خبرگزاری آریا -
چگونه از سلامت روانی دخترمان محافظت کنیم
دوران ترسناکی برای بزرگکردن دختران است. براساس تحقیقی جدید در سرویس سلامت همگانی انگلستان، از هر چهار زن 16 تا 24 ساله بیش از یک زن به بیماریهای روانی مبتلاست. این گروه همچنین بیش از سایرین در معرض خطر مشکلات روانی قرار دارند: زنان جوان سه برابر بیش از مردان نشانههای افسردگی و اضطراب گزارش میدهند. و در سال 2014 میزان خودآزاری زنان سه برابر میزانی بود که در سال 2007 رواج داشت.
خب، برای اطمینان از سلامت روانی دختران چه میتوانیم بکنیم؟ تیم متخصصان ما 10 روش پیشنهاد میکند.
فشار مدرسه را مضاعف نکنید
«مدارس برای دسترسی به اهداف تحت فشار شدیدی هستند و بخش عمدهای از آن به والدین نیز منتقل شده است.» این نظر سارا کندریک است، از خیریه Place2Be که حمایت عاطفی از دانشآموزان مدارس را فراهم میکند. «و البته طبیعی است که ما والدین برای پیشرفت فرزندانمان انتظاراتی داشته باشیم. ولی خانه باید جایی امن باشد، پناهگاهی که در آن کودکان میدانند ارزششان خیلی بیشتر از تواناییهای آکادمیک آنهاست.»
درباره قوانین استفاده از موبایل و کامپیوتر با هم تصمیم بگیرید
بهجای حساسیت درباره استفاده دخترتان از موبایلش، ببینید که خودتان چطور از موبایلتان استفاده میکنید. جین لونن، مدیر دبیرستان دخترانه ویمبلدون، میگوید: «گاهی دخترها تعریف میکنند که چطور تلاش میکردهاند چیزی به مادرشان بگویند و مادرشان درواقع گوش نمیکرده چون داشته با موبایلش ایمیلهایش را چک میکرده، یا موبایل با پیغامهای جدیدش یکسره داشته وزوز میکرده.» او اضافه میکند: «ما برای استفاده از تکنولوژی در زندگی خودمان باید چهارچوب داشته باشیم.»
لازم است والدین با کنار گذاشتن دستگاههایشان هنگام مکالمه یا غذاخوردن در این راه پیشرو باشند. لونن میگوید که برای استفاده از تکنولوژی قوانینی داشته باشید، ولی آنها را با هم وضع کنید. «از فرزندتان بپرسید بهنظرش چه روشی جواب میدهد. به این ترتیب قوانینی میگذارید که برای او نیز نفع شخصی دارد و علاقهمند میشود که رعایتش کند.»
برای خودتان وقت بگذارید
فراموش نکنید که مراقب خودتان و سلامت روانی خودتان باشید. «حواستان باشد که زندگی خودتان سراسر استرس و نگرانی نباشد.» این گفته جاستین رابرتز است، بنیانگذار سایت mumsnet که خودش دو دختر دوقلوی 17 ساله دارد. «لازم است دختران ببینند که مادرشان برای خودش وقت میگذارد، بهاندازه کافی میخوابد و دائما وحشتزده نیست. و سعی کنید همیشه در پی رژیم و مدهای غذایی نباشید. برای دختران نوجوان خوب نیست که ببینند مادرشان بیشازحد سرگرم این چیزهاست، چون باعث میشود آنها هم دلواپس رژیم غذایی خودشان شوند؛ همان چیزی که هیچکدام از ما نمیخواهیم.»
نشانشان دهید که طبیعی است شکست بخورند
فراموش نکنید که به آنها نشان دهید شکست اشکالی ندارد. لازم است دختران بدانند که شکست خوردن خوب است، که همه ما گاهی در زندگیمان شکست میخوریم، و این که آنچه اهمیت دارد خود شکست نیست بلکه روش کنار آمدن با آن است. «حتما شما هم نمیخواهید شکست چنان چیز وحشتناکی باشد که ممکن نیست اتفاق بیفتد.» این نظر رابرتز است که اینطور ادامه میدهد: «سراغ چالشهای جدید بروید، به دخترتان نشان دهید چطور باید ماجراجویی کرد. و وقتی کاری به نتیجه نمیرسد – چون همه کارها نمیتوانند به نتیجه برسند – دخترتان میبیند که شما دوباره سر پا میایستید و راهتان را ادامه میدهید. همهچیز به ایجاد انعطافپذیری مربوط است که برای دخترانمان واقعا اهمیت بسیار دارد.»
خودتان را با دنیای دخترانتان تنظیم کنید و دربارهاش سوال کنید
وقتتان را با آنها بگذرانید
هیچ کاری نکنید، و این هیچکار را هم با یکدیگر انجام دهید. رابرتز معتقد است «کالای ارزشمندی بهنام وقت خالی از فشار و نگرانی بهترین چیزی است که میتوانید به آنها بدهید. به این ترتیب متوجهشان میکنید که فقط به این دلیل دارید وقتتان را با آنها میگذرانید که میخواهید در کنارشان باشید. همه ما مقصریم بابت برنامهریزیهای فشرده و نگاه مدام به ساعت، یا تلاش برای انجام دادن دو کار همزمان، ولی هیچچیز مهمتر از آن زمانی نیست که شما فقط کنار یکدیگرید، بدون هیچ برنامهای.»
با هم غذا بخورید
سعی کنید همگی موقع غذاخوردن لپتاپ و موبایلتان را کنار بگذارید و دستکم چند بار در هفته با هم به غذاخوردن و صحبتکردن بپردازید. اگر نمیتوانید با هم غذا بخورید، بنشینید یک لیوان چای بخورید و حرف بزنید. همانطور که لونن میگوید، «موضوع مهم درباره رسانههای اجتماعی این نیست که دختران وقتی در آنها هستند چه کارهایی میکنند، بلکه مهم این است که وقتی در آنها هستند چه کارهایی نمیکنند. و آن شامل وقتی هم میشود که صرف گفتگو با پدرومادر و خواهروبرادر خود نمیکنند؛ کاری که لازم است انجام دهند.»
خوب گوش کنید
نگذارید دختران شما را پس بزنند. «گاهی تلاش میکنند شما را کنار بزنند یا بگویند که علاقهای به صحبت درباره موضوعی ندارند، ولی لازم نیست شما هم حتما قضیه را اینطور رها کنید.» این نظر دکتر کارولین شستر است، روانشناس خبرهای که با کودکان 11 تا 18 ساله کار میکند. «لازم است با آنها وارد مکالمه شوید و ببینید مشکل چیست. خیلی مهم است که بادقت گوش کنید. موضوع این نیست که شما به آنها بگویید چطور از عهده مشکل بربیایند، موضوع این است که گوش کنید و ببینید مشکل از دید آنها چیست. بله، شما میتوانید چیزها را سر جای خود قرار دهید و راهحل ارائه کنید، که البته ممکن است خیلی هم مفید باشد، ولی همیشه به یاد داشته باشید که اول گوش کنید.»
بهاعتقاد کندریک، هیچ مشکلی آنقدر کوچک یا آنقدر بزرگ نیست که نشود دربارهاش حرف زد. و آنچه دخترتان را اذیت میکند، هرچه که باشد، بیاهمیت نشمارید و از آن نگذرید. اگر در زندگی او مهم است، یعنی که مهم است.
مراقب نشانههای هشداردهنده مشکلات سلامت روانی دخترتان باشید
با رسانههای آنها همراه شوید
خودتان را با دنیای آنها تنظیم کنید و دربارهاش سوال کنید. به تماشای فیلمی بهانتخاب آنها بروید، وبسایتهایی را بگردید که آنها میبینند، کنارشان بنشینید و با هم برنامه تلویزیونی موردعلاقهشان را ببینید.
شستر میگوید: «نکته مهم بهدست آوردن درکی است از تصاویر، برنامهها و رسانههایی که میبینند تا بتوانید با آنها وارد گفتگو شوید. خود گفتگوست که مهم است.» مراقب باشید از کنار آنچه مصرف و دریافت میکنند بهسادگی نگذرید. از ایشان بخواهید به پیامهایی فکر کنند که در پشت چیزهایی است که تماشا میکنند. چرا در تبلیغات یا برنامههای تلویزیون زنان اینطور بهنظر میرسند؟ آیا زندگی واقعی را نشان میدهند؟ با صحبت درباره آنچه ارسالکردنش برای دیگران پذیرفته است، از دخترتان درمقابل سوءاستفاده جنسی از طریق عکسها و مکالمات خصوصیاش* محافظت کنید.
توصیه رابرتز این است: «به دخترتان بگویید که قبل از فرستادن هر پست، تصور کند همه اعضای مدرسهاش دارند آن را میبینند.» علاوهبراین، درباره حق داشتن حریم شخصی با او صحبت کنید و این واقعیت را گوشزد کنید که هیچوقت نباید احساس کند مجبور است رفتار خاصی نشان دهد یا بهشکل خاصی وارد تعامل شود. اطمینان حاصل کنید که میداند همیشه میتواند سراغ شما بیاید و هیچچیزی وجود ندارد که نخواهید دربارهاش حرف بزنید.
لونن نیز توصیه میکند درباره مسائل مربوط به تکنولوژی «خیلی سختگیر» باشید. «به دخترتان یادآوری کنید که هزینه موبایلش را شما میدهید. قبل از خریدن اولین گوشی هوشمندش، قوانین را وضع کنید: دسترسی در اتاق خواب نامحدود نخواهد بود، و والدین باید اجازه داشته باشند که گاهی موبایلش را چک کنند.»
از طریق تزریق کمی واقعگرایی به زندگی دخترتان، با فرهنگ بهشدت جنسیتزده و تحتتاثیر پورنوگرافی مقابله کنید. پیشنهاد لونن این است: «از الگوهای زنانه کاملا مثبت و غیرفیزیکی حمایت کنید.»
حواستان به نشانههای مشکلات روانی باشد
مراقب نشانههای هشداردهنده مشکلات سلامت روانی باشید. دکتر شستر میگوید: «گوشهگیری موضوع مهمی است که باید دربارهاش احتیاط کرد، خصوصا اگر دختری نوجوان از وقایعی کنارهگیری کند که دوستانش را درگیر میکند. طبیعی است که نوجوان نخواهد به دورهمیهای خانوادگی برود، ولی در آن سن دوستانش انگار مهمترین افراد زندگیاش هستند. پس اگر دعوت دوستانش را برای بیرون رفتن و دیدن آنها رد میکند، علامت هشداردهندهای است.»
خانم شستر میگوید اینها نیز نشانههایی هشداردهندهاند: مشکلات تکرارشونده معده و همچنین تغییر اشتها، رفتار، سطح انرژی، خواب و عملکرد تحصیلی. تعداد زیادی از این علائم در کنار یکدیگر ممکن است نشانه افسردگی باشد. اگر خودتان هم درباره سلامت روانی فرزندتان نگران بودید، این نشانهها را جدی بگیرید.
زندگی باید خوش باشد
لونن میگوید: «لازم است همهمان بهیاد داشته باشیم زندگی اساسا سرگرمکننده است، یا باید اینطور باشد. لازم است این را به دخترها یادآوری کنیم. از فرصت خندیدن با آنها لذت ببرید و خودتان را زیاد جدی نگیرید. مهم است که دخترها را تشویق کنید به خودشان بخندند.» انجام دادن کارهای خندهدار در کنار یکدیگر و بهعنوان خانواده برای دختران عالی است؛ این کار به پرورش مفهوم واحد خانواده کمک میکند، یعنی همان گروه کوچک ما دربرابر جهان، و این برای احساس هویتشان مهم است.
منبع: salamatnews.com
خبرگزاری آریا -
خطر مرگ زودرس در مبتلایان به بیماری های روانی دو تا سه برابر بیشتر از سایر افراد است
خطر مرگ زودرس در مبتلایان به بیماری های روانی 2 تا 3 برابر بیشتر از سایر افراد است. درصد کمی از این خطر به دلیل احتمال خودکشی و قتل در میان این افراد است، اما بخش عمده این اختلاف ناشی از ابتلا به سرطان و بیماری های قلبی- عروقی است.
ارتباط اختلالات روانی و مرگ زودرس
مطالعات نشان می دهند که خطر ابتلا به سرطان در کسانی که از اختلالات روانی مانند افسردگی، اختلال دو قطبی و اسکیزوفرنی رنج می برند، 2.6 برابر بیشتر از سایرافراد است. در تحقیق دیگری مشخص شد که مبتلایان به بیماری های روانی، 50 درصد بیشتر از سایرین به دلیل صدمات مختلف به بخش اورژانس بیمارستان ها مراجعه می کنند و بیشتر در بیمارستان بستری می شوند. همچنین خطر مرگ و میر این بیماران در اثر صدمات، 4.5 برابر بیشتر از افراد دیگر است.
این مطالعه همچنین نشان داد که خطر مرگ زودرس در مبتلایان به بیماری های روانی 2 تا 3 برابر بیشتر از سایر افراد است. درصد کمی از این خطر به دلیل احتمال خودکشی و قتل در میان این افراد است، اما بخش عمده این اختلاف ناشی از ابتلا به سرطان و بیماری های قلبی- عروقی است.
در این تحقیق که در مریلند انجام شد، 3317 داوطلب مبتلا به اسکیزوفرنی، اختلال دو قطبی و افسردگی با میانگین سنی 42 تا 43 سال و در فاصله سال های 1994 تا 2004 مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاکی از این بود که در این بیماران خطر سرطان ریه 4.5 برابر، سرطان روده بزرگ 3.5 برابر و سرطان سینه 3 برابر بیشتر از افراد عادی است. محققان معتقدند که استعمال دخانیات یکی از دلایل افزایش احتمال سرطان ریه است، زیرا اغلب این بیماران سیگار می کشند. در مورد سرطان سینه، این افزایش خطر به این دلیل است که زنان مبتلا به اختلالات روانی کمتر بچه دار می شوند.همچنین برخی داروهای عصبی موجب افزایش هورمون پرولاکتین می شوند که یکی از عوامل ایجاد سرطان سینه است. سرطان روده بزرگ معمولا به شیوه زندگی این بیماران از جمله عدم فعالیت فیزیکی، مصرف سیگار و مصرف ناکافی میوه ها و سبزیجات مریبوط می شود.
در بخش دیگر این مطالعه گروهی از افراد در فاصله سال های 1994 تا 2001 مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در این بازه زمانی 7 ساله، 43 درصد از افراد مبتلا به اختلالات روانی به دلیل صدمات مختلف به بیمارستان به ویژه بخش اورژانس مراجعه داشته اند. شایع ترین صدمه در میان این بیماران شامل آسیب های سطحی، زخم های باز، پیچ خوردگی، سوختگی و مسمومیت به دلایل عمدی و غیر عمدی بود. این صدمات اغلب به دلیل خشم و پرخاشگری، سوء مصرف مواد (مواد مخدر و الکل) و وضعیت اقتصادی اجتماعی نامطلوب از جمله مسکن و بهداشت نامناسب در میان این افراد است. متخصصان توصیه می کنند که باید به شیوه زندگی مبتلایان به افسردگی، اسکیزوفرنی و اختلال دو قطبی توجه بیشتری نمود.
منبع : سیمرغ
خبرگزاری آریا- استفاده نادرست از اینترنت کاربر را به سمت اختلال های روانی گوناگونی می برد که در ذیل به 4 نمونه بارز آن اشاره شده است.
اینترنت باعث اختلال های روانی می شود
1- وسواس های فکری- عملی
زوج هنری معروف داور کلاغ شدند
عکس بازیگر زن ایرانی روی مجله انگلیسی +عکس
خواننده لس آنجلسی در تلویزیون! +عکس و فیلم
کشف اسکلت دست یک موجود غول آسا در غار+عکس
از ویژگیهای برجسته وسواس، عدم توانایی مهار رفتارها یا اندیشههای خاص است. برای مثال، فردی که وسواس شست وشو دارد، نمی تواند میل به شست وشو را کنترل کند و گاهی تا ساعتها مشغول شستن دستها میشود. یا فردی که وسواس فکری دارد، ساعتها در رختخواب مشغول به هم بافتن آسمان و ریسمان است. اگر از فرد وسواسی بخواهیم عمل یا فکر وسواسیاش را کنار بگذارد، دچار اضطراب شدیدی خواهد شد.این اختلال را میتوان در بررسی کردن های پی در پی پست الکترونیک (وسواس عملی) یا دل نگرانی از ONLINE نشدن یک دوست (وسواس فکری) مشاهده کرد.
2- هرزه نگری
امروزه به روز شدن فناوریها با سرعت زیادی صورت میپذیرد. در این میان، اینترنت نه تنها توانسته در مدتی کوتاه عادت های خریدکردن، داده پردازی، تجارت و به طور کلی. سطح زندگی ما را دچار دگرگونی کند، اصول و باورهای اخلاقی ما را هم دستخوش تغییر کرده است.
کنترل والدین بر فرزندان به واسطه کمبود آگاهی والدین از رایانهها و از سوی دیگر، دسترسی آسان به انواع سایتهای غیراخلاقی، تنها به اندازه زمان لازم برای تایپ یک Http//www. ، موجب شده که سوءاستفاده از اینترنت، کم کم رنگ و روی اختلال به خود بگیرد.
اگرچه هرزه نگری یک رفتار غیراخلاقی با تاریخچه طولانی است، اما اینترنت اقدام به آن را آسانتر ساخته است. این کژکاری، اغلب خود سرآغازی جهت ابتلا به سایر اختلالهای جنسی است.
3-آزارگری
آزارگری را شاید بتوان رفتار ضداجتماعی در دنیای سایبر نام نهاد.«سایبر» واژه ای است که برگردان آن به فارسی کمی مبهم است. سایبر یعنی علم فرمان. یعنی هوش مصنوعی و از نظر اهل فن یعنی دنیای صفر و یک. SPAMها (هرز نامه)را امروزه اغلب اهالی دهکده جهانی، به عنوان یک مزاحم میشناسد. حال، اگر فردی مثل یک هرزنامه، مزاحم خلوت شخص در دنیای سایبر شود، در واقع به آزارگری سایبرنتیک پرداخته است.
4. اعتیاد به اینترنت:
ظهور اعتیاد به اینترنت به عنوان یک اختلال جداگانه، نخستین بار در سال 1995توسط"ایوان گلدبرگ" مطرح شد و درسال 1996توسط "یانگ" توسعه یافت. در حال حاضر، مراکز درمانی در سراسر آمریکا حتی در دادگاه و سیستم قانونی این کشور، وابستگی به اینترنت را به عنوان یک اختلال روانی واقعی پذیرفته اند.
وابستگی به اینترنت را اعتیاد مدرن( (Modern Addiction نامگذاری کرده اند. در واقع، وابستگی به اینترنت یک وابستگی واقعی همانند اعتیاد به مواد مخدر Drugs و وابستگیهای دیگر است. اگر چه این نوع وابستگی، مشکلات جسمی اعتیادهای شیمیایی را ندارد، اما مشکلات اجتماعی ناشی از آن همانند اعتیادهای دیگر است. از دست دادن کنترل بر روی رفتار، علائم ناخوشایند ناشی از ترک، عطش، ولع زیاد برای کار با اینترنت، گوشه گیری اجتماعی و افت تحصیلی و شغلی برخی از پیامدهای وابستگی به اینترنت هستند.
خصوصیات دیگری نیز برای افراد وابسته به اینترنت ذکر شده است. مانند استفاده از اینترنت برای فرار Escape از مشکلات یا رفع احساس درماندگی، گناه، اضطراب و افسردگی، دروغ گفتن مکرر به اعضای خانواده و دوستان برای پنهان کردن میزان استفاده از اینترنت.
معتادان اینترنتی, همچون الکلی ها با خانواده، کار، روابط اجتماعی و مدرسه مشکل پیدا می کنند. برخی از معتادان اینترنتی مثل افراد الکلی یا افراد معتاد Addicted به مواد، میزان مصرف خود را مخفی می کنند تا بتوانند به کار خود ادامه دهدیکی از شباهت های اعتیاد به اینترنت, با سایر اعتیادها این است که معتادان اینترنتی اعتراف می کنند که هر بار خیلی بیشتر از آن قدر که قصد داشته اند, آنلاین می مانند، درست مثل یک فرد معتاد از اطرافیان خود کناره گیری می کنند تا بیشتر با دوستان اینترنتی شان باشند، و یا مثل افراد الکلی که مصاحبت با دوستان مشروبخوار خود را ترجیح می دهند.
افراد معتاد به اینترنت وقتی می خواهند اعتیاد خود را ترک کنند, با علائم ترک مواجه می شوند که با علائم ترک در معتادان به مواد قابل مقایسه است.
¬¬راهکارهایی که برای پیشگیری و درمان این نوع اختلال وجود دارد عبارت است از:
1- کاربر باید مدت زمانی که وارد اینترنت می شود کنترل کند و از ماندن طولانی مدت در اینترنت بپرهیزد و به مرور زمان, از ساعاتی که به اینترنت اختصاص می داد بکاهد و بیشتر برای کارهای تحقیقاتی و پژوهشی وارد اینترنت شود .
2- برای همیشه از ورود به سایت های غیراخلاقی دوری کند تا از مفسده های آن در امان باشد.
3-خود شخص نیز ازهرز نامه هایی که برای اشخاص ارسال می کرد بپرهیزد.خبرگزاری آریا-
میگنا: مصرف بیرویه و خودسرانه دارو یا خوددرمانی با توجه به گسترش ابعاد آن از مشکلات مهم بهداشتی درمانی به خصوص در کشورهای در حال توسعه محسوب میشود و همان طور که مصرف دارو به عنوان یکی از مراحل درمان میتواند نقش مهمی در روند مداوای بیماری ایفا کند، بدون شک استفاده خودسرانه دارو اثرات ناگوار جانبی خواهد داشت که نه تنها باعث بهبودی نمیشود بلکه درمان را نیز مختل خواهد خواهد کرد.
از سویی مصرف نادرست و زیاده از حد دارو، پیامدهای ناگواری از جمله نارضایتی بیمار، طولانی شدن زمان بیماری خطرناک و بستری شدن در بیمارستان و در نهایت افزایش هزینههای درمانی و حتی مرگ بیمار را در پی خواهد داشت.
خود درمانی در بین مردم کشور ما نیز بسیار شایع است و در ایران تقریباً همه خانوادهها به طور روزانه مصرف کننده دارو هستند، به طوری که براساس گزارشهای منتشر شده، هر ایرانی سالانه نزدیک به 340 عدد دارو مصرف میکند که این عدد بیش از استانداردهای جهانی است.
همچنین ایرانیها 10 تا 51 درصد مجموع داروهای کشور را بدون مشورت با پزشک و خودسرانه مصرف میکنند؛ در حالی که میزان مصرف خودسرانه دارو در دیگر کشورهای جهان تنها 2 تا 3 درصد است.
هرگز آنتیبیوتیک را خودسرانه مصرف نکنید
مسکنها، قطرههای چشمی و آنتی بیوتیکها به ترتیب بیشترین میزان مصرف خودسرانه را به خود اختصاص میدهند و آنتی بیوتیکها به علت نوع تاثیر دارویی، بدترین داروهایی هستند که به این شیوه مصرف میشوند چرا که در صورت عدم نیاز بدن این داروها مانند سم عمل میکنند و میکروب بدن را نسبت به داروها مقاوم میکنند و در صورت ایجاد عفونت در درمان بیماری موثر نخواهند بود.
وقتی دارویی به طور خودسرانه مصرف شود، مواد شیمیایی موجود در آن به جایی از بدن که حساس است وارد شده و باعث عارضه و بیماری درازمدت در فرد میشود که به گفته سیدعلی سبحانیان داروساز و عضو هیأت علمی دانشکده داروسازی، گروهی از داروهایی که خودسرانه مصرف میشود میتواند منجر به خونریزی معده، افت فشار یا گلبولهای قرمز خون شود در حالی که بیمار از این موضوع بیخبر است.
عضو هیأت علمی دانشکده داروسازی ضمن اشاره به اینکه ریشهیابی درد از نکات مهمی است که در ابتدای درمان باید به آن توجه شود، گفت: در خیلی از مواقع تا زمانی که ریشه بیماری از بین نرود بیمار همچنان درد را تجربه میکند در حالیکه مصرف مسکن افزایش مییابد.
به گفته این داروساز در صورت مصرف خودسرانه دارو و مسکن، بدن به آن عادت میکند و همچنان مایل است دوز بالاتری را دریافت کند، در حالیکه اصل بیماری هنوز مداوا نشده است و میتواند خطرات اجتنابناپذیری برای بیمار داشته باشد.
در بسیاری از کشورها در مورد فروش دارو، قوانینی وجود دارد، سادهترین قانون فروش داروها و تقسیم بندی آنها به دو دسته است؛ یکی داروهایی که فقط پزشک میتواند آنها را تجویز کند و با نسخه پزشک به فروش میرسد و دیگری داروهایی است که بدون نسخه پزشک میتوان آنها را تهیه کرد (مانند آسپرین و استامینوفن وغیره).
البته داروهای بدون نسخه اگر به مقدار درست و به مدت زمان لازم و تعیین شده مصرف شوند تقریباً بیخطرند و مصرف نادرست و به مدت طولانی آنها باعث بروز عوارض مورد اشاره میشود.
درصد بالایی از بیماران ایرانی در مواقع ضروری به پزشک مراجعه نمیکنند
در ایران درصد بالایی از بیماران در مواقع ضروری به پزشک مراجعه نمیکنند، حتی برخی پژوهشها حاکی از آن است که ایرانیها تنها در هنگام بروز بیماریهای عفونی، شکستگیها و سرطانها به سرعت به پزشک مراجعه میکنند اما در مواردی مثل سرما خوردگی، سردرد و غیره سهل انگاری کرده، به خوددرمانی روی میآورند.
به دلیل اهمیت و تاثیری که استفاده غیرمنطقی و غیراصولی از دارو میتواند در اقتصاد خانوار و روند درمان داشته باشد، باید به نقش مردم به عنوان اصلیترین عامل فرهنگ مصرف دارو همچنین نقش گروه پزشکی به عنوان تاثیرگذارترین رکن فرهنگ تجویز دارو توجه جدی شود.
بر این اساس بیاعتمادی به کیفیت دارو، دسترسی راحت مردم به دارو، عدم دسترسی به پزشک در برخی موارد، گرانی درمان (ویزیت پزشک)، اهمیت ندادن بیمار به تجویز نسخه پزشکی و مهمتر از همه نداشتن اطلاعات کافی از مهمترین علل مصرف خودسرانه دارو به شمار میآید.
فرید براتی روانشناس، میگوید: یکی از علل مصرف بیرویه دارو، وابستگی به نظر متخصصان در میان ایرانیها است چرا که ایرانیها از لحاظ فرهنگی برای نظر متخصصان احترام و توجه خاصی قائل هستند.
به گفته این روانشناس، استفاده داروها در مصارف کنترل کننده از دیگر دلایل مصرف بالای دارو در کشور است، مصرف زیاد داروهای کنترل کننده به خصوص در زمینه کنترل وزن به این دلیل است که افراد برای حل مشکل چاقی به دنبال راههای صحیح و زیرساختی مانند ورزش و رژیم غذایی مناسب نیستند و همواره آسانترین روشها را برای حصول اهداف خود انتخاب میکنند.
البته این موضوع وقتی در کنار وابستگی به عوامل خارجی، توصیههای پزشکی و تبلیغات حرفهای دارویی قرار میگیرد منجر به مصرف مهارناپذیر دارو در کشور میشود.
استفاده از روشهای تسکینی در قالب استفاده از داروها در فرهنگ مصرفی مدرن
در فرهنگ مصرفی مدرن، همه به دنبال حصول اهداف خود در کمترین بازههای زمانی هستند و به باور براتی، در چنین شرایطی مردم، زمان و حوصلهای برای به کارگیری روشهای صحیح و بنیادی مانند تغییر سبک زندگی که مهمترین عامل بیماریزا در عصر حاضر است،
را ندارند و به همین دلیل به روشهای تسکینی در قالب استفاده از داروها روی میآورند و در واقع صورت مسئله را پاک میکنند.
این در حالی است که در کشورهای صنعتی که مرحله گذار را طی کرده و به اصطلاح سبک زندگی رسیدهاند، مصارف دارویی به میزان زیادی کاهش یافته است، اما سبک زندگی مصرف گرایانه در کشور ما باعث میشود که افراد به سرعت به قرص وابسته شوند بدون اینکه که برای علاج واقعی از روشهای زیر ساختی و بنیادی بهره ببرند.
فشارهای روانی در زندگی ماشینی منجر به گرایش افراد به دارو میشود
از سوی دیگر فشارهای روانی و استرسهای موجود در زندگی ماشینی از دیگر دلایل مصرف بیش از حد دارو یا خودسرانه آن به شمار میرود که در این مورد مصطفی اقلیما آسیب شناس اجتماعی و رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران معتقد است، در حال حاضر در کیف هر فردی اقلام دارویی چون مسکنها و آرام بخشها دیده می شود که این موضوع به دلیل فشارهای روانی زیادی است که از سوی اجتماع و محیطهای خانوادگی بر فرد وارد میشود.
همچنین سردرد، اضطراب و حساسیتهای عصبی که در اثر فشارهای روحی زندگی مدرن بر افراد جامعه وارد میشود، گاهی منجر به گرایش افراد به دارو میگردد تا بتوانند خود را برای تحمل شرایط اجباری زندگی آماده کنند.
مشکلاتی چون ترافیک، ازدحام، مسائل کاری و خانوادگی نفس انسان مدرن را به شمارش انداخته و برای تسکین این دردها چارهای جز توسل به داروها باقی نمیماند.
پزشکان نقش حساستری در ایجاد و اشاعه مصرف غیرمنطقی دارو دارند
از طرف دیگر بیمار در بسیاری از موارد به پزشک اجازه میدهد داروهای زیادی و حتی داروهایی که قبلاً استفاده میکرد در نسخه بنویسد و در واقع با این عمل، بیمار خود به تشخیص و دارو درمانی میپردازد در نتیجه پزشکان به مراتب نقش حساستری در ایجاد و اشاعه مصرف غیرمنطقی دارو و همچنین جهت گیری و هدایت فرهنگ دارو درمانی مردم به سوی روشهای صحیح تجویز، تهیه و مصرف دارو دارند.
با توجه به اینکه ایران بالاترین رتبه مصرف سرانه دارو در جهان را دارد علاوه بر میزان تجویز بالای دارو به وسیله پزشکان کشور ما که طبق آمار سازمان بهداشت جهانی 3 برابر استانداردهای جهانی است فرهنگ مصرف فعلی دارو به شکلی است که پس از تجویز دارو هیچگونه پیگیری درباره اثرات و عواقب مصرف دارو صورت نمیپذیرد.
کاهش مصرف خودسرانه دارو در گرو رابطه دلسوزانه بین بیمار و پزشک است
از سویی خوددرمانی و مصرف خودسرانه دارو زمانی کاهش پیدا میکند که رابطه بین بیمار و پزشک دلسوزانه شود، همچنین نظارت بیشتر بر خدمات پزشکی، عملکرد حرفهای پزشکان و در دسترس بودن آنها صورت پذیرد و بوسیله اطلاع رسانی از طریق رسانهها در جهت فرهنگ سازی و اشاعه فرهنگ صحیح استفاده از دارو در بین مردم تلاش شود.
در آخر باید اذعان داشت: بر اساس آمار 10 درصد افرادی که به مصرف خودسرانه و غیرمنطقی دارو میپردازند عوارض شدید دارویی را تجربه میکنند و پوست، تنفس و قلب آنها دچار مشکل میشود، از سویی مطالعات جدید نشان میدهد که مصرف زیاد استامینوفن، داروهای سرماخوردگی و قرص و اسپریهایی که جهت رفع گرفتگی بینی استفاده میشود از علل تاثیر گذار بروز ایست قلبی بوده است.
بر این اساس برنامه ریزی صحیح و اقدام فرهنگی درست مسئولان بهداشت و درمان و همه بخشهایی که در ارتباط با سلامت جامعه هستند برای تغییر باورهای مردم و بالا بردن سطح آگاهی آنها در ارتباط با خطرات جبران ناپذیر خود درمانی و مصرف بیرویه دارو امری ضروری است.
خبرگزاری فارس
کلمات کلیدی: دارو،خوددرمانی،استفاده خودسرانه دارو،مسئولان بهداشت،مصطفی اقلیما،سیدعلی سبحانیان داروساز
میگنا: دکتر احمد حاجبی با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری سه شنبه شب شبکه دو سیما با اشاره به اینکه کمبود تخت های روانپزشکی یکی از مشکلات ما در حوزه سلامت روان است، افزود: تا اوایل سال ۹۴ حدود ۸ هزار تخت روانپزشکی در کشور وجود داشت.
وی ادامه داد: وزارت بهداشت در این زمینه اقدام کرد و سعی کرد تعداد این تخت ها را افزایش دهد.
حاجبی افزود: تا پایان امسال حدود ۱۰۰۰ تخت روانپزشکی که بیشتر آنها در بیمارستان های عمومی است، از طریق تغییر کاربری اضافه می شود.
وی گفت: بر اساس آخرین آمارهای وزارت بهداشت در سال ۹۱ ؛ ۲۳.۶ درصد جمعیت ۱۵ تا ۶۴ سال یعنی حدود ۱۲.۵ میلیون نفر مبتلا به نوعی از اختلال روانپزشکی بوده اند و نیاز به درمان دارند.
حاجبی افزود: بر اساس بررسی ها در سال ۹۱ از این تعداد حدود ۶۵ درصد آنها هیچ خدمتی نگرفته بودند و بقیه هم که خدماتی را دریافت کرده بودند ۵۴ درصد آنها از حداقل استانداردها برخوردار بود.
مدیرکل دفتر سلامت روان و اعتیاد وزارت بهداشت با بیان اینکه در حدود سه دهه گذشته ۷۰ درصد جمعیت در روستاها و ۳۰ درصد در شهرها بود اما اکنون بر عکس شده است، گفت: آمارها نشان می دهد اکثر مهاجران در حاشیه شهرها متوقف و به آسیب های اجتماعی زیادی دچار می شوند به همین علت وزارت بهداشت سعی کرد به آنها خدمات دهد و به حدود ۱۱ میلیون نفر از حاشیه نشینان خدمات ارائه کرد.
حاجبی با اشاره به اینکه هفت خدمت وارد کتاب ارزش های نسبی شده است، افزود: بیمه بنگاه اقتصادی است بنابراین باید هزینه اثربخشی و هزینه فایده و استانداردهای خدمتی مشخص باشد.
وی گفت: ۶۳ درصد افرادی که در طول یکسال خدمت نگرفته بودند علت را کم پولی و یا نبود خدمات بیان نکردند بلکه گفتند فکر می کردیم بیماری ما خود به خود بهبود می یابد و این نشان دهنده کمی آگاهی آنان در این زمینه است.
مدیرکل سلامت اجتماعی روان و اعتیاد وزارت بهداشت افزود: در زمینه سواد سلامت روان بسیار ضعف هستیم و باید روی توانمندسازی و افزایش آگاهی مردم و سواد سلامت مردم کار کنیم.
حاجبی ادامه داد: رسانه ها، صدا و سیما، آموزش و پرورش و بقیه دستگاه ها باید در این زمینه همکاری و تلاش کنند.
وی گفت: مشکل عمده ای که در ارتباط با بیماران روانی شدید مزمن داریم این است که در بیمارستان های روانپزشکی، بیماران روانی شدید در طول سال فقط می توانند از ۵۶ روز بیمه استفاده کنند و مجبور می شویم بیماران را ترخیص کنیم زیرا بیشتر آنها توانایی پرداخت هزینه ها را ندارند.
کانال میگنا
مهر
خبرگزاری آریا -
حواستان به نشانههای مشکلات روانی دخترتان باشد
دوران ترسناکی برای بزرگکردن دختران است. براساس تحقیقی جدید در سرویس سلامت همگانی انگلستان، از هر چهار زن 16 تا 24 ساله بیش از یک زن به بیماریهای روانی مبتلاست. این گروه همچنین بیش از سایرین در معرض خطر مشکلات روانی قرار دارند: زنان جوان سه برابر بیش از مردان نشانههای افسردگی و اضطراب گزارش میدهند. و در سال 2014 میزان خودآزاری زنان سه برابر میزانی بود که در سال 2007 رواج داشت.
خب، برای اطمینان از سلامت روانی دختران چه میتوانیم بکنیم؟ تیم متخصصان ما 10 روش پیشنهاد میکند.
فشار مدرسه را مضاعف نکنید
«مدارس برای دسترسی به اهداف تحت فشار شدیدی هستند و بخش عمدهای از آن به والدین نیز منتقل شده است.» این نظر سارا کندریک است، از خیریه Place2Be که حمایت عاطفی از دانشآموزان مدارس را فراهم میکند. «و البته طبیعی است که ما والدین برای پیشرفت فرزندانمان انتظاراتی داشته باشیم. ولی خانه باید جایی امن باشد، پناهگاهی که در آن کودکان میدانند ارزششان خیلی بیشتر از تواناییهای آکادمیک آنهاست.»
درباره قوانین استفاده از موبایل و کامپیوتر با هم تصمیم بگیرید
بهجای حساسیت درباره استفاده دخترتان از موبایلش، ببینید که خودتان چطور از موبایلتان استفاده میکنید. جین لونن، مدیر دبیرستان دخترانه ویمبلدون، میگوید: «گاهی دخترها تعریف میکنند که چطور تلاش میکردهاند چیزی به مادرشان بگویند و مادرشان درواقع گوش نمیکرده چون داشته با موبایلش ایمیلهایش را چک میکرده، یا موبایل با پیغامهای جدیدش یکسره داشته وزوز میکرده.» او اضافه میکند: «ما برای استفاده از تکنولوژی در زندگی خودمان باید چهارچوب داشته باشیم.»
لازم است والدین با کنار گذاشتن دستگاههایشان هنگام مکالمه یا غذاخوردن در این راه پیشرو باشند. لونن میگوید که برای استفاده از تکنولوژی قوانینی داشته باشید، ولی آنها را با هم وضع کنید. «از فرزندتان بپرسید بهنظرش چه روشی جواب میدهد. به این ترتیب قوانینی میگذارید که برای او نیز نفع شخصی دارد و علاقهمند میشود که رعایتش کند.»
برای خودتان وقت بگذارید
فراموش نکنید که مراقب خودتان و سلامت روانی خودتان باشید. «حواستان باشد که زندگی خودتان سراسر استرس و نگرانی نباشد.» این گفته جاستین رابرتز است، بنیانگذار سایت mumsnet که خودش دو دختر دوقلوی 17 ساله دارد. «لازم است دختران ببینند که مادرشان برای خودش وقت میگذارد، بهاندازه کافی میخوابد و دائما وحشتزده نیست. و سعی کنید همیشه در پی رژیم و مدهای غذایی نباشید. برای دختران نوجوان خوب نیست که ببینند مادرشان بیشازحد سرگرم این چیزهاست، چون باعث میشود آنها هم دلواپس رژیم غذایی خودشان شوند؛ همان چیزی که هیچکدام از ما نمیخواهیم.»
شان دهید که طبیعی است شکست بخورند
فراموش نکنید که به آنها نشان دهید شکست اشکالی ندارد. لازم است دختران بدانند که شکست خوردن خوب است، که همه ما گاهی در زندگیمان شکست میخوریم، و این که آنچه اهمیت دارد خود شکست نیست بلکه روش کنار آمدن با آن است. «حتما شما هم نمیخواهید شکست چنان چیز وحشتناکی باشد که ممکن نیست اتفاق بیفتد.» این نظر رابرتز است که اینطور ادامه میدهد: «سراغ چالشهای جدید بروید، به دخترتان نشان دهید چطور باید ماجراجویی کرد. و وقتی کاری به نتیجه نمیرسد – چون همه کارها نمیتوانند به نتیجه برسند – دخترتان میبیند که شما دوباره سر پا میایستید و راهتان را ادامه میدهید. همهچیز به ایجاد انعطافپذیری مربوط است که برای دخترانمان واقعا اهمیت بسیار دارد.»
وقتتان را با آنها بگذرانید
هیچ کاری نکنید، و این هیچکار را هم با یکدیگر انجام دهید. رابرتز معتقد است «کالای ارزشمندی بهنام وقت خالی از فشار و نگرانی بهترین چیزی است که میتوانید به آنها بدهید. به این ترتیب متوجهشان میکنید که فقط به این دلیل دارید وقتتان را با آنها میگذرانید که میخواهید در کنارشان باشید. همه ما مقصریم بابت برنامهریزیهای فشرده و نگاه مدام به ساعت، یا تلاش برای انجام دادن دو کار همزمان، ولی هیچچیز مهمتر از آن زمانی نیست که شما فقط کنار یکدیگرید، بدون هیچ برنامهای.»
با هم غذا بخورید
سعی کنید همگی موقع غذاخوردن لپتاپ و موبایلتان را کنار بگذارید و دستکم چند بار در هفته با هم به غذاخوردن و صحبتکردن بپردازید. اگر نمیتوانید با هم غذا بخورید، بنشینید یک لیوان چای بخورید و حرف بزنید. همانطور که لونن میگوید، «موضوع مهم درباره رسانههای اجتماعی این نیست که دختران وقتی در آنها هستند چه کارهایی میکنند، بلکه مهم این است که وقتی در آنها هستند چه کارهایی نمیکنند. و آن شامل وقتی هم میشود که صرف گفتگو با پدرومادر و خواهروبرادر خود نمیکنند؛ کاری که لازم است انجام دهند.»
نگذارید دختران شما را پس بزنند
خوب گوش کنید
نگذارید دختران شما را پس بزنند. «گاهی تلاش میکنند شما را کنار بزنند یا بگویند که علاقهای به صحبت درباره موضوعی ندارند، ولی لازم نیست شما هم حتما قضیه را اینطور رها کنید.» این نظر دکتر کارولین شستر است، روانشناس خبرهای که با کودکان 11 تا 18 ساله کار میکند. «لازم است با آنها وارد مکالمه شوید و ببینید مشکل چیست. خیلی مهم است که بادقت گوش کنید. موضوع این نیست که شما به آنها بگویید چطور از عهده مشکل بربیایند، موضوع این است که گوش کنید و ببینید مشکل از دید آنها چیست. بله، شما میتوانید چیزها را سر جای خود قرار دهید و راهحل ارائه کنید، که البته ممکن است خیلی هم مفید باشد، ولی همیشه به یاد داشته باشید که اول گوش کنید.»
بهاعتقاد کندریک، هیچ مشکلی آنقدر کوچک یا آنقدر بزرگ نیست که نشود دربارهاش حرف زد. و آنچه دخترتان را اذیت میکند، هرچه که باشد، بیاهمیت نشمارید و از آن نگذرید. اگر در زندگی او مهم است، یعنی که مهم است.
با رسانههای آنها همراه شوید
خودتان را با دنیای آنها تنظیم کنید و دربارهاش سوال کنید. به تماشای فیلمی بهانتخاب آنها بروید، وبسایتهایی را بگردید که آنها میبینند، کنارشان بنشینید و با هم برنامه تلویزیونی موردعلاقهشان را ببینید.
شستر میگوید: «نکته مهم بهدست آوردن درکی است از تصاویر، برنامهها و رسانههایی که میبینند تا بتوانید با آنها وارد گفتگو شوید. خود گفتگوست که مهم است.» مراقب باشید از کنار آنچه مصرف و دریافت میکنند بهسادگی نگذرید. از ایشان بخواهید به پیامهایی فکر کنند که در پشت چیزهایی است که تماشا میکنند. چرا در تبلیغات یا برنامههای تلویزیون زنان اینطور بهنظر میرسند؟ آیا زندگی واقعی را نشان میدهند؟ با صحبت درباره آنچه ارسالکردنش برای دیگران پذیرفته است، از دخترتان درمقابل سوءاستفاده جنسی از طریق عکسها و مکالمات خصوصیاش* محافظت کنید.
توصیه رابرتز این است: «به دخترتان بگویید که قبل از فرستادن هر پست، تصور کند همه اعضای مدرسهاش دارند آن را میبینند.» علاوهبراین، درباره حق داشتن حریم شخصی با او صحبت کنید و این واقعیت را گوشزد کنید که هیچوقت نباید احساس کند مجبور است رفتار خاصی نشان دهد یا بهشکل خاصی وارد تعامل شود. اطمینان حاصل کنید که میداند همیشه میتواند سراغ شما بیاید و هیچچیزی وجود ندارد که نخواهید دربارهاش حرف بزنید.
لونن نیز توصیه میکند درباره مسائل مربوط به تکنولوژی «خیلی سختگیر» باشید. «به دخترتان یادآوری کنید که هزینه موبایلش را شما میدهید. قبل از خریدن اولین گوشی هوشمندش، قوانین را وضع کنید: دسترسی در اتاق خواب نامحدود نخواهد بود، و والدین باید اجازه داشته باشند که گاهی موبایلش را چک کنند.»
از طریق تزریق کمی واقعگرایی به زندگی دخترتان، با فرهنگ بهشدت جنسیتزده و تحتتاثیر پورنوگرافی مقابله کنید. پیشنهاد لونن این است: «از الگوهای زنانه کاملا مثبت و غیرفیزیکی حمایت کنید.»
حواستان به نشانههای مشکلات روانی باشد
مراقب نشانههای هشداردهنده مشکلات سلامت روانی باشید. دکتر شستر میگوید: «گوشهگیری موضوع مهمی است که باید دربارهاش احتیاط کرد، خصوصا اگر دختری نوجوان از وقایعی کنارهگیری کند که دوستانش را درگیر میکند. طبیعی است که نوجوان نخواهد به دورهمیهای خانوادگی برود، ولی در آن سن دوستانش انگار مهمترین افراد زندگیاش هستند. پس اگر دعوت دوستانش را برای بیرون رفتن و دیدن آنها رد میکند، علامت هشداردهندهای است.»
خانم شستر میگوید اینها نیز نشانههایی هشداردهندهاند: مشکلات تکرارشونده معده و همچنین تغییر اشتها، رفتار، سطح انرژی، خواب و عملکرد تحصیلی. تعداد زیادی از این علائم در کنار یکدیگر ممکن است نشانه افسردگی باشد. اگر خودتان هم درباره سلامت روانی فرزندتان نگران بودید، این نشانهها را جدی بگیرید.
زندگی باید خوش باشد
لونن میگوید: «لازم است همهمان بهیاد داشته باشیم زندگی اساسا سرگرمکننده است، یا باید اینطور باشد. لازم است این را به دخترها یادآوری کنیم. از فرصت خندیدن با آنها لذت ببرید و خودتان را زیاد جدی نگیرید. مهم است که دخترها را تشویق کنید به خودشان بخندند.» انجام دادن کارهای خندهدار در کنار یکدیگر و بهعنوان خانواده برای دختران عالی است؛ این کار به پرورش مفهوم واحد خانواده کمک میکند، یعنی همان گروه کوچک ما دربرابر جهان، و این برای احساس هویتشان مهم است.
منبع: سلامت نیوز
وی افزود: جامعه کنونی با آسیبهای اجتماعی از جمله مصرف مشروبات الکلی مواجه است و متأسفانه حجم عظیمی از مصرف مشروبات الکی توسط قشر جوان جامعه است.
محمدی کسب اطلاعات درباره مشروبات الکلی و عوارض آن را عامل مهم در پیشگیری از مصرف مشروبات الکلی دانست و گفت: افزایش مهارتهای زندگی و شخصی، افزایش احترام و عزت نفس خود، تنظیم اهداف زندگی، افزایش توانایی توانایی مقابله و مدیریت استرس خود و یادگیری نه گفتن و مقابله با فشار همسالان نیز از جمله عوامل پیشگیری از مصرف مشروبات الکی است.
افرادی که در مهارتهای اجتماعی و برقراری رابطه با دیگران ضعیف هستند، به دلیل فرار و انزوا به مصرف الکل میپردازند.
محمدی با اشاره به عوامل تحریککننده گرایش به مشروبات الکلی، تصریح کرد: ابتلا به اختلالات روانی، هیجانخواهی بالا، ضعف در مهارتهای اجتماعی، و عزت نفس پایین و داشتن نگرش مثبت به الکل از جمله عوامل تحریککننده گرایش به مشروبات الکلی است.
کانال میگنا
ایسنا
به گزارش شفاف، دوران ترسناکی برای بزرگکردن دختران است. براساس تحقیقی جدید در سرویس سلامت همگانی انگلستان، از هر چهار زن ۱۶ تا ۲۴ ساله بیش از یک زن به بیماریهای روانی مبتلاست. این گروه همچنین بیش از سایرین در معرض خطر مشکلات روانی قرار دارند: زنان جوان سه برابر بیش از مردان نشانههای افسردگی و اضطراب گزارش میدهند. و در سال ۲۰۱۴ میزان خودآزاری زنان سه برابر میزانی بود که در سال ۲۰۰۷ رواج داشت.
خب، برای اطمینان از سلامت روانی دختران چه میتوانیم بکنیم؟ تیم متخصصان ما ۱۰ روش پیشنهاد میکند.
فشار مدرسه را مضاعف نکنید
«مدارس برای دسترسی به اهداف تحت فشار شدیدی هستند و بخش عمدهای از آن به والدین نیز منتقل شده است.» این نظر سارا کندریک است، از خیریه Place2Be که حمایت عاطفی از دانشآموزان مدارس را فراهم میکند. «و البته طبیعی است که ما والدین برای پیشرفت فرزندانمان انتظاراتی داشته باشیم. ولی خانه باید جایی امن باشد، پناهگاهی که در آن کودکان میدانند ارزششان خیلی بیشتر از تواناییهای آکادمیک آنهاست.»
درباره قوانین استفاده از موبایل و کامپیوتر با هم تصمیم بگیرید
بهجای حساسیت درباره استفاده دخترتان از موبایلش، ببینید که خودتان چطور از موبایلتان استفاده میکنید. جین لونن، مدیر دبیرستان دخترانه ویمبلدون، میگوید: «گاهی دخترها تعریف میکنند که چطور تلاش میکردهاند چیزی به مادرشان بگویند و مادرشان درواقع گوش نمیکرده چون داشته با موبایلش ایمیلهایش را چک میکرده، یا موبایل با پیغامهای جدیدش یکسره داشته وزوز میکرده.» او اضافه میکند: «ما برای استفاده از تکنولوژی در زندگی خودمان باید چهارچوب داشته باشیم.»
لازم است والدین با کنار گذاشتن دستگاههایشان هنگام مکالمه یا غذاخوردن در این راه پیشرو باشند. لونن میگوید که برای استفاده از تکنولوژی قوانینی داشته باشید، ولی آنها را با هم وضع کنید. «از فرزندتان بپرسید بهنظرش چه روشی جواب میدهد. به این ترتیب قوانینی میگذارید که برای او نیز نفع شخصی دارد و علاقهمند میشود که رعایتش کند.»
برای خودتان وقت بگذارید
فراموش نکنید که مراقب خودتان و سلامت روانی خودتان باشید. «حواستان باشد که زندگی خودتان سراسر استرس و نگرانی نباشد.» این گفته جاستین رابرتز است، بنیانگذار سایت mumsnet که خودش دو دختر دوقلوی ۱۷ ساله دارد. «لازم است دختران ببینند که مادرشان برای خودش وقت میگذارد، بهاندازه کافی میخوابد و دائما وحشتزده نیست. و سعی کنید همیشه در پی رژیم و مدهای غذایی نباشید. برای دختران نوجوان خوب نیست که ببینند مادرشان بیشازحد سرگرم این چیزهاست، چون باعث میشود آنها هم دلواپس رژیم غذایی خودشان شوند؛ همان چیزی که هیچکدام از ما نمیخواهیم.»
نشانشان دهید که طبیعی است شکست بخورند
فراموش نکنید که به آنها نشان دهید شکست اشکالی ندارد. لازم است دختران بدانند که شکست خوردن خوب است، که همه ما گاهی در زندگیمان شکست میخوریم، و این که آنچه اهمیت دارد خود شکست نیست بلکه روش کنار آمدن با آن است. «حتما شما هم نمیخواهید شکست چنان چیز وحشتناکی باشد که ممکن نیست اتفاق بیفتد.» این نظر رابرتز است که اینطور ادامه میدهد: «سراغ چالشهای جدید بروید، به دخترتان نشان دهید چطور باید ماجراجویی کرد. و وقتی کاری به نتیجه نمیرسد – چون همه کارها نمیتوانند به نتیجه برسند – دخترتان میبیند که شما دوباره سر پا میایستید و راهتان را ادامه میدهید. همهچیز به ایجاد انعطافپذیری مربوط است که برای دخترانمان واقعا اهمیت بسیار دارد.»
وقتتان را با آنها بگذرانید
هیچ کاری نکنید، و این هیچکار را هم با یکدیگر انجام دهید. رابرتز معتقد است «کالای ارزشمندی بهنام وقت خالی از فشار و نگرانی بهترین چیزی است که میتوانید به آنها بدهید. به این ترتیب متوجهشان میکنید که فقط به این دلیل دارید وقتتان را با آنها میگذرانید که میخواهید در کنارشان باشید. همه ما مقصریم بابت برنامهریزیهای فشرده و نگاه مدام به ساعت، یا تلاش برای انجام دادن دو کار همزمان، ولی هیچچیز مهمتر از آن زمانی نیست که شما فقط کنار یکدیگرید، بدون هیچ برنامهای.»
با هم غذا بخورید
سعی کنید همگی موقع غذاخوردن لپتاپ و موبایلتان را کنار بگذارید و دستکم چند بار در هفته با هم به غذاخوردن و صحبتکردن بپردازید. اگر نمیتوانید با هم غذا بخورید، بنشینید یک لیوان چای بخورید و حرف بزنید. همانطور که لونن میگوید، «موضوع مهم درباره رسانههای اجتماعی این نیست که دختران وقتی در آنها هستند چه کارهایی میکنند، بلکه مهم این است که وقتی در آنها هستند چه کارهایی نمیکنند. و آن شامل وقتی هم میشود که صرف گفتگو با پدرومادر و خواهروبرادر خود نمیکنند؛ کاری که لازم است انجام دهند.»
خوب گوش کنید
نگذارید دختران شما را پس بزنند. «گاهی تلاش میکنند شما را کنار بزنند یا بگویند که علاقهای به صحبت درباره موضوعی ندارند، ولی لازم نیست شما هم حتما قضیه را اینطور رها کنید.» این نظر دکتر کارولین شستر است، روانشناس خبرهای که با کودکان ۱۱ تا ۱۸ ساله کار میکند. «لازم است با آنها وارد مکالمه شوید و ببینید مشکل چیست. خیلی مهم است که بادقت گوش کنید. موضوع این نیست که شما به آنها بگویید چطور از عهده مشکل بربیایند، موضوع این است که گوش کنید و ببینید مشکل از دید آنها چیست. بله، شما میتوانید چیزها را سر جای خود قرار دهید و راهحل ارائه کنید، که البته ممکن است خیلی هم مفید باشد، ولی همیشه به یاد داشته باشید که اول گوش کنید.»
بهاعتقاد کندریک، هیچ مشکلی آنقدر کوچک یا آنقدر بزرگ نیست که نشود دربارهاش حرف زد. و آنچه دخترتان را اذیت میکند، هرچه که باشد، بیاهمیت نشمارید و از آن نگذرید. اگر در زندگی او مهم است، یعنی که مهم است.
با رسانههای آنها همراه شوید
خودتان را با دنیای آنها تنظیم کنید و دربارهاش سوال کنید. به تماشای فیلمی بهانتخاب آنها بروید، وبسایتهایی را بگردید که آنها میبینند، کنارشان بنشینید و با هم برنامه تلویزیونی موردعلاقهشان را ببینید.
شستر میگوید: «نکته مهم بهدست آوردن درکی است از تصاویر، برنامهها و رسانههایی که میبینند تا بتوانید با آنها وارد گفتگو شوید. خود گفتگوست که مهم است.» مراقب باشید از کنار آنچه مصرف و دریافت میکنند بهسادگی نگذرید. از ایشان بخواهید به پیامهایی فکر کنند که در پشت چیزهایی است که تماشا میکنند. چرا در تبلیغات یا برنامههای تلویزیون زنان اینطور بهنظر میرسند؟ آیا زندگی واقعی را نشان میدهند؟ با صحبت درباره آنچه ارسالکردنش برای دیگران پذیرفته است، از دخترتان درمقابل سوءاستفاده جنسی از طریق عکسها و مکالمات خصوصیاش* محافظت کنید.
توصیه رابرتز این است: «به دخترتان بگویید که قبل از فرستادن هر پست، تصور کند همه اعضای مدرسهاش دارند آن را میبینند.» علاوهبراین، درباره حق داشتن حریم شخصی با او صحبت کنید و این واقعیت را گوشزد کنید که هیچوقت نباید احساس کند مجبور است رفتار خاصی نشان دهد یا بهشکل خاصی وارد تعامل شود. اطمینان حاصل کنید که میداند همیشه میتواند سراغ شما بیاید و هیچچیزی وجود ندارد که نخواهید دربارهاش حرف بزنید.
لونن نیز توصیه میکند درباره مسائل مربوط به تکنولوژی «خیلی سختگیر» باشید. «به دخترتان یادآوری کنید که هزینه موبایلش را شما میدهید. قبل از خریدن اولین گوشی هوشمندش، قوانین را وضع کنید: دسترسی در اتاق خواب نامحدود نخواهد بود، و والدین باید اجازه داشته باشند که گاهی موبایلش را چک کنند.»
از طریق تزریق کمی واقعگرایی به زندگی دخترتان، با فرهنگ بهشدت جنسیتزده و تحتتاثیر پورنوگرافی مقابله کنید. پیشنهاد لونن این است: «از الگوهای زنانه کاملا مثبت و غیرفیزیکی حمایت کنید.»
حواستان به نشانههای مشکلات روانی باشد
مراقب نشانههای هشداردهنده مشکلات سلامت روانی باشید. دکتر شستر میگوید: «گوشهگیری موضوع مهمی است که باید دربارهاش احتیاط کرد، خصوصا اگر دختری نوجوان از وقایعی کنارهگیری کند که دوستانش را درگیر میکند. طبیعی است که نوجوان نخواهد به دورهمیهای خانوادگی برود، ولی در آن سن دوستانش انگار مهمترین افراد زندگیاش هستند. پس اگر دعوت دوستانش را برای بیرون رفتن و دیدن آنها رد میکند، علامت هشداردهندهای است.»
خانم شستر میگوید اینها نیز نشانههایی هشداردهندهاند: مشکلات تکرارشونده معده و همچنین تغییر اشتها، رفتار، سطح انرژی، خواب و عملکرد تحصیلی. تعداد زیادی از این علائم در کنار یکدیگر ممکن است نشانه افسردگی باشد. اگر خودتان هم درباره سلامت روانی فرزندتان نگران بودید، این نشانهها را جدی بگیرید.
زندگی باید خوش باشد
لونن میگوید: «لازم است همهمان بهیاد داشته باشیم زندگی اساسا سرگرمکننده است، یا باید اینطور باشد. لازم است این را به دخترها یادآوری کنیم. از فرصت خندیدن با آنها لذت ببرید و خودتان را زیاد جدی نگیرید. مهم است که دخترها را تشویق کنید به خودشان بخندند.» انجام دادن کارهای خندهدار در کنار یکدیگر و بهعنوان خانواده برای دختران عالی است؛ این کار به پرورش مفهوم واحد خانواده کمک میکند، یعنی همان گروه کوچک ما دربرابر جهان، و این برای احساس هویتشان مهم است.
دکتر انوشیروان محسنی بندپی،چهارشنبه در کنگره سه روزه توسعه مطالعات اجتماعی در شیراز اظهار داشت:تحصیلات پایین و خشونت خانگی از مولفه های مهم اجتماعی است که به اختلالات روانی و افسردگی می انجامد و باید با مداخلات سلامت و تخصصی کنترل و پایش شود تا به سلامت بیشتر جامعه بینجامد.
وی با بیان اینکه زنان یک و سه دهم درصد بیشتر از مردان در معرض افسردگی و بیماریهای روانی قرار دارند، گفت:این اختلالات در استان های مختلف کشور متفاوت است، برخی مناطق تا 36 درصد هم اختلال روانی و افسردگی دارند در برخی از استان ها هم این نسبت به 9 درصد می رسد .
رئیس سازمان بهزیستی گفت:وسواس، افسردگی و نارسایی های خلقی مهمترین اختلالات روانی است که نیاز به مداخله و پایش دارد، در این زمینه مسایل درآمدی و فقر هم موثر است، مطالعات نشان می دهد که تهران 6 برابر سیستان و بلوچستان درآمد سرانه دارد ، درآمد سرانه در استان های حاشیه ای غرب کشور نیز پایین است،این موارد می تواند به افزایش اختلالات روانی و افسردگی بینجامد.
محسنی بندپی به پیر شدن جمعیت کشور اشاره کرد و گفت : افزایش متوسط سن نیز می تواند در سلامت روان تاثیر داشته باشد ، بر اساس مطالعات تا سال 2050 جمعیت زیر 15 سال و جمعیت بالای 60 سال در کشور ما برابری می کند، این موضوع نشان می دهد که باید برای قشر سالمند هم تدبیر بیشتر داشت و برای جلوگیری از افسردگی و اختلالات روانی این قشر هم برنامه ریزی کرد.
وی بیان داشت:شیوه افسردگی در دهک های 10 تا 15 سال جامعه هم مشهود است ، شیوع بیماری در این دهک جامعه شاید تا دو و نیم برابر سایر دهک ها باشد که باید برای این موضوع برنامه داشت.
این مقام مسئول وجود دو میلیون و 600 هزار زن سرپرست خانوار در کشور را یادآورشد و گفت: یک میلیون و 800 هزار نفر در این طیف زنانی هستند که همسرانشان فوت شده است، 350 هزار نفر همسر از کار افتاده دارند و250 هزار نفر از آنان از همسر خود طلاق گرفته اند و 135 هزار نفر از زنان سرپرست خانوار ازدواج نکرده اند.
رئیس سازمان بهزیستی کشور گفت:مطالعات نشان می دهد که افراد بیوه یک و نیم برابر بیشتر از سایر افراد دارای اختلالات روانی می شوند.
بصیرت یا بینش (insight) نزد روانپزشکان به معنای سطح آگاهی بیمار از بیماری اعصاب و روانی است که به آن مبتلا شده است. در روانپزشکی و روانشناسی، به بیمارانی که از اختلال روانپزشکی خود آگاهی ندارند و مشکل را فقط به عوامل بیرونی مربوط میدانند، «بیماران بیبصیرت» گفته میشود. مشکل عمدهای که در مواجهه با این بیماران زیاد میبینیم، این است که این افراد در مراجعه به پزشک و شروع درمان، با خانواده همکاری نمیکنند.
بسیاری از بیماران مثلا افراد مبتلا به پارانویید یا اسکیزوفرنی در این حیطه قرار میگیرند.
بیماران دوقطبی در فاز حاد شیدایی نیز نسبت به مشکل خود بینش و بصیرت ندارند و خانوادهها و اطرافیان آنها چالشی واقعی را هنگام شدت گرفتن بیماری تجربه میکنند زیرا نمیدانند چطور باید رفتار کنند تا همکاری بیمار برای مراجعه به پزشک و شروع درمان، جلب شود.
گاهی وضعیت و شرایط بیمار به حدی حاد میشود که خانواده باید از اورژانس یا نیروی انتظامی کمک بگیرند تا بیمار را به مراکز درمانی راهنمایی کنند اما وقتی خطر جدی وجود ندارد، میتوان با صحبت با خود فرد دلایلی برای متقاعد کردن او برای مراجعه به پزشک پیدا کرد؛ مثلا فردی را که همزمان بیخوابی یا سردرد دارد، میتوان به این بهانه روانه مطب پزشک کرد؛ یعنی هدف از مراجعه و درمان را نباید هذیان گفتن بیمار یا رفتار مشکلدار او معرفی کرد، بلکه باید عوارض جانبی بیماری مثل بیخوابی را هدف قرار داد.
راه دیگر این است که به مشاور مراجعه کرد و اینگونه به بیمار توضیح داد که تو مشکلی نداری، بلکه ما با هم اختلافنظری داریم که لازم است با مراجعه به متخصص با این مشکل کنار بیاییم. باید فرد را از این اتهام که تو باعث بروز مشکلات پیشآمده هستی، خارج کرد و نشان داد هر 2 نیاز به مراجعه به پزشک برای حل مشکل پیشآمده داریم.
معمولا در مورد کودکان قضیه متفاوت است؛ مثلا کودکان مبتلا به اوتیسم از بیماری خود مطلع نیستند اما والدین به سادگی میتوانند دست کودک را بگیرند و به مطب ببرند. این افراد در دوره نوجوانی بیشتر متوجه عوارض اختلالشان میشوند و والدین میتوانند با اشاره به عوارض و مشکلات پیشآمده مثل اینکه در برقراری ارتباط یا دوستیابی مشکل داری، آنها را نزد پزشک ببرند.
در مورد بیشفعالی، مخصوصا اگر فرد باهوش باشد، اوضاع تفاوت دارد و نوجوان به راحتی میتواند متوجه تفاوت خود با دیگران شود.
این موضوع را فراموش نکنید که بیمار بیاطلاع از اختلال روانپزشکی خود، متوجه عوارض بیماری میشود اما عامل و دلایل دخیل در بروز آن را نمیداند. البته همه بیماران هم اینطور نیستند و برخی از آنها در شرایط حاد بیماری، متوجه اختلال و شیوه عملکرد خود نمیشوند. اگر برای بیمار، زمانی که دوره حاد فروکش کرد، در مورد شیوه عملکردش توضیح دهید، در بیشتر موارد متوجه موضوع میشود. مثلا زمانی که برای بیماران دوقطبی توضیح میدهید کاملا میپذیرند و متوجه میشوند اما در زمان اوج بیماری بینش خود را از دست میدهند.
بصیرت بیماران 6 سطح دارد
بصیرت در بیماران اعصاب و روان سطوح متفاوتی دارد و یک مفهوم صفر و یکی نیست که یا به طور کامل وجود داشته باشد یا به طور کامل وجود نداشته باشد، بلکه یک طیف است. درواقع بصیرت بیماران اعصاب و روان 6 سطح دارد:
سطح 1: انکار کامل بیماری که معمولا در اختلالات شخصیت دیده می شود.
سطح 2: آگاهی مختصر از بیمار بودن، اما انکار همزمان آن به علت ترس.
سطح 3: بیمار اعتقاد دارد که بیمار است و متوجه می شود که با دیگران تفاوت دارد اما نمی داند علت بیماری او چیست و از کجا آمده است؟
سطح 4: بیمار نسبت به بیمار بودن خود آگاهی دارد اما آن را به عوامل خارجی و محیطی نسبت می دهد، نه خودش.
سطح 5: بینش عقلانی؛ یعنی بیمار قبول دارد که بیمار است و بیماری او ناشی از مجموعه ای از عوامل درونی و بیرونی است، ولی دستورات دارویی را رعایت نمی کند.
سطح 6: بینش واقعی که بیمار هم بیماری خود را قبول دارد و هم بر این باور است که بیماری او ناشی از مجموعه ای از عوامل درونی و بیرونی است و درمان را نیز به طور کامل جدی می گیرد.