جام جم سرا: این لایحه محصول تصمیمات مرکز امور زنان در دولت قبل است؛ مرکزی که میکوشید همه خلأهای موجود در حوزه زنان را یکباره و با عجله پر کند که البته این شتاب بیشتر از آنکه به کار زنان بیاید کار دستشان داد.
لایحه کاهش ساعت کار زنان شاغل هشتم اردیبهشت در جلسه هیات وزیران تصویب شد و پس از آن با امضای رئیسجمهور وقت برای طی تشریفات قانونی به مجلس ارسال شد، اما از آن زمان تا امروز نه فقط این لایحه روی آرامش ندیده بلکه مدتی طولانی نیز مسکوت مانده تا شاید به مدد تغییر دولت فرجی در آن حاصل شود.
اما این روزها گویا روزِ این لایحه است. مطابق گفتههای فاطمه آلیا، از اعضای فراکسیون زنان مجلس تا پایان هفته تکلیفش مشخص میشود، بویژه آنکه کلیات آن به تصویب رسیده و فقط چند جزء از آن باید مصوب شود.
لایحه کاهش ساعت کار زنان شاغل از این بابت مهم است که زنان پر مشکل جامعه را که مجبورند در شرایطی سخت در دوجبهه خانه و محل کار بجنگند، تحت حمایت قرار میدهد، آن هم از طریق کم کردن ساعت کار آنها در طول هفته.
هماکنون زنان شاغل هفتهای 44 ساعت کار میکنند، اما طبق این لایحه، زنان شاغل اعم از رسمی، پیمانی و قراردادی که سرپرست خانوار هستند یا فرزند زیر هفت سال یا معلول یا همسر و فرزند مبتلا به بیماریهای صعبالعلاج دارند در طول هفته هشت ساعت کمتر از زنان دیگر کار میکنند و موظفیشان در طول هفته به 36 ساعت میرسد.
طبق این لایحه بین زنان شاغل در بخشهای دولتی و خصوصی فرقی نیست چون همه مشمولان قانون کار و تامین اجتماعی باید زیر این چتر حمایتی قرار بگیرند، در حالی که این کاهش ساعت کار نباید باعث کم شدن حقوق و مزایای دریافتی آنها شود اما موضوع این است که این مزیت حداقلی برای زنان شاغل درگیر در امور خانوادگی، دو سال است کش و قوس آمده، ولی به سرانجام نرسیده است، آن هم در شرایطی که تعداد افراد مشمول این قانون زیاد نیست و به احتمال زیاد فقط میتوان به اجرای آن در بخش دولتی امید بست.
البته لوایحی که در سالهای اخیر ظاهرا به نفع زنان نوشته شده تا کمی از باری که بر دوش دارند سبک شود، بیشتر قاتلجان بوده تا قاتق نان. نمونه عینیاش قانون افزایش مرخصی زایمان زنان شاغل از شش به 9 ماه که با اینکه قانون است و لازمالاجرا، اما چون پولی برای به جریان افتادن آن وجود ندارد، اجرایش روی هواست.
شاید تعبیر معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهوری از اوضاع پیش آمده بهترین تعبیر باشد که میگوید قانون افزایش مرخصی زایمان از ابتدا قانونی ناقصالخلقه بود، تعبیری که میشود آن را به لایحه کاهش ساعت کاری زنان نیز تعمیم داد و تاسف خورد از اینکه قوانین بظاهر حمایتگر با ظاهری دهان پر کن ظاهر میشوند و در جامعه ایجاد توقع میکنند، ولی چون دربارهشان مدبرانه فکر نشده به سرانجام دلخواه نمیرسند.
با این اختیار باید چه کرد؟
یکی از گرههای اجرای قانون افزایش مرخصی زایمان این است که دستگاههای دولتی برای اجرای آن مجاز شدهاند.
در واقع این کلمه «مجاز» کار دست این قانون داده و معلوم است کارفرمایان حتی در بخش دولتی ترجیح میدهند از این قانون ملایم و اختیاری تبعیت نکنند، چه رسد به بخش خصوصی که به منافع خود بیش از مصالح دیگران فکر میکند.
این نقص در لایحه کاهش ساعت کار زنان نیز دیده میشود و به گفته فاطمه آلیا از اعضای فراکسیون زنان مجلس، زنانی که نامشان در متن لایحه آمده، میتوانند یک روز کامل در هفته به مرخصی بروند یا این هشت ساعت را در طول هفته تقسیم کنند که انتخاب یکی از این دو روش به نظر مدیر بالادست زنانکارمند بستگی دارد.
پس در این لایحه نیز نوعی اختیارِ قرص و محکم به کارفرمایان داده شده که شاید در بخش دولتی کمی تلطیف شود، ولی در بخش خصوصی چنین تلطیفی بعید به نظر میرسد.
اما با وجود این موانع که تا به حال نیز چارهای برای علاجش اندیشیده نشده، نمیتوان قوانینی از این دست را کنار گذاشت، بویژه کاهش ساعت کار زنان شاغل پر مشکل را که نیاز به حمایتی بیچون و چرا دارند.
از سوی دیگر نمیتوان ساده از کنار کاهش ساعت کار زنان گذشت چون این لایحه پشتوانه محکم قانونی دارد؛ از جمله قانون برنامه پنجساله توسعه، قانون خدمت نیمهوقت زنان (مصوب سال 62)، قانون مدیریت خدمات کشوری (مصوب سال 86)، قانون کار (مصوب سال 69)، سیاستهای اشتغال زنان در سال 71 و قانون تامین زنان و کودکان بیسرپرست.
(به طور مثال در ماده یک قانون خدمت نیمهوقت بانوان آمده است:بانوان کارمند رسمی و ثابت وزارتخانهها و موسسات و شرکتهای دولتی و شهرداریها و نیروهای مسلح میتوانند با موافقت بالاترین مقام مسئول از خدمت نیمهوقت استفاده کنند. همچنین در تبصره این ماده آمده: رعایت شرط رسمی و ثابت بودن در مورد بانوان کارمندی که فرزند معلول با درجه معلولیت شدید و خیلی شدید دارند، الزامی نیست.)
پس طبیعی است لایحهای که این قوانین را پشت سر دارد از یک نیاز جدی در جامعه سخن میگوید و اگر قرار باشد معطل بماند و اجرا نشود، معنایش پشت کردن به قوانین تصویب شده سالهای قبل است.(مریم خباز /گروه جامعه)
جام جم سرا: جاده هراز از جادههای پرتردد کشور است که در بیشتر روزهای سال بویژه نوروز و تابستان مسیر تردد مسافران بسیاری است.
تردد 11 هزار و 919 خودرو از جاده هراز در 15 شهریور
همتالله رجبی، سرپرست مرکز مدیریت راههای مازندران، آماری را اعلام کرد که نشاندهنده تردد بالای خودرو در بسیاری از روزهای سال از این جاده است.
به گفته وی در حالیکه در روزهای نوروز 92 (از 25 اسفند تا 15فروردین) 287 هزار و 213 خودرو از این جاده وارد مازندران شده، این تعداد در روزهای نوروز 93 به 296 هزار و 435 خودرو رسیده بود.
وی گفت: در 5 روزه اول فصل تابستان 72 هزار و 600 خودرو از طریق هراز به مازندران وارد شدهاند که نسبت به مدت مشابه سال قبل 34 درصد رشد داشته است.
رجبی با اشاره به اینکه در روز 15 شهریور 11 هزار و 919 خودرو از محور هراز به این استان وارد شده، تأکید کرد: با استناد به این آمار هراز در روز شنبه ترافیک روانی داشته است و انتظار میرود در روزهای پایانی تابستان بر حجم ترافیک این جاده افزوده شود.
جاده هراز در حوزه استحفاظی مازندران 103 کیلومتر است.
رجبی گفت: این جاده دارای 12 دوربین نظارت تصویری کنترل ترافیک و 2 دستگاه تردد شمار است که ترافیک و اتفاقات این جاده را به صورت آنلاین بررسی و اطلاعات آن را در اختیار پلیس راهنمایی و اورژانس قرار میدهد.
ëمحدودیتهای ترافیکی جادههای مازندران
سرهنگ جعفر محمدنژاد، رئیس پلیس راه مازندران نیز ضمن ارائه توصیههای ایمنی برای رانندگانی که در روزهای پایانی تابستان به این استان سفر میکنند ، گفت: پلیس راه تمهیدات ویژهای در جادههای هراز و دیگر جادههای مواصلاتی مازندران در دور سوم سفرهای تابستانی اعمال میکند.
به گفته وی، در نیمه دوم شهریور نقاط حادثهخیز و جادههایی که با افزایش تردد، گره کور ترافیکی پیدا میکنند با 100 نیروی اضافی و 114 خودرو مدیریت کامل میشود تا از تصادفات احتمالی جلوگیری و ترافیک روان باشد.
وی از اعمال محدودیتهای ترافیکی در جادههای پرتردد مازندران خبر داد و گفت: از هماکنون تا 4 مهر هر هفته از روز چهارشنبه 6 بامداد تا ساعت 24 نیمه شب جمعه تردد کامیون و تریلر بجز کامیونهای حامل مواد فاسدشدنی و سوخت ممنوع خواهد بود.
ضمن اینکه جاده کندوان نیز در برخی ساعت روزهای پایانی هفته به تناسب ترافیک یکطرفه خواهد بود.
در جاده تهران- قائمشهر نیز تردد کامیونها و تریلرها از چهارشنبه هر هفته تا پایان روز جمعه ممنوع است.
رئیس پلیس راه مازندران با اشاره به اینکه در 16 روزه گذشته 21 نفر در تصادفات جادهای مازندران جان خود را از دست دادهاند، گفت: این تلفات در مدت مشابه سال گذشته 44 نفر بوده است.
سرهنگ محمدنژاد به رانندگان توصیه کرد، پس از هر 100 کیلومتر رانندگی استراحت کوتاهمدتی داشته باشند تا خدای ناکرده خستگی و خوابآلودگی موجب تصادف آنان نشود.
با حجم ترافیک، جاده چالوس یکطرفه خواهد شد
سرهنگ رضا اکبری، رئیس پلیس راه استان البرز هم اعلام کرد: در روزهای پایانی تعطیلات تابستانی روز به روز حجم سفرهای تابستانی افزایش مییابد. در حالی که جاده کرج - چالوس با داشتن فضایی یکسان و ظرفیتی ثابت، توانایی انتقال این تعداد از مسافران را ندارد و حجم زیاد خودروها در این شرایط، به کندی حرکت مسافران میانجامد و پلیس نیز که مسئولیت نظارت و ساماندهی این جاده را بر عهده دارد، ناچار به اجرای طرحهای ویژه است.
وی با اشاره به یکطرفه شدن جاده کرج- چالوس در مسیر رفت یا برگشت، ادامه داد: در روزهای آینده به تناسب حجم ترافیک، جاده چالوس در برخی روزها یکطرفه خواهد شد که این موضوع از 3 روز قبل از طریق رسانهها به اطلاع عموم خواهد رسید وهمچنین با هماهنگی بخشداری آسارا به ساکنان منطقه نیز اعلام خواهد شد.
اکبری اظهارداشت: پیشبینی میشود در روزهای پایانی تابستان، تقاضای سفر به طور چشمگیری افزایش یابد. بنابراین پلیس، حداکثر توان خودرویی و نیروی انسانی خود را به کار گرفته و تمامی نیروهای ستادی نیز در انجام این مأموریت خطیر در سطح جاده کرج-چالوس ساماندهی شدهاند.
وی گفت: میانگین تردد روزانه استان البرز 700 هزار خودرو بود که ساعت 17 و 30 دقیقه روز شنبه، تردد یک میلیون و 126 هزار خودرو در جادههای این استان به ثبت رسید که پرترددترین روز شناخته شد. با وجود این حتی در روزهای عادی نیز البرز با افزایش 30 درصدی تردد خودرو در جادههای مواصلاتی مواجه است.
اکبری ادامه داد: دراین روزها در جاده چالوس در مسیر رفت و برگشت روزانه 45 تا 50 هزار خودرو تردد دارد، در حالی که ظرفیت این جاده 22 هزارخودرو است. در روزهای پایانی تابستان، 150 نیروی پاس پیاده نیز علاوه بر سازمان موجود، در جادههای این استان به کار گرفته شدهاند که 85 نفر نیروی پاس پیاده به جاده کرج - چالوس افزوده شدهاند تا در نقاط حادثه خیز و پر ترافیک، کنترل راه را بر عهده بگیرند.
رئیس پلیس راه استان البرز افزود: 70 درصد از نیروها روزهای عادی و 90 درصد روزهای تعطیل، در عملیات کنترل و نظارت بر جادهای این استان به کار گرفته میشوند و مسافران در طول مسیر میتوانند بخوبی، تقویت و افزایش تیمهای پلیسی و نظارت بیشتر را احساس کنند. با وجود این از رانندگانی که قصد عبور از جادههای این استان را دارند، درخواست داریم قبل از سفر با شماره تلفن 141 یا 81255555 تماس گرفته و از وضعیت راهها با خبر شوند. همچنین توصیه میشود، رانندگان سلامت و ایمنی لاستیکها و ترمزهای خودرو را جدی بگیرند و در مورد بستن کمربند ایمنی راننده و سرنشینان غفلت نکنند.
سرهنگ اکبری گفت: رانندگان با در نظر گرفتن ترافیک راه و تناسب وضعیت جسمانی و روحی خود، ساعت حرکت را مشخص کنند زیرا این موضوع در کاهش حوادث جادهای نقش بسزایی دارد.
وی از برخورد شدید با رانندگان متخلف خبر داد و افزود: در صورت ایجاد ترافیک، رانندگان صبر و متانت داشته باشند و از انحراف به چپ و سبقت از شانه خاکی بشدت پرهیز کنند. سبقت غیر مجاز علاوه بر جریمه، موجب توقیف خودرو نیز خواهد شد.
رئیس پلیس راه استان البرز در مورد راهکارهای کاهش حجم ترافیک جاده کرج - چالوس، گفت: اجرای طرح زوج و فرد شدن خودروها در این جاده پر ترافیک، امکان پذیرنیست. استان البرز جاده مواصلاتی 15 استان کشور است. به دلیل اینکه رانندگان عبوری از این جاده، فقط ساکن استان البرز نیستند، اطلاعرسانی به همه شهرهای کشور در مورد چگونگی اجرای چنین طرحی در شرایط خاص، غیرممکن است. گاهی نیز چند خودرو از یک خانواده همزمان در این مسیر قرار میگیرند و قصد مسافرت به صورت گروهی را دارند که به بهانه زوج و فرد بودن پلاک برخی خودروها نمیتوان مانع از ادامه سفر آنان شد. همچنین تردد روزانه افراد بومی و ساکنان روستاهای جاده چالوس، اجتناب ناپذیر است وامکان ممانعت از آمد و شد آنان وجود ندارد.
وی افزود: امدادگران اورژانس و هلال احمر با همکاری پلیس برای امدادرسانی به افراد آسیب دیده احتمالی و حوادث دیدگان از آمادگی کامل برخوردارهستند و بالگردهای امداد و نجات نیز برای انتقال مصدومان، آمادگی لازم را دارند. در محدوده شهرستانک، آسارا و کندوان پایگاههای امداد جادهای استقرار یافتهاند. با وجود این در صورت بروز شرایط بحرانی، ممکن است یکطرفه بودن جاده لغو شود تا نیروهای امداد در کوتاهترین زمان بتوانند وظیفه انسانی خود را انجام دهند.
ترافیک سنگین، اما روان
در همین حال، سرهنگ مهیار رستگار، رئیس پلیس راه فرماندهی انتظامی گیلان نیز بیتوجهی به جلو هنگام رانندگی، استفاده از تلفن همراه و خستگی و خواب آلودگی را بیشترین عوامل تصادفات عنوان کرد و اظهارداشت: با توجه به عرض کم جادهها و گردشگر بودن جادههای این استان، از رانندگان میخواهیم هنگام رانندگی توجه بیشتری داشته باشند.
وی با یادآوری محدودیتهای ترافیکی اعمال شده در جادههای گیلان، گفت: در زمان اجرای این محدودیتها، تردد انواع کامیون و تریلی بجز حاملین مواد سوختی و فاسد شدنی در جاده قدیم رشت - قزوین ممنوع است. همچنین تردد این قبیل وسایل نقلیه در آزادراه قزوین - رشت کماکان ممنوع خواهد بود.
رئیس پلیس راه فرماندهی انتظامی گیلان ترافیک در بیشتر جادههای این استان را سنگین و پرتردد عنوان کرد و افزود: ترافیک در جاده قزوین - رشت به عنوان اصلیترین جاده این استان، نیمه سنگین و روان گزارش شده است. در سایر جادهها چون آستارا - اردبیل در غرب این استان، جاده چابکسر در شرق و مسیر سنگر - کوچصفهان نیز ترافیک سنگین و روان است.(ایران واشقانی فراهانی، زهره افشار/ایران)
پنج شنبه 3 مهر 1393 ساعت 08:47
مجید صالحی، بازیگر فیلمها و مجموعههای طنز در صفحه اینستاگرامش تصویری از خود و دوقلوهایش را منتشر کرده که زیر آن نوشته است: «خواب آرام با دو قلوها...». طرز خوابیدن او همراه با فرزندانش را در ادامه ببینید.
جام جم سرا: هر چقدر به او التماس میکنم عجله کند و لباسهایش را زودتر بپوشد تا برسیم صبحانه بخوریم، فایدهای ندارد. گاهی برای انجام سریعتر کارها با او مسابقه میگذارم، گاهی بازی لاکپشت و خرگوش را با او انجام میدهم تا معلوم شود چه کسی سریعتر آماده میشود؛ اما او همیشه درست برعکس عمل میکند، بیحرکت روی کاناپه مینشیند و خیره میشود. او حتی هیچ تلاشی برای کمک به من که سعی میکنم لباسهایش را به او بپوشانم، نمیکند.
نتیجه این همه عجله و سراسیمگی این است که هر روز خانه را در حالی ترک میکنم که همه چیز به هم ریخته و نامرتب است. شما بگویید چه کنم؟
شاید این صحنه کم و بیش برای شما هم آشنا باشد. اغلب مادران، چه شاغل و چه خانهدار هنگام حاضر کردن کودکانشان برای رفتن به مدرسه با چنین دردسرهایی مواجهاند. متاسفانه باید گفت حتی اگر مانند کریستینا از ترفندهای مختلف و درستی ـ مثل مسابقه و بازی و آماده کردن وسایل در شب قبل و مانند آن ـ استفاده میکنید، باز هم هیچ تضمینی وجود ندارد که بتوانید با آرامش و بدون دردسر از خانه خارج شوید. بهکارگیری این روشها گرچه تا حد زیادی کمک کنندهاند، اما باز هم بین کودکان و بزرگسالان بر سر حاضر شدن برای رفتن به مدرسه تنش ایجاد میشود.
یک کودک چهار ساله صبح که از خواب بیدار میشود، چه نیازهایی دارد؟ گرچه واکنشهای افراد متفاوت است، اما همه ما به زمان نیاز داریم تا بدنمان از حالت خواب و کسالت پس از آن گذر کرده و وارد مرحله بیداری شده و آماده فعالیت شود. بیشتر بچهها در مقابل انجام کاری که مجبور به انجام آن هستند مقاومت میکنند. کودکان چهار ساله را معمولا باید به حال خود رها کرد. آنها میخواهند خودشان تصمیم بگیرند چه زمانی به دستشویی بروند. من تا به حال کودک چهار سالهای را ندیدهام که بتواند درک کند جلسه اداری مامان از پیدا کردن ماشین اسباببازی یا عروسک او مهمتر است!
پس راه چاره چیست؟ به نظر من بهترین پاسخ داشتن شغلی با ساعات کاری انعطافپذیر (یا پارهوقت) است، تا صبحها بتوانید وقت بیشتری را به این انسانهای کوچک اختصاص دهید و آنها بتوانند روز خود را بهتر شروع کنند. اما داشتن چنین شغلی برای بسیاری از خانوادهها امکانپذیر نیست.
بهتر این است که ذهنیت خود را درباره کارهای معمول هر روز صبح تغییر دهید. به عبارت دیگر خود را با شرایط موجود وفق دهید تا از پس و پیش شدن کارها این همه عصبی نشوید. وظیفه اصلی شما این است که با کودکتان ارتباط عاطفی برقرار کنید. به این ترتیب کودک شما از محبت لبریز خواهد شد. او در این حالت نهفقط برای مشارکت و همراهی با شما آمادهتر خواهد بود، بلکه کارهای روزمره خود را نیز بهتر انجام خواهد داد. این روشها را امتحان کنید:
1 ـ شبها تا حد امکان او را زودتر بخوابانید. اگر مجبورید کودکتان را صبح زود از خواب بیدار کنید، او نخواهد توانست به اندازه کافی بخوابد. هر یک ساعت که از خواب مورد نیاز کودک ما کم شود، فعالیت مغزی او به اندازه یک سال به عقب برخواهد گشت، به این معنی که او یک سال کوچکتر از سن واقعی خود رفتار خواهد کرد.
2 ـ خودتان زودتر بخوابید. اگر برای بیدار شدن به زنگ ساعت نیاز دارید، بدانید به اندازه کافی نخوابیدهاید. شما برای انجام فعالیت روزانه خود به انرژی و خلاقیت نامحدود نیاز دارید، از طرف دیگر بچهها برای شروع کار خود با حداکثر توان به شما وابستهاند و وقتی بینهایت خستهاید، هیچ راهی وجود ندارد که صبور باشید و بتوانید خودتان را کنترل کنید.
3 ـ تلاش کنید فرصت بیشتری برای انجام کارهایتان ایجاد کنید. صبح زودتر از کودکانتان از خواب بیدار شوید و قبل از اینکه آنها را بیدار کنید، لباس بپوشید و از لحاظ روحی خودتان را برای یک روز کاری دیگر آماده کنید. طوری برنامهریزی کنید که هر روز 15 دقیقه زودتر از وقت اداری به محل کار خود برسید. ممکن است نیمی از اوقات نتوانید این کار را انجام دهید، اما حداقل به دلیل دیر رسیدن، با کودکانتان بدخلقی نخواهید کرد و در زمانهایی که واقعا 15 دقیقه زودتر به اداره و محل کار خود میرسید، آرامش و انرژی بیشتری خواهید داشت.
4 ـ آنچه را که امکان دارد، شب قبل حاضر کنید. کولهپشتی و کیف و ناهار روز بعد را حاضر کنید؛ لباسهایی را که برای رفتن به مدرسه و اداره لازم دارید آماده بگذارید، میز صبحانه را تا حد امکان بچینید و آن ماشین اسباببازی و عروسکی که کودکتان به دنبال آن میگردد را دمدست بگذارید. از بچهها بخواهید در انجام این کارها به شما کمک کنند.
5 ـ هرطور شده پنج دقیقه به هر یک از کودکانتان اختصاص دهید. پیش از بیرون آمدن از رختخواب آنها را در آغوش بگیرید و نوازش کنید. میدانم این کار به نظر غیرممکن میآید، اما اگر تا به اینجا همه کارها را درست انجام داده باشید میتوانید پنج دقیقه آرامش داشته باشید و این آرامش را به کودک خود انتقال دهید. این پنج دقیقه ارتباط با کودک تاثیر مثبت زیادی برای یک شروع خوب در ابتدای روز دارد. شما با این کار انرژی کودک خود را در ابتدای روز شارژ میکنید و ارتباطی را که در طول شب گسیخته شده بود، مجددا پیوند میدهید. کودک در نتیجه این پیوند انگیزه لازم برای همکاری و نه جنگیدن با شما را پیدا میکند.
6 ـ از کارهای روزمره برای آسانتر کردن مرحله گذر و انتقال از حالت خواب به بیداری بهره بگیرید. انتقال برای کودکان سخت است و صبح پر است از مراحل انتقال. اگر میبینید کودک دلش نمیخواهد از رختخواب بیرون بیاید پس از اینکه مرحله قبل را انجام داده و کودک را پنج دقیقه ناز و نوازش کردید، دستش را بگیرید و به آرامی او را از رختخواب بیرون بکشید. با او حرف بزنید، بخندید و بازی کنید و در همین حال از اتاق خارج شوید.
7 ـ توجه داشته باشید کودکان برای شروع کارهای روزانه به کمک شما نیاز دارند. برای اینکه کودک روز خوبی را آغاز کند، باید به او کمک کنید کارهای خود را با شادمانی و از روی میل انجام دهد، نه اینکه مدام به او امر و نهی کنید. میتوانید لباسهایش را در کنار میز صبحانه قرار دهید تا ضمن اینکه به او صبحانه میدهید، لباسهایش را بپوشد. در این حال با او صحبت کرده و کارهایش را تائید کنید: « میبینم دوباره لباس آبیرو برداشتی، معلومه از این رنگ خوشت میاد.... چه خوب، داری سعی میکنی کفشاتو درست بپوشی.» توجه داشته باشید لباس پوشیدن او برای شما اهمیت دارد نه برای خود او. حضور شما به کودک انگیزه میدهد تا کار خود را زودتر انجام دهد، پس او را به حال خود رها نکنید تا خودش کارهایش را انجام دهد.
8 ـ تا حد امکان زندگی را آسان بگیرید. برای مثال امروز تصمیم گرفتهاید یک صبحانه گرم به کودک بدهید؛ اما او بهمحض بیدار شدن آماده خوردن صبحانه نیست. بهتر است به جای اینکه عصبی شوید و مدام به او نق بزنید و پرخاش کنید ساندویچی تهیه کنید تا او در راه رفتن به مدرسه آن را میل کند. این ساندویچ، علاوه بر اینکه از نظر ارزش غذایی چیزی کم ندارد، از آنجا که با آرامش میل میشود میتواند تاثیر خوبی در سلامت او و اینکه روز خوبی را شروع کند، داشته باشد. اگر نگران مسواک کردن دندانها هستید، کافی است مسواک او را با یک لیوان کوچک آب همراه داشته باشید تا پس از خوردن ساندویچ مسواک بزند. مطمئن باشید نداشتن خمیر دندان در کوتاهمدت آسیبی به دندانهای کودکتان نمیزند. راههای زیادی برای آسانتر کردن زندگی وجود دارد. گاهی اوقات میتوان در قوانین خانه کمی انعطاف به خرج داد. چه اشکالی دارد اگر شب موهای کودکتان را شانه بزنید، آنها را دم اسبی کرده یا ببافید و بگذارید با همان حالت بخوابد. در این صورت نیازی به شانه زدن صبحگاهی موها ندارید. یا چرا کودکتان نباید با همان بلوز مدرسه بخوابد؟
9 ـ به کودک امکان انتخاب بدهید. هیچکس امر و نهیهای مکرر را دوست ندارد. کودک میخواهد توی سینک دستشویی در آشپزخانه مسواک بزند، اما شما به او تشر میزنید و وادارش میکنید کشانکشان چهارپایه دستشویی را ببرد و روی آن بایستد و مسواک بزند.
کودک میخواهد اول کفشها و بعد ژاکتش را بپوشد، به او امر میکنید عکس این کار را انجام دهد. مدام او را تحتکنترل دارید. به نظر شما کودک باید بلافاصله پس از بیرون آمدن از رختخواب به دستشویی برود و برای این کار اصرار دارید، اما او میخواهد وقتی واقعا نیاز دارد به دستشویی برود. تا زمانی که احساس نمیکنید ممکن است لباس زیر خود را خیس کند، اجازه دهید خودش درباره زمان رفتن به دستشویی تصمیم بگیرد.
10 ـ نقش بازی کنید. گاهی اوقات در تعطیلی آخر هفته با عروسکهای حیوانات که یکی مادر و دیگری کودک است، نمایش بدهید. کارهای هر روز صبح را با استفاده از این عروسکها بازی کنید. عروسک کوچک، در مقابل انجام کارها مقاومت میکند، نق میزند و گریه میکند، وسایلش را به هم میریزد. مامان عروسک ناراحت میشود و قهر میکند (در این کار آنقدر افراط نکنید که کودک بترسد).
گاهی میتوانید همین بازی را به شکلی انجام دهید که کودک نقش مادر و شما نقش کودک را داشته باشید. در نقش خود کارهای مضحک و خندهدار انجام دهید تا کودک از بازی لذت ببرد. برای مثال بخشهایی را در بازی بگنجانید که کودک یا مادر میخواهند با پیژامه به مدرسه یا اداره بروند. کارهایتان را آهسته و با کندی انجام دهید تا کودک مجبور شود از شما بخواهد عجله کنید و زودتر آماده شوید. در حین بازی به کودک که اکنون نقش مادر را دارد، بگویید: «این جلسه چه اهمیتی دارد؟ به رئیست بگو پیدا کردن ماشین اسباببازی مهمتر از جلسه است.» آنچه را میخواهید به او بفهمانید. به این ترتیب خواهید دید کارها چگونه روبهراه خواهند شد. قطعا در روز شنبه کودکتان بیشتر با شما همکاری خواهد کرد. حداقل نتیجه این بازی این است که تنشها را از بین خواهد برد.
11 ـ با بیرحمی اولویتبندی کنید. اگر در زمانی که بچهها خیلی کوچکند، والدین هر دو به صورت تماموقت کار میکنند، هیچ راهی برای انجام هیچ کار اضافی در طول هفته وجود نخواهد داشت. تنها راهحل برای شما این است که شبها آنقدر زود بخوابید که صبح سر حال از خواب بیدار شوید. اخلاق کودک شما تا حد زیادی وابسته به اخلاق شماست. اگر شما خوشاخلاق و سرحال باشید، او نیز همینگونه خواهد بود. بههر حال نگران نباشید. این سالها تا ابد ادامه نخواهد داشت. کودکان خیلی زودتر از آنکه فکرش را بکنید، بزرگ میشوند. شما بتدریج او را عادت میدهید که کارهایش را خودش انجام دهد.
فشار و تنشهای زندگی مدرن، روابط کودکان و مادران را تحتتاثیر قرار داده است؛ روابطی که باید مسیر زندگی را هموارتر سازد. کودکان در سایه این روابط رشد میکنند و شکوفا میشوند. اگر اولویت اول ما در زندگی حفظ این روابط باشد، هر کار دیگری برایمان آسانتر خواهد شد. (ضمیمه چاردیواری)
مترجم: سعیده کافی
منبع: Parenting
جام جم سرا به نقل از خراسان: هرچند عظیمی نابینای مطلق و همسرش نیمه بیناست ولی شیرینیهای زندگیشان باعث شده سختیهای ندیدن را فراموش کنند.
به تحصیل علاقه زیادی دارم
احمد عظیمی از ابتدا نابینا بوده است. او که ۲۷ بهار از زندگیاش گذشته است هم اکنون دانشجوی کارشناسی علوم اجتماعی است. او ۵ خواهر و برادر دارد که ۳ نفر از آنها نابینا هستند. احمد خیلی از بازیهای کودکی را به یاد ندارد ولی بازی با «لگو» و چیدن قطعههای مختلف را خیلی دوست داشته است. این جوان روشندل در مدرسه مخصوص نابینایان درس خوانده و علاقهاش به درس خواندن، سختیهای تحصیل را برایش آسان کرده است.
دوست ندارم بینا شوم
عظیمی چند سال پیش و از طریق یکی از دوستانش با الهام آشنا میشود. با نظر موافق خانوادههای ۲ طرف، احمد برای اولین بار به خواستگاری میرود و تنها ملاکش برای ازدواج این بوده است که همسر آیندهاش، وضعیت او را درک کند. او این روزها، آن قدر از زندگی با همسرش خوشحال است که از نابینا بودنش راضی است. چرا که فکر میکند اگر نابینا نبود فرصت آشنایی با همسر فعلیاش را پیدا نمیکرد و از این زندگی خوب و شیرین فاصله میگرفت.
نابینایی محدودیت نیست
او با شنیدن کلمات مادر، پدر و نابینا اولین کلمهای که به ذهنش میرسد، عشق، صمیمیت و محدود نبودن است. احمد عاشق زندگیاش است و هر هفته، حداقل یک روز را با همسرش به تفریح میرود و خدا را به خاطر داشتن چنین همسری شکر میکند.
نبودن بازار کار مهمترین مشکل نابیناها
الهام آگشته، همسر احمد عظیمی و ۲۳ ساله است. او نیمه بیناست یعنی هرچند کم ولی تا حدودی اطرافش را میبیند. آگشته دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات عرب است و تنها مشکل این روزهایش را نبود بازار کار برای نابیناها میداند که انگیزه ادامه زندگی و پیشرفت را از آنها میگیرد. او در صورت بینا شدن، دوست دارد در اولین قدم، رانندگی کردن را یاد بگیرد.
خواستگار بینا هم داشتم
جالب است بدانید که آگشته خواستگار بینا هم داشته است ولی تصمیم گرفته که با یکی مثل خودش ازدواج کند. او احساس میکند که یک مرد بینا، هیچگاه نخواهد توانست با کمبودهای او در دیدن کنار بیاید و با یکدیگر زندگی موفقی نخواهند داشت.
برای خرید لباس با هم میرویم
این خانم جوان مانند همه خانمهای دیگر دوست دارد که همسرش درباره ظاهر او نظر بدهد. زمانی که او با همسر نابینایش برای خرید لباس به بازار میروند، او رنگ لباس را به شوهرش میگوید تا نظر شوهرش را در این باره جویا شود. سپس همسرش با لمس لباس، نظرش را درباره آن میگوید و در صورت پسندیدن، آن لباس را میخرند.
با هم به سینما میرویم
به تفریح علاقه زیادی دارند و حتی با هم به سینما میروند. آنها آخرین بار، همین چند روز پیش با یکدیگر برای دیدن فیلم «شهرموشهای ۲» به سینما رفتند. تفریحات آنها مانند قدم زدن در پارک و گشت و گذار در ییلاقات اطراف مشهد با یکدیگر، زیباترین خاطرات آنها را در کنار یکدیگر رقم زده است.
جام جم سرا: روزهایی که لذت انجام تکالیف مدرسه کنار این وسیله گرمایشی را هرگز به سرمای خاطرات گره نمیزند، اما مدتی است دیگر خبری از آن سادگی بازار خرید و تهیه بخاری نفتی نیست و فناوری و نعمت الهی گاز طبیعی، بازاری رنگارنگ را از انواع و اقسام وسایل گرمایشی گازسوز برایمان به ارمغان آورده است.
این در حالی است که بخاری گازی یکی از محبوبترین لوازم گرمایشی در میان ما ایرانیان است و تولیدکنندگان وطنی با انواع و اقسام تولیدات خود در این روزهایی که هوا تازه در حال سرد شدن است، یکهتاز میدان هستند. همین موضوع باعث شده بسیاری از خریداران هنگام مراجعه برای خرید بخاری سر دوراهی انتخاب قرار گرفته و گاهی با انتخابی نادرست زمستانی تلخ را تجربه کنند؛ چون از انتخاب نادرست خود نقره داغ شدهاند، نه از گرمای بخاری.
بدون تردید همه ما هنگام مراجعه به بازار برای خرید هر وسیلهای علاقهمندیم با توجه به اقتصاد خانواده خرید کنیم و معمولا در میان کالاهای مورد نیازمان به دنبال خریدی ارزان و مناسب هستیم، اما با توجه به سودجوییهایی که در بازارهای مختلف وجوددارد، گاهی بیتوجهی به نکات لازم بخصوص درباره بخاری، جان و مالمان را به خطر میاندازد. به همین دلیل بهتر است قانون معروف و طبیعی ارزانخری هر چه بیشتر را برای برخی لوازم که با سلامت و آسایش ما سروکار دارند و ازجمله بخاری کمرنگ کنید و چه بهتر که قدری از قید و بند قیمت ارزان بخاری خارج شویم، چون پای سلامت و آسایشمان در میان است.
از این رو بازار این هفته جامجم سری به سهراه امینحضور، مرکز فروش این لوازم در پایتخت زده تابرایتان از چند و چون انتخابی مطمئن بگوید؛ انتخابی که سوز سرمای زمستان را به هوایی بهاری در کنار کانون گرم خانواده یا همکاران تبدیل خواهد کرد.
ایمنی را فدای زیبایی نکنید
شاید بخاری گازی در فصل سرما یکی از لوازم مورد نیاز برای آسایشمان باشد، اما بدون تردید این وسیله هنگام قرار گرفتن در منزل یا محل کار، جزئی از دکوراسیون خواهد شد و نوع طراحی و شکل ظاهری آن میتواند در تعادل ظاهری خانه یا دفتر کارمان بسیار موثر باشد. به همین دلیل تولیدکنندگان با توجه به سلیقههای مختلف و البته تقاضای بازار به تولید انواع و اقسام بخاری گازی با طرحها و مدلهای متفاوتی اقدام کردهاند، اما یک قانون طلایی در این میان بدون تغییر همواره ثابت باقی مانده و آن هم اهمیت ایمنی است.بنابراین هرگز به فکر انتخابی براساس معیارهایی کاملا متکی بر زیبایی نباشید و به قول معروف ایمنی را فدای زیبایی بخاری گازی نکنید. این در حالی است که در برخی موارد بخاریهای گازی با طراحی فانتزی هرچند نظر شما را به خود جلب کردهاند، اما برای شما کارآمد نخواهند بود و صرفا قبض گاز منزل یا محل کارتان را بالا می برد، نه دمای محل را.
پس برای آگاهی از ایمنی بخاری گازی مورد نظرتان کافی است به علامت استاندارد آن توجه ویژه داشته باشید، چون این نهاد قانونی با نظارتها و البته سرکشیهای دورهای خود از خط تولید کارخانجات مختلف همواره کیفیت محصولات را زیر نظر دارد و درباره محصولاتی که با سلامت و جان شهروندان سروکار دارد این نظارتها بیشتر و سختگیرانهتر است.
این هفت رنگ انرژی
مدتی است ذهن و دیده همه ما با برچسب انرژی و هفت رنگش آشنا شده است. برچسبی که از میزان بهینه کارکردن و بازدهی وسیلهای که قصد خرید آن را داریم برایمان میگوید که براساس تعاریف کارشناسان هر چه وسیله مورد نظر در صدر این برچسب قرار گرفته باشد نشانه بازدهی بالاتر آن و مصرف سوخت پایینتر است.
بخاری گازی هم جزو لوازمی است که تولیدکنندگانش براساس قانون و با نظارت سازمان بهینهسازی مصرف سوخت مدتهاست ملزم به چسباندن برچسب انرژی روی جعبه آن شدهاند تا خریداران بدانند بخاری مورد نظرشان چقدر بازدهی انرژی ومصرف سوخت دارد.
به طور کلی در بازار بخاریهای گازی کشورمان برچسب انرژی از رده C یعنی همان چند ردیف اول شروع شده و متناسب با بهینه کارکردنش به ردیفهای پایینتر نزول میکند، اما فراموش نکنید با توجه به افزایش بهای گاز طبیعی اگر قصد دارید اقتصادی خرید کنید در همان ردیفهای اول یعنی C و D به دنبال بخاری گازی مناسب منزل یا محل کارتان باشید، چون هر چه پایینتر بروید باید منتظر صدور صورتحساب بیشتری از سوی اداره گاز باشید.
ترموکوبل، وسیلهای لازم
هرچند براساس قانون، تولیدکنندگان لوازم گازسوز ملزم به استفاده از ترموکوبل (قطعکننده جریان گاز در صورت خاموش شدن ناگهانی بخاری) در تولیدات خود هستند تا با این کار ایمنی و سلامت وسیله مورد نظر را بالا ببرند، اما باز هم در این میان برخی تولیدکنندگان غیرمجاز هستند که این وسیله را در تولیدات خود نادیده میگیرند، اما فراموش نکنید ترموکوبل یکی از تجهیزات بسیار ضروری برای ایمنی شماست. چون این وسیله براساس نوع طراحی خود در صورت خاموش شدن شعله یا قطع و وصل شدن جریان گاز به طور کلی مانع جریان گاز در وسیله گازسوز میشود و با این کار خطر گاز گرفتگی یا انفجار محل را منتفی میکند، بنابراین هرگز کالای گازسوزی را که در آن ترموکوبل به کار گرفته نشده انتخاب نکنید، چون چند هزار تومان ارزانتر خریدن در این زمینه زیاد مقرون بهصرفه نیست و ارزش سلامت و جان شما بالاتر از این مبالغ است.
دیواری یا زمینی
بخاری گازی در دو نوع دیواری و زمینی تولید میشود که هر یک کارایی خاص خود را داشته و متناسب با سلیقه و البته فضای مورد نظر مصرفکننده است. شاید به ظاهر تنها فرق میان این دو نوع بخاری گازی، زیبایی و فضای موردنیازشان باشد، اما ممکن است جمعآوری و نصب سالانه این وسیله برای شما کمی دردسرساز باشد و به همین دلیل ترجیح میدهید از نوع دیواری بخاری گازی استفاده کنید، اما فراموش نکنید براساس تجربه و اظهارنظر کارشناسان، بخاریهای دیواری اگرچه جای کمتری میگیرند و مناسب خانههای کوچک امروزی هستند، اما بازدهی کمتری نسبت به نمونههای زمینی دارند و با توجه به افزایش قیمت گاز طبیعی زیاد مقرونبهصرفه نیستند.
این در حالی است که نقطه ضعف دیگری در این نوع از بخاری گازی باعث شده تا این وسیله به عنوان گزینههای آخر در میان مشتریان شناخته شود. این نقطه ضعف در ناتوانی جمعآوری این وسیله پس از اتمام دوران سرماست چون بخاری دیواری به دیوار متصل میشود و نمیتوانید با فرارسیدن بهار این وسیله را از مقابل چشمتان دور کنید و مجبور هستید تا رسیدن دوباره زمستان آن را هر چند خاموش مقابل دیدگان داشته باشید.
خدمات پس از فروش آرامشخاطر شماست
شاید در نگاه اول بخاری گازی دارای سیستمی بسیار ساده باشد، اما در عمل این گونه نیست؛ چراکه قطعات و تجهیزات به کار رفته در بخاری گازی مانند دیگر لوازم پس از مدتی نیازمند تعویض یا تعمیر هستند بنابراین شما به خدمات پس از فروش در این وسیله نیاز دارید و باید هنگام خرید به این نکته توجه ویژه داشته باشید. پس بهتر است درباره کارخانه سازنده بخاری گازی موردنظرتان و شرایط خدمات پس از فروش آن اطلاعات خوبی کسب کرده و تا جایی که ممکن است از نمایندگیهای مجاز کارخانجات تولیدکننده خرید کنید.
بخاریهای بدون دودکش مناسب فضای بسته نیست
ممکن است هنگام گشت و گذار در بازار با این پیشنهاد فروشنده که میگوید این نمونه بخاری هم بدون دودکش است مواجه شده باشید و برای مدتی ذهن شما مشغول شده باشد که «مگر آتش بدون دود هم میشود؟» پاسخ مناسب برای شما که در دوراهی انتخاب قرار گرفتهاید این است:
مدتی است تولیدکنندگان با استفاده از سیستم ODS یا همان سیستم کنترل سطح اکسیژن اقدام به تولید بخاریهای بدون دودکش کردهاند. این سیستم با کنترل دائم میزان اکسیژن فضا، جریان گاز را در بخاری برقرار میکند. این سیستم به هر دلیل اگر سطح میزان اکسیژن فضایی که بخاری در آن قرار گرفته کمتر از 18 درصد بشود به طور اتوماتیک جریان گاز را قطع کرده و تا زمانی که دوباره همه چیز به سطح عادتی بازگردد اجازه روشن شدن بخاری را به کاربر نمیدهد که ظاهرا بسیار جالب و کارآمد است. اما نکته جالب این که هرگز هیچ یک از تولیدکنندگان باوجود استفاده از این سیستم در بخاریهای بدون دودکش آن را برای استفاده در فضای بسته توصیه نمیکنند، بنابراین اگر شما قصد استفاده از بخاری در فضایی بسته یا کوچک را دارید این گزینه را از فهرست موردنظرتان خط بزنید و آن را فراموش کنید چون به قول معروف سری را که درد نمیکند دستمال نمیبندند.
بد نیست در نظر داشته باشیم این بخاری از سوی کارشناسان برای فضاهایی همچون مغازهها و سالنها توصیه شده، چون جریان هوا با باز و بسته شدن در مغازه یا سالن همواره تامین میشود و به طور کلی استفاده از این بخاری در محیطهای بستهای مانند اتاق خواب، اتاق زیرشیروانی، زیرپله، انباری، پارکینگ، حمام، هتل، شیرخوارگاه، کودکستان و هر جایی که تهویه خوبی نداشته باشد ممنوع است، اما فراموش نکنید مدتی است تولیدکنندگان این سیستم را حتی روی بخاریهای دارای دودکش هم نصب میکنند تا سلامت مصرفکنندگان تضمین شود بنابراین هنگام خرید به وجود این سیستم در بخاری مورد نظرتان خوب دقت کنید.
چقدر گرما نیاز دارید
هنگام مراجعه به فروشگاه و نمایندگیهای فروش بخاری این جمله «این بخاری 12000 و آن یکی 9000 یا...» را زیاد شنیدهاید و همواره از خودتان میپرسید این اعداد برای چیست. آیا با بالاتر رفتنش صرفا قرار است بر قیمت بخاری افزوده شود یا این که مورد دیگری هم هست؟ به طور کلی یکی از سوالهای مطرح در ذهن خریداران بخاری گازی میزان گرمادهی این وسیله یا میزان گرمای موردنیازشان در منزل یا محل کارشان است. کارشناسان برای محاسبه گرمای مورد نیاز فضای موردنظرشان معمولا از فرمولهای مختلف و پیچیدهای استفاده میکنند که شاید بهکارگیری آنها برای همه میسر نباشد، اما یک فرمول بسیار ساده میتواند پاسخ این پرسش دیرینه را بدهد.
برای این کار کافی است متراژ فضای مورد نظرتان را در عدد 3 ضرب و حاصلش را یادداشت کنید. از سوی دیگر میزان گرمادهی یا همان توان بخاری مورد نظرتان را که معمولا برحسب کالری مشخص شده بر عدد 24 تقسیم کنید و حاصل آن را نیز یادداشت کنید. پس از انجام این دو عملیات ریاضی کافی است حاصل دو عملیات را با یکدیگر مقایسه کنید اگر کاملا منطبق یا نزدیک به هم بود این بخاری برای فضای مورد نظرتان مناسب است، اما اگر تفاوت زیاد بود به دنبال بخاری دیگری باشد، چون انتخاب مناسبی نداشتهاید. به عنوان مثال فرض کنید فضای مورد نظر شما 50 متر است و شما یک بخاری با توان 9000 انتخاب کردهاید. برای رسیدن به این که این بخاری مناسب فضای مورد نظرشماست کافی است عدد 50 را در 3 ضرب کنید که حاصلش عدد 150 است و میزان توان بخاری مورد نظرتان را بر 24 تقسیم کنید که حاصل آن نیز 375. حالا این دو عدد یعنی 150 و 375 را با یکدیگر مقایسه کنید. بله درست حدس زدهاید تفاوت تقریبا دو برابر است. بنابراین این بخاری هرگز مناسب فضای مورد نظر شما نیست، چون گرمایی بیش از حد مورد نیاز شما ایجاد میکند. براساس این فرمول برای فضای 50 متری به حدود 4000 کالری گرما نیاز دارید، نه 9000 کالری.
عماد عزتی/ جامجم
جام جم سرا به نقل از شهروند: میگویند این روزها تورهای« آفرود» نیز طرفداران زیادی به خود جذب کرده است. خودروهای دو دیفرانسیل ٣٠٠- ٤٠٠میلیون تومانی به جنگل و کوهستان میزنند و کورسی گرانقیمت بین پولدارها آغاز میشود. سوارکاری با اسبهای چند صدمیلیون تومانی هم یکی دیگر از تفریحات لوکس پولدارهای تهرانی است. اگرچه دامنه این ورزش یا تفریحات گستردهتر است اما در این گزارش به تعدادی از گرانقیمتترین ورزشهای لوکس در ایران پرداختهایم.
هر دقیقه پرواز در آسمان تهران: حداقل ١٠هزار تومان!
شور و هیاهویی خاص بر سایت جنتآباد حاکم است. یکی جلیقه میپوشد، یکی درحال آماده کردن بال چندمیلیون تومانیاش عکس سلفی میگیرد. عکاسان و فیلمبرداران نیز به حالت آمادهباش ایستادهاند و همهمه آنقدر بالا گرفته است که صدا به صدا نمیرسد. اینجا جمعیتی نزدیک به ٥هزار نفر از بچه پولدارهای تهرانی گرد هم آمدهاند تا شاهد رقابت هدفزنی خلبانان باشند.
خلبانان جوان با دوستانشان کنار بالگردها دوباره عکس میاندازند. قرار است آنها در ارتفاعی بیشتر از ٧٥٠ متر از سطح زمین رها شده و هرکس با چتر گشوده خود در محلی هدفگذاری شده فرود آید. فرود دقیقتر، خلبانان ماهرتر را مشخص میکند و به هرکدام از برگزیدهها یک بال ١٥میلیون تومانی تعلق میگیرد.
پاراگلایدر یکی از ورزشهای لوکس یا شاید بتوان گفت تفریح بچه پولدارهاست. هزینه آموزش این ورزش حدود ٨/٥ میلیون تومان است. اما این مبلغ تنها برای دانشجویانی است که یادگیری سریعتری دارند و میتوانند تا آخرین مرحله آموزش را بدون نیاز به تمرینات و آموزش اضافه بگذرانند. دوره آموزشی شامل ٦ مرحله است و تقریبا ٢ سال طول میکشد تا بتوانید گواهینامه پروازهای بینالمللی را دریافت کنید. در مرحله مقدماتی آموزش که تنها ٣ هفته طول میکشد، باید ١/٥میلیون تومان بپردازید. در مرحله اول نیازی به داشتن بال پرواز ندارید و باشگاه بالهای خود را در اختیارتان میگذارد، اما همین که پرواز را یاد گرفتید برای ورود به مراحل بعدی آموزش ناچارید بال بخرید.
بالها یا همان چترهای نجات از آلمان وارد میشود و تعداد واردکنندگان آن در سرتاسر ایران به شمار انگشتان دست نمیرسد. برای سفارش بال بهترین راه سفارش از طریق آموزشگاهتان است وگرنه گرفتار دلالان متعدد میشوید و خرید یک بال بیشتر از ١٥-١٤میلیون تومان برایتان آب میخورد.
سایتهای پاراگلایدر، تورهای تفریحی مختلفی برگزار میکنند و خلبانان خود را به انواع اقلیمهای مختلف برده تا بتوانند تنوع جغرافیای زمین را از آسمان تجربه کنند. تورهای کوهستانی، کویر، دریا، شالیزار، جنگلو... این تورها شامل کشورهای مختلف نیز میشود که پرطرفدارترین تور پاراگلایدر ایران، مربوط به ترکیه و امارات است. حداقل قیمت هر تور داخلی نزدیک به ٣میلیون تومان است و افراد میتوانند با آفیشکردن عکاس یا فیلمبردار اختصاصی تمام لحظات پرواز خود را از زوایای مختلف ثبت کنند. حداقل هزینه فیلمبرداری و عکاسی ١٠٠هزار تومان است و مبنا بر فریم عکسها و زمان فیلمبرداری گذاشته میشود. با این حساب حداقل باید ٣٠میلیون تومان در جیبتان داشته باشید تا بتوانید این ورزش را یاد بگیرید، بال و تجهیزات پرواز را بخرید و حداکثر در یک تور تفریحی شرکت کنید. مبنا را هم بر این بگذارید که یادگیری بسیار قوی دارید و با حداقل جلسات تمرینی، پرواز را یاد میگیرید.
البته در این میان افرادی هم هستند که بدون گرایش به یادگیری پرواز تنها میخواهند این تفریح را تجربه کنند. سایتهای پروازی این افراد را به همراه یک خلبان به آسمان میفرستند و برای یک ربع ساعت پرواز در آسمان نفری ١٥٠هزار تومان دریافت میکنند.
«امیر حسینی» یکی از مربیان سایت پاراگلایدر تهران میگوید: مشتریانی داریم که سالانه ١٥ تا ٢٠میلیون تومان برای پرواز با پاراگلایدر هزینه میکنند، بدون آنکه علاقهای به یادگیری آن داشته باشند.
جت اسکی، ورزش تابستانه پولدارهای ایرانی
دریاچه فشافویه تهران پاتوق تابستانه بچهپولدارهایی است که به ورزشهای آبی علاقه نشان میدهند. اینجا جت اسکی، جت بت و کایاک سواری طرفداران خاص خود را دارد، اما جتاسکی به دلیل هیجان بیشتر، پرطرفدارتر است. این ورزش تابستانه جزو تفریحات لوکس شیخنشینهای امارات نیز به شمار میرود و اگر کسی بخواهد در دوبی جتاسکی را به صورت حرفهای و در سطح رقابتهای قهرمانی پیگیری کند، باید سالانه حدود ٣٠٠هزار دلار هزینه کند. اما در ایران بچه پولدارها جتاسکیهای اختصاصی دارند که در انبارهای مجاور دریاچهها نگهداری میشود.
«مجتبی ساجدی»، واردکننده جتاسکی میگوید: جتاسکیهای وارداتی به ایران از ٤ برند یاماها، کازاواکی، تیزو و سوزوکی تأمین میشوند و بین ٤٥ تا ١٢٠میلیون تومان قیمت دارند. چیزی حدود ١٠ تا ٢٠میلیون تومان نیز باید برای خرید تجهیزات جتاسکی سواری، بیمه، مجوز و آموزش صرف کنید و هزینه اجاره سالانه انبار برای جتاسکی سواران بین یک تا ٢میلیون تومان است.
«ذاکری»، مربی جتاسکی نیز میگوید: این ورزش در ایران نوپاست اما روند استقبال از آن خوب است. کلاسهبندی آموزشی آن شامل ٩ طبقه است که طبقه ٤ تا ٩ آن مربوط به سطوح مختلف مربیگری و داوری است. اما ٣ سطح ابتدایی آن برای علاقهمندان به این تفریح است که هزینه آموزشی هر سطح حدود ٣٥٠هزار تومان است به علاوه ٥٠هزار تومان حق عضویت در انجمن ورزشهای دریایی. البته هزینه آموزش در باشگاهها و کلوبهای مرتبط با این ورزش ممکن است بالاتر باشد.
وی ادامه میدهد: عضویت در انجمن ورزشهای دریایی مزایای خاصی برای افراد دارد. بهعنوان مثال هزینه حملونقل جتاسکی برای شرکت در رقابتهای آبی برای اعضا، به عهده انجمن است. به گفته ذاکری با آموزش و آزمون مهارت، هر فرد میتواند مجوز و گواهینامه جتاسکی بگیرد و از جتاسکی خود در سایر آبهای جهان استفاده کند. پیش از این پروسه اعطای مجوز جتاسکی سواری پیچیدهتر بود و علاوهبر اداره بندر، دریابانی، سایر ارگانهای مرتبط با مدیریت آبها نیز باید مجوز را تأیید میکردند. اما درحال حاضر این پیچیدگیها درحال حذف شدن است و راحتتر میتوان مجوز جتاسکی سواری گرفت.
تور ورزشی با وثیقه ملکی!
«آفرود» یا اتوموبیلرانی در خارج از جاده یکی دیگر از ورزشهای لوکس و تفریحات مورد علاقه پولدارهاست. در تهران و چند شهر بزرگ کشور، تورهای متعددی برگزار میشود تا بچه پولدارها با خودروهای دو دیفرانسیل خود طبیعتگردی کنند یا با هم به رقابت بپردازند. این خودروها که بیشتر شامل انواعی مانند نیسان پیکاب، افجیکروز، لندکروز سریهای ٦٠ تا ١٠٠، تویوتاهایلوکس، نیسان سافاری، پرادو ١٢٠ و نیسان پاترول است با ورود به مسیرهای دشوار طبیعی مانند جنگل، کوهستان، کویر و... به کورس با یکدیگر میپردازند.
تجهیزات هر خودروی آفرود بسیار گرانقیمت است، بهطوریکه تنها قیمت یک پرچم تزیینی کوچک برای خودروهای آفرود ١٠٠هزار تومان قیمت دارد. همچنین نرخ جک بادی آن به ٦٠٠هزار تا یکمیلیون تومان میرسد. اگر خسارت طبیعتگردی تنها درحد آسیب به لاستیکها یا سپر باشد برای هر حلقه لاستیک بین یک تا ٣میلیون تومان و برای سپرها یک تا ٥میلیون تومان هزینه دارد. البته برخی تورهای تفریحی یا مسابقهای آفرود با حدود یکمیلیون تومان، هر خودروی آفرود را بیمه بدنه میکند. در صورتی که بخواهید از خودروهای آفرود متعلق به تور استفاده کنید، باید سند ملک یا سفته و چک به ضمانت بگذارید تا یک خودروی ٣٥٠میلیون تومانی در اختیارتان بگذارند. تور خودروهای خارج از جاده یا آفرود تقریبا روزی ٣٠٠هزار تومان برای هر نفر هزینه دارد.
«علیرضا مداح»، مدیر یک تور آفرود میگوید: تا ٢سال پیش تورهای آفرود تنها در حد رقابتهای رالی برگزار میشد، اما با استقبال روزافزون ایرانیهای مرفه از این تورها، شمار تورهای آفرود قابل توجه شده است. بهطوری که علاوهبر شهرهای بزرگ شهرهای متوسطی (از نظر جمعیت) مانند کرمانشاه، ساری، اهواز و... نیز به خیل برگزارکنندگان اینگونه تورها پیوستهاند. این تورها دارای یک لیدر مسیر، یک لیدر تور و مدیر فنی و سرویس تعمیرات سیار است و هربار حدود ٥٠ خودروی دو دیفرانسیل را به یک کورس تفریحی میبرند. علاوهبر تورها، پولدارهای تهرانی حدود ٢٢ هکتار پیست ویژه آفرود در اختیار دارند. این پیست که در ٣٥ کیلومتری تهران واقع شده است با الگوبرداری از پیستهای آفرود آمریکا، انواع موانع طبیعی را برای این رقابتها بازسازی کرده است.
اسکیبازان ایرانی در ارتفاعات ترکیه
اسکی ورزش زمستانه پولدارهاست که تنها هزینه خرید لباس و تجهیزات معمولی آن حداقل ٣میلیون تومان هزینه دارد.
«علی مرادی»، مربی و فروشنده تجهیزات اسکی میگوید: اگر بخواهید لباسهای ارزانقیمت و ست بیکیفیت چینی تهیه کنید باید چیزی حدود یکمیلیون تومان هزینه کنید، اما این مدل خرید بیشتر مختص اقشار متوسط است و مرفهین حتما از فروشگاههای دارای برند خرید میکنند. اسکی با دو گرایش متفاوت آلپاین و اسنوبرد تدریس میشود و هرکدام ست تجهیزاتی مخصوص به خود را دارد که اگر بخواهید برای خرید یک ست معمولی و حداقلی هزینه کنید دست کم باید ٣میلیون تومان صرف خرید کلاه، چوب و کفشها کنید. آموزش اسکی نیز حداقل ٣ تا ٤میلیون تومان هزینه دارد به علاوه اینکه باید دارای یک خودروی مناسب باشید تا بتوانید به پیست تمریناتتان رفتوآمد کنید. پیستهای دیزین و توچال معروفترین پیستهای اسکی تهران هستند که برای یک روز ورود به آن باید حداقل ٥٠هزار تومان هزینه کنید. این هزینه به جز مخارج دیگری مانند هزینه تلهکابین برای انتقال به مبدأ حرکت، خورد و خوراک و... است. البته اقشار متوسط نیز به این پیستها علاقهمند شدهاند و با اجاره لباسها و ستهای اسکی از پیستها، تلاش میکنند خود را در تفریحات زمستانه پولدارها شریک کنند.
مرادی تأکید میکند: ورود اقشار متوسط به پیستهای اسکی و بعضی محدودیتهای اجتماعی باعث شده است، پیستهای اسکی تهران با وجود برخورداری از استانداردهای بالا، مشتریان مرفه خود را از دست بدهد و این افراد زمستانها برای اسکیبازی به پیستها و ارتفاعات ترکیه سفر کنند.
میان ورزشهای لوکس، سوارکاری جایگاه خاص خود را دارد. این ورزش نه فقط در ایران که در سرتاسر دنیا یک ورزش لوکس به حساب میآید و هواداران آن به اندازهای زیاد است که اروپاییها، سالانه ٢٠میلیون دلار تنها برای شرطبندی روی عملکرد اسبها هزینه میکنند. در باشگاههای ایران قیمت اسبها تا ٣٠٠-٢٠٠میلیون تومان میرسد و برخی از اسبهای خاص با نرخ ٨٠٠میلیون تومان نیز معامله شدهاند.
گفته میشود رکورد اسب ٨٠٠میلیون تومانی متعلق به یکی از تاجران سرشناس تهرانی است و بیشتر این اسبها از روسیه و استرالیا وارد کشور میشود. حداقل قیمت اسب ٢ تا ٣میلیون تومان است اما مربیها اسب ٢ تا ٣میلیون تومانی را برای آموزش مناسب نمیدانند. این اسبها تربیت نشده و سرکش هستند و حداقل نیاز به ٣سال تربیت دارند که تربیت آنها هزینه گزافی میطلبد. در این باشگاههای سوارکاری به شما میگویند که با اسب کمتر از ٢٠میلیون تومان وارد نشوید! البته بعضی از ٢٠میلیون تومانیها هم کلاهبرداری هستند و دلالها با سوءاستفاده از اطلاعات پایین خریدار اسبهای ارزان و سرکش را با رقمهای بالا میفروشند.
برای خرید اسب حتما باید با یک مربی سوارکاری وارد عمل شوید. علاوهبر سن، نژاد و فیزیک اسب، مهمترین عامل برای قیمتگذاری آن آموزش و افتخارات اسب است. هرچه اسب شما آموزش و تعلیم بیشتری پشت سر بگذارد گرانقیمتتر میشود. اگر در مسابقات رتبهای کسب کرده باشد باز هم به قیمت اسب افزوده میشود. غیراز ملاکهای مالی برای انتخاب اسب، مهمترین فاکتور برای پرداختن به این ورزش مانکن بودن شماست. مربیان سوارکاری میگویند، بهترین سوارکاران افرادی هستند که وزن زیر ٧٥ کیلوگرم دارند.
غیر از هزینه خرید اسب، باید حدود یکمیلیون تومان برای خرید لباس و تجهیزات سوارکاری هزینه کنید. نرخ ورودی به باشگاههای اسبسواری خصوصی برای هر جلسه حدود ٣٠٠هزار تومان است و برای حداقل آموزش توسط مربیان خصوصی طوری که بتوانید از اسبتان استفاده کنید، باید بین یک تا ٢میلیون تومان هزینه کنید. نگهداری اسب در اصطبلهای باشگاه نیز ماهانه بین ٣٠٠ تا ٥٠٠هزار تومان هزینه اجاره دارد. این در شرایطی است که باید هزینه غذا و تمیز کردن و تیمار اسب را نیز بپردازید.(مریم شکرانی)
جام جم سرا: نگاه کم فروغ و صدای گرفتهشان انگار حکایت از خستگی مفرط دارد. گویی با وجود اینکه سالهاست از روزمرگی و یکنواختی کار اداری فارغ شدهاند، اما همچنان محکومند به اینکه سنگینی فشارهای جسمی و روحی 30 سال کار بیوقفه را تا پایان عمر با خود به دوش بکشند. این فصل مشترک زندگی خیلی از بازنشستگانی است که گرد سالمندی بر سر و مویشان نشسته است. بازنشستگانی که هر کدام شان وقتی روزی شروع به کار کردند برای خودشان جوانی بودند رعنا و پرانرژی که از میان خرمن موهای سیاه شاید به زحمت چندتایی موی سپید پیدا میشد، اما حالا از آن سالها جز جسمی رنجور، روحی آزرده و ذهنی پر دغدغه چیزی عایدشان نشده است.
همانهایی که در این روزهای پیری و از کارافتادگی باید گوشهای با خیال آسوده بنشینند و از ثمره 30 سال کار و تلاش بیوقفه بهره ببرند، اما نهتنها این اتفاق نمیافتد بلکه برای خیلیهایشان بازنشستگی با آغاز دورانی سرشار از دغدغهها و دل نگرانیهای جدید معنا شده است.
دوران سالمندی برای اکثر بازنشستگان با نشستن روی نیمکت پارکهای کوچک و بزرگ شهرمان بهطور رسمی کلید میخورد، جایی که برای بسیاری از بازنشستگان حکم خانه دوم شان را پیدا کرده است. 28 مهر روز تکریم بازنشستگان بهانه ای است تا به سراغ جمعی از سالمندان بازنشسته شهرمان برویم.
پارک محله، پاتوق همیشگی
صبحانه خورده و نخورده، کت و شلوار پوشیده، عصا به دست، ادکلن زده جلوی در آماده رفتن است، اما نه، یک چیز مهم را فراموش کرده است، همان زیرانداز کوچکی که تقریبا همه بازنشستگانی که چند ساعتی را قرار است روی صندلیهای پارک محله بنشینند از آن برای راحتی و آسایش بیشتر استفاده میکنند.
این کار هر روز پدربزگ است. نوهها گاهی به شوخی به او میگویند انگار بابابزرگ باید مثل کارمندان اداره هر روز سر ساعت خاصی جلوی در ورودی پارک محله کارت بزند.
خیلی از بازنشستهها مثل او برای رفت و آمد به پارک برنامهریزی مخصوص به خودشان را دارند، برخی یک بار و بعضیهایشان هم روزی دو مرتبه از خانه میزنند بیرون. صبح تا وقت ناهارو نماز و عصرها تا وقت اذان و شام. این برنامه روزانه بسیاری از سالمندانی است که بوستان نزدیک خانه پاتوق همیشگیشان شده است.
عبور از کوچهها و نشستن روی نیمکت پارکها تا وقتی ادامه دارد که هوا خوب است، هوا هم که رو به سردی برود تا میتوانند لباس گرم به تن میکنند، وقتی هم که بیش از حد آلوده شود ماسک میزنند، خلاصه هر مانعی را با راهکار مخصوص خودشان از پیش پا برمیدارند تا به هر قیمتی شده از خانه بزنند بیرون و چند ساعتی همنشین شدن با دوستان را در پارک محله از دست ندهند.
هر کس خودش را طوری مشغول میکند، یعنی خوب که دقیق شوی میبینی هر گروه از سالمندان بسته به ذوق و حال و هوای شان با یک عده از هم سن و سالهایشان گرم گرفتهاند. گروهی شطرنج بازی میکنند، یک عده دسته جمعی پیادهروی میکنند و یک گروه دور هم روی نیمکت نشستهاند و خاطرات قدیم را زنده میکنند یا مانند یک تحلیلگر حرفهای در جمع دوستان به تحلیل آخرین اخبار و وضع سیاسی روز میپردازند و حتی گاهی وقتها هم که با نظر هم موافق نیستند با طرح بحثهای چالشی سعی میکنند حرف خودشان را به کرسی بنشانند.
محفل آن گروه کوچکی که گوشه پارک پاتوق شان هست هم گرم و تماشایی است. آنهایی که ذوقی برایشان مانده با کف زدن و تشویق از یکی از پیرمردهای جمع که میگویند ته صدای خوبی هم دارد، میخواهند برایشان یک دهن آواز بخواند و او هم شروع به خواندن یکی از آن تصنیفهای دلنشین قدیمی کرده و جمع را از صدایش مستفیذ میکند. ضیافت ساده و دور همیشان هم صفای خودش را دارد. وقتی هم که به خانه بر میگردند خوراکیهایی از جیبشان درمی آورند که آدم را به خنده میاندازد. توی جیب هایشان مثل بچههای مدرسهای همه جور خوراکی پیدا میشود از لواشکهای لقمهای گرفته تا نخود چی و کشمش. خیلی وقتها هم به نوبت داوطلب میشوند که دوستان پارک نشینشان را به ضیافت یک فنجان چای کیسهای یا بستنی میوهای دعوت کنند.
خلاصه پدربزرگها و مادربزرگهایی که مشتری پر و پا قرص پارک محله هستند دل شان به همین دلخوشیهای کوچک گرم است، اما امان از روزهای بارانی و برفی که جمعنشینیها محکوم به تعطیلی میشود. ماندن در کنج خانه تنها راه جنگیدن با زمان است که به کندی میگذرد.
فقط نیمکتنشین شدهایم
تا حالا با خودتان فکر کردهاید چرا برنامه رفتن به پارک جزء جدانشدنی از زندگی بازنشستگان شده است؟ جواب خیلی واضح است. آنها هیچ تفریح و سرگرمی دیگری جز این ندارند. نیمکتنشینی و گپ و گفت با هم سن و سالها برای اکثر بازنشستگان سالمند تنها سرگرمی و دلخوشی شان است.
این موضوع را شاید سالمندانی که در پارکهای محلهای مناطق جنوبی شهر رفت و آمد دارند بهتر درک کنند. پارک محلهای که بسیاری از بازنشستگان سالمند هر روز ساعاتی از وقتشان را در آن میگذرانند، تشکیل شده از یک میدان کوچک با محوطهای محدود که تعدادی گل و گیاه در آن کاشته شده و چند نیمکت هم در آن نصب شده است، فضایی بسیار محدود که حتی بسختی میتوان از بین صندلیها جایی برای قدم زدن در آن پیدا کرد. بیشتر پارکهای محلهای در مناطق جنوبی شهر در همین تصویر شبیهسازی شده که برایتان گفتیم، خلاصه شده است.
آقای احمدی پیرمردی است که به دلیل کهولت سن سالهاست دیگر دست از کار ساختمانی کشیده و مشتری دائم پارک محلهشان است. او از کوچک بودن فضای پارک محلهشان گلایه دارد و میگوید نیمکتهای پارک حتی جوابگوی سالمندانی که عصرها از محلههای اطراف اینجا دور هم جمع میشوند، نیست.
او که گاهی به منزل دخترش در حوالی محدوده سیدخندان سر میزند به متفاوت بودن امکاناتی که در پارکهای محلهای آن منطقه برای استفاده عموم به کار گرفته شده اشاره میکند و میگوید: از نظر فضای سبز آن پارکها قابل قیاس با پارک محله ما نیست، فضای پارکهای مناطق شمالی شهر حتی پارکهای محلهای آنقدر هست که بتوان در محوطه آن قدم زد درحالی که محوطه پارک محله ما بسیار کوچک و جمع و جور است و با صندلیهای کار گذاشته شده و بچههایی که در حال بازی و جست و خیز هستند دیگر جایی برای قدم زدن نمیماند.
نکته دیگر وجود خانههای محله، در پارکهای محلهای مناطق شمالی شهر است که این امکان را به سالمندان میدهد تا هر از گاهی از برنامههای آموزشی آن استفاده کنند ضمن اینکه در این پارکها دائما با گذاشتن موسیقی و پخش برنامههای رادیویی فضایی شاد و سرگرمکننده برای افراد حاضر در پارک فراهم میآورند.
البته نه اینکه پارکهای مناطق جنوبی شهر اصلا دارای چنین امکاناتی نباشند، بلکه این امکانات بیشتر شامل بزرگترین پارک یک منطقه میشود و دیگر پارکهای محلهای از داشتن چنین امکاناتی محروم هستند.
وقتی جنس دغدغهها هم فرق میکند
بساط ورزش صبحگاهی هر روز به پاست. این گوشه از پارک شفق در منطقه 6 پاتوق تعدادی خانمها و آقایان سالمندی است که هر روز با کلی ذوق و شور و نشاط دور هم جمع میشوند و حرکات نرمشی انجام میدهند حتی یکی از آقایان رادیوی قدیمی کوچکش را میآورد و با گذاشتن روی موج برنامههای صبحگاهی که گاه موسیقیهای دلنشینی از آن پخش میشود به نشاط جمع میافزاید.
در میان بازنشستگانی که به این پارک محلهای رفت و آمد میکنند همه جور آدمی پیدا میشود. آقایان یا کارمند فلان اداره دولتی بودهاند یا مدیرعامل فلان شرکت و مهندس راه و ساختمان و خانمها یا استاد دانشگاه بودهاند یا پزشک و دبیر بازنشسته.
حتی نوع برخورد و گفتوگوهای رد و بدل شده میان آنها هم دیدنی است. پیرمردهایی که روی نیمکتهای نصب شده دور آبنمای پارک مینشینند اکثرا یا روزنامه به دست دارند یا در حال تحلیل مسائل سیاسی روز هستند. بحث خانمهای پا به سن گذاشته با هم شنیدنی است.
آنها یا در حال گزارش وقایع اتفاق افتاده بین دوست و فامیل هستند یا درباره دخترها و پسرهایشان که در خارج از کشور اقامت دارند با هم صحبت میکنند. گاهی هم که خوب روی حرفهایشان دقیق شوی رنگ و بوی نوعی به رخ کشیدن از داشتهها و نداشتهها را به وضوح میتوانی ببینی. هرچند وقتی پای درد دلشان هم که بنشینی کم گلایه ندارند از تنهایی و بی وفایی بچهها، اما به هزار و یک دلیل مثلا اینکه شاید ترجیح میدهند حداقل پیش دیگران حفظ ظاهر کنند یا خوشی این چند ساعتی که در پارک هستند کمتر از بین ببرند، به هر حال ترجیح میدهند نارضایتیها را کمتر به زبان بیاورند.
اما کمی پایینتر به فاصله سوار شدن یک خط اتوبوس از میدان تجریش تا راه آهن اوضاع کمی فرق میکند. اینجا بازنشستهها اکثرا شغل دولتی داشتهاند. دخترها و پسرها رفته اند خانه بخت یا دانشجو هستند، اما پای صحبت سالمندان نیمکتنشین پارکها که بنشینی میبینی هنوز هم در میان دغدغه هایشان ردی از نگرانی برای بچهها دیده میشود. آن یکی دامادش دائم شغل عوض میکند و سر یک کار ثابت بند نمیشود. نتیجه این میشود که شش ماه از سال یک حقوق بخور و نمیر داردو شش ماه از سال را چشم به دست پدرزن دوخته است که زیر زیرکی خرجی مختصری به دخترش بدهد تا امورات شان را بگرداند.
دیگری باید برای دختر نوعروسش با حقوق بازنشستگی جهیزیه فراهم کند. آن یکی گلایه دارد از اینکه چرا دخترها و پسرها به همراه عروسها و دامادها و نوهها هفت روز هفته جمع میشوند خانهشان.
میریزند، میخورند و میپاشند. نه از اینکه دور و برشان شلوغ باشد ناراحت باشد فقط نمیداند این حقوق بخور و نمیر بازنشستگی را چطور باید تا سر ماه برساند؟
کمی بالاتر، اما جنس دغدغهها متفاوتتر میشود نه اینکه آنها مشکلات مالی نداشته باشند یا نگران زندگی و آینده فرزندانشان نباشد بلکه متفاوت بودن شرایط و سبک زندگی آنها باعث شده که دغدغههایشان هم خاصتر باشد.
خانمها بیشتر در حال رد و بدل کردن دستورهای آشپزی هستند یا برای میهمانیهای آخر هفتهشان پیشنهادهای مختلف را با همدیگر بررسی میکنند. پیرمردها هم معمولا به وضع ظاهریشان خیلی اهمیت میدهند و سرحالتر از هم سن و سالهایشان که آن پایینترها مثل خودشان چند ساعتی از روز را نیمکتنشین پارک هستند، به نظر میرسند.
نیمکت نشینی از جنس همدردی
پیرمرد عصایش را در دست راست گرفته و به صندلی فلزی پارک تکیه داده و به آبنمای وسط میدان خیره شده و از دوستانش سراغ پیرمردی را میگیرد که چند روزی است به اصطلاح خودشان غیبت دارد.
وقتی قرار باشد هر روز سر یک ساعت معین از خانه بزنی بیرون به عشق چند ساعت همنشینی و گپ و گفت با چند تا آدم همسن و سال خودت که جنس دلخوشیها، دردها و رنجها، دلنگرانیها و مشکلاتشان مثل خودت است، آن وقت دیگر غیرممکن است که به بودن در جمعشان عادت نکنی.
پدربزرگها و مادربزرگهایی که پارک سر کوچه، خانه دومشان است کمکم به جایی میرسند که نمیتوانند نسبت به بود و نبود یکی از دوستانشان بیتفاوت باشند، چون این خاصیت دور همنشینیهای سالمندان در پارکهاست.
خیلی وقتها پیش آمده که وقتی یک نفر از جمعشان دچار کسالتی میشود، پرسان پرسان نشانی خانهاش را پیدا میکنند و چند نفری به نمایندگی از جمع دوستان برای عیادت راهی میشوند.حتی وقتی یکی از دوستانشان به مشکل مالی برمیخورد، تلاش میکنند به هر قیمتی شده گره از کارش باز کنند، چون نمیتوانند نسبت به وضع و حال دوست نیمکتنشینشان بیتفاوت باشند.پدربزرگها و مادربزرگهای نیمکتنشین هم برای خودشان اصول و قاعدهای در این جمع دوستانه دارند که به هیچ قیمتی حاضر نیستند به آن خدشهای وارد شود. یار و غمخوار هم بودن و دل به دل همدیگر دادنها خصوصیت بارز از روحیه و منش بازنشستگان پارکنشین شهر ماست.
جام جم سرا: دستها بهطور مرتب با آب و شویندهها شسته میشود و در معرض سرما، باد و برخورد با محیط قرار میگیرند.
دکتر پاسکال نولا، متخصص پوست در مصاحبه با فرانس 24 میگوید: «بهتر است تا حد ممکن بین دفعات شستوشوی دستها فاصله باشد، دستها را با آب ولرم و شویندههای ملایم بشویید. سپس آنها را به دقت خشک کنید. علاوه بر این، استفاده از مرطوبکنندهها حداقل دو بار در طول روز خصوصا برای مادران جوان و برخی افرادی که به خاطر موقعیت شغلی به طور مدام باید دستهایشان را بشویند، ضروری است. کرم به اندازه یک نخود برای آغشته کردن مچها تا ناخن کفایت میکند.»
مواد تشکیلدهنده کرم مناسب
مواد چرب: مواد چرب، تأثیر حفاظتی چربیهای ضروری برای مرطوبکردن پوست را دارند. چربی (مانند عصاره گیاهان یا ترکیبات گوناگون، گلیسیرین، سرامید و...) مانند بتون باعث تقویت انسجام اپیدرم (سطحیترین لایه پوست) میشود. این مواد لایهای محافظتی نیز روی پوست بر جا میگذارد.
مواد مرطوبکننده: مواد مرطوبکنندهای مانند اوره، اسید لاکتیک، اسیدهای آمینه، املاح معدنی و قندها (گلوکز) باعث میشود آب موجود در پوست تنظیم شود. علاوه بر این مانع تبخیر آب میشوند و میزان رطوبت را در حد مطلوب حفظ میکنند.
مواد تسکیندهنده: مواد تسکیندهنده برای آرامکردن التهابهایی که به دنبال خشکشدن پوست به وجود می آیند، ضروریاند و بسرعت احساس آزردگی و کشش را تسکین میدهند. این همان نقشی است که توسط بیسابولول و ویتامین E ایفا میشود.
عوامل ترمیمکننده: سوکرالفیت و پانتنولB5 ، موادی است که به منظور سرعت بخشیدن به ترمیم زخمهای قدیمی به کرمها اضافه میشود؛ در واقع این عوامل باعث رشد پوست میشود.
همچنین ضدآفتابها که منشایی شیمیایی یا معدنی (تیتانیوم، روی، سنگ میکا) دارند، باعث حفاظت از دستها میشوند؛ دستها بیشتر از سایر اعضای بدن در معرض تابش نور آفتاب و پرتوهای فرابنفش قرار دارند، در نتیجه بیشتر از سایر نواحی بدن مستعد بروز لکهای متأثر از تابش آفتاب هستند.
موادی مانند «10+Q»، اسیدهای هیالورونیک، عصاره سویا و ویتامین C در گروه عوامل ضدپیری قرار دارند. بیشک دستها بیشتر از سایر اعضا در اثر افزایش سن آسیب میبینند. از چهل سالگی به بعد میتوان از کرمهایی برای مبارزه با پیری پوست دست و لکههای قهوهای استفاده کرد.
نکات احتیاطی
ـ عطرها و برخی عصارههای گیاهی، آلرژیزا هستند.
ـ پوست دستها به برخی آسیبهای حساسیتی مانند لکههای قرمز و کشیدگی حساساند. بنابراین در صورت مشاهده چنین عوارضی، استفاده از کرم را متوقف سازید. (ضمیمه سیب)
منبع: فرانس 24