مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

طرز تهیه فلافل ، این بار به روشی دیگر

[ad_1]

فلافل غذای سرخ کردنی آسیایی ساخته شده از خمیر نخود است. نخود در برخی مناطق به لوبیا گاربانزو نیز معروف است.

طرز تهیه فلافل ، این بار به روشی دیگر 

 

طرز تهیه فلافل ، این بار به روشی دیگر

 

فلافل غذای سرخ کردنی آسیایی ساخته شده از خمیر نخود است. نخود در برخی مناطق به لوبیا گاربانزو نیز معروف است. فلافل معمولا همرا با سس ارده و سالاد گوجه خیار و کاهو میل می شود. این غذا معمولا همه چا یه یک روش خاص درست می شود اما در این جا می خواهیم پخت فلافل به شکلی متفاوت را به شما آموزش دهیم.

 
مواد لازم

•۱ فنجان نخود (از شب قبل خیس خورده باشد)
•۱ فنجان جعفری خرد شده
•نصف فنجان گشنیزخرد شده
•۲ – ۳ حبه سیر
•۱ قاشق چای خوری پودر گشنیز
•۱ قاشق چای خوری زیره
•نصف قاشق چای خوری فلفل سیاه
•نصف قاشق چای خوری فلفل قرمز
•نمک
•۱ قاشق چای خوری پوست لیمو رنده شده و آب نصف لیمو
•۱ قاشق غذاخوری روغن زیتون
•مقداری کنجد برای پاشیدن روی مواد
•روغن سبزیجات برای سرخ کردن در روغن زیاد و یا ۳ قاشق روغن زیتون برای سرخ کردن در روغن کم.


طرز تهیه:


1. ۱ فنجان نخود را از شب در آب خیس کنید تا صبح بماند. آب باید ۲ یا ۳ برابر نخود باشد چون نخودها بعد از خیس خوردن پف می کنند.

2. آب نخود را آبکشی کنید و در غذاساز بریزید.

3. سیرها را پوست بگیرید و خرد کنید. جعفری را به اندازه یک پیمانه و گشنیز را به اندازه نصف پیمانه خرد کنید.

4. سیر، جعفری، گشنیز، ادویه ها (پودر گشنیز، فلفل قرمز، زیره) نمک، نصف قاشق چای خوری فلفل سیاه، ۱ قاشق چای خوری پوست لیمو و آب نصف لیمو و ۱ قاشق غذاخوری روغن زیتون را روی نخودها داخل غذاساز بریزید و آسیاب کنید.

5. مواد را در یک ظرف بزرگ بریزید و با دست در اندازه توپ های کوچک قلقلی درست کنید. باید کمی گلوله ها را فشرده کنید تا وارفته نشود.

6. فلافل های توپی را که با دست درست کرده اید روی ظرفی نچسب قرار دهید. روی آن ها کمی کنجد بو داده یا کنجد خام بپاشید. خیلی آرام روی آن ها با دست فشار دهید تا کمی تخت و نازک شود.

7. اکنون روغن را به مقدار زیاد کاملا داغ کنید و فلافل ها را فقط چند دقیقه در آن سرخ کنید تا کمی طلایی شود.

8. یا این که کمی روغن زیتون در تاوه بریزید شعله را کم کنید و فلافل ها را در آن سرخ کنید.

10. فلافل ها را گرم همراه با سالاد و سس ارده میل کنید.

بدونیم


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

طرز تهیه فلافل و ترفند خوشمزه‌تر شدن آن آکافلافلفلافل لبنانیفلافل عراقیةفلافل سوریةفلافل لبنانیةفلافل طرز تهیهفلافل منال طرز تهیه فلافل خانگی خوشمزه و تردطرز تهیه فلافل خانگی با نخود برای تهیه فلافل نخود را باید خیس کنیم خیس خوردن نخود کمی آشپزی سالم پزشکان ایران واقعا تهیه این دست پیچ‌های لبنانی کلاسیک، راحت است زمان تهیه یک ساعت و ۱۵ دقیقهطرز تهیه انواع غذاها طرز تهیه انواع غذاهاآشپزیاشپزیتزیین سالادسالاد ماکارونیطرز تهیه لازانیاطرز طرز تهیه پیاز داغ مجلسی سرآشپز۸۴ دیدگاه معصومه • ۲۸ تیر ۱۳۹۲ ساعت ۱۰۴۶ قظ به نظرت پیازه دیگه مزه ای توش می مونهانواع دسر ، پیش غذا،دسرهای خوشمزه آموزش آشپزی آکا و طرز روش درست کردن اسنک گوجه فرنگی پیش غذای دریایی؛ کوکتل میگو طرز تهیه کیک سیب زمینیِ غذاهای رژیمی،آشپزی رژیمی،رژیم لاغری،انواع غذای …تور تایلند سفری به سرزمین شادی ها بنز،هیونداو بخریداقساط بلند مدت بهترین راه مسعود رجوی به درک واصل شدفیلمرجویبهدرکواصلشدفیلموقت مقابله به مثل با آمریکاست اجرای ارکستر سمفونیک تهران به رهبری شهرداد روحانیحاضرم صیغه شما بشوم فقط با مبلغدیدار بعیدی‌نژاد با ملکه انگلیسعکس فقط یک گام دیگر تا نقص برجام دهن کجی اوکراین به تجربیات شخصی من از طب سنتی دکتر روازادهدکترروازادهسلام به همه دوستان و مهمانان عزیز مطلبی که برای این پست در نظر گرفتم به نظر خودم خیلی


ادامه مطلب ...

چیزهایی که دیگر جایی در اتاق خوابتان ندارند

[ad_1]
وب‌سایت بدونیم: بعضی وقت ها دور انداختن کار سختی می شود، اما به ما اعتماد کنید و چیزهایی که می گوییم را از اتاق خواب محبوبتان حذف کنید (و یا بعضی را به سطل زباله منتقل کنید!). مطمئن باشید پس از انجام همه این موارد اتاق خوابی تمیز و آرامش بخش خواهید داشت. پس آماده باشید تا به خوابی آرامش بخش تر سلام کنید.

بالش هایی که به عقب بر نمی گردند

چیزهایی که دیگر جایی در اتاق خوابتان ندارند

می خواهید بدانید برای اینکه بالش هایتان را نگه دارید یا خیر چه آزمایشی باید انجام دهید؟ بالش را از وسط تا کنید و اگر به حالت قبلی نجست بهتر است بالش را دور بیاندازید و به فکر خرید بالشی جدید باشید. مطمئن باشید این کار کمک می کند راحت تر بخوابید.

وسائل بی مصرف مختلف
چیزهایی که دیگر جایی در اتاق خوابتان ندارند

تحقیقات نشان داده مادرتان حق داشته که مجبورتان می کرده همیشه اتاقتان را مرتب کنید. فضای نا مرتب و شلوغ باعث ایجاد اضطراب و کاهش کیفیت خواب می شود. پس وسائل مختلف و کاغذهایی که بی دلیل اتاق خوابتان را شلوغ کرده اند دور بیاندازید. فقط وسائلی را در اتاق خواب نگه دارید که واقعا به درد می خورند و استفاده دارند.

کتاب هایی که خوانده اید
چیزهایی که دیگر جایی در اتاق خوابتان ندارند

مطمئنا کتاب ها گاهی می توانند باعث یک گفت و گوی فوق العاده شوند اما مهمان ها معمولا کاری به اتاق خواب شما ندارند! بنابراین کتاب هایی که خوانده ای را در اتاق خواب رها نکنید بهتر است اگر از آنها خوشتان آمده به دوستانتان بدهید تا آنها هم از این نوشته ها لذت ببرند.

لباس هایی که هرگز نمی پوشید
چیزهایی که دیگر جایی در اتاق خوابتان ندارند

اعتراف کنید: واقعا به ده تا لباس سفید نیازی ندارید پس به جای اینکه بگذارید کمدتان را بی دلیل پر کنند، آنهایی را که هرگز استفاده نمی کنید بیرون بکشید و به کسانی که واقعا احتیاجشان دارند ببخشید به کسانی که حتی یک لباس سفید هم ندارند!

لوازم آرایشی قدیمی
چیزهایی که دیگر جایی در اتاق خوابتان ندارند

دانشمندان دانشگاه متروپولیتن لندن می گویند محصولات آرایشی که تاریخ مصرفشان می گذرد یا قدیمی می شوند ممکن است حاوی باکتری های خطرناکی شوند که برای سلامت مضر است. بنابراین مطمئن شوید همیشه از مدت زمان استفاده از لوازم آرایشی تان با خبرید.

تکنولوژی های قدیمی
چیزهایی که دیگر جایی در اتاق خوابتان ندارند

چیزهایی مانند گوشی همراه ۱۰ سال پیشتان، لپ تاپ قدیمی تان، ساعت زنگ داری که دیگر کار نمی کند، خودتان می توانید کلی مورد دیگر نیز اضافه کنید. اگر دیگر از این وسائل استفاده نمی کنید فقط باعث بالا رفتن ترافیک وسائل در اتاق خوابتان شده اند پس هرچه زودتر از شرشان خلاص شوید.

سبد رخت چرک های لبریز شده تان
چیزهایی که دیگر جایی در اتاق خوابتان ندارند

این سبد لبریز از لباس جایش در اتاق نیست چون با دیدنش به یاد کارهای خانه ای می افتید که باید انجامشان دهید و تنها استرستان بالا و بالاتر می رود. به همین خاطر است که این سبد باید نزدیک ماشین لباس شویی نگه داشته شود اتاق خواب محل آرامش گرفتن است.

حیوان خانگی تان
چیزهایی که دیگر جایی در اتاق خوابتان ندارند

فقط کافیست در را به روی دوست چهارپای خود ببندید، چرا؟ تحقیقات نشان داده ۳۰ درصد از افرادی که با حیوان خانگی شان می خوابند به خاطر آنها از خواب بیدار می شوند، ۶۵ درصد از آنها کیفیت خوابشان کاهش پیدا کرده و ۵ درصد هم گفته اند نمی توانند دوباره به خواب بروند.

توده مجلات خوانده نشده
چیزهایی که دیگر جایی در اتاق خوابتان ندارند

می دانم می دانم این مجلات را نگه داشته اید تا یک آخر هفته که بیکار بودید بخوانید. اما در بیشتر مواقع چنین اتفاقی نمی افتد همانطور که قبلا هم پیش نمی آمد این بار هم فقط یک پشته مجله جمع کرده اید.

تلفن همراه
چیزهایی که دیگر جایی در اتاق خوابتان ندارند

بیایید دلایل حذف گوشی همراه از اتاق خواب را با هم بشماریم: اول اینکه گوشی همراهتان از صندلی توالت هم کثیف تر است. نگاه کردن و خواندن از روی صفحه این وسیله به خواب رفتن را هنگام شب سخت تر از همیشه می کند. وقتی خوب نخوابید چشمانتان تحریک می شود ممکن است بی دلیل دچار استرس و افت شدید خلق و خو شوید. پس این وسیله را حداقل وقت خواب کنار بگذارید.

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

دکوراسیون اتاق خواب، طراحی اتاق خواب، انواع …در این بخش از سایت آکاایران تصاویری از انواع دکوراسیون های اتاق خواب را برای شما اهمیت خواب دانش آموزان استعدادهای درخشانبسیاری از دانش‌آموزان دبیرستانی خواب نامنظمی دارند بیشتر دانش‌آموزان و والدین آن سخنرانی روانشناسی موفقیت دانلود رایگان سمینار …سخنرانیروانشناسیموفقیتسخنرانی روانشناسی موفقیت با موضوع سمینار مهندسی آرزوهای ۲ سخنرانی روانشناسی عموما چه چیزی اتاق خواب رو آرامش بخش می کنه؟؟ آرشیو گفته میشه که خوابیدن به صورتی که سر و پا به سمتِ مشرق و مغرب باشه باعث آشفتگی در خواب وبلاگ روانشناسی شفای درونفنگ شویی یا فانگ شویی فلسفه و هنری باستانی است که سابقه آن به ۳۰۰۰ سال پیش در آموزش سعی کنید هر از چند گاهی در زندگی خود تغییراتی هر چند جزئی ایجاد کنید ۲ بی کاری یک ارتباط قبل از ازدواج با عشق برای شناخت بیشترما با ارتباطات قبل از ازدواج بدون نظارت خانواده مخالف هستیم نکته اش این است که ما با روش های تعبیر خواب به روش قدیمی هاشرایط و روش های تعبیر خواب ۱ آن قسمت از خواب باید تعبیر شود که دارای اهمیت است و یا به آیا بختک از نظر دینی واقعیت دارد؟ شهر سوالسلام شما می فرمایید که دست خود را تکان داده اید در اون لحظه من از ترس دست خودم رو تکون اول دبستان آنچه معلم باید از آن پرهیز کند نوشته شده در سه شنبه ۱۴ شهریور۱۳۹۱ساعت توسط هیام جرفی جهان پزشکی پزشکان ایران مطالعات جدید دانشمندان نشان می دهد که پرتقال به دلیل آنتی اکسیدان های خاصی که دارد برای کنترل غریزه شهوت در سنّ نوجوانی یا جوانی چه …برای کنترل غریزه شهوت در سنّ نوجوانی یا جوانی چه باید کرد؟رابطه جنسی و عشق پزشکان ایرانبرخی افراد در رابطه ی جنسی خود دچار اضطراب می شوند که به دلیل تصویر ذهنی آن ها از روش های تحریک جنسی و عشق بازی با همسر روابط …رابطه جنسی والدینی که بچه ها را کنار خودشان می خوابانند معمولا دچار اختلال می شود‎جستار نفوذ دشمن یک نقطه‌ی حاشیه‌ای هم اینجا عرض بکنیم که در بیانات این دوستان هم بعضاً بود و آن این مجموعه مقالات گردآوری شده اینترنتی معماری داخلیاین وبلاگ مجموعه ای از مقالاتی است که در جستجوهای اینترنتی از وبلاگ ها وسایت های همه چیز در مورد کودکانتغذیه مناسب در دوران بارداری و قبل از آن، توصیه متخصصان تغذیه به منظور تولد نوزادی کارشناس رسمی دادگستری رشته راه وساختمان …نمای هر ساختمان در شکل‌دهی به مجموعه شهری که در آن حضور دارد، موثر است اگر به نمای یک


ادامه مطلب ...

این 5 گوشی پرچم‌دار دیگر ارزش خرید ندارند +عکس

[ad_1]
این 5 گوشی پرچم‌دار دیگر ارزش خرید ندارند +عکس به گزارش مشرق، معمولا در زمان ورود گوشی‌های جدید به کشور، قیمت اولیه تفاوت زیادی با بهای جهانی دارد و یا قیمتی که برای دستگاه تعیین شده هیچ تناسبی با امکانات آن ندارد.

پس بهتر است مدل موردنظر خود را در زمان مناسب تهیه کنید. در مطلب زیر به معرفی ۵ پرچم‌دار که در حال حاضر ارزش خرید پایینی دارند می‌پردازیم.
 

اپل آیفون۶S و ۶S plus
 

این 5 گوشی پرچم‌دار دیگر ارزش خرید ندارند +عکس

پرچم‌داران شرکت اپل یعنی ۶S و ۶S plus جز پرفروش‌ترین گوشی‌ها در جهان هستند که در ایران نیز طرفداران بی‌شماری دارند. بدنه فلزی، دوربین عالی‌، صفحه نمایش با کیفیت و سخت افزار قدرتمند از مشخصه‌های اصلی این دستگاه‌ها هستند. قیمت این دو مدل با حافظه‌های مختلف نسبت به دیگر پرچم‌داران در ایران بالاتر است، البته علت قرارگیری این دو گوشی در این لیست، قیمت بالای آن‌ها نیست بلکه نزدیک شدن به زمان معرفی نسل جدید این دستگاه‌هاست.

اگر قصد خرید آی‌فون را دارید، تا زمان معرفی نسل جدیدشان یعنی شهریور ماه صبر کنید، چون‌ با معرفی نسل جدید قیمت نسل قبل به طور متوسط ۱۰۰ دلار کاهش می‌یابد و برای خرید مناسب‌تر می‌شوند.
 
اچ‌تی‌سی ۱۰
 

این 5 گوشی پرچم‌دار دیگر ارزش خرید ندارند +عکس

آخرین پرچم‌دار کمپانی تایوانی یعنی اچ‌تی‌سی ۱۰ نسبت به دو نسل قبل پیشرفت‌های زیادی کرده است اما این همه پیشرفت قیمت نجومی آن را توجیه نمی‌کند. اگر که این دستگاه همانند برخی مدل‌های موجود در بازار ویژگی خاصی داشت، این قیمت برای آن منطقی جلوه می‌کرد.

در حال حاضر تمامی ‌پرچم‌داران ویژگی‌های یکسانی در زمینه سخت‌افزار، دوربین، کیفیت ساخت و صفحه نمایش دارند و دیگر بدنه باکیفیت باعث ایجاد تمایز در میان اچ‌تی‌سی ۱۰ و باقی دستگاه‌ها نمی‌شود. پس بهتر است تا رسیدن قیمت این گوشی به زیر ۲ میلیون تومان صبر کنید تا ارزش خریدش بیشتر شود.
 
سامسونگ گلکسی نوت ۵
 

این 5 گوشی پرچم‌دار دیگر ارزش خرید ندارند +عکس

شاید با خود بگویید چرا بهترین فبلت موجود در جهان در این لیست قرار دارد که پاسخ ما همانند آی‌فون‌ها مربوط به زمان معرفی نسل جدید آن است. اگرچه گلکسی نوت ۵ نسبت به نسل قبل در زمینه‌هایی مانند دسترسی به باتری و افزودن حافظه خارجی عقب‌گرد داشته است و حتی فرستنده اینفرارد در آن دیگر وجود ندارد ولی همچنان یک گوشی عالی محسوب می‌شود و بهترین فبلت بازار است.

شایعه‌ها حاکی از آن هستند که نسل جدید در مرداد معرفی خواهد شد، پس صبور باشید تا هم نسل جدید را ببینید و هم قیمت نوت ۵ کاهش یابد.
 
بلک‌بری Priv
 

این 5 گوشی پرچم‌دار دیگر ارزش خرید ندارند +عکس

بعد از مدت‌ها بلک‌بری تصمیم به استفاده از اندروید در محصولات خود گرفت ولی اصالت خود یعنی کیبورد را نیز حفظ کرد. این گوشی کیفیت بالایی دارد و زیباست ولی امکانات آن در برابر قیمتش که نزدیک به ۲ میلیون تومان است، مناسب نیست. برای مثال پردازنده اسنپدراگون ۸۰۸ که در این مدل استفاده شده در ال‌جی G4 نیز یافت می‌شود که قیمت بسیار پایین‌تری دارد و همچنین دوربین آن نیز از بلک‌بری Priv بهتر است. پس اگر قصد خرید این دستگاه را دارید، مقادیری صبر کنید تا اصالت و کارایی را با قیمت مناسب‌تری صاحب شوید.
 
ایسوس Zenfone Zoom
 
این 5 گوشی پرچم‌دار دیگر ارزش خرید ندارند +عکس

asus-zenfone-zoomایسوس با معرفی این دستگاه، خواهان تغییر در نحوه عکس‌برداری با تلفن‌های همراه بود و برای رسیدن به این هدف دوربین بزرگی را در بدنه ایسوس Zenfone Zoom قرار داد، ولی توجه زیادی به وزن و ضخامت آن نکرد! هر چند کیفیت این دوربین تقریبا مناسب است ولی با توجه به وزن، ضخامت و مهم‌تر از همه قیمت آن دیگر مناسب نیست!

شما با هزینه‌ای کمتر می‌توانید دستگاهی خوش‌دست‌تر با دوربینی برابر (نه از نظر زوم) و حتی با کیفیت‌تر تهیه کنید. پس اگر قصد خرید این مدل را دارید بهتر است منصرف شوید زیرا خرید آن با قیمت حدودی ۱.۷۰۰.۰۰۰ تومان کار منطقی نیست.

منبع: آی‌تی‌رسان


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


3 جولای 2016 ... خرید گوشی تازه لذت خاص خود را دارد ولی اگر خرید، در زمان نامناسب و یا با قیمت عجیب انجام شود، این لذت تبدیل به عذاب خواهد شد.3 جولای 2016 ... خرید گوشی تازه لذت خاص خود را دارد ولی اگر خرید، در زمان نامناسب و یا با قیمت عجیب انجام شود، این لذت تبدیل به عذاب خواهد شد.در مطلب زیر به معرفی 5 پرچمدار که در حال حاضر ارزش خرید پایینی دارند میپردازیم. ... به دیگر پرچمداران در ایران بالاتر است، البته علت قرارگیری این دو گوشی در این ...25 ژوئن 2016 ... این گوشی مزایای زیادی دارد که مهمترین آن باتری فوقالعاده است که متاسفانه در نسلهای جدید ... این 5 گوشی پرچمدار دیگر ارزش خرید ندارند عکس.24 سپتامبر 2016 ... در این مقاله همانند دیگر مقالههای راهنمای خرید در شهر سخت افزار ما یک ... سیستم عامل این گوشی اندروید 4.4.2 است و برای آن خبری از اندروید 5 ... هواوی متخصص تولید گوشی های ارزان قیمت با ارزش خرید بالاست، نمونه آن ... را دارد، فلاش LED به این دوربین کمک می کند با دیافراگم f2.2 عکسهای خوبی را در تاریکی شکار کند.25 ژوئن 2016 ... 5 گوشی پرچم دار قدیمی که ارزش خرید دارند عکس ... این گوشی مزایای زیادی دارد که مهم ترین آن باتری فوق العاده است که متاسفانه در نسل های جدید پرچم دارهای سونی افت قابل توجهی نسبت به قبل .... کشف گنجی پنهان در گنجی دیگر ...4 جولای 2016 ... به گزارش سرویس گوناگون جام نیـوز، معمولا در زمان ورود گوشیهای جدید به کشور، قیمت اولیه تفاوت زیادی با بهای جهانی دارد و یا قیمتی که برای ...چندرسانه ای. این 5 گوشی پرچمدار دیگر ارزش خرید ندارند! تصاویر ... مجاهدان لبنانی و اعضای حزبالله لبنان حضور پررنگی در میان مدافعان حرم دارند. آنها در این راه شهدای ...در این پست 15 گوشی پرچمدار حال حاضر بازار را معرفی. ... یکی از این قابلیتها Snap Note نام دارد که میتوانید با استفاده از آن از متن عکس بگیرید و آن را تبدیل به ...قبل از آغاز این مقایسه، بیایید تا کمی با مشخصات دوربین این گوشیهای هوشمند و پر ادعا، ... هدف ما، تنها معرفی بهترین عکاس برای شما و خریداران است و هیچ انگیزه دیگری را ... ۵- به دلیل عکسهای زیادی که در مقاله وجود دارد، ممکن است لود کامل تصاویر کمی ..... با دو گوشی فوق، اگر به لحاظ قیمت بخواهیم انتخاب کنیم، محصول الجی ارزش خرید ...


کلماتی برای این موضوع

این گوشی را هرگز از بازار نخرید به روز رسانی به طور معمول در آی‌تی‌رسان، ما توصیه به خرید گوشی‌هایی می‌کنیم که برای شما مناسب نقد و بررسی تخصصی گوشی گلکسی سامسونگ؛ …همان گونه که از مشخصات نیز پیداست شارژر این گوشی از قدرت کافی برای شارژ سریع گوشی بهره راهنمای جامع خرید لنزهای مخصوص گوشی موبایل زومیتاولنز انواع مخصوص لنزهای گوشی موبایل را برای بالا بردن سطح کیفیت عکاسی در اختیار بهترین گوشی‌های هواوی در بازار که بایستی بخریددر این مطلب می‌خواهیم ۵ گوشی برتر هواوی که ارزش خرید بالایی نسبت به قیمت‌شان دارند بررسی تخصصی ؛ ابرقهرمان سامسونگبررسیتخصصیگوشی‌های هوشمند با صفحه‌نمایش بزرگ جزو محبوب‌ترین وسیله‌های کامپیوتری هستندنکاتی که هنگام خرید گوشی موبایل باید به آنها …نکاتی که هنگام خرید گوشی موبایل باید به آنها توجه کنید طراحی گوشی موبایل چه گوشی بررسی گلکسی اس سامسونگ …این ویدئو با دوربین آیفون ‌ فیلمبرداری شده است پس از تماشای بررسی ویدئویی گلکسی اس آیفون اصلی را از تقلبی تشخیص دهیدآیفوناصلیراازجی اس ام کپی کاری چینی‌ها از لباس‌های مارک دار گرفته تا گوشی موبایل و حتی ماشین‌های نظرات کاربران در مورد گوشی …سلام خدمت دوستان من این گوشی رو امروز رفتم خریدم گوشی قبلی من هستواقعا از خریدش ترفندهای موبایل، دنیای موبایل، تبلت،ترفند …سرعت اینترنت گوشی های خود را با این راه ها افزایش دهیدتصاویر ایمیل های خود را با این


ادامه مطلب ...

ساخت سدی دیگر بدون مطالعات باستان شناسی

[ad_1]
ساخت سدی دیگر بدون مطالعات باستان شناسی

خبرگزاری آریا-رئیس پژوهشکده باستان شناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری از ساخت سد تنگ سرخ در استان فارس بدون مطالعات باستان شناسی خبر داد.
به گزارش خبرگزاری آریا، حمیده چوبک رئیس پژوهشکده باستان شناسی در نامه ای به مدیر کل میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان فارس خواستار اعزام نماینده برای بازدید از عملیات ساخت سد تنگ سرخ و تهیه گزارش عملیات اجرایی آن شد.
چوبک در نامه خود با اشاره به مکاتبات متعدد پژوهشکده باستان شناسی با مجری سد تنگ سرخ شیراز نوشته است: شرکت آب منطقه ای استان فارس برخلاف بند ج ماده 114 قانون برنامه 5 ساله چهارم توسعه و طی مراحل قانونی مطالعات فرهنگی – تاریخی طرح های عمرانی در مرحله امکان سنجی ، اقدام به ساخت و ساز و عملیات اجرایی در محدوده این سد کرده است.
او با تاکید بر بی توجهی مجری سد به اخطارهای پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری و پاسخگونبودن به آنها ، خواستار اعزام کارشناسان توسط اداره کل میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری فارس به محل ساخت سد و شبکه آن برای ارزیابی وضعیت موجود و مراحل عملیات اجرایی این طرح عمرانی شده است.
گفتنی است که براساس بند ج ماده 114 قانون برنامه 5ساله چهارم تمامی وزارتخانه ها ، سازمان ها و موسسات دولتی موظفند قبل از اجرای طرح های عمرانی گسترده و درمرحله امکان سنجی و مکان یابی نسبت به انجام مطالعات فرهنگی – تاریخی میراث فرهنگی درآن خصوص اقدام کنند و در طراحی و مکان یابی طرح های یادشده نتایج مطالعات را رعایت کنند.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

نانومحصول پیش روی شما با استفاده از تکنولوژی نانو بدون نیاز به برق و باتری و با قابلیت جغرافیای طبیعی اقلیم شناسیفصل چهارم شهر و شهرنشینی در دوره معاصر مجموعه نا به سامانیها و هرج و مرج ها در دوران مهندسی و علم مواد آرشیو علم و مهندسی مواد به بررسی انواع ماده ها، ساختار آنها، خواص و کابردشان می پردازدآموزش ماهیگیری لوازم ماهیگیریفروش آموزش فارسی ماهیگیری و شکار ماهیانی کپور فیتوفاک گربه ماهی ماهیان گوشتخوارهمه چیز در مورد گاوها آرشیو سایت علمی دانشجویان …پرورش گاو هنگامیکه از یافتن گاوهای مریض در ابتدای دوره بیماری


ادامه مطلب ...

قرآن و دیگر کتاب‌های آسمانی (1)

[ad_1]

مقدّمه

گرچه آیین‌های آسمانی دارای مشترکات فراوانی به ویژه در جوهره و اصول اعتقادی و معارف الهی هستند، ولی به دلیل خاتمیّت رسالت پیامبر عظیم‌الشأن اسلام (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) و بهره‌مندی آن از کامل‌ترین قانون وحیانی، یعنی قرآن کریم، تنها آیین پذیرفته شده از دیدگاه قرآن کریم، «دین اسلام» (1) اسـت و اعتبار آیین‌های آسمانی پیشین، صرفاً محدود به قلمرو زمانی و مکانی و نیز پیروان خاصّ آن‌ها در شرایط و احوال ویژه‌ای بوده؛ به همین جهت به اعتقاد مسلمانان، دین مبین اسلام ناسخ شرایع انبیای پیشین اسـت. البته واژه «اسلام» به مفهوم عام قرآنی آن، نامی اسـت برای دین مشترک همه‌ی انبیای الهی، (2) و چنان که اشاره شد، همه ادیان الهی در اصل توحید، یعنی عبودیت و تسلیم در برابر خدای یگانه، مشترکند؛ از این‌رو، قرآن کریم صراحتاً پیروان آیین‌های یهود و مسیحیّت را بدان فرا خوانده اسـت:
یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى کَلَمَةٍ سَوَاء بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا (3)
ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان اسـت؛ که جز خدای یگانه را نپرستیم و چیزی را شریک او قرار ندهیم.
نوع رابطه‌ای که قرآن کریم میان آیین الهی اسلام و دیگر آیین‌های الهی گذشته نشان می‌دهد، این اسـت که پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) آورنده‌ی آخرین وحی الهی و دین جامع و کامل و «مُصَدِّق» کتاب‌های آسمانی پیشین و «مُهَیمِن» (مراقب و مشرف و حاکم) بر آن‌هاست:
وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتَابِ وَمُهَیْمِنًا عَلَیْهِ (4)
و این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم، در حالی که کتاب‌های پیشین را تصدیق می‌کند و نگاهبان آن‌هاست.
قرآن کریم پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) را هرگز پیرو احکام و مقرّرات شرایع پیشین معرّفی ننموده اسـت، بلکه همواره او را به عنوان رسول و کسی که دین او بر همه‌ی ادیان دیگر غلبه خواهد یافت، به مخاطبان خویش شناسانده اسـت:
هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ (5)
او کسی اسـت که رسول خدا را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه‌ی آیین‌ها چیره سازد؛ هرچند مشرکان خوش نداشته باشند.

1- تورات و انجیل از نگاه قرآن کریم

قرآن کریم گرچه نسبت به اصل تورات و انجیل به دیده‌ی احترام و قبول می‌نگرد، (6) در عین‌حال، تورات و انجیل فعلی را که در دسترس پیروان این دو آیین اسـت، دست نوشته‌ی مردم و تحریف شده از سوی دانشمندان اهل کتاب معرّفی می‌کند! در برخی از آیات قرآن، به مسأله تحریف تورات اشاره شده اسـت، از آن جمله: (7)
مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ (8)
بعضی از یهودیان، سخنان را از جایگاه‌های خود تحریف می‌کنند.
علاوه بر شواهد قرآنی فراوان، از نظر تاریخی نیز دانشمندان و محقّقان اتّفاق‌نظر دارند که نسخه‌ی اصلی تورات و نیز نسخه‌های عهد عتیق به دست سپاه بختنّصر ناپدید گردیده اسـت. و وقتی که انتیوکس، پادشاه پادشاهان فرنگ، اورشلیم را فتح کرد، همه‌ی نسخه‌های عهد عتیق را سوزاند و فرمان قتل کسانی را که نسخه‌ای از عهد عتیق نزد آنان بود صادر کرد، این حادثه بیش از صدسال پیش از میلاد مسیح (علیه‌السلام) رخ داده اسـت. (9)
از مقایسه‌ی داستان‌ها و دیگر موضوعات موجود در تورات، با و معارف قرآنی، این حقیقت نیز کشف می‌شود که تورات کنونی، تورات فرود آمده از جانب خداوند متعال نیست، بلکه به گفته‌ی پژوهش‌گران و مورّخان، همه‌ی مطالب آن با قلم یهودیان به رشته‌ی تحریر درآمده اسـت. (10) در مواضعی از تورات فعلی، بر محرَّف بودن خود تصریح شده اسـت: (11)
1-لیکن وحی یهوه را دیگر ذکر منمایید زیرا کلام هر کس وحی او خواهد بود چونکه کلام خدا حیّ یعنی یهود صبایوت خدای ما را منحرف ساخته‌اید (ارمیاء: باب 23: 36).
2- لهذا خداوند می‌گوید اینک من به ضد این انبیایی که کلام مرا از یکدیگر می‌دزدند هستم* و خداوند می‌گوید اینک من به ضد این انبیا هستم که زبان خویش را بکار برده می‌گویند او گفه اسـت* و خداوند می‌گوید اینک من به ضد اینان هستم که به خواب‌های دروغ نبوّت می‌کنند و آن‌ها را بیان کرده قوم مرا به دروغ‌ها و خیال‌های خود گمراه می‌نمایند و من ایشان را نفرستادم و مأمور نکردم پس خداوند می‌گوید که به این قوم هیچ نفع نخواهند رسانید (ارمیاء: باب 23: 30 تا 32).
3- ... رؤیای باطل و غیب‌گویی کاذب می‌بینند و می‌گویند خداوند می‌فرماید با آن که خداوند ایشان را نفرستاده اسـت و مردمان را امیدوار می‌سازند به این که کلام ثابت خواهد شد * آیا رؤیای باطل ندیدید و غیب‌گویی کاذب را ذکر نکردید چونکه گفتید خداوند می‌فرماید با آن که من تکلّم ننمودم. (حزقیال: 13: 6 و 7). (12)

2- گزارش‌های قرآن کریم درباره‌ی یهود

واژه‌ی «یهود» از ریشه‌های «هَود» به معنای بازگشت توأم با نرمی و آرامش اسـت. راغب در مفردات خود از برخی نقل می‌کند که نام‌گذاری قوم «یهود» به خاطر سخنی اسـت که نمایندگان آنان با خدا داشتند. نمایندگان بنی‌اسرائیل در میعادگاه خدا، کوه طور، با مشاهده‌ی آثار و نشانه‌های قدرت الهی، دست به راز و نیاز و توبه برداشتند و گفتند: ما به سوی تو بازگشت کرده‌ایم. (13)
در واقع این نام، یک نوع مدح و ستایش از آنان بوده و زنده کننده‌ی خاطره‌ی بازگشت آنان به سوی خدا اسـت ولی به تدریج معنای اصلی آن فراموش شده و به صورت نامی ویژه برای قوم بنی‌اسرائیل باقی مانده اسـت. (14)
برخی دیگر از مفسّران، نظیر ابوالفتوح رازی (15)، واژه‌ی «یهود» را برگرفته از کلمه‌ی «یهوذا» که نام یکی از فرزندان یعقوب اسـت، دانسته و گفته‌اند حرف «ذال» در این نام به «دال» بدل گردیده اسـت. (16)
واژه‌ی «الیَهُود» و مفرد آن «یَهودِیّ» هشت‌بار در قرآن کریم تکرار شده اسـت:
وَقَالَتِ الْیَهُودُ لَیْسَتِ النَّصَارَى عَلَىَ شَیْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَیْسَتِ الْیَهُودُ عَلَى شَیْءٍ وَهُمْ یَتْلُونَ الْکِتَابَ (17)
یهودیان گفتند: مسیحیان هیچ منزلتی ندارند و مسیحیان نیز گفتند:
یهودیان هیچ منزلتی ندارند؛ این در حالی اسـت که آنان کتاب [آسمانی خود] را تلاوت می‌کنند.
مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا وَلاَ نَصْرَانِیًّا وَلَکِن کَانَ حَنِیفًا مُّسْلِمًا (18)
ابراهیم، نه یهودی بود و نه نصرانی، بلکه حقّ‌گرایی فرمانبردار بود. از دیگر مشتقات آن، جمعاً بیست و یک کلمه در قرآن کریم آمده اسـت؛ ده بار واژه‌ی «هَادُوا»، یک بار واژه‌ی «هُدنَا» و ده مورد کلمه «هُود»، (19) که هفت مورد آن، نام پیامبر بزرگ قوم عاد و سه مورد دیگر آن به معنای یهود در برابر نصارا اسـت.

3- ویژگی‌های یهود در قرآن کریم

قرآن کریم در آیات بسیاری، چهره‌ی یهود را به خوبی ترسیم نموده اسـت؛ ویژگی‌ها و خصلت‌های روحی و اخلاقی، رفتارهای اجتماعی، پیشینه‌ی تاریخی و معتقدات دینی و فرهنگی، برخوردهای گوناگون با پیامبران الهی، ابتلا به انواع کیفرهای دنیوی و ... همه از جمله مواردی اسـت که در آیات قرآن مطرح شده اسـت؛ به نظر می‌رسد بارزترین ویژگی‌های اخلاقی و اعمال ناپسند آنان، تحریف و قلب حقایق (20) و حسّ نژادپرستی شدید و نتیجتاً، ابراز حقد و کینه نسبت به پیامبر اسلام (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) اسـت. در این‌جا، فقط برای آشنایی با این ویژگی‌ها به طور فشرده، عناوین و آیات مربوط به آن‌ها را ذکر می‌کنیم:

1)پیمان‌شکنی:

بقره، آیه‌ی 83، 100 و 101؛ آل‌عمران، آیه‌ی 187؛ نساء، آیه‌ی 155 و مائده، آیه‌ی 13 و 70.

2) عدم التزام عملی به تورات:

آل‌عمران، آیه‌ی 93؛ مائده، آیه‌ی 66 و 68 و جمعه، 5.

3) تحریف تورات و کلام الهی:

بقره، آیه‌ی 75، 78 و 79؛ آل‌عمران، آیه‌ی 23، 24 و 78؛ نساء، آیه‌ی 46 و مائده، آیه‌ی 13 و 41.

4) رویارویی با حضرت موسی و سرپیچی از فرمان پیامبران الهی:

درخواست رؤیت خداوند: بقره، آیه‌ی 55 و 59؛ نساء، آیه‌ی 153؛ طلب نزول نعمت‌های الهی: بقره، آیه‌ی 61؛ سخت‌گیری در ذبح گاو: بقره، آیه‌ی 67 تا 71؛ طرد قرآن کریم: بقره، آیه‌ی 89، 91، 101 و 102؛ تنها گذاردن پیامبران در نبرد علیه دشمنان: بقره، آیه‌ی 246، 247 و 249و مائده، آیه‌ی 20 تا 26؛ قتل پیامبران: بقره، آیه‌ی 61، 87، 91؛ آل عمران، آیه‌ی 112، 181 و 183؛ نساء، آیه‌ی 155 و مائده، آیه‌ی 70؛ قساوت قلب: بقره، آیه‌ی 74، 88؛ نساء، آیه‌ی 155؛ مائده، آیه‌ی 13و حدید، آیه‌ی 16؛ فساد در روی زمین: آل‌عمران، آیه‌ی 23، 98، 99؛ مائده، آیه‌‌ی 64 و اسراء، آیه‌ی 4.

5) پندارها، گفتارها و عملکردهای ناشایست:

خداوند ناتوان و فقیر اسـت: آل‌عمران، آیه‌ی 181 و مائده، آیه‌ی 64؛ ادعای این که آنان فرزندان و دوستان خدایند: مائده، آیه‌ی 18 و جمعه، 6 ؛ دروغ و افترا بر خداوند: آل‌عمران، آیه‌ی 78؛ اعتقاد به این که عُزَیر فرزند خدا اسـت: توبه، آیه‌ی 30؛ گوساله‌پرستی: بقره، آیه‌ی 54، 92 و 93؛ نساء، آیه‌ی 153؛ اعراف، آیه‌ی 148 و 152؛ سخن ناروا درباره‌ی حضرت عیسی (علیه‌السلام) و مریم (علیها السلام): نساء، آیه‌ی 156؛ پندار نادرستِ کشتن حضرت عیسی (علیه‌السلام): نساء، آیه‌ی 157 و 158؛ پیروی بدون قید و شرط از اَحبار: توبه، آیه‌ی 31؛ حرام‌خواری و خوردن ربا: نساء، آیه‌ی 160 و 161؛ مائده، آیه‌ی 42 و 43 و توبه، آیه‌ی 34؛ ترس از مرگ و حرص و آزمندی نسبت به دنیا: بقره، آیه‌ی 94 تا 96؛ ترس در برابر مؤمنان: حشر، 13 و 14 و جمعه، 6 تا 8؛ پندار واهی در مورد تخفیف عذاب الهی: بقره، آیه‌ی 80 و 81؛ تکبّر و استکبار در برابر حق: بقره، آیه‌ی 87، 89، 91، 93، 101؛ گمان باطل در مورد انحصاری بودن بهشت: بقره، آیه‌ی 111 و 112 و 135؛ عداوت با جبرئیل: بقره، آیه‌ی 97 و 98.

6) کینه‌توزی علیه پیامبر اسلام (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم): بقره، آیه 109، 120 و مائده، 68.

7) گرفتار شدن به عذاب الهی:

مورد لعن الهی قرار گرفتن: بقره، آیه‌ی 88 و 89 و 159؛ نساء، آیه‌ی 46، 47، 51 و 52؛ مائده، آیه‌ی 13، 64، 78 و 79؛ ابتلا به ذلّت و خواری و خشم خداوند: بقره، آیه‌ی 61 و 90؛ آل‌عمران، آیه‌ی 112؛ اعراف، آیه‌ی 152؛ مسخ شدن به شکل بوزینه: بقره، آیه‌ی 65؛ مائده، آیه‌ی 60 و اعراف، 166؛ محرومیّت از نعمت‌های الهی: نساء، آیه‌ی 160.

4- شواهد قرآنی درباره‌ی احکام و معارف تورات (21)

قبلاً یادآور شدیم که قرآن تورات اصلی را کتاب‌ آسمانی و وحی الهی می‌شناسد و آن را تصدیق و تأیید می‌کند؛ همان‌طور که حضرت عیسی (علیه‌السلام) نیز بر آن گواهی داده اسـت. (22) قرآن ضمن معرّفی تورات و انجیل و بیان اوصافی نظیر هدایت و نور برای مردم، (23) در بردارنده‌ی حکم الهی، (24) موعظه و بیان و تفصیل هر چیز (25)، امام و رحمت، جدا کننده حق از باطل، (26) روشنایی و ذکر برای پرواپیشگان، (27) یادآور می‌شود که اگر پیروان آیین موسی و عیسی (علیهما‌السلام) به محتویات و دستورات آن‌ها عمل می‌نمودند، برکات و نعمت‌های الهی از هر طرف بر آنان فرود می‌آمد. (28) در این‌جا، در پرتو آیات قرآن، به طور مختصر با برخی از احکام و معارف توراتی و نیز سیره و منش پیروان آیین یهود آشنا می‌شویم:

4 -1- حکم وجوب روزه

در آیه‌ی 183 سوره‌ی بقره آمده اسـت:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ.
ای افرادی که ایمان آورده‌اید! روزه بر شما واجب گردیده، آن چنان که بر امّت‌های پیش از شما نیز واجب بوده اسـت.
از این آیه استفاده می‌شود که روزه در ردیف عبادات دیگر، در آیین‌های بزرگ الهی پیش از آیین اسلام نیز بوده اسـت. از تورات کنونی نیز بر می‌آید که حضرت موسی (علیه‌السلام) چهل روز روزه داشته اسـت، چنان که در سِفر تثنیه آمده اسـت:
هنگامیکه من به کوه بر می‌آمدم تا لوح‌های سنگ یعنی لوح‌های عهدی را که خداوند با شما بست بگیرم آن‌گاه چهل روز و چهل شب در کوه ماندم نه نان خوردم و نه آب نوشیدم. (29)
در قاموس کتاب مقدّس نیز آمده اسـت:
قوم یهود غالباً در موقعی که فرصت یافته، می‌خواستند اظهار عجز و تواضع در حضور خدا نمایند، روزه می‌داشتند تا به گناهان خود اعتراف نموده، بواسطه‌ی روزه و توبه، رضای حضرت اقدس الهی را تحصیل نمایند. (30)

4 -2- حلّیّت همه‌ی غذاهای پاک برای بنی‌اسرائیل

در آیه‌ی شریفه‌ی 93، سوره‌ی آل عمران می‌خوانیم:
کُلُّ الطَّعَامِ کَانَ حِلاًّ لِّبَنِی إِسْرَائِیلَ إِلاَّ مَا حَرَّمَ إِسْرَائِیلُ عَلَى نَفْسِهِ مِن قَبْلِ أَن تُنَزَّلَ التَّوْرَاةُ قُلْ فَأْتُواْ بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ.
همه‌ی غذاها بر بنی‌اسرائیل حلال بود، جز آن‌چه اسرائیل پیش ازنزول تورات، بر خود تحریم کرده بود؛ بگو: اگر راست می‌گویید تورات را بیاورید و بخوانید.
این آیه با صراحت بیان می‌دارد که قبل از نزول تورات، هیچ نوع غذای پاکیز‌ای بر بنی‌اسرائیل حرام نبوده اسـت؛ گرچه پس از نزول تورات و ظهور حضرت موسی‌بن عمران (علیه‌السلام) بر اثر ظلم و ستم یهود، بخشی از غذاهای پاکیزه جهت مجازات آنان، بر آن‌ها تحریم گردید. (31) و نیز اظهار بعضی از یهودیان مبنی بر این که برخی از غذاها، مانند شیر و گوشت شتر در آیین ابراهیم (علیه‌السلام) حرام بوده اسـت و یهودیان نیز به تبعیّت از آن حضرت، آن‌ها را بر خود حرام دانسته‌اند، مردود شمرده شده اسـت. (32) خداوند در این آیه به پیامبرش دستور می‌دهد تا از یهود بخواهد که تورات موجود نزد خود را بیاورند و بخوانند تا ادّعای نادرست آنان در مورد تحریم غذاها روشن گردد.
از تورات استفاده می‌شود که یهود، گوشت شتر و سایر سُم چاکان را حرام می‌دانند؛ ممکن اسـت این تحریم به جهت مجازات آنان باشد. در سِفر لاویان آمده اسـت:
امّا از نشخوار کنندگان و شکافتکانِ سُمّ، این‌ها را نخورید یعنی شتر زیرا نشخوار می‌کند لیکن شکافته سم نیست آن برای شما نجس اسـت. (33)

4 -3- حکم قتل نفس

در آیه‌ی 32 سوره‌ی مائده پس از بیان داستان فرزندان آدم (علیه‌السلام) آمده اسـت:
مِنْ أَجْلِ ذَلِکَ کَتَبْنَا عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً وَ مَن أَحیاهَا فَکانَّمَا أَحیَی النَّاسَ جَمِیعاً
به همین دلیل، بر بنی‌اسرائیل مقرّر داشتیم که هرگاه کسی انسانی را بدون ارتکاب قتل و بدون فساد در روی زمین، به قتل برساند، چنان اسـت که گویا همه‌ی انسان‌ها را کشته اسـت و کسی که انسانی را از مرگ نجات دهد، گویا همه انسان‌ها را از مرگ نجات داده اسـت.
شایان ذکر اسـت، حکمی که در آیه بیان گردیده اسـت، اختصاص به بنی‌اسرائیل ندارد و ذکر نام بنی‌اسرائیل در این‌جا به این علّت اسـت که قتل و خون‌ریزی با انگیزه‌ی حسدورزی و برتری طلبی در میان آنان فراوان بوده اسـت؛ از این‌رو، در پایان آیه نیز به قانون شکنی و تعدّی بنی‌اسرائیل اشاره نموده اسـت و می‌افزاید:
وَلَقَدْ جَاء تْهُمْ رُسُلُنَا بِالبَیِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِکَ فِی الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ
پیامبران ما با دلایل آشکار برای ارشاد آنان آمدند، ولی بسیاری از آنان پا را فراتر نهاده، در روی زمین به زیاده‌روی پرداختند. (34)

4-4- حکم زنای مُحصِنه

در آیات 41 تا 43 سوره‌ی مائده به مراجعه‌ی برخی از بزرگان یهود مدینه به پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) و استفسار حکم زنای مُحصِنه از آن حضرت اشاره دارد:
وَکَیْفَ یُحَکِّمُونَکَ وَعِندَهُمُ التَّوْرَاةُ فِیهَا حُکْمُ اللّهِ ثُمَّ یَتَوَلَّوْنَ مِن بَعْدِ ذَلِکَ وَمَا أُوْلَئِکَ بِالْمُؤْمِنِینَ
و آنان چگونه تو را به داوری می‌طلبند، در حالی که تورات نزد ایشان اسـت و در آن حکم خدا وجود دارد. آن‌گاه پس از داوری خواستن از حکم تو روی برمی‌تابند و آنان مؤمن نیستند. (35)
این آیه و دو آیه پیشین، بحث پیرامون داوری خواستن یهود از پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) را تعقیب می‌کند. در شأن نزول آیات، روایات متعددی وارد شده اسـت که از همه روشن‌تر، روایتی اسـت که از امام باقر (علیه‌السلام) در این زمینه نقل گردیده اسـت:
یکی از سران و اشراف یهود خیبر که دارای همسر بود، با زن شوهرداری که او نیز از خانواد‌ه‌های سرشاس خیبر به شمار می‌آمد، عمل منافی عفت انجام داد. یهودیان برای فرار از اجرای حکم تورات (رجم) درصدد برآمدند تا حکم این حادثه را از پیامبر اسلام (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) بپرسند. بدین جهت، گروهی از بزرگان یهود مدینه به خدمت پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) شتافتند. پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) فرمود: آیا هر چه حکم کنم می‌پذیرید؟» آنان گفتند: برای همین نزد تو آمده‌ایم! در این هنگام حکم رجم زنای محصنه نازل گردید؛ ولی آنان از پذیرفتن آن ابا کردند. پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) فرمود: این همان حکمی اسـت که در تورات شما نیز آمده اسـت. آیا موافقید که یکی از شما را به داوری بطلبم و هر چه او از زبان تورات نقل کرد بپذیرید؟ گفتند: آری. پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) فرمود: ابن‌صوریا (36) که در فدک زندگی می‌کند چگونه عالمی اسـت؟ گفتند: او از همه‌ی یهود به تورات آشناتر اسـت. به دنبال او فرستادند. هنگامی که او نزد پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) آمد، حضرت به او فرمود: ترا به خداوند یگانه‌ای که تورات را بر موسی (علیه‌السلام) نازل کرد و دریا را برای نجات شما شکافت و دشمن شما، فرعون را غرق نمود و در بیابان، شما را از مواهب خود بهره‌مند ساخت سوگند می‌دهم؛ بگو آیا حکم سنگ‌باران در چنین موردی در تورات بر شما نازل شده اسـت یا نه؟ او در پاسخ گفت: سوگندی به من دادی که ناچارم بگویم، آری چنین حکمی در تورات آمده اسـت. پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) فرمود: چرا از اجرای این حکم سرپیچی می‌کنید؟ وی در جواب، علّت عدم اجرای حکم رجم را استنکاف و اعتراض خویشان بزهکار ذکر کرد. در این هنگام، پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) دستور داد که آن مرد و زن را در مقابل مسجد سنگسار کنند. و فرمود: خدایا من نخستین کسی هستم که حکم تو را زنده نمودم، بعد از آن که یهودیان آن را زیرپا گذاشتند. (37)
در تورات کنونی نیز همین حکم رجم آمده اسـت:
اگر مردی یافت شود که با زن شوهرداری هم بستر شده باشد، پس هر دو یعنی مردیکه با زن خوابیده اسـت و زن کشته شوند پس بدی را از اسرائیل دور کرده * اگر دختر باکره بمردی نامزد شود و دیگری او را در شهر یافته با او همبستر شود، پس هر دوی ایشان نزد دروازه‌ی شهر بیرون آورده ایشانرا با سنگ‌ها سنگسار کنند تا بمیرند. (38)

4 -5- حکم قصاص

در آیه‌ 45 سوره‌ی مائده می‌خوانیم:
وَکَتَبْنَا عَلَیْهِمْ فِیهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَیْنَ بِالْعَیْنِ وَالأَنفَ بِالأَنفِ وَالأُذُنَ بِالأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ کَفَّارَةٌ لَّهُ وَمَن لَّمْ یَحْکُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ
و بر آنان (بنی‌اسرائیل) در آن (تورات) مقرّر داشتیم که جان در مقابل جان، چشم در مقابل چشم و بینی در برابر بینی و گوش در برابر گوش و دندان در برابر دندان اسـت؛ و هر زخمی قصاص دارد و اگر کسی آن را ببخشد، کفّاره‌ی (گناهان) او به حساب می‌آید و هر کس به احکامی که خداوند نازل کرده، حکم نکند ستم‌گر اسـت.
این آیه، برابری و مساوات در مسأله قصاص نفس و اعضا و جوارح بدن را بیان می‌دارد و نابرابری‌هایی را که در این مورد، در بیان برخی از طوایف یهود مدینه وجود داشت، مردود شمرده، این حکم را نه تنها مربوط به آیین اسلام، بلکه از جمله‌ی احکام آیین یهود می‌داند. (39) شایان توجّه اسـت که در تورات کنونی نیز چنین آمده اسـت:
و اگر اذیتی دیگر حاصل شود، آنگاه جان به عوض جان بده* و چشم به عوض چشم و دندان به عوض دندان و دست به عوض دست و پا به عوض پا* و داغ به عوض داغ و زخم به عوض زخم و لطمه به عوض لطمه. (40)
گفتنی اسـت که مساله‌ی قصاص، همانند دیگر احکام اسلامی، شرایط و مقرّراتی دارد که تفصیل آن در کتاب‌های فقه و حقوق آمده اسـت؛ و بدیهی اسـت که این حکم اختصاص به قوم بنی‌اسرائیل و آیین یهود ندارد. (41)

4 -6- بشارت ظهور پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) در کتاب‌های آسمانی

در آیه‌ی 157 سوره‌ی اعراف، آیه‌ی درباره‌ی اوصاف و نشانه‌های پیامبر بزرگ اسلام (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) در تورات و انجیل می‌خوانیم:
الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوبًا عِندَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَیُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَیَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِیَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (42)
آنان که از فرستاده پیامبرِ درس ناخوانده و خط‌نانوشته‌ای پیروی می‌کنند که [نشانه‌های] او را در تورات و انجیل نزد خویش نوشته می‌یابند؛ آنان را به معروف امر می‌کند و از منکر باز می‌دارد، پاکیزه‌ها را برایشان حلال و پلیدی‌ها را بر آنان حرام می‌کند و بارِ گران و زنجیرشان را از آنان فرو می‌نهد.
با توجّه به شواهد معتبر تاریخی و بررسی محتویات تورات و انجیل روشن می‌گردد که این‌ها، کتاب‌های آسمانی نازل شده بر حضرت موسی و حضرت عیسی (علیه‌السلام) نیستند، بلکه آمیزه‌ای از اندیشه‌های بشری و برخی از تعالیم پیامبران الهی هستند که به دست شاگردان و پیروان آنان نوشته شده‌اند.
بنابراین، اگر عباراتی صریح و رسا درباره‌ی آن‌چه که قرآن کریم بدان تصریح نموده اسـت که صفات و نشانه‌های حقّانیّت پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) را در کتاب‌های آسمانی پیشین مشاهده می‌کنند در این دو کتاب دیده نمی‌شود، جای شگفتی نیست؛ زیرا بسیاری از این گونه حقایق و معارف را دانشمندان یهود کتمان نموده و مانع شده‌اند که توده‌ی یهود، چهره‌ی تابناک و نورانی پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) را بشناسند و به آیین مقدّس وی گرایش پیدا کنند. ولی با این وصف، در کتاب‌های موجود نیز نشانه‌هایی از وجود مبارک پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) دیده می‌شود، که به نمونه‌ای از آن‌ها اشاره می‌نماییم:
1-در سِفر پیدایشِ تورات، باب 17: 17 تا 20 آمده اسـت:
و ابراهیم به خدا گفت کاش که اسماعیل در حضور تو زیست کند خدا گفت:... * و امّا در خصوص اسماعیل ترا اجابت فرمودم اینک او را برکت داده بارور گردانم و او را بسیار کثیر گردانم دوازده رئیس از وی پدید آیند و امّتی عظیم از وی به وجود آوردم. (43)
2-در سِفر پیدایش، باب 49: 10 آمده اسـت:
عصا از یهودا دور نخواهد شد * و نه فرمان‌فرمایی از میان پای‌های وی تا شیلو بیاید * و مر او را اطاعت امّت‌ها خواهد بود. (44)
یکی از معانی «شیلو»، فرستادن اسـت که با کلمه رسول‌ یا رسول‌الله هم‌‌معناست. چنان که در قاموس کتاب مقدّس بر آن تصریح شده اسـت.
3- در سِفر تثنیه باب 33: 1 و 2 نیز می‌خوانیم:
و این اسـت برکتی که موسی مرد خدا قبل از وفاتش به بنی‌اسرائیل برکت داده * گفت یَهُوَه از سینا آمده و از سَعیر برایشان طلوع نمود و از جبل فاران درخشان گردید و با کرورهای مقدسین آمده و از دست راست او برای ایشان شریعت آتشین پدید آمد.
پدر آنتُونیو (علی‌قلی جدیدالاسلام) رئیس پیشین دِیر آگوستین‌های اصفهان، در کتاب خود به نام سیف المؤمنین فی قتال المشرکین درباره‌ی کوه فاران و ظهور پیامبر اسلام (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) بحث نسبتاً مفصّلی را مطرح ساخته و به این مناسبت، روایتی را از امام رضا (علیه‌السلام) (45) نقل کرده اسـت:
این که حضرت موسی فرموده اسـت که صاحب از سینا می‌آید، اشاره اسـت به دین حضرت موسی که در کوه طورِ سینا از جانب پروردگار به توسّط آن حضرت بر بندگان آن سبحانه آمده اسـت و آن چه فرموده‌اند که از ساعیر (سَعیر) برای ما طلوع نموده اشاره اسـت به اختر دین و شریعت حضرت عیسی که از جانب پروردگار جلیل در کوه ساعیر از افق سینه جبرئیل بر آن حضرت و امّت بر حق او طلوع نمود؛ و این که فرموده اسـت که در کوه فاران دیده شد اشاره اسـت به دین حضرت حبیب رب‌العالمین یعنی محمّد (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) که از فاران به توسّط آن خاتم پیغمبران از برای بهترین امّت‌ها یعنی امّت آخرالزمان دیده شده اسـت. (46)

4 -7- وعده‌ی حق خداوند در تورات، انجیل و قرآن

در آیه‌ی 111 سوره توبه درباره‌ی مؤمنانِ جهادگر چنین آمده اسـت:
إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالإِنجِیلِ وَالْقُرْآنِ
در حقیقت، خداوند از مؤمنان، جان و مالشان را به [بهای] این که بهشت برای آنان باشد خریده اسـت؛ کسانی که در راه خدا پیکار می‌کنند و می‌کُشند و کشته می‌شوند. [این‌] به عنوان وعده‌ی حقّی در تورات و انجیل و قرآن برعهده‌ی او اسـت.
این آیه بیان می‌کند که جهاد و شهادت در راه خداوند در آیین‌های پیشین نیز مطرح بوده اسـت. مرحوم طبرسی (رحمه الله) در این‌باره به نقل از زجاج می‌گوید:
این سخن بر این مطلب دلالت دارد که پیروان هر آیین مأمور به نبرد و جنگ بوده‌اند و به آنان وعده‌ی بهشت داده شده اسـت. (47)
و چه بسا اصل مسأله جهاد و ایستادگی در برابر دشمنان مربوط به دوران رسالت حضرت موسی (علیه‌السلام) باشد.
در آیات 21 تا 26 سوره‌ی مائده به داستان مبارزه‌ی حضرت موسی (علیه‌السلام) و یاران آن حضرت بر ضدّ ستم‌گران و نافرمانی آنان اشاره شده اسـت. (48)

4 -8- مژده‌ی وراثت زمین

در آیه‌ی 105 سوره‌ی انبیاء، آیه‌ی درباره‌ی وراثت زمین در کتاب زبور آمده اسـت:
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ (49)
در زبور پس از ذکر (تورات) مقرر داشتیم که بندگان صالح من وارثان زمین خواهند شد.
ظاهراً مراد از زبور در این آیه، کتابی اسـت که بر حضرت داود (علیه‌السلام) نازل گردیده اسـت؛ (50) زیرا در آیه‌ی دیگری نیز از آن نام برده شده اسـت. (51) به هر حال، از این آیه استفاده می‌شود که حکومت و وراثت آینده‌ی جهان به دست افراد صالح خواهد افتاد و این حقیقتی اسـت که خداوند متعال در کتاب‌های پیامبران پیشین آن را وعده داده اسـت.
مرحوم علّامه طباطبایی (رحمه الله) در ذیل این آیه از تفسیر القمی نقل می‌کند که مراد از ذکر، همه‌ی کتاب‌های آسمانی‌اند. و آیه‌ی «إِنَّ الْأَرْضَ...». درباره‌ی حضرت قائم (علیه‌السلام) و اصحاب او اسـت. و نیز زبور مشتمل بر پیش‌گویی‌ها و حمد و تمجید و دعاست. (52) مرحوم طبرسی (رحمه الله) نیز در ذیل این آیه، روایاتی را از فریقین در مورد ظهور منجی عالم بشریّت و نوید امن‌الهی در آخرالزمان یادآور شده اسـت. (53) در تفسیر الفرقان، به مصادیق بسیاری از این مژده و نویدالهی اشاره شده اسـت که به دو مورد از آن‌ها بسنده می‌کنیم:
1) در مزمور 37 داود (علیه‌السلام) آمده اسـت:
به سبب شریران خویشتن را مشوش مساز و بر فتنه انگیزان حسد مبر زیرا که مثل علف بزودی بریده می‌شوند و مثل علف سبز پژمرده خواهند شد * ... و امّا منتظران خداوند وراث زمین خواهند بود... و امّا حلیمان وارث زمین خواهند شد... و امّا صالحان را خداوند تأیید می‌کند و خداوند روزهای کاملان را می‌داند و میراث ایشان خواهد تا ابدالآباد * ... صالحان وارث زمین خواهند بود، و در آن تا به ابد سکونت خواهند نمود... منتظر خداوند باش و طریق او را نگاه دار، تا ترا به وراثت زمین برافرازد... و عاقبت شریران منقطع خواهد شد و نجات صالحان از خداوند اسـت. (54)
2) در اِشَعیاء باب 11: 9 و 10 می‌خوانیم:
و در تمامی کوه مقدّس من ضرر و فسادی نخواهند کرد؛ زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود، مثل آب‌هایی که دریا را می‌پوشاند * و در آن روز، واقع خواهد شد که ریشه‌ی یَسَّی به جهة عَلَم قومها بر پا خواهد شد و امّت‌ها آن را خواهند طلبید و سلامتی او با جلال خواهد بود.

ادامه دارد ....

پی‌نوشت‌ها

1. «إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ»؛ آل‌عمران، آیه‌ی 19.
2. یونس، آیه‌ی 72، 84، بقره، آیه‌ی 132؛ آل‌عمران، آیه‌ی 52 و قصص، 53.
3. آل عمران، آیه‌ی 64.
4. مائده، آیه‌ی 48؛ و نیز ر.ک. به: بقره، آیه‌ی 40، 97؛ انعام، آیه‌ی 92؛ فاطر، آیه‌ی 31؛ احقاف، آیه‌ی 30.
5. صفّ، آیه‌ی 9.
6. آل‌عمران، آیه‌ی 3؛ انعام، آیه‌ی 154؛ اعراف، آیه‌ی 145؛ مائده، آیه‌ی 44، 46، 47، 66 و 68؛ حدید، آیه‌ی 27 و ...
7. برای اطّلاع بیش‌تر، ر.ک. به: صیانة القرآن من التحریف، ص 94 تا 117.
8. نساء، آیه‌ی 46؛ همچنین ر.ک. به: بقره، آیه‌ی 75 و 79؛ آل‌عمران، آیه‌ی 71 و 78 و مائده، آیه‌ی 13 و 41.
9.الیهود فی القرآن، ص 38 و 39، به نقل از اظهارالحقّ، ص 133، و الکتاب المقدّس فی‌المیزان، ص 59.
10. همان، ص 40، به نقل از الأسفار المقدّسة فی الأدیان السابقة للإسلام، ص 17؛ موازنه بین ادیان چهارگانه توحیدی (زرتشت، یهود، مسیح، اسلام)، ص 44 - 48؛ تاریخ جامع ادیان، ص 271، و الکتاب المقدّس فی المیزان، ص 61.
11.همان، ص 244.
12.به نظر می‌رسد عبارت‌های ترجمه‌ی عربی کتاب مقدّس گویاتر و دقیق‌تر از ترجمه‌ی فارسی آن باشد؛ ر.ک. به: الکتاب المقدّس.
13.اعراف، آیه‌ی 156: « اِنَّا هُدْنَا إِلَیْکَ».
14. المفردات فی غریب القرآن، مادّه‌ی «هود».
15. رَوض الجِنان و رُوح‌الجَنان، ج 5، ص 300، ذیل آیه‌ی 156 اعراف.
16. لغویان واژه‌ی «یهود» را واژه‌ای بیگانه دانسته‌اند، امّا یقین نداشتند که از عبری و یا از فارسی گرفته شده اسـت. گفته‌اند: هاد، یهود، هوداً به معنای «رجع الی‌ الحق»، از واژه‌ی فارسی «هوده» (به معنای حقّ و راستی، در مقابل بیهوده؛ ر. ک. به: فرهنگ معین) گرفته شده اسـت: هورویتس یادآور می‌شود که در قرآن کریم مراد از «یهود» همیشه یهودیان روزگار حضرت محمّد (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) اسـت و یهودیان سِفر پیدایش به نام «بنی‌اسرائیل» خوانده شده‌اند. آرتور جفری در نهایت می‌گوید: امّا اصل و ریشه‌ی نهایی، همانا واژه‌ی عبری اسـت (واژه‌های دخیل، ص 420).
17. بقره، آیه‌ی 113؛ نیز بقره، 20؛ مائده، آیه‌ی 51، 64، 82 و توبه، آیه‌ی 30.
18. آل عمران، آیه‌ی 67.
19.مرحوم طبرسی (رحمة‌ الله) می‌نویسد: در کلمه‌ی هود سه قول اسـت: الف) جمع هائد که هم شامل جمع مذکّر و مؤنّث می‌شود. «هائد» به معنای تائب و بازگشت کننده به سوی حق اسـت. ب) مصدر که برای مفرد و جمع هر دو به کار می‌رود. ج) اصل «هُود»، «یهود» بوده که «یاء زائده» از آن حذف گردیده اسـت؛ ر.ک. به: مجمع‌البیان، ج 1-2، ص 355، ذیل آیه 111سوره‌ی بقره.
20. مرحوم شهید مطهّری (رحمة الله) می‌گوید: قرآن کلمه‌ی «تحریف» را مخصوصاً در مورد یهودیان به کار برده و با ملاحظه‌ی تاریخ، معلوم می‌شود که آنان قهرمان تحریف در طول تاریخ هستند؛ حماسه حسینی، ج 1، ص 13 و 14.
21. تورات در اصل، واژه‌ای عبری و به معنای شریعت و قانون اسـت و برخی آن را به معنای «آموزش و هدایت» دانسته‌اند؛ سپس بر کتابی که از طرف خداوند بر حضرت موسی (علیه‌السلام) نازل گردیده اطلاق شده اسـت. این واژه به مجموعه‌ی کتب عهد عتیق و یا اسفار پنج‌گانه آن نیز گفته می‌شود، گنجینه‌ای از تلمود، ص 5.
22. آل‌عمران، آیه‌ی 50؛ مائده، آیه‌ی 46 و صفّ، آیه‌ی 6.
23.آل‌عمران، آیه‌ی 4؛ مائده، آیه‌ی 44؛ اسراء، آیه‌ی 2 و غافر، آیه‌ی 53.
24. مائده، آیه‌ی 43.
25. اعراف، آیه‌ی 145.
26. هود، آیه‌ی 17.
27. نساء، آیه‌ی 164.
28. مائده، آیه‌ی 66.
29. سفر تثنیه، باب 9: 9.
30.قاموس کتاب مقدّس، ص 428 و گنجنیه‌ای از تلمود، ص 17، رساله‌ی 9، از بخش موعد (عید) با عنوان «تعنیت» Taanith. «روزه» در باب احکام روزه‌های عمومی.
31. نساء، آیه‌ی 160: «فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَیْهِمْ طَیِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِیلِ اللّهِ کَثِیرًا».
32. از روایات اسلامی بر می‌آید که حضرت یعقوب (=اسرائیل) هنگامی که گوشت شتر می‌خورد، به نوعی بیماری عصبی (عرق نساء) مبتلا می‌شد، لذا تصمیم گرفت که از خوردن آن برای همیشه خودداری کند. پیروان وی نیز در این امر به او اقتدا کردند و به تدریج آن را به عنوان یک دستور دینی و تحریم الهی تصوّر کرده، به خداوند نسبت دادند؛ المیزان، ج 3، ص 349.
33. سِفر لاویان، باب 11: 4 به بعد.
34. مائده، آیه‌ی 32؛ ر.ک. به المیزان، ج 5، ص 314 به بعد؛ التفسیر المنیر، ج 6، ص 156، 159 و 160و الجامع لأحکام القرآن، ج 6، ص 96.
35.مائده، آیه‌ی 43.
36. عبدالله بن صوریا.
37. مجمع‌البیان، ج 3 - 4، ص 333 به بعد؛ المیزان، ج 5، ص 346 و 365 به بعد؛ تفسیر قرطبی، ج 6، ص 115 و التفسیر المنیر، ج 6، ص 193.
38. سفر تثنیه، باب: 22 تا 24.
39. مجمع‌البیان، ج 3 -4، ص 344؛ المیزان، ج 5، ص 351 و 367؛ جامع‌البیان، ج 6، 124 و التفسیر المنیر، ج 6، ص 207.
40. سِفر خروج، باب 21: 12 و 13 و سِفر لاویان، باب 24: 17 تا 20.
41. مسأله‌ی «قصاص» در آیات 178 و 179 سوره‌ی بقره نیز مطرح شده اسـت.
42. و نیز ر.ک. به: صفّ، آیه‌ی 6: «بشارت حضرت عیسی (علیه‌السلام) درباره‌ی پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم)» و فتح، آیه‌ی 29: «اوصاف پیامبر و یارانش در تورات و انجیل».
43. ترجمه و شرح و نقد سِفر پیدایش تورات، ص 217.
44. همان، ص 714.
45. مناظره‌ی امام رضا (علیه‌السلام) با رأس الجالوت، در کتاب الاحتجاج مرحوم طبرسی، ج 2، ص 208 و 210 و نیز در میزان الحکمة، ج 9، ص 613، حدیث 19474، آمده اسـت.
46. همان، ص 374 تا 385. علاوه بر تورات، در اناجیل نیز، به ویژه انجیل یوحنّا، بشاراتی درباره‌ی ظهور پیامبر(صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) آمده اسـت (باب 16 :7). و نیز سیف المؤمنین فی قتال المشرکین، ص 74 - 92؛ رسول الإسلام فی الکتب السماویّة، «قسم البشارات التوراتیّة» و الفرقان فی تفسیر القرآن، ج 26 - 27، ص 215 به بعد. درباره‌ی «فاران» ر. ک. به الهُدی إلی دین المصطفی، ج 2، ص 157 و سِفر پیدایش، باب 21: 18 - 21.
47. مجمع‌البیان، ج 5 - 6، ص 97؛ الفرقان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 308؛ کشف الأسرار و عدّة الأبرار، ج 4، ص 219 و الجامع لأحکام القرآن، ج 8، ص 170. در الفرقان فی تفسیر القرآن، شواهد و نمونه‌هایی از حکم جهاد در تورات و انجیل آورده شده اسـت؛ ر.ک. به: ج 13، ص 211.
48. بقره، آیه‌ی 246 «داستان نافرمانی بنی‌اسرائیل از فرمانده‌ی جنگ».
49. آیه 55، سوره‌ی نور نیز این حقیقت را بیان می‌کند.
50. المیزان، ج 14، ص 329؛ الفرقان فی تفسیر القرآن، ج 16 - 17، ص 377 و مجمع‌البیان، ج 7-8، ص 91.
51. نساء آیه‌ی 163؛ «وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُورًا» و نیز اسراء، آیه‌ی 55.
52. المیزان، ج 14، ص 337.
53. مجمع البیان، ج 7-8، ص 91.
54. مزامیر 37: 40 و 41 و نیز الفرقان فی تفسیر القرآن، ج 16 و 17، ص 379 به بعد.

منبع مقاله :
دیاری، محمدتقی؛ (1383)، پژوهشی در باب اسرائیلیات در تفاسیر قرآن، تهران: دفتر پژوهش و نشر سهروردی، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایتارائه دهنده ابزار رایگان وبلاگ و وب سایت این ابزار به مدیران سایت ها و وبلاگ ها این پیشنهادهایی برای اصلاح الگوهای آموزش قرآن در آموزش و …پیشنهادهایی برای اصلاح الگوهای آموزش قرآن در آموزش و پرورش رهبرمعظم انقلاب در روز قرآن ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادقرآنمشخصات عنوان کتاب آسمانی دین اسلام لقبها قرآن کریم، قرآن مجید نام‌های مشهور قرآن شگفتی‌ها و اعجازهای پزشکی در قرآنبخش اول چکیده نوشتار حاضر پیرامون آیاتی از قرآن است که حاوی مطالب و نکات پزشکی می دروس سوالات تستی پیام آسمانی پایه ی اول متوسطههفتم ویرایش و استخراج بهروز فیض اله زاده شهید مطهری و دیدگاه های تربیتی قرآنقرآن مظهر رحمت و جلوه ربوبیت خداوند و کتاب شناخت و تربیت انسان است و به دلیل برخورداری پیامبران اولوالعزم و کتاب‌های آنها کدام‌اند؟ چرا پیامبران اولوالعزم و کتاب‌های آنها کدام‌اند؟ چرا اولوالعزم نامیده شده‌اند و چرا گروه آموزشی پنجم و ششم کاشان قــرآنگروه آموزشی پنجم و ششم کاشان هر بیماری سخت میکروبی سه مرحله دارد مرحله جایگیری بررسی ظهور موعود از نگاه اسلام و دیگر ادیانمصلح کل و موعود جهانی بنا به بشارت همه کتب و ادیان آسمانی در آخر الزمان خواهد آمد و اکرام یتیم در قرآن کریم و سنت معصومین علیهم … چکیده مقدمه واژه شناسی الف اکرام ب یتیم مصادیق یتیم الف یتیم مصطلح ب جامعه‌ی یتیم


ادامه مطلب ...

قرآن و دیگر کتاب‌های آسمانی (2)

[ad_1]

5- تشابه و تمایز داستان‌های قرآن و عهدین

با مطالعه‌ی دقیق قرآن کریم و کتاب‌های آسمانی پیشین، به ویژه تورات کنونی و مقایسه‌ی معارف و داستان‌های موجود در آن‌ها، به این نتیجه می‌رسیم که گذشته از تفاو‌ت‌های ماهوی قرآن با عهدین از نظر برخورداری از ویژگی اعجاز و جهان‌شمولی، اسلوب و روش خاصّ هدایتی و تربیتی، هماهنگی و انسجام آیات در مفاهیم و مضامین، گرایش و دعوت همگانی به تفکّر و مبانی عقلی، تکیه بر واقعیّت‌ها و عبرت‌های تاریخی، زیبایی تعابیر و شیوایی معانی، تنزیه و تطیهر سیمای پیامبران و اولای الهی و ... اسـت و همه‌ی آن‌ها نشان از برتری قرآن دارد، از جنبه‌های دیگر نیز تفاوت‌هایی میان این دو وجود دارد که قابل تأمّل و بررسی اسـت. از سوی دیگر، وجوه اشتراک و تشابه بسیاری نیز در قرآن کریم و عهدین به ویژه در زمینه‌ی قصّه‌های آن‌ها مشاهده می‌شود. این وجوه تشابه از طرف زمینه‌ی ورود بسیاری از اندیشه‌های انحرافی را در احادیث تفسیری با عنوان «اسرائیلیّات» فراهم نموده اسـت و از طرف دیگر، زمینه‌ی این اتّهام را به وجود آورده اسـت که پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) قصص و معارف قرآن کریم را از کتاب‌های پیشین اقتباس نموده اسـت. در این قسمت، به اختصار به وجوه تشابه و تمایز قرآن و تورات، به ویژه در زمینه‌ی داستان‌های آن‌ها می‌پردازیم.

5 -1- وجوه تشابه

تورات و انجیل، بسیاری از قصص قرآنی، به ویژه داستان‌های پیامبران بزرگ را در بردارند؛ با این تفاوت که در قرآن به طور اجمال آمده، ولی در عهدین با جزئیات و همراه با پیرایه‌هایی ذکر شده‌اند. قبلاً نیز اشاره شد که قرآن کریم به آن بخش از سرگذشت‌ها و زندگی اقوام و امّت‌ها و انبیای پیشین اشاره نموده اسـت که بیش‌تر مشتمر بر جنبه‌های تربیتی و اخلاقی هستند؛ برخلاف عهدین که امور کم اهمیّت و جزئی را نیز مانند تاریخ حوادث، نام و نشان‌های اشخاص، اماکن و ... به تفصیل یادآور شده‌اند.
به عنون نمونه، داستان آدم (علیه‌السلام) هم در قرآن و هم در تورات آمده اسـت. طولانی‌ترین بیان قرآن در این مورد، در سوره‌های بقره و اعراف اسـت. با نگاهی گذرا مشاهده می‌کنیم که قرآن کریم هرگز متعرّض جای‌گاه بهشت آدم (علیه‌السلام)، نوع شجره‌ی ممنوعه، حیوانی که شیطان در پوشش آن وارد بهشت گردید. نام محلّ هبوط آدم و حوّا و دیگر جزئیات قصّه نگردیده اسـت. (55) گرچه در برخی از داستان‌های قرآنی، تکرار دیده می‌شود، در آن‌ها از مطالب بیهوده پرهیز شده اسـت. و نیز قرآن کریم در مورد عیسی (علیه‌السلام) و مریم (علیها السلام) به جهات ویژه‌ای که جنبه‌ی عبرت‌آموزی دارد، مانند معجزات حضرت عیسی (علیه‌السلام) به طور موجز اشاره نموده اسـت، ولی به حسب و نسب حضرت عیسی (علیه‌السلام)، کیفیّت تولّد و زادگاه او، نام افترا زننده بر حضرت مریم (علیها‌السلام)، نوع مائده‌ی آسمانی، حوادث جزئی شفای کوران مادرزاد و بیماران مبتلا به مرض پیسی و احیای مردگان اشاره نشده اسـت؛ برخلاف انجیل که همه‌ی موارد یاد شده را با تفصیل بیان نموده اسـت. (56)
در قرآن کریم داستان‌های بسیاری مطرح شده که مشابه آن‌ها در تورات نیز آمده اسـت. البته در بسیاری از موارد، اختلاف‌هایی نیز بین آن‌ها دیده می‌شود. از داستان‌های مشترک قرآن کریم و تورات می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:
1) سرگذشت آفرینش آسمان، زمین، انسان و به ویژه آدّم و حوّا، شجره‌ی ممنوعه، هبوط آدم و حوّا از بهشت، هابیل و قابیل و ... (57)؛
2) سرگذشت زندگی حضرت نوح (علیه‌السلام) و ماجرای سفینه؛ (58)
3) سرگذشت زندگی حضرت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و داستان ذبح؛ (59)
4) سرگذشت زندگی حضرت لوط (علیه‌السلام) و دختران وی؛ (60)
5) سرگذشت زندگی حضرت یعقوب (علیه‌السلام) و یوسف (علیه‌السلام) با شرح و تفصیل؛ (61)
6) سرگذشت زندگی حضرت موسی (علیه‌السلام) و شعیب و هارون با شرح و تفصیل؛ (62)
7) سرگذشت زندگی حضرت داود (علیه‌السلام)؛ (63)
8) سرگذشت زندگی حضرت یونس (علیه‌السلام) (فرزند متّی، ملقّب به ذوالنّون)؛ (64)
9) سرگذشت زندگی حضرت سلیمان (علیه‌السلام) فرزند داود (علیه‌السلام)؛ (65)
10) سرگذشت زندگی حضرت ایّوب (علیه‌السلام)؛ (66)
11) سرگذشت زندگی حضرت الیسع (علیه‌السلام)، (یوشع بن نون یا الیشع)؛ (67)
12) سرگذشت زندگی ذوالکفل (علیه‌السلام) (حزقیال نبی)؛ (68).
13) سرگذشت زندگی اشموئیل (علیه‌السلام) (شموئیل نبی)؛ (69).
14) سرگذشت زندگی حضرت زکریّا (علیه‌السلام)؛ (70).
15) سرگذشت زندگی حضرت یحیی (علیه‌السلام)؛ (71).
16) سرگذشت زندگی حضرت عُزَیر = عَزرا (علیه‌السلام)؛ (72).
17) سرگذشت زندگی حضرت عیسی بن مریم (علیه‌السلام)؛ (73).
18) داستان ذوالقرنین؛ (74).
19) داستان یأجوج و مأجوج؛ (75).

5 -2- وجوه تمایز

علاوه بر تفاوت‌های کلی که قرآن با عهدین دارد، از نظر کمیّت و کیفیّتِ محتوا نیز تفاوت‌های بسیاری میان آن‌ها مشاهده می‌شود. از بسیاری از سرگذشت‌ها و رویدادهای تاریخیِ یاد شده در قرآن، هیچ اثری در عهدین، به ویژه در تورات نیست؛ نظیر داستان‌های هود، صالح و شعیب و اقوام آنان، اصحاب الأیکه، اصحاب الرّس، لقمان حکیم، ذوالقرنین، اصحاب کهف، خضر (علیه‌السلام) و برخی از مطالب مربوط به داستان حضرت ابراهیم (علیه‌السلام). از جمله‌ی داستان‌هایی که منحصراً در قرآن کریم آمده اسـت، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
1.گفت‌وگوی خداوند و فرشتگان درباره‌ی آفرینش آدم (علیه‌السلام)؛
2. فرمان الهی مبنی بر سجده‌ی فرشتگان در برابر آدم (علیه‌السلام)؛
3. سرپیچی ابلیس از فرمان الهی؛
4) نافرمانی فرزند نوح از سوار شدن کشتی و ماجرای غرق شدن وی؛
5) توبه آدم (علیه‌السلام)؛
6) داستان حضرت ابراهیم با پدر و گروهش؛
7) مسکن دادن حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) به برخی از ذریّه‌اش در منطقه‌‌ی مسجدالحرام؛
8) بنای خانه‌ی کعبه به دست ابراهیم و اسماعیل؛
9) گرویدن ساحران فرعون به موسی (علیه‌السلام)؛
10) داستان مؤمن آل فرعون؛
11) زره‌سازی حضرت داوود (علیه‌السلام)؛
12) حکومت داوود (علیه‌السلام) و سلیمان (علیه‌السلام)؛
13) تسخیر جن، باد و پرنده برای سلیمان (علیه‌السلام)؛
14) تسخیر اسب و پرنده در دست داود (علیه‌السلام)؛
15) ساختمان‌سازی و غوّاصی جنّ برای حضرت سلیمان (علیه‌السلام)؛
16) داستان هدهد و ملکه‌ی سبأ و تخت و تاج وی؛
17) تکلم حضرت عیسی در گهواره و فرود آمدن مائده‌ی آسمانی به درخواست وی.
موضوعاتی نیز در عهدین آمده اسـت که در قرآن کریم وجود ندارد؛ نظیر کتاب داوران، نحمیا، استر، دانیال نبیّ، هوشع‌نبّی، یوئیل نبیّ، عاموس نبی و ... و نیز برخی از کتاب‌ها و رساله‌های عهد جدید.

6. مستشرقان و منابع قرآن

از آنجا که قرآن کریم نخستین و مهم‌ترین منبع آیین جهانی اسلام و پیامبر عظیم‌الشأن آن، حضرت محمّدبن عبدالله (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) به شمار می‌آید، از دیرباز مستشرقان و به ویژه نویسندگان و محقّقان یهودی، تمام توان و تلاش خویش را به کار گرفته‌اند تا به هر شکل ممکن، چهره‌ی تابناک آن را با طرح شبهات و ایرادهای گوناگون، کلام غیر وَحیانی و بشری و ساخته و پرداخته‌ی اندیشه‌ی پیامبر اسلام (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) و یا متأثّر از اندیشه‌های انحرافی و خرافی بیگانگان معرّفی نمایند. از این رو، در بیش‌تر آثار و تألیفات آنان این اتّهام مطرح گردیده اسـت که آورنده‌ی قرآن کریم بسیاری از معارف آن را از دانشمندان اهل کتاب یا دیگر عالمان آن روزگار فرا گرفته اسـت و بنابراین، قرآن کریم چیزی جز تکرار داستان‌ها، احکام و موعظه‌های تورات و انجیل و یا اخذ و اقتباس از آن‌ها نیست. (76)
چه بسا یکی از اهرم‌هایی که برخی از نویسندگان یاد شده از آن سود جسته‌اند، نقل «اسرائیلیّات» در کتب تفسیر و حدیث اسـت. دکتر شحّاته در این‌باره می‌نویسد:
برخی از مستشرقان از اثرپذیری مسلمانان از یهود در زمینه‌ی اسرائیلیاتی که برخی از مفسّران نقل کرده‌اند، حربه و سوژه‌ای پیدا کرده‌اند تا اسلام را برگرفته از آیین یهود معرّفی کنند. (77)
برخی از مستشرقان برای رسیدن به مقصود خود، تلاش نموده‌اند تا اثبات کنند که پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) و برخی از مسلمانان صدر اسلام، با انجیل و یا تورات آشنا بوده‌اند، و حتّی وی انجیل را از دیگران فراگرفته اسـت. کارادوو (78) در ذیل واژه‌ی انجیل، در دائرة المعارف الإسلامیّة می‌نویسد:
به نظر می‌رسد از قرآن کریم و نوشته‌های بسیاری از نویسندگان مسلمان می‌توان استفاده کرد که مسلمانان، اطّلاعاتی درباره‌ی انجیل داشته‌اند. (79)
وی در بخش دیگری از مقاله‌اش می‌افزاید:
محمّد پیش از آن که با اناجیل معتبر و راستین آشنا باشد با اناجیل تحریف شده و غیرواقعی آشنا بوده اسـت و این شناخت از طریق منابع سره‌ی مسیحی به دست وی نرسیده، بلکه از طریق یهودیانی که آیین نصرانی را پذیرفته بودند به وی انتقال یافته بود؛ دلیل آن، نوع داستان‌هایی اسـت که در قرآن آمده اسـت. (80)
کارادوو همچنین ادامه می‌دهد:
عهد جدید، تأثیر فراوانی بر حدیث نهاده اسـت؛ زیرا ریشه‌های بسیاری از امور شگفت‌آور و داستان‌ها و اندیشه‌های مربوط به محمّد و صحابه‌ی او را در انجیل می‌یابیم. (81)
استاد محمّد عرفه در پاسخ به نام کارادوو، می‌نویسد: مخالفان تلاش بسیاری کرده‌اند که نشان دهند، پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) معارف قرآنی را از بیگانگان و پیروان آیین‌های یهود و مسیحیّت گرفته اسـت، ولی دلایلی که اقامه کرده‌اند، چنین ادّعایی را اثبات نمی‌کند و تنها این معنا را می‌رساند که برخی از مسلمانان در زمان‌های بعد، به محتوای انجیل آگاه بوده‌اند؛ زیرا قدیمی‌ترین ترجمه‌ی انجیل، چنان که از ابن‌عربی نقل شده مربوط به سال‌های 631 و 641 اسـت و پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) در سال 571 به دنیا آمده و در سال 632 میلادی رحلت کرده اسـت. علاوه بر این، زندگی و سیره‌ی وی نشان می‌دهد که وی امّتی بوده و هیچ مربی و استادی نداشته اسـت. (82)
این دیدگاه را دیگر محقّقان غربی نیز در پژوهش‌های علمی خود عیان ساخته‌اند. فؤاد کاظم مقدادی به تلاش‌های زیرکانه‌ی گروهی از نویسندگان دائرةالمعارف الإسلامیّة در مُشَوَّه ساختن چهره‌ی قرآن کریم و معارف اسلامی را در ذیل مدخل‌های ویژه‌ی قرآنی اشاره می‌کند و می‌گوید: آنان تلاش داشته‌اند تا ثبات نمایند که واژه‌های قرآنی عمدتاً اقتباسِ از تورات و انجیل و دیگر منابعِ اهل کتاب اسـت. (83)
کلر تِسدال (84) در کتاب مصادر الإسلام تلاش نموده اسـت تا نشان دهد که معارف قرآن کریم اقتباسِ از یهود و نصارا و صابئین اسـت. وجود تشابه بین این مکتب‌ها در مسائل نماز، غسل، اعتقاد به الوهیّت و نیز همسانی برخی از داستان‌های قرآنی با آن‌ها، نظیر داستان حضرت ابراهیم (علیه‌السلام)، حضرت سلیمان (علیه‌السلام) و فرزندان آدم (علیه‌السلام)، چنین توهمی را برای وی به وجود آوده اسـت. چنان که او از طریق اشتراک برخی از واژگان قرآنی با آیین‌های پیشین، استدلال کرده اسـت که اسلام و قرآن کریم، ریشه در فرهنگ یهودی، مسیحی و ... دارد. (85)
ویلهلم رودلف (86) آلمانی نیز در کتاب صلة‌القرآن بالیهودیّه و المسیحیّة، معتقد اسـت که پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) و آیین اسلام و قرآن کریم به شدّت تحت تأثیر آیین یهود و مسیحیّت بوده اسـت. (87) آرتور جفری (88) محقّق استرالیایی، اثرپذیری قرآن کریم را از واژه‌های عبری، امری مسلّم دانسته، می‌گوید:
زبان عبری از طریق گروه‌هایی از یهودیان جزیرةالعرب، مثل یهود خیبر، بنی فینقاع و بنی‌النضیر وارد زبان عربی شده اسـت؛ مانند واژه‌ی «لِینَة» در آیه‌ی 5 سوره‌ی حشر که به معنای «نخل» آمده اسـت. (89)
عمر رضوان در این زمینه می‌نویسد:
انگیزه‌ی تألیف این کتاب و کتاب‌هایی از این دست، ایجاد این باور در مخاطبان خود اسـت که قرآن کریم از مجموعه فرهنگ‌ها و معارف و زبان‌های گوناگون گرفته شده اسـت؛ آن هم به خاطر جذب پیروانی از آیین یهود؛ و یا این که اثرپذیری قرآن کریم به دلیل استمرار آمیزش و اختلاط با آنان (یهود) در مدت زمان طولانی بوده اسـت. (90)
گلدزیهر (91) محقّق نامور آلمانی نیز همین عقیده را ابراز داشته اسـت. وی درباره‌ی داستان ذبح اسماعیل می‌نویسد:
محمّد در یکی از سوره‌های مکّی - آیات 100 تا 110 از سوره‌ی صافّات - داستان قربانی حضرت ابراهیم را از تورات گرفته اسـت، بدون این که نامی از فرزند ذبیح ببرد. (92)
در این‌جا، گلدزیهر، ادّعا می‌کند که پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) از طریق گزارش‌های دانشمندان یهود و نصارا مطلع شده اسـت که اسحاق، فرزند ابراهیم، برای قربانی برگزیده شده اسـت؛ در حالی که هیچ دلیلی بر این ادّعا ارائه نداده اسـت. صرف مشابهت این داستان در قرآن و تورات، دلیل بر اخذ و اقتباس قرآن از تورات نیست؛ گرچه ظواهر قرآن نشان می‌دهد که مراد از ذبیح اسماعیل اسـت، نه اسحاق. (93)
گلدزیهر در اثر دیگرش، این ادّعا را در چند موضع مطرح می‌نماید؛ ولی در مورد منشأ آیین پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) می‌گوید:
دعوت پیامبر اسلام چیزی جز آمیزه و برگزیده‌ای از شناخت‌ها و اندیشه‌های دینی که وی آن‌ها را در اثر پیوند و ارتباط با شخصیّت‌های یهودی و مسیحی و جز آنان دریافت نموده و به شدّت تحت تأثیر آن‌ها قرار گرفته اسـت نمی‌باشد. (94)
وی در جای دیگری بر این موضع پافشاری نموده، می‌گوید:
بدین ترتیب، آن‌چه را که پیامبر به ویژه درباره‌ی زندگی اخُروی، بدان دعوت می‌نماید، چیزی جز مجموعه‌ی مطالبی که آن‌ها را آشکارا و به طور قطع از بیرون دریافت کرده و دعوت خویش را بر آن استوار ساخته اسـت، نیست. وی در بیشتر اوقات از طریق داستان‌های پیامبران، از تاریخ عهد قدیم بهره برده اسـت. (95)
گلدزیهر همچنین در این نوشتار، پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) را شاگرد دانشمندان یهودی و مسیحی معرّفی می‌نماید. (96) وی همچنین ادّعا می‌کند که در پیدایش پایه‌های آیین اسلام، دین یهود و مسیحیّت به نسبت برابر سهیم بوده‌اند. (97) و نیز برخی از معتقدات مسیحی از راه تقلید یا روایات متواتر تحریف شده و نیز از طریق بدعت‌های آیین کهن مسیحیّت شرقی به دست پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) رسیده اسـت. (98)

6 -1- نقد و نظر

قابل تأمّل اسـت که برخلاف پندار گلدزیهر، پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) به گواهی تاریخ، قبل از بعثت خود تنها یک برخورد با دانشمندان مسیحی داشته اسـت (99) و آن، برخورد پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) با بَحِیرا، راهب و دانشمند نصرانی اسـت که در اثناء مسافرت و در مدت زمان کوتاهی (چند دقیقه) صورت گرفته اسـت. این ملاقات کوتاه تا چه حدّی توانسته اسـت در اندیشه و معرفت دینی پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) تأثیر بگذارد؟ چگونه ممکن اسـت در اثر یک برخورد کوتاه با یک دانشمند مسیحی، اثر جاوید و ماندگاری پدید آمده باشد که حتّی پیامبران پیشین نیز از آوردن همانند آن ناتوان بوده‌اند؟ ادّعای شاگردی پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) نزد عالمان یهود و نصارا نیز ادّعایی بدون دلیل اسـت. باید پرسید که این شاگردان در کجا و در چه زمانی صورت گرفته اسـت که دور از دید چشمان تیز مورّخان بوده و هیچ گزارش موثّقی از آن به دست نیامده اسـت. آیا شهر مدینه در هنگام تشرف فرمایی پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) به آنجا، مقرّ یهود نبوده اسـت؟ آیا پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) همواره با احبار آنان در ستیز نبوده اسـت و آنان نیز با وی کینه و دشمنی نداشته‌اند؟
اگر مراد گلدزیهر از سهیم بودن آیین‌های یهودی و مسیحی در پیدایش و شکل‌گیری آیین اسلام و معارف قرآن کریم این اسـت که برخی از احکام شرعی و داستان‌های تاریخی قرآن در کتاب‌های پیشین نیز کم و بیش وجود داشته اسـت، این امر مورد قبول ما نیز هست؛ مشترکات فراوانی در اصول و فروع دینی، بین شرایع آسمانی وجود دارد. علاوه بر این، نوع احکام و مقرّرات شرعی اسلام با آن چه در ادیان پیشین آمده اسـت از نظر کمیّت و کیفیّت متفاوت اسـت. و صرف وجود وجوه اشتراک نیز، دلیل بر اخذ و اقتباس از یکدیگر نیست؛ زیرا منبع قرآن کریم و دیگر کتاب‌های آسمانی وحی الهی اسـت.
این ادّعا که برخی از داستان‌ها و آیات قرآن کریم درباره‌ی مسیحی (علیه‌السلام) و نصارا از طریق روایات تحریف شده و ساخته‌های مسیحیّت به دست پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) رسیده اسـت، ادّعایی بی‌دلیل و ابطال اسـت؛ زیرا قرآن کریم در موارد بسیاری، عقاید مسیحیان، مانند به صلیب کشیدن حضرت مسیح را به شدّت مورد انتقاد قرار داده و آن‌ها را مردود دانسته اسـت. مشترکات اعتقادی، شرعی و اخلاقی بین ادیان الهی، همه از یک سرچشمه‌ی پاک و زلال جاری شده‌اند و هیچ دینی از دین پیش از خود پدید نیامده اسـت. فرمان الهی بر تأسی پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) به پیامبران الهی قبل از خود نیز بدین معناست که او در ایمان به خدا، یکتاپرستی، اصول اعتقادی، هدف‌های کلّی رسالت و نبوت و استقامت و شکیبایی در تبلیغ دعوت الهی به آنان اقتدا نماید، نه در شریعت و فروع دین آنان. چنان که در قرآن کریم در وصف پیامبران الهی آمده اسـت:
أُوْلَئِکَ الَّذِینَ هَدَى اللّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ (100)
آنان (پیامبران الهی) کسانی هستند که خداوند آنان را هدایت نموده اسـت، پس به هدایت آنان اقتدا کن.
این آیه بیان می‌دارد که اصول دعوت همه‌ی پیامبران الهی یکی اسـت؛ گرچه آن‌ها از نظر ویژگی‌ها، برحسب نیازهای مختلف هر زمان، تفاوت‌های بسیاری نیز داشته‌اند. دکتر رمزی نعناعه درباره‌ی دیدگاه برخی از مستشرقان نظیر گلدزیر، در مورد اثرپذیری مسلمانان از اسرائیلیّات و اقتباس معارف و داستان‌های قرآنی از تورات و انجیل، چنین می‌نویسد:
این دسته از مستشرقان یهودی مسلک با انگیزه‌های عاطفی و تعصب دینی خود تلاش می‌کنند تا اکثر معارف قرآنی و احادیث نبوی را به نوعی به مصادر یهودی برگردانند. (101)
تورات واقعی و قرآن کریم، هر دو، کتاب‌ آسمانی و نازل شده از جانب خداوند هستند، پس معنا ندارد که گفته شود قرآن کریم داستانی را از تورات گرفته اسـت. اگر منشأ داستان‌های قرآنی تورات اسـت، داستان‌هایی که در قرآن آمده اسـت ولی در تورات هیچ اثری از آن‌ها وجود ندارد، از کجا گرفته شده اسـت؟
رمزی نعناعه در باب سیره‌ی پیامبر اکرم و معارف قرآنی می‌نویسد:
علی‌رغم این که پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) در بین عرب‌ها مبعوث گردید و آنان نیز به خوبی تاریخ زندگی و احوال شخصی وی را به تفصیل می‌دانستند، آنان هیچ کس را نیافتند که گواهی دهد پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) علوم و معارف قرآنی را از برخی از نویسندگان و اهل علم مکّه اقتباس کرده اسـت. با این که مسلمانان پس از فتوحات اسلامی با مسیحیان و یهودیان ارتباط تنگاتنگی داشته‌اند و گاهی نیز بحث‌ها و جدال‌های دینی میان آنان رخ می‌داده اسـت، تا آنجا که اطّلاع داریم، هیچ یک از دشمنان مسلمانان این پیدار را مطرح نکرده اسـت که قرآن، همه یا بعضی از معارف خود را از تورات یا انجیل گرفته اسـت. و تنها در این عصر اسـت که عدّه‌ای تلاش کرده‌اند این پندار نادرست را ترویج کنند و به این وسیله اسلام و مسلمین را مورد تهاجم فکری و فرهنگی خود قرار دهند. به اعتقاد من معول نیست که آن ‌چه در قرآن آمده اسـت، از کتب تحریف شده (تورات و انجیل) یا از اندیشه و آراء اهل کتاب زمان پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) اقتباس شده باشد. (102)
به نظر می‌رسد برخلاف نظر رمزی نعناعه، دشمنان مسلمانان این پندار را در زمان آن حضرت مطرح کرده‌‌اند؛ زیرا قرآن کریم موضوع «اتّهام پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) به اقتباس و تعلّم از دیگران» را تصریح نموده و به شدّت آن را ردّ کرده اسـت. (103) برخی از نویسندگان مسلمان در مقام ردّ ایراد مستشرقان برآمده‌اند که خلاصه‌ی پاسخ آنان چنین اسـت:
دلیل عمده‌ی مدعیان، تشابه قرآن کریم با کتب یهود در نقل داستان‌ها و هماهنگی آن‌ها در مسائل اعتقادی، اخلاقی و احکام شرعی اسـت. امتیاز مهم مسلمانان بر سایر امّت‌ها این اسـت که آنان از پیامبر الهی با عظمت یاد می‌کنند و آنان را انسان‌های برگزیده و واجد کمالات اخلاقی و عقلی، راستگویی، امانتداری، عصمت از گناه و خطا و سلامت روح و جسم دانسته و آنان را مبعوث از جانب خداوند برای هدایت جوامع انسانی می‌دانند. امّا موضع یهود، دقیقاً عکس این جهت‌گیری را نشان می‌دهد. آنان چهره‌ی پاک پیامبران الهی را مکدّر و نازیبا و آلوده به گناه جلوه داده، همواره آنان را از ساحت غیبی و ملکوتی تا پایین‌ترین سطح تنزل داده و به آسانی نسبت‌های ناروا و ناشایست به آنان داده‌اند.
تاریخ گواهی می‌دهد که یهودیان، لحظه‌ای دست از دشمنی و کینه‌توزی خود علیه پیامبر اسلام و مسلمانان برنداشتند. اگر واقعاً اینطور بود که اینان ادّعا می‌کنند، قطعاً از دیرباز تاکنون از سوی یهود و پیروان آیین حضرت موسی (علیه‌السلام) مطرح می‌گردید و آنان بر آن پافشاری می‌کردند. وانگهی کتاب مقدس کنونی با وجود انحرافات اعتقادی فراوان در مورد ذات اقدس الهی و پیامبران پاک و معصوم و تحریف‌های بسیار آن، شایستگی این را ندارد که مرجع و مأخذی برای دعوت پیامبر اسلام (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) باشد. (104)
ابوبکر باقلانی با توجّه به تحدّی قرآن کریم به آورنده‌ی آن، این ادّعای مستشرقان را مردود می‌شمارد:
مسلّماً آن‌چه را که قرآن از داستان‌های پیشینیان و سیره و سرگذشت و پیشامدهای زندگی اقوام گذشته در بردارد، آگاهی از آن‌ها جز از طریق ملاقات با اهل سیره و بحث و مطالعه و هم‌نشینی با آنان و خواندن کتاب‌ها و فهم آن‌ها امکان‌پذیر نیست؛ در حالی که می‌دانیم پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) هرگز نوشته‌ای (کتابی) را نخوانده و چیزی نیز ننوشته اسـت و از دامن کسی زاده نشده اسـت که آگاه و کتاب‌ها بوده و قادر به بررسی و مطالعه آن‌ها باشد؛ یا هم‌نشین با اهل سیره بوده و از آنان اخذ و اقتباس کرده باشد. پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) جز با افرادی که با او رفت و آمد داشته‌اند، برخوردی نداشته و جز با کسانی که او را می‌شناخته‌اند با کسی آشنایی نداشته اسـت. آنان خاستگاه و محل اقامت و کوچ او را می‌‌دانند؛ این معنا روشن‌گر آن اسـت که تنها مخبِر این امور فقط خداوند سبحان اسـت، که بر هر غیبی آگاهی دارد. (105)

6 -2- یادآوری پاره‌ای از نکات

همان‌طور که اشاره شد، بسیاری از مستشرقان و نویسندگان اروپایی، در آثار و تحقیقات علمی خود درباره‌ی اسلام و قرآن کریم و سیره‌ی پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم)، به این موضوع تصریح نموده‌اند که معارف و قصص قرآنی در موارد زیادی اقتباس از تورات و انجیل بوده، پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) بسیاری از حقایق قرآنی را از «احبار» (عالمان یهود) و یا از رهبان (عالمان مسیحی) عصر خود فرا گرفته اسـت. در این قسمت به بررسی برخی از آراء و اندیشه‌های آنان و نقد درباره‌ی آن‌ها پرداختیم؛ برای تکمیل بحث و روشن شدن توهّم نادرست مدّعیان و طرّاحان این شبهه، نکاتی را در پایان یادآور می‌شویم. به نظر می‌آید که عمده اعتقاد آنان مبتنی بر محورهای زیر اسـت:
1) تأکید و پافشاری مستشرقان به ویژه نویسندگان یهودی مسلک بر اثبات حقّانیّت آیین یهود از نظر سابقه‌ی دیرینه آن و نیز به خاطر تعصّبات دینی و جمود اعتقادی و ملی‌گرایانه و نیز به علّت پیش‌فرض‌هایی که آنان پیش از تحقیق و پژوهش در اذهان خود داشته‌اند، بوده اسـت.
2) وجود وجوه تشابه فراوان قرآن کریم و عهدین در معارف و اعتقادات دینی، اخلاقیات و احکام شرعی، به ویژه در زمینه‌ی داستان‌های پیامبران الهی و اقوام و امّت‌های آنان، این ذهینّت را برای آنان ایجاد کرده اسـت که قرآن کریم، تعالیم خود را از آیین‌های پیش از خود به ارث برده و پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) متأثّر از اندیشه‌های یهود و مسیحیّت بوده اسـت.
3) وجود احادیث و اخبار تحریف شده و ساختگی در برخی از تفاسیر قرآن تشابه آن‌ها با اندیشه‌های دینی اهل کتاب و کتاب مقدس و احیاناً پذیرش ضمنی این روایت‌های جعلی از سوی برخی از دانشمندان اسلامی یا سکوت بزرگوارانه‌ی آنان در مقابل آن‌ها و یا بیان توجیه‌ها و تأویل‌های نامعقول و بی‌معیار از طرف آنان برای آن‌ها، همگی سبب پیدایش چنین تفکّری در میان گروهی از مستشرقان گردیده اسـت که گویا جامعه‌ی اسلامی و محافل علمی - دینی مسلمانان نیز، خود پذیرفته‌اند که یکی از منابع اصلی قرآن کریم، تورات و انجیل تحریف شده کنونی اسـت.
4) از همه مهم‌تر، بعضی از نویسندگان و محقّقان اسلامی، به ویژه اهل تسنّن با نوشته‌ها و آثار خود، که نشان می‌دهد صحابه و تابعین برای فهم قرآن چاره‌ای جز رجوع به اندیشه‌های اهل کتاب و دانشمندان آنان نداشته‌اند و اهل کتاب از جمله‌ی منابع تفسیری قرآن بوده‌اند، موجب شده‌اند که کسانی مانند گلدزیهر از این اشتباه و غفلت عملی و علمی، دستاویزی برای حمله به مسلمانان بسازند. (106) این اتّهام، پیشینه‌ای به درازی عمرِ قرآن کریم دارد و قرآن کریم خود به برخی از این اتّهام‌ها تصریح و یا اشاره نموده اسـت.
عبارت «أَسَاطِیرُ الأَوَّلِین» مکرّر در قرآن کریم آمده اسـت، که بیان‌گر پندار واهی کفّار درباره‌ی قرآن کریم اسـت. واژه‌ی «اساطیر» (107) به معنای داستان‌هایی اسـت که هیچ ریشه و اساسی ندارند یا آمیخته به غلو و خرافه‌اند، امّا از نظر قرآن، این واژه به کتاب‌های پیشینیان، از جمله، کتاب‌های نصارا و یهود که در آن دوران رواج داشته اسـت نیز اشاره دارد.
آیه پنجم سوره فرقان، آیه‌ی این معنا را تأیید می‌کند:
وَقَالُوا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ اکْتَتَبَهَا فَهِیَ تُمْلَى عَلَیْهِ بُکْرَةً وَأَصِیلًا
کفار گفتند: قرآن جز دروغِ ساخته و پرداخته‌ی آورنده‌ی آن نیست که گروهی نیز وی را بر این کار یاری داده‌اند.
دکتر محمّد عزّه دروزّه می‌گوید:
تا آنجا که کافران خواستند بگویند آن‌چه را پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) تلاوت می‌کند از روی کتاب‌های رایج پیشین اقتباس، نگارش و حفظ نموده اسـت و آن وحی نیست. (108)
مرحومه علّامه طباطبایی (رحمه الله) در ذیل این آیه می‌نویسند:
مراد از «قَومٌ آخَرُونَ» به قرینه سیاق و روند آیه، اشاره به بعضی از اهل کتاب اسـت. در روایات وارد شده اسـت که «قَومٌ آخَرُونَ» عبارتند از عِداس مولی حُوَیطب بن عبدالعزّی و یسار مولی العلاء بن الحَضرَمی و جبر مولی عامر که از جمله‌ی اهل کتاب و قاری تورات بودند که به اسلام گرویدند. (109)
برخی از مفسّران منظور از «گروهی دیگر» را جماعتی از یهود دانسته‌اند و بعضی گفته‌اند که منظور، سه نفر از اهل کتاب به نام عداس، یاسر و حَبر (یا جَبر) بوده اسـت. (110)
به هر حال، قرآن کریم این گفته‌ی کفّار را که قرآن، افسانه‌های پیشینیان اسـت و پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) آن را رونویسی کرده اسـت و هر صبح و شام بر او املا می‌شود، به شدّت مردود شمرده اسـت:
قُلْ أَنزَلَهُ الَّذِی یَعْلَمُ السِّرَّ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ (111)
بگو کسی آن را نازل کرده که اسرار آسمان‌ها و زمین را می‌داند.
در آیات بسیاری، از زبان مخالفان، به پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) نسبت «افترا» داده شده اسـت. (112) در آیه‌ی 4 سوره‌ی فرقان، آیه‌ی می‌خوانیم:
وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْکٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ
و کافران گفتند: این فقط دروغی اسـت که او ساخته و گروهی دیگر او را بر این کار یاری داده‌اند.
در آیه‌ی 103 سوره‌ی نحل آمده اسـت:
وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّمَا یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِی یُلْحِدُونَ إِلَیْهِ أَعْجَمِیٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِیٌّ مُّبِینٌ
ما می‌دانیم که آنان می‌گویند این آیات را انسانی به او تعلیم می‌دهد! در حالیکه زبان کسی که این‌ها را به او نسبت می‌دهند عجمی اسـت؛ ولی این (قرآن)، زبان عربی آشکار اسـت.
از ابن‌عبّاس نقل شده اسـت که قریش گفتند: معلّم و مربّی پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) یک نفر مسیحی رومی به نام بلعام بوده اسـت. ضحّاک گفته اسـت: منظور سلمان فارسی اسـت، که گفته‌اند پیامبر داستان‌های قرآنی را از وی فرا گرفته اسـت.
قرآن کریم در پایان این آیه بیان می‌دارد که زبان آموزگار پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) به زعم کفّار قریش، اعجمی، یعنی گنگ و غیرفصیح اسـت، در حالی که زبان قرآن، «عربی مبین» و در اوج قلّه‌ی فصاحت اسـت. وقتی عرب‌زبانان از آوردن همانند قرآن کریم در فصاحت و بلاغت ناتوان ماندند، پس چگونه فردی غیرعرب و غیرفصیح در زبان، می‌تواند این کار خارق‌العاده را انجام بدهد؟ (113) مرحوم علّامه طباطبایی (رحمه الله) می‌فرماید:
این که گفته‌اند پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) پاره‌ای از معلومات خود را از سلمان فارسی فرا گرفته اسـت، سخنی بیهوده اسـت؛ زیرا اوّلاً سلمان فارسی در مدینه اسلام آورد و ثانیاً، آموزه‌های او برگرفته از تورات و انجیل اسـت و با آیات قرآنی قابل مقایسه نیست. (114)
از دیگر آیات قرآنی در این زمینه، آیه‌ی ذیل اسـت:
أَمْ یَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَل لَّا یُؤْمِنُونَ * فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِّثْلِهِ إِن کَانُوا صَادِقِینَ (115)
و یا می‌گویند: آن را بربافته [نه] بلکه باور ندارند. پس اگر راست می‌گویند، سخنی مثل آن بیاورند.
چنان که ملاحظه شد، قرآن کریم در پایان این آیه این ادّعا را با تحدّی قرآن کریم نفی می‌کند. در آیات 44 تا 46 سوره‌ی حاقّه، می‌خوانیم:
وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ * لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ * ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ
و اگر [او] پاره‌ای گفته‌ها بر ما بسته بود، دست راستش را سخت می‌گرفتیم، سپس رگ قلبش را پاره می‌کردیم.
از این‌رو، خداوند در سرتاسر آیات قرآنی (116) با تضمین اطمینان‌بخش و تحدّی جهانی و همگانی (117) در همه‌ی موارد، از جمله در مورد علم و دانش (118)، انسجام و هماهنگی در محتوا (119)، نظم و چینش سازوار (120)، بلاغت و شیوایی در بیان (121)، خبرهای غیب (122) و به ویژه تحدّی به آورنده‌ی آن (123)، یعنی پیامبری امّی (124)، بر همه‌ی ادّعاهای بی‌اساس منکرانِ وحیانی بودن قرآن، خط بطلان کشیده و آنان را رسوا نموده اسـت.
قرآن کریم به صراحت بیان می‌کند که پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) پیش از نزول قرآن کریم هیچ کتابی را نخوانده و هیچ مطلبی را ننوشته اسـت؛ زیرا اگر چنین نبود، مسلّماً اهل باطل به شکل و تردید می‌افتادند و وی را متهم می‌نمودند.
وَمَا کُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن کِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذًا لَّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ (125)
و تو هیچ کتابی را پیش از این نمی‌خواندی و با دست خود آن را نمی‌نوشتی، وگرنه باطل اندیشان قطعاً به شک می‌افتادند.
بنابراین، براساس نصوص آیات قرآن کریم و تصریح اکثر مورّخان، از ملل گوناگون و شواهد قطعی تاریخی و اعترافات بسیاری از مستشرقان، پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) «امّی»، یعنی درس ناخوانده و خط نانوشته بوده و از میان «أُمّیین» برانگیخته شده و از هیچ دانشمند یهودی و مسیحی هیچ‌گونه علم و فنّی را فرا نگرفته اسـت (126). وانگهی، چگونه می‌توان پذیرفت که پیامبر (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) قرآن کریم را که حاوی کامل‌ترین و جامع‌ترین معارف الهی اسـت. از دانشمندان یهود و نصارا و یا عالمان مشرکین عرب فرا گرفته اسـت؛ در حالی که در سرتاسر جزیرةالعرب، از معارف و علوم قرآن کریم، حتّی نام و نشانی نبوده اسـت. البته کم و بیش، عالمان یهود و نصارا به دلیل آشنایی با تورات و انجیل، اطّلاعات ناقصی راجع به داستان‌های انبیا و امم گذشته داشته‌اند، ولی پیامبر هرگز با آنان معاشرت نداشته و از آنان مطلبی فرا نگرفته اسـت؛ هر چند در مسافرت‌های مکرّر حضرت به شام، بعضی از دانشمندان اهل‌کتاب را ملاقات نموده اسـت.
همچنین از تأمّل در قرآن کریم و داستان‌های انبیا در کتاب مقدّس به خوبی به دست می‌آید که معارف و معانی قرآن به هیچ‌وجه اقتباس از کتاب‌های یهود و نصارا نیست - اگرچه موضوعات مشترک در بین آن‌ها وجود دارد - زیرا بسیاری از حکایت‌های امّت‌های سابق و انبیای پیشین در کتاب‌های آسمانی و کتاب‌های تاریخ قبل از اسلام، یا اصلاً ذکر نشده و یا به طور اجمال به آن‌ها اشاره شده اسـت . (127)
برخی از محقّقان، داستان ملاقات پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) با بَحیرا (راهب مسیحی) را در بُصری، در نخستین سفر او به سرزمین شام، بی‌اساس و ساختگی دانسته و راز جعل این نوع روایات را چنین ذکر کرده‌اند: (128)
1-سرّ جعل این روایت، این بوده اسـت که نشان داده شود ایمان ابوبکر به پیامبری حضرت (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) قبل از بعثیت پیامبر اکرم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) بوده اسـت. سیّد جعفر مرتضی در این ارتباط روایتی را از دیار بکری ذکر می‌کند. (129)
2- این روایات، خود گواهی می‌دهند که از سوی یهودیان و مسیحیانی که خود را در صفوف مسلمانان جای داده بودند، جعل شده اسـت تا جوّی از شک و تردید در رسالت محمّد (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم) به وجود آید و چنین القا شود که وی مکتب خویش را از آیین یهود، نصارا و دیگر آیین‌ها برگرفته اسـت. گواه بر این مدعا، مطلبی اسـت که هاشم معروف الحسنی در کتاب خود به نقل از آنتوان سعاده می‌نویسد:
محمّد سیزده سال در مکّه ماند و مردم را به این سه اصل، یعنی ایمان به خدا، یگانگی او و سرای آخرت فراخواند. او این سه اصل را از راهبان و احبار در خلال برخوردهایی که در سفرهای خود به شام با آنان داشت، گرفت. وی آن هنگام که به مدینه نقل مکان نمود و در آنجا استقرار یافت، دولتی تشکیل داد و آیین‌ها، قوانین و نظام‌هایی را که مردم را به سوی آن‌ها فرا می‌خواند، از تورات برگرفت؛ زیرا در آن زمان، مدینه یکی از پایگاه‌های اصلی آیین یهود در جزیرةالعرب بود. (130)

پی‌نوشت‌ها

55. برخلاف تورات که به طور مشخّص به مکان بهشت، نام شجره‌ی ممنوعه و ... تصریح کرده اسـت. ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 3.
56. انجیل متّی، باب 1 و 8؛ انجیل یوحنّا، باب 21 :9 و 10 و التفسیرو المفسّرون، ج 1، 167 و 168.
57. در این قسمت جهت اطلّاع بیش‌تر نسبت به موضوعات یاد شده و مقایسه‌ی آن‌ها با یکدیگر، به برخی از آیات قرآن و عهدین اشاره می‌نماییم:
قرآن کریم: درباره‌ی آفرینش آسمان و زمین. ر.ک. به: اعراف، آیه‌ی 54؛ یونس، آیه‌ی 3؛ هود، آیه‌ی 7؛ فرقان، آیه‌ی59؛ سجده، آیه‌ی 4؛ حدید، آیه‌ی 4 و ق، آیه‌ی 38. درباره‌ی آفرینش انسان و آدم و حوّا. ر.ک. به: نساء، آیه‌ی 1؛ زمر، 6؛ مؤمنون، آیه‌ی 12 تا 14؛ بقره، آیه‌ی 31 تا 37 و اعراف، آیه‌ی 19. درباره‌ی فرزندان آدم، ر.ک. به: مائده، آیه‌ی 27 و درباره‌ی شجره‌ی ممنوعه، ر.ک. به: بقره، آیه‌ی 35؛ اعراف، آیه‌ی 19 تا 22؛ طه، آیه‌ی 120. درباره‌ی هبوط از بهشت، ر.ک. به: بقره، آیه‌ی 36 و 38 و طه، آیه‌ی 123.
تورات: درباره‌ی آفرینش آسمان و زمین، ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 2؛ درباره‌ی آفرینش انسان و آدم و حوّا، ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 1 و باب 2: 22؛ درباره‌ی فرزندان آدم، ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 4؛ درباره‌ی شجره‌ی ممنوعه، ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 2: 16 و 17. درباره‌ی هبوط آدم و وسوسه حوّا و افسانه‌ی گناهِ نزدیک شدن به درخت معرفتِ نیک و بد، ر.ک. به: سِفر پیدایش باب 3:12.
58. قرآن کریم، هود، آیه‌ی 32 تا 89 و شعراء، آیه‌ی 105 به بعد و نیز تورات، سِفر پیدایش، باب 7 تا 11، به ویژه آغاز باب 7 باب 9: 21 و 24.
59. بقره آیه‌ی 124 تا 127؛ انعام، آیه‌ی 74 و 75؛ هود، آیه‌ی 69 تا 76؛ ابراهیم، آیه‌ی 35 و 39؛ مریم، آیه‌ی 54 و نیز ر.ک. به: تورات، سِفر پیدایش، باب 12 - 18 و باب 22 به ویژه فقره‌ی 10 به بعد درباره‌ی ذبح اسحاق.
60. هود، آیه‌ی 70 به بعد؛ حِجر، آیه‌ی 59 و 60؛ شعراء، آیه‌ی 160 به بعد و عنکبوت، آیه‌ی 28 تا 32 و ... ر.ک. به: تورات، سِفر پیدایش، باب 19، به ویژه فقرات 7 و 9 و 31 تا 38.
61. بقره، آیه‌ی 132 تا 140؛ هود،71؛ انبیاء، 72؛ عنکبوت، 27 و سوره‌ی ص، 45 و ... و نیز ر.ک. به: تورات، سِفر پیدایش، باب 27 تا 37؛ به ویژه باب 27: 22؛ 29: 11 و 35؛ 32 :38 و باب 37 تا پایان باب 50 و رسالهی یعقوب در عهد جدید.
بقره، آیه‌ی 51 به بعد؛ نساء، 153 و 164؛ مائده، آیه‌ی 20 و 22 و 24؛ اعراف، آیه‌ی 103 به بعد؛ یونس، آیه‌ی 75 به بعد؛ طه، آیه‌ی 9 به بعد؛ شعراء، آیه‌ی 10 به بعد؛ قصص، آیه‌ی 3 به بعد؛ در باب شعیب، ر.ک. به: اعراف، آیه‌ی 85 تا 92؛ هود 84 تا 92؛ شعراء، آیه‌ی 177؛ عنکبوت، آیه‌ی 36؛ و در باب هارون، به اعراف، آیه‌ی 122 و 142؛ مریم، آیه‌ی 28 و 53؛ طه، آیه‌ی 30 و 70 و 90 و 92؛ شعراء، آیه‌ی 13 و 48 و نیز به: تورات، سفر خروج، به ویژه داستان ازدواج موسی (علیه‌السلام) با دختر یَترون (شعیب) و شبانیِ وی باب 3: 1 و 21 و یاری هارون ر.ک. به: باب 4: 14.
63. ر.ک. به: قرآن کریم، بقره، آیه‌ی 251؛ نساء، آیه‌ی 163؛ مائده، آیه‌ی 78؛ انعام، آیه‌ی 84؛ اسراء، آیه‌ی 55؛ انبیاء، آیه‌ی 78 و 79؛ نحل، آیه‌ی 15 و 16؛ سبأ، آیه‌ی 10 تا 13 و سوره‌ی ص، آیه‌ی 17 به بعد. و نیز ر.ک. به: تورات، کتاب دوّم سموئیل، به ویژه باب 11: 2 تا 27، و کتاب مزامیر.
64. ر.ک. به: قرآن کریم، نساء، آیه‌ی 163؛ انعام، آیه‌ی 86؛ یونس، آیه‌ی 98 و صافّات، آیه‌ی 139 و ر.ک. به: تورات، کتاب یونس نبیّ در سِفر پیدایش.
65. ر.ک. به سوره‌ی بقره، آیه‌ی 102؛ انعام، آیه ی 48؛ انبیاء، آیه‌ی 78 به بعد؛ نمل، آیه‌ی 15 به بعد؛ سبأ، آیه‌ی 12؛ سوره‌ی ص، آیه‌ی 30 به بعد و نیز ر.ک. به: تورات کتاب اول پادشاهان، به ویژه 11: 1 تا 34؛ و نیز ر.ک. به: کتاب امثال سلیمان، کتاب جامعه‌ی سلیمان و غزل غزل‌های سلیمان.
66. ر.ک. به: قرآن کریم: نساء، آیه‌ی 163؛ انعام، آیه‌ی 84؛ انبیاء، آیه‌ی 83؛ سوره‌ی ص، آیه‌ی 41 به بعد و ر.ک. به: تورات،: کتاب ایّوب، به ویژه باب 3 و کتاب یعقوب در عهد جدید، باب 5: 11.
67. ر.ک. به: قرآن کریم: انعام، آیه‌ی 86 و سوره‌ی ص، آیه‌ی 48 و ر.ک. به: تورات، کتاب اوّل تواریخ، باب 7: 27، سِفر خروج، باب 17: 9؛ 24: 13؛ 32: 17؛ 33: 11؛ سِفر اَعداد، باب 27: 18؛ 34: 17؛ سِفر تثنیه، باب 1: 38؛ 3: 28؛ 34: 9 و نیز ر.ک. به: صحیفه‌ی یوشع بن نون.
68. ر.ک. به: قرآن کریم: انبیاء، آیه‌ی 85 و سوره‌ی ص، آیه‌ی 48. و ر.ک. به: تورات،: حزقیال نبیّ (برخی از مفسّران، وی را همان حزقیان نبّی و برخی دیگر، وی را فرزند ایوّب دانسته‌اند ر.ک. به: کتاب‌های تفسیر، ذیل آیات یاد شده).
69. وی با این نام در قرآن کریم نیامده اسـت، بلکه در آیه‌ی 248 از سوره‌ی بقره به عنوان «وَقَالَ لَهُمْ نِبِیُّهُمْ ...» به صورت مبهم و مجمل به او اشاره شده اسـت؛ ر.ک. به: تفاسیر مختلف، ذیل آیه‌ی یاد شده. و نیز ر.ک. به: تورات، کتاب سموئیل.
70. آل‌عمران، آیه‌ی 37 و 38؛ انعام، آیه‌ی 85؛ مریم، آیه‌ی 2 و انبیاء، آیه‌ی 89 و نیز ر.ک. به: تورات: کتاب دوّم پادشاهان، 14: 29 و 15: 10؛ انجیل لوقا، باب 1 و صحیفه‌ی زکریای نبیّ.
71. آل‌عمران، آیه‌ی 39؛ انعام، آیه‌ی 85؛ مریم، آیه‌ی 7 و 12؛ انبیاء، آیه‌ی 90 و ر.ک. به: عهد جدید: لوقا باب 1: 17 و 57 و باب 3: 20 متّی، باب 14 و4: 12؛ مَرقُس، 6: 14 و یوحنّا، باب 1: 6 و 3: 26.
72. توبه، آیه‌ی 30 و بقره، آیه‌ی 259: «أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَى قَرْیَةٍ... »؛ برخی از مفسّران معتقدند که این آیه به ارمیاء نبیّ و یا حضرت خضر اشاره دارد. و نیز ر.ک. به: تورات: کتاب عزرا.
73. بقره، آیه‌ی 87، 136 و 253؛ آل‌عمران، آیه‌ی 45، 52، 55، 59 و 84؛ نساء، آیه‌ی 157 به بعد؛ مائده، آیه‌ی 46 به بعد و ...و نیز ر.ک. به: عهد جدید، اناجیل چهارگانه و سایر کتب و رسالات.
74. کهف، آیه‌ی 83 به بعد و نیز ر.ک. به: توراـ، کتاب دانیالِ نبیّ باب 8 و اَشعیاء، باب 44: 28؛ و 46: 11 درباره‌ی کوروش. در بسیاری از تفاسیر، ذوالقرنین را با کورش تطبیق داده‌اند.
75. کهف، آیه‌ی 94 و انبیاء، آیه‌ی 96 و نیز ر.ک. به: تورات، صحیفه‌ی حزقیال نبی، باب: 38 و 39 و نیز ر.ک. به: عهد جدید، مکاشفه‌ی یوحنّا، باب: 20.
76. دکتر عمربن ابراهیم رضوان در کتاب آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، به نقل و نقد آراء گوناگون مستشرقان، از جمله این اتّهام پرداخته اسـت؛ ر.ک. به: ج1، ص 239 به بعد، به ویژه صفحات 335 تا 365.
77. القرآن و التفسیر، ص 278.
78. Caradwon
79. دائرة المعارف الإسلامیّة، ج 3، ص 10، واژه‌ی «انجیل».
80. همان، ص 13.
81. همان.
82. همان، ص 17.
83. ر.ک. به: الإسلام و شبهات المستشرقین، ص 261 تا 305. وی در این اثر به واژگان بسیاری اشاره کرده اسـت، از جمله: جبرئیل، سحر، امّة، سامرة، توراة، جهنّم، دنیا، سکینة، داود، جنّة، خطبة، صوم، حجّ، احرام، جاهلیّة، زکاة، تجارة، زنا، اذان، صلاة و امیّه‌بن ابی‌الصلت.
84. Tisdall, Clair
85. ر.ک. به: آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج 1، ص 126.
86. Rudolf, Wilheln
87. آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج 1، ص 138.
88. Jeffery, Arthur
89. المفردات الأجنبیّة فی القرآن، ص 78 تا 81، به نقل از آراء المستشرقین حول القرآن، ج 1، ص 147 تا 149. جفری این مطلب را از سیوطی (الإتقان، ج 2، ص 138) نقل کرده اسـت.
90. آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج 1، ص 147 تا 149.
91. Goldziher, Ignaz (1850 - 1921)
92. مذاهب التفسیر الإسلامی، ص 99.
93. در این باره، در مبحث «بررسی و نقد اسرائیلیّات در تفاسیر» به روایات و آراء گوناگون مفسّران خواهیم پرداخت.
94. العقیدة و الشریعة فی الإسلام، ص 12.
95. همان، ص 15.
96. همان، ص 20 و 29 .
97. همان، ص 24.
98. همان، ص 25 .
99. برخی از محقّقان برآنند که این داستان، جعلی و بی‌اساس اسـت؛ ر.ک. به: الصحیح من سیرة النبی الأعظم (صلی ‌الله‌ علیه و آله‌ و سلم)، ج 1، ص 91. در آینده، به اجمال به این موضوع اشاره خواهیم کرد.
100. انعام، آیه‌ی 90.
101. الإسرائیلیّات و أثرها فی کتب التفسیر، ص 405 .
102. همان، ص 415 و 416 .
103. فرقان، آیه‌ی 4 و 5 و نحل، آیه‌ی 103.
104. آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج1، ص 289 به بعد.
105. همان، ص 342، به نقل از اعجاز القرآن، ص 51، چاپ مصر، 1954 م.
106. ر.ک. به: مذاهب التفسیر الإسلامی، ص 73 تا 95.
107. «اساطیر» جمع اسطوره به معنای گزارش مکتوب، بیش‌تر در گزارش‌های خرافی و غیرواقعی به کار می‌رود. ر.ک. به: المیزان، ج 15، ص 181.
108. ر.ک. به: التفسیر الحدیث، ج 1، ص 51 و 52، و مجمع البیان، ج 7 - 8، ص 211.
109. المیزان، ج 15، ص 180.
110. تفسیر نمونه، ج 15، ص 19 تا 23 و مجمع البیان، ج 7 - 8، ص 211.
111. فرقان، آیه‌ی 6.
112. فرقان، آیه‌ی 4؛ مؤمنون، آیه‌ی 38؛ شوری، آیه‌ی 24؛ سبأ، آیه‌ی 8؛ احقاف، آیه‌ی 8؛ یونس، آیه‌ی 38؛ هود، آیه‌ی 13 و 35 و سجده، آیه‌ی 3.
113. مجمع‌البیان، ج 5 - 6، ص 499 و 500.
114. المیزان، ج، 1، ص 63 و 64 و ج، 12، ص 347، ذیل آیه‌ی 103 سوره‌ی نحل.
115. طور، آیه‌ی 33 و 34. واژه‌ی قرآنی «تَقَوَّل» به این معناست که آدمی بخواهد چیزی را به زحمت بگوید و تنها در مورد دروغ‌گویی به ک

کلماتی برای این موضوع

یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایتارائه دهنده ابزار رایگان وبلاگ و وب سایت این ابزار به مدیران سایت ها و وبلاگ ها این پیشنهادهایی برای اصلاح الگوهای آموزش قرآن در آموزش و …پیشنهادهایی برای اصلاح الگوهای آموزش قرآن در آموزش و پرورش رهبرمعظم انقلاب در روز قرآن ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادقرآنمشخصات عنوان کتاب آسمانی دین اسلام لقبها قرآن کریم، قرآن مجید نام‌های مشهور قرآن شگفتی‌ها و اعجازهای پزشکی در قرآنبخش اول چکیده نوشتار حاضر پیرامون آیاتی از قرآن است که حاوی مطالب و نکات پزشکی می دروس سوالات تستی پیام آسمانی پایه ی اول متوسطههفتم ویرایش و استخراج بهروز فیض اله زاده شهید مطهری و دیدگاه های تربیتی قرآنقرآن مظهر رحمت و جلوه ربوبیت خداوند و کتاب شناخت و تربیت انسان است و به دلیل برخورداری گروه آموزشی پنجم و ششم کاشان قــرآنگروه آموزشی پنجم و ششم کاشان هر بیماری سخت میکروبی سه مرحله دارد مرحله جایگیری پیامبران اولوالعزم و کتاب‌های آنها کدام‌اند؟ چرا پیامبران اولوالعزم و کتاب‌های آنها کدام‌اند؟ چرا اولوالعزم نامیده شده‌اند و چرا بررسی ظهور موعود از نگاه اسلام و دیگر ادیانمصلح کل و موعود جهانی بنا به بشارت همه کتب و ادیان آسمانی در آخر الزمان خواهد آمد و مشاهده و تدبر آیات سوره بقرة به همراه لیست … بسم الله ارحمن الرحیم الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ


ادامه مطلب ...

آیا اسلام رونوشتی از دیگر ادیان اســت؟

[ad_1]

چه شگفت‌آور اســت که با این همه دلیل و برهان، به روشنی صبح تابان، باز در پی کنکاش و جدل باشند، چنانکه بوده‌اند. این سخن تازه‌ای نیست که اسلام پی سپر راه یهود و نصاراست و این ادامه‌ی همان راه اســت. البته که اسلام مصدّق آنهاست. اما کدام یک؟ مذاهبی آشفته و درهم که اگر شارع ببیندش از اصل نشناسدش، یا مذاهبی اصیل و درست و نه آن چنان که دست مالی و تحریف شده اســت؟
از همان روزهای اولیه‌ی نزول وحی، کسانی به طور مداوم در پی آن بودند که آبشخور و منبعی محسوس و ملموس برای تعالیم پیامبر بیابند. یکی از آنها مردی بود به نام «نضْربن حارث» (1) که اتفاقاً پسرخاله‌ی رسول خدا هم بود. به ایران و همسایگی آن، حیره، سفرها کرده بود. کتب پارسی را خوانده بود و داستانها می دانست. از آنها بود که دانستن چند افسانه را مایه‌ی عزت و احترام می‌دانستند و دعوت نبوی را با داستان های خوانده شده‌ی خود و با هواهای نفس خود سازگار نمی‌یافتند. هر وقت رسول خدا به مکه در مجلسی مردم را تذکری می‌فرمود و به یاد خدا و حساب و قیامت می‌انداخت و از طغیان و سرکشی «امم ماضیه» و گذشتگان تنبّه و عبرتی بیان می‌کرد، پس از او، این نَضْر، مردمی دور خود جمع می‌کرد و از آنها که خوانده بود: داستان شاهان، جنگ رستم و اسفندیار، از قصه‌های اکوان دیو و هفت خوان، حکایتها می‌گفت و به ریشخند و تمسخر می‌افزود که من از او شیرین سخن‌ترم و یا اینکه محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) از اساطیر الاولین می‌گوید.
«یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هذَا إِلاَّ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ‌ (6: 25)
کافران گویند این آیات چیزی جز افسانه‌های پیشینیان نیست.»
نَضْر می‌خواست که مردم را از گرد پیامبر بپراکند، اما سخت بی‌نصیب افتاده بود و اقبال مردم به پیامبر روزافزون بود. این بود که برای شکست اسلام راهی دیگر اندیشید. در مکه کسی نماند که او و یارانش علیه پیامبر بسیج نکرده باشند. اما این همه تلاش به جائی نرسید. چاره‌ی دیگری به کار برد. او و دوستش روانه‌ی مدینه شدند تا از یهود آنجا که به دانش شهره شده بودند چیزها بیاموزند و پیامبر را بیازمایند. این بار راه دیگری رفتند. شایعه پراکنی می‌کردند تا اقبال اسلام را بشکنند. در میان این شایعات همه نوع سخنی بود. تلاش برای رواج تهمت به ساحری و شاعری و کاهنی، یکی از این کارها بود. یک کار دیگرش هم این بود که هر روز برای پیامبر معلمی تازه بتراشد.
«وَ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلاَّ إِفْکٌ افْتَرَاهُ وَ أَعَانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ (25: 4)
و کافران گفتند این آیات نیست جز دروغی که خود بافته و دیگران که بدو یاری داده‌اند.»
اگر بر سر گذری آهنگری برای لحظه‌ای کارش مورد توجه پیامبر قرار می‌گرفت، و یا در کوی و برزن با کسی که شائبه‌ی سواد در او باشد سخنی می‌گفت، بلافاصله فردا شایعه بود که بله، اینها هستند که پیامبر را اعانت می‌کنند و یا آموزگار پیامبرند. راویان اخبار هم بدون توجه به هدف پلید آنان، این شایعات مانده بر افواه را، با شاخ و برگی که بعدها یافته، مُهر دخول بر کتابها زده و بر دل صحیفه‌ها نقش زده‌اند. این اســت که امروز ده‌ها اسم از این اشخاص حقیقی و مجعول بر سر زبانهاست و جالب توجه‌تر اینکه همه‌ی آنها مردمی بیگانه و بیشترشان ناشناخته‌اند.
«وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّمَا یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسَانُ الَّذِی یُلْحِدُونَ إِلَیْهِ أَعْجَمِیٌّ وَ هذَا لِسَانٌ عَرَبِیٌّ مُبِینٌ‌ (16: 103)
و ما کاملاً آگاهیم که می‌گویند آن کس که این قرآن را به او می‌آموزد بشری اســت، زبان آن کس که این سخن را بدو بندند عجمی (نارسا)ست و این زبانی اســت عربی روشن.»
نگاهی گذرا به تفاسیر، اسامی فراوانی پیش می‌آورد (2):
بلعام آهنگری در مکه ترسا و اعجمی زبان، نفیس یا یعیش غلام ولید مغیره که خواندن می‌دانست، عایش غلام حُوَیطب، یسار غلام علاء حضرمی و حِبْر (جبر و خیر و حبار هم گفته‌اند) مولای عامر حضرمی که هر دو را بعضی اهل عین التمر شمشیرگر مکه دانسته اند که «کتاب» می‌خواندند. بومیسره غلام ترسای رومی زبان، عبید بن الخضر کاهن، انسطاس و شماس رومی و نجار قبطی و صهیب و عدّاس مولی حویطب بن عبدالعُزّی و...
حتی سلمان فارسی را که در مدینه اسلام آورده بود، در مکه به نام معلم پیامبر یاد کرده‌اند! و برای اینکه قضیّه درست شود دو سلمان به وجود آمده: یکی سلمان جُهَنی اصفهانی و دیگری سلمان قُرَظی اصفهانی. (3)
اما عدّاس نیز شکل چند نفر را یافته، یکی مولی حویطب شده و دیگری اهل نینوی در طائف غلام عُتبه و شیبه بود که در سفر رسول خدا به نزد ثقیف با پیامبر سخن گفت (4) و یا همان بود که گفتند به جای ورقه با خدیجه پس از نخستین وحی سخن گفت.
یکی دیگر همان ورقه اســت که در تمام عمر رسول خدا دو سه بار همدیگر را دیده و در خانه‌ی خدا و در چشم همگان، چند کلمه‌ای سخن گفته‌اند. چون گفته‌اند که او «کتاب» می‌خوانده، پس دستاویز کرده‌اند که در همان چند دقیقه علوم را به پیامبر آموخته!... سخنی پوچ‌تر از این هم توان گفت؟...
کسی که بیش از همه درباره‌اش جنجال داشته‌اند و این جنجال هم طی قرون پی در پی دامن زده شده «راهب دَیْر بُصْری» اســت و چون در میان این معلمان موهوم، این یکی بیشتر مورد استناد قرار گرفته، لذا این یکی را توضیح بیشتری می‌دهیم.
داستان این راهب مربوط می‌شود به زمانی که محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) 9 تا 13 سال داشت. (5) در یکی از سفرهای تجارتی تابستانی قریش، در حدود سال 583 میلادی، او به همراه عمویش ابوطالب با کاروانی به شام (سوریه) مسافرت می‌کرد، وقتی کاروان به بُصْری (6) و یا نزدیکی آنجا رسید، راهبی که آنجا در صومعه‌اش زندگی می‌کرد متوجه شد که ابری همیشه بر سر یکی از کاروانیان سایه افکنده و یا شاخه‌ی درخت، سایه‌ی خود را بر او می‌گستراند. راهب مسیحی که نامش «بَحیرا» (7) بود از همه‌ی کاروانیان دعوت کرد که مهمان او باشند. آنها پذیرفتند، اما محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را که کودکی کوچکتر از همه بود، جا گذاشتند. بَحیرا در میان مهمانانش آنچه را می‌جست، یعنی کسی که چهره‌اش در کتاب‌هایی که او خوانده بود به عنوان آخرین پیامبر ترسیم شده بود، نیافت. از آنها پرسید که آیا آنها همگی آمده‌اند؟ همین که فهمید یکی از آنها نیامده، تأکید بر آمدن طفل کرد. وقتی آخرین فرد وارد شد، او مدتی خیره به طفل نگریست و بعد، او که دیده بود همیشه عربها به لات و عَزّی سوگند می‌خورند، او هم محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را به لات و عَزّی قسم داد که به سؤالاتش به راستی پاسخ گوید. اما محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) گفت که هرگز دروغ نگفته و از پرستش بتان نیز نفرت دارد. این بار راهب او را به «الله» سوگند داد که پاسخ او را بدهد و از حالش، خوابش و از امورش پرسید. جوابش که داده شد از مُهر نبوت (8) جویا شد و نقش نبوت او را دید و دستی بر آن سائید. این پاسخ‌ها و آن مهر نبوت، بحیرا را متقاعد کرد که کودک همان «موعود» اســت. این بود که به ابوطالب اخطار کرد که طفل را در برابر یهود حمایت کند و یا چون به سوی شام رهسپارند آنان را برحذر داشت از اینکه به روم بروند که مبادا رومیان از وجود کودک آگاه شوند. زیرا هم یهود و هم رومی‌ها علائم ظهور پیامبر آخرین را در کتب خود خوانده و بیم آن می رود که کودک را نابود کنند.
این روایتی بود از قدیمی‌ترین سندی که ابن اسحاق (م150هـ) باز گفته، اما روایت دیگر از ابوموسی اشعری اســت که تصادفاً بر سر آن میان علمای اسلامی همیشه بحث بوده اســت. زیرا در آخرِ آن روایت آمده که ابوبکر و بلال غلامش نیز حضور داشتند، و ابوبکر بلال را مأمور خدمت رسول خدا می‌کند. ترمذی این حدیث را «حسن» می‌شمارد و نقل می‌کند. (9) حاکم صحیحش می‌داند. بیهقی و ابونعیم و خرائطی و ابن عساکر و ابن ابی شیبه نقلش کرده‌اند. بیهقی این قصه را نزد اهل مغازی مشهور می‌داند. جَزری فقط ذکر ابوبکر و بلال را در آن غیرمحفوظ می‌شمارد، ولی اِسنادش را صحیح می‌داند. ذهبی هم به همان دلیل حدیث را ضعیف می‌شمارد. ابن حجر می‌گوید رجال حدیث «ثقه» اند. اما ابن کثیر حدیث را «مُرْسَل» می‌شناسد.
علت این بحث دراز چیست؟ زیرا به هر حال، ابوموسی اشعری راوی این سخن اســت و او به سال هفتم هجری یعنی قریب پنجاه سال پس از این حادثه اسلام آورده اســت و نگفته که این سخن را از که شنیده، گذشته از این، در آن موقع که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کودک ده دوازده ساله‌ای بوده، ابوبکر مسلماً طفل هشت نه ساله‌ای بیش نبوده، زیرا او دو سال از پیامبر کوچکتر بود، و در آن موقع بلال هنوز بدنیا نیامده بود و سی و چند سال از این تاریخ گذشت تا ابوبکر، بلال را از بنی خلف خرید و او از شکنجه به خاطر اسلام رهایی یافت و بلافاصله هم آزاد شد. (10)
این داستان بعدها گزارش مشابهی یافت. تقریباً دوازده سال بعد (حدود 595 میلادی) محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در خدمت خدیجه بود که با غلامی به نام «میسره» راهی سفر شام شد. در همین بُصْری یک کشیش نسطوری (و یا به نام نسطور) را دیدار کرد. این کشیش از بعضی از علامات، پیامبر آینده را شناخت. (11) هم چنین در همان هنگام مردانی از روم (3 یا 7 یا 9 تن) نیز در جستجوی پیامبر موعود به نزد بحیرا رسیدند که او آنها را بازگرداند (12). طلحه بن عبیدالله نیز گواهی می دهد که چند سال بعد، راهب بُصری از ظهور پیامبر موعود می‌پرسید. (13)
در منابع مختلف اسلامی (و احیاناً عیسوی) نام «بَحیرا» (در آرامی Behīrā به معنی گزیده و منتخب، در سُریانی به صورت بَحیر به معنی مرد دانا و آگاه) به عنوان لقبی برای او ذکر شده، اما اسمش را مسعودی سرجیوس (Sergius) و حلبی جورجیوس (Georgius) (14) و دیگران به شکل‌های مختلف جرجیس، جرجِس به کنیه‌ی ابوعداس و کنیه‌ی پدرش ابوربیعه ذکر کرده‌اند. (15)
او راهبی نصرانی از قبیله‌ی عبدالقیس و یا حِبْری از احبار یهود تیماء (16) بود که اخباریان او را از نیکان شمرده‌اند. می‌گویند پیش از مبعث بود که ندا دهنده‌ای ندا می‌داد که بهترین مردم زمانه سه نفرند: رئاب الشِنّی و بحیرای راهب و دیگری که هنوز نیامده و یا منتظر موعود یعنی پیامبر (17). بدین ترتیب، او راهبی نسطوری اســت بر مذهب اریوس که منکر لاهوت مسیح باید می‌بود و مریم را مادر ناسوتی عیسی می‌دانست و عیسی را مظهر کلمه، نه خدا. می‌گویند شاگردانی داشت یکی به نام «مذهب» و دیگری که همان سلمان فارسی اســت. (18) و به دسیسه‌ی بعضی از اشرار یهود کشته شد. (19)
چهره‌ی بَحیرا در ذیل نام سرجیوس، در کتب روم شرقی (بیزانس) نیز آمده و تصادفاً رنگ و خط این چهره با بعضی از احادیث ضعیف اسلامی نیز تطبیق می‌کند. مثلاً تئوفانس Theophanes مورخ بیزانسی (752-18 یا 817م.) متعلق به کلیسای ارتدوکس اســت. تاریخ عمومی دارد که جداول تاریخی او درباره‌ی ایران و روم و عرب واجد اهمیت اســت. او شرح می‌دهد که پس از نخستین ظهور جبرئیل، خدیجه با هیجان زیادی به سرجیوس، یک راهب بدعت جوی عزلت نشین، مراجعه کرد و او خدیجه را آرام نمود. (20) که در اینجا از یک حدیث ضعیفی استفاده کرده و داستان ورقه و بحیرا را با هم مخلوط و مشتبه ساخته اســت. باز بدین قسمت برمی‌گردیم. اما سخن بدین جا ختم نمی‌شود و این سلسله سر دراز دارد. نویسندگان مسیحی برای حمله به اسلام از هیچ جعل و تهمتی خودداری نمی‌کردند. یک رساله‌ی جعلی که مسلماً بعد از قرن یازدهم مسیحی نوشته شده و در چندین روایت عربی و سریانی باقی مانده (21)، از مکاشفه‌ی بحیرا سخن می‌گوید: این کتاب را به یشوع یبه (Ishō yabh) نسبت داده‌اند. ظاهراً دو نفر بدین نام بیشتر مشهورند. یکی آنکه اسقف ارزون بود و در برابر بهرام چوبین نزد رومی‌ها از خسروپرویز طرفداری می‌کرد و هرمزد چهارم در 580 میلادی او را به جاثلیقی (Catholicos) برگزید، یعنی «بِطریق» نسطوریان شد و خدمات زیادی به ایرانیان کرد.(22) دیگری که می‌تواند رساله بدو نسبت یابد همان اســت که در 630 میلادی تاریخ شهادت «مقتل» یشوع سبران (Ishō Sabhran) را نوشته اســت.
این رساله‌ی مکاشفه‌ی بحیرا مسلماً به حدود قرن 11 و 12 میلادی مبتنی بر بعضی از روایات اسلامی ساخته شده و به نویسنده‌ای در قدیم نسبت داده شده اســت. این رساله سه قسمت دارد:
1) داستان‌هایی درباره‌ی دودمان محمدی که سرجیوس بحیرا در طور سینا دیده.
2) مکالماتی با محمد جوان (صلی الله علیه و آله و سلم) در صحرای یَثْرب. 3) پیشگوئی‌های سرجیوس. قسمتی تکرار همان قسمت اول و قسمت دیگر، شرح آموزگاری سرجیوس.
از آن به بعد، این جناب سرجیوس در ادبیات قرون وسطی برای خود جاه و مقامی می‌یابد.
این قبیل نوشته‌های جعلی، معمولاً ریشه‌ای در احادیث موضوعه می‌یابد و یا از اختلافات در احادیث سرچشمه می‌گیرد. در دیدار دوم پیامبر از شام، نام راهب نیامده و در دیدار اول هم، راهب گاهی یهودی، گاهی مسیحی، یک وقت بحیرا، زمانی سرجس یا جرجیس نام گرفته که ابوطالب را گاهی از یهود و وقتی از رومی‌ها می‌ترساند. این اختلافات در اساس چیزی نیست و اصل قضیه محکم و قطعی اســت، اما غرض خصم و معاند تلاش دارد که از کاهی کوهی بسازد و به هر رو رخنه‌ای بیاید.
گمان می‌کنم اساس بحث‌های مسیحی در این باره به حدود سال‌های 80 و 100 هجری برسد. در آن سالها و تا چندی بعد، مسیحیان در حکومت اسلامی نفوذی یافته بودند. سرجون یا سرجیوس مسیحی، منشی و صاحب امر معاویه خلیفه‌ی اول اموی بود. پس از معاویه، یزید نیز این سرجیوس را در مقام خود باقی گذاشت و در کارها با او مشورت می‌کرد. (23) حتی گفته‌اند او و یا پسرش، امور مالی دستگاه خلافت را در زمان عبدالملک به عهده داشت، یعنی خزانه‌دار دولت بود و در دولت عرب، پس از فرماندهی سپاه، این مقام از همه‌ی مقامات دیگر مهمتر بود. در تمام این مدت، او در عین حال بزرگ مسیحیان هم بود و جمع آوری جزیه‌ی مسیحیان به عهده‌ی او محوّل شده بود. (24)
پس از او نوبت پسرش یوحنا دمشقی (Johannes Damacenus) شد که تا سال 106 هجری (725 میلادی) مدت خلافت 9 تا ده خلیفه در دستگاه امویان بود. در مورد او گفته‌اند که پدرش اگر ندیم یزید بود او خود وزیر اکبر خلیفه‌ی اموی شد. (25) سرانجام، او در سال 725 میلادی که از کار کناره گرفت وارد دیر سنت سابا شد. در آنجا به تبلیغ و نوشتن رسالاتی مشغول گردید تا در سال 132هـ (4 دسامبر 749) میلادی وفات یافت.
یوحنا از متفکران بزرگ آباء اخیر کلیسای یونانی و از ملکائیه‌ی مسیحی بود که معتقد به مشیّت واحد در مسیح بودند. (26) نوشته‌های او زبده‌ی تعالیم کلیسای شرقی شمرده می‌شود و سرودهای دینی او در غایتِ جذبه و گیرائی اســت که هنوز هم در کلیساهای یونانی خوانده می‌شود. (27) رساله‌ی مباحثه‌ای میان مسیحی و مسلمان (28) نشانه‌ی مباحثات او با علمای مسلمان درباره‌ی اسلام و طرز استدلال و دیدِ او اســت. او اســت که نسبت می‌دهد رسول خدا علمش را از مردی اهل کتاب یا از یکی از بدعت جویان «آریان Arian» اخذ کرده (29) و جالب توجه‌تر این که همین اعتقاد اســت که نزد «تئوفانس» تکرار می‌شود و وجود راهب دیر بُصْری دستاویزی برای جعل معلم موهوم می‌گردد. درواقع تئوفانس فقط ادامه دهنده‌ی راه یوحناست و همان اتهامات را با آب و رنگ بیشتری نقل می‌کند.
بدین ترتیب، سابقه‌ی مباحثات مذهبی اسلام و مسیحیت و نوشتن رساله‌ها و نامه‌ها بر ضدّ اسلام روشن می‌شود. این مباحثات همچنان ادامه یافت. بعد جنگ‌های صلیبی (488هـ- 1095م) پیش آمد و صلیبی‌ها دسته دسته از اروپا روانه‌ی خاورمیانه شدند و در آن میان معرکه‌ی بحث‌های داغ مذهبی رواج داشت. محصول این سالها، کتاب‌های جعلی فراوانی اســت. جعل کتب و رسالات مذهبی در میان مسیحیان، برای حمله به یک فرقه و یا دفاع از فرقه‌ای، تازگی نداشت و تصادفاً اوج رواج آن در قرن دوازدهم میلادی اســت که افسانه‌ها و اساطیر و خرافات مذهبی در اروپا رواج سهمگینی داشت و نوشته‌های مؤلفان بیزانسی درباره‌ی پیغمبر اسلام نیز منتشر شده بود. در همین سالهاست که بر پایه‌ی نوشته‌های قبلی یوحنا دمشقی و تئوفانس بیزانسی، مکاشفه‌ی بحیرا نوشته شده و به نویسنده‌ای از قرن ششم و هفتم میلادی نسبت داده شده تا نشان داده شود که مسیحیت بر اسلام اثر گذارده اســت. (30) این دید و روش، تا حدود سال‌های ما نیز از دست نرفته اســت. حتی آنها که داعیه‌ی دانش و پژوهش و بی‌طرفی دارند، می‌بینیم که در حساس‌ترین نقطه‌ها، از جعل و تزویر خودداری نمی‌کنند، و یا حداقل بر رنگ و جلال افسانه‌ای چیزی می‌افزایند و یا بر روایتی پیرایه‌ای می‌بندند. مثلاً در دیدار رسول خدا با بحیرا، سپرنگر در آخر یک جمله می‌افزاید که ابوطالب محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را با بحیرا به مکه فرستاد (31) تا داستان را چنانکه می‌خواسته از هر جهت جور کرده باشد. و حال آنکه هرگز چنین سخنی در روایتی نیامده اســت.
به هر صورت، خلاصه کنیم: پیامبر در دیدار اول از شام، کودک ده دوازده ساله‌ای بود که در حضور ابوطالب و یا کاروانیان چند کلمه‌ای با این راهب سخن گفته، همین و بس. در دیدار دوم شام هم که راهب دیگری بوده، ولی باز با هم تنها نبوده‌اند و میسره غلام خدیجه نیز حضور داشته و شاهد دیدار آنها بوده اســت. مگر در یک گفتگوی عادی چقدر مجال سخن اســت و چقدر امکان داشته که راهب دَیْر بُصْری سخن بگوید تا او را معلم و آموزگار پیامبر بخوانیم؟ صرف نظر از این واقعه، آیاتی بر پیامبر بوده که به روشنی دلالت بر حقایق نورانی او داشته اســت. او طبق بشارات عهدین، نبی امیّ بود بنام «احمد» که امر به معروف می‌کرد و نهی از منکر. طیبّات را حلال و خبائث را حرام می‌کرد و بندهای گمراهی و تباهی و بارِ گناه و ذلت انسانی را از آنان برمی‌داشت و گام در راه ساختن انسانی متعالی و اتمام مکارم اخلاق می‌زد.
این آیات باهره، هرگز از دیدِ صاحب نظر دور نمی‌ماند، خواه شخصیت تاریخی «بحیرا» موردنظر باشد یا نباشد.
از آن آموزگاران دیگری که قدرت وسیع خیالبافان پرداخته، جابرند و یاسرند.
مارگلیوث در کتابش می‌گوید (32): جابربن عبدالله با دوستش یاسر، یهودی دیگر، با مکه تجارت می‌کردند و هردو در ضمن کتاب مقدس را می‌خواندند. پیامبر که بر آنها می‌گذشت بدان دو نفر گوش می‌داد. یعنی می‌خواهد بگوید از این طریق محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) تحت تأثیر تورات قرار گرفته، اما بعد خود این نویسنده می‌گوید: وقتی پیامبر سوره‌ی یوسف را خواند جابر اسلام را پذیرفت. جابر یهودی که خود کتاب مقدس می‌خوانده و داستان یوسف را، به قول این نویسنده، او بر پیامبر خوانده، با شنیدن سوره‌ی یوسف و قصه‌ای که در قرآن گفته شده، به پیامبر اسلام ایمان می‌آورد. این چگونه معلمی می‌توانسته باشد که ناگهان این چنین واله و مؤمن به متعلّم خود گرویده. کسی که خود الهام بخش دیگری بوده به یک لحظه مؤمن و معتقد به این ملهَم خود می‌شود! پس چه می‌توان گفت جز اینکه با محمدرشید رضا هم سخن شویم که اسلام او دلیلش فقط اعجاز قرآن کریم می‌تواند باشد و بس، و ایمان بدان که قرآن بر رسول خدا نازل شده اســت.
اما یاسر، داستان دیگری یافت. اسلام آورد و در زیر شکنجه و عذاب جان بر سر اسلام گذارد.
این جناب مارگلیوث باز هم بیکار ننشسته و یکی دیگر را می‌تراشد. این نشد یکی دیگر. جزء خاص مسیحیت در قرآن را پیامبر از صُهَیْب رومی (از موصل) فرا گرفته...
این صهیب وقتی به اسلام گروید که پیامبر در خانه‌ی ارقم بود. مستضعفین در فشار و شکنجه بودند و مسلمانان را یارای گفتن «لا اله الا الله» نبود. از آن پس با رسول خدا به مدینه هجرت کرد و در تمام مشاهد شاهد بود. هجرتش داستانی باشکوه دارد. وقتی می‌خواست مکه را ترک کند قریش بدو گفتند: آن وقت که به مکه آمدی تو بنده‌ی بی‌چیزی بودی و حال که همه چیز از ما داری می‌خواهی ما را ترک کنی؟
صهیب گفت: همه‌ی سخن شما بر سر مال من اســت، اگر مالم را بدهم آزادم؟ گفتند: بله، گفت: «هرچه دارم دادم.» (33)
این را گفت و روانه‌ی مکه شد.
یک چنین اسلام باشکوهی، از مردی انتظار می‌رفت که به پیامبر چیزی آموخته باشد؟...
اینها و شاید نظایر بسیارشان هست که از چنته‌ی معاندان و خبرسازان هر روز به شکلی بیرون می‌ریزد. آن معارف عالیه‌ی قرآن کجا و این چند تن مرد گمنام و یا افسانه‌ای کجا که حداکثر راهب دیر دورافتاده‌ی بُصْری و یا زاهد عزلت نشین مکه و یا آهنگر سرگذر و یا چند تن سرباز حبشی وامانده از لشکر ابرهه بوده‌اند. این سخنان بیشتر به شوخی‌های سبک مردم سبک مغز می‌ماند تا به سخنی جدی و درخور اعتناء.
چنین اســت که قرآن با لحنی قاطع این سفاهت‌ها را می‌کوبد و اعلان می‌کند:
«وَ مَا کَانَ هذَا الْقُرْآنُ أَنْ یُفْتَرَى مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ تَفْصِیلَ الْکِتَابِ لاَ رَیْبَ فِیهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ‌ (10: 37)
و این قران نه چنان اســت که کسی جز به وحی خدا تواند یافت، ولیکن (گذشته از تحدی به اعجاز) سایر کتب آسمانی را نیز تصدیق می‌کند و کتاب الهی را تفصیل می‌دهد که بی‌گفتگو از جانب پروردگار جهانیان اســت.»

پی‌نوشت‌ها:

1.در جنگ بدر پرچمدار مشرکان بود و در نزدیکی مدینه کشته شد. 2 هجری.
2.مثلاً در تفسیر دو آیه‌ی 25: 4 و 16: 103 ملاحظه کنید: طبری14: 119، 120، و 18: 137 روح المعانی 14: 212 و 18: 234، مجمع البیان6: 386 و 7: 161، ابوالفتوح6: 238 و7: 282، و بیضاوی1: 682 و 2: 155، خازن1: 137، 138، ابن هشام1: 182، 205-210، 296 و 2: 23، اسدالغابه اسامی حبشیان مقیم مکه را بیشتر دارد.
3.سلمان پاک ماسینیون ترجمه دکتر شریعتی 82. شخصیات قلقة عبدالرحمن بدوی ص9 ح1.
Massignon,Louis;Salmān Pak et...p.8
4.ابن هشام2: 30، اسدالغابه3: 289، اصابه2: 459، ترجمه 5470.
5.بحارالانوار6: 107 یا 18: 318، التنبیه و الاشراف مسعودی 197، حلبیه1: 140، المحبر9.
6.بُصری شهر حوران اســت که در 25 ربیع الاول سال 13 هجری نخستین شهری بود که در شام به صلح تسلیم مسلمانان شد. گویا «شمشیر»ش معروف بوده اســت (معرب جوالیقی 59، ابن درید 1: 259).
7.منابعی برای مطالعه: طبقات ابن سعد 1/ 1/ 76، 82، 99، 100، ابن هشام115 گوتینگن یا 1: 191 به بعد حلبی، طبری1: 6-1123، سیره حلبی1: 136 و یا 177 به بعد، ترمذی 282، تاریخ الخمیس1: 257 و 262 به بعد، فهرست ابن الندیم 23 فلوگل، اصابه1: 357، مفصل تاریخ العرب قبل الاسلام6: 603، محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) محمدرضا 32-35، 96، زندگانی محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) هیکل 1: 165، مروج الذهب 1: 44 و 146 ترجمه 61، 67، 485، 642، ترجمه کامل1: 34 و 35، سیره ابن کثیر1: 140، 243 به بعد، سبل الهدی1: 189 به بعد، عیون الاثر1: 43، الروض 1: 118، میزان الاعتدال2: 153، لسان المیزان3: 39، دلائل النبوه ابونعیم 125، وفاء الوفاء1: 131، شرح المواهب 1: 190، دلائل النبوة بیهقی1: 31، مجله‌ی فرهنگ ایران زمین، سال اول ص168 مقاله‌ی مینورسکی زمستان 39 ص 224، دائرةالمعارف اسلام و مختصر آن مقاله‌ی بحیرا. مقاله‌ی نولدکه در ZDMG 12: 699 به بعد.
اسماعیلیه معتقدند که عیسی (علیه السلام) ناطق پنجم بود و ودائع و وثائقی که از زمان موسی بود توسط بحیرای راهب به ناطق ششم (پیامبر گرامی) تسلیم شد. اساس التأویل نعمان بن حیّون تمیمی چاپ عارف تامر ص314 ح1 و 325.
8.راجع به شکل و وضع مُهر نبوت رک: مقاله‌ی تحقیق درباره‌ی مُهر نبوت حضرت خاتم الانبیاء دکتر ابوتراب نفیسی، نشریه‌ی دانشکده‌ی الهیات مشهد 15: 5-21. ایضاً المعجم للحدیث2: 9.
9.ترمذی4: 216 (مناقب: 3).
10.عیون الاثر1: 43، ابن سعد 3/ 1/ 165، ابن هشام205، 449 گوتینگن و یا 1: 339 و 340 حلبی.
11.ابن هشام1: 199.
12.خصائص سیوطی1: 208، حلبیه1: 142، البدایه2: 285، ترجمه‌ی ابن اثیر1: 35، ابن هشام1: 194.
13.ابن سعد 3/ 1/ 153. الوفاء ابن جوزی1: 56، سیره شامی2: 262.
14.مروج1: 146، سیره‌ی حلبیه1: 157.
15.این نام گویا در آن زمان رایج بوده، چنانکه چهار تن از صحابه بدین نام بوده‌اند. دو تن مشهورتر بحیربن ربیعه و بَحیر الاغاری (تاج العروس 3: 29). ابن الاثیر نیز از یک مرد شامی بدین نام یاد می‌کند که با هفت تن دیگر نزد رسول خدا رفت و تصریح می‌کند که این غیر از بحیرای راهب اســت. (اسدالغابه1: 167)
16.روض2: 220،ابن کثیر در سیره 1: 249 از سِیَر زُهری نقل می‌کند ولی رد می‌کند.
17.ترجمه‌ی مروج1: 61، معارف ابن قُتَیبه 58.
18.میزان الاعتدال2: 153، لسان المیزان3: 39.
19.محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) محمدرشیدرضا 98.
20.Theophanes;Chronographia,p.333,ed.Classen,i.513
ونیسنک در مقاله‌ی بحیرا در مختصر دائرةالمعارف اسلام اضافه می‌کند:
Georgius Phrantzes(ed.Bekker,p.295 sq)
21.ایضاً
Gottheil,A.Christian Bahira Legend,in ZA,vol.xlll.sq
22.کریستنسن 464.
23.ابن اثیر 4: 7، 17، طبری2: 205، 228، 239، 837.
24.امویان هنری لامنس 212.
25.البته طرفداران مطلقش تردید می‌کنند: فرهنگ دینی کاتولیک مقاله‌ی یوحنا دمشقی الاب جوجی.
Dictionnaire de Théologie Catholique
26.فلسفةالفکر الدینی 1: 32 ح2.
27.J.C.Ayer;A Source Book for Ancient Church History,p.691.
28.از انتشارات مینی جزء کتب آباء یونان مجلد نهم.
29.The Muslim World,Vol xLL,n.2,April 1934,p.392.
کتاب معروفش: در سبیل رشاد یا ایمان صحیح De Fide Ortodoxa توسط Salmond به انگلیسی ترجمه شده Exposition of the Orthodox Faith و نیز توسط آباء Nicéne در سلسله کارهای آنها (جلد نهم قسمت دوم) به نام Concerning the Orthodox Faith نیویورک 1899 آمده.
30.Der Islam,Bd.23,1936,s.134.Chronographia,Bd,I,s.333 ff(De Boor),Leipzig,1883
حضارةالاسلام گوستاوفون کرونبوم، ترجمه‌ی توفیق جاوید، ص66.
31.Dr.Sprenger;Life,p.79.
32.محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص106.
33.ابن هشام1: 89، اصابه2: 188 شماره‌ی 4104.

منبع مقاله :
رامیار، محمود؛ (1392)، تاریخ قرآن، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ سیزدهم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

فن بیان،اصول سخنرانی و هنرگویندگی وگفتگو …چگونه از پاورپوینت برای یک ارائه خوب استفاده کنیم ؟ وقتی از ما خواسته می‌شود در مقابل کتابچه توجیهی دانشگاه علوم پزشکی زنجانامتیاز احتمال وقوع حالت خطا بسیار کم خطا یا علت خطا ممکن است تا بعد از ترخیص بیمار


ادامه مطلب ...

اجرای طرح «رجیستری موبایل» تا ۱۲ روز دیگر

[ad_1]

مدیرکل ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز از اجرایی شدن طرح رجیستری موبایل تا اول مرداد ماه خبر داد و گفت: پس از اجرای این طرح، موبایل قاچاقی که قیمت امروز آن ۲ میلیون تومان است، نهایتاً به قیمت ۲۰۰ هزار تومان خرید و فروش خواهد شد.

 به گزارش مشرق، عباس نخعی با اشاره به سرانجام طرح «رجیستری موبایل» برای برخورد با قاچاق موبایل در کشور اظهار داشت: به دنبال برنامه ریزی‌های انجام شده برای اجرایی کردن طرح رجیستری موبایل، دولت در خرداد ماه، اقدام به ارائه یک فرصت دو ماهه برای اجرایی کردن این طرح کرد و قرار است تا اول مرداد ماه، این طرح در سراسر کشور به اجرا درآید.
 
وی افزود: در حال حاضر جلساتی به منظور هماهنگی‌های نهایی و تنظیم پروتکل‌های اجرایی این طرح در وزارت ارتباطات در حال برگزاری است و کمیته ویژه‌ای متشکل از نمایندگان ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، وزارت ارتباطات و وزارت صنعت، معدن و تجارت، در جلساتی فشرده که 3 بار در هفته برگزار می‌شود، فرآیند نهایی عملیاتی کردن این طرح را برنامه‌ریزی می‌کنند.
 
مدیرکل دفتر مبارزه با قاچاق کالای هدف ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز ادامه داد: در حال حاضر اطلاعات تمامی گوشی‌های موبایل وارداتی در سامانه‌های گمرک در حال ثبت است و بانک اطلاعاتی مربوطه نیز تکمیل شده است؛ همچنین سامانه دیگری که برای این طرح نیاز بود نیز طراحی شده و در حال بهره‌برداری از آن هستیم و اجرایی شدن این طرح، قطعاً تا اول مرداد ماه انجام خواهد شد.
 
نخعی با بیان اینکه این جلسات برای آخرین هماهنگی‌ها است تا به محض صدور فرمان اجرای این طرح، اپراتورهای تلفن همراه، اجرای طرح مذکور را کلید بزنند، افزود: بر اساس دستور معاون اول رئیس جمهور، باید این طرح هرچه سریعتر به مرحله بهره‌برداری برسد.
 
وی ادامه داد: در صورت اجرای این طرح، تنها گوشی‌های تلفن‌ همراهی که از مبادی رسمی گمرکات وارد کشور شده، قادر به ارائه خدمات ارتباطی خواهند بود و سایر موبایل‌هایی که از مبادی غیر از گمرکات وارد کشور می‌شوند به دلیل آنکه هیچ گونه خدمات مخابراتی بر روی آن‌ها امکان‌پذیر نیست، کاملاً بی ارزش خواهند بود؛ به عنوان مثال پس از اجرای این طرح، موبایل قاچاقی که قیمت امروز آن 2 میلیون تومان است، نهایتاً به قیمت 200 هزار تومان آن هم به دلیل قطعات سخت‌افزاری آن، ارزش خواهد داشت.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


9 جولای 2016 ... مدیرکل ستادمبارزه با قاچاق کالا و ارز از اجرایی شدن طرح رجیستری موبایل تا اول مرداد ماه خبر داد و گفت: پس از اجرای این طرح، موبایل قاچاقی که قیمت ...9 جولای 2016 ... مدیرکل ستادمبارزه با قاچاق کالا و ارز از اجرایی شدن طرح رجیستری موبایل تا اول مرداد ماه خبر داد و گفت: پس از اجرای این طرح، موبایل قاچاقی که قیمت ...9 جولای 2016 ... مدیرکل ستادمبارزه با قاچاق کالا و ارز از اجرایی شدن طرح رجیستری موبایل تا اول مرداد ماه خبر داد و گفت: پس از اجرای این طرح، موبایل قاچاقی که قیمت ...9 جولای 2016 ... عباس نخعی با اشاره به سرانجام طرح رجیستری موبایل برای برخورد با قاچاق موبایل در کشور اظهار داشت: به دنبال برنامه ریزی های انجام شده برای....9 جولای 2016 ... به گزارش واحد فناوری اطلاعات سایبربان؛ مدیرکل ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز از اجرایی شدن طرح رجیستری موبایل تا اول مردادماه خبر داد و گفت: پس ...9 جولای 2016 ... مدیرکل ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز از اجرایی شدن طرح رجیستری موبایل تا اول مرداد ماه خبر داد و گفت: پس از اجرای این طرح، موبایل قاچاقی که قیمت ...اجرای طرح رجیستری موبایل تا ۱۲ روز دیگر http://www.axgig.com/images/58911902102836243265.jpg مدیرکل ستادمبارزه با قاچاق کالا و ارز از ...9 جولای 2016 ... مدیرکل ستادمبارزه با قاچاق کالا و ارز از اجرایی شدن طرح رجیستری موبایل تا اول مرداد ماه خبر داد و گفت: پس از اجرای این طرح، موبایل قاچاقی که قیمت ...مدیر کل مبارزه با قاچاق کالا و ارز سازمان تعزیرات خبر از آغاز طرح رجیستری گوشیهای تلفن همراه از روز گذشته خبر داد و گفت: پلمپ شدن فروشگاه اَپِل ارتباطی به طرح ...9 جولای 2016 ... مدیرکل ستادمبارزه با قاچاق کالا و ارز از اجرایی شدن طرح رجیستری موبایل تا اول مرداد ماه خبر داد و گفت: پس از اجرای این طرح، موبایل قاچاقی که قیمت ...


کلماتی برای این موضوع

دانلود رایگان نرم افزاردانلود رایگان نرم افزار،بازیکتابآموزش،فیلم نرم افزار و بازی های موبایل همه با لینک ترفندهای موبایل، دنیای موبایل، تبلت،ترفند موبایل دنیای موبایل ،دنیای موبایل و کامپیوتر،دنیای موبایل و تبلت،دنیای موبایل،دنیای اخباراخبار اجتماعی، اخبار اجتماعی ایران،اخبار اجتماعی اخباراخبار اجتماعیاخبار اجتماعی ایراناخبار اجتماعی روزسایت اخباراخبار امروز دانلود ها نرم افزار بازی کتاب موبایل عکس دانلود ها نرم افزار بازی کتاب موبایل عکس دانلود ها دانلود عکس دانلود بازی دانلود ویندوز ۱۰ ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادویندوز۱۰ویندوز ۱۰ به انگلیسی با اسم رمز آستانهسرآغاز به انگلیسی تازه‌ترین دانلود چند آهنگ ماندگار و قدیمی مازندرانیسلام دنبال یه ترانه ی قدیمی ام که فقط بخشی از متن اونو میدونم، چند ساله دنبالش میگردم عکسبریدن سر داعشی ها توسط نیروهای عراقیامیر آقا خشونت نکوهیده س میتونی تفاوت اینها رو با داعشی ها بگی؟ خون رو با خون جواب دانلود سریال فرار از زندان دوبله فارسی با لینک …دانلودسریالفرارازدانلود سریال فرار از زندان دوبله فارسی با لینک مستقیم چهار فصل کامل سریال فرار از بدو علمبدو علم بدو علم با بروز شکست در جنگ کبیر میهنیاوایل حمله آلمان به شوروی و شکست پی دانلود نرم افزار جعبه ابزار جعبه ابزار کامل کار با فلش مموری راهنمای دانلود اگر نرم افزار مدیریت دانلود ندارید


ادامه مطلب ...

رونمایی از رایانه‌های با احساس، تا دو سال دیگر

[ad_1]

محققان روسی پیش بینی کردند که در کمتر از دو سال آینده از کامپیوتری دارای احساس و عاطفه رونمایی کنند که می تواند مانند انسان فکر و اعتمادسازی کند.

 به گزارش مشرق، کامپیوترها دستگاه هایی هستند که بدون هیچ گونه درگیری احساسی، برای مصارف عملی استفاده می شوند. اما این مفهوم با رونمایی روس ها از یک دستگاه جدید در عرض یک سال و نیم آینده تغییر خواهد کرد.


محققان دانشگاه ملی تحقیقات هسته ای در مسکو می گویند که رایانه موسوم به بازیگر مجازی می تواند مانند یک انسان بیاندیشد و اعتماد ایجاد کند. انگیزه انتخاب نام بازیگر مجازی برای رایانه یاد شده این است که بازیگری و نقش آفرینی به عنوان یک فرد خاص، از کاربردهای اصلی آن خواهد بود.


به گفته پژوهشگران روسی، درک مفاهیم و دنبال کردن رویدادها، از توانایی های این سیستم رایانه ای است. این پژوهشگران در پی آن هستند که دستگاه یاد شده همچون یک انسان اندیشمند، توانایی مطالعه و بررسی را بیابد، اهدافی برای یادگیری تعیین کند، پرسش هایی را برای تحقق آن اهداف تنظیم نماید و در پی یافتن پاسخ برای آن پرسش ها برآید.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


10 جولای 2016 ... محققان روسی پیش بینی کردند که در کمتر از دو سال آینده از کامپیوتری دارای احساس و عاطفه رونمایی کنند که می تواند مانند انسان فکر و اعتمادسازی ...11 جولای 2016 ... محققان روسی پیش بینی کردند که در کمتر از دو سال آینده از کامپیوتری دارای احساس و عاطفه رونمایی کنند که می تواند.محققان روسی پیش بینی کردند که در کمتر از دو سال آینده از کامپیوتری دارای احساس و عاطفه رونمایی کنند که می تواند مانند انسان فکر و اعتمادسازی کند. به گزارش ...11 جولای 2016 ... محققان روسی پیش بینی کردند که در کمتر از دو سال آینده از کامپیوتری دارای احساس و عاطفه رونمایی کنند که می تواند مانند انسان فکر و اعتمادسازی ...محققان روسی پیش بینی کردند که در کمتر از دو سال آینده از کامپیوتری دارای احساس و عاطفه رونمایی کنند که می تواند مانند انسان فکر و اعتمادسازی کند. به گزارش ...10 جولای 2016 ... به گزارش مشرق، کامپیوترها دستگاه هایی هستند که بدون هیچ گونه درگیری احساسی، برای مصارف عملی استفاده می شوند. اما این مفهوم با رونمایی روس ها ...10 جولای 2016 ... محققان روسی پیش بینی کردند که در کمتر از دو سال آینده از کامپیوتری دارای احساس و عاطفه رونمایی کنند که می تواند مانند انسان فکر و اعتمادسازی ...به گزارش مشرق، کامپیوترها دستگاه هایی هستند که بدون هیچ گونه درگیری احساسی، برای مصارف عملی استفاده می شوند. اما این مفهوم با رونمایی روس ها از یک دستگاه ...10 جولای 2016 ... محققان دانشگاه ملی تحقیقات هسته ای در مسکو می گویند که رایانه موسوم ... رونمایی از رایانه های با احساس، تا دو سال دیگر; برترین ها - یکشنبه ۰۰:۳۱


کلماتی برای این موضوع

رونمایی از رایانه‌های با احساس، تا دو سال دیگرمحققان روسی پیش بینی کردند که در کمتر از دو سال آینده از کامپیوتری دارای احساس و عاطفه رونمایی از رایانه های با احساس، تا دو سال دیگر آکامحققان روسی پیش بینی کردند که در کمتر از دو سال آینده از کامپیوتری دارای احساس و عاطفه رونمایی از رایانه‌های با احساس، تا دو سال دیگر …محققان روسی پیش بینی کردند که در کمتر از دو سال آینده از کامپیوتری دارای احساس و عاطفه رونمایی از رایانه‌های با احساس خبرگزاری مهر اخبار رونماییازرایانهمحققان روسی پیش بینی کردند که در کمتر از دو سال آینده از کامپیوتری دارای احساس و عاطفه حمله ویروسی به رایانه های تاسیسات دولتی …رونمایی از رایانه‌های با احساس، تا رونمایی از رایانه‌های با احساس، تا دو سال دیگرهوش مصنوعی با دیدن فیلم آینده را پیش‌بینی می‌کندهوشمصنوعیبادیدنرونمایی از رایانه‌های با احساس، تا دو سال دیگر دوربینی که وقتی نیاز است چند تا عکس از اپل جک ‎رونمایی از رایانه‌های با احساس، تا دو سال دیگر اپل جک ۳۵ میلیمتری هدفون آیفون ۷رونمایی مایکروسافت از ویندوز۱۰ یکپارچگی …رونماییمایکروسافتاز ابزارهای همراه و خدمات اینترنتی نسخه جدید سیستم عامل ویندوز را با صفحه جزئیات اخبار مجموعه مراسم رونمایی از مراسمرونماییازقبل از رونمایی با انجام نمودند تا از همان شب که در این دو سال با صبر او تا سال دیگر، دو میلیون دختر ایرانی برای ازدواج کم …تماس با ما تبلیغات آغاز بارش باران از روز سه شنبه عصر تا سال دیگر، دو میلیون


ادامه مطلب ...

مایکروسافت سرطان را تا ۱۰ سال دیگر درمان می‌کند

[ad_1]

مایکروسافت سرطان را تا ۱۰ سال دیگر درمان می‌کند

دانش > فناوری‌ - همشهری آنلاین:
شرکت مایکروسافت برنامه‌ای بلند‌پروازانه و ۱۰ ساله برای خود تعیین کرده‌اسـت: استفاده از علوم رایانه‌ای برای درمان سرطان.

براساس گزارش تلگراف، اگرچه این برنامه شامل پروژه‌های بلند‌پروازانه زیادی اسـت، یکی از جالب‌توجه‌ترین طرح‌های پیشنهادی در آن شامل ایجاد ریز رایانه‌هایی از دی‌ان‌ای اسـت که می‌توانند درون بدن انسان زنده بمانند و سلول‌های سرطانی را زیر نظر گرفته و و با برنامه‌ریزی دوباره آنها را به سلول‌های سالم تبدیل کنند.

به گفته کریس بیشاپ از مرکز مطالعاتی مایکروسافت، ورود مایکروسافت به این قلمرو علمی بسیار طبیعی اسـت زیرا در زمینه علوم رایانه‌ای تخصص و تجربه بالایی دارد و آنچه در سرطان رخ می‌دهد نیز یک مشکل محاسباتی اسـت. این تنها یک تشابه نیست،‌بلکه یک دیدگاه ریاضیاتی عمیق اسـت. زیست‌شناسی و محاسبات اصولی هستند که شاید در نگاه اول هیچ شباهتی به هم نداشته‌باشند، اما در لایه‌های عمیق‌تر ارتباطات بنیادینی با هم دارند.

مایکروسافت برای به واقعیت تبدیل کردن این هدف گروهی از زیست‌شناسان و دانشمندان علوم رایانه‌ای از سرتاسر جهان را گرد هم آورده‌اسـت تا روی جنبه‌های مختلف سرطان  مطالعه کنند.

جزئیات این پروژه هنوز نامشخص اسـت اما یکی از این گروه‌ها قصد دارد از فناوری فراگیری ماشینی و دید رایانه‌ای برای ایجاد دیدگاهی بهتر از رشد تومورها برای رادیولوژیست‌ها استفاده کند. به این شکل مسیر برای ایجاد نوعی ویژه‌تر و دقیق‌تر از طب شخصی‌سازی‌شده همواره خواهد‌شد.

گروهی دیگر درحال مطالعه روی الگوریتمی هستند که می‌تواند بهترین شیوه هجوم به تومورها را براساس نوع تومور مشخص سازد. همچنین گروهی دیگر در این پروژه درحال مطالعه روی ایده رایانه‌هایی از دی‌ان‌ای هستند تا بتوانند سلول‌های سرطانی را درون بدن به سلول‌های سالم تبدیل کنند.

ایده اصلی گروه آخر این اسـت که هرزمان سلول‌های سرطانی خود را نمایان ساختند،‌ رایانه از حضور آنها آگاه شود و با ریبوت کردن یا خاموش و روشن کردن دوباره سیستم سلول‌های بیماری را از بین ببرد.

باوجود رویکرد‌های متفاوتی که وجود دارند،‌ مایکروسافت می‌گوید تمامی گروه‌ها رویکرد‌های مشابه علوم رایانه‌ای را دنبال می‌کنند: یادگیری ماشینی و پردازش اطلاعات. زیرا به گفته این شرکت سرطان و دیگر فرایند‌های زیستی درواقع سیستم‌های پردازش اطلاعات هستند. در این صورت، ابزارهایی که برای مدلسازی و توجیه فرایند‌های رایانشی مورد استفاده قرار می‌گیرند، مانند زبان‌های برنامه‌نویسی، گرد‌آورنده‌ها و مدل‌سازها برای مدلسازی و استدلال درباره فرایند‌های زیستی مورد استفاده قرار خواهند‌گرفت.

به گفته محققان، فراگیری ماشینی امکان تجزیه و تحلیل بهتر میلیون‌ها فایل از داده‌های زیستی برای یافتن رویکرد‌های جدید درمانی سرطان را برای آنها فراهم خواهد کرد،‌ فرایندی که تا همین اواخر به صورت دستی انجام می‌گرفت. اما اکنون فراگیری ماشینی قدرت آن را دارد که سرعت این فرایند را تاحد امکان افزایش دهد.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


25 سپتامبر 2016 ... همشهری آنلاین: شرکت مایکروسافت برنامهای بلندپروازانه و ۱۰ ساله برای خود تعیین کردهاست: استفاده از علوم رایانهای برای درمان سرطان.26 سپتامبر 2016 ... نقشه مایکروسافت برای درمان سرطان تا ۱۰ سال دیگر ... تمامي گروهها رويكردهاي مشابه علوم رايانهاي را دنبال ميكنند: يادگيري ماشيني و پردازش اطلاعات.29 سپتامبر 2016 ... تا ۱۰ سال دیگر مایکرو سافت سرطان را درمان می کند؟ ... به گفته کریس بیشاپ از مرکز مطالعاتی مایکروسافت، ورود مایکروسافت به این قلمرو علمی ...مایکروسافت ادعا کرده است که به درمان سرطان کمک خواهد کرد و تا. ... مایکروسافت تا ۱۰ سال دیگر سرطان را کاملا درمان خواهد کرد! ... مایکروسافت سرطان را درمان می کند.برای نمایش تمام اخبار مرتبط با عنوان مایکروسافت سرطان را درمان میکند اینجا کلیک کنید. ... مایکروسافت تا ۱۰ سال دیگر سرطان را کاملا درمان خواهد کرد!21 سپتامبر 2016 ... شرکت مایکروسافت مدعی شده است که مشکل بیماری سرطان را در ۱۰ سال آینده همچون یک ویروس ... مایکروسافت سرطان را 10 سال دیگر درمان میکند ... و زیستشناسان جهان را گرد هم آورده تا با سرطان مانند یک باگ رایانهای برخورد کنند.22 سپتامبر 2016 ... شرکت مایکروسافت به دنبال حل مشکل سرطان تا 10 سال آینده قصد دارد از علوم پیشرفته رایانه ... در حال حاضر برای کمک به محققان در درک چگونگی درمان موثرتر سرطان خون استفاده میشود. ... نپسندیدم 0نفر دیگر این مطلب را نپسندیدند.21 سپتامبر 2016 ... خانه / تکنولوژی / مایکروسافت سرطان را ۱۰ سال دیگر درمان میکند ... جهان را گرد هم آورده تا با سرطان مانند یک باگ رایانهای برخورد کنند. این گروه در ...به گفته كریس بیشاپ از مركز مطالعاتی مایكروسافت، ورود مایكروسافت به این قلمرو علمی بسیار طبیعی است زیرا در زمینه علوم رایانهای تخصص و تجربه بالایی دارد و ...


کلماتی برای این موضوع

سرطان پروستات، از علائم تا درمانبهداشت و سلامتمردانسرطان پروستات یکی از شایع ترین سرطانها در بین مردان میانسال و سالمند می باشد بگونه ای کاروفناوری کَلالهدانلود گجت کاروفناوری کلاله دوستان ارجمند برای اینکه کاروفناوری را همیشه در عصر ایران خطرناک ترین فرودگاه های دنیا عکس نهری که افراد را به کام خود می کشد عکس فروش فان وسرگرمیفان وسرگرمی فان وسرگرمی سرگرمی،طنز وسرگرمی،ترانه هندی،ترکی وهندی،سلفی بازیگران بیماری آسپرژیلوزیس قارچ آسپرژیلوس،علل و درمان…بیماری‌هااستئومیلیت این بیماری شایع نیست و معمولاً در کودکان مبتلا به بروز می کند عفونت به شهرخبر تیتر جدیدترین و آخرین اخبار ایران و جهاننوکیا بار دیگر ورودش به بازار اسمارت فون ها در سال را تایید کرد پیش از این تایید شده الف عروسک‌گردانِ کلاه‌قرمزی به سرطان مبتلا شددنیا فنی‌زاده، عروسک‌گردان محبوب کلاه قرمزی، به بیماری سرطان مبتلا شده است آفتاب آفتاب،آفتاب مرجع اخبار ایران و جهان، بانک جامع نیازمندیهاعصر ایرانخطرناک ترین فرودگاه های دنیا عکس نهری که افراد را به کام خود می کشد عکس فروش سایت خبری تحلیلی شفاف اخبار ایران و جهان سیدرضا اکرمی رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری با بیان اینکه


ادامه مطلب ...