بامداد – امام صادق علیه السلام فرمود: از معاشرت و دوستی با کسی که با بستگان خود قطع رحم کرده بپرهیز، زیرا چنین کسی را در سه جای کتاب خدا (قرآن) مورد لعن و نفرین یافته ام. (سفینة البحار، ج ۱، ماده رحم)
اسلام تحکیم پیوندهای خویشاوندی و استحکام روابط خانوادگی را به شدت مورد تأکید و توجه قرار داده و صله رحم و رسیدگی به بستگان را به عنوان یک ارزش الهی واجب کرده است و خدای متعال آن را در ردیف پرستش خویش قرار داده، می فرماید: «وَ اعبُدوا اللهَ وَ لاتُشرکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بالوالِدینِ احساناً و بِذِی القُربی…» (نساء، آیه ۳۶) خدا را بپرستید و هیچ چیز را شریک او قرار ندهید و به پدر و مادر و خویشان نیکی کنید.
علت این که اسلام نسبت به نگهداری و حفظ پیوند خویشاوندی این همه پافشاری کرده، این است که همیشه برای اصلاح، تقویت، پیشرفت، تکامل و عظمت بخشیدن به یک اجتماع بزرگ، چه از نظر اقتصادی یا نظامی و چه از نظر جنبه های معنوی و اخلاقی، باید از واحدهای کوچک آن شروع کرد، با پیشرفت و تقویت تمام واحدهای کوچک، اجتماع عظیم خود به خود، اصلاح خواهد شد.
اسلام برای عظمت مسلمانان از این روش به نحو کامل تری بهره برداری نموده است. دستور به اصلاح واحدهایی داده که معمولاً افراد از کمک و اعانت و عظمت بخشیدن به آن روگردان نیستند، زیرا تقویت بنیة افرادی را توصیه می کند که خونشان در رگ و پوست هم در گردش است، اعضای یک خانواده اند و پیداست هنگامی که اجتماعات کوچک خویشاوندی، نیرومند شد، اجتماع عظیم آنها نیز عظمت می یابد و از هر نظر قوی خواهد شد. (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۱۵۸۱۵۷)
ما در این نوشتار به بیان دو داستان کوتاه در این مورد می پردازیم:
علی بن ابوحمزه (ره) از شاگردان امام کاظم (علیه السلام) بود، روزی امام کاظم (علیه السلام) به او فرمود: بزودی شخصی از مردم مغرب ، با تو ملاقات می کند، و از تو درباره من سوالی می کند در پاسخ بگو؛ او امام ما است که امام صادق(علیه السلام) او را به امامت بعد از خود تعیین نموده است ، و مسائلی از حلال و حرام می پرسد، جواب مسائل او را بده . علی بن ابوحمزه گفت : نشانه آن مرد مغربی چیست؟ امام کاظم (علیه السلام) فرمود: او بلند قامت و تنومند است و نامش یعقوب بن یزید می باشد که رئیس قوم خود است، اگر خواست ، نزد من بیاید، او را نزد من بیاور. علی بن ابوحمزه (ره) می گوید: کنار کعبه رفتم و مشغول طواف بودم ، ناگاه مرد بلند قامت و تنومندی نزد من آمد و گفت : می خواهم درباره صاحب تو، سوال کنم . گفتم : درباره کدامیک از اصحاب ؟
گفت : درباره موسی بن جعفر (علیهما السلام) گفتم : نامت چیست؟ گفت : یعقوب بن یزید گفتم : اهل کجا هستی ؟ گفت : اهل مغرب گفتم : چگونه مرا شناختی ؟ گفت : در عالم خواب دیدم ، شخصی به من گفت : با علی بن ابوحمزه ملاقات کن ، آنچه سوال کردی، از او بپرس ، جویای حال تو شدم سرانجام در اینجا تو را پیدا کردم . گفتم : همین جا اندکی بنشین تا من طواف خود را تمام کنم و سپس نزد تو می آیم ، طواف را به پایان رسانیدم و نزد یعقوب آمدم و با او مقداری گفتگو نمودم ، فهمیدم که مردی خردمند و هشیار است ، از من خواست او را به حضور امام کاظم (علیه السلام) ببرم ، او را به محضر امام علیه السلام آوردم . وقتی که امام کاظم (علیه السلام) او را دید، فرمود: ای یعقوب بن یزید، دیروز آمدی و در فلان محل بین تو و برادرت، درگیری شد و به همدیگر ناسزا گفتید، چنین برخورد و روش از دین من و دین پیروانم نیست ، و ما به هیچیک از شیعیان خود نگفته ایم که رفتارشان چنین باشد، از خدا بترس ، بین شما بزودی (به خاطر قطع رحم) بر اثر مرگ جدایی می افتد، برادرت در همین سفر، قبل از آنکه به وطن برسد می میرد، و تو از کرده خود پشیمان می شوی ، شما قطع رحم نموده اید و نسبت به همدیگر قهر هستید، خداوند عمر شما را کوتاه نمود. یعقوب گفت : ای پسر رسول خدا! تکلیف من چه می شود، و مرگ من کی فرا می رسد؟ امام کاظم (علیه السلام) فرمود: مرگ تو نیز (به خاطر قطع رحم) فرا رسیده بود، ولی تو در فلان منزل ، نسبت به عمه ات صله رحم کردی، خداوند بیست حج (سال) عمر تو را تاءخیر انداخت . علی بن حمزه می گوید: سال بعد، یعقوب را در مکه دیدم و به من خبر داد که برادرم قبل از رسیدن به وطن از دنیا رفت و در همان راه ، او را دفن کردم.
امام صادق علیه السلام می فرمایند: به خدا پناه می بریم از گناها نی که مایه تسریع نابودی است، مرگ ها را نزدیک و شهرها را از ساکنین، خالی می سازد و آن گناهان، قطع رحم، آزردن پدر و مادر وترک احسان و نیکی (به آنان) است. (اصول کافی، ج ۲، ص ۴۴۸)
صفوان جمال گوید: میان امام صادق (علیه السلام) و عبداللّه بن حسن ، سخنی در گرفت تا به جنجال کشید به طوری که مردم اجتماع کردند، امام با عبداللّه با این وضع از هم جدا شدند. صبح بعد دنبال کاری بیرون رفتم ، ناگاه امام صادق (علیه السلام) را در خانه عبداللّه بن حسن دیدم که می فرماید: ای کنیز! به عبداللّه بگو بیاید، او بیرون آمد و گفت : یا اباعبد اللّه چرا بامداد زود به اینجا آمده ای ؟. امام صادق (علیه السلام) فرمود: من دیشب آیه ای از قرآن تلاوت کردم که مرا پریشان کرد. عبداللّه گفت : کدام آیه؟
امام صادق (علیه السلام) فرمود: این آیه (۲۱ سوره رعد) را که می فرماید: والذین یصلون ما امراللّه به ان وصل و یخشون ربهم و یخافون سوء الحساب. صاحبان اندیشه ، کسانی هستند که پیوندهائی را که خداوند به آن امر کرده است ، برقرار می دارند و از پروردگارشان می ترسند و از بدی حساب روز قیامت ، بیم دارند. عبداللّه گفت : راست گفتی ، گویا من این آیه را هرگز در کتاب خدا نخوانده بودم ، سپس عبداللّه با امام صادق (علیه السلام) دست به گردن هم انداختند و گریه کردند. به این ترتیب می بینیم این حدیث حاکی است که صله رحم و نبریدن از خویشاوند – اگر چه خویشان در حد گمراهی و فسق باشند – لازم است . تا آنجا که طبق حدیث دیگر، شخصی به امام صادق (علیه السلام) عرض کرد: پسر عموئی دارم که هر چه به او می پیوندم او را با من قطع رابطه می کند، تا اینکه تصمیم گرفتم ، من هم از او ببرم ، امام (علیه السلام) فرمود: اگر تو رعایت پیوند را بکنی خداوند بین شما پیوند ایجاد خواهد کرد، وگرنه خداوند از هر دو شما ببرد.
حضرت سجاد علیه السلام فرمود: هر کس دوست دارد، خدا عمرش را طولانی و روزی اش را افزایش دهد، باید صله رحم کند. (اصول کافی، ج ۲، ص ۱۵۶)
امام صادق علیه السلام از جدش امام سجاد علیه السلام نقل می کند که فرمود: از معاشرت و دوستی با کسی که با بستگان خود قطع رحم کرده بپرهیز، زیرا چنین کسی را در سه جای کتاب خدا (قرآن) مورد لعن و نفرین یافته ام. (سفینة البحار، ج ۱، ماده رحم)
در جای دیگر می فرماید: به خدا پناه می بریم از گناها نی که مایه تسریع نابودی است، مرگ ها را نزدیک و شهرها را از ساکنین، خالی می سازد و آن گناهان، قطع رحم، آزردن پدر و مادر وترک احسان و نیکی (به آنان) است. (اصول کافی، ج ۲، ص ۴۴۸)
حضرت امام باقر (علیه السّلام) فرمودند: صله رحم عمل را پاک و پرثواب ترمی کند و اموال را می افزاید و دفع بلا می کند و حساب را آسان می کند. (اصول کافی جلد ۴ ،ص ۴۴۷)
منابع:
سایت اندیشه قم
داستان دوستان/محمد محمدی اشتهاردی
داستانهای شنیدنی از چهارده معصوم(علیهم السلام)/ محمد محمدی اشتهاردی
خبرگزاری آریا-دادستان دیوان محاسبات کشورگفت: پرونده درآمدهای غار علیصدر، خارج از نوبت بررسی می شود.
به گزارش خبرگزاری آریا،فیاض شجاعی، دادستان دیوان محاسبات کشورگفت: پیرو ورود دیوان محاسبات به واگذاری این اثر ملی گردشگری و جلوگیری از واگذاری آن به بخش خصوصی، دیگر امکان واگذاری آن وجود ندارد اما باید مشخص شود که درآمدهای آن کجا و چگونه هزینه شده است.
طبق اعلام دیوان محاسبات کشور، درآمد ناشی از فروش بلیت به بازدیدکنندگان غارعلیصدر فقط از سال 89 تا 94 حدود 40 میلیارد تومان بوده است که می بایست به حساب خزانه واریز می شد اما عاید شرکت خصوصی علیصدرشده در حالی که بابت اجاره بهای سالانه آن فقط 700 هزار تومان دریافت می شده است.
او گفت: به این منظور مقرر شد بررسی شود که چقدر از درآمدهای ده سال اخیر غارعلیصدر برای توسعه صنعت گردشگری در این غار و اطراف آن هزینه شده و بقیه، چگونه هزینه شده است که با بررسی ها این موضوع تعیین تکلیف می شود.
شجاعی افزود: در فرایند رسیدگی خارج از نوبت به پرونده درآمدهای غارعلیصدر، پس از صدور دادخواست و طرح موضوع درهیئت های مستشاری، رای لازم صادر می شود.
دادستان دیوان محاسبات پیشتر نیز اعلام کرده بود که با ورود دیوان محاسبات از واگذاری غارعلیصدر و 240 هکتار زمین های اطراف آن پیشگیری شد.
به گفته شجاعی این اثر ملی به شرکت سیاحتی صدرا واگذار شده که این تخلف به علت اعمال نفوذ مدیرانی بوده است که در هیئت مدیره این شرکت حضور دارند.
فاطمه حسینی مجرد/کارشناس ارشد فلسفه وکلام اسلامی- بخش قرآن تبیان
با نگاه قرآنی می شود این مسئله را از سه زاویه نگاه کرد:
نگاه اول، یک نگاه کلی و اصولی اسـت. اصل "احسان" به دیگران، که همه مخلوقاتی هستند که عیال خدا حساب می شوند، سبب قرب به خدا می شود.
خدمت به خانواده های شهدا و ایثارگران، یک "احسان" بزرگ مداوم اسـت: "وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ" (بقره ، 195) و نیکى کنید که خداوند نیکوکاران را دوست دارد.
محسنین را خدا دوست دارد، پس به خدا نزدیک می شوند. علاوه بر این، قرآن به طور خاص، احسان به پدر و مادر را سفارش مکرر و مؤکّد می کند: "وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ إِحْسانا" (احقاف، 15) " ما انسان را توصیه کردیم که درباره پدر و مادرش نیکى کند". نیکی و خدمت به پدران و مادران شهدا و ایثارگران، قبل از هر چیز، امتثال امرِ احسان به والدین اسـت.
خانواده ی شهدا از معرکه ی این آزمایش سخت، خیلی سربلند بیرون آمده اند و به یمن صبر جمیلشان، کسانی هستند که بشارت خدا بر آن ها نازل شده اسـت: "وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ" (بقره، 155) بشارت بده به استقامت کنندگان.
از زاویه ی دیگر که نگاه کنیم، با خدمت به این خانواده های نورانی، متصل می شویم به کسانی که به خدا رسیده اند اما هنوز زنده اند. درک زنده بودن شهدا، برای ما آسان نیست؛ این را انتهای آیه ی 154 سوره ی بقره می گوید: "وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ" و به آنها که در راه خدا کشته مى شوند مرده مگویید، بلکه آنها زندگانند ولى شما نمى فهمید.
اتصال به کسانی که شربت وصل خدا را نوشیده اند و "عند ربهم یرزقون" اند، می تواند به مقرّب شدن ما کمک کند. پای صحبت خانواده ی شهدا که بنشینید، دستگیرتان می شود که شهدا حواسشان خیلی به خانواده بوده و هست؛ پس خدمت به این خانواده هایی که نگاه واصلان الی الله مدام به آنهاست، یک فرصت طلایی اسـت برای تقرّب الی الله.
در سومین زاویه ی نگاه قرآنی به این مسئله، به سراغ ویژگی های خاص خود خانواده های معزز شهدا و ایثارگران می رویم.
رسیدگی به خانواده های عزیز شهیدان، یعنی توجه و احترام به کسانی که یک ملت، مدیون آن ها هستند. یعنی کسانی که آب و خاک و جان و مال و ناموس و آرامش مردم، مرهون آن هاست. نمی شود گفت عزیز دل یک مادر، جگرگوشه ی یک پدر، پشت و پناه یک همسر و فرزند، کمتر از جان خود آنهاست؛ وقتی یک خانواده، عزیزِ رعنای خود را به جهاد فی سبیل الله می فرستد، گویی جان خود را فرستاده اسـت؛ نفس خود را، ثمره ی خود را به میدان برده اسـت و این یعنی یک ابتلای خیلی بزرگ: "وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ..." (بقره، 155) قطعا همه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، زیان مالى و جانى، و کمبود میوه ها آزمایش مى کنیم.
خانواده ی شهدا از معرکه ی این آزمایش سخت، خیلی سربلند بیرون آمده اند و به یمن صبر جمیلشان، کسانی هستند که بشارت خدا بر آن ها نازل شده اسـت: "وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ" (بقره، 155) بشارت بده به استقامت کنندگان.
این خانواده، مصیبت بزرگ خود را با خدا معامله کرده و به خدا وصل کرده اسـت. "الَّذینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصیبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ" (بقره، 156) آنها که هرگاه مصیبتى به آنها رسد مى گویند: ما از آن خدا هستیم و به سوى او باز مى گردیم.
و پس از این بشارت، صلوات و رحمت و هدایت خدا نصیبشان می شود: "أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ" (بقره، 157) اینها همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هستند هدایت یافتگان.
آیات 155 تا 157 سوره مبارکه بقره را که می خوانی، استواری و عظمت روح پدران و مادران شهدا پیش چشمت مجسّم می شود. سوختن قلب یک مادر و یک پدر در فراغ جوان برومندی که قد کشیدنش را سال ها به تماشا نشسته، فهمیدنی نیست شاید به همان اندازه ای که زنده بودن شهید را قرآن می گوید شما نمی فهمید. حالا این را بگذارید در کنار انتظار بی -پایانی که بعضی از همین مادران می کشند برای بازگشتن یک بند انگشت باقی مانده از آن سرو رعنا.
میانبر دیگری که در خدمت و رسیدگی به خانواده های ایثارگران وجود دارد، این اسـت که ارتباط نزدیک با جهادگران، روحیه و عزم جهاد را در ما نیز می پروراند؛ چه جهاد اصغر میدان جنگ و گذشتن از جان، و چه جهاد اکبر و گذشتن از هوای نفس.
غیر از معامله با خدا، غیر از اتصال و قرب خدا، چه چیزی می تواند داغ این قلب های تفتیده را جبران کند؟ غیر از اتصال و قرب خدا، چه چیزی می تواند بجای شکستن و فرو ریختن، به روح این مادران و پدران و همسران، ایستادگی و عظمت ببخشد؟ غیر از بهشت رضوان الهی، چه چیز می تواند آن سوی این معامله باشد؟
"إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّة" (توبه، 111) خدا از مؤمنان جانها و مالهایشان را خریدارى مىکند که بهشت از آن آنها باشد.
با این اوصاف، با گنج هایی روبرو هستیم که به خدا وصل اند. خدمت به خانواده های شهدا و ایثارگران، متصل شدن به کسانی اسـت که در مسیر قرب الی الله پیشتازند؛ پس به فرموده ی مرجع عالیقدر، آیت الله وحید خراسانی افضل قربات اسـت.
میانبر دیگری که در خدمت و رسیدگی به خانواده های ایثارگران وجود دارد، این اسـت که ارتباط نزدیک با جهادگران، روحیه و عزم جهاد را در ما نیز می پروراند؛ چه جهاد اصغر میدان جنگ و گذشتن از جان، و چه جهاد اکبر و گذشتن از هوای نفس.
این مقرب شدن، فقط در دسترس مسئولین و اهالی بنیاد شهید و امور ایثارگران نیست. خانواده های شهدا و جانبازان و آزادگان، در میان ما و در همین کوچه و محله ما زندگی می -کنند. شاید از اقوام ما باشند. پیدا کردن و سر زدن و خدمت کردن به آن ها کار سختی نیست اما مقرّب شدن را شتاب می بخشد.
برخی افراد تنگی نفس دارند و مدام در سینه خود احساس بدی می کنند اما حاضر نیستند به پزشک مراجعه نمایند. تنگی نفس از جمله اتفاقات معمول اسـت که هیچ کس واقعا توجهی به آن نمیکند. تنگی نفس به دنبال هرگونه فعالیت شدیدی که انجام میدهید یا هر وزنهی سنگینی که بلند میکنید، اتفاق میافتد.
شما با سر و صدا نفس میکشید، نفس نفس می زنید و تقلا میکنید و برای فرو بردن اکسیژن مغذی، به سختی تنفس میکنید. بعد از مدتی هنگامیکه اعصابتان آرام شد، تنفستان به حالت عادی باز میگردد. این چیزی اسـت که تقریبا همهی ما در زندگی روزمرهمان تجربه میکنیم و برای چنین تنگی نفس موقتی، مطلقا نیازی به نگرانی نیست.
با اینحال اگر متوجه شدید که گاهی اوقات مجبورید برای فرآیند ساده نفس کشیدن، به سختی تلاش کنید، شاید علتی برای نگرانی وجود داشته باشد. آیا بعد از صحبت کردن یا در حین آن احساس خفگی میکنید؟ آیا هنگامیکه از چند پله بالا میروید تا به منزلتان در طبقه اول برسید، احساس میکنید
که در یک ماراتن دویدهاید؟ اگر اینطور اسـت پس به احتمال قوی شما از تنگی نفس رنج میبرید و هرچه زودتر به دنبال کمک پزشکی بروید، برایتان بهتر اسـت به این خاطر که تنگس نفس به تنهایی مشکل مهمی نیست اما معمولا نشان دهندهی یک مشکل سلامتی زمینهای اسـت.
شما باید بدانید مشکلات سلامتی متعددی وجود دارند که متداولترین علائم آنها با تنگی نفس آغاز میشود. این را به عنوان یک علامت هشدار در نظر بگیرید و برای تشخیص علت اصلی تنگی نفستان فورا به یک مرکز پزشکی مراجعه کنید. همانطور که این ضرب المثل میگوید: “یک بخیه به موقع از نه بخیه دیگر جلوگیری میکند”.
بنابراین بعدها برای اینکه به دنبال کمک پزشکی رفتید، خدا را شکر خواهید کرد. برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد تنگی نفس، ادامهی مطلب را بخوانید:
علل تنگی نفس
– اگر یک فرد مستعد ابتلا به آلرژیهای خاص باشد، این احتمال وجود دارد که از تنگی نفس رنج ببرد.
– اختلالات تنفسی مانند آسم، یک علت بسیار شایع تنگی نفس هستند.
– پرخوری نیزمیتواند منجر به تنگی نفس شود. دلیلش این اسـت هنگامیکه شما پرخوری میکنید، معده باد کرده به دیافراگم فشار وارد میکند و باعث تنگی نفس میشود.
– اگر کسی از برونشیت رنج میبرد، آنگاه ممکن اسـت به علت التهاب لولههای نایژهای دچار تنگی نفس شود.
– اختلالات اضطرابی شدید درحال پیشرفت نیز میتوانند باعث تنگی نفس شوند زیرا اضطراب میتواند منجر به سفتی قفسه سینه شود.
– افرادی که از اختلالات مختلف قلبی رنج میبرند، ممکن اسـت تنگی نفس را تجربه کنند. در این مورد تنگی نفس میتواند نشانهی یک حمله قلبی قریب الوقوع باشد.
– بیماریهای ریه میتوانند باعث زخم بافت ریه شوند. این امر منجر به تنگی نفس میشود.
– عدم تحرک و سایر فعالیتهای بدنی میتواند باعث تنگی نفس در هنگام انجام فعالیتهای عادی شود.
– افراد چاق به علت وزن بالایی که دارند، به احتمال بیشتری دچار تنگی نفس میشوند.
علائم تنگی نفس
– اشکال در تنفس
– تنفس بسیار سریع
– اشکال در صحبت کردن
– از عضلات گردن و قفسه سینه برای تنفس استفاده میشود.
درمان تنگی نفس
– تمرینات تنفسی انجام دهید. نفس عمیق بکشید. هوا را به آرامی به داخل فرو ببرید، قفسه سینهتان را منبسط کنید و نفستان را نگه دارید. سپس هوا را بیرون دهید. برای افزایش ظرفیت ریه، این پروسه را چندین بار تکرار کنید.
– با پیاده روی سریع روزانه، به استقامت و پایداریتان بیفزایید. این کار، تنگی نفس را کاهش میدهد. در هنگام پیاده روی، از طریق بینی نفس بکشید، دهان را بسته نگه دارید، در حالیکه در هنگام دم، عضلات شکمتان را به سمت داخل میکشید و در هنگام بازدم، آنها را به بیرون فشار میدهید.
– اول دو فنجان چای درست کنید سپس نصف قاشق سوپخوری فلفل سیاه اضافه کنید. آن را صاف کرده و حداقل ۳ تا ۵ بار در روز بنوشید. این چای لولههای نایژهای را باز خواهد کرد.
– در یک لیوان آب لیمو، به مقدار مساوی زنجبیل، عسل و سیر اضافه کنید. این نوشیدنی را برای خلاص شدن از شر احتقان بنوشید. با این کار، تنفستان ساده و راحتتر میشود.
آپاندیس دردی است که اگر به آن رسیدگی نشود منجر به مرگ خواهد شد و فورا باید برای برداشتن آن پس از درد اقدام نمود.آپاندیسیت ناگهانی مرسوم ترین دلیل درد شکمی مزمن در ایالات متحده است که به جراحی نیاز دارد. علاوه بر این، بیش از 5 درصد جامعه امریکایی در برهه ای از زندگی خود مبتلا به آپاندیسیت می شوند.
اگرچه آپاندیسیت معمولا در بین سنین 10 و 30 سالگی رخ می دهد، اما این امکان وجود دارد که هر فردی در هر سنی مبتلا به این مشکل شود.آپاندیس یک تکه لوله ای شکل از بافت است که یک طرف آن بسته است. آپاندیس به سکوم، یک بخش کیسه مانند از روده بزرگ، چسبیده است. طول آپاندیس معمولا 16، 10 سانتی متر است
و در سمت راست قسمت تحتانی شکم قرار دارد. گفته می شود که آپاندیس یک ارگان غیرکاربردی برای بدن است و شخص برای بقای خود به آن نیاز ندارد. اما در ژورنال Journal of Theoretical Biology تحقیقی به چاپ رسیده است که نشان می دهد احتمالا آپاندیس هدف خاصی در بدن دارد.
محققان مرکز پزشکی دانشگاه دوک شهر نیویورک بر این اعتقاد هستند که ممکن است آپاندیس نقشی را در حفظ سیستم ایمنی سالم ایفا کند. محققان این مرکز می گویند که آپاندیس به تولید میکروب های خوب کمک می کند و این میکروب های خوب به بدن ما در محافظت از دیگر میکروب های خوب و مبارزه با میکروب های بد کمک می کنند.درد پیش رونده، علامت شایع
به محض آنکه مشکل آپاندیسیت رخ داد فرد باید در جهت درمان خود اقدام کند. موسسه ملی دیابت و بیماری های گوارشی و کلیوی می گوید درد ناشی از آپاندیسیت یک درد شدید است که با هر دردی که پیش از این احساس کرده اید فرق دارد. این درد می تواند ناگهانی باشد و بدون هیچ هشداری اتفاق بیفتد.
در روزهای ابتدایی ابتلا به آپاندیسیت، فرد در نزدیکی ناف خود احساس درد می کند. وقتی مشکل بدتر می شود درد به قسمت تحتانی سمت راست شکم انتقال می یابد. در ساعت های آتی پس از انتقال درد این امکان وجود دارد که فرد با درد شدیدتری مواجه شود و علاوه بر این ممکن است حرکت کردن، نفس عمیبق کشیدن، سرفه یا عطسه کردن باعث بدتر شدن این درد شود.
از دیگر علائم مرسوم آپاندیسیت می توان به حالت تهوع، استفراغ، بی اشتهایی، یبوست یا اسهال، ناتوانی در تخلیه گاز بدن، تب درجه کم و سردی، دمای بدن بین 36 تا 39 درجه، ورم معده و تمایل به اجابت مزاج برای تسکین درد اشاره کرد. این علائم مرسوم تنها در 50 درصد از افرادی که مبتلا به این بیماری می شوند وجوددارد. این امکان وجود دارد که 50 درصد از افراد مبتلا به آپاندیسیت علائمی داشته باشند که زیاد مرسوم نیست.
علائم آپاندیست در کودکان و نوزادان
ممکن است کودکان درد ناشی از آپاندیسیت را تنها در یک ناحیه خاص از بدن خود تجربه نکنند. این امکان وجود دارد که التهاب به دیگر بخش های بدن نیز انتقال یابد. علاوه بر این، کودکان و نوزادهای مبتلا به آپاندیسیت کمتر اجابت مزاج می کنند. درد کودکان و نوزادان به واضحی درد بزرگ سال ها نیست. با وجود این، تحقیقات نشان می دهد که درد شکمی مرسوم ترین علامت آپاندیسیت در کودکان و نوزادان است.
علائم آپاندیسیت در بزرگ سال ها
ممکن است بزرگ سال های مسن تر و زن های باردار علائم آپاندیسیت متفاوتی را تجربه کنند. درد شکمی ناشی از آپاندیسیت در این افراد به شدت و مشخصی درد شکمی در دیگر افراد مبتلا به آپاندیسیت نیست. این امکان وجود دارد که پس از سه ماهه اول بارداری درد شکمی زن های باردار به ربع بالایی قسمت سمت راست شکم انتقال یابد. علاوه بر این، ممکن است که زن های باردار درد کمر یادرد پهلو را نیز تجربه کنند.
هم در بزرگ سال های مسن تر و هم در زن های باردار باید به دنبال علائم آپاندیسیتی بود که کمتر مرسوم هستند. این علائم شامل حالت تهوع، استفراغ و تب است. علاوه بر این، درد شکمی این افراد می تواند به دلیل عارضه دیگری باشد.
آپاندیسیت، دردی که نباید سرسری گرفت
عوارضی با علائم شبیه به آپاندیسیت
درد شکمی می تواند به دلیل عارضه های دیگری نیز رخ دهد بنابراین باید بیان داشت که آپاندیسیت تنها دلیل درد شکمی نیست. موسسه ملی دیابت و بیماری های گوارشی و کلیوی می گوید که عارضه های دیگری نیز وجود دارند که می توانند منجر به درد شکمی شوند. به عقیده این موسسه ملی این عارضه های مرسوم شامل موارد زیر است:
• زخم های معده
• یبوست
• بیماری های التهاب روده (شامل بیماری کرون و کولیت اولسروز)
• انگل ها یا تومورهایی که درون آپاندیس را مسدود می کنند.
• آسیب یا جراحت به شکم
چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟
آپاندیسیت به طور بالقوه یک عارضه مرگبار است و نیاز به مراقبت پزشکی فوری دارد. اگر این بیماری را درمان نکنید، باعث عواقب و درد بدتری می شود. متخصص های پزشکی توصیه می کنند که در صورت مواجه شدن با علائم آپاندیسیت فورا به پزشک مراجعه کنید تا بتواند به طور دقیق این بیماری را تشخیص دهد و فورا در جهت درمان آن اقدام کند.
مهم ترین راه های تشخیص آپاندیسیت
یک پزشک یا یک فرد ارائه دهنده مراقبت سلامتی می تواند از طریق روش های زیر آپاندیسیت را در فردی تشخیص دهد.بررسی علائم: پزشک ها از بیمار می خواهند تا علائم خود، شدت آنها و مدت آنها را برای آنها بیان دارد.بررسی سابقه پزشکی بیمار: پزشک ها سعی می کند تا با آگاهی از جزییات سابقه پزشکی بیمار دیگر مشکلات سلامتی بالقوه را کنار بگذارند. این جزییات مربوط به سابقه پزشکی بیمار شامل موارد زیر است:
1. هر عارضه پزشکی یا جراحی که بیمار در گذشته داشته است.
2. آیا بیمار داروها یا مکمل هایی را مصرف می کند؟
3. آیا بیمار الکل می نوشد یا داروهای نشئه آور مصرف می کند؟
آپاندیسیت، دردی که نباید سرسری گرفت
انجام معاینه پزشکی: پزشک برای آنکه بتواند اطلاعات بیشتری در مورد درد شکمی شما به دست آورد و آپاندیسیت را به قدت تشخیص دهد معاینه پزشکی را انجام می دهد. پزشک برای تشخیص آپاندیسیت نقاط خاصی از شکم را دست می زند یا به این نقاط فشار می آورد. علاوه بر این، از معاینه های لگنی و رکتال نیز استفاده می شود.
تجویز تست های آزمایشگاهی: پزشک برای تایید تشخیص آپاندیسیت یا شناسایی نشانه های مربوط به دیگر مشکلات سلامتی انجام تست های آزمایشگاهی را تجویز می کند. علاوه بر این، ممکن است که پزشک برای تشخیص باردار بودن فرد نمونه های خون یا ادرار بخواهد. اگر پزشکی برای تایید آپاندیسیت تست های غربالگری را لازم بداند،
انجام تست های غربالگری را پیشنهاد می کند. این تست ها شامل سونوگرافی شکمی، ام آر آی و سی تی اسکن است. این تست های غربالگری می تواند دلایل درد شکمی همچون آپاندیس بزرگ شده یا ترکیده، التهاب، انسداد درون آپاندیس و آبسه ها را نشان دهد.
آنتی بیوتیک، خط اول درمان
درمان آپاندیسیت معمولا با آنتی بیوتیک و افزودن مایعات به رگ ها آغاز می گردد. با ساتفاده از مایعات و آنتی بیوتیک ها می توان به طور کامل آپاندیسیت های ملایم یا خفیف را درمان کرد. جراحی مرسوم ترین گام بعدی برای درمان آپاندیسیت است. به این پروسه درمانی آپاندکتومی می گویند. برداشتن آپاندیس خطر ترکیدن آن را کاهش می دهد.
درمان زودهنگام آپاندیسیت نیز از اهمیت ویژه ای در کاهش خطر عوارضی دارد که منجر به مرگ می شود. در ادامه به دو جراحی مرتبط با آپاندکتومی اشاره می کنیم:
جراحی لاپاروسکوپی (Laparoscopic Surgery): جراحان چندین شکاف کوچک در شکم ایجاد می کنند و با استفاده از ابزار خاصی آپاندیس را از بدن خارج می کنند. جراحی لاپاروسکوپی می تواند باعث عوارض معدودی همچون عفونت های بیمارستانی شود.
زمان بهبودی پس از جراحی معمولا کوتاه تر است. پزشک ها به بیماران خود توصیه می کنند که برای 3 تا 5 روز اول پس از جراحی تمرین های فیزیکی خود را محدود کنند.
جراحی لاپاروتومی (Laparotomi Surgery): پزشک با ایجاد یک برش در بخش تحتانی سمت راست شکم آپاندیس را از بدن جدا می کند. برای یک آپاندیس ترکیده به جراحی لاپاروتومی نیاز است.
این جراحی به جراح اجازه می دهد تا به منظور جلوگیری از عفونت شکم را تمیز کند. پزشک به بیماران خود توصیه می کند که برای 10 تا 14 روز اول پس از جراحی تمرین های فیزیکی خود را محدود کند.
نطنز، کاشان - ایرنا - معصومه ابتکار معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور به منظور رسیدگی به مشکلات معادن روز دوشنبه وارد نطنز شد.
* لینک جستجو کانال ایرنا کاشان در تلگرام: irnakashan@
*ایمیل: kashan@irna.ir
بامداد – امام صادق علیه السلام فرمود: از معاشرت و دوستی با کسی که با بستگان خود قطع رحم کرده بپرهیز، زیرا چنین کسی را در سه جای کتاب خدا (قرآن) مورد لعن و نفرین یافته ام. (سفینة البحار، ج ۱، ماده رحم)
اسلام تحکیم پیوندهای خویشاوندی و استحکام روابط خانوادگی را به شدت مورد تأکید و توجه قرار داده و صله رحم و رسیدگی به بستگان را به عنوان یک ارزش الهی واجب کرده است و خدای متعال آن را در ردیف پرستش خویش قرار داده، می فرماید: «وَ اعبُدوا اللهَ وَ لاتُشرکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بالوالِدینِ احساناً و بِذِی القُربی…» (نساء، آیه ۳۶) خدا را بپرستید و هیچ چیز را شریک او قرار ندهید و به پدر و مادر و خویشان نیکی کنید.
علت این که اسلام نسبت به نگهداری و حفظ پیوند خویشاوندی این همه پافشاری کرده، این است که همیشه برای اصلاح، تقویت، پیشرفت، تکامل و عظمت بخشیدن به یک اجتماع بزرگ، چه از نظر اقتصادی یا نظامی و چه از نظر جنبه های معنوی و اخلاقی، باید از واحدهای کوچک آن شروع کرد، با پیشرفت و تقویت تمام واحدهای کوچک، اجتماع عظیم خود به خود، اصلاح خواهد شد.
اسلام برای عظمت مسلمانان از این روش به نحو کامل تری بهره برداری نموده است. دستور به اصلاح واحدهایی داده که معمولاً افراد از کمک و اعانت و عظمت بخشیدن به آن روگردان نیستند، زیرا تقویت بنیة افرادی را توصیه می کند که خونشان در رگ و پوست هم در گردش است، اعضای یک خانواده اند و پیداست هنگامی که اجتماعات کوچک خویشاوندی، نیرومند شد، اجتماع عظیم آنها نیز عظمت می یابد و از هر نظر قوی خواهد شد. (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۱۵۸۱۵۷)
ما در این نوشتار به بیان دو داستان کوتاه در این مورد می پردازیم:
علی بن ابوحمزه (ره) از شاگردان امام کاظم (علیه السلام) بود، روزی امام کاظم (علیه السلام) به او فرمود: بزودی شخصی از مردم مغرب ، با تو ملاقات می کند، و از تو درباره من سوالی می کند در پاسخ بگو؛ او امام ما است که امام صادق(علیه السلام) او را به امامت بعد از خود تعیین نموده است ، و مسائلی از حلال و حرام می پرسد، جواب مسائل او را بده . علی بن ابوحمزه گفت : نشانه آن مرد مغربی چیست؟ امام کاظم (علیه السلام) فرمود: او بلند قامت و تنومند است و نامش یعقوب بن یزید می باشد که رئیس قوم خود است، اگر خواست ، نزد من بیاید، او را نزد من بیاور. علی بن ابوحمزه (ره) می گوید: کنار کعبه رفتم و مشغول طواف بودم ، ناگاه مرد بلند قامت و تنومندی نزد من آمد و گفت : می خواهم درباره صاحب تو، سوال کنم . گفتم : درباره کدامیک از اصحاب ؟
گفت : درباره موسی بن جعفر (علیهما السلام) گفتم : نامت چیست؟ گفت : یعقوب بن یزید گفتم : اهل کجا هستی ؟ گفت : اهل مغرب گفتم : چگونه مرا شناختی ؟ گفت : در عالم خواب دیدم ، شخصی به من گفت : با علی بن ابوحمزه ملاقات کن ، آنچه سوال کردی، از او بپرس ، جویای حال تو شدم سرانجام در اینجا تو را پیدا کردم . گفتم : همین جا اندکی بنشین تا من طواف خود را تمام کنم و سپس نزد تو می آیم ، طواف را به پایان رسانیدم و نزد یعقوب آمدم و با او مقداری گفتگو نمودم ، فهمیدم که مردی خردمند و هشیار است ، از من خواست او را به حضور امام کاظم (علیه السلام) ببرم ، او را به محضر امام علیه السلام آوردم . وقتی که امام کاظم (علیه السلام) او را دید، فرمود: ای یعقوب بن یزید، دیروز آمدی و در فلان محل بین تو و برادرت، درگیری شد و به همدیگر ناسزا گفتید، چنین برخورد و روش از دین من و دین پیروانم نیست ، و ما به هیچیک از شیعیان خود نگفته ایم که رفتارشان چنین باشد، از خدا بترس ، بین شما بزودی (به خاطر قطع رحم) بر اثر مرگ جدایی می افتد، برادرت در همین سفر، قبل از آنکه به وطن برسد می میرد، و تو از کرده خود پشیمان می شوی ، شما قطع رحم نموده اید و نسبت به همدیگر قهر هستید، خداوند عمر شما را کوتاه نمود. یعقوب گفت : ای پسر رسول خدا! تکلیف من چه می شود، و مرگ من کی فرا می رسد؟ امام کاظم (علیه السلام) فرمود: مرگ تو نیز (به خاطر قطع رحم) فرا رسیده بود، ولی تو در فلان منزل ، نسبت به عمه ات صله رحم کردی، خداوند بیست حج (سال) عمر تو را تاءخیر انداخت . علی بن حمزه می گوید: سال بعد، یعقوب را در مکه دیدم و به من خبر داد که برادرم قبل از رسیدن به وطن از دنیا رفت و در همان راه ، او را دفن کردم.
امام صادق علیه السلام می فرمایند: به خدا پناه می بریم از گناها نی که مایه تسریع نابودی است، مرگ ها را نزدیک و شهرها را از ساکنین، خالی می سازد و آن گناهان، قطع رحم، آزردن پدر و مادر وترک احسان و نیکی (به آنان) است. (اصول کافی، ج ۲، ص ۴۴۸)
صفوان جمال گوید: میان امام صادق (علیه السلام) و عبداللّه بن حسن ، سخنی در گرفت تا به جنجال کشید به طوری که مردم اجتماع کردند، امام با عبداللّه با این وضع از هم جدا شدند. صبح بعد دنبال کاری بیرون رفتم ، ناگاه امام صادق (علیه السلام) را در خانه عبداللّه بن حسن دیدم که می فرماید: ای کنیز! به عبداللّه بگو بیاید، او بیرون آمد و گفت : یا اباعبد اللّه چرا بامداد زود به اینجا آمده ای ؟. امام صادق (علیه السلام) فرمود: من دیشب آیه ای از قرآن تلاوت کردم که مرا پریشان کرد. عبداللّه گفت : کدام آیه؟
امام صادق (علیه السلام) فرمود: این آیه (۲۱ سوره رعد) را که می فرماید: والذین یصلون ما امراللّه به ان وصل و یخشون ربهم و یخافون سوء الحساب. صاحبان اندیشه ، کسانی هستند که پیوندهائی را که خداوند به آن امر کرده است ، برقرار می دارند و از پروردگارشان می ترسند و از بدی حساب روز قیامت ، بیم دارند. عبداللّه گفت : راست گفتی ، گویا من این آیه را هرگز در کتاب خدا نخوانده بودم ، سپس عبداللّه با امام صادق (علیه السلام) دست به گردن هم انداختند و گریه کردند. به این ترتیب می بینیم این حدیث حاکی است که صله رحم و نبریدن از خویشاوند – اگر چه خویشان در حد گمراهی و فسق باشند – لازم است . تا آنجا که طبق حدیث دیگر، شخصی به امام صادق (علیه السلام) عرض کرد: پسر عموئی دارم که هر چه به او می پیوندم او را با من قطع رابطه می کند، تا اینکه تصمیم گرفتم ، من هم از او ببرم ، امام (علیه السلام) فرمود: اگر تو رعایت پیوند را بکنی خداوند بین شما پیوند ایجاد خواهد کرد، وگرنه خداوند از هر دو شما ببرد.
حضرت سجاد علیه السلام فرمود: هر کس دوست دارد، خدا عمرش را طولانی و روزی اش را افزایش دهد، باید صله رحم کند. (اصول کافی، ج ۲، ص ۱۵۶)
امام صادق علیه السلام از جدش امام سجاد علیه السلام نقل می کند که فرمود: از معاشرت و دوستی با کسی که با بستگان خود قطع رحم کرده بپرهیز، زیرا چنین کسی را در سه جای کتاب خدا (قرآن) مورد لعن و نفرین یافته ام. (سفینة البحار، ج ۱، ماده رحم)
در جای دیگر می فرماید: به خدا پناه می بریم از گناها نی که مایه تسریع نابودی است، مرگ ها را نزدیک و شهرها را از ساکنین، خالی می سازد و آن گناهان، قطع رحم، آزردن پدر و مادر وترک احسان و نیکی (به آنان) است. (اصول کافی، ج ۲، ص ۴۴۸)
حضرت امام باقر (علیه السّلام) فرمودند: صله رحم عمل را پاک و پرثواب ترمی کند و اموال را می افزاید و دفع بلا می کند و حساب را آسان می کند. (اصول کافی جلد ۴ ،ص ۴۴۷)
منابع:
سایت اندیشه قم
داستان دوستان/محمد محمدی اشتهاردی
داستانهای شنیدنی از چهارده معصوم(علیهم السلام)/ محمد محمدی اشتهاردی