قفل زدن به در ماشین , در باک بنزین , کاپوت و صندوق عقب یک تاکسی برای ایمنی بیشتر در تهران
جام جم سرا: داستان مسافرت مادری شصت و دو ساله به سرزمین تاریخی طبس هم از شکل همین روایتهاست.
چند روز قبل، به مادری شصت و دو ساله رسیدیم که اتفاقا قرار بود در همان روز سانحه، به سمت طبس پرواز کند، اما اتفاقی خیلی ساده باعث میشود که او از این سفر دل بکند و به خانهاش برگردد.
پوران بازدار به جامجم میگوید: در همان روز حادثه سقوط هواپیما، در فرودگاه نشسته بودم و ماموران قسمت فروش بلیت هم قول داده بودند که در صورت انصراف یکی از مسافران، من بهجای او به سمت طبس پرواز کنم. در حالی که یکی از مسافران از پرواز جا مانده بود و قاعدتا من باید به جای او سوار هواپیمای طبس میشدم، اما همان لحظه متوجه شدم که تلفن همراهم نیست و بعد از کلی جستجو نتوانستم آن را پیدا کنم، بعد از این اتفاق کلافه و عصبانی بودم و چون به شماره تلفنهای گوشی هم خیلی احتیاج داشتم، در نهایت از سوار شدن به هواپیما منصرف شدم و متوجه شدم تلفن همراهم را در طول مسیر دزدیده اند، چون بعد از آن هر کاری کردم و هرچقدر زنگ زدم نتوانستم گوشیام را پیدا کنم.
خانم بازدار میگوید وقتی شنیدم هواپیمایی در نزدیکی فرودگاه سقوط کرده است، بلافاصله به فرودگاه زنگ زدم و متوجه شدم همان هواپیمایی که من برای سوار نشدن به آن، غمگین و عصبی بودم، سقوط کرده است.
این مادر خوشاقبال اهل کرج، خانهدار و صاحب چهار فرزند است که قرار بود در همان روز حادثه به دوستش در طبس بپیوندد، از این شهر دیدن کند و پس از گشت و گذار در طبس، به دیدن یکی از اقوام در شهر خاش برود.او میگوید بعد از این حادثه، بارها در ذهنش، صحنه سوخته شدن در هواپیما و حتی صحنههای عزاداری خانوادهاش را مجسم کرده و هر بار که به این حادثه فکر میکند، بارها از خدا برای نجات جانش تشکر میکند.
برای مادری که به گفته خودش، عاشق سفرهای زیاد در فصل تابستان است، میتوانست پرواز طبس، آخرین سفر عمرش باشد و شاید به قول خودش، باید ممنون همان دزد گوشی باشد که واسطه نمردنش شده و زندگیاش را نجات داده است؛ دزدی که مصداق بارز «عدو سبب خیر میشود» شده است.حالا خانواده بازدار از اینکه مادرشان طعمه حریق هواپیمای مرگ نشده است، خوشحالند و برای زنده ماندن مادرشان، جشن گرفتهاند.
بازدار میگوید: از آن روز به بعد، حس عجیبی دارم، انگار دوباره به دنیا آمدهام. وقتی میگویند انسان باید قدر کوچکترین لحظات زندگیاش را هم بداند، داستان همین لحظه زندگی من است؛ لحظههایی که میتوانست برای من دیگر وجود نداشته باشد.
امین جلالوند - گروه جامعه
جام جم سرا: محمد ضیاءالدینی افزود: متهمان دستگیر شده به نامهای «الف - س»، «ع- ج»،«م-م»،«ح-خ» و «م - ن» در تحقیقات اولیه به سرقت مسلحانه سه دستگاه موتورسیکلت و ورود به عنف چهار منزل با سوءاستفاده از لباس نظامی اعتراف کردند و تلاش برای کشف سایر سرقتهای احتمالی ادامه دارد.
ضیاءالدینی اضافه کرد: سارقان با سوءاستفاده از لباس نظامی و با در دست داشتن اسلحه و بیسیم و جعل حکم ورود به منازل افراد در شب، تقاضای بازرسی منازل را میکردند که پس از باز کردن در منزل توسط صاحب آن، با سرقت کلیه وجوه داخل منزل متواری میشدند.
معاون دادستان منوجان گفت: شگرد این افراد نصب شمارههای جعلی روی پلاک اصلی خودرو بوده، تا مورد شناسایی واقع نشوند. ضیاءالدینی گفت: سرکرده این گروه، سارق مسلحی است که پروندهای به اتهام حمل 250 کیلو موادمخدر دارد، وی پس از دستگیری به جرائم خود اعتراف کرد.
وی با اشاره به اینکه ورود ماموران به منزل باید حتما با حکم قضایی باشد، به شهروندان توصیه کرد؛ در زمان مراجعه ماموران به در منزل حتما کارت شناسایی معتبر و حکم قضائی را از آنان درخواست کنند. (آرمان)
جام جم سرا به نقل از شرق: دو متهم که محسن و فرشاد نام دارند در گفتوگویی جرایمشان را توضیح دادهاند. تحقیقات از این دو همچنان ادامه دارد و علاوه بر این، بازپرس پرونده خواستار انتشار تصویر بدون پوشش آنها شده است تا شاکیان آنها شناسایی شوند.
محسن جوان ۲۱ ساله
سابقه داری؟
دو سابقه دارم. در ۱۴سالگی پنجکیلو آلومینیم دزدیدم. یکبار هم در ۱۷سالگی دوچرخه دزدیدم.
متاهل هستی؟
۱۴سالگی ازدواج کردم و سهتا بچه دارم.
چرا اینقدر زود ازدواج کردی؟
بچه بودم اشتباه کردم.
چطور شد تصمیم به ازدواج گرفتی؟
همسرم همسایهمان بود به مادرم اصرار کردم، او هم در نهایت راضی شد. به خواستگاری رفتیم و ازدواج کردم.
همسرت چندسال دارد؟
او یکسال از من بزرگتر است.
بچههایت چندساله هستند؟
سه پسر دارم. بچه بزرگم چهارساله است و ناراحتی قلبی دارد. دوبچه دوقلو هم دارم که چهارماهشان است.
خانهتان کجا بود؟
رباطکریم. الان هم همانجا زندگی میکنیم.
وقتی تصمیم به ازدواج گرفتی شاغل بودی؟
ضایعات جمع میکردم.
خانوادههای تو و همسرت در چنین شرایطی چطور موافقت کردند با هم ازدواج کنید؟
مادرم و خانواده همسرم مخالف بودند اما من آنقدر اصرار کردم و رفتیم و آمدیم تا آخر موافقت کردند.
پدرت موافق بود؟
پدرم خیلی وقت پیش فوت شده است.
چند خواهر و برادر داری؟
دو برادر و یک خواهر.
برادرانت چهکار میکنند؟
آنها هم دزد هستند.
زخمهای روی صورت و دستت چیست؟
دوسال پیش در پارک دعوا کردم و رد چاقو روی صورتم ماند. یکبار هم با مادرم حرفم شد. به شیشه مشت زدم و دستم برید.
آیا اعتیاد داری؟
قرص میخوردم. از بعد از سربازی شروع شد و تا قبل از اینکه بازداشت شوم ادامه داشت.
چطور شد که مصرف را شروع کردی؟
یکی از دوستانم در سربازی به من داد گفت آرامش میدهد بعد از آن هم مصرفش را کنار نگذاشتم.
همدستت فرشاد را از کجا میشناسی؟
۷سال است او را میشناسم. بچهمحل بودیم.
خانهها را چطور برای دزدی انتخاب میکردید؟
شانسی. هرجا که در باز بود میرفتیم دزدی.
شیوه کارتان چطور بود؟
من داخل میرفتم و فرشاد با موتور دم در منتظرم میشد.
چند فقره سرقت انجام دادید؟
دو مورد.
چرا زود دستگیر شدید؟
در دومینجایی که میخواستیم دزدی کنیم، دست صاحبخانه را که خواب بود لگد کردم. آنها بیدار شدند و داد زدند همسایهها هم آمدند و ما را گرفتند.
چهچیزهایی سرقت میکردید؟
گوشی، طلا، کیف پول و تلویزیون.
ماجرای تجاوز به عنف چیست؟
اولینباری بود که میخواستیم دزدی کنیم. در شهریار داشتیم میگشتیم. دوچرخهای را جلو در یک مجتمع دیدم. به فرشاد گفتم این را بدزدیم؟ فرشاد گفت نه. گفتم پس صبر کن من ببینم چهکار میکنم. زنگ خانهای را زدم و گفتم طوطیام فرار کرده و روی پشتبام شما نشسته است آن خانم اول در را باز نکرد و گفت ما تازه به این مجتمع آمدهایم کلید پشتبام را ندارم اما من دوباره بعد از چنددقیقه زنگ زدم و گفتم همسایهها هم در را باز نمیکنند. اگر شما در را باز کنید از پنجره یکجوری میروم و آن را میگیرم. وقتی در را باز کرد جلو در آپارتمان رفتم. وقتی دیدم در خانه تنهاست با چاقویی که همراهم بود تهدیدش کردم، طلاهایش را گرفتم، او را به اتاق خواب بردم و بهزور به او تجاوز کردم.
فرشاد چطور وارد ماجرا شد؟
او را خبر کردم و گفتم بیا بالا کمک کن تلویزیون را ببریم. وقتی بالا آمد به او گفتم چه اتفاقی افتاده و او هم به آن زن تجاوز کرد.
آن خانم دادوفریاد یا مقاومت نکرد؟
با چاقو تهدیدش کردم و گفتم اگر دادوفریاد کند او را میکشم، او هم ترسید و ساکت شد.
فرشاد، همسن محسن است
چندسال است با محسن رفاقت داری؟
حدود هفتسال است او را میشناسم اما با هم رفیق نبودیم فقط بچهمحل بودیم. یعنی هیچوقت با هم صمیمی نبودیم و فقط سلامعلیک داشتیم.
چه شد که به تو پیشنهاد دزدی داد؟
راستش من سر صحبت را باز کردم. آن روز در قهوهخانه کنارم نشست. به او گفتم خیلی بیپول هستم. چهکار کنم پول لازم دارم. او اول گفت نمیدانم اما بعد گفت بیا با هم برویم دزدی، راهش را بلدم. میرویم سرقت خانه. خلاصه قرار گذاشتیم و فردا صبح زود با هم رفتیم دزدی.
مالخر از کجا پیدا کردید؟
احتیاجی به مالخر نداشتیم در محله ما راحت میشود مال دزدی را فروخت.
چرا بیپول بودی؟
قسط و خرج خانه داشتم. پول آب و برق باید میدادم خیلی وقت بود که پول کم آورده بودم.
مگر ازدواج کردهای؟
بله، یکسالی بود که ازدواج کرده بودم. همسرم ۱۹ساله است.
شغلت چه بود؟
نجاری.
پس چرا از همان راه نجاری سعی نکردی بیشتر پول دربیاوری؟
پولی در نمیآمد. یکی، دوسال پیش هم قلبم را عمل کرده بودم. کار کردن برایم سخت بود.
پول جراحی را از کجا آوردی؟
پدرم داد. او خودش کارمند بیمارستان است.
چقدر درس خواندهای؟
سیکل دارم.
درباره ماجرای تعرض توضیح بده.
محسن به من گفت بیا بالا تلویزیون را بردار. وقتی تلویزیون را برداشتم و خواستم بیایم بیرون گفت چهکار کرده است. گفت اگر میخواهی تو هم برو من هم رفتم و تجاوز کردم بعد با هم از خانه خارج شدیم.
آیا خانوادهات از ماجرا خبر دارند؟
بله. خواهرم دنبال کارم آمد.
واکنش خانوادهات چه بود؟
خواهرم توی صورتم تف کرد و گفت آبرویمان را بردی.
فکر میکنی چه مجازاتی در انتظارت است؟
هرچه قاضی بگوید انجام میدهم. اگر بگوید اعدامم کنند حاضرم بمیرم. کار خیلی اشتباهی کردم، خطایی است که قابل بخشش نیست. خیلی بیشرمانه است.
تو که اینها را میدانی چرا چنین کاری کردی؟
من قلبم صاف اما عقلم خراب است. نادانی کردم، نادانی غیرقابل جبران.
جام جم سرا به نقل از باشگاه خبرنگاران: فرمانده انتظامی استان چهارمحال و بختیاری در تشریح این خبر گفت: زن رمالی که با مراجعه به منزل سوژههای خود ضمن رصد طلاجات موجود در منزل و در دستان مخاطب خود در فرصت مناسب نمونه بدل آنها را تهیه و در مراجعات بعدی با زیرکی تمام جایگزین طلاجات مالباخته میکرد توسط مأموران پلیس آگاهی شهرستان سامان شناسایی و دستگیر شد.
سرهنگ نورعلی یاری ادامه داد: در جریان بازجویی از متهمه مشخص شد وی با فریب و حقه طلاجات سوژه خود را دریافت میکرد تا به بهانه برآورده شدن حاجت آنها را در باغچه منزل چال کند که در این هنگام بدلیجات خود را به دور از چشمان مالباخته با طلاجات اصل تعویض میکرد که در جریان سرقت از یکی از شهروندان در انجام عمل مجرمانه خود ناکام ماند.
وی با اشاره به اینکه از سوی مراجع قضایی متهمه با صدور قرار ۵۰۰ میلیون ریالی روانه زندان شد از عموم مردم خواست ضمن حفظ هوشیاری هرگونه موارد مشکوک را به پلیس اطلاع دهند تا در اسرع وقت به موضوع رسیدگی شود.
سارقان و بویژه رمالان معمولا برای رسیدن به اهداف خود از سادگی و زودباوری افراد بهره میجویند. افزایش اطلاع و پرهیز از مراجعه به اشخاصی که در حل مشکلات خود ناتوانند میتواند دام این افراد را بیاثر کند.
رئیس پلیس آگاهی البرز گفت: در پی ادعاهای چهار مرد جوان مبنی بر اینکه در جشن ازدواجشان از سوی 8 مرد خشن مورد حمله قرار گرفته و اموال آنها شامل بستههای هدیه عروسی و طلاها به سرقت رفته موضوع در دستور کار مأموران این پلیس قرار گرفت.
سرهنگ حمیدرضا گلصباحی اضافه کرد: اواسط مهرماه سال جاری 8 جوان 21 تا 25 ساله سوار بر چهار موتور با قرار گرفتن در مسیر کاروانهای عروسی در استان البرز اقدام به توقف ماشین عروس کرده و با زخمی کردن عروس و داماد طلاهای آنان را به سرقت بردهاند.
سرهنگ گلصباحی اظهار داشت: با بررسی موقعیت جغرافیایی محل سرقت و تجزیه و تحلیل شگرد دزدان احتمال داده شد که گروهی از داخل تالار با دزدان همدست بوده و مسیر حرکت کاروانهای عروسی و روز دقیق آنها را به دزدان اطلاع میدهد.
وی ادامه داد: با پیگیریهای ویژه، پلیس به مردی که کارگر یکی از تالارها بود مشکوک شد و پس از احضار وی، در مواجهه با مأموران ابتدا منکر هرگونه اطلاعاتی از موضوع سرقتهای اخیر از کاروانهای عروسی شد اما در ادامه تحقیقات به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت با همدستی یکی دیگر از کارگران تالار، مشخصات خودرویی که کادوهای عروس و داماد را حمل میکرد تلفنی به شخصی دیگر اطلاع میدادند.
سرهنگ گلصباحی درباره این شیوه زورگیری گفت: در مجموع 8 سارق با چهار موتور و یک خودرو که آنها را اسکورت میکرد، پس از ایجاد تصادف ساختگی با خودروی عروس و داماد و متوقف کردن کاروان عروسی، اقدام به کتک زدن عروس و داماد و سایر میهمانان همراه میکردند و طلاها و هدایا را به سرقت میبردند.
رئیس پلیس آگاهی البرز افزود: باتوجه به اعترافات کارگران تالار و تحقیقات پلیس، مخفیگاه رئیس باند که از دزدان سابقهدار است و به اتهام زورگیری چهارسال در زندان به سر میبرد در استان تهران شناسایی و در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر شد.
سرهنگ گلصباحی گفت: این دزد در تحقیقات اولیه منکر هرگونه سرقت از کاروانهای عروسی شد اما پس از مواجهه حضوری با کارگران تالار لب به اعتراف گشود و تأیید کرد که با همراهی هفت دزد دیگر این سرقتها را انجام میداده.
وی بیان داشت: با تعقیب و مراقبتهای شبانهروزی هفت دزد دیگر از اعضای باند که همگی از دزدان و زورگیران سابقهدار هستند در تهران و البرز به دام افتادند. 10 عضو این باند در بازجوییهای تکمیلی مأموران به 30 سرقت از کارناوالهای عروسی اعتراف کردند که ارزش اموال سرقتی یک میلیارد و 500 میلیون ریال تخمین زده شد.
رئیس پلیس آگاهی استان البرز با اعلام اینکه تا کنون 40 مالباخته شناسایی شدهاند از مردم خواست اگر با این شیوه مورد سرقت قرار گرفتهاند برای پیگیری شکایت خود به پلیس آگاهی استان البرز مراجعه کنند. (ایران)
سرهنگ تورج کاظمی مبلغ کلاهبرداریشده به این شکل را تاکنون چند صد میلیون تومان اعلام کرد و افزود: پرونده برای شناسایی مالباختگان و دستگیری همدستان احتمالی متهم در دست بررسی و پیگیری نهایی است.
وی درباره سوء استفاده سایتهای اینترنتی همسریابی و دوستیابی از کاربران، اظهارداشت: مجرمان در پوشش راه اندازی این گونه سایتها اقدام به سرقت اطلاعات بانکی کاربران میکنند؛ لذا به شهروندان توصیه میشود حتی الامکان از مراجعه به سایتهای غیر معتبر و نیز پرداخت وجوه و تبادل مالی جداً خودداری کنند.
وی از کاربران خواست، هنگام پرداختهای الکترونیکی، نشانیهای اینترنتی درگاههای بانکی را کنترل کنند و به نام وب سایت باز شده، به عنوان درگاه بانک مورد نظر و همچنین به آدرس HTTPS در ابتدای نام سایت مزبور دقت کافی داشته باشند.
رییس مرکز مبارزه با جرایم ملی و سازمان یافته اظهارداشت: هموطنان میتوانند در صورت مواجهه با موارد مشکوک، موضوع را از طریق سایت پلیس فتا به نشانی cyberpolice.ir بخش تماس با ما گزارش کنند تا ماموران بتوانند سریعا با کلاهبرداران و ناامن کنندگان فضای مجازی برخوردهای لازم را داشته باشند. (ایرنا)
شامپو، حوله یا خودکار اشیایی هستند که مسافران پس از پایان اقامت در هتل، علاقه زیادی به بردن آنها دارند. البته گروهی هم وجود دارند که از سرقت اشیای بزرگتر نظیر پتو، بالش، تابلو یا تلویزیون ابایی ندارند.
یک پژوهش جدید که توسط یکی از وبسایتهای گردشگری (Wellness Heaven Hotel Guide) انجام شده نشان میدهد، پرطرفدارترین شیئی که مهمانان هتل به بردن آن به عنوان “یادگاری” علاقه دارند، حوله است. ۷۹ درصد از اشیایی که توسط مسافران از هتل به سرقت میروند شامل حوله میشود.
وقتی حوله به عنوان یادگاری کافی نباشد، کار به بردن ربدوشامبر میرسد. در فهرست پرطرفدارترین اشیای دزدیدهشده از هتل ربدوشامبر با ۶۵/۳ درصد، مکان دوم را به خود اختصاص داده است.
کسی که ربدوشامبر هتل را در چمدانش جای میدهد، طبیعتا وقتی به خانه رسید برای آویختن آن به چوب لباسی احتیاج دارد. برای همین گروهی از مهمانان به بردن چوب لباسی هم علاقه خاصی دارند. در پرسش از ۹۳۷ هتل مشخص شده که چوب لباسی (۵۰/۳ درصد) در مکان سوم پرطرفدارترین اشیایی است که از هتل به سرقت میروند.
برخی از مهمانان تنها به بردن خودکاری که روی میز تحریر اتاقشان وجود دارد، رضایت میدهند. ۳۸/۵ درصد از اشیای سرقت شده از هتلها را خودکار تشکیل میدهد.
شاید قاشق و چنگال نقرهای که از مادربزرگ به ارث رسیده، بسیار زیباتر باشد، اما ظاهرا برای برخی از مسافران هیچچیز جای قاشق و چنگال هتل را نمیگیرد. بعد از خودکار، قاشق و چنگال پرطرفدارترین شیئی است که مسافران در چمدان خود جای داده و به خانه میبرند.
اما حال به نوبت به لوازم بهداشتی میرسد که در حمام اتاق قرار داده شدهاند. شامپو، نرمکننده، خمیردندان یا گوش پاککن، بسته به اینکه مسئولان هتل تا چه اندازه در آراستن حمام دست و دلباز بودهاند، از جمله اشیایی است که مسافران به بردن آنها علاقه زیادی دارند. ۳۲/۱ درصد اشیای به سرقت رفته از هتل را لوازم بهداشتی تشکیل میدهند.
باتریهایی که در دستگاههای الکترونیکی قرار داده شدهاند، مثلا کنترل تلویزیون یا سیستم پخش صوتی هم از چشم برخی مسافران دور نمیماند. باتری در خانه همیشه به کار میآید و برای صرفهجویی در خرید آن این گروه از مسافران ترجیح میدهند گوشهای کوچک از چمدان خود را به باتریهای “یادگاری” اختصاص بدهند.
شماری از مسافران ابایی ندارند که اشیایی بزرگتر از باتری یا حوله را از هتل به سرقت ببرند. شاید مدتی است که تابلوی آویخته شده در اتاق نشیمن خانه، دل مسافر را زده باشد و برای همین به محض اقامت در هتل، تابلوی تزئینی که به دیوار زده شده، به عنوان گزینهای مناسب برای جایگزین کردن آن با تابلوی خانه مطرح شود. ۱۷/۶ درصد از اشیایی که از هتلها به سرقت میروند آثار تزیینی و هنری موجود در اتاقهاست.
احتمال اینکه در مسیر برگشت هوا سرد شود و نیاز مبرمی به پتو باشد، برخی مسافران را بر آن میدارد که به هنگام بستن چمدانهایشان، پتوی اتاق را نیز هر چند به زور، در ساک خود جای دهند. آمار نشان میدهند که ۱۴/۹ درصد از اشیای به سرقت رفته پتو هستند.
کسی که پتوی هتل را در چمدانش جای میدهد، قطعا به بالش هم نیاز دارد. برای همین جای تعجبی ندارد که بالش بلافاصله در این فهرست پس از پتو در جایگاه دهم قرار بگیرد.
نکتهای که در این نظرسنجی توجه را به خود جلب میکند، ارتباط ملیت مسافران با اشیای به سرقت رفته است. مثلا مسافران اتریشی علاقه خاصی به سرقت ظرف و ظروف دارند، برای همین هم لیوان، بشقاب یا دربازکنی که در اتاق موجود هستند روز آخر راهی چمدان میشوند.
این فقط مسافران هتلهای کم ستاره نیستند، که به بردن “یادگاری” علاقه دارند. در سوئیتهای لوکس برخی هتلهای پنج ستاره برای راحتی کار مسافران جهت رزو خدمات رفاهی، تبلت یا کامپیوتر قرار داده شده است؛ مثلا تبلتهای کمپانی سامسونگ که حدود ۴۰۰ یورو قیمت دارند و ظاهرا بسیار مورد علاقه مسافران سوئیتهای لوکس هستند. مکان ۱۲ فهرست اشیای پرطرفداری که از هتل به سرقت میروند، به تبلتها (۹/۷ درصد) اختصاص دارد.
نظرسنجی از هتلها نشان داده که مسافران فرانسوی غالبا علاقه خاصی به تلویزیون و دستگاه کنترل آن دارند. دستگاه کنترل تلویزیون (۸/۳ درصد) در مکان سیزدهم و دستگاه تلویزیون (۴/۶ درصد) در مکان هفدهم اشیای پرطرفداری قرار دارند که مسافران از هتل به سرقت میبرند.
اگر گمان میبرید سشوارهای موجود در حمام با وجود چفت و بست از خطر سرقت در امان هستند، باید گفت که اشتباه میکنید. سوئیسیها ظاهرا شیفته سشوارهای هتل هستند. ۷/۶ درصد از دزدیهایی که از اتاقهای هتل صورت میگیرد، مربوط به دستگاههای سشوار میشود.
هلندیها ظاهرا نمیتوانند از خیر لامپهای اتاق بگذرند. طبق این نظرسنجی آنها علاقه خاصی به بردن لامپهای هتل دارند. لامپ پانزدهمین شیء پرطرفداری است که از هتل دزدیده میشود.
بررسیها نشان داده که زنان و مردان تقریبا به طور یکسان نسبت به سرقت اشیای هتل علاقه دارند. در عوض عامل سن در این میان نقشی قابل توجه داشته است. گروه سنی ۳۰ تا ۳۹ سال بیشترین علاقه را به بردن “یادگاری” از هتل دارند. یک یافته جالب دیگر سطح تحصیلات مسافران بوده است: اغلب کسانی که تحصیلات دانشگاهی داشتهاند (۶۶ درصد) علاقمند به سرقت اشیای هتل هستند.
این نظرسنجی نشان داده که میزان دزدی از هتلهای ۴ ستاره غالبا بیشتر از هتلهای پنج ستاره است. در کاتگوری هتلهای لوکس آثار هنری، پتو، تبلت، دستگاه قهوهساز، دستگاه تلویزیون، لامپ و تشک پرطرفدارترین اشیا برای سرقت بودهاند.
با خلاقیت مشکل دارید؟ برایتان سخت است که به ایده هایی برسید که جهانیان تا کنون به فکرشان هم خطور نکرده؟ تنها یک راه دارید: ایده های بقیه را «بدزدید» و طوری آنها را کنار هم قرار دهید که فقط خودتان قادر به انجام آن با شید.
این اعتقاد وجود دارد که در دنیا هیچچیز کاملاً نو نیست، بلکه تلفیقی دوباره از ایدههای قدیمی یا موجود است. چیزی که جدید است شیوه تلفیق و کنار هم قرارگیری آن ایدههاست و این نکتهایست که چیزها را جدید و خاص میکند.
استیو جابز موس، رابط کاربری گرافیکی، سیستم پخش موزیک دیجیتال، تلفن یا موبایل را اختراع نکرد.
او فقط شیوه کنار هم قرار گرفتن آنها را از نو طراحی کرد و فضایی که آنها در فرهنگ عمومی اشغال کرده بودند را تغییر داد. البته پر واضح است که ما در مورد سرقتی که شما را به زندان بیندازد یا اعتبار شما را زیر سؤال ببرد صحبت نمیکنیم. بلکه منظور به زبان ساده، دیدن چیزها و گفتن این جمله است که: «من آن را دوست دارم و میخواهم از آن استفاده کنم. ولی با این تفاوت که میخواهم آنها را اینطوری کنار هم بگذارم وبدین شکل این کار را انجام خواهم داد نه آن شکل.»
کلیپی قدیمی از استیو جابز در حال صحبت در مورد این ایده وجود دارد. او در این کلیپ در مورد اینکه باید خود را در معرض بهترین کارهایی که نوع بشر در تمام طول حیاتش انجام داده است قرار داده و آنها را به شکل کارهایی که خودتان به شیوه خودتان انجام میدهید درآورید صحبت میکند.
جیم جارموش فیلمسازی است که در این مورد میگوید:
«هیچچیز اصالت ندارد. از هر کجا که قوه تجسم یا الهام شما را به کار می اندازد ایدهها را بقاپید. فیلمهای قدیمی، فیلمهای جدید، موزیک، کتاب، نقاشی، عکس، شعر، رویا ، مکالمات تصادفی، بناها، علائم شهری، درختها، ابرها، نور و سایهها می توانند الهام بخش باشند. فقط چیزهایی را جهت قاپیدن پیدا کنید که مستقیماً روی روح و ذهن شما تاثیر می گذارد. اگر این کار را انجام دهید، کارتان (و سرقتتان!) اصالت می گیرد. ارزش اصالت قابل محاسبه نیست. و از اینکه قاپیدن خود را پنهان کنید نهراسید. حتی اگر احساس میکنید لازم است آن را جشن بگیرید. در هر صورت همیشه به یاد داشته باشید که ژان لوک گودارد میگوید: موضوع این نیست که ایدهها را ازکجا می آورید، بلکه اصل قضیه این است که آنها را به کجا می برید.»
در کلیپ، استیو جابز در مورد چیزی صحبت میکند که همه ما به نظر آن را دست کم گرفته و تلاش حتی نزدیک به کافیای را هم در زندگی روزمره در موردش انجام نمیدهیم: درگیری با کارها، افکار و زمینههای کاملاً مختلف به منظور رسیدن به نتایج کاملاً مختلف در مورد یک چالش. بیشتر اوقات به شیوه گذشتهمان بر میگردیم و به افرادی که در این زمینهها اطلاعات مناسب دارند و متخصصین کارهای مختلف رجوع میکنیم. ولی بیشتر اوقات آنها در حوزه تخصصی خودشان آن قدر فرو رفتهاند که در تخصصشان اصطلاحاً غرق شدهاند و انگار خود را وادار میکنند که به چیزهای بدیهی فکر کنند. و اکثر اوقات به چیزهای غیر بدیهی هیچگاه نمیرسند.
متخصصین معمولاً آن قدر زیاد از حد در مورد چیزها میدانند که نمی توانند تفکر خلاقانه باز داشته باشند که گاهی اوقات مستلزم داشتن دانش کمتر در مورد یک موضوع است. بنابراین وقتی شما غیر متخصصین را وارد کار میکنید و از آنها و فرآیندهای فکری و تخصص کاملاً غیر مرتبط آنها ایده میقاپید، معجزه اصلی اتفاق میافتد. تفکر متعالی معمولاً در مرزهای فعالیت اصلیای که در حال انجام است اتفاق میافتد.
از صنعت خودتان فاصله بگیرید، کمی قدم بزنید تا به جایی در طرف دیگر تفکر خودتان که هیچگاه انتظار نداشتهاید برسید و از ایدههایی که باعث شوند شما ریتم روزانه خود را مورد بازبینی قرار دهید الهام بگیرید. آنها را با هم ترکیب کنید و از اینکه تفکر تازه چطور بر ذهن شما مینشیند متعجب شوید.
برای یک روز هم که شده در نقش یک هنرمند بوده و از این جمله پیکاسو استفاده کنید که میگوید:
«هنرمندان خوب کپی میکنند. ولی هنرمندان عالی سرقت میکنند!»
نرم افزارهای مخربی که توسط کاربران اندروید دانلود شده، بیش از ۱.۳ میلیون اکانت گوگل را تخریب کرده است.
این بدافزارها اطلاعات موجود در تلفنهای همراه را سرقت میکنند و به کنترل آنها میپردازند. این عمل به این صورت انجام میپذیرد که اکانتهای ایمیل موجود دزدیده میشوند و برنامههای مخرب بیشتری شروع به نصب شدن میکنند و این فرآیند همچنان ادامه خواهد یافت.
هکرها قابلیت دسترسی به برنامههای Photos، گوگل پلی، گوگل Docs و جیمیل را خواهند داشت. کابرانی که از نسخههای جدیدتر اندروید استفاده میکنند، امنیت بیشتری در این زمینه دارند؛ اما نسخههای قدیمی اندروید مانند کیتکت، مقاومت کمی در برابر این بدافزارها خواهند داشت.
از این ۱.۳ میلیون اکانت گوگل مورد حمله قرار گرفته، ۵۷ درصد مربوط به آسیا، ۱۹ درصد مربوط به آمریکا، ۱۵ درصد مربوط به آفریقا و ۹ درصد مربوط به اروپا بوده است.
اگر شما هم تحت حملههای این بدافزارها قرار گرفتهاید، سریعا گوشی اندرویدیتان را فلش کنید و تمامی رمزهای موجود را تغییر دهید.