دوشنبه 29 دی 1393 ساعت 19:06
اولین برف انگار همیشه شادکنندهتر از همه برفهای دیگر است؛ چنان که بارش برف زمستانی در کرمان نیز علاوه بر آنکه باعث شد این شهر پس از مدتها سپیدپوش شود، شادیبخش لحظات مردم، از پیر و جوان هم بود. تصاویری از این لحظات را که البتهگاه سبب ایجاد مشکل هم بود در ادامه ببینید.
شنبه 4 بهمن 1393 ساعت 11:07
جام جم سرا: بارش برف این روزها در بسیاری از مناطق باعث شده که علاقهمندان به تفریح، به صورت خانوادگی، فردی یا حتی همراه با گروهی از دوستان، لحظات خود را برای شاد بودن و تفریح از دست ندهند. تصاویری از بارش برف در روستای مهنان بجنورد را به تماشا بنشینید شاید احساس خوب زندگی و خوشحالی در رگهای روحیه شما هم جاری شود.
از تاریخ:
تا تاریخ:
عین عبارت
مرتب سازی نتایج بر اساس
همه ما در طول عمرمان برای شاد زیستن تلاش میکنیم و سعی داریم با دست زدن به کارهای مختلف مثل انتخاب شغل خوب، افزایش سطح تحصیلات و حتی برنامهریزی برای تفریحات و سرگرمیهای گوناگون، شادی و رضایت را بیشتر در زندگی تجربه کنیم.
واقعا هیچکس در دنیا وجود ندارد که بخواهد در غم و ناراحتی عمر خود را سپری کند اما بسیاری از ما ممکن است از این واقعیت بیخبر باشیم که شادی واقعی زمانی میسر میشود که دانشمان را نسبت به خودمان افزایش دهیم. این بدان معنی است که در جهت بهبود رفاه و سلامت خود آگاهی بیشتری کسب کنید، مطالعه کنید و از همین الان به خودتان حق شاد بودن و شاد زیستن را بدهید.
به نقل از سایت ارگانیک، خوشحالی هیچ ارتباطی با داشتهها و نداشتههای ما ندارد بلکه یک حس درونی و مسلم برای شاد بودن است. با این مقدمه اگر هدفتان واقعا این است که شادی را پیدا کنید در این نوشتار توصیه میکنیم چند عادت بد را که شادی شما را میگیرند و زندگی را به کامتان تلخ میکنند، هرچه زودتر ترک کنید:
1- برای احساس رضایت از زندگی و شاد بودن چشم انتظار دیگران نباشید. منتظر نمانید دیگران به شما شادی بدهند بلکه شادی را در درون خود جستوجو کنید. شما تنها کسی هستید که میتوانید خودتان را شاد کنید. پس از همین الان به جای اینکه به دیگران وابسته باشید شروع به مطالعه کنید تا یاد بگیرید که چگونه میتوانید حس رضایت و خرسندی را در خودتان به وجود آورید.
2- تفکر مقایسهای، یک شیوه تفکر مخرب و یک عادت رنجآور است. هرگز خودتان را با دیگران مقایسه نکنید چون هیچ وقت نمیتوانید دریابید دیگران واقعا چه حسی در درونشان دارند و در مغزشان چه میگذرد. همه ما مشکلات و درگیریهایی در درونمان داریم. بخشی از تلاش برای پیدا کردن شادی در درونمان این است که از مقایسه خود با دیگران جدا پرهیز کنیم. به علاوه اگر در اطراف شما دیگران به موفقیتی میرسند از صمیم قلب برای آنها خوشحال شوید.
3- زندگی بدون مراقبه و تمرکز، مایه ناراحتی است. متمرکز بودن یا به عبارت دیگر قابلیت زندگی کردن در «لحظه حال» کلید شادی و خرسندی است. گاهی با تمریناتی چون مراقبه (مدیتیشن) و یوگا میتوانید به این مهم دست پیدا کنید. مراقب باشید که غرق شدن در تلفن همراه، تلویزیون و تبلت و شبکههای اجتماعی شما را از نعمت زندگی کردن در لحظه محروم میکند.
4- اگر از خود مراقبت نکنید طعم شادی و رضایت را نخواهید چشید. مراقبت از جسمتان را در اولویت کارها قرار دهید و به جسم و روان خود احترام بگذارید و از آنها مراقبت و نگهداری کنید. تغذیه خوب، تحرک کافی و گاهی انجام دادن کارهای مورد علاقه به سلامت جسم و روان شما کمک میکند.
5- قضاوت نکنید. درباره دیگران قضاوت نکنید. شاید در کوتاه مدت این کار شما را راضی کند اما مطمئن باشید که پس از مدتی احساس گناه خواهید کرد. چون متوجه میشوید با این کار، دیگران را تحقیر کردهاید و چه بسا که قضاوت شما اشتباه بوده است. این احساس گناه شما را از شاد بودن دور میکند.
6- سعی کنید مقروض نباشید. تلاش کنید با دارایی خود زندگی بگذرانید و قناعت کنید چون قرض گرفتن و مقروض بودن به دیگران به شکل ناخوداگاهی یک نگرانی دائمی برای شما ایجاد خواهد کرد. (ایسنا)
189
سه شنبه 5 اسفند 1393 ساعت 17:38
جام جم سرا: هر ساله این روزها جشنوارهای سنتی به نام «ماردی گرس» در اروپا و امریکا برگزار میشود که یکی از بزرگترین اهداف آن تزریق روحیهای شاد به مردم است. کارناوال امسال نیز تشکیل شده بود از گروههای متعددی در انواع پوششها و شکل و شمایلهای عجیب که در خیابانهای نیواورلئال، بلژیک، پاناما، آلمان، فرانسه و چند کشور دیگر رژه میرفتند. گزیدهای از این کارناوال روحافزا را در ادامه ببینید.
دکتر مصطفی دهمردهای تعداد افراد سوخته به دنبال حوادث چهارشنبه سوری سال گذشته در بیمارستان شهید مطهری را ۷۰ نفر اعلام کرد و گفت: سنینی که در این روز دچار سوختگی میشوند بین ۱۵ تا ۴۰ سال است.
وی با بیان اینکه مردم اگر کار ضروری ندارند سعی کنند در روز چهارشنبه سوری از منزل خارج نشوند، به مردم توصیه کرد: افراد تا جایی که امکان دارد در محیطهایی که احتمال خطر وجود دارد حضور پیدا نکنند و از خانه بیرون نروند، زیرا بسیاری از سوختگیها برای عابرینی بوده که در پیادهروها قدم میزدند و با برخورد ترقه دچار مصدومیت شدند.
او ادامه داد: کودکان نیز اگر میخواهند تفریحی داشته باشند حتما با نظارت والدین بوده و از والدین جدا نشوند. همچنین باید از انجام رفتارهای پر خطر مانند انداختن کپسول، اسپری و... در آتش حذر کرده و هیچگاه روی شعله آتش، بنزین یا نفت نریزند زیرا در این صورت احتمالی سوختگی زیاد است.
دهمردهای ضمن اشاره به خطرزا بودن ترقههای غیراستاندارد اظهار کرد: یکی از رفتارهای پر خطر در این ایام استفاده از ترقههای غیراستاندارد است. گاهی دیده شده که این ترقهها در دست، نزدیک صورت یا در جیب شلوار منفجر شده و منجر به سوختگی پاها، قسمتهای تحتانی شکم، چشم و... شده است. همچنین افراد باید از پریدن روی شعلههای آتش که فواره میکشند، بپرهیزند.
استفاده از آب معمولی در مواجهه با سوختگی
رییس بیمارستان سوختگی شهید مطهری ادامه داد: اگر فردی دچار سوختگی شد از مالیدن خمیر دندان، سیب زمینی یا روغن حیوانی و... روی محل سوخته خودداری کرده و تنها با آب معمولی شستوشو دهند، بیمار سوخته را از محیط سوختگی دور کنند تا دود استنشاق نکند و سریعا به یک مرکز درمانی برسانند.
لزوم نظارت بر محلهای فروش مواد آتشزا
دهمردهای در ادامه با تاکید بر لزوم وجود نظارت بر واردات و فروش مواد آتشزا در کشور، گفت: اولا نباید وسایل آتش بازی را به کودکان و افراد زیر ۱۸ سال فروخت. از سوی دیگر شهرداریها و دیگر سازمانهای مربوطه باید روی ورود این محصولات به کشور و محل فروش آنها در سطح شهرها نظارت داشته باشند. به این صورت که ببینند آیا عرضه کنندگان این مواد مجوز دارند یا خیر و اینکه مواد آتشزا موجود استاندارد هستند یا خیر.
وی افزود: کشورهای دیگر نیز در جشنهای خود از این مواد استفاده میکنند، اما هیچگاه حادثههای اینچنینی رخ نمیدهد؛ چراکه در آن کشورها نظارت وجود دارد. سازمانهای مربوطه باید روی این موضوع نظارت کنند تا از ورود مواد آتشزا غیراستاندارد به کشور جلوگیری شود.
شادی زودگذر و یک عمر پشیمانی
دهمردهای خطاب به خانوادهها اظهار کرد: همه خانوادهها بدانند که سوختگی مسالهای موقت نیست که خوب شود و از یاد برود، بلکه تا آخر عمر فرد را گرفتار میکند؛ از نتایج زیبایی آن گرفته، تا خارش، سوزش، آوردن پوست اضافه و... ادامه دارد و پوست دیگر کیفیت اولیه را نخواهد داشت. خانوادهها باید فکر کنند که آیا یک شادی زودگذر ارزش یک عمر پشیمانی را دارد. (ایسنا)
211
سوختگیهای خفیف بیخطرند واغلب جوشگاهی هم بر جای نمیگذارند ولی سوختگیهای شدید تقریبا ماندگار هستند و علاوه بر شکل نازیبایی که روی پوست ایجاد میکنند، هزینه بسیار زیاد درمانی را نیز به بیماران تحمیل میکنند، بنابراین بهتر است شب چهارشنبهسوری دقت کنیم و مراقب کودکانمان باشیم تا دچار حوادث ناگواری مانند سوختگی و عوارض جبرانناپذیر یک لحظه غفلت نشویم.
داشتن تفریحات سالم از نیازهای یک خانواده و جامعه است و به همین دلیل تفریحات نقش موثری در شادابی جامعه دارند که وجود آن در ردههای مختلف جامعه به نشاط اجتماعی میشود.
یک جامعهشناس، با بیان اینکه یکی از مباحث مهم و اساسی در هر جامعهای توجه به نهادهای اجتماعی به ویژه نهاد خانواده است، گفت: در واقع خانواده هسته بنیادین نظام اجتماعی است.
دکتر علی باصری تصریح کرد: امروزه در زندگی شهری، خانواده کارکردهای گوناگونی دارد و باید به اوقات فراغت و تفریح توجه کند، زیرا هر چه خانواده به نیازهای فردی و اجتماعی اعضای خود مانند تفریحات سالم توجه کند، بهتر میتواند شاهد پویایی و نشاط خانواده باشد.
وی با اشاره به اینکه تفریحات سالم ارتباط مستقیمی با سبک زندگی دارد، گفت: منظور از سبک زندگی، شیوه زندگی افراد در جنبههای فردی و جمعی است و تفریحات سالم میتواند تاثیر مستقیم بر سلامت روانی و اجتماعی اعضای خانواده داشته باشد.
تفریحات سالم عامل کاهش آسیبهای فردی و جمعی
این دکترای انسانشناسی یادآور شد: برای بررسی سلامت روانی نهاد خانواده، تفریحات سالم بسیار تاثیرگذار است و همچنین تفریح و اوقات فراغت میتواند منجر به کاهش آسیبهای فردی و اجتماعی شود.
وی با بیان اینکه تحقیقات نشان داده است که هر چه تفریحات سالم در درون جامعه مهیا باشد؛ پویایی و بالندگی بهداشت روانی بیشتر میشود، افزود: نکته اساسی در نوع نگرش افراد و تصورهای غالب افراد نسبت به تفریح، سرگرمی، اوقات فراغت و میزان باور به کاهش تنشها و اضطرابهای اجتماعی است که مهم تلقی میشود.
این جامعهشناس اظهار کرد: امروزه انسانشناسان شهری بر این باورند که هر چه فضاها و طراحیهای شهری برای زندگی شهروندان بیشتر فراهم باشد، خانوادهها نیز آرامش فرهنگی، روانی و اجتماعی بیشتری دارند و به طور کلی فرهنگ، باورهای فردی و تفریحات سالم ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند.
باصری اوقات فراغت را زمانی که افراد از کار روزمره فارغ میشوند و وقت خود را با مواردی مانند تفریح، سرگرمی، گشت و گذار و سینما رفتن سپری میکنند، دانست و گفت: امروزه با توجه به نگرش فرزندان و تغییر علایق آنها ما شاهد تفریحات به صورتهای گوناگونی هستیم. استفاده از فضاهای مجازی، سینما رفتن و استفاده از فضاهای ورزشی برخی از آنهاست.
ایجاد امکانات تفریحی با توجه به علاقهمندی کودکان
این دکترای انسانشناسی با تاکید بر اینکه کودکان یکی از گروههای انسانی حائز اهمیت هستند که در صورت عدم توجه به ایجاد تفریحات سالم با آسیبهای روانی و اجتماعی مواجه میشوند، گفت: بنابراین ایجاد خانههای اسباب بازی، فضاهای ورزشی و ابزارهای ارتباطی برای بلوغ فکری کودکان باید در نظر گرفته شود که امروزه شهرداری در کلان شهرها به خانه اسباب بازی و امکانات تفریحی برای کودکان توجه میکندو این توجه باید مبتنی بر امکانات موجود و علاقهمندی کودکان صورت گیرد.
سلامت روانشناختی پیش فرض ایفای نقش در خانواده
دکتر یعقوب شفیعی فرد متخصص رونشناسی سلامت نیز، با بیان اینکه انسان در زندگی شخصی میتواند به طور همزمان نقشهای مختلفی مانند پدر، مادر، همکار و شهروند اجتماعی داشته باشد، گفت: توان همه افراد برای ایفای یک نقش سخت یکسان نیست و افرادی که از لحاظ سلامت روانشناختی، سالم باشند، میتوانند این نقش را ایفا کنند و سلامت روانشناختی پیش فرض ایفای نقش در خانواده است.
تغییر پذیری سلامت روان در طول زندگی
شفیعی فرد با اشاره به اینکه سلامت روان در اثر شرایط، عوامل و متغیرهای مختلف در طول زندگی میتواند تغییر کند، گفت: احساس شادکامی و خوشبختی تحت تاثیر سه عامل نقش عوامل ارثی، امکانات و انتخابها است.
این روانشناس سلامت تصریح کرد: عوامل ارثی میتواند بر میزان شادکامی مردم تاثیر بگذارد. به عنوان مثال افرادی وجود دارند که از نظر اقتصادی وضعیت مناسبی ندارند اما از درون بسیار شادکام هستند و این به دلیل عوامل ژنتیکی و ارثی در فرد است.
وی افزود: عوامل ارثی ۵۰ درصد در میزان شادکامی تاثیر دارد که براین عوامل ارثی نمیتوان چندان تاثیر گذاشت زیرا به نسبت ثابت است.
تاثیر ۱۰ درصدی امکانات بر شادکامی
شفیعی فرد با تاکید بر اینکه پژوهشها نشان داده است که امکانات تنها ۱۰ درصد در میزان شادکامی تاثیر گذار است، گفت: پول بیشتر، ماشین گران قیمت و امکانات در شادی افراد تاثیر کمی دارد و اگر این دسته از افراد ثروتمند شاد هستند؛ بیشتر به دلیل متغیرهای دیگر مانند عوامل ارثی است.
این دکترای تخصصی روانشناسی سلامت اظهار کرد: ۴۰ درصد شادکامی تابع انتخابها است که میتواند انتخاب نوع فعالیتهای روزانه و یا انتخاب نوع نگرشها باشد که توسط خود فرد انجام میشود و این به اختیار وی است که چه تفریحات سالمی را در انتخابهای خود بگنجاند تا هم کیفیت شخصی زندگی و هم کیفیت زندگی زناشویی خانواده را تغییر بدهد. (ایسنا)
اگر یک بیماری صعبالعلاج باشد، باید چکار کنم؟ اگر لازم باشد ماههای زیادی درمان کنم و آخر نتیجه نگیرم، چه میشود؟ درسی که اینقدر برای آن تلاش کرده بودم، به چه دردم خواهد خورد؟ خانوادهام، همسرم، فرزندم، والدینم بعد از من چه میکنند؟ شاید لازم باشد درد زیادی را تحمل کنم. شاید مجبور شوم یک مبارزه سخت را تجربه کنم .آیا قدرت آن را دارم که برای زندگیام با زندگی بجنگم؟ افراد زیادی را در دوران شیمی درمانی دیده بودم، آیا حالا نوبت من است که این روزها را طی کنم؟
تمام این سی و اندی سال مثل یک فیلم روی دور تند، از مقابل چشمانم گذشت. سالهای مدرسه و انتخاب رشته و دلهره کنکور. چقدر تا صبح بیدار مانده بودم و چقدر برای اینکه در دانشگاه خاصی قبول شوم، روزهای زیادی را با نگرانی گذرانده بودم. سالهای دانشگاه، آشنایی با همسر، ازدواج و تولد فرزندم. وقتی برای خرید خانه، وام میگرفتم و فکر میکردم وقتی قسطهایم تمام شود، میتوانم دوباره وام بگیرم و متراژش را بزرگتر کنم اما هنوز قسطهایم به نیمه نرسیدهاند.....
گرمای هوا و صدای بازی بچهها آزارم میداد. منتظر به ساعتم خیره شده بودم که تلفن همراهم زنگ زد، به صفحه آن نگاه کردم . همان کسی بود که باید درست همین ساعت به من خبر میداد که جواب آزمایشم چیست. آن لحظه که جواب تلفن را میدادم به همه چیز فکر کردم، همه چیز حتی تمام شدن! من تا انتهای هر احتمال تلخی را رفتم و برگشتم و بعد جواب دادم.
اما صدایی که از آن طرف میگفت، «همه چیز خوب است و جای نگرانی نیست» مرا از تمام احتمالهای تلخ دنیا پس گرفت و به ساحل آرامش تحویل داد. آن وقت احساس کردم هوا آنقدرها هم گرم نیست و چقدر صدای بازی بچهها دلنشین است. دلم یک فنجان چای میخواست که با خیلیها بنوشم. مثلا با معلم ادبیات پیشدانشگاهیام، با دوستان دوران دبیرستانم، با خیلی از اقوام و آشنایان دور و نزدیک! دلم میخواست با آنها حرف بزنم و کل بعد از ظهرم را با تکتکشان بگذرانم. راستی آخرین بار که فرصت کردم روبهروی مادرم بنشینم و حرفهایش را گوش کنم، چند وقت قبل بود. شاید اولین کسی که باید با او یک استکان چای بنوشم، مادرم باشد.
قدم زنان به سمت محل بازی بچهها رفتم، تاب و سرسره و الاکلنگ و بچههایی که صدای خندههایشان گوش فلک را کر میکرد. محو بازیشان شدم. کودک نوپایی که اصرار داشت خودش راه برود و هر چند قدم یکبار میافتاد و دوباره بلند میشد و باخنده لذت راه رفتن را ادامه میداد، مرا یاد همین چند لحظه قبل انداخت. من حال همین کودک نوپا را دارم که افتاد و بلند شد و حال با اشتیاق بیشتری میخواهم ادامه دهم. با خودم فکر میکنم چقدر بهانه دارم برای شادی و شکر. من فردا قرار نیست عمل شوم، قرار نیست بستری شوم، قرار نیست
هر چند گاهی در زندگیمان چنین فرداهایی خواهیم داشت و در چنین شرایطی هم باید قوی بود و ادامه داد و بازیهای تقدیر را بازی کرد اما بسیاری از امروزهای ما میگذرد بیآنکه قدر بدانیم و یادمان باشد سلامتی بزرگترین علت برای شاد بودن است.
به سمت خانه حرکت میکنم، در راه فکرهای زیادی به سراغم میآید، میخواهم خوشطعمترین شام این چند سال را برای همسرم آماده کنم، میخواهم وقتی به خانه رسیدم با فرزندم فوتبالدستی بازی کنم و هر بار که گل زدم، از اشتیاق فریاد بکشم و دست بزنم.
میخواهم لباسهایی که برای مهمانیهای نیامده کنار گذاشتهام را بپوشم و از هرچه دارم لذت ببرم. مدتهاست با همسرم به یک پیادهروی دونفره نرفتهایم، زمان زیادی است که با هم فال حافظ نگرفتهایم و برای زندگیمان نقشههای رویایی نکشیدهایم. چقدر هر دو گرفتار روزمرگیهایی شدهایم که نمیگذارد به یاد بیاوریم روزی همین باهم زندگی کردن در زیر یک سقف بزرگترین رویایمان بود.
به گلفروشی میروم و یک دسته گل سفید میخرم، سفید همچون پرچم صلح. صلح با خودم برای نجنگیدن و با آرامش از شرایط موجود لذت بردن. در راه به خانهای فکر میکنم که منتظر من است، ظرفهایی که باید بشویم، شامی که باید بپزم، کارهایی که هر روز فکر میکردم چه دست و پا گیر است و امروز با چه اشتیاقی برای انجامشان راهی میشوم.
ندا داودی / چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
گمگشتگی و دوری از خویشتن واقعی و نداشتن اعتماد به نفس کمترین آسیب بیتوجهی زنان نسبت به شادی خویش است. دنیا پر از زنانی است که نسبت به خود، آگاهی واقعی ندارند و بیشتر به جنبههای منفی وجودشان توجه دارند و دائم به این فکر میکنند که چه چیزهایی ندارند و انجام دادن چه کارهایی از عهده آنان خارج است.
تحقیقات متعددی نشان داده است که اکثریت قریب به اتفاق زنان به موجب درگیری در شش دام، احساس نارضایتی و ناخشنودی از زندگی میکنند. همه زنان به گونهای با این شش دام آشنایند، دامهای ضدشادی زنان معمولا با عبارت «فقط اگر» شروع میشوند؛ «فقط اگر زیبا، خوشاندام و لاغرتر بودم»، «فقط اگر وضعیت مالی بهتری داشتم»، «فقط اگر میتوانستم مرد رویاهایم را انتخاب کنم»، «فقط اگر کمی خوششانس بودم»، «فقط اگر میتوانستم متفاوتتر از دیگران باشم»، «زندگیام عالی و بیکم و کاست میشد»، «فقط اگر میتوانستم تواناییهایم را نشان دهم و ترفیع رتبه بگیرم»؛ این باورهای ذهنی منفی قراردادی و خودساخته، نهتنها زنان را خوشبختتر و شادتر نمیکند بلکه آنها را از توجه به خود دور کرده و موجب کاهش احساس رضایت و شادکامیشان میشود.
ریشه این دامهای ضدشادی را باید در افکار منفی و تجربه بیوقفه هیجان منفی ترس جست و جو کرد. این ترسها در بسیاری از مواقع، علت غیرواقعی دارند و با توجه و فکر کردن افراطی به آنها زمینه رشدشان فراهم میشود، بنابراین بر زنان واجب است برای شاد بودن و شاد زیستن، سری به افکار و باورهای غیرمنطقیشان بزنند و با شناخت بیشتری آنها را کنترل و مدیریت کنند.
شاد بودن برای زن، یک مهارت و انتخابی متفاوت است، چهبسا زنان بسیاری وجود دارند که به رغم شرایط سخت و دشوار زندگیشان توانستهاند زندگی شاد و سعادتمندی داشته باشند. این افراد لزوما قویترین و شجاعترین زنها نبوده و نیستند، بلکه آنچه آنها را از دیگران متفاوت و مجزا میکند این است که آنان سبک زندگی مساعدی داشته و شاد زیستن را فلسفه بنیادین زندگی خویش انتخاب کردهاند. زنان شاد خیلی خوب توانستهاند از تجارب تلخ و شیرین عبرت بگیرند و آنها را در برنامه زندگیشان بگنجانند و به جلو قدم بردارند، به بیان دیگر این گروه از زنان میدانند چگونه باید زندگی خوبی داشته باشند یا برای بهتر ساختن آن، چه باید انجام دهند.
برای شاد بودن عجله کنید
وقت تلف نکنید. همین امروز را غنیمت بشمارید و در همین لحظه اکنون برای شادی خود به پا خیزید. به نکات مطرح شده توجه کنید و برای اجرایی کردن آنها در تلاش باشید. این چند اصل، رازهایی هستند که با متحول کردن زندگیتان میتوانند شما را به یک زن شاد و خندان تبدیل کنند. فراموش نکنید شما لایق بهترین احوال هستید و هیچ لوازم آرایشی به اندازه شادی و تبسم شیرین بر لب، نمیتواند شما را زیبا و جذابتر کند.
کمالگرایی ممنوع!
زنان شاد خیلی خوب میدانند که کمالگرایی دشمن شادیشان است، آنان به جای داشتن نگاه آرمانی و ایدهآلگرایانه به خود، سعی میکنند نگاه واقعی به خود داشته باشند و با پذیرش نقاط قوت و ضعفشان، برای تقویت و اصلاح آنها تلاش کنند. بیشک، نگاه واقعی به خود داشتن زمینهای فراهم میکند که آنان در جهت کمالگرا بودن حرکت کنند.
خودباوری
«من خودم را باور دارم»، شعار اکثریت به قریب اتفاق زنان شادی است که خود را همان گونه که هستند پذیرفتهاند و دوستش دارند. خوددوستداری و اهمیت به خویشتن خویش اولویت برتر آنان در زندگی است. زنان شاد هرگز ارزش خود را منوط به چیزی نمیدانند و وابسته به آن نمیکنند، در حقیقت به این باور رسیدهاند که ارزش آنها بستگی به این ندارد که چه دارند و چگونه به نظر میرسند. معمولا آنان همیشه برای کسب احساس رضایت درونی، برقراری روابط موفق و داشتن سلامت و صداقت احساسی در تلاشند، چهبسا به یقین به این خودباوری رسیدهاند که ارزشمندند و لیاقتها و شایستگی برتری دارند که بسیاری ممکن است در حسرت داشتن آنها باشند.
مسئولیت در برابر خود
زنان شاد بدرستی به این حقیقت رسیدهاند که زندگی مال آنهاست و در قبال آن نیز، خود مسئولند. آنها میدانند تنها خودشان هستند که میتوانند کاری برای شاد بودن خود انجام دهند و سعادت و خوشبختیشان نیز تنها در گرو تفکرات سالم و تصمیمات درستشان دستیافتنی خواهد بود، به همین دلیل سعی میکنند برای شادی و رضایت از زندگی خویش، دستاویز هر ترفندی شوند، اما دست یافتن به آن را، هرگز به دیگران واگذار نکنند یا از دیگران انتظار نداشته باشند.
فرصتطلبی
زنان شاد مخالف سرسخت موکول کردن کار امروز به فرداها هستند. آنان بخوبی درک کردهاند
امروز تنها روزی است که میتوانند از آن مطمئن باشند و برای آن برنامهریزی کنند و نقشه بکشند. بنابراین همیشه در حال شکار لحظه هستند و سعی میکنند از هر فرصت پیش آمده، نهایت استفاده را ببرند. زنان شاد معمولا برای لحظه به لحظه هر روزشان برنامه دارند و خیلی خوب هم میدانند که چگونه از لحظات و ساعات هر روزشان بیشترین بهره را ببرند.
نه گفتن قاطعانه
این حکم عقل سلیم است که با گفتن یک «نه» قاطعانه، خود را رها سازی و به خویشتن خویش سلامی دوباره بگویی!
نه گفتن هنری است که بسیاری، مهارت استفاده از آن را نمیدانند و از ارزش بیان آن، کاملا بیاطلاعاند، در حالی که زنان شاد خیلی خوب از اثر جادویی این کلمه دو حرفی باخبرند و در وقت لزوم برای ابراز مخالفت خود از مطلبی، بیهیچ ترس و ابایی، بکرات از آن استفاده میکنند؛ چرا که خوب میدانند با «نه» گفتن به دیگران، مستحق تجربه فرصتی میشوند که به خود «آری» بگویند و با حساب آوردن خویشتن خویش، به طرز شایستهای اثبات خود کنند.
احترام به اقتدار خود
زنان شاد به اقتدار و صلابت درونیشان احترام میگذارند و برای وجود درونی خویش ارزش قائلاند، آنان بخوبی توانستهاند قدرت شخصیشان را درک کنند و اهمیت ویژهای برای آن قائل شوند، به عبارت دیگر، زنان شاد به این باور و یقین رسیدهاند که زندگیشان متعلق به خودشان است نه وابسته به دیگران، پس برای ارتقای خویش و بهتر بودن کیفیت و کمیت زندگیشان دائم در تلاش هستند.
قدرت انتخاب قوی
زنان شاد هرگز منتظر دست معجزهگر و خوشیمن تقدیر و سرنوشت نیستند و هرگز تسلیم بازی درون گردون و قسمت نمیشوند. آنان به این قدرت فکر و باور رسیدهاند که در زندگی، قدرت انتخاب دارند و میتوانند بهترینها را لایق خود سازند و شایسته آن نیز هستند، بنابراین برای انتخابهای زندگیشان توجه ویژهای دارند و برای حصول آنها از هیچ سرمایهگذاری عاطفی و فکری فروگذار نیستند.
از خودگذشتگی و بخشش
کوهی از غم هم که باشند، اگر چه شاید ناراحت و آزرده خاطرشان کند، اما هرگز بر دلشان سنگینی نمیکند و از قدرت حرکتشان نمیکاهد. زنان شاد از قدرت بخشش مطلع هستند و آن را به عنوان یک اصل در اولویت اول، ارتباط خود با دیگران قرار دادهاند. آنان معتقدند: گذشت، کمک به دیگری نیست بلکه کمک به خویش و رهایی از تفکرات آزاردهنده و مستاصلکننده است. زنان شاد با گذشت و بخشش از خطاهای دیگران، براحتی خود را از شر اصطکاکهای ذهنی و روحی خلاص کرده و به خویش کمک میکنند که آرامش را دو دستی در آغوش بگیرند و از وجود صمیمی آن لذت ببرند.
وقت گذاشتن برای خود
زنان شاد نه همیشه خوابند و نه همیشه بیدار؛ نه همیشه مشغول همسرداری و بچهداریاند و نه همیشه غافل از نقشهای زنانه! آنان برنامه ویژهای برای زندگی دارند، طوری برنامهریزی میکنند که نهتنها همیشه در اختیار همسر و فرزندان باشند بلکه زمانی را نیز برای وقت گذراندن با خود داشته باشند. معمولا آنان به خود میرسند و دائم برای با طراوت و شاد بودنشان تلاش میکنند و به هر طریق ممکن تجدید روحیه کرده و روح و روان خود را سالم و پرانرژی نگاه میدارند، مثلا با اختصاص دادن زمانی از اوقات روزانه به خویش، فرصت خلوت کردن با خود پیدا میکنند و به علاقهمندیها و سرگرمیهایشان میپردازند؛ مطالعه کردن، ورزش کردن، گفتوگو با همسر، دیدار دوستان و آشنایان، بازی با بچهها و... برخی از فعالیتهای زنان شاد است.
دوری از بدبینی
وقایع بد و اتفاقات ناخوشایند را جزیی اجتنابناپذیر، از هر زندگی میدانند که فراگیر و همیشگی نیست و به یقین میدانند این رویداد تلخ، ناخوشی حال امروزشان است که در فردا روزی به پایان خواهید رسید. زنان شاد معمولا عادت ندارند رویدادهای ناگوار را به طور شخصی ارزیابی کنند و آنها را منحصر به خود قلمداد کنند، به دیگر سخن، در خزانه فکری و رفتاری آنها چیزی به نام «بدبیاری»، «بدشانسی و بداقبالی»، «ای کاش»، «اما...» و «اگر...»، معنا و مفهومی ندارد. زنان شاد آیه یاس نیستند و قبول دارند چرخ روزگار همیشه به کام شان نخواهد بود، پس سعی میکنند مثبت بیندیشند و باور داشته باشند که «پایان شب سیه سپید است» و بالاخره روزی ختم این روزهای تلخ را خواهند گرفت. آنان به خود اطمینان دارند و قادرند هر آنچه را که میخواهند به دست آورند؛ «خواستن توانستن است» شعارشان است و یقین دارند همه چیز دست یافتنی است به شرط آن که فقط بخواهند!
تلاشگر و کوشا
زنان شاد خوب میدانند که خوشبختی و شادمانی بدون تلاش و زحمت دست نیافتنی است، بنابراین برای حصول کوچکترین خواستهها تلاش میکنند و هنگام مواجهه با سختیها و مشکلات نیز، صبور بوده و اجازه ناامیدی به خود نمیدهند بلکه با تمام توان به جنگ احساس شکست و ناتوانی میروند؛ معمولا به جای به دست گرفتن کاسه «چه کنم چه کنم»، به دنبال حل مساله و یافتن راهحلهای منطقی هستند، هراز باره هم لازم باشد پیش میروند تا راهی بیابند که بتوانند انتظارات خود یا اطرافیانشان را مرتفع سازند.
واقعگرا بودن
منطقی هستند و هرگز راجع به داشتهها و نداشتههای زندگیشان خیالبافی و ایدهآلگرایی نمیکنند. آنان به خوبی میدانند در هر مرحله از زندگی ممکن است چیزی را از دست بدهند، اما در مقابل، چیزی را هم به دست آورند. به بودن و نبودنهای حقیقت زندگی باور دارند و با بصیرتی بسیار نیز، آنها را پذیرفتهاند، بنابراین یاد گرفتهاند هرگز به خود اجازه ندهند، تحولی هر چند جزیی، حال و احوالشان را کن فیکون کند و آنها را شاد یا درمانده سازد.
توجه به همه نقشها
زنان شاد تکبعدی نیستند و نگاه چند بعدی به زندگی دارند، آنها به خوبی حد و مرزهایشان را میشناسند و برای هر بخش آن، سرمایهگذاری عاطفی و روانی مشخصی را تعیین میکنند. زنان شاد متوجه تمامی نقشهای زندگیشان هستند و به خوبی نیز میتوانند از عهده وظایف مرتبط با آنها برآیند؛ نقشهای دختری، همسری، مادری، خواهری و... در کنار نقش خانهداری یا اشتغال و کار بیرون از خانه، ابعاد متفاوتی از هویتهای یک زن است که تنها زنان شاد میتوانند به درستی بین آنها تمایز قائل شده و هرگز اجازه ندهند که تداخل نقش ایجاد شود یا برخی از نقشها به فراموشی سپرده شوند. مثلا یک زن شاد میداند بخشی از هویت او به شغل و کاری که انجام میدهد، مربوط است، پس هرگز اجازه نمیدهد همه هویتش را کارش رقم بزند.
پرهیز از بلندپروازی
زنان شاد بلندپرواز نیستند و میدانند هر واقعیتی به زمانی مشخص، چه بخواهند و چه نخواهند، حتمیالوقوع خواهد بود. آنان میدانند که میتوانند صاحب هر آنچه که میخواهند شوند، اما لزوما همه چیز در یک زمان مشخص و به وقت دلخواه آنان به دست نخواهد آمد، بنابراین پرورش یا تقویت این فکر را بسیار مورد تاکید قرار میدهند و دائم برای پذیرش و اجرایی کردن آن در تلاش هستند.
شناخت شادی
نگرش مثبت، شناسایی علاقهمندیها و توانمندیها، روابط عاطفی عمیق و ارزشمند، زندگی پرمعنا، تلاش برای بهتر بودن، خودشناسی، احترام به خویش و دیگران، درک متقابل و... از اجزای اصلی تشکیلدهنده شادمانی و خوشبختی است که زنان شاد برای حصول، پرورش و تقویت آنان، تمرین و ممارست بسیار میکنند.
نسرین صفری/ روانشناس - چاردیواری