شباهت آفرینش حضرت آدم (ع) و حضرت مسیح (ع) در سوره آل عمران
آفرینش حضرت آدم
بعد از نپذیرفتن اسلام توسط نجرانیان مسیحی و نزول دستور مباهله از طرف خداوند به رسول گرامی اسلام(ص) ، ایشان به همراه حسنین(ع)، خانم فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع) به مکان وعده داده شده رفتند.
خداوند متعال در آیه 61 سوره مبارکه آل عمران می فرماید: هرگاه بعد از علم و دانشی که(درباره مسیح) به تو رسیده (باز) کسانی با تو به بحث و ستیز بر می خیزند.به آن ها بگو : بیائید ما فرزندان خود را فرا میخوانیم و شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را فرا می خوانیم ، شما هم زنان خویش را، ما از نفوس خود دعوت می کنیم، شما هم از نفوس خود ،آنگاه مباهله می کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار می دهیم.
این آیه پس از آن نازل شد که مسیحیان نجران به پیامبر(ص) گفتند: ما را به چه دعوت می کنی؟
رسول گرامی اسلام(ص) فرمودند: شما را به خدای یگانه دعوت می کنم از این رو که از طرف او رسالت و هدایت خلق را دارم و مسیح ، بنده ای از بندگان اوست ، و حالات بشری داشت و مانند دیگران غذا می خورد...
مسیحیان این موضوع را از پیامبر(ص) نپذیرفتند و به او گفتند او بدون پدر آفریده شده اسـت و این دلیل بر اولوهیت اوست، اما پیامبر(ص) با استناد به آیه 59 سوره مبارکه آل عمران فرمودند: مثل عیسی (ع) در نزد خدا ، همچو مثل آدم(ع) اسـت که او را از خاک آفرید و سپس به امر فرمود موجود باش و او هم فورا موجود شد.
بنابراین پیامبر(ص) طبق آیه فوق به آنان ثابت کرد که آفرینش بدون پدر مسیح(ع) دلیل بر اولوهیت این پیامبر اولوالعزم نیست.
بعد از نپذیرفتن اسلام توسط نجرانیان مسیحی و نزول دستور مباهله از طرف خداوند به رسول گرامی اسلام(ص) ، ایشان به همراه حسنین(ع)، خانم فاطمه زهرا(س) و امام علی(ع) به مکان وعده داده شده رفتند.
اما نهایتا مسیحیان نجران با دیدن پیامبر(ص) و اهل بیت ایشان (ع) از مباهله پشیمان شدند و گفتند : بیایید جان خویش را حفظ نموده و به دادن جزیه راضی شویم (طبری ،1415 ق ، ج 3 ، ص408 / یعقوبی ،1415 ق ،ج2 ، ص 82 و 83 /زمشخری ، 1415 ،ق ، ج1 ، ص 368و 369 )
سرانجام برخی از آنان به اسلام گرویدند و برخی هم با دادن تعهدی به پیامبر(ص) صلح نامه ای امضا کرده و به دیار خود بازگشتند.
هنوز هم هستند افراد بسیاری که با دیدن ساده ترین مثال الهی توانایی تشخیص حق و باطل را ندارند.آیه مباهله ، حقانیت اهل بیت پیامبر(ص) را بر غیر مسلمانان نجران مشخص کرد و آنها حتی جرئت اجرای مباهله را نداشتند.
خداوند آفریننده انسان ، فرستاننده قرآن و پیامبران(ع) و انتصاب کننده امامان (ع) اسـت.خداوند توانا اسـت.می تواند سال ها انسانی را بخواباند بدون اینکه گزندی به او وارد شود(مانند اصحاب کهف). او می تواند انسانی را سال ها زنده نگه دارد و از بیماری ها و مرگ دور نگاه دارد(مانند حضرت نوح(ع))
آیه مباهله یعنی حقانیت منجی عالم بشریت ، امام زمان (عج) که از اهل بیت(ع) اسـت. یعنی توانا بودن خداوند و بیش از هزار سال زنده نگه داشتن ایشان.مباهله درس ایمان آوردن واقعی به قدرت لایزال الهی اسـت.مباهله عشق و توسل به پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) اسـت و ایمان به اینکه حزب خداوند نهایتا پیروز خواهد شد.
سرپرست شما تنها خدا و پیامبر او اسـت و کسانی که ایمان آورده اند.همان کسانی که نماز برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند و هرکس خدا و پیامبر او و کسانی را که ایمان آورده اند را ولی خود بداند (پیروز اسـت، چرا)که حزب خدا همانا پیروزمندان اند. (آیه 56 سوره مبارکه مائده )
باشگاه خبرنگاران
مطالب مرتبط :
آفرینش آسمان ها وزمین چند روز طول کشید؟
فلسفه آفرینش چیست؟
راز آفرینش زن و مرد در کنار یکدیگر چیست؟
نکاتی جالب از ماجرای آفرینش انسان!
علت آفرینش فرشتگان...؟!
گروه دین تبیان
نکته بسیار اساسی که باید بدان توجه کنیم، این است که عموما ما تصویری از برده داری در ذهن داریم که مطابق آن درباره برده داری قضاوت می کنیم. عده ای ظالم و تجاوزکار، با سوء استفاده از قدرت، انسان های بی گناهی را به بند کشیده و هر گونه بدرفتاری با آنها را روا داشته و از تمامی حقوق خود محروم می کنند. اگر منظور از برده داری مجاز شمرده شده در اسلام این است، همان ابتدای سخن باید بگوییم هرگز در اسلام چنین چیزی پذیرفته نشده و نمی شود.
حضرت مسیح علیه السلام فرمود:«من راه به سوى رهایى و دروازه آنم.» و امام امیر مومنان علیه السلام مى فرماید:«من مانند چراغى پرفروغ در تاریکى هستم که راه گم گشتگان را روشن مى کند.»
حکم تقلب کردن چیست؟ آیا در قیامت عذاب دارد؟ اگر مسئول یا معلم راضی باشد چطور؟ آیا اگر بعد از امتحان، درس مورد نظر خوانده شود مشکل برطرف میگردد؟
نقدهای زیادی به سریال ماه و پلنگ شده، سریالی که قرار بود نامش ملکا باشد؛ اما ماه و پلنگ ماند. سریالی که نقدهای صاحبان منبر و سخن، جامعه وکلاء، فیلم سازان و فیلمنامه نویسان را برانگیخت و کمتر بیننده ای بود که درباره آن اظهار نظر نکرده باشد. در بین این نقدها و نقش ها، می توان به نقطه هایی روشن نیز گریز داشت. نقطه هایی که مخاطب را به فکر وا می دارد و انتخاب مورد قبول را به او آموزش می دهد.
قاتل سعادت چیزی نیست جز جهل! جهل است که از زندگانی آدم ابوالبشر در میان انسان ها خودنمایی می کرده و تا قیام قیامت خواهد ماند. انبیاء و اولیای الهی قرن های متمادی علیه آن قیام کردند ولی جهل آدمی به زانو در نیامد و قاتل جسم پیامبران و اولیای برحق شد. بماند که پاره ای از دانشمندان و خواص درگاه الهی همچون بلعم باعورا خود به این مرض دچار شدند و به هلاکت رسیدند.
یکی از شگردهای دیرینه ظالمان و مستکبران برای مقابله با رسالت پیامبران الهی در طول تاریخ به قتل رساندن آنان و یارانشان بوده است. هنوز هم شاهد جنایت های ظالمانه دشمنان هستیم و همانطور که برای جلوگیری از ولادت حضرت مهدی علیه السلام از هیچ جنایتی مضایقه نکردند، هم اکنون نیز با شیوه های جدیدی مانند محصولات تراریخته در صدد نابودی نسل منتظران ظهور می باشند.
آیا دادن صدقات به گدایانی که درب منازل را می زنند یا در خیابانها می نشینند جایز است یا اینکه بهتر است به یتیمان و مساکین داده شود و یا با ریختن آنها در صندوق صدقات در اختیار کمیته امداد قرار گیرد؟
تا به حال به آرم شرکت ها و موسسات معتبر و مطرح یا اسامی خلاصه واری که برای شرکت ها و گروه ها و نهادهای مختلف گذاشته می شود توجه کرده اید؟! که گوشه گوشه اش اشاره به بخشی از توانمندی های آن شرکت و موسسه دارد؛ همه و همه در حقیقت مختصری از توانمدی ها و ویژگی های آن را بیان می کند.
قرآن کریم نیز در جای جای آیات خود طرح زندگی ونشانه هایی از اهالی مومنان و منافقان را به تصویر می کشد که در ادامه با هم مروری خواهیم داشت.
دانستن حقیقت تکالیف دینی باعث افزایش انگیزه و لذّت از انجام آن ها شده، جوّ منفی اجتماعی در مقابل آن را از بین می برد. امر به معروف و نهی از منکر یکی از مهمترین فروعات دینی است که اولویّت های خاصی در بین متون دیگر اسلام دارد و عامل بقای دین شمرده شده است.
جناب عبدالعظیم حسنی از سادات جلیل القدر و عظیم الشانی است که به اعتراف تاریخ، دارای مقام و منزلت رفیع در میان بزرگان اسلام و به خصوص ائمه اطهار علیهم السلام داشته است.
همه دنبال یک راه چاره ایم برای رهایی از گرفتاری ها، غم ها، خیانت ها، مشکلات مادی و معنوی و دانستن یک نسخه و یک راهکار می تواند راهگشای خوب و آرامش بخش قوی برایمان باشد ...
در این فرصت یک نسخه ی شفابخش قرآنی تقدیمتان می کنیم که به تعبیر بزرگان راهگشای خیلی از مشکلات خواهد بود ...
پایان این دنیا، با تمام علایق و وابستگی های به آن، سرنوشت حتمی و قطعی همه ماست. در نگاه اوّل، رها کردن این همه ارتباطات و علاقه ها بسیار سخت به نظر می رسد. پس باید برای راحت شدن آن، بلکه آرامش در زمان مرگ و حتّی اشتیاق به آن، مطالبی را دانست و کارهایی را انجام داد. در این نوشتار به برخی از مهم ترین کارهایی که باعث آرامش و اطمینان در هنگام مرگ می شود نگاهی گذرا داریم.
گویی طولانی یا کوتاه بودن زمان غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بستگی به رفتار ما دارد. آیا قاطبه مردم از خداوند متعال ظهور منجی را مسئلت کرده اند. آیا شیعیان به درجه ای از کمال رسیده اند تا لیاقت درک حضور امام را داشته باشند و او را یاری نمایند، یا اینکه اگر امام ظهور نماید او را رد خواهند کرد!
بحث احترام به والدین، در دین ما خیلی مورد تأکید قرار گرفته و حتی احترام به والدین در کنار پرستش خدا ذکر شده است؛ با وجود این فرهنگ غنی؛ متأسفانه شاهد کم محبتی هایی نسبت به والدین، و تنها گذاشتن آنها در سنین پیری در کنج خانه ها، یا برده شدن آنها توسط فرزندان کم محبت به سرای سالمندان هستیم. بی تردید فراموشی یاد و نام خداوند در جامعه باعث فراموشی خیلی از فضایل اخلاقی از جمله احترام به والدین و رواج کم محبتی به ایشان که مضراتش به خود جامعه بر می گردد، می شود.
هاجر نادعلی/کارشناس ارشد معارف نهج البلاغه - بخش نهج البلاغه تبیان
حتما داستان زن زناکارى که مردم وى را نزد حضرت مسیح علیه السلام آوردند و از ایشان خواستند که به خاطر خطایش سنگسارش کنند، شنیده اید. و نیز جملگى مى دانیم که حضرت به آنها فرمود: «هرکس که تاکنون هیچ لغزشى از او سر نزده او را سنگسار کند» و پس از این خطاب، همه شرمنده و سرافکنده، یکى پس از دیگرى آهسته خود را به کنار دیوارى کشیدند به طورى که جز خود حضرت مسیح علیه السلام و یارانش در آن میان کسى باقى نماند.
در کتابهاى وسائل الشیعه و جواهر الکلام و غیره آورده اند که: «زنى نزد حضرت امیر مومنان آمد و اقرار به زنا کرد حضرت امر فرمود؛ که مردم جمع شوند و منادى ندا درداد و مردم گرد هم آمدند، حضرت پس از ستایش و ثناى خداوند سبحان فرمود: «من فردا این زن را خواهم آورد و حد شرعى را بر او جارى خواهم ساخت شما نیز به همراه مشتى سنگ حاضر شوید. فرداى آن روز حضرت، زن زناکار را به میدان آورد و مردم نیز با سنگهاى خود گردهم آمدند. حضرت بر قاطرى سوار شد، انگشت بر گوش مبارکش نهاد و با صدایى رسا فرمود: «اى مردم، خداى بزرگ با پیامبر خود عهدى کرد و او نیز همان عهد را با من نمود و آن این است که: کسى که خود درخور حدّى است در اجراى حدّى شرکت نکند... پس هر آن کس که بر او حدّى مانند حدّ بر این زن است، حق ندارد بر این زن حدّ جارى سازد (و سنگى بر او افکند).»
باید گفت که بندگى و سپاس خداى سبحان تنها در روزه و نماز و حج و زکات و ... محدود نمى شود؛ زیرا نماز شکر عبد از خداوند خویش، به خاطر نعمت هستى، و روزه سپاس اوست به خاطر نعمت سلامتى، و زکات شکرگزارى اوست به خاطر نعمت بى نیازى، در این صورت بى تناسب نیست که عفو و بخشش، تشکرى از خدا باشد که قدرت غلبه بر دشمن را به وى بخشیده است
تمام مردم جز امام و دو فرزند عزیزش امام حسن و امام حسین علیه السلام برگشتند چنانکه جز حضرت عیسى علیه السلام و حواریّونش خجلت زده خود را به کنارى کشیدند!» (١)
آری، عهدى است از سوى خالق به مخلوق که آلودگیها را دستان آغشته به پلیدى نمى شوید و تنها دستان پاکیزه و منزّه و نیکوکار است که امین احکام و حدود الهى است، و بدین خاطر است که لغزشکاران و گنه پیشگان، از کنار حضرت عیسى و یارانش، و حضرت امیر مومنان علیه السلام و دو فرزند عزیزش دور شدند؛ و رساتر و مهمترین عهد آن است که خداوند به پیامبرش وحى نمود و او با وصیش عهد کرد و او نیز به امت محمد صلی الله علیه و آله ابلاغ نمود و بالاتر از آن، بافت این عهد است که درون گنهکار احساسى مى آفریند که وى خود را بدان خاطر ملامت و نکوهش نموده و پند و اندرز مى دهد.
در جاى دیگر حضرت مسیح علیه السلام فرمود: «انا الطریق الى الخلاص و انى بابه؛ من راه به سوى رهایى و دروازه آنم.»
و امام امیر مومنان علیه السلام مى فرماید:«انما مثلى مثل السراج فى الظلمة یستضئ به من ولجها؛ من مانند چراغى پرفروغ در تاریکى هستم که راه گم گشتگان را روشن مى کند.» (٢)
حضرت اشاره به حدیث ثقلین مى کند که «مسلم» از محدثین اهل سنت، در کتاب «صحیح» در باب فضایل على بن ابى طالب نقل کرده است: قال رسول اللّه: «انما انا بشر، یوشک ان یأتى رسول ربى فاجیب و انا تارک فیکم الثقلین اولهما کتاب اللّه، فیه الهدى و النور و اهل بیتى؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: همانا من بشرى مانند شما هستم. بزودى رسول (مرگ) خواهد آمد و ندایش را لبیک خواهم گفت و من میان شما دو شئ گرانبها را باقى مى گذارم اول: کتاب خدا که در آن هدایت و نور است و دوم اهل بیتم.»
حضرت مسیح علیه السلام فرمود:«بر کینه توز خود نیکى کنید.» و امام على علیه السلام فرمود: «اگر بر دشمن خود چیره گشتى، به شکرانه این غلبه، عفو و گذشت پیشه کن.»
«مسلم» ذیل همین باب، به این پرسش که «اهل بیت او کیست؟ آیا زنان او نیستند؟» پاسخ مى گوید: «عایشه مى گوید: روزى پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با یک عباى یمانى سیاه رنگى وارد شد، حسن بن على (علیه السلام) آمد وى را داخل آن عبا نمود، سپس حسین آمد او را نیز درون آن عبا کرد، پس از او فاطمه آمد، او را هم داخل کرد و در آخر على وارد شد و او را نیز درون عبا برد و سپس فرمود:«انما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا؛ همان خداوند اراده کرده است که رجس و پلیدى را از شما اهل بیت بزداید و شما را مطهر و پاک گرداند.» (٣)
شباهت برخی از سخنان مولای متقیان را با سخنان حضرت مسیح علیه السلام قابل تامل و تدبر است، حضرت مسیح علیه السلام، فرمود: «ما ینفع الانسان لو ربح العالم و خسر نفسه؛ انسان زیانکار و مفسد هیچ بهره اى نمى برد هرچند تمام عالم بهره اش باشد.»
و در همین زمینه حضرت امیر علیه السلام، فرمود: «ما ظفر من ظفر الاثم به؛ پیروز نگردید آن که گناه بر او پیروز گردد. (٤)
و نیز حضرت مسیح علیه السلام فرمود:« لیس بالخبز وحده یحیا الانسان؛ بقا و حیات و زندگى انسان تنها با نان نیست.»
و در همین راستا حضرت امیر علیه السلام فرمود: «اعمل لدنیاک کانک تعیش ابدا و اعمل لآخرتک کانک تموت غدا؛ براى دنیاى خود چنان باش که تا ابد زندگى مى کنى و براى آخرت خود نیز چنان باش که فردا خواهى مرد.» (٥)
و نیز حضرت مسیح علیه السلام فرمود:« احسنوا الى مبغضکم؛ بر کینه توز خود نیکى کنید.»
و امام على علیه السلام فرمود: «اذا قدرت على عدوّک فاجعل العفو شکرا للقدرة علیه؛ اگر بر دشمن خود چیره گشتى، به شکرانه این غلبه، عفو و گذشت پیشه کن.»(6)
«اى مردم، خداى بزرگ با پیامبر خود عهدى کرد و او نیز همان عهد را با من نمود و آن این است که: کسى که خود درخور حدّى است در اجراى حدّى شرکت نکند...پس هرآن کس که بر او حدّى مانند حدّ بر این زن است، حق ندارد بر این زن حدّ جارى سازد (و سنگى بر او افکند).»
و این گفته بدین معنا نیست که حضرت تشویق به مسامحه مى کند؛ بلکه این ترغیب به نیکوترین طاعات و پاکترین عبادات از طرف اوست. و باید گفت که بندگى و سپاس خداى سبحان تنها در روزه و نماز و حج و زکات و ... محدود نمى شود؛ زیرا نماز شکر عبد از خداوند خویش، به خاطر نعمت هستى، و روزه سپاس اوست به خاطر نعمت سلامتى، و زکات شکرگزارى اوست به خاطر نعمت بى نیازى، در این صورت بى تناسب نیست که عفو و بخشش، تشکرى از خدا باشد که قدرت غلبه بر دشمن را به وى بخشیده است.
این ظرایف در اسرار عبادت خدا را تنها پیامبر و وصىّ و آنانکه خدا را براى خدا مى پرستند، درک مى کنند. (٧)
موفق بن احمد خوارزمى با سند متصل خود روایت مى کند که حضرت امیرالمومنین علیه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به من فرمودند: اى على مثل تو در امت من مثل عیسى ابن مریم است.
قوم عیسى به سه دسته تقسیم شدند، یک دسته به او ایمان آوردند و آنها حواریون بودند، و یک دسته با او دشمنى ورزیدند و آنها یهود بودند، و یک دسته درباره او غلو کردند و او را از مرتبه اش بالا برده و درجه الوهیت براى او قائل شدند و آنها از ایمان خارج شدند.
و امت من درباره تو نیز به سه فرقه تقسیم مى شوند، یک فرقه شیعیان تو هستند و آنها مومنین اند، و یک دسته دشمنان تو هستند و آنها عهدشکنان اند، و یک فرقه درباره تو غلو مى کنند و براى تو درجه و مرتبه خدائى را قائلند و آنها منکران و گمراهانند. و اى على تو و شیعیانت در بهشت خواهید بود، و دشمنانت و غلوکنندگان در آتش .(٨)
ما در دنیایی زندگی می کنیم که مزرعه ای یا آزمایشگاهی بیشتر نیست. ولی برخی این دنیا را محل جمع کردن مال و ثروت می دانند و به خیال خود اینجا، سرای باقی است. آنها خدا پرستی را رهاکرده و به دنیا پرستی روی آورده اند. در حدیثی فرمول جمع کردن دنیا بیان شده است ...
امام علی علیه السلام، به خدای سبحان عرض می کند: پروردگارا اوّلین منیب من بودم؛ یعنی اولین کسی که نوبت گرفت یا اوّلین کسی که از دیگران گسست و به تو پیوست من بودم. خدایا جز پیامبر صلی الله علیه و آله احدی پیش از من نماز نخواند.
ماه و پلنگ روایت یک داستان اجتماعی است، که نویسنده ی آن سعی دارد، نوعِ خاصی از سبک زندگی جامعه ی امروزی را به تصویر بکشد. این مجموعه روایت سبک زندگی جامعه ای است که، انسان های آن بهشت، رضایتمندی، خوشبختی و سعادت را در جهنم زیاده خواهی ها، انتقام جویی ها و دروغگویی به تباهی کشانده اند. نویسنده ی این داستان تمام سعی خود را مبذول داشته تا از زاویه ای جدید به آرزوی جوان های امروزی بپردازد. جوان هایی که آرزوهای رویایی و بلند پروازی های نابجایشان، مانع از رسیدن ایشان به اهداف اصلیشان شده است. در قسمتی هایی از این داستان، زندگی جوانی به تصویر کشیده، که برای دستیابی به آرزوهای رویایی و بلند خود از شاخص ها و عناصر غلط کمک می گیرد و همین امر موجبات شکست او را فراهم می کند.
حضرت مسیح(ع) نزد مسلمانان مورد تکریم بوده و جزو پیامبرانی هستند که شریعت جدید و کتاب جدیدی آوردند. البته کتابی که امروزه در دست ما هست همان مطالبی که به حضرت عیسی(ع) وحی می شد نیست. بلکه این کتاب بعد از ایشان نوشته شد. از ویژگی های حضرت مسیح(ع) اینست که بدون اینکه پدری داشته باشند متولد شدند. این مسأله به لحاظ عقلی محال نیست گرچه بعلت اینکه به آن در زندگی روزمره عادت نداریم آن را عجیب بدانیم. شاید علت آن این باشد که در آن روز چنان وضعیت بدی در جامعه شکل گرفته بود که مردی شایسته حضرت مریم(س) وجود نداشت.
من به تازگی کفشی خریده ام که فروشنده ادعا می کند چرم ایتالیاست . البته کفش ایتالیایی است ولی مشکل من این است که، آیا به صرف حرف فروشنده و مارک کفش، می توان اعتماد کرد؟ اگر بله، حکم طهارت من چیست؟ در حالی که تمام روز آن را می پوشم و تهیه کفش دیگر هم از لحاظ مالی برایم مقدور نیست.
«بصیرت» از جمله واژه هایی است که در سال های اخیر بیشتر به گوش خورده و مفهوم اصطلاحی آن با عنایت به اقتضاء خود جلوه نمایی خاصی دارد. در این نوشتار قصد داریم مقداری در مورد شاخصه های بصیرت و ویژگی افرادی که در تاریخ با این عنوان شناخته شده اند با تأمل بیشتر نگاه کنیم.
مدتی است در شبکه های مجازی، متنی در خصوص خواستگاری حضرت امیر علیه السلام از دختر ابوجهل (بزرگترین دشمن اسلام در زمان بعثت رسول اکرم صلی الله علیه و آله) مطرح گردیده است. متنی که به منابع شیعی استناد شده است. که در این مطلب پاسخ این شایعه و شبهه را می دهیم.
فرستادن صلوات و سلام بر پیامبر (صلی الله علیه و اله) و آل پیامبر (علیهم السلام) از طرف مومنان در حقیقت طلب کردن رحمت بر خودشان نیز است؛ زیرا در واقع پیامبر و ائمّه (علیهم السلام) واسطه فیض الهی هستند. اگر بر آنها صلوات نفرستیم، در واقع خود را از رحمت الهی محروم کرده ایم. بنابراین درود بر پیامبر (صلی الله علیه و اله) سبب پاکی اعمال و نیز قبولی آنها می شود، همچنین باعث اجابت دعاها، کفّاره گناهان، نورانی شدن در قیامت و راه پیدا کردن به بهشت نیز می شود.
موضوعی که قرآن بیشتر به آن عنایت دارد اثبات توحید یا اثبات خدا است. قرآن وجود خداوند متعال را مفروغ عنه گرفته، گویی کسی در وجود خداوند متعال حرفی ندارد. أفی الله شک، آیا در باره خدا شکی هست؟ چنان مطرح می کند و پاسخ می دهد که راه هر شکی را می بندد . لذا قرآن ، بیشتر به توحید و نفی شرک پرداخته تا اثبات خدا. در واقع اثبات توحید مساوی با اثبات خدا هم هست. در مباحث خداشناسی در عین حال که خدا ثابت شده، وحدانیت خدا هم ثابت شده است.
دین جامع و جاودان اسلام با اختلاط مخالف است، نه با شرکت بانوان و مردان در مجامع عمومى و علمى با حفظ حریم. آنچه در جامعه اسلامى مذموم است، روابط ناصحیح زن و مرد در جامعه است، نه حضور فعال آن ها در اجتماع.
گروه دین تبیان
نکته بسیار اساسی که باید بدان توجه کنیم، این است که عموما ما تصویری از برده داری در ذهن داریم که مطابق آن درباره برده داری قضاوت می کنیم. عده ای ظالم و تجاوزکار، با سوء استفاده از قدرت، انسان های بی گناهی را به بند کشیده و هر گونه بدرفتاری با آنها را روا داشته و از تمامی حقوق خود محروم می کنند. اگر منظور از برده داری مجاز شمرده شده در اسلام این است، همان ابتدای سخن باید بگوییم هرگز در اسلام چنین چیزی پذیرفته نشده و نمی شود.
حضرت مسیح علیه السلام فرمود:«من راه به سوى رهایى و دروازه آنم.» و امام امیر مومنان علیه السلام مى فرماید:«من مانند چراغى پرفروغ در تاریکى هستم که راه گم گشتگان را روشن مى کند.»
حکم تقلب کردن چیست؟ آیا در قیامت عذاب دارد؟ اگر مسئول یا معلم راضی باشد چطور؟ آیا اگر بعد از امتحان، درس مورد نظر خوانده شود مشکل برطرف میگردد؟
نقدهای زیادی به سریال ماه و پلنگ شده، سریالی که قرار بود نامش ملکا باشد؛ اما ماه و پلنگ ماند. سریالی که نقدهای صاحبان منبر و سخن، جامعه وکلاء، فیلم سازان و فیلمنامه نویسان را برانگیخت و کمتر بیننده ای بود که درباره آن اظهار نظر نکرده باشد. در بین این نقدها و نقش ها، می توان به نقطه هایی روشن نیز گریز داشت. نقطه هایی که مخاطب را به فکر وا می دارد و انتخاب مورد قبول را به او آموزش می دهد.
قاتل سعادت چیزی نیست جز جهل! جهل است که از زندگانی آدم ابوالبشر در میان انسان ها خودنمایی می کرده و تا قیام قیامت خواهد ماند. انبیاء و اولیای الهی قرن های متمادی علیه آن قیام کردند ولی جهل آدمی به زانو در نیامد و قاتل جسم پیامبران و اولیای برحق شد. بماند که پاره ای از دانشمندان و خواص درگاه الهی همچون بلعم باعورا خود به این مرض دچار شدند و به هلاکت رسیدند.
یکی از شگردهای دیرینه ظالمان و مستکبران برای مقابله با رسالت پیامبران الهی در طول تاریخ به قتل رساندن آنان و یارانشان بوده است. هنوز هم شاهد جنایت های ظالمانه دشمنان هستیم و همانطور که برای جلوگیری از ولادت حضرت مهدی علیه السلام از هیچ جنایتی مضایقه نکردند، هم اکنون نیز با شیوه های جدیدی مانند محصولات تراریخته در صدد نابودی نسل منتظران ظهور می باشند.
آیا دادن صدقات به گدایانی که درب منازل را می زنند یا در خیابانها می نشینند جایز است یا اینکه بهتر است به یتیمان و مساکین داده شود و یا با ریختن آنها در صندوق صدقات در اختیار کمیته امداد قرار گیرد؟
تا به حال به آرم شرکت ها و موسسات معتبر و مطرح یا اسامی خلاصه واری که برای شرکت ها و گروه ها و نهادهای مختلف گذاشته می شود توجه کرده اید؟! که گوشه گوشه اش اشاره به بخشی از توانمندی های آن شرکت و موسسه دارد؛ همه و همه در حقیقت مختصری از توانمدی ها و ویژگی های آن را بیان می کند.
قرآن کریم نیز در جای جای آیات خود طرح زندگی ونشانه هایی از اهالی مومنان و منافقان را به تصویر می کشد که در ادامه با هم مروری خواهیم داشت.
دانستن حقیقت تکالیف دینی باعث افزایش انگیزه و لذّت از انجام آن ها شده، جوّ منفی اجتماعی در مقابل آن را از بین می برد. امر به معروف و نهی از منکر یکی از مهمترین فروعات دینی است که اولویّت های خاصی در بین متون دیگر اسلام دارد و عامل بقای دین شمرده شده است.
جناب عبدالعظیم حسنی از سادات جلیل القدر و عظیم الشانی است که به اعتراف تاریخ، دارای مقام و منزلت رفیع در میان بزرگان اسلام و به خصوص ائمه اطهار علیهم السلام داشته است.
همه دنبال یک راه چاره ایم برای رهایی از گرفتاری ها، غم ها، خیانت ها، مشکلات مادی و معنوی و دانستن یک نسخه و یک راهکار می تواند راهگشای خوب و آرامش بخش قوی برایمان باشد ...
در این فرصت یک نسخه ی شفابخش قرآنی تقدیمتان می کنیم که به تعبیر بزرگان راهگشای خیلی از مشکلات خواهد بود ...
پایان این دنیا، با تمام علایق و وابستگی های به آن، سرنوشت حتمی و قطعی همه ماست. در نگاه اوّل، رها کردن این همه ارتباطات و علاقه ها بسیار سخت به نظر می رسد. پس باید برای راحت شدن آن، بلکه آرامش در زمان مرگ و حتّی اشتیاق به آن، مطالبی را دانست و کارهایی را انجام داد. در این نوشتار به برخی از مهم ترین کارهایی که باعث آرامش و اطمینان در هنگام مرگ می شود نگاهی گذرا داریم.
گویی طولانی یا کوتاه بودن زمان غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بستگی به رفتار ما دارد. آیا قاطبه مردم از خداوند متعال ظهور منجی را مسئلت کرده اند. آیا شیعیان به درجه ای از کمال رسیده اند تا لیاقت درک حضور امام را داشته باشند و او را یاری نمایند، یا اینکه اگر امام ظهور نماید او را رد خواهند کرد!
بحث احترام به والدین، در دین ما خیلی مورد تأکید قرار گرفته و حتی احترام به والدین در کنار پرستش خدا ذکر شده است؛ با وجود این فرهنگ غنی؛ متأسفانه شاهد کم محبتی هایی نسبت به والدین، و تنها گذاشتن آنها در سنین پیری در کنج خانه ها، یا برده شدن آنها توسط فرزندان کم محبت به سرای سالمندان هستیم. بی تردید فراموشی یاد و نام خداوند در جامعه باعث فراموشی خیلی از فضایل اخلاقی از جمله احترام به والدین و رواج کم محبتی به ایشان که مضراتش به خود جامعه بر می گردد، می شود.
هاجر نادعلی/کارشناس ارشد معارف نهج البلاغه - بخش نهج البلاغه تبیان
حتما داستان زن زناکارى که مردم وى را نزد حضرت مسیح علیه السلام آوردند و از ایشان خواستند که به خاطر خطایش سنگسارش کنند، شنیده اید. و نیز جملگى مى دانیم که حضرت به آنها فرمود: «هرکس که تاکنون هیچ لغزشى از او سر نزده او را سنگسار کند» و پس از این خطاب، همه شرمنده و سرافکنده، یکى پس از دیگرى آهسته خود را به کنار دیوارى کشیدند به طورى که جز خود حضرت مسیح علیه السلام و یارانش در آن میان کسى باقى نماند.
در کتابهاى وسائل الشیعه و جواهر الکلام و غیره آورده اند که: «زنى نزد حضرت امیر مومنان آمد و اقرار به زنا کرد حضرت امر فرمود؛ که مردم جمع شوند و منادى ندا درداد و مردم گرد هم آمدند، حضرت پس از ستایش و ثناى خداوند سبحان فرمود: «من فردا این زن را خواهم آورد و حد شرعى را بر او جارى خواهم ساخت شما نیز به همراه مشتى سنگ حاضر شوید. فرداى آن روز حضرت، زن زناکار را به میدان آورد و مردم نیز با سنگهاى خود گردهم آمدند. حضرت بر قاطرى سوار شد، انگشت بر گوش مبارکش نهاد و با صدایى رسا فرمود: «اى مردم، خداى بزرگ با پیامبر خود عهدى کرد و او نیز همان عهد را با من نمود و آن این است که: کسى که خود درخور حدّى است در اجراى حدّى شرکت نکند... پس هر آن کس که بر او حدّى مانند حدّ بر این زن است، حق ندارد بر این زن حدّ جارى سازد (و سنگى بر او افکند).»
باید گفت که بندگى و سپاس خداى سبحان تنها در روزه و نماز و حج و زکات و ... محدود نمى شود؛ زیرا نماز شکر عبد از خداوند خویش، به خاطر نعمت هستى، و روزه سپاس اوست به خاطر نعمت سلامتى، و زکات شکرگزارى اوست به خاطر نعمت بى نیازى، در این صورت بى تناسب نیست که عفو و بخشش، تشکرى از خدا باشد که قدرت غلبه بر دشمن را به وى بخشیده است
تمام مردم جز امام و دو فرزند عزیزش امام حسن و امام حسین علیه السلام برگشتند چنانکه جز حضرت عیسى علیه السلام و حواریّونش خجلت زده خود را به کنارى کشیدند!» (١)
آری، عهدى است از سوى خالق به مخلوق که آلودگیها را دستان آغشته به پلیدى نمى شوید و تنها دستان پاکیزه و منزّه و نیکوکار است که امین احکام و حدود الهى است، و بدین خاطر است که لغزشکاران و گنه پیشگان، از کنار حضرت عیسى و یارانش، و حضرت امیر مومنان علیه السلام و دو فرزند عزیزش دور شدند؛ و رساتر و مهمترین عهد آن است که خداوند به پیامبرش وحى نمود و او با وصیش عهد کرد و او نیز به امت محمد صلی الله علیه و آله ابلاغ نمود و بالاتر از آن، بافت این عهد است که درون گنهکار احساسى مى آفریند که وى خود را بدان خاطر ملامت و نکوهش نموده و پند و اندرز مى دهد.
در جاى دیگر حضرت مسیح علیه السلام فرمود: «انا الطریق الى الخلاص و انى بابه؛ من راه به سوى رهایى و دروازه آنم.»
و امام امیر مومنان علیه السلام مى فرماید:«انما مثلى مثل السراج فى الظلمة یستضئ به من ولجها؛ من مانند چراغى پرفروغ در تاریکى هستم که راه گم گشتگان را روشن مى کند.» (٢)
حضرت اشاره به حدیث ثقلین مى کند که «مسلم» از محدثین اهل سنت، در کتاب «صحیح» در باب فضایل على بن ابى طالب نقل کرده است: قال رسول اللّه: «انما انا بشر، یوشک ان یأتى رسول ربى فاجیب و انا تارک فیکم الثقلین اولهما کتاب اللّه، فیه الهدى و النور و اهل بیتى؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: همانا من بشرى مانند شما هستم. بزودى رسول (مرگ) خواهد آمد و ندایش را لبیک خواهم گفت و من میان شما دو شئ گرانبها را باقى مى گذارم اول: کتاب خدا که در آن هدایت و نور است و دوم اهل بیتم.»
حضرت مسیح علیه السلام فرمود:«بر کینه توز خود نیکى کنید.» و امام على علیه السلام فرمود: «اگر بر دشمن خود چیره گشتى، به شکرانه این غلبه، عفو و گذشت پیشه کن.»
«مسلم» ذیل همین باب، به این پرسش که «اهل بیت او کیست؟ آیا زنان او نیستند؟» پاسخ مى گوید: «عایشه مى گوید: روزى پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله با یک عباى یمانى سیاه رنگى وارد شد، حسن بن على (علیه السلام) آمد وى را داخل آن عبا نمود، سپس حسین آمد او را نیز درون آن عبا کرد، پس از او فاطمه آمد، او را هم داخل کرد و در آخر على وارد شد و او را نیز درون عبا برد و سپس فرمود:«انما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا؛ همان خداوند اراده کرده است که رجس و پلیدى را از شما اهل بیت بزداید و شما را مطهر و پاک گرداند.» (٣)
شباهت برخی از سخنان مولای متقیان را با سخنان حضرت مسیح علیه السلام قابل تامل و تدبر است، حضرت مسیح علیه السلام، فرمود: «ما ینفع الانسان لو ربح العالم و خسر نفسه؛ انسان زیانکار و مفسد هیچ بهره اى نمى برد هرچند تمام عالم بهره اش باشد.»
و در همین زمینه حضرت امیر علیه السلام، فرمود: «ما ظفر من ظفر الاثم به؛ پیروز نگردید آن که گناه بر او پیروز گردد. (٤)
و نیز حضرت مسیح علیه السلام فرمود:« لیس بالخبز وحده یحیا الانسان؛ بقا و حیات و زندگى انسان تنها با نان نیست.»
و در همین راستا حضرت امیر علیه السلام فرمود: «اعمل لدنیاک کانک تعیش ابدا و اعمل لآخرتک کانک تموت غدا؛ براى دنیاى خود چنان باش که تا ابد زندگى مى کنى و براى آخرت خود نیز چنان باش که فردا خواهى مرد.» (٥)
و نیز حضرت مسیح علیه السلام فرمود:« احسنوا الى مبغضکم؛ بر کینه توز خود نیکى کنید.»
و امام على علیه السلام فرمود: «اذا قدرت على عدوّک فاجعل العفو شکرا للقدرة علیه؛ اگر بر دشمن خود چیره گشتى، به شکرانه این غلبه، عفو و گذشت پیشه کن.»(6)
«اى مردم، خداى بزرگ با پیامبر خود عهدى کرد و او نیز همان عهد را با من نمود و آن این است که: کسى که خود درخور حدّى است در اجراى حدّى شرکت نکند...پس هرآن کس که بر او حدّى مانند حدّ بر این زن است، حق ندارد بر این زن حدّ جارى سازد (و سنگى بر او افکند).»
و این گفته بدین معنا نیست که حضرت تشویق به مسامحه مى کند؛ بلکه این ترغیب به نیکوترین طاعات و پاکترین عبادات از طرف اوست. و باید گفت که بندگى و سپاس خداى سبحان تنها در روزه و نماز و حج و زکات و ... محدود نمى شود؛ زیرا نماز شکر عبد از خداوند خویش، به خاطر نعمت هستى، و روزه سپاس اوست به خاطر نعمت سلامتى، و زکات شکرگزارى اوست به خاطر نعمت بى نیازى، در این صورت بى تناسب نیست که عفو و بخشش، تشکرى از خدا باشد که قدرت غلبه بر دشمن را به وى بخشیده است.
این ظرایف در اسرار عبادت خدا را تنها پیامبر و وصىّ و آنانکه خدا را براى خدا مى پرستند، درک مى کنند. (٧)
موفق بن احمد خوارزمى با سند متصل خود روایت مى کند که حضرت امیرالمومنین علیه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به من فرمودند: اى على مثل تو در امت من مثل عیسى ابن مریم است.
قوم عیسى به سه دسته تقسیم شدند، یک دسته به او ایمان آوردند و آنها حواریون بودند، و یک دسته با او دشمنى ورزیدند و آنها یهود بودند، و یک دسته درباره او غلو کردند و او را از مرتبه اش بالا برده و درجه الوهیت براى او قائل شدند و آنها از ایمان خارج شدند.
و امت من درباره تو نیز به سه فرقه تقسیم مى شوند، یک فرقه شیعیان تو هستند و آنها مومنین اند، و یک دسته دشمنان تو هستند و آنها عهدشکنان اند، و یک فرقه درباره تو غلو مى کنند و براى تو درجه و مرتبه خدائى را قائلند و آنها منکران و گمراهانند. و اى على تو و شیعیانت در بهشت خواهید بود، و دشمنانت و غلوکنندگان در آتش .(٨)
ما در دنیایی زندگی می کنیم که مزرعه ای یا آزمایشگاهی بیشتر نیست. ولی برخی این دنیا را محل جمع کردن مال و ثروت می دانند و به خیال خود اینجا، سرای باقی است. آنها خدا پرستی را رهاکرده و به دنیا پرستی روی آورده اند. در حدیثی فرمول جمع کردن دنیا بیان شده است ...
امام علی علیه السلام، به خدای سبحان عرض می کند: پروردگارا اوّلین منیب من بودم؛ یعنی اولین کسی که نوبت گرفت یا اوّلین کسی که از دیگران گسست و به تو پیوست من بودم. خدایا جز پیامبر صلی الله علیه و آله احدی پیش از من نماز نخواند.
ماه و پلنگ روایت یک داستان اجتماعی است، که نویسنده ی آن سعی دارد، نوعِ خاصی از سبک زندگی جامعه ی امروزی را به تصویر بکشد. این مجموعه روایت سبک زندگی جامعه ای است که، انسان های آن بهشت، رضایتمندی، خوشبختی و سعادت را در جهنم زیاده خواهی ها، انتقام جویی ها و دروغگویی به تباهی کشانده اند. نویسنده ی این داستان تمام سعی خود را مبذول داشته تا از زاویه ای جدید به آرزوی جوان های امروزی بپردازد. جوان هایی که آرزوهای رویایی و بلند پروازی های نابجایشان، مانع از رسیدن ایشان به اهداف اصلیشان شده است. در قسمتی هایی از این داستان، زندگی جوانی به تصویر کشیده، که برای دستیابی به آرزوهای رویایی و بلند خود از شاخص ها و عناصر غلط کمک می گیرد و همین امر موجبات شکست او را فراهم می کند.
حضرت مسیح(ع) نزد مسلمانان مورد تکریم بوده و جزو پیامبرانی هستند که شریعت جدید و کتاب جدیدی آوردند. البته کتابی که امروزه در دست ما هست همان مطالبی که به حضرت عیسی(ع) وحی می شد نیست. بلکه این کتاب بعد از ایشان نوشته شد. از ویژگی های حضرت مسیح(ع) اینست که بدون اینکه پدری داشته باشند متولد شدند. این مسأله به لحاظ عقلی محال نیست گرچه بعلت اینکه به آن در زندگی روزمره عادت نداریم آن را عجیب بدانیم. شاید علت آن این باشد که در آن روز چنان وضعیت بدی در جامعه شکل گرفته بود که مردی شایسته حضرت مریم(س) وجود نداشت.
من به تازگی کفشی خریده ام که فروشنده ادعا می کند چرم ایتالیاست . البته کفش ایتالیایی است ولی مشکل من این است که، آیا به صرف حرف فروشنده و مارک کفش، می توان اعتماد کرد؟ اگر بله، حکم طهارت من چیست؟ در حالی که تمام روز آن را می پوشم و تهیه کفش دیگر هم از لحاظ مالی برایم مقدور نیست.
«بصیرت» از جمله واژه هایی است که در سال های اخیر بیشتر به گوش خورده و مفهوم اصطلاحی آن با عنایت به اقتضاء خود جلوه نمایی خاصی دارد. در این نوشتار قصد داریم مقداری در مورد شاخصه های بصیرت و ویژگی افرادی که در تاریخ با این عنوان شناخته شده اند با تأمل بیشتر نگاه کنیم.
مدتی است در شبکه های مجازی، متنی در خصوص خواستگاری حضرت امیر علیه السلام از دختر ابوجهل (بزرگترین دشمن اسلام در زمان بعثت رسول اکرم صلی الله علیه و آله) مطرح گردیده است. متنی که به منابع شیعی استناد شده است. که در این مطلب پاسخ این شایعه و شبهه را می دهیم.
فرستادن صلوات و سلام بر پیامبر (صلی الله علیه و اله) و آل پیامبر (علیهم السلام) از طرف مومنان در حقیقت طلب کردن رحمت بر خودشان نیز است؛ زیرا در واقع پیامبر و ائمّه (علیهم السلام) واسطه فیض الهی هستند. اگر بر آنها صلوات نفرستیم، در واقع خود را از رحمت الهی محروم کرده ایم. بنابراین درود بر پیامبر (صلی الله علیه و اله) سبب پاکی اعمال و نیز قبولی آنها می شود، همچنین باعث اجابت دعاها، کفّاره گناهان، نورانی شدن در قیامت و راه پیدا کردن به بهشت نیز می شود.
موضوعی که قرآن بیشتر به آن عنایت دارد اثبات توحید یا اثبات خدا است. قرآن وجود خداوند متعال را مفروغ عنه گرفته، گویی کسی در وجود خداوند متعال حرفی ندارد. أفی الله شک، آیا در باره خدا شکی هست؟ چنان مطرح می کند و پاسخ می دهد که راه هر شکی را می بندد . لذا قرآن ، بیشتر به توحید و نفی شرک پرداخته تا اثبات خدا. در واقع اثبات توحید مساوی با اثبات خدا هم هست. در مباحث خداشناسی در عین حال که خدا ثابت شده، وحدانیت خدا هم ثابت شده است.
دین جامع و جاودان اسلام با اختلاط مخالف است، نه با شرکت بانوان و مردان در مجامع عمومى و علمى با حفظ حریم. آنچه در جامعه اسلامى مذموم است، روابط ناصحیح زن و مرد در جامعه است، نه حضور فعال آن ها در اجتماع.