طرق مبین بودن حدیث
بر طبق یک تقسیمبندی ، حدیث به یکی از این طرق شارح و مبین قرآن است:بیان جزئیات
بیان جزئیات و تفصیل مطالب مجمل در قرآن، نظیر اوقات نماز و تعداد رکعات و کیفیت ادای آن.توضیح عبارات مبهم
توضیح الفاظ و عبارات مبهم در قرآن، نظیر بیان پیامبر درباره «خیط ابیض» و «خیط اسود» به عنوان روشنایی روز و تاریکی شب.تخصیص عام
تخصیص عام قرآن ، نظیر تفسیر پیامبر از ظلم به شرک در آیه ۸۲ سوره انعام. (4)تقیید مطلق قرآن
تقیید مطلق قرآن ، چنانکه لفظ مطلق «ید» در آیه ۳۸ سوره مائده (5) به یمین (دست راست) مقید شده است.بیان مصادیق الفاظ
بیان معنا یا مصادیق الفاظ، همچون بیان «مغضوب علیهم» به یهود و «ضالین» به نصاری.بیان احکام وارد نشده
بیان احکامی که در قرآن نیستند، همچون رجم زناکار مُحصَن و مُحصَنه.بیان موارد نسخ
بیان موارد نسخ در قرآن، نظیر سخن پیامبر درباره آیه وصیت؛ و تأکید مضامین آیات قرآن. (6) (7)مبنای تقسیمبندی بالا
اما ظاهراً این تقسیمبندی مبتنی بر نوعی نگاه فقهی بر قرآن است (8) و با بررسی دقیقتر احادیث میتوان موارد بسیاری یافت که در مقام بیان قرآن است ولی خارج از تقسیمبندی مذکور قرار میگیرد.تقسیمبندی احادیث مربوط به قرآن
در هر صورت، در یک تقسیمبندی کلی، احادیث مرتبط با قرآن را میتوان در دو گروه جای داد:اقسام احادیث درباره قرآن
احادیث درباره قرآن، خود برچند دستهاند:راجع به کیفیت نزول
احادیث راجع به کیفیت نزول قرآن، از جمله حدیث مشهور در منابع اهلسنت درباره آغاز وحی ، (9) احادیث ناظر به نزول یکباره قرآن درشب قدر در ماه رمضان (10) (11) و احادیثی که درباره آخرین سوره و آیه نازل شدهاند. (12) (13)چگونگی جمع و تدوین
پارهای از احادیث با بحث چگونگی جمع و تدوین قرآن مرتبطاند، از جمله برخی از آنها از مکتوب شدن آیات قرآن در طول حیات پیامبر اکرمحکایت دارند. (14) (15) (16) (17)قرائات قرآن
برخی احادیث ناظر به بحث قرائاتاند ، از جمله اینکه قرآن بر هفت وجه نازل شده و قرائت قرآن به هر یک از این وجوه جایز است. (18)(19)کیفیت تلاوت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
در پارهای از احادیث کیفیت تلاوت پیامبر و طریقه صحیح تلاوت قرآن وصف شده است. (22) (23)فضل اموزش و احکام قرآن
در احادیثی از فضل آموزش تلاوت قرآن به دیگران (24) (25) و در برخی احادیث از احکام مرتبط با قرآن مثل بحث سجدههای قرآن (26) (27)و مَسِّ قرآن (28) (29) سخن به میان آمده است.روایات اسباب نزول
درباره بسیاری از آیات، احادیثی درباره اوضاع و زمینههایی که آیات در آنها نازل شدهاند رسیده است.ثواب تلاوت
در برخی احادیث هم برای تلاوت برخی سورهها و آیات، ثواب بسیاری ذکر شده که در جوامع حدیثی بخشی به آن اختصاص یافته است.(32) (33)پینوشتها:
1. ابن عبدالبرّ، جامع بیان العلم و فضله و ما ینبغی فی روایته و حمله، ج۲، ص۱۹۱، بیروت: دارالکتب العلمیة، (بیتا).
2. محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، ص۳۷۳۹، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
3. محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، ص۳۷۳۹، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
4. انعام/سوره۶، آیه۸۲.
5. مائده/سوره۵، آیه۳۸.
6. ابن قیم جوزیه، اعلام الموقّعین عن رب العالمین، ج۲، ص۳۱۴ـ۳۱۶، چاپ طه عبدالرؤف سعد، بیروت ۱۹۷۳.
7. محمدحسین ذهبی، التفسیر و المفسّرون، ج۱، ص۵۵ـ۵۷، ج ۱، قاهره ۱۳۸۱/۱۹۶۱.
8. محمد سعید منصور، منزلة السنة من الکتاب و اثرها فی الفروع الفقهیة، ج۱، ص۱۲۵ـ ۴۶۶، قاهره ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
9. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، ج۱، ص۳ـ۴، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
10. احمد بن علی نسائی، کتاب السنن الکبری، ج۶، ص۵۱۹، چاپ عبدالغفار سلیمان بن داری و سیدکسروی حسن، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
11. کلینی، اصول کافی، ج۲، ص۶۲۹.
12. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، ج۵، ص۱۸۵، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
13. مجلسی، بحارالانوار، ج۸۹، ص۳۹.
14. عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۰۲، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
15. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، ج۵، ص۲۱۰ـ۲۱۱، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
16. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، ج۶، ص۹۹، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
17. طباطبائی، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۱۸۱۲۴.
18. مالک بن انس، المُوَطَّأ، ج۱، ص۲۰۱، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
19. مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۱، ص۵۶۰، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
20. مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۱، ص۵۶۵ـ۵۶۶، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
21. سلیمان بن اشعث ابوداوود، سنن ابیداود، ج۴، ص۳۱ـ۳۸، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، (قاهره، بیتا).
22. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، ج۶، ص۱۱۲، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
23. مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۱، ص۵۳۶ـ ۵۳۷، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
24. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، ج۶، ص۱۰۸، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
25. مجلسی، بحارالانوار، ج۸۹، ص۱۸۵۱۹۰.
26. عبدالرزاق بن همام صنعانی، المصنَّف، ج۳، ص۳۳۵ـ ۳۵۸، چاپ حبیبالرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
27. مجلسی، بحارالانوار، ج۸۲، ص۱۶۸۱۸۰.
28. مالک بن انس، المُوَطَّأ، ج۱، ص۱۹۹، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
29. محمد بن حسن طوسی، الاستبصار، ج۱، ص۱۱۳۱۱۴، چاپ حسن موسوی خرسان، نجف ۱۳۷۵۱۳۷۶/ ۱۹۵۶ ۱۹۵۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۳ش.
30. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، ج۶، ص۹۰۵، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
31. مجلسی، بحارالانوار، ج۷۷، ص۳۰۹ ۳۱۶.
32. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، ج۶، ص۱۰۳ـ۱۰۶، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
33. مجلسی، بحارالانوار، ج۸۹، ص۲۲۳۳۶۹.
34. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، ج۶، ص۱۰۴، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
35. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیحالبخاری، ج۶، ص۱۰۶، (چاپ محمد ذهنیافندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
36. مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۱، ص۵۵۶، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
37. مجلسی، بحارالانوار، ج۸۹، ص۲۶۲۲۶۴.
بامداد-به نص و تصریح آیات قرآن کریم، مخلَصین دارای آثار و خصوصیاتی هستند که دیگران از آن نصیبی ندارند.
اول : آنکه به نص کریمه قرآنیه، دیگر شیطان را به هیچ وجه من الوجوه بر ایشان تسلط و اقتداری نیست. «فَبِعِزَّتِکَ لاَ غْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ * إِلاَّ عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ؛ پس به عزت تو سوگند که بی تردید همه شان را گمراه خواهم کرد. مگر آن بندگان خالص تو از میان آنها» (آیه ۸۳ و ۸۲ سوره ص).
بدیهی است که این استثناء تشریعی نیست، بلکه بواسطه اقتدار ذاتی مخلَصین در مقام توحید، دیگر برای شیطان قدرتی نبوده، و به علت ضعف و ناتوانی خود نمی تواند در این مرحله به آنان دست یابد. باری، چون مخلَصین خود را برای خدا خالص نموده، به هر چیزی که مینگرند، خدا را می بینند و شیطان به هر قسم و کیفیتی بر ایشان ظهور کند آنان با نظر الهی در آن چیز مینگرند و استفاده الهیه می کنند؛ لذا شیطان از اول امر، نزد این طائفه اعتراف به عجز و مسکنت خود نموده و سپر می اندازد؛ وگرنه شیطان ذاتش برای اغواء بنی آدم است و کسی نیست که بخواهد به کسی ترحم نموده و دست از إضلال او بردارد.
دوم : این طائفه از محاسبه محشر آفاقی و حضور در آن عرصه معاف و فارغ هستند. در قرآن کریم است: «وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِی السَّمَـوَ تِ وَ مَن فِی الاْ رْضِ إِلاَّ مَن شَآءَ اللَهُ؛ و در صور دمیده شود، پس هر که در آسمانها و هر که در زمین است بی جان افتد، مگر کسی که خدا بخواهد» (زمر/۶۸). چون این آیه با آیه شریفه «فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ * إِلاَّ عِبَادَ اللَهِ الْمُخْلَصِینَ؛ قطعا آنها از احضار شدگانند. مگر بندگان خالص شده خدا» (صافات/ ۱۲۷ و ۱۲۸) ضمیمه گردد معلوم میشود که این طائفه که از صعقة قیامت در امانند، عبارتند از بندگان مُخلَص خدا.
زیرا آنان بواسطه مراقبت و ریاضات شرعیه در جهاد انفسیه کشته شده و به حیات ابدی پیوسته اند و از قیامت عظمای انفسیه عبور کرده اند؛ و در دوران مجاهده به حساب آنان رسیدگی شده و حال بواسطه قتل فی سبیل الله در نزد خدای خود به خلعت حیات ابدی مخلع و از روزی های خاصه خزانه ربوبی متنعمند. «قالَ عَزَّ مِن قآئِل: وَ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَهِ أَمْوَ تَـا بَلْ أَحْیَآءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ؛ و کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندار، بلکه آنها زنده اند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند» (آیه ۱۶۹ سوره آل عمران). علاوه بر این میدانیم که احضار، فرع بر عدم حضور است؛ و بندگان مخلَص خدا قبل از پیدایش طلیعه قیامت در همه جا حاضر بوده و بر همه احوال مطلع بوده اند چون میفرماید: «عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ».
سوم : آنچه از پاداش و ثواب به هرکس برسد و در روز قیامت به او عطا شود، در مقابل عمل او خواهد بود، مگر این صنف از بندگان که کرامت الهیه بر ایشان ماوراء طور و پاداش عمل است. «وَ مَا تُجْزَوْنَ إِلاَّ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ* إِلاَّ عِبَادَ اللَهِ الْمُخْلَصِینَ؛ و جز در برابر آنچه می کردید جزا نمی یابید.
مگر بندگان خالص شده خدا» (آیه ۴۰ سوره صافات). و اگر گفته شود که مفاد این آیه آنستکه گروه معذبین طبق اعمالشان به پاداش میرسند مگر بندگان نیک خدا که برای ایشان جزا در مقابل عمل نبوده، بلکه پروردگار منان با ایشان به فضل و کرم خود جزا خواهد داد؛ در پاسخ میگوئیم: مفاد آیه مطلق بوده و مخاطب آن اختصاصی به گروه معذبین ندارد. علاوه آنکه جزای بندگان به فضل و کرم، منافات با جزا در مقابل عمل ندارد. چه معنای فضل اینستکه در مقابل عمل کوچک، پروردگار منان جزای بزرگ عنایت میفرماید و در واقع عمل کوچک را بزرگ می شمارد ولی با این همه باز جزا در مقابل عمل واقع گردیده است. در حالیکه مفاد کریمه شریفه غیر از این است. مفاد آیه اینستکه به بندگان مخلَص خدا، پاداش اصلاً در مقابل عمل داده نمی شود.
و نیز در آیه دیگر میفرماید: «لَهُم مَا یَشَآءُونَ فِیهَا وَ لَدَیْنَا مَزِیدٌ؛ برایشان هرچه بخواهند در آن جا موجود است و نزد ما بیشتر نیز هست» (آیه ۳۵ سوره ق) برای این گروه هر چه اراده و مشیت آنان تعلق گیرد خواهد بود؛ و در نزد ما نیز چیزی زیاده از مقدار اراده و مشیت آنان برای آنها خواهد بود. پس معلوم میشود که از کرامات الهیه چیزهائی که فوق اراده و مشیت و بالاتر از سطح فکر و میزان طیران مرغ اختیار و اراده آنها است داده خواهد شد؛ و این نکته شایان دقت و قابل توجه است.
چهارم : آنان دارای مقامی منیع و منصبی رفیع و مرتبه ای عظیمند که بتوانند حمد و سپاس ذات احدیت و ثنای الهی را کما هُو حَقه (همانطور که سزاوار آن ذات اقدس است ) بجا آورند. «قالَ عزَّوجلَّ: سُبْحَـنَ اللَهِ عَمَّا یَصِفُونَ * إِلاَّ عِبَادَ اللَهِ الْمُخْلَصِینَ؛ خدا منزه است از آنچه توصیف می کنند. مگر بندگان خالص شده خدا» (آیه ۱۶۰ و ۱۵۹ سوره صافات) و این غایت کمال مخلوق و نهایت منصب ممکن است.
این چهار مزیت را ما در رساله خود که به نام «لُبّ اللُباب در سیر و سلوک اُولی الالباب » میباشد و از تقریرات درس عرفانی حضرت علامه طباطبائی مُدظله العالی است بیان کرده ایم و در اینجا بمناسبت ذکر نمودیم.
منبع:tahoorkotob.com
نوشته مخلصین در قرآن چه خصوصیاتی دارند؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.
بامداد-چگونه در قرآن، مرگ و عذاب های جهنم جزو نعمت های الهی به حساب آمده است؟
پرسش
در سوره الرحمن آیاتی را ذکر می کند و سپس می گوید: “فَبأَىِّ ءَالَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ”. اما در این بین آیاتی را می بینیم که با این سبک سازگار نیستند.
از جمله آیات ۳۵، ۴۱، ۴۴ همین سوره، حال آیا این سیاق منتفی است، یا این که اینها در زمره نعمت های الهی قرار می گیرند؟ در صورت دوم لطفا توضیح دهید.
سوره الرحمن به طور کلى بیانگر نعمت هاى مختلف “معنوى” و “مادى” خداوند است که بر بندگان خود ارزانى داشته و آنها را غرق در آن ساخته است، به گونه اى که مىتوان نام این سوره را “سوره رحمت” یا “سوره نعمت” گذارد؛ و به همین دلیل با نام مبارک “الرحمن” که رحمت واسعه الاهى را بازگو مىکند آغاز شده است.[۱]
اما هر خلقتی برای این که بتواند در زمره نعمت قرار گیرد، لازم نیست در تمام موارد موجب راحتی و خوشی باشد، بلکه برای نعمت بودن همین بس که خیر بیشتری داشته باشد و وقتی که آن را به صورت کلی در نظر می گیریم، می بینیم سود آن بیشتر از ضررش است، هرچند گاهی در موارد خاص موجب عذاب نیز شده باشد.
در آیات مورد بحث نیز باید همین امر را لحاظ کرد و کلیت موارد یاد شده را دید تا بتوان به قضاوت نشست که آیا می توان آنها را در زمره نعمت های الهی برشمرد یا خیر؟
در آیه ۲۶ سوره الرحمن “کلُُّ مَنْ عَلَیهْا فَان” مشاهده می کنیم که در بحث از نعمت های الهی، فنای انسان ها را ذکر می کند.
در تفسیر نمونه چند احتمال ذکر شده است که بنابر تمام آنها می توان مرگ و فنا را در زمره نعمت های الهی قرار داد:
“اما چگونه مسئله فنا مىتواند در زمره نعمت هاى الهى قرار گیرد؟ ممکن است از این نظر باشد که این فنا به معناى فناى مطلق نیست، بلکه دریچهاى است به عالم بقا و دالان و گذرگاهى است که شرط وصول به سراى جاویدان عبور از آن است.
دنیا با تمام نعمت هایش زندانى است براى مۆمن، و خروج از این دنیا آزاد شدن از این زندان تنگ و تاریک است.
و یا از این نظر که ذکر نعمت هاى فراوان گذشته ممکن است مایه غفلت و غرق شدن گروهى در زندگى دنیا و انواع خوردنیها و نوشیدنی ها و لۆلۆ و مرجان و مرکب هاى راهوارش گردد، لذا یادآورى مىکند که این دنیا جاى بقا نیست، مبادا دلبستگى به اینها پیدا کنید، و از آنها در مسیر پروردگار بهره نگیرید که این تذکر خود نعمتى است بزرگ”.[۲]
بنابراین هر یک از این احتمالات مذکور، مرگ جزو نعمت های الهی قرار می گیرد و مشخص می شود که مرگ در یک نگاه کلی و با لحاظ کردن تمام موارد، چیزی جز نعمت نیست و دیگر نمی توان آن را از سیاق این سوره خارج دانست.
دسته دوم از آیات سوره الرحمن که نعمت بودن آنها با کمی تأمل همراه است؛ آیاتی است که جهنم و عذاب الهی در آن مطرح شده است. از جمله آنها: “بر شما شعلهاى بىدود فرستاده شود، یا دودى بىشعله، پس با او مقابله نتوانید کرد”.[۳] “کافران را به نشان صورتشان مىشناسند و از موى جلو سر و پاهایشان مىگیرند”.[۴]
و “آنان در میان آتش و آب جوشان رفت و آمد مىکنند”.[۵] این آیات نیز مورد شبهه بوده و ممکن است شخصی در نگاه اول این آیات را به دور از رحمت الهی دانسته و شمارش آنها در زمره نعمت های الهی برای او عجیب باشد، اما باید به این موارد نیز نگاه عمیق تری داشت. ذکر این موارد مانند این است که یک مادر برای جلوگیری از غذا خوردن زیاد فرزندش، او را به یاد بیماری های ناشی از آن بیاندازد تا او را از این اشتباه دور کند. خداوند نیز با ذکر جهنم و عذاب های آن در پی تلنگر زدن به انسان ها بوده و ذکر این عذاب ها هشداری است برای نگه داشتن انسان ها در راه درست و همچنین عاملی است برای اصلاح و تربیت که در این صورت ذکر اینها لطف و نعمتی به حساب می آید و اگر این عذاب ها و جهنمی در کار نبود بسیاری به گمراهی دچار می شدند و تنها جهنم بوده که آنها را از گناه و اشتباه دور کرده است.
بر این اساس، عذاب ها را نیز از همین جهت می توان از نعمت های الهی برشمرد و همان گونه که قرار دادن مجازات در قوانین و اجرای آن توسط نیرو های انتظامی در راستای نظم بخشیدن به جامعه بوده و نمی توان آن را خلاف حق دانست، خلقت جهنم و عذاب آن را نیز باید در راستای هدایت بشر فرض کرد.
پی نوشت ها:
[۱] . مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲۳، ص ۹۱، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، تهران، ۱۳۷۴٫
[۲] . همان، ج ۲۳، ص ۱۲۵٫
[۳] . الرحمن، ۳۵٫
[۴] . همان، ۴۱٫
[۵] الرحمن، ۴۴٫
منبع: islamquest.net
شهید مطهری می گوید: شفاعت اقسامی دارد که برخی از آنها نادرست و ظالمانه است و در دستگاه الهی وجود ندارد ولی برخی، صحیح و عادلانه است و وجود دارد. نوع نادرست شفاعت که به دلایل عقلی و نقلی مردود شناخته شده است این است که گناهکار بتواند وسیله ای برانگیزد و به توسط آن از نفوذ حکم الهی جلوگیری کند، درست همان طوری که در پارتی بازی های اجتماعات منحطّ بشری تحقق دارد. اما شفاعت صحیح که تأیید کنندة قانون و حافظ نظام است و آیات و روایات زیادی از طریق شیعه و سنی وجود آن را اثبات می کند بر دو گونه است:
۱٫ شفاعت «رهبری» یا شفاعت «عمل».
۲٫ شفاعت «مغفرت» یا شفاعت «فضل».
شفاعت رهبری، شفاعتی است که شامل نجات از عذاب و نیل به حسنات و حتی بالا رفتن درجات می باشد.
شفاعت مغرفت، شفاعتی است که تأثیر در از بین بردن عذاب و در مغفرت گناهان است و حداکثر ممکن است سبب وصول به حسنات و ثواب ها هم بشود، ولی بالا برندة درجة شخص نخواهد بود، و رسول اکرم ـصلّی الله علیه و آله ـ دربارة این قسم از شفاعت فرمود: «من شفاعتم را برای گناهکارانی از امتم که مرتکب گناه کبیره شده اند ذخیره کرده ام، اما نیکوکاران مورد مۆاخذه قرار نمی گیرند.»[۳]
چه کسانی شفاعت می کنند؟
از جمله شفاعت کنندگان پیغمبران می باشند و در اینکه رسول گرامی اسلام دارای مقام شفاعت می باشد تردیدی نیست و اهل سنت و شیعه نیز در آن اتفاق نظر دارند.در روایتی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ آمده است که هیچ یک از انبیاء و رسل شفاعت نمی کنند تا اینکه خدا به آنها اجازه دهد به جز پیغمبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ که خدا قبل از قیامت اجازة شفاعت را به او داده است و شفاعت نخست، برای او و امامان از فرزندان او سپس برای انبیاء است.[۴]
به یقین امامان معصوم نیز شفاعت خواهند کرد و روایاتی برای این معنی دلالت دارد که برخی از آنها را ذکر می کنیم: از امام صادق ـ علیه السّلام ـ دربارة آیة شریفة (فَمَا لَنَا مِن شَافِعِینَ )[۵] (کافران گویند) پس برای ما نه شفیعانی هست و نه دوستان صمیمی. فرمود: شفیعان ائمه هستند و دوستان از مۆمنین.[۶] روایات بسیاری دربارة شفاعت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و فرزندان او غیر از ائمه هدی و مۆمنان حتی بچه های سقط شده آنها نیز وارد شده است.[۷] پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: فقرای از شیعیان علی و خاندان علی را پس از او سبک مشمارید که هر یک از آنان عده ای همچون قبایل ربیعه و مضر را شفاعت می کنند.[۸]
امیرمومنان امام علی علیه السلام می فرمایند: از جمله شفیعان علماء و شهدا می باشند. حضرت امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: چون روز قیامت شود خداوند عالم و عابد را برانگیزد، پس به عالم می گویند بایست و برای مردم شفاعت کن به پاداش اینکه آنان را نیکو تربیت کردی…[۹]
از جملة شفیعان، زائران قبر امام حسین ـ علیه السّلام ـ هستند. امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: … به زوار قبر امام حسین ـ علیه السّلام ـ گفته می شود دست هر که را که دوست دارید بگیرید و آنها را به
بهشت ببرید…[۱۰] و از جمله شفاعت کنندگان ملائکه می باشند[۱۱] همان طور که قرآن کریم نیز شفاعت می کند.[۱۲]
قرآن در قیامت شفاعت می کند
هر کسی که در جوانی قرآن را بخواند به طوری که با گوشت و خون او مخلوط شود خداوند او را با سفرای گرامی و ابرار خود قرار می دهد و قرآن روز قیامت از او حمایت و جانب داری می کند و در درگاه الهی عرض می کند خداوندا هر صاحب کرداری به اجر عمل خود رسیده است مگر آنکس که به گفتار من عمل نمود خداوندا اعطایای خود را به او برسان. خداوند دو حله از حله های بهشت به او می پوشاند و تاج کرامت بر سر او می نهد آنگاه به قرآن خطاب می فرماید و می گوید فزونتر از این مایل بودم سپس خداوند مقام امن را در دست راست و مقام خلد را در دست چپ او می نهد و وارد بهشت می گردد به او گفته می شود یک آیه از آیات قرآن را تلاوت کن و یک درجه بالاتر برو آنگاه به قرآن خطاب می شود آیا عطایای خود را به او دادیم و تو را راضی نمودیم؟
قرآن می گوید: آری خداوندا. بنابراین قرآن از خداوند در خواست می کند و در درگاه الهی شفاعت می کند. (الکافی، ج ۲، ص ۶۰۱) راجع به شفاعت قرآن روایت فراوانی در کتاب سنی و شیعه نقل شده است: از پیامبر اسلام نقل شده: قرآن شفاعت کننده ای است که شفاعت او پذیرفته می شود و شکایت کننده ای است که خصومت او تصدیق می شود. از پیامبر اسلام نقل شده: قرآن را بیاموزید زیرا قرآن برای اصحاب خود روز قیامت شفاعت خواهد نمود.از پیامبر اسلام نقل شده:
روزه و قرآن برای کسی که روزه گرفته است و در شبها قرآن تلاوت کرده استشفاعت می کنند روزه می گوید پروردگارا این شخص را از خوردن غذا و انجام شهوات در روز مانع شدم پس شفاعت مرا درباره او بپذیر.
قرآن می گوید من این شخص را از خواب شب باز داشتم پس شفاعت مرا درباره او بپذیر. پس شفاعت هر دو درباره او پذیرفته می شود.
از حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده:سوره تبارک که سی آیه است برای شخصی که آن را خوانده است شفاعت می کند تا او آمرزیده شود.
از حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده: شفاعت کنندگان پنج تایند: ۱ – قرآن ۲ – خویشاوندان ۳ – امانت ۴ – رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم ۵ – اهل بیت علیه السلام
امیرمومنان امام علی علیه السلام می فرمایند:
بدانید که قرآن شفاعت کننده است و شفاعت او پذیرفته می شود و گوینده است و گفتارش تصدیق می گردد و هر کس قرآن برای وی روز قیامت شفاعت کند شفاعت قرآن در باره او پذیرفته می شود. (تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۲)
پی نوشت ها:
[۱]. راغب اصفهانی، مفردات، چاپ دوم، انتشارات مرتضوی، چاپخانه حیدری، ص ۲۷۰٫
[۲]. جعفر سبحانی، الهیات، ج ۴، ص ۳۴۴، چاپ دوم، نشر مرکز جهانی علوم اسلامی قم.
[۳]. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج ۱، چاپ پنجم، انتشارات صدرا، ص ۲۴۷٫
[۴]. علامه طباطبایی، المیزان، ترجمه مکارم شیرازی، ج ۱، چاپ گلشن، ص ۲۳۸٫
[۵]. سورة شعرا، آیة ۱۰۰٫
[۶]. موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج اول، ترجمة سیدمهدی حائری قزوینی، چاپ نگین، ص ۴۵۳، و بحارالانوار، ۸/۴۲٫
[۷]. تفسیر المیزان، ج ۱، ص ۲۳۸٫
[۸]. مکیال المکارم، ج اول، ص ۴۵۴، و، ج ۸، ص ۵۹٫
[۹]. همان، بحارالانوار، ج ۸، ص ۵۹٫
[۱۰]. مکیال المکارم، ج اول، ص ۴۴۴ و ۴۴۵، و بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۲۷٫
[۱۱]. تفسیر المیزان، ترجمه مکارم شیرازی، ص ۲۲۷٫
[۱۲]. مجموعه آثار شهید مطهری، ج اول، ص ۲۵۴
منبع:aghigh.ir
نوشته چگونه قرآن شفاعت میکند؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.
فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان
با توجه به آیات قرآن کریم، تنها آمدن رسول و ارائه ی بیّنه و انزال کتاب برای قیام به قسط کافی نیست، بلکه وجود میزان لازم است که تحقّق بخش به وجود عینی کتاب و الگو و اسوه برای امّت باشد.
قسط یعنی عدالت و رعایت همه ی حقوق، به طوری که هیچ حقّی ضایع نشود. نکته اینجاست که می فرماید: ما رسولان را فرستادیم که مردم قیام به قسط کنند؛ نه اینکه پیغمبران مردم را وادار به قسط نمایند.
کار پیغمبران این است که مردم را طوری تربیت کنند که از خود مردم حالت قیام به قسط بجوشد و طبعاً مردمی عدالت خواه و قسط طلب بشوند؛ آنگونه که هر کار خلاف قسط و عدالت در نظرشان منفور گردد و ظلم و انحراف از مسیر عدالت در میانشان دیده نشود. در آیه ی دیگری هم می خوانیم: «ای مومنان؛ شما خودتان قائم به قسط باشید.» (سوره ی نساء، آیه ی 125)
حتّی از قائم هم بالاتر، قوّام به قسط باشید؛ یعنی، ملکه ی قسط طلبی در شما رسوخ پیدا کند، همانطور که گُل طبعاً بوی خوش می دهد، از جامعه ی شما نیز بوی عدالت خواهی به شامّه ها برسد.
انبیا آمده اند تا عقل بشر را آزاد کنند و از اسارت شهوات نفسانی بیرون بیاورند! عقل که آزاد شد خودش راه قیام به قسط را می یابد.
کتاب آسمانی قرآن نیز آن مرتبه ای از وجودش اثربخش است که تحقّق عینی و خارجی پیدا کند؛ یعنی، تمام حقایق آن از معارف و احکامش در وجود یک انسان نمودار گردد و تمام ابعاد وجودی انسان، تجلّیگاه حقایق آسمانی قرآن از معارف و اخلاق و احکامش شود. در این صورت است که این انسان کامل، وجود عینی کتاب و میزان می شود و سایر انسان ها باید خودشان را از نظر عقاید، اخلاق و اعمال، با او بسنجند و مقدار نقص و کمال خود را از روی تطابق و عدم تطابق با افکار و احوال او بدست آورند.
کار انبیاء این است که عقل را از اسارت رها ساخته و حاکم بر غرایز گردانند و این عقل آزاد شده ی از بند شهوت و غضب است که می تواند خوب فکر کند و مبدأ و منتهای خلقت را بشناسد؛ مسیر و مقصد را بفهمد و برنامه ی سیر را بدست آورد. لذا می فرماید: (لقد أرسلنا رُسلنا بالبینات...)
میزان، یعنی، وسیله ی سنجش و معیار تشخیص. کتاب که آمد احکام و قوانینی را بیان می کند، امّا ممکن است این قوانین و احکام تحقّق خارجی پیدا نکند و همچنان در مرحله ی علمی و نظری باقی بماند و فقط برای این باشد که مردم آگاه شوند فلان موضوع حکمش این است؛ در این صورت کتاب از مرحله ی ذهنّیت خارج نمی شود و وارد مرحله ی عینّیت نمی گردد؛ یعنی، در این موقع، کتاب در میان ما وجود لفظی دارد، آن را تلفّظ می کنیم و می خوانیم. وجود کتبی هم دارد؛ یعنی، آن را روی کاغذها و کتیبه ها می نویسیم وجود ذهنی نیز دارد؛ یعنی، مفاهیم آن را در ذهن خود جای می دهیم و معانی آن را می فهمیم ولی هیچ کدام از این مراحل وجودی قرآن، نمی تواند اثر مطلوب آن را که هدایت و پرورش انسان است ایفا نماید. زیرا آنچه که اثربخش است وجود عینی هر حقیقت است نه وجود لفظی و کتبی و ذهنی آن؛ مثلاً، آتش نه لفظ آن خاصیّت سوزندگی دارد و نه نوشته و نه معنا و مفهوم آن؛ بلکه وجود عینی و خارجی آن است که هرجا افتاد می سوزاند.
کتاب آسمانی قرآن نیز آن مرتبه ای از وجودش اثربخش است که تحقّق عینی و خارجی پیدا کند؛ یعنی، تمام حقایق آن از معارف و احکامش در وجود یک انسان نمودار گردد و تمام ابعاد وجودی انسان، تجلّیگاه حقایق آسمانی قرآن از معارف و اخلاق و احکامش شود. در این صورت است که این انسان کامل، وجود عینی کتاب و میزان می شود و سایر انسان ها باید خودشان را از نظر عقاید، اخلاق و اعمال، با او بسنجند و مقدار نقص و کمال خود را از روی تطابق و عدم تطابق با افکار و احوال او بدست آورند.
بنابراین، او باید انسانی باشد که هم عالم به تمام حقایق و ابعاد قرآن باشد و هم معصوم و مبرّی از هر گونه اشتباه و خطا در فکر و عمل؛ تا هم تحقّق بخش عینی به حقایق قرآن باشد و هم میزان و الگو و اسوه ی کامل برای دیگران؛ و این، همان است که ما، در اصطلاح دینی خود از او تعبیر به امام می کنیم.
توجّه به این نکته لازم است که پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم)، منافقان پیوسته کوشیده اند کتاب را از میزان جدا کنند و اکنون نیز همین تلاش و کوشش را دارند و جلسات تشکیل می دهند و می گویند: ما قرآن را قبول داریم و نیاز به امام نداریم؛ یعنی، همان نظر خلیفه اول را می خواهند احیا کنند که گفت: حسبنا کتاب الله، (النّصّ و الاجتهاد، صفحه ی 80) «قرآن، ما را کافی است» و مرجع دینی ماست و میزان نیز همان کسی است که حکومت به دست او است و فرمان او مطاع است، هر که می خواهد باشد!
ما موظّفیم با آیات قرآن مأنوس باشیم و خوب بدانیم قرآن چه کسی را نشان می دهد که باید در کنارش باشد تا مبّین مجملات آن بوده و میزان در میان امّت باشد. آن، سوره ی رعد است که می گوید: باید در کنار قرآن، کسی شاهد بر نبوّت و رسالت رسول باشد و او: (... من عنده علم الکتاب)؛ «کسی است که علم کتاب در نزد اوست.»
با توجه به آیات قرآن کریم، تنها آمدن رسول و ارائه ی بیّنه و انزال کتاب برای قیام به قسط کافی نیست، بلکه وجود میزان لازم است که تحقّق بخش به وجود عینی کتاب و الگو و اسوه برای امّت باشد.
علامه مجلسی در بحارالانوار از مرحوم شیخ مفید نقل می کند که در روایت آمده منظور از موازین در آیه47 سوره انبیاء حضرت علی (علیه السلام) و فرزندان پاک و مطهرش هستند.
در بسیارى از کتاب هاى تفسیرى، تاریخى، حدیثى و مانند آن اشاره شده، که منظور از «من عنده علم الکتاب» حضرت علىّ بن ابیطالب (علیهما السلام) است. (مجمع البیان، جلد 3، صفحه 301)
ابوسعید خدرى، از دانشمندان اسلام و صحابه پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) که مورد قبول اهل سنّت مى باشد، و علماء شیعه نیز نسبت به او خوشبین هستند، مى گوید: خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) رسیدم، عرض کردم: منظور از «الّذى عنده علم من الکتاب (سوره نمل، آیه 40)» چه کسى است؟
حضرت فرمود: منظور وزیر برادرم سلیمان بن داود، آصف بن برخیا، است.
عرض کردم: منظور از «من عنده علم الکتاب» در سوره رعد کیست؟
حضرت فرمود: «ذاکَ اَخى عَلِىُّ بْنُ اَبیطالِب (ینابیع المودّة، صفحه 102) به نقل از احقاق الحق، جلد 3، صفحه 281)); منظور برادرم على است.»
در سه آیه هفت و هشت و 9 سوره الرحمن چهار بار کلمه میزان به کار رفته که امام رضا (علیه السلام) این وزن و میزان را به امام علی (علیه السلام) تطبیق داده است.
علامه مجلسی در بحارالانوار از مرحوم شیخ مفید نقل می کند که در روایت آمده منظور از موازین در آیه47 سوره انبیاء حضرت علی (علیه السلام) و فرزندان پاک و مطهرش هستند.
منابع:
سلسله مباحث صفیر هدایت؛ آیت الله ضیاء آبادی
سایت آیت الله مکارم شیرازی ذیل مطلب؛"«من عنده علم الکتاب» کیست؟"
بیانات "آیت الله سیداحمد میرعمادی"
آیهای زینتبخش سر در دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد
شما با چه سرعتی از پل صراط عبور می کنید؟!
قرآن، قول فصل است ؛ یعنی چه؟
بترسیم از ایستگاه میزان در قیامت
گروه ادب: نویسنده «کتاب عشق بازی» این اثر را برداشت های عاطفی و ادبی از قرآن خواند و گفت: در نگارش این اثر از حافظ و مولانا تأثیر گرفته ام.
بخش قرآن تبیان
شهرام شفیعی، نویسنده «کتاب عشق بازی» در گفت وگو با خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) درباره عنوان «کتاب عشق بازی» گفت: با توجه به اینکه مسائل مختلفی در عنوان کتاب دخالت دارد، اما آنچه مورد نظرم بوده این است که قرآن کتابی است که تلاشش ایجاد یک رابطه عاشقانه میان خالق و مخلوق است و عنوان کتاب نیز به این موضوع اشاره دارد و در ادبیات کلاسیک نیز این مضمون را بسیار دیده ایم.
وی افزود: محتوای کتاب برداشت های عاطفی و ادبی از قرآن است که در ادبیات کلاسیک بی سابقه نیست و بسیار رایج بوده است؛ بسیاری از شاعران ادبیات فارسی به روش خاص خود از آیات قرآن الهام گرفته اند یا به استقبال این آیات رفته اند و یا به صورت مستقیم در آثار خود استفاده کرده اند؛ به این معنی که برخی مواقع الفاظ قرآنی در آثار آنها دیده می شود و برخی مواقع معانی قرآن.
شفیعی ادامه داد: شاعرانی چون حاف1 مولانا، عطار، ناصر خسرو و ... در آثار خود به شکل های گوناگون از آیات قرآن کریم بهره گرفته اند و حتی در تفاسیر نیز رد پای ادبیات دیده می شود، مانند «کشف الاسرار» که تفسیری قرآنی است و در آن از روش ادبی استفاده شده است؛ از این رو کتاب «عشق بازی» نیز استقبال از آیات قرآنی به شکل معاصر آن بوده و ادامه همان روندی است که در ادبیات کلاسیک وجود دارد.
این نویسنده در ادامه در پاسخ به اینکه از روش و سبک کدامیک از شاعران بهره گرفته است، عنوان کرد: بیشتر از روش حافظ و مولانا تأثیر پذیرفته ام که هر دو شاعر هستند، اما کتاب «عشق بازی» به نثر است، در غزلیات مولانا اغلب اشارات قرآنی به صورت مستقیم و در مثنوی به صورت غیرمستقیم است و اشارات قرآنی حافظ در غزلیاتش بسیار پنهان تر از مولاناست که از هر دو این شاعران تأثیر گرفته ام.
یادآور می شود، «کتاب عشق بازی» نوشته شهرام شفیعی 23 آبان ماه همزمان با هفته کتاب از ساعت 16:30 تا 18 در کتابخانه مرکزی آستان حضرت عبدالعظیم(علیه السلام) رونمایی می شود.
قرآن کریم معتبرترین راه و مسیر رسیدن به علوم کامله است
قرآن کریم وحدت را بهترین نعمت و تفرقه را بدترین عذاب ذکر کرده است
آزمون فهم قرآن ویژه آموزش و پرورش برگزار می شود
قرآن کریم معتبرترین راه و مسیر رسیدن به علوم کامله است
بخش قرآن تبیان
مهدی علیپور، معاون پرورشی اداره آموزش و پرورش اروندکنار در گفت وگو با خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از خوزستان، با بیان اینکه مرحله آموزشگاهی سی و پنجمین دوره مسابقات قرآن و عترت دانش آموزی در هفته ابتدایی آذرماه در این منطقه برگزار خواهد شد، افزود: دانش آموزان 52 مدرسه این منطقه در این مرحله به رقابت با یکدیگر می پردازند.
وی با بیان اینکه تاکنون بیش از 270 دانش آموز جهت شرکت در این مسابقات ثبت نام به عمل آورده اند، افزود: پیش بینی می شود 600 دانش آموز در مرحله آموزشگاهی در این منطقه شرکت کنند.
علیپور با بیان اینکه مرحله آموزشگاهی توسط مدارس برگزار می شود، افزود: نخبگان این مرحله به عنوان نخبگان منطقه در مسابقات مرحله بعدی شرکت خواهند کرد. پیش بینی می شود 140 دانش آموز دختر و پسر در مرحله استانی این مسابقات شرکت کنند.
معاون پرورشی اداره آموزش و پرورش اروندکنار گفت: به منظور آمادگی بیشتر نخبگان مسابقات مرحله آموزشگاهی کارگاه های قرآنی از سوی دارالقرآن ثامن الائمه(ع) این اداره در حوزه قرآن در رشته های قرائت تحقیق، قرائت ترتیل، حفظ عمومی، حفظ 5، 10، 15 و 20 و حفظ کل، تفسیر قرآن و در حوزه عترت در رشته های نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و در حوزه نماز رشته های احکام و اذان برگزار خواهد شد.
منبع:
ایکنا
برگزیدگان جشنواره ملی قرآن دانشجویان معرفی شدند
جداناپذیری از قرآن؛ پیام امام حسین(ع)
دولت آماده حمایت از فعالیت های قرآنی بانوان است
تشریح فعالیت های سازمان دارالقرآن در حوزه موسسات و امور استان ها
بخش قرآن تبیان
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، برگزیدگان سی ویکمین جشنواره ملی قرآن و عترت دانشجویان سراسر کشور، شب گذشته، 22 آبان ماه در تالار قدس حرم مطهر رضوی تجلیل شدند.
اسامی نفرات برتر این دوره از مسابقات به تفکیک رشته ها به شرح زیر است:
رشته قرائت تحقیق
آقایان
رتبه اول: مهدی غلام نژاد
رتبه دوم: محسن قاسمی
رتبه سوم: امید حسینی نژاد
بانوان
رتبه اول: سمیه آصفی
رتبه دوم: آذرمان صادقی نانو
رتبه سوم: مهتاب عیدی
رشته قرائت ترتیل
آقایان
رتبه اول: احسان محمدی
رتبه دوم: ابوالفضل خلیلی
رتبه سوم: محمد مهدی انگالیان
بانوان
رتبه اول: زهرا مهوشیان
رتبه دوم: طاهره نایبی موحد
رتبه سوم: مریم تقی زاده
رشته حفظ کل
آقایان
رتبه اول: محمدرسول تکبیری
رتبه دوم: پیمان ایازی
رتبه سوم: علیرضا فیضی
بانوان
رتبه اول: فاطمه سادات ابراهیمی
رتبه دوم: مریم جان نثاری
رتبه سوم: زهرا محبی
رشته حفظ پنج جزء
آقایان
رتبه اول: مجتبی بدیعی
رتبه دوم: سعید امیرخانی
رتبه سوم: سیدحسین ساداتی بالادهی
بانوان
رتبه اول: فاطمه اشنویی
رتبه دوم: مریم نصیری
رتبه سوم: رقیه یخکشی
رشته حفظ 20 جزء
آقایان
رتبه اول: مجتبی محسنی
رتبه دوم: محسن محمدی سه ده
رتبه سوم: محمدجواد دلفانی
بانوان
رتبه اول: فرزانه جعفریان
رتبه دوم: صفیه جوزدانی
رتبه سوم: سمیه بیاتی
رشته حفظ 10 جزء
آقایان
رتبه اول: محمد سیلاوی
رتبه دوم: محمد قربی
رتبه سوم: علیرضا پیوندی نجار
بانوان
رتبه اول: منیره حسین نژاد
رتبه دوم: فاطمه اسماعیلی
رتبه سوم: نعیمه داوودی
رشته اذان
رتبه اول: مصطفی قاسمی محله کلایی
رتبه دوم: محمدرسول اجتماعی
رتبه سوم: رضا کرم نژاد
رشته آئین سخنوری
آقایان
رتبه اول: عبدالله شمس آبادی
رتبه دوم: محمدرضا نجفی
رتبه سوم: حسام شامحمدی
بانوان
رتبه اول: پریسا مومنی
رتبه دوم: ماریه پورحقیقی
رتبه سوم: مریم حیاتی
رشته تواشیح
رتبه اول: محمد حسن زاده، مجید بیگی، حمید پایدار، منصور گل محمدی و امیرعباس مزیدی
رتبه دوم: مسلم بوعذار، امین سلیمانی، خلیل شجرت، احمد فریسات، رضا منصوری و حسین فریسات
رتبه سوم: محمدمهدی جمالی، علی حسین نژاد، حمید راستی، محمد رجبی، سعید کبیراسکندرآباد و احمد مونسی
رشته دعاخوانی
آقایان
رتبه اول: مهدی فخرالدین آرانی
رتبه دوم: میرحسن صفری ارچی
رتبه سوم: سیداحمد حسینی میرمحمدی
بانوان
رتبه اول: عاطفه سلیمانی
رتبه دوم: زینب جعفری
رتبه سوم: سمیه حلمی زارع
رشته احکام
رتبه اول: حنان آلبوخنفر
رتبه دوم: محمد یاراحمدی
رتبه سوم: رسول سنید
رشته آشنایی با احادیث اهل بیت(ع)
رتبه اول: مهدیه صحرانورد
رتبه دوم: معصومه حاجی زاده چناری
رتبه سوم: آیدین خجسته
رشته آشنایی با ترجمه و تفسیر قرآن کریم
رتبه اول: فتح الله جاهدین محمدی
رتبه دوم: حکیمه یاری
رتبه سوم: فروزان وحیدی
رشته آشنایی با سیره معصومین(ع)
رتبه اول: سمیه نجفی
دوم: فاطمه شفیعی
سوم پریسا کربلایی حسنی
رشته حفظ موضوعی قرآن کریم
رتبه اول: سعیده یزدانی
رتبه دوم: مهدی گل ماه
رتبه سوم: سعید محسنی پور
رشته مفاهیم صحیفه سجادیه
رتبه اول: عاطفه گلشاهی
رتبه دوم: رضا توهند
رتبه سوم: فرزانه طهماسبی
رشته مفاهیم نهج البلاغه
رتبه اول: مهناز ملک پور
رتبه دوم: مصیب امینی
رتبه سوم: علی سوخکی
رشته پویانمایی
رتبه اول: جلیل یغمایی
رتبه دوم: محسن جعفری
رتبه سوم: انسیه احمدی
رشته تذهیب
رتبه اول: مهدی ظهرابی
رتبه دوم: سمانه جمشیدی نیا
رتبه سوم: آسیه کوله زاده
رشته تصویرگری آیات قرآن
رتبه اول: زینب اسدپور
رتبه دوم: علی محمدی
رتبه سوم: پریسا خوش طینت
رشته تلخیص کتاب
رتبه اول: مهلا فرهادی
رتبه دوم: سیدمصطفی آستانه
رتبه سوم: علی یوسفی هنومرور
رشته تولید نرم افزار
رتبه اول: حسین مرادخانی
رتبه دوم: مریم ترابی سرشکی
رتبه سوم: فاطمه وکیلی
رشته خوشنویسی
رتبه اول: هادی دربان حسینی
رتبه دوم: عطیه فرخ
رتبه سوم: امیر دانشومند
رشته داستان نویسی
رتبه اول: عاطفه شاکری کاشی
رتبه دوم: الهام توکل
رتبه سوم: حسین یگانه فرد
رشته شعر
رتبه اول: مرتضی حیدری آل کثیر
رتبه دوم: طاهره فرزانه
رتبه سوم: طیبه عباسی
رشته طراحی پوستر
رتبه اول:
رتبه دوم: سجاد معتمدی
رتبه سوم: فرانک جمالی
رشته ژاسی
رتبه اول: سجاد دادپور
رتبه دوم: بهزاد سهرابی
رتبه سوم: فاطمه لطیفی اردهایی
رشته فیلم کوتاه
رتبه اول: رضا جمالی
رتبه دوم: آرزو گلفام
رتبه سوم: رضا طلیمی
رشته فیلمنامه نویسی
رتبه اول: محمود خیری مطلق
رتبه دوم: فاطمه محمودی
رتبه سوم: حمیدرضا شجاعی فر
رشته معرق و منبت
رتبه اول: علی دل زنده
رتبه دوم: وجیهه شبانیان
رتبه سوم: پروانه کاویانی
رشته مقاله نویسی
رتبه اول: مهناز غیائی
رتبه دوم: سعید یداللهی
رتبه سوم: مریم حسنی
رشته نقاشی
رتبه اول: زهرا احمدی ورنونی
رتبه دوم: مصعب رحمانی
رتبه سوم: ریحانه اقبالی
رشته نقد و بررسی کتاب
رتبه اول: آیسان کریمی
رتبه دوم: مریم مختاری
رتبه سوم: وحید کیانی علی آبادی
رشته نماهنگ
رتبه اول:
رتبه دوم: یدالله عابدی
رتبه سوم: محمد نقابی
رشته نمایشنامه نویسی
رتبه اول: شیرین باقری
رتبه دوم: محمد وطن خواه
رتبه سوم: سیدمجید میرحسینی
رشته ویلاگ نویسی
رتبه اول: رویا گنجی مغانلو
رتبه دوم: میلاد اکرمی ابرقوئی
رتبه سوم: حمید شوکتی بصیر
برچسب ها: خبرگزاری قرآن ، قرآن ، ایکنا ، خراسان رضوی ، فعالیت های قرآنی ، جشنواره قرآن و عترت ، دانشجویان سراسر کشور ، اختتامیه ، معرفی برگزیدگان ، تقدیر ، تالار قدس