در این بخش با مشاهده بستنی مورد علاقه تان می توانید شخصیت خود را شناسایی کنید.ما بهترین ها را برای شما در سایت تالاب داریم.
ما که تا به حال کسی را ندیده ایم بستنی دوست نداشته باشد.
بچه و پیر و جوان هم ندارد. بستنی خوشمزه است و به خصوص برای روزهای گرم سال باعث خنکی و نشاط می شود.
اما از آنجایی که این روزها از فرم ابرو گرفته تا خط صورت و دست و غیره شخصیت شناسی می کنند ما هم تصمیم گرفتیم آنچه که بستنی مورد علاقه تان از شخصیتتان برملا می کند را عنوان کنیم. در واقع طعمی که شما می پسندید رازهایی از درونتان را برملا می کند که بسیار جالب و خواندنی است. با ما همراه باشید تا با این شخصیت شناسی جالب بیشتر آشنا شوید.
وانیل عطر معروف اکثر بستنی ها است. بر اساس شخصیت شناسی از روی بستنی مورد علاقه، افرادی که طرفدار بستنی وانیلی هستند افرادی پرشور، سرزنده و اهل خطر هستند که از ریسک کردن نمی ترسند. این افراد بدون فکر و برنامه قلبی عمل می کنند و آرمانگرا هستند.
عاشقان بستنی وانیلی به شم و حس ششم خود بیش از منطقشان اعتماد دارند. البته این ها برگرفته از نتایج پژوهش هایی است که توسط Alan Hirsch متخصص مغز و اعصاب روی بوها و مزه ها و تأثیر آن ها انجام شده است. عاشقان بستنی وانیلی احساسات خود را زیاد بروز می دهند و در روابط عاطفی خود موفق هستند.
این متخصص مغز و اعصاب در حین مطالعات خود از نتایج تست های روانشناسی استفاده کرد. به عقیده این متخصص یک بخش مشترکی از مغز، مسئول رفتارهای شخصی و علاقمندی هایی غذایی است. به گفته این متخصص مغز و اعصاب، علاقه نسبت به یک طعم خاصی از بستنی از زمان کودکی شکل می گیرد و در تمام عمر نیز باقی می ماند.
اگر عاشق بستنی با طعم توت فرنگی هستید
نتایج بررسی های Alan Hirsc که برای یک شرکت زنجیره ای لبنیاتی در ایالات متحده آمریکا انجام شده است نشان می دهد، طرفداران بستنی های توت فرنگی اغلب افرادی صبور، وفادار، صادق و درونگرا هستند. نتایج بررسی های دیگر نیز نشان می دهند افراد علاقمند به این میوه کوچک و خوشمزه افرادی منطقی و متفکر محسوب می شوند.
اگر عاشق بستنی شکلاتی هستید
اگر بین تمام طعم ها انتخاب شما یک اسکوپ بستنی شکلاتی است، Alan Hirsch شما را فردی معرفی می کند که دوست دارید خودتان را در دل بقیه جا کنید. شما فردی سرزنده، پرشور، مهربان، مهیج و خوش باوری هستید.
اگر عاشق طعم بستنی نعنایی و شکلاتی هستید
شما دوست دارید همیشه حق با شما باشد؟ خب. به گفته Hirasch، بستنی نعنایی با تکه های شکلات بستنی مورد علاقه افراد حق به جانب است. در واقع این طعم بستنی بیشتر با شخصیت افراد جاه طلب، بلندپرواز، با اعتماد به نفس، کم غذا و افرادی که دوست دارند همیشه محق باشند در ارتباط است.
این افراد فقط زمانی راضی و خشنود هستند که هر نوع بحث و منازعه ای را به نفع خود کرده باشند. البته به عقیده این محقق، افرادی که فقط بستنی نعنایی و فقط بستنی شکلاتی را ترجیح می دهند (نه هر دو طعم در یک بستنی) شخصیت های دلسوزی دارند که به راحتی با بقیه افراد کنار می آیند.
اگر عاشق بستنی با طعم قهوه هستید
به شدت به طعم قهوه حتی در بستنی نیز وفادار هستید؟ در این صورت به نظر می رسد فرد سرزنده ای هستید با طبیعت تئاتری که زندگی را با طعم خوب و عشق زیاد دنبال می کند. به گفته این محقق افرادی که عاشق طعم قهوه در بستنی هستند غصه آینده را نمی خورند و در زمان حال زندگی می کنند.
اگر عاشق تکه های شکلات در بستنی هستید
بر اساس نتایج بررسی های این محقق، افرادی که بستنی خود را با تکه های شکلات می پسندند افرادی دست و دلباز، باکفایت، کاردان و خونگرمی هستند.
اگر عاشق بستنی یخی رنگین کمانی هستید
این طعم میوه ای و چند رنگ بر خلاف ظاهر خوش رنگ و شاد خود مورد علاقه افراد بدبین است. به گفته Hirsch افرادی بستنی یخی های چند رنگ را انتخاب می کنند که در واقع شخصیتی بدبین دارند. البته این افراد قدرت تحلیل بالایی دارند و اغلب تصمیم های خوبی در زندگی شان می گیرند.
اگر عاشق بستنی گردویی با کره هستید
افرادی که طرفدار طعم گردو در بستنی هستند، افرادی وفادار، با وجدان، وظیفه شناس، مودب و مبادی آداب هستند. این افراد خونگرم بوده و به خوبی پذیرای دیگران هستند.
خبرگزاری آریا -
اینکه شما در زندگی چه شغل و حرفه ای را برای خود انتخاب میکنید تفاوت چندانی ندارد مهم این است که در این انتخاب، علاقه خود را در نظر بگیرید. هنگامیکه هر یک از ما به لوازم موفقیت در زندگی و کار فکر میکنیم، معمولا اموری از قبیل استعداد، آرزوها، هوش و درایت، نظم و انضباط، تلاش و پشتکار و حتی شانس به ذهنمان خطور میکند. آنچه که بسیاری از ما در این میان فراموش میکنیم، علاقه است. علاقه ای که ما به کارمان داریم یا نداریم، نباید دست کم گرفته شود. گاه همین عامل میتواند باعث تغییرات بزرگی هم در زندگی ما و هم در محیط اطرافمان شود.
معنای واقعی موفقیت
قبل از صحبت از علاقه، بهتر است معنای واقعی موفقیت را تشریح و علت اهمیت آن را بیان کنیم. اکثر افراد موفقیت را همراه با ثروت و شهرت زیاد میدانند، اما موفقیت واقعی تنها ثروت و شهرت نیست. موفقیت، در درجه اول به معنای دستیابی به اهداف است. پس موفقترین افراد کسانی هستند که بیشتر از سایرین به خواستهها و اهدافشان دست پیدا کردهاند. آنچه که همه ما به دنبال آن هستیم، حتی بیش از ثروت و شهرت، افتخار به کاری است که انجام میدهیم. این نکته در مورد شغل افراد بسیار صادق است.
فردی واقعا موفق است که از شغل و حرفه خود راضی باشد. توجه داشته باشید که معنای موفقیت الزاما به معنای پول درآوردن و ثروتمند شدن نیست. البته درآمد خوب میتواند یکی از اهداف مناسب و منطقی برای افراد باشد. همه ما دوست داریم به قدری پول داشته باشیم که خودمان و خانوادهمان در آسایش زندگی کنیم. اما واقعیت این است که اگر ما واقعا کاری را که به آن علاقه داریم انجام دهیم، به احتمال خیلی زیاد درآمد خوبی نیز خواهیم داشت.
معنای واقعی علاقه
منظور از علاقه آن حس رمانتیک نیست، بلکه اشتیاق و کششی خاص است که درون هر یک از ما به گونه ای متفاوت و نسبت به چیزی خاص وجود دارد. هر یک ما به هر حال به کار یا چیزی علاقه داریم؛ علاقه به پول، غذا، ورزش… این حس کشش و اشتیاق بسیار قوی است. اگر ما این حس اشتیاق را با کار خود ترکیب کنیم، میتوانیم به موفقیتهای چشمگیری دست یابیم.
چرا علاقه اهمیت دارد؟
اگر ما به کاری که انجام میدهیم علاقه داشته باشیم و به آن افتخار کنیم، خیلی بهتر و راحتتر میتوانیم سختیهایی را که قطعا در مسیر رسیدن به هدف وجود دارند تحمل و با آنها مقابله کنیم. همچنین هر چه علاقه و اشتیاق ما برای دستیابی به هدف بیشتر باشد، انرژی بیشتری نیز برای بهبود و پیشرفت خود صرف خواهیم کرد. این حس و نتیجه خوب مانند یک چرخه عمل میکند. هر چه حس ما نسبت به کارمان بهتر باشد، نتیجه نیز بهتر خواهد شد و هر چه نتیجه بهتر شود حس ما نیز بهتر میشود. افرادی که میتوانند در محل کار مفید باشند و به نتایج مطلوب دست پیدا کنند، درآمد بیشتری دریافت خواهند کرد. علاقه داشتن به کاری که انجام میدهیم نه تنها باعث پیشرفت ما میشود، بلکه خود به خود ثروت و شهرت را نیز در پی خواهد داشت. علاقهمند بودن به کار همان عنصری است که میتواند ساعات خسته کننده کار را به لحظههایی شیرین و معنا دار تبدیل کند.
هیچ گاه دیر نیست
اگر شما جزء آن دسته افرادی هستید که پس از خواندن این مطلب متوجه میشوید که تا به حال در زندگی به دنبال علایق خود بوده اید، باید بگوییم که شما آدم خوش اقبالی هستید. شما باید برای این نعمت شکرگزار خداوند باشید. افرادی مثل شما کم هستند. برخی آمارها نشان میدهند که اکثر افراد شاغل از شغل خود ناراضی هستند و وظایف خود را از روی اجبار انجام میدهند. قطعا اکثر ما مجبوریم برای گذران زندگی شغلی داشته باشیم (مگر اینکه در یک خانواده بسیار ثروتمند متولد شده باشیم). پس بعد از خواندن این مطلب به دنبال استعفای خود نباشید؛ حتی اگر از شغل خود راضی نیستید.
اما این نکته به این معنا نیست که شما نمیتوانید به دنبال علاقه خود باشید. شما میتوانید به اموری که به آنها علاقه دارید در کنار شغل اصلی خود بپردازید. هیچگاه برای رسیدن به آرزوها دیر نیست. اگر شما در زندگی برنامهریزی دقیقی داشته باشید، میتوانید به این جمله تحقق بخشید. سعی کنید از آنچه میخواهید تصویر دقیقی در ذهن داشته باشید. همچنین سعی کنید واقع بین باشد. سپس برای دستیابی به هدف خود تلاش را آغاز کنید. موفقیت واقعی بسیار با ارزشتر از شهرت و ثروت زیاد است. لذت بردن از کاری که انجام میدهید در اکثر موارد بهتر از داشتن حساب بانکی پر از پول است. البته اگر شما واقعا به کار خود علاقهمند باشید، احتمال اینکه بتوانید از این راه درآمد بیشتری نسبت به همکاران خود کسب کنید بسیار زیاد است. در نهایت نباید فراموش کنیم که برای دستیابی به هر هدفی باید تلاش و پشتکار بسیار داشت. افرادی که به کاری که انجام میدهند علاقه دارند راحتتر میتوانند این سختی ها را تحمل کنند و مسیر موفقیت را طی کنند.
منبع:ماهنامه دنیای سلامت/زیبــاشــو دات کام
خبرگزاری آریا -
بسیاری از آنها که اکنون روزشان به بگو مگو یا رفت و آمد در راهروهای دادگاههای خانواده میگذرد، روزگاری از عشق و علاقه به یکدیگر میگفتند و کلی آرزو پشت این جمله در سر میپروراندند. به نظر شما چه شد که کارشان به اینجا رسید؟ در صحبتهای بسیاری از آنها اگر دقت کنید، چند رفتار بد را خواهید دید، شما بخوانید و آنها را ترک کنید تا زندگی شما به این سمت و سو نرود.
حواس پرتی و گیج بودن را دور بریزید: بیش از اندازه فعال بودن و تمرکز نداشتن، در مکالمه، کارها یا در زندگی، رفته رفته صمیمیت و علاقه بین شما را از بین میبرد و اگر جزو عاداتتان شود و نخواهید این عادت بد را ترک کنید، به شما اطمینان میدهیم بزودی همسرتان آن عشق و علاقه قبلی را به شما نخواهد داشت.
اگر جزو این دسته افرادید، دست بجنبانید و برای استحکام رابطهتان هم که شده از حواسپرتی و گیجی فاصله بگیرید.
هرگز از چیزهایی که ندارید، بیش از حد شکایت نکنید: مردم دو دستهاند: دسته اول همیشه شکایت میکنند (حتی از چیزهای نسبتا خوبی که دارند) و دسته دوم کسانی هستند که از کوچکترین و جزئیترین چیزها نیز استفاده میکنند تا خوشحالتر و خوشبختتر باشند. شما باید سعی کنید جزء دسته دوم باشید. مسلما کسی که نگرشاش به زندگی اینگونه باشد، میتواند همیشه همسرش را شیفته خود نگاه دارد.
دست از سرزنش بردارید: بسیاری از خانمها معروفند به جیغ جیغو! اما چه زن، چه مرد، با صدای بلند گله و شکایت کردن فقط برای مدت کوتاهی مفید است و در صورت تکرار یا تدوام، باعث نارضایتی و عصبانیت همسرتان میشود. ممکن است همسرتان در برابر رفتارتان حرفی نزد، اما این سرزنشها بالاخره کار خودش را خواهد کرد.
از عیبجویی، انتقاد و مسخره کردن دوری کنید: این تکنیکها، فردی که به او عشق ورزیدید را تحقیرمی کند. به جای آن، با او محترمانه برخورد کنید، و اجازه دهید با شما مثل یک فرشته برخورد کند، و مسئولیتهایی که هر دوی شما موظف به انجام آن هستید را برای داشتن زندگی شاد با هم تقسیم کنید.
عادات بد خود را کنار بگذارید: اگر عادات بدی در زندگی مشترک دارید، آنها را با انجام کارهای بهتر و پرفایده تر جایگزین کنید. ورزش و کارخانه را جایگزین عادات بد خود بکنید، تشخیص عادات بد همسر خود و عهد بستن دو نفره برای یک شروع مثبت و به کارگیری عادات مثبت به جای عادات منفی می تواند به جزیی از روال زندگی مشترک تان تبدیل بشود.
در مسائلی که به او و دیگران هم مربوط است، یکطرفه تصمیم گیری نکنید، یا اگر دربارهاش حرف زدید، طوری رفتار نکنید که انگار تصمیم از پیش مشخص شده و فقط تاییدیه میخواهید!
مغرور نباشید: تکبر و غرور یکی از بدترین رفتارهایی است که در زندگی مشترک به چشم می خورد. تنها نیازهای خود را نبینید. نیازهای همسرتان را نیز درک کرده و تا حد امکان آن ها را برآورده کنید. اغلب جدایی ها، ابتدا با غرور و خودشیفتگی آغاز می شود. در دادن عشق و محبت بخشنده باشید و آن را از طرف مقابل دریغ نورزید. شما باید مانند یک روح در دو بدن باشید و برای پیشرفت و تکامل روحی همسرتان نیز تلاش کنید. آیا به راستی می توان با کبر و غرور به یک زندگی شاد و آرام دست یافت؟!
قلدری نکنید: این کار هم زشت است هم ناکارآمد؛ زیرا صرفنظر از اینکه موقتاً به خواسته خود برسید یا نه، به همسر شما میفهماند که او در نظر شما هیچ ارزشی ندارد و شما هم جای حرف زدن از عشق و علاقه را با روی آوردن به قلدری عوض کردهاید.
تدافعی برخورد نکنیدک یکی از ضربه زنندهترین عادتهایی است که سرانجام قلب همسرتان را سیاه خواهد کرد! تدافعی برخورد کردن، صحبتها و بحثهای سازندهتان را سرد میکند. اگر این گونه رفتار کنید، همسرتان دیگر حق صحبت کردن در مورد موضوع مورد بحث را ندارد و با کوتاه آمدنهای پیاپی، نهایتاً دلگیری و دلسردی را به گفتوگو و صحبت با شما و شنیدن حرفهایتان ترجیح خواهد داد.
یکجانبه تصمیم گیری نکنید: گاهی اوقات، شما میخواهید رنگ حمامتان را به سلیقه خودتان انتخاب کنید. این مانعی ندارد اما اگر بخواهید درمورد پول، زمان، بچهها و زندگیتان به تنهایی تصمیم گیری کنید، به این معنی است که همسرتان را نادیده گرفتهاید و یکطرفه و از جانب او هم تصمیم گیری کردهاید. در مسائلی که به او و دیگران هم مربوط است، یکطرفه تصمیمگیری نکنید، یا اگر دربارهاش حرف زدید، طوری رفتار نکنید که انگار تصمیم از پیش مشخص شده و فقط تاییدیه میخواهید!
از وابستگی به همسر خود و کنترل او بپرهیزید: گاهی ما خود را بیش از حد گرفتار و یا نگران مشکل دیگران میکنیم و در مورد آنها دچار وسواس میشویم. درگیر شدن بیش از حد با مسائل دیگران میتواند ما و اطرافیانمان را آشفته کند. اگر تمام نیروی خود را صرف مردم و حل مشکلات آنها کنید، برای حل مشکلات خود وقتی نخواهید داشت. اما وابستگی انواع مختلفی دارد. وابستگی شما به همسرتان باعث میشود تا بخواهید زندگی را تحت تسلط خود درآورید. و به این ترتیب زندگی را از روال طبیعی خارج میکنید. وقتی میخواهید بر همسرتان مسلط شوید، در واقع خود را تحت سلطه او در میآورید و با این کار افکار و احساسات و آزادی عمل خود را فدای رفتارتان میکنید و ارادهتان را هم از دست میدهید. به این ترتیب خودتان بیشتر تحت تسلط در میآیید. هر چه بیشتر همسرتان را کنترل کنید، او بیشتر اصرار میکند کاری را که دوست دارد انجام دهد. طبیعی است که او در برابر تلاشهای شما برای تغییر و تحت کنترل در آوردن ایستادگی کند. مشکل افراد وابسته این است که خود را دست کم میگیرند و به خود توجهی ندارند. آنها نسبت به خود احساس خوبی نداشته و خود را دوست ندارند؛ به همین علت به خود فرصت نمیدهند که به خود و اهدافشان برسند، زیرا فکر میکنند استحقاق آنها را ندارند.
به تفاوتهای یکدیگر احترام بگذارید:تفاوتهای افراد باعث جذب آنان به یکدیگر میشود. با افزایش درک و آگاهی میتوان به تفاوتها احترام گذاشت. وقتی که زوجها تفاوتهای یکدیگر را بپذیرند و سعی در تغییر یکدیگر نداشته باشند، شباهتها و همانندیهای بسیاری را نیز در یکدیگر پیدا میکنند. گرچه هر کدام از ما منحصر به فرد هستیم، ولی در بیشتر جنبهها به هم شباهت داریم. شریک زندگی شما ترکیبی از تفاوتها و تشابهات مکمل است. زن و شوهرهایی که واقعا به هم عشق میورزند، مفهوم این ترکیب را بسیار خوب میدانند. بسیاری از زن و شوهرها دوست دارند همسرشان را تغییر دهند و خصوصیات و رفتار او را همانند ایدهآل خود بسازند. انسان با تغییر اساسی رفتار و باورهایش صرفا برای ایجاد یک رابطه خوب با طرف مقابلش به تعادل نمیرسد و بالاخره این عدم تعادل در مواردی خود را نشان میدهد و در زندگی زناشویی تاثیر خود را خواهد گذاشت.
در مواقع سختی، آرامش خود را حفظ کنید: همه ما باید یاد بگیریم در مواقع سختی و مواجه با مشکلات چگونه آرامش خود را حفظ کنیم. برای این کار باید نقاط ضعف خود را شناسایی کرده و روی آن ها کار کنیم. شاید برای غلبه بر این مشکل نیاز باشد مدت زیادی وقت صرف کنیم و حتی از متخصصان در این امر کمک بگیریم. به هر حال باید هر کاری از دست تان بر می آید انجام دهید تا نقاط ضعف خود را از بین برده و بتوانیم راحت تر با مسایل و مشکلات روبه رو شویم.
منابع: جام جم آنلاین/سایت مددکاران جوان/جام گیشه/مجله دنیای سلامت
۵۰ روش نشان دادن عشق به زن زندگیتان که حتما باید بدانید؛
چگونه به کسی که دوستش داریم ابراز علاقه کنیم؟ سوالی که ممکن است کل زندگی شما را تحت تاثیر خود قرار دهد.
به گزارش آلامتو و به نقل از بازده؛ به دنبال یک روش برای نشان دادن عشق به زن زندگیتان هستید؟ در این نوشتار همراه ما باشید تا ۵۰ روش نشان دادن عشق به زن زندگیتان را به شما معرفی کنیم.
سوء تفاهمات بزرگترین مشکلات در روابط افراد است. بعضی اوقات بهسادگی قابل حل هستند، فقط نمیدانید مشکل کجاست. ممکن است مشکل این باشد که او احساس دوست داشتهشدن نمیکند. وقتی عاشق یک نفر هستید، این عشق را بدیهی در نظر میگیرید و گمان میکنید نیازی به اثبات و اظهارش ندارید. ولی عشق چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. عشق یکی از مهمترین مقولههای زندگی است، زیرا سایر جوانب زندگی را تحت تأثیر خود قرار میدهد.
ولی چگونه این عشق را اظهار خواهید داشت؟ باید از چند روش نشان دادن عشق به زن زندگیتان کمک بگیرید. ممکن است برای همه راحت نباشد. قدردانی از یک فرد میتواند به روشهای مختلفی صورت گیرد. پس در این مسیر به شما کمک خواهم کرد. در اینجا ۵۰ روش نشان دادن عشق به زن زندگیتان را به شما معرفی میکنم تا به او نشان دهید که عاشقاش هستید!
۱. با احترام صحبت کنید. باعث نشوید احساس کم اهمیت بودن کند.
۲. به او گوش دهید. نه تنها به کلماتی که به زبان میآورد بلکه به احساساتی که سعی در بیان آنها دارد.
۳. از او تعریف کنید. دقیق باشید، تا بداند واقعا به آنچه میگویید ایمان دارید.
۴. سعی کنید به چیزهایی که از آنها لذت میبرد بها دهید. به آشپزی علاقه دارد؟ به او کمک کنید! به ورزش علاقه دارد؟ با او ورزش کنید! به هنر علاقه دارد؟ با او به تماشا بنشینید!
۵. نظر او را پیش از تصمیمگیری در نظر بگیرید. از او نظرخواهی کنید و صادقانه آن را درنظر بگیرید.
۶. بخشنده باشید. هیچ راهی برای نشان دادن عشق بهتر از به سادگی بخشیدن و فراموش کردن نیست. کینهورزیدن رابطهتان را بهبود نمیبخشد.
۷. سفری کوتاه تدارک ببینید. او را به مکانی ببرید که بتوانید اوقات خوشی را با یکدیگر سپری کنید.
۸. اهدافتان را با هم تعیین کنید. اگر از اهداف همدیگر مطلع باشید، حمایت از همدیگر آسانتر میشود. همچنین، هدفگذاریِ مشترک شما ره به هم نزدیکتر خواهد کرد.
۹. به اشتباهاتتان اذعان کنید. رو راست و صادق باشید، نشان دادن این که شما هم کامل نیستید باعث میشود به شما نزدیکتر شود.
۱۰. طرف او را بگیرید. اگر در موقعیتی قرار گرفتید که باید بین همسرتان و سایرین یک نفر را انتخاب کنید، او را برگزینید. علیالخصوص وقتی این موقعیت در خانوادهتان روی میدهد. او همواره احساس میکند شما را از خانوادهتان دور کردهاست، نیاز دارد احساس کند شما این موضوع را علیه او استفاده نمیکنید.
۱۱. او را اندکی ماساژ دهید، مثلا کتفها و پشتاش را بمالید. چه کسی از توجه اینچنینی لذت نمیبرد؟
۱۲. اگر احساس خوبی ندارد، حتی یک سردرد، تا جاییکه میتوانید به او کمک کنید. او همیشه از شما مراقبت میکند، پس با مراقبت از او نشان دهید قدرداناش هستید.
۱۳. وقتی از شما میخواهد در کاری به او کمک کنید، با رنجش جواباش ندهید. نشان دهید که از کمک کردن به او آزرده نیستید. او نیز از تمام کارهایی که انجام میدهد لذت نمیبرد، ولی یک نفر باید این کار را انجام دهد.
۱۴. وقتی در مورد موضوعی جدی صحبت میکنید، مزهپرانی نکنید. بهطور مسالمتآمیزی گوش دهید و صحبت کنید.
۱۵. وقتی با او صحبت میکنید، در چشماناش بنگرید. به او نشان دهید که گوش میدهید. چیزی حواستان را پرت نکند.
۱۶. تا میتوانید با او وقت بگذرانید. او میخواهد احساس کند مهمترین فرد در دنیایتان است. سپری کردن اوقات کار شماره یکی است که با فرد شماره یک زندگیتان انجام میدهید.
۱۷. سعی و تلاش کنید خوب و جذاب بهنظر بیایید. ورزش کنید، اصلاح کنید، دوش بگیرید، عطر بزنید. هرآنچه او را به شما جذب میکند، همان کار را انجام دهید.
۱۸. در کارهای خانه به او کمک کنید، بدون آنکه کارتان را بزرگ جلوهدهید. مجبور نیستید با کارهایی که او هر روزه انجام میدهد به رجزخوانی بپردازید.
۱۹. او را حمایت کنید. وقتی میداند کاری که میخواهد انجام دهد اهمیت بسیاری برایاش دارد، از او حمایت کنید. من میخواستم یک نویسنده بشوم و این موضوع را به همسرم گفتم، و ببینید امروز چه میکنم، مینویسم!
۲۰. اگر میگوید چیزی آزارش میدهد، آن را ندید نگیرید. در موردش صحبت کنید. چیزهای کوچکی که در ذهنتان میمانند، به چیزهای بزرگ تبدیل میشوند که حل کردنشان دشوار است.
۲۱. روی خودتان کار کنید. هر آدمی به مرور زمان تغییر میکند. وقتی برخی رفتارهایی را ذکر میکند که درکشان نمیکند، به او نشان دهید که روی آن رفتارها کار میکنید.
۲۲. او را شگفتزده کنید. یک کارت پستال یا نامهی عاشقانه به او بدهید. با چند شاخه گل در برابرش ظاهر شوید. آن دستبندی را که دوست داشتهاست برایاش بخرید. هر چیز کوچکی خوب است. غافلگیری همان چیزی است که رابطهتان را زنده نگه میدارد.
۲۳. وقتی درحالت استراحت هستید، کاری کنید احساس راحتی کند. به عنوان مثال، وقتی تلویزیون تماشا میکنید، نزدیک او بنشینید و او را درآغوش بکشید یا دستاناش را بگیرید.
۲۴. بگذارید بداند حتی زمانی که با او نیستید هم به او فکر میکنید، با ارسال پیامک یا برقراری تماس.
۲۵. پویا و فعال باشید. اگر به این موضوع دقت کند که همواره تمام تلاشتان را میکنید، برای این موضوع قدردان شما خواهد بود.
۲۶. در ملأ عام علاقه تان را نشان دهید. دستاش را بگیرید، ببوسیدش، در آغوشاش بکشید. خجالت نکشید یا نترسید که علاقهتان را به او نشان دهید، حتی وقتی که دیگران میتوانند شما را ببینند.
۲۷. آیا از آنچه انتظار میرود دیرتر میرسید؟ به او خبر دهید! احساس میکند بیاهمیت است اگر حتی دیر رسیدنتان را به او خبر ندهید.
۲۸. از او بپرسید چه چیز به او احساس ناامنی میدهد. اگر میخواهید قهرمانی باشید که به او کمک میکنید، بهتر است از آن چه بیمناک است مطلع باشید. عوامل بیثبات زیادی در زندگی وجود دارد، پس شاید بتوانید در مواردی به او کمک کنید مانندشغل، مکان زندگی یا حتی بگذارید بداند اهمیت دارد.
۲۹. او را با دیگران مقایسه نکنید. او فرد شماره یک زندگی شما است! چرا اصلا مقایسه را شروع کنید؟ او باید تنها کسی باشد که برایتان مهم است.
۳۰. وقتی گرفتار عشقاش شدید، با او قرار آشنایی گذاشتهبودید. چرا چیزی که خوب است را تغییر دهید؟ با او قرار ملاقاتهای عاشقانهای بگذارید تا همچنان عاشق بمانید.
۳۱. به احتمال زیاد هر شب برایتان شام میپزد. چرا نمیگذارید کمی استراحت کند وقتی شما میز شام را تمیز میکنید؟ یا حتی بهتر از آن، هر از گاهی شما شام را آماده کنید.
۳۲. اگر احساس دلسردی و رنجوری میکند، او را بغل کنید و بگویید عاشقاش هستید و برایتان مهم است.نیاز دارد احساس کند هر زمان که بیشترین نیاز را به شما دارد در کنارش هستید.
۳۳. به او ببالید. وقتی در اطرافتان است، و وقتی در اطرافتان نیست. همیشه به او ببالید. بسیاری از آدمها منفی صحبت میکنند. شما او را انتخاب کردهاید، پس به او و هرآنچه به او مربوط است ببالید.
۳۴. بگذارید در بیان آنچه در ذهناش میگذرد آزاد باشد. وقتی حرف دلش را میگوید، به او نگویید که احساساتاش مهم نیست یا بیمعنی هستند.
۳۵. او را بکاوید. سعی کنید بیشتر دربارهی او بدانید. دربارهی هر موضوعی که فکرش را میکنید صحبت کنید. ببینید دیدگاه او درمورد مسائل عمیقتر زندگی چیست. هر چندتا سؤال که برایتان پیش میآید، بپرسید.
۳۶. باعث نشوید احساس گناه کند. مشکلاتتان را گردن او نیندازید. اگر مشکلی دارید، صبورانه در موردش صحبت کنید.
۳۷. چیزی برای او درست کنید. فقط برای او هدیه نخرید، هدیهای خلق کنید. شاید بتوانید دفترچهی خاطراتی در مورد رابطهیتان بسازید، تمام چیزهای مهمی که برایتان روی دادهاست را در آن بنویسید و خاطرات کوچکی به آن اضافه کنید تا او را به وجد بیاورید.
۳۸. با او عکس بگیرید. بانوان خیلی عکس میگیرند ولی هر بار شما عکس بگیرید معنای دیگری خواهد داشت. سعی کنید هر بار با هم هستید عکس بگیرید، حتی وقتی روی مبل استراحت میکنید.
۳۹. وقتی زمان زیادی در کنار هم هستید، مجبور هستید با موضوعات جدی دست و پنجه نرم کنید. سعی کنید کمی فضا را از حالت جدی خارج کنید مثلا یک لطیفه تعریف کنید یا او را غلغلک دهید. (مراقب باشید که چه زمانی این کار را متوقف کنید، زیرا نمیخواهید او را برنجانید.)
۴۰. او را با اسامی بامزه بخوانید. نمیخواهید که با استفادهی صرف از نام او یک بازرگان یا تاجر بهنظر بیایید. ولی هر بار استفاده از نام مستعارش نیز خستهکننده میشود، پس آنها را در هم ادغام کنید!
۴۱. آنقدر قوی و قدرتمند باشید که به اجازه دهید کمکتان کند. وقتی بحث به مسائل احساسی میرسد، مردان همیشه بهترین نیستند. بگذارید کمکتان کند. این کار نشاندهندهی اعتماد و عشق است.
۴۲. با عشقورزیدن انتظار بازگشتِ آن را نداشتهباشید. به او توجه نکنید تا توجه دریافت کنید. آزادانه به او توجه کنید و عشق بورزید.
۴۳. او را ضعیف نبینید، بلکه او را یک گوهر ارزشمند بدانید. زنان حقیقتا حساستر از مردان هستند. ولی این یک ضعف نیست. او باید مهمترین چیز در زندگیتان باشد. چطور ممکن است احساس مهم بودن کند اگر با تحقیر به او نگاه کنید؟ او گرانبها است.
۴۴. فقط ظاهر او را تحسین نکنید، او را به خاطر شخصیتاش دوست بدارید. اگر بداند بهخاطر آنچه که هست تحسین میشود نه به خاطر ظاهرش، بیشتر احساس دوست داشته شدن خواهد کرد و بیشتر شما را تحسین میکند.
۴۵. موهبت بودناش را درک کنید. هر روز که با او زندگی میکنید باید به خاطر داشتهباشید که او یک موهبت در زندگیتان است. میتوانستید تنها باشید، از خودتان نگهداری کنید، ولی در عوض او آنجاست تا از شما مراقبت کند. او را نادید نگیرید.
۴۶. به آن چه میگویید عمل کنید. وقتی بر چیزی توافق کردید، پی آن را بگیرید. شاید آسانترین کار برایتان نباشد، ولی حقیقتا بهترین کارتان را آنگونه که توافق کردهاید انجام دهید.
۴۷. دستاوردهایتان را جشن بگیرید. نگویید ’وای چه خوب‘ و به زندگی ادامه دهید. اگر کاری انجام دادهاست که به آن میبالد یا شما به آن میبالید، بگذارید بداند. نوشیدنی یا چیز دیگری بخرید و جشن بگیرید.
۴۸. ببینید در معاشقه از چه چیزی بیشتر لذت میبرد همان کار را انجام دهید.
۴۹. یادداشتهای کوچکی در گوشه وکنار خانه قرار دهید، با پیامهایی شیرین و دلنشین، هر زمان که به اتاقی وارد شود یا وسیلهی مختلفی را در منزل بهکار بگیرد، یک غافلگیری کوچک خواهد داشت. (این نکته را از همسرم یاد گرفتم، وقتی احساس خوشی نداشتم این کار را انجام داد. این کار باعث شد احساس اعجابانگیزی داشته باشم! )
و
۵۰. به او بگویید عاشقاش هستید! هیچگاه گفتناش کافی نخواهد بود. هر روز، هر ساعت، هر دقیقه این موضوع را به او یادآوری کنید که عاشقاش هستید!
دیدید! آن قدر ها هم سخت نبود. ۵۰ روش نشان دادن عشق به زن زندگیتان را یاد گرفتید. از هماکنون شروع کنید و ببینید کدام یک در مورد همسرتان اثرگذاری بیشتری دارد!
منابع تاریخی از همراهی همیشگی یک دندانساز فرنگی با ناصرالدین شاه در دورهای از حکمرانی وی آگاهی دادهاند؛ دندانسازی که شاه قاجار به روایت عبدالله مستوفی در کتاب «شرح زندگانی من» در سفر دوم خود به فرنگ با خود به ایران آورده بود.
به گزارش شفاف، روزنامه شهروند در ادامه نوشت: «شاه کنجکاو و متجدد قاجار در روزنامه خاطرات سفر دوم به فرنگستان بارها به دندانساز یاد شده این گونه اشاره کرده است: «در مسکو روز آخر اینبند دندانساز از راه رشت وارد شد، دیده شد. ... دندانساز رفت به سوئد وطنش، باز میآید. ... این روزها اینبند دندانساز از سوئد آمده است، موسیو کرتین دندانساز هم که در سفر اول با دندان ما بازی میکرد آشنایی بود، با طولوزون چند روز است آمد [ها] ند، کرسی طرف بالای چپ را که اینبند تهران پر کرده بود، لق شده بود، تهران اینبند نتوانست دربیاورد، اینجا چند روز کرتین کار کرده بالاخره درآمد، بسیار ذوق کردم، انشاءالله باید از نو پر کند.»
دندانساز فرنگی؛ ملازم همیشگی
ناصرالدین شاه در سفر سوم به فرنگستان، دندانساز ویژه خود را همراه میبرد. او در کتاب «روزنامه خاطرات ناصرالدینشاه در سفر سوم فرنگستان»، چندین بار به همراهی دندانساز اشاره کرده است: «دندانساز و طولوزان را امروز دیدم که آمدهاند»، «خلاصه راندیم از دروازه رشت بیرون آمدیم... افتادیم به نهار، امینالسلطان، مجدالدوله، دندانساز، اعتمادالسلطنه، طولوزان بودند»، «الحمدللّه تعالی این سفر سیم است که به فرنگ میرویم... پیشخدمتها و همرا[ها]نیکه در این سفر با ما هستند از این قرارند:... دانتیت، [شاید دنتیست به معنی دندانساز]». دندانساز آن گونه که ناصرالدین شاه در روزنامه خاطرات اشاره کرده در بیشتر برنامههای وی در فرنگ حضور داشته است «برخاسته با پرنس در کالسکه نشسته آمدیم منزل و خوابیدیم اشخاصی که از ایرانی و فرنگیها سر میز شام با ما نشسته بودند از این قرارند: ... هینبط دندانساز ...». وی نه تنها در سفرهای فرنگستان که در سفرهای داخل ایران نیز دندانساز را همراه میبرده است. شاه خوشذوق قاجار در کتاب «روزنامه سفر مازندران» چندین بار به این حضور اشاره کرده است «سهشنبه بیستوهفتم در شهرستانک اتراق شد از ملتزمین که امروز رسیدند مسیو هنبه دندانساز فرنگی بود»، «سهشنبه هیجدهم در چالوس اتراق شد ... مسیو هینه دندانساز هم شنا کرد.»
رعایایی که با دندانهایشان شناخته میشدند
دندان و سلامت آن از مسائلی برشمرده میشود که همواره نگاه ناصرالدین شاه را به خود میکشانده است. او در مسیر سفر سوم به فرنگستان هنگام اتراق به نزدیکی ابهر، پس از دیدار با امام جمعه شهر او را چنین وصف میکند «اسم امام جمعه میرزا ابوالفتوح است. آن دفعه هم که آمدیم فرنگ دوم رفتیم او را دیدم این دفعه پیرتر شده است، دهنش را که باز میکرد، دندانهای زرد دراز داشت چهار تا یکی، چهار تا دندانش ریخته بود، یکی داشت.» شاه در نزدیکی زنجان دو انگلیسی را در کنار دندانسازش میبیند که توجهاش را برمیانگیزند «یکیش مرد بود یکی زن هر دو را آواز کردم گفتم بیائید... فرنگی از این مرد و زن و کثیفتر و نجستر من ندیدهام... زنکه صد درجه کثیفتر پیر و لاغر، بدلباس، بدصورت، بدرنگ، دندانهای عاریه با وجودی که عاریه بود کثیف و بد بود.» او در میهمانیهای خصوصی و دیدارهای رسمی در روسیه نیز باز از توجه به دندانهای میزبانان اروپاییاش برکنار نمیماند: «امپراطریس از آن وقت که دیدم پیرتر شده، دندانهایش زرد شده... یکی از دخترهای والی منتنگرو [مونتهنگرو] هم مقابل ما پهلوی ولیعهد روس نشسته بود... آن که پهلوی ولیعهد بود خوشگلتر دندانهایش بهتر بود.»
شاه قاجار در زمان اقامت در فرانسه زنی به نام «مدمازل زاولفکا» را به حضور میپذیرد «که زنی است خواننده و برادرش کمانچه میزند و خویش و قومهایش سازهای دیگر میزنند و آواز میخوانند آورد.» وی سپس در توصیف زن خواننده چنین روایت میکند «عکس این مدمازل را که اول آوردند خیلی خوشگل و مقبول و خوب به نظر آمد، اما خودش را که دیدم بسیار بدتر از عکسش بود، بخصوص دندانهایش.» شاه قاجار پس از این دیدار به یک انگاره کلی درباره فرنگیان میرسد «کلیة دندانهای مرد و زن فرنگی خوب نیست». وی در کتاب «روزنامه سفر مازندران» نیز از فردی به نام محمدقلیبیک بلوکباشی یاد میکند که «بسیار معمّر بود و قریب یکصد و سه سال عمر داشت... و عجب این است که یکدندان او نیفتاده بود.»
یک مرتبه دنداندرد نکشید
ناصرالدین شاه قاجار به روایت تاریخ سهمی بسیار در توجه به دندانسازی در روزگار معاصر داشته، خود سرآمد کسانی بوده که در رسیدگی به سلامت دندانها بسیار توجه میکردهاند. پای دندانسازان فرنگی به ایران در روزگار وی نیز از راه همین توجه به دندانهای همایونی گشوده شده است. عینالسلطنه در کتاب «روزنامه خاطرات عینالسلطنه» آنجا که درباره خوشزیستی این شاه قاجار نوشته «عیش و راحتی را خداوند برای این شاه تمام کرد»، برای گواهی این آسایش تاکید میکند «هرگز یک شب ناخوش نشده. مدتالعمر رنگ هیچ مرضی را ندیده. یک مرتبه دنداندرد نکشیده.» او باز در تکمیل توجههای ناصرالدین شاه به دندان و دندانسازی وضعیت واژگونه جانشین وی را ذیل سرفصل «فرق پدر و پسر» در این زمینه شاهد میآورد «در نظافت هم عکس پدرش بود (یعنی در هر کاری). دندانهای جلوی شاه افتاده بود. با وجودی که سالی سه چهار هزار تومان مواجب دندانساز میداد هر چه کردند دندان نگذاشت وقتی که خنده میکرد مثل سگهای پیر دهانش به هم میخورد و باز میشد.» ناصرالدین شاه حتی در سفرهای فرنگستان نیز از رسیدگی به دندانها باز نمیمانده است. او در «روزنامه خاطرات ناصرالدینشاه در سفر سوم فرنگستان» مشخصا دو بار به این مساله اشاره میکند «حکیمباشی طولوزان دندانساز معروف اینجا را که اسمش مسیو مارتن است و از اهل فرانسه آورد دندان ما را سیمان زد، سیمان بسیار خوبی زد، خیلی قابل دندانسازی است... قبل از نهار موسیو مارطن دندانساز آمد جوهری برای لقی دندان آورده بود، با قلممو زد و از آن دوا هم زیاد داد، با دستورالعمل که بعد استعمال کنیم تا بعد معلوم میشود چه اثر خواهد کرد، حالا به نظر دوای خوبی میآید.»
ماهنامه بازاریاب بازارساز - زهرا جورابلو: برخی از ویژگی ها در فروشندگان و بازاریابان کمیاب هستند و این در حالی است که مدیران به شدت به دنبال افرادی هستند که این ویژگی ها را داشته باشند. هر شرکتی برای خود ارزش هایی دارد.
بنابراین اگر به عنوان نیروی فروش سازمان بتوانیم این ویژگی ها را در خود تقویت کنیم، به فروشنده مورد علاقه مدیر تبدیل خواهیم شد و احتمال پاداش گرفتن و ارتقا یافتن مان افزایش خواهد یافت.
مدیران دوست دارند فروشندگانی را در تیم خود داشته باشند که همیشه به دنبال پیدا کردن راه حل برای مسائلی باشند که تیم فروش را تهدید می کند. به عبارتی مدیران مایل هستند قبل از آن که مسئله به مشکل تبدیل شود و کار تیم فروش را مختل کند، فروشنده برای آن راه حلی پیدا کرده باشد.
انعطاف پذیر بودن
فروشندگان مورد علاقه مدیران در ارتباط با مسئولیت ها و محیط کاری شان از خود انعطاف پذیری نشان می دهند. در برخی موارد لازم است روی فروش یک کالای خاص برنامه ریزی شود. در برخی از کوچه ها ممکن است امکان رفتن ماشین پخش وجود نداشته باشد و لازم باشد فروشنده سفارش مشتری را چند متر پیاده برای او ببرد. این موارد و مواردی مشابه همگی نیاز به انعطاف پذیر بودن فروشنده دارند و مدیران نیز به دنبال فروشندگانی هستند که از این ویژگی بسیار مهم برخوردارند.
مثبت اندیش بودن
مطمئن باشید آنقدر مسئولیت سر مدیر فروش ریخته که به هیچ وجه علاقه ای به شنیدن گله و شکایت شما ندارد. شکی نیست که فروشندگی کار سختی است و کمبودهایی هم در تمام شرکت ها وجود دارد اما فروشنده مثبت اندیش اجازه نمی دهد هیچ کدام از این موانع روی کار او تاثیر بگذارند.
مثبت اندیش بودن با بی خیال بودن تفاوت دارد. کارهای ساده ای مانند لبخند به لب داشتن و سلام و احوالپرسی گرم با همکاران می تواند فضای مثبتی را ایجاد و شما را به عنوان فردی پرانرژی معرفی کند. در این شرایط اگر مدیر به مشورت کردن درباره موضوعی نیاز داشته باشد، حتما سراغ شما خواهد آمد نه فروشنده ای که اعتراض کردن ورد زبانش باشد.
اعتماد به نفس داشتن به این دلیل مهم است که باعث می شود فروشنده برای تک تک تصمیم گیری های خود سراغ مدیرش نرود و قدری استقلال داشته باشد. همچنین اعتماد به نفس داشتن این شجاعت را به فروشنده می دهد که اگر در مورد خاصی ضعف داشت، بدون ترس آن را بیان کند و از مدیر خود درخواست راهنمایی و مشاوره داشته باشد.
همچنین افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند راحت تر افکار خود را به زبان می آورند و به همین دلیل برای پست هایی مانند سرپرستی فروش افراد مناسبی هستند. از این رو مدیر با مشاهده اعتماد به نفس فروشنده خود، رفتار او را برای ارتقا یافتن به سرپرست فروش زیر نظر خواهد گرفت.
اشتیاق داشتن
ممکن است شما فروشنده خیلی خوبی باشید و آمار فروش تان هم این موضوع را تاکید کند اما اگر نسبت به کار خود اشتیاق نداشته باشید، مدیرتان علاقه چندانی به کار کردن با شما نخواهد داشت. زمانی که مدیر فروش مشاهده می کند فروشنده اش با چه اشتیاق بالایی وظایفش را انجام می دهد احساس بسیار خوبی نسبت به او پیدا می کند حتی اگر حجم فروشش نسبت به همکار دیگری که بیشتر می فروشد ولی عاشق کارش نیست، کمتر باشد. اشتیاق داشتن یعنی متعهد بودن و در بلندمدت تعهد فرد است که باعث پیشرفت خود و سازمانش می شود.
دکتر «مهدی بیاتی» روانشناس کودک در مورد دلیل این خواسته و چرایی تقلید کودکان از بزرگسالان سخن گفته است.
وی در این باره گفت: گروه سنی 5 تا 6 سال، گروهی است که در آن کنجکاوی جنسی کودکان شکل میگیرد و آنان به دنبال بررسی و کشف تفاوتهای جنسی خود با افراد بالغ هستند و به تبع آن سوالات خاصی از والدین میپرسند. امروزه نیز با توجه به رشد فرآیندهای دیداری و شنیداری که به واسطه رادیو، تلوزیون و ماهوارهها در خانوادهها به وجود آمده، کنجکاویهای جنسی به مراتب بیشتر شده و به جرات میتوان گفت از 2.5 تا 3 سالگی به بعد این کنجکاویها آغاز میشوند.
این روانشناس کودک، این اتفاق را یکی از مراحل رشد کودکان دانست و ادامه داد: همه کودکان متناسب با شرایط خود این مرحله را پشت سر میگذارند، اما مهمترین نکته چگونگی برخورد والدین با آنهاست.
وی درباره علت اصلی گرایش دختران زیر هفت سال به استفاده از لوازم آرایشی به موضوع جالبی اشاره کرد و گفت: از نظر علمی دختران در این سن نسبت به پدران خود رابطه عشقورزانه دارند و در این میان مادر را رقیب خود میدانند؛ همانطور که پسران نسبت به مادر این احساس را داشته و پدر را رقیب خود احساس میکنند.
بیاتی افزود: در گروه سنی زیر 7هفت سال دختران به دلیل اینکه در سن تقلید قرار دارند، میخواهند از نظر دیداری در مقابل پدر نسبت به مادر خود برتری یابند؛ به همین دلیل از لوازم آرایشی مادر استفاده میکنند تا پدر به آنها توجه بیشتری کند.
این روانشناس کودک بازداری و منع کودک توسط والدین را اشتباه دانست و توضیح داد: رفتارهای بازدارنده برای استفاده نکردن کودک از لوازم آرایشی باعث علاقهمندی آنها در بزرگسالی خصوصا نوجوانی به اینگونه لوازم میشود و در آینده میان نوجوان و خانوادهها تنش به وجود میآورد که ممکن است از نظر روحی و روانی به فرد آسیب رساند.
بیاتی ضمن تاکید بر اینکه تمام روانشناسان و مشاوران تربیتی و اجتماعی اذعان دارند استفاده دختران زیر هفت سال از لوازم آرایشی هیچ مشکلی برای کودک ایجاد نمیکند به خانوادهها توصیه کرد تا به کودک فرصت دهند و با وی رفتار تند نداشته باشند؛ زیرا در این صورت هیچ مشکلی در روند رشد کودک ایجاد نمیشود.
این روانشناس کودک در ادامه همچنین از خانوادهها خواست تا اجازه دهند آنقدر کودک خود از این لوازم استفاده کند تا نسبت به آن سیر شود و دیگر کشش اولیه را نسبت به لوازم آرایشی از دست بدهد، زیرا اگر این اجازه داده نشود، این مساله در بزرگسالی فرد تبدیل به عقده روانی میشود.
وی ادامه داد: این مساله یک موضوع کاملا عادی در فرآیند رشد کودک است و والدین اصلا نباید رفتارهای تنشآمیزی با کودک خود داشته باشند.
بیاتی همچنین ابراز عقیده کرد: اگر مادر به جای تندرویهای بیمورد اجازه دهد کودک دختر زمانی که در منزل است آرایش کند و حتی کیف لوازم آرایش شخصی داشته باشد و از وسایلی استفاده کند که شیمیایی و آسیبزا نباشند، در روند رشد کودک بسیار تاثیرگذار است.
وی ادامه داد: در سنین بزرگسالی استفاده بیرویه از لوازم آرایشی به معنای خواستن برای دیده شدن و توجه است و سادهترین راه زیباترشدن، استفاده از این گونه وسایل است.
بیاتی در این باره تصریح کرد: اگر یک جوان در فرآیند خانوادگی خود تحقیر شود و کمتر مورد توجه قرار گیرد، در بزرگسالی برای جلب توجه و دیده شدن به سمت توجهات منفی گرایش مییابد.
وی افزود: بهترین راه این است که در گروه سنی زیر شش سال به کودک فرصت تصمیمگیری داده شود تا عزت نفس و اعتماد به نفس در او ایجاد و تقویت شود.
این روانشناس کودک همچنین اظهار کرد: خانوادهها به هیچ وجه نباید به خود جرات دهند به کودک زیر هفت سال خود برچسب مشکلات روانی و اخلاقی بزنند؛ زیرا شناسایی و بررسی مسائل در حوزه کودکان بسیار مشکل است.
به گزارش العالم ، مجله Frontiers in Psychology نوشت " محققان انگلیسی و فنلاندی با انجام تحقیقی به این نتیجه رسیدند که میزان تمایل افراد به گوش دادن به موسیقی غمگین ناشی از میزان قدرت همدردی آنان اســت.
محققان قطعاتی از موسیقی غمگین را دراختیار شرکت کنندگان درتحقیق قرار دادند و از آنان خواستند که قبل و بعد از شنیدن موسیقی به برخی سوال ها در فرمی که به آن ها داده شد، پاسخ دهند و احساس خود را بیان کنند.
کارشناسان هنگام گوش دادن افراد به موسیقی، میانگین ضربان قلب و فعالیت الکتریکی پوست آنان را ثبت کردند و خصوصیت های فردی مانند سلیقه موسیقیایی و خاطرات غمگین آن ها در گذشته را دراین تجربه درنظر گرفتند.
نتایج نشان داد که واکنش های عاطفی به موسیقی غمگین می تواند ناشی از سه عامل محبت و مهربانی، همدردی و نگرانی باشد.
طبق این تحقیق، افرادی که درآن واحد حس نگرانی و ناراحتی را داشتند، عواطف منفی تر را نسبت به کسانی که احساس ناراحتی و مهربانی داشتند، بروز دادند ؛ به عبارت دیگر، افرادی که همزمان احساس ناراحتی و مهربانی داشتند، بیش از دیگران از موسیقی غمگین لذت می بردند.
محققان به اعضای این گروه "عشاق اندوه" لقب داده اند./ن
گزینه ها
پاسخ آزمون
کسی که وحی الهی را به پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میرساند و واسطهی وحی خدائی بود، فرشتهای ادامه ...
چهل سالگی سنّی اسـت که کمال انسانی و عقلانی شمرده شده و در آن سن عقل به نهایت صفا و اوج کمال خود میرسد. ادامه ...
در زندگانی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گفتهاند: چند سالی پیش از بعثت، هر چند گاه یکبار چند ادامه ...
این کلمه در عربی همچون کلمهای اصیل از ریشهی فَرَقَ (باب ضرب) به کار رفته، مثل خَسَرَ و خسران. در این ادامه ...
دربارهی این که در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از مجموعهی وحی الهی به چه نام مشخصی یاد ادامه ...
این قرآن اسـت و بیگفتگو کلام خداست. معجزهای اسـت که تمامش از آغاز تا انجام، از باء «بسم الله» تا سینِ ادامه ...
فعالیت بهائیان در این عرصه را باید از زمان روی کار آمدن حکومت پهلوی و آزادی عملی که بهائیان در این دوران ادامه ...
بهائیان تشکیلات منجسم و قدرتمندی را در رادیو و تلویزیون داشتند. حبیب ثابت پاسال تلویزیون ایران را در ادامه ...
یکی از بهائیها که در عرصه فرهنگ به فعالیت میپرداخت، دکتر علیمراد داوودی بود. وی استاد دانشگاه، نویسنده، ادامه ...