این مطالعه بر روی دوقلوهای انجام شد که یکی از جفت ها بیش از دیگری فعالیت فیزیکی داشت و مشخص شد افزایش حجم فعالیت فیزیکی ارتباطی با افزایش فواید محافظت کننده مغز ندارد. بلکه مشخص شد صرفا داشتن فعالیت فیزیکی ملایم و متعادل می تواند برای حفاظت از مغز فایده داشته باشد و فقط افرادی که اصلا فعالیتی ندارند در معرض ریسک بالای اختلال شناختی قرار دارند.
همچنین فاکتورهای پرریسک عروقی نظیر فشارخون بالا، کلسترول بالا، چاقی، دیابت، و عدم ورزش با ریسک دمانس یا زوال عقل مرتبط هستند.
مهر
1- تأثیر طرح پارچه:
الف) پارچه های راه راه:
ب) پارچه های خالدار:
ج) پارچه های گلدار:
د) پارچه های چهارخانه:
2- تأثیر جنس پارچه:
الف) پارچه های چسبان:
ب) پارچه های آهاردار:
ج) پارچه های ضخیم و ناصاف:
3ـ تأثیر برش لباس:
الف) برش های عمودی:
ب)برش های افقی:
ج) برش های مایل:
د) برش های منحنی و شکسته:
4- تأثیر رنگ پارچه:
الف) رنگ های گرم و سرد:
ب) رنگ های تیره:
ج) پارچه های یکرنگ:
د) پارچه های براق و تأثیر آن بر روی لباس:
ه) پارچه های براق و تأثیر آن بر روی رنگ پوست:
و) نسبت رنگ سفید و سیاه:
پارچه هایی با ارزش ها و شدت های رنگی متفاوت:
بازیهایی برای تحریکِ احساس و تقویت نیروی تمرکز
نیاز به تماس بدنی، از بدو تولد در هر انسانی به شدت دیده میشود. چنانچه کودک تماس بدنی کمی داشته باشد، نمیتواند زنده بماند. اهمیت آن به اندازهی آب و غذاست. تماسِ بدنی، غذای روح و روان اسـت؛ وسیلهای ارتباطی اسـت که با آن بدون نیاز به کلمهای، عشق، علاقه، پذیرش و موافقت بیان میشود. امّا متأسفانه در اکثر اوقات برقراری تماسهای بدنی با خواهشهای جنسی یکسان دانسته میشود. هر چند شاید این نتیجه از آن حاصل میشود، امّا این تصور هیچ ارتباطی به دوران کودکی ندارد. میل به تماس بدنی برای کودک، به معنای میل به تأثیر، آرامش و نزدیکی اسـت. در نظر گرفتن زمان برای خود، مراعات کردن متقابل و احترام به یکدیگر. برقراری تماس بدنی بدون ترس و وحشت و اعتماد به یکدیگر، جنبههای مهمی هستند که باید در کودکستانها به منظور پرورش اراده و تماس بدنی تقویت شوند. کودکی که بدون تماس بدنی بزرگ میشود، در تماس خود با دیگران با کمبودی مواجه اسـت و پرورش همه جانبهاش پیش از هر چیز در زمینهی حس جنبشی- لامسهای، دچار اختلال میشود. خطر اینکه فرد در روابط انسانی، برای مثال در گزینش همسرِ آینده خود دچار مشکلاتی شود، خیلی بزرگ اسـت. بنابراین، باید تماس بدنی محتاطانه، همدلانه و محدود نیز در کودکستانها مورد توجه قرار گیرد. بسیاری از بازیهای شناختِ بدن تماس بدنی را با خود دارند و به کودک کمک میکنند که با احساسِ خود پرورش یابد.هدف:
حواسِ کودکان برانگیخته میشود و برای انجام پیشنهاد تنظیم شده پذیراتر میگردد.مرکز ثقل:
تقویت حسِ جنبشی- لامسهای، بینایی، شنوایی و بویایی، همچنین تقویتِ رفتار حرکتی، استعداد زبانی و اعتماد به نفسشلوغی دانههاى برف
هدف:
توجه به نشانهها و مراعات دیگرانصف گردان
هدف:
هماهنگی با دیگران؛ انجام دادن تماسهای بدنیشلوغی دستها
هدف:
تمرین برخورد با تازهها؛ تقویتِ اعتماد به نفسبطری گرم
هدف:
انجام دادن تماسهای بدنی، با استراحت خستگی را برطرف کردن، اعتماد فراوان به یکدیگر کردن؛ به چیزهای نو پرداختن.رقاصک
هدف:
انجام دادن تماسهای بدنی، به دیگران اعتماد کردن، به ناشناختهها پرداختنخرسهای خُرناس کش
هدف:
تقویتِ حس بینایی، تمرین مراعاتِ دیگران، تقویتِ نیروی تمرکز و حس کنجکاوی، آموزش رفتار حرکتی.لمس کردن دستها
هدف:
انجام دادن تماس بدنی، تقویتِ حس لامسه.ماساژ دستها
هدف:
آموزش ساده حس لامسه، گردآوریِ تجربههای نو، کاهشِ ترس، تقویتِ اعتماد به نفس.لمس اشیا
هدف:
تقویتِ حس لامسه، کاهش نگرانی و ترس، تقویتِ اعتماد به نفس در برخورد با مسائل تازه.روغنمالی یا فرچهکشی
هدف:
تقویت حس لامسه، تمرین برخورد با تازهها، ایجاد اعتماد به نفس و کاهش ترسهای ناشی از تماس با دیگران.دایره جادویی
هدف:
تقویتِ حس لامسه؛ کاهش ترسهای ناشی از تماس با دیگران؛ تقویت ارتباطهای اجتماعیضربهی سبک
هدف:
تقویتِ حس لامسه؛ ایجاد اعتماد به نفس؛ کاهش ترسهای ناشی از لمس کردن؛ تقویت ارتباطهای اجتماعی.ماساژ سر
هدف:
تقویت حس لامسه؛ ایجاد اعتماد به نفس؛ کاهش ترسهای ناشی از لمس کردن؛ تقویت ارتباطهای اجتماعی.تماس و شناخت بدن
شن زرد و نرم
هدف
تقویت رفتار حرکتی ریز و درشت، ایجاد حساسیّت برای حواس، تقویتِ حس لامسه، تقویتِ آمادگی تماس، ایجاد اعتماد به نفسآغاز
تجمّع
بچّهها لباس شنا پوشیده و به محل بازی میروند. در آنجا رو به خورشید میایستند، دستهایشان را از هر دو طرف دراز میکنند، چشمها را میبندند، نفس عمیق میکشند و گرمای خورشید را پذیرا میشوند.آزاد کردن
بچّهها با تکان دادن بدن، پا به زمین کوبیدن یا لگد کردن زمین، خود را از فشارهای روزانه آزاد و انرژیشان را تخلیه میکنند. سپس به طرفِ آفتاب برمیگردند، دستها را از دو طرف دراز میکنند، نفس عمیق میکشند و بار دیگر خود را از گرما پر میکنند.احوالپرسی
بچّهها به طرف یکدیگر میروند، دست میدهند و با هم احوالپرسی میکنند.شناختِ شن
بچّهها روی شنها راه میروند. در آنجا میتوانند در یک فاز آزمایشی بلند، شنها را لمس، بو و حس کنند. این بازی را میتوان دو نفری یا تک نفری انجام داد.بازیهای دو نفره
بچّهها، دو نفری در داخل شنها دراز میکشند. شنهای خشک را به بدن یکدیگر میمالند و با شن، بدن دیگری را نوازش میکنند. سپس شنها را با آب خیس میکنند و بچّهها ماساژ و نوازش را دوباره شروع میکنند. در ضمن کار، میتوانند احساسات خود را به دیگری بگویند.بازیهای تیمی
چند نفر از بچّهها، یک نفر را در شنِ خشک یا نمور چال میکنند. این بازی گروهی را میتوان با توجه به میل بچّهها، چندین بار تکرار کرد.مبادله شناخت
بچّهها دایرهوار روی شنها مینشینند و میتوانند احساسات، شناختها و تجربههای خود را به دیگران بگویند.سفری رؤیای «تختخواب شنی»
بچّهها روی شنها دراز میکشند، چشمها را میبندند، به صدای محیط اطراف خود به دقت گوش میدهند و خود را برای چنین «سفری» آماده میکنند.پایان
بچّهها میتوانند خاکبازی کنند، خانهسازی کنند، چاله بکنند و ... در پایان، با شیلنگ به روی بچّهها آب میپاشند.شناخت بدن: تپه مورچهها
هدف
تقویت تماس اجتماعی، حس لامسه و حس کنجکاوی، بهبود حس کردن بدن و رفتار حرکتیآغاز:
قلم جادویی
بچّهها با لباسهای ورزشی سبک، روی پتوها مینشینند. هر کدام یک برگ کاغذ دریافت میکنند. با یک مداد جادویی (انگشت خود) میتوانند همه آنچه را که در این لحظه منفی میدانند؛ با دستخطی جادویی روی این برگهها بنویسند. سپس برگهها را در قابلمه میگذارند و میسوزانند.احوالپرسی
یکی از بچّهها میایستد یا به طرف فرد دیگر میرود. به او حرف دلنشینی را میگوید و دست نوازش بر سرش میکشد. نفر مقابل نیز به همین صورت با او احوالپرسی میکند و تا آخر. در پایان، به یکدیگر دست میدهند و به همدیگر «صبح بخیر» میگویند.بازیهای تنفسی
- بچّهها روی پتوها دراز میکشند، عمیق و یکنواخت نفس میکشند. با صدای زنگ، نفس را نگه میدارند و با صدای دوبارهی آن، نفس را بیرون میدهند (تمرین را چند بار تکرار میکنند).داستان شعرگونه «مورچه پُرکار» (چیستان)
بچّهها بر روی پتو نشسته و به متن زیر گوش میدهند:داستان حرکت
مربّی، یک حلقه لاستیکی را در اتاق میگذارد و نخهای پشمی را پخش میکند. سپس از بچّهها میخواهد به داستان زیر با دقت گوش بدهند و حرکتهای گفته شده را تقلید کنند.پیشنهادهایی برای شُل کردن
بچّههایی که مربی آنها را با پرلمس میکند، خود را از تپه مورچهها آزاد میکنند و میتوانند با دراز کردن دست و پا، کش و قوس رفتن، جفت پا پریدن، دویدن، راه رفتن و کارهای دیگر، بدنشان را شُل کنند.گفتگو: داستان مورچه و حرکت، چه چیزی به ما میآموزد؟
مضمونهای ممکن: همه جانوران دوست دارند به آنها توجه شود. کوچکترین جانوران نیز آفریده خداوند هستند و وظیفهای بر روی زمین دارند. جثهی جانور، بیانگر توان و نیروی آن نیست. جانوران کوچک نیز کارهای زیادی میتوانند انجام دهند، فقط اگر بخواهند.پایان «بازی پوشاندن»
یکی از نفرات روی پتو دراز میکشد. نفرات دیگر دستهایشان را آرام روی اعضای بدن او دراز کشیده میگذارند (سر، شانه، کمر، پا، ران، بازو). بدین ترتیب، بچّه دراز کشیده را برای چند دقیقه میپوشانند. بچهی دراز کشیده، خود تعیین میکند که چه وضعیتی باید داشته باشد.تذکر
مربّی میتواند دو گروه درست کند تا بتوان هر بچّه را برای مدت طولانیتری پوشاند. آنهایی که مایل نیستند پوشانده شوند، نقش پوشاننده را بازی میکنند. بچّهها با کمک این پوشش خوشایند، با گرما و احساس امنیت آشنا میشوند.تماس بدنی و شناخت بدن: جزیره پروانهها
هدف
تقویتِ تماس اجتماعی، تقویت حس کردن بدن، شناخت فضا، بهبود رفتار حرکتیآغاز
بچّهها لباسهای ورزشی سبک میپوشند، بر روی زیرانداز مینشینند و دست یکدیگر را میگیرند. هر نفر ترانهای را برای خود زمزمه میکند.بازی احوالپرسی
یک نفر از بچّهها از قوطی یک گل سینه بر میدارد، به طرف نفر دیگر میرود و گفته دلنشینی به او میگوید و گل سینه را به وی هدیه میدهد. بازی تا زمانی ادامه مییابد که همه بچّهها گل سینه داشته باشند.رها کردن
بچّهها برمیخیزند، آزادانه در اتاق حرکت میکنند، راه میروند، جفت پا میپرند، خود را تکان میدهند و هر آنچه را که به آنها فشار میآورد، لگد میکنند. چنانچه خود را آزاد و رها احساس کردند، دوباره بر روی حصیر مینشینند.پرواز پروانه (با همراهی فلوت)
- بچّهها به دقت به پروانه خود نگاه میکنند. هر کس که مایل باشد، میتواند همانند پروانهای در اتاق «پرواز کند.» با پایان یافتن موسیقی، همگی دوباره به سر جایشان «پرواز میکنند».بازیهای تنفسی و بازیهای صدا
- بچهها نقش بادی را بازی میکنند که قرار اسـت پروانهها را با خود به هوا ببرد. به همین منظور، با بینی نفس عمیق میکشند و با دهان غنچه کرده، نفس را دوباره بیرون میدهند. این بازی، چندین بار تکرار میشود.بازیهای تماسی (با همراهی فلوت)
- بچّهها دو به دو قسمتهای بدون لباسِ بدنِ یکدیگر را با پَر نوازش میکنند. هر کس که بخواهد، میتواند بالاتنه یا پاهای خود را لخت کند.جزیره پروانهها (با همراهی فلوت)
بچّهها، چهارزانو بر روی حصیر خود مینشینند و برای مدتی به گل سینهشان نگاه میکنند. آن را به کناری میگذارند، چشمها را میبندند و آرام و یکنواخت تنفس میکنند.پیشنهادهای پایانی:
پیشنهاد برای «شُل کردن بدن، رقص پروانههای رنگارنگ»پیشنهاد ساخت «گلزار پروانهها»
(همراهی فلوت با رقص)چینیان گفتند ما نقاش تر *** رومیان گفتند ما را کر و فر
گفت سلطان امتحان خواهم درین *** کز شماها کیست در دعوی گزین
چینها پیشنهاد کردند که سلطان به هر کدام خانهای بدهد تا هر یک در آن به هنرنمایی مشغول شود. به دستور سلطان به هریک خانهای داده شد. این دو خانه به گونهای بود که درهای آن مقابل یکدیگر قرار داشت.
چینیان گفتند یک خانه به ما *** خاصه بسپارید و یک آن شما
بود دو خانه مقابل در به در *** آن یکی چینی ستد رومی دگر
چینها انواع رنگها را از سلطان خواستند و سلطان نیز از خزانه خود به آنها هرآنچه را که میخواستند داد، اما رومیان از سلطان هیچ نخواستند و تنها به کار زدودن رنگها و صیقلی کردن دیوارها پرداختند.
چینیان صدرنگ از شه خواستند *** شه خزینه باز کرد آن تا ستند
هر صباحی از خزانه رنگها *** چینیان را راتبه بود و عطا
رومیان گفتند نی نقش و نه رنگ *** در خور آید کار را جز دفع زنگ
در فرو بستند و صیقل میزدند*** همچو گردون ساده و صافی شدند
پس از آنکه کار تمام شد، پادشاه دستور داد تا درها را بگشایند. چون درها باز شد نقش و نگاری که در نگار خانه چینیان بود بهتر و روشنتر بر دیوارهای صیقلی شده رومیان افتاد و سرانجام آنها پیروز شدند.
عکس آن تصویر و آن کردارها *** زد بر این صافی شده دیوارها
هرچه آنجا بود اینجا به نمونه *** دیده را از دیدهخانه میربود
در این داستان منظور از چینیها، اهل علماند و منظور از رومیها، عرفان هستند.
رومیان آن صوفیانند ای پسر *** بی زتکرار و کتاب و بی هنر
لیک صیقل کردهاند آن سینهها *** پاک ز آز و بخل و حرص و کینهها
اهل صیقل رستهاند از بو و رنگ *** هر دمی بینند خوبی بیدرنگ
نقش و قشر علم را بگذاشتند *** رایت عینالیقین افراشتند
منبع مقاله :
نصری، عبدالله؛ (1394)، انسانشناسی در قرآن، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ نهم
هر کس کتاب معروف و جاودانی کزنوفون سردار و مورّخ و نویسندهی یونانی را که موسوم به کیروپِد است خوانده ادامه ...
نگاهی به زندگانی فردوسیسخنپرداز بزرگی که داستان ملی و تاریخ ایران را بر حسب روایات بومی کاملاً به رشتهی نظم کشید فردوسی طوسی ادامه ...
شاهنامههای فارسیاسم این شاهنامه و مؤلّف آن فعلاً فقط از یک مأخذ برای ما معلوم است و آن کتاب الآثار الباقیه تألیف ابوریحان ادامه ...
پیشروان فردوسیداستانسرائی منظوم ظاهراً از عهد قدیم طرف میل وهوس ایرانیان بوده. در شمارهی گذشته (صفحهی 12، ستون 1، ادامه ...
سرچشمههای شاهنامهیک کتاب مهمّ در اواخر دورهی ساسانیان تألیف شده که هم توان گفت مهمّترین کتب باقیه از آن دوره بوده و هم ادامه ...
داستان ملّی ایرانشاهنامه عبارت است از داستانها و افسانههای ملّی ایران یعنی همهی قصّهها و اساطیری که از قدیم سینه به ادامه ...
شاهنامهی ابوشکور بلخیپیش از دقیقی که شاید در حدود سنهی 370 وفات یافته و حتّی شاید پیش از عهد ابوالمؤیّد بلخی که ظاهراً خیلی ادامه ...
شاهنامهی دقیقیکشف تاریخ صحیح زمان زندگی دقیقی کمک مهمّی به کشف تاریخ حقیق زمان فردوسی و نظم شاهنامهی وی میتواند بکند ادامه ...
ابوالمؤیّد بلخی و شاهنامهبنا به روایت کتاب قابوسنامه تألیفات عنصرالمعالی کیکاوس بن اسکندر بن قابوس بن وشمگیر که در سنهی 475 ادامه ...
خبرگزاری آریا -
بسیاری از ما بدون اینکه به خواسته واقعی خود از زندگی واقف باشیم، عمر خود را می گذرانیم. اغلب ما بر حسب عادت و یا آنچه از بچگی آموخته ایم به کارهایی مشغول هستیم بدون آنکه آن ها را مورد پرسش قرار دهیم و یا شک کنیم که این تصمیمات برای ما مناسب است یا خیر. به همین دلیل بسیاری از ما اینچنین زندگی نه چندان خوشایندی را پشت سر می گذاریم. فهمیدن خواسته واقعی ما از زندگی کار آسانی نیست، یک شبه صورت نمی گیرد و به زمان و تلاش زیادی نیاز دارد. در اینجا راهکار هایی را می خوانید که می تواند در این راستا به کارتان آید.
1. گذشته را رها کنید
پیش از فکر کردن در مورد خواسته های خود از زندگی، گذشته و افسوس را رها کنید. بپذیرید که هیچ معجزه ای نمی تواند اشتباهات گذشته را تغییر دهد. توجه خود را به «حال» و آینده نزدیک معطوف کنید و اینچنین زندگی خود را به پیش ببرید.
2. خواسته و نیاز واقعی خود را بشناسید.
ببینید برای خوشحال بودن در زندگیتان به چه چیزی نیاز دارید. بله، این یک کار سخت است که زمان زیادی از شما می گیرد. فکر کنید چه چیزهایی برای شما اهمیت بیشتری دارند؟ عشق، خانواده، یا وضعیت مالی. زمانی که پاسخ این پرسش ها را فهمیدید، فهمیدن آنچه برای یک زندگی ایده آل لازم دارید آسان تر می شود.
3. چه چیزهایی باعث خوشحالیتان می شود
آیا می دانید چه چیزهایی شما را از ته دل خوشحال می کند؟ روزانه چند دقیقه به این موضوع فکر کنید و به کارهایی که دوست می دارید و به شما انرژی می دهد. بعد از پی بردن به این موارد، فهمیدن خواسته های زندگی برایتان آسان تر است. اگر اندیشیدن به شغل، شما را ناراحت و نگران می کند، وقتش است در مورد شغل یا اهدافتان تجدید نظر کنید.
4. در 5 سال آینده چه وضعیتی خواهید داشت؟
آیا تابحال وضعیت 5 سال بعدتان را تجسم کرده اید؟ شاید تجسم خود در آینده دشوار باشد، اما به شما کمک می کند بفهمید از زندگی چه می خواهید. فکر کنید به چه هدف هایی می خواهید برسید و چه مهارتهایی را در خود تقویت کنید. هر گاه پاسخ این پرسش ها را دانستید برای دستیابی به اهدافتان برنامه ریزی کنید.
5. یک سرگرمی را دنبال کنید
یک شیوه ثمربخش برای فهمیدن خواسته های واقعی زندگی، تجربه و دنبال کردن سرگرمی های مختلف و جدید است. شاید از نتیجه آن شگفت زده شوید و چیزهایی ببینید که تابحال در مورد خود نمی دانستید، و بدین طریق در مورد اولویت ها و اهدافتان تجدید نظر کنید.
6. چه چیزهایی را واقعا دوست ندارید؟
فهمیدن آنچه شما را آزرده خاطر می کند و آنچه برای زندگی خود نمی خواهید و مجبور نیستید در زندگی تان انجام دهید. پیشنهاد می کنم فهرستی از چیزهایی که از آن بیزار هستید تهیه کنید.این لیست به شما کمک می کند تا بفهمید برای شادتر بودن چه باید بکنید. شاید شغل کنونی خود را دوست ندارید یا شاید بهترین دوستتان در واقعیت بهترین دوست شما نیست. در هر صورت تلاش در راستای بهبود زندگی خود را از امروز آغاز کنید. گذشته از تمام اینها، زندگی شما کوتاهتر از آن است که وقتتان را با چیزهایی که دوست ندارید بگذرانید.
7. مشورت و راهنمایی بگیرید
اگر از راهکارهای قبلی خسته شدید و باز هم نمی توانید خواسته های خود را شناسایی کنید، توصیه می کنیم با کسی صحبت کنید (یکی از والدین یا اعضای خانواده، دوست، یا شاید یک مشاور یا روانکاو). بد نیست هر از گاهی نصیحت و راهنمایی بگیریم. دوست شما شاید نکاتی را بگوید که شما هیچگاه به آن توجه نکرده اید و از آن طریق بتوانید با هدف های زندگی تان آشنا شوید.
امیدواریم این راهنمایی ها به شما کمک کند تا اهداف و برنامه های زندگی خود را بشناسید. زندگی چندان آسان نیست و باید همیشه آماده باشید تا با چالش های جدید روبرو شده و موفق تر شوید. اگر راهکارهای دیگری به ذهنتان می رسد کامنت بگذارید.
منبع:برترین ها
نتایج مسابقه اینترنتی «قاری جهانی قدس» در فلسطین شب گذشته، 30 آذرماه، اعلام شد.
بخش قرآن تبیان
تبیان به نقل از گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) به نقل از خبرگزاری قدس نت، شبکه ماهواره ای «هنا القدس» فلسطین برگزار کننده مسابقه بود و این رقابت قرآنی 31 مردادماه از طریق رسانه های مجازی به صورت اینترنتی آغاز شد.
380 نفر در این رقابت شرکت کردند و کمیته داوری تلاوت های ارسالی آنان را بررسی و در پایان پنج نفر را به عنوان قاریان حائز رتبه های اول تا پنجم اعلام کرد.
قاریانی از فلسطین، مصر، مراکش، الجزایر، سوریه، اردن، لبنان، یمن، بنگلادش، عراق، سومالی، افغانستان، بحرین، عربستان، کانادا، آمریکا، کنیا و پاکستان در این مسابقه شرکت کردند.
در این رقابت 10 نفر به عنوان قاریان برتر در مرحله نهایی با یکدیگر رقابت کردند.
در این مسابقات بلال غازی از مصر اول شد و محمد مجاهد از بحرین، یوسف معاطی از مصر، عمر الزهوری از سوریه و عارف العشی از فلسطین به ترتیب مقام دوم تا پنجم را کسب و جوایزی نقدی از 3 هزار دلار(نفر اول) تا هزار دلار(نفر پنجم) دریافت کردند.
محمود عبدالرحمن از مصر، محمود حسن از سومالی، فواد ادریسی از الجزایر، محمد حسین از کانادا و عدنان ابوحمیده از مراکش نیز در مقام ششم تا دهم مورد تشویق قرار گرفتند.
عوامل درونی شبههگری و نیز عوامل بیرونی ابتلای به آن بخشی از شخصیت شبههگر را تشکیل میدهد. عوامل درونی به سه دستهی شناختی، انگیزشی و رفتاری تقسیم میشود. وجود این عوامل سبب شکلگیری شبهه در ذهن میشود و آن را مستعد پذیرش شبهه میگرداند؛ همچنین زمینه استقبال از شبهه یا حمل و اشاعه آن را فراهم میکند.
بامداد – امام على علیه السلام درباره آثار بعثت پیامبر خدا و الفت و اتّحادى که به برکت ایشان در میان امّت اسلامى ایجاد شد ، مى فرماید : «پس، آنان فرمان رواى جهانیان، و سلاطین در گوشه و کنار زمین ها گشتند و بر کسانى که در گذشته حاکم بودند، حکومت یافتند.»
در قرآن کریم، کلمه «سماء» هم به صورت مفرد و هم جمع آمده است و شماره آسمان ها هفت عدد ذکر شده است؛ امّا کلمه «أرض» در تمام موارد به صورت مفرد به کار رفته و موردى که مى تواند اشاره به تعداد آن باشد ، این آیه است : « اللَّهُ الَّذِى خَلَقَ سَبْعَ سَمَ وَ تٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ .(طلاق / آیه ۲) خداوند آن کسى است که هفت آسمان را آفرید و زمین را به همان سان» . یعنی همان گونه که آسمان ها «هفتگانه» اند زمین ها نیز هفتگانه مى باشند، و این تنها آیه اى از قرآن مجید است که اشاره به زمین هاى هفت گانه مى کند. مرحوم علامه طباطبایی ره، می فرماید: «از ظاهر جمله “وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ” بر مى آید که مراد از “مثل” مثلیت عددى است؛ یعنى همان طور که آسمان هفت تا است، زمین هم مثل آن، هفت تا است».
زمین های هفت گانه در کلمات مولای متقیان نیز به مناسبت هایی آورده شده است؛ به عنوان مثال، آن جا که امام علی علیه السلام عظمت خلقت خداوند و ایمان خویش را در این جملات خلاصه می کند و می فرماید: «وَاللّه ِ لَو اُعطیتُ الأَقالیمَ السَّبعَةَ بِما تَحتَ أفلاکِها ، عَلى أن أعصِیَ اللّه َ فی نَملَةٍ أسلُبُها جُلبَ شَعیرَةٍ ما فَعَلتُهُ. به خدا سوگند، اگر هفت اقلیم با آنچه در زیر افلاک آنهاست، به من داده شود تا [در مقابل آن] با گرفتن پوست دانه جوى از مورچه اى خدا را معصیت کنم، این کار را نخواهم کرد.»
منظور از زمین هاى هفت گانه اقلیم ها و قسمت هاى هفت گانه روى زمین است، که علماى جغرافى قدیم، بسیط زمین را به هفت قسمت (و یا قاره) تقسیم کرده اند این چند وجه وجوهى است که هر یک طرفدارانى دارد.
همچنین به نظر می رسد کلمه «أرَضون» (جمع «أرض») در سخنان امام على علیه السلام در تبیین نقش اتّحاد در امّت هاى پیشین، اشاره به قطعات مختلف زمین دارد، نه تعدّد زمین:« فَانظُروا کَیفَ کانوا حَیثُ کانَتِ الأَملاءُ مُجتَمِعَةً … ألَم یَکونوا أربابا فی أقطارِ الأَرَضینَ ، ومُلوکا عَلى رِقابِ العالَمینَ . پس بنگرید که چگونه بودند ، آن گاه که اتّحاد داشتند … آیا اربابانِ سراسر زمین ها و مالک الرقابِ جهانیان نبودند؟»
امام على علیه السلام درباره آثار بعثت پیامبر خدا و الفت و اتّحادى که به برکت ایشان در میان امّت اسلامى ایجاد شد، مى فرماید: «فَهُم حُکّامٌ عَلَى العالَمینَ ، ومُلوکٌ فی أطرافِ الأَرَضینَ ، یَملِکونَ الاُمورَ عَلى مَن کانَ یَملِکُها عَلَیهِم. پس، آنان فرمان رواى جهانیان، و سلاطین در گوشه و کنار زمین ها گشتند و بر کسانى که در گذشته حاکم بودند، حکومت یافتند.» با تتبّع در سایر احادیث اسلامى نیز قراین بیشترى بر این که مقصود از زمین هاى هفتگانه، اقالیم سبعه است، یافت مى گردد. آنچه در دعاها در مورد هفت زمین آمده است نیز قابل حمل بر این معناست.
با توجه به روایاتی از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام، در باب زمین های هفت گانه چند احتمال وجود دارد که به طور مختصر به آنها اشاره می شود:
به نظر می رسد کلمه «أرَضون» (جمع «أرض») در سخنان امام على علیه السلام در تبیین نقش اتّحاد در امّت هاى پیشین، اشاره به قطعات مختلف زمین دارد، نه تعدّد زمین.
اول این که بگوییم منظور از هفت زمین، هفت عدد از کرات آسمانى است، که ساختمانش از نوع ساختمان زمینى است که ما در آن زندگى مى کنیم.
دوم این که بگوییم منظور از آن تنها زمین خود ما است، که داراى هفت طبقه است،(چون طبقات پیاز) که روی هم قرار دارند، و به تمام کره احاطه دارند، و ساده ترین طبقاتش همین طبقه اولى است که ما روى آن قرار داریم.
سوم این که بگوییم منظور از زمین هاى هفت گانه اقلیم ها و قسمت هاى هفت گانه روى زمین است، که علماى جغرافى قدیم، بسیط زمین را به هفت قسمت (و یا قاره) تقسیم کرده اند این چند وجه وجوهى است که هر یک طرفدارانى دارد.
پس از اندکی غور در اعماق نهج البلاغه و روایات دیگر، در مورد زمین های هفت گانه و درک پیچیدگی های آن؛ این نکته به وضوح پدیدار می گردد که کلام معصومین علیهم السلام، علم محض است، و درسی است توحیدی از محسوسات جهان و مأنوسات بشر، برای انسان هایی که خواستار کمال و ترقّی می باشند. و از این علم به محسوسات جهان، و درک وجود بهترین نظام در آن، آشنایی به آستان ربوبیت حاصل می شود.
منابع:
– نهج البلاغة، خطبه ۲۲۴، خطبه ۱۹۲
– شرح نهج البلاغة، ابن ابى الحدید: ج ۹ و ج ۱۰
– جلودی، مشارق أنوار الیقین
– طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان ، ج ۱۹
نوشته شناخت زمین های هفت گانه اولین بار در بامداد پدیدار شد.