منطقه ممنوعه ای که شکل گرفته، بیش از ۲۶۰۰ کیلومتر مربع وسعت دارد و اثرات ناشی از آن برای هزاران سال باقی خواهد ماند.
تا به امروز، میزان خسارات این فاجعه به طور کامل برآورد نشده است. بر اساس تخمین ها، بین ۴ هزار تا ۲۰۰ هزار نفر بر اساس تشعشعات رادیو اکتیو به سرطان مبتلا شده اند. این حادثه همراه با فاجعه سال ۲۰۱۱ فوکوشیمای ژاپن، تنها دو نمونه از هفت رویداد این چنینی در طول تاریخ هستند.
حادثه چرنوبیل، یکی از تلخ ترین نمادهای تسلط بشر به محیط زیست و تخریب آن به شمار می رود. این رویداد به ما نشان داد که اشراف ما به جهان اطراف، می تواند به راحتی از دست برود. به همین دلیل، انسان از اتفاقات گذشته اندکی درس گرفته و ساختمان هایی را ساخته است که بتوانند در برابر حوادث مشابه مقاوم باشند و از ما در برابر خطر محافظت کنند.
ما در این مقاله قصد داریم این اماکن را مورد بررسی قرار دهیم و آن ها را به شما معرفی کنیم. تا پایان همراه ما باشید.
ساختمان جدید و امن چرنوبیل
با توجه به سطح تشعشعات درون و اطراف سازه، ساختمان احداث شده نمی توانست موثر عمل کند. به همین دلیل، در دهه ۹۰ میلادی سازه حفاظتی جدیدی احداث گردید و تمام سامانه را تحت پوشش خود قرار داد.
ساختمان جدید، دارای یک طاق منحنی با ارتفاع ۹۲٫۵، عرض ۲۷۰ و طول ۱۵۰ متر بود و با استفاده از فولاد و پلی کربنات احداث گشت. برای آن که کارگران و مهندسان در معرض اشعه ها قرار نگیرند، سازه ۱۸۰ متر دورتر از رآکتور ساخته شد و سپس به محل مورد نظر انتقال یافت.
رونق جمعیت در سال های بعدی، باعث شد که مشکل حادتر شود. ریختن بی رویه فاضلاب کشتارگاه های اطراف در انشعاب جنوبی رودخانه که با نام «Bubbly Creek» شناخته می شد، باعث گشت که حباب های متان بر روی آن پدیدار گردد و جسد حیوانات را فاسد کند.
راه حلی که برای آن ارائه شد، در سه مرحله انجام گرفت: در قدم اول، تمام ساختمان های شیکاگو سه متر بالا آمدند تا فضا برای ساخت شبکه فاضلاب فراهم شود. ساخت طولانی ترین تونل در آن زمان برای استخراج آب از دریاچه میشیگان و انتقال آن به ۳۳۰۰ متر دورتر از ساحل، قدمی بعدی به شمار می رفت. در گام آخر نیز هنگامی که نقشه های قبلی با شکست مواجه گشت، جریان آب رودخانه به طور کامل معکوس شد.
این پروژه توسط کانال حمل و نقل بهداشتی شیکاگو به سر انجام رسید؛ سازه پیچیده ای که به طور هوشمندانه ای پنهان شده بود. بین سال های ۱۸۹۲ تا ۱۹۰۰ میلادی، ساخت این کانال رودخانه شیکاگو را به رودخانه «دسپلینز» متصل کرد. بنابراین به جای آن که جریان رودخانه شیکاگو به دریاچه میشیگان بریزد، آب از دریاچه بیرون کشیده شده و توسط کانال به شبکه رودخانه می سی سی پی ریخته می شد.
کشور نروژ صاحب این مجموعه به شمار می رود، اما نمونه ها متعلق به کشورهای مربوطه هستند و تنها آن ها می توانند اجازه دسترسی را صادر کنند.
جزیره «اسپیتس برگن» به دلایل خاصی به عنوان ساختگاه این ساختمان انتخاب شده است. دلیل اول این است که ریشه ها در مناطق سرد پایداری طولانی تری دارند. فاصله ۱۳۰۰ کیلومتری منطقه تا قطب، باعث می شود که تجهیزات کمتری برای ایجاد سرما نیاز باشد. به علاوه، لرزه خیزی این جزیره نیز بسیار کم است و احتمال روی دادن زلزله تقریبا صفر برآورد می شود.
ارتفاع ۱۳۰ متری از دریا نیز باعث می شود که مجموعه در مواجهه با بالا آمدن سطح دریا مشکلی نداشته باشد. این مجموعه ۱۲۰ متر در کوه های ماسه سنگی مدفون شده و دمای منفی ۱۸ درجه در آن حاکم است. بنابراین حتی اگر برق قطع شود، هفته ها طول می کشد که دما به منفی ۳ درجه سانتیگراد برسد.
سال گذشته، نخستین برداشت از این مجموعه صورت گرفت. این کار به علت ایجاد مشکل برای مخزن شهر حلب سوریه در طول جنگ داخلی انجام شد.
مرکز عملیات اورژانسی هوای کوهستان به عنوان پناهگاه زیرزمینی ارتش ایالت متحده آمریکا و مقامات دولتی این کشور بنا نهاده شده بود. این ساختمان به عنوان یک پایگاه روزمره به دفتر مرکزی انجمن مدیریت بحران فدرال (FEMA) تبدیل شد.
از همه مهم تر، این ساختمان ایستگاه رادیویی نیز دارد که در مواقع بحران می توان از آن به عنوان مرکز اصلی کنترل فرا مرزی هم بهره گرفت.
اکنون که دوران جنگ سرد پایان یافته، این پناهگاه مجهز همچنان مورد استفاده دولت آمریکا قرار دارد. به طوری که پس از حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ میلادی، برخی از اعضای کنگره به وسیله هلیکوپتر به این پناهگاه منتقل شدند.
این مجموعه در اصل به عنوان «مرکز عملیات جنگ» (NORAD) برای نیروی دفاع هوایی آمریکای شمالی ساخته شده و موقعیت امنیتی مشترک بین آمریکا و کانادا محسوب می شده تا از آنجا تهدیدات احتمالی منطقه هوائی آمریکا را تحت نظارت داشته باشند.
با اینکه NORAD به پایگاه نیروی هوائی پترسون در همان حوالی نقل مکان کرده، اما این ساختمان همچنان توسط نیروی هوائی ایالت متحده آمریکا به عنوان مرکز آموزش مورد استفاده قرار می گیرد.
همچنین، امکانات محافظتی این بنای عظیم همچنان در جای خود باقی مانده اند که شامل فنرهایی که ساختار داخلی خود را از ضربه های لرزاننده محافظت می کنند، درهایی که در برابر انفجار بمب های هسته ای تا ۳۰ مگاتن در فاصله ۲ کیلومتری مقاومت دارند، ماشین آلات قدرتی، سیستم های گرمایشی و سرمایشی و مخزن های تامین آب می شوند.
امروزه، تهدیداتی که این بنا برای حفاظت در برابر آن بازسازی شده، با احتساب کم بودن احتمالشان شامل اورژانس پزشکی، بلایای طبیعی، بی نظمی های مدنی، حملات غیر اتمی، حملات پالس های الکترومغناطیسی، حملات سایبری یا اطلاعاتی، حملات زیستی، شیمیایی و رادیولوژیکی، حملات از پیش تعیین نشده اتمی، حمله هسته ای یا حملات هسته ای بزرگ می شوند.
برای ادامه زندگی نمی توان حفاری را متوقف کرد زیرا بدون این معدن و بازار کار گسترده ای که برای مردم منطقه ایجاد کرده است، خیلی از اهالی بیکار می شوند. به همین منظور، شهرداری این منطقه با همکاری دو کمپانی بزرگ به نام های «White Arkitekter» و «Ghilardi + Hellsten Arkitekter» تصمیم گرفته اند تا این روستا را به همراه ۲۳ هزار شهروندی که دارد حدود ۳ کیلومتر به سمت شرق منتقل کنند.
طرح آنها که اکنون دو سال است اجرای آن آغاز شده به این صورت است که ۲۰ ساختمان بسیار مهم منطقه با نهایت احتیاط و دقت به سایت جدید منقل شوند. بقیه خانه های شهر را هم می توان در زمین های جدیدی که برای احداث روستا در نظر گرفته شده، دوباره از نو ساخت.
پیش بینی شده که این جابه جائی حدود ۲۰ سال به طول خواهد انجامید. این پروژه عظیم همچنین شامل یک برنامه ریزی یکصد ساله برای کاهش اتکای روستا به معدن آهن است که نشانه آینده نگری بشر محسوب می شود.
دانش > فناوری - همشهری آنلاین:
پژوهشگران ایتالیایی درحال طراحی و ساخت نسل جدیدی از روباتهای امدادگر هستند که با الهام از ساختار بدنی چهارپایان طراحی شدهاست
و میتواند در عملیات امداد و نجات به یاری زیر آوار ماندگان بشتابد.
براساس گزارش فوربس، این روبات که چهارپای هیدرولیک نام گرفته است، از توانایی راه رفتن روی سطوح ناهموار،عبور از موانع و بلند شدن از روی زمین در صورت به زمین افتادن برخوردار است، از این رو میتواند در عملیات نجات افرادی که در زیر آوار ناشی از زلزله به دام افتادهاند نقشی کلیدی بازی کند.
کلودیو سمینی مدیر ارشد این پروژه در موسسه فناوری ایتالیا میگوید امیدواریم این روبات بتواند در طول پنج سال آینده به تیمهای امدادگران بپیوندد. این ماشین از حسگرهای مختلفی از جمله حسگر لیزری، دوربین، و نیز حسگر سنجش آلودگی و گازبرخوردار خواهد بود تا بتواند اطلاعات حیاتی را برای بهبود عملیات به تیم نجات برساند.
حین انجام عملیات خطرناک، این روبات میتواند برای حمل مواد و یا دستیابی به مناطق غیرقابل دسترسی توسط انسان مورد استفاده قرار گیرد. محققان ایتالیایی میگویند ظاهر این روبات با الهام از چهارپایان طراحی شدهاست. لوکا چارللیو مدیر فجایع طبیعی در سازمان محافظت شهری فلورانس می گوید این نوع از روبات به شدت تطبیقپذیر است به ویژه در مواردی که ساختمانی تخریب شده و آوار بر زمین ریخته است، زیرا به جای دو پا از چهار پا برای حفظ تعادل خود استفاده میکند و به این شکل از ثبات بیشتری برخوردار است و راحتتر حرکت میکند.
با این همه این روبات چهارپا پیش از اینکه بتواند راهی عملیاتهای امداد شود، باید در بخشهای مختلفی بهبود یافته و ارتقا پیدا کند. به گفته محققان توانایی حرکت این روبات به اندازه خودکار بودن آن از اهمیت برخوردار است، به ویژه اگر قرار باشد از آن در شرایط اضطراری استفاده شود.
قرار است این ماشین توسط بخشهای مختلف سازمان محافظت شهری و سازمان آتشنشانی مورد آزمایش قرار گیرد تا نتایج این آزمایشها در بهبود روبات به کار گرفته شود. این روبات امداگر تنها روبات چهارپایی نیست که در جهان ساخته شدهاست،آمریکاییها و ژاپنیها نیز روباتهایی مشابه با هدف استفاده نظامی ساختهاند.دستی که قدرت بیشتری دارد را مشت کرده و زیر جناق سینه و بالای ناف قرار دهید. سپس دست دیگر خود را مشت کرده و روی آن یکی دست بگذارید و با قدرت فراوان آنها را به درون فشار دهید.
هنگام سفر به مناطق جدید حتما آنتی هیستامین قوی در کیف خود داشته باشید
افراد می توانند با شناسایی چند محل به عنوان راه خروج، این چرخه را بشکنند. تمرین برای داشتن آمادگی ذهنی، می تواند هوشیاری شما را افزایش دهد.
در تحقیقی در کلینیک مایو در روچستر، مینه سوتا، از بیمارانی که دچار افسردگی بودند، آزمون شخصیت گرفتند و مقدار خوش بینی و بدبینی آنها را سنجیدند.
محققان این کلینیک، به مدت 30 سال بیماران را تحت نظر داشتند و در نهایت دریافتند، افراد خوش بین بیش از افراد بدبین زندگی کردند.
محققان به این نتیجه رسیدند که خوش بینی، سیستم ایمنی بدن را قدرت بخشیده و به افراد کمک می کند تا سبک زندگی سالم تری در پیش بگیرند.
افراد خوش بین و مثبت اندیش، نسبت به خود و زندگی شان احساس بهتری دارند و همیشه سعی می کنند از خودشان مراقبت کنند.
اما افراد بدبین، دایما بر ترس های شان صحه گذاشته و موجب بالا رفتن فشار خون، اضطراب و افسردگی در خود می شوند.
شما می توانید افکار منفی و افسرده کننده در ذهن تان داشته باشید و یا مثبت اندیش و الهام بخش باشید.
در حقیقت طرز تلقی شما نسبت به زندگی، نوع زندگی و رفتار و عملکردتان را تعیین می کند.
در بسیاری از تحقیقات مشخص شده است، افراد هرچه مثبت تر فکر کنند، به موفقیت بیشتری دست پیدا می کنند و هرچه موفق تر باشند، شادتر و در نتیجه طولانی تر زندگی می کنند.
اما افراد منفی گرا، خود را به بدبختی و زندگی سرشار از ناامیدی انداخته و در نهایت عمری بی کیفیت و کوتاه خواهند داشت.
اگر شما از این دسته افراد هستید و دید منفی تان به زندگی غالب است پس بهتر است هرچه سریع تر نوع زندگی تان را تغییر دهید و با به کاربردن 5 روش زیر نگاه تان به زندگی را به سمت مثبت اندیشی پیش برده و با افزایش قدرت روحی تان از زندگی بیشتر لذت ببرید.
این 5 کار ساده را در پنج روز پی در پی انجام دهید. در واقع آنها را تبدیل به وظایف روزانه تان نمایید تا در قبال شان احساس مسئولیت کنید.
انجام دادن این کارها برای برخی بسیار ساده و پیش پا افتاده است اما برای افرادی که گرفتاراضطراب های شدید هستند کمی مشکل به نظر می رسد.
اما نباید ناامید باشید زیرا با تمرین، هر کار سختی را می توان به کاری شیرین و آسان تبدیل کرد.
روز اول
صبح وقتی از خواب بیدار می شوید، قبل از اینکه از رختخواب بیرون بیایید با خود بیندیشید چقدر خوش شانس هستید که یک روز دیگر از خواب بیدارشدید و می توانید به زندگی ادامه دهید و از تجربه های تازه بهره مند شوید.
سپس با خود فکر کنید امروز باید چه کار مفید و سازنده ای انجام دهید تا ارزش این لحظات از بین نروند.
روز دوم
به یک غریبه مهربانی کنید و با او رفتار محبت آمیزی داشته باشید.
روز سوم
به چیزی که ممکن است بی توجه از آن بگذرید توجه کرده و زیبایی موجود در آن را بیابید.
روز چهارم
ویژگی خوب کسی را که می شناسید پیدا کرده و مهم تر از همه به او یادآور شوید.
روزپنجم
شب، قبل از خواب، به چیزی فکر کنید که امروز انجام دادید و با آن توانسته اید شرایط خود و اطرافیان تان را هرچند اندک بهتر از قبل نمایید.
پس از اینکه در پنج روز متوالی این کارها را انجام دادید، سعی کنید هر پنج مورد را به بخشی از رفتارهای روزمره تان تبدیل کنید.
مطمئن باشید با این روش می توانید افکار مثبت تان را افزایش داده و تجربه های بهتری از زندگی داشته باشید و کمتر دچار اضطراب شوید.
سوت یکی از اجزای اصلی کیت بقای کوهنوردی است و در شرایط اضطراری خیلی به درد میخورد. در این ساختنی طرز ساخت یک سوت چوبی را یاد میگیرید که فقط با یک تکه چوب درست میشود. با این روش میتوانید در طبیعت و فقط با داشتن یک چاقو برای خودتان سوت بسازید. این آموزش ساخت را بخوانید و یکبار ساخت سوت چوبی را تمرین کنید. به این ترتیب هر وقت و هرجا که لازم بشود، میتوانید برای خودتان سوت درست کنید.
قبل از اینکه سراغ آموزش ساخت سوت چوبی برویم، بهتر است برخی از کدهای رایج با سوت را مرور کنیم. سه سوت به معنای درخواست کمک است؛ دو سوت به معنای بیا اینجاست و یک سوت به معنای کجایی است. برای ارسال این پیامها، هر سوت باید سه ثانیه طول بکشد. کد مهم دیگر، کد مورس SOS است که به این صورت ارسال میشود: سه سوت کوتاه (هر کدام سه ثانیه)، سه سوت بلند (هر کدام شش ثانیه) و سه سوت کوتاه دیگر. از این پیامها میتوانید برای درخواست کمک یا پیدا کردن گروه تان استفاده کنید.
برای ساخت سوت چوبی به یک چاقوی جیبی و یک شاخه گرد به طول ۷٫۵ تا ۱۲٫۵ سانتیمتر و ضخامت داخلی شش میلیمتری نیاز دارید. اگر سوت را از شاخههای درخت بامبو بسازید، خیلی بهتر است. شاخههای تمیز شده درخت بید هم انتخاب خوبی است.
اگر از چوب بامبو استفاده میکنید، رنگ زردش را انتخاب کنید چون هسته آن قطعاً توخالی خواهد بود. داخل شاخههای سبز معمولاً سفت و محکم است.
اصول ابتدایی طراحی و ساخت سوت به ترتیب زیر است:
ما هم برای ساخت سوت کیت بقا از همین روش استفاده میکنیم. البته تنظیم کردن چوبی که داخل دهنی قرار میگیرد کمیسخت است چون قرار نیست از چسب استفاده کنیم. البته اگر خوش شانس باشید اطراف تان درختهای شیره دار پیدا خواهید کرد و میتوانید از آن برای ساخت این قسمت سوت استفاده کنید.
در تصویر دوم میتوانید انحنای لازم برای رسیدن به دهنی استاندارد برای سوت را ببینید. وقتی دهنی سوت را به صورت منحنی برش بزنید، تن صدای متفاوتی ایجاد میشود اما قدرت سوت تفاوتی نمیکند.
شاخههای اضافی اطراف یکی از گرههای چوب بامبو را تمیز کنید. سپس نزدیک گره یک برش صاف بزنید تا سر بسته لوله سوت شکل بگیرد. درست قبل از گره بعدی چوب بامبو یک برش ۴۵ درجه بزنید. این سر چوب، طرف باز لوله سوت و همچنین دهنی آن است.
با فاصله ۱٫۲ سانتیمتری از دهنه سوت یک برش صاف بزنید. این برش را تا جایی ادامه بدهید که بتوانید چاقو را از هسته توخالی چوب ببینید.با فاصله ۶ میلیمتری از این برش، یک برش مورب بزنید و آن را تا جایی ادامه بدهید که انتهایش به هسته چوب برسد.
حالا باید یک شاخه پیدا کنید که درست به اندازه قطر داخلی چوب باشد. این شاخه باید کاملاً داخل چوب فرو برود.
یک تکه کوچک از چوبی که در مرحله قبل پیدا کردید را ببرید. قسمتی از پوسته این تکه چوب را مطابق تصویر ببرید (این طرف چوب، طرف بالایش خواهد بود).این تکه چوب را داخل دهنی سوت قرار بدهید و آن را طوری تنظیم کنید که نسبت به سوراخ تیغه سوت کاملاً صاف باشد. سپس قسمت اضافی و بیرون زده چوب را ببرید.
حالا باید شکاف کوچک روی دهنی سوت را ببینید. این شکاف محل ورود هوا به داخل لوله است. قسمتی از این هوا از لوله خارج میشود و قسمتی از آن وارد حفره میشود و به سمت سوراخ تیغه برمیگردد. حرکت هوا در این مسیر باعث ایجاد صدای سوت میشود.
سوت را تست کنید و اگر صدای مناسب تولید نکرد، روی جای تکه چوب داخل دهنی کار کنید تا به صدای دلخواه تان برسید.
با تغییر شکل چوب داخل دهنی سوت چوبی میتوانید صدای سوت را بم یا زیر کنید. تجربیات تان از ساخت سوت چوبی را با کاربران ساختنی به اشتراک بگذارید. اگر نمیخواهید آموزشهای ساخت مشابه را از دست بدهید، در کانال تلگرام ساختنی عضو بشوید.
منبع
خلاصه مطلب
عنوان مطلب
سوت چوبی مخصوص کیت بقا و شرایط اضطراری بسازید
توضیح کوتاه
با این سوت هیچوقت در طبیعت و در شرایط اضطراری تنها نخواهید ماند.
نویسنده
عاطفه اسدزاده
جام جم سرا:
«روبین وبر جکسون» نوزاد یکی از اهالی بیورلی یورکشایر در انگلیس به خاطر وجود این دو حفره در قلبش، دچار تنگی نفس شده بود اما اکنون دو حفره قلب او پس از دو جراحی مهم و بزرگ، با استفاده از بافت به دست آمده از قلب گاو ترمیم شده و این کودک می تواند به طور طبیعی تنفس کند.
به نقل از مهر، والدین این کودک گفته اند وقتی نوزادشان به دنیا آمد کاملا طبیعی و سالم به نظر می رسید و هیچ مشکلی دیده نمی شد اما در یکی از عکس هایی که از او گرفتند چشم هایش ورم کرده و لب هایش اندکی کبود به نظر می رسید. تنفس این کودک وقتی که به سن دو هفته و دو روزگی رسید، غیر طبیعی شد و بررسی های بعدی پزشکان حاکی از وجود دو حفره در قلب و آئورت نازک شده او بود که نشان دهنده خطر و بروز مشکل برای گردش خون کودک بود و می توانست تنفس دشوار و تیرگی رنگ لب او را توضیح دهد. پزشکان راه درمان او را انجام جراحی قلب باز دانستند.
در طول دومین جراحی پزشکان از بافت قلب گاو استفاده کردند تا جان این کودک را نجات دهند. این فرایند که "وصله قلب گاوی" نام دارد زندگی روبین را نجات داده و امکان برگزاری جشن تولد یک سالگی او را به خانواده اش داد.
جام جم سرا:
سید مهدی رجایی گفت: صبح نهم خرداد به ستاد فرماندهی اعلام شد زن جوان ۲۵ سالهای در سایت پروازی خواجه مراد در حال آموزش پرواز با پاراگلایدر بوده که به علت وزش باد شدید از مسیر خود برای فرود در ارتفاع ۱۸۰متری منحرف و با شبکه برق ۲۰هزار ولت برخورد کرده است.
رجایی با بیان اینکه حادثه دیده در ارتفاع ۲۰متری از سطح زمین بر روی کابلهای برق معلق مانده بود، به ایرنا گفته است: همزمان با اعلام این حادثه از طریق شبکه بیسیم به شرکت برق اطلاع داده شد تا جریان برق ۲۰هزار ولتی منطقه قطع شود و نیروهای امدادی پس از رسیدن به محل حادثه با استفاده از نردبان ۳۲ متری فرد مذکور را نجات دادند.
این زن جوان به علت شوک و استرس عصبی ناشی از حادثه سپس برای درمان توسط اورژانس ۱۱۵ به بیمارستان منتقل شد.
جام جم سرا: پدر مردی 37ساله هجدهم آذرسال 87 با مراجعه به پلیس آگاهی از مفقود شدن فرزندش به نام جواد خبر داد و گفت: «چند روز است که پسرم مفقود شده اما با این تصور که خودمان میتوانیم او را پیدا کنیم شکایت نکردیم اما الان که ناامید شدهایم موضوع را به پلیس اطلاع دادیم.»
به نقل از فرارو، با طرح شکایت توسط پدر جواد تحقیقات شروع شد و ماموران پی بردند موتوسیکلت او در اتوبان صدر پیدا شده است. در ادامه تحقیقات شماره موبایل جواد مورد ردیابی قرار گرفت و 43 روز پس از مفقود شدن وی مشخص شد او آخرین بار با یک مدرسه تماس گرفته است. به این ترتیب تحقیقات از مدرسه آغاز و مشخص شد مدیر مدرسه نیمه شب روز حادثه با سرایدار مدرسه تماس داشته است. در ادامه تحقیقات، تماس مدیر با سرایدار مدرسه در ساعتی غیرمعمول شک ماموران را دوچندان کرد. به این ترتیب حسن - سرایدار مدرسه - مورد بازجویی قرار گرفت و گفت مدیر مدرسه که فرشید نام دارد در روز مورد نظر زودتر از موعد مقرر به مدرسه رفته بود.
فرشید در بازجوییهای اولیه هر گونه ارتباط با مفقود شدن جواد را انکار کرد و گفت: «جواد حدود دوسالی بود که امور مالی مدرسه ما را انجام میداد. من هم به او مبلغی پول داده بودم؛ البته پول برای برادر بیمارم است که با دریافت سود آن از جواد، هزینه زندگی و درمانش را تامین میکرد. با مفقود شدن جواد برادرم هم در تامین هزینههایش ناتوان شده است.»
ماموران در ادامه سرنخهایی به دست آوردند و مدیر و سرایدار مدرسه را با این احتمال که جنایتی رخ داده است بازداشت کردند و تحقیق از آنها را بهطور تخصصی در دستور کار قرار دادند.
حسن و فرشید هرگونه ارتباط و اطلاع از سرنوشت جواد را منکر شدند اما سرانجام سرایدار مدرسه لب به اعتراف گشود و گفت: «من از ماجرای قتل خبر نداشتم و فقط زمانی که فرشید از من کمک خواست تا جسد را جابهجا کند به او کمک کردم.»
مدیر مدرسه بعد از اعتراف سرایدار، از راز قتل پرده برداشت و گفت: «برادرم واقعا به سودی که جواد به او میداد نیازمند بود و علاوه بر این من هم مبلغی از وی طلبکار بودم اما هرچه به او میگفتم پول را پرداخت نمیکرد به همین دلیل سه هفته قبل از اینکه او را بکشم سلاحی تهیه کردم و در روز قتل هم خودش باعث این اتفاق شد. او وقتی به مدرسه آمد به من فحاشی کرد و گفت اصلا پولت را نمیدهم و سعی در ایجاد درگیری داشت. من هم عصبانی شدم، سلاح را روی شقیقهاش گذاشتم و شلیک کردم.»
فرشید خودش را تنها عامل این قتل معرفی کرد و گفت: جسد را در صندوق عقب خودرو سرایدار گذاشتند، به بیابانهای اطراف قزوین بردند و دفن کردند. سرایدار مدرسه نیز اعتراف کرد: «لباسهای مقتول را به محل دیگری بردم و پس از ریختن اسید آتش زدم و موتور جواد را نیز در بزرگراه صدر رها کردم.»
پرونده بعد از اعتراف متهمان با صدور کیفرخواست به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد. اولیایدم مقتول در دادگاه اعلام کردند خواستار قصاص متهم هستند به این ترتیب حکم مرگ فرشید صادر شد. این رای در شعبه 15 دیوانعالی کشور مورد بررسی مجدد قرار گرفت و تایید شد. پس از آن همه چیز برای اجرای حکم مدیر مدرسه مهیا بود تا اینکه اولیایدم مقتول اعلام کردند حاضر به گذشت هستند به این ترتیب مذاکرات ادامه پیدا کرد و متهم بعد از پرداخت پول توانست رضایت قطعی آنها را جلب کند.
بنابر این گزارش آخرین برگه رضایت صبح دیروز به پرونده اضافه شد.
جام جم سرا: ساعت شش صبح روز 29 تیرماه امسال ماجرای آتشسوزی گستردهای در پاساژ کادوس 4 آبادان به ایستگاه آتشنشانی مخابره شد و مأموران آتشنشانی با حضور در محل برای خاموش کردن این آتش وارد عمل شدند اما خودروهای آبپاش به خاطر نقص فنیشان قادر به اقدامی نبودند.
این امر سبب شد حلقه آتش بهسرعت گستردهتر شود. مأموران با هر شرایطی که بود برای خاموش کردن آتش وارد عمل شدند و پس از دقایقی پیبردند خانوادهای بالای پشتبام این ساختمان شش طبقه گرفتار شدهاند.
در این مرحله آتشنشانان قصد داشتند با خودروی حامل نردبان برای نجات جان اعضای این خانواده وارد عمل شوند که در همان گام نخست متوجه خراب بودن نردبان شدند.جالب اینکه دادستان و فرماندار شهر آبادان از نزدیک شاهد این اتفاقات بودند و خیلی زود دستور داده شد آتشنشانان ایستگاه پالایشگاه آبادان و خرمشهر و نردبان برقی فرودگاه برای کمکرسانی در محل حاضر شوند.
همزمان با این ناهماهنگیها عرصه سوزان برای خانواده گرفتار شده تنگتر شد.مأموران که فرصت زیادی برای نجات جان اعضای این خانواده نداشتند با دستان خالی به ابتکار عجیبی دست زدند. شرایط به سختی میگذشت و پدر جوان که تنها به دنبال راهی برای نجات دو دختر بچهاش بود سیم آنتن را قطع کرد و به پایین ساختمان فرستاد، آتشنشانان نیز طناب را به همین سیم بستند و پدر آن را بالا کشید تا طناب نجات به دستش برسد.
پدر وحشتزده باید به ریسک بزرگی دست میزد، وی ابتدا طناب را به دور کمر یکی از دختربچهها بست و در حالی که گریه میکرد و وحشتزده بود دخترک را به آرامی به پایین ساختمان که آتشنشانان منتظرش بودند فرستاد. دخترک در میان زمین و هوا بهصورت معلق، آویزان بود تا آتشنشانان به کمکش بروند و این یکی از ترسناکترین صحنهها را به تصویر کشید تا اینکه در آغوش آتشنشانان آرام گرفت.
نوبت به دختر کوچکتر رسیده بود، همه وحشتزده دست به دعا برداشته بودند، پدر در میان گریههای مادر دومین دخترش را به طناب کنفی بست و آرام به پایین انتقال داد، امکان وقوع هر نوع اتفاقی وجود داشت تا اینکه این دختربچه نیز به سلامت به پایین ساختمان آتشین رسید. حالا جان زن و شوهر در خطر بود. با گذشت زمان دیگر نیروهای کمکی در محل حاضر شدند و خانواده گرفتار در بالای ساختمان با کمک بالابر فرودگاه آبادان نجات پیدا کردند.
همزمان مغازهها یکی پس از دیگری در آتش میسوختند تا اینکه آتشنشانان موفق شدند در ساعت 12 ظهر یکشنبه این آتش را مهار کنند.
ادامه آتشسوزی
به گزارش جام جم سرا، در حالی که تصور میرفت آتش فروکش کرده باشد، چندین خودرو به سمت ایستگاه حرکت کرده و دیگر آتشنشانان در حال جمعآوری وسایل و ایمنکردن محل بودند که ناگهان صدای انفجاری از پاساژ سوخته شده به گوش رسید و باز شعلههای آتش زبانه کشید.
ساختمان که با فایبرگلاس طراحی و ساخته شده بود خیلی زود آتش را در دل خود جا داد و آتشنشانان بار دیگر دست به کار شدند.
عقربهها ساعت شش عصر را نشان میداد که مأموران موفق شدند به این آتش سوزی خاتمه دهند اما با گذشت یک ساعت دیگر، دوباره آتشسوزی دیگری در پاساژ کادوس 4 سرگرفت.این آتشسوزی بارها و بارها از سوی آتشنشانان خاموش شد اما با گذشت یک ساعت دوباره در محل دیگری از پاساژ شعلههای آتش فعال میشدند و این روند تا ظهر دوشنبه 30 تیرماه ادامه داشت.
باور نکردنی بود پاساژ در مدت 48 ساعت بارها و بارها آتش گرفت و مهمترین دغدغه، نقص در تجهیزات آتشنشانان بود و صحنههای عجیب نیز در این آتشسوزی رقم خورد.(ایران)
.
جام جم سرا: در ارتباط با مقوله طلاق، دو رویکرد در مقابل ما قرار میگیرد: طلاق و فرزندان، طلاق و زن و مرد. باز هم با اصلیترین عناصر سازنده جامعه یعنی افراد جامعه روبهرو میشویم.
از یک منظر، طلاق با فروپاشیدن چارچوب خانواده، اثرات اضطرابآور و مخربی بر کودکان دارد. ترسیم آیندهای نامعلوم، مبهم بودن وضع سرپناه و سرپرستی، بهوجود آمدن احساس دوگانه عشق و تنفر نسبت به هریک از والدین و احساس ناامنی میتواند به شکلگیری شخصیتهای بیمارگونهای در کودکان منجر شود. کودکانی که در آینده نزدیک بهعنوان بزرگسالان جامعه شناخته میشوند و برای تشکیل خانواده اقدام میکنند و به بزرگسالانی بظاهر سالم تبدیل میشوند که در خوشبینانهترین حالت، اگر برای سرپوش کمبودهایشان به مواد مخدر، الکل پناه نبرده باشند به واسطه کودکی دردناکشان، شادی و سرزندگی خود را از دست میدهند.
امروزه طلاق بهعنوان یک پدیده اجتماعی، شیوع زیادی پیدا کرده و هیچطبقهای از جامعه را نمیتوان پیدا کرد که از گزند آن در امان باشد. این پدیده میتواند این سوالات را در ذهن ایجاد کند که آیا میتوان در ازای یک تصویر دردناک از طلاق، تصویر دلنشینتری هم ترسیم کرد؟ یا اینکه طلاق بهنوعی گشودن گره و رها شدن است؟
برای تبیین این مفهوم باید انواع طلاق را در نظر بگیریم، از جمله طلاق عاطفی؛ طلاقی که در هیچکجا به ثبت نمیرسد و نمود عینی ندارد، اما مهمترین نوع طلاق است. در چنین طلاق نوعی تشنج روانی بر خانواده حاکم میشود. این نوع از طلاق در خانوادههایی حاکم است که بهدلیل مسائل سنتی، نگرش منفی جامعه، ترس از تنهایی، ناتوانی در تامین نیازهای اقتصادی یا محرومیت از حق سرپرستی فرزندان به اجبار زیر یک سقف زندگی میکنند و تاوان تسویه حسابهای شخصی آنها را کودکان میپردازند، در حالی که همین کودکان میتوانند با یکی از والدین خود که شایستگی سرپرستی آنها را دارد احساس امنیت و آرامش بیشتری داشته باشند و از رشد روانی اجتماعی مطلوبتری نسبت به قبل برخوردار باشند. کودکانی که بعد از طلاق با یکی از والدین زندگی میکنند، قادرند خود را با محیط تطبیق دهند. کودک درک میکند که این شرایط برای او بهتر است. همچنین هریک از زوجین با رهاشدن از بار استرس مزمن تنشهای روانی بعد از گذراندن دوران سوگ جدایی با توجه به ویژگیهای ساختار شخصیتیاش میتواند عنصر سازندهتری نسبت به قبل برای جامعه باشد. با این همه باید خاطرنشان کرد که طلاق اولین راهحل نیست، اما میتواند در ازای پرداخت هزینهاش راه نجات و رهایی باشد. (دکتر شهرزاد خسرویفر- دستیار روانپزشکی/ضمیمه چاردیواری/جام جم)