فرآوری: حامد رفیعی - بخش نهج البلاغه تبیان
بهره گیرى عمیق علمى از قرآن کریم و فهمیدن معارف بلند آن، مشروط است به ارتباط و پیوند با معلم حقیقى قرآن که همانا خداوند رحمان است. علم قرآن همراه با رحمت خداى سبحان است و رحمت خاصه خداوند شامل حال متقین مى گردد. قرآن کریم مى فرماید: شما تقوا را لباس طهارت روح خود کنید که بهترین لباس است: (و لباس التقوى ذلک خیر) و خداوند نیز به شما علم عطا مى کند. در جاى دیگر به صورت شرط و جزا مى فرماید (ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا) اگر تقوى را پیشه خود کنید و در برابر دستورهاى الهى با تقوى باشید، خداوند براى شما نورى از علم را قرار مى دهد که فرقان بین حق و باطل است.
قرآن کریم کتابى ساده و معمولى نیست تا انسان بتواند بر اثر آشنایى با قواعد عربى و مانند آن به همه ى معارفش دست یابد، کتابى است که ریشه در اوج آسمان و مقام «لدن» دارد و از علم خداوند سرچشمه گرفته و درک معارف بى انتهاى آن بدون نردبان تقوا و ارتباط با خدا، امکان پذیر نیست.
این سخن که فهم ظاهر قرآن و استدلال به آن فقط مخصوص اهل بیت علیهم السّلام، است و دیگران تنها باید آن را تلاوت کنند و حق فهمیدن آن را ندارند نادرست است و هیچ آیه یا روایتی در این زمینه نداریم که به طور صریح، چنین مطلبی را تایید کند.
اگر چه چشم و گوش و حواس انسان در بهره مندى از علم، دخالت دارند ولى جاى علم و مخزن اصلى آن همان قلب است و خداى سبحان علم الهى را به قلب کسى القا و الهام مى کند که با نیروى تقوا، از سلامت و طهارت لازم برخوردار باشد.
خداى سبحان درباره احاطه به حقیقت و باطن قرآن می فرماید: «لا یمسه الا المطهرون »(واقعه/79 ) سپس آنان را چنین معرفى مى کند: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا»(احزاب/ 33) رسول اکرم، على بن ابى طالب و اهل بیت عصمت و طهارت (سلام الله علیهم اجمعین) را خدا از هر گونه آلودگى منزه و پاک کرده و ایشان که مطهرند مى توانند با روح و جان قرآن در ارتباط باشند.
امیرالمومنین سلام الله علیه مى فرماید: «فتجلى لهم سبحانه فى کتابه من غیر أن یکونوا رأوه» و نیز فرموده: در قرآن کریم گذشته از مسائل ضرورى و لازم زندگى بشر، معارف و مطالب دیگرى وجود دارد که قرآن درباره آن ساکت است و من سخنگوى قرآنم! «فاستنطقوه ولن ینطق ولکن أخبرکم عنه» یعنى، تا پرسش خاص به ساحت مقدس قرآن ارائه نشود، جواب جدید و مناسب دریافت نمى شود، و هر کس توان چنین استنطاقى را ندارد.
امامان معصوم علیهم السلام، اگر چه ممکن است در بعضى از مظاهر با یکدیگر تفاوت داشته باشند ولى در علم به قوانین الهى و تفسیر قرآن کریم یکسانند، چنانکه امام صادق علیه السلام، در جواب کسى که پرسید آیا امامان برترى علمى نسبت به یکدیگر دارند؟
اگر چه چشم و گوش و حواس انسان در بهره مندى از علم، دخالت دارند ولى جاى علم و مخزن اصلى آن همان قلب است و خداى سبحان علم الهى را به قلب کسى القا و الهام مى کند که با نیروى تقوا، از سلامت و طهارت لازم برخوردار باشد.
فرمود: «نعم و علمهم بالحلال و الحرام و تفسیر القرآن واحد» از این رو مى توان ادعا کرد که: یعنى هیچ کس به کنه معناى حقیقت تفسیر کتاب خدا و تأویلش نمى رسد مگر رسول اکرم و اوصیاى طاهرین ایشان. حضرت صادق سلام الله علیه، مى فرماید: من علم به کتاب خدا دارم که در آن، آغاز خلق و آنچه موجود است تا روز قیامت و نیز خبر آسمان و خبر زمین، و خبر جنت و خبر نار و خبر آنچه در گذشته بوده و آنچه در آینده خواهد بود، همگى آمده است و من این اخبار را مى دانم مثل اینکه به کف دستم نگاه مى کنم.
این سخن که فهم ظاهر قرآن و استدلال به آن فقط مخصوص اهل بیت علیهم السّلام، است و دیگران تنها باید آن را تلاوت کنند و حق فهمیدن آن را ندارند نادرست است و هیچ آیه یا روایتی در این زمینه نداریم که به طور صریح، چنین مطلبی را تایید کند. در آنجا نیز که حضرت امیرالمومنین علیه السّلام فرمودند قرآن سخن نمی گوید و من به شما از او خبر می دهم، در آنجا قرینه وجود دارد که منظور اسرار گذشته و آینده و باطن قرآن است و لذا در جای دیگر درباره ی فهم ظواهر قرآن می فرماید «و کتاب الله بین أظهرکم ناطق لایعیا لسانه» قرآن، کتاب ناطق است که به زبان فصیح و بلیغ سخن می گوید و هیچ گاه خستگی و گرفتگی در زبان آن ایجاد نمی شود. نطق قرآن درجاتی دارد که برخی از آنها مخصوص شنوندگان خاصی است که انتظار ویژه ای از قرآن دارند و پرسش مخصوصی را به ساحت قرآن دارند و نیز با آوای درونی آن نیز از راه باطن خویش آشنایند که چنین کلام و نطقی همگانی نیست.
منابع:
- نهج البلاغه، خطبه 147، خطبه 158، خطبه 133.
- بحارالانوار، ج 89، صص 95و98 ؛ ج 90، ص 9؛ ج 2، ص 293، ح 13.
- وسائل الشیعه، ج 18، ص 136.
- قرآن در قرآن، صص 377-378.
بامداد – شایان ذکر است که در قرآن کریم, واژه عدل و مشتقات آن هیچ گاه درباره خدا به کار نرفته, ۷ بلکه عدل الهی عمدتاً در قالب ((نفى ظلم)) بیان شده است براى مثال, در برخى آیات آمده است که خداوند در حق هیچ انسانى ظلم روا نمى دارد:
ان الله لا یظلم الناس شیئاً ولکن الناس انفسهم یظلمون(یونس: ۴۴)
خدا به هیچ وجه به مردم ستم نمى کند, لیکن مردم خود بر خویشتن ستم مى کنند. در برخى از آیات نیز, عدل الهی در حوزه گسترده ترى بیان شده است :
و لا یظلم ربک احداً (کهف: ۴۹)
و پروردگارت به هیچ کس ستم روا نمى دارد.
و ما الله یرید ظلماً للعالمین (آل عمران: ۱۰۸)
و خداوند هیچ ستمى بر جهانیان نمى خواهد.
مقصود از ((عالمین)) ممکن است موجودات عاقل, مانند انسانها, اجنه و فرشتگان باشد و این احتمال نیز وجود دارد که مقصود از آن, تمام موجودات عالن هستى باشد. در هر دو صورت آیه فوق عدل الهی را در حوزه اى گسترده تر از مجموعه انسانها ثابت مى کند.
برخى آیات از عدالت تکوینى خداوند حکایت مى کنند:
شهدا الله انه لا اله الا هو الملائکه و اولوا العلم قائما بالقسط (آل عمران : ۱۸).
خدا که همواره به عدل قیام دارد گواهى مى دهد که جز او هیچ معبودى نیست و فرشتگان و صاحبان دانش نیز گواهى مى دهند. ۸
پاره اى آیات نیز ناظر به عدالت تشریعى خداست:
ولا نکلف نفساً الا وسعها (موئمنون : ۶۲)
و هیچ کس را جز به قدر توانش تکلیف نمى کنیم.
قل امر ربى بالقسط (اعراف : ۲۹)
بگو: پروردگار من به قسط (و عدل) فرمان داده است .
هم چنین برخى از آیات را مى توان گواهى بر عدل جزایى خداوند دانست . براى مثاللا
و نضع الموازین القسط لیوم القیامه فلا تظلم نفس شیئاً (انبیاء : ۴۷)
و ترازوهاى عدل را در روز رستاخیز مى نهیم , پس هیچ کس ستمى نمى بیند.
انه یبدا الخلق ثم یعیده لیجزى الذین آمنوا و عملواالصالحات بالقسط (یونس : ۴)
اوست که آفرینش را آغاز مى کند سپس آن را باز مى گرداند تا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده اند, به عدالت پاداش دهد.
و ما کنا معذبین حتى نبعث رسولاً (اسراء : ۱۵)
و تا پیامبرى برنینگیزیم (کسى را) عذاب نمى کنیم.
فما کان لیظلمهم ولکن کانوا انفسهم یظلمون (توبه : ۷۰ و روم ۹)
خدا بر آن نبود که به آنان ستم کند ولى آنان بر خود ستم روا مى داشتند.
آیه اخیر, درباره عذابهایى است که دامنگیر برخى اقوام طغیانگر و سرکش شد و قرآن, با ذکر فرجام آنان, تاءکید مى کند که کیفر الهى به هیچ وجه ظلم خداوند بر آنان نیست , بلکه نتیجه قهرى اعمال خودشان است و از این رو, اگر پاى ظلمى در میان باشد , در واقع خود آنان بر خویش ستم کرده اند.
در کنار آیات قرآن کریم, احادیث فراوانى در بیان عدالت خداوند به ما رسیده است . در روایتى از پیامبر اکرم (ص) مى خوانیم :
بالعدل قامت السماوات و الارض ۹
آسمانها و زمین براساس عدالت استوار شده است .
امیر موئمنان على (ع) در پاسخ شخصى که از معناى توحید و عدل پرسیده بود, فرمود:
التوحید ان لا تتوهمه و العدل ان لا تتهمه
(حقیقت ) توحید آن است که خداوند را (در صورت مخلوقاتش ) در وهم و اندیشه در نیاورى و عدل آن است که او را (به آنچه شایسته آن نیست) متهم نسازى.
همچنین , در توصیف خداوند سبحان فرمود:
ارتفع عن ظلم عباده و قام بالقسط فى خلقه و عدل علیهم فى حکمه ۱۰
(خداوند) برتر از آن است که بر بندگانش ظلم کند. او در میان مخلوقاتش به قسط و عدل قیام کرده و در حکمش عدالت را بر آنان جارى ساخته است .
مرگ و نیستى
یکى دیگر از شبهاتى که درباره عدل الهی مطرح شده است , به مساءله مرگ مربوط مى شود ممکن است گمان شود این واقعیت که انسانها پس از گذشت مدتى نابود مى شوند, با عدالت خداوند سازگار نیست .
در پاسخ به ادعاى فوق مى توان گفت: اولاً, مرگ یکى از لوازم لاینفک زندگى در عالم طبیعت است و موجودى که دامان طبیعت به سر مى برد, قابلیت بقاى دائمى در آن را ندارد. و ثانیاً, این شبهه, بر این فرض استوار است که مرگ, نیستى مطلق است, در حالى که چنین نیست, بلکه مرگ صرفاً انتقال از یک جهان به جهان دیگر است . اگر با چنین برداشتى به مرگ بنگریم , هیچ وجهى براى اعتقاد به ناعادلانه بودن آن, وجود نخواهد داشت.
مجازات اخروى و نسبت آن با گناه آدمى
دو اشکالى که تاکنون بررسى کردیم, به عدل تکوینى خداوند مربوط مى شد. اما مجازات اخروى با عدل جزایى خدا در ارتباط است :
مبناى این اشکال آن است که به حکم عقل, تناسب بین جرم و جزاى آن باید مراعات گردد. از این رو, براى کسى که از قوانین رانندگى تخلف کرده است, نباید کیفرى همانند کیفر شخص قاتل در نظر گرفت. از سوى دیگر, در شریعت , کیفرهاى اخروى بسیار سنگینى براى گناهان انسانها تعیین شده است . براى مثال, قرآن عقوبت کسى را که مرتکب قتل عمد شود, جاودانگى در جهنم مى داند بنابراین , مجازاتهاى اخروى خداوند, نه از جهت کیفیت و نه به لحاظ مدت آن, با جرم و گناهان بندگان در دنیا تناسبى ندارد و این عدم تناسب با عدل الهی سازگار نیست .
پاسخ به این اعتراض , در گروه تاءمل در ماهیت مجازاتهاى اخروى است حقیقت آن است که کیفر اخروى با مجازاتهاى قراردادى از جهات مختلفى تفاوت دارد: مقدار و کیفیت مجازات قراردادى, تابع وضع و قرارداد است و از همین روست که در نظامهاى حقوقى متفاوت , گاه کیفرهاى مختلفى براى جرم واحد در نظر گرفته مى شود.
همچنین , هدف از مجازاتهاى قراردادى, علاوه بر تسلیت خاطر کسى که مورد جنایت قرار گرفته (یا بستگان او), برقرارى نظام اجتماعى و جلوگیرى از تکرار جرم است . اما مجازات اخروى امرى قراردادى نیست,بلکه نتیجه تکوینى و قهرى اعمال مجرمان در دنیاست; همان گونه که مثلاً خوردن زهر در دنیا, آثار تکوینى اجتناب ناپذیرى دارد و چنین نیست که اگر کسى زهر بنو شد, در دادگاه احضار مى شود و به کیفر بیمارى یا مرگ محکوم مى گردد.
برخى آیات قرآن گویاى آن اند که مجازاتهاى اخروى رابطه تکوینى محکمى با گناهان دارند, بلکه اساساً چیزى جز تجسم گناهان و اعمال زشت انسان نیستند.۱۳
در سوره کهف آمده است :
و وجدوا ما عملوا حاضراً ولا یظلم ربک احداً(کهف: ۴۹)
و آنچه را انجام داده اند حاضر یابند و پروردگارت به هیچ کس ستم نمى کند.
این آیه اعلام مى دارد که اعمال انسان , در آخرت, چهره حقیقى خود را آشکار مى سازد و انسان حقیقت اعمال خود را مى یابد . در جاى دیگر مى فرماید:
یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضراً و ما عملت من سو تود لو ان بینها و بینه امداً بهیداً (آل عمران : ۳۰)
روزى که هر کسى آنچه از کار نیک یا زشت انجام داده است, حاضر مى یابد (و) آرزو مى کند کاش میان او و آن (کارهاى ) زشت فاصله اى دور بود.۱۴
بنابراین, رابطه کیفر اخروى با اعمال انسان همانند رابطه مجازاتهاى قراردادى با جرایم اجتماعى مجرمان نیست, تا از عدم تناسب و سنگینى غیر عادلانه آن سخن به میان آید, بلکه صورت حقیقى گناهان است که در جهان بازپسین آشکار گردیده و چهره نموده است . بنابراین, همان گونه که عمل ظاهراً ساده و کوتاه مدتى, مانند خوردن سم, عراقب بسیار سنگین و دراز مدتى (مثلاً بیماریهاى طولانى یا محرومیت ابدى از حیات) به دنبال دارد, گناهان انسان نیز, تکویناً, داراى آثار اجتناب ناپذیرى است که در آخرت ظهور مى یابد و بلکه (به تعبیر دقیقتر) خود گناهان و اعمال زشت , حقیقت خویش را در آخرت, که محل کشف حقایق و برداشتن پرده هاست, آشکار مى سازند . بنابراین, جاودانگى قاتل انسان موئمن در دوزخ, مجازاتى قراردادى نیست, بلکه نتیجه تکوینى ارتکاب قتل (یا ظهور حقیقت این عمل) است و از آنجا که او با سو اختیار خویش به این عمل مبادرت ورزیده, مساءله بى عدالتى و عدم تناسب کیفر و پاداش کاملاً منتفى است .
عدل الهی و درد و رنج انسان.
اعتراض دیگرى که بر عدل الهی مى شود, آن است که درد و رنجى که از ناحیه مصائب, بلایا, ناملایمات, بیماریها و … براى انسانها فراهم مىآید, با عدالت ورزى خداوند سازگار نیست.
در پاسخ به این اعتراض, افزون بر آنچه که در پاسخ به اشکالات قبلى ذکر گردید, مى توان گفت : درد و رنجى که در حیات دنیوى گریبانگیر انسانها مى شود, از دو حالت خارج نیست:
۱ـ بخشى از آلام و مصائب آدمى برخاسته از اعمال ناشایست او و نتیجه گناهان و خطاهاى اوست. انسان, با توجه به غایت حکیمانه اى که براى خلقت او وجود دارد, موجودى مختار آفرید شده است و گروهى از انسانها با سو اختیار خویش مرتکب خطا مى گردند و در نتیجه, به عواقب مرارت بار وتلخ آن گرفتار مى شوند بدیهى است که چنین درد و رنجى که محصول کردار خود آدمى است , هیچ گونه منافاتى با عدل الهى ندارد.
قرآن کریم نیز در آیات فراوانى به این حقیقت اشاره مى کند که بسیارى از گرفتاریهاى انسان ثمره اعمال خود اوست .۱۵
۲ـ بخشى از تلخ کامیهاى انسان نیز ارتباطى به اعمال او ندارد و کیفر گناهان او نیست ; مانند درد و رنج کودکان بى گناهى که مرتکب هیچ جرم و گناهى نشده اند درباره این بخش, متکلمان امامیه معتقدند که عدل الهی مقتضى جبران این گروه از آلام است ; یعنى خداوند متعالى در دنیا یا در آخرت, نعمتى را به انسان درد کشیده , مى بخشد که از درد و رنج او بزرگتر است و از این طریق, درد و رنجى را که او متحمل شده است, جبران مى کند.۱۱۷
بنابراین , روشن مى شود که رنج کشیدن انسانها در دنیا , در هیچ صورتى مستلزم نفى عدل الهی نیست.
منبع:سعیدى مهر, کلام اسلامى, ج ۱
۳ . مشخصه بارز شخصیت کافر آن است که دل و اندیشهاش را قفل کرده است و راهی برای نفوذ هیچ حرف تازه و اندیشه متفاوتی نگذاشته است و به همین دلیل، از درک حقایق عاجز است .
۴ . خصوصیتبارز شخصیت منافق از دیدگاه قرآن ، دوگانگی ریشهای در ظاهر و باطن است; به همین دلیل، مبتلا به شک و تردید و عدم قدرت تصمیمگیری و ناتوانی در قضاوت میشود; (بقره/۸ تا ۲۰ و منافقون) .
۵ . در قرآن کریم، در آیات فراوانی از اندوه، علل ایجاد کننده آن و راههای برطرف ساختن آن سخن رفته است . گاهی اندوه فراق را با دیدار و گاهی اندوه فقر را با بشارت و گاهی اندوه رسول خدا (ص) را به دلداری حضرت حق، درمان نموده است .
۶ . در دیدگاه قرآن ، ترس دو نوع است ; ترس پسندیده و ترس ناپسند ; ترس پسندیده، همان ترس از خداوند و عدالت اوست که منجر به اصلاح رفتار میشود; (انفال/۲) و ترس ناپسند، اضطرابی شدید با علت مشخصی است که تسلط بر نفس را از بین میبرد و باید با آن مبارزه شود; (احزاب/۱۰ و ۱۱) .
۷ . از دیدگاه قرآن دو نوع خشم وجود دارد; خشم مفید و متعادل و خشم مخرب و نابهنجار ; خشم متعادل، راهی برای رسیدن به هدف در مواقع لزوم است و خشم مخرب را باید درمان کرد . قرآن کریم با توصیه به صبر و پاسخ گویی با عمل نیک و با وعده بهشت و پاداش اخروی، به وسیله سفارش به بخشش و عفو، یادآوری قدرت و خشم خداوند و … به درمان بیماری سلامتی سوز خشم و عصبانیت پرداخته است .که به ترتیب در سوره شوری، آیه ۴۳، فصلت، آیه۳۴، آل عمران ، آیات ۱۳۳ و ۱۴۳، شوری، آیات ۳۶ و ۳۷ و نور، آیه ۲۲ بیان شده است .
۸ . در قرآن به سه نوع از مکانیسمهای دفاعی – روانی اشاره شده است که عبارتند از: فرافکنی (منافقون/۴)، دلیل تراشی (بقره/۱۱ و ۱۲) و واکنش سازی (بقره/۲۰۴ و ۲۰۵ و منافقون/۴) .
۹ . از دیدگاه قرآن یکی از راههای مؤثر و اساسی روان درمانی، استفاده از مواعظ و اندرزهای قرآنی است; (یونس/۵۷) .
۱۰ . در روش روان درمانی قرآنی، ایمان، تولید امنیت درونی و آرامش مینماید; (انعام/۸۲ و رعد/۲۸) .
۱۱ . یاد خدا، آرام بخش دلهاست ; (رعد/۲۸) .
منبع:پارس ناز
نوشته نکات روانشناسی از دیدگاه قرآن اولین بار در بامداد پدیدار شد.
گروه فعالیت های قرآنی : اداره علوم قرآن و حدیث آستان قدس رضوی، در هفته پیش رو و در بازه زمانی 27 آذرماه الی سوم دی ماه سال جاری با برنامه های قرآنی متنوع، میزبان زائران و مجاوران حریم رضوی است.
بخش قرآن تبیان
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، اداره علوم قرآن و حدیث آستان قدس رضوی، در بازه زمانی 27 آذرماه الی سوم دی ماه سال جاری با برنامه های قرآنی متنوع، میزبان زائران و مجاوران حضرت رضا(علیه السلام) است.
بنابر این گزارش، در طول ایام این هفته هر روز نیم ساعت بعد از اقامه نماز صبح، برنامه های قرآنی با ترتیل خوانی کلام الله مجید در رواق امام خمینی(ره) آغاز می شود که یاسر پارسایی و غلامرضا باوجدان، اساتید تلاوت کننده در این برنامه هستند.
علاوه بر این، در روز جمعه، سوم دی ماه مانند دیگر جمعه های سال، به ترتیب قرائت آموزشی، ترتیل خوانی و محفل انس با قرآن کریم ویژه بانوان از ساعت 8 الی 11:15 و با حضور اساتید بانو همچون خطیب، شکوهیان، دهقان، سمانه سادت فاطمی و ملک پور در دارالقرآن الکریم حرم امام رضا(علیه السلام) برگزار خواهد شد.
همچنین در این هفته جنگ قرآنی ویژه نوجوانان پنجشنبه، دوم دی ماه و جلسه قرائت کودکان جمعه، سوم دی ماه بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء در دارالقرآن الکریم برگزار می شود.
علاوه بر این، تشکیل کلاس های آموزشی قرائت و حفظ ویژه آقایان در رشته های قرائت، حف1 تفسیر و حدیث در روزهای مختلف هفته و در مسجد ملاهاشم، مسجد گوهرشاد، ایوان ولی عصر و ضلع غربی صحن جامع رضوی از جمله این برنامه ها به شمار می رود.
از طرفی تلاوت روزانه یک صفحه قرآن ساعت 17 هر روز در رواق کوثر با حضور استاد سعادتی از جمله برنامه های معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی برای زائران اردو زبان در این هفته است.
برگزاری مسابقات متنوع قرآنی به صورت هفتگی و مناسبتی مانند «آفتاب طوس»، ویژه کارکنان اداره مرکزی آستان قدس رضوی، «فرشتگان آسمانی»، ویژه کودکان و نوجوانان، «مسابقه فرقان»، ویژه محافل قرآنی بانوان، «در محضر قرآن» و «مصباح الهدی» ویژه عموم، «از قرآن بپرس» ویژه نوجوانان، «حریم نور» ویژه عموم در شبستان قرآن و «شکوه هشتم» ویژه محفل قرآنی سپاه در دارالقرآن از دیگر این برنامه هاست که به صورت هفتگی و ماهانه انجام می شود.
واحد هنرهای قرآنی دارالقرآن حرم رضوی نیز با کارگاه هایی همچون تذهیب، خوشنویسی، معرق و نقاشی و همچنین واحد آموزش با کلاس های متنوع آموزشی قرائت و حفظ شامل تجوید، صوت و لحن، ترتیل، روانخوانی و ... از شنبه تا پنج شنبه پذیرای زائران و مجاوران است و علاقه مندان جهت اطلاع از برنامه زمانبندی این دوره ها می توانند به دارالقرآن الکریم مراجعه کنند.
یادآور می شود، دارالقرآن الکریم حرم مطهر رضوی همه روزه با برنامه ها، کارگاه ها و کلاس های متنوع آموزشی در موضوعات حفظ قرآن، نهج البلاغه، آیات الاحکام، تدبر در قرآن و سیره ائمه(علیهم السلام)، تفسیر و حدیث، پاسخگویی به سوالات قرآنی و حدیثی، ترجمه و مفاهیم، تجوید، روخوانی، صوت و لحن، تصحیح قرائت قرآن، اذکار نماز و ... میزبان زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی در رده های مختلف سنی است.
هرچند نام حضرت علی (علیه السلام) در آیات قرآن مجید ذکر نشده است، اما آیات متعددی درباره آن حضرت نازل ادامه ...
آیا دلیلی بر نصب ائمه (ع) در قرآن هست؟این شبهه که یکی از شبهات قدیمی و معروف اهل سنت هم است، ادعای نبود نصب امامت حضرت علی (علیه السلام) در ادامه ...
دیدگاههای فلسفی ابراهیم نظّامنظّام به راستی از ذهنی بسیار دقیق و عمیق فلسفی برخوردار بوده و مسایل فلسفی را به شدت و قوّت به خود جلب ادامه ...
نخستین فیلسوف مسلمانابواسحاق ابراهیم بن سیّار بلخی بصری، مشهور به نظّام یکی از مشایخ و استادان نامدار فرقهی معتزله است که ادامه ...
جبر و اختیار در کلام قدیماز مسایل مهم در علم کلام و فلسفه دربارهی افعال انسان. لغت جبر از اضداد، یعنی دارای معانی مقابل، است ادامه ...
قدریان نخستینمسئلهی قدر پیش از اسلام در میان قوم عرب مورد بحث بوده است. قول به قدر، که عقیده به نوعی جبر است، در ادامه ...
کلام سنّی و منازعات الهیّاتیمبحث کلام گسترده است و موضوعات متعدّدی را در برمیگیرد، از این روی، واکنش اهل سنّت به کلام پیچیده و متنوّع ادامه ...
نگاهی به کلام قدیمکلام، یا علم الکلام (علم کلام)، در اسلام عنوان آن شاخه از علم است که معمولاً به «الهیّات نظری» ترجمه ادامه ...
پیدایش کلام اسلامیاز منابع معتبر اسلامی چنین برمیآید که در زمان حیات رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) بحث و جدال ادامه ...
سربازهای کوچک من!... از جلو نظام آماده باش... ایست، خبردار... احترام دقت کنید... عرش خدا گر گرفته است ادامه ...
سر کوی توز بس در گلو عقده دارد دلم به زانوی غم سر گذارد دلم چنان داغدار توام روز و شب که خونابه از دیده بارد دلم ادامه ...
سر سلامتیسلام زهرا جان! خون شده چرا جگرت؟ مدینه پر شده از کربلای دور و برت برای مادر عباس چیست بهتر از این خبر ادامه ...
ستارهی تشنه لبدستهای عشق و غیرت میچکید از دوش ماه همچو اشک مشک زخمی مانده در آغوش ماه ماه در دامان خورشید ولایت خفته ادامه ...
سایه بان دشتپیچیده است عطر حضورت میان دشت وقتی وزید سمت غزل، آسمان دشت هی پیچ و تاب خورده و خود را نشانده است در ادامه ...
سایهی همایونتویی که غلغله افکنده در جهان، خونت هزار بادیه لیلا شده ست مجنونت تو، عاشقانهترین خلقت خداوندی چگونه ادامه ...
سایههای سیاهتو آفتابی و روزی قیام خواهی کرد غروبهای زمین را تمام خواهی کرد روبهای زمین را که رنگ خون دارند غروبها ادامه ...
زمین درهفت نوبتزمین در هفت نوبت بی قراری آسمان خویش را گم کرد مدار مانده در دهلیز هستی کهکشان خویش را گم کرد دلش میخواست ادامه ...
زمستان سردخستهای از خنجر سکوت و فریب، زیر باران درد میمانم ای سراب سیاه سلطهی ظلم، مثل یاران درد میمانم حرمت ادامه ...
فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان
در قرآن آیات بسیاری درباره ی اخلاق فردی، اجتماعی، خانوادگی و همچنین آداب زندگی رسول اکرم (صلی الله و علیه وآله) وجوددارد که ما در این بخش به یاری خداوند متعال به بررسی تعدادی از این آیات می پردازیم.
خداوند متعال در آیات قرآن کریم گاهی به طور صریح و زمانی به گونه ضمنی به مقامات پیامبرخاتم صلی الله علیه و آله اشاره فرموده است که در این بخش به برخی از این آیات اشاره می کنیم.
قرآن کریم درباره مقام خاتمیت می فرماید: «ما کانَ مُحمَّدٌ أَبا أَحَدٌ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسولُ اْللّهُ وَ خاتَمِ اْلْنَبیّینْ»
مقصود از خاتمیت، هم تأخر و خاتمیت زمانی و هم خاتمیت رتبی در قوس صعود است؛ خاتم یعنی«مهر» که در پایان نوشته ها قرار می گیرد. خداوند سبحان با فرستادن پیامبران، برای جامعه های بشری پیام می فرستد و پس از پایان گفتار و کلماتش، سلسله نبوتشان را با فرستادن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ختم، و صحیفه رسالت آنان را با وجود مبارک خاتم المرسلین مهر کرده است؛ پس هرگز جا برای نبوت و رسالت دیگری نیست.
در قرآن کریم آیاتی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله را اسوه و الگوی جهانیان معرفی می کند و می فرماید: « لقد کان فی رسول الله اسوة حسنة»
از آیه سوره انعام و سایر آیاتی که می گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله جز از وحی تبعیت نمی کند: «اِنْ اَتَّبِعُ اِلاّ ما یوحی اِلَیَّ» می توان به خوبی استظهار کرد که سیره رسول خدا چه در گفتار و رفتار و چه در املا هیچ گاه بدون اذن وحی نیست و در ابلاغ وحی نیز هرگز بخل نمی ورزد.
خداوند، پیامبر خود را به عظمت اخلاقی داشتن می ستاید: «وَ اُنَّکَ لَعلَی خُلِقٍ عَظیمٍ»
«ای پیامبر! تو واجد همه ملکات نفسانی در حد أعلی هستی.»
خداوند برای خود رحمتی عامه و رحمتی خاصه قایل است و این دو خصوصیت را برای قرآن و پیامبر نیز بیان داشته است؛ از طرفی می فرماید: من رحمت عامه ای دارم: «رَحْمَتی وَسِعَتْ کُلَّ شَی ءْ» یعنی هر چه مصداق شیء است مشمول رحمت من است، و از طرف دیگر می فرماید: متقیان، از رحمت ویژه ام برخوردارند. «فَسَأَکْتَبَها الَّذینَ یَتَّقون» و در مورد پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: تو مظهر رحمت مطلق من هستی زیرا «وَ ما اَرْسَلْناکَ اِلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمین» و نسبت به مومنان، رحمت خاص داری: «بِالْمُومِنینَ رَئُوفٌ رَحیمٌ»
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که کلام و سکوتش مظهر کلام و سکوت خداست، هر چه می گوید وحی است: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهوی اِنْ هُوَ اِلاّ وَحْیٌ یُوحی»
یعنی آنچه را که به عنوان سنت و سیرت و گفتار دینی از او می شنوید، وحی است.
از آیه سوره انعام و سایر آیاتی که می گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله جز از وحی تبعیت نمی کند: «اِنْ اَتَّبِعُ اِلاّ ما یوحی اِلَیَّ» می توان به خوبی استظهار کرد که سیره رسول خدا چه در گفتار و رفتار و چه در املا هیچ گاه بدون اذن وحی نیست و در ابلاغ وحی نیز هرگز بخل نمی ورزد.
از مقام های منیع رسالت، اطلاع بر غیب است. خدای سبحان می فرماید: «قُلِ اْعْمَلوُا فَسَیَرَیْ اللّهُ عَمَلُکُمْ وَ رَسوُلُهُ وَ الْمُوْمِنون: به مردم بگو هر کاری می کنید خدا، پیامبر و مومنان می بینند.»
در جای دیگر می فرماید:«عالِمُ الْغَیْبِ فَلایَظْهَرُ عَلی غِیْبِهِ اِلاّ مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسولٍ: خداوند عالم غیب است و غیب را بر احدی آشکار نمی کند مگر بر رسولی که مرتضی باشد.»
یعنی دینش مرضی خدای سبحان باشد و رسول اکرم صلی الله علیه و آله به یقین مرتضای خدا و دین او به یقین خداپسندانه بود. از این آیه استفاده می شود که رسول اکرم صلی الله علیه و آله عالم غیب است.
خداوند سبحان به رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:«ما برای این که تو را به مکتب لدی اللهی برسانیم و از ام الکتاب برخوردارت کنیم. ظرف دلت را باز کردیم تا گنجایش این علوم را داشته باشی.»
«اَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکْ * اَلَّذی اَنْقَضَ ظَهْرَک»
«آن بار توان فرسا را از دوش تو برداشتیم و سینه ات را گشودیم، مانعی از درون و فشاری از بیرون نداری، می توانی اسرار را بنگری و سختی ها را تحمل کنی.»
مقام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آن قدر والاست که آفریدگار هستی و تمامی فرشتگان بر او درود می فرستند و خداوند به همه مومنان دستور می دهد که آنها هم بر پیامبر صلی الله علیه و آله درود بفرستند: «اِنَّ اللّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبی یا اَیُّهاَ الَّذینَ آمَنوُا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّموُا تَسْلیماً»
«خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می فرستند، ای کسانی که ایمان آورده اید! بر او درود بفرستید و سلام گویید و تسلیم فرمانش باشید.»
6 معیار مهم برای بهره مندی از رحمت خداوند!
عاملی برای جذب رحمت خداوند!
چگونه می توان لایق دریافت رحمت خدا شد؟
بندگان ویژه خدا اینگونه اند
احمد مقدم شاد- بخش قرآن تبیان
جان مایه و اصل سخن این است که ما در برخورد با افرادی که صاحب رأی و عقیده ای متفاوت با ما هستند باید به گونه ای برخورد کنیم که از جهت روحی و عاطفی دچار احساسات منفی نسبت به مکتب و مرام ما نشوند بلکه با نرمی و ملایمت به خرج دادن در رفتار و منطق و استدلال و برهان در گفتار آنان را به سوی انتخاب درست فرابخوانیم و از آنان دعوت کنیم که در فضایی مملو از آرامش روانی و امنیت عاطفی، فکر خود را به درستی بکار بگیرند و بتوانند با منطق شیعه آشنا شوند و در صورت پذیرش این منطق با فکر و عقیده ما همراه گردند. یکی از اهداف مهم در وحدت بین فرق اسلامی نیز همین مسأله است چرا که وقتی یک مسلمان بدون اهانت به مقدسات مسلمانان دیگر از آنان دعوت می کند که پای صحبت هم بنشینند و در مورد حقایق مکتب یکدیگر گفتگو و جستجو و تحقیق کنند آنان را بیشتر به همدلی و دریافت های واحد و برداشت های یکسان از حقیقت نزدیک می سازد . اما اگر مسلمانان فرقه های مختلف بدون رعایت احترام، به مقدسات یکدیگر اهانت کنند نه تنها فضا برای دریافت حقیقت تیره و تار می شود بلکه آتش لجاجت و کینه و نفرت آنان را در وادی تعصبات فرو می برد و از پیگیری حقیقت دورشان می کند و فطرتی که قرار است با شکوفایی عقل روشنگری کند ، در پس پرده های تعصبات رو به افول و خاموشی می گذارد . علاوه بر این ، وقتی آتش نفرت شعله شود ، هر یک از فرقه ها در کوبیدن فرقه دیگر به هر نحو ممکن تمام همت و تلاش خود را صرف می کنند تا جایی که شاهدیم در طول تاریخ چقدر خون های بی گناه به خاطر برانگیختن این نفرت ها بر زمین ریخته شده و افراد به جای نزدیک شدن به حقیقت و منسجم کردن جبهه اسلام در مقابل جبهه عظیم کفر ، بر روی یکدیگر شمشیر کشیده و امتی که باید ید واحده در برابر کفار می شد ، تبدیل شده به یک سری فرقه های پراکنده که دشمن به راحتی می تواند آنها را به جان هم بیندازد و در این بین خود به سلامت باشد و بدون زحمت منابع این جوامع پراکنده را غارت کند .
خوشبختانه ما در جهانی زندگی می کنیم که بیشتر مسلمانان آن ، محب و دوستدار اهل بیت علیهم السلام هستند هرچند خود را شیعه ندانسته و امامان ما را امام خود ندانند ، اما به ایشان به عنوان فرزندان رسول اکرم احترام می گذارند . این محبت نقطه ای بسیار کانونی و قدر مشترکی عالی برای این است که ایشان بر طبق این محبت گرد هم آیند و در مقابل کفاری که می خواهند جبهه مسلمانان را به انزوا و اختلافات درونی و هضم نیروها بکشانند ، چون سدی محکم و استوار قد علم کنند و در داخل نیز با بازخوانی صحیح و منطقی تاریخ و عقاید یکدیگر سعی کنند خود را در برداشت های نزدیک به هم کمک کنند و حقایق را آفتابی سازند . وحدت به هیچ وجه به این معنا نیست که فرقه های مختلف اسلامی دست از عقاید خود بکشند و هضم در یکدیگر شوند.وحدت به این معنا نیست که صاحبان افکار مختلف از بیان حقایق تاریخی و دلایل منطقی خود دست بکشند بلکه یکی از ابزار ضروری وحدت بیان منصفانه و مستدل و منطقی افکار است تا فرقه ها در فضایی آرام بتوانند در دریافت حقیقت به هم نزدیک شوند .
یکی از اموری که در آیات کریمه قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام و سیره آن بزرگواران و علمای شیعه مشاهده می شود نحوه برخورد با افرادی است که هم عقیده ما نیستند و مکتب و مرام تشیع را قبول ندارند .
در سوره طه می بینیم که خداوند متعال حضرت موسی و هارون علیهما السلام را به دعوت فرعون امر می کند و کیفیت این دعوت را هم بیان می کند : اذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى - فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى - بسوى فرعون بروید؛ که طغیان کرده است! اما بنرمى با او سخن بگویید؛ شاید متذکّر شود، یا (از خدا) بترسد!(1)
این در حالی است که فرعون اهل طغیان بود و هدایت شدنش نیز بسیار دور از دسترس می نمود ،ولی خداوند متعال با این حال این دو پیامبر را امر می کند که با او به نرمی و ملایمت سخن بگویند چرا که این ملایمت و نرمی در گفتار و برخورد زمینه متذکر شدن او را فراهم می کند.
در این آیه از سوره مبارکه نحل هم می بینیم که خدای متعال راه دعوت به دین را بیان منطقی و به دور از خشونت و نامهربانی و بی احترامی بیان می کند: ادْعُ إِلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسى بهتر مى داند چه کسى از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایت یافتگان داناتر است.(2)
در سوره انعام هم خداوند متعال صراحتا از اهانت به مقدسات دیگران نهی می کند و این کار را باعث شعله ور شدن آتش تعصبات و در نتیجه بی احترامی و اهانت به خداوند از سر نادانی می شمارد .ما که به هیچ وجه دوست نداریم کسی به اهل بیت پیامبر اهانت کند باید بدانیم اگر به مقدسات دیگران اهانت کنیم ، ایشان هم برای تلافی به مقدسات ما توهین خواهند نمود و این سب و اهانت به اهل بیت پیامبر گناهی بسیار بزرگ است که خدای نکرده با اقدام نسنجیده ما صورت می گیرد و ما هم در آن شریک خواهیم بود:
وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ (به معبود) کسانى که غیر خدا را مى خوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اینچنین براى هر امّتى عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت همه آنان به سوى پروردگارشان است؛ و آنها را از آنچه عمل مى کردند، آگاه مى سازد (و پاداش و کیفر مى دهد). (3)
پس می توان گفت حفظ وحدت علاوه بر اینکه از ایجاد کدورت ها و نفرت ها و جنگ های فرقه ای جلوگیری می کند ، زمینه را برای گسترش فرهنگ و فکر ناب اهل بیت در میان مسلمانان فراهم می سازد و افراد بیشتری را جذب مکتب پر از عقل و منطق شیعه خواهد کرد ، چرا که وقتی فضای احساسی و تعصبی جای خود را به فضای فکری و تعقلی بدهد مکتبی که منطق و استدلال محکم تری دارد غالب خواهد شد و قطعا گسترش مرام و مکتب اهل بیت علیهم السلام چیزی است که تمام امامان شیعه همه هستی خود را در این راه اهدا کرده اند و این امر موجب خشنودی دل ایشان خواهد بود . اما اگر با بی احترامی به مقدسات دیگر فرق اسلامی زمینه ای برای کشتار افراد بی گناه و دور شدن دل های انسان ها از مکتب اهل بیت فراهم کنیم ، ناخشنودی و نارضایتی آن ذوات مقدسه را برای خود خریده ایم و از رحمت الهی دور می شویم.
پی نوشت ها:
1.طه -43 و 44
2. نحل- 125
3. انعام- 128
تبیان به نقل از گروه فعالیت های قرآنی: نماینده ولی فقیه در استان مرکزی گفت: با آلودگی نمی توان کنار سفره قرآن نشست، البته خداوند هیچ انسانی را بدون بهره نمی گذارد اما اگر قرار باشد بهره حداکثری همچون علامه طباطبایی از قرآن ببریم باید از تمام اغیار خالی شویم.
بخش قرآن تبیان
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از استان مرکزی، آیت الله قربانعلی دری نجف آبادی، نماینده ولی فقیه در استان مرکزی، در آیین تکریم خادمان و مقام آوران قرآنی استان که عصر دوشنبه، 22 آذرماه، با حضور مدیران ارشد استانی و خادمان و مقام آوران قرآنی در فرهنگسرای آیینه اراک برگزار شد گفت: اینکه از استان مرکزی کسی به عنوان خادم رسمی قرآن مطرح نشده است به معنای فراموش کردن خدمات ایشان نیست.
وی با اشاره به پیشینه قرآنی استان ادامه داد: استان مرکزی دارای خادمان قرآنی چون امام راحل، مرحوم حاج نو رالدین و کربلایی کاظم ساروقی است، کدام استان دارای چنین خادمانی است؟ نام این خادمان در لوح محفوظ قرآنی ثبت شده، این استان دارای خادمانی در حد اعجاز است همچون کربلایی کاظم ساروقی که با وجود اینکه نزدیک به 60 سال از رحلت ایشان می گذرد همچنان عطر قرآنی اش به مشام می رسد.
نماینده ولی فقیه در استان مرکزی تأکید کرد: نمونه این عطر قرآنی رونمایی از کتاب مستند کربلایی کاظم است، همچنین فرزند خلف ایشان که فردی عابد و معلم قرآن است از برکت تربیت و خدمات کربلایی کاظم است، همچنین استان مرکزی خادمانی چون علامه عسگری، دکتر چمران و امیرکبیر را در خود پرورش داده است، مرحوم نراقین، آیت الله اراکی و مرحوم آقاضیاءالدین هرکدام به تنهایی سنگری برای اسلام و قرآن به شمار می آیند.
وی افزود: امیدواریم با تلاش ارشاد و مسئولان، شاهد معرفی خادمان رسمی قرآنی از استان مرکزی نیز باشیم، استان ظرفیت بسیار خوبی دارد و این قبیل نشست ها مشوق نوجوانان است، امیدواریم با حمایت ارشاد، اوقاف، تبلیغات و حوزه علمیه جلسات تفسیر قرآن و نهج البلاغه در استان گسترش یابد.
آیت الله دری نجف آبادی ادامه داد: در زمینه حوزه های علمیه، سه کار به موازات هم در حال انجام است؛ حوزه علمیه برادران توسعه خوبی داشته است، در حوزه های خواهران 2 سطح 3 اضافه شده است قول راه اندازی سطح 4 نیز برای سال آینده داده شده است، همچنین در زمینه مدارس پیش حوزی همچون مدرسه امام مهدی، بیش از 43 کلاس با 900 دانش آموز تشکیل می شود که اگر مردم مساعدت کنند می توان این 3 کار بزرگ را که باید جای آن در تمام استان ها خالی باشد با قدرت بیشتری پیش برد.
عضو خبرگان رهبری گفت: هرچه برای قرآن کار شود کم است، قرآن زمینه گسترده ای دارد البته جذابیت قرآن به صدای قاری نیست بلکه به ذات قرآن برمی گردد، اقیانوس قرآن و شهدا به قدری گسترده و گرانسنگ است که هرچه در آن سیاحت و سلوک کنیم بازهم به پایانش نمی توان رسید.
آیت الله دری نجف آبادی ادامه داد: شرط انس با قرآن طهارت ظاهری، باطنی و اخلاقی است، طهارت از همه آلودگی ها شرط اول بهره مندی از قرآن است، با آلودگی نمی توان کنار سفره قرآن نشست، البته خداوند هیچ انسانی را بدون بهره نمی گذارد اما اگر قرار باشد بهره حداکثری همچون علامه طباطبایی از قرآن ببریم باید از تمام اغیار خالی شویم.
وی تصریح کرد: باید با اخلاص در اختیار قرآن باشیم، به اندازه توان و هرچه به قرآن خدمت کنیم معادل یا چندین برابر آن را به ما عوض خواهند داد کسی خود را وقف قرآن کند خداوند نیز نعمات را در اختیارش قرار می دهد. قرآن کتاب دیروز و امرز نیست، قرآن همیشه دارای نشاط و به روز است، اما اگر از آن بی بهره مانده ایم کاهلی از خود ماست، هر آیه قرآن نشاط آفرین است.
آیت الله دری نجف آبادی تأکید کرد: خداوند را شاکریم که انقلابی به ما اعطا کرد که به واسطه آن قرآن و خادمان قرآنی و امثال کربلایی کاظم ساروقی در جامعه مطرح می شوند، این اتفاق به برکت خون شهدایی است که جان خود خالصانه به قرآن و مکتب اهل بیت(علیهم السلام) تقدیم کردند.
نماینده ولی فقیه در استان مرکزی در پایان گفت: افرادی که قدر انقلاب، امام راحل، رهبری و شهدا را نمی دانند کم لطف هستند، آنهایی که با سرگرمی های مجازی و غیرمجاری خود و خانواده خود را مسخ کرده اند و از قرآن فاصله گرفته اند متوجه فرصت ها نیستند انسان عقل دارد تا در حیات طیبه سیر کند و ارزش دارد که برای آن زحمت بکشد و با معارف قرآنی آشنا شود قرآن نباید لقلقه زبان باشد باید اهل تفکر بود.
ثبت 2 وقف قرآنی توسط والدین شهید «شاکری»
مسابقه «اندیشه در قرآن» برگزار می شود
میزبانی قرآنی از زائران حرم رضوی
ورود بانوان به رقابت های بین المللی قرآن ایران برای نخستین بار
بامداد – گرچه این مسئله از نظر صرف و نحو دستوری بی اشکال است اما واقعیت اعجاب آور این است که تعداد دفعاتی که کلمه مرد درقرآن دیده می شود ۲۴ مرتبه و تعداد دفعاتی که کلمه زن در قرآن دیده می شود هم ۲۴ مرتبه است، درنتیجه، نه تنها این عبارت از نظر دستوری صحیح است، بلکه از نظر ریاضیات نیز کاملاً بی اشکال است، یعنی ۲۴=۲۴٫ با مطالعه بیشتر آیات مختلف، او کشف نموده است که این مسئله درمورد همه چیزهایی که در قرآن ذکر شده این با آن است، صدق می کند. به کلماتی که دفعات به کار بستن آن در قرآن ذکر شده، نگاه کنید:
نوشته اعجاز شگفت انگیز قرآن در کلمات اولین بار در بامداد پدیدار شد.