نان ماست، نوعی نان آلمانی هست.
آب ولرم | ۱ پیمانه سرخالی |
خمیرمایه | ۱۰ گرم یا ۱ قاشق غذاخوری |
شکر | ۱ قاشق چایخوری |
ماست | ۲۰۰ گرم |
کره | ۵۰ گرم |
عسل | یک قاشق سوپخوری |
نمک | یک قاشق چایخوری |
آرد | ۶۰۰ گرم |
طرز تهیه نان ماست نوعی نان آلمانی :
ابتدا خمیرمایه را به همراه آب ولرم و شکر در ظرفی ریخته تا خمیرمایه عمل بیاید.
بعد در ظرفی ماست، کره آب شده در حدی که نرم باشد و عسل را مخلوط کرده و بعد خمیر مایه عمل آمده را به آن اضافه می کنیم.
نمک را هم اضافه کرده و بعد آرد را بتدریج اضافه می کنیم تا خمیر لطیفی بدست بیاید.
برای من همه ی آردی که در مواد اولیه گفته بودم مصرف شد.
بعد خمیر را حدود ۱۰ دقیقه با کف دست ورز می دهیم. و بعد روی آن را بپوشانید.
در جای گرمی می گذاریم تا حجم آن دوبرابر شود. تقریبا یک ساعته خمیر حجیم می شود.
بعد از آن خمیر را به هر مدلی که دوست داشتید دربیاورید و در فر از قبل گرم شده به مدت ۳۰ دقیقه با دمای ۱۸۰درجه قرار بدهید.
یک ظرف آب برای جلوگیری از خشک شدن نان ها می توانید در فر بگذارید.
میزان شکر این خمیر کم است و در واقع نان شیرینی نیست.
بنا به سلیقه خودتان می توانید شکر را بیشتر کنید.
من چون نان ها را بصورت مغزدار درست کردم، دیگه شکر را اضافه نکردم.
در کل به خاطر وجود کره و ماست ، نان بسیار لطیف و خوشمزه ای هست.
منبع: بیتوته
دانش > محیط زیست جهان - همشهری آنلاین:
اخترشناسان موفق به کشف خانوادهای کاملا جدید در مرکز راه شیری شدهاند، ستارههایی که دارای مقادیر زیادی نیتروژن هستند.
براساس گزارش ساینس الرت، به دلیل بالابودن سطح نیتروژن در این ستارهها اخترشناسان آنها را N-rich یا مملو از نیتروژن مینامند. این ستارههای جدید نه تنها درک بهتری از آنچه در قلب کهکشان راه شیری نهفتهاست ایجاد میکنند، بلکه کشف آنها میتواند درباره چگونگی شکلگیری خوشههای کروی، گروههای عجیب و کروی شکل ستارهها که در مرکز کهکشان راه شیری در حرکتند و 13.2 میلیارد سال پیش تشکیل شدهاند را نیز توضیح دهد.
این ستارهها در پروژهای مشترک به نام APOGEE و توسط دانشمندان دانشگاه جان مورس لیورپول در بریتانیا در حین جمعآوری ردپای صدهاهزار ستاره در طیف فروسرخ کشف شدهاند. معمولا ستارههای نزدیک به مرکز کهکشان راه شیری زیر لایهای از غبار پنهان شدهاند، اما اخترشناسان با استفاده از نشانههای فروسرخ ستارگان موفق به کشف ستارههای غنی از نیتروژن شدند.
از آنجایی که این ستارهها نسبت به ستارگان اطرافشان حجم بیشتری نیتروژن در خود دارند، محققان احتمال میدهند دراثر فروپاشی خوشههای ستارهای کروی ایجاد شده باشند، گروههای غولپیکری از ستارگان که در سالهای اولیه شکلگیری کهکشان راه شیری ایجاد شدهاند و کمی بعد از هم متلاشی شدهاند.
این به آن معنی است که درک بهتر این گروه جدید از ستارهها میتواند به تدریج به درک بهتر چگونگی تشکیل کهکشان راه شیری و دیگر کهکشانها منجر شود. این ستارهها درعین حال جزو قدیمیترین دسته ستارگانی هستند که در کنار قلب کهکشان راه شیری شکل گرفتهاند.
محققان چینی با الهام از نوعی حشره اقدام به ارائه فناوری برای تولید پیل خورشیدی کردند. آنها برای این کار از نانوساختارها روی بال یک نوع حشره استفاده کردند که قادر است نورهای تابیده شده از جهتهای مختلف را به دام اندازد.
دانشمندان معمولاً برای دستکاری نور از طبیعت الهام میگیرند؛ برای مثال، سال گذشته یک گروه تحقیقاتی در عربستان سعودی موفق به ساخت پوشش کاملاً سیاهی شدند که در ساخت آن از بال نوعی سوسک تقلید شده بود.
بال Cicadas به دلیل خواص ضدانعکاس خود بسیار مورد توجه است. دلیل این خواص، وجود نانوبرجستگیهایی با ارتفاع ۲۰۰ نانومتر در سطح این ساختار است. از سوی دیگر این نانوبرجستگیها دارای خواص ضدباکتری بوده که دلیل این خاصیت هم آسیب دیدن باکتری درصورت برخورد با آن است. این ویژگیها موجب شده سطح بال این حشره همیشه تمیز باشد.
معمولاً اگر یک سطح کاملاً صاف باشد، فوتونها ۵۰ درصد شانس انعکاس دارند. وجود این نانوبرجستگیها موجب انعکاس نیافتن نور و تغییر ضریب شکست سطح میشود.
ضریب شکست، عامل تعیین کننده در بازتابش نور است. ضریب شکست سطح بال این حشره بهصورت تدریجی در سطح بال تغییر میکند که این موضوع موجب بروز خواص ضدانعکاس میشود.
برای سهولت فرآیند تولید، محققان از بال این حشره بهعنوان الگو برای ساخت این برجستگیها استفاده کردند. نتایج نشان داد که محصول به دست آمده تنها ۱.۴ تا ۱.۷ درصد نور را منعکس میکند در حالی که در دیاکسیدتیتانیوم معمولی این انعکاس ۵۰ تا ۸۰ درصد است.
نتایج این پروژه در قالب مقالهای در نشریه Applied Physics Letter به چاپ رسیده است.
نداشتن احساس ارزشمندی
از نشانههای عمده وابستگی، نداشتن احساس ارزشمندی اسـت. در وابستگی، ارزش، لیاقت و شایستگی فرد وابسته را دیگران تعیین و تایید میکنند. یعنی فرد در صورت از دست دادن آن عامل یا آن رابطه، و عدم تایید، تحسین و تصدیق از سوی مقابل، احساس ناتوانی، حقارت و عدم ارزشمندی میکند. این فرد چون توانمندیهای خود را نشناخته و آنها را باور ندارد گمان میکند بدون حضور دیگران نمیتواند به خواستههای خود برسد.
ترس و ناامنی
از دیگر نشانهها ترس و ناامنی اسـت. در یک عشق حقیقی تنش و ترس وجود ندارد اما یک فرد وابسته همیشه در ترس و وحشت به سر میبرد.
حسادت، کنترل افراطی و محدود کردن آزادی نیز از دیگر نشانههای وابستگی هستند.
وابستگی آفتی بزرگ اسـت که یک رابطه را به ناکامی میکشاند، زیرا انسان وابسته همواره فرد مقابل را وادار میکند به خاطر او، افکار و عقاید و نوع زندگی خودش را عوض کرده و بهطور کلی طبق نظر او زندگی کند. مسلما چنین فردی هرگز نمیتواند عشق خود را همانطور که هست بپذیرد و او را دوست داشته باشد. اما، در دلبستگی، از جایی که عظمت و شکوه وجودی هر انسان در آزادگی اوست، طرفین به افکار و عقاید هم احترام گذاشته و در یک فضای آزاد به یکدیگر اجازه رشد میدهند. از نشانههای یک عاشق واقعی این اسـت که معشوق خود را آزاد میگذارد و بدون انتظار، کنترل و حسادت به او عشق میورزد.
در یک عشق واقعی افراد در کمال آرامش در کنار یکدیگر قرار دارند، ولی در عین حال در عظمت تنهایی به سر میبرند. در واقع با هم یکی و یگانه میشوند ولی این اتحاد و یکی بودن، فردیت و هویت مستقل آنها را نابود نمیکند.
فرد وابسته به دیگران تکیه کرده و از توانایی فکر و اندیشه خود استفاده نمیکند. او بدون فکر در تمامی امور زندگی از دیگران تقلید کرده و از آنها فرمانبرداری میکند.
چه عواملی در فرد ایجاد وابستگی میکند و چه راهکاری برای رهایی از وابستگی از دیدگاه روانشناختی وجود دارد؟ برای پاسخ به این پرسش گفتوگوی ما را با دکتر علی باباییزاد، مشاور روانشناسی، مدرس و رواندرمانگر TA (تحلیل رفتار متقابل) بخوانید.
• وابستگی چیست و چگونه به وجود میآید؟
وابستگی نوعی نیاز عاطفی و روانی به فرد دیگری اسـت که بدون وجود او فرد وابسته، در زندگیاش دچار مشکل میشود. در واقع فرد وابسته از آن جهت به دیگران وابسته میشود که گمان میکند بدون حضور دیگری نمیتواند تعادل روانی داشته باشد.
• این وابستگی چه مشکلی برای فرد ایجاد میکند؟
بزرگترین مشکلی که وابستگی برای انسان ایجاد میکند و تمام زندگی او را تحتالشعاع قرار میدهد این اسـت که مانع هویت و فردیتیابی او میشود.
• از دیگر نشانههای وابستگی بگویید.
یکی از علایم وابستگی ناتوانی در تصمیمگیری اسـت. فرد وابسته در تصمیمگیریهای روزمرهاش با مشکل مواجه اسـت. در حقیقت او برای تصمیمگیری نیاز به کسی دارد تا به او اطمینان دهد کارش درست اسـت. از علایم دیگر وابستگی عدم مسوولیتپذیری اسـت، در واقع فردی که وابسته اسـت نمیتواند فردی مسوولیتپذیر باشد و در بیشتر مواقع چون میترسد نمیتواند مخالفتش را با دیگران بیان کند، بنابراین تبدیل به فردی بلهگو خواهد شد.
• چه عاملی باعث میشود فرد تا این اندازه خوار شده و به دیگران وابسته شود؟
اضطراب عامل اصلی این وابستگی اسـت. در واقع در زیر نقاب شخصیت وابسته، اضطراب بالایی وجود دارد. به همین علت فرد وابسته میخواهد برای پنهان کردن و یا کنترل این اضطراب به فرد دیگری متکی باشد تا در دامنه این اتکا، در تصمیمگیری و دیگر نیازهای عاطفی و اجتماعی، اضطراب خود را کنترل کند. فرد وابسته نمیتواند به تنهایی پروژههای شخصیاش را شروع کند چون اضطراب باعث میشود اعتمادبهنفس خود را از دست بدهد. بنابراین او مدام خودش را مورد قضاوت قرار داده یا از آن ترس دارد که دیگران درباره او چه قضاوتی میکنند. این ترس باعث میشود برای شروع هر کاری به دیگری متکی باشد. از سوی دیگر ممکن اسـت فرد وابسته خودش را حمایتگر نشان دهد. چنین شخصی مایل اسـت مدام به صورت داوطلبانه از فرد یا افرادی حمایت کند و اینجا وابستگی بالادستی وجود دارد. البته به نظر میرسد این فرد در دامنه بالاتر رابطه قرار گرفته اسـت اما در واقع این ترسها و استرسهای فرد اسـت که او را وابسته به افرادی که به او نیاز دارند، نگه میدارد. چنین فردی در سطح ناخودآگاه خود عمیقا مایل نیست آنها به استقلال و فردیتیابی دست پیدا کنند و به همین دلیل ممکن اسـت آنها را ضعیف و نابالغ نگه دارد تا با حمایت از آنها بخواهد وابستگی خودش را حفظ کند.
• آیا تربیت دوران کودکی باعث وابستگی فرد در بزرگسالی میشود؟
وابستگی شخصیت عارضهای اسـت که هم میتواند ریشه در بیولوژی یا حالت زیستشناختی فرد داشته باشد و هم ریشه در چگونگی رشد و تربیت او. وقتی یک کودک در طی مراحل رشدی خود توسط پدر و مادری بیشحمایتگر، سلطهگر و یا در بستری پدرسالار بزرگ میشود، نمیتواند فردیت خودش را با آزمون و خطا برای رسیدن به استقلال به دست آورد، بنابراین هم در حالت بیشحمایتگری و هم در حالت سلطهجویی این دیگران هستند که برای او به واسطه حمایت یا سلطهجویی تصمیم میگیرند.
• آیا مشکلات والدین تاثیری بر پرورش فرزندان دارد؟
بله. برای مثال والدین بیشحمایتگر با محبتهای افراطی و بیش از حد و انجام دادن تمامی وظایف، مسوولیتها و کارهای فرزند خود، جلوی اضطرابشان را میگیرند.
• کودک وابستهای که در این خانوادهها پرورش یافته بعدا با چه مشکلاتی روبهرو میشود؟
برای یک مادر و پدر مضطرب، دنیا جای ترسناکی اسـت بنابراین چیزی که او از دنیا به فرزند خودش معرفی میکند، ترس، اضطراب، آسیب و نابودی اسـت و از آنجا که فرزند در آینده برای رسیدن به امنیت باید جایگزین مادرگون و یا پدرگون خود را در روابط پیدا کند، بعدها این وابستگی همچنان ادامه خواهد داشت. چون گاهی اوقات دلیل وابستگی، اضطرابهای درونی پدر و مادر در زمان کودکی فرزند اسـت، بنابراین آن کودک بعدها در بزرگسالی این وابستگی را روی انواع موادمخدر، انواع اعتیادهای پنهان مانند اینترنت، پیامک، تلفن، اشیا، خرید، خوردن و... جابهجا میکند.
مثلا ممکن اسـت برای رسیدن به امنیت، تخلیه اضطراب و کاهش ترسها از موادمخدر استفاده کند. همچنین ممکن اسـت در آینده به روابط گوناگون وابسته شود. حتی فرد میتواند به داراییهای خود وابسته شود. یعنی در بحث "داشتن یا بودن" او به جای اینکه بودن را در زندگی تجربه کند مدام میخواهد به اشیا، املاک و آنچه که دارد اضافه کند و به شدت به آنها وابسته میشود. همه اینها میتواند روندی برای کنترل اضطراب درونی حاصله از عدم بلوغ، اعتمادبهنفس و اتکابهنفس باشد که او را به اشیا یا افراد بیرونی وابسته میکند.
• آیا کمبود محبت در دوران کودکی ممکن اسـت در بزرگسالی وابستگی ایجاد کند؟
کمبود محبت باعث میشود فرد در درون، احساس ناکامل بودن داشته باشد. چنین فردی غنی بودن روانی و عزت نفس را دریافت نمیکند، در او حفره تهی بودن یا "empty self" شکل میگیرد و مدام به دنبال این اسـت که حفره تهی درونش را که حاصل از عدم دریافت توجه و نوازش کافی اسـت با کسی، در جایی پر کند که این کمبود باعث میشود فرد در عشق وابسته شود.
چون شخص وابسته از اضطراب زیادی رنج میبرد، بنابراین هر دلیلی نظیر کمبود محبت، پدر مادر وابسته، پدر و مادر بیشحمایتگر، والدین کنترلگر و سلطهگر، فرهنگ پدرسالار و... باعث میشود او نتواند در طی مراحل رشدی روانی، عزت نفس را در درون خودش شکل داده و به اتکای خودش برسد و همین باعث وابستگی میشود.
• به نظر شما چه تفاوتهایی بین "وابستگی" و "عشق و دلبستگی" وجود دارد؟
خیلی اوقات عشق در شعر و ادبیات یا فرهنگ عام یا حتی در هنر، تاثیری مریضگون از حالتهای وابستگی، کنترل و... دارد. در واقع فرد وابسته در این بستر عشق خیالی روی این وابستگیهای مرضی، توجیهی زیبا با رنگ قرمز عشق میکشد. اما در یک عشق سالم افرد با هم همبستهاند، یعنی فردیت و بودن همدیگر را در این دنیا تهدید نمیکنند. در این همبستگی، آنها میتوانند حرکتهایی موازی انجام دهند. ولی در وابستگی افراد بدون حضور هم، مانعی در زندگی خود پیدا میکنند که عامل آن اضطراب بالا اسـت. تفاوت عشق با وابستگی این اسـت که در عشق سالم، ما فردیت و هویت طرف مقابل را تهدید نمیکنیم، فردیت خودمان هم تهدید نمیشود و دو فرد در کنار هم پیش میروند.
در عشق سالم دو فرد در کنار هم زندگی را تجربه میکنند اما در رابطه وابسته دو فرد در درون هم زندگی را تجربه میکنند و در این نوع با هم بودن هرگز حرکتی رو به جلو رخ نمیدهد و ارتباط آنها صرفا در حد بقا و فرار از اضطراب باقی میماند. در عشق سالم افراد در پی تحقق خود بوده و مانع هم نمیشوند. در عشق سالم افراد به انتخابهای هم احترام میگذارند و همیشه به این باور اعتقاد دارند که عشق باعث رشد فرد میشود. در این ارتباط خوداتکایی تا حد زیادی وجود دارد و از وابستگیهایی که در بسیاری از روابط ناسالم، به عشق تعبیر میشود دیده نمیشود. از دیدگاه تحلیل رفتار متقابل، رابطه سالم، رابطهای اسـت که دو نفر در عین "استقلال" و "آگاهی" با هم رابطه داشته و بتوانند به "صمیمیت" دست یابند. در یک رابطه صمیمی، کاملا ساختار شخصیتی هر دو طرف حفظ میشود و با هم تبادلات سالم و بدون بازی روانی دارند و با کسب "آگاهی" به "استقلال" و "آزادی" میرسند و به عقاید، افکار و احساسات هر دو طرف احترام گذاشته میشود.
ولی در یک رابطه مرضی افراد تنها زمانی به هم احترام میگذارند که وابستگی حفظ شود که در واقع احترام نیست، نگه داشتن وابستگی اسـت و اگر هر انتخابی باعث بالا رفتن اضطراب شود ممکن اسـت با انواع بازیها یا حالتهای قربانی یا ستمگر شدن بخواهند فرد را در جایگاه وابسته نگه دارند. در هر صورت وابستگی باعث عدم رشد دوطرف اسـت، زیرا فرد تواناییهایی خود را مورد توجه قرار نمیدهد و بنا بر نظریه کارل راجرز، روانشناس بزرگ وقتی فرد تواناییهای وجودیاش را نادیده بگیرد، به سمت اضطراب و افسردگی پیش میرود.
• برای رهایی و درمان وابستگی چه راهکاری را پیشنهاد میکنید؟
در شخصیت وابسته، اضطراب بالایی وجود دارد، بنابراین برای درمان این اضطراب بهتر اسـت به یک مشاور یا رواندرمانگر مراجعه کنیم.
علاوه بر رفع اضطراب، افزایش سطح خودآگاهی و خودشناسی نیز جزء تفکیکناپذیر تکنیک رهایی از وابستگی اسـت. خودشناسی به معنای شناخت، کشف و باور توانمندی و استعدادهای منحصربهفرد خود و شکوفایی آنها و همچنین شناخت قدرت انسان و نیروی فکر و ایمان و شناخت کرامتها و ظرفیتهای خود برای رسیدن به رشد و کمال انسانی اسـت. بنابراین با این مهارت و همچنین شناخت افکار، احساسات، رفتارها و انتظارات خود میتوان از وابستگی رها شد.
در کشور هند به دلیل تنوع غذایی میزان مواد ابتلا به سرطان بسیار کمتر ازسایر کشورها است و این به دلیل استفاده از نوع خاصی از ادویه است که ازسالیان دور در طب باستانی این کشور وجود دارد.
در کشور هند به دلیل تنوع غذایی میزان مواد ابتلا به سرطان بسیار کمتر ازسایر کشورها است و این به دلیل استفاده از نوع خاصی از ادویه است که ازسالیان دور در طب باستانی این کشور وجود دارد.
به گفته Medicaldaily، کارشناسان با بررسی بر روی فلفل بلند هندی یا long pepper دریافتند این ادویه حاوی انواع مواد مغذی برای سلامت بدن از جمله نوعی آنزیم است که می تواند رشد تومورهای سرطانی بزرگ را متوقف کند و به این ترتیب مانع پیشرفت سرطان و مرگ بیمار شود.
براساس این تحقیقات که در مجله Journal of Biological به چاپ رسیده است ماده شیمیایی به نام پیپرلونگومین می تواند تکثیر درسلول های سرطانی را مهار و ریشه کن کند.
از جمله سرطان هایی که دانشمندان دریافتند با استفاده ازفلفل بلند هندی می توان با آنها مقابله کرد، سرطان های پروستات، ریه، روده، سینه و مغزاست. کارشناسان امیدوار هستند که بتوانند نسل جدیدی از داروها با استفاده از ترکیب موجود این فلفل مخصوص را تولید و در درمان سرطان های سرکش به کار برند.
نکته قابل تامل در این تحقیق تفاوت عملکرد این نوع فلفل با نوع های دیگر فلفل از جمله پاپریکا و چیلی در مقابله با سرطان و مهار آن است. فلفل های معمولی، چیلی وپاپریکا به دلیل طعم تند خود می توانند باعث نابودی سلول های سرطانی شوند، زیرا عطرو طعم تند کپسایسین ماده شیمیایی موثر در فلفل می تواند باعث مرگ تومورهای سرطانی شود، اما فلفل بلند هندی طعمی شیرین و مطبوع دارد و حاوی کپسایسین نیست و در عوض از طریق وجود آنزیم های خود می تواند مانع رشد تومورها شود.
کارشناسان امیدوار هستند با ادامه تحقیقات بتوانند به نتایج بیشتری در خصوص خواص درمانی این ادویه شفابخش دست یابند.
توسط محققان هنگ کنگی؛
نوعی از سلول های بنیادی سرطانی شناسایی شد
تاریخ انتشار : جمعه ۲ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۲۱:۵۲
محققین هنگ کنگی مدعی شده اند که سلول های بنیادی مسئول پراکنش سرطان کلورکتال به سایر اندام ها را شناسایی کرده اند و بر این باورند که به زودی درمانی انقلابی برای این سرطان خواهند یافت.
پراکنش سرطان کلورکتال به سایر اندام ها معمولا کشنده اســت. این سرطان در بین زنان و مردان بسیار شایع اســت و سالانه بیش از ۵۰۰۰۰ نفر را در ایالات متحده می کشد.
این مطالعه جالب و جدید می تواند به پزشکان کمک کند تا بیمارانی را که مستعد پراکنش و متاستاز سرطان هستند شناسایی کنند و درمان هایی را برای این سلول های بنیادی سرطانی که آن ها را CD۲۶+ می نامند کشف کنند.
سلول های بنیادی سرطانی CD۲۶+ در مقایسه با سلول های سرطانی بالغ بیشتر به درمان های موجود مقاوم هستند. شناسایی و ارزیابی ویژگی های این زیر جمعیت سلول های بنیادی سرطانی در سرطان کلورکتال محققان را قادر خواهد ساخت به ارزیابی اهداف مولکولی مختلف برای داروها بپردازند و این سلول ها را به طور اختصاصی هدف قرار دهند.
به نقل از تلگراف، از هر ۱۰ بیمار در حدود هشت نفر آنها روند پیشرفت سرطان سلول پایهای (BCC)خود را به مدت ۵ سال با کمک کرم "ایمی کیمود" (imiquimod)) متوقف کردند.
آنها همچنین نشان دادند که بیماران میتوانند در وهله اول از این کرم برای درمان بیماری خود استفاده کنند و اگر از نتایج آن رضایت نداشتند به جراحی روی آورند.
BCC رایجترین نوع سرطان پوست بوده و در حدود ۸۰ هزار نفر سالانه با این بیماری تشخیص داده شده و نرخ آن هر سال ۱۰ درصد افزایش مییابد.
محققان میگویند: استفاده از روش درمانی کرم میتواند وقت جراحان را برای انجام جراحیهای پیچیدهتر و بزرگتر آزاد بگذارد.
این کرم موضعی با تقویت پاسخ ایمنی بدن کاری میکند تا بدن بتواند با سرطان مبارزه کند.
این پژوهش ۵ ساله نشان میدهد که اگر درمان با "ایمیکیمود" در سال اول موفقیت آمیز باشد، بروز مجدد این بیماری تقریبا امری بعید است.
محققان امیدوارند که این یافتهها سبب آغاز پژوهشهایی در زمینه استفاده از کرمها برای بیماریهای مشابه شده و در عین حال نتایج بهتری را به همراه داشته باشد.
این تحقیق که توسط مرکز تحقیقات سرطان بریتانیا پشتیبانی شده، در Journal of Investigative Dermatology به چاپ رسیده است.
خبرگزاری آریا- فوق تخصص بیماریهای عفونی گفت: نوعی سرماخوردگی با علائم گوارشی شامل اسهال و استفراغ در کشور در هفتههای اخیر شایع شده است که با آمدن زائران اربعین هم بیارتباط نیست.
به گزارش خبرگزاری آریا، دکتر مسعود مردانی افزود: بیش از200 ویروس سرماخوردگی وجود دارد که بسته به شدت ویروس و ایمنی بدن بیمار؛ طیف متفاوتی از علائم بروز خواهد کرد.
وی گفت: البته در شرایط کنونی کشور؛ ابتلا به نوعی آنفولانزا (H3N2) نیز شیوع یافته است که آن هم با آمدن بیش از 2 میلیون زائر از کشور عراق ارتباط مستقیم دارد اما خوشبختانه هنوز مواردی از ابتلاء به ویروس آنفولانزای (h1n1) که با علائم تب و دردهای عضلانی شدید همراه و خطر جانی به همراه دارد، گزارش نشده است.
این فوق تخصص بیماری های عفونی افزود: سرد شدن هوا بر تشدید این بیماری نیز مؤثر است زیرا سرمای شدید باعث تجمع افراد در خانه و محل های گرم شده که زمینه را برای انتقال ویروس از فردی به فردی دیگر دوچندان می کند.
دکتر مردانی با بیان اینکه علائمی شامل تب، لرز، اسهال، استفراغ و بی اشتهایی از علائم ویروس H3N2 است گفت: بروز این علائم در کودکان با شدت بیشتری همراه است زیرا کودکان سابقه ابتلا به ویروس کمتری دارند و بدن آنها در برابر این ویروس واکنش های شدیدی انجام می دهد.
وی افزود: مصرف آنتی بیوتیک در این بیماری هیچ ضرورتی ندارد و حتی علائم گوارشی همچون اسهال را تشدید
می کند بنابراین از تجویز نابجای آنتی بیوتیک در این گونه موارد پرهیز شود.
دکتر مردانی با اشاره به اینکه عفونت های ویروسی دستگاه تنفس فوقانی در پاییز و زمستان شدت می یابد گفت: علائم این گونه بیماری های ویروسی 5 روز به طول می انجامد و به مرور از شدت آن کاسته می شود اما علائمی همچون تهوع ممکن است تا یک هفته پس از بهبود بیماری هم ادامه یابد که این موضوع طبیعی است و به مرور بر طرف می شود.
دانش > محیط زیست جهان - همشهری آنلاین:
اخترشناسان موفق به کشف خانوادهای کاملا جدید در مرکز راه شیری شدهاند، ستارههایی که دارای مقادیر زیادی نیتروژن هستند.
براساس گزارش ساینس الرت، به دلیل بالابودن سطح نیتروژن در این ستارهها اخترشناسان آنها را N-rich یا مملو از نیتروژن مینامند. این ستارههای جدید نه تنها درک بهتری از آنچه در قلب کهکشان راه شیری نهفتهاست ایجاد میکنند، بلکه کشف آنها میتواند درباره چگونگی شکلگیری خوشههای کروی، گروههای عجیب و کروی شکل ستارهها که در مرکز کهکشان راه شیری در حرکتند و 13.2 میلیارد سال پیش تشکیل شدهاند را نیز توضیح دهد.
این ستارهها در پروژهای مشترک به نام APOGEE و توسط دانشمندان دانشگاه جان مورس لیورپول در بریتانیا در حین جمعآوری ردپای صدهاهزار ستاره در طیف فروسرخ کشف شدهاند. معمولا ستارههای نزدیک به مرکز کهکشان راه شیری زیر لایهای از غبار پنهان شدهاند، اما اخترشناسان با استفاده از نشانههای فروسرخ ستارگان موفق به کشف ستارههای غنی از نیتروژن شدند.
از آنجایی که این ستارهها نسبت به ستارگان اطرافشان حجم بیشتری نیتروژن در خود دارند، محققان احتمال میدهند دراثر فروپاشی خوشههای ستارهای کروی ایجاد شده باشند، گروههای غولپیکری از ستارگان که در سالهای اولیه شکلگیری کهکشان راه شیری ایجاد شدهاند و کمی بعد از هم متلاشی شدهاند.
این به آن معنی است که درک بهتر این گروه جدید از ستارهها میتواند به تدریج به درک بهتر چگونگی تشکیل کهکشان راه شیری و دیگر کهکشانها منجر شود. این ستارهها درعین حال جزو قدیمیترین دسته ستارگانی هستند که در کنار قلب کهکشان راه شیری شکل گرفتهاند.