پاسخ مشاور: فردی که قهر میکند هدفی دارد و در واقع با قطع ارتباط، میخواهد مطلب خود را با تاکید بیشتری به طرف مقابلش بیان کند. فردی که قهر میکند میخواهد به طرف مقابل بگوید که ناراحت است یا میخواهد کاری کند که رفتار طرف مقابل را تغییر دهد. با این توضیحات به نظر میرسد که قهر کردن در شوهرتان به صورت یک مکانیزم در آمده است که در مواقع ناراحتی از او سر میزند.
قهر کردن، یک روش تخلیه ناراحتی است که معمولا شوهرتان قبل از اینکه فکر بهتری به ذهنش برسد که در آن لحظه فایده بهتری داشته باشد، به این روش اقدام میکند. در پیامکتان گفتهاید که زیاد با هم دعوا میکنید بنابراین در قدم اول باید تلاش کنید به جای دعوا با یکدیگر گفتوگوی اصولی داشته باشید.
به شوهرتان ثابت کنید که درکش میکنید
گاهی زوجین نمیتوانند منظور و پیام خود را به یکدیگر منتقل کنند در این شرایط یکی از زوجین احساس ناکامی و گمان میکند مورد بیتوجهی همسرش قرار گرفته است؛ بنابراین او دچار دلخوری و خشم میشود و تصمیم به قطع رابطه کوتاه مدت یا همان قهر میگیرد البته عمق و میزان قطع رابطه به اهمیت موضوع بستگی دارد و ممکن است از چند ساعت تا چند روز هم طول بکشد؛ بنابراین شما باید دلیل قهر کردنهای همسرتان را بیابید و به او نشان دهید که متوجه حرفهایش میشوید تا شوهرتان دلیلی برای قهر کردن نداشته باشد.
ممکن است دلیل اصلی قهر کردنهای شوهرتان، بعد شخصیتی یا درون فردی او باشد چراکه گفتهاید همیشه و بعد از دعوا کردن از پیشتان میرود. ممکن است شوهرتان، عزت نفس پایین یا آسیب دیدهای داشته باشد که در این صورت وقتی در شرایط یا در معرض اختلاف عقیده یا سلیقه با شما قرار میگیرد، راهی جز قهر کردن برایش باقی نمیماند؛ بنابراین تلاش کنید تا با تعریفهای بجا و ایجاد احساس توانمندی در شوهرتان، عزت نفس او را بالا ببرید.
توجه داشته باشید که قهر کردن مانند ریختن زبالهها زیر فرش خانه است و مشکل با قهر کردن زن و شوهر حل نمیشود؛ زیرا زن و شوهر بعد از چند دقیقه، چند ساعت یا چند روز سعی میکنند دوباره با هم ارتباط برقرار کنند ولی مشکل به جای خود باقی خواهد ماند.
با رفتارهای جایگزین قهر آشنا شوید
شوهرتان باید توجه داشته باشد که قهر، رفتاری ناکارآمد است و اگر زمانی در کودکی فایدهای برای او داشته است، دیگر در شرایط فعلی فایدهای برایش ندارد. همچنین شاید این رفتار ناکارآمد برای مدت زمان محدود او را به هدفش برساند، اما چون سرانجام طرف مقابل در برابر این رفتار ایستادگی خواهد کرد، بینتیجه خواهد بود.
شما و شوهرتان باید مهارتهای ارتباط موثر را یاد بگیرید و حتی در سختترین شرایط هم به هم فرصت اظهار نظر بدهید و بدانید وقتی احساس ناکامی دارید، دچار خشم و هیجان و خستگی میشوید و نمیتوانید استدلال منطقی داشته باشید پس باید به هم فرصت بدهید و صحبت کنید تا راه حل را پیدا کنید. (نسیم احمدی - کارشناس ارشد روانشناسی بالینی/خراسان)
884
مردان بویژه در سنین جوانی از آنجا که بازوی مولد و فعال جامعه محسوب میشوند و تاثیر به سزایی بر چرخه اقتصادی و اجتماعی جامعه میگذارند اما به همان نسبت بیماریها و نیز از اهمیت و حساسیت برخوردار است. سرطان بیضه یکی از همین مشکلات جسمی مردانه است. شما درباره این بیماری چه میدانید؟
مثل تمام سرطانها، در سرطان بیضه هم رشد غیرطبیعی سلولهای بیضه باعث ایجاد بدخیمی در بیضه میشود. تومورهای بیضه نسبتا غیرشایع است و فقط ۱ تا۲درصد تومورهای بدخیم مردان را تشکیل میدهند. با اینکه این تومورها شیوع زیادی ندارند، ولی به علت گرفتار کردن مردان جوان اهمیت پیدا میکنند. بهطوریکه تومور بیضه در مردان در سنین ۲۵ تا ۳۴ سالگی، شایعترین تومور است. سرطان بیضه در سمت راست کمی شایعتر از سمت چپ است و در۱تا۲درصد موارد دوطرفه است.
عوامل خطر
علت تومورهای بیضه دقیقا معلوم نیست ولی هم عوامل مادرزادی و هم عوامل محیطی در بروز آن تاثیر دارد. از جمله مهمترین عوامل موِثر، کریپتورکیدسیم است که به معنی عدم نزول بیضه به محل طبیعی خود در کیسه اسکروتوم (یا کیسه بیضه) است.
در کشور ما به دلیل مسایل اجتماعی و اخلاقی و نوع فرهنگ حاکم و حجب و حیای توده مردم، متاسفانه بیماران در مورد مراجعه و بیان مشکلاتشان در سلامت جنسی احساس شرم کرده، دیر به پزشک مراجعه میکنند و به تبع آن شانس درمانشان کاهش مییابد |
در حالت طبیعی بیضهها در دوره جنینی در داخل شکم تشکیل میشوند و سپس مسیر خود را به سمت کیسه بیضه طی کرده و داخل آن قرار میگیرند، به طوریکه وقتی نوزاد به دنیا میآید، بیضهها در حین معاینه باید داخل کیسه بیضه باشند.
اهمیت این موضوع به خاطر این است که درجه حرارت اسکروتوم یا کیسه بیضه حدود ۱ درجه سانتیگراد سردتر از درجه حرارت بدن است و سلولهای حساس اسپرمساز را در دمای خنکتر نگه میدارد. اگر بیضهها داخل شکم باقی بمانند، به علت دمای بالاتر، سلولهای اسپرمساز از بین رفته و علاوه بر ناباروری میتوانند باعث ایجاد تغییر در سلولها و سرطان شوند! به همین علت برای جلوگیری از خطرات بدخیمی، اگر بیضهها تا سن ۱ سالگی به داخل کیسه بیضه پایین نیایند، باید این کار با عمل جراحی انجام شود.
عوامل دیگری مثلنژاد هم در ابتلا به این بیماری موِثراست و مردان سفیدپوست نسبت به مردان سیاهپوست در معرض خطر بالاتری هستند. کسانی که پدر یا برادر آنها به این بیماری مبتلا شدهاند و شغلهایی دارند که درتماس با برخی مواد شیمیایی هستند، افرادی که در معادن کار میکنند و آتشنشانها باید بیشتر مراقب باشند، چون این عوامل شانس ابتلا به سرطان بیضه را بالا میبرند.
نشانههای ابتلا به سرطان
در ابتدای بیماری که هنوز سرطان محدود به بیضه است و به اصطلاح متاستاز نداده (یعنی به سایر نقاط بدن گسترش نیافته)، اغلب بزرگی بیضهها، وجود توده در بیضه و یا درد بیضه از علایم بیماری است، ولی با پیشرفت بیماری و با توجه به محل متاستاز، ممکن است علایمی مثل کمردرد، درد زیر شکم، درد بیضهها و احساس ناراحتی در آنها و ورم پاها ایجاد شود.
خودتان را ماهانه معاینه کنید
اغلب مردان خودشان با لمس توده و یا سایر علایم گفته شده، متوجه ابتلا به سرطان بیضه میشوند. برای تشخیص سریع این بیماری تمام مردان باید پس از سن بلوغ ماهی یکبار بیضههای خود را مورد معاینه قرار دهندو بهتر است که این کار بعد از یک دوش آب گرم انجام شود چون در این زمان به علت اثر گرما، پوست اسکروتوم یا کیسه بیضه شلتر است و معاینه دقیقتر خواهد بود.
هنگام معاینه باید از هر دو دست کمک گرفته شود تا هر گونه تورم، توده و یا حتی تغییر درشکل یا اندازه بیضهها مشخص شود. در صورت وجود هر یک از موارد نامبرده شده، باید سریع به پزشک مراجعه کرد. برای تایید تشخیص پزشک از آزمایشات و روشهای مختلفی مثل اندازهگیری تومور مارکرها (موادی که در صورت وجود سرطان در خون یافت میشوند و یا مقدار آنها بالا میرود) و یا انجام سونوگرافی از کیسه بیضه میتوان کمک گرفت.
درمانپذیر یا غیر قابل علاج؟
اگر سرطان بیضه زود تشخیص داده شود، حدود ۹۵درصد مبتلایان، تقریبا بهبود کامل پیدا میکنند. اما در صورتیکه این سرطان تشخیص داده نشود و طول بکشد، به سرعت رشد کرده و به گرههای لنفاوی داخل شکم و سپس به سایر گرههای لنفاوی گسترش پیدا میکند. بیشتر مردان به کمک عمل جراحی و خارج ساختن بیضه، رادیوتراپی یا پرتودرمانی و در صورت لزوم شیمی درمانی و یا ترکیب دو درمان از سه درمان فوق، درمان میشوند. در بیشتر موارد قدم اول برداشتن با جراحی است. بعد از آن بر اساس نوع تومور و درجه پیشرفت آن ممکن است علاوه بر جراحی از شیمی درمانی برای از بین بردن متاستازهای غیرقابل کشف استفاده شود.
توصیههای جدی
پس به طور کلی برای اینکه سرطان بیضه قابل درمان باشد، باید در مراحل اولیه تشخیص داده شود و برای این تشخیص سریع باید به نکات زیر دقت کرد.
- تمامی نوزادان پسر حتما از لحاظ وجود بیضه داخل کیسه بیضه معاینه شوند و در صورت عدم وجود بیضه، به خاطر بالا بودن خطر سرطان، پیگیری دقیق جهت آنها انجام شود.
- افرادی که در خانوادهشان فرد مبتلا وجود دارد، بیشتر مراقب باشند.
- و در نهایت همه مردان معاینه ماهیانه بیضه را برای خودشان انجام دهند
آمارها چه میگویند؟
حداکثر میزان بروز تومور بیضه در حدود ۳۰ سالگی است. در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی در هر یکصد هزار نفر جمعیت مردان، بین ۳ تا ۷ نفر به این بیماری مبتلا میشوند، در ایران در سال ۱۳۸۴، تعداد ۵۰۳ به ثبت رسیده است.
در صورت شک به وجود توده بیضه، پس از انجام معاینات فیزیکی کامل به وسیله پزشک معالج و اخذ شرح حال و تاریخچه کامل از عوامل خطرزا، اقدام بعدی انجام سونوگرافی کیسه بیضه برای تشخیص دقیق است |
میزان تشخیص سرطان بیضه در بیشتر مناطق جهان در طی ۲۵ سال اخیر افزایش یافته است، اما خوشبختانه با تشخیص زودتر و درمانهای مناسب جراحی، رادیوتراپی و شیمی درمانی کاهش چشمگیری در میزان مرگ و میر حاصل از آن مشاهده میشود. به طوری که درصد بهبود کامل فرد مبتلا در بیشتر مراکز در حدود ۹۰ درصد تخمین زده میشود. این درصد بالا و قابل توجه را میتوان یکی از موفقیتهای برجسته طب در سالهای اخیر ذکر کرد.
لزوم آگاهی
در کشور ما به دلیل مسایل اجتماعی و اخلاقی و نوع فرهنگ حاکم و حجب و حیای توده مردم، متاسفانه بیماران در این مورد گاهی احساس شرم کرده و دیر به پزشک مراجعه میکنند که به تبع آن باعث کشف دیرتر بیماری و کاهش شانس درمان قطعی میشود. بنابراین باید این آگاهی در سطح جامعه افزایش یابد که مردان جوان مانند آنچه به زنان در مورد معاینه دورهای پستان آموزش داده شده است، لازم است مراقبتها و معاینات اولیه را بهطور شخصی انجام دهند.
بهترین زمان معاینه
بهترین زمان برای معاینه بیضهها و محتویات کیسه بیضه، پس از یک استحمام سبک است. کیسه بیضه و بیضهها و اطراف آن باید به ترتیب و آرام لمس میکند و احساس هر گونه عدم تقارن یا سفتی و درد غیرطبیعی باید به سرعت گزارش شود.
در بسیاری موارد در هنگام تشخیص این سرطان، فرد سابقه اخیری از ضربه یا آسیب به کیسه بیضه را ذکر میکند اما این شکایت بیش از آنکه بخواهد یک عامل سببساز تومور بیضه باشد، عامل برانگیزاننده توجه فرد برای مراجعه به پزشک است.
در مواردی با پیشرفت بیماری و انتشار آن به غدد لنفاوی شکم و لگن، علایمی مانند تورم شکم و کمردرد نیز بروز میکند.
از تشخیص تا درمان
در صورت شک به وجود توده بیضه، پس از انجام معاینات فیزیکی کامل به وسیله پزشک معالج و اخذ شرح حال و تاریخچه کامل از عوامل خطرزا، اقدام بعدی انجام سونوگرافی کیسه بیضه برای تشخیص دقیق است.
با احراز تومور بیضه عمل جراحی خارج سازی بیضه مبتلا به طور کامل از ناحیه کشاله ران انجام میگیرد. مسلما قبل از جراحی، اقدامات تشخیصی دیگر از جمله آزمایش خون و اندازهگیری سطح نشانگرهای غده سرطانی مرتبط با بیماری انجام میشود.
پس از مشخص شدن نوع آسیبشناسی بیماری، بیمار جهت اقدامات کاملتر که ممکن است جراحی یا رادیوتراپی و شیمی درمانی باشد، ارجاع میشود.
نکته دیگری که اهمیت دارد، آن است که در بعضی از موارد سرطان بیضه، فرد مبتلا، زمینه ناباروری را ممکن است دارا باشد. بنابراین قبل از ارجاع فرد جهت درمانهای کاملتر، انجام آزمایشهای تعیین وضعیت باروری فرد و در صورت لزوم، ذخیره اسپرم در بانک اسپرم ضروری است. یادآوری این نکته خالی از لطف نیست که سرطان بیضه از درمان پذیرترین بدخیمیهاست و میزان درمان قطعی آن رابطه مستقیمی با زمان تشخیص آن دارد. بنابراین به هیچ وجه نباید نسبت به علایم و مشکلات بیضه و کیسه بیضه بیتفاوت بود.(سلامت)
به نقل از ساینس، سیگار کشیدن به مرور زمان باعث نازک شدن غشای خارجی مغز (کورتکس) میشود. این بخش از مغز مسئول حافظه و مهارتهای زبانی است.
تحقیقات نشان میدهد که نازک شدن کورتکس در افراد سیگاری با مشکلات حافظه و گفتاری در این افراد مرتبط است. تحقیقاتی در سال ۲۰۰۴ انجام شد که نشان میداد سیگار باعث آسیب جدی به بخشی از مغز میشود که مسئول تعادل و هماهنگی بدن است. این تحقیقات با استفاده از عکسبرداری MRI و با کمک ۵۰۰ داوطلب سیگاری و غیر سیگاری انجام شد.
تحقیقات در مورد افراد سیگاری که سیگار را ترک کردهاند، نشان میدهد که غشای مغز این افراد نیز نسبت به افراد غیر سیگاری نازکتر است. مغز انسان هر روز در حال ترمیم بخشهای آسیب دیده است؛ ولی با افزایش سن فرآیند ترمیم با سرعت کندی انجام میشود.
گفته شده که بهبود کامل غشای مغز افراد سیگاری به ۱۴۰ سال زمان نیاز دارد. نازک شدن غشای مغز به کاهش حافظه و اختلال تعادل در افراد سیگاری محدود نمیشود؛ بلکه با بیماریهای اسکیزوفرنی و آلزایمر نیز مرتبط است.
پژوهشی انجام شده در سال ۲۰۱۰ میلادی نیز، از ارتباط سیگار با پارکینسون خبر داد. در این تحقیقات آمده است که افراد سیگاری معمولا دارای صفات ضد اجتماعی هستند. نتایج این تحقیقات در نشریه Molecular Psychiatry منتشر شده است. (ایرنا)
یادتان باشد که شما آرایش میکنید تا زیبا شوید، نه برعکس! آرایشتان نباید آنقدر جلب توجه کند که خود شما دیده نشوید. در ادامه به 9اشتباهی اشاره شده که خانمها در آرایش خود انجام میدهند.
اشتباه شماره ۱: خط لب تیره و رژ لب روشن
استفاده از خط لب در آرایش شما باعث میشود که لبهایتان مشخص و حدود لبتان برای زدن رژ لب معلوم شود.
رنگ خط لب شما باید نزدیک به رنگ طبیعی لبهایتان باشد. ابتدا با یک خط لب به رنگ لبهایتان شکل لبهایتان را مشخص کنید و سپس رژ لب مورد علاقهتان را بزنید. اگر میخواهید طبق مد این روزها از رژ لب تیره، مثل قرمز، بنفش یا قهوهای پر رنگ استفاده کنید، میتوانید از خط لبی همرنگ با رژ لبتان استفاده کنید. اگر به عروسی و یا مهمانی شام میروید، آرایش لبتان را با یک برق لب تکمیل کنید.
اشتباه شماره ۲: استفاده زیادی از مداد ابرو
درست است که این روزها ابروهای پهن مد شدهاند، اما زیاده روی و ایجاد حالت غیر طبیعی در هیچ چیزی خوشایند نیست. اگر ابروهای پرپشتی دارید، به ویژه اگر ابروهایتان مشکی هستند، از کشیدن مداد در آنها جدا خودداری کنید و تنها با ژل ابرو به آنها فرم دهید.
چنانچه ابروهایتان کم پشت هستند بهتر است با استفاده از سایههای مخصوص ابرو به آنها شکل دهید. برسهای زاویه دار مخصوص این کار را به سایه ابرو آغشته کرده و قسمتهای کم پشت ابرویتان را پر کنید. اگر ابرویتان زیادی کم پشت است ابتدا با مداد ابرو به حالت هاشوری به آن شکل دهید و سپس از سایه ابرو استفاده کنید.
اشتباه شماره ۳: کشیدن خط چشمهای خیلی کشیده
چشمهای گربهای زیبا هستند، ولی به شرطی که زیادی کشیده نشوند. اگر تازه کار هستید از مداد استفاده کنید. خط چشم مایع، تمیزتر از آب در میآید و شیکتر است، اما نیاز به مهارت دارد و باید بتوانید جلوی لرزش دستتان را نیز بگیرید. یک خط از گوشه داخلی تا گوشه خارجی چشمتان بکشید و توجه داشته باشید که این خط روی ریشه مژههایتان کشیده شود. زمانی که به گوشه خارجی رسیدید این خط را تا حدود نیم سانت رو به بالا ادامه دهید (برای مناسبتهای خاص چند میلی متر کشیدهتر نیز میتواند باشد). توجه داشته باشید که هیچگاه نباید طول خط چشمتان از طول ابرویتان بیشتر باشد.
اشتباه شماره ۴: مژههای به هم چسبیده
برای مژههای بلند و جدا از هم قبل از زدن ریمل اضافههای آن را با لبه آن بگیرید، سپس از ریشه تا نوک تمامی مژههایتان را ریمل زده و قبل از اینکه خشک شود با یک مسواک قدیمی یا شانه مژه آنها را از هم جدا کنید. سپس اگر مایل بودید یک لایه دیگر ریمل زده و همین کار را تکرار کنید.
اشتباه شماره ۵: خط مشخص رژ گونه
برس کوچکی که داخل بسته بندی رژ گونهتان بوده است را دور بیندازید. یک برس بزرگتر برای رژ گونه لازم دارید که بتواند آن را به صورت یکسان روی صورتتان پخش کند. بعد از آغشته کردن برس به رژ گونه ابتدا با آن یک بار روی دستتان ضربه بزنید تا پودرهای اضافه گرفته شوند. سپس لبخند بزنید و رژ گونه را با ضربههای ملایم برس از قسمت برجسته گونه رو به بالا، به سمت گوشهایتان بر روی گونهها پخش کنید و با این کار رنگی طبیعی به گونههایتان بدهید.
اگر رنگ به دست آمده بیش از آن چیزی شد که میخواستید کمی پنکیک روی آن بزنید. توجه داشته باشید که استفاده زیادی از رژ گونه اصلا باعث زیبایی بیشتر شما نخواهد شد.
اشتباه شماره ۶: استفاده از ریملهای رنگ روشن
ریملهای رنگی بیشتر به درد نوجوانهای پر شر و شور میخورند. از طرفی ریملهای قهوهای و سورمهای رنگ برای خانمهای شیکی که بین بیست تا سی سال دارند نیز مناسب هستند. ریمل سورمهای رنگ سفیدی چشمان شما را درخشانتر خواهد کرد و به ویژه در زمان خستگی و وقتهایی که چشمهایتان قرمز شده باشند بسیار مفید خواهد بود و به همه رنگ چشمی هم میآید.
اگر خیلی اصرار دارید که از ریملهای رنگ روشن استفاده کنید، ابتدا ریمل مشکی به چشمانتان زده و سپس تنها در قسمت نوک مژههایتان از ریمل رنگی استفاده کنید.
اشتباه شماره ۷: خفه کردن پوست با کرم پودر
اینکه پوستتان را با لایههای فراوان کانسیلر و کرم پودر و پنکیک خفه کنید تنها باعث خواهد شد که توجه بیشتری به نقاط دارای مشکل در پوستتان جلب شود. به جای این کار از این حقهها استفاده کنید: کمی مرطوب کننده با کرم پودرتان ترکیب کنید تا از جمع شدن آن در لابلای خطوط صورتتان جلوگیری کنید. برای پوشاندن جوشها و لکههای صورتتان از لوازم آرایش با پایه معدنی استفاده کنید. بتازگی کرم پودرهای ژلهای توسط کمپانیهای معتبر مواد آرایشی و بهداشتی تولید میشوند که اگرچه قیمت بالایی دارند پوشانندگی بسیار عالی داشته و بسیار طبیعی جلوه میکنند؛ تا حدی که کسی متوجه اینکه از لوازم آرایشی استفاده کردهاید نخواهد شد.
اشتباه شماره ۸: خط کرم پودر روی چانه و فک
حتما برای شما هم این حالت پیش آمده که پس از زدن کرم پودر متوجه حالت ماسک مانندی روی چهرهتان شدهاید که ناشی از تفاوت رنگ صورتتان با زیر چانه و گردن است. برای اجتناب از این حالت مهمترین چیزی که باید مورد توجه داشته باشید این است که رنگ کرم پودرتان به رنگ طبیعی پوست خودتان نزدیک باشد.
برای این کار بهتر است هنگام خرید کرم پودر آن را روی صورتتان تست کنید و سپس ببینید در نور طبیعی چقدر به رنگ پوسستتان نزدیک است. هنگام آرایش کردن کمی از کرم پودرتان را با اسفنجهای آرایشی روی گردنتان نیز بمالید تا رنگی یکسان با صورتتان داشته باشد.
اشتباه شماره ۹: خط چشم نصفه و نیمه
درست است که یک خط چشم پهن که از نوک چشم تا انتهای آن کشیده شده باعث میشود چشمهایتان کوچکتر و نزدیک به هم به نظر برسند، اما یک خط چشم نصفه هم واقعا مسخره است. راه حل چیست؟ از گوشه داخلی چشمتان خط نازکی تا نزدیکی مردمک چشمتان بکشید و سپس این خط را کمی کلفتتر کرده و تا انتهای چشمانتان ادامه دهید. سپس با یک برس سایه آن را از گوشه خارجی به سمت گوشه داخلی کمی پخش کنید. (برترینها)
پاسخ مشاور: با توجه به اینکه ۱۷ ساله هستید به شما این آگاهی را میدهم که در حال حاضر در اوج نیاز به احترام، قرار دارید. دوران نوجوانی از لحاظ روانشناسی بزرگترین دوره تحول در شخصیت، روان و تصمیم گیری برای زندگی آینده است.
پدر شما تا دیروز با یک کودک در ارتباط بود. این کودک حق انتخاب کمتری داشت، اما حالا شما در سنی هستید که نیاز دارید تا افراد صاحب قدرت را زیر سوال ببرید. شما در این دوره از زندگیتان با سوال و درگیریهای ذهنی زیادی مواجه هستید و افکار و رویاهای زیادی در سر دارید. برای زندگی آینده خود برنامه ریزیهای زیادی میکنید. کمی بیشتر از گذشته با پدر و مادرتان بحث و مجادله میکنید. دوست دارید مورد توجه و احترام دیگران واقع شوید و نیاز به احترام در دوره سنی شما شدیدترین نیاز روانی است.
سازگارتر شوید
اینکه با پدرتان مشغول به کار شدهاید، بسیار ارزشمند است چراکه نشان میدهد در حال تقویت روابط اجتماعی و شغلی خود هستید که در این دوره بسیار ارزشمند و قابل توجه است. اگر به رفتارهای خود دقت کنید، در این دوره از زندگیتان بیشتر از کودکی و سالهای گذشته با والدینتان مخالفت میکنید، اما این فرآیند طبیعی برای والدین شما با تنش همراه است.
فراموش نکنید که ممکن است شما همیشه همه رفتارهای پدر و مادرتان را موجه ندانید اما میتوانید آنها را در یک گفتوگو با رعایت احترام، بپذیرید یا تغییر دهید. قبول دارم که لازمه سلامتی روان در این است که همیشه بدون چون و چرا هر عقیدهای را نپذیریم، اما میتوانیم با تمام انسانهایی که عقاید متفاوت با ما دارند در خانواده، جامعه، مدرسه، دانشگاه و... زندگی کنیم و سازگاری داشته باشیم؛ بنابراین برای سازگاری بیشتر به خصوص با پدر و مادرتان تلاش کنید.
با پدرتان صحبت کنید
احساس ناراحت کننده شما را درک میکنم، اما باور دارم که میتوانید با صبر و تحمل، وضعیت کنونی خود را تغییر دهید. در اولین فرصت با پدرتان گفتوگو کنید و درباره احساستان به گونهای محترمانه با وی سخن بگویید تا واکنش پدرتان را بعد از شنیدن صحبتهایتان ببینید.
در مقابل پدرتان قرار نگیرید
گفتهاید که از رفتار پدر با مادرتان هم راضی نیستید. در این حالت بهتر است پدرتان احساس نکند که شما در کنار مادرتان و در مقابل او هستید چراکه واکنشهای منفی پدرتان افزایش مییابد و برای شما مشکلات بیشتری ایجاد خواهد شد.
والدین را به مطالعه درباره دنیای جوانان تشویق کنید
ممکن است پدر و مادر شما در این دوره نتوانند نیازهای شما را آن گونه که هست درک کنند. پدر و مادرها باید بدانند که نوجوانان، ممکن است نسبت به نصیحت شدن، حساسیت و نیاز به آزادی و استقلال بیشتری داشته باشند و تلاش کنند تا با استقلال بیشتری برای خودشان تصمیم بگیرند. بنابراین والدین باید با مطالعه و تحقیق، با ویژگیهای دوره نوجوانی آشنا شوند تا با درک بهتر فرزندشان، موفقیت آنها را در آینده تضمین کنند. (سید حامد قدسی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی/خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
163
دکتر غلامرضا کرد افشاری، متخصص طب سنتی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران میگوید: مصرف زنجبیل همراه با زرده تخممرغ عسلی باعث تقویت و افزایش قوای جنسی میشود هر چند که زیادهروی در مصرف آن در افرادی با مزاج گرم میتواند باعث تضعیف نیروی جنسی شود.
بهطور کلی و از نظر طب سنتی، زنجبیل مقوی حافظه، تحلیلبرنده باد معده و روده، آرامکننده درد کبد سرد، بازکننده انسداد کبد و طحال، تقویتکننده قلب، معده و مثانه است. شما میتوانید زنجبیل را همراه شکر یا نبات و کندر یا با عسل بهصورت مربا دربیاورید و از آن بهعنوان غذایی برای رفع رطوبت معده استفاده کنید.
مصرف زنجبیل برای کاهش دردها و بیماریهای مفصلی، کمردرد و قطع عادت ماهیانه هم مفید است. ضمن اینکه میتوانید ضماد برگ یا ریشه آن را بهصورت موضعی برای بهبود بیماریهای مفصلی، بریدگیها و تورمهای ایجادشده مصرف کنید. مصرف زنجبیل میتواند از ایجاد زخم معده ناشی از مصرف داروها و هلیکوباکترپیلوری هم پیشگیری کند.
زنجبیل میتواند برای درمان تهوع مادران باردار هم مفید باشد. مصرف این گیاه یا پودر آن در غذا میتواند در رفع دردهای قاعدگی هم موثر باشد.(شفاآنلاین)
1065
برخی از افراد میدانند که ممکن است گاهی باورها و اعتقاداتشان اشتباه باشد و سعی میکنند آنها را بررسی کنند و با مطالعه و تحقیق، خود را در معرض اطلاعات جدیدی گذاشته و حتی ممکن است در باورهایشان تغییراتی ایجاد کنند، اما برخی دیگر کاملا عکس این افراد عمل میکنند. آنها بر این فرض هستند که تمام اعتقاداتشان صحیح است و در برابر اطلاعات و بینش جدید غیرقابل نفوذ هستند. خلاصه اینکه متعصب هستند.
آنها اغلب به باورهایشان بشدت پایبند بوده و انعطافناپذیرند و در برابر اعتقادات دیگر، بسیار تدافعی و تحقیرآمیز رفتار میکنند.
افراد متعصب 13 ویژگی از جمله شناختی، احساسی و رفتاری از خود بروز میدهند.
ویژگیهای شناختی
این ویژگیها دربرگیرنده 5 مورد است:
1ـ تحمل نداشتن در برابر موضوعی مبهم
این افراد از ابهام و بلاتکلیفی گریزان هستند و نمیتوانند آن را ذرهای تحمل کنند. بنابراین همیشه در جستجوی اظهارنظری روشن و واضح هستند و از افرادی تبعیت میکنند که باورهایشان را بدون تزلزل و خیلی واضح بیان میکنند. این افراد هرگز به باورهای ناهماهنگ و ناسازگار با باورهای خود اهمیت نمیدهند و آنها را انکار میکنند.
2ـ تدافعی بودن
برای اینکه خود را از ابهام و گیجی رها کنند، ترجیح میدهند فرض کنند فقط یک نوع باور و اعتقاد خاص صحت دارد و به آن معتقد شده و مطمئن هستند قطعا حق با آنهاست واگر کسی قصد به هم ریختن این سیستم اعتقادی را داشته باشد بشدت با او مخالفت میکنند و حالت تدافعی به خود میگیرند.
3ـ انعطافناپذیری
از آنجا که باورهایشان را بشدت قبول دارند، اجازه شنیدن افکاری متناقض با باورهایشان را به خود نمیدهند و هرگز سعی نمیکنند اطلاعات تازهای کسب کنند. آنها مطمئن هستند درست میگویند و نیازی به تحقیق و بررسی و بهروز کردن اعتقاداتشان ندارند و در زمینه خودتائیدی نیز متعصبانه برخورد میکنند. معمولا از کسانی پیروی میکنند که با آنها هم عقیده و در عین حال محکم هستند. در حقیقت افراد متعصب بینش و درک بالایی ندارند که بتوانند باورهای دیگران را شنیده و صحت وسقم آن را بررسی کنند. آنها حتی حاضر نیستند کمی به افکار نو و اندیشههای تازه توجه کنند.
4ـ تقسیمبندی
افراد متعصب افکار و باورهای متناقض با افکار خود را جدا کرده و نسبت به موارد ناهماهنگ با فلسفه و سیستم اعتقادی خود بیتوجه هستند. مثلا ممکن است از آزادی بیان و اظهارنظر حمایت کنند، اما در عین حال میگویند نباید به برخی از مردم اجازه حرف زدن داد.
5ـ کوتهفکری
دید بسیار محدودی داشته و بشدت کوتهفکر هستند. آنها معمولا معایب و نقایص خود را فراموش میکنند و هرگز دوست ندارند به مشکلات، خطاها یا ندامتهایشان فکر کنند، چون فکر میکنند مشکلی ندارند هرگز به رواندرمانی تن نمیدهند و همیشه از اینکه دیگران به افکارشان احترام نمیگذارند، شاکی هستند.
ویژگیهای احساسی
تعصب با 3 ویژگی احساسی مرتبط است:
1ـ نگرانی و ترس
اگر باورها و تفکرات افراد متعصب مورد تردید قرار گیرند یا تهدید شوند، بشدت هراسان و آشفته میشوند و دقیقا به دلیل همین ترس و وحشت خود را در موقعیتهایی قرار نمیدهند که سیستم اعتقادیشان مورد بحث و گفتوگو و پرسش قرار گیرد. در واقع تعصب این افراد، تلاشی برای دور ماندن از اضطراب و نگرانی است.
2ـ خشم و عصبانیت
افراد متعصب به محض اینکه باورهایشان به چالش کشیده شده یا مورد تردید قرار میگیرند، بشدت خشمگین شده و رفتاری تدافعی، تهاجمی یا خصمانه از خود بروز میدهند. در حقیقت با این نوع برخوردها سعی میکنند ترس و نگرانیشان را دور از چشم دیگران نگه دارند.
3ـ زندگی و هستی بیمعنا
افراد متعصب اغلب احساس میکنند زندگیشان بیمعناست و بهطور کل نسبت به هستی و موجودیت خود ناامید هستند و در این مورد ترس و وحشت لحظهای رهایشان نمیکند. همیشه به این فکر میکنند که نمیتوانند دنیا را به دلخواه خود تغییر دهند و احساس میکنند دنیا گرفتار آشوب است و هیچ چیز ارزشی ندارد.
ویژگیهای رفتاری
پنج ویژگی رفتاری از افراد متعصب دیده میشود:
1ـ دلبستگی به وجهه و اعتبار
آنها بشدت در جستجوی اعتبار هستند و برای اینکه به آن دست یابند به هر کاری دست میزنند. در حقیقت ناامیدانه به دنبال مقام و ثروتاندوزی هستند. آنها بشدت به سلسله مراتبی اعتقاد دارند و معتقدند باید با کسانی که رتبه بالاتری دارند، رفتار متفاوتی داشت. در ضمن بشدت مادیگرا هستند.
2ـ تعصب نسبت به همگروهیها
از آنجا که خود را نسبت به دیگران بسیار بالاتر میبینند، معتقدند گروههایی که با او همعقیده هستند، ارزشمندند و گروههای رقیب باید نابود شوند. این افراد خودشان را بااخلاقتر و باهوشتر از دیگران میدانند.
3ـ تعرض به مقامات بالاتر رقیب
آنها با این فکر که فقط عقاید خودشان صحیح است ممکن است با کسانی که با آنها همعقیده نیستند بد رفتار کنند و نسبت به آنها پرخاشگر باشند.
4ـ تسلیم بودن
افراد متعصب گاهی اوقات هم کاملا برعکس مورد قبل عمل میکنند و ممکن است در برابر دیگران کاملا تسلیم باشند و تصور کنند آنها محقاند هر کاری که میخواهند انجام دهند.
5ـ غرور و خودپسندی
آنها در روابطشان با دیگران بسیار خودخواهانه و مغرور رفتار میکنند. در هر حال خود و افکار خود را نسبت به دیگران بهتر میدانند و با این فکر معمولا با دیگران با تکبر و غرور برخورد میکنند و حتی ممکن است رفتار اهانتباری داشته باشند.
علت تعصب
تحقیقات بسیاری در زمینه اینکه چرا فردی دچار تعصب میشود، انجام شده است. اما بهطور کل فرض بر این است که اضطراب و نگرانی و احساسات منفی موجب میشود فرد تمایلات متعصبانه از خود بروز دهد. البته بنا بر تحقیق روانشناسان مشکل در حافظه کوتاه مدت هم میتواند موجب بروز رفتارهای متعصبانه شود.
تحقیقات نشان داده است اگر افراد نتوانند مفاهیم و عقاید و اطلاعات تازه را در حافظهشان ضبط کرده و در موقع لزوم استفاده کنند، دچار تعصب میشوند. در واقع این افراد نمیتوانند عقاید مختلف را در ذهن نگه دارند و به این ترتیب توانایی مقایسه باورهای قبلی و جدید را از دست میدهند.
چگونه میتوان از تعصب دوری کرد؟
1ـ اجازه دهید باورهایتان مورد تردید قرار گیرند.
اگر کسی نسبت به اعتقاد شما تردید نشان داد و از شما پرس و جو کرد به جای فرار، به صحبتهای او توجه نشان داده و درخصوص درست یا غلط بودن باورهایتان تحقیق کنید. گاهی اوقات میتوانید باورتان را به اثبات برسانید و گاهی اوقات هم باوری جدید و کاراتر را جایگزین آن کنید.
2ـ به عمد در جستجوی عقاید مخالف باورهای خود باشید.
به جای اینکه دائم در انکار عقاید دیگران باشید، خود را در معرض عقاید متناقض قرار داده تا به این ترتیب با عقاید جدید آشنا شوید و به دام کوتهبینی نیفتید.
3ـ تحقیق کنید
همیشه به دنبال افکار و اطلاعات جدید باشید و درباره موضوعات مختلف و گاه مخالف باورهای خود بسیار مطالعه کنید، با این روش هرگز به دام تعصبات کورکورانه نمیافتید.
با یک فرد متعصب باید چه رفتاری داشت؟
بارها پیش میآید که با افراد متعصب روبهرو میشوید. این افراد بسیار یکدنده هستند و گاه رفتار بیادبانهای نسبت به شما از خود بروز میدهند. ترفندهای زیر میتواند در ارتباط برقرار کردن با افراد متعصب موثر باشد.
1ـ منعطف باشید
وقتی در برابر افراد متعصب قرار میگیریم ناخودآگاه ما هم متعصب و انعطافناپذیر میشویم و ارتباطمان به وضع ناامیدکنندهای میافتد. بنابراین به جای این کار بهتر است خودتان را کنترل کرده و محترمانه رفتار کنید و هرگز عصبانی نشوید. بهطور مثال میتوانید با آرامش بگویید: «این موضوع کمی پیچیده است و باید آن را بررسی کرد تا به پاسخهای بهتری رسید.»
2ـ به جای تمرکز بر خود به او توجه نشان دهید
این روش بهترین نوع ارتباط برقرار کردن با فردی دیگر است. شما با توجه نشان دادن به او میتوانید تا حدی از احساسات متعصبانهاش بکاهید و او رفتار بهتری با شما داشته باشد. زیرا افراد متعصب معمولا از اینکه مورد بیتوجهی قرار بگیرند، میهراسند.
3ـ رفتاری محترمانه داشته باشید
اگر با افکار او موافق نیستید و عقایدش را درست نمیدانید، مجبور نیستید این موضوع را با داد و هوار به او بگویید. میتوانید خیلی آرام و حتی دوستانه عدم توافقتان را به او بگویید. به این ترتیب از تشنج احتمالی جلوگیری میکنید.
psych-it.com / مترجم: نادیا زکالوند
آدمهایی مثل علیرضا نبی چشمهایشان را شستهاند و نگاهشان را صیقل دادهاند تا به کسانی سود برسانند که همیشه دست رد به سینهشان خورده است. کارخانجاتی که علیرضا نبی، بانی راهاندازیاش بوده، حالا صادرکننده زیتون ایرانی به دنیاست که خودش این موفقیت را ربط میدهد به همت آدمهایی رنج کشیده که با معجزه محبت و احترام، خود را سرباز وطن میدانند.
همکاران او در این کارخانهها، زنان سرپرست خانوار با هزار و یک داستان غمانگیزند و همچنین زندانیان آزاد شده با برگه سوءپیشینهای در مشت که همه را میترساند و فراری میدهد. قصه انگیزههای این کارآفرین و مکانیسم حمایتیاش از آدمهای رنج کشیده این سرزمین شنیدنی است و البته برنامههای بلند نظرانه او برای راهاندازی کسب و کاری مشابه در سراسر ایران.
بیشتر مردم وقتی اسم زندانی میآید میترسند، شما چرا نترسیدید؟
به نظرم ترس ناشی از جهل است یعنی وقتی نسبت به کسی، مکانی یا موقعیتی شناخت کافی نداری، ذهن به صورت غیرارادی واکنش نشان میدهد، اما من نمیترسم چون سالها با این افراد نشست و برخاست کردم، حرفهایشان را شنیدم و با آنها دمخور شدم و به واسطه شناختی که پیدا کردم، ترسی ندارم.
البته منظورم از ترس، اعتماد است، چرا تصمیم گرفتید به این افراد اعتماد کنید؟
جرقه کار من از یک فرمایش امام علی (ع) آغاز شد. من همیشه فکر میکردم که چطور میتوانم به مردم کمک کنم و فرد مفیدی باشم و روزی از من به نیکی یاد کنند، بخصوص این که همیشه پدر و مادرم را در حال خدمت به خلق خدا دیده بودم. روزی که من آن حدیث را شنیدم مشغول رانندگی بودم و به رادیو گوش میدادم، مجری گفت: «چه سکوتی دنیا را فرا میگرفت اگر هرکسی به اندازه عملش صحبت میکرد.» این جمله روی من خیلی اثرگذاشت، ماشین را زدم بغل جاده و نزدیک یک ساعت فکر کردم. به خودم گفتم من به عنوان یک معلم دانشگاه همیشه حرف زدهام و حالا نوبت عمل است. پس تصمیم گرفتم کاری کنم که به کشورم، دینم و ملتم کمک کند، در ضمن تکراری هم نباشد چون کار تکراری محکوم به شکست است. پس تصمیم گرفتم یک واحد صنعتی تاسیس کنم، اول هم به کارگیری معلولان در نظرم بود، ولی دیدم این کار قبلا انجام شده است. پس رفتم سراغ زنان سرپرست خانوار، چون این گروه از یک سو بشدت نیازمند کمک هستند و از سوی دیگر همیشه معتقد بودهام جامعه زمانی رشد خواهد کرد که به زنان احترام بگذارد و آنها را محترم بداند.
با این تفکر، واحدی صنعتی را راهانداختیم و هسته مرکزی را از کسانی انتخاب کردیم که باور داشتند خدمت به خلق خدا عبادت است، نه این که خدمت کنند و منتظر پاداش باشند و اینچنین با خدا معامله کنند.
نیروهایتان را چطور گلچین کردید؟
جامعه هدف ما زنان سرپرست خانوار بود، اما آن دسته از زنانی که با وجود همه مشکلات و فقر، به عشق بچههایشان دوام آورده و پای زندگیشان ایستاده بودند، مثلا زنانی که با اتباع بیگانه ازدواج کرده، از سوی شوهر طرد شده بودند و فرزندان بیشناسنامه داشتند. البته زنانی که شوهرانشان محکوم به حبس بودند یا فوت کرده بودند نیز در زمره نیروهای جذب شده ما قرار گرفتند که همه یک ویژگی مشترک داشتند و آن این که میخواستند آبرومندانه از آشیانه و فرزندانشان حمایت کنند. یکی از نیروهای ما خانمی بود که با وجود همه مشکلات ناشی از سرپرست خانوار بودن، دختری کر و لال هم داشت. وقتی این خانم به شرکت آمد از دخترش تست هوش گرفتیم و مشخص شد هوش بسیار بالایی دارد، بعد کمک کردیم به مدرسه استثنایی تیزهوشان برود که حالا پس از چند سال این دختر بهترین دانشآموز استانماست.
به طور کلی زنان بهترین نیروهای کار هستند، آنها باهوش، پرتوان، خلاق، وفادار و متعهد هستند و هوش عاطفیشان نیز چند برابر مردهاست، بنابراین به مسئولان و کارفرمایان توصیه میکنم از این ظرفیت استفاده کنند و اجازه دهند بانوان این سرزمین استعدادهایشان را بروز دهند و باعث رشد کشور شوند.
الان چند نیرو دارید؟
ما یک خانواده 400 نفری هستیم که 85 درصد نیروهایمان را خانمها تشکیل میدهند که در چهار شرکت کار میکنند.
چه شد که از استخدام زنان سرپرست خانوار رسیدید به استخدام زندانیان آزاد شده و افراد دارای سوءپیشینه؟
برخی از زنان سرپرست خانوار ما کسانی هستند که شوهرانشان به دلایلی به زندان افتادهاند. پس این موضوع ما را به فکر فرو برد. بنابراین پس از گذشت چهار سال از استخدام زنان سرپرست خانوار و به دست آمدن نتایج خوب تصمیم گرفتیم در طرح توسعه کسب و کارمان از زندانیان جرائم غیرعمد هم حمایت کنیم. به این ترتیب برای تعدادی از شوهران زنان سرپرست خانوار که در استخدام شرکت بودند، کار درنظر گرفتیم، اما طبیعی بود که این کار به تنهایی از عهده ما ساخته نیست. بنابراین موضوع را با خیرین در میان گذاشتیم تا برای اجرای طرحهای توسعهای به ما کمک کنند. این اتفاق هم افتاد و با موسسه خیریهای مذاکره کردیم که کارش آزادکردن زندانیان جرائم مالی بود، خیرین به ما گفتند ما زندانی آزاد میکنیم و شما به آنها کار بدهید که چنین هم شد. بزودی هم فاز طرح توسعهمان در سراوان سیستان و بلوچستان اجرا میشود و کمکم به سراسر ایران خواهد رسید.
شما سیستم خاصی دارید که میتوانید این تعداد نیرو را جذب کنید؟
بله، ما برای کارخانه فقط از ماشینآلاتی که نیاز به نیروی انسانی دارد، استفاده میکنیم یعنی ورود دستگاههای تمام اتوماتیک به کارخانه ما ممنوع است. در کنار این موضوع ما صندوقی نیز تاسیس کردهایم که تکتک کارکنانمان در آن سرمایهگذاری میکنند و بعد از نهایت پنج سال کار در کنار ما، از این صندوق سودی عایدشان میشود که برای توانمندشدنشان کافی است. ما افرادی داریم که با 70، 60 میلیون تومان و حتی تا صد میلیون تومان از پیش ما میروند و خیالمان آسوده است که دیگر از پس زندگی برمیآیند.
چرا این صندوق این همه سود میدهد؟
ما پول جمعشده در صندوق را بایکوت نگه نمیداریم بلکه با آن تجارت میکنیم، چون معتقدیم افرادی که با ما کار میکنند به اندازه کافی رنج دیده و سختی کشیده هستند و نباید 30 سال مجبور به کار کردن باشند (بویژه خانمها)، بنابراین کاری کردهایم که در عرض چند سال پساندازی قابل توجه داشته باشند. البته عدهای از خیرین هم هستند که به این صندوق کمک میکنند و سودحاصل از این سرمایهگذاری را هم به نیروهای ما میبخشند.
پس با کسب و کاری که راهانداختهاید خیلیها مشتاق استخدام هستند، چه ملاک یا شرطی برای استخدام نیرو دارید؟
شرط اول این است که ما نیروها را نهایت تا پنج سال در استخدام نگه میداریم یعنی به محض این که توانمند شدند باید بروند و جایشان را به افراد تازه و نیازمند بدهند. شرط بعدی این که باید منظم باشند، چون ما فعالیتی اقتصادی انجام میدهیم و بدون نظم همه چیز به هم میریزد. شرط بعدی هم نداشتن لغزش است، یعنی هرگونه ارتباط غیرمتعارف و استعمال دخانیات که با آن بشدت برخورد میشود. درعوض این شروط، ما برای تکتک کارکنانمان جشن تولد میگیریم و بزرگترین جشن مجموعه را جشن روز زن قرار دادهایم. ما سعی میکنیم با نیروهای رنج کشیدهمان مطابق موازین انسانی و اخلاقی رفتار کنیم، چون معتقدیم آدمها تشنه محبت هستند.
برای طراحی چنین سیستمی از جایی الگوبرداری کردید؟
نه، همه اینها محصول نیروهای اتاق فکرماست که به من پیشنهاد میدهند و با هم اجرا میکنیم. من هفتهای دو بار در سالن تولید حاضر میشوم، با نیروها حرف میزنم، درد دل میکنیم، همراه آنها ناهار میخورم، حتی زمین را تمیز میکنم تا مرزها را از بین ببرم.
از زندانیان آزاد شده بگویید، کار با آنها چطور است؟
در شرکت ما فقط زندانیان آزادشده جرائم غیرعمد استخدام میشوند و البته در مواردی معدود، زندانیان جرائم عمد. الان یک سوم مجموعه 400 نفری ما سابقه زندان دارند، اعم از چک برگشتی و مهریه. ما نیرویی داریم که مهریه همسرش را یک میلیارد شاخه گل گلایل تعیین کرده که بدهیاش میشود سه میلیارد تومان. به کمک خیرین این فرد از زندان آزاد شد، اما نمیدانم این مهریهها چیست و چه مفهومی دارد، بخصوص این که بعضی خانوادهها مثلا برای تبرک 14 سکه به نیت 14 معصوم هم اضافه میکنند. ایراد ما این است که اسم ائمه را میآوریم و احادیث آنها را در قابهای زیبا به دیوار میزنیم و با آنها تابلو فرش میبافیم، اما سخنان آنها را زندگی نمیکنیم. زندگی بسیاری از ما خوشگل است، اما شیرین نیست.
پس زندانیان آزاد شده برخلاف تصور عمومی، انسانهای خطرناکی نیستند و میشود به آنها اعتماد کرد؟
بله، مردم مطمئن باشند. من در طول سالها فعالیت هیچ خطایی از آنها ندیدم. این افراد، آدمهای زمینخوردهای هستند که ما فقط باید دستشان را بگیریم و بلند کنیم. این را هم بدانیم که گروهی از زندانیان جرائم غیرعمد به علت نقص قوانین به زندان میافتند نه به این علت که آدمهای شرور و مشکل داری هستند. (جام جم سرا/مریم خباز/گروه جامعه)
ارهای خانه برخلاف تصور سنگین و گاه هم خطرناک است و اگر دقتی در آن نباشد ممکن است آسیبهای جدی به بدن وارد کند و گاهی هم خطر جانی داشته باشد. دکتر افشین امینی، متخصص طب اورژانس و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، درباره نکاتی که لازم است قبل از شروع خانهتکانی به آنها توجه شود، توضیح داده است.
دکترها گفته بودند علت این مشکل دیابت و فشار خون است و باید بیشتر مراقب سلامت و کنترل قند خون و فشارش باشد تا این اتفاق دوباره نیفتد.
سکته، حملهای است که ناگهانی و شدید باشد. به گوش خیلی از ما سکتههای مغزی و قلبی آشناتر است و میدانیم در اثر سکته، ناگهان کارکرد بافت موردنظر مختل میشود، اما گاهی متخصصان چشم به بیمار میگویند دچار سکته چشمی شدهاید. دکتر فرزاد فرزبد، چشمپزشک و فوقتخصص شبکیه و لیزر، درباره این نوع مشکل چشمی به جامجم میگوید: واقعیت این است که در کتابهای چشمپزشکی اصطلاحی به عنوان سکته چشمی نداریم. این عبارت را ما چشمپزشکها برای اینکه بیماران راحتتر متوجه بیماریشان شوند، ابداع کردهایم. عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ارتش ادامه میدهد: چشمپزشکها، بخصوص متخصصان شبکیه، اصطلاح سکته چشمی را برای چند بیماری به کار میبرند؛ انسداد شریان مرکزی شبکیه، انسداد ورید مرکزی شبکیه یا شاخههای آن و آسیب عصب یعنی وقتی به بیماری میگوییم سکته چشمی کردهای، یعنی به یکی از این سه مشکل دچار شدهای که هر کدام درمانها و علائم متفاوتی دارند.
انسداد شریان شبکیه
شریانها خون را به بافت میبرند و وریدها خون را از بافت برمیگردانند، بنابراین در صورت انسداد شریان مرکزی شبکیه، درواقع شریانی که وظیفه خونرسانی به شبکیه را به عهده دارد، مسدود میشود. دکتر فرزبد دلایل این اتفاق را اینگونه برمیشمرد: اولین دلیل میتواند تشکیل لختهای در قلب به علت ضربان نامنظم قلب باشد که این شریان را میبندد. گاهی هم پلاک کلیسمی یا داخل شریانی از قلب یا از رگهای گردن کنده میشود و شریان مرکزی شبکیه را میبندد. وقتی هم این شریان بسته میشود، ناگهان دید فرد کاهش مییابد. این استاد دانشگاه تاکید میکند: بسته شدن شریان مرکزی شبکیه یکی از اورژانسهای چشمپزشکی است؛ به این معنا که بیمار بلافاصله بعد از اینکه متوجه شد دیدش ناگهان کاهش یافته، باید به مراکز چشمپزشکی مراجعه کند تا درمان شروع شود، چون وقتی به بافتی خون نرسد، کمکم از بین میرود. او تاکید میکند: زمان طلایی درمان این اختلال فقط 90 دقیقه است و اگر در این زمان بیمار خود را به پزشک برساند تا با جراحی یا دارو این شریان بسته شده، باز شود، خونرسانی به بافت شبکیه دوباره شروع میشود و بینایی برمیگردد در غیر این صورت، بافت عصبی شبکیه میمیرد و کاری نمیتوان برای برگرداندن بینایی فرد انجام داد.
مسدود شدن ورید مرکزی شبکیه و سکته چشمی
لخته و پلاک؛ یعنی همان دلایلی که باعث بسته شدن شریان میشود، غلظت خون، اختلالهای انعقادی فشارخون، دیابت، بیماریهای سیستم ایمنی و... میتواند باعث بسته شدن ورید مرکزی شبکیه شود. حتی مصرف برخی داروها مثل داروهای هورمونی بدنسازی که باعث غلظت خون میشود، میتواند باعث بسته شدن ورید شود، چون جریان خون غلیظ شده مختل میشود و وقتی خون جریان نداشته باشد، انسداد به وجود میآید که تغذیه بافت را دچار مشکل میکند و سکته چشمی به وجود میآید. دکتر فرزبد با بیان این مطلب میافزاید: در صورت انسداد ورید مرکزی شبکیه، زمان بیشتری برای درمان بیمار وجود دارد و درمان این نوع سکته چشمی به شدت آن بستگی دارد؛ از تزریق داخل چشم گرفته تا لیزر. در بعضی موارد نادر نیز جراحی برای باز شدن ورید انجام میگیرد.
عصب بینایی آسیبدیده هم به سکته چشمی میانجامد
دکتر فرزبد با اشاره به اینکه عصب بینایی پشت شبکیه قرار دارد، ادامه میدهد: کار این عصب انتقال پیامهای بینایی که از سلولهای شبکیه میآید، به مغز است. درواقع، این عصب، شبکیه را که مسئول بینایی است، به مغز وصل میکند. این چشمپزشک در مورد شبکیه توضیح میدهد: شبکیه چشم ما مثل فیلم عکاسی است. دوربین عکاسی اجزای متفاوتی دارد، ولی تصویر درنهایت روی فیلم ثبت میشود. در چشم هم این کار را شبکیه انجام میدهد یعنی تمام ساختار چشم برای این طراحی شده که تصویر به شبکیه برسد تا از طریق عصب بینایی، به مغز منتقل شود و فرد بتواند ببیند. به گفته این استاد دانشگاه، اگر خونرسانی به این عصب که وظیفه رساندن پیامهای بینایی را به مغز دارد، در اثر مشکلاتی مثل ابتلا به دیابت، فشارخون و... مختل شود، در اثر این اختلال، عصب آسیب میبیند و دید فرد ناگهان کاهش مییابد چون پیامهای بینایی به مغز منتقل نمیشود. او برای روشن شدن مطلب مثالی میزند: فرض کنید دستگاه تلفنی داشته باشید که خیلی پیشرفته باشد، ولی سیمی که باید به پریز تلفن وصل باشد، قطع شود. در این صورت حتی اگر بهترین دستگاه تلفن را هم داشته باشید، فایدهای نخواهد داشت، چون نمیتوانید با آن کاری انجام دهید. وقتی هم عصب بینایی کاراییاش را از دست میدهد، فرد هیچ تصویری را نخواهد دید. این فوقتخصص شبکیه معتقد است: متاسفانه در صورت آسیب عصب، برگرداندن و ترمیم آن بسیار مشکل است. البته زمان طلایی درمان عصب، بیشتر از زمان طلایی درمان انسداد شریان است و بیمار حتی تا دو هفته فرصت دارد برای درمان مراجعه کند تا با تزریق داخل چشمی، داروهای خوراکی و در برخی موارد جراحی برای برداشتن فشار از روی عصب، بتوان به او کمک کرد آسیب به عصب چشم به حداقل برسد.
کاهش ناگهانی دید را جدی بگیرید
کاهش دید ناگهانی و شدید، مشخصه اصلی سکته چشمی است، دکتر فرزبد ادامه میدهد: یک بیمار دیابتی یا فشارخونی چشمش به هر حال خونریزی میکند و ما برای رفع آن لیزر و اقدامهای دیگری امکان دارد انجام دهیم ،ولی در اثر این مشکل ناگهان دیدش را از دست نمیدهد مثلا به این صورت که شب، بینایی داشته باشد و صبح روز بعد دیگر نبیند یا ناگهان در حال راه رفتن در خیابان دیگر چیزی نبیند، نیست. درواقع کاهش دید در دیابتیها تدریجی است، ولی اگر همین بیمار ناگهان دچار کاهش دید شود، حتما با در نظر گرفتن اینکه سکته چشمی زمان طلایی درمان دارد، بخصوص اگر از نوع انسداد شریانی باشد، باید حتما آن را جدی بگیرد و بلافاصله به پزشک مراجعه کند. اگر سکته چشمی بیماران از نوع انسداد شریانی باشد، دیگر برایشان کاری نمیتوان انجام داد به همین دلیل است که تاکید میکنم؛ خانم یا آقایانی که مشکل دیابت، فشارخون، قلبی ـ عروقی، انعقادی و... دارند، جوانانی که داروهایی را خودسرانه مصرف میکنند یا به بیماریای مبتلا هستند که باعث شده جریان خون دچار اختلال شود، چنانچه یکباره دچار کاهش دید شوند باید آن را جدی بگیرند و هر چه سریعتر اورژانسی به چشمپزشک و اورژانس بیمارستان چشمپزشکی مراجعه کنند تا زمان طلایی درمان برای برگرداندن بینایی از دست نرود.
در بیمارستان برای بیماران سکته چشمی چه میکنند؟
دکتر فرزبد در پاسخ به این پرسش میگوید: اولین قدم در معاینه چشمپزشکی، بررسی میزان دید بیمار است. معمولا بعد از این اقدام، در چشم بیمار قطرهای ریخته میشود تا مردمکش باز شود و بتوانیم با دستگاههای مخصوص پشت چشم و شبکیه را بررسی کنیم. البته در مواردی به عکسبرداری از شبکیه و عصب نیاز است و آزمایشهایی هم انجام میشود. نتایج این بررسیها هم به تشخیص مشکل بیمار کمک میکند تا براساس آن، درمان لازم برای بیمار انجام شود.
او در ادامه به نکته مهمی اشاره میکند: خیلی از بیمارانی که به ما مراجعه میکنند و سکته چشمی برایشان تشخیص داده میشود، نمیدانند دیابت، فشارخون یا مشکل انعقادی دارند و اصلا اولین علامت بالینیشان کاهش بینایی است. این متخصص چشم میافزاید: چشم ارگانی است که بسیاری از بیماریها علامتی در آن دارند. خیلی وقتها بیماران با شکایت از کاهش دید به ما مراجعه میکنند و بعد از معاینه، متوجه میشویم شبکیهشان خونریزی کرده است. وقتی از بیمار پرسوجو میکنیم، میبینیم سالهاست اصلا چکاپی برای بررسی سلامتش انجام نداده و در حالی که به دیابت مبتلاست، از آن خبر ندارد. به گفته این استاد دانشگاه، چشم تنها ارگانی است که میتوان رگهای آن را بیواسطه دید و این امکان باعث پی بردن به خیلی از بیماریها میشود. به گفته دکتر فرزبد، یافتن علت بروز سکته چشمی بسیار اهمیت دارد، زیرا اگر درمان نشود، این اتفاق دوباره میافتد و ممکن است چشم دیگر، قلب، مغز و دیگر ارگانهای حیاتی آسیب ببینند.
زهراسادات صفویسهی / جامجم