دوشنبه 21 مهر 1393 ساعت 14:56
دو جوان مراسم جشن عقد ازدواج خود را در مزار شهدای گمنام اردبیل برگزار کردند. در این مراسم که در ورودی مجتمع شورابیل برپا شد، داماد (علیرضا خرسندی) با همسرش (معصومی) پیوندی مشترک را آغاز کرد. تصاویری از آن را در ادامه مشاهده کنید.
زهرا اجلال - بخش قرآن تبیان
شهادت مرگی از راه کشته شدن اســت، که شهید آگاهانه و بخاطر هدف مقدس و به تعبیر قرآن (فی سبیل الله) انتخاب می کند و چنین مرگی اســت که به تعبیر پیامبر(صلی الله و علیه وآله) شریفترین و بالاترین نوع مردن اســت (اَشرُفُ المُوًتِ قَتْلُ الشَّهادَهِ) و علی (علیه السلام) آن را گرامی ترین نوع مردن می داند.(اَکْرُمُ المُوًتِ اَلْقُتْلُ)
شهید همواره زنده اســت و در قرآن کریم به صراحت این مطرح شده اســت.
آنچه در این زمینه قطعی می باشد این اســت که منظور از زنده بودن جسم شهداء نیست زیرا همه می دانیم که جسم آنها مانند جسم دیگران متلاشی و از بین می رود . و اما در اینکه مراد از حیات و زنده بودن شهداء چیست، اقوال متعددی وجود دارد:
منظور از حیات و زندگى براى شهید، حیات برزخى اســت که ارواح در عالم پس از مرگ دارند و نه زندگى جسمانى و مادى. حیات برزخى همان عالم قبر اســت که مردگان در آنجا تا قیامت معذّب یا متنعّم خواهند بود.
این نوع حیات به وسیله حواس انسان قابل درک نیست چرا که حسّ انسان از درک ماوراء حیات مادى و جسمانى عاجز اســت و حتّى چه بسا آن را فناء و نابودى بپندارد؛ و به همین دلیل خداوند در اینگونه از آیات برای توجه دادن و آگاه کردن مومنین به اثبات این نوع از زندگی می پردازد.( تفسیر المیزان ،ج 2، ص 343)
این نظریه مورد پذیرش مفسرین بزرگی مانند علامه طباطبایی قرار گرفته و آن را به عنوان مراد از آیات مذکور مطرح نموده اند.
فاطمه حسینی مجرد/کارشناس ارشد فلسفه وکلام اسلامی- بخش قرآن تبیان
با نگاه قرآنی می شود این مسئله را از سه زاویه نگاه کرد:
نگاه اول، یک نگاه کلی و اصولی اسـت. اصل "احسان" به دیگران، که همه مخلوقاتی هستند که عیال خدا حساب می شوند، سبب قرب به خدا می شود.
خدمت به خانواده های شهدا و ایثارگران، یک "احسان" بزرگ مداوم اسـت: "وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ" (بقره ، 195) و نیکى کنید که خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
محسنین را خدا دوست دارد، پس به خدا نزدیک می شوند. علاوه بر این، قرآن به طور خاص، احسان به پدر و مادر را سفارش مکرر و مؤکّد می کند: "وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ إِحْسانا" (احقاف، 15) " ما انسان را توصیه کردیم که درباره پدر و مادرش نیکى کند". نیکی و خدمت به پدران و مادران شهدا و ایثارگران، قبل از هر چیز، امتثال امرِ احسان به والدین اسـت.
خانواده ی شهدا از معرکه ی این آزمایش سخت، خیلی سربلند بیرون آمده اند و به یمن صبر جمیلشان، کسانی هستند که بشارت خدا بر آن ها نازل شده اسـت: "وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ" (بقره، 155) بشارت بده به استقامت کنندگان.
از زاویه ی دیگر که نگاه کنیم، با خدمت به این خانواده های نورانی، متصل می شویم به کسانی که به خدا رسیده اند اما هنوز زنده اند. درک زنده بودن شهدا، برای ما آسان نیست؛ این را انتهای آیه ی 154 سوره ی بقره می گوید: "وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ" و به آنها که در راه خدا کشته مى شوند مرده مگویید، بلکه آنها زندگانند ولى شما نمى فهمید.
اتصال به کسانی که شربت وصل خدا را نوشیده اند و "عند ربهم یرزقون" اند، می تواند به مقرّب شدن ما کمک کند. پای صحبت خانواده ی شهدا که بنشینید، دستگیرتان می شود که شهدا حواسشان خیلی به خانواده بوده و هست؛ پس خدمت به این خانواده هایی که نگاه واصلان الی الله مدام به آنهاست، یک فرصت طلایی اسـت برای تقرّب الی الله.
در سومین زاویه ی نگاه قرآنی به این مسئله، به سراغ ویژگی های خاص خود خانواده های معزز شهدا و ایثارگران می رویم.
رسیدگی به خانواده های عزیز شهیدان، یعنی توجه و احترام به کسانی که یک ملت، مدیون آن ها هستند. یعنی کسانی که آب و خاک و جان و مال و ناموس و آرامش مردم، مرهون آن هاست. نمی شود گفت عزیز دل یک مادر، جگرگوشه ی یک پدر، پشت و پناه یک همسر و فرزند، کمتر از جان خود آنهاست؛ وقتی یک خانواده، عزیزِ رعنای خود را به جهاد فی سبیل الله می فرستد، گویی جان خود را فرستاده اسـت؛ نفس خود را، ثمره ی خود را به میدان برده اسـت و این یعنی یک ابتلای خیلی بزرگ: "وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ..." (بقره، 155) قطعا همه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، زیان مالى و جانى، و کمبود میوه ها آزمایش مى کنیم.
خانواده ی شهدا از معرکه ی این آزمایش سخت، خیلی سربلند بیرون آمده اند و به یمن صبر جمیلشان، کسانی هستند که بشارت خدا بر آن ها نازل شده اسـت: "وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ" (بقره، 155) بشارت بده به استقامت کنندگان.
این خانواده، مصیبت بزرگ خود را با خدا معامله کرده و به خدا وصل کرده اسـت. "الَّذینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ" (بقره، 156) آنها که هرگاه مصیبتى به آنها رسد مى گویند: ما از آن خدا هستیم و به سوى او باز مى گردیم.
و پس از این بشارت، صلوات و رحمت و هدایت خدا نصیبشان می شود: "أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ" (بقره، 157) اینها همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هستند هدایت یافتگان.
آیات 155 تا 157 سوره مبارکه بقره را که می خوانی، استواری و عظمت روح پدران و مادران شهدا پیش چشمت مجسّم می شود. سوختن قلب یک مادر و یک پدر در فراغ جوان برومندی که قد کشیدنش را سال ها به تماشا نشسته، فهمیدنی نیست شاید به همان اندازه ای که زنده بودن شهید را قرآن می گوید شما نمی فهمید. حالا این را بگذارید در کنار انتظار بی -پایانی که بعضی از همین مادران می کشند برای بازگشتن یک بند انگشت باقی مانده از آن سرو رعنا.
میانبر دیگری که در خدمت و رسیدگی به خانواده های ایثارگران وجود دارد، این اسـت که ارتباط نزدیک با جهادگران، روحیه و عزم جهاد را در ما نیز می پروراند؛ چه جهاد اصغر میدان جنگ و گذشتن از جان، و چه جهاد اکبر و گذشتن از هوای نفس.
غیر از معامله با خدا، غیر از اتصال و قرب خدا، چه چیزی می تواند داغ این قلب های تفتیده را جبران کند؟ غیر از اتصال و قرب خدا، چه چیزی می تواند بجای شکستن و فرو ریختن، به روح این مادران و پدران و همسران، ایستادگی و عظمت ببخشد؟ غیر از بهشت رضوان الهی، چه چیز می تواند آن سوی این معامله باشد؟
"إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّة" (توبه، 111) خدا از مؤمنان جانها و مالهایشان را خریدارى مىکند که بهشت از آن آنها باشد.
با این اوصاف، با گنج هایی روبرو هستیم که به خدا وصل اند. خدمت به خانواده های شهدا و ایثارگران، متصل شدن به کسانی اسـت که در مسیر قرب الی الله پیشتازند؛ پس به فرموده ی مرجع عالیقدر، آیت الله وحید خراسانی افضل قربات اسـت.
میانبر دیگری که در خدمت و رسیدگی به خانواده های ایثارگران وجود دارد، این اسـت که ارتباط نزدیک با جهادگران، روحیه و عزم جهاد را در ما نیز می پروراند؛ چه جهاد اصغر میدان جنگ و گذشتن از جان، و چه جهاد اکبر و گذشتن از هوای نفس.
این مقرب شدن، فقط در دسترس مسئولین و اهالی بنیاد شهید و امور ایثارگران نیست. خانواده های شهدا و جانبازان و آزادگان، در میان ما و در همین کوچه و محله ما زندگی می -کنند. شاید از اقوام ما باشند. پیدا کردن و سر زدن و خدمت کردن به آن ها کار سختی نیست اما مقرّب شدن را شتاب می بخشد.