جام جم سرا: دکتر محمد رضا جویا در آستانه هفته ملی مبازره با بیماریهای مشترک بین انسان و حیوان افزود: هاری، تب مالت، تبهای خونریزی دهنده، سیاه زخم، کیست هیداتیک و سالک از جمله شایعترین بیماریهای مشترک میان انسان و حیوان به شمار میرود.
مراجعه به نزدیکترین مرکز بهداشتی درمانی در صورت حیوان گزیدگی
وی با اشاره به اینکه هاری ویروسی بسیار خطرناک است که در صورت بیتوجهی به درمان آن منجر به مرگ میشود اظهار داشت: افراد در صورت حیوان گزیدگی بلافاصله به نزدیکترین مرکز بهداشتی درمانی محل سکونت خود مراجعه کنند.
مدیر گروه پیشگیری از بیماریهای معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد شستشوی محل زخم، واکسن کزار و ضد هاری را از جمله اقدامات اولیه درمانی در زمان حیوان گزیدگی برشمرد.
جویا اظهار کرد: در سال گذشته بیش از دوازده هزار و ۵۰۰ مورد حیوان گزیدگی در مراکز بهداشتی درمانی زیر پوشش دانشگاه به ثبت رسید که با اقدامات به موقع مورد ی ازابتلا گزارش نشد. بیشترین گزش از خانواده سگ سانان به ویژه سگهای گله و صاحب دار گزارش شده و از همین رو توجه به تغییر خلق و رفتار حیوانات و اجتناب از اذیت و آزار حیوانات که منجر به حمله شود از جمله راهکارهای پیشگیری از حیوان گزیدگی به شمار میرود.
تب مالت، بیماری هزار چهره
وی ابتلا به تب مالت را از دیگر بیماریهای شایع مشترک میان انسان و حیوان برشمرد و گفت: این بیماری به دلیل اینکه دارای علائم مختلف بالینی است از آن به عنوان بیماری هزار چهره یاد میشود.
مدیر گروه تخصصی پیشگیری از بیماریهای معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد ادامه داد: در سال گذشته یک هزار و ۵۵۷ مورد ابتلا به بیماری تب مالت در شهرهای زیر پوشش دانشگاه به ثبت رسید.
وی اظهار کرد: استفاده از فرآوردههای دامی پاستوریزه و بهداشتی و استفاده از شیر جوشیده شده (پس از به جوش آمدن به مدت ۵ دقیقه جوشش ادامه داشته باشد) از جمله راهکارهای پیشگیری از این بیماری به شمار میرود.
تماس با دام آلوده و کنه مهمترین راه بیماری تب خونریزی دهنده
جویا بیماری تب خونریزی دهنده را از دیگر بیماریهای مهم مشترک میان انسان و حیوان برشمرد و اظهار داشت: تب کریمه کنگو بیماری حاد ویروسی است و از شایعترین بیماریهای خونریزی دهنده به شمار میرود. تب خونریزی دهنده کریمه کنگو از دام به انسان منتقل میشود و با علائمی همچون تب، سردرد، احساس سرما، خستگی درد عضلانی، پرخونی صورت، پرخونی ملتحمه و چشم، استفراغ و دردهای بالای معده و خونریزی ناگهانی، خونریزی از لثهها، بینی، معده، روده ورحم و زیر پوست ناحیه ساق پا و دستها آشکار میشود.
وی اضافه کرد: تماس با دام آلوده، تماس با خون و ترشحات دامی و انتقال از طریق کنه هیالوما آلوده از جمله راههای انتقال این بیماری است و دامداران، توزیع کنندگان فرآوردهای خام دامی (قصابان)، بانوان خانه دار و گله داران بیشتر در معرض این بیماری قرار دارند.
مدیر گروه پیشگیری از بیماریهای معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد با اشاره به اینکه در سال گذشته ۵۴ بیمار مشکوک به بیماری تب کریمه کنگو به مراکز بهداشتی درمانی مراجعه کردند اظهار داشت: از این تعداد ۴ نفر مبتلا به این بیماری بودند که خوشبختانه با اقدامات مناسب تشخیصی و درمانی، بیماران بهبود یافتند.
تماس با دام آلوده عامل ابتلا به سیاه زخم
جویا گفت: سیاه زخم بیماری میکروبی حاد قابل انتقال بین انسان و حیوان است که معمولاً بر پوست اثر میکند ولی ممکن است بندرت دستگاه تنفسی و دستگاه گوارش را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
وی ارتباط با دام آلوده را مهمترین عامل ابتلا به این بیماری عنوان کرد و اظهار داشت: در سال گذشته ۱۹ مورد ابتلا به این بیماری در شهرهای زیر پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد به ثبت رسیده است.
رعایت بهداشتی سبزی و صیفی بهترین راهکار پیشگیری از کسیت هیداتیک
مدیر گروه پیشگیری از بیماریهای معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد افزود: کیست هیداتیک بیشتر درمناطقی که دامداری رواج دارد دیده میشود و ارتباط انسان با سگ و دامها زمینه ابتلا را فراهم میکند.
به گفته وی رعایت بهداشت فردی و شستشوی مناسب سبزی و صیفی بهترین راهکار پیشگیری از این بیماری به شمار میرود.
بروز زخمهای بیش از دو هفته از علائم مهم ابتلا به سالک
جویا ابتلا به بیماری سالک را یکی دیگر از مهمترین بیماریهای مشترک میان انسان و حیوان برشمرد و اظهار کرد: سالک به وسیله پشه خاکی به افراد سالم منتقل میشود و به منظور پیشگیری از گسترش زخم سالک درمان این بیماری باید جدی گرفته شود و در صورتیکه فردی زخم طول کشیده بیش از دوهفته داشته باشد حتما باید به پزشک مراجعه کند.
وی ادامه داد: در سال گذشته ۳ هزار و ۱۵۸ مورد ابتلا به سالک در شهرهای زیر پوشش دانشگاه گزارش شد که در مراکز بهداشتی درمانی به طور رایگان زیر پوشش دورههای درمانی قرار گرفتند.
مدیر گروه پیشگیری از بیماریهای مرکز بهداشت استان یاد آور شد: پوشیدن البسه مناسب و پوشیده، بیرون گذاشتن به موقع زبالهها، جمع آوری نخالههای ساختمانی و استفاده از قرصها و پمادهای دور کننده حشرات از جمله اقداماتی است که برای پیشگیری از این بیماری میتوان انجام داد و در صورت ابتلا به این بیماری، شخص مبتلا باید محل زخم را بپوشاند تا میکروب آن به دیگر افراد سرایت نکند.
لازم به ذکر است روزهای ۱۴تا ۲۲ تیر ماه هفته ملی مبارزه با بیماریهای مشترک میان انسان و حیوان نامگذاری شده است.(ایرنا)
جام جم سرا: تصمیم برای بچه دار شدن یکی از سختترین تصمیمهای زندگی است حالا چه برسد به این که پای دومی در میان باشد. البته تا دلتان بخواهد درخصوص زمان مناسب بچهدار شدن و تعداد مطلوب افراد خانواده اختلافنظر وجود دارد. به همین دلیل هم باید مزایا و مضرات بارداری مجدد را بسنجید و بعد تصمیمتان را بگیرید.
چرا دومی را می خواهید؟
یک خواهر و برادر برای فرزند اولتان یا فقط به این دلیل که شما یا همسرتان بچه دوست دارید؟! چرا میخواهید دوباره بچهدار شوید؟ برای پاسخ به این پرسش کافی است به تعهدتان در برابر فرزندی که به دنیا خواهد آمد فکر کنید.
آیا آمادگی روانی برای بزرگ کردن یک کودک دیگر را دارید؟ اوضاع مالیتان چطور است؟ از پس هزینههای دو بچه برمیآیید؟ لطفا فقط به دوران کودکیشان فکر نکنید. مسائل اقتصادی، فراتر از تامین هزینههای زندگی است. شما باید بتوانید راه را برای آینده بهتر بچهها فراهم کنید و این به معنی کار بیشتر، مسئولیت بیشتر، خستگی بیشتر و در نهایت درآمد بالاتر است.
فرزند اولتان آماده است؟
پیش از اقدام برای بارداری باید بدانید ورود نوزاد جدید چه تاثیری روی فرزند اولتان میگذارد؟ شاید شما فکر کنید داشتن خواهر یا برادر او را خوشحال میکند، اما شخصیت و ویژگیهای روانی فرزند اولتان نکته بسیار مهمی است که باید مورد توجه قرار بگیرد.
توافق فقط 2 نفره
شما و همسرتان باید درباره داشتن فرزند دوم به توافق برسید، اما با اصرارهای کلافهکننده، شریک زندگیتان را مجبور نکنید با تصمیمتان موافقت کند.
حرف زدن درباره ترسها، نگرانیها و البته نکات مثبت بارداری مجدد به شما کمک میکند تصمیم عاقلانهای بگیرید که به نفع خانواده باشد. متاسفانه بسیاری از زوجها تحت تاثیر اطرافیان بویژه خواهر، برادر یا افراد فامیل قرار میگیرند و تنها به این دلیل که آنها دو فرزند دارند، به فکر بچهدار شدن میافتند.
دختر یا پسر؛ مساله این است!
اگر دلیل اصلی بچهدارشدن مجددتان این است که حتما صاحب دختر یا حتما پسردار شوید سخت در اشتباه هستید چراکه نه رژیمهای غذایی، نه زمان نزدیکی و نه روشهای دیگری (بجز آی.وی.اف که نوعی درمان نازایی محسوب میشود) نمیتوانند به طور صددرصد جنسیت فرزندتان را مشخص کنند. با این حساب هیچ بعید نیست عضو جدید خانواده جنسیتی خلاف میلتان داشته باشد. مطالعات پزشکی نشان میدهد دستکم ۱۸ ماه فاصله بین تولد فرزند اول و بارداری دوم برای سلامت مادر در دوران بارداری و همچنین سلامت و رشد جنین ضروری است. از طرفی فاصله بیشتر از پنج سال هم توصیه نمیشود چراکه عادتها و روشهای زندگی خانوادگیتان بعد از سپری شدن چند سال الگوی ثابتی پیدا کرده؛ و ورود فرزند دوم این روال را دستخوش تغییر میکند.
هر حرف و صحبت بیمنظوری را که میشنود، برداشت کرده و برایش داستانی ترسناک علیه خود میسازد. او معتقد است همه گردهم آمدهاند تا او را اذیت کنند و به او صدمه بزنند. میترسد دیگران از او برای رسیدن به اهدافشان سوءاستفاده کنند. در هر کار و معاملهای تقریبا مطمئن است سرش کلاه میرود. معمولا سوءظنهایش به دیگران پایه و اساس محکمی ندارد. بیش از حد نسبت به رفتارهای دیگران از خود واکنش منفی نشان میدهد. هرگز صداقت را باور ندارد. وجودش همیشه پر از خشم و نفرت بوده و مطمئن است روزی دیگران حتی نزدیکانش به او خیانت خواهند کرد. خیلی زود از کوره در میرود و ممکن است دست به خشونت بزند. اضطراب رهایش نمیکند. حق به جانب رفتار میکند و بشدت کمالگراست. او به همه چیز سوءظن دارد.
ویژگیهای شخصیت پارانوئید
سوءظن دائم: افرادی که دائم به اطرافیانشان سوءظن دارند دچار اختلال شخصیت پارانوئید هستند. آنها دائما یک حالت آمادهباش به خود میگیرند، زیرا دنیا را مکانی تهدیدآمیز میدانند و همیشه به دنبال شواهدی هستند که این احساسشان را تائید کند. هرگز نمیتوانند با کسی دوست شده و رابطه خوب و طولانی برقرار کنند. اگر هم ازدواج کنند با شکست مواجه میشوند، زیرا همیشه به وفاداری همسرشان مشکوک هستند.
حساسیت: این افراد به علت این که ترس زیادی در وجود خود حس میکنند به همه چیز حتی موضوعات پیش پا افتاده نیز توجه زیادی از خود نشان میدهند. در نتیجه معمولا حالت تدافعی به خود میگیرند و با دیگران به مخالفت میپردازند. هیچ انتقادی را هم نمیپذیرند و معتقدند تمام کارهایشان درست است و مردم در اشتباه هستند.
منزوی: افراد مبتلا به اختلال پارانوئیدی و سوءظن علاوه بر این که هرگز با دیگران سر سازش ندارند، بلکه گوشهگیر و منزوی نیز میشوند. آنها تا جایی که میتوانند از دیگران دوری میکنند و هرگز با کسی وارد رابطه دوستی یا احساسی نمیشوند، زیرا معتقدند در نهایت ناامیدی در انتظارشان است. البته ممکن است در کارشان و جامعه عملکرد خوبی داشته باشند، اما به طور کل تلاش میکنند از دیگران جدا باشند.
زندگی با یک فرد مبتلا به اختلال پارانوئید
متاسفانه از آنجا که این افراد به همه چیز مشکوک هستند و به کسی اعتماد ندارند و نمیپذیرند که بیمار هستند، به دنبال راه درمانی هم نمیروند و فقط زمانی که دچار بحران و مشکلی حاد در زندگی شوند به فکر کمک گرفتن از دیگران میافتند یا گاهی اوقات خانواده یا دوستانشان آنها را تشویق به درمان میکنند. حتی وقتی فرد میپذیرد یا مجبور میشود خود را درمان کند، مشکلات تازه شروع میشود زیرا طبیعت مشکوک بودن او، روند درمان را بسیار کند میکند.
زندگی با کسی که مبتلا به سوءظن شدید است صبر و تحمل، دلسوزی و ویژگیهای شخصیتی قدرتمندی میطلبد. با روشهای زیر شما میتوانید از یک فرد پارانوئیدی بدرستی حمایت کنید و به او کمک کنید تا بر این سوءظن شدیدش غلبه کند.
تشویق به درمان: قبل از هر چیز او را تشویق کنید به معالجه خود بپردازد. از آنجا که چنین فردی به همه کس و همه چیز سوءظن دارد به درمان خود نمیپردازد و دارو مصرف نمیکند و این موضوع روند درمان او را بسیار کند میکند. با صبر و حوصله، او را به پیروی از برنامه درمانی ترغیب کنید.
احترام در عین قاطعیت: در عین حال که حرفهای او را میپذیرید، اما با قاطعیت برخورد کنید. توهمهای این گونه افراد در نظرشان بشدت واقعی به نظر میرسند، بنابراین با باورهایشان برخورد نکنید و به عقایدشان احترام بگذارید، اما به آنها بگویید شما نمیتوانید این افکار را بپذیرید.
روشنگری: از او بخواهید افکارش را با صدای بلند برایتان تعریف کند و اگر نسبت به برخی کارهای شما شک و تردید دارد بدون گرفتن حالت تدافعی در مورد کارهایتان به او توضیح دهید و او را کمک کنید که بتواند بر سوءظن خود غلبه کند.
پیشبینی: علائم سوءظن احتمال دارد تحت شرایط جدید یا اضطراب آور شدید شوند. بنابراین هرگاه تغییری در راه بود او را از قبل آماده کنید تا بتواند برای تغییرات بهتر آماده شود و بیماری اش شدت نگیرد.
تکیه روی نقاط قوت: افراد مبتلا به پارانوئید اغلب بسیار باهوش هستند و غیر از روابط میان فردیشان از پس کارهایشان بخوبی برمیآیند. او را انسانی سالم در نظر بگیرید و بیمار ندانید و روی ویژگیها و رفتارهای مثبت او تکیه کنید.(نادیا زکالوند/جام جم )
جام جم سرا: چنین اشخاصی که با درگیریهای چشمی ناشی از بیماری تیروئید روبهرو هستند، معمولا بیش از هر موضوع دیگری به زیبایی فکر میکنند و این وضعیت را مانع زیباییشان میدانند. در صورتیکه چنین اختلالات چشمی میتواند عوارض خطرناکتر و جدیتر مانند نابینایی هم در پی داشته باشد. برهمین اساس هم متخصصان توصیه میکنند در صورت روبهرو شدن با هر یک از علائم و نشانههای درگیری چشمی ناشی از بیماری تیروئید به چشمپزشک مراجعه کنید و بسادگی از این موضوع نگذرید.
مشکلات چشمی ناشی از اختلالات تیروئید میتواند ساختمانهای چشم یا اطراف آن را که شامل حدقه، غدد اشکی و مجاری اشکی میشود، درگیر کند که چنین اتفاقی هم معمولا و نه در تمام موارد، در بیماریهای تیروئید و به خصوص پرکاری تیروئید رخ میدهد. دکتر محسن بهمنی کشکولی، چشمپزشک در گفتوگو با جامجم در اینباره یادآور میشود: گاهی ابتدا بیماری تیروئید تشخیص داده میشود و پس از آن، نشانههای تیروئید چشمی بروز میکند و در بعضی موارد هم ابتدا تیروئید چشمی نمایان شده و بعد، بیماری تیروئید خودش را نشان میدهد.
به گفته این فوق تخصص جراحی پلاستیک و ترمیمی چشم، علائم بیماری در مراحل مختلف با شدت متفاوت بروز میکند به طوریکه در مراحل اولیه نشانههایی مانند خشکی چشم، احساس ناراحتی هنگام پلک زدن و احساس جسم خارجی در چشم وجود خواهد داشت و پس از آن با پف پلکها، باز شدن پلکها و ایجاد حالت خیرگی و بیرونزدگی چشم از داخل حدقه به سمت بیرون ادامه مییابد.
وی با تاکید بر اهمیت مراجعه به چشمپزشکان در مراحل اولیه بیماری توضیح میدهد: در مراحل شدیدتر چنین مشکلی میتواند باعث بروز دوبینی و کاهش دید بیمار شود که در نهایت، در برخی موارد با فشار وارد کردن به عصب بینایی منجر به نابینایی فرد خواهد شد.
آنطور که دکتر بهمنی کشکولی میگوید و براساس مطالعاتی که در این زمینه انجام شده است، شایعترین نشانهای که در چشم این بیماران میتوان مشاهده کرد خیرگی چشم است و البته وی تاکید میکند هرچه این علائم شدیدتر باشد، نشان میدهد فرد دیر به پزشک مراجعه کرده است. برهمین اساس این چشمپزشک توصیه میکند در همان مراحل اولیه و زمانی که احساس جسم خارجی یا خیرگی برایتان ایجاد شد، به چشمپزشک مراجعه کنید تا درمانهای لازم انجام شده و جلوی پیشرفت بیماری گرفته شود.
وی با اشاره به اینکه علائم بالینی درگیریهای چشمی ناشی از تیروئید موضوع اصلی در تشخیص این بیماری است، ادامه میدهد: در حال حاضر، توصیه میشود متخصصان غدد از تمام بیمارانی که دچار پرکاری تیروئید هستند در مورد این نشانهها هم سوالاتی را بپرسند و منتظر تشخیص خود بیمار نمانند زیرا گاهی بیماران ارتباط میان اختلالات تیروئید و مشکلات چشمی را تشخیص نمیدهند و همین موضوع میتواند موجب پیشرفت بیماریشان شود.
در صورتیکه با مطرح کردن این سوالات، اگر مشکلی وجود داشته باشد میتوان بلافاصله بیمار را به چشمپزشک و به خصوص جراحان پلاستیک و ترمیمی چشم ارجاع داد تا این بخش از بیماری هم به موقع درمان شود.
درمانهای مختلف در مراحل متفاوت
دکتر بهمنی کشکولی میگوید در مراحل اولیه گاهی توضیحاتی درباره تغییر سبک زندگی به بیمار داده میشود و به کمک قطرهها، پمادها و ژلها کار درمان صورت میگیرد. زمانی که بیماری پیشرفت میکند و به مراحل شدیدتر راه مییابد هم به استفاده از داروهای ضدالتهابی و ضدایمنی نیاز داریم که براساس تجویز پزشک باید آنها را مصرف کرد. گاهی هم به تزریق داروها با دوزهای بالاتر نیاز داریم و در بعضی از موارد هم انجام عمل جراحی برای بیمار ضروری میشود.
این چشمپزشک با اشاره به اینکه جراحی این بیماران فقط در دو صورت باید انجام بگیرد، توضیح میدهد: یکی از موارد جراحی این است که به هر دلیلی دید بیمار تغییر کند. بنابراین زمانی که چشم به شدت بیرون زده، قرنیه زخم شده یا فشار زیادی روی عصب بینایی است صرف نظر از اینکه بیمار در چه مرحلهای قرار دارد باید عمل جراحی برایش انجام شود.
اما آنچه شایعتر است جراحیهای زیبایی است که برای این افراد صورت میگیرد و خیلیها و بخصوص خانمها از همان مراحل اولیه به دنبال این موضوع هستند، اما به گفته دکتر بهمنی کشکولی به هیچ عنوان نباید بیمار را در مرحلهای که بیماری فعال است، درگیر جراحیهای زیبایی کرد.
وی تاکید میکند: حداقل باید شش تا 9 ماه از از زمانی که هم غده تیروئید و هم بیماری تیروئید چشمی به ثبات رسیده و دیگر تغییری در آن به وجود نیامده بگذرد، تا بتوانیم جراحیهای زیبایی را انجام دهیم و چشم بیمار را به حالت اولیه برگردانیم. البته این جراحیها هم معمولا در چند مرحله انجام میگیرد و کار با یک مرحله تمام نمیشود.
بنابراین هم بیماران و هم جراحان باید به این نکته توجه داشته باشند که بیماری تیروئید چشمی باید به مرحلهای از ثبات برسد و پس از آن با صبر و تحمل میتوان طی چند مرحله این جراحیها را انجام داد.
کدام یک مهمتر است: کمکاری یا پرکاری؟
دکتر بهمنی میگوید: ثابت شده تمام بیمارانی که دچار پرکاری تیروئید هستند، درجات مختلفی از تیروئید چشمی را هم دارند. بنابراین اگر در سطح رادیوگرافی و امآرآی این بیماران را بررسی کنیم، متوجه میشویم هیچ بیماری با پرکاری تیروئید وجود ندارد که درجاتی از درگیری چشمی نداشته باشد، اما خوشبختانه اکثر این موارد خفیف است و نیازی به معاینات و درمانهای شدید هم ندارد. علاوه بر این، 7 تا 12 درصد بیمارانی که دچار کمکاری هستند یا تیروئیدشان مشکلی ندارد هم ممکن است علائم درگیریهای چشمی را داشته باشند.برهمین اساس در صورت روبهرو شدن با نشانههایی مانند خشکی چشم، قرمزی مکرر چشمها احساس جسم خارجی توصیه میشود حتما به چشمپزشکان مراجعه کنید تا با درمان به موقع، از پیشرفت بیماری جلوگیری شود.
نیلوفر اسعدیبیگی / گروه سلامت
دوشنبه 13 مرداد 1393 ساعت 08:57
قهوه در جهان یکی از محبوبترین آشامیدنیها به شمار میرود. تصویری که در ادامه آوردهایم به شما نشان میدهد که بعد از خوردن یک فنجان قهوه چه اتفاقاتی برای بدنتان میافتد.
جام جم سرا: چند دقیقه در ترافیک سنگین فلان بزرگراه معطل خواهید شد و برای رسیدن به مقصد باید چند دقیقه یا چند ساعت تاخیر را در نظر بگیرید. به همین دلیل میگویند ترافیک شهری آدم را به هیچ قول و قراری پایبند نمیگذارد.
صدها سفر درونشهری در 24 ساعت شبانهروز با هزاران دستگاه خودرویی که از اولین ساعت صبح تا آخر شب در خیابانها و بزرگراههای پرترافیک شهری تردد میکنند، ضرورت مدیریت هوشمند ترافیک را یعنی آنجا که پای محاسبه زمان سفر و برنامهریزی برای آن به میان میآید، اجتنابناپذیر میکند.
در واقع ارائه اطلاعات دقیق ترافیکی بهصورت قابل فهم برای رانندگان، مدیریت ترافیک را برای مسئولان شهری امکانپذیر میکند. ضرورت مدیریت هوشمند ترافیک در کلانشهرها مسئولان ترافیک شهری را بر آن داشته تا هر از گاهی یکی از راهکارهای مدیریت هوشمند ترافیک را به اجرا بگذارند تا در نهایت از بین گزینههای روی میز، بهترین گزینهها را برای روانسازی بار ترافیک شهری گلچین کنند.
سامانه اندازهگیری زمان سفر در بزرگراههای شهری یکی از این گزینههاست. رانندگانی که وضع ترافیک را از طریق تابلوهای متغیر خبری که در بزرگراهها نصب شده است، پیگیری میکنند چند وقتی است چشمشان به اعدادی که در قالب دقیقه روی این تابلوها به نمایش درآمده افتاده که زمان رسیدن رانندگان از آن مسیر به مقصد بعدی را اعلام میکند. این سامانه از شش ماه پیش در تعدادی از بزرگراههای پایتخت به اجرا درآمده و کارشناسان شرکت کنترل ترافیک شهرداری تهران تاکید دارند نسخه جدیدی که برای مدیریت هوشمند ترافیک پیچیدهاند تا حد قابل ملاحظهای میتواند موجب روانسازی بار ترافیک خودروهای عبوری در بزرگراههای شهری شود؛ زیرا وقتی شهروندان بتوانند تخمین مناسبی از زمان سفر خود در مسیرهای مختلف و در 24 ساعت شبانهروز بهصورت آنلاین دریافت کنند، بهتر خواهند توانست سفرهای درونشهری خود را مدیریت کنند.
به این ترتیب سفرهای درونشهری در ساعات مختلف شبانهروز توزیع خواهد شد که در نهایت تحقق مدیریت یکپارچه و هوشمند ترافیک در کلانشهرها یک قدم به اجرا نزدیکتر خواهد شد.
سنسورها و روش محاسبه زمان سفر
زمان سفر یکی از مهمترین پارامترهای ترافیکی است که در مدیریت و کنترل سامانههای مبتنی بر سیستمهای هوشمند حملونقل کاربرد دارد. در حقیقت زمان سفر یک پارامتر ترافیکی است که از نظر فهم بسیار آسان و از نظر محاسبات بسیار مشکل است. روشهای مختلفی برای محاسبه زمان سفر وجود داشته است که تاکنون به علت سختی محاسبه، هزینه زیاد، نبود دقت و امکان محاسبه آنلاین کمتر مورد استفاده قرار میگرفته است تا این مورد آخری که با نام «سامانه اندازهگیری زمان سفر با فناوری سنسورهای هوشمند» انتخاب شد.
نازلی دهقانی، مدیر پروژه برآورد و اعلام زمان سفر در بزرگراهها با اشاره به اینکه از فروردین امسال با راهاندازی سامانه هوشمند اعلام زمان سفر به طور رسمی امکان اطلاعرسانی به شهروندان درباره زمان سفر در برخی بزرگراههای شهری فراهم شد، درباره نحوه عملکرد سامانه اندازهگیری زمان سفر با استفاده از فناوری سنسورهای هوشمند ترافیکی به جامجم توضیح میدهد: هماکنون حدود 50 سنسور در تعدادی از بزرگراههای شهری از جمله حکیم، همت، کردستان، مدرس، صدر، بابایی و... نصب شده است که بر مبنای سرعت و زمان متوسط تردد خودروها در هر مسیر میتوان به برآورد کلی از جریان ترافیک در آن بزرگراه دست پیدا کرد و برمبنای آن زمانی که رانندگان برای تردد از آن بزرگراه و رسیدن به مقصد بعدی نیاز دارند روی تابلوهای متغیر خبری نمایش داده شود.
اما این سنسورها متوسط سرعت خودروها را چگونه محاسبه میکند؟ دهقانی میگوید: برای شناسایی سرعت متوسط خودروها در یک بزرگراه راهکارهای مختلفی وجود دارد از جمله روشن بودن رادیوی خودروهای در حال حرکت، روشن بودن بلوتوث تلفن همراه رانندگان و در کل امواجی که از هر خودرو ساطع میشود و برای سنسورها قابل شناسایی است.
وی تاکید میکند: در واقع سنسورهای هوشمند ترافیک، زمان سفر را بر اساس دادههای بهدست آمده از وسایل نقلیه یا هر وسیله متحرک دیگر محاسبه میکند، همچنین این سنسورها میتوانند اطلاعات دقیقی از مبدا و مقصد افراد یا خودروهای متحرک در ترافیک ارائه دهند که این اطلاعات نیز یکی از ورودیهای مهم تصمیمگیری در مدیریت ترافیک شهری است.
امکان تخمین زمان سفر برای رانندگان
سامانه هوشمند اعلام زمان سفر این امکان را به شهروندان میدهد که با اطمینان و آرامش با متوسط جریان ترافیک هم مسیر شده و بتوانند زمان رسیدن به مقصدشان را تخمین بزنند. از نظر مدیر پروژه برآورد و اعلام زمان سفر در بزرگراههای شهری، این مهمترین اتفاق مثبتی است که راهاندازی سامانه هوشمند اعلام زمان سفر برای رانندگان و مسئولان شهری به همراه دارد.
به گفته دهقانی، برنامه فعلی شرکت کنترل ترافیک در پروژه سامانه اندازهگیری زمان سفر، اعلام زمان سفر برای مسیر پیش روی رانندگان است، اما قرار است در آینده با تکمیل تجهیز شبکه بزرگراهی پایتخت به سنسورهای هوشمند علاوه بر اینکه به صورت آنلاین اطلاعات مربوط به زمان سفر از طریق انعکاس روی تابلوهای متغیر خبری در اختیار رانندگان قرار داده میشود، مسیرهای جایگزین نیز اعلام میشود تا رانندگان بتوانند با آرامش و اطمینان بیشتری حق انتخاب مسیرهای جایگزین برای رسیدن به مقصد را داشته باشند.
مدیر پروژه برآورد و اعلام زمان سفر در بزرگراهها تصریح میکند: در گام اول قرار است همه بزرگراههای شهری پایتخت به سامانه هوشمند اعلام زمان سفر مجهز شوند و در مرحله بعد بهتدریج تجهیز معابر و خیابانهای شهری نیز در دستور کار قرار بگیرد.
سامانه اندازهگیری سفر در بزرگراههای دنیا
اولین نمونههای سامانه هوشمند اندازهگیری زمان سفر سال 2008 از سوی یک تیم ایرانی در دانشگاه مریلند آمریکا ساخته شد.
به گفته دهقانی، حالا سالهاست فناوری استفاده از سنسورهای هوشمند ترافیکی در بزرگراههای کشورهایی مانند آمریکا، چین، کانادا و اسپانیا استفاده میشود.
در کشور ما نیز این سامانه از سوی کارشناسان متخصص در شرکت کنترل ترافیک تهران بر اساس بررسی طراحی مدل آمریکایی و طبق دانش و تجهیزات الکترونیک ایرانی باز طراحی و ساخته شده است.
کارشناسان ترافیکی معتقدند ارائه طرح محاسبه زمان سفر با استفاده از سنسورهای هوشمند در ایران میتواند نقطه آغازی باشد برای حل مشکل ترافیک کلانشهرها و توزیع زمان سفر در ساعات مختلف شبانهروز.
این برنامه ادامه دارد...
50 سنسور در بخشهایی از بزرگراههای پایتخت نصب شده است. نصب این سنسورها در مرحله اول در بزرگراه حکیم و رسالت حد فاصل تقاطع شهید ستاری ـ آیتالله کاشانی در غرب تهران تا تقاطع آیت در شرق انجام شد. در مرحله بعد نیز مسیر بزرگراه شهید بابایی، صدر، نیایش، آبشناسان از تقاطع خیابان دماوند در شرق تهران تا میدان شهران در غرب تهران با در نظرگرفتن مسیرهای طبقه پایین و بالای بزرگراه صدر و همچنین مسیر جایگزین تونل تحت پوشش قرار گرفت.
کارشناسان شرکت کنترل ترافیک تاکید میکنند با بررسیهای کارشناسی، محل نصب سنسورها طوری انتخاب شده که سناریوهای مختلف (به طور مثال ترافیک سنگین یا روان) حرکت خودروها در بزرگراهها با در نظر گرفتن تغییر مسیرها در بزرگراههای یادگار امام، چمران و مدرس و دسترسیهای مختلف در بزرگراههای شهید همت، حکیم و نیایش برای اعلام زمان سفر مورد ارزیابی قرار گیرد.
به گفته مدیر پروژه برآورد و اعلام زمان سفر در بزرگراههای شهری، قرار است در فاز بعدی و در آینده نه چندان دور، بزرگراههایهای شهید بابایی، صدر، همت (حد فاصل مدرس تا یادگار امام)، نیایش، رسالت، حکیم و قسمتهایی از بزرگراههای شهید مدرس، چمران و یادگار امام که بزرگراههای یاد شده را به هم پیوند میدهد تحت پوشش این سامانه قرار بگیرد. (پوران محمدی / گروه جامعه)
شنبه 25 مرداد 1393 ساعت 15:58
چه نکتهای را در تصویر ادامه مطلب به ذهن میآورید؟ به نظر ما آن نکته، آن قدر بدیهی و گویاست که نیازی به هیچ توضیح دیگری در این باره نیست.
جام جم سرا: تجمع آب داخل جمجمه یا «هیدروسفالی» ناشی از تجمع بیش از حد و غیر طبیعی مایع مغزی نخاعی در داخل جمجمه است که در اکثر موارد،سبب افزایش فشار داخل مغز و تغییر شکل آن میشود.
چه کسانی در معرض خطر ابتلا به هیدروسفالی هستند؟
به گفته دکتر علیرضا طبیبخویی، جراح مغز و اعصاب، در بسیاری موارد هیدروسفالی علل ژنتیک دارد. یعنی در برخی بیماران به صورت مادرزادی قسمتی از مسیر جریان مایع مغزی نخاعی در داخل مغز تنگ است و این حالت، سبب تجمع تدریجی و پیشرونده مایع داخل مغز میشود. البته هر علت دیگری که سبب انسداد این مسیر شود نیز میتواند به هیدروسفالی منجر شود؛ عواملی چون تومورها و خونریزیهای مغزی، کیستها، عفونتها وضربههای مغزی نیز به نوبه خود ممکن است به هیدروسفالی منجر بینجامد.
در داخل مغز فضاهایی وجود دارد که به آنها بطنهای مغزی میگویند و پر از مایعی به نام مایع مغزی نخاعی است که در درون بطنهای مغزی تولید میشود و پس از عبور از داخل این بطنها به فضای بین مغز و جمجمه راه پیدا میکند و پس از عبور از روی بافت مغز و اطراف نخاع در نواحی خاصی از جمجمه جذب میشود. این مایع شفاف به صورت مداوم داخل و روی مغز و نخاع را شستشو میدهد و هر نوع تجمع بیش از حد و غیرطبیعی این مایع به هیدروسفالی منجر میشود که با بالا رفتن فشار داخل جمجمه همراه است. این اتفاق به دلایل متعددی در سنین مختلف از زمان جنینی در داخل رحم مادر تا کهنسالی میتواند روی دهد.
هیدروسفالی چگونه خبر میکند؟
دکتر طبیبخویی در گفتوگو با جامجم درباره عوارض و نشانههای هیدروسفالی میگوید: تجمع مایع داخل جمجمه و بالا رفتن فشار آن سبب علائمی نظیر سردرد، تهوع، استفراغ، تاری دید و دوبینی میشود و با ادامه این روند، مغز با مایع جمع و فشرده شده و در نهایت به کاهش سطح هوشیاری، کما و حتی مرگ منجر میشود. در مواردی که انسداد کامل نیست و افزایش فشار داخل جمجمه کندتر اتفاق میافتد، اختلال در تفکر، اختلال در راه رفتن و نبود کنترل ادرار میتواند بروز کند.
این جراح مغز و اعصاب میافزاید: در کودکان کم سن و سال که هنوز استخوانهای جمجمهشان کاملا به هم متصل نشده است و بین آنها درز وجود دارد، تجمع مایع داخل جمجمه سبب باز شدن این درزها و فاصله گرفتن استخوانها از هم میشود که نتیجه آن افزایش دور سر کودک به صورت غیرطبیعی خواهد بود که به طور طبیعی بعد از دوره شیرخواری و بسته شدن درزها روی نخواهد داد. اختلال در تکامل کودک مثلا از نظر زمان گردن گرفتن یا نشستن نیز از علائم دیگر هیدروسفالی در آنهاست.
بیماری قابل کنترل و پیشگیری
آیا میتوان از بروز عوارض جبرانناپذیر هیدروسفالی جلوگیری کرد ؟
دکتر طبیب خویی پاسخ میدهد: مانند دیگر بیماریها تشخیص زودهنگام و درمان بموقع با هدف جلوگیری از تداوم افزایش فشار داخل جمجمه، سیر پیشرونده این بیماری را متوقف خواهد کرد؛ سیری که در شرایط حاد به کما و مرگ و در شرایط مزمن به اختلالات غیر قابل برگشت حافظه و تفکر خواهد منجر شد.
وی میافزاید: پیشگیری از هیدروسفالی اصولا باید از طریق پیشگیری از علل ایجاد آن صورت گیرد که متاسفانه اکثر این علل قابل پیشبینی نیست.کما اینکه بروز اکثر تومورها یا کیستهای مغزی قابل پیشگیری نیست و علل ژنتیک محدودی که سبب هیدروسفالی مادرزادی میشود هم معمولا قبل از بروز تشخیص داده نمیشود، ولی در نهایت مشابه همه بیماریها تشخیص بموقع، کلید موفقیت در درمان بیماران است.
بررسی زودهنگام اختلالات رشد کودک
علائمی چون سردردهای مقاوم به درمان یا سردردهایی که صبح هنگام شدت میگیرد، اختلالات بینایی مثل دوبینی و تاری دید، بخصوص در صورت همراهی با تهوع میتواند زنگ خطری برای مراجعه به پزشک باشد.
دکتر طبیبخویی با اشاره به این مطلب میگوید: هماکنون کودکان به صورت مداوم در خانههای بهداشت از نظر قد، وزن، دورسر و روند تکاملی مانند گردن گرفتن و... کنترل میشوند. انجام منظم این معاینات دورهای به کشف هر چه زودتر اختلال در رشد طبیعی سر و تکامل شیرخوار کمک میکند، گاهی نیز مادر یک شیرخوار به دلیل نداشتن تقارن چشمهای کودک، متوجه نگاه غیرطبیعی او میشود و با مراجعه به متخصص پی به ابتلای کودک به هیدروسفالی میبرد. پس میتوان نتیجه گرفت که توجه به تغییراتی در کودک که مادر به عنوان اولین فرد آنها را کشف میکند، گاهی حیاتی است.
هیدروسفالی، قابل درمان است
به گفته دکتر طبیبخویی جدا از درمان علت اولیه، هیدروسفالی که زود تشخیص داده شود قطعا بیماری قابل درمانی خواهد بود.
درمان این بیماری در واقع همان بازگرداندن جریان طبیعی مایع مغزی نخاعی است که گاهی با جراحی ضایعهای که مسیر این جریان را مسدود کرده و گاهی با دارودرمانی برای کاهش موقت تولید این مایع تا برطرف شدن علت انسداد مثل جذب یک خونریزی مغزی صورت میگیرد. وی تاکید میکند: اما درمان اختصاصی این بیماری در صورتی که درمان علت اولیه به برطرف شدن هیدروسفالی منجر نشود یا علت اولیه قابل درمان نباشد، شامل کارگذاری لوله ظریفی به نام «شنت» است که این مایع را از درون بطنهای مغزی به داخل حفره شکم هدایت میکند. این لوله از زیر پوست بیمار عبور داده میشود و آنقدر ظریف است که معمولا در ظاهر بیمار تاثیری نخواهد داشت. بعلاوه کارگذاری شنت، عمل نسبتا کوتاهی بوده و بندرت با عارضهای همراه خواهد بود و در مجموع درمان مطمئن و بسیار کمخطر برای هیدروسفالی محسوب میشود که در صورت درمان نشدن عوارض جبرانناپذیری خواهد داشت.
پونه شیرازی / گروه سلامت
جام جم سرا: در تاریخ هشتم شهریور ماه سال ۱۳۵۰، قانون جدید راهنمایی و رانندگی در تهران اجرایی شد، قانونی که در اجرای آن شکل برگههای جریمه تغییر محسوسی کرد و عابران و رانندگان متخلف نیز تا سقف ۱۰۰۰ ریال جریمه میشدند.
روزنامه اطلاعات در گزارشی با تیتر «جریمههای ۱۰۰ تومانی از امروز شروع شد» در هشتم شهریور سال ۵۰ نوشت: «پلیس از بامداد امروز قانونی جدید اخذ جرائم رانندگی را به مورد اجرا گذاشت. به موجب این قانون عده زیادی از عابران و رانندگان متخلف در خیابانهای تهران جریمه شدند.»
به نقل از ایسنا، این روزنامه در بخش دیگری از گزارش خود آورده است: «در سر چهارراهها و هرجا که اتومبیلها پشت چراغ قرمز توقف میکردند، بین رانندگان وسایل نقیله عمومی صحبت از افزایش جرائم در قانون جدید بود و در یکی از چهارراهها راننده یکی از تاکسیها به دیگری گفت مراقب ۱۰۰ تومانیهای جیبت باش و دیگر درپاسخ گفت من کمتر از تو خلاف میکنم و سابقا هم به ندرت جریمه میدادم اما تو اگر جرات داری مانند گذشته، خیابانها را دور بزن و تخلف کن.»
در ادامه این گزارش آمده است: «امروز ترس از جریمه شدن در نقاط مختلف تهران عده زیادی از مسافران تاکسی را بلاتکلیف نگهداشته بود چون آنها در محلهایی ایستاده بودند که تاکسیهای برای سوار کردنشان مجبور به توقف دوبله بودند و رانندگان تاکسی هم از ترس ماموران و جرائم جدید آنها را سوارنمیکردند. عابران نیز سعی میکردند از نقاط خط کشی شده عبور کنند ولی بعضی از آنها به ناچار مجبور به تخلف میشدند و با احتیاط کامل از عرض خیابان میگذشتند! این عده پس از آنکه مطمئن میشدند افسر پلیس یا پلیس راهنمایی و رانندگی در آن نردیکیها نیست از عرض خیابان عبور میکردند.»
به گزارش جام جم سرا، با گذشت بیش از چهار دهه و ۱۰۰۰ برابر شدن رقم جرائم راهنمایی و رانندگان تخلفات رانندگی و عابران همچنان یکی از دغدغههای اصلی پلیس راهنمایی و رانندگی محسوب میشود.
جام جم سرا: دره عشق اما حالا خاطرهای است در ذهن قدیمیترها که رغبت نمیکنند از آن روزهای سخت بگویند و از عشقی که آن را در انتهای یک دره میجستند، از آن همه خماری پر اندوه و از آن لولیدنهای پردرد و از آن همه وسوسه بیپایان.
روی خاطرات این عاشقیهای کهنه، اما چند سالی است کمپی روییده برای ترک دادن آدمهایی که شیشه زمین شان زده، ولی آنقدر در بدنشان جان باقی گذاشته که بخواهند زندگی را دوباره از اول شروع کنند.
در این کمپ مجاز نه از بیم و هراس خبری هست نه از مخفی کاریهای مرسوم در کمپهای غیرمجاز. اینجا نه سگی وحشی در کمین است که به جان معتاد بیفتد و کمپدار به ضرب تیزی دندانهای سگ او را وادار به ترک کند و نه از زنجیر و شلاق و فحاشی که خیلی از غیرمجازها همه داشتهها و نداشتههای معتاد در حال ترک را با آن له میکنند.
آرامشی که در ته این دره جریان دارد، نسیم ملایمی که بیوقفه میوزد و سکوت حاصل از متانت کوهستان، من ِ خبرنگار را مشتاق ماندن میکند، برای دمی نشستن بر بالای پله ها، چشم دوختن به آسمان صاف و بیلک و تمدد اعصاب در سایه درختان بید. اما اینجا هرچه باشد کمپ ترک اعتیاد شیشه است، جای اسکان دلدادگان به روانگردانها که اکنون فقط سایهای هستند از آنچه سالها قبل بودهاند، که البته میکوشند دیگر سایه نباشند و خودِ گمشده شان را پیدا کنند.
کودکی اش سوخت شد
جوانی اولین تصویری است که توی چشم میزند. ساکنان کمپ خیلی جوانند، پسرهایی از دهه 70 و نهایت 60 که با این حال سالها مصرف شیشه و بعد هم حشیش و هروئین و شیره را تنگ شیشه زدن، چهرههایشان را تکیدهتر از آنی که باید باشند، کرده است.
امیر روبهروی من است، پسری با موهای «دیزلی»، اندکی لاغر و چشمهایی که کمتر من را نگاه میکند و بیشتر زمین و هوا را. کمی پوستش را میخاراند و دستهایش را به هم قلاب میکند تا بگوید چطور شیشهای شده است: «اول دبیرستان بودم که حشیش کشیدم، بعد هم رفتم سراغ تریاک و شیره و هروئین، این اواخر هم شیشه، یعنی هروئین و شیشه را با هم میزدم.» گاردش کمی بسته است و زوایای پنهان افکار و احساساتش را آسان لو نمیدهد، اما اعتمادش که اندکی جلب میشود، اعتراف میکند به روی آوردن به الکل از اول راهنمایی، سنی که به چشم من کودک است، اما به چشم او به حدی هست که بتوان الکل نوشید.
همین وقاحت حاصل از مست کردن و حالی به خود نبودن است که ترس دود کردن مخدر را میریزد و امیر میگوید که ترسش فقط برای اولین بار بود و بعد ریخت: «با هم مدرسهایها و هم محلیها حشیش میکشیدم که ارزان بود. مدتی بعد یکی از رفقا گفت تریاک بهتر از حشیش است و من هم رفتم سراغش. بعد گفتند شیره بهتراست و کشیدم، بعد هم گفتند هروئین که نه نگفتم ومدتی بعد کنجکاو شدم بدانم شیشه چیست که آن را هم کشیدم .»
هروئین و شیشه دود میشد به واسطه پول تو جیبیهای چند کودک که اگر خانه را خالی میدیدند، تکهای از پارک دنج بود یا گوشه یک خرابه بیرفت و آمد بود، ابزارشان بیرون میآمد و نشئگی جای خماری مینشست.
حرفهای امیر برایم سند است، مدرکی برای اثبات پایین آمدن سن مصرف مواد مخدر و روانگردان در کشور، سندی بر بیاطلاعی خانوادهها از آنچه فرزندان میکنند و تصدیقی بر رهاشدگی دانشآموزان و ترک تحصیلهایی که هیچوقت پیگیری نمیشود؛ اسنادی که پسری هجده ساله در اختیارم میگذارد که با آگاهی از اعتیادآوری شیشه به سراغش رفته و مصرف شیشه در مدتی کوتاه با او کاری میکرده که درختها را آدم ببیند.
مدرک دانشگاهی، سد راه نیست
نه سیکل، نه دیپلم، نه لیسانس، نه ارشد و نه دکتری هیچکدام آنقدر قدرت اقناع ندارد که جلوی اعتیاد صاحبان خود را بگیرد. در کمپ ترک اعتیاد همه یک ویژگی مشترک دارند و آن دستهای آنهاست که به نشانه تسلیم در مقابل لذت کاذب مصرف مواد بالا رفته است، بیآن که میزان سوادشان پای ارادهشان برای مصرف را سست کند.
کیوان بیست ساله بود که دستهایش را بالا برد و به مصرف شیشه بله گفت: «کنجکاو بودم بدانم شیشه چیست، شنیده بودم شیشه اعتیاد ندارد و فقط کرم دارد، اما ترس از کرم را کنار گذاشتم و رفتم سراغش. بیشتر با پسر همسایه مان میکشیدم و چون شیشه گران بود فکر میکردم برایم تریپ دارد.»
کیوان همه این کارها را کرد، اما درسش را هم خواند، اول لیسانس را تمام کرد وبعد یک ضرب قبول شد برای ارشد: «آن موقع با دختری آشنا شدم که نیاز من به محبت را جواب میداد. میگفت بیا کوکائین بکشیم، اما من گفتم فقط شیشه، او هم مجاب شد و آنقدر شیشه کشیدیم تا رسیدم به روزی که درس را گذاشتم کنار، بعد هم خانواده را و سپس کار و تدریس خصوصی را. تازه فهمیدم معتاد شده ام، حال نداشتم حمام کنم، موهایم بلند و ژولیده بود، میدانستم غرق شده ام، حالم از خودم به هم میخورد، اما فقط به مصرف فکر میکردم، تا این که جانم به لبم رسید و به پدرم گفتم معتاد شدهام و کمکم کن.»
کیوان بعد از آن روز به کمپ رفت، در مدت اقامت، شیشه را کنار گذاشت، اما پایش که به دنیای بیرون رسید دوباره سراغ شیشه را گرفت، دوباره شد همان کیوان قبل، با مغزی پر وسوسه، پسرکی با سایه آن کیوان قدیمی و یک مصرف کننده حرفهای شیشه. اما حالا دوباره به کمپ آمده چون از کیوان معتاد تهوع میگیرد، میخواهد کیوان قبل از بیست سالگی باشد، همان آقا معلم شاگرد خصوصیها که ترم آخر ارشد بود و شوق بورسیه دکتری داشت. کیوان اینها را با شوق برایم میگوید و من دل میبندم به آرزوهای او، چون میدانم فقط انگیزهای قوی و ارادهای استوار میتواند مچ شیشه را بخواباند.
راز و نیاز در منجلاب هروئین
در کمپ ترک اعتیاد زیاد نمیشود به چشم بیماران در حال پاک شدن خیره شد، نگاههای خیره و ممتد به چشمهای آنها میتواند بدبینی بیاورد و این بدترین اتفاق ممکن است. اما از نگاه انداختنهای گذرا به چشمهای برخی میشود انگیزههایی قوی برای ترک را دید و در چشم برخی، وسوسه روی آوردن به مواد را. در چشمهای بهرام، وسوسه تقریبا مرده و انگیزه جایش نشسته، انگیزهای که دوست داری زل زل نگاهش کنی و دستهای نامرئی اش را بگیری و به نشانه همراهی فشارش دهی.
بیشتر شبیه قصهگویی نقالان است داستان زندگی مردی که روبهروی من نشسته است، مردی گذشته از مرز چهل و پنج سالگی ولی پیرتر از هر چهل و پنج ساله دیگر. جنگ، خانواده بهرام را از او گرفته، جز برادری کوچکتر که با هم به تهران کوچ کردند و به قول خودش آوارگی کشیدند. اما بالاخره بزرگ شدند، بهرام شد تولیدکننده کیف و کفش و برادرش شد یکی از معروف ترین فروشندگان مواد مخدر پایتخت.
کارش خرید و فروش هروئین بود و آخرین بار از غرب کشور یک کیلو هروئین آورد که سپرد به بهرام: «برادرم هروئین را آورد خانه من تا برایش نگه دارم، اما چند روز بعد دستگیر شد و 16 سال زندان برایش بریدند. مواد ماند پیش من و من هم از صرافتش افتادم. اما یک روز گفتم امتحان کنم ببینم هروئین چیست که چون بلد نبودم مصرف کنم، مشامی زدم، مثل انفیه. نمیدانی چه حالی داشتم، حسی که تا آن موقع نه کار، نه پول و نه ازدواج به من نداده بود، هروئین داد. همین شد که تا دو سال و نیم بعد این یک کیلو هروئین را مصرف کردم و چون سر حال بودم کسی شک نکرد .»
اما هروئینها که تمام شد اعتیاد بهرام هم رو شد و تازه فهمید بدون هروئین نمیتواند زندگی کند که این حس سرآغازدردهایش بود: «مواد که به من نمیرسید مثل این بود که برق به بدنم وصل میکنند یا چهار دست و پایم را میکشند، برای همین هر طور بود مواد جور میکردم تا زجر نکشم. یک روز زنم مریض شد و بیمارستان دارویی را خیلی فوری میخواست، اما من اهمیت ندادم و رفتم سراغ خرید مواد، یعنی اگر زنم میمرد هم برایم مهم نبود. معتادها همه این طوریاند، برای همین است که طرد میشوند. من هم طرد شدم، افتادم دنبال مواد فروشی، بعد هم کارتنخوابی و خوابیدن در جویهای آب. اما خسته بودم، میخواستم زودتر از دست این زندگی خلاص شوم، وقتی در خرابهها هروئین میکشیدم دعا میکردم که خدایا نجاتم بده .» راستگوییهای بهرام و موج موج صداقت در نی نی چشمهایش ساحری میکند، مردی با قوزی به یادگار مانده از دوران طولانی مصرف، دهانی بیدندان که حاصل دود کردن شیشه در سالهای آخر اعتیاد است و ارادهای که میکوشد هر طور شده سرپا بایستد.
اگر اراده بهرام بر وسوسههای کهنه اش غلبه کند، اگر او به وادی زندگی سالم پا بگذارد و موفق به ساختن پلهای خراب شده پشت سرش شود، الگویی خواهد شد برای معتادان هم کمپی او که شاید هنوز دلشان با مواد است. در اتاق «جهتیابی»، جوانان زیادی هستند که چند روز در آن میمانند تا تصمیم بگیرند آیا میخواهند مصرف شیشه را کنار بگذارند یا نه که اگر مصمم به ترک باشند، در کمپ میمانند و هرچه در توان دارند برای داشتن زندگی پاک خرج میکنند.
معتاد درمان شده شیشه اما مثل چینی ترک خورده است، دست او را باید گرفت و پا به پایش رفت تا شهامت زندگی کردن پیدا کند، باید با او کج دار و مریز کرد و برایش وقت گذاشت، باید فنونی را آموخت تا او دوباره جری نشود و لذت آرامش در کنار خانواده را به لذت کاذب مواد نفروشد که اگر چه هیچکدام از این کارها آسان نیست، اما سالها قبل ساکنان دره عشق و حالا خیلیها در کمپهای ترک اعتیاد ثابت کردهاند که شدنی است.
مریم خباز / گروه جامعه