وب سایت کلیک: اشکهای شما در هر شرایطی و براثر هر عاملی که ریخته شوند شکلهای متفاوتی دارند، حتی اشکی که براثر ناراحتی ریخته شود با اشکی که در اثر خرد کردن پیاز ریخته شود؛ ازنظر شکل باهم متفاوتاند.
این هنرمند هلندی قبل از رفتن به مدرسه هنر دستیار یک آزمایشگاه بوده است و بهصورت اتفاقی دو قطره اشک را باهم مقایسه کرده و به متفاوت بودن شکل ظاهری آنها پی برده است. مطالعات گسترده این هنرمند در این رابطه است که مؤلفههایی مانند دما، رطوبت و حتی احساس و علت گریه نیز میتواند بر روی شکل ظاهری آن تأثیر بگذارد.
این هنرمند با قرار دادن پسزمینهای تیره در پشتکار خود با وضوح تغییرات قطرات اشک را ثبت کرده است.
اشکها در سه دسته کلی تقسیمبندی شده است: اشکهای پایه که چشمهای شمارا مرطوب نگاه میدارد؛ اشکهای پاسخدهنده به التهابهای بیرونی مانند اشکی که در اثر پیاز و با دست زدن به چشم به وجود میآید؛ و دسته آخر اشکهایی که بر اساس احساساتی مثل خوشحالی یا ناراحتی به وجود میآید.
اشکهای احساسی از سه ماده یا عنصر اصلی تشکیل میشوند که این عناصر عبارتاند از: هورمون استرس پرولاکتین، هورمون آدرنوکورتیکو و انکفالین.
مسلماً احساسات انسانها بسیار متفاوت است. ممکن است فردی با یک مسئله کوچک بهشدت ناراحت شود و اشک بریزد. بیشک شکل اشکهای انسانها با یکدیگر متفاوت خواهد بود.
هنرمند هلندی Mikkers حدود ۱ تا ۴ قطره اشک را در زیر میکروسکوپ در فاصله زمانی ۵ تا ۳۰ دقیقه موردبررسی قرار داده است.
دانشمند پزشکی Naomi Chayen از دانشگاه لندن اظهار دارد که این تفاوت نوع اشکها به دلیل عوامل مختلف بسیار جالب است. او میگوید: این تفاوتها به دلیل علت به وجود میآیند که در زیر میکروسکوپ با جزئیات دقیق دیده میشود. این دانشمند معتقد است که شکل ظاهری اشکها در افراد مختلف ممکن است متفاوت باشد ولی همگی از یک الگوی ثابت پیروی میکنند.
در تصاویر زیر شکلهای زیبای اشکها با موقعیتهای مختلف را مشاهده میکنید:
اشک شادی
برای شادی آور بودن دکوراسیون خود و این که همیشه با انرژی باشد چه کارهایی انجام داده اید؟ استفاده از رنگ ها در اولویت کار قرار دارند. یکی از جالب ترین موضوعات در مطالعه طراحی داخلی دکوراسیون خانه با رنگ شاد، پی بردن به روشی است که یک طراح با مهارت تمام در ترکیب رنگ های متفاوت در فضاهای مختلف
با هارمونی و هماهنگی کامل ایجاد می کند. روشی که در آن هر فضایی در خانه داستان مشخص خود را دارد و هر کدام با مفهومی متفاوت در ذهن، ایجاد شده اند. در این مطلب با نمونه هایی بی نظیر از اشکال، رنگ ها و بافت های گوناگون در دکوراسیون منزل آشنا خواهیم شد که به معنای واقعی کلمه شاد و خواستنی هستند.
در خانه های زیر، عناصر طراحی به زیبایی با یکدیگر ترکیب شده اند تا محیطی دوست دار و در خدمت خانواده خلق کنند. شاید بعضی از این عکس ها شما را به یاد خاطرات و رویاهای کودکی تان بیاندازد، به راستی که با چنین فضاهایی هر شخصی می تواند با کودک درون خودش ارتباط برقرار کند.
در نمونه اول مشاهده می کنید که چگونه رنگ نارنجی روتختی توانسته به زیبایی خود را در زمینه رنگ لیطف زرد اتاق نمایان کند. ترکیب چنین رنگ هایی با سقف و دیوار سفید و رنگ روشن کفپوش های چوبی، مخیطی رویایی در اتاق خواب بوجود آورده است. البته ورود نور طبیعی توسط پنجره بزرگ اتاق به دلبازی فضا کمک بسیار زیادی کرده است.
پرده ها نیز نقش بسیار مهمی در فضای این اتاق خواب ها ایفا می کنند. با وجود چنین پنجره های بزرگی، استفاده از چنین پرده های بلند با رنگ های شاد کاملا درست و طبیعی بنظر می رسد.
در بخش اتاق نشیمن، رنگ های اولیه کاملا ملایم در فضا پدیدار می شوند و شدت آنها بقدری نیست که خیره کننده بنظر برسند. با یک نگاه به دکوراسیون اتاق متوجه نوعی شادی و بازیگوشی در تمامی عناصر دکوراسیون خواهید شد. طراح در مدل زیر با رنگ ها، بافت ها، شکل ها،
نورها و مواد موجود در اتاق نشیمن بازی کرده که نتیجه خلق محیطی کاملا یگانه و تک شده است بگونه ای که هیچ وقت از بودن در آن احساس خستگی نخواهید کرد.
در ادامه مدل های دیگری از این طرح های شاد را مشاهده خواهید کرد.
سایت اتاق
وب سایت اتاق: یکی از جالب ترین موضوعات در مطالعه طراحی داخلی دکوراسیون خانه با رنگ شاد، پی بردن به روشی است که یک طراح با مهارت تمام در ترکیب رنگ های متفاوت در فضاهای مختلف با هارمونی و هماهنگی کامل ایجاد می کند. روشی که در آن هر فضایی در خانه داستان مشخص خود را دارد و هر کدام با مفهومی متفاوت در ذهن، ایجاد شده اند. در این مطلب با نمونه هایی بی نظیر از اشکال، رنگ ها و بافت های گوناگون در دکوراسیون منزل آشنا خواهیم شد که به معنای واقعی کلمه شاد و خواستنی هستند. در خانه های زیر، عناصر طراحی به زیبایی با یکدیگر ترکیب شده اند تا محیطی دوست دار و در خدمت خانواده خلق کنند. شاید بعضی از این عکس ها شما را به یاد خاطرات و رویاهای کودکی تان بیاندازد، به راستی که با چنین فضاهایی هر شخصی می تواند با کودک درون خودش ارتباط برقرار کند.
پرده ها نیز نقش بسیار مهمی در فضای این اتاق خواب ها ایفا می کنند. با وجود چنین پنجره های بزرگی، استفاده از چنین پرده های بلند با رنگ های شاد کاملا درست و طبیعی بنظر می رسد.
دانش > دانش - همشهری آنلاین:
شادی روی ماهیهای سالمون نیز همچون انسان ها تاثیر دارد، به طوری که باعث بهتر شنا کردن آنها می شود.
به گزارش یونایتدپرس، افسردگی و اضطراب بر عملکرد و سلامت جسمی انسانها تاثیر منفی دارد و براساس مطالعه محققان سوئدی، این موضوع در مورد ماهیهای سالمون نیز صادق است.
آزمایشهای محققان سوئدی نشان میدهد که اضطراب ناشی از سفر به محیط ناشناخته میتواند تا حدودی تمایل یک ماهیسالمون را برای مهاجرت از بین ببرد.
به واقع، ماهیهای جوان سالمون برای رشد، بلوغ و رسیدن به پتانسیل کامل جسمی باید از حومه آب شیرین محل تولد خود به اقیانوس شنا کنند و برای این سفر برخی مشتاقتر از دیگران هستند.
مطالعات قبلی تاثیر شدت جریان آب، نور و دما در تحریک یک ماهی سالمون برای مهاجرت را نشان داده بودند اما محققان دانشگاه اومئو در سوئد درصدد بررسی بیشتر برآمدند.
آنها برخی از ماهیهای سالمون را با داروی اضطراب درمان کردند و با مشاهده تغییر ایجاد شده در میزان گرایش این ماهیها به مهاجرت، متوجه شدند که ماهیهای درمان شده سریعتر شنا کردند و مسافت بیشتری را هم پیمودند.
در حقیقت در این آزمایش، ماهیهای سالمون در محیط آزمایشگاهی در معرض فرصتی برای مهاجرت در یک رودخانه مصنوعی قرار داده شدند و آزمایش مشابهی هم در رودخانه ای طبیعی در شمال سوئد انجام شد. نتیجه این بود که تمایل به مهاجرت در ماهیهای سالمونی که با داروهای اضطراب درمان شده بودند، دو برابر بود.
این تحقیق در مجله Nature Communications منتشر شده است.
با دلگرم همراه باشید تا با خوراکی های خوشمزه و شادی آفرین آشنا شوید.
بعضی خوراکیها به آزاد شدن سروتونین در مغز کمک بیشتری میکنند. با این خوراکیهای شادیبخش آشنا شوید و با گنجاندن آنها در برنامه غذایی خود، در 100 ساعت آینده شادابی بیشتر را تجربه کنید.
غذا خوردن خیلی از افراد را آرام میکند.
بسیاری از پرخوریهای عصبی هم نتیجه همین آرامش فردی است که بر اثر خوردن غذا به دست میآید.
اما آیا تمام خوراکیها به یک اندازه باعث شادی میشوند؟
شادی نتیجه آزاد شدن مادهای به نام سروتونین در مغز است.بعضی خوراکیها به آزاد شدن سروتونین در مغز کمک بیشتری میکنند. با این خوراکیهای شادیبخش آشنا شوید و با گنجاندن آنها در برنامه غذایی خود، در 100 ساعت آینده شادابی بیشتر را تجربه کنید.
اگر همیشه غذاهای تکراری میخورید تعجبی ندارد که دچار افسردگی و بیحوصلگی بشوید. به خاطر اینکه بدنتان از دریافت ویتامینهای مختلف و مورد نیاز محروم میشود. اگر میخواهید احساسات منفی و افسردگیهای روزمره را از خودتان دور کنید این مواد غذایی را در برنامهی غذاییتان بگنجانید. با ما همراه باشید.
بعضیها کلا چشم دیدن کلهپاچه و دل و جگر را ندارند اما باید بدانید که این مواد غذایی سرشار از ویتامین B12 میباشند. نتایج پژوهشهای متعدد نشان میدهد که کمبود این ویتامین خطر افسردگی را بالا میبرد. به دل طبیعت بزنید و کمی کباب دل و جگر میل کنید. خواهید دید کلی حال و هوایتان عوض خواهد شد.
قارچها با آن شکل و شمایل دوستداشتنی و کوچکشان سرشار از سلنیوم هستند. باید بدانید که کمبود این مادهی معدنی شما را به دام افسردگی و اضطراب میکشاند. اگر دنبال یک منع غذایی برای ویتامین D میگردید قارچ را دریابید.
محققان معتقدند با جذب ویتامین D بیشتر مشکلاتی مانند افسردگی فصلی کمتر میشود. برای اینکه میزان ویتامین D قارچ را بالا ببرید بهتر است آنها را به مدت پنج دقیقه زیر آفتاب پهن کنید.
این تارهای نازک قرمز رنگِ مثقالی خیلی گران تومان، باارزشترین ادویهی هر آشپزخانهی ایرانی است که نه تنها عطر و رنگ غذاها را از این رو به آن رو میکند بلکه حال و هوای شما را هم عوض میکند. بدانید و آگاه باشید که زعفران قادر است پیری را از شما دور کند.
اصلاً این بار که یک کاسه شله زرد پرملات زعفران دار حسابی به دستتان رسید با تمام وجود بویش کنید. خواهید دید اولین عکسالعملتان یک لبخند پت و پهن خواهد بود. اصلاً اجداد طبیب ما برای بهتر کردن خلق و خو و رفع خستگی و کسالت همیشه به بیماران خود زعفران تجویز میکردند. چای زعفرانی و یا برنج پوشیده شده از این ادویهی باارزش کلی شادتان میکند.
نتایج پژوهشهایی که محققان وطنی انجام دادهاند نشان میدهد که زعفران حاوی خواص ضد افسردگی است که کم از داروهای ضد افسردگی مانند فلوکستین و ایمیپرامین ندارد. به عقیدهی این محققان زعفران میزان ترشح سروتونین را در مغز بیشتر کرده و افسردگی را از بین میبرد.
خوردن یک املت خوشمزه با زردهی تخممرغ برای صبحانه شما را سرحال و قبراق میکند. توصیه میکنیم کمی قارچ هم به املتتان اضافه کنید. زردهی تخممرغ سرشار از ویتامین ب کمپلکس و پروتئین میباشد. باید بدانید که ویتامینهای ب کمپلکس شدت علائم افسردگی را کاهش میدهد.
در بین ویتامینهای خانوادهی B ویتامینهای B6 و B12 بیشترین کمک را به بهبود عملکرد سلولهای مغزی کرده و اثر مثبتی روی خلق و خوی ما دارد. پروتئینهای موجود در تخممرغ احساس سیری طولانی مدتی ایجاد میکند و قند خون را ثابت نگه میدارد. پس سعی کنید حتماً در برنامهی غذاییتان نیمرو، املت و تخممرغ آب پز را بگنجانید. داخل سالادهایتان هم تخممرغ آب پز رنده کنید.
طبق آخرین تحقیقات، آمار نشان داده که میوه ها و آب میوه ها خستگی مزمن و خواب آلودگی را کاهش می دهند. ویتامین c و فراکتوز موجود در آب میو ها (به خصوص آب پرتقال) عملکرد کبد را ارتقا می دهد. تحقیقی دیگر نشان داده که مصرف آب پرتقال باعث تصفیه خون می شود. هر چه آب میوه تازه تر باشد، خواص آن بیشتر است.
مصرف انواع نوشیدنی های برای تأمین آب و رطوبت مورد نیاز بدن، بسیار حیاتی است. انوع نوشیدنی های حاوی مکمل، بهتر از قهوه و چای هستند و مواد و املاح مورد نیاز ما را تأمین می کنند. فراموش نکنید، یک برنامه غذایی فاقد نوشیدنی، قطعاً نمی تواند برنامه غذایی کاملی محسوب شود.
خب شیر هم که نوشیدنی ازلی و ابدی انسان است. شیر سرشار از کلسیم است که برای رفع عصبانیت و تندخویی مؤثر است، در ضمن کلسیم موجود در آن باعث استحکام استخوان ها و دندان می شود. همچنین آمینواسید موجود در آن، باعث ارتقای عملکرد عروقی می شود.
صبح ها معمولاً خوردن صبحانه با عجله و شتاب همراه است و حتی در بسیاری از موارد حذف می شود! اما به راحتی می توان با خوردن یک عدد تخم مرغ، انرژی مورد نیاز بدن را تأمین کرد. کافی است آن را با یک لیوان آب پرتقال همراه کنیم تا روزی پرنشاط، پرانرژی و به دور از هر گونه خستگی در پیش داشته باشید.
گوجه فرنگی سرشار از انواع اکسیدان هاست که با رادیکال های آزاد مبارزه می کند. پتاسیم موجود در آب گوجه فرنگی، سردرد، خستگی و خواب آلودگی را از بین می برد. آب گوجه فرنگی، املاح معدنی مورد نیاز بدن را تأمین می کند.
خوردن یک کاسه سوپ در هفته عملکرد کبد را ارتقا می دهد. سوپ غذایی است که نه تنها حاوی مواد غذایی مغزی است، آب بسیاری هم دارد و باعث بهبود عملکرد سیستم گوارش بدن می شود. همچنین انواع پروبایوتیک موجود در سوپ، دلیل دیگری است برای ارتقای عملکرد سیستم هاضمه بدن.
اکثر افراد از سیر به خاطر بوی بد آن فراری اند، اما همین سیر است که مبارز سرسخت انواع سرطان هاست. خواص دارویی موجود در سیر، باعث جلوگیری از رشد هر گونه سلول سرطانی می شود.
زنجبیل یکی از بهترین مواد غذایی است که با خستگی و خواب آلودگی مبارزه می کند. قابل توجه خانم های بارداری که صبح ها حالت تهوع دارند! با مصرف زنجبیل می توانند این حالت را به حداقل برسانند. البته حواس تان باشد که زنجبیل تازه، معده خالی را تحریک می کند؛ به همین خاطر، بهتر است زنجبیل را با شکم خالی مصرف نکنید.
بارها و بارها شنیدده ایم که موز سرشاز ار انواع خواص مفید است. تحقیقات نشان داده، ویتامین B6 به میزان زیادی خستگی و خواب آلودگی را از بین می برد و انرژی مورد نیاز بدن را تأمین می کند. موز سرشار از B6 است و منبع غنی پتاسم نیز محسوب می شود.
نوشیدن محلول یک قاشق چایخوری بکینگ پودر و یک لیوان آب، به سرعت خواب آلودگی را از چشمان شما دور می کند. اگر هم هضم غذا برایتان سخت است و ترش می کنید، می توانید با نوشیدن این محلول، مشکل را رفع کنید.
یکی از عوامل بوی بد دهان، خشکی آن است. نتایج تحقیقیی که در دانشگاه کالیفرنیا صورت گرفته، نشان می دهد که مصرف گلابی باعث رفع خشکی دهان می شود. گلابی همچنین سرشار از پتاسیم و انواع ویتامین ها است.
اسیدفولیک برای تولید انرژی و ساخت گلبول های قرمز و ترمیم سلول های آسیب دیده لازم است و کاهو سرشاز از این اسید است. آب کاهو نیز محلول بسیار ایده آلی برای رفع چین و چروک و لک روی پوست است. از قدیم الایام هم که گفته اند: کاهو غذای فلاسفه است.
اکثر بچه ها عاشق مارمالاد هستند. مارمالاد انواع میو ها به خصوص توت فرنگی، شاتوت و تمشک سرشاز از آنتی اکسیدان است که برای مبارزه با رادیکال های آزاد مفید هستند. شما می توانید مارمالاد را با نان تست همراه یک لیوان آب پرتقال به عنوان یک صبحانه کامل مصرف کنید.
مصرف دارچین به عنوان ادویه در غذاها، میزان قند خون را تنظیم می کند. تحقیقات نشان داده که دارچین باعث تعدیل گلوکز بالا در خون می شود و در کاهش کلسترول بالا نیز مؤثر است.
ماست حاوی ویتامین B6 است که معمولاً به میزان کمی در سایر مواد پیدا می شود. خوردن روزانه یک کاسه ماست، جوانی شما را نگاه می دارد. همچنین ماست سرشار از انواع آنتی اکسیدان هاست که با رایکال های آزاد مبارزه می کند.
عسل مبارز سرسخت خستگی و خواب آلودگی است. این ماده غذایی، سدیم و پتاسیم مورد نیاز بدن را تأمین می کند و خوردن یک قاشق عسل هنگام صبحانه، انرژی مورد نیاز روزانه تان را تأمین می کند.
اکثر مادران هنگام خوردن صبحانه با فرزندان شان مشکل دارند و دائماً باید با آنها سرو کله بزنند تا یک لقمه صبحانه بخورند. خب شاید خوردن یک عد سوسیس گریل شده، باعث شود اشتهای فرزندتان باز شود! خیلی از بچه ها خوردن غذاهای گرم را ترجیح می دهند.
البته مصرف ماهی تازه چیز دیگری است، اما اگر زمان کافی برای پخت یک خوراک ماهی ندارید، می توانید کنسرو ماهی تن را جایگزین آن کنید. ماهی سرشار از امگا3 و برای سلامت پوست و سیستم ایمنی بدن مفید است.
چربی مفید در این دانه روغنی باعث تأمین چربی سفید می شود و به عملکرد عروق کمک می کند. تنها 32 گرم از این دانه ها حاوی 60 درصد منیزیم است که به عملکرد سلول های عصبی نیز کمک می کند. بد نیست به جای مصرف تنقلاتی که فاقد ارزش غذایی هستند، این دانه ها را جایگزین کنیم.
بسیاری، از خوردن غذاهای دریایی مانن انواع ماهی، میگو و صدف لذت نمی برند و حتی از خوردن آنها فراری اند، اما شاید باورکردنی نباشد که ارزش غذایی گوشت سفید (به خصوص گوشت ماهی) در مقایسه با گوشت قرمز چندبرابر است. حتماً در برنامه غذایی هفتگی تان مصرف 2 وعده غذای دریای را بگنجانید.
مصرف مکمل های امگا3 نه تنها در حفظ سلامت پوست مؤثر است بلکه خواب آلودگی، سردرد و سرگیجه صبح گاهی را از بین می برد. مکمل های امگا6 هم چربی مورد نیاز و مفید بدن را تأمین می کنند.
این گیاه دارویی سالیان سال است که در اروپا برای رفع سردرد، سرگیجه و خواب آلودگی استفاده می شود. رزماری میزان جربان خونی که به مغز راه پیدا می کند را کنترل می کند. خانم هایی که درهای ناشی از عادت ماهانه دارند، می تواند با نوشیدن جوشانده این گیاه، دردشان را تسکین دهند .
فلفل برخلاف انتظار، خواص دارویی دارد که باعث ترشح اندورفین شده و سردرد و خواب آلودگی را رفع می کند. پودر فلفل همچنین باعث بهبود و ارتقای عملکرد سیستم عصبی بدن می شود. جالب است بدانید، هندی ها بر این باروند که مصرف فلفل، طول عمرشان را چندبرابر می کند.
به محض اینکه اولین علائم احساسات منفی و افسردگی را در خود دیدید به سراغ ماهی بروید. ماهیها سرشار از اسیدهای چرب امگا 3 هستند که افسردگی را از شما دور میکنند. ماهی آزاد، قزلآلا، ساردین، شاه ماهی، ماهی کولی و ماهی تن بیشترین میزان امگا 3 ها را دارند. اگر ماهی دوست ندارید حتماً مکملهای روغن ماهی استفاده کنید.
مصرف گردو نیز کمک کننده است چون این مادهی غذایی نیز حاوی اسیدهای چرب امگا 3 میباشد. نتایج پژوهشها نشان میدهند که اسیدهای چرب امگا 3 کیفیت غشا و عملکرد سلولهای مغزی را بالا میبرند. از این گذشته باید بدانید که ماهیها منبع فوقالعادهی پروتئینهای کم چرب نیز میباشند که باعث ایجاد سیری طولانی مدت شده و قند خون را ثابت نگه میدارند. اگر میخواهید خلق و خویتان بهتر شود حتماً هر هفته دو تا سه مرتبه ماهی میل کنید.
اگر مدام احساس خستگی، افسردگی و بیخوابی میکنید احتمالاً کمبود فولات دارید. خوشبختانه چغندر خام و تازه یکی از منابع طبیعی فولات محسوب میشود. باید بدانید که بیشتر داروها مانند داروی ضدکلسترول، ضدالتهاب، ضددیابت و یا قرصهای ضدبارداری باک فولات بدن را خالی میکنند.
برای همین اگر مشغول مصرف این داروها هستید باید فولات بیشتری جذب کنید. بهتر است چغندر را کمی بجوشانید و اجازه ندهید مدت زمان طولانی بپزد. به خاطر اینکه حرارت طولانی مدت حدود 40 درصد فولات آن را از بین میبرد. سادهترین راه مصرف چغندر این است که رندهاش کرده و به سالادهایتان اضافه کنید.
برنج قهوه ای حاوی ویتامینهای B1 و B3 و همچنین اسیدفولیک یا همان ویتامین B9 میباشد. این مادهی غذایی شاخص گلیسمی پایینی دارد برای همین هم به تدریج قند خون را بالا میبرد، از افتادن قند خون جلوگیری کرده و نمیگذارد بدخلق شوید. اگر دنبال یک مادهی غذایی برای مقابله با افسردگی هستید برنج قهوه ای را امتحان کنید.
کلمها میتوانند با استرس، عفونتها، بیماریهای قلبی عروقی و همچنین بیشتر سرطانها مقابله بکنند به خاطر اینکه حاوی ویتامین C و اسیدفولیک میباشند. روشهای مختلفی وجود دارد که کلم را وارد برنامهی غذاییتان بکنید. میتوانید کلم را به سالادهایتان اضافه کنید. آش یا سوپتان را پر از کلم کنید. با برگهای کلم دلمه درست کنید. کلمپلو را دریابید.
آب کلم میل کنید. اگر بعد از خوردن کلم دچار نفخ معده میشوید میتوانید قبل از پخت کمی رازیانه و یا زیره به آن اضافه کنید. باید بدانید که کلم سرشار از فیبرهایی است که میزان قند خون را ثابت نگه میدارند و برای همین هم نمیگذارند بد خلق و کسل شوید. آب کلم نیز یک درمان طبیعی فوقالعاده برای مقابله با زخم معده میباشد.
علاوه بر مواد غذایی ذکر شده مواد غذایی دیگری مانند موز، آجیل، غلات کامل، شکلات سیاه، میوهها و سبزیجات سرشار از ویتامین C، اسفناج و غیره نیز حال و هوای شما را بهتر کرده و یاسهایتان را به دست باد میسپارد.
گردآوری شده ی مجله ی اینترنتی دلگرم
مرجان امینی
جام جم سرا:
آدمهای شاد، زمان زیادی را برای خوشبینی، شکرگزاری، تمرین مهربانی، رسیدگی به روابط محبتآمیز، متعهد شدن به اهداف پرمفهوم، بهره بردن از لذتهای کوچک زندگی و امثال آن صرف میکنند. اما هیچوقت در کارهای دیگران دخالت نمیکنند
فراموش کنید دیگران چه میکنند. نگاه نکنید که چه دارند و چه هستند. هیچ کس وضعیت بهتری نسبت به شما ندارد چون کسی نمیتواند کاری را به خوبی شما انجام دهد. شما در مسیر خودتان قدم میزنید. گاهیاوقات یکی از دلایل اینکه با ناامنی دست و پنجه نرم میکنیم این است که شرایط پشت صحنه خودمان را با شرایط ظاهری دیگران مقایسه میکنیم. به جای اینکه به صدای خودمان گوش دهیم، به صدای دنیا گوش میدهیم. پس دست از مقایسه کردن بردارید! به صدای درونی خودتان گوش دهید و فکرتان به کار خودتان باشد.
بهترین آرزوها و بزرگترین اهدافتان را نزدیک به قلبتان نگه دارید و هر روز برای آنها وقت بگذارید. از تنها راه رفتن نترسید و از لذت بردن از آن نهراسید. نگذارید نادانی، ناراحتی یا منفیبافی کسی اجازه ندهد بهترین خودتان باشید. کاری را انجام دهید که میدانید برای شما بهتر است چون وقتی با آرامش درونی روی یک کار خوب تمرکز میکنید، هیچ چیز نمیتواند شما را متزلزل کند.
ارزش خود را در دیگران نجویید
وقتی از اینکه خودتان باشید راضی باشید، بدون اینکه مقایسه کنید یا برای تحتتاثیر قرار دادن دیگران رقابت کنید، هر فرد باارزشی به شما احترام خواهد گذاشت. و مهمتر اینکه خودتان هم به خودتان احترام خواهید گذاشت.
چطور باید اجازه بدهید دیگران شما را تعریف کنند؟ اگر میدانستید هیچکس قضاوتتان نمیکند چه کاری را متفاوت انجام میدادید؟
هیچکس حق قضاوت کردن شما را ندارد. ممکن است مردم داستانهای شما را شنیده باشند و تصور کنند شما را میشناسند اما هیچوقت نمیتوانند آنچه بر شما گذشته را احساس کنند. هیچوقت نمیتوانند خودشان را جای شما بگذارند. پس فراموش کنید دیگران چه فکری میکنند یا درمورد شما چه میگویند. فقط روی احساسی که خودتان نسبت به خودتان دارید تمرکز کنید و به راهتان ادامه دهید.
آنها که شما را قبول میکنند دوستانتان هستند و آنها که نمیکنند میتوانند معلم شما باشند. اگر کسی به شما چیزی میگوید و حقیقت دارد، این تقصیر شما نیست که حقیقت دارد. اگر کسی چیزی به شما میگوید و حقیقت ندارد، باز هم مشکل شما نیست زیرا حقیقت ندارد. در هر دو حالت حرفی که به شما میزنند مشکل شما نیست، مشکل خودشان است.
برای شادی خود به افراد و اتفاقات متکی نباشید
ناراحتی در شکاف بین چیزی که الان داریم و چیزی که فکر میکنیم لازم داریم قرار میگیرد. اما حقیقت این است که لازم نیست که برای راضی و شاد بودن چیز بیشتری نسبت به آنچه الان داریم به دست بیاوریم. برای شاد بودن نیاز به اجازه هیچ کس دیگری نداریم. زندگی شما فوقالعاده است نه به این دلیل که کسی این را میگوید، بلکه به این دلیل که چیز تازهای به دست آوردهاید. بخاطر اینکه تصمیم گرفتهاید که اینطور باشد. انتخاب همیشه با خودتان است که زندگی کنید و تجربه کنید.
به محض اینکه آدمها و چیزهای دیگر را برای شادیتان مسئول نکنید، احساس شادی بیشتری خواهید کرد. اگر الان ناراحتید، تقصیر کس دیگری نیست. خودتان باید مسئولیت کامل ناراحتی خود را بر عهده بگیرید و خیلی سریع توانایی برای شادتر شدن را به دست خواهید آورد. دست از آماده کردن موقعیتی که باعث شادیتان شود بردارید. فقط کافی است که عظمتی که در این لحظه از آن شما شده است را دریافته و شکرگزار آن باشید و خیلی زود موقعیتهای عالی و مناسب برایتان فراهم خواهد شد.
نگرش مهمتر از موقعیت است
بخش بهتر شادی یا ناراحتی شما به نگرش شما بستگی دارد نه موقعیتتان. حتی اگر همه چیز الان عالی نباشد، به همه زیباییهایی فکر کنید که در انتظار شماست. یک دلیل خوب برای لبخند زدن همیشه فقط یک قدم از شما دور است: سعی کنید هر زمان که خواستید، دست انداخته و آن را بگیرید.
خشم و کینه را در خود نگه ندارید
کاری کنید که امروز آخرین روزی باشد که اسیر ناراحتیهای قدیمی هستید. چیزی که در گذشته اتفاق افتاده است، فقط یک بخش از کتاب زندگی شماست. فقط کافی است که کتاب را ورق بزنید.
همه ما بخاطر تصمیمات خودمان و دیگران صدمه دیدهایم و بااینکه درد و ناراحتی ناشی از این تحربیات کاملاً طبیعی هستند، گاهیاوقات برای مدتی طولانی در شما میمانند. احساس خشم و کینه ما را وا میدارد که همان درد را دوباره و دوباره برای خودمان تکرار کنیم و فراموش کردن آن برایمان سخت شود.
بخشش چاره کار است. باعث میشود بتوانید بدون مقابله کردن با گذشته، روی آیندهتان تمرکز کنید. برای دریافتن قدرت بینهایت چیزی که در آینده اتفاق میافتد، باید هر چیزی که پشت سرتان است را ببخشید. بدون بخشش، زخمها هیچوقت خوب نمیشوند و رشد فردی شما حاصل نخواهد شد. به این معنی نیست که گذشتهتان را پاک میکنید یا اتفاقاتی که افتاده را فراموش میکنید. به این معنی است که آن درد و خشم را کنار میگذارید و درعوض انتخاب میکنید که از آن اتفاق درس بگیرید و به سمت آیندهتان حرکت کنید.
زمانی طولانی را در محافل منفی نگذرانید
مطمئناً نمیتوانید برای باقی زندگیتان انتخابهای مثبت داشته باشید مگراینکه در محلی باشید که این انتخابها را برایتان راحت و طبیعی و لذتبخش سازد. پس با محدود کردن زمانی که با افراد منفی میگذرانید از روح و تواناییتان دربرابر آلودگی محافظت کنید.
وقتی دیگران از شما میخواهند که مثل یک قربانی رفتار کنید، مثلاً وقتی از ناعادلانه بودن دنیا و زندگی شکوه و شکایت میکنند و از شما میخواهند تا با آنها همنظر شوید و همدردی کنید، خود را کنار کشیده و از محیط دور شوید. وقتی وارد این بازی منفیبافی شوید، همیشه بازنده خواهید بود.
حتی وقتی تنها هستید، یک فضای ذهنی مثبت برای خود درست کنید. برای دور کردن همه افکار منفی از خودتان، به خودتان امتیاز بدهید. یا حتی چند نمونه از این افکار که برایتان مشکلساز بودهاند را از خودتان دور کنید تا ببینید چقدر زندگیتان را تغییر خواهد داد. شما هیچ نیازی به افکار منفی ندارید. همه آنها دروغ هستند و هیچ چیز را حل نمیکنند. تنها چیزی که به شما میدهند یک باور نادرست و اشتباه از خودتان است.
در برابر حقیقت مقاومت نکنید
وقتی همه زندگیمان را به یاد گرفتن دروغگویی سپری کنیم درواقع گودال مرگ برای خودمان میکنیم. زیرا این دروغها بالاخره آنقدر در ذهنمان قوی میشوند که برای دیدن، گفتن و زندگی حقایقمان ناتوان میشویم. زندگیهایی که با دروغ به هم وصل شده است، خیلی زود از هم پاشیده میشوند. اگر دربرابر حقیقت مقاومت کنید، هر روزتان را با دروغی زندگی خواهید کرد که حقیقت آن هر لحظه افکارتان را در بر میگیرد. نمیتوانید با بیصداقتی از شر حقایق خلاص شوید.
پس دربرابر آن مقاومت نکنید، روی آن سرپوش نگذارید، سعی نکنید آن را با فریب پنهان کنید، روحتان را براساس چیزی که مورد پسند دیگران است ویرایش نکنید. هیچ توضیحی نداشتن بهتر از یک توضیح نادرست است. قبول کردن حقیقت شجاعت و قدرت میخواهد اما تنها راه برای داشتن یک زندگی صادقانه و حقیقی است. هر چه که هست را بپذیرید، آن را به طور کامل در آغوش بکشید، و بخاطر احتمالاتی که ممکن است در پس آن باشد زندگی کنید.
جام جم سرا: سید حسن موسوی چلک با اشاره به نتایج آخرین پژوهش حوزه اعتیاد و دلایل درگیر شدن افراد به اعتیاد از نبود شادی و نشاط در جامعه انتقاد کرد و گفت: جامعه ما دچار کرختی و فرسودگی شده در حالی که باید برای افراد متناسب با سن آنها نشاط تعریف شود و مردم نیازمند این شادی ها هستند و اگر نتوانند از راه درست آن را تامین کنند قطعا از طرق دیگری همانند مصرف مواد مخدر، فضای مجازی، مشروبات الکلی و مخدرهای صنعتی به دنبال کسب لذت و شادی میروند.
به نقل از ایسنا، چلک گفت: رتبه شادی ایران در بین 157 کشور دنیا 115 است و این نشان می دهد که در حوزه مدیریت شادی دچار یک چالش جدی هستیم.
نباید در موضوعات اجتماعی رویکرد سیاسی، انتظامی و قضایی نگاه غالب باشد و مسوولان و سیاستگذاران باید بپذیرند برخورد مقابلهای صرف که تاکنون صورت میگرفته نتوانسته در جلوگیری از مواد مخدر تاثیرگذار باشد |
وی با انتقاد از اینکه در کشور برای تمام مراسم عزاداری، ستاد تشکیل میشود اما هیچ ستادی برای شادی و نشاط مردم نداریم، گفت: باید به سمت تقویت هویت فرهنگی مردم برویم، نباید با دولتی کردن بسیاری از امور، مدیریت را از مردم بگیریم، دین اسلام و فرهنگ ایرانی مبتنی بر شادی و نشاط است و دارای فرهنگ غنی دینی و اسلامی و ملی هستیم.
موسوی چلک با تاکید بر اینکه باید داشتههای فرهنگی مردم را باور کنیم اظهار کرد: در صورتی که این داشته ها مغایرتی با اسلام نداشته باشند باید آنها را تقویت کرد.
وی همچنین در بخش دیگری از سخنانش گفت: خانوادهها باید به همان میزان که تحصیل، بهداشت، سلامت و تامین نیازهای مادی فرزندانشان برایشان یک دغدغه بزرگ است در قبال مراقبت از فرزندانشان در برابر آسیبهای ناشی از اعتیاد نیز دغدغه داشته باشند.
وی افزود: نباید در موضوعات اجتماعی رویکرد سیاسی، انتظامی و قضایی نگاه غالب باشد و مسوولان و سیاستگذاران باید بپذیرند برخورد مقابلهای صرف که تاکنون صورت میگرفته نتوانسته در جلوگیری از مواد مخدر تاثیرگذار باشد هرچند که ما زحمات حوزه انتطامی را نفی نمیکنیم.
موسویچلک ادامه داد: نباید از کار اجتماعی انتظار نتایج کوتاه مدت داشت زیرا اقدامات اجتماعی قطره فلج اطفال نیست که در کوتاه مدت نتیجه آن را ببینیم بلکه امور اجتماعی نیازمند یک زمان مناسب بین یک تا دو دهه است که باید همزمان ساختارها نو شود، برنامهها تغییر کند و بر همین اساس نیز باید تغییر نگرشها اتفاق بیفتد.
وی با اشاره به اینکه تاثیرپذیری حوزه اجتماعی ناشی از تاثیرات سایر حوزه هاست گفت: اعتیاد جدا از حوزه آسیبها نیست و آسیبها نیز از موضوعات اجتماعی جدا نیست؛ از سوی دیگر بحث مشارکت مردم به عنوان مهمترین بخش رویکرد اجتماعی کردن امر مبارزه با مواد مخدر موضوعی است که باید برای عملیاتی شدن آن فضای مناسب مشارکت را فراهم آوریم و همه ظرفیتها باید پای کار بیایند، در حالی که شاهدیم همه ظرفیتها در همه حوزه ها بکار گرفته نمیشوند.
او افزود: برای استفاده از ظرفیتهای مرتبط با این موضوع باید ابتدا آنها را شناسایی و سپس اولویت بندی کنیم و پتانسیل دستگاهها و بخشها متناسب با کارایی که دارند به کار گرفته شوند ضمن آنکه این ظرفیتها صرفا در دستگاههای دولتی خلاصه نشدند، در بخشهای غیر دولتی و مردمی از ظرفیتهای بسیار خوبی برخوردار هستیم که باید بدرستی مورد استفاده قرار بگیرند.
امروز در حوزه اچ آی وی باید بپذیریم که انتقال از طریق روابط جنسی در حال افزایش است؛ نباید اشتباهات اعتیاد را در آن تکرار کنیم و نباید نقاب به این موضوع بزنیم چون نقاب مانع از مشخص شدن واقعیتهاست |
مدیرکل توسعه مشارکتهای مردمی و سازمانهای مردمنهاد ستاد مبارزه با مواد مخدر ادامه داد: من معتقدم نباید از مطالبهگری اجتماعی مردم بترسیم. با دولتی کردن امور و شعار غیر دولتی دادن نمی توانیم موضوعات و معضلات اجتماعی را حل کنیم لذا نمیتوان برای رویکرد مبارزه با مواد مخدر تنها به استفاده از ظرفیت دستگاهها اکتفا کرد بلکه باید زیرساختهای حضور مردم در مشارکتهای اجتماعی بدرستی تعریف و فراهم شود تا مردم بتوانند در سیاستگذاریها نیز نقش داشته باشند.
وی با اشاره اینکه برای اجتماعی کردن موضوعات اجتماعی باید پذیرش اجتماعی آن موضوع نهادینه شود گفت: امروز در حوزه اچ آی وی باید بپذیریم که انتقال از طریق روابط جنسی در حال افزایش است؛ نباید اشتباهات اعتیاد را در آن تکرار کنیم و نباید نقاب به این موضوع بزنیم چون نقاب مانع از مشخص شدن واقعیتهاست لذا شناخت مشکل، مجهز بودن به مهارت مقابله با آن و گفتن واقعیتها قطعا در حل معضل به ما کمک میکند.
مدیرکل توسعه مشارکتهای مردمی و سازمانهای مردمنهاد ستاد مبارزه با مواد مخدر جامعه را نیازمند یک مدیریت هوشمند دانست و خاطرنشان کرد: نگاه ما در مشارکت مردم باید متناسب با مطالبه آنها باشد و باید موضوعات به یک دغدغه اجتماعی تبدیل شود و از سوی دیگر باید در حوزه اجتماعی با صبر و حوصله برخورد کرد چراکه موضوعات اجتماعی مسایل زمانبری هستند.
جام جم سرا: چند راه حل ساده از سوی محققان مطرح شده است که کمک میکند شما از پولتان برای کسب شادی به بهترین وجه ممکن استفاده کنید.
1ـ تجربه بخرید
برخی مردم تصور میکنند با خریدهای بزرگ و حسابی مثل خرید خانهای بزرگ ـ حتی بیرون از شهر ـ میتوانند شاد شوند. در واقع آنها میخواهند جملات تحسین آمیز دوستان و آشنایانشان را بشنوند، اما باور کنید که این نوع تعریف و تمجید هرگز موجب رضایت کلی از زندگی نمیشود. یک خانه جدید و بزرگ ممکن است یک آشپزخانه دوست داشتنی و یک حیاط پردرخت داشته باشد، اما شاید موضوعات دیگری مثل رفت و آمد، باعث آزار شود، اما برخی دیگر هوشمندانهتر عمل میکنند. آنها پولشان را روی کسب تجربههای جالب خرج میکنند. مثلا به مکانهای زیبا و هیجانانگیز سفر میکنند یا یک وعده غذا در رستورانی راحت و شیک میخورند یا به کنسرتها میروند و به همین سادگی و راحتی با پولشان شادی و تجربههای دوستداشتنی میخرند.
2ـ آن را لذتبخش کنید
اگر درآمدتان بیشتر شده ممکن است دوست داشته باشید مثلا هشت برابر گذشته قهوه شکلاتی بخورید و یک عالمه کفش و لباس برای خود بخرید، اما دست نگه دارید! محققان معتقدند اگر شما هرروز کمی خودداری از خود نشان دهید؛ بیشتر لذت میبرید. مثلا اگر امروز یک لیوان قهوه شکلاتی بخورید و چند روز خود را مجبور به دوری از این نوشیدنی کنید، لحظهای که دوباره یک لیوان دیگر از این نوشیدنی خوش طعم را بخورید بسیار لذت میبرید و به این ترتیب برای خود شادی میخرید.
3ـ زمان بخرید
اگر علاقهای به انجام کارهای خانه ندارید و البته پول خوبی هم دارید، کارگر استخدام کنید و هرازگاهی به خودتان استراحت بدهید. به طور کلی کارهای خستهکننده ولی اجباری روزمرهتان را به دیگران بسپارید و از وقت به دست آمده برای انجام دادن کاری که واقعا دوست دارید، استفاده کنید تا شادی را به قلبتان بیاورید. حتی میتوانید هرچند وقت یکبار به مسافرت بروید و فقط تفریح و استراحت کنید.
4ـ الان بپردازید، بعدا استفاده کنید
به جای اینکه چیزی گرانقیمت به صورت قسطی بخرید و بلافاصله از آن استفاده کنید اما بعدا مجبور باشید قسطهای آن را بدهید و درد پرداخت را هربار تحمل کنید، برعکس عمل کنید. سعی کنید نقد بخرید. به این صورت بدهکاری عذابتان نمیدهد.
5ـ روی دیگران سرمایهگذاری کنید
تحقیقات روی بیش از صد فرهنگ از مردم دنیا نشان داده است وقتی افراد به دیگران کمک میکنند بسیار شادتر از همیشه هستند. بنابراین با شرکت در امور خیریه میتوانید قلبتان را از شادی گرم کنید. حتی برای دوست یا اعضای خانواده خود به مناسبتهای مختلف هدیه بخرید. این کار میتواند شادتان کند.(منبع: psychologytoday)
جام جم سرا: اما گاهی اوقات از خود انتظاراتی داریم که خارج از توانمان است و وقتی نمیتوانیم آنها را برآورده سازیم بشدت ناامید و دلمرده میشویم. گاهی هم توقعات ما غیرمعقول نیست. مثلا ممکن است در میانسالی تصمیم بگیریم حرفهای جدید را امتحان کنیم که این کار هرگز ایرادی ندارد، اما مشکل زمانی شروع میشود که بخواهیم بسرعت به نتیجه دلخواه برسیم.
وقتی برای خود اهداف غیرمعقول انتخاب کنیم، مسلما نمیتوانیم به آنها دست یابیم و خود را هر لحظه در خطر افسردگی و شکست قرار میدهیم.
البته میتوانیم اهداف والا و متعالی داشته باشیم، زیرا کسانی که بزرگ فکر میکنند میتوانند دست به کارهای بزرگ بزنند، اما باید این مقوله را از داشتن رویاهای غیرواقعی و توقعات بیجا از خود که نتیجهای جز شکست ندارد، کاملا جدا کرد.
توقع از دیگران
انسان اجتماعی است و نمیتواند دور از گروه و تنها زندگی کند. او برای موفق شدن به این تعامل نیازمند است. اما وقتی در کنار خانواده، دوستان و همکاران خود قرار میگیرد توقعاتی از آنها دارد یا متقابلا دیگران از او خواستههایی دارند. اما متاسفانه بیشتر مواقع بدون شناخت وارد رابطه و دوستی با دیگران میشویم و فقط توقع رفتارهای خوب و مناسب از آنها داریم. میخواهیم آنها به ما توجه کافی نشان دهند و وقتی به این خواست قلبی نمیرسیم، آزرده خاطر میشویم. حتی بعضی مواقع از دیگران توقع داریم بیش از حد لزوم برایمان وقت بگذارند.
این نوع تفکر گاهی ریشه در دوران کودکی مان دارد. زمانی که والدین از ما انتظاراتی داشتهاند که مجبور بودیم برای برآورده ساختن آنها بسیار تلاش کنیم تا آنجا که به فردی کمالگرا تبدیل شدهایم و به دلیل این ویژگی همین حد از دیگران متوقع هستیم.
یا برعکس گاهی اوقات خودمان سعی میکنیم نقش یک دوست خوب را بازی کنیم و مدام با دوستان و خانوادهمان در تماس هستیم تا اگر کمکی نیاز داشتند دردسترس باشیم. یا حتی ممکن است در محل کار، کارهای عقب مانده همکارانمان را انجام دهیم تا ثابت کنیم همکار خوبی هستیم.
در ارتباط با دیگران همیشه در شاد نگهداشتن آنها پیشقدم میشویم و وقتی چنین تلاش و توجهی از سوی آنها نسبت به خودمان نمیبینیم بسیار ناراحت و ناامید میشویم و وجودمان پر از خشم و تلخی میشود.
با خود فکر میکنیم با وقت گذاشتن برای دیگران خود را خسته میکنیم، اما دیگران در قبال ما چنین احساس مسئولیتی ندارند. میخواهیم همانقدر که برای دیگران وقت میگذاریم آنها نیز متقابلا همین کار را انجام دهند و وقتی خلاف این موضوع اتفاق میافتد، بسیار افسرده میشویم.
سرخوردگیهای ناشی از توقعات غیرواقعی از دیگران پیامدهایی منفی دارد و ممکن است حس دشمنی را در شما به وجود بیاورد و تصور کنید دیگران از شما سوءاستفاده میکنند و این احساس باعث ایجاد مشکلات بعدی بین شما و اطرافیانتان شده و روزبهروز زندگی برایتان سخت و سختتر شود.
در واقع توقعات بیجا و غیرواقعی داشتن نیز ما را دچار مشکل و ناامیدی میکند. گاهی اوقات به دنبال دوست کامل، حرفه کامل و زندگی کامل هستیم و وقتی این اتفاق نمیافتد از همه چیز ناامید و سرخورده میشویم.
حقیقت این است که توقعات بیش از حد داشتن از خود و دیگران ما را از تجربههای زیبای زندگی محروم میکند. اگر چنین روشی در زندگی دارید بهتر است روی رفتارتان تجدید نظر کنید و علاوه بر اینکه از شرایطتان توقع زیاد نداشته باشید، بلکه مراقب توقعاتتان از دیگران نیز باشید.
قرار نیست دیگران به تمام خواستههای شما پاسخ مثبت بدهند. با داشتن آگاهی مناسب از واقعیتهای زندگی خود و اطرافیانتان میتوانید روی زندگیتان کنترل صحیح و از دیگران توقع به جا و عاقلانه داشته باشید.
توقعات ممنوعه!
اگر میخواهید شاد باشید و از زندگیتان لذت ببرید این توقعات را از دیگران نداشته باشید:
از دیگران نخواهید عین شما رفتار کنند.
پیش از هر شروع رابطهای مطمئن باشید با کسی دوست میشوید که مانند شما خوش قلب است و در برابر رفتارهای محبتآمیزتان، رفتار مناسبی در پیش میگیرد تا در روابطتان احساس نکنید که فریب خوردهاید. اما به طور کلی ما نباید از دیگران انتظار داشته باشیم که رفتاری درست شبیه خودمان داشته باشند.
بیشتر مواقع مردم توقع ندارند خودمان را برای برآورده ساختن نیازهای آنها به زحمت اندازیم و در انتها چنین توقعی عینا از آنها داشته باشیم. این کار باعث میشود بی جهت خود را آزار داده تا آنجا که دچار اضطراب و نگرانی شویم و اطرافیان مان هم حتی دلیل این موضوع را تشخیص ندهند.
از دیگران توقع نداشته باشید تغییر کنند.
فکر نکنید که میتوانید دیگران را طبق خواست خود تغییر دهید. دوست داشتن کسانی که میشناسید ـ مانند اعضای خانواده ـ به معنای دوست داشتن آنها همانطور که هستند، است. سعی نکنید آنها را به دلخواه خود تغییر دهید چرا که در این صورت علاوه براینکه راه به جایی نمیبرید، بلکه باعث ناراحتی آنها نیز میشوید و به طور کلی تنها میمانید.
از دیگران توقع نداشته باشید، نظرشان را عوض نکنند.
گاهی اوقات عقاید مردم عوض میشود، بنابراین تصور نکنید که اطرافیانتان همیشه باید بر سر عقایدشان تا پایان عمر باقی بمانند. احتمال دارد موضوعی باعث شود که فردی نسبت به موضوعی خاص تغییر عقیده دهد و نباید او را از اینکه چرا دیگر مانند سابق نیست سرزنش کنید و از او دلخور شوید. این نوع توقع بجز اینکه باعث آزار خودتان شود هیچ فایدهای ندارد. اگر این تغییر آنقدر زیاد است که نمیتوانید پیامدهایش را تحمل کنید صرفا میتوانید در روابطتان تجدید نظر کنید.
توقع نداشته باشید دیگران به خاطر شما دست از کارهایشان بردارند.
شما تنها کسی نیستید که ممکن است گرفتار روزهای بد شود. معمولا در سختیها دوستان و اعضای خانواده کسانی هستند که میتوانید روی آنها حساب کنید، اما یادتان باشد از آنها سوءاستفاده نکنید. یاد بگیرید مراقب خود باشید. مستقل بودن بسیار مفید است. اگرچه مجبور نیستید تمام بار مشکلات زندگی را به تنهایی به دوش بکشید و هرگز از کسی کمک نخواهید ولی نباید آنها را در شرایطی قرار دهید که مجبور شوند کارهای مهم زندگیشان را به کناری گذاشته و فقط به مشکلات شما بپردازند.
در انتظارات خود تعادل ایجاد کنید و بدانید که تا چه حد از دیگران میتوان توقع داشت و در عین حال تقاضایتان را چه زمانی مطرح کنید. البته انجام دادن این کار بسیار سخت است، اما برای داشتن زندگی سالم و شادتر باید مراقب رفتارهایمان با دیگران باشیم.
انتظار نداشته باشید که دیگران همیشه با شما موافق باشند.
برخی از مردم دائم اعتراض دارند که چرا اطرافیانشان افکاری مشابه آنها ندارند و میخواهند همه را با خود موافق کنند. اما مسلما چنین اتفاقی نمیافتد، زیرا هرکس بنا به نوع زندگی و آموختههایش عقایدی دارد و هرگز نمیتوان اندیشههای دیگران را با خود یکی کرد. بنابراین دست از این کار بردارید تا کمتر دچار سرخوردگی و خشم غیرمنطقی شوید.
یاد بگیرید در قبال دیگران رفتارهای خودخواهانه از خود بروز ندهید. انسان حق دارد شاد زندگی کند و از لحظهلحظه آن لذت ببرد. پس با برخوردهای غیرمعقول زندگی را به کام خود تلخ نکنیم.
همانقدر که به خود احترام میگذارید از دیگران توقع احترام داشته باشید.
قدرت واقعی در روح و روان است نه در ماهیچهها و این قدرت با داشتن ایمان و اعتماد به وجود خود تامین میشود. پس از این لحظه به بعد تصمیم بگیرید هرگز از کسی مهر و محبت، احترام و توجه گدایی نکنید. در واقع تنها کسی که میتواند به شما کمک کند فقط خودتان هستید. اگرچه مهم است که نسبت به دیگران خوب و مهربان باشید، اما باید خودتان را هم دوست داشته باشید. با نداشتن چنین انتظاری از دیگران آزاد و رها و شاد زندگی خواهید کرد.
مردم بندرت مطابق میل ما رفتار میکنند و باید آنها را همانطور که هستند بپذیریم و در عین حال از خواستهای بیجا و غیرمعقول خود بپرهیزیم، زیرا مشکلات دقیقا از لحظهای که توقعات مان برآورده نشود، شروع میشود.
elitedaily.com / مترجم: نادیا زکالوند
جام جم سرا: به گفته متخصصان حوزه روانشناسی داشتن یک موقعیت مالی مناسب یا رسیدن به موفقیتهای چشمگیر در زندگی حس شادمانی را بر نمیانگیزند بلکه شادی به چشمانداز انسان از زندگی بستگی دارد که باید آن را در نحوه زندگی کردن جستوجو کنیم.
پیمان رحیمینژاد متخصص روانشناسی مثبت نگر در تعریف شادی میگوید: «زمانی که افراد به دنبال زندگی خوشایندی هستند، سعی میکنند نیازهایشان را ارضا و به چیزهای مورد علاقهشان دست پیدا کنند. این موضوع باعث ایجاد احساس و هیجان در انسانها میشود که ما در زندگی فردی خود به آن شادمانی میگوییم و با واژههایی مانند شادمانی، سرور، خوشی، خوشحالی و مسرت آن را هممعنا میدانیم. ارسطو عالیترین صفات و خصایص انسانی را شادمانی میداند این بدان معنا است که شادی لزوماً در لذتهای مادی گذرا خلاصه نمیشود بلکه شادمانی واقعی و پایدار در نزدیک شدن به هدف والای زیستن و آراسته شدن به خصلتها و توانمندیهای انسانی است به همین واسطه همه ما دوست داریم شاد باشیم حتی اگر به ظاهر آن را نپذیریم.»
راز شادمانی
فکر میکنید چه عاملی شما را شادتر میکند؟شاید یک یا چند تا از موارد زیر پاسخ شما باشد: داشتن یک رابطه خوب، اختیار و آزادی بیشتر در محیط کار، شغل بهتر، همسر مورد علاقه، جوانتر به نظر رسیدن، داشتن یک فرزند، موفقیت تحصیلی، پول بیشتر و... اگر پاسخهایتان شبیه موارد بالاست باید به شما بگویم که هیچ یک از اینها نمیتواند معنی شادمانی پایدار را برایتان رقم بزند این بدان معنی نیست که هدف یافتن شادمانی و شادی غیرواقعی است بلکه موضوع اصلی این است که در جایی اشتباه شادمانی را جستوجو میکنیم.
در تمام کشورها افراد در پاسخ به این سؤال که مهمترین خواسته شان در زندگی چیست؟ شادمانی را به عنوان مهمترین خواسته خود عنوان میکنند. همه دوست دارند راز شاد بودن را بدانند بنابراین همه ما به نوعی به دنبال شادی در زندگی هستیم پس اگر بخواهیم شادی را تعریف کنیم باید بگوییم که واژه شادمانی را میتوانیم به عنوان تجربه لذت، رضایت و بهزیستی همراه با این احساس که زندگی پرمعنا و ارزشمند است تعریف کنیم.
کن، دیوید و لیوبومرسکی به عنوان محققان سرشناس در زمینه شادمانی پس از سالها پژوهش و تحقیق عوامل تعیینکننده میزان شادمانی فرد را 50 درصد عوامل تغییر ناپذیر، 10درصد شرایط و 40درصد فعالیتهای ارادی معرفی کردهاند. طبق پژوهشهای به عمل آمده 50درصد از عواملی که در شادی نقش دارند ژنتیکی هستند این عوامل در پژوهشهای مختلفی که برگروههای دو قلوهای یکسان و غیر یکسان انجام شده بخوبی خود را نشان داده است. این بدان معناست که در میزان شادمانی عوامل ژنتیکی نقش مهمی را ایفا میکند.
10درصد از تفاوت شادمانی به تفاوت در شرایط زندگی یعنی ثروتمند یا فقیر، سالم یا بیمار، زیبا یا زشت، متأهل یا مطلقه یا غیره باشیم، مربوط میشود بدان معنا که اگر تمام حاضران و افراد در یک تئاتر را در یک شرایط مشابه مانند داشتن همسر، یک محل تولد و دردهای یکسان قرار دهیم تفاوت در میزان شادی آنها تنها 10درصد است.
همانطور که ملاحظه کردیم 40درصد عوامل باقی مانده به نحوه زندگی کردن شما برمیگردد گذشته از ژنها و شرایط زندگی رفتار ما و سبک زندگی ما در این گروه نهفته است بنابراین راز رسیدن به شادمانی نه در گرو تغییر ساختار ژنتیکی ما و نه در گرو تغییر شرایط است بلکه به فعالیتهای ارادی روزانه ما بستگی دارد بنابراین، این 40 درصد بیانگر استعدادی است که تحت کنترل ما است و ما میتوانیم با کارهایی که بهطور روزانه انجام میدهیم و موضوعاتی که به آنها فکر میکنیم میزان شادمانی را کمتر یا بیشتر کنیم.
رحیمینژاد عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی، رسیدن به شادی با استفاده از فعالیتهای ارادی روزمره را یک خبر فوقالعاده دانست و بیان داشت: «رسیدن به شادی بدان معناست که بیشتر به رفتارها و افکارمان دقت کنیم تا شادتر باشیم. افراد شاد ویژگیهای روشنی دارند. این ویژگیها در بین همه افراد وجود دارد آنها بخش زیادی از وقت شان را به خانوادهشان و برقراری روابط و لذت بردن از آنها اختصاص میدهند، آنها براحتی به خاطر تمام داشته هایشان قدردانی میکنند، اغلب در کمک کردن به اطرافیان پیشقدم میشوند و خوشبینی را در زندگی بهجد دنبال میکنند، به عبارتی این افراد منتظر اتفاقات مثبت هستند و برای رسیدن به آن تلاش میکنند. آنها لذتهای زندگی را درک کرده و سعی میکنند در زمان حال زندگی کنند. ورزش عادت هفتگی یا روزانهشان است حتی شادترین افراد نیز مضطرب و نگران میشوند اما میکوشند در رویارویی با چالشها به شکل متفاوتی رفتار کنند.»
باورهای اشتباه درباره شادی
مهم نیست در شادمانی و افسردگی کجا هستید باید یاد بگیریم برای داشتن یک زندگی شاد، باورهای اشتباه درباره موضوع شادی را بشناسیم، نخستین گام برای تجربه شادی شناخت باورهای غلط است. این باورها از گذشته با ما عجین و در میان دوستان و اقوام و اطرافیان ما رایج شده است.
سه مورد از مهمترین این باورها عبارتند از: باور به اینکه1: شادمانی باید پیدا شود. باور2: شادی به تغییر شرایط مان بستگی دارد. باور3: شما یا شادی را دارید یا ندارید.
باور شماره 1
نخستین باور اشتباه درباره شادمانی این است که فکر میکنیم شادی را باید پیدا کنیم چون فکر میکنیم شادی جایی دور از دسترس ما قرار دارد و ما خود را باید به آنجا یا آن مکان برسانیم به شرطی که همه چیز خوب پیش برود مثلاً با عشق واقعیمان ازدواج کنیم، شغل رؤیایی مان را صاحب شویم یا خانهای مجلل بخریم. وقتتان را با انتظار کشیدن هدر ندهید اگر امروز شاد نیستید باید بدانید که دلیل این موضوع به نداشتن کنترل در زندگیتان برمیگردد پس باید کنترل امور را در دست بگیرید و خودتان وارد عمل شوید تا بتوانید فردایی شادتر را برای خود بسازید. اگر بخواهیم 40 درصد شادمانی را در زندگیمان داشته باشیم که مربوط به فعالیتهای ارادی مااست باید بدانیم که نیاز داریم استراتژیهای درستی برای بالا بردن کیفیت زندگی مان داشته باشیم.
یکی دیگر از باورهای اشتباه این است که اگر شرایط مان تا حدودی تغییر کند زندگیمان نیز تغییر کرده و شادتر خواهیم بود این یک تله فکری است و اینگونه میتوان آن را توصیف کرد «من انسان شادی میشوم اگر...» یا (من فقط هنگامی شادتر خواهم بود که...) بیشتر ما چنین طرز فکری داریم و فکر میکنیم شادمانی گذشته مان درگرو شرایطی بوده که هرگز نمیتوانیم آن را دوباره به دست بیاوریم مطمئناً این شرایط به زمانی بر میگردد که ما خیلی آماده نبودیم بنابراین باید این را بدانیم عوامل شادی در گذشته و آینده ما همواره هست این ما هستیم که باید از آنها بخوبی بهره ببریم. در پژوهشها نیز اثبات شده است که تغییر در شرایط هر اندازه هم مثبت باشد تأثیر ناچیزی بر بهزیستیمان خواهد داشت.
باور شماره 3
شما شادی را یا دارید یا ندارید این باور که ما افرادی شاد یا غمگین متولد میشویم، بسیار فراگیر است بسیاری از ما بویژه آنهایی که خیلی شاد نیستند باور داریم که ناراحتیمان ژنتیکی است و در مورد آن کاری از دستمان برنمیآید. اما تحقیقات دانشمندان اثبات کرده است که ما میتوانیم بر عوامل ژنتیکی غلبه کنیم. یکی از بزرگترین اشتباهات ما در تلاش برای شاد کردن این است که بسیاری از ما با امیدی واهی و اشتباه بر تغییر شرایط تمرکز میکنیم و انتظار داریم این تغییرات شادمانی را برایمان به ارمغان بیاورد. متأسفانه این افراد با رسیدن به این خواستهها تنها شادمانی زودگذری را تجربه میکنند.
روانشناسان علت کم اهمیت بودن تغییر شرایط زندگی مانند فارغالتحصیل شدن، داشتن یک شغل پر درآمد، داشتن خانه زیبا یا اتومبیل گرانقیمت را در پدیدهای جالب و مؤثر به نام «سازگاری لذت باورانه» میدانند بدین معنا که انسانها در سازگار شدن با تغییرات احساسی یا فیزیولوژیکی بسیار ماهر هستند یعنی اینکه وقتی از محیطی با هوای سرد وارد محیطی با هوای گرم میشویم ابتدا ممکن است گرما دلچسب باشد اما بلافاصله به آن گرما عادت میکنیم حتی ممکن است برایمان عذاب آور باشد. هنگامی که با این پدیده مواجه میشویم مانند این است که بوی عطر ملایمی در اتاق تان پخش میشود ابتدا توجه شما را به خود جلب میکند اما آن تا زمانی است که اتاق را ترک نکردهاید.
این تجربهها سازگاری فیزیولوژیکی یا احساسی، تغییراتی مانند جابهجایی محل زندگی، ازدواج، تغییرات شغلی و... برای مدتی شما را شاد میکند اما این دوران برای شما بسیار کوتاه خواهد بود.
«سنجی لیو بومرسکی» به عنوان یکی از روانشناسان مثبت نگر موفق دنیا سازگاری لذت باورانه را یک اتفاق مثبت در نظر میگیرد و میگوید:«انسانها به دلیل داشتن این حس سازگاری بسیار خوش شانس هستند زیرا میتوانند با همین سرعت به اتفاقهای تلخ و ناگوار نیز عادت کنند اما سازگاری لذت باورانه باعث اتفاقات بد هم میشود بدین معنا که پس از یک اتفاق مثبت یا پیشرفت بزرگ در زندگی حس شادمانی و رضایت ما تبدیل به یک عادت میشود.»
تحقیقات نشان میدهد ما این توانایی را داریم که پس از بیماری یا تصادف بخش زیادی از حس شادمانیمان را به دست بیاوریم پس نتیجه میگیریم شرایط زندگی، 10درصد شادی ما را به وجود میآورد، ویژگیهای ژنتیکی 50درصد از شادی ما را به همراه خواهد داشت اما مؤلفه کلیدی در زمینه 40 درصدی است که عواملی مانند شرایط زندگی و ویژگیهای زندگی را تحت تأثیر قرار میدهد و آنها عوامل ارادی زندگی ما هستند.
شادی و افزایش احساس تعلق سازمانی
رحیمینژاد متخصص حوزه روانشناسی مثبت نگر نقش شادی را همچنین در افزایش بهرهوری و عملکرد کارکنان مهم دانسته و اظهار میدارد: «از زمانی که روانشناسی مثبتنگر به عنوان یک جریان انقلابی در روانشناسی با حضور «مارتین سلیگمن» استاد دانشگاه پنسیلوانیا و پدر روانشناسی مثبت نگر در سال 1998 معرفی شد پژوهشگران علاقهمند به روانشناسی مثبت نگر در زمینههای مختلف دست به کار شدند. سهم زیادی از این پژوهشها در دنیای روانشناسی رقم خورد. بخشی دیگر در دنیای مدیریت خود را نشان داد بدین معنا که ما زمان زیادی را در زندگیمان صرف کار میکنیم پس داشتن یک محیط کاری شاد و مثبت نقش مهمی در بهرهوری فردی و سازمانی دارد. متخصصان روانشناسی مثبت نگر در حیطه سازمانها مفهومی تحت عنوان رفتار سازمانی مثبت را معرفی کردهاند.
رفتار سازمانی مثبت بر جنبههای مثبت و نقاط قوت افراد در محیط کار تمرکز دارد. در رفتار سازمانی مثبت مؤلفه بسیار مهمی به نام سرمایه روانشناختی وجود دارد. در پژوهشهایی که در دنیا و در ایران توسط روانشناسان صنعتی و سازمانی انجام شده است به این نتیجه رسیدهایم که سرمایه روانشناختی نقش مهمی در بهرهوری نیروی انسانی و افزایش عملکرد کارکنان و افزایش احساس تعلق و تعهد سازمانی را ایفا میکند.
سرمایه روانشناختی شامل چهار عنصر اساسی خودکارآمدی، خوشبینی، امیدواری و تابآوری است. افراد یا سازمانهایی که تلاش میکنند علاوه بر برنامههای مدیریتیشان برای کارکنان خود برنامههای خاصی را دنبال کنند، سرمایه روانشناختی نقش مهمی را در این زمینه ایفا میکند.
در پژوهشهایی که در ایران نیز انجام دادهایم ثابت شده است که مدیران حمایتگر و اخلاقگرا و تحول خواه در توسعه مؤلفههای روانشناسی مثبت یا رفتار سازمانی مثبت نقش پر رنگ تری را ایفا میکنند.»
امروزه از سرمایه روانشناختی به عنوان یک مزیت رقابتی در شرکتهای موفق نام میبرند پس اگر میخواهیم سازمان شادی را داشته باشیم نخستین گام تغییر سبک مدیریت از مدیریتهای خودمحورانه و ستمگرانه و تک بعدی به سبکهای مدیریت اخلاقی، حمایتی، خدمتگزار، تحولگرا و مشارکت جویانه است. در گام دوم فرهنگ سازمان را باید با استفاده از سمبلها، پیامها و ایجاد جو مثبت در سازمان به سمت مثبت نگری و شادمانی سوق دهیم و در گام سوم ارزشهای سازمانی را به سمت مثبت نگری مانند قدردانی، صمیمیت، تواضع، همدلی، خلاقیت، سپاسگزاری، امیدواری، روحیه تلاش گری و... سوق دهیم. (فریبا خاناحمدی/ایران)