جام جم سرا: شهیندخت مولاوردی ظهر سه شنبه در دیدار با آیت الله جوادی آملی که در بنیاد علوم وحیانی اسراء برگزار شد، اظهار کرد: میخواهیم در سال دوم فعالیت دولت تدبیر و امید در تمام مسائل به ویژه امور زنان خانواده قدمهای محکمی را برای رسیدن به اهداف بلند برداریم.
وی گفت: در حدود ۱۵ ماه که از فعالیت دولت تدبیر و امید میگذرد در امور زنان و خانواده آسیبشناسی صورت گرفته است تا بتوانیم با توجه به این آسیبشناسی برنامه راهبردی خود را تنظیم کنیم.
معاون رئیس جمهور با بیان اینکه ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر زن سرپرست خانوار در کشور وجود دارد، افزود: ار این تعداد علاوه بر زنان بیوه و مطلقه، دختران خودسرپرست هم هستند که با تحصیلات عالی هنوز ازدواج نکردهاند. برنامههایی را تنظیم کردهایم برای بهبود وضع زنانی که از دام اعتیاد نجات پیدا کردهاند تا دوباره گرفتار آن نشوند. اقداماتی را برای ساماندهی وضعیت زنانی که در سکونتگاههای غیر رسمی و حاشیه نشین شهر زندگی میکنند انجام دادهایم و در این مورد گفتگوهایی را با وزارت راه و شهرسازی داشتهایم.
وی تقویت بنیاد خانواده را از اهداف اصلی معاونت امور زنان و خانواده رئیس جمهور دانست و گفت: ما مسئولیت سنگینی را برعهده داریم. در آستانه تدوین برنامه ششم توسعه اقداماتی صورت گرفته است تا به صورت «مسئله محور» با موضوعات برخورد شود و از آرمان گرایی فاصله گرفته شود. دولت تدبیر و امید مدیریت «نتیجه محور» را پیگیری میکند و به اثربخشی اقدامات میپردازد. (مهر)
جام جم سرا: دهم آذرماه سال جاری که خبر افزایش ۳۰ درصدی نرخ نان در تیتر رسانهها قرار گرفت و شهروندان وقتی صبح یازدهم در صف نانواییها ایستادند بربری را ۷۰۰ تومان، سنگک را ۸۰۰ تومان و نان لواش را ۲۲۰ تومان و نان تافتون را ۴۰۰ تومان خریداری کردند. که البته در تهران قیمت بربری به ۶۵۰ تومان و لواش هم به ۲۱۰ تومان کاهش یافت اما گزارشهای مردمی نشان داد که برخی نانواییها با ترفندهای مختلف قصد دارند تا از این آب گل آلود افزایش تعرفهها ماهی صید کنند. از کاهش وزن چانههای خمیر گرفته تا گرانی قیمت نان!
بازرسان سازمان صنعت، معدن و تجارت استان تهران، قاضی شعبه تعزیرات حکومتی تهران، بازرس اداره بهداشت همراه با محمد محمدی رئیس تعزیرات حکومتی تهران، نعمت الله ترکی معاون برنامه ریزی استاندار تهران و خبرنگار مهر روز گذشته به صورت سرزده از حدود ۱۰ نانوایی در مناطق مختلف تهران بازرسی کردند.
لجبازی کارگران نانوایی بربری
نخستین نانوایی بر اساس گزارشهای مردمی (سامانه ۱۲۴) در محله سهروردی بود که پس از ورود به این نانوایی بربری به جای اینکه مستقیم بر سرقیمت برویم متوجه شدیم که وضع بهداشت در آن اسفبار است. کارشناس بهداشت با رویت کارت بهداشت کارگران و همچنین وضعیت نظافت گزارش خود را نوشت و بازرسان هم به دلیل وزن پایین چانه خمیر و گران فروشی گزارش خود را ارائه کرده و قاضی به سرعت حکم جریمه را صادر کرد. هرچند معاون استاندار با دیدن وضعیت نامناسب محیط نانوایی دستور داد تا نانوایی پلمپ شود اما متاسفانه قوانین تعزیرات میگوید باید سه بار به واحد صنفی متخلف اخطار و جریمه صادر کرده و برای بار چهارم فروشگاه پلپ شود که این هم بارها و بارها از سوی مسئولان برای تنقیح این قوانین عنوان شده است.
نکته قابل تامل در نخستین بازرسی این بود که با وجود حضور یک سرگرد نیروی انتظامی و یک گروهبان کارگران نانوایی بدون توجه به جمعیت ۹ نفره بازرسان و نیروی انتظامی کارخود را کرده و حاضر به توضیح نبودند. حتی مامور بهداشت دستور داد نانوایی فعلا بسته شود اما کارگران از نانوایی خارج نشدند تا اینکه پلیس افراد را خارج کرد که در این میان کارگران با بیحرمتی به پلیس اقدام به برخورد کردند که در نهایت موضوع به پایان رسید. هرچند که کارگر نانوایی در طول مسیر خودروی بازرسان را تعقیب میکرد تا بتواند به نوعی مانع از جریمه شود!
مناظره مردم با معاون استاندار تهران
در نانوایی بعدی نوع تخلف باز هم وزن کم خمیر بود. بازرسان چانههای خمیر را وزن کرده و متوجه شدند حدود ۵۰ گرم کم فروشی انجام شده است. البته انقضای تاریخ کارت بهداشت هم در نانوایی تافتانی گزارش شد. وقتی معاون استاندار از شهروندان در مورد قیمت نان یا تخلفات سوال کرد اکثرا میگفتند این اقدامات شما فایدهای ندارد. وقتی بروید باز هم همین آش وهمین کاسه است! ترکی گفت: ما برای بازرسیها و نظارت به مردم نیاز داریم وقتی شما نان گران نخرید و وقتی به ۱۲۴ تخلف را گزارش کنید دیگر اینگونه تخلفات رخ نمیدهد. اما این مناظره میان مردم و مسئولان در چندین نانوایی دیگر هم ادامه داشت. معاون استاندار تهران گفت: نانوایی حق ندارد کم فروشی کند و شما هم نباید وقتی تخلفی میبینید از کنار آن عبور کنید.
فروش اجباری نان کنجدی
انوایی بعدی یک نان سنگکی بود. هرچند فضای مغازه و نظافت رعایت شده بود اما بعد از کمی بازرسی مشخص شد که این نانوایی کم فروشی میکند. بازرسان با شخص قاضی چند نان برداشته و به فروشگاه سوپرمارکت رفتند تا با ترازوی دیجیتالی نانها را وزن کنند که مشخص شد حدود ۴۰ تا ۶۰ گرم کم فروشی میکنند. نکته قابل تاسف این بود که در تمام نانواییها نانواها با پاشیدن چند گرم کنجد آن هم تنها در وسط نان ۳۰۰ تومان نان را گرانتر عرضه میکنند. وقتی بازرسان سوال کردند چرا میگویند: مشتری میخواهد در حالی که نانواییها تمام نانها را کنجدی میزنند و به نوعی به زور نان کنجدی ۱۰۰۰ تومانی دست مردم میدهند.
محمد محمدی رئیس تعزیرات به یکی از شهروندان که ۵ نان سنگک خریداری کرده بود گفت: چقدر پول دادید و وی پاسخ داد ۵۰۰۰ تومان! سوال کرد کجدی میخواستید؟ گفت: خیر... بعد به فروشنده گفت الباقی پول نان را به مشتری پس بدهید. مشتری گفت من ساکن این محله هستم الان پولم را میدهد اما وقتی رفتید فردا از من میگیرد!
اتحادیه نانوایان تعزیرات و سازمان صنعت را همراهی نمیکند
یکی از شهروندان با مراجعه به خبرنگار مهر گفت که آن طرف خیابان نزدیک میدان هفت تیر هم نان بربری است و دانهای ۸۰۰ تومان میفروشد که با حضور معاون استاندار و رئیس تعزیرات تهران ناشناس برای خرید نان مراجعه کردیم. نکته قابل تامل این بود که وقتی از کارگر ۱۴ ساله نانوایی سوال کردیم که قیمت نان چقدر است گفت: نمیدانم ما ۸۰۰ میدهیم! حتی اتحادیه نانوایان هم تعرفههای را ابلاغ نکرده بود. یکی از بازرسان گفت: اتحادیه هیچ وقت در بازرسیها همراهی نمیکند در حالی که آنها حق پلمپ دارند. این نانوایی بربری غیر از گران فروشی اقدام به کم فروشی و عدم رعایت بهداشت محیط هم داشت.
حکمرانی «مردگان» بر نانواییهای تهران
به گزارش خبرنگار مهر، در تمامی نانواییها یک وجه مشترک و چند تخلف مشترک وجود داشت. اول اینکه جواز اکثر نانواییها برای مردان و زنانی بود که تاکنون در ۱۰ سال گذشته پایشان را در نانوایی نگذاشته بودند. یعنی جوازها اجاره داده شده بود. حتی بسیاری از صاحبان جوازها از دنیا رفته و یا خبری از آنها نبود. به قول نعمت الله ترکی معاون استاندار تهران انگار مردگان بر نانواییهای تهران حکمرانی میکنند. در یکی از نانواییها جواز نانوایی برای سال ۱۳۷۲ بود! نکته دوم اینکه اتحادیه نانوایان هیچگونه نظارتی نداشته و وضعیت نانواییها به نحوی شده که از شکل نانوایی تمیز و استاندارد خارج شده و برخی اقدام به فروش حبوبات و تنقلات و غیره هم میکنند.
چسباندن خمیر و آهن ربا در ترازو برای کم فورشی
بر اساس این گزارش در چندین نانوایی مشاهده شد که سنگ ترازوها همگی مشکل داشته و حتی زیر ترازو آهن ربا یا خمیر و سکه نصب میکنند تا وزن چانهها را کمتر بزنند! که این اقدام عین کم فروشی است. حتی رئیس تعزیرات به آنها گفت: این کار شما عین عبارت قرآن (وای بر کم فروشان) است. شاید بتوانید با جریمه رها شوید اما آن دنیا باید پاسخگو باشید.
آزاد پزی بهانه گران فروشی
در میان تخلفات نانواییهای تهران متوجه شدیم که بسیاری از نانواییها تابلوی آزاد پز دارند و با این بهانه قیمتهای نجومی برای مشتری ارائه میکنند در حالی که آزاد پزی دیگر ممنوع شده است. یکی از نانوایی هم که تابلوی بزرگ آزاد پزی داشت با دستور رئیس تعزیرات تابلوی آن پایین آورده شد.
نانوایی نمونه تشویق شد
البته نمیتوان گفت که همه نانواییها متخلف بودند چراکه چند نانوایی هم تمامی ضوابط را رعایت میکردند. یکی از نانواییهای بربری دارای فضای تمیز و بهداشتی بود و وزن قانونی خمیر را هم رعایت کرده بود و مشتریها از برخورد کارگران هم راضی بودند که مورد تحسین مسئولان قرار گرفت. اما به گفته مسئولان هیچ ساز و کاری برای تشویق واحدهای صنفی منصف و الگو دیده نشده است!
گلایههای مسئولان بازرسی
اما جدای از بازرسی شنیدن مشکلات بازرسان و حتی خود تعزیرات هم شنیدنی بود. رئیس تعزیرات تهران از معاون استاندار گلایه داشت که باید با خودروهای اجارهای و آژانس بازرسی کنیم! همچنین بازرسان صنعت و معدن و تجارت هم گلایه داشتند که یک ماه است حقوق نگرفته و حتی افرادی با مدرک لیسانس و فوق لیسانس با حقوق ۸۰۰ تا ۹۰۰ هزار تومان کار میکنند که این هم جای تامل و اقدام مسئولانه دارد.
در پایان این گشت مشترک تعزیراتی شاید بتوان گفت که تا وقتی خود اتحادیهها وارد میدان نشوند گشتهای موردی دردی را درمان نمیکند. قدرت اتحادیه بسیار بالاتر از گشتها خواهد بود چراکه متخلفان با پرداخت جریمه دوباره اقدام به تخلف میکنند. در این گشتها مشخص شد که برخی نانوایان آردهای دولتی را آزاد میفروشند و برخی هم دسته دسته زیر نظر یک فرد یا گروه فعالیت میکنند. یعنی اینکه فردی چندین نانوایی دارد و از این راه درآمد خوبی بهم زده است.(مهر/ سید هادی کسایی زاده)
در این جمع اگر دم از قلیان میوهای با طمع دو سیب و پرتقال و نعنا بزنی با پوزخند و نگاه آنچنانی شاگرد مغازه مواجه میشوی که چای قندپهلو را با مهارت میان مشتریان تخس میکند.
پوزخند و نگاهش هم شاید به نیابت از این جمله باشد که از این سوسولبازیها نداریم. قلیان فقط با سه نوع تنباکو سرو میشود؛ کاشانی، خوانساری و برازجانی. کاشانیاش در قیاس با دو تنباکو دیگر سبکتر است؛ با چند کام خوانساری سرگیجه و فاز را توامان میگیری و با برازجانیاش هم که کلا میروی، چه رفتنی، تا اوج آسمانها.
تنباکوی برازجانی برای استخوان خردکردههایی است که ریههایشان انگار آستر دارد. کاشان را سفارش میدهی و دو سه کام که میگیری قهوهخانه دور سرت میچرخد. چای قندپهلویت را داغداغ سر میکشی تا فشارت بیشتر نیفتد. شاگرد قهوهخانه که انگار دستش آمده این کاره نیستی لبخند بر لب چای دیگری جلویت میگذارد. شگفتزده میشوی از حضور و جنبه و کشش نوجوانان شانزده ، هفده سالهای که با جوانههایی بر پشت لب با ولع کامهای عمیق و پشت سرهم از این قلیانهای سنگین میگیرند و دودش را با لذت، حلقه حلقه از گلو بیرون میدهند. فقط خدا میداند که این دود سنگین چه میکند با آن ریههای در حال شکل و کامل رشد نکرده. آبروداری میکنی و دو سه کام دیگر میگیری، سبک و با احتیاط. دود تا عمق جانت را به تلخی مینشاند. حالا طعم و بوی سیگار را هم احساس میکنی؛ تنباکو به توتون پهلو میزند.
ارتعاش آشکار دست و پاها نشانه مبرهن افت فشار است. قید قلیان را میزنی. چای دوم را با قند فراوان جرعهجرعه بالا میدهی و در زیر فشار نگاه سنگین دیگرانی که با فراغ بال کامهای گازوئیلی میگیرند از قلیانهایی که کدری رنگ آبشان داد میزند یک هفتهای است سرویس نشدهاند، برمیخیزی. از صاحب قهوهخانه که پشت دخل نشسته است و لنگی بر گردن دارد و کلاهی مخملی بر سر و معلوم نیست چندمین قلیان امروزش را دود میکند حسابت را طلب میکنی. بفرمایی میزند و رقمی را عنوان میکند که غیرقابل باور و خندهدار به نظر میرسد؛ 3000تومان. یک قلیان با دو استکان چای فقط 3000 تومان!
خیابان 17 شهریور: قبل از ورود، موتورهای پارک شده در جدول روبهروی مغازه را میشماری؛ 35 دستگاه. این تعداد در شبهای جمعه به 70 تا 80 هم میرسد. شیشههای دکان را مات کردهاند. مساحتش شاید به 25 متر هم نرسد، چند میز باریک یکسره و چهارپایههای پلاستیکی که در دو طرف میزها چیدهاند، تمام دکوراسیون آن است که بتازگی تغییر کاربری داده و چایخانه و به تعبیر بهتر قلیانخانه شده. به مغزت که فشار میآوری یادت میافتد که تا همین چند وقت پیش اینجا چاپخانه بوده و حالا شده چایخانه. سراسر خیابان را که بالا و پایین بروی از این دست مغازههای تغییر کاربری داده فراوان است؛ رستوران، چاپخانه، نمایشگاه اتومبیل. تک و توکشان علاوه بر چای و قلیان،WIFI هم دارند تا حوصله مشتری سر نرود و وایبر و واتسآپ را هم چاشنی دود و دم کند. مشتریها که اغلبشان نوجوان و جوان هستند، تنگ و فشرده در کنار هم روی چهارپایههای پلاستیکی نشستهاند و قلیان میکشند و دودش را توی صورت روبهرویی که شاید فاصلهاش به نیم متر هم نرسد، رها میکنند؛ قلیان کشیدن دوبله با دود اضافه، ضرر مضاعف. صاحب مغازه با نصب کاغذهایی بر دیوار خط و نشان کشیده که زمان دود کردن یک قلیان حداکثر 45 دقیقه است و ماندن بیشتر مستلزم سفارش یک قلیان تازه، ضرر تازه، سلامتسوزی دوباره. سرچراغی که میشود و مشتریها پرشمار، هاله سنگینی از دود بر اتمسفر چایخانه خیمه میزند؛ چشم، چشم را به سختی میبیند. تنباکوها اما میوهای است و دو سیب و پرتقال پرطرفدار. یک ساعت وقت میگذاری، ریههایت را با دود دوبله آباد میکنی، سلامتیات را به ثمن بخس میسوزانی و آخر سر، حدود6000 تومان پیاده میشوی و میآیی بیرون. خروج از جو آلوده و سنگین چایخانه و ورود به هوای سنگین و پر از دود شهر، از چاله به چاه و شاید هم برعکس. همه چیز برای ابتلا به یک سرطان ریه دو نبش مهیاست.
خیابان کریمخان زند: اینجا اوضاع کمی بهتر است، دستکم از بابت ظاهر و دکوراسیون. تمام مغازه با مبلهای راحتی یکرنگ پر شده است. موتورهای جلوی جدول هم جایشان را به ماشینهای نسبتا مدل بالا دادهاند. قلیانهای بلند عربی هم روی بورس است و طالب زیاد دارد. یک قلیان همراه با سرویس چای و چند پر پولکی و چهار پنج عدد خرما سر جمع میشود 20 هزار تومان. اگر تنباکوی عربی که از دبی وارد میشود، بخواهی ده هزار تومان میآید روی صورت حسابت. یک ظرف کوچک آلوچه و ترشک هم به مخلفات اضافه میشود. شاگردان مغازه که همه لباس متحدالشکل بر تن دارند مشتریان را یکسره دعوت و تشویق میکنند به دود کردن چنین تنباکوهایی. میگویند که طعم و دودش متفاوت است. مشتریها البته خودشان به اندازه کافی سررشته دارند و چم و خم کار دستشان است؛ اکثرا پای ثابت هستند و هر روز پس از پایان ساعت کاری، با همکارانشان دمی را با دود قلیان میگذرانند. قریب به اتفاق کت و شلوار به تن دارند و تیپ و ظاهرشان داد میزند که کارمندان سازمانها و نهادهای همان حول و حوش هستند. کام میگیرند و سخاوتمندانه ریه و قلب و در یک کلام سلامت را پیشکش دود قلیان میکنند و باکی هم از هزینهاش ندارند. تنباکوی عربی هم که دود کنند و بهایش را سرشکن بین خودشان، سهم هر یک، پول یک ساندویچ سرد هم نمیشود.
جاده فشم: فیلت که یاد هندوستان کند و اراده کنی که از دود و دم تهران بیرون بزنی تا بادی به سرت بخورد و دلت هوای تازه، اگر هم میل شرق کرده باشی که عشق است اوشان و فشم و لواسان کوچک و بزرگ. شب هم که باشد چه بهتر، آرامش هم چاشنی تفریح و تفرج میشود. در جاده که میرانی، شبرنگ به دستهایی را میبینی که هر یک عمله و اکره یک رستوران و سفرهخانه هستند و تشویق و تحریکت میکنند به توقف و ساعتی را سپری کردن در سفرهخانههای حاشیه جاده. دکوراسیون اغلب سفرهخانهها سنتی است و انصافا شیک و جذاب. از ترس این که مبادا ریهات بدعادت شود با هوای پاک خارج از شهر و دلش غنج بزند برای آلودگیهای متنوع و پرشمار پایتخت، قلیانی سفارش میدهی با پیالهای چای. تا سینی مزهای را که جلویت گذاشتهاند، مزمزه کنی و تخمهای بشکنی و چیپسی بخوری، قلیان هم رسیده است و چه قلیانی، بزرگ و بلندبالا و تنباکودانش هم نه ظرفی سفالی و گلی که آناناس را خالی کردهاند، تنباکو داخلش انباشتهاند، فویل آلومینیوم رویش کشیدهاند، ذغال رویش ریخته و سوار قلیانش کردهاند. قلیان آناناسی. چای هم استکان و لیوان و قوری سینی نیست؛ یک سماور کوچک برنجی را روی تخت یا میزت میگذارند تا هر چقدر و هر زمان که دلت خواست و به میل و اختیار خودت، چای بریزی و بنوشی. قلیان را کوک میکنی و چای قندپهلو را هم ضمیمهاش. چه کامی هم میدهد قلیان مزین به آناناس. میکشی و میکشی و میکشی، یک نفس و بیوقفه و پشت سرهم. موقع حساب و کتاب اما همه خوشی و نشئگی، دود میشود و زائل میشود و خراب میشود و کوفت میشود. یک قلیان آناناس با سماور کوچک چای فقط 50 هزار تومان، ناقابل.
یک بام و دو هوا
در حالی که مضرات قلیان دیگر بر کمتر کسی پوشیده مانده و سال هاست از متعدد زیانهایش گفته میشود و زنهار پشت زنهار که نکشید این ملعبه سلامت سوز را، اما در فاز اجرایی و در مرحله عمل اتفاق خاصی که نیفتاده بماند، وسایل و اسباب و اماکن تهیه و استعمال آن نیز روز به روز گسترش یافته و بیشتر میشود. چگونه است که دستگاههای دولتی و غیردولتی از یک سو طرحها ارائه میکنند و وعدهها میدهند برای مبارزه با مصرف قلیان و جمعآوری آن از سطح اماکن عمومی به طور کل، اما در عمل راه به راه مجوز میدهند برای تاسیس و راهاندازی قهوهخانه (شما بخوانید قلیانخانه) و حتی تغییر کاربری از شغلی دیگر به این صنعت پرسود و حاضر و آماده. چه بسیار مغازه و مکاسبی که امروزه تغییر کاربری داده و مامنی شدهاند برای اهل دود و بخصوص نوجوانان و جوانان تا به دور از چشم پدر و مادر و با خیال راحت، سلامت خود را با تنباکوی آمیخته به هزار و یک افزودنی و مواد نگهدارنده غیرمجاز تاخت بزنند. سه نوجوان با هم به جان یک قلیان میافتند و آخر سر یک هزینه ناقابل 5000تومانی را بین خود سرشکن میکنند؛ با پول چای میشود نفری 2000 تومان. برای یک ساعت سرگرم شدن و در جمع دوستان بودن و گل گفتن و شنیدن رقم منصفانهای است. کاسبی هم که قبلا رستوران داشته و باید پول مواد اولیه میداده و کارگر استخدام میکرده و دردسر میکشیده و ظهر و شب چشم به راه مشتری میمانده، حال فکر و خیال خودش را آسوده کرده است. 40 ـ 50 قلیان از چهارراه مولوی جمع کرده است، تنباکو را فلهای میخرد و ذغال را گونی، یکی دو کارگر و خلاص. مشتری هم که تا دلت بخواهد فراوان است، گویی از آسمان میبارد، از زمین میجوشد. همه هم میآیند، از کودکان دوازده،سیزده ساله تا پیرمردان هشتاد ساله.
سوال اصلی اینجاست که چگونه و براساس چه ضوابطی مجوز تغییر کاربری برای این واحدهای صنفی صادر میشود؟ این که متعدد مراکز استعمال قلیان در سطح شهرها ایجاد کنیم، این ملعبه سلامت سوز را به بهای ناچیز عرضه بداریم و بعد توقع داشته باشیم نوجوانان و جوانان به سمت و سویش نروند و دورش را خط بکشند، یک خوشبینی سادهانگارانه است و نوعی فرار به جلو.
قبح ندارد
میگویند قلیان معادل صد نخ سیگار است، 7000ماده سمی دارد و عامل 22 نوع سرطان، حاوی 70 ماده سرطانزاست، در زنان یائسگی زودرس میآورد و در مردان کاهنده اسپرم است، پوست را پیر میکند و دندانها را فاسد، دودش 4000 ماده سمی دارد، پوکی استخوان میآورد و بیشمار عوارض دارد، اما هر روز بازارش بیشتر رونق میگیرد. انگار یک گوش مردم در است و آن دیگری دروازه. هشدارها را میشنوند، اما جدی نمیگیرند. یکی از دلایلش شاید، نگاه تفریحی و تفننی است که عموم جامعه به آن دارند. از آنجا که برخی از عوارض قلیان، سریع بروز نمیکند و تا سالها نهفته میماند و یک باره سر باز میکند، هشدارها جدی گرفته نمیشود. از سوی دیگر، قبح قلیان در جامعه ریخته است و به عبارت بهتر اصلا قبحی ندارد. سیگار به دست بودن خصوصا برای نوجوانان و جوانان هنوز هم در نظر اکثریت جامعه قبیح است و نکوهیده اما شیلنگ قلیان را که به دست یک نوجوان ببینند معمولا بیتفاوت گذر میکنند، چرا که در نگاه کلی، قلیان صرفا یک وسیله سرگرمی است و نمیتواند مقدمه ابتلائات مصرفکنندهاش به بلایایی عظماتر شود.(محسن محمدی /روزنامه جام جم )
معاون وزیر بهداشت از ۲۲۰هزار سقط غیرقانونی در کشور خبر میدهد که اگرچه زیرزمینی و غیررسمی هستند، اما در کنار سقطهای قانونی و تولد ۱۰۰هزار نوزاد مرده در سال، رقمی حدود ۳۲۳هزار مرگ را شامل میشوند؛ ۳۲۳هزار مرگ، قبل از تولد.
آمارها وقتی عجیبتر میشوند که بدانید بر اساس گزارشهای سازمان ثبت احوال، در سال گذشته ۳۷۲هزار مورد مرگ در وقایع حیاتی کل کشور به ثبت رسیدهاست. این مرگها متعلق به کسانی بوده است که شناسنامه داشتند اما رقم مرگ نوزادانی که هیچوقت به دنیا نیامدند یا آنقدر عمر نکردند که صاحب شناسنامه شوند تنها ۱۴درصد کمتر از مرگ آنها است.
آنها قانونی کشته میشوند
تا ۱۱سال قبل، سقط جنین به هر شکل ممنوع بود. حتی اگر سلامت مادر یا جنین به مخاطره میافتاد، باز قانون اجازه سقط را نمیداد. اما سازمان پزشکی قانونی درسال ۸۲ بخشنامهای صادر کرد که بر اساس آن، در صورتی که ادامه بارداری مادر به مرگ جنین یا مادر منجر شود، درخواست صدور مجوز سقط درمانی مورد پذیرش قرار میگیرد؛ البته در صورت دستور مقام قضایی یا درخواست زوجین با معرفی نامه پزشک معالج و قبل از ۴ماهگی که روح در بدن جنین وارد میشود.
در این شرایط، پزشک باید معرفی نامهای همراه با عکس بیمار، مهر پزشک متخصص، مشخصات شناسنامهای، تشخیص بیماری و روش تشخیص (علایم، نشانهها و آزمایشهای پاراکلینیک) برای بیمار صادر کند و تصویر شناسنامه و مدارک احراز هویت زوج، نتایج آزمایشهای پاراکلینیک را به آن پیوست کند. این معرفی نامه به پزشکی قانونی ارسال میشود و ۲مشاور تخصصی تشخیص پزشک را تایید میکنند. بعد از انجام یک نوبت سونوگرافی و مشخص شدن سن دقیق جنین (درباره بیماریهای جنین باید دو نوبت سونوگرافی انجام شود)، مادر میتواند برای سقط جنین اقدام کند.
در جدول زیر میتوانید بیماریهای مادر را منجر به سقط قانونی جنین او میشود، بخوانید:
موارد مجاز سقط جنین در بیماریهای مادر | ||
ردیف | بیماری | انواع |
1 | بیماریهای قلبی | هر بیماری دریچهای که به نارسایی قلبی فانکشنال کلاس2 و 4 برسد و غیرقابل برگشت به 2 باشد هر نوع مساله حاد قلبی غیر از بیماری عروق کرونر (رگهای تغذیهکننده قلب) که به نارسایی قلبی فانکشنال کلاس 3 و 4 رسیده باشد؛ از قبیل میوکاردیت (التهاب دیوارههای میانی و خارجی قلب) و پریکاردیت سابقه بیماری کاردیومیوپاتی دیلاته در بارداریهای قبلی نشانگان مارفان (یک اختلال ژنتیکی نادر) در صورتی که قطر آئورت صعودی بیش از 5 سانتیمتر باشد آیزن منگر (نقص در دیوارههای داخلی حفرات قلب) |
2 | بیماریهای گوارشی | کبد چرب بارداری، واریس مری درجه3، سابقه خونریزی از واریس مری به دنبال افزایش فشار ورید پورت، هپاتیت خودایمنی غیرقابل کنترل |
3 | بیماریهای داخلی کلیه | نارسایی کلیه، فشارخون غیرقابلکنترل با داروهای مجاز در دوران بارداری |
4 | بیماریهای ریوی | هر بیماری ریوی اعم از آمفیزم، فیبروز، کیفواسکولیوز و برونشکتازی (این بیماریها از بیماریهای مزمن ریوی هستند که عملکرد ریه را مختل میکنند) به شرط ایجاد هیپرتانسیون پولمونر، (فشارخون شریان ریوی بالا میرود و به قلب آسیب میرسد) حتی از نوع خفیف |
5 | بیماریهای خونی | مشکلات انعقادی که با تجویز هپارین منجر به تشدید بیماری دیگری شوند که جان مادر را تهدید کند. آلفاتالاسمی (به شکل هیدروپس فتالیس)، اختلال ترومبوتیک مثل کمبود پروتئین C و فاکتور 5 لیدن |
6 | بیماریهای عفونی | ابتلا به ویروس HIV که وارد مرحله بیماری ایدز شده باشد |
7 | بیماریهای مفصلی | لوپوس فعال غیرقابل کنترل با درگیری یک ارگان ماژور واسکولیتها: بیماریهایی که علت اصلی آنها التهاب و درگیری رگها باشد |
8 | بیماریهای جراحی اعصاب | تمامی تودههای فضاگیر CN8 با توجه به نوع و محل آن که شروع درمان در جنین و عدم شروع درمان در مادر باعث خطر جانی شود |
9 | بیماریهای پوست | پمفیگوس وولگاریس، پسوریازیس شدید و ژنرالیزه و ملانوم نوع پیشرفته که باعث خطر جدی جانی برای مادر شود |
10 | بیماریهای داخلی اعصاب | صرع مقاوم به درمان اماسهایی که بیمار، ناتوان و از کار افتاده شده باشد میاستنی گراو (یک اختلال خودایمنی است که بدن به بافتهای خودی حمله میکند) در مراحل پیشرفته، به شرط اینکه خطر جانی برای مادر داشته باشد |
11 | بیماریهای جراحی و ارتوپدی | استئوژنزیس ایمپرفکتای مادرزادی (اختلال در تشکیل استخوانها) دیسپلازی استخوانی - غضروفی کشنده یا استیل اپی فیزال (نوعی اختلال در رشد غضروف و استخوانها که بسیار کشنده است) بیماری استئوپتروزیس انفانتیل (فرم بدخیم) (بیماری بدخیم مرتبط با استخوانها که تراکم آنها را غیرطبیعی میکند) |
12 | بیماریهای جراحی کلیه | آژنزی دو طرفه کلیه (عدم تشکیل کلیهها) کلیه پلیکیستیک نوع مغلوب (وجود کیستهای متعدد در کلیهها که عملکرد کلیه را مختل میکند) دیسپلازی مولتی سیستیک کلیهها (رشد و تکامل ناکافی کلیهها به خاطر وجود کیستهای متعدد) نشانگان پوتر (نشانگان نادری که در آن تحلیل کلیهها، اختلال اسکلتی و فرم خاص ظاهری به فرد میدهد) نشانگان نفروتیک مادرزادی به شرط ایجاد هیدروپس (اختلال مادرزادی ساختمان کلیوی همراه با درجاتی از ادم یا ورم مایع در بافتها) اختلال کروموزومی که موجب ضایعات پیشرفته و به ویژه گرفتاری مغز و کلیه شود (مانند نشانگان واکترل) هیدرونفروز شدید دوطرفه کلیهها (اتساع و تجمع ادرار در کلیهها) |
مردههای مادرزاد
مدتی قبل سازمان پزشکی قانونی آماری منتشر کرد که از رشد ۱۱. ۵ درصدی صدور مجوز سقط درمانی در سال ۹۳ خبر میداد. آماری که مربوط به نیمه نخست سال ۹۳ بود که ۴ هزار و ۱۳۷ نفر برای بررسی و دریافت مجوز سقط جنین درمانی به مراکز پزشکی قانونی کشور مراجعه کرده بودند و از این تعداد برای ۳ هزار و ۷۰ نفر این مجوز صادر شده بود. این رقم در مدت مشابه سال ۹۲، به ۲ هزار و ۷۵۳ مورد میرسید.
این رشد آمار فقط مربوط به امسال نبود؛ گزارش سازمان نظام پزشکی نشان میداد که در پنج سال گذشته آمار مراجعین متقاضی سقط درمانی همواره با افزایش مواجه بوده و از سه هزار و ۴۸۰ نفر در سال ۱۳۸۸ به ۷ هزار و ۶۱۶ نفر در سال ۹۲رسیده است.
در کنار این آمارها، معاون بهداشتی وزیر بهداشت هم از ۲۲۰ هزار سقط جنین غیرقانونی خبر داده که در سال ۱۳۹۱به ثبت رسیده و گفته است این موضوع نیاز به بررسی دارد. دکتر علی اکبر سیاری میگوید که دو سوم زنان پس از ۳۰ سالگی به فرزند آوری تمایلی ندارند و بعد از سن مشخصی هم به کنترل قطعی بارداری تمایل پیدا میکنند و همین منجر به از دست رفتن سالانه ۴۴۰ هزار فرصت فرزندآوری در کشور میشود. رقمی که اگر با میانگین ۲۰۰ هزار سقط غیرقانونی (بر اساس آخرین آمار رسمی موجود) و ۳هزار سقط قانونی جمع کنیم، از نزدیک به ۶۵۰ هزار فرصت از دست رفته تولد در کشور خبر میدهد.
فقط ۱۹هفته وقت دارید
مراجعه به پزشکی قانونی برای سقط درمانی همیشه با پاسخ مثبت مواجه نمیشود. به جز موارد پزشکی که ممکن است به تایید پزشکی قانونی نرسد، دیر مراجعه کردن افراد دلیل دیگری است که سقط را غیر ممکن میکند. بر اساس قوانین پزشکی قانونی مادران باردار تنها در صورتی که قبل از ۴ماهگی از مراجع قضایی گواهی دریافت کنند، میتوانند فرزندشان را سقط کنند. در غیر این صورت، مادر باید با بیماریهایی که ممکن است خود او را از پای در آورد یا منجر به تولد نوزاد بیمار شود، کنار بیاید.
بهترین زمان سونوگرافی برای تعیین سن حاملگی ۸ تا ۹ هفتگی و در اولویت بعدی بالای ۱۱هفتگی است. اگر کسی دو یا چند گزارش معتبر سونوگرافی داشته باشد که سن جنین را متفاوت گزارش کرده باشند، سونوگرافی که نزدیکترین زمان به ۱۰هفته، معتبرتر است.
در جدول زیر، بیماریهای جنین که منجر به سقط قانونی او میشود، آمده است:
موارد سقط در بیماریهای جنین | ||
ردیف | بیماری | علایم |
1 | تریزومی 13 | کپی اضافه از کروموزوم 13، هنگام تولد که عامل اختلال در سیستم اعصاب مرکزی، عقبماندگی ذهنی، لبشکری و کامشکری، و اختلالات پوستی و قلبی و تناسلی است |
2 | تریزومی 18 | کپی اضافه از کروموزوم 18 که با عقبماندگی ذهنی، ناهنجاری جمجمه، افتادگی پلک، کری، کوتاهی انگشتان و مشکلات قلبی همراه است |
3 | تریزومی 16 | کپی اضافه از کروموزوم 16 که باعث مرگ جنین میشود |
4 | آنانسفالی | تشکیل نشدن قسمتی از مغز به خاطر نبود قسمت فوقانی استخوانسر |
5 | هیدروپس فتالیس | تجمع مایع در بافتهای بدن جنین به هر علت |
6 | نشانگان فریاد گربه | نقص در کروموزوم 5 که منجر به عقبماندگیهای مختلف میشود و نوزاد صدای گریه شبیه گربه و سر کوچکتر از حد عادی دارد |
7 | هولوپروزنسفالی | دراین ناهنجاری چشمها به یکدیگر متصل میشوند |
8 | سیرنگومیلیا | به وجود آمدن کیستهایی در نخاع و متسع شدن آن که باعث نقص حس لامسه و حرارت در فرد میشود |
9 | کرانیوشیسیس | شکاف مادرزادی در جمجمه |
10 | مننگوانسفالوسل | شکل گیری غیرطبیعی و کشنده دستگاه اعصاب مرکزی |
11 | مننگوهیدروانسفالوسل | بیرونزدگی پرده مننژ و ماده مغزی از شکاف جمجمه |
12 | دیسپلازی تاتاتوفوریک | (یا کوتولگی کشنده نوزادی) رشد ناکامل و غیرطبیعی کشنده جنین |
13 | سیکلوبیا همراه با هولوپروزنسفالی | نقص تکاملی که فقط با یک حفره چشم یا فقدان بینی همراه است |
14 | ایگتیوزیس گراویس مادرزادی | هر مشکل شدید اختلال پوستی که با خشکی و سفتی پوست مشخص میشود |
15 | شیزنسفالی | داشتن شکافهای اضافی و غیرطبیعی درون ماده مغزی |
16 | اگزانسفالی | ناهنجاری رشدی با جمجمه ناکامل |
17 | مشاهده ویژگی ناشناخته کروموزمی | توضیح: در صورتی که پدر و مادرهم همان ویژگیها را در کروموزومها داشته و سالم باشند، سقط انجام نمیشود |
مجازات سقط جنین چیست؟
سقط جنین در ایران اگرچه یک اقدام غیر قانونی است اما مجازاتی به جز پرداخت دیه ندارد. در ماده ۴۸۹ قانون مدنی آمده است: هرگاه زنی جنین خود را سقط کند باید دیه آن را در هر مرحلهای که باشد بپردازد و خود از آن دیه سهمی نمیبرد.
اما اگر فردی دیگر زن باردار را به سقط جنین ترغیب کند، قانون او را قابل تعقیب و مجازات میداند؛ چه پزشک باشد و چه فرد عادی. در ماده ۶۲۴ قانون مدنی آمده است: اگر طبیب یا ماما یا داروفروش و اشخاصی که به عنوان طبابت یا مامایی یاجراحی یا داروفروشی اقدام میکنند وسایل سقط جنین فراهم سازند و یا مباشرت به اسقاط جنین نمایند به حبس از دو تا پنج سال محکوم خواهند شد و حکم به پرداخت دیه مطابق مقررات مربوط صورت خواهد پذیرفت.
در قانون مدنی ماده دیگری هم درباره سقط غیرقانونی وجود دارد. طبق ماده ۶۲۳ این قانون، هرکس به واسطه دادن ادویه با وسایل دیگر موجب سقط جنین زن شود، به شش ماه تا یکسال حبس محکوم میشود. و اگر عالماً و عامداً زن حاملهای را دلالت به استعمال ادویه یا وسایل دیگر کند که جنین او سقط شود به حبس از سه تا شش ماه محکوم خواهد شد؛ مگر اینکه ثابت شود این اقدام برای حفظ حیات مادر بوده که در هر صورت مورد حکم به پرداخت دیه مطابق مقررات مربوط داده خواهد شد.
فتواهای شرعی درباره سقط جنین
سقط جنین نه فقط در قانون مدنی که در فتواهای آیات عظام هم ممنوع است و حرام به حساب میآید. مدتی قبل آیت الله سبحانی سقط جنین را آدمکشی مؤدبانهای در قرن ۲۱ دانست و گفت: در گذشته افراد را خفه میکردند، ولی امروز سقط جنین میکنند. باید فردی که این کارها را انجام میدهد به صورت قانون پیگیری شود.
آیت الله سبحانی که به وزیر بهداشت تأکید کرده بود باید در تمام بیمارستانها نظارت باشد تا افراد در آفرینش خدا دخالت نکنند، در رساله احکام خود درباره حکم سقط جنین میآورد: سـقط جنین توسط هر کسی و با هر وسیله ای جایز نیست. حفاظت از بچه در رحم واجب است. یعنی مادر باید تمام شرایط لازم جهت حفظ و سلامتی بچه را فراهم کند. اگر مادر در غیر ضرورت کاری کند که فرزندش سقط شود علاوه بر اینکه فعل حرامی را مرتکب شده، باید دیه آن را بپردازد و از آن دیه چیزی به خود مادر به عنوان ارث نمی رسد.
در جدول زیر نظر جمعی از علما و مراجع تقلید را درباره سقط جنین میخوانید:
نظر مراجع تقلید درباره سقط جنین | ||
ردیف | نام مرجع | فتوا |
1 | امام خمینی (ره) | ختم بارداری به دلایل اقتصادی، حتی اگر خانواده در شرایط دشوار مالی قرار بگیرند، و یا به علت سن مادر و یا کثرت فرزندان مجاز نیست. حتی اگر مادر دچار اختلال روانی نیز باشد سقط جنین برای او مجاز نیست. |
2 | حضرت آیت الله خامنه ای | - سقط جنین شرعا حرام است و در هیچ حالتی جایز نیست مگر آنکه استمرار حاملگی برای حیات مادر خطرناک باشد که در این صورت سقط جنین قبل از ولوج روح، اشکال ندارد، ولی بعد از دمیدن روح جایز نیست حتی اگر ادامه حاملگی برای حیات مادر خطرناک باشد مگر آنکه استمرار بارداری، حیات مادر و جنین هر دو را تهدید کند و نجات زندگی طفل به هیچ وجه ممکن نباشد ولی نجات زندگی مادر به تنهایی با سقط جنین امکان داشته باشد. - ناقصالخلقه بودن جنین، مجوز شرعی برای سقط جنین حتی قبل از ولوج روح در آن محسوب نمیشود، ولی اگر تهدید حیات مادر بر اثر استمرار حاملگی مستند به نظر پزشک متخصص و مورد اطمینان باشد، سقط جنین قبل از ولوج روح در آن اشکال ندارد. - (در پاسخ به استفتایی درباره سقط جنین مبتلا به بیماریهای ژنتیکی لاعلاج) اگر تشخیص بیماری در جنین قطعی است و داشتن و نگهداشتن چنین فرزندی موجب حرج میباشد، در این صورت جایز است قبل از دمیده شدن روح، جنین را اسقاط کنند ولی بنا بر احتیاط، دیه آن باید پرداخت شود. |
3 | آیت الله سیستانی | انداختن حمل پس از انعقاد نطفه، جایز نیست و دیه و کفاره (دو ماه روزه متوالی) دارد، مگر این که باقی ماندن حمل برای مادر ضرر جانی داشته باشد، یا مستلزم حرج شدیدی باشد که معمولاً تحمل نمیشود، که در این صورت قبل از دمیدن روح و جان گرفتن جنین اسقاط آن جایز است، و بعد از آن مطلقاً جایز نیست. و اگر مادر حمل خود را بیاندازد، دیه آن بر مادر واجب است، و باید آن را به پدر یا دیگر ورثه اش بپردازد. و اگر پدر حمل را بیاندازد، دیهاش بر او واجب است، و باید آن را به مادر بپردازد. و اگر پزشک این عمل را انجام دهد، دیه بر او واجب است، مگر اینکه وارث ببخشد، هر چند اسقاط جنین به درخواست پدر و مادر باشد. |
4 | آیت الله مکارم شیرازی | اسقاط جنین حرام است، ولی هرگاه جنین در مراحل ابتدایی باشد، و به صورت انسان کامل در نیامده باشد، و باقیماندن جنین در آن حالت و سپس تولد ناقص آن به تصدیق اهل اطلاع متدین باعث عسر و حرج شدید برای پدر و مادر گردد، پایان دادن به حاملگی جایز است، و احتیاطاً باید دیه را بدهند. |
5 | آیت الله صافی گلپایگانی | کشتن جنین مطلقا حرام است و دیه دارد که به وارث او در صورتی که سبب سقط نباشند میرسد و چنانچه ولوج روح هم شده باشد (جنین روح داشته باشد) کفاره هم دارد ولی تا زنده به دنیا نیامده باشد مطلقاً قصاص ندارد. |
6 | آیت الله بیات زنجانی | سقط جنین چه روح در آن دمیده شده باشد و یا خیر، حرام است ولی اگر پزشک متخصص و مورد اعتماد، زنده بودن مادر را متوقف بر سقط جنین تشخیص دهد و یا بقای آن در رحم را غیر قابل تحمل برای مادر و یا موجب نقص عضو برای وی بداند، سقط جنین در اینجا مانعی ندارد ولی کفاره را باید بپردازد. |
7 | آیت الله سبحانی | - سـقط جنین توسط هر کسی و با هر وسیله ای جایز نیست. - اگر مادر در غیر ضرورت کاری کند که فرزندش سقط شود علاوه بر اینکه فعل حرامی را مرتکب شده، باید دیه آن را بپردازد و از آن دیه چیزی به خود مادر به عنوان ارث نمی رسد. - حفاظت از بچه در رحم واجب است. (یعنی مادر باید تمام شرایط لازم جهت حفظ و سلامتی بچه را فراهم کند.) |
8 | آیت الله وحید خراسانی | سقط جنین در صورتی که پدر و مادر یا یکی از آنها مسلمان باشند جایز نیست و بنابر احتیاط واجب از سقط جنینی که پدر و مادرش هر دو غیر مسلمان باشند باید اجتناب نمود. |
9 | آیت الله صانعی | سقط جنین مطلق حرام است. یعنی چه قبل از روح پیدا کردن و چه قبل از آن، لکن برای رفع خطر از مادر با توجه به نظر کارشناسی و حرج غیرقابل تحمل در صورتی که هنوز روح پیدا نکرده، نمیتوان گفت حرام است؛ هر گاه شرایط بارداری یا جنین به بروز مشکلات جدی (عسر و حرج) برای مادر یا خانواده بینجامد انجام عمل سقط جنین مجاز است. |
(آرزو رستمزاد/خبرآنلاین)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
در لابی هتل نشستهاند تا قهوه بخورند و گرم شوند. یکیشان دور سرش را خالی کرده و یک کاکل از موهای پرپشتش را روی سرش باقی گذاشته است؛ کاکلی به رنگ قهوهای روشن که اصلاً سنخیتی با رنگ ابرو و چهره انش ندارد و دیگری خطی عمودی انگار ابروهایش را نصف کرده و توی چشم میزند. کنجکاو میشوم و آنقدر نگاهشان میکنم تا بالاخره بپرسم از مدل موهایش راضی است؟ میخندد و میگوید: راضی نبودم که این شکلی درستشان نمیکردم!
فراز ۲۳ ساله و دانشجوی گرافیک دانشگاه علمی و کاربردی است. در مورد آرایش پسرها و مدل موهایش میگوید: من برای پوست و موهایم ارزش قائلم. به نظرم زیبایی یک مرد به زیبایی موها و پوستش است، برای همین هر دوهفته یک بار آرایشگاه میروم و موهایم را کراتینه میکنم که هزینهاش در حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان میشود. کراتینه برای تقویت مو اهمیت دارد، مخصوصاً من که موهایم را رنگ کردهام!
جیب بابا برای همین موقع است
از پسرجوانی میپرسم چرا موهایت را مش میکنی؟ دانشجوی بازیگری است. دوست دارد خاص باشد. دانشگاه آزاد درس میخواند. میپرسم هزینهاش زیاد نیست؟ میخندد: جیب بابا برای همین مواقع است!.
فراز آرایشگاه مخصوص دارد؛ جایی در شمال شهر که حداقل دوسال است فقط به آنجا میرود. میپرسم وقتی موهایت را رنگ کردی، واکنش دوستانت چه بود؟ با اندکی تعجب میگوید: هیچی! مگر زیبایی واکنش دارد؟!
دوستش که ابروهایش را انگار از وسط نصف کردهاند، میگوید: من چندسال است آرایشگرم ابروهایم را تمیز میکند ،یعنی از وقتی که دبیرستانم تمام شد. ۶ ماه پیش هم از روی مدل ابروی یکی از خوانندهها، دادم توی ابروی چپم را آرایشگرم خالی کرد. وقتی میپرسم به چه دلیل داخل ابرویت را تیغ زدی؟ میگوید: تنوع که دلیل نمیخواد، برای تنوع!
آرایشگاهی برای مردان خاص!
انگار زیبایی آقایان خیلی مهم است که در تبلیغاتش استفاده از کارشناسان زیبایی را به رخ میکشد و شعارش همین است: «با ما، خاصترین مرد شهر خواهید بود!»
یکی از بزرگترین مجموعههای آرایشی مردان است و در چهار نقطه پایتخت شعبه دارد. جایی که به پکیجها و مرکز فوق تخصصی داماد معروف است. در تبلیغاتش، چهره مردان با صورتهای برنزه، ابروهای مرتب و لبهای صورتی کمرنگ و چشمهای عسلی به چشم میخورد. از خدماتش، کراتینه مو، اسپای مو، رفع موهای زائد گونه، سرویس پوست، ماساژ و اصلاح و طراحی ابرو است.
آرایشگاه بعدی در کرج است. سالنی بزرگ که حتماً باید یک مرد شما را به داخل همراهی کند. به محض ورود، فردی که جلوی در ورودی نشسته است از شما میپرسد چه کارهایی دارید تا زودتر به بخش مورد نظر مراجعه کنید. اینجا سالنی است که میگویند بیشتر بازیکنان فوتبال و خوانندهها با وقت قبلی برای آرایش مدل موهایشان و دیگر خدمات به آنجا میآیند. هرکس کیف مخصوص به خودش را در کمد مخصوصش دارد. در کیف هر فرد، وسایل شخصی مانند حوله، ژیلت و ژل بعد از اصلاح و سایر موارد وجود دارد و هر دفعه که میآیند مسئول خدمات، ساکشان را ارائه میدهد.
تغییر سبک آرایشگری
یکی از آرایشگران که تاکید دارد نام سالن و خودش را در گزارش ذکر نکنیم ،درباره کارشان توضیح میدهد: «سبک آرایشگری تغییر کرده است. در گذشته ماهی یک بار برای اصلاح سر به آرایشگاه مراجعه میکردند اما من این روزها مشتریانی دارم که گاهی هر روز برای سشوار موهایشان میآیند و روزانه ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان هم هزینه میکنند که در ماه تقریبا در حدود ۴۵۰ هزار تومان میشود. عدهای دیگر برای پاکسازی پوست میآیند که شامل جوان سازی و ماساژ صورت هم میشود و بستگی به موادی که استفاده میشود دارد و قیمت پایه از ۳۰ هزار تومان است و تا ۵۰ هزار تومان هم میرسد. ماسک صورت با توجه به چربی پوست باید دوبار در هفته استفاده شود».
وقتی از این آرایشگر میپرسیم که آیا مردان هم از پاکسازی پوست استقبال میکنند؟ میگوید: اتفاقاً پسران جوان به خصوص سنین ۱۸ تا ۲۰ سال، مشتریان دائم ما هستند به دلیل اینکه در سن بلوغ قرار دارند و زیاد جوش میزنند.
این آرایشگر در مورد اصلاح ابرو که مدلهایش برروی دیوار وجود دارد، میگوید: برداشتن ابرو توسط ابروکار انجام میشود که از ۲۰ تا ۳۵ هزار تومان هزینه ابروبرداشتن است. البته عدهای ابرو را فقط تمیز میکنند که از تیغ و قیچی استفاده میشود ولی اگر بخواهند زیر ابرو خط بیندازند موچین هم استفاده میشود که هزینهاش بیشتر است. در ضمن بند هم داریم که موهای روی گونه تا زیر پلک پائین را برمی دارند.
در گذشته ماهی یک بار برای اصلاح سر به آرایشگاه مراجعه میکردند اما من این روزها مشتریانی دارم که گاهی هر روز برای سشوار موهایشان میآیند و روزانه ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان هم هزینه میکنند که در ماه تقریبا در حدود ۴۵۰ هزار تومان میشود.
پسری با موهای بلند فر که تا کمرش میرسد به داخل آمده و میخواهد موهایش را مش نقرهای دربیاورد یا به قول خودش جوگندمی. کش را باز میکند و موهایش را در هوا تکان میدهد تا هم آرایشگر جنس مو را ببیند و هم قیمت بدهد. آرایشگر پنجه در موهای پسر میاندازد و میپرسد تا به حال رنگ نکردهای؟ این صحنهها آشناست. با آرایشگاه زنانه فرقی ندارد! پسر میگوید: نه، موی طبیعی خودم است. فقط مش که فر موهایم را از بین نمیبرد؟ آرایشگر سری تکان میدهد و میگوید: نه، فقط در حدود ۸۰۰ هزار تومان هزینهاش میشود چون هم موهایت بلند و پرپشت است و اینکه باید دکلره روی موهایت جواب بدهد!
از آرایشگر اولی خداحافظی میکنم. میگوید: تمام مشتریهای ما هم این شکلی نیستند. بعضی فقط روی مدل موهایشان کار میکنند و بسیار مردانه تیپ میزنند. سر تکان میدهم. خودش نه ابرو برداشته و نه موهایش را رنگ کرده است. (آهنگ جوانی)
حمیدرضا الوند با اشاره به اینکه ۸۷ درصد این کودکان بدسرپرست هستند، تاکید کرد: سازمان براساس برنامه ریزیهای انجام شده زمینه زندگی این کودکان در درون خانواده، اقوام نزدیک را فراهم کرده به طوری که تا کنون ۱۳ هزار کودک از این طریق ساماندهی شدهاند.
وی تاکید کرد: مددکاران بهزیستی بعد از واگذاری کودک به خانواده جایگزین، اقوام و یا فرزند خواندگی، به طور مرتب هفتگی و ماهیانه بر نحوه نگهداری کودکان نظارت کافی دارند و البته حمایتهای لازم را نیز انجام میدهند.
قائم مقام معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی از پرداخت ۱۷۵ هزار تومان در ازای نگهداری هر کودک در خانواده جایگزین خبر داد و گفت: چنانچه کودک بد سرپرست در خانوادهای نگهداری شود که شرایط مالی مناسبی نداشته باشند با نظر مددکاران ماهیانه مبلغی به عنوان کمک خرج کودک به خانواده پرداخت میشود.
به گفته الوند، از ابتدای امسال تاکنون حدود ۸۰۰ کودک بد سرپرست به سرپرستی دائم و موقت خانوادههای متقاضی در آمدهاند که تا پایان سال تعداد این کودکان بسیار بیشتر خواهد شد.
وی با اشاره به اینکه ۹۰ درصد خانوادهها متقاضی کودکان زیر دو سال هستند، افزود: همین موضوع پذیرش سایر کودکان را دچار مشکل میکند که البته با فرهنگ سازی و مشاورههای انجام شده تا حدودی این مشکل برطرف و خانوادهها کودکان بالاتر از این سن را نیز قبول میکنند. (خبرگزاری مهر)
چهارشنبه 1 بهمن 1393 ساعت 14:44
جام جم سرا: شش هزار دیش ماهواره، بعدازظهر روز گذشته (سه شنبه) در شیراز برچیده و امحا شد. تصاویری از آن را در ادامه ببینید.
دکتر علیرضا زالی در یازدهمین کنگره بینالمللی صرع که صبح امروز (چهارشنبه) در سالن همایشهای رازی برگزار شد، با بیان اینکه بیماری صرع جزو بیماریهای نسبتا شایع در جوامع ایرانی هست، گفت: پیشبینی میشود تعداد و درصد این بیماران در ایران به دلیل بار تصادفات ترافیکی، میزان بالا بودن ازدواجهای فامیلی، حوادث شغلی و تبعات جنگ، بالاتر باشد.
وی در مورد درمان بیماران مبتلا به صرع با تاکید بر لزوم تبادل نظر و اشتراک علمی در درمان این بیماران اظهار کرد: به خصوص در درمان صرعهای مزمن و طولانیمدت باید از ضرورتهای گروههای علمی مختلف در درمان استفاده کنیم، چراکه تبعات اجتماعی، اقتصادی این بیماری بسیار مهم بوده و باید از ظرفیتهای گروههای مختلف استفاده کرده و به جنبههای مختلف این بیماری توجه شود.
زالی بر لزوم انگزدایی از بیماران مبتلا به صرع در جامعه تاکید کرد و گفت: نکته مهمی که وجود دارد، این است که فوبیا و ترسی نسبت به بیماران مبتلا به صرع در کشور وجود دارد که با نوعی خرافات آمیخته است، بنابراین ما باید از بیماران مبتلا به صرع در جامعه انگزدایی کرده و ترس ناشی از این بیماری در جامعه کنار گذاشته شود که بخش عمده اعمال این موضوع وظیفه متخصصان حوزه درمان کشور است. باید بدانیم که صرع یک بیماری درمانپذیر است و این موضوع باید در جامعه ایران جا انداخته شود تا افراد مبتلا به صرع بتوانند با اعتمادبهنفس خوبی زندگی کرده و یک زندگی عادی و معمولی در جامعه داشته باشند تا از این طریق بتوان، تبعات اجتماعی و اقتصادی این بیماران را کاهش داده و بستر فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی آنها را در جامعه فراهم کنیم.
وی با بیان اینکه حدود دوسوم بیماران مبتلا به صرع با درمانهای موجود درمان میشوند، تصریح کرد: حدود یک سوم موارد صرع در برابر درمان مقاوم هستند و ممکن است به درمانهای پیچیدهتری نیاز داشته باشند که این گروه حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد مبتلایان به صرع را تشکیل میدهد.
زالی افزود: در مورد این موارد صرع که در برابر درمان مقاوم هستند، روشهای درمانی جراحی، مداخلهای و تهاجمی میتواند موثر باشد و بیماران مقاوم به درمان نیز با درمانهای نوین درمان میشوند.
رئیس کل سازمان نظامپزشکی ایران همچنین بر لزوم حمایتهای اقتصادی و اجتماعی مبتلا به صرع تاکید کرد و ادامه داد: نکته مهم بویژه در مورد بیماران مقاوم به درمان این است که باید از آنها حمایت شود. به ویژه در بیماران مقاوم به درمان که باید داروهای زیادی را مصرف کنند و ممکن است به صورت ماهیانه نزدیک به یک میلیون تومان هزینه داروهایشان شود. بنابراین باید حمایتهای اقتصادی نیز از این بیماران به عمل آید که انجمنها در این مهم نقش دارند و وزارت بهداشت و حوزه سلامت کشور نیز در این خصوص کار میکنند.
زالی ادامه داد: در درمان مبتلایان به صرع در کشور به ایجاد مراکز جامع صرع نیاز داریم. با توجه به آمار فزآینده مبتلایان به صرع در کشور، تعداد مراکز موجود کافی نبوده و باید مراکز جامع صرع ایجاد شود و این مراکز با برنامههای متقن و ابزارهای نوین بتوانند به این بیماران کمک کنند که این موضوع از دغدغههای متخصصان نورولوژیست ما است.
وی با تاکید مجدد بر لزوم حمایتهای اقتصادی از بیماران مبتلا به صرع، گفت: ایجاد فرآیندهای بیمهای برای بیماران صرع چه در مواردی که قابل درمان هستند و چه برای کسانی که مقاوم به درمانند، ضروری است، چراکه گاهی ممکن است این بیماران از داروهای مختلفی استفاده کنند به طوریکه حدود ۴ درصد بیماران مبتلا به صرع نیازمند سه دارو و ۱۳ درصد آنها نیازمند دو دارو هستند که معمولا این داروها تقریبا ۱۸ ماه باید استفاده شوند. بنابراین به دلیل نیاز دارویی و تنوع دارویی بیماران مبتلا به صرع، حمایتهای اقتصادی و بیمهای از این بیماران بسیار حائز اهمیت است.
رئیس کل سازمان نظامپزشکی ایران، افزود: گاهی این بیماران نیازمند استفاده از دستگاهها هستند. بنابراین باید ایجاد پوشش بیمهای بیماران خاص با پروتکل مشخص و جداگانه برای آنها مورد توجه قرار گرفته و از آنها حمایت شود.
زالی با قدردانی از جامعه متخصصان مغز و اعصاب، گفت: متخصصان مغز و اعصاب از پیشگامان مسئولیت اجتماعی در زمینه بیماران مبتلا به صرع هستند و ما نیز باید از نظر اجتماعی این بیماران را حمایت کنیم. (خبرگزاری مهر)
698
دکتر محمد اسماعیل مطلق تداخل فرزندآوری و مسائل اقتصادی را دو دلیل عمده سقط عنوان کرد و گفت: میزان تداخل فرزندآوری ۸۰ درصد و مسائل اقتصادی ۲۰ درصد است.
وی با بیان اینکه تخمین زده میشود که ۹۰ هزار نفر در کشور آلوده به ویروس ایدز باشند، گفت: حدود دو درصد جامعه مبتلا به هپاتیت B هستند.
وی با بیان اینکه در طول شبانهروز هشت تن بر اثر اعتیاد جان خود را از دست میدهند، افزود: متاسفانه بیشترین افراد مبتلا به اعتیاد در سنین کمتر از ۳۵ سالگی قرار دارند.
مدیرکل دفتر سلامت خانواده، جمعیت و مدارس وزارت بهداشت ادامه داد: ۹۱ درصد نگرانیهای والدین برای فرزندانشان مربوط به اعتیاد مواد مخدر است.
مطلق با بیان اینکه بخش زیادی از زندانیان کشور جرمشان مواد مخدر است، گفت: ۵۰ درصد علت طلاقها را نیز اعتیاد شامل میشود.
وی ضمن اشاره به ارتقای مشاورههای حین و پس از ازدواج با تاکید بر مهارتهای زوجین، گفت: ازدواج سالم و تشکیل خانواده، افزایش آگاهی جامعه درباره اهمیت فرزندآوری سالم، پیشگیری از بارداریهای پرخطر و سقط، تامین مراقبتهای کیفی دوران بارداری و جلوگیری از مرگ مادر و نوزاد از مهمترین رویکردهای در دست اقدام این وزارتخانه است.
مدیرکل دفتر سلامت خانواده، جمعیت و مدارس وزارت بهداشت با اشاره به اینکه سه میلیون زوج نابارور در کشور داریم، از تمرکز وزارت بهداشت بر حل مشکلات باروری در کشور خبر داد.
ارتقا، پویایی، بالندگی و جوانی جمعیت را با افزایش نرخ باروری به بیش از سطح جانشینی از مهمترین سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در موضوع جمعیت عنوان کرد و گفت: سیاستمداران جمعیتی و بهداشت جهانی میگویند، زمانی که میزان جمعیت در کشوری به حد زیر جایگزینی رسید، در بعد سلامت، تهدیدی برای آن جمعیت به حساب میآید و کشورها تلاش میکنند که این اتفاق نیفتد.(ایسنا)
اکنون بازار خدمات زیبایی از گردش مالی بالایی برخوردار است و درآمد بالایی را عاید افرادی میکنند که در این حوزه مشغول به فعالیت هستند. گردش مالی این حوزه دقیقا مشخص نیست و گزارشی نیز تاکنون در این رابطه منتشر نشده است، اما با توجه به اینکه گفته میشود ایران جزو نخستین کشورها در جراحیهای زیبایی و مراجعه برای خدمات زیبایی است، به نظر میرسد فعالان این حوزه سالانه با درآمدهایی بالایی مواجه شوند.
در این میان، همانطور که کسبه بازار در شب عید، بازاری متفاوت از دورههای دیگر دارند، در این ایام بازار فرآیندهای زیبایی داغ نیز میشود؛ تا جایی که گفته میشود در ماه اسفند ۴۰ تا ۵۰ درصد انجام فرآیندهای زیبایی افزایش پیدا میکنند. بر این اساس، بسیاری از کلینیکهای زیبایی با تبلیغاتی گسترده به صورت پیامک و یا آگهی در روزنامه و سایتها، سعی در جذب مشتری دارند.
این روزها شاید شما هم با این پیامکهای تبلیغاتی روبهرو شده و یا این آگهیهای تبلیغاتی را دیده باشید: «تخفیف ویژه نوروزی برای خدمات پوست و زیبایی از ۲۰ تا ۹۰ درصد»؛ «اگر برای عید میخواهید تغییر کنید، به کلینیک زیبایی ما بیایید.»
در یکی از این پیامکهای تبلیغاتی آمده است؛ «تخفیف ویژه نوروزی؛ بوتاکس ۱۳۸ هزار تومان، ژل خط خنده ۲۰۰ هزار تومان، ژل لب ۲۲۰ هزار تومان و خدمات پوست و خالبرداری و لیرز ۲۰ درصد تخیف.»
در پیامکی دیگر دیده میشود؛ «یک جلسه میکرودرمی پوست صورت برای پاکسازی تنها با پرداخت ۵۶۰۰ تومان، اما با ارزش ۸۰ هزار تومان (۹۳ درصد تخفیف).»
در تبلیغاتی که در پیامکی دیگر مشاهده میشود، به تخفیف حدود ۹۴ درصدی پاکسازی پوست اشاره کرده است: «یک جلسه پاکسازی صورت با پرداخت ۳۰۰۰ تومان، اما با ارزش ۵۰ هزار تومان.»
از سوی دیگر، نهتنها بازار خدمات پوست در شب عید داغ میشود، حتی بعضا دیده میشود که خیلی از افراد به دلیل تعطیلات دو هفتهای عید و استراحت در این ایام، جراحیهای زیبایی را به این زمان موکول میکنند. در این زمینه میتوان به جراحی بینی و صورت اشاره کرد که مردم برای جراحی در ایام عید از چند ماه قبل وقت رزرو میکنند. کلینیکهای زیبایی، شاهد این مثال هستند و تنها لازم است سری به این مراکز بزنید تا واقعیت ماجرا را بدانید.
اما نکتهای که در اینجا اهمیت دارد، عدم نظارت روی پیامکهای تبلیغاتی است؛ تا جایی که به دلیل همین نبود نظارت، افراد سودجو از این موقعیت استفاده کرده و در نهایت عوارض جبرانناپذیر آن را افرادی خواهند خورد که به دلیل ناآگاهی و بدون پشتوانه علمی نسبت به انجام فرآیندهای تبلیغاتی اقدام میکنند.
بههرحال، این بحران محتوایی در زمینه پیامکهای تبلیغاتی باعث شده است که در کنار موج رو به افزایش مشترکان ناراضی، وزارت ارتباطات نیز دست به کار شود؛ به نحوی که محمود واعظی، وزیر ارتباطات در تازهترین اظهارنظر خود درباره پیامکهای تبلیغاتی از تشکیل کمیتهای با حضور ۱۰ دستگاه مختلف به ریاست وزارت فرهنگ و ارشاد خبر داده و اظهار کرده است: «این کمیته وظیفه نظارت بر محتوای پیامکها را دارد و این پیامکها ساماندهی میشود تا در صورت تخلف به آنها تذکر داده شود.»(خبرآنلاین/مریم فکری)
889