جام جم سرا: فرمانده انتظامی دزفول در تشریح این خبر گفت: شهروندی در خردادماه از طریق سامانه پلیسی110 خبری مبنی بر کشف جسد جوانی 23ساله را به ماموران انتظامی گزارش داد.
سرهنگ «چنداز» تصریح کرد: با حضور ماموران انتظامی در محل مشاهده شد، جوانی 23ساله در حالیکه از چندین ناحیه از بدن دچار خونریزی شدید شده جان خود را از دست داده است. وی ادامه داد: در حین بررسیهای کارآگاهان جوانی به نام «ناصر» با مراجعه به ماموران عامل قتل را معرفی کرد و گفت زمان حادثه وی همراه دوست خود (مقتول) مشغول قدمزدن در خیابان بود که دو نفر جوان با آنها مشاجره لفظی کردند و با چاقو حملهور شدند.
به نقل از شرق، فرمانده انتظامی دزفول گفت: همدست قاتل فراری با اظهارات دوست مقتول و چهرهنگاریهای تخصصی ماموران آگاهی شناسایی و دستگیر شد. با شناسایی قاتل اقدامات گستردهای از سوی ماموران انتظامی آغاز شد و ماموران پس از 20روز تلاش سرانجام مخفیگاه قاتل متواری را شناسایی و او را دستگیر کردند. قاتل 24ساله در اظهارات خود با اعتراف صریح به قتل گفت نگاه چپ و درگیری لفظی این قتل را رقم زد.
جام جم سرا: محققان در پژوهشی درباره عاشق شدن با یک نگاه، پس از تجزیه و تحلیل نمونههای شرکتکننده، متوجه شدند مردان و زنان ۳۵ تا ۴۴ ساله بیشتر از مردان و زنان ۱۸ تا ۲۴ ساله به این شیوه معتقدند.
به گفته محققان آمریکایی، افراد ۳۵ ساله و بیشتر، به دلیل برخورداری از زمان برای تجربه و ارزیابی بیشتر این مفهوم، اعتقاد بیشتری به عشق در نگاه اول داشته و معنی عشق نزد آنها از وضوح بیشتری نسبت به افراد با سنین کمتر برخوردار است.
به گزارش جام جم سرا، در این تحقیق، بیش از سه پنجم آمریکاییهای اسپانیایی تبار بر این باور بودند که عشق با یک نگاه امکانپذیر است، در حالی که کمتر از دو پنجم آمریکاییهای آفریقایی تبار به چنین امری اعتقاد داشتند.
یکی از جالبترین نتایج آماری این تحقیق آن است که مردان بیشتر از زنان (۶۱ درصد مردان در مقایسه با ۵۳ درصد زنان) به عشق در یک نگاه ایمان دارند.
این پژوهش همچنین نشان داد کمترین افرادی که به این مفهوم باور داشتند، افراد مجرد و با دستمزد بالا بودند. مجردها ۲۰ درصد کمتر احتمال میدادند که این گونه روابط به موفقیت ختم شده و بیشتر آن را با طلاق همراه میدانستند.
پژوهشگران مذکور به بررسی ۴۱۰۸۰ نفر طی یک دوره سه هفتهای پرداخته و پاسخها را بر اساس سن، جنسیت، درآمد،نژاد، تمایلات جنسی و دیگر عوامل برای ارائه دقیق متعادل کرده بودند.(ایسنا)
جام جم سرا: استفانی کاچیوپو، رهبر ارشد این مطالعه، گفت: گرچه درباره علم عشق در نگاه اول یا چگونگی عاشقشدن افراد اطلاعات اندکی وجود دارد، الگوهای واکنشی چشم نخستین سرنخها را درباره این موضوع ارائه میدهند که توجهکردن خودکار، مانند زلزدن به چشمها، شاید بین احساس عشق از احساس شهوت تفاوت قائل شود.
رخدادن خودکار عشق یا شهوت میتواند در کمتر از نیم ثانیه باشد و الگوهای زلزدن متفاوتی را ایجاد کند.
در این مطالعه، تیم علمی در تلاش برای ارزیابی دو حالت عاطفی و شناختی عشق و شهوت که اغلب تشخیص آنها دشوار است، دو آزمایش را برای آزمودن الگوهای بصری انجام داد. دانشجویان مذکر و مونث دانشگاه ژنو به مجموعهای از تصاویر سیاه و سفید از اشخاصی که هرگز ملاقات نکرده بودند، نگاه کردند. در بخش نخست این تحقیق، شرکتکنندگان تصاویر زوجهای بزرگسال جوان را تماشا کردند که با یکدیگر در تعامل بودند یا به هم نگاه میکردند. در بخش دوم، سوژهها تصاویری از افراد جذاب جنس مخالف را دیدند که مستقیم به دوربین نگاه میکردند.
به گزارش جام جم سرا، هیچ یک از این تصاویر دارای پوشش مستهجن نبودند؛ در هر دوی آزمایشها، شرکتکنندگان در مقابل رایانه قرار گرفتند و از آنها خواسته شد به تصاویر مختلف نگاه کنند و سریعا بگویند با دیدن تصاویر حس عاشقانه یا هوس در آنها ایجاد میشود یا نه.
در این تحقیق هیچ تفاوتی در زمانی که برای شناسایی عشق یا میل جنسی لازم است، مشاهده نشد و این بدین معناست که مغز به سرعت هر دوی عواطف را پردازش میکند. با این حال، تحلیل دادههای رهگیریکننده چشم از هر دو مطالعه تفاوتهای مهمی را در الگوهای حرکت چشم، بسته به حس شهوت یا عشق، نشان دادند.
زمانی که یک تصویر به سوژهها حس عاشقانه میداد، نگاه آنها روی صورت فرد مقابل متمرکز شد، با این حال، در تصاویری که هوس را بر میانگیختند، چشمان آنها روی مابقی بدن متمرکز شدند. این اثر برای شرکتکنندگان مذکر و مونث صادق بود.
قاعده رهگیری چشم میتواند شیوهای را برای ارائه مسیر تشخیصی در درمانگاهها یا آزمونهای بالینی معمول در روانکاوی و زوجدرمانی ارائه دهد. جزئیات این پژوهش در مجله Psychological Science منتشر شده است. (ایسنا)
شنبه 22 شهریور 1393 ساعت 14:29
بم، مثل طنین صدایی که ناگاه سقفها را در آغوش کف خانهها انداخت و خاطرهای را در یادها حک کرد به نام زلزله بم. بم، مثل یاد دلانگیز طعمی خواستنی در ماه رمضان با مارکی روی جعبههای کوچک به نام خرمای بم. بم، حالا فصل برداشت خرما از درختان را پشت سر میگذارد. بفرمایید به چشمهایتان مزه کردن با نگاه را بیاموزید!
جام جم سرا: محمد تقی حسن زاده با اشاره به نتایج آخرین تحقیقات انجام شده در مرکز مطالعات و پژوهشهای راهبردی وزارت ورزش و جوانان در خصوص ازدواج جوانان گفت: بخشی از این تحقیق که در مورد ارزشها و نگرشهای جوانان در مورد ازدواج جوانان است نشان میدهد که 55/6 درصد از جوانان پایبندی به سنتهای ازدواج از جمله خواستگاری رسمی، مهریه، جهیزیه را در پایداری زندگی زناشویی مؤثر میدانند.
وی ادامه داد: در خصوص انتخاب همسر از طریق اینترنت نیز 6.3 درصد با این روش همسر گزینی موافق هستند.
مراکز مناسب همسرگزینی در جامعه وجود ندارد
رئیس مرکز مطالعات و پژوهشهای راهبردی وزارت ورزش و جوانان در پاسخ به این سؤال که آیا مراکز معتبر برای همسرگزینی در جامعه وجود دارد یا خیر، افزود: 19/4 درصد معتقدند که این مراکز وجود دارد و 58 درصد از جوانان معتقد هستند مراکز معتبر و مناسب برای همسرگزینی در جامعه وجود ندارد. این موضوع یکی از مهمترین نقاط ضعف در حوزه ازدواج جوانان است و نبود محیط سالم و امن برای آشنایی صحیح دختران و پسران یکی از موانع بزرگ در مسیر ازدواج جوانان است.
58 درصد از جوانان مخالف خواستگاری دختران از پسران
وی تصریح کرد: همچنین در مورد خواستگاری دختران از پسران، 58 درصد از جوانان مخالف و 20 درصد موافق این موضوعند.
تشخیص اخلاق خوب یا بد، معیار اول انتخاب همسر
رئیس مرکز مطالعات وزارت ورزش و جوانان همچنین در مورد معیارهای انتخاب همسر و ویژگیهایی که مورد توجه جوانان است، گفت: نتایج تحقیقات انجام شده نشان میدهد 92/6 درصد از جوانان اخلاق را اولین معیار خود برای ازدواج میدانند و 52/2 درصد به اصالت خانوادگی، 84/4 درصد به اجتماعی بودن، 63/3 درصد به داشتن شغل، 62/4 درصد از جوانان به مذهبی بودن همسران خود اهمیت میدهند.
حسن زاده در خصوص تفاوت سنی دختران و پسران نیز گفت: تفاوت سنی و بزرگتر بودن پسران از دختران برای 57/7 درصد از جوانان اهمیت دارد و برای 58/8 درصد، زیبایی و تناسب اندام در انتخاب همسر اهمیت دارد.
وی ادامه داد: معیارهایی که جوانان برای ازدواج دارند نشان میدهد اولویت آنها برای انتخاب همسر، اخلاق، اصالت خانوادگی و اجتماعی بودن است و در کنار آنها مسائل مالی از اهمیت ویژهای برخوردار است. (فارس)
جام جم سرا: ربابه غفارتبریزی، روانشناس بالینی، در رابطه با مشکلات زنان مطلقه بعد از طلاق گفت: متاسفانه بعد از طلاق برای بانوان مشکلات بسیاری به وجود میآید که از جمله آن میتوان به از بین رفتن اعتماد به نفس، افسردگی، درخواست بازگشت به زندگی قبلی خود هرچند مخدوش، مشکلات مالی و مسکن، بیاعتمادی مردم و جامعه به آنان اشاره کرد.
این روانشناس ادامه داد: از آنجا که بانوان بسیار آسیبپذیرتر از آقایانند و این آسیب پذیری بعد از طلاق به دلیلی مشکلات و ناهموارهای به وجود آمده افزایش پیدا میکند، بنابراین بانوان مطلقه بهتر است اگر قصد ازدواج مجدد دارند زندگی خود را در خانه پدری ادامه دهند و به سمت مجردی زندگی کردن و تنها بودن نروند تا کمتر مورد گزند عوامل خارجی قرار گیرند. همچنین میتوانند برای داشتن زندگی آرام و بیدردسر با کمک گرفتن از افراد دانا و دلسوز و مشاوره با این طرز فکر اشتباه و نادرست در مورد خود مبارزه کنند.
تبریزی با بیان اینکه خانواده نقش بسزایی در از بین بردن تفکرات اشتباه و نادرست و حمایت از این گروه از بانوان را بعد از طلاق دارد، خاطر نشان کرد: البته علاوه بر خانواده خود شخص نیز باید توان مبارزه خود را بعد از طلاق با افراد نادان و جامعه افزایش دهد. (باشگاه خبرنگاران)
جام جم سرا: مادرم چیزی میگوید و همسرم هم حرف دیگری میزند. هر کدام مرا محکوم میکنند که به او بیاعتنا هستم و از طرف مقابل دفاع میکنم. نمیدانم چگونه آتشبس اعلام کنم یا در نهایت باید مدافع کدام یک باشم؟
پاسخ مشاور: خیلیها میگویند رابطه مادرشوهر و عروس یک جنگ دیرینه زنانه است، اما من با کمال احترام نسبت به آقایان در کل تاریخ، باید بگویم این جنگ میتواند یک صلح پایدار باشد، اگر مردان بدانند از همان ابتدا چگونه رفتار کنند. نمیخواهم منکر برخی حسادتها و حساسیتهای خانمها باشم. من بهعنوان یک زن به برخی دلخوریهای کاملا بیمنطق خانمها در مقابل توجه همسرشان به دیگری اعتراف میکنم، اما مردان اگر بخواهند، میتوانند با روشهایی خیلی ساده این دلخوریها و ناراحتیها را مدیریت کنند.
یکی از روشهایی که شما بهعنوان یک مرد باید در زندگیتان پیاده کنید این است که حرفها و نارضایتیهای طرفین را به یکدیگر منتقل نکنید. اگر به مادرتان بگویید چرا به همسر من در فلان مهمانی که من حضور نداشتم بیمحلی کردید، نهتنها کمکی در رفع مشکل نکردهاید، بلکه به آن دامن هم زدهاید. البته زمانی که خودتان حضور دارید و هر کدام از طرفین رفتار نامناسبی میکنند، وضع متفاوت است و میتوانید با رعایت اصول انتقاد از خانمها که همان چربزبانی و تعریف و تمجید از همسر یا مادرتان در زمان انتقاد است، به او اشتباهش را گوشزد کنید، اما فقط زمانی که خودتان هم حضور داشتید. نباید هر کدام از آنها حس کنند که دیگری پشت سر او بدگویی کرده است و اصطلاحا شما را پر کرده تا با او دعوا کنید!
اگر یکبار همسرتان از دستپخت مادرتان تعریف کرده است، میتوانید از صنعت اغراق کمک بگیرید و این موضوع را چندین بار به مادرتان بگویید. اگر مادر شما یکبار از نظافت و کدبانو بودن همسرتان چیزی گفته است، شما میتوانید بارها و در مواقع لزوم این حرف مادرتان را از قول ایشان تکرار کنید.
دعوای مادر و همسر شما بر سر تصاحب قلب و توجهتان است اگر بتوانید طوری روابط را مدیریت کنید که هر کدام از جایگاه خود در این دو مکان مطمئن شوند و بدانند که محبت دیگری منافاتی با محبت او ندارد، دچار مشکل نخواهید شد. خانمها قلب مهربانی دارند فقط باید مراقب حس حسادت آنها باشید. اگر در طول روز حتما با همسرتان تماس بگیرید و حالش را بپرسید یا پیامک عاشقانه بزنید، وقتی به خانه بیایید و با مادرتان تماس بگیرید و جویای حالش شوید، مطمئن باشید همسرتان حسادت نخواهد کرد. تدبیر و سیاست مردانه میتواند از عروس و مادرشوهر یک مادر و دختر واقعی بسازد.
ندا داوودی / چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
جام جم سرا:
روی دست پدر ماندن
رقیه دختر زشت مشهدیرحمان، همان که میترسیدند روی دستشان بماند، همان که روز و شب سرکوفتش میزدند؛ برکت خانه بود. این را بابا رحمان وقتی فهمید که رقیه را شوهر داد و خانه سوت و کور ماند.
ننه رحمان هم که سنی از او گذشته بود از پس رفت و روب حیاط بزرگ و پر خس و خاشاک برنمیآمد.
بعد از رفتن رقیه دیوارها با اولین باران پاییزی پایین سریدند و کسی نبود دنبال کاهگل مال و آوردن خاک رس باشد.
بعد از رفتن رقیه حیاط خانه را علف گرفت، آنقدر خس و خاشاک زیاد شده بود که ننه رحمان فقط میتوانست یک باریکه راه که پلکان خانه را به دست به آب وصل میکرد برای رفت و آمد خالی نگه دارد.
بابا رحمان چوپانش را از دست داده بود. دیگر چه کسی میخواست گوسفندها را خرم و خوش ببرد تا علف بخورند و تنگ غروب توی آغل کند و شیرشان را بدوشد؟
دیگر کسی این دست و پا را نداشت که کمر و پاهایش را با موم و روغن بمالد و اگر دردهای ننه رحمان مجال میداد، فقط غذایش را جلویش میگذاشت و خانه را سروسامان میداد.وقتی رقیه دختر زشت بابا رحمان رفت، تازه فهمید قشنگترین هنرهای خانه مال او بوده است.
عروسی رقیه
تبعیضها و زخمزبانها دل آدم را میشکند. چه کسی دلش میخواهد همه به او بگویند روی دست پدر و مادرت میمانی و تا کی باید خرجیات را بدهیم؟
این حرفها دل رقیه را هم شکسته بود. رقیه داستان عروسیاش را چنین تعریف میکند:
بختم باز شد. همانطور که دعا کرده بودم. همانطور که از خدا خواسته بودم، یک طوری رفتم که پشت سرم را هم نگاه نکنم. با خودم میگفتم: شوهرم پیر است و فقط خدمتکارش میشوم، ولی مگر خدمتکار مادر و پدرم نبودم؟ تازه قدرم را هم نمیدانستند. دستکم این مرد قدرم را میداند. دیگر نمیگویند شوهر نکرده است و زشت بوده و ترشیده، هرچه بادا باد.
نمیدانم باد از کجا خبر من را به خانواده حاجی رسانده بود که یکی از روزهای سی سالگی بخت من هم باز شد. بخت من به بخت دوم مردی هفتاد ساله پیوند خورده بود.
وقتی ریش سفیدش را دیدم که حنا بسته، گریهام گرفت. شاید زشت بودم اما مثل هر دختر دیگری آرزوهایی داشتم، اما خواستگار را که دیدم بغضم را خوردم. ننه و آقام خوشحال بودند. پیشپیش خط و نشان کشیده بودند که نه نیاورم. من هم نیاوردم. وقتی چای تعارف میکردم لبخندی از سر رضایت نشان پیرمرد دادم که دست و دلش باز شد.
وقتی پا به خانهاش گذاشتم، یک سر زندگی را من میکشیدم و یک سر را بچههایش که هر کدام از من بزرگتر بودند. هر روز یک چیزی از خانه کم میشد. اما پیرمرد خوشرو و مهربان بود و تا بخواهی هوایم را داشت. من هم هرچه از خانهداری و مال جمعکنی در خانه آقام یاد گرفته بودم خرج خانه او کردم.
اما میترسیدم که بمیرد و توی خانوادهاش تنها بمانم آنوقت نه راه پس داشتم و نه راه پیش. حاجی مالدار نبود. هرچه بود را هم بعد از فوت زنش قسمت کرده بود که بچههایش پرو بال بگیرند. سر کوه قاف یک تکه زمین داشت و توی ده یک تکه دیگر که میشد خانه ساخت.
خانه جدیدمان را آنجا ساختیم و خانه قدیمی را به پسرش بخشید و زندگی ما هم مستقل شد. از او خواستم هرچه زودتر بچهدار شویم که تنها نمانم.
زیبایی از زبان دختر رقیه
بهترین زیبایی آن است که دیگران از بودن با ما سیر نشوند. اما این زیبایی وقتی پایدار و ابدی است که در طینت ما باشد. زیبایی هر کسی با دیگری فرق دارد و هر کس زیبایی را طوری توصیف میکند. در داستان دختر رقیه زیبایی را طور دیگری مییابید:
آقام که به رحمت خدا رفت، من هفت سالم بود. یک پیرمرد روحانی و مهربانی بود که نگو. جای ما همیشه سر زانوهایش بود و به مامان کمتر از خانم نمیگفت. من و برادرهایم مدتها جایمان سر قبرستان بود. خیلی دلتنگ او میشدیم.
بعد از آقام فقط مامان بود که زحمت میکشید و نمیگذاشت آب توی دلمان تکان بخورد. برادرها و خواهرهای ناتنی مان فقط به زبان دلسوزی میکردند. آن هم لابد از ترس مردم بود. زمینهایمان دست آنها بود. حلال و حرامش را خودشان میدانند که سهممان را میدادند یا نه اما همه چیزی که میدادند، خرج یک ماه خانه هم نمیشد.
مامان میرفت چغندر میچید، سیبزمینی خرد میکرد برای کاشت، جوجههای مردم را بزرگ میکرد و مرغ که میشدند به او سهم میدادند. برههایشان را میچراند و گوسفند که میشدند به او سهم میدادند.
توی ده غریبه کار کردن برایش سخت بود. کار اول مال همولایتیها بود بعد غریبهها. من و دو برادرم هم کاری از دستمان برنمیآمد.
اما امروز همه آن روزهای سخت تمام شده است. من سال آخر پزشکی هستم و از دوران دانشجویی کار میکنم و نمیگذارم دیگر مامان سر زمین برود.
یکی از برادرهایم مهندسی کامپیوتر میخواند و توی ده کامپیوترهای مردم را درست میکند و سی دی و برنامه میفروشد و خرجش را در میآورد.
برادر دیگرم هم هجده ساله است و دارد برای دانشگاه حاضر میشود بزودی زندگیمان خیلی بهتر میشود اما هیچ وقت نمیتوانیم زحمات یک تنه مادرم را جبران کنیم.
هر وقت به تنهایی او فکر میکنم گریهام میگیرد. مادرم، رقیه، دختر زشت خانواده که همه مسخرهاش میکردند الان از همه خواهر و برادرهایش سربلندتر است. او قشنگترین فرشتهای است که خدا آفریده است.
زیبایی همه جا هست
داستانی وجود دارد که میگویند: « به یکی از پیامبران خدا گفته شد که برو و زشتترین موجودی را که پیدا میکنی بیاور.
او همه جا را گشت. هرکس و هر چیز را که فکر میکرد زشت است و میخواست او را انتخاب کند، چیزهای قشنگی داشت که مانع انتخابش میشد، همانطور که به دنبال زشتترین موجود میگشت، سگ مرده و زخمی را در راه دید که بوی تعفنش همه جا را پر کرده بود.
خواست دم سگ را بگیرد و کشان کشان ببرد که چشمش به دندان سگ افتاد. حیوان عجب دندانهای زیبا، سفید و کارآمدی داشت!
با خود گفت: این هم نمیتواند زشتترین موجود باشد.
پس دست خالی به وعدهگاه رفت و گفت: که هرچه گشتم چیزی نیافتم که هیچ زیبایی نداشته باشد.
و پاسخ شنید که اگر چیزی به همراه میآوردی از نبوت تو را خلع میکردم. زیرا زیبایی در وجود همه چیز هست.»
چه کسی زشت است و چه کسی زیبا؟ چطور میتوانیم خود را در مسند قضاوتی بنشانیم که با دو کلمه زیبا و زشت فرصت زندگی را به یکی بدهیم و از دیگری بگیریم؟
بله! یک کلمه ساده «زشت» میتواند در حد کشتن یک طفل کارآمد باشد. او را گوشهگیر، خجالتی و ناکارآمد جلوه دهد و توقع او را از زندگی به کمترین حد ممکن تنزل دهد و آیندهای سخت و دردناک برایش رقم بزند.
در حالی که اگر به نیکی نگاه کنیم سرشت خداگونه انسان که از دمیده شدن روح او ناشی میشود، این ظرفیت را دارد که تمام زیباییهای آفرینش را ـ بدون هیچ عمل جراحی بلکه با کردار زیبا ـ جلوهگر سازد!
حتما شما هم آدمهای بسیار زیبایی را دیدهاید که رفتار و گفتار ناپسندشان همه را از اطرافشان میراند و در مقابل آدمهایی که در نظر اول زشت هستند ولی زیبایی کردارشان رفته رفته آنها را زیبا و دوستداشتنی مینمایاند. همه میدانیم مادر ترزا ملکه زیبایی نبود و دلیل محبت مردم به مهاتما گاندی زیباییش نبود. نمونههایی از این قبیل بسیار است. بد نیست یک بار دیگر به قضاوتهایمان فکر کنیم و از روی چهره قضاوت نکنیم.
ماندانا ملاعلی / چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
دنیای مردها استدلالی و زنها احساسی است. راز صمیمیت میان این دو درک تفاوتهایشان است. بنابراین اگر مردها و زنها بتوانند یکدیگر را بدرستی درک کنند میتوانند کنار هم زندگی آرام و بیدغدغه و پر از عشق و احترامی داشته باشند.
عشق برای زن مفاهیم بسیاری در بردارد. او میخواهد به مردی که دوست دارد اعتماد کند و مطمئن شود او میتواند برایش محیطی امن و آیندهای خوب فراهم کند و به نقاط ضعفش توجهی ندارد و در هر حال سرشار از حمایت است. وقتی مردی تمام عشقش را نثار زنی میکند، درواقع به او این اطمینان را میدهد آنقدر قوی و تزلزلناپذیر است که میتواند وفادار بماند و هرگز گمراه نمیشود. زن عشق را میخواهد تا به این وسیله بداند عقل مرد تحت هر شرایطی حتی مواقع سخت و بحرانی خوب کار کرده و میتواند از او همیشه حمایت کند. از نظر زنها، مردها باید بتوانند روی پای خود بایستند و از نظر مالی و عاطفی توانایی کافی داشته باشند و وقتی زنی بداند مرد زندگیاش عاشق اوست، هیچ مشکلی حتی مالی نمیتواند اوضاع زندگیشان را به هم بریزد.
زنها چگونه عشق مردی را درک میکنند؟
وقتی مردی به حرفهای زن مورد علاقهاش با صبر و حوصله گوش میکند به او ثابت میکند که دوستش دارد. زنها در خانه بسیار بیشتر از مردها حرف میزنند. در حقیقت با صحبت کردن قصد ایجاد روابطی محکم و صمیمی دارند و پیوندی عاطفی میخواهند و گاهی اوقات هم درخصوص موضوعی مضطرب و نگران هستند و با حرف زدن میخواهند از اضطرابشان بکاهند، اما متاسفانه مردها در اینگونه مواقع فکر میکنند باید مشکلی را حل کنند و راهحل ارائه میدهند و بحث را به تصور خودشان تمام کرده و زن را با تمام نگرانیهایش به حال خود رها میکنند و این تصور را در زن به وجود میآورند که علاقهای در میان نیست. وقتی مردی شنونده خوبی است میتواند حامی زن خود باشد و صلح و آرامش به وجود آورد.
مهربانیهای کوچک
درک این موضوع که هدیههای کوچک مانند یک شاخه گل برای زن بسیار مهم است، برای مرد سخت است اما اگر بداند این هدیهها در کنار انجام دادن کارهای هرچند کوچک چه معجزهای میکند لحظهای درنگ نکرده و به این وسیله عشق خود را به او ثابت میکند.
حمایت عاطفی
گاهی اوقات زنها نسبت به موضوعی بسیار حساس شده و ناراحت یا حتی عصبانی میشوند و ممکن است رفتار پرخاشگرانهای داشته باشند. در اینگونه مواقع مردها باید صبور باشند و از نظر احساسی آنها را حمایت کنند. این کار تاثیر بسیار خوبی روی زنها میگذارد زیرا آنها متوجه میشوند در هر حالتی مورد مهر و محبت همسرانشان قرار دارند.
محرم راز
گاهی اوقات پیش میآید که زنها نمیخواهند از احساس خود چیزی بر زبان آورند و اگر مرد زندگیاش به او اجازه دهد، هر طور دوست دارد احساسش را ابراز کند در او این احساس را به وجود میآورد که محرم رازی بینظیر کنار خود دارد و عشق را در وجود او بخوبی درک میکند.
مفهوم عشق از نظر مردها
با احترام گذاشتن به مردی میتوان او را برای همیشه داشت. مردها بیشتر از عشق به احترام زنها نیاز دارند و موارد زیر چیزهایی هستند که یک مرد نیاز دارد به آنها احترام گذاشته شود:
قضاوت
مردها به این موضوع واقعا حساس هستند و یک مرد نیاز دارد تا دانش، عقاید و تصمیمهایش به رسمیت شناخته شود. این موارد قضاوت او نسبت به زندگی و مسائل مختلف را شکل میدهد. بسیاری از مردها دوست ندارند دانش و آگاهیشان زیر سوال برود و در مورد تصمیمگیریهایشان بحث و جدل شود.
تواناییها
موضوع بسیار مهم دیگری که مردها به آن خیلی اهمیت میدهند تواناییشان است. آنها دوست دارند همیشه توانا و پیروز به نظر آیند و یکی از دلایلی که باعث میشود ساعتها وقت بگذارند تا نحوه قرارگیری قطعات مثلا یک پخشکننده سیدی را یاد بگیرند و وقتی تواناییهایشان حتی بر سر مسائل کوچک مورد تردید قرار میگیرد، درست مانند این است که به آنها بیاحترامی شده است. او با خود میاندیشد اگر سر یک موضوع بیاهمیت به او اعتماد ندارند، پس بر سر موضوعات مهم و حیاتی چه برخوردی خواهند داشت و اینگونه رفتارها را حمل بر بیاحترامی میکنند.
احترام هنگام ارتباط
زنها قدرتی باور نکردنی در ایجاد یک ارتباط یا نابود کردن آن دارند و این کار را معمولا با روش صحبت کردن با دیگران بویژه مردها انجام میدهند. آنها با گفتن حرفی منفی در مورد تواناییهای یک مرد میتوانند او را عصبانی کرده و از خود برانند. بنابراین خیلی مهم است هنگام برخورد با مردها نحوه صحبت کردن و چگونه و کجا مطرح کردن موضوعی را در نظر بگیرند.
احترام در جمع
بسیاری از مردها وقتی زن مورد علاقهشان در جمع از آنها انتقاد میکند، بسیار ناراحت شده و آن را بیاحترامی میدانند. وقتی زنی چنین کاری را با مردی میکند درست مانند این است که او را تحقیر و شخصیتش را لگدمال کرده است. آنها میخواهند اگر قرار است حرفی هم زده شود در جمع دیگران گفته نشود. زنها باید همیشه محترمانه رفتار کنند، حتی اگر مرد زندگیشان در جمع حضور نداشته باشد و بدانند وقتی در جمع به او احترام گذاشته و از او تعریف و تمجید کنند، از نظر آنها بهترین زن دنیا محسوب میشوند.
چند نکته
ـ وقتی زنی مدام چیزی را به مردی متذکر میشود، به او این تصور را میدهد که غیرقابل اعتماد است و توانایی به یاد داشتن چیزی را ندارد و این موضوع او را بسیار ناراحت میکند.
ـ همیشه مردها به فکر اطرافیانشان و بویژه زن مورد علاقهشان هستند، پس اگر روزی در کاری به آنها کمک نکردند، نباید متهم به بیتوجهی شوند. فقط باید مستقیما انجام کاری را از آنها خواست.
استقلال
مردها خواهان آزادی و استقلال در زندگی هستند و هرگاه زنی قصد داشته باشد این ویژگی آنها را نادیده بگیرد، دچار مشکل میشوند. بنابراین زمانی میتوانند در کنار هم احساس شادی کنند که استقلال او را به رسمیت بشناسند.
مجله Reader digest / مترجم: نادیا زکالوند
تصاویری که با آنها فردی خودش را به دوستان مجازیاش معرفی میکند از واقعیت درونی او خبر میدهد. دکتر پرویز رزاقی، روانشناس و استاد دانشگاه به شما میگوید چه رازی پشت تصاویر شخصی افراد نهفته و چطور میتوانید به ابعاد شخصیتی دوستان مجازیتان پی ببرید.
خجالتیها کمتر عکس میگذارند
شاید افراد کمرو و خجالتی این ویژگیشان را در شبکههای اجتماعی هم بروز میدهند. این افراد معمولا از عکس واقعی خودشان کمتر استفاده میکنند یا تصاویرشان کاملا واضح نیست. علاوه بر این ممکن است ترجیح دهند به جای عکس واقعی خودشان تصاویری از زیباییهای طبیعی را داشته باشند. کمروها عکسهای سنتی را هم میپسندند و دوست ندارند در فضای مجازی جلب توجه کنند.
پرخاشگرها عکس غیرواقعی دارند
وقتی فردی در فضای مجازی قصد پرخاشگری یا به کار بردن الفاظ ناشایست را دارد ممکن است کمتر از نام و تصویر واقعی خودش استفاده میکند. افراد بیادب و پرخاشگر هویت واقعیشان را کمتر فاش میکنند و به همین دلیل با نام و تصویر غیرواقعی در شبکههای اجتماعی ظاهر میشوند تا قابل شناسایی نباشند، بنابراین اگر فردی با هویت نامعلوم و بدون داشتن تصویر قصد دوستی با شما را داشت در پذیرش این دوستی محتاط باشید و این دوستیها را به سادگی قبول نکنید.
مِهرطلبها زیاد لایک میخواهند
شخصیت مهرطلب در هر شرایطی به دنبال کسب مهر و محبت است و حتی در فضای مجازی هم این میل درونیاش را جستوجو میکند. چنین فردی از هر فرصتی برای جلب محبت دیگران بهرهمند میشود و چه بهتر است که چنین نیازی را از تصاویر واقعی خودش دریافت کند. وقتی عکس پروفایل فرد مهرطلب را لایک میکنید به خواستهاش میرسد. احتمالا مهرطلبها به دنبال عکسهایی از خودشان هستند که منجر به ارتباط و تعامل بیشتر با افراد شود.
به همین دلیل ممکن است عکسهای متفاوت و خاصی را در پروفایلشان ببینید حتی ممکن است در عکسهایشان ابهام هم دیده شود. دیدن نظراتی از این دست که کجا بودی؟ چطور رفتی اونجا؟ و... هم برای مهرطلبها جذاب است. در مجموع هر عکسی که تصور کنند اظهارنظرهای خوبی از آن دریافت میکنند، در صفحه اجتماعیشان دیده میشود. شاید این موضوع به تامین نشدن نیازهای درونی آنها در زندگی مربوط باشد که باید مورد بررسی قرار گیرد.
تنوع طلبها راضی نمیشوند
حتما دیدهاید که بعضی از افراد در شبکههای اجتماعی مرتب عکسشان را تغییر میدهند و هر روز با عکس تازهای ظاهر میشوند. شاید یکی از دلایل این موضوع به تنوع طلبی فرد مربوط شود. تنوع طلبها خیلی زود از یکنواختی خسته میشوند و دلشان میخواهد تصاویرشان را در قالبهای مختلف به دوستانشان نشان دهند. شاید هم عکسها برایشان رضایت بخش نیست و میخواهند با تعویض مدام عکسها به رضایت برسند.
خودشیفتهها ژست میگیرند
به نظر میرسد افرادی که برای عکس پروفایلشان لباسهای شیک و گرانقیمت میپوشند، ژست خاص میگیرند یا به آتلیه میروند در دسته افراد خودشیفته قرار دارند. این افراد از دیدن تصاویر خودشان لذت میبرند و دلشان میخواهد چنین تصاویری در معرض دید عموم قرار گیرد بنابراین هر وقت متوجه شدید که یکی از دوستان مجازی شما مشتاق است مدام عکسهایی از این سبک را در شبکههای اجتماعی قرار دهد، نسبت به خودشیفته بودن او مشکوک شوید.
از دیگر ویژگیهای افراد خودشیفته این است که خیلی دوست دارند مدیریت و رهبری گروههای شبکههای اجتماعی را برعهده بگیرند که این موضوع از یک نیاز روانی خبر میدهد و این پیام را منتقل میکند که از این راه به دنبال کسب هویت هستند.
وسواسیها به دنبال عکس ایده آل هستند
شخصیتهای وسواسی بیشتر به دنبال عکسهایی هستند که از هر لحاظ ایده آل باشد. به نظر میرسد این افراد بر اساس ساختار روانیشان خواهان جلب توجه و درخشش هستند و برای رسیدن به این هدف از همه عوامل استفاده میکنند. عکسی که قرار است در صفحه شخصی و پروفایلشان قرار گیرد باید از هر نظر بیعیب و نقص باشد. از این رو برای انتخاب و عکاسی دقت زیادی به خرج میدهند حتی ممکن است برای داشتن عکس بیعیب و نقص هزینه زیادی در نظر بگیرند و برای داشتن چنین عکسی وقت میگذارند.
اگر به عکس مطلوب دست پیدا کرده و نظرات مثبتی دریافت کنند، میلی به تغییر عکسشان ندارند. شاید دیده یا شنیده باشید که افراد وسواسی ممکن است چندین بار در روز و به طور افراطی دستهایشان را بشویند ولی در مورد عکسهای شخصی این ساختار روانی در این افراد دیده نمیشود. به هر حال نظم و دقت افراطی در انتخاب عکسها موضوعی است که وسواسیها از آن رنج میبرند.
افسردهها حسی ندارند
افراد غمگین و افسرده هم کمتر از عکسهای شخصی خوششان میآید. این افراد عکس خودشان را در شبکههای اجتماعی به نمایش نمیگذارند و اگر هم عکسی قرار دهند، کمتر مایل به تغییر آن هستند. افسردهها نسبت به خودشان احساس قشنگی ندارند و از چهرهشان لذت نمیبرند. از تغییر، تنوع و تحول گریزان هستند. شاید هم عکسهایی را انتخاب کنند که دورنما و پشت زمینه باز دارند و این تصاویر را به جای چهره خودشان قرار دهند. استفاده از تصاویر تیره و تاریک هم در میان افسردهها رایج است.
چه کسانی پشت عکسها پنهان میشوند؟
فرض کنید دوست صمیمی شما با همسرش به شدت مشکل دارد و شما هم از این قضیه باخبر هستنید. ناگهان در فضای شبکههای اجتماعی عکسهای زیبای خانوادگی دوستتان را میبینید که در کنار همسرش نشسته و کاملا خوشحال و خوشبخت به نظر میرسد. میدانید که چشم دیدن همسرش را هم ندارد اما در فضای مجازی نشان میدهد که همه چیز روبه راه است و ما چقدر خوشبختیم! در این شرایط عکسها قرار است پیامی را به مخاطب انتقال دهند.
در واقع در رابطهای که در مورد سلامت روانی یکی از زوجها حرف و حدیثهایی وجود دارد و برداشتهایی مطرح میشود، عکسهای شبکههای اجتماعی میتوانند انتقال دهنده پیام مهمی باشند؛ اینکه ما دو نفر همدیگر را دوست داریم و میخواهیم دیگران این موضوع را باور کنند، حتی اگر واقعیت نداشته باشد! گاهی هم افراد مختلف برای اینکه خودشان را از آسیبهای احتمالی دور نگه دارند چنین عکسهایی را به اشتراک میگذارند تا نگاه دیگران را نسبت به زندگی خودشان تغییر دهند و هدفشان این است که یک نوع رضایتمندی روانشناختی را با عدم رضایتمندی واقعی جبران کنند تا دیدگاه دیگران اصلاح شود. بعضی وقتها هم چنین عکسهایی حاکی از انتقال پیام فرد به خودش است؛ اینکه این زندگی را میخواسته ولی به آن نرسیده و شاید هم با به اشتراک گذاشتن عکسهای خوش گذشته، حسرت میخورد که چرا چنین روزهایی بار دیگر تکرار نمیشوند.
قدرت طلبها قیافه میگیرند
افراد مغرور و قدرت طلب به طور معمول عکسهایشان را با ژست و قیافههای خاص نمایش میدهند و دلشان میخواهد نمادهای قدرت بیرونی را در معرض دید عموم قرار دهند. اگر با شغلشان به قدرت میرسند ممکن است پشت میز مدیریت عکس بگیرند. شاید هم به مکانهایی بروند که به آنها افتخار میکنند و کنار اتومبیل گران قیمت یا ویلای شخصیشان بایستند حتی طرز نشستن آنها هم از این ویژگیشان حکایت میکند. وقتی با غرور روی صندلی لم میدهند این پیام را به مخاطب منتقل میکنند که «من قدرتمند هستم!»
شلختهها بیتفاوت هستند
ویژگی افراد شلخته این است که بینظمی در خانه و زندگیشان موج میزند اما در فضای مجازی از کجا بفهمید که شخصی شلخته است؟ آیا باید صفحه شخصی شلوغ و پر از تصاویر مختلف داشته باشد؟ این طور نیست! برخلاف تصور خیلی از ما ویژگی شلختهها در فضای مجازی این است که کمتر به عکسهایشان دست میزنند. آنها هیجان پذیر نیستند وشاید همان طور که نسبت به نامرتب بودن اتاقشان بیتفاوت هستند، در مورد عکسها هم نظری ندارد و خوب یا بد بودن این عکسها برایشان مهم نیست.(آفتاب)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.