با حضور قائم مقام و سخنگوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و یک متخصص طب فیزیکی نقاط ضعف و قوت اجرای طرح تحول سلامت در گفتوگوی ویژه خبری مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
به گزارش مشرق، شب گذشته با حضور ایرج حریرچی قائم مقام و سخنگوی وزارت بهداشت و رحمت الله حافظی متخصص طب فیزیکی، نقاط ضعف و قوت اجرای طرح تحول سلامت مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
در ابتدای گفتوگو ایرج حریرچی اظهار داشت: اگر بخواهم مجموع اقدامات در حوزه بهداشت و درمان را پس از اجرای طرح تحول سلامت نسبت به گذشته مورد ارزیابی قرار دهم نمره الف را به اجرای این طرح می دهم اما اگر بخواهم آن را با ایده آلها مقایسه کنم اجرای طرح تحول سلامت پایین ترین نمره را خواهد گرفت.
وی درباره این که آیا طرح تحول سلامت صرفاً بر بحث درمان متمرکز است یا خیر، گفت: دهه 70 و 80 به طور متوسط 3.5 تا 4.5 درصد هزینههای سلامتمان را به بهداشت اختصاص داده بودیم که در سال 93 این میزان به 9 درصد رسید.
دو سوم مردم ما تحت پوشش خدمات پیشگیرانه هستند
معاون کل وزارت بهداشت و درمان تصریح کرد: بر اساس این طرح 28 میلیون روستایی تحت پوشش قرار گرفتند و در شهرهای زیر 20 هزار نفر تأمین پزشکان به 6 هزار و 700 رسیده و حدود 25 میلیون شهری نیز تحت پوشش اجرای این طرح قرار دارند که بر این اساس هم اکنون دو سوم مردم ما تحت پوشش خدمات پیشگیرانه هستند و برای همه افراد نیز مراقب سلامت تعریف شده است.
در ابتدای راه اجرای طرح تحول سلامت صرفاً بعد درمانی قضیه مورد توجه قرار گرفته بود
در ادامه این گفتوگو رحمت الله حافظی متخصص طب فیزیکی با تأکید بر این که در ضرورت اجرای این طرح شکی وجود ندارد به نقاط ضعف این طرح اشاره کرد و گفت: دریافتی گروههای جراح و پزشکان داخلی اختلاف فاحشی وجود دارد، پیراپزشکان و پزشکان ما نیز به شدت از اختلاف دریافتها ناراضی هستند که این موضوع لازم است در ادامه مسیر اصلاح شود.
وی افزود: سومین نقطه ضعف اجرای این طرح عدم تدوین راهنمای بالینی بود که باید به کمک انجمنهای تخصصی انجام میشد.
این متخصص طب فیزیکی همچنین اظهار داشت: طرح تحول سلامت در ابتدای راه صرفاً بعد درمانی قضیه را مورد توجه قرار داده بود اما رفته رفته توجه به بحث بهداشت نیز در اجرای این طرح مورد توجه قرار گرفت.
حریرچی در ادامه برنامه با اشاره به این که دولت تدبیر و امید در ابتدا قصد داشت یارانه افرادی را که تمکن مالی دارند را قطع کند گفت: بیماری منتظر نمیماند لذا باید اقدامات مناسبی برای حوزه بهداشت و درمان انجام داد.
وی با اشاره به این که در سالهای 90 و 92 شاهد عدم بهرهمندی مردم در مراجعه به پزشکان عمومی، تخصصی و بیمارستانها بودیم گفت: در آن سالها مراجعه مردم به پزشک عمومی 8 درصد کاهش یافته بود یعنی کسانی که مریض میشدند بر روی زمین میماندند زیرا به دلیل مشکلات مالی ترجیح میدادند که از بهداشت و درمان خود بگذرند.
57 درصد تختهای بیمارستانها فرسوده است
قائم مقام و معاون کل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با بیان این که 57 درصد تختهای بیمارستانها فرسوده است افزود: متوسط تأخیر بیمهها در پرداخت به بیمارستانها در دولت گذشته 14 درصد بود، همزمان با شروع طرح تحول سلامت بیمهها همت کردند و اقدامات خوبی صورت گرفت و لذا تامین اجتماعی هم در این امر همراهیهای لازم را به عمل آورد.
حریرچی با اشاره به این که تأخیر بیمهها به حدود 3 الی 5 ماه کاهش یافته است افزود: متأسفانه در سال 94 شاهد بودجه خوبی برای حوزه سلامت نبودیم و این امر سبب شده بود تا بیمهها در پرداختی خود تأخیر پیدا کنند.
درصدی از درآمدی ناخالص ملی باید به حوزه بهداشت و درمان اختصاص یابد
وی با اشاره به این که بیمه سلامت 8، 9 ماه و تامین اجتماعی 4 ماه تأخیر دارد افزود: درصدی از درآمدی ناخالص ملی باید به حوزه بهداشت و درمان اختصاص یابد.
قائم مقام و معاون کل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با اشاره به این که منابع حوزه سلامت باید افزایش یابد،گفت: متوسط سهم بیمهها و دولت 35 الی 41 درصد است.
حریرچی با بیان این که اگر دولت و بیمهها پول ندهند مردم باید دست به جیب خود ببرند اظهار داشت: در دهه 80 ، 7 درصد مردم متحمل هزینههای کمرشکن در حوزه درمان میشدند و این زیبنده نظام نبود.
وی گفت: ما منابع پایدار را پیش بینی کردهایم تا بتوانیم به اهدافمان دست یابیم اما باید عزم ملی در سیاست گذاران وجود داشته باشد.
قائم مقام و معاون کل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بیان کرد: پیش از این هر سال 25 تا 30 درصد قیمت دارو و تجهیزات افزایش پیدا میکرد اما طی دو سال گذشته شاهد کاهش در این حوزهها هستیم و هزینه دارو و تجهیزات سرپایی به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.
سال 94 با رأی قاطع مجلس منابع را پایدار کردیم
محمد حسین قربانی سخنگوی کمیسیون بهداشت در ادامه برنامه طی گفتگوی زنده تلفنی گفت: طرح تحول سلامت حرکت و گام بسیار بزرگی در نظام سلامت به حساب میآید لذا همه باید در این حوزه کمک کنند. در
وی با اشاره به این که در سال اول اجرای طرح تحول سلامت یک درصد ارزش افزوده مورد توجه قرار گرفت ادامه داد: در سال 94 با آرای قاطع مجلس و دفاع کمیسیون بهداشت توانستیم منابع را پایدار کنیم.
محمد حسین قربانی با اشاره به این که دولت نتوانست نسبت به طرح سلامت تعهدات خود را انجام دهد افزود: دولت ده درصد هدفمندی یارانهها نتوانست محقق کند.
سخنگوی کمیسیون بهداشت با تأکید بر این که طرح تحول سلامت باید به صورت قرص و محکم و با جدیت به جلو پیش برود،گفت: دولت باید منابع پایدار را برای این و حوزه تخصیص دهد.
محمد حسین قربانی با اشاره به این که در مواد دخانی 35 هزار میلیارد برای دولت مالیات مقرر شده است
قائم مقام سازمان نظام پرستاری گفت: بالاترین دریافتی یک جراح چند صد میلیون تومان و پایینترین کارانه پرستار 100 هزار تومان است. یعنی خود را فریب ندهیم؛ اختلاف بیش از یکهزار برابری بین درآمد پزشک و پرستار وجود دارد.
وی ادامه داد: سؤال اینجاست، نحوه محاسبه قائم مقام وزیر بهداشت چگونه بوده که بالاترین طرح کارانه پرستار با پایینترین سطح کارانه پزشک و جراح مقایسه شده است، اگر این مقایسه صحیح است، اولاً باید با یک شاخص انجام شود و دوماً؛ این را باید درنظر گرفت که بالاترین دریافتی جراح چند صد میلیون تومان و پایینترین کارانه پرستار 100 هزار تومان است.
شریفی مقدم گفت: اختلاف بیش از یکهزار برابری بین دریافتی پزشک و پرستار وجود دارد و ما نمیخواهیم یکدیگر را فریب دهیم، شاید این اظهارنظر از سوی وزارت بهداشت به دنبال اقناع افکار عمومی است تا نشان دهد پرداختی به پزشکان آنگونه که گفته میشود نیست.
قائم مقام سازمان نظام پرستاری ادامه داد: اگر این محاسبه درست باشد و تفاوت فقط 3 برابر باشد، جامعه پرستاری از این اختلاف 3 برابری استقبال میکند و از وزارت بهداشت تشکر میکند، چرا که همواره به دنبال آن بوده است.
وی افزود: اگر این درست است، وزیر بهداشت با ابلاغ یک دستورالعمل به دانشگاهها، حداکثر اختلاف درآمد بین پزشک و پرستار را همین 3 برابر تعیین و اعلام کند. در حالی که قطعاً اینگونه نیست.
وی گفت: نظام پرداخت براساس استانداردهای سایر کشورها و شاخصهایی مثل سختی کار، ریسک خطر برای بیمار و ارائه کننده خدمت، مقطع تحصیلی، تخصص، شیفت غیرمتعارف، کیفیت خدمات، رضایتمندی مردم و ساعت حضور افراد تعیین میشود، در حالی که در کشور ما اینگونه نیست.
وی گفت: تعرفهها بهگونهای تعریف شده که نه تنها ما معترض هستیم بلکه قاطبه پزشکان عمومی و پزشکان داخلی که شامل روانپزشکان و گوارش میشود، در واقع غیر جراحان، ناراضی هستند و نظام پرستاری اعلام میکند که آمادگی دارد براساس منابع معتبر دنیا نظام پرداخت عادلانه را تعیین کرده تا تیم درمانی منسجم شود.
شریفی مقدم در بخش دیگری در رابطه با اظهارنظر جامعه جراحی مبنی بر اینکه دریافت زیرمیزی حق پزشک است، گفت: اکنون در دنیا پزشکان نباید از نظام قانونی پرداخت تخطی کنند، در غیر این صورت به شدت با آنها برخورد میشود چون سلامت و جان مردم شوخی نیست.
وی افزود: اینکه به بهانه بی موقع گرفتن کارانه، دریافت زیرمیزی را حق خود بدانند، لطمهای است که نظام سلامت را دربرمیگیرد.
شریفی مقدم گفت: این زمانی رخ میدهد که یک جریان پزشکسالار در نظام سلامت، تصمیمگیر، سیاستگذار و ناظر باشد، در نتیجه زیادهخواهیها اینگونه مطرح میشود و این زیادهخواهی در هیچ کجای دنیا مرسوم نیست.
جام جم سرا:
رییس انجمن علمی سلامت خانواده ایران تاکید میکند: اختلاف سنی زیاد چه از طرف زن و چه از طرف مرد مشکلاتی را در روابط جنسی آنها به وجود میآورد.
دکتر محمدرضا صفرینژاد میافزاید: تفاوت سنی میان زن و شوهر باید در حد معقولی باشد و در صورتی که تفاوت سنی میان زن و شوهر زیاد باشد مشکلات بسیاری در زندگی زناشویی آنها به وجود میآید که از جمله مهمترین آن مشکلات روابط جنسی و ارضاء زوجین است.
به نقل از سلامت نیوز، این استاد دانشگاه علوم پزشکی ادامه میدهد: اختلاف سنی زیاد چه از طرف زن و چه از طرف مرد مشکلاتی را در روابط جنسی آنها به وجود میآورد که یکی از این مشکلات را ما با اصطلاحی به اسم یائسگی زنانه و یائسگی مردانه میشناسیم. همان طور که میدانید زنان در ۴۰ تا ۵۰ سالگی اکثرا دچار یائسگی میشوند و هورمونهای مردانه در مردان نیز بعد از ۵۰ سالگی کم کم رو به کاهش میرود، حال اگر زوجی تفاوت سنی بالایی داشته باشند به عنوان مثال اگر زنی ۱۵ سال تفاوت سنی با همسر خود داشته باشد و در زمانی که هنوز او جوان است و یائسه نشده، همسرش توانایی برقراری رابطه جنسی نداشته و یا نتواند روابط جنسی متعددی با همسر خود داشته باشد و انتظار وی را برآورده کند مشکلاتی در این زمینه پدید می آید.
وی تصریح میکند: عکس این موضوع هم صادق است. اگر زنی از همسر خود بزرگتر بوده و اختلاف سنی بالایی با همسر خود داشته باشد زمانی که سن وی بالاتر میرود به دلیل تغییرات فیزیولوژیکی که در بدن وی رخ میدهد در برقراری روابط جنسی با همسرش دچار مشکل میشود.
رییس انجمن علمی سلامت خانواده ایران خاطر نشان میکند: اختلاف سنی بالا میان زوجین آنها را به هنگام بچه دار شدن نیز دچار مشکل میکند به این صورت که یکی از زوجین که سن بالاتری دارد تحمل سر و صدای نوزاد خود را ندارد و یا به دلیل بالا بودن سن احتمال ممکنی است که هر اتفاقی برای وی بیفتد و فرزند وی از نعمت داشتن پدر محروم بماند. بنابراین میتوان گفت اختلاف سنی بالا میان زوجین میتواند در بسیاری از مسائل خانوادگی تاثیرگذار باشد.
بهتر است جوانان پیش از ازدواج دقت ویژه ای در این زمینه داشته باشند و بخوبی تصمیمی را که می گیرند، از زوایای متفاوت تجزیه و تحلیل کنند تا بعدها به مشکلی برخورد نکنند.
جام جم سرا:
در هر ازدواجی هر یک از زوجین متعلق به خانوادهای هستند که فرهنگ، باور، نظام اخلاقی و تعاریف مخصوص به خود را دارد. بسیاری از اوقات ناکامی در ازدواج به دلیل بد یا ناسالم بودن حداقل یکی از زوجین نیست، بلکه بیشتر جداییها به علت وجود تفاوتها یا بهتر است بگوییم تضادها و مقررات رفتاری کاملاً متفاوت افراد و خانوادهها است. به طوری که تحمل آن برای طرف مقابل امکان پذیر نیست. در کنار این تضادها درجه انعطاف پذیری و سازگاری زوجین ممکن است بسیار متفاوت باشد. اگر به گونهای باشد که در برابر تغییراتی که لازم است پس از ازدواج اعمال کنند بسیار خشک و مقاوم باشند، میتوان انتظار داشت که زندگی مشترکشان بیشتر به سمت ناکامی پیش رود تا حل اختلافات و رسیدن به نقطه مشترک بنابراین، میتوان مشاهده کرد که به هم نزدیک بودن دو خانواده از نظر ویژگیهای مختلف تا چه حد میتواند در موفقیت زندگی مشترک فرزندان تأثیر گذار باشد.
علاوه بر این، از آنجا که خانواده یک سیستم عاطفی است، بخش مهمی از تعامل در آن متمرکز بر مسائل عاطفی است. اگر زوجین به این مسئله توجه لازم را نشان ندهند و زندگیشان را به واسطه روابط عاطفی بنا نکنند این امرموجب از خود بیگانگی آنها و در نتیجه همدلیهای غیر صادقانه در روابط بین آنها میشود که در آخر یا به بروز طلاق عاطفی و یا از هم پاشیدگی بنیان خانواده تازه شکل گرفتهشان منجر میشود.
از سوی دیگر مسئله دوست داشتن و عشق و علاقه میان همسران را نیز نباید کم اهمیت پنداشت، با توجه به اینکه اولین نشانههای این علاقه از همان جلسات ابتدایی خواستگاری دیده میشود.
حال، شما لازم است به هر دوی این نکات به دقت توجه کنید. لازم است فردی را که با او ازدواج میکنید یک بار از نظر منطقی و یک بار دیگر از لحاظ احساسی و عاطفی بررسی کنید. گاهی ممکن است آنچه احساستان به شما میگوید با آنچه عقلتان میگوید متفاوت باشد. ولی در نهایت اعتماد به هر دوی آنها لازم است. احساستان را تا جایی دنبال کنید که عقل و منطقتان آن را تأیید میکند. فراموش نکنید که ازدواج، تنها پیوند دو نفر نیست بلکه پیوند دو خانواده است و اگر خانواده شما همسر آیندهتان را نپذیرند به طور قطع حتی در صورت ازدواج با آن فرد روابط شما با خانوادهتان دچار مشکلات اساسی خواهد شد. (پریسا غفوریان – کارشناس ارشد روانشناسی بالینی/خراسان)
جام جم سرا: کارآگاهان جنایی استان یزد چند روز قبل از وقوع جنایت در منزلی مسکونی مطلع شدند و خود را به محل اعلامشده رساندند. آنها ابتدا مردی را دیدند که ظاهری آشفته داشت و آثار خون روی لباسش مشهود بود. این مرد که تیمور نام دارد در همان نگاه اول بهعنوان مظنون شناخته شد.
به نقل از شرق، کارآگاهان با بررسی خانه جسد زن جوان را در حالیکه هدف ضربات چاقو قرار گرفته و جان باخته بود در قسمت پذیرایی خانه مشاهده کردند و در ادامه با ورود به اتاق خواب جنازه کودکی را دیدند که او نیز هدف چاقو قرار گرفته بود. وسایل خانه سالم و دستنخورده بود بنابر این فرضیه، سرقت مردود به نظر میرسید و قویترین احتمال این بود که تیمور همسر و فرزند خود را کشته باشد. این مرد که خودش در تماس با پلیس از وقوع جنایت خبر داده بود در همان بازجوییهای اولیه به کشتن همسر و پسرش اقرار کرد.
کارآگاهان بعد از جمعآوری مدارک موجود اجساد را به پزشکی قانونی منتقل کردند و پس از انتقال تیمور به پلیس آگاهی به بازجویی از او پرداختند. متهم گفت: «من سه بار ازدواج کردهام. ازدواج اولم با شکست مواجه شد و به دلیل اختلافاتی که با همسرم داشتم از هم جدا شدیم. مدتی بعد با زنی دیگر ازدواج کردم و از او صاحب پسری به نام احسان شدم اما این بار هم زندگی مشترک دوام نیاورد و اختلافات شدید باعث شد طلاق بگیریم.»
متهم ادامه داد: «نگهداری از احسان به من سپرده شده بود و ما مدتی با هم زندگی کردیم تا اینکه با محبوبه آشنا شدم و از او خواستگاری کردم. محبوبه قبول کرد با من ازدواج و از پسرم نیز نگهداری کند. ما حدود یک سال قبل زندگی مشترکمان را شروع کردیم. اوایل به ظاهر مشکلی وجود نداشت و همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه به تدریج اختلافات ما شروع شد همسرم با نیش و کنایههایش مرا آزار میداد و کارهایی را که از او میخواستم انجام نمیداد همین مساله باعث شد درگیریهای ما شدت پیدا کند تا جایی که محبوبه بحث طلاق را پیش کشید.»
تیمور در ادامه اعترافات خود گفت: «صبح روز حادثه وقتی از خواب بیدار شدم از او خواستم با هم صبحانه بخوریم. من روی مبل نشسته بودم و محبوبه هم کنار مبل روی زمین نشسته بود. وقتی دیدم به حرفم اعتنایی نمیکند به شدت عصبانی شدم طوری که کنترل خودم را از دست دادم. به سرعت به آشپزخانه رفتم، چاقویی برداشتم و با آن به زنم حمله کردم. اول ضربهای را به پهلویش وارد کردم و ضربات بعدی را به قفسه سینهاش زدم.»
متهم درباره قتل پسرش نیز توضیح داد: «بعد از کشتن محبوبه در حالیکه هنوز به شدت عصبانی بودم به اتاق خواب رفتم. احسان هنوز بیدار نشده بود. با چاقو چند ضربه هم به او زدم. در آن لحظات اصلا متوجه رفتارم نبودم. وقتی به خودم آمدم و فهمیدم چه کار کردهام با پلیس تماس گرفتم و وقوع قتل را به ماموران اطلاع دادم.»
بنابر این گزارش متهم به قتل در حال حاضر در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از وی ادامه دارد.
جام جم سرا : چند روز پیش مردی با مرکز فوریتهای پلیسی 110 شهرستان شهرضا تماس گرفت و خبرداد که برادرش پس از قتل دو کودکش، خودکشی کرده است.
به گزارش جام جم در پی این تماس ماموران انتظامی به محل حادثه که باغی متروکه در حومه شهر بود، اعزام و با جسد دو دختر خردسال هفت و دوازده ساله ـ که طناب دور گردنشان بود، روبهرو شدند و پس از جستجو در باغ متروکه، جسد حلق آویز شده پدر این دو کودک را یافتند.
با کشف اجساد این سه نفر موضوع به بازپرس کشیک ویژه قتل دادسرا گزارش و با هماهنگی قضایی اجساد به پزشکی قانونی منتقل شد.
در پی این حادثه عموی کودکان برای تحقیقات به پلیس آگاهی انتقال یافت و به ماموران گفت: از مدتی پیش میان برادرم و همسرش اختلاف وجود داشت به طوری که همسرش تصمیم گرفته بود طلاق بگیرد و همراه دو دختر هفت و دوازده سالهاش به نامهای «نگین» و «نگار» به خانه پدریاش در یکی از شهرهای جنوب استان فارس رفته بود.
وی اضافه کرد: روزحادثه برادرم با من تماس گرفت و گفت دیگر نمیتواند به این زندگی ادامه دهد و در خلال صحبتهایش متوجه شدم، برادرم هر دو دخترش را کشته است و قصد خودکشی دارد.
وی افزود: حرفهای برادرم را باور نمیکردم. از او خواستم همان جا بماند تا خودم را به او برسانم. بسرعت به نشانیای که داده بود، رفتم و در حالت ناباورانه با اجساد برادرم و دو دخترش روبهرو شدم.
در پی اظهارات این مرد، مادر کودکان شناسایی و به مرکز پلیس فراخوانده شد. او نیز به پلیس گفت: با شوهرم اختلاف و درگیری داشتیم. اما به خاطر بچهها سعی میکردم به زندگی با او ادامه دهم. اما شوهرم حاضر به تغییر رفتارش نبود و این اواخر شکاک شده بود و من و بچهها را اذیت میکرد.
وی اضافه کرد: از این وضع خسته شده بودم، به همین دلیل همراه دو دخترم به خانه پدریام باز گشتم. یک روز پیش از حادثه شوهرم به ملاقاتمان آمد و با زور و تهدید بچهها را با خودش برد. روز بعد اطلاع یافتم آنها را کشته و خود نیز خودکشی کرده است.
با تشکیل پروندهای در این زمینه در پلیس آگاهی شهرضا، تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.
برای تکمیل این گزارش قصد داشتیم با مسئولان قضایی و انتظامی شهرستان گفتوگو کنیم که آنها از ارائه هر گونه توضیح در این زمینه خودداری کردند.
جام جم سرا: در سالن انتظار دادگاه خانواده، چندین صندلی خالی به چشم میآید ولی مرد و زنی کنار هم و روی زمین نشستهاند. مرد در حالی که زانوهایش را بغل گرفته است، میگوید: ۳ سال پیش بود که عاشق شدم. آن روزی که برای اولین بار او را دیدم، هیچگاه از ذهنم پاک نمیشود. یک ظهر برفی که داشتم از دانشگاه به خانه برمی گشتم و برای اولین بار توجهم به او جلب شد. در کمتر از یک هفته به خانوادهام گفتم که میخواهم ازدواج کنم، ولی با مخالفت آنها رو به رو شدم. آنها میگفتند که ما در حال حاضر، شرایط داماد کردن تو را نداریم. البته من خودم در یک شرکت به صورت پاره وقت کار میکردم ولی درآمدم برای اداره یک زندگی مشترک کم بود، اما ارزش عشق را خیلی بیشتر از مادیات میدانستم.
اظهار علاقه با گل در خیابان
ناگهان خنده تلخ زن، صدای مرد را قطع میکند، اما مرد صحبتهایش را این گونه ادامه میدهد: بالاخره تصمیم گرفتم، خودم را به او نشان دهم تا نظر او را هم درباره خودم بدانم. برنامه کلاسهایم را طوری تنظیم میکردم که بتوانم او را بعد از کلاسهای مدرسهاش ببینم تا در فرصتی مناسب از او خواستگاری کنم.
یک روز با یک شاخه گل در کوچهمان به او نزدیک شدم و به او ابراز علاقه کردم. دفعه اول به من توجهی نکرد و با گفتن مزاحم نشوید، رفت؛ اما دفعه سومی که این کار را کردم، به من علاقهمند شده بود.
احساس کردم به درد هم میخوریم
زن که اشک در چشمانش جمع شده است، میگوید: اولین بار بود که یک پسر به من ابراز علاقه میکرد. وقتی چند نفر از هم کلاسیهایم در مدرسه از دوستیهایشان با پسرها تعریف میکردند، همیشه برایم سوال بود که آنها چگونه پسرها را مجذوب خود میکنند. بعد از اینکه او چند باری به من ابراز علاقه خیابانی کرد، احساس کردم که عاشق او شدهام و با یکدیگر دوست شدیم. ما تقریبا یک سال با هم دوست بودیم و بعد قرار شد که با یکدیگر ازدواج کنیم.
کسب موافقت خانواده بعد از اصرار برای ازدواج
مرد در حالی که صدایش را صاف میکند، سرش را تکان میدهد و میگوید: با اصرار بیش از حد من، خانوادهام حاضر شدند به خواستگاری برویم. آنها با این ازدواج مخالف بودند، ولی با اصرار من، بالاخره رضایت دادند و من ازدواج کردم. زندگی ما در دوران عقد هم خوب بود تا اینکه به خانه خودمان رفتیم.
مشکلاتمان از همان روزهای اول شروع شد. همسرم فکر میکرد که من به نظرات او اهمیت نمیدهم و من هم از رفتارهایش میفهمیدم که تمام تلاشش را میکند تا حرف خودش را به کرسی بنشاند. به طور مثال، میدانست که من با پوشیدن لباسهای جلف و نامناسب در خیابان مخالفم، اما میپوشید. در جواب اعتراضهای من هم میگفت که تو همیشه به من گیر میدهی و فکر میکنی من باید دقیقا همانی باشم که تو میخواهی!
همسرم میخواست حرف آخر را بزند
زن در حالی که با حلقه ازدواجش بازی میکند، میگوید: خب دروغ که نمیگفتم! برای هر مسئله کوچک و بزرگی میخواستی تصمیم نهایی را خودت بگیری و من تحمل این وضعیت را نداشتم. شاید باورتان نشود، ولی آخرین بار به خاطر اینکه شام چی بخوریم، دعوایمان شد چون که همسرم فکر میکند، حرف باید حرف خودش باشد وگرنه اعصاب خردی راه میاندازد. او برای شام میگفت املت درست کنیم و من هوس کوکوسبزی کرده بودم. دست آخر هم خودش بلند شد و املت درست کرد و من هم برای خودم کوکو سبزی درست کردم.
قصد لجبازی نداشتم
شماره پروندهشان اعلام میشود. گویی که برای آخرین بار به عنوان زن و شوهر در کنار یکدیگر راه میروند. مرد به عنوان آخرین جمله میگوید: من در این زندگی قصد لجبازی نداشتم، اما تحمل این را که حرف، فقط حرف زنم باشد هم نداشتم. حالا هم این قدر از این تفاوت سلیقههایمان در عذاب هستیم که برای جدایی حاضریم هر کاری انجام دهیم.
سطحی نگری در دوستیهای خیابانی
علی نعمتی، کارشناس و مشاور خانواده معتقد است که اولین پیامد دوستیهای قبل از ازدواج، این است که فرد خطر سطحی نگری را در انتخاب شریک زندگیاش جدی نمیگیرد. مشکلی که بعضی از جوانان در این زمینه با آن مواجه هستند، کمرنگ دیدن یا کم رنگ تصور کردن نقش فرهنگ و خانواده در ازدواج است.
این نکته در دوستیهای قبل از ازدواج، معمولا اتفاق میافتد در حالی که ازدواج در حقیقت پیوند دو خانواده برای پیدایش خانوادهای جدید است. بنابراین بدیهی است که ویژگیهای خانواده طرف مقابل و فرهنگ آنها به گونهای جدی بر تصمیم گیری تاثیرگذار خواهد بود.
همسرتان را لجباز نکنید
این کارشناس خانواده ادامه میدهد: برخی اوقات لحن گفتوگو با همسر باعث میشود که او لجبازی کند؛ بنابراین برای جلوگیری از لجبازیهای همسرتان باید در قدم اول در گفتار و رفتارتان دقت لازم را داشته باشید. باید ببینید چه عمل یا رفتاری انجام میدهید که باعث لجبازی همسرتان میشود و سعی کنید از آن رفتارها پرهیز کنید.
خودتان را از همسرتان برتر ندانید
نعمتی میافزاید: درباره لجبازی به یک نکته کوچک، اما بسیار پر اهمیت هم باید توجه کرد آن هم اینکه، گاهی اوقات همسر لجبازی میکند فقط برای اینکه احساس میکند همسرش خود را از او برتر میپندارد بنابراین اگر احساس کردید که لجبازی همسرتان از این بابت است در رفتار و لحن خود با او تجدید نظر کنید طوری که او بداند شما اصلا چنین قصدی ندارید.
همچنین مهمترین کلید راه یافتن به قلب همسرتان «محبت بیچشمداشت» است. این شاه کلید را هرگز در زندگی خود دست کم نگیرید چراکه در زندگی مشترک نباید به دنبال سود بردن یک جانبه بود. (خراسان)
جام جم سرا: او ادامه میدهد: شوهرم با اینکه بارها متوجه شده که تصمیم گیریاش اشتباه بوده، اما باز هم راضی نمیشود که با دیگران مشورت کند.
آشنایی در یک پروژه ساختمان سازی
مرد جوان در حالی که مدام گوشه لبش را گاز میگیرد، میگوید: ۲ سال پیش در یک پروژه فنی - عمرانی با هم آشنا شدیم. هر دو مهندس بودیم و کارمان در آن پروژه، طوری بود که هر روز همدیگر را میدیدیم. من که از همان روز اول به او علاقهمند شدم، چند ماهی صبر کردم و بعد از یک جلسه کاری، درخواست ازدواجم را مطرح کردم. احساس کردم که خیلی هم از خواستگاری من تعجب نکرده است؛ بنابراین قرار شد چند جلسهای با هم صحبت کنیم و در صورت داشتن تفاهم، من به خواستگاریاش بروم.
در اولین جلسه، با حقوق چندین ماهم که پس انداز کرده بودم برایش یک تلفن همراه به عنوان هدیه خریدم. فکر کنم ۱۰ باری همدیگر را در پارک و سینما و کافی شاپ و... دیدیم و هربار به این نتیجه میرسیدم که انتخابم، بهترین انتخاب است. بنابراین موضوع را با خانوادهام در میان گذاشتم و آنها به دلیل اینکه دختر خانم، ۶ سال از من بزرگتر بود، مخالفت کردند. هرچند بالاخره و با اصرار من موافقت کردند و رفتیم خواستگاری و عقد کردیم.
خریدن خودرو با طلاهای همسر
زن در پاسخ به این سوال که شما هم راضی به این ازدواج بودید، میگوید: من بیشتر از او عاشقش شده بودم و فکر میکردم با این ازدواج، خوشبختترین دختر روی زمین خواهم شد. البته روزهای اول زندگیمان عالی بود. روزهایی که دوست نداشتم تمام شود تا از شوهرم دور شوم.
یک سالی که در عقد بودیم به خوبی و خوشی تمام شد تا تقریبا یک سال پیش که خانه خودمان رفتیم. مشکلاتمان از همان هفته اول شروع شد که تصمیم گرفتیم خودرو بخریم. شوهرم بدون مشورت با من، مقداری از هدیههای ازدواجمان و طلاهای من را برداشته بود و یک پراید خریده بود. من و خانوادهام از این کار او خیلی ناراحت شدیم، ولی او زیر بار اینکه اشتباه کرده است نمیرفت.
خریدن کوبیده برای ناهار و یک مشکل جدید
مرد در این لحظه دستش را جلو میآورد و دست من را میگیرد و میگوید: مشکل ما دقیقا همین جاست. چرا خانواده خانمم باید از این قضیه ناراحت شوند. اصلا چرا آنها باید درباره اینکه من با پولهایم چه چیزهایی میخرم، نظر بدهند. فقط خرید خودرو که نیست، من یک روز فامیلهایم را دعوت کردم و برایشان از بیرون کوبیده گرفتم. چند روز بعد مادرخانمم به من گفت که چرا ولخرجی میکنی و باید یک چیزی در خانه درست میکردی و همان را به آنها برای ناهار میدادی. من با این شرایط نمیتوانم زندگی کنم.
تاوان اشتباه
زن در حالی که دستمال کاغذی را در دستش مچاله میکند، جملاتی را زیر لب زمزمه میکند که واضح نیست. از او میپرسم به شوهرتان حق میدهید...؟ میگوید: نه. کاش حداقل تصمیمهای خودسرانهاش درست باشد؛ به طور مثال، همین خودرویی که خرید هزار تا مشکل داشت و آخر هم مجبور شد به یک بنده خدای دیگری قالب کند! من فقط به او میگویم برای تصمیمهایت با من و خانوادهام مشورت کن، اما او زیر بار نمیرود. من تا چه زمانی باید تاوان اشتباهات شوهرم را بدهم. تا زمانی که شوهرم دست از غرور بیجایش برندارد، مشکل ما حل شدنی نیست.
خریدن یخچال با تایید خانواده همسر
مرد در این لحظه میگوید: چرا من باید برای تصمیماتم با خانواده زنم مشورت کنم. خیلی مسخره است که من مهندس ۲۶ ساله برای خریدن فرش و یخچال برای خانه خودم، بروم تایید زنم و خانوادهاش را بگیرم. من دوست دارم خودم برای زندگیام تصمیم بگیرم و روی پای خودم بایستم. البته اینکه همسرم میگوید در خرید خودرو اشتباه کردهام، راست میگوید ولی این دلیل نمیشود که دیگر هیچ تصمیمی نگیرم تا مبادا اشتباه کرده باشم.
منشی دادگاه شماره پرونده این زوج جوان را اعلام میکند و زن و شوهر جوان هم راهی جلسه دادگاه میشوند.
توصیه به مشورت به صورت غیر مستقیم
برای اطلاع از این که چگونه در زندگی از بروز مواردی مشابه مشکلات این زن و شوهر جلوگیری یا پیشگیری کرده باشیم، به سراغ رضا آذریان، کارشناس و مشاور خانواده میرویم تا نظر او را درباره دلایل طلاقهای این چنینی جویا شویم.
این مشاور میگوید: تمایل نداشتن به مشورت با دیگران یکی از نشانههای برخوردار نبودن از بلوغ عقلی و فکری است. به طور طبیعی یک آدم عاقل با کلیت مشورت کردن با دیگران مخالف نیست. البته گفتن این نکته به همسر نباید به صورت مستقیم باشد چراکه باعث موضع گیری او خواهد شد.
ابراز وجود نامناسب
آذریان ادامه میدهد: آن طور که اطلاعات پرونده نشان میدهد، زن علاوه بر اینکه ۶ سال از شوهرش بزرگتر است تحصیلات بیشتری هم دارد که همین میتواند دلایلی برای تمایل نداشتن مرد به مشورت کردن با او باشد.
معمولا زمانی که یک زن از شوهرش بزرگتر است، پاسخ مناسبی به حس برتری جویی که به طور طبیعی در مردها وجود دارد، داده نمیشود و همین مشکل زا خواهد بود؛ بنابراین شاید یکی از علتهای اینکه در این خانواده، شوهر بدون مشورت کردن تصمیم گیری میکند، ابراز وجود نامناسب در برابر همسرش است و شوهر به نوعی با انجام چنین رفتاری، قصد اثبات خودش را دارد.
انتخاب عامل سوم
این مشاور خانواده میگوید: یکی از مشکلات رایج خانوادهها، نبود عامل سوم است. زن و شوهرها باید با یکدیگر قرار بگذارند که برای هر مسئله و مشکلی با هم گفتوگو کنند. با این حال و اگر باز هم به تفاهم نرسیدند به سراغ عامل سوم بروند و برای رسیدن به نتیجه نهایی از او کمک بگیرند؛ عامل سومی که هر دو قبول دارند و از قبل او را انتخاب کردهاند. بنابراین عامل سوم که میتواند خانواده همسر یا روحانی محل یا یک مشاور باشد باید مورد قبول هر ۲ نفر باشد و در اوایل شروع زندگی مشترک انتخاب شده باشد. در خور ذکر است که اگر یکی از زوجین از همسرش بخواهد که فقط با خانواده من مشورت کنیم، احساس نداشتن استقلال در همسرش باعث مخالفت خواهد شد و آسیب زا خواهد بود. (مجید حسین زاده/خراسان)
پاسخ مشاور: در مراحل مختلف زندگی هر یک از ما با مسائل و مشکلاتی مواجه میشویم که برای حل آنها باید از روشهای جدید و متفاوتی بهره بگیریم و تغییراتی را در روند زندگی خود ایجاد کنیم. البته پیش از ازدواج و در مراحل اولیه، به خانوادهها توصیه میشود در نظر بگیرند که اختلاف سنی دختر و پسر نباید آن قدر زیاد باشد که دوره رشدی آنها متفاوت شود و در علاقهها، سرگرمیها، طرز نگرش و بینش و انرژیهای روانی با هم متفاوت و یا احتمالا درگیر شوند. ولیکن در هر صورت امروزه ازدواجهایی بدون در نظر گرفتن این مهم سر میگیرد.
در چنین شرایطی به زوجین توصیه میشود با کسب و استفاده از مهارتهای ارتباطی جدید این شکاف را پر کنند و لحظات شادتری را در زندگی مشترک خود خلق کنند.
تفاوتهای زن و مرد را بشناسید
همواره به یاد داشته باشید زن و مرد با هم تفاوت دارند و برای داشتن یک رابطه خوب باید این تفاوتها را درنظر بگیرید و توقع نداشته باشید رفتار و عکسالعملهای زن و مرد مثل هم باشد. در واقع همین تفاوتهاست که این دو را برای هم جذاب میکند.
برای داشتن زندگی شاد، باید از خودمان بیرون بیاییم و هوشمندانه متوجه تفاوتها باشیم و بیاموزیم که چگونه رفتار کنیم.
همه ما به احترام نیاز داریم و دو دشمن اصلی احترام، انتقاد و پیشداوری هستند. استفاده از کلماتی مثل «تو» و «چرا» افراد را وارد وضعیت تدافعی میکند. بهتر است برای بیان آنچه در ذهنتان میگذرد و روال زندگی شما را با یکنواختی مواجه کرده است «شکوهها» را به «درخواست» تبدیل کنید. به عنوان مثال میتوانید جملات خود را این گونه آغاز کنید: «دوست دارم وقتی که...» یا «خیلی خوشحال میشوم وقتی که...».
این گونه صحبت کردن باعث میشود ضمن حفظ احترام، راهی جدید را پیش روی همسرتان باز کنید بدون اینکه این گفتوگو به شکوه و شکایت ختم شود و سرانجام هم هیچ یک از طرفین به خواسته خود نرسیده باشد.
پیشنهاد میشود برای داشتن یک ارتباط موثر، شفاف صحبت کنید. به این صورت که ابتدا مسئله را بیان نمایید، سپس احساس خود را درباره آن موضوع مطرح و در انتها انتظار خود را عنوان کنید.
انتقاد و پیش داوری ممنوع
همان طور که پیش از این اشاره شد انتقاد و پیش داوری از مخربترین روشهای ارتباطی است؛ بنابراین در استفاده از کلمات و جملات هوشیاری بیشتری به خرج دهید. جملاتی نظیر: «تو همسر لایقی نیستی»، «تو هیچ وقت برای ما وقت نداری»، «من جوانی خود را بیهوده پای تو هدر دادم» و... نه تنها گرهی از مشکلات شما باز نمیکند بلکه دلیلی برای جر و بحثهای بعدی است. فرد برای دفاع از خود شروع به دلیل تراشی و بیان موقعیتهایی میکند که این وظایف را انجام داده است و حتی شما را در این موارد زیر سوال میبرد. علاوه بر آن ناخواسته جایگاه فرد را نیز زیر سوال برده و او را به سمت انفعال سوق دادهاید.
درباره اهمیت جایگاه پدر در رابطه با سلامت روان فرزندان مطالعه کنید و جایگاه همسرتان را دوباره بازسازی و شرایطی را فراهم کنید تا فرزندانتان با پدر خود ارتباط بیشتری داشته باشند. به طور خلاصه پذیرش واقعیت، پذیرش مسئولیت انتخاب خود، برقراری ارتباط موثر و کنار گذاشتن گله و شکایت کلیدهای تغییر شرایط فعلی شما هستند. (سیمین قربانی، کارشناس ارشد مشاوره خانواده/خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
729