همه ما این را شنیده ایم که دعوا نمک زندگی زناشویی است اما آیا واقعاً اینگونه است؟
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ خب دعوا بد است، نه؟ اغلب به ما آموزش داده میشود که از اختلاف و دعوا بپرهیزیم. به طور خاص به خانمها آموزش داده میشود که موضوع را از لحاظ احساسی حل کنند. دربارهاش حرف بزنند. سراغ آغوش و نوازش بروند. گوش کنند. از طرف دیگر به مردان گفته میشود که از اختلاف بپرهیزند؛ مگر اینکه نتوانند که در آن حالت باید تکلیف ماجرا را مشخص کنند و بگذرند. هر چه هست، یا حلش کنند یا رهایش کنند. یا شاید ماجرا را آنقدر در خودشان دفن کنند که دیگر مشکلی نباشد، بعد بگذرند.
با این سناریوهای جنسیتی و در کنار آمارهای بالای طلاق در جامعه، اختلاف به عنوان اتفاق بدی در ازدواج دیده میشود، چیزی که برای همه، به خصوص بچههایی که وقتی این اختلافات رخ میدهد آنجا هستند، بد است. گاهی لازم است؛ اما معمولاً بد است.
سؤالی که این روزها فکر من را مشغول کرده این است که وقتی درباره ازدواج حرف میزنیم، آیا هر اختلافی بد است؟
پاسخ این سؤال البته غافلگیرکننده نیست: نه. بستگی دارد به نوع اختلاف، زمان اختلاف، آدمهای درگیر در اختلاف و برنده دعوا. بله، میدانم که فکرکردن به بردوباخت وقتی درباره زندگی مشترک حرف میزنیم، ایده خوبی نیست؛ اما بیایید صادق باشیم: همه ما به چنین چیزی فکر میکنیم: چه کسی دعوا را برد؟ چه کسی از آن جنگ بازنده بیرون آمد؟ چرا جورابها هنوز هم در سبد لباس نیستند؟ چه کار کنم که ماشین ظرفشویی را خالی کند؟ و بالاخره… آیا این مشکل کل رابطه را به هم میزند؟
نکته غافلگیرکنندهتر شاید این است که اختلاف، خوب است یا لااقل میتواند باشد. پژوهشگران مدتها تلاش کردهاند که بفهمند چطور باید اختلاف را متوقف کنند، چطور آن را کوچک کنند، چطور میشود در اختلاف وساطت کرد یا برعکس، چطور میشود پیشبینی کرد که بین دو نفر اختلاف پیش خواهد آمد و از ازدواج آن دو نفر جلوگیری کرد؛ اما حقیقت این است که اختلاف اتفاق میافتد. مکرراً. گاهی در سکوت و گاهی پرسروصدا و خشن و آنوقت بقیه مجبورند که مداخله کنند. با این اوصاف، پس اختلاف چه زمانی خوب است؟ و چه زمانی آنقدر بد است که باید کسی مداخله کند؟
اینها پاسخهای سادهای ندارند؛ اما من میتوانم براساس تحقیقات و مطالعات و تجربیاتم، بینشی در این باره ارائه کنم.
اول اینکه نباید به هر قیمتی از اختلاف حذر کنید. اگر چنین کنید، ممکن است طرف مقابل فکر کند همه چیز سر جایش است و درنتیجه به همین وضعیت عادت کند. بعد… وقتی نهایتاً شما موضوع را مطرح میکنید، آنها غافلگیر خواهند شد. هیچکس دوست ندارد غافلگیر شود؛ پس، مطرح کنید. بگویید اگر از یکی از رفتارهای همسرتان متنفرید. به زبان بیاورید و مؤدبانه از او بخواهید که این کار را نکند. اگر این جواب نداد، با یادداشتهای طنزآمیز به او یادآوری کنید. اگر ندانند که شما از این کار بدتان میآید، این را ادامه خواهند داد. کاری کنید بدانند.
دوم، نق نزنید. میدانم که گاهی نمیشود جلویش را گرفت. ممکن است احساس کنید که مدام دارید به او میگویید که حولهاش را بردارد و او گوش نمیدهد. مشکل نقزدن این است که جواب نمیدهد؛ چون نهایتاً طرف مقابل نسبت به آن بیحس میشود. اساساً، اگر شما موضوعی را همیشه مطرح کنید، ماجرا برای طرف مقابل تبدیل به سروصدایی میشود که آنها به آن عادت میکنند. یا اینکه آنقدر کلافه میشوند که از اتاق بیرون میروند یا اینکه صدای تلویزیون را زیاد میکنند. اینها فایدهای ندارد و راه خیلی بدی برای حل مشکل است. پس، دعواهایتان را انتخاب کنید و راهی بیابید که خواستههایتان را منتقل کنید، بدون اینکه مدام و تمام وقت حرفشان را بزنید. هدف، حل مشکل است و اگر بتوانید به یک توافق برسید، بهترین نتیجه ممکن را یافتهاید.
نکته آخر که موضوع مهمی است: سعی کنید ریشه مشکل را حل کنید. با مکالمه حلش کنید. قراری بگذارید تا با مکالمه حلش کنید. نزد یک مشاور بروید تا او به شما کمک کند تا با مکالمه حلش کنید. سراغ جیغوداد و بدتر از آن نروید که آخرش به جایی برسید که بدتر از قبل باشد. میدانم که اینها سخت است. میدانم که کمک خواستن مثل پذیرش شکست است. اما ارزشش را دارد. شما ارزشش را دارید و اگر در اولین تلاش موفق نشدید، دوباره و دوباره تلاش کنید. راه دیگری را امتحان کنید؛ مثلاً برای هم نامه بنویسید. سراغ مشاور دیگری بروید؛ چون همه مشاوران لزوماً قادر به کمک به شما نیستند. تلاش کنید و تلاش کنید و تلاش کنید.
اما باز در تمام این دعواها روحانی ساکت نشسته است و فقط دعوای شاگردان کابینه را نظاره میکند. آیا وقت آن نرسیده که رئیس هیات دولت آرامش را به کابینه برگرداند و از بحثهایی که هر روز در رسانهها باعث نگرانی اذهان عمومی میشود جلوگیری کند؟
شرکتهای فناوری گوگل و مایکروسافت بر سر افشای نقصهای یکدیگر با هم درگیر شدند.
به گزارش ایسنا به نقل از پیسی ورلد، گوگل روز گذشته پس از اتمام اولتیماتوم 10 روزهاش در مورد افشای عمومی نقصهای مایکروسافت، یک باگ مهم را در ویندوز آشکار کرد.
این شرکت از آسیبپذیری "صفر روزه" (Zero-day) ویندوز در وبلاگ امنیتی خود خبر داد و اعلام کرد که مایکروسافت هنوز راهحلی برای این مشکل پیدا نکرده و همچنین هیچ راهنمایی در مورد این نقص نرمافزاری ارائه نکرده است.
حمله "صفر روزه" یا حمله "روز صفر" یک حمله یا تهدید رایانهای است که از یک آسیبپذیری در یک نرمافزار کاربردی که تا پیش از آن ناشناخته بوده، بهرهجویی میکند.
گوگل در بیانیه خود اظهار کرد: این آسیبپذیری بطور خاصی دارای اهمیت است زیرا ما میدانیم که بطور فعال مورد سوءاستفاده قرار گرفته است.
این مشکل به هکرها اجازه میدهد توسط یک سیستم Win32k.sys از یک باگ در هسته ویندوز بهره گرفته و از جعبه شنی امنیتی(sandbox) عبور کنند.
گوگل در روز 21 اکتبر به مایکروسافت در مورد این مشکل هشدار داده بود و منتظر ارائه یک راهحل یا هشدار ماند. سیاستهای سختگیرانه این شرکت تنها هفت روز به فروشندگان مهلت این کار را میدهد، اما به مایکروسافت مهلتی 10 روزه داد و پس از آن، این مشکل را افشا کرد.
مایکروسافت این اقدام گوگل را محکوم کرده و گفت: ما به افشای هماهنگشده آسیب اعتقاد داریم و افشای اخیر گوگل میتواند مشتریان را در معرض خطر احتمالی قرار دهد.
این نخستین باری نیست که این دو شرکت بر سر افشای باگها با هم به مشکل برخوردهاند. در سال 2015 نیز شرکت گوگل به افشای عمومی چالههای ناشناخته در ویندوز پرداخت و ویندوز فرصت نیافت تا قبل از آن به ارائه پچ (patches) برای رفع مشکل بپردازد و شکایت کرد.
مایکروسافت در آن زمان در محکومیت این حرکت گفت: تصمیمات گوگل در مورد مهلت افشا بیشتر مانند مچگیری است تا یک قانون و مشتریها تنها کسانی هستند که در نهایت با مشکل روبرو میشوند.
برایان مارتین از بخش امنیتی مایکروسافت اظهار کرد که غیرممکن است در هفت روز بتوان یک راهحل برای باگهای احتمالی طراحی کرد. رفع مشکل ویندوز به معنی حل مشکلات در چندین پلتفرم مختلف سیستمعامل و کسب اطمینان از مختل نشدن برنامههای موجود در اثر پچ جدیدی است.
اما گوگل اظهار کرده که هکرها در حال حاضر از این باگ سوءاستفاده کردهاند و از این رو این هشدار عمومی داده شده است.
به گفته این شرکت، مرورگر کروم در ویندوز 10 میتواند از بروز این مشکل جلوگیری کند و با استفاده از جعبه شنی میتواند از باگ win32k.sys جلوگیری کرد.
۶ راه که هر دعوا و درگیری را خیلی سریع تمام کنید؛
خاتمه دادن به دعوای زناشویی یک مهارت مهم در راستای حفظ زندگی زناشویی خواهد بود که هر زوجی به آن نیاز دارند.
به گزارش آلامتو و به نقل از بازده؛ حتی اگر دیوانهوار عاشق یکدیگر هم باشید، هر یک از شما در پایان هر روز همان آدمهای متفاوتی هستید که پیش از عاشق شدنتان بودید. زندگی ناگزیر از وجود تفاوتها اسـت، و زمانهایی پیش میآید که هر دوی شما شروع به لجبازی میکنید. تصور یک رابطه بدون دعوا و اختلاف غیرممکن اسـت. ولی نکتهی مهم اینجا اسـت که بتوانید به سرعت اختلافهایتان را حل کنید و به آنها اجازه ندهید تاثیر نامطلوبی بر رابطهتان داشته باشند. هر رابطهای با فشارها و انتظارات مخصوص به خودش همراه اسـت. گاهی اوقات، این فشارها، در کنار مشکلات شخصیتان، به شما آسیب میزنند و باعث شروع درگیری با شریک زندگیتان میشوند.
در ادامه به راههایی اشاره میکنیم که با کمک آنها میتوانید به سرعت به دعواها و درگیریهایتان پایان دهید:
برای رسیدن به یک راهحل و پایان دادن سریع به دعوا، اول از همه لازم اسـت مشکلتان را تحلیل کنید. سعی کنید بفهمید ریشهی این مشکل کجا اسـت. اگر ندانید چه چیزی باعث ایجاد این دردسر شده اسـت، هرگز قادر نخواهید بود به یک راهحل برسید. لحظهای دست از دعوا بردارید و دربارهی مشکل مورد نظر بحث و گفتوگو کنید. شتابزده عمل نکنید و با دقت در مورد مشکلتان فکر کنید. تحلیل مشکل با آرامش خاطر کمکتان میکند تا به یک راهحل برسید.
هرگز اشتباهاتی را پیش نکشید که شریک زندگیتان در گذشته مرتکب شده اسـت، زیرا این کار وضعیت را وخیمتر و فضا را ناخوشایند میکند. چیزهایی که در گذشته اتفاق افتادهاند، ربطی به اکنون ندارند و بنابراین، نباید پیش کشیده شوند. شاید با متلک انداختن به طرف مقابل در مورد اشتباهات گذشتهاش بتوانید در دعوا پیروز شوید، ولی این کار رابطهتان را طلسم میکند و فاجعه به بار میآورد. با این کار طرف مقابلتان احساس خواهد کرد شما برای به کرسی نشاندن حرفتان و کوبیدن وی، میتوانید دست به هر کاری بزنید. پیروز شدن در یک دعوا به جدایی و به هم خوردن رابطه نمیارزد.
حتی اگر دعوای شدیدی میانتان در میگیرد، شما همچنان همدیگر را بیش از هر چیزی در دنیا دوست دارید، اینطور نیست؟ اینکه بعضی وقتها در موارد خاصی با هم دعوا میکنید، به این معنی نیست که عشقی که در قلب یکدیگر کاشتهاید خشک و پژمرده شده اسـت. به خاطرات شیرین و فوقالعادهی مشترکتان فکر کنید. فکر کردن به این چیزها واقعا کمک میکند تا از شدت دعوا کاسته شود. عشقی که میانتان وجود دارد، هرگز اجازه نمیدهد دعواهایتان بیش از حد طولانی شوند.
هیچ دعوایی نیست که با یک گفتوگوی خوب و سالم حل نشود. سعی کنید طرف مقابل را آرام کنید و جوری حرف بزنید که وی را از حالت دعوا بیرون بیاورید. بر نفستان غلبه کنید و اگر مرتکب اشتباهی شدید، آن را بپذیرید. اگر واقعا معتقدید طرف مقابل مقصر اسـت، با وی حرف بزنید و واقعا نشان دهید که اشتباه میکند. به جای آنکه مدام سعی کنید صحت نظر خودتان را ثابت کنید، دلایل به وجود آورندهی این مشکل را بیابید؛ این کار بسیار مهم اسـت.
دعوا کردن در مورد اعتقادات و باورهایتان شاید شیرین و دلپذیر باشد؛ این مسئله کاملا درست اسـت. ولی اینگونه دعواها فقط روابط عاطفی میانتان را تلخ و زشت میکنند. اگر دعواهایتان را در مورد هر چیزی، برای چند روز کش دهید، قطعا تاثیر مخربی بر رابطهتان میگذارد. این جور دعواها را باید هرچه سریعتر پایان دهید.
حتی اگر این مشکلات واقعا مضطربتان میکنند، از آنها فرار نکنید و با آنها رودررو شوید؛ زیرا اگر سعی کنید از آنها دوری کنید، روزی در آینده از جایی دیگر سر در میآورد، و عاقبت باید با آنها رودررو شوید. پس بهتر اسـت همین الان با این مشکل مقابله کنید و یک بار برای همیشه به آن پایان دهید. هر چه بیشتر از مشکلات فرار کنید، آنها بیشتر دنبالتان میآیند. تنها راهی که هر دویتان میتوانید از مشکلات خلاص شوید این اسـت که برای آنها راهحلی بیابید.
دعوا و اختلاف در هر رابطهای اجتنابناپذیر اسـت. همین که در کنار هم هستید، نشان میدهد هزار دلیل وجود دارد که یکدیگر را دوست داشته باشید. بنابراین، نگذارید تفاوتها باعث شوند قضاوتهایتان یکجانبه و نادرست باشند. قطعا نمیخواهید صرفا به دلیل اینکه سر بعضی مسائل با یکدیگر اختلاف نظر دارید، رابطهتان به طور کلی نابود شود.
95/06/17 - 00:36
شماره: 13950616001009
آدرس مورد نظر کپی شد
درگیری دو مهمان ناخوانده بر بام خانهای در کوئیزلند اهالی خانواده را به وحشت انداخت.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی خبرگزای فارس، دو مار پیتون بر بام خانهای در کوئیزلند با یکدیگر درگیر شدند و اهالی خانواده را به وحشت انداختند. تصاویر دعوای این دو مار را در زیر مشاهده میکنید.
انتهای پیام/
95/06/24 - 14:34
شماره: 13950624000393
آدرس مورد نظر کپی شد
تصاویری از دعوای دو فیل در کنیا که به کمک عاجهایشان با یکدیگر میجنگند را در زیر مشاهده میکنید.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی خبرگزاری فارس، تصاویری از دعوای دو فیل در کنیا که به کمک عاجهایشان با یکدیگر میجنگند را در زیر مشاهده میکنید.
انتهای پیام/
چهطور از هیزم ریختن روی آتش دعوا بین خودمان و همسرمان خودداری کنیم؟
خاتمه دادن به درگیریهای زناشویی مهارتی است که هر دو طرف باید سعی به یادگیری آن داشته باشند تا بتوانند در کنارهم یک زندگی شاد را تجربه کنند.
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ رابطه انسانی مخصوصاً ازدواج هم مایهٔ رحمت است و هم مایهٔ عذاب. بودن در این روابط به ما شادترین احساسات و بدترین هیجانها را میدهد. در روزهای اول ازدواج که افراد دست همدیگر را با محبت در دست میگیرند، خیلی از آنها اصلاً باور نمیکنند که ممکن است بعد از مدتی نه چندان زیاد این احساسات قدرتمند خاموش بشوند و از بین بروند و بدتر اینکه جای آن احساسات زیبا را خشم، ناامیدی، دلزدگی، تلخکامی و بیزاری بگیرد.
چرا اینطور میشود؟ خوب جواب خیلی سادهای دارد: احساسات تغییر میکنند. آنها شبیه وضعیت هوا هستند. حتی در گرمترین تابستانها یا سردترین زمستانها وضعیت هوا بهطور مداوم تغییر میکند. هیجانهای ما هم این خصوصیت را دارند. پس فرقی نمیکند که همسر یک فرد چهقدر خوب و فوقالعاده باشد، احساسات عاشقانه اولیه کاملاً پایدار نمیماند. اما خیلی هم نباید وحشت کرد. هرچند این احساسات ناپدید میشوند اما ممکن است دوباره برگردند و البته دوباره بروند و دوباره و دوباره برگردند و بروند! این رفتوآمد مداوم خصوصیت هر هیجان دیگری مثل ترس و خشم و لذت است. احساسات مثل بهاری که از پی زمستان میرسد، میآیند و میروند.
خیلیها این را میدانند اما زود و ساده فراموشش میکنند. ما شیفته احساسات عاشقانه میشویم و انتظار داریم که تا ابد پایدار بمانند. انتظار داریم که همسرمان نیازهای ما را برطرف کند، همانطور که دوست داریم رفتار کند، آرزوهای ما را برآورده بسازد و در کل زندگی را ما را بهتر، سادهتر و شادتر بکند و خوب البته دیر یا زود سیلی واقعیت قلعه خاکی آرزوهای ما را خراب میکند. بزرگترین لطیفه درباره زندگی بشر این است که افرادی که بیشترین اوقات را با آنها میگذرانیم و از همه بیشتر با آنها صمیمی هستیم همانهایی هستند که بیشتر از همه اعصاب ما را خرد میکنند! هرچند طعنه و کنایه شنیدن، مورد انتقاد تندوتیز واقع شدن و طرد شدن از طرف رئیس، همسایه یا همکار ناراحتکننده است اما این رفتارها وقتی بیشترین ناراحتی را ایجاد میکند که فردی که عاشقش هستیم آنها را انجام بدهد. درد و عشق شبیه دو همراه صمیمی هستند که دست در دست هم سفر میکنند. لزومی ندارد حرف مرا باور کنید. به تجربه خودتان رجوع کنید: آیا شده رابطهای صمیمی با کسی داشته باشید و وقت زیادی را با او بگذرانید و در این تعامل احساسات منفی را تجربه نکنید؟
همه میتوانیم با انجام کارهای کوچکی که پژوهشهای علمی اثربخشی آنها را نشان داده است از شعلهورتر کردن آتش اختلافات جلوگیری کنیم و حتی یک اختلاف را به فرصتی برای صمیمیتر شدن تبدیل کنیم. درست همان وقتی که با همسرمان درگیر شدهایم و از هم فاصله گرفتهایم امیدی برای بهتر کردن اوضاع وجود دارد.
پس قضیه اینطور است: اگر خانهای بخرید مجبور هستید هزینه گاز و برق و آب را پرداخت کنید؛ اگر بچهدار بشوید مجبورید لباس او را عوض کنید و شبهای مدیدی بیخواب بمانید و اگر ازدواج کردید حتماً مقدار معمولاً زیادی استرس تجربه خواهید کرد. اینیکی از واقعیتهای غیرقابلانکار زندگی بشر است.
ستارگان موسیقی، شعرا و نویسندگان رمان، علاقه زیادی به نادیده گرفتن این واقعیت دارند. آنها میخواهند تا ما این افسانه قدیمی را باور کنیم: یک همسر کامل وجود دارد که منتظر شما است و بدون او شما فردی ناکامل، ناراضی و محکوم به نصفه و نیمه ماندن هستید و وقتی درنهایت این همسر کامل را پیدا کردید عاشق او خواهید شد و تا ابد و بدون زحمت زیاد در حالت عشق و قدردانی باقی خواهید ماند.
وقتی این افسانه را که متأسفانه بهطور آشکار و نهان در حال تبلیغ است، باور میکنیم آنوقت دست به اقداماتی میزنیم که نتیجهاش وضعیت کنونی ازدواج و طلاق است که همگی شاهدش هستیم. در بسیاری از کشورها از جمله کشور ما طلاق سیر رو به رشد نگرانکنندهای پیداکرده و حتی اگر طلاق اتفاق نیافتد بسیاری از ازدواجها پر از احساس پوچی، تنهایی و بدبختی است. تعداد فزایندهای از افراد از متعهد شدن به یک رابطه طولانیمدت میترسند و وحشت دارند که نکند اگر وارد چنین رابطهای بشوند در نهایت کارشان به اشک ریختن، تلخکامی و دادگاه بکشد. تعجب ندارد که تعداد افرادی که تنهایی را ترجیح میدهند روزبهروز بیشتر میشود.
این واقعیت ها غصهدار و ناامیدکننده به نظر میرسند. درست است؟ نترسید. خبرهای خوبی هم داریم. علم روانشناسی میتواند به ما کمک بکند. همه میتوانیم با انجام کارهای کوچکی که پژوهشهای علمی اثربخشی آنها را نشان داده است از شعلهورتر کردن آتش اختلافات جلوگیری کنیم و حتی یک اختلاف را به فرصتی برای صمیمیتر شدن تبدیل کنیم. درست همان وقتی که با همسرمان درگیر شدهایم و از هم فاصله گرفتهایم امیدی برای بهتر کردن اوضاع وجود دارد.
یک جنگ چهطور میتواند متوقف شود؟ یکی از راههایش آتشبس دادن است. ما هم هر وقت که بخواهیم، میتوانیم آتشبس اعلام کنیم. جنگ و جدال را تمام کنیم و به قلب همسرمان دست پیدا کنیم، میتوانیم دوباره اقدامی بکنیم که در نهایت برای هر دویمان بهتر است. میتوانیم با هر قصدی که برای پایان مجادله داریم، از رسیدن به هم گرفته، تا ترمیم رابطه و دوباره ارتباط بر قرار کردن، به خاطرش این پیام مؤثر را بارها ارسال کنیم: «تو برای من اهمیت داری». این نوع پیامها پیوند دهنده قلبهاست و به هر دو طرف یادآوری میکند که هدف اصلی رابطه زناشویی چیست.
پژوهشهایی که در زمینه روابط زناشویی انجام شده هم نشان میدهد که یکی از عوامل کلیدی برای پیشرفت در یک رابطه، توانایی ارسال و دریافت مکرر این پیام است: اگر رابطهمان آسیب دیده میخواهم برای ترمیم آن تلاش کنم! منظور از تلاش برای ترمیم این است که هدف و معنای هر واژه، عمل یا ایما و اشارهای که فرد درون رابطه انجام میدهد اصلاح رابطه است. پژوهشها نشان میدهد که حتی وقتی زن و شوهر با هم دعوا میکنند، اگر توانایی و مهارت ترمیم و اصلاح را داشته باشند، رابطهشان پا برجا خواهد ماند.
البته پژوهشها این را هم نشان میدهد که این فقط ارسال پیام نیست که مهم است، بلکه در مورد دریافت پیام هم صدق میکند. اگر با هشیاری این واژهها و حرکات تکراری را ارسال و ارزش آنها را درک کنید، اثر بخش و پیوند دهنده خواهند بود. اما اگر شریک زندگی شما دست دراز کند و شما دست او را پس بزنید، او را از این مسیر خارج کنید، رابطه را قطع کنید یا دست از حمله برندارید، از مسیر منحرف شوید و یا تلاشهای او را برای برقراری رابطه نادیده بگیرید، نهتنها درمان و اتصال غیرممکن خواهد شد، بلکه این زخمها رشد میکنند و عمیق و کهنه میشوند.
برای ترمیم رابطه، شیوههای فراوانی برای ارسال پیام به صورت جمله وجود دارد:
یکی از راههای خاتمه دادن به دعوا این است که گارد دفاعی خودتان را پایین بیاورید تا زخمهای هیجانی شما خودش را نشان بدهد. میتوانید بگویید: «ای وای، واقعاً دارم صدمه میبینم»، «سردرد گرفتم»، «استرس دارم»، «واقعاً میترسم» یا «کمکم دارم احساس میکنم خرد و خمیر و کوفته شدهام».
یک راه ساده دیگر این است که به طور صریح درخواست آتشبس کنید. میشود گفت: «می توانیم کمی استراحت کنیم؟»، «این دعوا مرافعهٔ ما را به هیچ کجا نمیرساند»، «نمیتوانم ادامه بدم، احتیاج دارم یک کم استراحت کنم»، «چهطوره کمی نفس بکشیم، استراحتی بکنیم؟» یا حتی «میشود تمامش کنیم و همدیگر و در آغوش بگیریم؟ من الان واقعاً به این کار احتیاج دارم».
روش بعدی این است که به دعوا ادامه بدهید اما شرایط آن را عوض کنید. برای مثال با لحنی آرام بگویید: «میشود صدایت را بیاری پایین لطفاً؟»، «خوشحالم که دربارهاش بحث میکنیم اما خواهش میکنم فریاد نزن.»، «لطفاً از موضوع بحث دور نشو.» یا «می توانی این حرفها را بدون هیچ قضاوتی دوباره بزنی؟»
باید نظرتان را در این خصوص اعلام کنید که دعوا شما را به جایی نمیرساند. مثلا بگویید: «این بی معنی است، درست نمیگویم؟ به هیچجا نمیرسیم.» داریم زمان و نیروی خودمان را بیفایده تلف میکنیم. این طور نیست؟» یا «چهقدر باید در مورد این موضوع با هم دعوا کنیم؟»
گاهی میتوانید تلاش کنید تا مشکلات را از دیدگاه دیگری ببینید و در نتیجه شرایط را بهتر کنید. باید بگویید: «من حرف تو را نمیفهمم. کمکم کن بفهمم» یا «اجازه بده ببینم میتوانم این مسأله را از نگاه تو ببینم».
وقتی گیر این فکر میافتیم که «حق با من است، تو اشتباه میکنی» و آن را تکرار میکنیم ، گفتن عبارت «ببخشید» خیلی سخت میشود و درست به همین دلیل است که این واژه میتواند بسیار تأثیرگذار و آرام بخش باشد. میتوانید بگویید: «من را ببخش. نمیخواستم آزارت بدهم»، «عذر میخواهم. بدجوری تحت فشار بودم»، «نمیخواستم منظورم را این طوری بیان کنم. دوست داری طور دیگری بگویم؟»، «میتوانم درک کنم که چهقدر آزار دیدی، خواهش میکنم مرا ببخش».
برای ارسال و دریافت مؤثر پیام در جریان «تلاش برای بازسازی رابطه» نیاز دارید که نسبت ذهنتان هشیار و بی قضاوت باشید. اگر به دام افکار ذهنتان بیافتید و یا به سرکوب آن افکار مشغول شوید، امکان ندارد برای ترمیم رابطه تلاش کنید. پس عشق از همه چیز مهمتر است. آرام نفس بکشید. آماده باشید. به چیزی که ذهنتان میگوید توجه کنید. تنفس خود را احساس کنید. با ارزشهایتان ارتباط برقرار کنید. این کار فقط چند ثانیه زمان میبرد. درست مثل این که دکمه مکث را هنگام پخش فیلم فشار داده باشید. برای چند لحظۀ کوتاه، جنگ در وسط میدان متوقف خواهد شد. این چند ثانیه همۀ زمانی است که شما نیاز دارید تا کاری متفاوت انجام بدهید. مکث کنید، نفس بکشید و در لحظه حال حضور داشته باشید. بعد، یک بار دیگر دست به کار شوید و این بار کاری کنید که با ارزش های شما در رابطه زناشویی یعنی صمیمیت و احترام هماهنگ باشد.
همه ما این را شنیده ایم که دعوا نمک زندگی زناشویی است اما آیا واقعاً اینگونه است؟
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ خب دعوا بد است، نه؟ اغلب به ما آموزش داده میشود که از اختلاف و دعوا بپرهیزیم. به طور خاص به خانمها آموزش داده میشود که موضوع را از لحاظ احساسی حل کنند. دربارهاش حرف بزنند. سراغ آغوش و نوازش بروند. گوش کنند. از طرف دیگر به مردان گفته میشود که از اختلاف بپرهیزند؛ مگر اینکه نتوانند که در آن حالت باید تکلیف ماجرا را مشخص کنند و بگذرند. هر چه هست، یا حلش کنند یا رهایش کنند. یا شاید ماجرا را آنقدر در خودشان دفن کنند که دیگر مشکلی نباشد، بعد بگذرند.
با این سناریوهای جنسیتی و در کنار آمارهای بالای طلاق در جامعه، اختلاف به عنوان اتفاق بدی در ازدواج دیده میشود، چیزی که برای همه، به خصوص بچههایی که وقتی این اختلافات رخ میدهد آنجا هستند، بد است. گاهی لازم است؛ اما معمولاً بد است.
سؤالی که این روزها فکر من را مشغول کرده این است که وقتی درباره ازدواج حرف میزنیم، آیا هر اختلافی بد است؟
پاسخ این سؤال البته غافلگیرکننده نیست: نه. بستگی دارد به نوع اختلاف، زمان اختلاف، آدمهای درگیر در اختلاف و برنده دعوا. بله، میدانم که فکرکردن به بردوباخت وقتی درباره زندگی مشترک حرف میزنیم، ایده خوبی نیست؛ اما بیایید صادق باشیم: همه ما به چنین چیزی فکر میکنیم: چه کسی دعوا را برد؟ چه کسی از آن جنگ بازنده بیرون آمد؟ چرا جورابها هنوز هم در سبد لباس نیستند؟ چه کار کنم که ماشین ظرفشویی را خالی کند؟ و بالاخره… آیا این مشکل کل رابطه را به هم میزند؟
نکته غافلگیرکنندهتر شاید این است که اختلاف، خوب است یا لااقل میتواند باشد. پژوهشگران مدتها تلاش کردهاند که بفهمند چطور باید اختلاف را متوقف کنند، چطور آن را کوچک کنند، چطور میشود در اختلاف وساطت کرد یا برعکس، چطور میشود پیشبینی کرد که بین دو نفر اختلاف پیش خواهد آمد و از ازدواج آن دو نفر جلوگیری کرد؛ اما حقیقت این است که اختلاف اتفاق میافتد. مکرراً. گاهی در سکوت و گاهی پرسروصدا و خشن و آنوقت بقیه مجبورند که مداخله کنند. با این اوصاف، پس اختلاف چه زمانی خوب است؟ و چه زمانی آنقدر بد است که باید کسی مداخله کند؟
اینها پاسخهای سادهای ندارند؛ اما من میتوانم براساس تحقیقات و مطالعات و تجربیاتم، بینشی در این باره ارائه کنم.
اول اینکه نباید به هر قیمتی از اختلاف حذر کنید. اگر چنین کنید، ممکن است طرف مقابل فکر کند همه چیز سر جایش است و درنتیجه به همین وضعیت عادت کند. بعد… وقتی نهایتاً شما موضوع را مطرح میکنید، آنها غافلگیر خواهند شد. هیچکس دوست ندارد غافلگیر شود؛ پس، مطرح کنید. بگویید اگر از یکی از رفتارهای همسرتان متنفرید. به زبان بیاورید و مؤدبانه از او بخواهید که این کار را نکند. اگر این جواب نداد، با یادداشتهای طنزآمیز به او یادآوری کنید. اگر ندانند که شما از این کار بدتان میآید، این را ادامه خواهند داد. کاری کنید بدانند.
دوم، نق نزنید. میدانم که گاهی نمیشود جلویش را گرفت. ممکن است احساس کنید که مدام دارید به او میگویید که حولهاش را بردارد و او گوش نمیدهد. مشکل نقزدن این است که جواب نمیدهد؛ چون نهایتاً طرف مقابل نسبت به آن بیحس میشود. اساساً، اگر شما موضوعی را همیشه مطرح کنید، ماجرا برای طرف مقابل تبدیل به سروصدایی میشود که آنها به آن عادت میکنند. یا اینکه آنقدر کلافه میشوند که از اتاق بیرون میروند یا اینکه صدای تلویزیون را زیاد میکنند. اینها فایدهای ندارد و راه خیلی بدی برای حل مشکل است. پس، دعواهایتان را انتخاب کنید و راهی بیابید که خواستههایتان را منتقل کنید، بدون اینکه مدام و تمام وقت حرفشان را بزنید. هدف، حل مشکل است و اگر بتوانید به یک توافق برسید، بهترین نتیجه ممکن را یافتهاید.
نکته آخر که موضوع مهمی است: سعی کنید ریشه مشکل را حل کنید. با مکالمه حلش کنید. قراری بگذارید تا با مکالمه حلش کنید. نزد یک مشاور بروید تا او به شما کمک کند تا با مکالمه حلش کنید. سراغ جیغوداد و بدتر از آن نروید که آخرش به جایی برسید که بدتر از قبل باشد. میدانم که اینها سخت است. میدانم که کمک خواستن مثل پذیرش شکست است. اما ارزشش را دارد. شما ارزشش را دارید و اگر در اولین تلاش موفق نشدید، دوباره و دوباره تلاش کنید. راه دیگری را امتحان کنید؛ مثلاً برای هم نامه بنویسید. سراغ مشاور دیگری بروید؛ چون همه مشاوران لزوماً قادر به کمک به شما نیستند. تلاش کنید و تلاش کنید و تلاش کنید.
اما باز در تمام این دعواها روحانی ساکت نشسته است و فقط دعوای شاگردان کابینه را نظاره میکند. آیا وقت آن نرسیده که رئیس هیات دولت آرامش را به کابینه برگرداند و از بحثهایی که هر روز در رسانهها باعث نگرانی اذهان عمومی میشود جلوگیری کند؟
این پنج روش شما را در مورد اینکه چطور عادلانه مبارزه کنید، راهنمایى مى کند
تنفس کنید
قدرت خودکنترلى را دست کم نگیرید. به زمانى که شروع به عصبانى شدن مى کنید فکر کنید، آیا به این علت است که کسی شما را در ترافیک معطل کرده یا همسرتان لباسهاى زیر کثیفش را براى پنجمین بار در این هفته روى زمین رها کرده ؟! فشار خون شما افزایش مى یابد، شما احساس مى کنید عضلات شما شروع به تنش مى کند و صداى شما بالا می رود. همه چیز در بدن شما شروع به دفاع کردن از شما مى کند و شما به همسرتان دربارة رابطه نفرت انگیز تان مشاجره می کنید. شما فکر می کنید که اگر عصبانى هستید، نباید اجازه بدهید که در درونتان بماند، درسته؟!اشتباه است!
در اوج عصبانیت ، شما باید یک گام به عقب برگردید و نفس عمیق بکشید، خود را از موقعیت یا بطور فیزیکى و یا ذهنى دور کنید، هنگامیکه که از عصبانیت داغ کرده اید ممکن است کلماتى بگویید که بعداً افسوس بخورید. به خودتان زمان بدهید تا کمى آرام شوید. چند ساعتى بعد ؛ارزیابى وضعیت و در نظر داشتن آن عاقلانه ترین راه براى رسیدگى به وضعیت است.
مراقب کلماتت باش
کلمات مضرترین سلاح هستند.همانطور که در قسمت اول اشاره کردیم ، در لحظاتى که حسابى داغ کرده ایم ممکن است حرفى بزنیم که بعداً افسوس بخوریم، در زندگی مشترک حتی ممکن است، یک همسر در وسط دعوا همسرش را به طلاق تهدید کند، وقتى شما حرفى می زنید نمى توانید آنرا پس بگیرید، علاوه بر این همسر شما ممکن است همیشه حرفاى آزاردهنده شما را به یاد بیاورد که این ممکن است به اعتماد و امنیت رابطه شما و همسرتان زیان و آسیب بزند. رضایت آنى به یک عمر درد نمى ارزد.
آسیب را جبران کنید
اگر زوجى در اواسط یک دعواى تمام نشدنى قرار دارند ، اگر آنرا ادامه بدهند به گردابى غرق شونده، فرو خواهند رفت. لازم است برای جبران آسیب تلاشی انجام شود.
تلاش براى تعمیر زمانى لازم است که یکى از زوجین متوجه درگیرى و دعواى مخرب شود و انرا به سمت دعواى سالم هدایت کند.
معذرت خواهى یکى از این تلاش هاى تعمیرى متداول است. تلاش هاى خلاقانه ای هم وجود دارد مانند استفاده از طنز ظریف، تسلیم خواسته یا آرزوى یکدیگر شدن، توقف موقت بحث و تعیین زمان براى برگشت و ادامه بحث زمانیکه هر دو آرام شدند.
ترمیم کنید
دعوا مى تواند بطور ذهنى و هیجانى تخیله کننده باشد. ممکن است شما در ساعات و یا روزهاى پس از درگیرى هاى شدید، حساس شوید. این مهمه که بتوانید درگیرى را ترمیم کنید.
هیچ چیز بطور خودکار به حالت عادى بر نمى گردد. یک دوره تنظیم مجدد به دنبال آن است. مشغول فعالیت هاى آرام شوید. به پیاده روى بروید، حمام اب گرم بگیرید، و یا کارى که ذهن شما را شفاف و احساسات شما را تنظیم مى کند، انجام دهید. مطمئن بشوید که همسرتان متوجه شده که شما دیگر عصبانى نیستید، اما به مقدارى زمان نیاز دارید.
دعوا و درگیرى با همسرتان شوخى و سرگرمى نیست، به یاد داشتن این پنج راهنمایى به هر دوى شما یاد خواهد داد که چطور کمتر و یا منصفانه بر سر اختلافات دعوا کنید .