نهایت به ضرر انسان و طبیعت تمام میشود بنابراین میگویم بهترین زمان برداشت و ذخیرهسازی تخمک سن زیر ۳۵ سال است و توصیه میکنیم زمانی از آن استفاده کنند که از نظر اخلاقی و تربیتی حقوق طفل زیر پا گذاشته نشود و دو نسل از مادرش فاصله نگرفته باشد. مثال طی یک فرصت ۵ تا ۱۰ ساله تلاش کنید که موقعیت لازم برای استفاده از این بافت را به دست آورید.
از حقوق کودک گفتید در این زمینه بیشتر توضیح دهید.
ما در مداخلات باروری پیوسته سعی میکنیم حقوق کودکان به دنیا نیامده را رعایت کنیم. کودک حق دارد با والدینش ارتباط برقرار کند ولی وقتی یک شکاف نسلی به فاصله ۴۰- ۵۰ سال میان کودک و والدین باشد، او آنها را در سن پدربزرگ و مادربزرگ خود میبیند و در سنینی که کودک نوجوان یا جوان می شود و به حمایت آنها نیاز دارند، والدین در سنی هستند که خود خواهان دستگیری هستند و این فاصله زیاد سنی به رشد تربیتی کودک لطمه می زند و نمیتوانیم چنین چیزی را بپذیریم.
امکان باروری را چگونه برای دختران جوان حفظ میکنید؟
این کار از دو روش امکانپذیر است که هردو روش تخمک برداری و برداشت بافت تخمدان روشهای تهاجمی هستند.
یکی به روش واژینال و دیگری به روش لاپروسکوپی.
در روش لاپروسکوپی که هزینه بالایی دارد و جراحی سنگین صورت میگیرد بیهوشی عمیق تری روی بیمار صورت میگیرد و بخشی از تخمدان فعال شخص برداشته و برای زمان مورد نیاز فریز میشود.
روش برداشت تخمک نیز به صورت واژینال صورت میگیرد که این هم بیهوشی عمومی دارد اما سبک تر است پوست شکافته نمیشود و خطرش نیز کمتر است.
این دو روش چقدر هزینه دارد و به چه کسانی توصیه میشود؟
روش برداشت بافت تخمدان به شیوه لاپراسکوپی به کسانی که دچار سرطان هستند توصیه میشود زیرا درمانهای این بیماری به قدرت باروری آنها میتواند صدمه بزند اما بعد از بهبود با بالغ سازی در محیط کشت آزمایشگاهی تخمکهای موجود در تخمدان فریز شده میتوانیم شانس بارداری را به او بازگردانیم.
شیوه پیوند تخمدان نیز در دنیا امکانپذیر است و روشی جدید به حساب میآید. این روش معمولا ۶ تا ۸ میلیون تومان هزینه دارد و هزینه شارژ سالانه برای نگهداری آن نیز ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان است.
اما در روش دوم یعنی برداشت تخمک از شیوه واژینال از طریق داروهای تحریککننده تخمک که تحت پوشش بیمه نیز نیست، بسته به پاسخ تخمدان، ۱ و نیم تا ۲ میلیون تومان برای داروها هزینه میشود و ۲ میلیون تومان هم برداشت تخمک هزینه دارد یک میلیون برای ذخیرهسازی سال اول و بعد هر سال همان ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان هزینه نگهداری پرداخت میشود.
در جامعه ما حفظ بکارت برای خانمها اهمیت خاصی دارد این روشها آیا به این موضوع لطمه می زند یا خیر؟
در روش واژینال پرده بکارت سوراخ میشود که قابل ترمیم است و البته برای شخص گواهی پزشکی صادر میشود که به خاطر این نوع عمل دچار مشکل شده است.
برای دخترانی که میخواهد به این روش باروری خود را حفظ کنند چه توصیهای دارید؟
تاریخ علم نشان میدهد وقتی ما سعی میکنیم همه روال طبیعی را تحت کنترل در آوریم شیوه اشتباهی را پیشگرفتهایم و برایمان عواقبی دارد.
پیشنهاد میکنم دختر خانمها به جای اینکه خود را درگیر این فکر کنند که چطور باروری خود را برای سالهای سال حفظ کنند به این فکر کنند که طبق یک روال طبیعی و از شیوههای طبیعی باردار شوند زیرا این روشها شما را ناچار میکند از مداخلات بعدی پزشکی برای بارداری استفاده کنید در حالی که بارداری طبیعی در وقت طبیعی بسیار بهتر و مناسب تر است.
توصیه ما این است که در وقت مناسب ازدواج کنید و دنبال مداخلات در خلقت نباشید.(دخت ایران)
جام جم سرا: قانون جدید فرزند خواندگی که پس از چندین سال کار کارشناسی و کش و قوسهای فراوان و تغییرات زیاد به تصویب رسید دارای مفاد و بخشهای زیادی است که در بسیاری موارد به نفع فرزندان تحت پوشش سازمان بهزیستی است و باعث میشود امکان واگذاری برای تعداد بیشتری از کودکان فراهم شود.
از سال گذشته تا کنون که این قانون به تصویب رسیده کمیتههای مختلف مشغول تدوین راهکارهای اساسی برای اجرایی شدن آن هستند که یکی از آنها ثبت نام اصلی والدین درشناسانه کودک است که باید با همکاری چندیدن سازمان انجام شود که البته به گفته مسئولان سازمان بهزیستی مراحل پایانی را میگذراند.
یکی از شرایط داشتن فرزندخوانده این است که از زندگی مشترک زوجهای متقاضی فرزند خواندگی باید حداقل ۵ سال گذشته باشد مشروط به اینکه حداقل یکی از آنها بیش از ۳۰ سال سن داشته باشد باید با یکدیگر تقاضا بدهند، به دلایل پزشکی بچه دار نشوند و سابقه کیفری و سوء پیشینه هم نداشته باشند.
همچنین برخورداری از سلامت جسمی و روانی، وضعیت اجتماعی و اقتصادی خوب و نداشتن اعتیاد از شرایط دیگر فرزند خواندگی است و از سوی دیگر والدین جدید باید یک سوم اموال خود را بسته به شرایط زندگیشان به نام فرزند خوانده کنند.
واگذاری کودک به خانوادهها زیر نظر مددکاران
حمید رضا الوند مدیر کل دفتر کودک و نوجوان سازمان بهزیستی در مورد فرزند خواندگی تاکید کرد: از سوی دیگر والدین متقاضی فرزندخواندگی پس از مراجعه به بهزیستی، مورد بررسیهای مددکاری و روانشناسی قرار میگیرند و برای اینکه شرایط فرزندپذیری آنها مشخص شود به مشاور ارجاع داده میشوند.
ماجرا به همین جا ختم نمیشود و پس از بررسی پرونده متقاضی و تکمیل آن و همچنین دارا بودن شرایط لازم از سوی سازمان بهزیستی، پرونده آنان به مقام قضایی ارجاع داده میشود تا بر اساس تشخیص پزشکی قانونی مبنی بر ناتوانی در بچه دار شدن، نداشتن سوء سابقه و داشتن صلاحیتهای دیگر اجتماعی حکم صادر شود.
در نهایت پس از اینکه حکم برای والدین متقاضی صادر شد کودک دلخواه در سن و جنسیت خاص آنان ابتدا به مدت ۶ ماه تحویلشان داده میشود و در این مدت مددکار سازمان بهزیستی در خانه حضور پیدا کرده و از از نزدیک وضعیت روانی، بهداشتی و جسمی کودک و برخورد والدین جدید با وی را مورد بررسی قرار داده و گزارش میدهد. تا این مرحله حکم سرپرستی موقت برای خانواده متقاضی صادر شده و برای صدور حکم دائم گزارش مددکار سازمان به مراجع قضایی اعلام میشود و تایید بهزیستی و نظر قاضی حکم سرپرستی از موقت به دائم تغییر پیدا میکند.
به گزارش جام جم سرا، الوند این سختگیریها را به نفع کودک دانسته و عنوان کرد که رفتار والدین با فرزند خوانده و وضعیت وی در مکان جدید باید به طور مرتب در ماههای اولیه بررسی شود. البته تمامی این سختگیریها به نفع فرزند است و در این صورت آینده وی تا حدودی تضمین خواهد شد.
از سوی دیگر پس از پایان مراحل، خانواده متقاضی باید برای گذاشتن اسم و دریافت شناسنامه به سازمان ثبت احوال کشور مراجعه کنند و با نامهای که از بهزیستی در دست دارند مراحل بعدی انجام میشود.
ثبت نام اصلی والدین در شناسنامه کودک
مدیر کل امور کودک و نوجوان سازمان بهزیستی گفت: در قانون جدید فرزند خواندگی اسم والدین اصلی کودک باید در صفحهای از شناسنامه وی درج شود البته این در حالی است که والدین قبلی مشخص باشند و این مورد در قانون قبلی وجود نداشت چون فقط کودکان بیسرپرست به فرزند خواندگی سپرده میشدند اما براساس قانون جدید شرایط واگذاری کودکان بد سرپرست نیز فراهم شده است.
وی گفت: یکی از مشکلاتی که در حال حاضر وجود دارد این است که اغلب خانوادهها کودکان زیر دو سال و عمدتا دختر را برای فرزند خواندگی انتخاب میکنند در صورتیکه تعداد این کودکان به نسبت ما بقی فرزندانی که وجود دارد کم است و هر چه سن کودکان از این زمان بگذرد شرایط فرزند خواندگی برای آنان سختتر میشود.
البته یکی از نکات ضروری و مثبت قانون جدید فرزند خواندگی، فراهم شدن امکان واگذاری کودکان بیسرپرست و بد سرپرست است و در این صورت امکان واگذاری ۵۰ درصد کودکان سازمان بهزیستی مهیا میشود اما این آمار در گذشته فقط ۱۸ درصد بود و این موضوع اتفاق مهمی است که برای کودکان بیسرپرست و بد سرپرفت رخ داده است.
در حال حاضر حدود ۲۳ هزار کودک فاقد سرپرست صلاحیت موثر تحت پوشش این سازمان بوده و در خانههای کودک و نوجوان زندگی میکنند که ۸۷ درصد این کودکان بد سرپرست هستند. سالانه حدود یک هزار تا ۱۲۰۰ نفر از کودکان که فاقد جد پدری هستند و هویت خانوادگیشان مشخص نیست به سرپرستی دائم سپرده میشوند.
دختران مجرد مادر میشوند
الوند به ماده مهمی از قانون جدید فرزند خواندگی اشاره کرد و گفت: واگذاری فرزند دختر به دختران مجرد بالای ۳۰ سال و زنان بدون شوهر یکی از مواردی است که در قانون جدید گنجانده شده است بطوریکه براساس آن دختران مجرد دارای شرایط و متقاضی فرزند میتوانند به سازمان بهزیستی مراجعه کنند و پس از طی کردن مراحل مختلف در نهایت کودک دختر به آنان به عنوان فرزند خوانده واگذار میشود.
مدیر کل دفتر کودک و نوجوان سازمان بهزیستی از تدوین آیین نامه اجرایی واگذری فرزند به دختران مجرد ۳۰ سال به بالا خبر داد و گفت: این آیین نامه با همکاری سازمان ثبت احوال، قوه قضاییه و بهزیستی در دست تدوین است.
برای ثبت اسم کودک در شناسنامه دختران مجرد کمیتهای با حضور مسئولان ذیربط تشکیل شده است و بزودی سازو و کار مشخص برای این امر اعلام خواهد شد.
این مسئول در سازمان بهزیستی داشتن هشت شرط را برای متقاضیان فرزند خواندگی واجب و ضروری دانست و اظهار داشت: بر اساس ماده ششم قانون فرزند خواندگی، عدم محکومیت جزائی موثر با رعایت مواد مقرر در قانون مجازات اسلامی، تمکن مالی، عدم حجر و اعتقاد به یکی از ادیان مصرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، سلامت جسمی و روانی لازم توانایی عملی برای نگهداری و تربیت کودکان و نوجوانان تحت سرپرستی، نداشتن اعتیاد به مواد مخدر، روانگردانها و الکل، صلاحیت اخلاقی و عدم ابتلا به بیماریهای واگیر و صعبالعلاج از جمله شروطی است برای فرزند خواندگی مد نظر قرار میگیرد.
همچنین در قانون جدید سن فرزند خواندگی نیز سه سال افزایش پیدا کرده است بطوریکه شرط سن کودک برای فرزندخواندگی در قانون قبل که متعلق به ۴۰ سال پیش بود زیر ۱۲ سال عنوان شده بود اما در قانون جدید این سن به ۱۵ سال افزایش پیدا کرده است.
در هرحال یکسال از تصویب قانون فرزند خواندگی میگذرد و طی این مدت مسئولان نهادهای ذیربط مشغول تدوین و تهیه راهکارهای اجرایی شدن مفاد آن هستند که امیدواریم هر چه سریعتر به اتمام رسیده و زمینه اجرای گسترده آن در سراسر کشور فراهم شود تا تعداد بیشتری از ۲۳ هزار فرزند سازمان بهزیستی همچون سایر کودکان بتوانند از لذت داشتن یک خانوادهای گرم و والدین مهربان و مسئول بهرهمند شوند. (مهر)
جام جم سرا: سوال شما بسیار کلی است و در آن مشخص نکردید که به دنبال چه هستید؟ آیا از این ارتباط رنج میبرید و به دنبال قطع آن هستید یا به دنبال راه حلی برای کنترل احساسات و درمان وابستگی شدیدتان به آن آقا هستید یا اصلاً میخواهید راهی برای ارتباط مشروع و ازدواج با وی پیدا کنید؟
در هر صورت برای ارائه پاسخ مفید، جامع و کاربردی که تصمیم منطقی و درست شما را در پی داشته باشد، در ادامه توصیههایی به شما خواهیم داشت.
قرار گرفتن در نقش همسر دوم
متاسفانه موضوع دوستی با مردان متاهل به عنوان یک پدیده اجتماعی گریبانگیر بعضی از خانمهای مجرد و مطلقه شده و در حقیقت یک آسیب اجتماعی است. درخور ذکر است که ارتباط دختر با مرد متأهل، خلاف شرع و حرام است. با این حال گرفتار شدن در دام زیاده خواهی بعضی مردان، قرار گرفتن در جایگاه همسر دومی و چندمی و سوء استفاده بعضی مردان از زنان برای نیازهای غیرطبیعی در قالب ارتباطهای مخفی که به هیچ وجه مشروع و منطقی نیست، واقعیتی است که در جامعه مشاهده میشود و به شدت نیازمند هشدار به خانواده هاست.
عوامل گرایش دختران مجرد به مردان متاهل
در میان مراجعان من نیز، مواردی گرفتار این نوع رابطهها شده بودند و زمانی که به دنبال راه حلی برای مشکلشان بودهام، پس از بررسی عوامل زمینه ساز آن، به این نتیجه رسیدم که عامل اصلی این پدیده تنهایی و کمبود محبت دختران در محیط خانه و رعایت نکردن بعضی اصول اخلاقی توسط زنان در ارتباطهای اجتماعیشان، بالا رفتن سن ازدواج، سختگیریهای افراطی و غیر اخلاقی بعضی والدین با قرار دادن شرایط غیر ارزشی برای خواستگاران، از جمله عوامل برجسته و تاثیرگذار در این باره است.
از سوی دیگر، نیاز شدید برخی دختران مجرد و زنان مطلقه به تکیهگاه و حامی از میان مردان باعث میشود که در مقابل جنس مخالف، قاطعیت خود را برای مخالفت با برقراری ارتباط از دست بدهند و به این نوع ارتباطات تن دهند که در نتیجه ضعف اراده و ضعف شخصیتی بانوان یکی از عوامل اصلی شکل گیری چنین ارتباطهایی است.
شکست خود به همراه فروپاشی خانواده طرف مقابل
جالب است که بدانید در بیشتر موارد، چنین ارتباطها و دوستیهایی به محض آگاهی همسر اول شکست میخورد و باعث فروپاشی خانواده او یا قطع ارتباط با فرد دوم میشود و در موارد کمی که به ازدواج منجر میشود با سختیها و مشکلات زیادی مواجه میشود؛ بنابراین بهترین و عاقلانهترین کار برای زنان، قطع ارتباط با مردان متاهل و راههای کنترل احساسات و عواطف خودشان است.
شایسته است که فورا با قاطعیت، بدون هیچ گونه بهانه و ردپایی برای ارتباط مجدد و حتی بدون عذرخواهی، کسب حلالیت و حتی صحبت و بیان دلیلشان برای این جدایی، به چنین ارتباطهایی خاتمه دهند. همچنین تمامی عواملی که احتمال میدهند آنها را وادار به فکر کردن درباره مرد مورد علاقهشان یا برقراری ارتباط مجدد میکند، از زندگیشان حذف و پاک کنند.
توهم عاشقی به جای علاقه
درباره ایجاد علاقه به این مردان، باید بدانید که نه تنها این گونه علاقهها حقیقی نیست بلکه در بیشتر موارد شکل گیری چنین علاقههایی در زنان به دلیل نیاز به همدل، وابستگی شدید و توهم است که به خاطر عواملی از جمله کمبود محبت، عاطفه و تنهایی ایجاد میشود و به طور طبیعی باعث وارد شدن خسارتهای فراوانی هم به خود شخص و هم به خانواده مردان متاهل خواهد شد؛ بنابراین لازم است که توجه بیشتری داشته باشید که این نوع احساسات، هیجانات و علاقهها حقیقی نیست و نخواهد بود.
آیا ارزشش را دارد!؟
از دختران یا زنان مطلقهای که با مردان متاهل ارتباط دوستی برقرار کردهاند، خواسته میشود که با واقع بینی به مسائل ذکر شده، فکر کنند که آیا مردی متاهل و خانواده دار که معلوم نیست، واکنش اطرافیان و همسرش بعد از اطلاع از این ارتباط با شما چه باشد، صلاحیت یا ارزش این را دارد که شما به او دل ببندید، علاقه پیدا کنید، خودتان را برای او هزینه کنید، سرمایه گرانمایه جوانیتان را برای او تلف کنید و به خاطر او بهترین دوران زندگیتان را نابود کنید و فرصت و شانس ازدواج را از دست بدهید.
تلقین نابود شدن
اینکه بعضی زنان نمیتوانند به پایان دادن به چنین رابطههایی فکر کنند، عذاب میکشند و گریه میکنند، به خاطر این است که خودشان را کم میبینند و به خودشان تلقین کردهاند که بدون طرف مقابل زندگیشان نابود میشود در حالی که نمیدانند سخت در اشتباه هستند و اتفاقا با وجود چنین مردانی است که زندگیشان تباه میشود. فقط کافی است کمی به این مسئله واقع بینانه دقت کنند و توجه داشته باشند که در چنین رابطهای، ممکن است خانمها دچار مشکلات بیشتر و غیر قابل حلی شوند.
ازدواجی سختتر از دیگر ازدواجها
چنین ارتباطهایی بدون شک، محکوم به شکست است مگر اینکه رسمی و شرعی شود که پس از آن سختیها و مشکلاتش، بیشتر و چند برابر دیگر ازدواج هاست. بنابراین و به ویژه به دخترهای مجرد توصیه میشود که هر چه سریعتر با بیان شرایط و ویژگیهای خواستگار و همسر ایده آلشان به اطرافیان و دوستان در لابه لای حرفها و صحبتهایشان به صورت غیرمستقیم، شرایط را برای ورود و پذیرش خواستگار فراهم کنند و خلاءهای فکری و عاطفیشان را به صورت صحیح و منطقی پاسخ دهند. در پایان درخور ذکر است که یکی از شاخصترین راه حلها برای خارج شدن از دام چنین دوستیها و ارتباطهای خطرناکی، واقع بینی است. (حجت الاسلام علی فروتن - کارشناس و مشاور خانواده/خراسان)
جام جم سرا: هرچند ازدواج بعد از بلوغ فکری و اجتماعی افراد اتفاق میافتد اما برای داشتن یک ازدواج موفق، دختران و پسران نیازمند یادگیری مهارتهایی هستند که با هم بودنشان را سادهتر، عاشقانهتر و سازگارانهتر میکند.
عبدالحسین ترابیان، کارشناس و مشاور خانواده، در زمینه یادگیری این مهارتها نکاتی را مطرح میکند. این مهارتها اگرچه جزو مهارتهایی است که افراد در همه مراحل زندگی به آنها احتیاج دارند اما در ازدواج نقش پر رنگتری خواهد داشت و دختر و پسرهای جوان باید بیش از دیگران به یادگیری این مهارتها اهمیت بدهند.
خودشناسی
اولین و ضروریترین مهارتی که دختر و پسرها قبل از ازدواج باید کسب کنند، مهارت خودشناسی است. هر فردی قبل از ازدواج باید تیپ شخصیتی، اخلاقها و انتظارات خودش را از زندگی مشخص کرده باشد. خود آگاهی به معنای شناخت احساسات، اهداف و برنامههای زندگی، تفریحات و سرگرمیها، تواناییها، ضعفها، ارزشها، مسئولیتها، فرهنگ و مذهب، علایق، آرزوها و استعدادهاست. خودآگاهی به این دلیل مهم است که هر دختر و پسری قبل از ازدواج باید بداند چه هدفی دارد و بر همان اساس در زندگی برنامه ریزی کند. اگر فردی خودش را به میزان مورد نیاز نشناسد، در انتخاب شریک زندگیاش نمیتواند موفق عمل کند. به طور مثال، اگر پسر یا دختری برای خودش جایگاه مسائل مالی را در زندگی مشخص نکرده باشد، نمیداند که همسری میخواهد که مسائل مالی برایش از اهمیت ویژهای برخوردار است یا مسائل دیگری برای او اهمیت دارد؛ بنابراین رسیدن نسبی به خودشناسی در مرحله انتخاب شریک زندگی باعث میشود که فرد همسری انتخاب کند که با خودش تناسب و نقاط مشترک بیشتری داشته باشد.
تصمیم گیری
داشتن مهارت تصمیم گیری یکی دیگر از مهارتهای مهم قبل از ازدواج است؛ چون انتخاب شریک زندگی، یکی از مهمترین تصمیمهای هر فردی است. تصمیم گیری و به دنبال آن داشتن ارادهای مصمم، به مهارت نیاز دارد. اگر فردی مهارت تصمیم گیری داشته باشد، تصمیمهای خردمندانه تری خواهد گرفت و به طور طبیعی موفقتر خواهد بود. هر فردی برای تصمیم گیری خردمندانه باید ۳ گام بردارد. در گام اول، فرد باید به نظر خودش اهمیت بدهد و به یک جمع بندی اصولی برسد. به این گام، گام خودخواهانه هم گفته میشود. در گام دوم، فرد باید با عزت نفس بالا، نظر دیگران به خصوص پدر و مادرش را درباره تصمیمش بپرسد. در گام سوم هم، فرد باید با بررسی نظر خودش و دیگران به یک تصمیم درست و منطقی برسد و با اراده جدی، تصمیمهایش را عملی کند.
ابراز صمیمیت
توانایی ابراز محبت و صمیمی بودن که از نشانههای رشد و بلوغ عاطفی جوان است، باید قبل از ازدواج حاصل شده باشد و جوان آماده ازدواج، باید اهمیت این موضوع را بداند که یکی از مهمترین سرمایههای او برای زندگی موفق، رسیدن به رشد و توانمندی در زندگی است. چه بسا دختر و پسرهایی که از امکانات مالی و مادی فراوانی برخوردار هستند اما از آنجا که مهارت محبت کردن و عشق ورزیدن را نیاموختهاند، بعد از مدت کوتاهی چون قادر به تحمل طرف مقابلشان نیستند و نمیتوانند پاسخگوی نیازهای عاطفی او باشند، به راحتی زندگی مشترکشان با مشکلی به نام طلاق عاطفی و حتی شکست منتهی میشود.
ارتباط موثر
آموختن مهارتهای ارتباطی جدید و موثر در رسیدن به هماهنگی، رضایت و آرامش نقش قابل توجهی دارد. ماهنامه سپیده دانایی در این باره مینویسد: در واقع بخشی ازمهارتهای ارتباطی در خوب گوش دادن، خوب حرف زدن و خوب تجزیه و تحلیل کردن صحبتهای دیگران نهفته است. دختر و پسر باید با ویژگیهای رفتاری جنس مقابل آشنا باشند تا واکنشهای مناسبتری داشته باشند؛ به طور مثال، پسری که میداند، دخترها احتیاج به همسری دارند که به صحبتهایشان گوش دهد از گفتوگو با همسرشان خسته نمیشوند و این موضوع را به بهترین شیوه ممکن مدیریت میکنند.
حل اختلاف
بروز اختلاف و تفاوت بین افراد، اتفاقی عادی و طبیعی است، اما مهمتر از آن، این است که افراد باید مهارت حل این اختلافات را داشته باشند و بتوانند اختلاف یا سوءتفاهمات خود با دیگران را به گونهای منطقی و مسالمت آمیزحل کنند. گوش دادن فعال به صحبتهای همسر، سعی در درک و پذیرش احساسات او و استفاده از راهکارهای کاهش ناراحتی مانند شوخی و مزاح به موقع، عوض کردن موضوع بحث، قدم زدن، تفریح و... میتواند در حل اختلاف موثر باشد و باید دختر و پسر آماده ازدواج در به کار بردن این روشها توانمند باشند.
همدلی و همراهی
همدلی به معنی تایید رفتارهای فرد مقابل نیست بلکه فقط به این معنی است که همسرمان و شرایطاش را درک میکنیم. ناتوانی در بیان همدلی یعنی شما در مواجهه با فرد مقابل شروع به نصیحت، راهنمایی و ارائه راه حل، سرزنش، به رخ کشیدن و مقایسه، بیاهمیت و کوچک کردن مشکل، اغراق آمیز یا بزرگ کردن مشکل، تعریف و تحسین کنید. برای آنکه همدلی به بهترین شکل انجام گیرد، باید بتوانید به احساسات و هیجانات همسرتان توجه کنید. از دید او به صحبتهایش خوب گوش دهید. در حالی که به صورتش نگاه میکنید، احساساتتان را به او انعکاس دهید و سعی کنید با احساس طرف مقابلتان همراه و همرنگ شوید. (مجید حسین زاده/خراسان)
باید تاکید کرد از فردا هفتهای در کشور آغاز میشود که با وضع این افراد مناسبت دارد، زیرا از چهارم مهر، هفته ازدواج شروع شده و این جمعیت میلیونی توقع دارند برخلاف گذشته از مسئولان سخنانی را شنیده یا بخوانند که خبر از باز شدن گره سختیهای ازدواج بدهد.
چند سالی است که مسئولان در چنین مناسبتی سخنرانی میکنند یا نشست خبری برگزار کرده و تصمیمهایی میگیرند که دردی از مشکل جوانان دوا نمیکند.
برای نمونه در چند سال گذشته مسئولان طلاق را در این هفته ممنوع اعلام میکردند، اما باید گفت این تصمیم فقط زمان تعدادی از طلاقها را برای مدتی به تاخیر میانداخت و سبب میشد دفاتر ثبت طلاق و ازدواج بعد از این هفته شلوغتر از روزهای دیگر باشد.
نکته اینجاست که تاکنون مسئولان در این مناسبتها در حد کارشناس عمل کرده و از مقام وعده یا بیان مشکلات فراتر نرفتهاند.
باید تاکید کرد این روند نه فقط گرهی از کار جوانان باز نکرده بلکه سبب لوث شدن ماجرا شده و جوانان بیشتری را نسبت به بهبود شرایط ناامید کرده است، زیرا کارشناسان در این حوزه آنقدر هشدار دادهاند که این روزها بیشتر اشخاص از مشکلات اطلاع داشته و میتوانند در این باره حرف بزنند بنابراین جوانان از مسئولان توقع دارند به جای اظهارنظرهایی که کارشناسان بارها آنها را تکرار کردهاند، برای حل مشکلاتی که راهکارهایشان نیز مشخص شده قدم بردارند، برای نمونه جوانان توقع دارند در هفته پیش رو خبرهایی درباره ایجاد شغل، ساخت مسکن مناسب، افزایش کمک هزینههای ازدواج و ارزان شدن شرایط مشاوره پیش از ازدواج را بشنوند.
باید یادآور شد علاوه بر 11 میلیون جوانی که در سن متعارف ازدواج هستند، یک میلیون و 300 هزار دختر و پسر در کشور وجود داشته که بین 30 تا 49 سال دارند و ازدواج نکردهاند، افزون بر این افراد 152هزار زن و مرد نیز در کشور زندگی میکنند که از سن تجرد قطعی یعنی چهلونه سالگی عبور کرده و ازدواج نکردهاند، بنابراین باید هشدار داد تازمانی که اقدامها برای حل مشکلات جوانان در حد توصیه و اظهار نظر باقی بماند باید منتظر رشد آمار مجردهای قطعی یا تک زیستها در کشور بود.
مهدی آیینی - گروه جامعه
جام جم سرا به نقل از خراسان: قبل از هر چیز باید مسئلهای مهم را به شما خاطر نشان کنم: باید به دیگران حق انتخاب بدهید و نگرانی آنها را برای ازدواج با خودتان کاملا درک کنید.
گفتهاید که در بین دختران مجرد به دنبال انتخاب همسر هستید، آن هم بعد از تجربه ناموفقی که داشتهاید. معمولاً در چنین مواقعی، این نگرانی در طرف مقابل شما ایجاد میشود که این آقا که یک بار تجربه ازدواج اشتباه داشته است، چه تضمینی وجود دارد که در ازدواج دومش نیز شکست نخورد.
این نگرش از آنجا به وجود میآید که دیگران هنگام مواجهه با فردی که تجربه طلاق داشته گمان میکنند که این فرد در نجات زندگی مشترک خود ناتوان بوده است بنابراین صلاحیت ازدواج مجدد را ندارد.
این واکنشی طبیعی است و کمتر کسی را خواهید یافت که در چنین موقعیتی نگرانی بابت این مسئله نداشته باشد.
درس گرفتن از رفتارهای اشتباه گذشته
شما باید طرف مقابلتان را مجاب کنید که از شکست در زندگی مشترک خود درس گرفتهاید، توانمندتر و با تجربهتر شدهاید و قرار است از وقوع دوباره اشتباهاتی که در زندگی قبل داشتهاید، جلوگیری کنید. شاید این موضوع را در جلسات خواستگاری مطرح کردهاید، اما استدلالهای شما آن قدر منطقی و اطمینان بخش نبودهاند و شما با جواب منفی مواجه شدهاید. پس برای این مسئله باید ابتدا به بررسی همه جانبه تجربه زندگی زناشویی قبلی خود بپردازید. باید در این مرحله با صداقت تمام عمل کنید تا بتوانید بهترین نتیجه را بگیرید. از چه زمانی زندگی شما شروع به سرد شدن کرد؟ شما و همسرتان هرکدام چه تأثیری در ایجاد و شدت گرفتن تنشها داشتید؟ چه شد که نتوانستید تنشها را حل کنید و زندگی زناشویی خود را نجات دهید؟ اشتباهات شما در زندگیتان کدامها بودند؟ با پاسخ به این قبیل سؤالات میتوانید اشتباههای خود را در تجربه طلاق بیابید و در صورتی که شخصی از شما در این مورد سؤال کرد با اطمینان کامل به او پاسخ دهید.
ازدواج با دختران مجرد یا خانمهای مطلقه؟
قبول کنید شرایط خاصی دارید که هر فردی نمیتواند با آن کنار بیاید. این نگرانی در دیگران وجود دارد و شما باید به آن احترام بگذارید. توجه داشته باشید که در ازدواج دوم اگر افراد با گاردهای دفاعی و نگرانیهای حل نشده مربوط به ازدواج اول همسر خود، وارد زندگی مشترک شوند، سراسر زندگی مملو از رفتارهای دفاعی و تلافیجویانه خواهد شد. بنابراین در انتخابهای خود برای رفتن به خواستگاری دقت کنید. جمله بالا به این معنا نیست که نباید به سمت خانمهایی بروید که به نوعی تجربه مشترک با شما دارند چه بسا که آنها در درک شرایط شما بسیار بهتر از خانمهای مجرد عمل میکنند اما مهم این است فردی که برای خواستگاری رفتن انتخاب میکنید، چه مجرد و چه اگر مانند شما تجربه ناموفقی داشته باشد، دارای درک و بینش بالایی باشد. به نظر میرسد شما باید مسئله طلاق خود را قبل از رفتن به خواستگاری به خانواده طرف مقابل اعلام کنید تا نظر مثبت یا منفی آنها را درباره این موضوع، همان زمان بشنوید چرا که اگر این خواستگاری رفتنهای ناموفق ادامه دار شود، به عزت نفس شما آسیب میرساند.
فردی که با علم به تجربه ناموفق شما در زندگی مشترکتان اجازه میدهد به خواستگاریاش بروید، آمادگی زندگی با شرایط شما را در خود احساس کرده است یا میتواند به وجود آورد.
در نظر داشته باشید در صورتی که با خانمی به توافقهای اولیه دست پیدا کردید، بهتر است برای شناسایی چالشها و تنشهای احتمالی و یافتن راه حل آنها و از همه مهمتر توانمندسازی خود و همسرتان به یک مشاور متعهد پیش از ازدواج مراجعه کنید. (جواد غفوری نسب - کارشناس ارشد مشاوره خانواده)