مجله آشپزی مثبت: یکی از خورش های سنتی ایرانی ها، خورش مسما بادمجان است، این خورش را درست کنید و کنارش برنج آبکشی بگذارید. می بینید که یک وعده فوق العاده برای خود و خانواده مهیا کرده اید.
1 ابتدا بادمجانها را پوست گرفته، قسمت سر آنها را نگه دارید و در روغن سرخ کنید. گوجه گیلاسی و فلفل قلمی را هم بعد از شستن، کمی در روغن تفت دهید و از صافی رد کنید تا روغن اضافیشان گرفته شود.
۲ پیازهای خرد شده را با کمی روغن و زردچوبه تفت دهید. سپس گوشت را به تکههای درشت خرد و به پیاز اضافه کنید تا کمی رنگ گوشت عوض شود. آب جوش را هم افزوده و بعد حرارت را کم کنید. البته حدود ۳ ساعت زمان میبرد تا گوشت پخته شود.
۳ رب را در روغن تفت دهید و همراه نمک و فلفل به مواد اضافه و مخلوط کنید. وقتی آب گوشت تمام شد و خورش به روغن افتاد، بادمجانهای سرخ شده را همراه پیازداغ روی گوشت قرار دهید و شعله خورش را که آماده شده خاموش کنید. این خورش را با برنج آبکش شده سرو کنید.
جام جم سرا:
به نقل از خبرآنلاین، برای شرکت در این مراسم عجیب بیش از ۱۰ هزار نفر دعوت شده بودند. هندوها گاو را جانور مقدسی میدانند.
* ذخیره یا تماشای رسانه ویدئویی
برای استفاده از رسانه تصویری میتوانید براحتی روی لینک یا پیوند «ذخیره یا تماشای رسانه ویدئویی» کلیک کنید تا مدیاپلایر سیستم عاملتان به طور خودکار آن را اجرا کند؛ یا با راست کلیک روی پیوند، گزینه save as را انتخاب کنید؛ یا با استفاده از برنامههای دانلود منیجر آن را دریافت کرده، بعداً تماشا کنید.
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا:
برای تهیه این یخها میتوانید از میوهها، سبزیجات، رنگهای مجاز، حتی ریختن مقدار کمی ادویه آشپزخانه، همچون زعفران و مانند آن در آب و گذاشتن قالبشان در یخچال و فریزر استفاده کنید. اندکی دقت در تصاویر، ایدههای خلاقانه مناسبی برای این کار به شما ارائه خواهد داد.
جام جم سرا:
برای تهیه این یخها میتوانید از میوهها، سبزیجات، رنگهای مجاز، حتی ریختن مقدار کمی ادویه آشپزخانه، همچون زعفران و مانند آن در آب و گذاشتن قالبشان در یخچال و فریزر استفاده کنید. اندکی دقت در تصاویر، ایدههای خلاقانه مناسبی برای این کار به شما ارائه خواهد داد.
هر چند ما ایرانیها به مهماننوازی شهرهایم و معتقدیم مهمان حبیب خداست، اما انصافا چند بار شده که دلتان میخواسته با تیر و کمان فامیل دور را که در هفته دوم اقامتش روی مبل لم داده و کنترل تلویزیون را در دست گرفته، نشانه بروید؟
میشود یک مهمان خوب بود تا میزبان از اینکه شما مهمانش هستید خوشحال باشد و به شما احترام بگذارد و رابطه خوبتان را بایکدیگر حفظ کنید. اما چطور؟
خودتان را جایی دعوت نکنید
تا به حال شده است زورکی به تولد فرد دیگری بروید یا فرد سومی باشید در یک گفتوگوی دو نفره خصوصی؟ البته که نه. هر چند بسیاری فکر میکنند که اگر یک مدت قبل، شما فرض کنید یکی دو ساعت قبل، اگر به میزبان زنگ بزنند و بگویند که میخواهند در خانهاش اقامت کنند، اشکالی ندارد.
دقت کنید که میزبان را در موقعیت غیرقابل دفاعی قرار میدهد. حتی اگر دیدارتان با ایشان متعارف و دوست داشتنی است (که کاملا ممکن است اینطور نباشد)، میزبان از اینکه فرصتی ندارد تا مهمان خود را سرگرم کند خرسند نخواهد بود. چه کسی میخواهد در خانه خودش ناتوان از انجام کاری باشد؟
حالا بیایید این سناریو را تعریف کنیم. به دوست یا فامیلمان زنگ بزنیم و بگوییم آن اطراف هستیم و دوست داریم او را هم ببینیم. از برنامه زمانی خود بگوییم و اینکه میخواهیم صرفهجویی کنیم را هم بیان کنیم. بعد سکوت کنیم و اجازه بدهیم او برنامهای را پیشنهاد کند. حتی دورترین و ناصمیمیترین دوست شما هم متوجه نکته موضوع خواهد شد و اگر بخواهد میتواند برای چند روز میزبان ما باشد. اگر میزبان دوست داشت، خودش پیشنهاد میکند زمان اقامتتان را افزایش دهید و گر نه، زیر بار شرمندگی نخواهد رفت.
حتی اگر پیشنهادی نداد که در خانهاش بمانید، احتمالا برای اینکه یکی دو وعده مهمانش باشید پیشنهاد خواهد داد. در هر دو صورت، هم رو نینداختهاید و به احتمال قوی، دوستیتان را محکمتر کردهاید.
ممکن است شما در تعطیلات باشید، اما احتمالا میزبان در تعطیلات نیست. اگر بخواهید با یک چمدان پر از لباس آنجا ظاهر شوید و تمام خانه را اشغال کنید و تا پاسی از شب بیدار باشید و برنامه زندگی او را به هم بزنید، یا وسایل خانهاش را جابهجا کنید و سرجایشان نگذارید، غذای خاصی را طلب کنید و کمکی در تمیز کردن خانه نکنید و در یک کلام، هر کاری که از دستتان بر میآید بکنید تا به قاعده و شیوه زندگی میزبان احترام نگذارید، در نتیجه اگر فردای روز در جمع دوستانهتان نبودید، بدانید و آگاه باشید که خود کرده را تدبیر نیست.
میزبان را تنها بگذارید
بهتر است به یاد داشته باشیم میزبان ما، در طول روز نیاز دارد ساعتی را با خودش باشد. بنابراین بهتر است بخشی از روز را اگر اتاقی برایتان درنظر گرفتهاند در اتاقتان باشید یا یکی دو ساعت به بیرون بروید زیرا میزبان شما و خودتان به این یکی دو ساعت نیاز دارید.
بودن در خانه دیگری بدون بردن هدیه نشان میدهد برای میزبانیشان ارزش قائل نیستید. نیازی نیست هدیهای که میبرید گرانقیمت باشد، غذایی خاص یا محصولی که مخصوص محل زندگیتان است، نماد فوقالعادهای است که نشان میدهد شما به میزبانی آنها احترام میگذارید و برای جبران آن مشتاقید.
اگر چنانچه زمان اقامت شما طولانی است. مثلا فرض بگیریم بیش از یک یا دو شب به طول میانجامد، بهتر است هدیه خوبی با خود ببرید. مثلا از دوست مشترک خود جویا شوید که آیا وسیله یا محصولی است که میزبانتان بهدنبال تهیه آن باشد؟
اگر چنانچه نگران هزینه آن هستید، میزان صرفهجویی خود با نرفتن به هتل را محاسبه کنید و هنگام رسیدن پیشنهاد دهید که میزبان یک وعده غذایی مهمان شما خواهد بود و این چنین اندیشهای نهتنها مفید است بلکه او را مشتاق میکند پذیرایی بهتری از شما داشته باشد.
تاثیر کمی در زندگی میزبان داشته باشید
سه روز در حقیقت، زمانی کافی برای ماندن در خانه دیگری است. افراد برنامههای منظم زندگی و مخصوص به خود را دارند و حتی بهترین و محبوبترین مهمانها هم مزاحم این برنامه منظم خواهند شد. بهتر است زمان ماندن خود را پیشتر با میزبان مطرح و موافقت او را کسب کنید. اگر مهمان خیلی خوبی هستید که مثلا میگوید: تا به سینما میروی، اجازه بده من برای بچهها پاستا درست کنم و مواظبشان باشم. در این صورت میزبانتان از ماندن بیشتر شما استقبال خواهد کرد.
هر موقع احساس کردید زمان ماندنتان به اتمام رسیده است، خانه را ترک کنید. حتی اگر پیش از زمان توافقیتان گمان کردید ماندنتان باعث سلب آرامش آن خانواده است، بهتر است پیش از آنکه تاثیر بزرگتری بر زندگیشان داشته باشید، آنجا را ترک کنید.
یک مهمان خوب بودن کار دشواری است اما مطمئنا به تلاشی که برای آن میکنید میارزد و در نظر میزبان خود محترم شمرده خواهید شد و بدون شک، در سالهای آتی نیز به آنجا دعوت میشوید. پس یادمان باشد:
مهمان گرچه عزیز است ولی همچو نفس
خفه سازد اگر آید و بیرون نرود (محمدرضا قربانی/ضمیمه چمدان)
عکاس کنجکاو لنز دوربین خود را مستقیم به داخل قبر میبرد؛ برای ثبت لحظههایی که خاک روی مرده پاشیده میشود و واجبات و مستحبات یکییکی به جای آورده میشود. شاید ضبط لحظهها برای عکاس ارضاکننده است و نشان تبحر در هنر.
میهمانان در قطعه نامآوران بهشت زهرا (س)، دور قبر حلقه زدهاند و در پشت شیشههای سیاه اشک خود را به بند کشیدهاند. پیرزنی تن خسته خود را به سایبانی سپرده و دختر به برگهای پاییزی چشم دوخته است و پسر چندساعتی بیش نیست که از آلمان به ایران آمده است. مردی میانسال که میگویند مدیر اجرایی است، مشغول هماهنگی کارهاست. یکی مداحی میکند و دیگری گل و گلاب را آماده کرده و دوربین عکاسی و فیلمبرداری نگران از دست دادن لحظهها برای ثبت نشدن این روز...
مرد میهمانان را دعوت میکند برای نشستن روی صندلیهای پلاستیکی. مصیبت فقدان سنگینتر میشود با خوانده شدن سوگنامهها؛ سوگنامههایی که تصویری نهچندان روشن از زندگی فرد میدهد. سوگنامه پر است از اغراق و ابهام و ایهام. پسر با صدای بلند میگرید و دختر آرام و خسته نشسته است و از دور تماشا میکند میهمانان سوگوار را. شاید استاد بزرگوار هرگز در جوانی دشمنی نداشته که امروز چنین پرسوزوگداز از او میخوانند.
حتماً فردا صبح، روزنامهها ستون «از شمار دو چشم یک تن کم / وز شمار خرد هزاران بیش» را بایگانی خواهند کرد و فردای مردن، حتماً استاد قدر بیشتر خواهد دید و بر صدر خواهد نشست و دریغاگویی و احساس نوستالژی برای از دست دادن چنین مرد ادبی از دیار علم، نقطه عطف زندگی او خواهد بود؛ مردی که شاید در جوانی و میانسالی منتقدان فراوانی داشته است...
جمعیت چند ده نفری برای ناهار دعوت میشوند و قطعه نامآوران به آرامش فرو میرود. آخرین نفر مردی میانسال است که حلوا و خرمای باقیمانده را به همراه چند شاخه گل پرپر نشده به دست میگیرد و از قطعه خارج میشود. سکوتی مبهم و هراسآلود بر محوطه حکم میراند. باد در میان شاخه درختان زوزه میکشد و خاک سنگهای مرمر قبرستان را جابجا میکند.
مراسم در مسجد نور واقع در میدان فاطمی، با قرائت سوره الفاتِحه و سوره الاخلاص شروع میشود. صندلیهای بخش خانمها پر است و میهمانان زیادی سرپا ایستادهاند. صدای گریههای دردناک در فضا میپیچد. میهمانان با صاحب عزا روبوسی میکنند و او را دلداری میدهند. خانمی جلدهای ٣٠ جزء قرآن را میان حاضران میآورد و دیگری چایی، حلوا و خرما تعارف میکند. روحانی مسجد شروع میکند به گفتن از مرگ و فلسفه آن و بازتولد. مراسمی که دو ساعت به طول میانجامد در یک عصر پاییزی؛ مراسمی ساده و سنتی که نازنین درباره آن میگوید: «پدر رفت و ما تنها شدیم. دیگر مثل قدیم نمیتوان عزاداری کرد، اما غصهها و دلتنگیها زمان زیادی با ما همراه خواهند بود؛ حتی تا لحظه مرگ.»
آیا مرگ او ممکن است؟ نه ممکن نیست؛ او فقط ١٧سال دارد. مادر بر صورت خود میکوبد و بر سر. موهای پریشان و گونههای زخمی خود را با چارقدش پنهان میکند و ناله میکشد. چندنفری، در مسجد نبوی خیابان خاوران، دستهای او را محکم گرفتهاند تا او به خود آسیب نزند. مرگ، خود به حیرت آمده از این همه رنج و عذاب و ماتم. بیرون مسجد حجلهای بر پاست و چند فانوس و شمع و اعلامیهای با عنوان جوان ناکام.
همه ادیان و اندیشهها از مرگ میگویند. مرگ و زندگی از آغاز در کانون توجه آثار برجسته هنر، ادبیات و فلسفه در جهان بوده و نخستین کتابها به مرگ توجه دارند؛ مثل کتاب «مردگان مصر» و «افسانه گیلگمش» بابلی.
در افسانهها و کتابها از جاودانگی زندگی و هراس آمیخته به تکاپو میگویند. تلاش برای پیدا کردن گیاهی برای نامیرایی انسان و پاسخی برای کهنترین هراس یا آرزو برای زندگی و بازتولد. انسان میل عجیب و دیوانهواری به نامیرایی دارد. انسان مدرن و پیشامدرن و پسامدرن همیشه برای از دست دادن فرصت زندگی نزدیکان خود غصه خورده است؛ اگرچه شکل مراسم، رنگ و بوی و مشخصه اصلی دوره تاریخی را در خود نمایان میکند.
امروز هم سنتها در سنتیترین مسئله یعنی مرگ در حال گذار هستند و مردم مدرنبودن خود را در همه چیز حتی مرگ با پول به رخ میکشند، گویی کسانی که در جوار امامزاده یا در مقبره خصوصی و قبرستان لویزان دفن میشوند زندگی متفاوتی را تجربه کرده و خواهند کرد.
گلهای دم در و پارچههای مشکی نصبشده روی دیوار و در دو اتاق باز، نشان از مراسم سوگواری دارد. حتماً اینجا مرگ مهمان خانهای شده. جوانها جلو در ورودی ساختمان ایستادهاند و میهمانان را به داخل راهنمایی میکنند. بیشتر آنها لباسهای رنگی بر تن دارند و تنها کراوات مشکی میتواند نشان دهد که مرد جوان شاید از بستگان نزدیک متوفی باشد و مرد در پاسخ این را تائید میکند. اما برای صحبتکردن به زمان دیگری نیاز دارد.
او خیلی محترمانه اصرار به همراهی در مراسم میکند. مراسم نیم ساعتی هست که شروع شده و گروه موسیقی در حال اجرای برنامه خود هستند به همراه دف، نی و چند ساز سنتی دیگر... زنان و مردان با عینکهای مشکی روی چشم ساکت بر صندلیهای خود تکیه زدهاند و چند نفر مشغول پذیرایی با میوه و حلوا و خرما از میهمانان هستند. مراسم که تمام میشود میهمانان برای مراسم شب هفت برای صرف عصرانه به هتل استقلال دعوت میشوند و مهمانها با خداحافظی و گفتن تسلیت مجدد به بیرون راهنمایی میشوند.
مرد جوان ناراحت است از سوگ پدر؛ خیلی ناراحت. میگوید برای مراسم پدر «بیش از یک و نیم میلیارد» هزینه کردهایم؛ قبری در امامزاده... به قیمت یک میلیارد، سالن و بقیه هزینهها مثل گروه موسیقی، فیلمبرداری، کرایه چندین ماشین برای جابجایی میهمانان، گل و پذیرایی و ناهار و شام و...
او از فوت ناگهانی میگوید و اینکه در این مراسم، فرد داغدار ممکن است خیلی چیزها را فراموش کند.
میگوید در خارج از کشور مؤسساتی وجود دارند که این مراسم را با دریافت هزینهای انجام میدهند؛ مراسمی که در حد توان و خواست خانواده فوتشده باشد.
بعد از چند ثانیه موتور جستوجوگر گوگل فهرستی از سایتها و موسسههایی را نشان میدهد که در زمینه انجام تمامی امور مراسم ترحیم از لحظه فوت تا مراسم سالگرد فعالیت میکنند؛ سایتهایی برای کرایه ظروف مراسم، تبلیغ برای فروش قبرهایی با قیمت ارزان از صد هزار تومانی تا صد میلیون تومان با انتقال سند مالکیت در قطعات قدیمی یا جدید بهشتزهرا (س)، گروه موسیقی با دف و نی در منزل و باغ، وسایل صوتی، گروه پذیرایی، ماشین، گلهای مراسم ترحیم با قیمت ٣٠هزارتومان تا ١٨میلیونتومان، منو غدا از یک میلیون تومان تا ۵٠ میلیون تومان، مراسم کفن و دفن با انجام تمامی واجبات و مستحبات با اعلام چندین شماره تلفن از طرف سایتها و موسسهها برای ارتباط با آنها.
بهنام امیری، دانشجوی دکترای جامعهشناسی و مدیر اجرایی «موسسه به سوی دوست» در تماس تلفنی، آدرس موسسه را میدهد که بعدتر میتوان دید ساختمانی است منظم با چندین کارمند. میگوید چهارسال پیش با سایت «راجعون» فعالیت خود را شروع کردهاند. این سایت بیشتر برای ارایه اطلاعات در زمینه واجبات مرگ بود و حدود یکسال است که فعالیت موسسه شروع شده. این موسسه بهگفته امیری شاید جزو اولین موسسههایی است که در حوزه انجام مراسم ترحیم فعالیت میکند. او از ذهنیت عدهای نسبت به این کار میگوید که به این شغل «مردهکشی» میگویند اما آنها هدف خود را کارآفرینی و ایده خلاقانه میدانند.
امیری میگوید «کسانی که در روزنامه آگهی تبلیغات برای مراسم ترحیم میدهند در صنف ظروف کرایه یا مداحی کار میکنند اما ما با فکر مدرن، خدمات حرفهای، اجرای کامل مستحبات و واجبات با کارمندان تحصیلکرده کار میکنیم.»
مدیر عامل موسسه، مهندس بازنشسته و مدیر عامل شرکت مهندسی... است. او میگوید مرگ خبر ناگهانی است. در این شهر شلوغ فرد عزادار چگونه میتواند از پس این همه فعالیت در زمان اندک برآید؟ از طرف دیگر، نسل جدید اطلاع دقیقی از چگونگی انجام این مراسم ندارد یا فردی میخواهد مرده خود را در عتبات عالیات دفن کند یا از خارج از کشور به داخل منتقل کند. باید جایی برای انجام این امور باشد یا نه؟
میگوید: «ما باید از سازمان بهشت زهرا (س) مجوز فعالیت دریافت کنیم اما آنها میگویند که کار شما چون در بیرون از بهشت زهرا انجام میشود، به ما ربطی ندارد. در حال حاضر از ما اصرار است و از اینها انکار. اما کارشکنی در کار هم نمیکنند.»
آنها تعداد مراجعهکنندههای خود را در روز بین سه تا پنج نفر اعلام میکنند و امیدوارند به آینده کار خود در چندسال دیگر.»
آرزو برای بهترشدن بازار کار یا شاید آرزو برای بیشترشدن مرگومیر!
میگویند مراجعه کنندههای ما از نقاط مختلف شهر و بیشتر از طیف افراد غیر مذهبی هستند یا افرادی که میخواستند مراسم آنها به شکل جدید برگزار شود. امیری میگوید «ما به فراخور نیاز خدمات ارایه میدهیم. مثلا دو هفته پیش مراجعهکنندهای داشتیم که بازاری بودند و در مراسم آنها دعوا شده بود. میخواستند در جای دیگر مراسم برگزار کنند. آنها میخواستند در مراسمشان عدهای شرکت کنند که ما برای آن مراسم حدود ٢٠نفر در نقش میهمان فرستادیم. بههرحال افرادی هستند که به عنوان کار مستحب، نه با پول این کار را انجام میدهند.»
آنها از نیروهای حرفهای برای مراسم عزاداری صحبت میکنند و میگویند «ما با آنها خیلی ارتباطی نداریم. اینها با گرفتن پول در این مراسم شرکت میکنند اما ما این کار را نمیکنیم.» یکبار در مراسم قاضی بازنشستهای از ما ۵٠ نفر میهمان خواستند که ما گفتیم شوون خانواده شما را نمیدانیم و نمیخواهیم زیر بار این مسوولیت برویم.
مدیرعامل موسسه میگوید شکل مراسم در مناطق بالا و پایین شهر تغییر کرده، اما هنوز هم خیلی از مراسم به شکل سنتی و رسمی در مسجد یا هتل و تالار برگزار میشود و عدهای هم در باغ و منزل شخصی به شیوههای جدیدتر مراسم فوت را برگزار میکنند.
او از مقیدبودن افراد به برگزاری مراسم ترحیم میگوید و اینکه مراسم فوت هزینه سنگینی دارد چه در بالای شهر و چه در پایین شهر.
مردن مساله زندگان است؛ مردگان هیچ مسالهای ندارند. از میان موجودات روی زمین فقط انسان است که بر مردن خود فکر میکند و هزینه. اندیشیدن مدام به مرگ اگرچه بهدلیل عشق به زندگی بوده و هراس از مرگ؛ اما شاید در دنیای معاصر ما هزینه مردن هراس را برای زندگان چندین برابر کرده باشد؛ بهطوری که فاطمه با خندهای تلخ میگوید مادرم وقتی از مردن حرف میزند به او میگویم اجازه بده پولهایم را پسانداز کنم بعدا این آرزو را بکن.
قدمزدن در میان مراسم خاکسپاری، شام غریبان، مراسم شب سوم و هفتم و چهلم، سوال زیگموند فروید در سال ١٩١۵ در مقاله «اندیشههایی در خورِ ایامِ جنگ و مرگ» را به ذهن میآورد: «در نگرش متمدنانه خود به مرگ بیش از درآمدمان هزینه میکنیم. آیا نباید به عقب برگردیم و این حقیقت را بازشناسیم؟ یا نباید در واقعیت و در اندیشههایمان، جایگاهی را به مرگ بدهیم که شایسته آن است؟»
با این وصف، پس نرخ گریه روی قبر سه طبقه بهشت زهرا (س)، قبر چند ده میلیونی و میلیاردی صحن امامزاده... یا منطقه خوش آب و هوای لواسان چند؟ (لیلا ابراهیمیان/شرق)
یکشنبه 16 فروردین 1394 ساعت 10:36
جام جم سرا- بهار اکنون جامه پر نقش و نگارش را آرام بر تن طبیعت پوشانده و در روزهایی که پس از تعطیلاتی کمابیش طولانی، کار و کاسبی دوباره آغاز شده، ممکن است بسیاری متوجه حضور آن بر شاخ و برگها هم نشده باشند. تصاویری از شکوفههای زیبای بهاری این حضور را یادآوری میکند. به تماشایشان بنشینید.
مواد لازم برای لایه اول:
3 قاشق چای پودر ژلاتین
1 قاشق چای شکر
1 فنجان آب
1.4 قاشق نمک
1 عدد کلم بروکلی
2 عدد هویج
12 عدد گوجه گیلاسی
3 قطره اسانس لیمو
مواد لازم برای لایه دوم:
1 عدد سینه مرغ
3 عدد سیبزمینی متوسط
1 عدد هویج پخته
2 عدد خیار شور
2 ق س جعفری
1.2 پیمانه سس مایونز
نمک و فلفل و زردچوبه به مقدار لازم
1 عدد پیاز خرد شده
طرز تهیه لایه اول:
1. در ظرف مناسبی آب، پودر ژلاتین و شکر را مخلوطکنید سپس ظرف را روی حرارت غیرمستقیم قرار دهید تا ژلاتین کاملاً حل شود. بعد از حل شدن ژلاتین، نمک و اسانس لیمو را اضافه کنید. مواد را داخل یک ظرف بریزید و آن را در یخچال به مدت 10 دقیقه قرار دهید سپس نیمی از مخلوط ژلاتین آماده را در ظرف بریزید و دوباره به مدت 20 دقیقه داخل یخچال قرار دهید تا سفت شود.
2. کلم بروکلی و هویجها راخردکنید و بشویید. گوجهفرنگی را هم از وسط نصف کنید سپس آنها را بخارپزکنید.حالاظرف را از فریزر خارج کنید و مواد بخارپز شده را روی آن بچینید.باقیمانده مخلوط ژلاتین را روی مواد بریزید و سپس ظرف را به مدت 20 دقیقه دیگر در یخچال بگذارید تا کاملاًخودش را بگیرد.
طرز تهیه لایه دوم:
1. سینه مرغ را همراه با مقداری پیاز،آب،نمک،فلفل و زردچوبه در یک قابلمه روی حرارت بگذارید تا بپزد. هویج و سیبزمینی را هم بپزید. بعدازاینکه مرغ پخت، آن را ریشریش کرده، کنار بگذارید. سیبزمینی و هویج راهم بعدازاینکه پخته شدند،رنده کنید. خیار شورهارا هم خردکنید.
2. اکنون سینه مرغ ریشریش شده،سیبزمینی و هویج رنده شده و خیار شور خردشده را همراه با جعفری خرده شده، نمک، فلفل و سس مایونز در یککاسه مناسب باهم مخلوطکنید. قالب را از داخل یخچال بیرون آورید و مخلوطی را که آماده کردهاید را روی آن بریزید و به مدت 3 ساعت ظرف را در یخچال قرار دهید تا مواد سرد و سفت شوندسپس آن را در ظرف مناسبی برگردانید.
(برترینها)
به گزارش جام جم آنلاین ، علی اکبر ولایتی،متخصص اطفال و کودکان، رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاور اموربین الملل مقام معظم رهبری(مدظله العالی)، امشب میهمان رو به راه می شود تا درباره موضوع برنامه گفتگویی داشته باشد.
«روبهراه»، در هفته گذشته نیز به موضوع کودکان کار پرداخت که در رابطه آن با مهمانان مختلفی از جمله شبنم مقدمی به گفتوگو پرداخت.
این برنامه، در این هفته نیز به موضوع سلامت پرداخت که در رابطه آن با مهمانان مختلفی از جمله مرضیه وحید دستجردی به گفتوگو پرداخت.
دستجردی در شب گذشته به موضوعاتی همچون خصوصی سازی در حوزه سلامت،کتاب،درآمد پزشکان،سختی کار و.... پرداخت.
«روبهراه» برنامهای با مضمون اجتماعی که پخش سری اول آن از اردیبهشت ماه آغاز شد و در ماه مبارک رمضان نیز هر شب قبل از اذان مغرب روی آنتن می رفت و از ۲ مردادماه سری جدید آن در حال پخش است.
این برنامه زنده در این فصل همانند گذشته به موضوعات و معضلات اجتماعی می پردازد و موضوع مبتلابه جامعه را با حضور چهره های مردمی، افراد شاخص، مسئولان و کارشناسان از جنبه ها و زوایای مختلف مورد بررسی قرار می دهد.
این برنامه کاری از گروه امور اجتماعی شبکه دو سیما است که به تهیه کنندگی محمدرضا ماندگاران و با اجرای مژده لواسانی از شنبه تا دوشنبه هر هفته بعد از اخبار ۲۰:۳۰ روی آنتن شبکه دو می رود.
مجتبی فرجی، اشکان حاجی عبدالهی، محمد باریکانی ،حمید سعادتپور، محسن سهرابی از دیگر عوامل این برنامه هستند.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران، محمدرضا وفا متخصص تغذیه درباره داشتن تراکم استخوانی مناسب گفت: در طبیعت و خوراکی های مصرفی شیر و ماست، مؤثرترین مواد غذایی برای تأمین کلسیم مورد نیاز بدن است.
وی بیان کرد: مصرف متعادل شیر و ماست کم چرب به دلیل وجود کلسیم، املاح و فسفر در بافت استخوانی و سلامت آنها تأثیر بسزایی دارد.
این متخصص تغذیه با تأکید بر اینکه مصرف ماست ضرری برای استخوان ندارد، اظهار داشت: تمامی مواد غذایی باید به طور متناسب مصرف شوند و با وحود اینکه لبنیات بهترین منبع کلسیم است اما هرگز مصرف بیش از حد آن برای افراد با مشکل استخوانی توصیه نمی شود و باید مواد غذایی به صورت متعادل دریافت شود.
وی با بیان اینکه مصرف ۲ الی ۳ لیوان لبنیات کم چرب در روز مناسب است، اذعان داشت: این مقدار مصرفی نیاز تغذیه افراد را به طور متناسب نسبت به دریافت کلسیم، فسفر و املاحی که در لبنیات وجود دارد، تامین می کند.
وفا با تاکید بر اینکه نمک تنها ماده غذایی است که تعادل کلسیم بدن را برهم می زند، تصریح کرد: برای دریافت کلسیم کافی و رژیم غذایی مناسب در برنامه غذایی، مصرف نمک را کاهش دهید.
وی با بیان اینکه ماست یک منبع مناسب دریافت کلسیم است ابراز داشت: گوشت، بهترین و مؤثرترین منبع دریافت آهن است به همین دلیل معمولا تمامی عناصر دو ظرفیتی همچون گوشت و ماست، با هم تداخل دارند.
این متخصص تغذیه با توجه به اینکه مصرف ماست تا حدودی جذب آهن را مختل می کند، گفت: به دلیل اینکه آهن موجود در گوشت تحت تاثیر تداخلات مواد غذایی قرار می گیرد، مصرف لبنیات(ماست) با گوشت توصیه نمی شود.
وی افزود: افراد مبتلا به کمبود آهن یا کم خونی فقر آهن، از مصرف ماست در وعده غذایی که گوشت مورد نیاز روزانه را تامین می کند خودداری کنند و این لبنیات را در وعده غذایی بدون گوشت یا با گوشت کمتر مصرف کنند.