محمدرضا گلزار reza golzar بازیگر ۳۸ ساله کشورمان که ازدواج نکرده و همسری هم ندارد.
وودی آلن زمانی گفته بود پشت سر آدمهای معروف دو چیز راه میافتد؛ پول و طلبکارها! اما این مسئله در مورد همه آدمهای معروف صدق نمیکند؛ دستکم در مورد محمدرضا گلزار. قسمت دوم ماجرا شایعهپردازها بوده؛ اینکه چطور ستارهای با این حد از شهرت، از دل این همه شایعه جان سالم به در برده و همچنان در اوج قدرت ایستاده خودش نشان از سطح بالایی از هوشمندی دارد که مهر تاییدی بر خاص بودن این هنرمند است.
منتقدان گلزار مدعی هستند که او بیجهت به این حد از شهرت و محبوبیت رسیده اما درستش این است که آنها تنها تنگنظرانه و بیجهت از در حسادت با او وارد شدهاند و چشم بر تواناییهای بالقوه و بالفعل او بستهاند. یکی از ویژگیهای آقای ستاره این است که حاشیه او را رها نمیکند اما او حاشیه را رها کرده و گاهی با سکوت و گاهی هم با اثبات تواناییهای خودش جواب منتقدانش را داده است. در همین مسیر، گلزار خودش را به عنوان یک «اولین»، برند کرده است؛ او اولین سوپراستار سینمای بعد از انقلاب است، اولین بازیگر با دستمزدی نجومی است، اولین چهره پرفروش جلد مجلات است، اولین بازیگر در فیلمی با فروش میلیارد تومانی است، اولین سفیر تبلیغاتی و بازیگر مدل است و البته اولین چهره استاندارد قاب تصویر سینمای ایران از نظر ظاهر و تناسب اندام است حتی میتوان گفت رواج نشریات پرطرفدار مردمی هم با اوجگیری شهرت باورنکردنی او بود که رونق تازهای گرفت.
اگر بخواهیم منصفانه به حضور استارهای مدرن در سینما نگاهی بیندازیم، بیشک میتوان آن را به دو دوره قبل و بعد از حضور گلزار تقسیم کرد؛ حضور او در میان نسل جدید بازیگران، پویایی و تحرکی قابلتوجه را رواج داد که تلاش برای داشتن استایلی مناسب از دستاوردهای مفید آن در این قشر هنری است.
ادامه حیات حرفهای برای گلزار در این سالها کار راحتی نبوده؛ یعنی فقط باید جای او باشید تا درک کنید حفظ یک جایگاه موفق برای بیش از یک دهه چه تلاش طاقتفرسایی است. اگر بخواهیم بدبینانه و از دریچه چشم منتقدان مغرض گلزار به ماجرای موفقیت او نگاه کنیم، میتوانیم بگوییم برای گلزار شدن به عناصری مانند زیبایی چهره، تناسب اندام، موقعیت مناسب و شانس نیاز داریم اما آیا با دارا بودن جمیع همین ویژگیها میتوان گلزار ماند و بیش از ۱۰ سال درخشش روزهای اولیه خود را حفظ کرد. آنچه در این فاصله اتفاق افتاده قطعا به عناصری بیش از زیبایی ظاهر و شانس بستگی دارد. کم نبودند در این سالها بازیگران خوشسیمایی که آمدند و اتفاقا شانس حضور در کارهای خوبی را هم داشتند اما نتوانستند حتی به یک هزارم محبوبیت گلزار برسند یا به یکهزارم دوره سلطه او بر گیشه و جلد مطبوعات دست پیدا کنند.
گلزار همیشه با این واقعیت عجیب روبهرو بود که عدهای دوست نداشتند بپذیرند او دارای شاخصههایی از توانمندی است که به او در مسیر موفقیت کمک میکنند و در مواجهه با این نگاه، بهترین انتخاب ممکن را داشت: ادامه مسیر! او بدون توجه به حواشی، کاری را انجام داد که فکر میکرد درست است. نتیجهاش هم این چیزی است که میبینیم؛ حدی از موفقیت که حتی پس از یک دوره رکود کوتاه در عرصه تصویر بازگشتی مقتدرانه دارد و تهیهکنندهها او را روی دست میبرند.
آنچه گلزار را از چهرههای همنسل خودش متمایز میکند، جدای از فیزیک و ظاهر مناسب، هوشمندیاش در تصمیمگیریهاست. او میداند کجا پاساژ حرفهای خود را عوض کند و وارد هر فیلد کاری که میشود، سعی میکند بهترین باشد. در کارهای او نوعی کمالگرایی به چشم میخورد؛ طوری که میتوان گفت او یا در کاری و عرصهای هست یا نیست، اگر هم هست، بهترین است و حد متوسطی برای خودش قائل نیست. این را به خوبی در موسیقی و ورزش هم نشان داده و در هر کدام از آنها رزومه خوبی برای خودش دست و پا کرده است.
ایجاد تفاوت به سبک شخصی از دیگر خصوصیات خاص اوست. گلزار به خوبی نقش یک رلمدل را ایفا میکند. او حتی در نوع پوشش، آرایش موها و پزهای عکاسی، سراغ خلق و بدعت میرود البته خلقی که همراه با خلاقیت و حاصل تفکر است؛ نه یک ایده خلقالساعه خام. به نظر میرسد ویژگیهای یک کاراکتر الگو و رهبریکننده در وجود او خودنمایی میکند که به جای دنبالهروی دیگران بودن، خودش سردمدار اتفاقی برای رقم زدن است. این نکته میتواند در شخصیت او تبدیل به مرکز ثقلی شود که همرنگ جماعت نشده و از تکرار خودش یا تقلید دیگران جلوگیری کند. درواقع نکته قابل توجهی که متاثر از همین نگاه خواهد بود این است که گلزار همیشه برای هواداران و مخاطبانش به شکل کل، شخصیتی بکر است که کهنه و تکراری نشده و هر بار چیز جدیدی در آستین دارد. کافی است به سکوتهای گاه و بیگاهش در مطبوعات نگاه کنید که وقتی هر بار با مصاحبهای بازمیگردد، دست پر بوده و چهره تازهای از خودش رو میکند. شاید به همین علت بهتر باشد به جای تنها سوپراستار ایران، به او لقب آقای سورپرایز دهیم.
گلزار کارهای مختلفی را برای کارگردانهای متعددی بازی و سعی کرده طیف مخاطبان متنوعی را از خودش راضی کند. با این حال کاملا محرز است که رویه او در بازگشت و شروع دوباره رنگ و بوی متفاوتتری به خودش گرفته و بهزودی اتفاقات بسیار بهتری را در پرونده بازیگریاش شاهد خواهیم بود.
معمولا افرادی که به گلزار توجه دارند، جذب برجستگیهای خوب این پدیده میشوند و تنها نقاط مثبتی که شهرت برایش به دنبال داشته را میبینند اما باید گفت زندگی یک نفر مانند گلزار پر از زوایای ناپیدایی است که میزان آسیبش را تنها شخص خود او و گاه اطرافیان بسیار نزدیکش درک میکنند. به عبارت سادهتر گلزار شدن و گلزار ماندن برای او هزینههایی داشته که شاید من و شما از آن بیخبریم. این کاملا مشخص است که شهرت و ثروت تنها یک سوی این قضیه پرماجرا و هزارتو است و سکه به زعم بعضی منتقدان غرضورز، یک روی دیگر هم دارد که شاید اصلا برای هیچکسی خوشایند نباشد. او یکبار در فیلم سینمایی «توفیق اجباری» سعی کرد بخشی از مشکلاتی که زندگی او به عنوان نمونهای از چهرههای معروف و محبوب را مختل میکند به تصویر بکشد.
گلزار تلاش بسیاری کرده تا استانداردهای لازم برای یک ستاره سینما را در ایران جابیندازد. استفاده از میکآپ آرتیست، عکاس، استایلیست و مدیربرنامه شخصی جزء ملزوماتی است که در فرآیند موفقیت یک چهره نقش دارد و گلزار لزوم آنها را به خوبی درک کرده است. این نشان میدهد که او به ضرورت تیم پشتیبانی و اتاق فکری که به حضور بهتر و موثرتر وی کمک کنند، پی برده و سعی دارد این واجب را جابیندازد که یک استار برای استار ماندن نیازمند طراحی و برنامهریزی است تا هر گامی که برمیدارد او را اندکی به هدفی که در سر دارد، نزدیک کند.
در مدت دوریتان از عرصه هنر مشغول چه کارهایی بودید؟
دقیقا هیچوقت از این عرصه دور نبودم یا مشغول خواندن و انتخاب فیلمنامههای پیشنهادی بودم یا به بند موسیقی ریزار میرسیدم. البته طبیعی است که به دلیل مسافرت و فاصله کاری که بین کارهایم افتاد این سوال برای شما پیش آمده باشد.
دلیل این دوری چه بود؟
سه سال پیش، بیش از یکدهه بود که در سینما فعالیت داشتم. تصمیم گرفتم زمانی را که اکثر همکاران هم از آن به خوبی یاد نمیکنند، به خودم استراحت بدهم و برای آینده برنامهریزی کنم. فکر کنم این در انتخابهای پس از برگشتنم کاملا مشهود باشد.
شایعات زیادی پیرامون شما مطرح میشد، مبنی بر ممنوعالکاری، خروج از ایران و اقامت در کشورهای خارجی بهخصوص امارات، عدم بازگشتتان به ایران و. . . خودتان هم از این شایعات باخبر بودید؟
به جرات میتوانم بگویم متاسفانه در این سالها هیچکس به اندازه من مورد قضاوت غلط قرار نگرفته، در صورتی که همه در ظاهر همدیگر را از این کار منع میکنند! به هرحال خودتان هم میگویید شایعه. من برای همان ریکاوری و برنامهریزی کارها در امارات ماندم که نزدیک ایران بود و بدون هیچ مشکلی در حال رفت و آمد بودم.
کلا چرا برخی از مردم و برخی از رسانهها برای محمدرضا گلزار تا این اندازه حاشیهسازی و شایعهسازی میکنند؟
خب، این را باید از خودشان بپرسید! البته در حرفه ما بخشی از این جریان در همه جای دنیا به دلایل و شکلهای مختلف، موضوعی عادی به حساب میآید. اما ما به دلایل تربیتی و فرهنگی ویژه، انتظاری دیگر از هم داریم که بیجا هم نیست.
بعد از سالها تجربه چقدر سعی میکنید از حواشی دور باشید و چقدر با آنها مقابله میکنید؟
من آگاهانه از اول هم مراقب حواشی و شایعات بودم اما تجربه و پختگی چیزی نیست که از آن چشمپوشی کنم. من بسیار مراقب هستم.
خانواده در این دوران چطوراز شما حمایت کردند؟
خانوادهام همیشه آرامشبخش زندگی من بوده و هستند. من هرچه دارم از صدقهسری دعاهای پدر و مادرم هست که سلامتیشان، دعای هر روز من است.
بعد از بازگشت و شروع مجدد کارهای هنریتان، علاوه بر بازیگری، دوباره وارد عرصه موسیقی هم شدید و چند کار انجام دادید، هنوز هم دوست دارید هم بازیگر باشید و هم موزیسین؟
همه میدانند که من وارد موسیقی نشدم، من از موسیقی آمدم. موسیقی دغدغه و دلمشغولی من از کودکی بوده و هست. از نوجوانی ساز زدم و سپس گروه آریان را تاسیس کردم و حالا هم که بند ریزار و. . . این موضوع ادامه دارد.
از همکاریتان با بهمن فرمانآرا برایمان بگویید. گویا نقش متفاوتی در این کار دارید؟
بهترین اتفاقی بود که در شروع دوره جدید کاری میتوانست بیفتد و بابتش از پروردگار و آقای فرمانآرا شاکرم. همیشه برای آقای فرمانآرا احترام بسیاری قائل بوده و هستم. این فیلم فرصت مغتنمی بود و نقش متفاوتی که از دستش ندادم. امیدوارم که باز هم این همکاری تکرار شود.
درباره مادر قلب اتمی برایمان بگویید؟ یک کار با گروهی جوان.
بازیگرها که باوجود جوانی، حرفهایهایی همچون خانمها ترانه علیدوستی و پگاه آهنگرانی بودند و اگر منظورتان کار با کارگردان جوان فیلم است که در این موارد من بیشتر به غریزهام اعتماد کردم که خدارا شکر در این مورد بهخصوص اشتباه نکردم. کار پُرریسکی بود اما نتیجه از آن هم که فکر میکردیم بهتر شد. از این فیلم حالاحالاها خواهید شنید. شرکت در جشنواره برلین آغاز کار این فیلم بود.
از حضور فیلم مادر قلب اتمی در جشنواره برلین و حضورتان در این جشنواره بگویید؟
این فیلم در بخش فُروم جشنواره برلین پذیرفته شده بود. استقبال بینظیری از فیلم شد؛ چه توسط منتقدان و چه توسط تماشاگران. برای من هم تجربه لذتبخشی بود. امیدوارم با پخش این فیلم در ایران، مخاطبان اصلی و واقعی فیلم هم در این لذت همراه شوند.
سریال عشق تعطیل نیست، چطور برای شما آغاز شد؟ تجربه کار در کارهای مفرح را چطور میبینید؟
طبق معمول از دعوت تهیهکننده محترم و آقای بیژن بیرنگ، این کار شروع شد. همه ما خاطرات خوشی از مجموعههای خاطرهانگیز خانهسبز، همسران، سرزمینسبز و دیگر ساختههای آقای بیرنگ داریم و خوشحال شدم از اینکه همراه ایشان کار ماندگار دیگری را ثبت میکنیم. همیشه اعتقاد داشتم جدا از زبان رسانهای هنر سینما که به دنبال انتقال حرفها و مفاهیم است، از وجه مفرح بودن این هنر نیز نباید غافل بود.
چه اتفاقی برای پروژه «عشق تعطیل نیست» افتاد و چرا متوقف شد؟
پروژه «عشق تعطیل نیست» اصطلاحا در نوع سریالهای سیتکام است که در ایران سابقه نداشته است. مجموعههای موفقی در دنیا همچون «دوستان» از این نوع سریالها هستند. حالا برای نمونه ایرانی این نوع ژانر که مسلما مانند هر کار اولی خالی از اشکال هم نیست و بالطبع همراه کردن بینندگان ناآشنا را نیز سختتر میکند، گروه سازنده ریسک بزرگتری کرده که البته آگاهانه است. بدون تردید آقای بیرنگ با تجربیات موفق و کارنامه پربارشان، دانسته مسئولیت این کار و تیم را برعهده گرفتند که همراهی گروه حرفهای را نیز، این مهم دربرداشته است. از اول هم قرار بود که پس از آمادهکردن داستان اول، منتظر پخش و واکنش مخاطبان باشیم و با رفع اشکالهای احتمالی، بقیه مسیر را هم طی کنیم. این چیزی است که تا امروز میدانم.
چقدر با ساخت سریالهای اینچنینی (شبکه خانگی) موافق هستید؟
کاملا موافقم که سریالهای مختلف با موضوعات متفاوت در بازار باشد. مطمئنا هر مجموعهای مخاطبان علاقهمند خود را پیدا میکند.
به نظر شما نقش مردم درباره شکلگیری هرچه بیشتر اینگونه سریالها چقدر مهم بوده است چون در سالهای اخیر تعداد آنها روزبهروز بیشتر شده است !؟
مردم که در همه موارد نقش تعیینکنندهای دارند. این تعداد از مخاطبان حتما به تنوع بیشتری از این نوع مجموعهها و سریالها نیازمندند که باید برایشان فراهم کرد. فقط باید توجه داشته باشیم که ذائقه مخاطبان بسیار تغییر کرده و مجموعههایی در خور شأن و خواست امروز آنان آماده کنیم. باور کنید کار آسانی نیست!
همکاری مجدد با مهناز افشار چطور بود؟
خوب.
قسمت دوم آتشبس بدون حضور شما و مهناز افشار ساخته شد، چه نظری دارید؟
اتفاق عجیبی نیست. ما در این سالها با شش جیمزباند مختلف همراه شدیم. در آن مقطع بهدلیل همزمانی با برنامههای شخصی امکان همکاری مجدد با خانم میلانی فراهم نشد و ایشان تشخیصشان بود که با بازیگران دیگری فیلم را شروع کنند.
چه چیزی باعث شده تا محمدرضا گلزار باوجود اینکه مدتی در این عرصه حضور نداشته ولی باز هم برای اهالی هنر و مردم محبوب باشد؟
این موهبتی است که هر روز و هر ساعت، بابتش خدا را شکر میکنم. امیدوارم اینطور باشد و بماند. من هرچه بگویم ممکن است که تعبیر اشتباهی شود، فقط سپاسگزارم و با تمام وجود ممنون محبتتان.
در بازگشت دوبارهتان به عرصه بازیگری چه چیزهایی در نظر شما عوض شده و چه تغییراتی را در روند کاری خود ایجاد خواهید کرد؟
اینکه چه میخواهیم و سرانجام چه میشود، از دستمان خارج است اما من تصمیم گرفتم که با توجه به تغییرات تندی که جامعه وسیع مخاطبان را شامل میشود، در انتخاب فیلمها دقت بیشتری داشته باشم که همزمان با توجه به خواست طرفداران عزیزم، طیف دیگری از مردم نازنینمان را نیز با خود همراه کنم. امیدوارم.
به فکر نگارش فیلمنامههای جدید هم هستید؟
من فیلمنامهنویس نیستم. اما هر روز در مورد ایدههای مختلف فکر میکنم و این حق را دارم که طرحهایی که به ذهنم میرسد را با دوستان همکارم در میان بگذارم. شاید بعضی از اینها فیلمنامههای آینده باشد.
دوست ندارید کارهای دیگر این عرصه مثل کارگردانی یا حتی تهیهکنندگی را تجربه کنید؟
که چه بشود!؟ سوژه بیشتری به دوستان برای گزافهگویی بدهم؟ خیر، فعلا که تمرکز اصلیام بازیگری و موسیقی است اما امیدوارم با تجربیاتی که در این سالها به دست آوردهام و میآورم در آینده اگر لازم شد با دست پر وارد آن عرصهها شوم.
فیلمسازانی که در تمام این سالها با شما کار کردهاند به کدام ویژگی شما دقت نکردهاند؛ ویژگی که شما میتوانستید با آن دیگران را خیره کنید؟
کارگردانان محترمی که با آنها همکاری داشتم، دقت کردهاند و خصوصیات را میشناختند که الان اینجا ایستادهام، اما این علاقه که بازیگران دوست دارند در نقشها و شخصیتهای مختلف، بازی کنند، قابل کتمان نیست. خیلی دوست داشتم آن ویژگی خاصی که میفرمایید توسط کارگردان کاربلد و مسلطی مانند آقای فرمانآرا محل بروز پیدا کند که قسمتی از آن در فیلم «دلم میخواد» پیش آمده و من باز هم مفتخرم و منتظر.
دورنمای محمدرضا گلزار از آینده خود در بازیگری چیست؟
کاش میدانستم دوست داشتن با دانستن فرق میکند. در زمینههای بسیار سادهتر و معمولیتری از زندگی این دورنما پیدا نیست چه برسد به حرفه حساس و سخت ما که به خیلی از عوامل دیگر هم بستگی دارد. البته این موضوع هیچوقت مانع تلاش همیشگی من برای ارتقای دانستههای خود و فتح هدفهای مشخصم نبوده و نخواهد بود.
روند حرکتی خودتان را از سام و نرگس تا به امروز چطور ارزیابی میکنید؛ راضی هستید؟
من پیش از این هم گفتم که بسیار راضی هستم، این به این معنا نیست که اگر به عقب بازگردیم و من تجربه و نگاه امروزم را داشته باشم و به همه انتخابهایم دوباره سلام کنم. در همه آنها برایم مهمترین ملاک فقط رضایت مردم و عشق متقابل بود که بحمدا… اتفاق هم افتاد.
سینمای ایران در سالهای اخیر وجهه بینالمللی بیشتری پیدا کرده است. شما با وجود برازندگی به عنوان یک چهره محبوب و بینالمللی آیا مایل به حضور در کاری فرامرزی، کارهای بینالمللی و غیرایرانی نیستید؟
واقعبینانهاش این است که این وجهه ممتاز بینالمللی توسط فیلمسازان درجه یکی چون آقایان اصغر فرهادی و عباس کیارستمی به دست آمده که همه به وجودشان افتخار میکنیم. در مورد بازیگری شرایط بسیار متفاوت است، جرقههایی همچون آقایان پیمان معادی و همایون ارشادی نیز در فیلمهای کارگردانهای مذکور بینالمللی ایجاد شد و میدانم که به دلایل بسیار چه انتخابهای محدودی برای کارهای فرامرزی دارند. بیتردید حضور هرچه بیشتر هنرمندان در کارهای بینالمللی باعث سرافرازی و سربلندی همه ایرانیان است که من هم دوست دارم سهمی هر چند اندک در این خوشحالی داشته باشم.
آیا هنوز هم در دنیای بازیگری به دنبال کسب تجربه و الگوبرداری هستید؟
نه دیگر همین تجربیات کافی است (خنده). معلوم است که هر کاری با تمامی اشتراکاتی که با تجربههای قبلی دارد، اگر آن وسوسه تجربه متفاوت را نداشته باشد، در انسان رغبتی را برنمیانگیزد. الان بگویم حرف درمیآید، اما میگویم زگهواره تا گور دانش بجوی.
کار کدام بازیگران را دنبال میکنید و نگاهتان به نسل بازیگران تازهوارد چگونه است؟
سیر کاری موفق و روبهجلوی بازیگرانی چون لئوناردو دیکاپریو و رایان گاسلینگ در این سالها جدا تحسینبرانگیز است. البته این فهرست خیلی میتواند مفصل باشد چون من یک فیلمبین حرفهای هستم.
حضور در عرصه موسیقی چقدر برای شما حیاتی و جدی است؟
شما بیآب چند روز زنده میمانید!؟ برای من موسیقی غذای روح است و اگر وجود نداشت، کامل نبودم.
آیا گروه موسیقی ریزار هم به فعالیت خود ادامه خواهد داد؟
بله، حتما. برنامههایی داریم که بهموقع اعلام خواهد شد.
قصد ندارید آلبومی مستقل از خود روانه بازار کنید یا اینکه ترجیح میدهید به همان تکآهنگهایتان اکتفا کنید؟
مدتی است که با دوستان حرفهای و کاربلد، در حال جمعآوری آلبوم کاملی هستیم.
شما کار هنریتان را با موسیقی شروع کردید و سپس وارد بازیگری شدید. بازخورد و برخورد مردم از حضور دوباره شما در عرصه موسیقی چطور بوده است؟
بسیار عالی بود. البته اینطور نبوده که حضور من در موسیقی دوام نداشته و من دوباره به این عرصه بازگشتهام. باید بودید و میدیدید که چطور فقط با چهار آهنگ، در چهار اجرا در سیرجان ۱۶هزار نفر مردم دوستداشتنی جمع بودند. قدردان همیشگیشان هستم.
شما از جمله افرادی هستید که معمولا با دیگر چهرههای موسیقی و سینما دشمنی و غرضورزی نمیکنند ولی مشخصا جایگاه شما بارها و بارها با حسادتها و دشمنیهای دیگران همراه بوده است، این غرضورزیها و حسادتها چه تاثیری روی شما گذاشته است؟
گاهی ناراحتم کرده و گاهی هم انگیزه مرا برای طی مسیر بیشتر کرده است. به هر حال اینگونه حسادتها جدای از مقایسه اشتباهی در جایگاهها بسیار به فطرت و ذات آدمها بازمیگردد که برای اینگونه افراد از صمیم قلب شفای عاجل را طلب میکنم.
برای رسیدن به جایگاه و محبوبیت امروزتان چه تاوانهایی دادهاید و آیا ارزشش را داشته است؟
سختیها زیاد بوده اما میدانم آرزوی هر کسی میتواند این باشد که در کارش مورد توجه و محبوبیت حداقل اطرافیانش باشد، چه برسد به مردم کشورش. این میزان محبتی را که از سوی هممیهنان عزیزم به من میرسد نمیتوانید حتی یک لحظه هم تصور کنید. به هیچوجه قیمتی ندارد.
آیا کسب این اندازه از شهرت، شما را تنها نکرده است؟
این سنگینترین هزینهای است که پرداخت میکنم. تنهایی. بله، با تمام وجودم این را حس کردم.
پولساز بودن در عرصه هنر برای شما چه معنایی دارد؟
در حیطه کاری من (بازیگری سینما) یکی از شاخصههای تعیینکننده همین موضوع است. سینما مدتهاست که هنر صنعت نامیده میشود و جدا صنعت گرانی است. من هم باید به نوبه خود از تمام توانم برای سرپا ماندن این عشق تلاش کنم.
نگاه شما به کارهای اقتصادی خارج از عرصه هنری برای یک هنرمند چیست؟
در شرایط نرمال میتوانست هیچوقت پیش نیاید. اما متاسفانه من شاهدم که هنرمندان عزیز و بهنامی که همه عمرشان را وقف اعتلای فرهنگ و ادب این سرزمین کردهاند، چگونه سالهای پیری را میگذرانند. بنابراین حق بدهید به هنرمندانی که نگران میشوند و برخلاف میلشان دست به کارهای اقتصادی میزنند.
درباره سرنوشت کلوپ مردان بگویید؟
پس از بازگشتم، در برنامه کاری جدید، جایی نداشت!
حالا که کارهای تبلیغاتی برای چهرههای هنری و ورزشی آزاد شده است، آیا شما هم مشغول کارهای تبلیغاتی شدهاید؟
من جدیدا از بین پیشنهادهایی که داشتم، G. U. M را انتخاب کردم که یکی از شرکتهای بهنام و شناختهشده در زمینه محصولات بهداشتی دهان و دندان است.
آیا محمدرضا گلزار هنوز هم یک ورزشکار حرفهای است؟
من اسکی و والیبال را در سطح حرفهای تا مدرک مربیگری ادامه دادم و تمرینات ورزشی هر روزهام نیز مرتب برقرار است. ورزش همیشه جزولاینفک زندگی من بوده است.
آیا باز هم با تیم هنرمندان همکاری خواهید داشت؟
حتما این کار را خواهم کرد.
چرا درحالی که باید ورزش اصل مهمی برای یک هنرمند- مخصوصا بازیگران که ویترین یک کار سینمایی هستند- باشد برای بسیاری از هنرمندان ما اتفاقا اهمیت چندانی ندارد اما برای شما اینقدر مهم است که جزیی از برنامه روزمرهتان است؟
فکر کنم به تربیتی بازمیگردد که در طی سالیان تبدیل به یک عادت شده است. البته در مورد خیلی از آقایان بازیگر این اهمیت شکل گرفته است؛ من که اینطور میبینم.
فعالیتهای ورزشیتان شخصی شده یا اینکه قصد دارید مثل گذشته با تیمهای رشتههای مختلف ورزشی مثل والیبال و اسکی همکاری حرفهای داشته باشید؟
فعلا که برنامهای قطعی برای همکاری ندارم اما همیشه دغدغهاش هست.
فکر میکنید چه زمانی کتاب زندگینامه محمدرضا گلزار منتشر خواهد شد و آیا از چنین اتفاقی استقبال میکنید؟
خیلی زود است که راجع به آن فکر کنیم. امیدوارم با ترتیب دادن چنین برنامههایی برای هنرمندان نامی و فرهیختهمان که سالهاست بیتوقع کار میکنند، کمی قدردان زحماتشان باشیم.
برای رسیدن به تعادل در زندگیتان چه چیزهایی را در خود یا در زندگیتان تغییر دادهاید؟
کلا آدم متعادلی بودم و هستم.
اگر به یک ویژگی اخلاقی و روحیتان بخواهید اشاره کنید، چه میگویید؟
من با اینکه کم صدمه نخوردم اما در مواجهه با افراد همهچیز را پاک میدانم تا وقتی که خلافش ثابت شود. خدا را شکر میکنم که تحت تاثیر حرفها، کسی را به عرش یا زیر فرش نمیبرم. بهتر است که از اطرافیان این سوال را بکنید.
برای یک هنرمند، مردمی بودن چقدر مهم است و چرا برخی از هنرمندان از مردم فراری هستند؟
ببینید بعضی سوالات جوابش مثل روز روشن است. برای هنرمندان مخصوصا هنرمندان فیلم و سینما، مهمترین رمز موفقیت، این ارتباط مداوم و صمیمی با مردم است چون باید قصه آنها را تعریف کنیم، باید نقش آنها را بازی کنیم، باید حرف آنها را بزنیم و… اگر اینطور باشد، آنوقت میشوی عضوی از خانوادهشان و آنوقت است که با خوشحالیات شاد میشوند و با ناراحتیات غمگین.
چقدر به استفاده از دنیای اینترنت معتقد هستید و آیا در شبکههای اجتماعی فعال هستید؟
بله استفاده میکنم. میشود به هر پدیدهای ایراد گرفت اما در دنیای امروز نبود اینترنت حتما فاجعه بود.
سرانه مطالعه در کشورمان بهشدت پایین است، شما چقدر مطالعه میکنید؟
فکر کنم بخشی از آن به همین وسایل ارتباط جمعی متنوعی که در دسترس عموم هست، برمیگردد و بخشی هم به نگاه تربیتی و آموزشی در خانواده، مدتی است که فقط کتابهایی را که به من توصیه شده میخوانم. البته بعضیهایش هم نصفه مانده است.
از دوستان نزدیکتان برایمان بگویید؟
خب، زیاد هستند که ممنون محبتشان هستم. اما یاد میکنم از علیرضا شمس، کیوانفرد، پوریا صاحبی، حمید حسینی، شاهین مومنی و بردیا برادر عزیزم که در هر حال و زمانی بودند و دوستی کردند. هیچوقت فراموش نمیکنم.
آیا در سال آینده تغییراتی در روند حرکتی محمدرضا گلزار خواهیم دید؟
پیشرفت یعنی تغییر و تکامل یعنی تغییر مداوم. البته این جمله را چرچیل گفته است (خنده).
موفقیت از نگاه محمدرضا گلزار چیست؟
تعریف موفقیت، تعبیری به اندازه تکتک خوانندگان این مطلب دارد. موفقیت در شرایط اجتماعی، فرهنگی، زیستمحیطی و خیلی از عوامل دیگر، برای هر فرد، فرق میکند. فقط از تهدل آرزومندم که تمامی مردم در زمینه کاری و خانوادگیشان موفق باشند.
امسال برای شما چطور سپری شد؛ راضی بودید؟
از نظر کاری خوب شروع شد. با فیلمهای «دلم میخواد» آقای بهمن فرمانآرا و «مادر قلب اتمی» اما تلخی از دست دادن مرتضی پاشایی هنوز با من هست.
سختترین چیزی که امسال با آن دست و پنجه نرم کردهاید، چه بوده است؟
بدون تردید غم از دست دادن هنرمند دوستداشتنی، مرتضی پاشایی.
رابطهتان با عید نوروز چطور است؟ حسی ذاتی شما درباره بهار و عید چیست و مهمترین کاری که در ایام نوروز انجام میدهید، کدام است؟
بهار را دوست دارم. احساس میکنم که با لطف پروردگار دوباره در خط استارت قرار گرفتهام و میتوانم با نگاه به عملکرد سال قبل، این سال را کماشتباهتر سپری کنم. ضمن اینکه فصل تولدم است و همه دورم جمع هستند و عید است و خانواده.
یک آرزوی نوروزی برای همه مردم ایران داشته باشید.
آرزومندم تمامی ایرانیان سالی رؤیایی از هر نظر در پیشرو داشته باشند. آرزومندم تمامی ما ایرانیان، اصلاح را در همه امور، اول از خودمان آغاز کنیم. آرزومندم تنبلیمان برای بهتر شدن و پیشرفت را با واژه قناعت، ماستمالی نکنیم. آرزومندم دوستی کنیم و طلبکار نباشیم.